فرزاد محمدزاده ابراهیمی
-
مناقشه اسراییل- فلسطین که ریشه های آن دست کم به بیش از یک قرن پیش باز می گردد از بغرنج ترین بحران های بین المللی است که دهه ها منطقه حساس خاورمیانه را درگیر تنش ساخته است. تلاش های فراوانی در راستای دستیابی به صلح جامع بین طرفین مناقشه از سوی افراد، نهادها و کشورهای مختلف انجام گرفته که تاکنون به نتیجه غایی منتج نشده است. با توجه به اینکه مناقشه اسراییل فلسطین به عنوان یکی از محرک های اصلی تهدید امنیتی و همینطور ظهور و بروز تروریسم در خاورمیانه و جهان قلمداد می گردد، این مقاله تلاش می کند تا با بهره گیری از نظریه نو واقعگرایی و استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و منابع کتابخانه ای به واکاوی این مناقشه دیرپا پرداخته و نیز به این سوال پاسخ گوید که چرا اسراییل و اعراب در مسیر عادی سازی روابط با یکدیگر قرار گرفته اند. مسئله ای که نقطه عطف مهمی در مناسبات طرفین محسوب و شرایط جدیدی را در منطقه رقم زده تا جایی که از شکل گیری خاورمیانه جدید سخن به میان آمده است. نگرانی های امنیتی مشترک اسراییل با برخی کشورهای عرب و همینطور پیشبرد بهتر منافع ملی را می توان به عنوان نقطه ثقل این چرایی عنوان نمود که موجبات اعتلای روابط اسراییل و اعراب را فراهم آورده است. در این مقاله علاوه بر بررسی دیدگاه های متفاوت طرفین درگیر راجع به امنیت، نقش برجسته ایالات متحده در باب این مناقشه نیز به تصویر کشیده شده است.
کلید واژگان: نوواقع گرایی، روندصلح خاورمیانه، اسرائیل، اعراب، فلسطین، ایالات متحدهThe Israeli-Palestinian conflict, which roots dates back at least to a century, is one of the most complicated and controversial international crises that has gripped the Middle East for decades. Many efforts have been made by various individuals, institutions and countries to achieve a comprehensive peace between the parties, but so far no final result has been gained. Given that the Israeli-Palestinian conflict is considered to be one of the main drivers of the security threat as well as the rise of terrorism in the Middle East and the world, the research using the neorealist theory as well as descriptive-analytical approach and library resources tries to analyze this long-standing conflict. The study also explores the reasons behind the recent normalization of ties between Israel and a number of Arab states, which is an important turning point in relationship between the parties and has created new conditions in the region as far as the dawn of new Middle East is highlighted. Common security concerns of Israel and some Arab countries along with the promotion of national interests have improved Israeli-Arab relations. This article reflects the different viewpoints on security and also shed light on the role of the United States in the Palestinian/Arab-Israeli conflict.
Keywords: Neorealism, Middle East Peace Process, Israel, Arabs, Palestine, United States -
کشورهای حاشیه خلیج فارس به میزان زیادی به درآمدهای حاصل از صادرات نفت و گاز متکی هستند. این درحالی است که توسعه منابع غیر متعارف انرژی یا آنچه انقلاب شیل در ایالات متحده نامیده می شود می تواند تغییراتی را در بازارهای انرژی جهانی ایجاد و در نتیجه درآمد این کشورها را تحت تاثیر قرار دهد. ایران نیز به عنوان کشوری حایز اهمیت با موقعیت جغرافیایی ویژه که بین دو حوزه بسیار مهم دریای خزر و خلیج فارس قرار گرفته و دارای اهمیت ژیوپلیتیکی، ژیواستراتژیکی، ژیواکونومیکی و ژیوانرژی قابل توجهی است از این قاعده مستثنی نمی باشد. از اینرو مقاله پیش رو با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی درصدد است به این سوال پاسخ گوید که توسعه منابع غیر متعارف انرژی چه پیامدهایی بر ژیواکونومیک انرژی خلیج فارس دارد؟ دولت های حاشیه خلیج فارس از یکسو خود را با تغییرات وسیع ناشی از توسعه منابع غیرمتعارف انرژی در بازارهای انرژی بین المللی مواجه و ازسوی دیگر با نیاز روز افزون به انرژی در داخل روبرو می بینند که در مجموع می تواند شرایط کشورهای این منطقه را تحت الشعاع قرار دهد.
کلید واژگان: ایران، انقلاب شیل، ژئواکونومیک انرژی، خلیج فارس، منابع غیرمتعارف انرژیPersian Gulf countries largely rely on revenues from oil and gas exports. Meanwhile, the development of unconventional sources of energy or what is called shale revolution in the United States could create changes in the global energy market and in result the income of these countries be affected. Also, Iran as an important country with a specific geographical location, which is located between two very important areas of the Caspian Sea and the Persian Gulf, and has significant importance in terms of Geopolitics, Geo-strategic, Geo-economics and Geo Energy is no exception of this issue. Therefore, the present article using the descriptive - analytic method intends to answer the question that, what are the consequences of development of unconventional sources of energy on the Persian Gulf' Geo-economics of Energy? In response, should be noted that the Persian Gulf states faced with extensive changes resulting from the development of unconventional energy resources in the international energy markets on the one hand, and are faced with increasing demand for energy within the country on the other hand, that in sum could affect the conditions of the countries in the Persian Gulf region.
Keywords: Iran, Shale Revolution, Geo-economics of Energy, Persian Gulf, Unconventional Sources of Energy -
خلیج فارس، از مهم ترین مراکز ثقل مناسبات ژئوپلیتیکی - ژئواکونومیکی و بین المللی است که تحت سیطره دو قلمرو ایرانی و عربی قرار دارد. شرایط منحصر به فرد تولید و انباشت هیدرو کربن موجب شده تا این منطقه از غنی ترین حوضه های رسوبی منابع نفت و گاز دنیا باشد. خلیج فارس بخش عظیمی از ذخایر نفت جهان را دارا است که در این میان، عربستان و ایران بیشترین سهم را دارا می باشند. از آنجا که ایران بزرگترین و نیرومندترین کشور خلیج فارس است و بیشترین گستره جغرافیایی و مواضع حفاظتی را در این منطقه دارد، تنگه هرمز برای آن از اهمیت بسیار برخوردار است و در حقیقت دروازه ارتباطی ایران با جهان و منطقه شمرده می شود. از اینرو پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این سوال بود کهژئوپلیتیک و ژئواکونومیک تنگه هرمز در سیاست منطقه ای ایران در خلیج فارس چه جایگاهی دارد؟یافته های پژوهش نشان داد که با توجه به اینکه تنگه هرمز از جایگاه ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی ویژه ای در سطح منطقه ای و جهانی برخوردار است و به عنوان یک شاه راه حیاتی در خلیج فارس محسوب می شود، در سیاست منطقه ای ایران دارای جایگاه مهم و تعیین کننده ای بوده و ایران درصدد بهره گیری از اهرم کنترل بر تنگه هرمز جهت مهار رقبای جهانی و منطقه ای خود بوده است. یافته های تحقیق به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است.کلید واژگان: خلیج فارس، تنگه هرمز، سیاست منطقه ای ایران، ژئوپولیتیک، ژئواکونومیک
-
این مقاله بر میراث سیاست خارجی اوباما در خاورمیانه برای دونالد ترامپ رئیس جمهوری جدید ایالات متحده متمرکز شده است. با روی کارآمدن باراک اوباما که با وعده تغییر برمسند ریاست جمهوری ایالات متحده تکیه وجهت گیری سیاست خارجی این کشور را متحول کرد، بحث، گمانه زنی و انتقادات درباره دکترین و اصول سیاست خارجی امریکا روندصعودی به خودگرفت و نظرات مختلفی دراین راستا ارائه شد. برخی تحلیلگران سیاست خارجی دولت اوباما را سردرگم، فاقد جهت گیری فکری یا ایدئولوژیکی خاصی دانسته و او را درتصمیم گیری ضعیف و مردد قلمدادکردند. درمقابل، برخی سیاست خارجی دولت اوباما را عملگرایانه وبرخی واقعگرایانه ارزیابی می کنند. برجسته ترین میراث سیاست خارجی اوباما تغییرجهت گیری راهبردی امریکا از خاورمیانه به شرق دور ومعطوف کردن توجه و منابع ایالات متحده به سمت آسیا اقیانوسیه بود. کدام رویکرد نظری روابط بین الملل تحلیل و تبیین مناسبی از سیاست خارجی ایالات متحده دردوره اوباما و علت این تغییرجهت گیری ارائه می دهد؟ پژوهش حاضر درتلاش است با بهره گیری از روش تحلیلی تبیینی، نشان دهد اگر سیاست خارجی دولت اوباما از زاویه نظریات روابط بین الملل موردبررسی قرارگیرد نمی توان نزدیکی اصول سیاست خارجی او به نظریه واقعگرایی را ازنظر دورداشت. دراین راستا پس ازبررسی نظریه واقعگرایی، می توان نشان دادکه چگونه سخنان، اقدامات و سیاست های اوباما نشان دهنده اصول واقعگرایی سیاسی وبه تبع آن میراثی است که برای جانشین خود برجای گذارده است.کلید واژگان: واقعگرایی سیاسی، ایالات متحده، سیاست خارجی اوباما، دکترین ترامپ
-
از راهبرد خاورمیانه ای باراک اوباما انتقادهای فراوانی شده و به زعم برخی فاقد چشم انداز راهبردی عنوان شده است. بررسی راهبرد خاورمیانه ای ایالات متحده در دوره ریاست جمهوری اوباما از منظر واقع گرایی نوکلاسیک نه تنها این دیدگاه را تایید نمی کند؛ بلکه مبین این نکته است که اوباما از آغاز، راهبرد منسجم و روشنی را در قبال خاورمیانه درپیش گرفته و بر همین اساس نیز توانسته است اقدامات درخور توجهی را در راستای ارتقای امنیت ملی امریکا انجام دهد. از این رو، پاسخ به این سوال مهم است که اوباما در قبال خاورمیانه چه راهبردی را اتخاذ و بر اساس آن، چه روندی را طی کرده است؟ پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، نشان می دهد راهبرد خاورمیانه ای ایالات متحده در دوره اوباما با واگذاری مسئولیت به متحدان منطقه ای خود در قالب موازنه از راه دور آغاز شده و باگذشت زمان به سمت تقبل محدود مسئولیت حرکت کرده است. با توجه به نزدیکی اصول سیاست خارجی دولت اوباما به نظریه واقع گرایی، ازنظر نویسندگان مقاله، این نظریه می تواند تبیین مناسب تری از سیاست خارجی ایالات متحده در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما ارائه دهد.کلید واژگان: واقع گرایی نوکلاسیک، راهبرد خاورمیانه ای اوباما، تحولات بهار عربی، موازنه از راه دور، داعشThere has been much criticism about Obamas Middle East strategy and some believe that it lacked strategic prospect. An examination of the Middle East strategy of the United States under Obama administration from the viewpoint of neo-classic realism not only does not approve this view but also indicates that Obama has adopted a coherent strategy from the beginning of his presidency towards the Middle East and on this basis he has made significant efforts to promote the United States national security. So it is interesting to answer this question as to what strategy Obama adopted vis-à-vis the Middle East and what policies was pursued to achieve those goals? The present article by a descriptive-analytical method wants to show that the Middle East strategy of the United States under Obama administration started with assigning responsibility to its allies within the framework of balancing from remote distance and by the passage of time moved to accept limited responsibility. Taking into consideration the closeness of Obamas administration foreign policy to realism theory, the authors of the article believe that this theory can better explain the foreign policy of the United States under Barack Obama presidency.Keywords: Keywords: Neoclassical Realism_Obama's Middle East strategy_Arab Spring developments_balancing from a distance_Islamic State of Iraq_Syria (ISIS)
-
