فیض الله اکبری
-
مقایسه کیفیت زندگی قبل و بعد از عمل زیبایی بینی و برآورد هزینه آن با استفاده از رویکرد سرمایه انسانیزمینه و هدفطی دو دهه گذشته عمل جراحی زیبایی بینی افزایش یافته و به یک فرایند پزشکی شده(Medicalized)، تبدیل شده است. مطالعه با هدف تعیین پیامدهای جراحی زیبایی بینی بر روی کیفیت زندگی و هزینه رسیدن به چنین نتایجی انجام شد.روش بررسیپژوهش حاضر، مطالعه ای توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی می باشد، که در میان 110 نفر از مراجعه کنندگان به 25 مطب جراحی پلاستیک در تهران در سال 91-90 انجام شده است. شرکت کنند گان به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها دو پرسشنامه(کیفیت زندگی و تخمین هزینه) بوده است و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته هامیانگین نمره کیفیت زندگی قبل و بعد از عمل دارای اختلاف معنی داری بود. در ابعاد کیفیت زندگی میانگین بعد «خودآگاهی کلی » بعد از عمل افزایش پیدا کرده بود اما دو بعد « حمایت اجتماعی » و « سلامت جسمانی » کاهش یافته بودند. مهمترین عامل انگیزشی محرک های خارجی بود. بین کیفیت زندگی بعد از عمل و مدت زمان بعد از عمل، همبستگی مثبت مشاهده گردید. همچنین، متوسط هزینه کل عمل افزایش یافته بود.نتیجه گیریکیفیت زندگی بعد از عمل زیبایی بینی کاهش پیدا کرده بود، که می تواند به علت شیوع عمل های غیر ضروری، خطاهای پزشکی و غیره باشد. کاهش میانگین نمره حمایت اجتماعی بعد از عمل، می تواند به علت عدم تطابق انتظار افراد با واقعیت باشد، به علاوه کاهش نمره سلامت جسمانی بعد از عمل، ممکن است ناشی از بی توجهی به وضعیت دستگاه تنفسی توسط جراحان باشد و می توان گفت این عمل ها پیامدهای با تاخیر دارند.کلید واژگان: کیفیت زندگی، جراحی زیبایی بینی، خودآگاهی از ظاهر، حمایت اجتماعی، رویکرد سرمایه انسانیBackground And AimCosmetic surgery rhinoplasty, has dramatically been increased during the last two decades. This study aims to explore its effects on the quality of life of individuals gone under the surgery.Materials And MethodsThis was a descriptive and analytical study which was performed as a cross-sectional study. From all plastic surgery clinics in Teheran, 25 clinics were selected randomly as the site of study. In the next step 110 patients undergone rhinoplasty were selected randomly from these clinics. Collected data was analyzed by Spss17.ResultsFindings revealed that, the mean score of quality of life before and after surgery was statistically significant. While mean score of general benefits increased the score of social support and physical health was decreased after the surgery. The most motivating factors for surgery were external factors. In addition there was a positive correlation between quality of life and the time of interview. Also the mean cost of surgery was increased.ConclusionOverall quality of life among study population was decreased. It could be because of unnecessary surgeries, medical errors, and etc. The reduction for social support may be resulted from unacceptable consequences of rhinoplasty particularly in terms of appearance. Physical health of respondents was negatively affected by rhinoplastiy surgery. Malfunctions of upper respiratory system after rhinoplastiy surgery is known as the main reason for it. Correlations between the times of surgery and interview suggest a long term assessment of impacts of such surgeries.Keywords: Quality of Life, Plastic Surgery, General Benefits, Social Support, Physical Health
-
زمینه و هدفسزارین عبارت است از روش جراحی که به وسیله آن نوزاد از طریق برش روی دیواره شکم و برش جدار رحم متولد می شود. سزارین هم اکنون در کشور ما و از جمله استان اردبیل از شیوع بالایی برخوردار می باشد. به همین منظور مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر متغیرهای اقتصادی،اجتماعی و عوامل غیر طبی موثر بر شیوع آن طراحی و اجرا گردید.روش کارمطالعه مقطعی حاضر بر روی 1200 نفر از زنان مراجعه کننده به بیمارستان های دولتی، خصوصی و تامین اجتماعی سطح استان اردبیل به روش نمونه گیری خوشه ایانجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و مصاحبه استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزارspss-11.5 و آزمونChi-square مورد تحلیل قرار گرفت.یافته هامطابق یافته های به دست آمده 6/54% از زایمان ها در سطح استان اردبیل به روش سزارین انجام شده است. بیشترین میزان سزارین در بیمارستان خصوصی و به میزان 9/93% بود. میزان شیوع در بیمارستان های دیگر، متفاوت بود. در این مطالعه بین متغیرهای سن، میزان تحصیلات، وضعیت اقتصادی، وضعیت اشتغال، سابقه سزارین، نوع بیمه، نوع بیمارستان، محل سکونت، داشتن خودرو سواری، تعداد فرزندان، میزان رضایت، نحوه انتخاب روش زایمان با زایمان سزارین ارتباط معنی دار وجود داشت. همچنین در این مطالعه بین بیمه تکمیلی و روش زایمان سزارین ارتباط معنی دار وجود نداشت.نتیجه گیریاگر چه سزارین به عنوان یک عمل نجات مادر و نوزاد در مواقع ضروری پذیرفته شده است، اما به دلیل عوامل اقتصادی، اجتماعی که عمدتا هم دلائل غیرطبی می باشند، رو به افزایش است. بر اساس نظر سازمان بهداشت جهانی، شیوع سزارین بیشتر از 15% هیچ توجیهی ندارد. عوامل اجتماعی، اقتصادی و غیربالینی متعددی از ابعاد مختلف بر این میزان شیوع تاثیر دارند.
کلید واژگان: سزارین، عوامل اجتماعی، اقتصادی، غیر بالینی، شیوع، استان اردبیلBackground and ObjectivesCaesarean section refers to surgical procedure by which babies are delivered through incisions that made on mother''s abdomen and uterus. Cesarean section rates in Iran and Ardabil province are high. This study aimed to investigate the effects of socioeconomic and other nonmedical factors on caesarean section rate.MethodsThis cross-sectional study was performed on 1200 women referred to governmental، private، and social security organization hospitals of Ardabil province using cluster sampling method. Data were collected through a questionnaire and interview and were analyzed by Chi-square using SPSS version 11. 5.ResultsAccording to the results، cesarean section accounted for 54. 6% of all deliveries in Ardabil province. The highest rate of cesarean section (i. e. 93%) was observed in a private hospital. The cesarean section rates in other hospitals were different. There were significant correlations between cesarean section and age، education، economic status، employment، birth order، cesarean history، type of insurance، type of hospital، residence area، possessing personal car، number of children، satisfaction rate، and type of delivery selection. There was no significant correlation between complementary insurance and type of delivery.ConclusionAlthough cesarean section has been realized as a life saving effort for both mother and child، however، its rate is rising due to social، economic، and nonmedical factors. Based on WHO report، cesarean prevalence of higher than 15% is not justifiable. Different social، economic، and nonmedical factors influence this rate.Keywords: Cesarean, Socioeconomic Factor, Nonmedical, Prevalence, Ardabil Province -
مقدمهپیش بینی می شود که در آینده نزدیک شاید هیچ عاملی همانند فناوری اطلاعات قادر به تغییر طرح سازمان ها نباشد. پژوهش حاضر، گامی در جهت شناخت سطح فناوری اطلاعات و چگونگی اثر آن بر ابعاد ساختار سازمانی (رسمیت، پیچیدگی و تمرکز) بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.روش بررسیاین پژوهش، یک مطالعه مقطعی است که جامعه پژوهش آن را کلیه افرادی که در بیمارستان دارای پست مدیریتی هستند و نیز متخصصین فناوری اطلاعات تشکیل می دهند. محیط پژوهش 10 بیمارستان منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد. نمونه پژوهش به روش تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه بود. در تجزیه و تحلیل یافته ها از نرم افزار STATA 13 و آزمون های توزیع نرمال، همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شده است.یافته هابین وضعیت کلی فناوری اطلاعات با تمرکز (01/0p=) و رسمیت (06/0p=)ارتباط معنی داری وجود دارد و در اکثر موارد فناوری اطلاعات، رسمیت و تمرکز را تحت تاثیر قرار داده است.نتیجه گیریهر چند نفوذ فناوری اطلاعات به گونه ای نبود که به تحول بنیادین در ساختار بیمارستان های مورد مطالعه منجر شود، با این حال، فناوری اطلاعات تاثیرات گسترده ای بر دو بعد تمرکز و رسمیت سازمانی دارد.
کلید واژگان: فناوری اطلاعات، رسمیت، پیچیدگی، تمرکز، بیمارستانIntroductionInformation technology can change the organizations in the near future. This research aimed to improve the understanding about the relationship of information technology and triple dimensions of organizational structure (Formality، Complexity and Centralization) in hospitals of Tehran University of Medical Sciences، Iran.MethodThis cross-sectional study carried out at 10 randomly selected hospitalsaffiliated to the Tehran University of Medical Sciences at 2010. Observation، interview، and chronic fatigue syndrome (CFS) Robbins questionnaires used in the survey to gather the data. The data were from the members of decisionmaking networks of hospitals and experts of information technology (indicating source of data). The association was assessed using STATA (900)، Pearson correlation linear and multiple regression tests.ResultsThere was significant relationship between the overall status of information technology and centralization (P = 0. 01) and formalization (P = 0. 05). In most of the cases، the information tehnology had significant effect on utilization with formalization dimention of the triple dimensions of organizational structures. Discussion andConclusionInformation technology cannot change the organization structure totally; however، it can affect extensively on complexity and centralization.Keywords: Information technology, Organization structure, Hospital management -
زمینه و هدفافزایش هزینه های خدمات بهداشتی و درمانی، رکود اقتصادی و تغییرات مشهود در ارزشهای اجتماعی، اکثر دولتها را مجبور به بازنگری در سیستم های بهداشتی و درمانی و یافتن رویکردهای جدید در تامین مالی، سازماندهی و ارائه خدمات تندرستی کرده است. تحول نظام اداری یکی از مهمترین برنامه های جمهوری اسلامی ایران است. در سالهای اخیر دانشگاه های علوم پزشکی کشور اقداماتی در جهت اجرای این برنامه تحول انجام داده اند. هدف از انجام این پژوهش تعیین میزان دستیابی دانشگاه های علوم پزشکی کشور به اهداف برنامه تحول نظام اداری بود.روش بررسیاین مطالعه از نوع مطالعات توصیفی مقطعی بود که در سال 1386 انجام گرقت. داده های این پژوهش از طریق پرسشنامه و بررسی مستندات عملکرد دانشگاه ها جمع آوری گردیده و در جداولی شامل 180 شاخص در دو بخش ارزیابی عملکرد عمومی و اختصاصی برنامه تحول اداری ارزشگذاری و با استفاده از روش های آماری تحلیل گردید.یافته هابر اساس نتایج پژوهش میانگین امتیاز عملکرد دانشگاه ها در اجرای برنامه تحول اداری 38/66درصد است که در سطح متوسط قرار دارد.نتیجه گیریبا وجود عدم توفیق کامل این دانشگاه ها در دستیابی به اهداف برنامه تحول اداری، عملکرد آنها مشابه میانگین کشوری سایر دستگاه های اجرایی است. با توجه به استمرار برنامه تحول اداری در سالهای آتی، تحقق کامل اهداف این برنامه مستلزم تلاش بیشتر دانشگاه های علوم پزشکی کشور و حمایت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در تامین امکانات و اعتبار لازم خواهد بود.
-
مقدمهبا وجود گذشت حدود یک دهه از شروع اجرای سیاست برون سپاری در بخش سلامت، معیاری برای اندازه گیری میزان برون سپاری و پایش نحوه ی اجرای آن معرفی نشده است. مطالعاتی که قصد داشته اند حجم (میزان) واگذاری ها را نشان دهند، به تعداد قراردادهای واگذاری اشاره نموده اند که این تصویر کاملی از میزان کاهش تصدی گری در اختیار ما قرار نمی دهد. مطالعه ی حاضر با معرفی چند شاخص ساده تا حدی این کمبود را جبران نمود و نشان داد در عمل قراردادهای برون سپاری خدمات چگونه منعقد شده اند. پس از آن با معرفی دو شاخص دیگر، میزان (کاهش) تصدی گری خدمات بیمارستانی اندازه گیری شد.روش بررسیمطالعه ی حاضر یک مطالعه ی مقطعی و کاربردی بود که با استفاده از داده های سال 1386 اجرا شد. در ابتدا با مرور شواهد موجود و کمک گرفتن از پنج نفر از صاحب نظران، فرم جمع آوری داده ها طراحی گردید و سپس داده های مورد نیاز از طریق مراجعه به واحدهای مختلف ستاد دانشگاه و بیمارستان ها جمع آوری شد. جامعه ی پژوهش 16 بیمارستان تابعه ی دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که دو بیمارستان به دلیل در دسترس نبودن داده های مورد نیاز و عدم دقت کافی آمار موجود کنار گذاشته شدند. از دو معیار اصلی برای اندازه گیری تصدی گری و چهار معیار دیگر برای اندازه گیری نحوه واگذاری ها استفاده شد.یافته هابه طور میانگین حدود 12 درصد تصدی کلی در بیمارستان های تحت پژوهش در اختیار بخش خصوصی و مابقی (88 درصد) در اختیار بخش دولتی بوده است. همچنین به طور میانگین حدود 25 درصد تصدی پرسنلی بر عهده بخش خصوصی و مابقی (75 درصد) در اختیار بخش دولتی بوده است. در این مدت 124 قرارداد منعقد شد که در 93 درصد موارد طرف قرارداد بخش خصوصی بوده است. 68 درصد واگذاری ها در فضای رقابتی انجام شد و 10 درصد قراردادهای منعقد شده، نیاز به متمم پیدا کردند.نتیجه گیریحجم کمی از تصدی های بیمارستانی واگذار شد، اما فرایند اجرایی واگذاری ها به نسبت قابل قبول بود.
کلید واژگان: تصدی گری، برون سپاری، بخش خصوصی، بیمارستان های دانشگاهیIntroductionMeasuring the extent and nature of outsourcing in public hospitals affiliated with Tehran University of Medical Sciences (TUMS), Tehran, Iran was the aim of this study.MethodsIn this cross-sectional applied study, we reviewed the relevant literature and interviewed with 5 experts to introduce various indices of measuring the extent and nature of outsourcing. We recommended 6 simple indices. The data was collected from 14 hospitals affiliated with TUMS in 2007.ResultsThe extent of outsourcing in TUMS hospitals was 12% in average. Moreover, the private sector was in charge of 25% of employments. There were 124 contractual agreements between TUMS hospitals and other parties in 2007. A private institute was the other side of 90% of contracts. The other sides of 68% of contracts were recognized in a competitive space. However, 10% of the contracts had been revised during implementation.ConclusionAlthough the extent of outsourcing was not considerable, the implementation process of outsourcing was acceptable.Keywords: Policy, Outsourcing, Contracting, Private Sector, Hospitals, University -
زمینه و هدفبیمارستان به عنوان یکی از پرهزینه ترین واحدهای عملیاتی نظام سلامت درصد بالایی از منابع بخش سلامت را به خود اختصاص میدهد، بنابراین توجه کامل به کارایی هزینه های آن از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد(1).هدف این مطالعه بررسی کارایی بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تبریز با استفاده از روش تحلیل فراگیر داده ها می باشد.مواد و روش هادر این مطالعه کارایی فنی و عوامل موثر برآن با استفاده از روش تحلیل فراگیر داده ها مورد بررسی قرار گرفته است،برای این منظور از فرم پوشش نهاده مدار روش تحلیل فراگیر داده ها با فرض بازدهی متغیر نسبت به مقیاس استفاده شده است.متغیرهای نهاده در این مطالعه شامل تعداد پزشکان،تعداد نیروی انسانی غیر پزشک،تعداد تخت فعال،هزینه سالیانه بیمارستان و متغیرهای ستانده شامل ضریب اشغال تخت،تعداد پذیرش بیمار،تعداد اعمال جراحی می باشد.جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهای تحلیل فراگیر داده ها وspss استفاده شده است.لازم به ذکر است که داده های این مطالعه بوسیله فرم های طراحی شده توسط نویسنده و پرسشنامه استاندارد شده با مراجعه مستقیم به بیمارستان های مورد مطالعه گردآوری شده استکلید واژگان: بیمارستان، کارایی فنی، تحلیل پوشش داده ها، بازدهی نسبت به مقیاسBackgroundThe hospital is one of the main organizations which offering health care and medical services in a high level allocated sources in the health sectors. Therefore, considering to efficiency costs is great importance. This study aims in considering the efficiency of the hospitals of Medical University in Tabriz, Iran, by using Data Exhaustive Analysis Method.Materials and MethodsThe study inspected and analyzed the technical efficiency and also effective factors on it in selected hospitals by using Data Exhaustive Analysis Method during the 3 period years (1384-1387). In order to conduct this study, the comprehensive Input-oriented Form of Data Exhaustive Analysis Method assuming in the variable return compared with the scale. The variables of the inputs in this study included number of physicians, non-physician staff, and active bed and annual costs of the hospital. The variables of the outputs included the coefficient of the occupied beds, number of admitted patients, and surgeries. To data analyzing, SPSS and data envelopment analysis software were used. It is worth mention that the data in this study were accumulated by using the forms devised by the authors and standardized questionnaire via referring and going to the hospitals.ResultsThe findings of data exhaustive analysis method showed that there was %5(TE=0/953) possible capacity augment in the technical efficiency. The findings also suggest that there is a potential frugality in consuming the inputs in order to produce a constant amount of the output. Meanwhile, there is a potential augment of the output by using a constant amount of the input, as well. The findings also represent the effect of the demographic factors and functional factors on the efficiency of the hospitals.ConclusionIt is suggested that to leave out the surplus staff, decrease the surplus costs of the hospital through replacing the energy consumption and a proper management of energy and other surplus inputs, hire sophisticated managers and applying the graduated field of management in health care and medical services and also hire the managers with high quality degrees, create the data envelopment analysis of enhancing efficiency should be one of the useful way to provide qualified medical services in our society as a comprehensive programming. Based on the findings of the data Exhaustive analysis method, improving the efficiency of the hospitals, health care system and medical section are essential as well.Keywords: Hospital, Technical efficiency, Data exhaustive analysis, Returns compared to scale
-
زمینه و هدفسرطان با بیش از 12 میلیون مورد جدید و نزدیک به 7.6 میلیون مرگ در سال 2007 در حال حاضر به عنوان سومین عامل عمده مرگ و میر در سطح جهان محسوب می شود. این پژوهش با هدف بررسی هزینه های مستقیم درمانی و غیر درمانی بیماران سرطانی بستری در مرکز سرطان بیمارستان امام خمینی تهران انجام گردید.مواد و روش هاپژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی- تحلیلی است که به صورت مقطعی در مرکز سرطان بیمارستان امام خمینی تهران انجام پذیرفت. ابزار جمع آوری داده ها در این مطالعه پرسشنامه بود. از تمام بیماران بالای 18 سال مبتلا به سرطان سر و گردن و دستگاه گوارش بستری در مرکز سرطان که به صورت فعال تحت درمان اولیه بودند دعوت شد که در مطالعه شرکت کنند. داده ها در روز ترخیص از طریق مصاحبه با بیمار یا همراه وی جمع آوری گردید. در نهایت داده ها توسط نرم افزار SPSS و آزمون های آماری متناسب با نوع متغیرها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایجمیانگین هزینه های مستقیم درمانی و غیر درمانی پرداخت از جیب بیماران در طول درمان اولیه به ترتیب 2.609.000 و 245.000 تومان برآورد گردید. میانگین هزینه مستقیم درمانی در بیماران تهرانی و شهرستانی به ترتیب 3.313.000 و 1.870.00 تومان بود. در حالی که میانگین هزینه های مستقیم غیر درمانی بیماران تهرانی و شهرستانی به ترتیب 136 و 360 هزار تومان محاسبه شد.نتیجه گیریاتخاذ سیاست های جدید در رابطه با پوشش هزینه های سنگین بیماران سرطانی به ویژه از سوی سازمان های بیمه، حمایتهای مالی از سوی موسسات مالی مثل بانکها یا سازمان های خیریه، توزیع مناسب مراکز تخصصی سرطان یا تامین اسکان برای بیمارانی که از شهرستان مراجعه می کنند، علاوه بر تحقق شاخص های عدالت در سلامت، می تواند موانع مالی پیش روی بیماران سرطانی را کاهش دهد و به آنها کمک می کند تا بتوانند بیماریشان را بهتر مدیریت نمایند.
کلید واژگان: سرطان سروگردن، سرطان دستگاه گوارش، هزینه های مستقیم درمانی، هزینه های مستقیم غیر درمانیBackgroundWith more than 12 million new cases of cancers and nearly 7.6 million deaths all around the world in 2007, cancer currently is the third leading cause of death in the world. This study was conducted to determine medical and non-medical direct costs of cancer patients’ hospitalized in the cancer institute affiliated with Imam Khomeini hospital.Materials And MethodsThis was a cross-sectional study. All patients over 18 years old with kind of head, neck, and stomach cancers that undertaken of oncology treatments in the cancer institute which affiliated” Imam Khomeini Hospital”. Initially eligible patients invited to participate in this study. The data was collected through structured interviews with patients and or their carers. The data,then, was analyzed by SPSS software.ResultsThe average medical and non-medical direct out-of-pocket costs during primary treatment were 2,609,000 and 245,000 Tomans per patient, respectively. Furthermore, the direct average of medical costs for patients who lived in Tehran and other cities were 3,313,000 and 1,870,000 Tomans;while the direct average of non-medical costs for patients who lived in Tehran and other cities were 136,000 and 360,000 Tomans, respectively.ConclusionThe new policies for costs coverage related to cancer patients’, particularly the medical insurance organizations, financial supports from finance intuits like as banks or charity organizations,appropriate distribution of cancer’s centers or providing accommodation to cancer patients who are referred from the remote sites in other cities, and also achieving the equities in health sectors could be reduced the financial costs of cancer patients and might be helped them to manage of cancersefficiently and effectively.Keywords: Head, neck cancers, Stomach cancer, Medical direct costs, Non, medical direct costs -
سابقه و هدف
هزینه های بیمارستانی جمعیت رو به رشد سالمند، سهم قابل توجهی از هزینه های نظام سلامت را به خود اختصاص داده است. هدف از این مطالعه بررسی الگوی هزینه خدمات بستری سالمندان در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی کاشان می باشد.
مواد و روش هادر این مطالعه مقطعی، 2067 نمونه از بین بیماران 60 ساله و بالاتر که طی دوره یک ساله منتهی به مهرماه 1389 در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی کاشان بستری شده بودند، به روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی انتخاب شدند. داده های مربوط به هزینه های بستری نمونه ها از پرونده های آنان گردآوری شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایجمیانگین هزینه هر مورد بستری 5533529 ریال بود. بیشترین سهم صورت حساب مربوط به هزینه تخت روز (4/26 درصد) بود. از نظر متوسط هزینه هر مورد بستری در بیماری های مختلف، بیشترین هزینه به سالمندان مبتلا به بیماری های گوارشی، تنفسی و سرطان ها مربوط بود، اما از مجموع هزینه ها، بیماری های چشم و گردش خون بیش ترین سهم از کل هزینه های بستری را داشتند. از لحاظ بخش، بخش های مراقبت ویژه بالاترین هزینه هر مورد بستری را داشتند، اما از نظر مجموع هزینه ها، بخش های داخلی بیشترین سهم را دارا بودند. هزینه بستری سالمندان با نوع بخش بستری و نوع بیماری (001/0>P) و نیز با تعداد بیماری های هم زمان سالمندان (001/0=P) رابطه معنی داری نشان داد.
نتیجه گیریبرای کاهش هزینه های بیمارستانی، توجه به بیماری هایی که بیش ترین سهم را در هزینه های بیمارستانی داشته اند، ضروری است. در این راستا ضمن گسترش برنامه های پیشگیری از این بیماری ها، استفاده از روش های جایگزین کم هزینه تر ازجمله مراقبت در منزل و توسعه مراکز مراقبت درازمدت پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: سالمند، هزینه، بستری، بیمارستانBackgroundConsidering that hospital costs of the growing elderly population account for a significant share of the health care costs, this study aimed to investigate the elderly hospitalization cost in teaching hospitals of Kashan university of medical sciences.
Materials And MethodsIn this cross-sectional study, 2067 patients (age≥60) admitted to teaching hospitals of Kashan university of medical sciences during a one-year period (Sep. 2009–Sep. 2010) were randomly selected using stratified random sampling. Data related to hospitalization charges of cases were obtained from medical records and analyzed.
ResultsThe mean hospitalization charge was 5533529 Rials. The highest cost share was for "bed-day" (26.4%). The highest average hospitalization cost for different diseases were for digestive, neoplastic and respiratory system, respectively. However, diseases of the eye and circulatory system accounted for the largest share of total hospital costs. Regarding the ward, the highest charges were paid for the elderly patients in ICU and CCU, but internal wards had the largest share of total hospital costs. In addition, a significant relation was seen between the cost for each elderly hospitalized and the ward/disease condition (P<0.001), and the comorbidities (P=0.001).
ConclusionTo reduce the hospital costs, careful attention should be paid to disease services with the highest costs. Moreover, the preventive measures as well as alternative low-cost services (e.g. home care) and developing long-term care should be provided.
-
زمینه و هدفبرنامه ریزی برای تامین نیازهای سلامت جمعیت رو به تزاید سالمندان، ضروری است. این مطالعه با هدف بررسی الگوی مصرف خدمات بستری سالمندان در بیمارستانهای آموزشی دا نشگاه علوم پزشکی کاشان انجام شد.مواد و روش هادر این مطالعه مقطعی که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شد، 2067 نمونه از بین بیماران 60 ساله و بالاتر که طی دوره یکساله منتهی به مهرماه 1389 در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی کاشان بستری شده بودند، به روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی انتخاب شدند. داده های مربوط به مصرف خدمات بستری نمونه ها از پرونده های آنان گردآوری گردید و با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت.نتایجمیانگین مدت اقامت سالمندان مورد مطالعه 4.67 روز بود. بیشترین سهم از مجمو ع روز - بستری 75 سال، از نظر بخش، به بخش داخلی و از نظر بیماری، به - های سالمندان، از نظر سن به گروه سنی 79 بیماری های دستگاه گردش خون تعلق داشت. مدت اقامت سالمندان در بیمارستان با نوع بخش، نوع بیماری، و تعداد بیماری های همزمان آنان رابطه معنی داری نشان داد. سالمندان متوفی نسبت به سایر سالمندان بستری بطور معنی داری مدت بیشتری را در بیمارستان اقامت داشتند.نتیجه گیریتوجه خاص به بخشها و بیماری هایی که بیشترین بار بستری سالمندان به آنها مربوط می شود، ضروری است. در این راستا لازم است ضمن تاکید بر برنامه های پیشگی ری از بیماری های قلبی عروقی، پروتکل های درمانی بسمت ارائه مراقبت در منزل و یا مراکز ارائه خدمات طولانی مدت سوق یابند.
کلید واژگان: سالمند، بیمارستان، خدمات بستری، الگوی مصرف -
امروزه نقش بخش خصوصی در سازماندهی زیرساخت بهداشتی درمانی کشور بسیار چشمگیر و با اهمیت تلقی می شود و درحقیقت بخش خصوصی جزئی از سرمایه ملی کشور بوده و استفاده درست از امکانات و خدمات آن می تواند تنگناهای مربوط به سرمایه گذاری دولتی را تا حد قابل ملاحظه ای تعدیل نماید.
در این پژوهش سعی شده است عمده مشکلات بیمارستان های خصوصی در ارتباط با سازمان ها و نهادهای مهمی که در فعالیت آنها تاثیرگذار هستند از جمله وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، وزارت کار و امور اجتماعی، سازمان تامین اجتماعی، سازمان نظام پزشکی، سازمان پزشکی قانونی، مرکز اورژانس و سازمان های بیمه، حول 8 محور (خدمات اورژانسی، ارزشیابی و اعتباربخشی بیمارستان ها، جذب واستخدام نیرو، رسیدگی به شکایات بیماران، توسعه فیزیکی بیمارستان، خرید تکنولوژی وتجهیزات، تعرفه های بیمارستانی و پرداخت های بیمه) مورد شناسایی و بررسی قرارگیرد. این پژوهش یک مطالعه توصیفی، تحلیلی و کاربردی است که به روش مقطعی در20 بیمارستان خصوصی عمومی شهرتهران که به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند، انجام گردیده است. جهت جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. پرسشنامه ها توسط مدیران ارشد بیمارستان های خصوصی یعنی مدیرعامل، مدیر بیمارستان، مسئول فنی و مترون تکمیل شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نرم افزار SPSS نسخه 5/11 و آزمون های آماری کروسکال والیس و کای دو مورد استفاده قرار گرفته است.
یافته های پژوهش نشان داد که بیشتر مشکلات بیمارستان های خصوصی، مشکلات ساختاری هستند و ریشه در متمرکز، بروکراتیک، سلسله مراتبی و قدرت محور بودن نظام سلامت دارند. مدیران ارشد بیمارستان های خصوصی در مورد اکثر مشکلات بررسی شده، دیدگاه همگون داشتند. سازمان های بیمه، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و وزارت کار و امور اجتماعی، به ترتیب مهم ترین سازمان هایی بودند که بیمارستان های خصوصی با آنها دچار مشکل هستند. در مقابل، سازمان تامین اجتماعی و مرکز اورژانس دو سازمانی بودند که هیچ یک از مشکلات مورد بررسی در ارتباط با آنها برای بیمارستان های خصوصی تایید نگردید.
کلید واژگان: نظام سلامت، مشکلات بیمارستان های خصوصی، مدیران ارشدObjective(s)To explore difficulties existing between private hospitals and other health related organizations such as Ministry of Health, Medical Council, Emergency Center, State Forensic Medical Organization, and insurance agencies in Tehran, Iran.MethodsA descriptive study conducted for assessing the most frequent difficulties and expectations which exist between private hospitals and other health agencies in Teheran. The study population consistsed of 40 private hospitals in Tehran of which the required sample was obtained randomly. A questionnaire was developed as an instrument for data collection. Questionnaires delivered to senior managers including hospital managers, chief executive officer, technical managers, and matrons.ResultsIn all 20 private hospitals included in the study. The majority of senior managers of private hospitals demonstrated a unified views toward the problems. Insurance agencies and Ministry of Health were the two most important external organizations involved with difficulties experienced by private hospitals. Social Security Organization and Emergency Center were the two organizations that managers indicated as non problematic.ConclusionThe existing difficulties for private hospitals seem to be structural. There is a great need to reorganize the relations between private sector's and public agencies in health system in order to keep both efficient. -
مقدمهدر آیند ه ی نزدیک هیچ عاملی همانند فن آوری اطلاعات قادر به تغییر طرح سازمان ها نخواهد بود. پژ و هش حاضر گامی در جهت شناخت سطح فن آوری اطلاعات و چگونگی اثر آن بر ابعاد ساختار سازمانی (رسمیت، پیچیدگی و تمرکز) بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران است.روش بررسیاین پژوهش، یک مطالعه ی توصیفی - تحلیلی است که به صورت پیمایشی در سال 1386 انجام شد. جامعه ی پژوهش آن را کلیه ی اعضای شبکه ی تصمیمگیری بیمارستان که دارای پست مدیریتی بودند و نیز متخصصین فن آوری اطلاعات (مسؤولین سایت و یا قسمت فن آوری اطلاعات و یا نماینده ی شرکت فن آوری اطلاعات) تشکیل دادند. محیط پژوهش، 10 بیمارستان منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات از طریق مشاهده، مصاحبه و با استفاده از دو نوع پرسشنامه ی Rabinz و CSF صورت گرفت که هر دو پرسشنامه استاندارد و به ثبت رسیده بود. در تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون های توزیع نرمال، همبستگی Pearson، رگرسیون خطی و چند متغیره استفاده شد.یافته هابین وضعیت کلی فن آوری اطلاعات با تمرکز (01/0 = P) و رسمیت (06/0 = P) ارتباط معنی داری وجود داشت که در اکثر موارد ابعاد پنجگانه ی فن آوری اطلاعات، رسمیت و تمرکز را تحت تاثیر قرار داد.نتیجه گیریبا این که نفوذ فن آوری اطلاعات به گونهای نبود که به تحول بنیادین در ساختار بیمارستان های مورد مطالعه منجر شود، با این حال، فن آوری اطلاعات تاثیرات گستردهای بر دو بعد تمرکز و رسمیت سازمانی داشت.
کلید واژگان: تکنولوژی اطلاعات، سازمان و مدیریت (بهداشت و درمان)، مدیریت بیمارستانIntroductionIn the near future, no factor like Information Technology (IT) is able to change the structure of organization. In this research the effect of IT on triple dimensions of organization structure includes complexity, formalization, and centralization was evaluated.MethodsIn this cross-sectional and analytical-descriptive research, staffs from in ten study hospitals that had administrative posts and were IT specialists were studied. These ten hospitals were selected randomly. All data are collected by observation, interview and questionnaire (Rabinz and CSF). We analyze data using STATA (900), Pearson correlation linear and multiple regression tests.ResultsThere was significant relationship between the overall status of IT and centralization (P = 0.01) and formalization (P = 0.06).In most of the cases the five dimensions of IT (including network, hardware, software, staff and utilization) had significant effect on utilization with formalization from the triple dimensions of organization structure.ConclusionThough the influence of IT was not in a way that leads to fundamental change in the structure of the studied hospitals but it seems that IT had significant effect on utilization with formalization dimensions of organization structure. -
زمینه و هدفسومین علت مرگ مادران، سقط جنین غیر قانونی و غیر ایمن است که سلامت فیزیکی، روانی و اجتماعی آنان و خانواده هایشان را تحت تاثیر قرار می دهد. سقط جنین به لحاظ مسایل اجتماعی، قانونی و مذهبی، پدیده ای چند عاملی است. هدف این مطالعه، بررسی آگاهی و نگرش سیاستگذاران درباره سقط جنین بود.روش بررسیروش این تحقیق، مطالعه کیفی با انجام مصاحبه های فردی و با استفاده از پرسشنامه نیمه ساختار یافته بود. آنالیز محتوی انجام گرفت و نتایج استخراج گردید.نتایجاکثر افراد مورد مصاحبه، به خوبی درباره شیوع سقط جنین و عوارض آن آگاهی داشتند. انجام سقط جنین در حالتی که جان مادر و جنین در خطر قرار می گرفت، مورد توافق عمومی شرکت کنندگان بود. در حالی که اقلیتی از آنان از سقط برای دلایل سلامت باروری حمایت می کردند، اکثر با سقط جنینی که حاصل تجاوز به عنف، صیغه، یا ارتباط خارج از ازدواج باشد، مخالف بودند و موافق حق مادر برای انجام سقط جنین نبودند.نتیجه گیریبه نظر می رسد که شرکت کنندگان در مطالعه، سلامت جسمی مادر و جنین را مهم تر از سلامت روانی و اجتماعی وی می دانند. قرار گرفتن مادر در شرایط تنگنا و سختی، در نظر سیاستگذاران مورد مصاحبه، دلیلی برای انجام سقط نبود.
تقویت برنامه های تنظیم خانواده، تصویب قوانین مناسب در راستای تعالیم مذهبی و برنامه های ترویجی برای سیاستگذاران، استراتژی هایی برای بهبود سلامت زنان به شمار می روند.
کلید واژگان: سقط جنین، نگرش، سیاستگذاران، جنین، حقوق باروری، برتری جنسی، سلامت زنانIntroductionUnsafe and illegal abortions are the third leading cause of maternal death. It affects physical, emotional and social health of women and their families. Abortion is a multi-dimensional phenomenon with several social, legal, and religious implications. The views of policy-makers affect the approach to abortion in every society. Understanding the attitudes and knowledge of high-ranking decision makers towards abortion was the purpose of this study.Materials And MethodsA qualitative research was implemented by carrying out individual interviews with 29 out of a selection of 80 presidents of medical sciences universities, senior executive managers in the legal system, forensic medicine and decision-makers in the health system and a number of top Muslim clerics, using a semi-structured questionnaire for data gathering. Content analysis revealed the results.ResultsThere were considerable unwillingness and reluctance among the interview-ees to participate in the study. The majority of participants fairly knew about the prevalence of illegal abortions and their complications. There was strong agreement on abortion when health of the mother or the fetus was at risk. Abortion for reproductive health reasons was supported by a minority of the respondents. The majority of them disagreed with abortion when pregnancy was the result of a rape, temporary marriage or out of wedlock affairs. Making decision for abortion by the pregnant mother, as a matter of her right, did not gain too much approval.ConclusionIt seemed that physical health of the mother or the fetus was of more importance to the respondents than their mental or social health. The mother’s hardship was not any indication for induced abortion in the viewpoints of the interviewed policy-makers. Strengthening family planning programs, making appro-priate laws in lines with religious orders and advocacy programs targeting decision makers are determined as strategies for improving womenes health rights. -
-
مقدمهمدت اقامت در بیمارستان شاخص مهمی است که امروزه به طور وسیع برای تحلیل میزان استفاده از خدمات و کارآیی و عملکرد فعالیت های بیمارستانی مورد استفاده قرار می گیرد. هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر مدت اقامت بیماران در بیمارستان های دولتی استان لرستان می باشد.روش کاراین مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی و مقطعی است. نمونه های پژوهش (پرونده 662 بیمار بستری) به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. داده های مورد نیاز از پرونده بیماران بستری شده در سال 1385 استخراج شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری T-test و One-way ANOVA و جهت بررسی تاثیر هم زمان متغیرهای مستقل بر میانگین مدت بستری از آنالیز رگرسیون استفاده شد.یافته هامیانگین مدت اقامت در بیمارستان های دولتی استان لرستان در سال 1385،03/3 ±34/4 روز بود. فاکتورهای سن، جنسیت، وضعیت تاهل، محل سکونت، شغل، نوع ارجاع، نوع بیمه، علل بستری، و وضعیت هنگام ترخیص بر میانگین مدت بستری مؤثر بود. با افزایش سن میانگین مدت بستری بیشتر می شود. همچنین میانگین مدت اقامت در مردان بیشتر از زنان است و در افراد با وضعیت بهبودی و بهبودی نسبی هنگام ترخیص، میانگین مدت اقامت کوتاه تر است.نتیجه گیریبا استفاده از اطلاعات حاصل از تحلیل شاخص مدت اقامت بیمار در بیمارستان ها می توان به هدف تخصیص بهتر منابع و تخت های بیمارستانی و بهره وری بهینه از تخت های موجود دست یافت. با توجه به یافته های این مطالعه، اقداماتی جهت کاهش حضور بیماران مسن در بیمارستان از طریق توسعه مراقبت در منزل و خانه های پرستاری پیشنهاد می شود. برقراری نظام ارجاع و استقرار پزشک خانواده در شهرها نیز به تشخیص سریع تر بیماری ها، کوتاه تر شدن دوره درمان و کاهش اقامت های غیرضروری در بیمارستان کمک خواهد کرد.
کلید واژگان: میانیگن مدت اقامت، بیمارستان، استان لرستانIntroductionNowadays length of stay (LOS) is an important measure that is widely used in hospitals to assess use of hospital services and efficiency and performance of hospital activities. The aim of this study is to analyze factors affecting LOS in public hospitals in Lorestan province, Iran.MethodsThe type of this study is descriptive-analytical and cross-sectional which was done in 2006. Subjects are inpatient’s medical records (662 cases) which were selected by randomized sampling. T-test, One-way ANOVA and multifactor regression were used for the analysis.ResultsAverage length of stay in public hospitals of Lorestan province in 2006 was 3.03) SD= 4.34) days. Factors such as gender, age, marital status, residence, job, referral type, type of insurance, type of disease, and discharge status have effect on average length of stay. By increasing of age, average LOS is increased. The average LOS in men is longer than women.ConclusionWith analysis of average LOS indicator in hospitals, we can achieve the aim of better allocation of resources and hospital beds and optimizing productivity of the existing beds. According to the findings of this study, it is recommended to take measures to reduce the hospitalization of elderly patients through development of home care and nursing homes. Establishing referral system and family physician system in the cities will help in faster diagnosis, reduction in treatment duration and unnecessary hospital stays. -
زمینه و هدفانطباق با رژیم دیابتی، یکی از مهمترین جنبه های مراقبتی بیماران دیابتی است. معمولا پذیرش رژیم دیابتی بر حسب میزان مصرف توضیح داده می شود. این مطالعه به منظور شناسایی عادات غذایی بیماران دیابتی نوع دو به بررسی شاخص هایی از مصرف برخی غذاها که بیماران دیابتی توصیه به مصرف یا محدودیت مصرف آنها می شوند، توسط پرسشنامه بسامد خوراک انجام گردید.روش کاربه این منظور 228 بیمار دیابتی نوع دو به روش نمونه گیری تصادفی از بین مراجعین سرپایی درمانگاه دیابت اردبیل انتخاب شدند.یافته هادر این مطالعه 87/8% زنان و 77/1% مردان پیروی از یک رژیم دیابتیک را گزارش کردند. عادات غذایی این بیماران حاکی از آگاهی آنها از محدودیت مصرف قندهای ساده بود. بیماران بسامد کمتری از مصرف غذاهای حاوی قندهای ساده (عسل، مربا ونوشابه) را گزارش کردند. همچنین سیب زمینی در بین 58/8% زنان و 74/2% مردان مصرف می شد. 43/8% موارد به همراه چای از توت خشک استفاده می کردند.نتیجه گیرییافته های مطالعه حاکی از این است که باید توجه بیشتری روی مشاوره، آموزش و پیگیری اصلاحات رژیمی بیماران دیابتی صورت گیرد.
Background and ObjectivesDespite of high family planning coverage in Ardabil province comparing to other provinces of country, the population growth rate is higher than other provinces in Ardabil that presents incorrect, discontinuous, and interrupted use of intrauterine devices (IUD). This research was carried out to investigate the continuation, and factors affecting to interrupted use of IUD in women referring to health centers of Ardabil city in 2004.MethodsThe Subjects of this descriptive-analytic and historical cohort study were 301 women. Data were collected by a questionnaire and were analyzed by Kaplan-Meier Survival and Log-Rank tests through SPSS software.ResultsDuration of continuous use of IUD was more than 18 months among 77.1 % of subjects. Average duration was higher in 20-25 years women (24.5 ± 1 months). The lowest duration of continuous use of IUD was observed among women with age higher then 25 years old (14.3 ± 3.4 months). There was a significant relationship between discontinuous use of IUD and volume of menstrual bleeding (p=0.005). The mean of continuation in the women with a lot of bleeding was 20.5 ±1 while for the women with low bleeding was 22.4 ± 1.5. Type of referring to IUD control had meaningful correlation (p=0.03) with average duration of using this device. Mean time of continuation in women that referred occasionally was 23.8± 0.6. There was significant relation between complication and IUD interruption. The highest interruption time belonged to the women that declared the infection, wound and PID (mean 25.5 months) and the lowest interruption time was observed in the women with bleeding and spotting (mean 18 months).ConclusionContinuation of using IUD in 87.4 % of women was less than 6 months, in 81.4% was from 6 to 12 months, and in 72.1 % was from 12 to18 months. The most common reason of discontinuation was medical factors and IUD caused complication. The most common complication was bleeding. -
زمینه و هدفبا توجه به شیوع بالای سرطان دهانه رحم و در دسترس نبودن مطالعه ای در مورد علل عدم مراجعه زنان برای انجام آزمایش، این مطالعه با هدف بررسی کیفی موانع و عوامل انگیزه ساز مؤثر بر مراجعه زنان برای انجام آزمایش غربالگری پاپ اسمیر در شهر کرج در بهار 1386 انجام گرفت.روش بررسیدر این مطالعه تحلیل محتوا با استفاده از روش مصاحبه گروهی متمرکز با 86 نفر در هشت گروه (12-8 نفره) مصاحبه نیمه ساختار به عمل آمد و برای راهنمایی بحث ها از سؤالات راهنما استفاده شد.یافته هایافته ها نشان می دهد عواملی نظیر توصیه پزشک، دوستان و فامیل، آگاهی از علایم و روش تشخیص اولیه بیماری، جدی گرفتن خطر بروز سرطان و همچنین دسترسی آسان و ارزان به آزمایش پاپ اسمیر از جمله عوامل مهم انگیزه ساز برای آزمایش پاپ اسمیر است. در خصوص موانع انجام آزمایش پاپ اسمیر به مواردی نظیر آگاهی کم از علل ایجاد سرطان دهنه رحم، باورهای نامناسب، ترس از تشخیص سرطان و درد ناشی از آزمایش تاکید شده است.نتیجه گیریبا توجه به موانع و عوامل انگیزه ساز مؤثر بر مراجعه زنان برای انجام آزمایش پاپ اسمیر، به نظر می رسد طراحی برنامه های آموزشی مناسب در جهت ارتقای آگاهی، تعدیل اعتقادات ناسازگار و... و ارایه آن از طریق وسایل ارتباط جمعی و در مراکز بهداشتی درمانی و همچنین گسترش امکانات، زمینه لازم برای مراجعه هر چه بیشتر آنان جهت انجام آزمایش پاپ اسمیر فراهم شودکلید واژگان: مطالعه کیفی، تست غربالگری، سرطان دهانه رحم، پاپ اسمیرHayat, Volume:14 Issue: 3, 2008, PP 83 -89Background and AimAlthough cervical cancer has high prevalence, few qualitative studies have been carried out to reflect the perceptions of women on the influential factors that affect cervical cancer screening in Iran. The aim of this study was to explore a culturally-based experience of Karaji women regarding the barriers to and motivating factors for Pap smear screening test among Karadj women in 2007.Methods & Materials: In this content analysis, eight focus groups were conducted using semi-structured guide questions (n=86).ResultsFindings revealed that factors such as medical advice, advice from friends and family, knowledge about symptoms and pap smear screening method, free and accessible services, and perceived threats would influence the women to undergo a Pap test. Major barriers were lack of knowledge about cervical cancer and its causative factors, inappropriate beliefs, fear from cancer diagnosis, and pain related to the procedure.ConclusionRegarding the influencing factors on the rate of Pap smear screening test, it seems that designing appropriate educational programs in order to promote knowledge and correct health beliefs using mass media and local communications will result in referring more women to undergo Pap smear screening test.
-
زمینه و هدفبیمارستان یکی از ارکان نظام بهداشت و درمان هرکشور است که وظیفه تولید سلامت را بر عهده دارد. در عین حال تولید سلامت و ارائه خدمات بهداشتی مطلوب در بیمارستان منوط به داشتن محیطی سالم، بهداشتی و ایمن می باشد. از اینرو پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت بهداشت محیط بیمارستانهای استان قم در سال 1384 انجام شده استروش کاراین پژوهش یک مطالعه توصیفی - تحلیلی و از نوع کاربردی است که به روش مقطعی (Cross-sectional) در بیمارستانهای استان قم انجام شده است. داده های این پژوهش با استفاده از یک فرم خودساخته دو قسمتی و به روش مصاحبه و مشاهده مستندات گردآوری شده است. قسمت اول فرم شامل 45 سئوال در زمینه مشخصات دموگرافیک بیمارستان و مدیران و قسمت دوم شامل 363 سوال در زمینه وضعیت بهداشت محیط محوطه عمومی و بخشهای تشخیصی، درمانی و پشتیبانی از نقطه نظرشاخصهای بهداشت محیط بیمارستان اعم از بهداشت آب، فاضلاب،زباله، بهداشت محیط ساختمان بیمارستان، پرتو ها، نور، سر و صدا، تهویه، سیستم اطفای حریق و مبارزه با حشرات و جوندگان می باشد که پس از سنجش روایی و پایایی آن در کلیه بیمارستان های قم تکمیل شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از برنامه نرم افزاری SPSS و برای آزمونهای آماری از تستهای Mann-Whitney و Kruskal-Wallis و ضریب همبستگی Spearman استفاده شده است.نتایجنتایج این مطالعه نشان داد که وضعیت بهداشت محیط در2بخش(25 %)ازبخشهای رادیولوژی، آشپزخانه و رختشویخانه بیمارستان های مورد مطالعه نامطلوب بوده و در یک بخش(5/12%) از بخش های آزمایشگاه ها و استریلیزاسیون مرکزی(CSR)، 2 بخش (25%) از بخش های اورژانس،4بخش (50%) از بخش های مراقبت های ویژه و 5 بخش(71 %)از بخش اتاق های عمل و ریکاوری مطلوب و در بقیه بخش ها وضعیت بهداشت محیط در حد متوسط بوده است. بطور کلی میزان رعایت وضعیت بهداشت محیط در بیمارستانهای مورد مطالعه 05/72% و در حد متوسط قرارداشته است.نتایج تحلیلی این پژوهش نشان می دهد که وضعیت بهداشت محیط در بیمارستان های غیر دو لتی، غیر آموزشی و عمومی بهتر از بیمارستان های دو لتی، آموزشی و تخصصی است. در عین حال با افزایش تعداد تخت فعال بیمارستان ها و سابقه کار مدیران وضعیت بهداشت محیط بیمارستان ها مطلوب تر و با افزایش سن مدیران و افزایش قدمت بیمارستان ها وضعیت بهداشت محیط بیمارستان ها نا مطلوب تر شده است.نتیجه گیریبا توجه به نتایج حاصل از این پژوهش وضعیت بهداشت محیط در بیمارستانهای استان قم متوسط ارزیابی شده است. این بدان مفهوم است که اگرچه وضعیت بهداشت محیط در بیمارستانهای مورد مطالعه متوسط است اما با توجه به ضرورت رعایت استانداردهای بهداشتی در بیمارستان ها تا رسیدن به شرایط مطلوب فاصله قابل توجهی وجود دارد.
کلید واژگان: بهداشت، بیمارستانBackground And AimHospitals are among the most important health and medical institutions responsible for promoting health, and provision of appropriate health services requires a healthy, hygienic and safe environment. This research was done with the aim of assessing the environmental health situation Qom hospitals in 2005.Materials And MethodsThis research is an applied descriptive - analytic study on hospitals in QOM Province. Data were gathered using survey and observation methods and a two-part questionnaire. The first part of the questionnaire consisted of 45 items covering demographic data on hospitals and hospital managers. The second part comprised 363 questions about the environmental health situation as well as diagnostic, treating and support services. The questionnaires were filled after validity and reliability tests in eight hospitals in Qom Province. For statistical analysis, we performed Mann-Whitney and Kruskal-Wallis tests and calculated Spearman's coefficient, using the software package SPSS.ResultsPoor environmental health was observed in 25% of the radiology wards, kitchens and laundries. The situation was assessed as "appropriate" in 12. 5% of laboratories and central sterilization (CSR), 25% of emergency services, 50% of ICU wards and 71% of surgery and recovery rooms, and it was intermediate of the other wards. Overall, the level of compliance with the principles of environmental health was average, i. e. about 72. 5 percent. Further analysis of data showed that the situation was better in private, non-teaching hospitals compared to government-run and teaching hospitals. However, environmental health was found to improve with an increase in the number of active hospital beds and the manager's experience in their current job. It declined with increasing hospital age and increasing age of the hospital managers.ConclusionOverall, the environmental health situation in Qom hospitals was found to be at an intermediate level. Hence, these hospitals have a long way to go before they can achieve the appropriate level of environmental healthپ -
مقدمهکایزن نگرشی ست مبتنی بر عقل سلیم که با استفاده از خرد جمعی کارکنان، تغیرات کوچک، فراگیر و هدفمند را بنیان می نهد. امروزه بسیاری از سازمان ها و شرکت های موفق بهره وری و پویایی سازمانی خود را مدیون به کارگیری نظام های بهبود از جمله کایزن می دانند. هدف این پژوهش معرفی و استقرار الگوی کایزن عملیاتی؛ و مطالعه ی تاثیرپذیری عملکرد کارکنان پلی کلینیک مرکزی صنعت نفت فارس از این الگو بود.روش بررسیاین پژوهش یک مطالعه ی مداخله ای؛ با کارگیری یک مدل اجرایی در پلی کلینیک مرکزی صنعت نفت فارس است. جهت سنجش تاثیر مداخله از روش پیش آزمون- پس آزمون با استفاده از ابزار پرسشنامه ی عملکرد بهره گیری شده است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی کارکنان سازمان مورد مطالعه (176 نفر) بوده است.یافته هانتایج پژوهش حاکی ست که از نظر سرپرست مستقیم افراد تحت مطالعه، در پنج بعد عملکردی یعنی: کیفیت کار، همکاری، وقت شناسی، خلاقیت و اعتمادپذیری میان نتایج قبل و بعد از استقرار الگو تفاوت های معناداری مشاهده شده است (001/0p<) که نشان از ارتقای سطح عملکرد کارکنان در این ابعاد دارد. ولی در دو بعد کمیت کار (61/0p=)و دانش شغلی (66/0p=) تفاوت معناداری مشاهده نشده است.نتیجه گیریسادگی و فراگیر بودن الگوی کایزن و در عین حال تاثیر شگرف آن در اصلاح فرایند ها و بهسازی محیط کار؛ موجب ارتقای عملکرد کارکنان درسازمان مورد مطالعه شده است. این بهبود مستقل از سن، جنس و تحصیلات افراد مورد مطالعه است. بنابراین الگوی کایزن قابلیت گسترش به تمام لایه های سازمانی را داشته و می تواند تغییرات دامنه داری را در سطح فرد، سازمان و حتی جامعه به وجود آورد.
کلید واژگان: کایزن عملیاتی، بهبود عملکرد، پلی کلینیک مرکزی صنعت نفت فارسIntroductionKiazen is an approach based on common sense that establish small, comprehensive and targeted changes by staff's common wise. Nowadays most successful organizations and companies owe their productivity and dynamicness to implementation of improvement systems such as kiazen. The present research was aimed to introduce and establish of kiazen operational model, and studying its effects on staff's performance in Fars Oil Industry(F.O.I) central policlinic.Methodsthe present study is an interventional study, executed by applying an operational model in F.O.I central policlinic. We used pre & post test method to assess the effects of intervention, using performance questionnaire for 176 studied people in under study organization.ResultsOur findings showed that according to direct chief of studied staffs there is a significant difference between the five performance dimensions: work quality, cooperation, timeliness, innovation and reliability; before and after the implementation of the model(p<0.001); indicated the improvements of staff's performance in these dimensions. Although no significant difference were observed in two dimensions; work quantity (p=0.61) and work knowledge (p=0.66).Conclusionsimplicity and comprehensiveness of kaizen model and simultaneously its dramatic effects on improvement of processes and productivity of work environment has resulted in improvement of staff's performance in under studying organization. This improvement is independent from staff's age, gender, and education. We concluded that kaizen model is extendable to organizational levels, and could result in wide changes in individuals, organizations and even society. -
مقدمههدف ما تعیین کلیدی ترین ابعاد سازمانی اثرگذار بر خودگردانی بیمارستان های عمومی دانشگاهی و تعیین میزان خودگردانی اعطا شده در هر یک از این ابعاد بود.روش کارشش بیمارستان وابسته به سه دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران و شهید بهشتی به صورت تصادفی انتخاب شدند. در این مطالعه کیفی با 27 نفر از مسوولان بیمارستان ها (میزان پاسخگویی 82%) مصاحبه انجام شد. راهنمای نیمه ساختاری مصاحبه ها بر اساس چهار مصاحبه عمیق و همچنین با توجه به مدل اصلاحات سازمانی بانک جهانی (پرکر- هاردینگ) طراحی شد. از روش تحلیل چارچوبی برای آنالیز داده های کیفی استفاده شد.یافته هانه موضوع به عنوان عوامل کلیدی اثرگذار بر خودگردانی شناسایی شدند: حق تصمیم گیری در مدیریت راهبردی؛ حق تصمیم گیری در مدیریت منابع انسانی؛ حق تصمیم گیری در مدیریت مالی؛ حق تصمیم گیری در مدیریت منابع فیزیکی؛ مواجهه با بازار محصول؛ مواجهه با بازار تدارکات؛ صاحب اختیار مانده مالی؛ چیدمان حاکمیتی و ساز و کار پاسخگویی؛ کارکردهای اجتماعی بیمارستان. حق تصمیم گیری محدودی در مدیریت های راهبردی، منابع انسانی و منابع فیزیکی به بیمارستان ها اعطا شده است. بیمارستان ها صاحب اختیار مانده مالی نبودند. بیمارستان ها در بازار رقابتی فروش محصولات قرار داشتند. اختیار بیمارستان ها در بازار تدارکات محدود بود. چیدمان حاکمیتی سلسه مراتبی و ساز و کار پاسخگویی رئیس و مرئوسی بر بیمارستان حاکم بود.برخی از موارد کارکرد اجتماعی بیمارستان تعریف شده است ولی به صورت کلی هزینه کارکرد اجتماعی بیمارستان به صورت کامل توسط دولت و بیمه ها جبران نمی شد.نتیجه گیریخودگردانی نامتعادل و متناقضی به بیمارستان ها اعطا شده است. حق تصمیم گیری بیشتری باید در ابعاد مدیریت راهبردی، منابع انسانی و فیزیکی و همچنین بازار تدارکات به بیمارستان ها اعطا شود. بیمارستان ها باید صاحب اختیار مانده مالی شوند. نظام اداری سلسله مراتبی باید به سمت نظام های مشارکتی حرکت داده شود. وزارت بهداشت به ساز و کارهای قانون مدار (در برار کنترل رئیس و مرئوسی) بیشتری برای کنترل عملکرد و کارکرد اجتماعی بیمارستان ها نیاز دارد.
کلید واژگان: تمرکززدایی، اصلاحات سازمانی بیمارستان، اصلاحات در نظام سلامت، مطالعه کیفیIntroductionThe aim of this study was to determine the key organizational dimensions that influence the autonomy of university hospitals and the level of granted autonomy in each dimension.MethodsSix hospitals were randomly selected from those affiliated with three medical universities of Tehran, Iran and Shahid Beheshti. In this qualitative study, we interviewed 27 hospital managers (response rate of 82%). The semi-structured interview guide was developed based on the results of four initial in-depth interviews and the organizational reform model of the World Bank. We used the framework method for the analysis of qualitative data.ResultsNine themes were identified as the key factors influencing hospital autonomy: decision right in strategic management, decision right in human resources management, decision right in financial management, decision right in physical resources management, product market exposure, procurement market exposure, financial residual claim, governance arrangements and accountability mechanisms, and social functions of the hospitals. Limited decision rights in strategic, human resources, and physical resources management were granted to hospitals. Hospitals were not the financial residual claimant, but were exposed to competitive product market. Autonomy was limited regarding the procurement market. Governance systems were hierarchical and accountability mechanisms were supervisor-supervisee oriented. Some of the social functions of the hospitals were defined, but the expenses of these functions were not totally reimbursed by the government and the insurance industry.ConclusionThe autonomy granted to the hospitals is unbalanced and paradoxical. More decision rights should be granted for management of strategic, human resources and physical resources as well as hospitals entry to the procurement market. Hospitals need to be the financial residual claimant. The hierarchical administrative systems should be transformed to cooperative ones. Instead of supervisor-supervisee oriented control measures, Ministry of Health and Medical Education needs more regulatory mechanisms for controlling hospitals’ performance and social functions. -
مقدمهمدیریت تعارض به عنوان یک مهارت اساسی رهبری سازمان در قرن بیست و یکم محسوب میشود. بیمارستان به عنوان مرکز ثقل سیستم بهداشتی و درمانی هر کشور جهت رسیدن به اهداف اصیل خود یعنی سلامت جامعه نیازمند یک شیوه اثربخش و استراتژی مناسب در حل اختلافات و تعارضهای سازمانی میباشد. هدف این پژوهش تعیین راهبردهای مدیریت تعارض در بین مدیران بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی لرستان می باشد.روش کاراین پژوهش از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی میباشد.جامعه پژوهش را 177 نفر از مدیران 13 بیمارستان تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی لرستان تشکیل میدهد. اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه مشخصات فردی و پرسشنامه مدیریت تعارض استفن رابینز و نیز روش مصاحبه، جمع آوری و توسط نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد.یافته هاپژوهش نشان داد که میانیگن سن مدیران مورد مطالعه (9/6 ± 47/36)، میانگین سابقه کار (2/8 ±5/12) و میانگین سابقه مدیریت افراد (6/5 ±8/5) سال می باشد. 1/53% افراد را زنان و 9/46% را مردان تشکیل می دهند. از نظر استراتژی های مدیریت تعارض به ترتیب، 7/49% استراتژی عدم مقابله، 6/44% استراتژی کنترلی و 7/5% استراتژی راه حل گرایی داشتند. بر اساس یافته های پژوهش، بین استراتژی های مدیریت تعارض و جنس افراد ارتباط آماری معنادار وجود داشت (036/0 = p).
با انجام آزمون ضریب همبستگی مشخص شد، بین سن افراد مورد مطالعه و استراتژی کنترلی مدیریت تعارض نیز ارتباط آماری معن ا دار وجود دارد (01/0 = p).نتیجه گیریبر اساس نتایج پژوهش، شیوه های مدیریت تعارض در بین مدیران متفاوت است و عوامل زیادی در روش مدیریت این تعارض ها در سازمان تاثیرگذار است لذا تعیین شیوه مدیریت تعارضها در هر سازمان به خصوص محیط پیچیده بیمارستان بسیار حایز اهمیت است.
کلید واژگان: مدیریت تعارض، بیمارستان، مدیران، لرستانIntroductionConflict management is regarded as a basic organizational leadership skill in the 21st century. Hospitals as the important centers of the health system need effective methods and appropriate strategies for organizational conflict resolution in order to reach their cardinal objective of communities’ health. The present research aims to determine the conflict management strategies used by managers of hospitals affiliated with Lorestan University of Medical Sciences (LUMS).MethodsThis study is descriptive-analytic. The study population consists of 177 managers from 13 hospitals affiliated with LUMS. Data was collected through interviews using questionnaire containing demographic questions and Stephen Robin’s conflict management questionnaire and was analyzed with SPSS software.ResultsAverage age of managers was 36.47 ± 6.9 years, their mean years of service were 12.5 ± 8.2, and their mean years of managerial experience were 5.8 ± 5.6. Females constituted 53.1% and males constituted 46.9% of the subjects. Identified strategies of conflict management were non-intervention (49.7%), control (44.6%), and solution orientation (5.7%). Conflict management strategy and sex of managers had significant association (p = 0.36). Correlation coefficient showed significant association between conflict management strategy and age of managers (p = 0.01).ConclusionAccording to our research results, styles of conflict management are different among managers and many factors influence organizational conflict management. Therefore, determination of conflict management styles is very important in every organization, especially in complex environment of hospitals. -
زمینه و هدفغنی سازی شغل، روشی است که برای افزایش رضایت و انگیزش شغلی کارمندان استفاده می شود. مدل ویژگی های شغلی هاکمن و اولدهام (1976) بعنوان پایه ای برای تعداد زیادی از تلاش های غنی سازی شغل عمل می کند. هدف از این مطالعه، تعیین ارتباط ویژگی های شغلی با رضایت شغلی در میان کارکنان بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1386.روش کارنوع مطالعه مقطعی از نوع توصیفی - تحلیلی بود. محیط پژوهش 6 بیمارستان (دولتی و خصوصی) امام خمینی، دکتر شریعتی، بهارلو، ضیائیان، مدائن و آزادی بودند که همگی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران قرار دارند. تعداد نمونه 400 نفر بود شامل 200 نفر کارمند (50 درصد)، 151 پرستار (38 درصد) و 49 پزشکی (12 درصد). روش نمونه گیری طبقه ای بود. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه ای دو بخشی بود که بخش اول آن مربوط به شناخت شغل و بخش دوم آن ناظر به رضایت شغلی بود. پایایی پرسشنامه با انجام Test - Retest و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون تائید شد. (88/0 = r). آزمونهای مورد استفاده برای تحلیل داده ها linear - by- linear و ordinal logistics regression analysis بودند.نتایجارتباط معنی داری میان توان بالقوه انگیزشی (Motivational Potential Score=MPS) و اجزای آن (به جز بازخورد) با رضایت شغلی مشاهده شد (05/0P<) و ماهیت شغلی بیشترین تاثیر را روی رضایت شغلی داشت.نتیجه گیرییافته ها نشان می دهند که تمامی ویژگی های شغلی(به جز بازخور روی رضایت شغلی تاثیر مثبت داشتند). اگر چه محیط کاری نیاز به بازسازی دارد اما مهم این است که به این نکته توجه داشته باشیم که ویژگی های شغلی نقش زیادی در تغییر سطح رضایت کارکنان دارند.
کلید واژگان: ویژگیهای شغلی، رضایت شغلی، کارکنانBackground And AimJob enrichment is a method that has been used to increase employee satisfaction and work motivation. The Hackman and Oldham job characteristics model (1976) has served as the foundation for many job enrichment efforts. In particular, a considerable amount of research has been devoted to the study of the job characteristics-job satisfaction relations. Te purpose of this study was to statistically determine the relation between job characteristics and job satisfaction among employees of hospitals affiliated to Tehran University of Medical Sciences (TUMS) in 2007.Materials And MethodsThis study was a cross-sectional one, including 6 TUMS-affiliated hospitals-Emam, Shariati, Baharlo, Ziaeian, Madaen and Azadi. The sample size was 400, consisting of 200 administrative employees (50%), 151 nurses (38%) and 49 physicians (12%). The random sampling and stratified proportional sampling methods were used to select the hospitals and interviewees, respectively. Two questionnaires were developed and used to identify job characteristics and job satisfaction: 1) job diagnostics surveys (JDS) and 2) Hertzberg's job satisfaction questionnaire. The reliability of the questionnaires was ascertained by test-retest using the Pearson correlation coefficient (r = 0.88). Linear-by-linear association and ordinal logistics regression analysis were used for analyzing the data gathered.ResultsThe relations between the Motivational Potential Score (MPS) and job characteristics (except for feedback) with job satisfaction were statistically significant (p<0.05). Task identity was the most effective determinant of job satisfaction.ConclusionIt appears that all the job characteristics (except feedback) are important determinants of job satisfaction of the hospital employees. Although the work environment is in need of restructuring, it is important to note, from a positive perspective, that the job characteristics discussed in this study are readily amenable to change job satisfaction at the organizational level. -
زمینهامروزه بیماران آگاهی بیش تری در مورد خدمات پزشکی و حقوق خود کسب کرده اند. بنابراین لازم است تمام اعضای گروه ارائه مراقبت به بیمار از ضوابط و مقررات قانونی مربوط به حقوق بیماران آگاه باشند تا در جهت ارائه خدمات با کیفیت و توام با احترام به بیماران گام بردارند.هدفمطالعه به منظور تعیین میزان آگاهی مدیران بیمارستان های دولتی و خصوصی تهران از حقوق بیمار انجام شد.مواد و روش هااین مطالعه تحلیلی در بیمارستان های دولتی و خصوصی تهران در سال 1383 انجام شد. ابزار سنجش، پرسش نامه ای شامل 14 سؤال درباره مشخصات فردی مدیران بیمارستان و 36 سؤال در 5 حیطه تخصصی حقوق بیمار بود که روایی و پایایی آن تایید شد. داده ها با آزمون آماری مجذور کای و دقیق فیشر تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها%23 مدیران بیمارستان های خصوصی از سطح آگاهی خوب، %54 از آگاهی متوسط و %23 از آگاهی ضعیف برخوردار بودند. %5/34 مدیران بیمارستان های دولتی از سطح آگاهی خوب، %5/48 از آگاهی متوسط و %17 از آگاهی ضعیف برخوردار بودند. بین میزان آگاهی مدیران از حقوق بیماران در بیمارستان های دولتی و خصوصی اختلاف معنی دار آماری وجود نداشت. بیش ترین میزان آگاهی مدیران در حیطه "حق دسترسی بیمار به خدمات درمانی" و کم ترین آن نیز در حیطه "حق آگاهی بیمار" بود.نتیجه گیریبه طور کلی مدیران بیمارستان های تهران آگاهی خوبی نسبت به حقوق بیمار نداشتند. بنابراین در زمینه ارتقای آگاهی مدیران بیمارستان از حقوق بیمار باید تدابیر جدی اندیشید و به اجرا گذاشت.
کلید واژگان: مدیریت بیمارستان، بیمارستان های دولتی، بیمارستان های خصوصی، حقوق بیمار -
زمینه و هدف
امروزه در اغلب کشورها، بهداشت جامعه و چگونگی ارایه مراقبت های بهداشتی یک مساله اساسی به شمار می رود. بیمارستان مهمترین نهاد در زمینه ارایه خدمات بهداشتی و درمانی می باشد که نیازمند نیروی انسانی ماهر، تجهیزات ضروری و تسهیلات مناسب می باشد. اورژانس و بخش فوریت های پزشکی که وظیفه امداد رسانی و درمان سریع کلیه بیماران اورژانسی، مصدومان سوانح را بر عهده دارد، یکی از ارکان ضروری و اجتناب ناپذیر بیمارستان ها به حساب می آید.
این مطالعه بررسی وضعیت ساختار، فرایندها و فعالیت های بخش اورژانس بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد. در این مطالعه ساختار عبارتست از مدیریت، نیروی انسانی، فضا، تسهیلات و تجهیزات، فرایندها شامل فرایندهای آموزشی بخش اورژانس و دستورالعمل های مختلف موجود در آن و فعالیت ها نیز شامل مجموعه وظایف بخش های اورژانس، در قبال پذیرش بیماران، انجام تریاژ و. . می باشد.روش کاراین مطالعه به صورت مقطعی (Cross-sectional) انجام گرفته است. در بخش توصیفی به بررسی مشخصات دموگرافیک سرپرستاران اورژانس و در بخش تحلیلی به بررسی رابطه بین متغیرهای وابسته با یکدیگر و همچنین رابطه متغیرهای مستقل با متغیرهای وابسته پرداخته است. جامعه آماری شامل بخش اورژانس بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران و حجم نمونه نیز تعداد 12 بیمارستان می باشد. داده ها از طریق مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه، مصاحبه با سرپرستاران بخش های اورژانس و نیز براساس دفاتر و اسناد موجود جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده است.
نتایجاکثر بخش های اورژانس بیمارستان ها از نظر شاخص مدیریت، فعالیت، فضا، تسهیلات و تجهیزات در وضعیت مطلوب و از نظر شاخص نیروی انسانی، فرایندهای آموزشی و دستورالعمل ها در وضعیت نامطلوب بسر می برند.
نتیجه گیریبین مدیریت بخش اورژانس و شاخص فضا تسهیلات و تجهیزات رابطه مستقیم و معنادار از لحاظ آماری وجود دارد (p<0.05) و با بهبود مدیریت بخش اورژانس، در شاخص فضا، تسهیلات و تجهیزات نیز بهبود دیده می شود. همچنین بین نیروی انسانی بخش اورژانس و شاخص فعالیت ها نیز رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد (p<0.05)، بدین معنا که با بهبود شاخص نیروی انسانی در بخش های اورژانس، عملکرد این بخش ها نیز بهبود می یابد.
کلید واژگان: بیمارستان آموزشی، بخش اورژانس، ساختار، فرایند، شاخص فعالیتهاBackground And AimNowadays, community health and different methods for health service delivery are among the most important public health issues in many countries. Most developing nations are trying to establish a health care system capable of meeting their basic needs.Hospitals are the most important service delivery points, and they need skilled manpower and adequate equipment for efficient performance of their medical care and educational functions. Today, the health of the mankind is facing greater hazards and challenges than at any other time in history, and within this context, hospitals are supposed to provide service of the highest standards and with minimum delay. Emergency wards are the sections where these principles apply more than anywhere else. These are rightly regarded as the "heart" of any hospital and a quick, efficient workflow in the emergency room can literally save lives.
Material And MethodsThis was a cross–sectional (descriptive/analytic) performed in 2005 to assess the structure, process & performance in the emergency wards of 12 teaching hospitals affiliated to Tehran University of Medical Sciences.
Results33.3% of the ward chiefs were women the rest were men; they were all more than 30 years of age. The average rate for implementing proper managerial standards was 90.6%. The "manpower index" was 69.1%, and the "facilities & equipment" index was 44/5%. The "directions index" and "activities index" were 66.97% and 93.5%, respectively.
ConclusionThe findings show that there is a positive and significant relationship between standards of management at the emergency department and the facilities and equipment index. Also, there are positive correlations between the emergency department's "manpower and rules" index instructions, activities, and years of service in hospitals.
-
زمینهبیمارستان ها در اولویت توسعه بخش بهداشت و درمان کشور قرار دارند. یکی از مهم ترین وظایف مدیران، هدایت و رهبری کارکنان است که در اثر بخشی و کارایی بیمارستان دارد.هدفمطالعه به منظور تعیین ارتباط سبک های رهبری مدیران و روسا بیمارستان ها با شاخص های عملکرد بیمارستان انجام شد.مواد و روش هااین مطالعه تحلیلی در سال 1383 بر روی مدیران و روسای 8 بیمارستان استان قم (16 نفر) انجام شد. ابزار گردآوری داده ها دو پرسش نامه مربوط به اندازه گیری و محاسبه شاخص های بیمارستانی و سبک های رهبری روسا و مدیران بود. پرسش نامه ها نمره دهی و بر اساس سبک های رهبری لیکرت به چهار گروه تقسیم شدند. داده ها با آزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه، ضریب همبستگی پیرسون و ضریب همبستگی اسپیرمن تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها%75 روسا با سبک مشاوره ای و %25 با سبک استبدادی - خیرخواهانه اعمال رهبری می نمودند. در حالی که %75 مدیران از سبک مشاوره ای، %12.5 از سبک استبدادی - خیرخواهانه و %12.5 بقیه از سبک استبدادی - استثماری استفاده می نمودند. بین نوع سبک های رهبری روسا و مدیران با شاخص های عملکردی بیمارستان ها ارتباط معنی داری مشاهده نشد.نتیجه گیرینتایج مطالعه نشان می دهد که مدیران و روسای بیمارستان ها تمایلی به استفاده از مدیریت مشارکتی و شرکت دادن کارکنان در تصمیمات مربوط به اداره امور بیمارستان ندارند و روش های استبدادی را برای اداره امور واحدهای درمانی مناسب می دانند.
کلید واژگان: سبک های رهبری، شاخص های بیمارستانی، مدیران و روسا بیمارستان ها -
مقدمهتحول نظام اداری یکی از مهمترین برنامه های جمهوری اسلامی ایران است. در سال های اخیر وزارت بهداشت و دانشگاه های علوم پزشکی کشور اقداماتی در راستای این برنامه انجام داده اند. هدف این پژوهش تعیین میزان دستیابی دانشگاه های علوم پزشکی تیپ 1 گروه الف (تهران، ایران، اصفهان، اهواز، شهیدبهشتی، شیراز، مشهد و تبریز) به اهداف برنامه تحول نظام اداری در سال های برنامه سوم توسعه است.
روش بررسیاین مطالعه از نوع مطالعات توصیفی-تحلیلی و کاربردی است که در نیمه اول سال 1384 انجام یافته است. داده های این پژوهش از طریق پرسشنامه و بررسی مستندات عملکرد دانشگاه ها جمع آوری گردید. داده های مزبور در جداولی شامل 182 شاخص در دو بخش ارزیابی عملکرد عمومی و اختصاصی برنامه تحول اداری با سیستم امتیازی لیکرت ارزش گذاری شد. درصد موفقیت دانشگاه ها در اجرای هر یک از برنامه های تحول اداری درصد از کل امتیاز تعیین در سه بخش کمتر از 50% (نامطلوب)، 50-75% (متوسط) و بیشتر از 75% (مطلوب) دسته بندی و ارائه شد.یافته هامیانگین امتیاز عملکرد دانشگاه های مورد مطالعه در اجرای برنامه تحول اداری 8/75 درصد بود که در مرز سطح متوسط و مطلوب قرار دارد. بررسی ارتباط میان عملکرد دانشگاه ها در اجرای هر یک از برنامه های تحول اداری نشان داد که برنامه های اصلاح فرایندها و توسعه فناوری اداری و اصلاح ساختارهای تشکیلاتی بیشترین تاثیر را در اجرای برنامه تحول در فعالیت های عمومی داشته و نیز این برنامه با ضرایب یکسان نسبت به برنامه تحول در فعالیت های اختصاصی، نقش بیشتری در توفیق برنامه کلی تحول اداری داشته است. بررسی میزان عملکرد این دانشگاه ها در اجرای برنامه های مختلف تحول اداری تفاوت معنی داری نشان نداد.نتیجه گیریبا وجود عدم توفیق کامل دانشگاه ها در دستیابی به اهداف برنامه تحول اداری، عملکرد آنها مشابه سایر دستگاه های اجرایی است. با توجه به استمرار برنامه تحول اداری در سال های برنامه چهارم توسعه، تحقق کامل اهداف این برنامه مستلزم عزم ملی راسخ و تلاش بیشتر دانشگاه های علوم پزشکی کشور و حمایت وزارت متبوع در تامین امکانات و اعتبار لازم خواهد بود.
کلید واژگان: برنامه تحول اداری، برنامه توسعه، دانشگاه علوم پزشکیIntroductionReorganizing the governmental administrative systems is one of the major policies of the Islamic Republic of Iran. In the recent years, the Iranian Ministry of Health as well as medical science universities has taken various actions approaching improvements in their administrative systems. The study aimed at to determine the level of achievement the goals of administrative reform program among medical universities.MethodsIn this descriptive-analytical, applied and cross-sectional study, group A of type 1 medical universities, including Tehran, Iran, Shaheed Beheshti, Mashhad, Isfahan, Tabriz, Shiraz and Ahwaz Universities were studied to assess their success in targeting administrative system modifications in accordance with the 3rd Economical, Social and Cultural Development Plan of the Islamic Republic of Iran. Study period was from March to September 2005. Data sources were the Ministry of Health and the Management and Planning Organizations as well as their affiliated institutions. Actions taken by the universities to implement the modifications were assigned scores and classified into two groups of general and specific. These actions were set up as 182 criteria and analyzed descriptively.ResultsResults obtained showed that average performance score of the studied universities was 75.8%, which confirms a moderate/borderline level of performance. Re-engineering of administrative processes automation and development of organizational structures have the most impact on implementing the general activities reform plan. The general activities reform plan had a better improving effect on the administrative reform plan compared to the specific activities reform plan. Binary comparison of the universities revealed that there is no significant difference between their performances regarding the administrative reform plan.ConclusionAlthough studied universities were imperfect in achieving to goals of administrative reform plan, their performance look likes to national average performance other governmental organizations. Regards continuation of administrative reform plan in the 4th Economical, Social and Cultural Development Plan, persistent efforts are needed to accomplish objectives defined in the administrative reform plan. Obviously, strong enthusiasms as well as cooperation of the concerned organizations i.e. the Ministry of Health are needed to provide proper resources and facilities for implementing the reform plans., School of Management and Medical Information Sciences, Iran University of Medical Sciences.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.