به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب فهیمه قائمی

  • علی علی حسینی، فهیمه قائمی
    افلاطون و فارابی فیلسوفان فضیلت گرایی هستند که کلیت فلسفه سیاسی آنها قائل به تربیت جهت تعیین بخشی و شکل دهی به روح و جسم انسان ها برای نیل به سعادت و زندگی خوب است. پیوند تربیت و سیاست از مفاهیم مرکزی دستگاه فکری دو فیلسوف است. مروری اجمالی بر کلیات آراء سیاسی و طرح مواضع تربیتی آنها می تواند به قدر کافی گویا و رساننده ی این پیوند و چگونگی آن در اندیشه ی آنها باشد. افلاطون و فارابی بر اساس دیدگاه فضیلت گرای خویش به لزوم بیشترین دخالت دولت در تربیت اعتقاد دارند با این وجود تفاوت هایی در آراء ایشان وجود دارد و آن این است که مبانی و اساس دینی اندیشه فارابی موجب شده است این دخالت و پیوند صورت معتدل تری یابد. مستند نمودن این ادعا با بررسی مقایسه ای مولفه های پیوند حداکثری سیاست و تربیت هدف این نوشتار خواهد بود. در سطور آینده کوشش می شود پس از ترسیم چارچوب فکری دو فیلسوف، دلالت های تائیدکننده دخالت حداکثری دولت در تربیت در اندیشه آنها مقایسه گردد.
    کلید واژگان: تربیت, سیاست, افلاطون, فارابی, فضیلت گرایی, مقایسه, دخالت حداکثری}
  • علی علی حسینی، فهیمه قائمی، علی ابراهیمی
    هدف
    پژوهش حاضر در صدد ارائه چشم اندازی از روش مقایسه ای و شیوه کاربرد آن را در شاخه های علوم سیاسی با تمرکز بر فلسفه سیاسی بوده است.
    روش
    مقاله حاضر به روش کیفی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری اطلاعات، مطالعه کتابخانه ای و اسنادی شامل کتابها و مقالات تخصصی بوده است.
    یافته ها
    با توجه به اینکه روش مقایسه ای، به مثابه یکی از نخستین روش های شناخت بشری با سیر دانش سیاسی همراه شده و با گذراندن تحولات مفهومی، تنوعات کاربردی و موضوعی را در شاخه های گوناگون این دانش تجربه کرده، اکنون در مطالعات فلسفی- سیاسی، به ویژه در محافل دانشگاهی، اهمیت مضاعف و روزافزونی یافته است. با این وجود، ابهاماتی به ویژه در مورد کاربرد لفظ تطبیق یا مقایسه وجود دارد.
    نتیجه گیری
    مطالعات فلسفه سیاسی با بهره گیری از روش مقایسه ای به مثابه شمشیری دو لبه عمل می کند؛ از یک سو، می تواند ابزاری باشد در مقابل تفاوت سازی و طرد و ستیزه ورزی با توجیه گوناگونی فرهنگی و از سوی دیگر، راه برون رفت از نابسامانی ها و تنشهای حیات سیاسی تلقی می شود و زمینه را برای بهبود تصویر دیگری، درک متقابل و تساهل فراهم می کند که مورد اخیر، به گواه غربی ها، توسط متفکران مسلمان بنیان نهاده شده است.
    کلید واژگان: روش مقایسه ای, مطالعات فلسفی, سیاسی, علوم سیاسی, ستیزه ورزی, درک متقابل}
    Ali Alihosseini, Fahimeh Ghaemi, Ali Ebrahimi
    Objectives
    This study seeks to demonstrate the comparative method and the method of its application prospect in the fields of political sciences, with a particular focus on political philosophy.
    Method
    The present study and investigations in this paper have been performed in descriptive and analytical method. Tools for collecting and gathering as well as compling in for mation has been performed Via studying library books, documents consisted of books,texts and essays along with internet utility.
    Results
    This method is the first approach to human cognition and has been associated with political knowledge. Moreover conceptual developments and thematic range of applications in various branches of knowledge, the experiences in the study of political philosophy has become increasingly important and quickly finds a place in the academic teachings. Meanwhile there are still uncertainties about it, even the use of matching or comparable terminology.
    Conclusion
    Political philosophical studies with a comparative methodare like a two-headed coin with the changing and sulotion on one side and the way out of the chaos and toward reduction the political tensions on the other side.
    Keywords: comparative method_types of comparison_philosophical - political studies_comparison process}
  • علی علی حسینی، فهیمه قائمی
    افلاطون و فارابی فیلسوفان فضیلت گرایی هستند که کلیت فلسفه سیاسی آنها قائل به تربیت جهت تعیین بخشی و شکل دهی به روح و جسم انسان ها برای نیل به سعادت و زندگی خوب است. پیوند تربیت و سیاست از مفاهیم مرکزی دستگاه فکری دو فیلسوف است. مروری اجمالی بر کلیات آراء سیاسی و طرح مواضع تربیتی آنها می تواند به قدر کافی گویا و رساننده ی این پیوند و چگونگی آن در اندیشه ی آنها باشد. افلاطون و فارابی بر اساس دیدگاه فضیلت گرای خویش به لزوم بیشترین دخالت دولت در تربیت اعتقاد دارند با این وجود تفاوت هایی در آراء ایشان وجود دارد و آن این است که مبانی و اساس دینی اندیشه فارابی موجب شده است این دخالت و پیوند صورت معتدل تری یابد. مستند نمودن این ادعا با بررسی مقایسه ای مولفه های پیوند حداکثری سیاست و تربیت هدف این نوشتار خواهد بود. در سطور آینده کوشش می شود پس از ترسیم چارچوب فکری دو فیلسوف، دلالت های تائیدکننده دخالت حداکثری دولت در تربیت در اندیشه آنها مقایسه گردد.
    کلید واژگان: تربیت, سیاست, افلاطون, فارابی, فضیلت گرایی, مقایسه, دخالت حداکثری}
  • علی علی حسینی*، محمود فلاح، فهیمه قائمی
    در میان نظریات گوناگونی که درباره رابطه انسان و دولت وجود دارند، اندیشه هایی وجود دارند که معتقدند برای به سعادت رساندن انسان، دولت می باید با هدف تربیتی به کنترل مناسبات انسان و روح او بپردازد؛ اعتقادی که از یونان با افلاطون آغاز شد و در حوزه اندیشه اسلامی بستر مناسب یافت و توسط فارابی شرح و تعدیل داده شد. افلاطون و فارابی در طرح نظریه سیاسی خود، تربیت را به عنوان مفهوم اساسی تلقی نموده و دولت را بدون تحدید و تقید، موظف به تحقق آن نمودند؛ اما از مهمترین سوالاتی که برای زمینه شناسی این اندیشه ها مطرح می شود آن است که چه تصویری از انسان، نیازها و توانایی های او مفروض گرفته شده است که براساس آن، چنین الزاماتی برای نیل به کمال، در قالب نظریات سیاسی تربیتی تدبیر و توجیه گردیده است؟ این تصویر به ظاهر، عدم اطمینان آنها از توانایی انسان برای اعتلای خویش و نابرابری انسان ها در استفاده یا بهره مندی از عقل است. ارائه تصویری از انسان در دیدگاه متفکران معتقد به دخالت دولت در تربیت، با تکیه بر فهم انسان شناسی نمایندگان برجسته آن افلاطون و فارابی با هدف تحصیل درک صحیحی از تدابیر سیاسی تربیتی آنها می باشد. شرح مقایسه ای دیدگاه انسان شناسی این متفکران و تاثیر آن بر نظریات سیاسی تربیتی ایشان، پس از ارائه خلاصه ای از اندیشه های سیاسی و تجویزات تربیتی افلاطون و فارابی آورده می شود و مشخص می سازد که اعتقاد به نابرابری انسان ها در بهره مندی از عقل و قوای نفسانی، بی اعتمادی به فطرت و تربیت پذیری متفاوت انسان ها، لزوم هدایت یا کنترل آنها را ضروری میسازد که پیگیری آن به صورت وسواس گونه موجبات نظرات افراطی اصلاح و تصفیه انسانها را در پی دارد.
    کلید واژگان: تربیت, فطرت, دولت, دخالت حداکثری, افلاطون, فارابی, انسان شناسی}
    Ali Ali?Hosseini*, Mahmood Fallah, Fahimeh Qaemi
    Among miscellaneous views on the relationship between people and the state, there are some that believe the state must control the relations between the human and the soul with an educational purpose to bring about prosperity for human beings; a belief, which was developed by Plato in ancient Greek and was explicated and moderated by Farabi on the grounds he set for its development in Islamic thought. In proposing their political views, Plato and Farabi considered education as an essential concept and thought of the state as obliged to make it come true without any limitation. However, of the important questions that are posed to investigate those views is how the human and his needs and abilities are pictured, on the basis of which requirements are taken into account and justified in the form of politico‐educational views to reach perfection. Apparently, that picture shows lack of sureness about humans’ ability to elevate themselves and inequalities among them in using or taking advantage of reason. The purpose of picturing the human being from the standpoint of the thinkers that believe in the involvement of the state in education with a focus on anthropological understanding of the leading pioneers of that view, i.e. Plato and Farabi, is to gain a better appreciation of their politico‐educational measures. A comparative elaboration on the anthropological standpoints of those thinkers and their impact on their politicoeducational views will follow a short introduction to Plato’s and Farabi’s political thoughts and educational prescriptions. This paper will show that the belief in inequality of human beings in using their reason and sensual faculty, distrust in nature and different levels of educability of human beings will necessitate their guidance or control that will result in extremist views on the correction and purification of the human being if followed meticulously.
    Keywords: anthropology, education, nature, state, maximuminvolvement, Plato, Farabi}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال