فهرست مطالب قادر زاده باقری
-
هدف از پژوهش حاضر تعیین تفاوت اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پرخاشگری ارتباطی پنهان زنان دارای تعارضات زناشویی بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. در این پژوهش جامعه آماری کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در زمستان سال 1401 بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 45 نفر با نمره 111 و بالاتر در پرسشنامه تعارضات زناشویی براتی و ثنایی(1387) انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش(هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل(15 نفر) جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش اول تحت 10 جلسه 90 دقیقه ای زوج درمانی هیجانمدار و گروه آزمایش دوم تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان پذیرش-تعهد قرار گرفتند. از مقیاس پرخاشگری ارتباطی پنهان نلسون و کارول(2006) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تحلیل داده ها از به دست آمده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله مذکور در مرحله پسآزمون و پیگیری اثربخشی معناداری بر پرخاشگری ارتباطی پنهان داشته است(05/0>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار اثربخشی بیشتری بر کاهش پرخاشگری ارتباطی دارد(05/0>P).کلید واژگان: زوج درمانی هیجان مدار, درمان پذیرش-تعهد, پرخاشگری ارتباطی پنهان, تعارضات زناشویی}The purpose of this study was to comparison of effectiveness of emotion-focused couple therapy and acceptance and commitment therapy on covert relational aggression among women with marital conflicts. This semi-experimental study was conducted with a pretest-posttest design with control group and follow-up 2 month. In this research, the statistical population was all women who referred to counseling centers in Tehran city in winter year 2023. In the first stage, using convenience sampling method, 45 women with a score of 111 and above in the marital conflict questionnaire of Barati and Sanai (2008) were selected and then randomly divided into 2 experimental groups (each group 15 people) and one control group (15 people) were replaced and experimental groups underwent emotion-focused couple therapy (10 sessions 90 minutes) and acceptance and commitment therapy (8 sessions 90 minutes). To collect data covert communication aggression scale of Nelson and Carroll (2006). Analysis of variance with repeated measures with SPSS software version 24 was used for data analysis. The results showed that both interventions had a significant effect on covert relational aggression among women with marital conflicts (P<0.05). In addition, the results of Bonferroni post hoc test showed that emotion-focused couple therapy is more effective in covert relational aggression (P<0.05). Based on the results of the present study, it can be said that emotion-focused couple therapy and acceptance and commitment therapy can be used as a treatment method to on covert relational aggression among women with marital conflicts in marital counseling centers.Keywords: emotion-focused couple therapy, acceptance, commitment therapy, covert relational aggression, Marital Conflicts}
-
زمینه و هدف
عوامل فردی و اجتماعی متفاوتی در بهزیستی، سلامت روان و عملکرد مطلوب تاثیرگذار است و مداخله موثر برای بهبود و ارتقای آنها ضروری به نظر می رسد، لذا هدف از این مطالعه تعیین و بررسی اثر آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت(مدل پرما) بر جهت گیری آینده و خودکارآمدی دانش آموزان دختر بود.
روش بررسیمطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی با استفاده از روش پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود که در سال 14011400 انجام شد. در پژوهش حاضر گروه آزمایش تحت آموزش بسته پرما و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر یاسوج در این سال بود. روش نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای و ابزارهای مورد استفاده، پرسشنامه جهت گیری آینده است که ماگیو و همکاران، آن را طراحی کرده اند و مقیاس خودکارآمدی دانش آموزان موریس بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هابر پایه نتایج پژوهش، اثر مدل پرما بر جهت گیری آینده در گروه مداخله پرما و کنترل در پس آزمون معنی دلر و مثبت است، یعنی آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت به بهبود جهت گیری آینده و تاب آوری در پس آزمون منجر می شود. یافته ها هم چنین نشان داد که اثر آموزش مدل پرما بر خودکارآمدی دانش آموزان در پس آزمون معنی دار است، یعنی آموزش مبتنی بر روان شناسی مثبت به افزایش مولفه های شناختی، انگیزشی و فراشناختی خودکارآمدی منجر می شود(05/0p<).
نتیجه گیریبر اساس یافته های پژوهش، باید به فرآیندهای برنامه ریزی و اجرای مداخله و تلفیق هر دو ویژگی مثبت و منفی عملکرد انسان توجه بیشتری شود، چرا که آموزش و تمرین مبتنی بر روان شناسی مثبت متمرکز بر آگاهی، می تواند مبنای طراحی و اجرای بسیاری از مداخلات باشد.
کلید واژگان: روان شناسی مثبت گرا, مدل پرما, جهت گیری آینده, خودکارآمدی, دانش آموزان}Armaghane-danesh, Volume:28 Issue: 5, 2023, PP 655 -672Background & aimDiverse individual and social factors have an effect on well-being, mental health and optimal performance; therefore, effective intervention seems necessary to improve and promote them. As a result, the purpose of the present study was to determine and investigate the effect of education based on positive psychology (PERMA model) on future orientation and self-efficacy of female students.
MethodsThe present study used a semi-experimental design using pre-test, post-test and follow-up (one month after the post-test) with control group. The experimental group was instructed in the PERMA package, and the control group was placed on the waiting list. The statistical population of the present study were all the female students of high school of Yasuj, Iran, in the academic year of 2021-2022. The sampling method was multi-stage clusters and the tools used were the future orientation questionnaire by Maggio et al. (2016) and the Morris students' self-efficacy scale (2001). The collected data were analyzed using analysis of covariance statistical tests.
ResultsThe results indicated that the effect of the PERMA model on future orientation in the Perma intervention and control groups in the post-test was significant and positive; That is, education based on positive psychology leads to improvement of future orientation and resilience in the post-exam. The second finding of the present research revealed that the effect of PERMA model training on students' self-efficacy in the post-test was positive. That is to say, education based on positive psychology leads to an increase in cognitive, motivational and metacognitive components of self-efficacy (P<0/05).
ConclusionThe results indicated that more attention should be paid to the processes of planning and implementing intervention and combining both positive and negative characteristics of human performance. Therefore, training and practice based on positive psychology focused on awareness can establish the design and implementation of many interventions.
Keywords: Positive psychology, PERMA Model, Future orientation, Self-efficacy, Students} -
هدف پژوهش حاضر، الگویابی ساختاری آشفتگی روان شناختی بر اساس خودمراقبتی و تاب آوری روانی با نقش میانجی گری خودشفقتی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس بود. پژوهش از نوع کاربردی و روش پژوهش همبستگی به شیوه مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس عضو انجمن ام اس اصفهان در فصل پاییز سال 1401 بود. از بین جامعه آماری 320 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه آشفتگی روان شناختی (کسلر و همکاران، 2002)، پرسشنامه خودمراقبتی (گالینا و همکاران، 2015)، پرسشنامه تاب آوری روانی (کانر و دیودیسون، 2003) و پرسشنامه خودشفقتی (نف، 2003) بودند. نتایج نشان داد که خودمراقبتی بر خودشفقتی (05/0 p<، 614/0 = β) و آشفتگی روان شناختی (05/0 p<، 478/0- = β) بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس دارای اثر مستقیم معنادار بوده و توانسته به ترتیب 7/37 و 8/22 درصد از واریانس این متغیرها را تبیین کند. همچنین تاب آوری روانی بر خودشفقتی (05/0 p<، 545/0 = β) و آشفتگی روان شناختی (05/0 p<، 536/0- = β) بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس دارای اثر مستقیم معنادار بوده و توانسته به ترتیب 7/29 و 7/28 درصد از واریانس این متغیرها را تبیین کند. در نهایت خودشفقتی بر آشفتگی روان شناختی (05/0 p<، 44/0- = β) بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس دارای اثر مستقیم معنادار بوده و توانسته 3/19 درصد از واریانس این متغیر را تبیین کرده و در رابطه بین خودمراقبتی و تاب آوری روانی با آشفتگی روان شناختی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس نیز نقش میانجی معنادار ایفا کند (05/0 p<). بکلید واژگان: آشفتگی روان شناختی, خودمراقبتی, تاب آوری روانی, خودشفقتی, مالتیپل اسکلروزیس}The objective of the present study was the structural model of psychological distress based on self-care and psychological resilience with the mediating role of self-compassion in patients with multiple sclerosis. The research is applicative and the research method was correlational through structural equations modeling. The statistical population included multiple sclerosis patients who were members of the Isfahan MS Association in the fall season of 2022. Three hundred and twenty patients with multiple sclerosis were selected from the statistical population as the available sampling. The results showed that Self-care has a significant direct effect on self-compassion (p < 0.05, β = 0.614) and psychological distress (p < 0.05, β = -0.478) of patients with multiple sclerosis and it was able to explain 37.7 and 22.8 percent of the variance of these variables, respectively. Also, psychological resilience has a significant direct effect on self-compassion (β = 0.545, p < 0.05) and psychological distress (β = -0.536, p < 0.05) of patients with multiple sclerosis and was able to explain 29.7 and 28.7 percent of the variance of these variables, respectively. Finally, self-compassion had a significant direct effect on psychological distress (p < 0.05, β =-0.44) of patients with multiple sclerosis and was able to explain 19.3% of the variance of this variable. Meanwhile, self-compassion has a significant mediating role in the relationship between self-care and psychological resilience with psychological distress in multiple sclerosis patients (p<0.05).Keywords: Psychological Distress, Self-care, Psychological resilience, self-compassion, Multiple Sclerosis}
-
زمینه و هدف
جهت گیری مذهبی برای بررسی کاربرد دین در زندگی افراد مطرح شده و سلامت روانی هم به حالتی از بهزیستی گفته میشودکه در آن فرد توانایی های خود را بشناسد و بتواند با فشارهای روانی بهنجار زندگی کنار آید و برای اجتماع خویش مفید باشد و در همین راستا، تعامل مذهب و سلامت روانی با روانشناسی مثبت نگر ازمفاهیمی هستند که بر توانایی ها و داشته های فرد برای ارتقاء سلامت عمومی کمک میکنند، لذا این مطالعه با هدف مدل سازی و تعامل روانشناسی مثبت نگر، جهت گیری مذهبی و سلامت روان در دانشجویان دانشگاه های استان کهگیلویه و بویر احمدانجام گرفته است.
