به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

فهیمه دهقان دولتی

  • فهیمه دهقان دولتی*، عطاالله موحدی
    مقدمه

    حرفه پرستاری درصدد ارائه مراقبت های مبتنی بر شواهد و شایسته و به ویژه براساس اصول انسانی و اخلاقی است. ارائه مراقبت اخلاقی نیازمند برخورداری از سطح مناسبی از استدلال اخلاقی است.

    هدف

    هدف از این پژوهش بررسی تاثیر حل مسائل رفع خستگی شناختی مبتنی بر تخلیه ایگو بر قضاوت اخلاقی پرستاران بود.

    مواد و روش ها

    طرح مطالعه، نیمه تجربی با دو گروه مداخله و کنترل پیش و پس از آزمون بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی پرستاران زن دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال 1398 بود. 44 پرستار زن به عنوان نمونه به صورت در دسترس انتخاب شدند و به دو گروه کنترل (22 نفر) و گروه مداخله (22 نفر) تقسیم شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه قضاوت اخلاقی ویاراه بود. به گروه کنترل، مسائل شناختی تشخیصی قابل حل (آسان/ قابل کنترل) و به گروه مداخله، مسائل غیر قابل حل (سخت/ غیر قابل کنترل) سدک و کافتا ارائه شد. بعد از پاسخگویی به تکلیف و مسائل ریاضی، پس آزمون قضاوت اخلاقی بر روی دو گروه اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 23 و آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد درمان خستگی شناختی مبتنی بر رویکرد تخلیه ایگو بر قضاوت اخلاقی دانشجویان پرستاران تاثیر داشت. میانگین (انحراف استاندارد) گروه آزمایش از 125/82 (9/019) در مرحله پیش آزمون به 152/05 (12/44) تغییر یافت (0/001>P). مقدار این تاثیر براساس مجذور 1 تا 0/42 بود.

    نتیجه گیری

    نتایج حاکی از درمان خستگی شناختی مبتنی بر رویکرد تخلیه ایگو بر افزایش قضاوت اخلاقی پرستاران بود. بنابراین پیشنهاد می شود مشاوران و درمانگران برای کاهش مشکلات روان شناختی پرستاران از درمان خستگی شناختی مبتنی بر رویکرد تخلیه ایگو استفاده کنند.

    کلید واژگان: پرستاران، خستگی شناختی، رویکرد تخلیه ایگو، قضاوت اخلاقی
    Fahimeh Dehghan Doolati *, Ataallah Movahedi
    Introduction

    The nursing profession seeks to provide evidence-based and competent care, especially based on humane and ethical principles. Providing ethical care requires an appropriate level of ethical reasoning.

    Aim

    The purpose of this study was to investigate the effect of cognitive fatigue based on ego depletion on the moral judgment of nursing students.

    Material & Methods

    The study design was semi-experimental with two intervention and control groups before and after the test. The statistical population of this research included all female nursing students of Kerman University of Medical Sciences in 2019. 44 female nurses were selected as a sample and divided into two control groups (22 people) and intervention group (22 people). The measuring instrument was Viarah's moral judgment questionnaire (2014). Sedak and Kafta (1990) were presented with solvable (easy/controllable) diagnostic cognitive problems to the control group and unsolvable problems (hard/uncontrollable) to the experimental group. After answering the homework and math problems, the moral judgment post-test was performed on two groups. SPSS 23 software and covariance analysis test were used for data analysis.

    Results

    The results showed that the treatment of cognitive fatigue based on the ego depletion approach had an effect on the moral judgment of nursing students. The mean (standard deviation) of the experimental group changed from 125.82 (9.019) in the pre-test phase to 152.05 (12.44) (P<0.001). The value of this effect was 0.42 based on eta square.

    Conclusion

    The results indicated that the treatment of cognitive fatigue based on the ego depletion approach increased the moral judgment of nurses. Therefore, it is suggested that counselors and therapists use the cognitive fatigue treatment based on the ego depletion approach to reduce the psychological problems of nurses.

    Keywords: Cognitive Fatigue, Moral Judgment, Ego Depletion Approach, Nurses
  • رضا منظری توکلی، زهرا مهدوی نسب برقه، فهیمه دهقان دولتی *، فاطمه مصلحی
    هدف

    هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مبانی تیوری انتخاب بر اشتیاق به مدرسه و سرسختی روانشناختی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی بود.

    روش شناسی:

     پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر کرمان در سال تحصیلی 1400-1401 بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. نمونه انتخاب شده به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل مداخله آموزش مبانی تیوری انتخاب کلاسر (1395)، پرسشنامه اشتیاق به مدرسه ویگا (2016) و پرسشنامه سرسختی کوباسا (1979) بود. جلسات مداخله آموزش مبانی تیوری انتخاب (طی 2 ماه و نیم و 10 جلسه) برای گروه آزمایش اجرا شد و در این مدت هیچ گونه آموزشی به گروه کنترل ارایه نشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و تحلیل کوواریانس با نرم افزار SPSS- 24 استفاده شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد پس از آموزش مبانی تیوری انتخاب، اشتیاق به مدرسه و سرسختی روانشناختی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافت (01/p <). نتایج تحلیل کوواریانس نیز نشان داد آموزش مبانی تیوری انتخاب بر اشتیاق به مدرسه 47/0 و بر سرسختی روانشناختی 53/0 تاثیر داشته است.

    بحث و نتیجه گیری

    با توجه به اثرگذاری مبانی تیوری انتخاب بر اشتیاق به مدرسه و سرسختی روانشناختی، برنامه ریزان آموزشی باید در برنامه درسی دوره ابتدایی، دروس مهارتی را لحاظ نمایند تا در کنار مباحث درسی، در مهارت های زندگی نیز ارتقا یابند.

    کلید واژگان: تئوری انتخاب، اشتیاق به مدرسه، سرسختی روانشناختی، دانش آموزان ابتدایی
    Reza Manzari *
    Purpose

    The purpose of the present study was to determine the effectiveness of teaching the basics of choice theory on enthusiasm for school and psychological toughness of elementary school boys.

    Methodology

    The purpose of this research was applied, and in terms of the method of implementation, it was a semi-experimental pre-test and post-test with a control group. The statistical population of this research was all primary school boys in Kerman in the academic year 2022, who were selected as available. The selected sample was randomly assigned to two experimental groups (15 people) and control group (15 people). The research tools included teaching the basics of classroom selection theory (2015), Viga School Enthusiasm Questionnaire (2016) and Kubasa's stubbornness questionnaire (1979). The intervention sessions of training the basics of selection theory (during 2 and a half months and 10 sessions) were implemented for the experimental group, and no training was provided to the control group during this period. Descriptive statistics (mean and standard deviation) and covariance analysis with SPSS-24 software were used for data analysis.

    Results

    The results showed that after teaching the basics of selection theory, the enthusiasm for school and the psychological toughness of the experimental group increased significantly compared to the control group (p < 01). The results of the covariance analysis also showed that teaching the basics of choice theory had an effect of 0.47 on enthusiasm for school and 0.53 on psychological toughness.

    Discussion and conclusion

    Considering the effect of the choice theory on enthusiasm for school and psychological toughness, educational planners should include skill courses in the curriculum of the elementary school in order to improve life skills in addition to course topics.

    Keywords: choice theory, enthusiasm for school, psychological toughness, elementary school students
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال