فاطمه میرارشادی
-
زمینه و هدف
سقط جنین عمدی یکی از عوامل تاثیرگذار بر کاهش نرخ رشد جمعیت و باروری بوده و یک مقوله پیچیده در حوزه سلامت باروری می باشد. با توجه به ممنوع بودن سقط جنین عمدی در ایران آمار دقیقی از آن وجود ندارد. لذا این مطالعه با هدف تعیین فراوانی، علل و روش انجام سقط جنین عمدی و خصوصیات دموگرافیک مرتبط با آن در زنان مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی علوی اردبیل از 1401 تا 1402 انجام شد.
روش کارمطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی مقطعی بود که بر روی زنان مراجعه کننده با سقط جنین عمدی به بیمارستان علوی اردبیل از آبان1401 تا اسفند1402 انجام شد. اطلاعات از طریق مراجعه به پرونده زنان و مصاحبه تلفنی و تکمیل چک لیست جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی نرم افزار SPSS-16 انجام شد.
یافته هاتعداد 116 خانم با سقط جنین عمدی به بیمارستان علوی اردبیل مراجعه کرده بود. بیشترین تعداد زنان (50.9 %) در گروه سنی 25 تا 35 سال قرار داشته و اکثر آن ها (79.3 %) در مناطق شهری زندگی می کردند. سن بارداری 78.4 درصد آنها کمتر از 12 هفته بود. از نظر تحصیلات، 41.4 درصد از زنان سطح تحصیلات متوسطه داشتند. 62.9 درصد از زنان از روش طبیعی پیشگیری استفاده می کردند و 87.1 درصد از روش میزوپروسترول برای سقط استفاده کرده بودند. کافی دانستن تعداد فرزندان (20.7 %) دلیل اصلی سقط بود. 54.3 درصد از زنان سابقه سقط قبلی نداشتند.
نتیجه گیریبا توجه با اینکه کافی بودن تعداد فرزندان دلیل اصلی سقط ذکر شد و اکثر افراد سابقه سقط نداشته و درآمد و رضایت شغلی متوسط به پایین داشتند می توان نتیجه گرفت که مسائل فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در انجام سقط دخیل هستند.
کلید واژگان: سقط جنین، فراوانی، سقط عمدیBackgroundElective abortion is one of the factors affecting the decline in population growth and fertility rates and is a complex issue in the field of reproductive health. Given that elective abortion is prohibited in Iran, there are no accurate statistics on it. This study aimed to investigate the frequency, causes and methods of elective abortion and demographic characteristics of related women referring to Alavi Educational and Medical Center in Ardabil city from 2022 to 2023.
MethodsThis descriptive, cross-sectional study was conducted on women referred to Alavi Hospital in Ardabil for elective abortion from November 2022 to March 2023. Data were collected through referrals to women's records, interviews, and questionnaires. Data analysis was carried out using SPSS-16 and descriptive statistics.
Results116 women were referred to Alavi Hospital in Ardabil for elective abortion. The largest number of women (50.9%) was in the age group of 25-34 years and most of them (79.3%) lived in urban areas. The gestational age of 78.4% of them was less than 12 weeks. In terms of education, 41.4% of women had an intermediate level of education. 62.9% of women used natural contraception and 87.1% used the misoprostol method for abortion. Desire to Limit childbearing (20.7%) was the main reason for abortion. 54.3% of women had no history of previous abortion.
ConclusionConsidering that the desire to limit childbearing was the main reason for abortion, and that the most studied people had no history of abortion and had average to low income and job satisfaction, it can be concluded that cultural, economic, and social issues are involved in abortion.
Keywords: Abortion, Frequency, Induced Abortion -
زمینه و هدف
استرس یک فشار روانی است که سلامت جسمانی فرد از جمله پوست را تحت تاثیر قرار می دهد، همچنین اختلالات پوستی هم می تواند استرس را تشدید کند. به این ترتیب چرخه معیوبی ایجاد می شود که در آن استرس و بیماری های پوستی یکدیگر را تقویت می کنند. هدف از این پژوهش تعیین میزان استرس در بیماران دچار عفونت قارچی پوست و مقایسه آن با افراد سالم بود.