روش بررسیاین مطالعه یک پژوهش توصیفی تحلیلی، از نوع طرح های همبستگی، با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری میباشد، که در آن 1843 نفر از دانشجویان دانشگاه های استان به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند.ابزار مورد استفاده شامل 5 پرسشنامه بود. که بعد از توزیع پرسشنامه ها بین دانشجویان گروه نمونه و تکمیل آنهاتوسط دانشجویان، داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختا، تجزیه وتحلیلو نتایج به صورت جداول، نمودار نمایش داده شدند.
یافته هادر این مطالعه مشخص شد که جهت گیری مذهبی بر مولفه های روانشناس مثبت نگر، ارتباط معنی داری داشتند(p<0.05).همچنین در این مطالعه با انجام تجزیه و تحلیل عاملی مشخص شد که جهت گیری مذهبی مستقیما روی سلامت روانی دانشجویان اثرمثبت و معناداری ندارد، بلکه جهت گیری مذهبی بر روی مولفه های روانشناسی مثبت نگر تاثیر معناداری داشته و این اثرات منجر به بهبودی سلامت روانی میگردد.
نتیجه گیریبا توجه به ارتباط معنادار بین جهت گیری مذهبی و مولفه های روانشناسی مثبت نگر، و همچنین ارتباط مثبت و معنا دارغیر مستقیم بین جهت گیری مذهبی و سلامت روانی در دانشجویان دانشگاه ها.آموزش مولفه های روانشناسی مثبت نگر، مذهب و سلامت روان توسط متولیان فرهنگ و آموزش دانشگاه ها بیش از پیش مورد نظر باشد.
کلید واژگان: روانشناسی مثبت نگر, سلامت روانی, جهت گیری مذهبی, امید, بخشش, شادی, بهزیستی روانشناختی}Armaghane-danesh, Volume:24 Issue: 5, 2019, PP 984 -997Background and AimReligious orientation to examine the use of religion in the lives of individuals and mental health is also called a state of well-being in which one recognizes their abilities and can cope with normal stressors of life and is beneficial to their community. In this regard, the interaction of religion and mental health with positive psychology are concepts that contribute to one's abilities and possessions to promote public health. Students from the universities of Kohgiluyeh and Boyer Ahmad province have graduated.
Materials and MethodsThis study is a descriptive-analytic, correlational design study using Structural Equation Modeling, in which 1843 university students were selected by cluster random sampling. The instrument used included 5 questionnaires. After distributing the questionnaires among the students of the sample group and completing them among the students, the data were presented graphically using the structural equation modeling method, analyzing the results in tables.
ResultsThe findings of this study showed that religious orientation had a significant relationship with positive psychotic components (p <0.05) and also in this study factor analysis revealed that religious orientation directly influenced the mental health of students. And it is not significant, but religious orientation has a significant effect on the components of positive psychology and these effects improve mental health.
ConclusionConsidering the significant relationship between religious orientation and components of positive psychology, as well as positive and meaningful direct and indirect relationship between religious orientation and mental health in university students. The culture and education of the universities should be more than desired.
Keywords: Positive Psychology, Mental Health, Religious Orientation, Student Corresponding Author: Alireza Mardpour, Yasuj, Islamic Azad University, Yasuj Branch, Department of Psychology} -
زمینه و هدف
امید به زندگی و بخشودگی بین فردی دو مورد از مولفه های روانشناسی مثبت نگر می باشند که بر عوامل ارتقاء سلامت تاکید می کنند،و در همین راستا،ارتباط مذهب و سلامت و تعامل آن باامید و بخشودگی بین فردی در فرهنگهای مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این مطالعه با هدف بررسی رابطه ی بین بخشودگی بین فردی، امید به زندگی و جهت گیری مذهبی با سلامت عمومی در دانشجویان دانشگاه های شهر یاسوج انجام گرفته است.
روش و بررسیاین مطالعه یک پژوهش توصیفی–تحلیلی است که بر روی 761 نفر دانشجوی دانشگاه های شهر یاسوج انجام شده است. نمونه ها به صورت تصادفی خوشه ایو در هر خوشه به صورت تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده شامل 5 پرسشنامه خصوصیات دموگرافیک، پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت، سلامت عمومی، امیدواری اسنایدر و بخشودگی بین فردی بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با روش آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته هانتایج نشان داد که بین بخشودگی بین فردی، امید به زندگی و جهت گیری مذهبی (درونی و بیرونی) با سلامت رابطه ی معنادار و مستقیم وجود دارد؛ به طوری که هرچه میزان بخشودگی و امید به زندگی در فرد بیشتر باشد سلامت فرد نیز بیشتر است و همچنین هرچه نمرات جهت گیری مذهبی به جهت درونی یا بیرونی بیشتر می شود سلامت فرد نیز بیشتر است.
نتیجه گیریهرچه میزان بخشودگی بین فردی، امید به زندگی و جهت گیری مذهبی در فردی بیشتر باشد، فرد از سلامت عمومی بالاتری برخوردار است. همچنین بین جهت گیری مذهبی بیرونی و سلامت عمومی رابطه ی مثبت و معناداری یافت شد که می تواند به این دلیل باشد که ممکن است به مرور زمان فرد تحت تاثیر اعمال مذهبی که انجام می دهد قرار گیرد و رفتار های پرخطر را نیز جهت حفظ شرایطی که دارد از خود نشان ندهد.
کلید واژگان: بخشودگی بین فردی, جهت گیری مذهبی, امید به زندگی, سلامت عمومی, دانشجویان یاسوج}Armaghane-danesh, Volume:24 Issue: 3, 2019, PP 555 -568Background and aimHope and interpersonal forgiveness are two topics of positive psychology that emphasize on causes promotion of health. There are also different articles which survey the relation between religious and health and confirmed the direct relation between these two cases.This study is accomplished in order to survey the relation between interpersonal forgiveness, hope and religiosity with general health on Yasooj universities students.
Material and methodsThis study is a descriptive – analytical research which is done on 761 students of Yasooj universities. Models are selected in coincidental clusters method. Tools used in this study includes 5 questionnaires: demographic questionnaire, Allpoort religiosity orientation,General health questionnaire (GHQ-28),Snyder hope questionnaire and interpersonal forgiveness questionnaire (IFI-25). Finally , some data are surveyed by using SPSS software and b[1]y spearman’s testing the correlation coefficient method.
Resultsfound results from statistical analysis shows that interpersonal forgiveness, hope and religiosity (internal and external) have direct relation to general health; so that as much as forgiveness and hope would be more in a person, the person will be more healthy and also as much as religiosity would be more in terms of internal and external the person will be more healthy.
Conclusionthis study showed that person has more general health as much as interpersonal forgiveness, hope and religiosity too. As well as there was a significant and positive relation between external religiosity and general health, that it can be for the reason that it’s possible that the person will be influenced by religious activities that he has done and he will not show some dangerous behaviors for protecting some his own conditions.
Keywords: Interpersonal Forgiveness, Religiosity, Hope, General Health, Yasooj, students} -
زمینه و هدفزندان و اثرات منفی آن بر زندانیان به ویژه زندانیان زن، لزوم انجام مداخلات آموزشی، رواندرمانی را برای آنها ضروری نموده است. پژوهش حاضر با هدف آموزش تنظیم هیجانی بر تکانشگری و سبک های تصمیم گیری در زندانیان زن شهر یاسوج انجام گردید.روش بررسیاینمطالعه، کارآزمایی، بالینی و مداخله ای بوده است. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از زنان زندانی بود که پس از شرح و بیان اهداف مطالعه، داوطلب شرکت در طرح بودند و به صورت تصادفی دردو گروه آزمایش وکنترل تخصیص داده شدند. گروه آزمایش، تحت برنامه آموزشی 8 جلسه ای مهارت های تنظیم هیجانی مبتنی برمدل گراس قرارگرفتند وبرروی گروه شاهد هیچ مداخله ایصورت نگرفت، سپس از گروه آموزش و شاهد پیش آزمون و پس آزمون بهعملآمد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه های تکانشگری بارات، سبک های تصمیم گیری اسکات و بروس بودند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22تجزیه و تحلیل شدند.یافته هایافته های مطالعه بیانگر تاثیر برنامه آموزشی تنظیم هیجانی بر کاهش تکانشگری کلی (P<0.05) و تکانشگری شناختی(P<0.001)، رفتاری (P<0.05) و برنامه ریزی نشده (P<0.05) در زندانیان زن گردید. همچنین آموزش تنظیم هیجانی بر افزایش سبک های تصمیم گیری عقلایی(P<0.001) و شهودی(P<0.01) و کاهش سبک های تصمیم گیری اجتنابی(P<0.05)، وابسته(P<0.05) و آنی(P<0.05) تاثیر معناداری داشته است.نتیجه گیریبا توجه به نتایج تحقیق که آموزش تنظیم هیجانی، باعث کاهش تکانشکری و افزایش سبک های معقول تصمیم گیری در زندانیان گردید، می توان با ارتباط حرفه ای در قالب آموزش تنظیم هیجانی باعث افزایش دانش ومهارت افراد در کنترل تکانشهای منفی و همچنین افزایش سبک های تصمیم گیری عقلایی گردید.کلید واژگان: تنظیم هیجانی, تکانشگری, سبک های تصمیمگیری, زندان}Introductionprison inmates, especially its negative effects on female prisoners, the need for educational interventions, psychotherapy is essential for them. This study aimed to teach emotional regulation on impulsivity, and styles of decision-making was conducted among female prisoners in Yasouj.MethodsThis trial, the clinical and interventional. Group test under emotional regulation skills training program 8 meeting And on model-based control group received no intervention was grass, then the training group and the control group pretest-posttest to Mlamd. The instruments consisted of two questionnaires Barratt Impulsiveness, decision making styles were Scott and Bruce. Data were analyzed using SPSS version 22ResultsThe findings show the effect of emotion regulation training program on reducing overall and impulsivity impulsivity, cognitive, behavioral and among female prisoners were unplanned. The program will also increase training rational and intuitive decision making styles and decision making styles loss avoidance, is dependent on immediate and significant impactConclusionAccording to the results that teaching emotion regulation, reduce impulsivity and increase in prisoners styles decisions were reasonable, professional communication can be in the form of emotion regulation training enhances knowledge and skills in managing people as well as increased negative impulsivity styles It was a rational decision.Keywords: emotion regulation, impulsivity, decision making styles, prison}
-
زمینه و هدفتاب آوری توانایی انسان در مقابله با شرایط پر خطر و آسیب زاست، اما همه افراد به یکسان تاب آور نیستند و تاب آوری می تواند تحت تاثیر عوامل مختلف کاهش و یا افزایش یابد. هدف این مطالعه پیش بینی تاب آوری بر اساس میزان هوش هیجانی در کارکنان ادارات دولتی شهر یاسوج بود.روش بررسیدر این مطالعه همبستگی 382 نفر از کارکنان ادارات دولتی شهر یاسوج (221 مرد و 161 زن) به روش خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از مقیاس هوش هیجانی بار- اون و مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون، استفاده شده است. داده ها با آزمون آماری ضریب همبستگی و رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند.یافته هانمره کلی هوش هیجانی با تاب آوری رابطه مثبت و معنی دار نشان داد و میزان هوش هیجانی می تواند تا حدودی میزان تاب آوری را پیش بینی کند. هم چنین میزان هوش هیجانی و تاب آوری در مردان بیشتر از زنان بود.نتیجه گیریهر چه میزان هوش هیجانی بالاتر باشد، احتمال تاب آوری کارکنان در برابر شرایط پرخطر بیشتر است.
کلید واژگان: هوش هیجانی, تاب آوری, شرایط پر خطر, کارکنان}Background and Aimresiliency is the human ability in dealing with high-risk and traumatic conditions. Nevertheless, not all individuals are equally abiding, and resiliency can be increased or decreased by various factors. The aim of this study was to investigate the effect of emotional intelligence in the level of resiliency among employees in public organizations of Yasuj, Iran.MethodsIn the current correlational study, 382 state employees of Yasuj (221 males and 161 females) were selected using multistage cluster sampling. For variable measurement, the Emotional Intelligence Scale and Connor-Davidson resilience scale were used. The collected data were analyzed by the correlation coefficient and regression methods.ResultsTotal score of emotional intelligence with resiliency revealed a significant positive relationship. Emotional intelligence can predict some degree of resilience. Emotional intelligence and resiliency among men is more than women.ConclusionIf the level of emotional intelligence goes higher, the possibility of employee’s resiliency in risky circumstances also increases.Keywords: Emotional Intelligence, Resilience, Risky Circumstances, Employees} -
زمینه و هدفبا توجه به این که ناباروری، موجب ایجاد مشکلاتی در روابط زناشویی زنان نابارور می شود، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی کوتاه مدت خودتنظیمی بر صمیمیت زناشویی زنان نابارور انجام شدروش بررسیدر این مطالعه کارآزمایی بالینی تعداد 20 زوج به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم و در هر گروه 10 زوج جایگزین شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس صمیمیت زناشویی استفاده شد. مداخله آزمایشی (زوج درمانی خودتنظیمی) بر روی گروه آزمایش، به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای و یک جلسه در هفته اجرا شد و پس از اتمام برنامه آموزشی و یک ماه بعد از آن نیز از هر دو گروه، پس آزمون به عمل آمد. برای تحلیل داده ها از آزمون اندازه گیری مکرر استفاده شد.یافته هانتایج نشان داد، زوج درمانی خودتنظیمی باعث افزایش صمیمیت زناشویی زنان نابارور گروه آزمایش در مقایسه با کنترل شد (001/0p<).نتیجه گیریزوج درمانی کوتاه مدت خودتنظیمی از کارآیی لازم برای افزایش صمیمیت زناشویی برخوردار است.
