فاطمه سید ابراهیمی نژاد
-
امروزه در ایران و برخی دیگر کشورها بته جقه نقشی است که در بسیاری از گفتمان های هنری دیده می شود. درباره پیدایش این نقش تشتت آراست و آن را برگرفته از سرو، کاج، آتش، سیمرغ،... می دانند. حال بته جقه از این نقوش به فرهنگ رفته و آنجا تولید گفتمان و هویت می کند. امروزه این نقش مرزها را درنوردیده و به گفتمان بین المللی کشیده شده است. بته جقه متعلق به تجربه های فرهنگی و اسطوره ایست و زمانی که از دید عناصر روایت سازی مورد مطالعه قرار می گیرد مشخص می شود که منشا اسطوره ایی دارد و روایت سازی و در نتیجه گفتمان سازی می کند. مساله پژوهش این است که بته جقه چگونه شرایط روایی خود را درون گفتمان ها حفظ می کند؟ چگونه نقش و کارکرد گفتمانی خود را توسعه می بخشد؟ چگونه با تثبیت کردن جایگاه خود از گفتمان ملی به بین المللی می رسد و مشروعیت گفتمانی خود را به دست می آورد که سبب توسعه جایگاهش درون ساختارهای روایی و هویتی می شود و علاوه بر حفظ هویت خود در طول زمان، آن را به فرهنگ های دیگر نیز انتقال می دهد؟برای پاسخ، با رویکرد نشانه معناشناختی گفتمان علاوه بر نشان دادن جایگاه ارزشی بته جقه، به تحلیل شرایط توسعه روایی آن درون فضاهای گفتمانی متعدد پرداخته شد. نتایج حاکی از آن است که بته جقه علاوه بر حفظ جایگاه، با تولید حرکت آن را متحول می کند و هویتش را نه با تغییر که با ثبات به دست می آورد. بته جقه با تولید تخیل، دیالوگ بین طبیعت و فرهنگ را شکل می دهد و نظام ارزشی تولیدی خود را با اسطوره و تخیل پیوند می زند و اینگونه از جایگاه ملی به بین المللی پیش می رود.
کلید واژگان: روایت پردازی، نشانه معناشناسی، بته جقه، اسطورهToday, paisley is a symbol found in Iran’s and some other countries’ artistic discourse.There are controversies about the origin of this symbol. It has been said that it is derived from cedar, pine, fire, etc. Now paisley has gone to culture and has produced discourse and identity there.Today, this symbol has penetrated the borders and has been drawn from the national discourse to the international one. Paisley belongs to cultural and mythological experiences and when it is studied from the narrative point of view, it is clear that it has a mythological origin and creates a narration and a discourse. The research questions are: how does paisley maintain its narrative position within the discourses? How does it develop its discourse role and function? How has it been able to reach from the national discourse to the international one? In other words, how has it gained its discourse legitimacy to transfer itself to other cultures? In order to answer the questions the semiotic approach of discourse was chosen to show the value position of paisley, as well as analyzing the conditions of its narrative development within multiple discourses. The results indicated that paisley in artistic social systems preserves its value in addition to transforming it through producing movement. Paisley achieves its identity not by change but by stability. By producing imagination paisley forms a dialogue between nature and culture, so it links its value with myth and imagination. As a result, it moves from a national position to an international one.