روش و مواداین مطالعه توصیفی تحلیلی با مشارکت 152 نفر از بیماران مبتلا به عفونت قارچی پوستی مراجعه کننده به مراکز درمانی اردبیل و 148 نفر از همراهان آنها به عنوان گروه سالم در سال 1402 انجام شد. روش نمونه گیری به صورت نمونه در دسترس بود. داده ها با استفاده از مقیاس استرس ادراک شده Cohen جمع آوری و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-26 و آزمون آماری t-independent تجزیه و تحلیل شد.
یافته هاتعداد 152 نفر داوطلب مبتلا به عفونت های قارچی شامل 108 نفر زن و 44 نفر مرد با دامنه سنی 18 تا 48 و 148 نفر داوطلب سالم شامل 76 نفر زن و 72 نفر مرد در مطالعه مشارکت داشتند میانگین (انحراف معیار) سن گروه بیمار
(0/5) 5/31 و گروه سالم (6/6) 2/31 سال بود. در گروه بیماران استرس ادراک شده منفی با میانگین (انحراف معیار) (0/3) 6/23 بیشتر از گروه سالم (0/2) 8/22 بود (01/0=P). در میزان استرس ادراک شده مثبت بین گروه های سالم (8/3) 0/17 و بیمار (4/5) 7/16 تفاوتی مشاهده نشد.نتیجه گیریمیزان استرس منفی ادراک شده در بیماران مبتلا به عفونت قارچی پوست بیشتر از افراد سالم بود. انجام مداخلات روانشناختی در زمینه آموزش کنترل استرس ادراک شده در بیماران ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: استرس ادراک شده، بیماری قارچی، پوستBackground and ObjectiveStress is a psychological pressure that affects an individual's physical health, including skin health. Skin disorders can also exacerbate stress, creating a vicious cycle in which stress and skin diseases reinforce each other. The aim of this study was to determine the level of stress in patients with fungal skin infections and compare it with healthy individuals.
Materials and MethodsThis descriptive-analytical study was conducted with the participation of 152 patients with fungal skin infections referred to Ardabil medical centers and 148 of their companions as a healthy group in 2023. The sampling method was available sample. A total of 300 individuals were selected through convenience sampling. The Perceived Stress Scale by Cohen was used to assess stress levels. After completing the questionnaires by both groups, perceived positive and negative stress levels were evaluated. Data were analyzed using the independent t-test and SPSS Statistics for Windows, version 26.0 (SPSS Inc., Chicago, Ill., USA).
ResultsA total of 152 volunteers with fungal infections, including 108 women and 44 men, aged 18 to 48, and 148 healthy volunteers, including 76 women and 72 men, participated in the study. The mean (SD) age of the patient group was 31.5 (5.0) and the healthy group was 31.2 (6.6) years. In the patient group, the mean (SD) of perceived negative stress was 23.6 (0.3) higher than in the healthy group 22.8 (0.2) (P=0.01). There was no difference in the level of perceived positive stress between the healthy 17.0 (3.8) and the patient 16.7 (5.4) groups.
ConclusionThe level of negative perceived stress was higher in patients with fungal skin infections compared to healthy individuals. Psychological interventions aimed at training patients in perceived stress management appear to be necessary.