روابط ایالات متحده با رژیم صهیونیستی بخش مهمی از سیاست خاورمیانه ای امریکا را شکل می دهد، بطوریکه تغییر روسای جمهوری در این کشور هم تاکنون نتوانسته است تاثیر مهمی در روابط آنها ایجاد کند. علی رغم فراز و فرود در روابط امریکا و رژیم صهیونیستی و اختلاف نظر سران آن دو درخصوص برخی مسائل، باراک اوباما تعهد خود را به امنیت رژیم صهیونیستی اعلام و از حفظ اتحاد کشورش با این رژیم حمایت کرده است. با این وجود، از سیاست خارجی دولت باراک اوباما مخصوصا در رژیم صهیونیستی، انتقادات زیادی به عمل آمده و روابط دو کشور در دوره ریاست جمهوری اوباما با تنش و اصطکاک هایی همراه بوده است. علت رخداد این مشکلات در روابط امریکا و رژیم صهیونیستی از کجا ناشی می شود؟ با توجه به نزدیکی اصول سیاست خارجی اوباما به واقع گرایی، ریشه انتقادها و مشکلات در روابط آنها را باید در سیاست خارجی واقع گرایانه دولت اوباما و به تبع آن تغییر در راهبرد سیاست خارجی ایالات متحده واکاوی کرد. از این رو مقاله حاضر درصدد است با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی ضمن تحلیل دکترین واقع گرایانه اوباما، پیامدهای این دکترین بر رژیم صهیونیستی را مورد بررسی و کنکاش قراردهد.کلید واژگان: امریکا، رژیم صهیونیستی، واقع گرایی نوکلاسیک، دکترین اوباما، خاورمیانه
-
با روی کارآمدن باراک اوباما که با وعده تغییر به ریاست جمهوری ایالات متحده رسید، تمرکز و جهت گیری راهبردی این کشور از خاورمیانه به شرق دور ابعاد جدیدی به خود گرفت، به گونه ای که اوباما در سال های ریاست جمهوری خود تلاش زیادی انجام داد تا توجه و منافع ایالات متحده آمریکا را به سوی آسیا- اقیانوسیه معطوف کند. دلیل تغییر جهت گیری راهبردی آمریکا در دوره اوباما از خاورمیانه و توجه بیشتر به شرق دور چیست؟ زمینه و بستر این تغییر جهت گیری در سیاست خارجی آمریکا را در کجا باید جست وجو کرد؟ با توجه به نزدیکی دکترین اوباما به اصول واقع گرایی سیاسی، دلیل این تغییر را باید در سیاست های واقع گرایانه اوباما ریشه یابی کرد.
از این رو این پژوهش تلاش می کند تا با بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی، نشان دهد که چگونه سیاست خارجی واقع گرایانه اوباما موجبات تغییر جهت گیری راهبردی این کشور و تمرکز بیشتر بر آسیا- اقیانوسیه را فراهم آورده است. در این راستا، پس از بررسی دکترین واقع گرایانه اوباما، راهبرد محور آسیایی دولت او که نشان دهنده تغییر مهمی در سیاست خارجی ایالات متحده از خاورمیانه به خاور دور است را بررسی می کنیم.کلید واژگان: ایالات متحده، سیاست خارجی دولت اوباما، راهبرد محور آسیا، واقع گرایی سیاسیWith the start of the presidency of Barack Obama and his promise to change, America's foreign policy orientation altered from the Middle East to Asia, so that Obama during his presidency has made great efforts to focus United State's attention and resources to Asia-Pacific. What is the reason of America's strategic orientation change under the Obama presidency from the Middle East to Asia-Pacific? Where should be pursued the context of this change? Due to the proximity of the Obama doctrine to political realism principles, the reason of this change must be tracked on the Obama's realistic policies. Therefore, this study tries to show that how Obama's realistic foreign policy changed the strategic orientation of this country by using the analytical - explanatory method. In this regard, after examining the theory of political realism and Obama realistic doctrine, the Pivot to Asia strategy will be explored which represents an important change in the United States foreign policy from the Middle East to Asia-Pacific.Keywords: Political Realism, United States, Obama's Foreign Policy, Pivot to Asia -
مجله علوم سیاسی، پیاپی 28 (پاییز 1393)، صص 141 -162
تحولات بین المللی در دهه اول قرن بیستم و یکم،جهانی شدن،توسعه ارتباطات و گسترش دامنه تماسهای مردم و ملتها در فضاهای مجازی موجب آگاهی بیشتر مردم خاورمیانه به حقوق شهروندی خود،اشراف به عقب ماندگیهای ساختاری همه جانبه،افزایش دامنه مطالبات و تقاضا برای تغییرات و تحولات بنیادین در عرصه های مختلف شده است. بحران بی سابقه ای که بصورت دومینو برکشورهای عرب سایه انداخته،سراسر خاورمیانه و شمال افریقا را درنوردیده و حتی در برخی کشورهای غیر عرب هم تاثیر گذار بوده است. جهانی شدن ارتباطات و توسعه آن چه نقشی در تحولات بهار عربی داشته است؟ بر اساس اصول لیبرالیسم، شهروندانی که از جهان آگاه باشند معمولا خواستار اصلاحات می شوند. جهانی شدن از طریق خودآگاهی مردم و با در اختیار قرار دادن فن آوری هایی که بتوانند با جهان خارج در ارتباط باشند به مردم خاورمیانه و شمال افریقا این امتیاز را داد که علیه حاکمانشان به پاخیزند و تحولات عظیمی را به وجود آورند. با توجه به اهمیت منطقه حساس خاورمیانه و با نظر گرفتن این نکته که تحولات اخیر بی سابقه و بی شک دارای تاثیرات مهمی خواهد بود این مقاله درصدد است تا سیر تحولات بیداری عربی را با در نظر گرفتن جهانی شدن ارتباطات و فن آوری مورد جستجو و کنکاش قرار دهد.
کلید واژگان: خاورمیانه، بهارعربی، جهانی شدن ارتباطات، توسعه ارتباطات، رسانه های اجتماعیInternational developments in the first decade of the twentieth-first century, globalization, development of communications, and expand the scope of contacts between peoples in cyber space have caused more awareness of civil rights in the Middle East, comprehensive structural backwardness, and increasing range of demands for fundamental changes and developments in various fields. Unprecedented crisis in the Arab countries as domino swept across the Middle East and North Africa and even has overshadowed some non Arab countries. What is the role of globalization of communications in the Arab spring developments? Based on liberalism principles, citizens who are aware of the world usually are demanding reform. Globalization through public awareness and providing technologies enable citizens to communicate with the rest of the world, thus led the peoples of the Middle East and North Africa to revolt against their rulers and to create enormous changes. Due to the importance of the Middle East region and also the fact that recent unprecedented developments will have significant impacts, this paper examines the developments with regard to globalization of communications and technologies.
Keywords: Middle East, Arab Spring, Globalization of Communications, Social Media -
The use of targeted killings is increased by the United States with the beginning of the presidency of Barack Obama and became a key component of the country's anti-terrorism policies. Increasing non-state actors and activities of transnational networks as the main threat to the national security of the United States has led to tactical change in America's anti-terrorism policies from broad military attacks to limited and targeted attacks. Although technological advances such as guidedweapons and advanced monitoring systems have increased the ability of America to target specific individuals while reduced unwanted losses were effective in this regard. Despite the wide political and military achievements of targeted killings, several legal objections have been raised against America because these achievements caused the United States to ignore international law. Political realism approach with emphasis on national security and national interests provides an appropriate account of America's anti-terrorism politics. This article examines the legal and political implications of the United States targeted killings in the field of international relations.
Keywords: Targeted killings, Political Realism, United States Foreign Policy, Violation of National Sovereignty, Lack of Fair Trial -
آیا موساد دانشمندان هسته ای ایران را ترور کرده است؟
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.