کلید واژگان: زوج درمانی, خودتنظیمی, صمیمیت زناشویی, ناباروری}Armaghane-danesh, Volume:18 Issue: 5, 2013, PP 368 -379Background and AimConsidering the fact that infertility causes infertility problems in the marital relationship; so، this study was aimed to determine the effectiveness of short-term couples therapy self-regulation on marital intimacy of infertile.MethodsIn this clinical trial study، 20 couples were selected for sampling then they randomly into two experimental and control groups and each group was assigned 10 couples. Marital Intimacy scale was used to collect the data. Experimental intervention (self-regulatory couple therapy) was conducted on the experimental group for 8 sessions in duration of 90 minute per week. One month after completion of the training program، both groups were post-tested. Repeated measure was used to analyze the data.ResultsThe results showed that infertile couples marital intimacy increased self treatment groups compared with the control group (p<0. 001).ConclusionShort-term couple''s therapy self-regulation is effective for increasing marital intimacy.Keywords: Self, regulation, Couple Therapy, Marital Intimacy, Infertility} -
مقدمه و هدفاستعمال سیگار به عنوان یک رفتار پرخطر از مهمترین معضلات بهداشتی ایران و سایر نقاط جهان است. گرایش به سیگاردر سنین جوانی، خطر سایر ناهنجاری های رفتاری، به ویژه سوء مصرف مواد را افزایش می دهد. بر این اساس سیگار سراشیبی اعتیاد است. هدف از این مطالعه تعیین شیوع سیگار و برخی عوامل مرتبط در استان کهگیلویه و بویر احمد بود.مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی، تعداد 3749 نفر از جمعیت استان کهگیلویه و بویر احمد به روش نمونه گیری خوشه ایو تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که از طریق مصاحبه با واحد های پژوهش تکمیل شد. داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هاشیوع استعمال سیگار در واحد های پژوهش (11درصد) بود. پدر 604نفر (1/46درصد) و برادر 360نفر(5/27درصد) نیز استعمال سیگار داشتند. 263نفر (9/64درصد) سیگاری ها میانسال بودند. 44نفر(8/68درصد) افراد سیگاری مواد مخدر هم مصرف می کردند. 162نفر (7/36درصد) افراد سیگاری عامل سیگاری شدن خود را دوستان و108نفر(5/26درصد) تفریح و سرگرمی ذکر کردند. استعمال سیگار در 263نفر(64درصد) با مرگ مادر (0001/0>p) و86 نفر (21درصد) با بیماری خود (0001/0>p) و 78نفر (19درصد) بامرگ بستگان درجه اول فرد (002/0>p) مرتبط بود.نتیجه گیریدر این مطالعه نقش دوستان و گروه همسال به عنوان مهمترین علت مرتبط با گرایش به استعمال سیگار و مشکلات خانواگی و نارسایی های مربوطه در مصرف سیگار دخیل بود. به نظر می رسد نقش معماران خانواده و آموزش مهارت های زندگی به آنها و اعضای خانواده در ایجاد محیطی امن و آرام وجاذب، تاثیر مطلوب وماندگاری را در پیشگیری از مصرف سیگار داشته باشد.
کلید واژگان: شیوع, سیگار, علل, کهگیلویه و بویر احمد}Introduction &ObjectiveSmoking as a risk factor to health is one of the most problematic health problems of Iran and other parts of the world. Tendency for smoking among youths may increase other risk factor such as drug abuse among them, and due to this factor, smoking is regarded as the first step towards addiction to drugs. The present study aims to determine the prevalence of smoking and its related factors in Kohgiloyeh and Boyer-Ahmad province, Iran.Materials and MethodsIn this study, 3749 people from Kohgiloyeh and Boyer Ahmad population were chosen as the study sample by cluster random sampling method. A questionnaire was used as the data collection tool. The gathered data was analyzed by the SPSS software using chi-square test.ResultsIn this study, the prevalence of smoking was 11% (411) and 46.1% (604) had a smoker father and 27.5% (360) had a smoking brother, 64.9% (263) were middle-aged smokers (p<0.0001) and 68.8% (44) Smokers had used drugs (p<0.0001). In this study, 36.7% (162) had blamed their smoking friends, and 26.5% (108persons) had mentioned starting smoking for fun. In this study, 64% (263) smokers associated smoking with their mother's death (p<0.0001) and 21% (86) with their disease (p<0.0001) and 19% (78) with the death of their first-degree relatives (p<0.002).ConclusionIn this study, the role of friends and peer groups andfamily problems were considered important factors related to smoking. The role of parents, teaching life skills to both parents and family members may secure the family environment and therefore prevent the trend for smoking among family members. -
زمینه و هدفموفقیت در روابط خانوادگی و رضایت زناشویی تا حدود زیادی به بر خورداری هر یک از زوجین به پاره ای آگاهی ها و مهارت های مرتبط با نقش زن و شوهری یا پدر و مادری وابسته است. هدف این مطالعه تعیین میزان تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر رضایت زناشویی زنان متاهل و شاغل بود.روش بررسیاین مطالعه شبه آزمایشی در سال 1389 بر روی 50 نفر از زنان متاهل شهر دو گنبدان انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ و اطلاعات جمعیت شناختی در دو مرحله پیش از آموزش و یک سال پس از آموزش استفاده شد. داده ها با استفاده آزمون از آماری تی تجزیه و تحلیل شدند.یافته هامیانگین سن شرکت کنندگان 35 سال، میانگین تعداد فرزندان 8/1نفر و میانگین مدت ازدواج 36/10سال بود. میانگین کلی نمرات در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون معنی دار بود(002/0p<). تفاوت کلی نمرات زیر مقیاس های موضوعات شخصیتی، ارتباط زناشویی، حل تعارضات و نظارت های مالی واقتصادی معنی دار بود(05/0p<). در زیر مقیاس های روابط با بستگان و دوستان، فعالیت های مربوط به اوقات فراغت، ازدواج و فرزندان تفاوت معنی داری دیده نشد(05/0p>).نتیجه گیریاین مطالعه نشان داد که آموزش مهارت های زناشویی در بهبود وضعیت زندگی زناشویی و رضایت زناشویی تاثیر دارد و باعث ارتقای کیفیت زندگی زنان متاهل می شود.
کلید واژگان: رضایت زناشویی, آموزش, مهارت های زندگی, پرسشنامه انریچ, زنان متاهل}Background and AimSuccessful family relationships and marital satisfaction largely depends on couples’ awareness of their marital or parental roles. Marital relations training could provide adaptation with expected roles for both husband and wife. The main objective of the present study was to evaluate the effectiveness of life skills training on marital satisfaction in married women.MethodsThe present quasi-experimental study which was carried out in 2010 examined fifty married women in Dogonbadan, Iran. The Enrich Marital Satisfaction Questionnaire and related demographic data which was collected prior and one year after training, were used for the study. T-test was used for data analysis.ResultsThe mean age, average number of children, and the average length of marriage were 35, 1.8, and 10.36 years respectively. The average of all scores was significantly different in pretest and post test (p<0.002). Also, the scores of personality objects (p<0.05), marital relationships (p<0.001), conflict resolution (p<0.001), and financial and economic monitoring (p<0.001) were significantly different. The differences in mean scores of subscales in relationship with relatives and friends, leisure activities, and marriage and children were not statistically significant.ConclusionThe results showed that marital skill's training is effective in improving the marital status and satisfaction, and also improved the quality of life among married couples. -
مقدمه و هدفبا افزایش شمار مبتلایان به عفونت های قابل سرایت از طریق انتقال خون، بررسی دقیق اهداء کنندگان و انتخاب کسانی که در معرض خطر کمتری هستند، بخش اصلی تامین خون سالم را تشکیل می دهد. هدف این مطالعه بررسی میزان شیوع علل موارد معافیت از اهدای خون در مراجعه کنندگان به پایگاه انتقال خون یاسوج بود.مواد و روش هااین مطالعه توصیفی بوده و بر اساس اطلاعات ثبت شده اهداء کنندگان مراجعه کننده به سازمان انتقال خون یاسوج در سال های 1380 لغایت 1384 از جمله سن، جنس، شغل، وضعیت تاهل و علت معافیت جمع آوری گردیدو در نهایت اطلاعات بدست آمده با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. توصیف داده ها، با استفاده از جداول فراوانی، نمودار ها، درصدها انجام گرفت و حدود اطمینان 95 درصد برای میزان های برآورد شده محاسبه گردید.یافته هاکل مراجعین در طول دوره مطالعه 43126 نفر بودند که از این تعداد6585 نفر(26/15 درصد) از اهداء خون معاف شده بودند. 5335 نفر افراد معاف شده(82 درصد) مرد و 1198نفر(18 درصد) زن بودند. از نظر وضعیت تاهل2239نفر (34 درصد) مجرد و 4346نفر (66 درصد) متاهل بودند. 6124نفر (4/93درصد) به طور موقت و461 نفر(63/6 درصد) به طور دائم معاف شده بودند. شایعترین علت معافیت از اهداء خون، پلی سیتمی 298 نفر(9/24 درصد)، مصرف آنتی بیوتیک و دیگر داروها258نفر (57/21درصد) بود. معافیت دراثرابتلا به هپاتیت B، 11نفر(06/3 درصد) وهپاتیت C 2 نفر (4/0 درصد) از علل با شیوع پایین بود گرچه معافیت به علت این عفونتها روند افزایشی داشت.نتیجه گیریمعافیت از اهداء خون در یاسوج نسبت به کشور از میزان کمتری برخوردار بود که می تواند نشان از سالم تر بودن این جامعه باشد. پلی سیتمی به عنوان شایعترین علت معافیت و روند افزایشی عفونت هپاتیت B و C نیاز به بررسی بیشتری دارد.