Keywords: Fungal Diseases, Perceived Stress, Skin -
زمینهگزارش هایی از عوارض قلبی و عروقی در افراد دیابتی وجود دارد که در اثر مصرف داروی گلی بن کلامید ایجاد می شود. از طرفی مطالعه های اخیر از اکسید نیتریک (NO) به عنوان عاملی مهم در فیزیولوژی قلب و دخیل در اختلال های آن نام برده اند.هدفمطالعه به منظور تعیین نقش احتمالی اکسید نیتریک بر روی اثرات قلبی گلی بن کلامید انجام شد.مواد و روش هااین مطالعه تجربی در سال 1390 در دانشگاه علوم پزشکی تهران بر روی 42 راس موش صحرایی نر انجام شد. دهلیز قلبی موش ها بعد از بی هوشی جدا و به حمام بافتی حاوی محلول کربس اکسیژنه منتقل شد. دامنه انقباض های دهلیزی توسط دستگاه فیزیوگراف ثبت شد. نمونه ها به 7 گروه 6 تایی تقسیم شدند: گروه شاهد که در آن انقباض های دهلیز بدون مصرف دارو ثبت شد، گروه تویین 80، گروه ال- آرژینین، گروه ال- نیم، گروه گلی بن کلامید، گروه گلی بن کلامید + ال- آرژینین که انقباض های دهلیزی تحت تاثیر گلی بن کلامید و در مجاورت ال- آرژینین ثبت شد و گروه گلی بن کلامید + ال- نیم که انقباض های دهلیزی تحت تاثیر گلی بن کلامید و در مجاورت ال- نیم بررسی شد. داده ها با آزمون آماری واریانس دو طرفه تحلیل شدند.یافته هاگلی بن کلامید دامنه انقباض های دهلیزی را افزایش داد. ال- نیم و ال- آرژینین به ترتیب موجب افزایش و کاهش دامنه انقباض های دهلیز شدند. اثر گلی بن کلامید تحت تاثیر ال- آرژینین و ال- نیم قرار نگرفت.نتیجه گیریگلی بن کلامید مستقل از اکسید نیتریک عمل می نماید.
کلید واژگان: گلی بن کلامید، اکسید نیتریک، دهلیز قلبی، موش های صحراییBackgroundThere are reports of cardiovascular complications in patients with diabetes that are caused by glibenclamide. On the other hand, nitric oxide has been mentioned as an important factor in the physiology and disorders of the heart in recent studies.ObjectiveThe aim of this study was to determine the role of nitric-oxide in cardiac effects of glibenclamide.MethodsThis experimental study was conducted in 42 male rats at Tehran University of Medical Sciences in 2011. Rat atria were isolated after anesthesia and were transferred to an organ bath containing oxygenated Krebs’ solution. Atrial contractions were measured using a physiograph. The samples were divided into 7 groups (n=6): Control group in which the atrial contractions were recorded without medication, Tween-80 group, L-arginin group, L-NAME group, Glibenclamide (Glb) group, Glb+L-arginin group in which the atrial contraction s were recorded in the presence of glibenclamide and L-Arginin, and Glb+L-NAME group in which the atrial contractions were recorded in the presence of glibenclamide and L-NAME. Data were analyzed using two-way ANOVA.FindingsGlibenclamide increased the amplitude of atrial contractions. L-NAME and L-arginin did not change the effect of glibenclamide. L-arginine decreased the amplitude of atrial contractions and L- NAME increased the amplitude of atrial contractions.ConclusionThe effect of glibenclamide is independent of nitric-oxide.Keywords: Glibenclamide, Nitric Oxide, Heart Atria, Rats -
زمینه و هدفمطالعات مختلف، نتایج متناقضی را در زمینه ارتباط غلظت های غیرطبیعی هموگلوبین خون مادر با برخی از پیامدهای نامطلوب بارداری گزارش نموده اند. مطالعه حاضر به منظور بررسی پیامدهای تولد در زنانی انجام شد که در سه ماهه اول بارداری، دارای سطوح نرمال هموگلوبین بودند.روش کارطی مطالعه ای پیگیر، 108 نفر از زنان باردار سالم با سن بارداری 14-10 هفته و g/dl11Hb≥ از بین زنان مراجعه کننده به کلینیک های مراقبت های بارداری شیراز، به روش تصادفی خوشه ایانتخاب شدند و تا زمان تولد نوزاد مورد پیگیری قرار گرفتند. در اواخر سه ماهه اول، دوم و سوم بارداری، علاوه بر اخذ شرح حال و معاینه فیزیکی، غلظت هموگلوبین مادر اندازه گیری شد و ارتباط آن با وزن و نمره آپگار نوزاد مورد بررسی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل آماری از نرم افزار SPSSاستفاده شد.یافته هامیزان بروز کم خونی در سه ماهه دوم و سوم بارداری به ترتیب 8/12 و9/27 درصد بود. 1/29 درصد از زنان در سه ماهه اول و 8/5 درصد در سه ماهه دوم، دارای هموگلوبین بالاتر از g/dl2/13 بودند. بین وزن هنگام تولد با غلظت هموگلوبین مادر در سه ماهه دوم (02/0P=) و سه ماهه سوم بارداری (03/0P=) ارتباط معنی داری مشاهده شد. همچنین میزان تولد نوزاد با نمره آپگار کمتر از 8، در مادرانی که در سه ماهه دوم بارداری، دارای هموگلوبین کمتر از g/dl 5/10و یا بیشتر از g/dl 2/13بودند؛ به طورمعنی داری (001/0 >P) افزایش داشت.نتیجه گیریبا توجه به اینکه برخی از پیامدهای نامطلوب تولد، در مادرانی که در سه ماهه دوم و سوم بارداری، دارای غلظت های غیر طبیعی هموگلوبین بودند؛ افزایش داشت، لذا کنترل روتین میزان هموگلوبین خون مادرعلاوه بر سه ماهه اول بارداری؛ درسه ماهه دوم و سوم نیز پیشنهاد می گردد.
کلید واژگان: هموگلوبین، پیامدهای تولد، بارداریBackground and ObjectivesStudies on relationships between maternal hemoglobin (Hb) level and adverse pregnancy outcomes have been inconsistent. The aim of this study was to examine the birth outcomes in pregnant women with normal hemoglobin level in the first trimester.MethodsIn this study, 108 healthy pregnant women with GA=10-14 weeks and Hb≥11g/dl were selected by cluster random sampling and followed till delivery. In addition to medical history and clinical examination, Hb test were performed at the end of first, second, and third trimesters and their association with birth outcomes were investigated. Statistical analyses were performed using SPSS software.ResultsThe prevalence of anemia at second and third trimester were 27.9%, 12.7%, respectively. Hb concentration of 29.1% in second trimester and 5.8% in third trimester were higher than 13.2 g/dl.There were positive correlations between birth weight and the second (p=0.02) and third trimesters’ Hb concentrations (p=0.03). Moreover, the Apgar score of less than 8 significantly increased in women with Hb<11g/dl and Hb>13.2g/dl in the second trimester (p<0.001).ConclusionOur findings demonstrated that abnormal concentrations of Hb in second and third trimesters increased the risk of adverse birth outcomes in terms of LBW and low Apgar scores, so the control of Hb at these times is recommended.Keywords: Hemoglobin, Birth outcome, Pregnancy -
مقدمهدیده ای است که در طی آن (ischemic preconditioning – IPC)مقدمهایسکمیک پره کاندیشنینگ دوره های کوتاه مدت ایسکمی موجب حفاظت قلب در مقابل آسیب های ناشی از ایسکمی طولانی می گردد. یک ماده موثر در پدیده فوق می باشد. هدف از این مطالعه (NO) پیشنهاد گردیده که ماده نیتریک اکساید بر روی عملکرد قلبی در طی ایسکمی و پرفیوژن مجدد در قلب ایزوله موش صحرایی NO بررسی اثرات می باشد، استفاده گردید. NO که یک داروی مهارکننده تولید L-NAME از، NO می باشد. جهت بررسی اثرات Sprague 200 گرم، نژاد -روش کاردر این مطالعه تجربی از 28 راس موش صحرایی نر در محدوده وزنی 250 موجود در دانشگاه علوم پزشکی تهران استفاده گردید. قلب موش ها بعد از بیهوشی به سرعت جدا و پس از اتصال dawley به دستگاه لانگندورف، عمل پرفیوژن با محلول کربس با فشار ثابت و دمای 37 درجه سانتی گراد برقرار گردید. نمونه ها به به (IR) چهار گروه تقسیم شدند. گروه کنترل به مدت 170 دقیقه با محلول کربس پرفیوژ شد. گروه ایسکمی/ پرفیوژن مجدد یک دوره کوتاه مدت ایسکمی/ پرفیوژن (IPC) مدت 30 دقیقه تحت ایسکمی قرار گرفت. در گروه ایسکمی - پره کاندیشنینگ قبل از برقراری دوره کوتاه مدت IPC + L-NAME مجدد قبل از برقراری ایسکمی 30 دقیقه ای ایجاد شد و در گروه، (HR) به محلول پرفیوژن افزوده شد. در پایان هر دوره، ضربان قلب (o.1mM) L-NAME، ایسکمی / پرفیوژن مجدد سایز انفارکتوس و میزان جریان، (RPP= LVDP×HR) حاصل ضرب فشار و ضربان قلب، (LVDP) فشاربطن چپ استفاده Tukey آنالیز واریانس و تست تکمیلی SPSS کروناری محاسبه گردید. جهت مقایسه میانگی نها به کمک نرم افزار گردید. سطح معنی دار کمتر از 05 /. در نظر گرفته شد. IPC و ایجاد ناحیه انفارکتوس در قلب شد و (RPPنتایجایسکمی/ پرفیوژن مجدد باعث کاهش عملکرد قلبی (کاهش IPC + L-NAME و IPC اثرات سوء حاصل از ایسکمی و پرفیوژن مجدد را بطور معن یداری کاهش داد. بین گروه اختلاف معن یداری مشاهده نشد.نتیجه گیریدر این مطالعه مولکول NO در ایجاد اثرات حفاظتی ناشی از پدیدهIPC نقشی ندارد.