Keywords: Narration, Semiotics, Paisley, Myth -
با افزایش نقش و تقویت جایگاه آگهی در زیست فردی، تجاری و اجتماعی- فرهنگی یک جامعه، مطالعه آن به عنوان یک پدیده ضرورت می یابد. در میان انواع تبلیغات، تبلیغاتی که در زمینه گردشگری انجام می شود؛ می تواند نمود بهتری از فرهنگ جامعه میزبان را ارائه دهد. ازاین رو، پژوهش حاضر با اتخاذ بر رویکرد تطبیقی و با تکیه بر نظریه سپهرمعنایی لوتمان به بررسی لایه های این پدیده و مقایسه آن ها در آگهی های تبلیغات گردشگری ایران و انگلستان پرداخته است. داده های تحقیق از منابع مختلف تخصصی گردشگری نظیر تارنماهای گردشگری و پوسترهایی که در شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشته شدند، گردآوری شده است. نتایج نشان داد نظام های کنشی در قالب لایه های معماری باعث نزدیکی گفتمان موجود در آگهی های تبلیغاتی گردشگری در ایران و انگلستان است درحالیکه وجود لایه های دینی/مذهبی در آگهی های ایرانی و عدم وجود آن در آگهی های انگلیسی حاکی از افتراق گفتمان در این دسته از آگهی هاست. لذا اگرچه عناصر نه-فرهنگی معماری و بنا در این سپهر معنایی به نوعی همگانی معناشناختی در این سپهر تبدیل شده و در همه آگهی ها وجود دارد، عناصر نه فرهنگی از قبیل پوشش خاص یا ابزارهای تفریحی و زندگی روزمره و همینطور نمادهای ملی در سپهر معناشناسی آگهی های انگلستان نقش برجسته-ای دارند که در آگهی های ایرانی غایب است.کلید واژگان: آگهی، آگهی های تبلیغاتی، آگهی های تبلیغات گردشگری، سپهر نشانه شناسی لوتمان، گردشگری، نشانه شناسیWith the increasing role and strengthened position of advertisements in the personal, commercial, and socio-cultural life of a society, studying it as a phenomenon becomes essential. Among various types of advertisements, those in the field of tourism can better represent the host society's culture. This research, adopting a comparative approach and relying on Lutman's semantic sphere theory, investigates and compares the layers of this phenomenon in the tourist advertisements of Iran and England. The research data were collected from various specialized tourism sources, such as tourism websites and posters shared on social networks. The results showed that action systems in the form of architectural layers bring the discourse in tourism advertisements in Iran and England closer. However, the presence of religious layers in Iranian ads and their absence in English ads highlight the differences in discourse in this category of ads. Thus, while non-cultural elements of architecture and buildings have become a kind of semantic universality in this sphere and are present in all advertisements, non-cultural elements such as special clothing, recreational tools, daily life, and national symbols play a prominent role in the semantic sphere of English advertisements but are absent in Iranian advertisements.Keywords: Advertisement, Advertisements, Tourism Advertisements, Sepehr Semiotics Lotman, Tourism, Semiotics
-
قصه ها و داستان های عامیانه از مواریث مهم و ارزشمند فرهنگ هر ملت به شمار می آیند که علاوه بر بیان رخدادهای گذشته، بیانگر رفتار، اندیشه و فرهنگ جاگرفته در لایه های بازمانده در تاریخ هر جامعه هستند. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر رویکرد نشانه معناشناسی به بررسی نظام ارزشی اخلاقی در داستان «سمک عیار» پرداخته است. مسئله اصلی پژوهش این است که بر اساس چه سازوکاری، ارزش های اخلاقی درون گفتمان عیاری تولید می شوند. به عبارتی نظام ارزشی اخلاقی درون گفتمان عیاری، چه ارزش ها و الگوهایی را تولید می کند که مرزهای بین واقعیت و ایده آل گرایی را بر هم ریخته و نظام ارزش های عادی و رایج را به فراارزش های آرمانی و حتی اسطوره ای تغییر داده است؟ در واقع هدف اصلی این مقاله، بررسی کنش هایی است که اخلاقی آنها را به کار می گیرد تا از طریق آن الگوی ارزشی خود را تحقق بخشد. داده ها از کتاب سمک عیار به صورت هدفمند و بر اساس گفتمان های کنشی انتخاب شده اند. پس از تحلیل داده ها نتایج به دست آمده نشان می دهد که چالش های ارزشی در بافت گفتمانی، زمینه را برای تبدیل یک ارزش به ارزش های دیگر فراهم می آورد و سبب گسترش دایره ارزش ها و استعلای آنها می شود. به عبارتی عیاری، کارکردهای اجتماعی- فرهنگی رایج و نظام ارزش های معمول را به گونه های ارزشی و فراارزشی همچون جمع محوری، اسطوره محوری، تعالی محوری، ریسک پذیری، تجدیدپذیری، دگرمحوری، پیشگامی، جهتمندی در سبک زندگی کنشگران تبدیل می کند.
کلید واژگان: نشانه معناشناسی، نظام ارزشی، اخلاقی، گفتمان کنشی و عیاری.The present research has investigated the value system of Ethics in Samak-e-Ayyar using the analytical descriptive method and relying on the semiotics approach.The main problem of the research is: what mechanisms are used for the production of EthicValues in Ayyari discourse? How Ayyari has changed the boundaries between reality and idealism that leading to changing the normal and common values to idealistic and even mythical ones? The data have been selected purposefully and based on action discourses from Samak-e-Ayyar.The results indicated that Ayyari divides the social and cultural functions and even the usual value system into extra-value types such as collectivism, myth-centric, risk acceptability, adaptability, renewability, and other pioneering values in the lifestyle of actors.
Keywords: Semantic Sign, Value System, Ethics, Action Discourse, Ayari -
این مقاله به بازنمایی نمادین مقاصد گردشگری ایران می پردازد و تلاشی برای رمزگشایی از شیوه های تبلیغاتی برای به چالش کشیدن رقبا در یک بافت نمادین است. به این منظور پنج ویدیوی تبلیغات گردشگری ایرانی بر پایه اصول نشانه-معناشناسی بررسی شدند. هدف این مقاله پاسخ به این سوال بود: مقاصد گردشگری در ایران چگونه نمایش داده می شوند؟ تجزیه و تحلیل نشان داد که ویدیوهای تبلیغاتی گردشگری بر نوعی خود شرق شناسی تمرکز دارند. این تمرکز تا حدودی نشان دهنده نگاه نهادی است که در مواد تبلیغاتی گردشگری ایران نفوذ کرده است. این نگاه تصویری از ایران به عنوان یک کشور شرقی مسلمان بازتولید می کند که با استراتژی های گردشگری دهه های آینده مطابقت ندارد. این نوع تبلیغات هنگام تلاش برای اعتلای کشور در چندین زمینه مشکل ایجاد می کند و علاوه بر آن همه فعالیت های گردشگری را در بر نمی گیرد. بر مبنای تحلیل ارایه شده، پیشنهاداتی برای روندهای تبلیغاتی آتی ارایه شده-است.کلید واژگان: نشانه معناشناسی، تبلیغات، گردشگری، کنش، تنشThis paper is a research semio-semantic representation of Iran's tourism destinations and is an attempt to decipher how advertising methods challenge their competitors using semiotic analysis. For this purpose, five Iranian tourism advertising videos were examined based on the principles of semio-semantics. The main purpose of this paper was to answer a single question: How are tourism destinations displayed in Iran? The analysis showed that tourism promotional videos focus on a kind of Orientalism itself. This focus is somewhat indicative of the institutional perspective that has permeated Iranian tourism advertising materials. This view paints a picture of Iran, as an Eastern Muslim country, and is inconsistent with the tourism strategies of the coming decades. This type of advertising creates problems in several areas when trying to promote the country. Based on the analysis provided, suggestions for future advertising trends are provided.Keywords: Advertising, Semiotic-semantics, Tourism, action, tension
-
شاهنامه، بزرگ ترین اثر ادبی ایران باستان و بازتاب دهنده ی فرهنگ کهن ایرانیان است که علاوه بر زیبایی و ظرافت ادبی، درسنامه ای عمیق در روابط اجتماعی افراد و گروه های انسانی است که درک مفاهیم ارزشی و فرهنگی در ضمن حماسه ها و اساطیر آموزش داده می شود. هدف تحقیق بررسی مفهوم سازی ارزش فرهنگی احترام در روابط والدین - فرزندان و فرزندان - والدین در تمامی داستان ها است که در هر گروه به چه صورت مفهوم سازی شده اند و نمادهای این مفاهیم در زبان چه هستند. این پژوهش با رویکرد زبان شناسی فرهنگی به موضوع پرداخته است. چارچوب نظری رویکرد شامل طرح-واره ها، مقوله ها و استعاره های فرهنگی است که ابزار تحلیل کاربرد زبان شناسی فرهنگی هستند. طرح واره فرهنگی کاربردی به عنوان زیرشاخه ای از طرح واره های فرهنگی مبنای مطالعه داده های جمع آوری شده قرارگرفته و به روش توصیفی - تحلیلی به بررسی آن ها پرداخته است. مطالعه نشان می دهد که ارزش فرهنگی و اجتماعی احترام به صورت کنش کلامی مانند "آفرین کردن" و یا کنش غیرکلامی مانند "نواختن" و "خاک بوسیدن" مفهوم سازی شده اند که مفاهیمی مانند "نواختن" و "چشم بوسیدن" از جانب والدین و "خاک بوسیدن" و "بر زمین سرنهادن" از جانب فرزندان در روابط اجتماعی به کار می رفته است که نشان از حالت تواضع و فروتنی از سمت فرزندان و حالت حمایت از سمت والدین می باشد.کلید واژگان: تکمفهوم، تککنش، طرحواره کاربردی، مفهومسازی فرهنگی، زبانشناسی فرهنگی، شاهنامه فردوسی، زبان شناسی اجتماعیAbstractShahnameh Ferdowsi, a masterpiece about Ancient Iran, reveals Iranian old culture. This study tries to investigate the conceptualization of the cultural value of respect between parents – children and vice versa among all of the stories in Shahnameh. It figures out how these conceptualizations are shown and whether they are the same in both groups or not. This paper is based on cultural linguistics and follows its theoretical framework which includes three analytical tools named cultural schema, cultural category and cultural metaphor.The analytical-descriptive approach is used to collect the data and cultural pragmatic schema, a sub-branch of cultural schema, is the criterion for analyzing them. It is found that among 151 couplets, 61 cases are about respect conceptualization from parents toward children and 90 ones refer to respecting parents by children. The results demonstrate that respect conceptualization is observed among all social and family levels and situations even if with various forms; some of them are the same and some are specific to each group.Keywords: pragmem, pract, preagmatic schema, cultural conceptualization, cultural linguistics, Shahnameh Ferdowsi
-
پژوهش بر اساس نظریه ی انسجام هلیدی و حسن (1985) و با روش توصیفی - تحلیلی و آماری انجام شد. هدف نگارندگان این بود که در چارچوب فرانقش متنی هلیدی، به بررسی مقایسه ای کاربست عوامل انسجام متنی و میزان انسجام و پیوستگی در متون شعری هشت بیتی از دفتر اول مثنوی مولوی و ترجمه ی انگلیسی جاوید مجددی بپردازند و به سوالات زیر پاسخ دهند: 1 .بر اساس نظریه ی انسجام هلیدی و حسن (1985)، میزان انسجام و پیوستگی در این شعر مثنوی مولوی و ترجمه ی آن چقدر است؟ و چگونه به کار رفته است؟ 2. با توجه به تحلیل مقایسه ای بسامد انسجام و پیوستگی در دو متن مبدا و مقصد، مترجم تا چه حد در انتقال مفاهیم، موفق بوده است؟ به این منظور، مطابق مدل هلیدی، بسامد عوامل انسجام واژگانی و دستوری و درصدهای انسجام و پیوستگی در اشعار محاسبه شدند. بر اساس «تعادل نقش بنیاد هلیدی در ترجمه» نزدیکی درصد های انسجام (% 6/94, %4/96) و پیوستگی (% 8/92 , 91%) در دو متن و نیز شباهت نحوه ی توزیع عوامل انسجام در آن ها که به جز در عوامل برابری و هم معنایی، بسیار نزدیک به هم بودند، می توانند نشان دهنده ی تبعیت مترجم از سبک متن مبدا در انتقال مفاهیم متن مبدا از طریق ترجمه باشند.
کلید واژگان: زبان شناسی نقش گرا، انسجام، پیوستگی، مثنوی مولوی، ترجمه ی منظوم مجددیZabanshenakht, Volume:12 Issue: 2, 2021, PP 31 -67The authors used a descriptive-analytical and statistical method based on Cohesion Theory of Halliday and Hassan (1985). they aimed to compare the application frequency of grammatical and lexical cohesion factors and the degree of cohesion and coherence in an eight-couplet poem from the first book of Rumi's Masnavi and its English translation and answer the following questions:1. According to the cohesion theory of Halliday and Hasan, what is the degree of cohesion and coherence in this poem of Rumi’s Masnavi and its translation? how are the cohesion factors distributed?2. considering the comparative analysis of the frequency of cohesion and coherence in the source and target texts, to what extent has the translator been successful in transferring the concepts?based on Halliday’s model, the frequency of lexical and grammatical cohesion factors and percentage of cohesion and coherence in the poems were calculated. Considering Halliday’s Approach of Equivalence in Translation, closeness of cohesion (94.6% , 96.4%) and coherence percentages (92.8% , 91%) in two texts as well as similarity of the distribution of cohesion factors, which were very close together, except in equivalence and synonymy factors, can demonstrate the translator success in reproducing style and meaning of the source text.
Keywords: functional linguistics, cohesion, coherence, Rumi', s Masnavi, Poetry Translation of Mojaddedi
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.