کلید واژگان: معافیت, اهداءخون, انتقال خون} -
پوکی استخوان یک بیماری مولتی فاکتور مزمن است که با تراکم کم استخوان و اختلال ریز ساختاری بافت استخوان مشخص شده و به عنوان یک معضل عمده سلامت محسوب می شود. این بیماری تا حدود زیادی قابل پیشگیری و درمان است و اصل مهم در پیشگیری شناخت طرز فکر، روش زندگی، عادات روزانه در جهت بهبود کیفیت زندگی و کارایی افراد می باشد. این تحقیق به منظور تعیین سطح آگاهی، نگرش و عملکرد زنان از پدیده پوکی استخوان در جامعه زنان انجام شد تا بتوان گامیدر سلامت این قشر عظیم جامعه برداشت...
کلید واژگان: استئوپروز, زنان, دانش, نگرش, عملکرد} -
مقدمه و هدفاسترس مجموعهای از واکنشهای عمومی انسان نسبت به عوامل ناسازگار و پیشبینی نشده داخلی و خارجی است. از آنجایی که مدیر هر موسسه یا سازمان بیش از سایر کارکنان در معرض استرس میباشد. در این راستا این پژوهش با هدف تعیین میزان استرس در مدیران ارشد و معاونین آنها در استان کهگیلویه و بویراحمد انجام پذیرفت.مواد و روش هااین پژوهش یک مطالعه توصیفی به صورت مقطعی است که در سال 1382 بر روی 134 نفر از مدیران ارشد و معاونین آنها در استان کهگیلویه و بویراحمد به روش تمام شماری با پرسشنامه استرس انجام گردید. این پرسشنامه شش حیطه جسمی، شخصی - فردی، فرهنگی - اجتماعی، شغلی - کاری، خانوادگی و شرایط فیزیکی محیط کار را در بر میگرفت. در ضمن روایی محتوایی پرسشنامه با نظر افراد متخصص و پایایی آن با روش دو نیمه سازی و آلفای کرونباخ (0.97) بررسی گردید و مورد تایید قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS و شاخصهای توصیفی و آزمونهای مجذور کای و همبستگی اسپیرمن آنالیز گردید.یافته هابر اساس نتایج حاصل از پژوهش، میانگین استرس در مدیران ارشد و معاونین آنها 54.88 بود و 34.3 درصد آنها پر استرس بودند. از میان ابعاد مورد بررسی بعد شغلی کاری با میانگین 58.73 بیشترین استرس و بعد جسمی با میانگین 41.43 درصد کمترین استرس را در مدیران ایجاد میکرد. از میان گزینه های استرس زا به ترتیب؛ عدم رعایت قوانین به وسیله کارکنان، توفیق افراد فرصت طلب و وجود تبعیض در انجام کار مراجعین بیشترین استرس را برای مدیران ایجاد کرده بود.نتیجه گیریبا توجه به این که در این مطالعه بعد شغلی کاری بیشترین استرس را در مدیران ایجاد نموده بود، به نظر میرسد موثرترین گام در جهت کاهش استرس و بهبود عملکرد مدیران انجام نظارتهای دقیق، تشویقهای مطلوب و در نهایت تنبیه های به جا و متناسب با عملکرد آنان باشد.
کلید واژگان: استرس, مدیران ارشد, شغل, دستگاه اداری} -
مقدمه و هدفسو مصرف مواد مخدر از جمله بارزترین آسیبهای اجتماعی است که نتایج و اثرات مهمی در سطح جامعه دارد، بنابراین پیشگیری از آن می تواند از عوارض آن جلوگیری نماید. در این راستا این مطالعه با هدف تعیین علل گرایش و روش های پیشگیری از استعمال مواد مخدر در جوانان و میانسالان استان کهگیلویه و بویراحمد انجام گرفت.مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی از کل جمعیت 65- 14سال استان کهگیلویه و بویراحمد در سال 1382 تعداد 3749 نفر به روش نمونه گیری خوشه ایو تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای مشتمل بر سه بخش؛ مشخصات دموگرافیک، علل گرایش و روش های پیشگیری از استعمال مواد مخدر بود. در ضمن روایی محتوایی پرسشنامه با نظر افراد متخصص و پایایی ان با روش دو نیمه سازی و آلفای کرونباخ 97/0 بررسی گردید و مورد تایید قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS و شاخصهای توصیفی آنالیز گردید.یافته هادر این مطالعه 1.7 درصد از نمونه مورد بررسی مواد مخدر مصرف می کنند که مصرف 9/85 درصد آنها تریاک و نحوه مصرف تریاک در 4/59 درصد انان سیخ و سنگ می باشد. در این مطالعه 4/73 درصد معتادین اعلام کرده اند که اولین تجربه آشنایی آنها با مواد مخدر از طریق دوستان بوده و 50 درصد انها مواد مخدر لازم را از طریق دوستان تهیه می کردند. در این بررسی شیوع مصرف مواد مخدر در شهرستان گچساران بیشترین (8/2 درصد) فراوانی را داشته است و همچنین شیوع مصرف مواد مخدر در گروه میانسالان نسبت به سایر گروه ها سنی نسبت بالاتری (6/2 درصد) را نشان می دهد. همچنین در این مطالعه از دیدگاه نمونه مورد بررسی مهمترین روش موثر خانواده ها برای جلوگیری از مصرف مواد مخدر به ترتیب؛ نظارت بر رفتار فرزندان (6/34 درصد)، آگاهی والدین و درک متقابل از فرزندان (3/27 درصد) و ایجاد محیطی امن و آرامش بخش در خانواده (4/ 24درصد) بوده است. همچنین مهمترین روش موثر آموزشی، آموزش عمومی مردم از طریق رسانه ها (6/33 درصد) و بهترین نوع آموزش، رادیو و تلویزیون (4/45 درصد) بوده است. بر اساس نتایج این بررسی مهمترین روش موثر نظارتی، تجدید نظر در قوانین مبارزه با مواد مخدر (2/46 درصد) است. مهمترین روش تنبیهی برای معتادین و توزیع کنندگان مواد مخدر به ترتیب؛ زندانی کردن (3/39 درصد و 5/37 درصد) و اعدام (4/21 درصد و 9/32 درصد (بوده است، اما مهمترین روش برای قاچاقچیان مواد مخدر به ترتیب؛ اعدام (2/53 درصد (و زندانی کردن (1/27) مطرح شده است. در این بررسی مهمترین روش اجتماعی برای جلوگیری از مصرف مواد مخدر، ایجاد مراکز تفریحی، فرهنگی، آموزشی برای گذراندن اوقات فراغت (39.7 درصد) و ایجاد فضاها و مکانهای ورزشی (4/33 درصد) و مهمترین روش موثر اقتصادی برای این امر، ایجاد فرصتهای شغلی مناسب برای افراد بیکار (9/41 درصد) و مبارزه جدی و قاطع با رشوه خواری، رابطه بازی و تبعیض در جامعه (6/33 درصد) بوده است.نتیجه گیرینتایج نشان می دهد اولین تجربه آشنایی معتادان به مواد مخدر و چگونگی تهیه و مصرف ان از طریق دوستان بودند، از طرفی با توجه به نتایج نمی توان نسخه ای واحد را به عنوان مهمترین و موثرترین روش برای جلوگیری از مصرف مواد مخدر در استان تجویز نمود. تفاوتهای فردی، راهکاری چند بعدی را طلب می کند و مشارکت خانواده، جامعه و همه دستگاه های اجرایی را طلب می کند. آموزش و آگاه سازی خانواده ها و احاد جامعه، نوعی واکسیناسیون اجتماعی است که مقاومت افراد را بالا می برد، اشتغال جوانان و رفع بیکاری، ایجاد مراکز تفریحی و ورزشی برای گذراندن اوقات فراغت آنان، هدفمندی زندگی را تبیین می کند که همه و همه در جهت جلوگیری از مصرف مواد مخدر می توانند موثر باشند.
کلید واژگان: علل, گرایش, روش های موثر, پیشگیری, مواد مخدر} -
زمینه و هدفبا وجود تحولات عظیم قرن بیست و یکم، هنوز هم تبعیض و سوء رفتار علیه دختران و زنان در گوشه و کنار جهان وجود دارد. این امر ریشه در فرهنگ جوامع دارد. در بسیاری از فرهنگ های دنیا، کتک زدن زنان عمل قابل پذیرش بوده و این موضوع در برخی از فرهنگ ها چنان نهادینه شده که تقریبا به عنوان مشکل محسوب نمی شود. این پژوهش با هدف تعیین عوارض، نوع و شدت صدمات جسمی ناشی از خشونت در زنان مراجعه کننده به مرکز پزشکی قانونی شهر یاسوج (1383) انجام پذیرفته است.روش بررسیپژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- مقطعی بود که در مرکز پزشکی قانونی شهر یاسوج در سال 1383 انجام گردیده است. جامعه پژوهش زنان و دخترانی بودند که طی شش ماه زمان مطالعه مورد ضرب و جرح قرار گرفته بودند. نمونه گیری به روش سرشماری بوده و به مدت شش ماه، زنان و دختران مورد ضرب و جرح قرار گرفته که مشتمل بر 325 نفر بودند مورد بررسی قرار گرفتند. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه و چک لیست صورت گرفت و داده ها پس از جم ع آوری از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته هانتایج پژوهش نشان داد که 1 /31 درصد زنان توسط همسر و 9/0 درصد توسط پدر خود مورد ضرب و جرح قرار گرفته بودند. از طرفی در 5/61 درصد، نوع صدمه ایجاد شده کبودی و خونمردگی بوده است. شدت صدمات ایجاد شده 8/68 درصد متوسط تشخیص داده شد. مهم ترین عارضه ایجاد شده 4/55 درصد خونریزی از محل صدمه بوده است.نتیجه گیریبا توجه به نتایج پژوهش ضرب و جرح زنان در این شهر شیوع بالایی دارد و صدمات جسمی ناشی از این معضل اجتماعی می تواند مشکلات و عواقب زیادی به دنبال داشته باشد، در نتیجه لزوم ریشه یابی و توجه بیشتر به مسئله خشونت علیه زنان احساس می شود.
کلید واژگان: صدمات جسمی, خشونت, زنان}Background and AimDespite significant changes in the twenty first century the issues of discrimination and violence against women, remains unsolved worldwide. It seems that, the problem rooted in the culture of society, as acceptable normal social behaviors in some communities. In this respect, the purpose of the study was determination of type, severity and consequences of harms and injuries caused by beating and violence in women referring to Yasouj Legal Medical Center (LMC).Material and MethodThe design was a descriptive cross-sectional study in the Yasouj Legal Medical Center in 2005. The Sampling Method was census. The study subjects included all women and girls who were battered and referred to the Yasouj Legal Medical Center. The sample size was 325 subjects in this study. The instrument for data collection was a questionnaire and interview. The study results were analyzed by descriptive, analytical statistics.ResultsThe findings of the study, showed that the majority of the women (31.1%) had trauma and laceration because of their husbands violence against them and few of them (0.9%) were battered by their fathers. Also, the results of this study showed that, 61.5% of the type of injuries were kinds of bruises and ecchymosis. In the most cases (68.8%), the severity of the damages was diagnosed as moderate trauma. The most important complication occurred in the majority of the women (55.4%) was bleeding from the damaged tissues.ConclusionAccording to the research findings, the rate of beating and laceration of the women in with serious complications and consequences Yasouj was high. Therefore, it would be necessary to investigate the ethiology of this ploblem deeply and to pay more attention to the issue of violence against women. -
مقدمه و هدفاسترس شغلی، واکنش جسمی و روانی مضری است که در اثر تعامل فرد و محیط به وجود می آید و از عدم هماهنگی بین نیازهای کاری با توانایی ها و خواسته های شخص ناشی می شود. پرستاری از جمله مشاغلی است که افراد را در معرض استرس شغلی قرار می دهد و در نتیجه بر کیفیت کار آنان تاثیر می گذارد. مطالعه حاضر با هدف تعیین برخی عوامل تنش زا و درجه تنش زایی این عوامل از نظر پرستاران شاغل در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان کهگیلویه و بویراحمد طراحی گردید.مواد و روش هااین پژوهش یک مطالعه توصیفی تحلیلی و مقطعی می باشد. جامعه پژوهش شامل کلیه 142 نفر کارشناس پرستاری است که در زمان انجام پژوهش یعنی سال 1381 در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان کهگیلویه و بویراحمد مشغول به کار بوده اند. ابزار گردآوری اطلاعات از پرسشنامه کوپر و توصیف شغل اقتباس شده بود که پس از تکمیل، داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و شاخص های توصیفی و آزمون های تی، آنالیز واریانس، پیرسون و دانکن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هابر اساس نتایج حاصل از پژوهش، شدیدترین عوامل تنش زای شغلی در پرستاران به ترتیب شامل؛ عدم رضایت از میزان حقوق و مزایا (5/72 درصد)، حجم زیاد کار (3/61 درصد)، انجام وظیفه در روزهای تعطیل (1/52 درصد)، عدم مقبولیت شغل در جامعه (4/51 درصد) و اختلال در خواب و استراحت (7/50 درصد) بوده و وجود وسایل جدید در محیط کار و عدم آگاهی از کاربرد آنها (4/20 درصد) و کمبود مهارت در رابطه با شغل (1/14 درصد) به عنوان عواملی که کمترین تنش را در پرستاران ایجاد می نمایند، تعیین گردید. همچنین مقایسه میانگین های نمرات عوامل تنش زای نمونه های مورد پژوهش برحسب شهرستان و بیمارستان محل خدمت با آزمون آنالیز واریانس اختلاف معنی دار آماری را نشان داد (05/0 p<). در بررسی های آماری، ضریب همبستگی پیرسون مبین وجود ارتباط مثبت و معنی دار بین تعداد فرزندان و تنش (05/0 p<) و بین سن و تنش (05/0 p<) بود. یافته های دیگر پژوهش نشان داد که بین جنس، نوع بخش، سابقه خدمت، نوع استخدام، وضعیت تاهل، میزان حقوق و مزایا و بومی بودن با تنش ارتباط یا اختلاف معنی دار آماری وجود نداشت.نتیجه گیریبا توجه به این که تنش در پرستاران به طور بالقوه نتایج زیان آوری به دنبال خواهد داشت و تعادل جسمی و روانی افراد را بر هم زده و کارایی آنان را در ابعاد مختلف کاهش می دهد، لذا با عنایت به نتایج این پژوهش می باید مسوولان در جهت کاهش عوامل تنش زایی مانند؛ عدم رضایت از حقوق و مزایا، حجم زیاد کار و... اقدام نمایند.
کلید واژگان: عوامل تنش زا, تنش, پرستار} -
مقدمه و هدفسزارین شایع ترین عمل جراحی در بخش زنان و زایمان و یکی از روش های ختم بارداری است. این روش مانند هر عمل جراحی دیگر عوارضی را در پی دارد. سازمان جهانی بهداشت حداکثر میزان سزارین بر اساس اندیکاسیون های واقعی و عملی، 15 درصد پیشنهاد نموده است. حال آن که در بسیاری از جوامع مانند ایران، میزان سزارین بسیار بالاتر بوده و در بسیاری موارد اندیکاسیون علمی انجام شده عمل سزارین متولی تعیین نوع زایمان نیست، بلکه ناآگاهی، عقاید، رفتارها و نگرش های غیر آزمون شده و غلط تعیین کننده نوع انجام زایمان شده است. در این راستا هدف از این مطالعه بررسی شیوع سزارین و علل آن در شهر یاسوج است.مواد و روش هااین یک مطالعه توصیفی به صورت مقطعی بوده که در شهر یاسوج از اول فروردین تا آخر اسفند 1382به مدت یک سال انجام پذیرفته است. جمعیت آماری 3596 نفر بوده که نمونه مورد مطالعه معادل جمعیت آماری بود. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که از طریق مصاحبه با مادرانی که برای انجام زایمان به زایشگاه و اتاق عمل بیمارستان امام سجاد (ع) یاسوج مراجعه کرده بودند و پرونده بیماران تکمیل شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و شاخص های توصیفی آنالیز شد.یافته هانتایج بررسی نشان داد که تعداد کل زایمان در این بیمارستان طی یک سال 3596 مورد بود که 89/73 درصد زایمان ها طبیعی، 06/26 درصد به صورت سزارین و 05/0 درصد با وسایل فورسپس و واکیوم بوده است. در این مطالعه 19/68 درصد زنان سزارین شده را زنان نخست زا و دوم زا به خود اختصاص دادند. تعداد 42 درصد از زنان چندزا پس از زایمان لوله های رحمی آنها بسته شد. شایع ترین علت سزارین به ترتیب شامل؛ سزارین تکراری 69/23 درصد، انتخابی 67/13 درصد، عدم تناسب سر جنین با لگن مادر 56/13 درصد، دیسترس جنینی 45/13 درصد، پرزانتاسیون های غیرسفالیک 63/11 درصد و بیماری های مادر 35/10 درصد بوده است.نتیجه گیریدر این مطالعه میزان شیوع سزارین نسبت به استاندارد جهانی بالاست، لذا پیشنهاد می شود جهت کاهش میزان سزارین های غیر ضروری بر اساس واقعیت های فرهنگی و علمی، راهکارهای مناسبی از جمله؛ آموزش صحیح و به موقع و مشاوره خانواده از طریق رسانه های جمعی مورد نظر بوده تا گام موثری در جهت ارتقای سطح سلامت مادران و نوزادان برداشته شود.