کلید واژگان: آسیب خو نرسانی مجدد- نیتریک اکسید، Ischemic Preconditioning - موش های صحرایی، نژاد اسپراگو داولیIntroductionIschemic Preconditioning (IPC) is the phenomen that happens on the heart by one or several short periods of ischemia followed by reperfusion that improve the postischemic recovery of mechanical function. Ischemic preconditioning (IPC) may protect the heart from ischemia reperfusion injury by nitric oxide formation. This study investigated the effect of ischemic preconditioning on heart and the relationship between nitric oxide.Methods28 male Sprague dawley rats (200-250 g) in Tehran University of Medical Sciences were used. Rats were anesthetized and hearts were rapidly isolated and perfused in the Langendorff mode at a constant perfusion pressure and temperature of 37 ̊C. hearts were divided to 4 groups. Control group was perfused 170 minutes with buffer solution. ischemic reperfusion (IR) group was subjected to 30 minutes ischemia. (Ischemic preconditioning) IPC group was elicited by 5 min ischemia followed 5 min reperfusion before IR and L-NAME + IPC group, L-NAME (0.1mM) was added into the perfusion solution. Heart rate (HR), left ventricular development (LVDP), RPP (LVDP × HR), infarct size and coronary flow (CF) were measured. ANOVA tests(with TUKEY post test if pKeywords: Ischemic Preconditioning_Myocardial – Myocardial Reperfusion Injury – Nitric Oxide – Rats_Sprague – Dawley -
شواهد زیادی وجود دارد که مبتلایان به نارسایی مزمن کلیه به طور مداوم با وضعیت استرس اکسیداتیو روبرو می باشند. علیرغم وجود شواهد کافی برخی معتقدند که روند دیالیز، خود موجب افزایش استرس اکسیداتیو می شود. دلایل ایجاد استرس اکسیداتیو در بیماران دیالیزی هنوز ناشناخته هستند اما توکسین های اورمی، فعل و انفعالات دیالیزور ها و آلودگی های مایع دیالیز به عنوان سه عامل اصلی ایجاد این استرس پیشنهاد شده اند. تماس سلول های خون محیطی با غشای دیالیز فرضیه دیگری است که برای افزایش تولید گونه های فعال اکسیژن مطرح شده است. به نظر می رسد که غشای دیالیز، نقش اصلی را در افزایش تولید رادیکال های اکسیژن در بیماران دیالیزی بر عهده داشته باشد. در مطالعات نشان داده شده که در شروع هر جلسه دیالیز تولید انبوهی از گونه های فعال اکسیژن Reactive Oxygen Species اتفاق می افتد، همچنین گزارش شده که در مونوسیت ها و نوتروفیل های بیماران دیالیزی میزانThe risk of atherosclerosis and cancer is high in hemodialysis (HD) patients. There is evidence that HD causes oxidative stress. However, the causative factors of oxidative stress are unknown. It has been suggested that HD imposes an additional oxidative stress on patients with chronic renal failure by activation of granulocytes on dialyzer membranes resulting in an imbalance between oxidants and antioxidants. In this regard, a number of reports, either measuring specific analytes or enzymes, or estimating the total antioxidant activity of the plasma have given contradictory and inconclusive results. To investigate the oxidative stress status in Iranian HD patients, in this study, we evaluated GSH
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.