کلید واژگان: شیوع, سزارین, عوامل مرتبط} -
مقدمه و هدفامید به زندگی در بدو تولد و جدول طول عمر از شاخص های مهم و بیانگر وضعیت اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و بهداشتی هر جامعه است. همچنین این شاخص می تواند در ارزشیابی کل برنامه ریزی های انجام شده مفید واقع گردد سازمان بهداشت جهانی از این شاخص در کنار شاخص های؛ درآمد سرانه، تولید ناخالص ملی و میزان با سوادی زنان اقدام به برآورد شاخص توسعه انسانی می نماید که از مهمترین شاخص های ارزشیابی جوامع کنونی است برآورد شاخص فوق در استان کهگیلویه و بویراحمد ومقایسه آن با استان های همجوار یا کشور می تواند چشم انداز کلی این استان را در مقایسه با سایر مناطق مشخص نماید و آگاهی از آن جهت ارزشیابی کارهای انجام شده، اطلاع از جایگاه استان و برنامه ریزی برای آینده بسیار ضروری است.مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی – تحلیلی، امید به زندگی برای جامعه روستایی استان کهگیلویه و بویراحمد با استفاده از اندازه جمعیت در سنین مختلف و همچنین تعداد مرگ در هر گروه سنی در طول سال 1382 محاسبه شده است. از اطلاعات مربوط به مرگ، تولد و جمعیت ساکن در روستاهای اصلی، قمر و به تفکیک گروه های سن و جنس که با دقت قابل قبولی در زیج حیاتی و در طول سال ثبت می گردد در برآوردهای مورد نظر استفاده شده است در تنظیم جداول طول عمر با توجه به در دست داشتن جمعیت اول سال مستقیما به محاسبه احتمال مرگ برای هر گروه سنی در سال 1382 اقدام شد. سایر محاسبات این جداول بر اساس دستور العمل های علمی موجود و با استفاده از برنامه نویسی در محیط نرم افزار اکسل صورت گرفته است.یافته هادر این مطالعه امید به زندگی برای کلیه افراد ساکن در مناطق روستایی استان اعم از مونث و مذکر 72.3 سال برآورد گردید. امید به زندگی برای مردان روستایی استان 70.8 سال برآورد گردید که بیشترین آن مربوط به شهرستان های بویراحمد و کهگیلویه با 72.4 سال و کمترین آن مربوط به شهرستان گچساران با 69.2 سال بود همچنین امید به زندگی برای زنان روستایی استان 73.8 سال برآورد گردید که بیشترین آن مربوط به شهرستان گچساران با 75.5 سال و کمترین آن مربوط به شهرستان بویراحمد با 72.9 سال بود.نتیجه گیریمقایسه نتایج حاصل از این مطالعه با برآوردهای قدیمی منطقه و آخرین برآوردهای کشوری حاکی از افزایش امید به زندگی در استان است. کمتر بودن امید به زندگی در مناطق روستایی نسبت به مطالعات مشابه در کشور و سایر مناطق کشور در 5 تا 7 سال قبل، نشان از اختلاف فاحش امید به زندگی در بدو تولد مناطق روستایی استان با سایر مناطق روستایی کشور است و ضرورت توجه همه جانبه و بیشتر به مناطق روستایی استان کهگیلویه و بویراحمد را بیان می کندکلید واژگان: امید به زندگی, جدول طول عمر, کهکیلویه و بویر احمد}
-
هدفاین تحقیق شیوع سزارین و علل آن را در استان کهگیلویه و بویراحمد مورد بررسی قرار می دهد تا بر اساس آن بتوان جهت انجام زایمان ایمن برنامه ریزی نمود.مواد و روش هااین مطالعه یک بررسی مقطعی و توصیفی - تحلیلی بود، جمعیت آماری در این مطالعه 7649 نفر و نمونه مورد مطالعه معادل جمعیت آماری و به صورت تمام شماری بود و تکمیل پرسش نامه از 7649 مادری که برای انجام زایمان به زایشگاه های بیمارستان های استان مراجعه کرده بودند انجام گرفت. پس از جمع آوری اطلاعات از طریق پرسش نامه و پرونده بیماران، داده ها از طریق آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هانتایج بررسی نشان داد که تعداد کل زایمان در این استان طی یک سال 7649 مورد بود که 66.94 درصد زایمانها طبیعی و 32.92 درصد به صورت سزارین 14 درصد با وسایل فورسپس و واکیوم بوده است در این مطالعه 70 درصد زنان سزارین شده را زنان اول زا و دوم زا به خود اختصاص دادند تعداد 42% از زنان چندزا بعد از زایمان لوله های رحمی آنها بسته شد. و هم چنین شایع ترین علت سزارین به ترتیب شامل سزارین قبلی (%25.10)، دیسترس جنینی (22.16%)، انتخابی (11.68 درصد)، نمایشهای غیر سر (11.44 درصد)، بیماری های مادر (10.52 درصد) بوده است.نتیجه گیریاین مطالعه نشان داد میزان شیوع سزارین نسبت به استاندارد جهانی بالاست (32.92 درصد).
کلید واژگان: زایمان, سزارین, استان کهگیلویه و بویر احمد} -
مقدمه و هدف
در میان بیماری های اعصاب و روان، اختلالات خلقی شایعترین آنهاست و در میان اختلالات خلقی افسردکی اختلال شایعی است. این پژوهش مقایسه اثر بخشی و رضایتمندی دو داروی نورترپتیلین و فلوگزتین در بیماران افسرده مراجعه کننده به درمانگاه روانپزشکی یاسوج را مورد بررسی قرار داده است.در کنار آنها تاثیر عوامل دیگر مثل سن و جنس و رابطه آن با اثر بخشی این دو دارو و نیز عوارض داروهای یاد شده مورد بررسی قرار می گیرد.
مواد و روش کاردر این مطالعه توصیفی تحلیلی از میان کلیه افرادی که از تاریخ اول بهمن ماه 1381 لغایت 15 مرداد 1382 به درمانگاه روانپزشکی یاسوج مراجعه نمودند،تعداد 117 نفر به صورت تصادفی که بر اساس مصاحبه و معاینه بالینی به وسیله روانپزشک و انجام آزمون بک دچار افسردگی متوسط تا نسبتا شدید بودند، به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب گردیدند. در نهایت با توجه به اینکه 18 نفر به علت عدم مصرف دارو (از نظر مدت و میزان تعیین شده) از مطالعه حذف شدند، 97 نفر باقی ماندند. 49 نفربا داروی نورترپیتیلین و 48 نفربا داروی فلوگزتین مورد درمان قرار گرفتند. اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS وآزمونهای مجذور کای، تی زوجی و مدل خطی عمومی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته هانتایج نشان داد که در ماه ششم،4/85 درصد افرادی که فلوگزتین و 6/81 درصد افرادی که نورترپیتیلین مصرف کرده بودند به صورت مطلوب،پیشرفت و بهبودی داشته اند و متوسط نمره آزمون بک در پایان ماه ششم برای داروی فلوگزتین از71/33 به 10/16و برای نوترپیتیلین از 4./32 به 7 /19 بوده که از نظر آماری معنی دار بوده است(05/0p<). در این بررسی اثربخشی هر دو دارو برای هر دو جنس و برای همه گروه های سنی تقریبا یکسان بوده وتفاوتهای میان آنها از نظر آماری معنی دار نبوده است.عوارض فلوگزتین بیشتر شامل تهوع و استفراغ بوده است و عوارض نورترپیتیلین بیشتر شامل بی حالی،خواب آلودگی،یبوست و سردرد بوده که این تفاوتها از نظر آماری معنی دار است(05/0p<).
بحث و نتیجه گیریتغییر در علایم افسردگی با مصرف دو داروی فلوگزتین و نورترپیتیلین با همدیگر قابل قیاس می باشد،هر چند وقتی که نیک بنگریم مشاهده می شود که فلوگزتین در درمان بهبودی بیماران افسرده به نحو قابل ملاحظه ای بهتر از نورترپیتیلین می باشد.
کلید واژگان: افسردگی, فلوگزتین, نورترپیتیلین} -
مقدمهافسردگی، یکی از شایع ترین بیماری های اعصاب و روان است، که در بررسی های پیشین میزان شیوع آن در دانشجویان، از 10.54 درصد تا 62.9 درصد برآورده شده است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مرتبط با بروز یا تشدید افسردگی در دانشجویان دانشگاه های یاسوج انجام شده است.روش کارآزمودنی ها با روش نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی ساده از سه دانشگاه شهر یاسوج برگزیده شدند. ابزار بررسی، پرسشنامه بک و پرسشنامه ای در برگیرنده اطلاعات شخصی و عوامل در پیوند با افسردگی بود.یافته ها35.6 درصد دانشجویان، به درجاتی از افسردگی (متوسط تا بسیار شدید) دچار بودند، که 38.5 درصد پسران و 34.1 درصد دختران را در برمی گرفت. شیوع افسردگی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی، بیشترین (42.9 درصد) و در دانشجویان علوم پزشکی، کمترین (16.18 درصد) بود. دانشجویان غیربومی، دانشجویان 20 تا 24 ساله و دانشجویانی که به ناچار رشته تحصیلی خود را برگزیده بودند، از میزان شدت افسردگی بیشتری در رنج بودند. دانشجویانی که نسبت به آینده شغلی خود امیدوار بودند، فعالیت فوق برنامه داشتند، پایبندی بیشتر به باورهای مذهبی وانجام فرایض دینی داشتند، از افسردگی کمتری در رنج بودند. افسردگی در دانشجویانی که مادر آنها در قید حیات نبود و دانشجویانی که در خوابگاه زندگی می کردند، از شیوع بالاتری برخوردار بود که این موارد، در مقایسه با گروه مقابل، دارای اختلاف آماری معنی داری بودند (P<0.05). اختلاف آماری معنی داری میان افسردگی و شغل پدر و مادر، در قید حیات بودن پدر، تحصیلات پدر و مادر، شمار اعضای خانوار، رتبه تولد، ورزش کردن، امکانات رفاهی دانشگاه، مشروط شدن، مرگ عزیزان، باورهای مذهبی کم یا زیاد خانواده مشاهده نشد.نتیجهمهمترین عوامل مرتبط با افسردگی در دانشجویان مورد مطالعه به ترتیب اهمیت عبارت بودند از: اجبار خانواده در انتخاب رشته تحصیلی، غیربومی بودن دانشجو، شرکت غیر فعال در مراسم مذهبی، شرکت ضعیف در فعالیت های فوق برنامه، امیدواری ضعیف به آینده شغلی و تحصیل در دانشگاه های غیر دولتی. پذیرش دانشجویان بومی، تشویق دانشجویان به داشتن فعالیت فوق برنامه، شرکت در مراسم مذهبی و انجام فرایض دینی و اجازه دادن به فرزندان برای انتخاب رشته پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: افسردگی, سبب شناسی, دانشجویان, یاسوج} -
مقدمه و هدفعقب ماندگی ذهنی مرض یا بیماری نیست بلکه یک پدیده پیچیده ذهنی بوده که قابل پیشگیری است و یکی از سخت ترین مشکلات جامعه انسانی به شمار می رود که می توان از وقوع بیش از دو سوم آن پیشگیری نمود. نیاز اولیه والدینی که در جستجوی کمک هستند به دست آوردن هرچه بیشتر آگاهی درمورد مسائل مربوط به عقب ماندگی ذهنی می باشد. این امر شناسایی هرچه سریعتر این بیماران، سنجش و بررسی میزان آگاهی والدین و در نهایت آموزش آنان را ایجاب می نماید. در همین راستا این پژوهش با هدف مقایسه دانش و نگرش مادران دارای معلول ذهنی و بدون معلول ذهنی در زمینه معلولیت ذهنی انجام شده است.مواد و روش کاراین پژوهش یک مطالعه توصیفی مقایسه ای در سال 1382 است. اطلاعات در یک مرحله از واحدهای مورد پژوهش جمع آوری گردید. حجم نمونه شامل 200 نفر مادر دارای فرزند معلول ذهنی و 200 نفر مادر بدون معلول ذهنی بود. بعد از همتاسازی نمونه ها خانواده های دارای فرزند معلول ذهنی به صورت تصادفی از بین پرونده های موجود در بهزیستی و خانواده های بدون فرزند معلول ذهنی با استفاده از اطلاعات سرشماری در مرکز بهداشت شهرستان گچساران انتخاب شدند. در این مطالعه پرسشنامه پژوهشگر ساخته بود که در سه بخش تنظیم گردید. مشخصات فردی مادر و و فرزند معلول ذهنی (در گروه دارای فرزند معلول ذهنی) 200 سئوال 3 گزینه ای مربوط به دانش در زمینه معلولیت ذهنی، 15 سئوال نگرش سنج براساس مقیاس 5 درجه ای لیکرت در زمینه معلولیت ذهنی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری توصیفی و آزمونهای تی، آنالیز واریانس، کروسکال واریس و ضریب همبستگی پیرسون انجام شد.یافته هانتایج بیانگر آن است که بین دانش و نگرش مادران فرزند معلول ذهنی و بدون آن با هم اختلاف معنی داری وجود داشته و میزان دانش و نگرش مادران دارای معلول ذهنی کمتر از مادران بدون معلول ذهنی می باشد و ارتباط مثبت و معنی دار بین دانش و نگرش در هر دو گروه دیده شد.نتیجه گیریبحث براساس نتایج حاصله مسئولین بهزیستی و مملکتی را متوجه وضع نابسامان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خانواده های دارای معلول ذهنی نموده تا حداقل با تاکید و توجه بیشتر به وضعیت کاریابی و حرفه آموزی معلولین ذهنی و فراهم آوردن استقلال و خودکفایی بیشتر معلولین، از فشارهای روحی، روانی و اقتصادی وارده بر خانواده معلولین و کل جامعه کاسته شود. بدین وسیله به عوض وابسته کردن معلولین و خانواده های آنان به بهزیستی و سایر مراکز خیریه و در نتیجه تشدید معلولیتهای ذهنی، جسمی و اجتماعی بتوان گامی در جهت بهبود و کاهش مشکلات ناشی از معلولیت ذهنی در سطح خانواده و جامعه بردارد.
کلید واژگان: مادران, معلولیت, عقب ماندگی ذهنی, دانش, نگرش} -
بررسی سلامت روانی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی یاسوجمطالعه حاضر با هدف بررسی سلامت روانی در میان دانشجویان پذیرفته شده در سال 78-77 دانشگاه علوم پزشکی یاسوج انجام گرفت. برای این منظور 203 نفر دانشجو (118 نفر پسر و 85 نفر دختر) بوسیله آزمون تشخیصی SCL-90-R مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که با توجه به نقطه برش (GSI=74%) 17.3 درصد از دانشجویان مورد بررسی مشکوک به اختلال روانی بوده اند. میزان اختلال در دو جنس دختر و پسر تقریبا مساوی بود. بیشترین شکایات افراد مشکوک به اختلال روانی بترتیب مربوط به مقیاسهای افکار پارانوئیدی، حساسیت در روابط متقابل و افسردگی بود. همچنین نتایج نشان داد که اختلال روانی در میان دانشجویان مجرد بیشتر از دانشجویان متاهل می باشد.
کلید واژگان: سلامت روانی, دانشجویان}
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.