به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

لیلا جویباری

  • فرزانه مختاری، ابوعلی ودادهیر، اکرم ثناگو، لیلا جویباری*
    زمینه و هدف

    اتنوگرافی نهادی به عنوان یکی از رویکردهای پژوهش کیفی، بر فرآیندهای کاری روزمره افراد متمرکز است. در این رویکرد سوال تحقیق از ناهماهنگی بین آنچه محقق مشاهده می کند که در زندگی واقعی افراد اتفاق می افتد و آنچه دانش معتبر ادعا می کند در حال وقوع است یا باید اتفاق بیفتد ناشی می شود. ما در این مطالعه قصد داریم به معرفی اتنوگرافی نهادی به عنوان رویکردی برای نقد روابط حاکم بر موسسات سلامت بپردازیم. پژوهشگر تلاش می کند به محققان و متخصصان مراقبت های بهداشتی و درمانی نشان دهد که عملکرد سیستم های ارائه دهنده خدمات سلامتی را می توان به عنوان سازمان هایی اجتماعی تجزیه وتحلیل کرد. در این مطالعه با اصطلاحات، مفاهیم و بینش های کلیدی اتنوگرافی نهادی از طریق ذکر نمونه هایی از مطالعات منتشر شده، آشنا خواهیم شد.

    روش بررسی

    این مطالعه روش شناسی با جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی مانند پابمد، اسکوپوس، وب آوساینس، کتابخانه کاکرین با کلمات کلیدی  institutional ethnography ،healthcare system ،delivery of health careو در پایگاه اطلاعاتی فارسی زبان مثل مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی با کلیدواژه های «اتنوگرافی نهادی، سیستم مراقبت های سلامتی، ارائه مراقبت های سلامتی» و همچنین در موتور جست وجو گوگل اسکالر بدون محدودیت زمانی تا بهمن 1402 انجام شد.

    یافته ها

    مراحل انجام اتنوگرافی نهادی را می توان طی چهار مرحله تنظیم کرد: «شناسایی گسست و مشکل، جمع آوری داده ها، تجزیه وتحلیل داده ها، و توصیه ها و نتیجه گیری های مفید برای تغییر عملکرد». در این رویکرد، اتنوگرافر نهادی به کمک طیف وسیعی از تکنیک های جمع آوری داده ها شامل مصاحبه ، مشاهده، گروه های متمرکز، جمع آوری مستندات و بازتاب تجربه خود برای ایجاد توصیفی از آنچه مردم در زندگی روزمره خود انجام می دهند، استفاده می کند. 

    نتیجه گیری 

    اتنوگرافی نهادی برای شناسایی و درک اینکه چگونه فرآیندها و سیاست های سطح بالاتر بر کار بالینی روزانه تاثیر می گذارد، استفاده می شود. دست یافتن به یک درک مناسب از چگونگی کارکرد متون و افراد در کنار هم در یک سازمان (چیزی که در حقیقت جریان دارد)، امکان تدوین و اجرای راهکارهای عملی برای حل مشکلات در عرصه را فراهم می کند.

    کلید واژگان: اتنوگرافی نهادی, روابط حاکم, پژوهش کیفی, روش شناسی
    Farzaneh Mokhtary, Abouali Vedadhir, Akram Sanagoo, Leila Jouybari*
    Background & Aims 

    Institutional ethnography (IE), as one of the qualitative approaches, focuses on the everyday work processes of individuals. In this study, we aim to introduce the IE for explicating the relations in the healthcare institutions. This study will investigate the key terms, concepts, and insights of IE through examples by reviewing the related studies.

    Materials & Methods

    This methodological study involved a search in databases including PubMed, Scopus, Web of Science, Cochrane Library, the Iranian Scientific Information Database (SID), and Google Scholar using the keywords institutional ethnography, IE, healthcare system, and delivery of health care, without any time limit until January 2024.

    Results

    The IE has four steps: identifying the disjuncture and problematic, data collection, data analysis, and recommendations and conclusions useful for changing practice. In this approach, the institutional ethnographer utilizes a wide range of data collection techniques, including interviews, observations, focus group discussions, document collection, and reflexivity to create a description of what people do in their everyday lives.

    Conclusion 

    The IE is used to identify and understand how higher-level processes and policies impact daily clinical work. Achieving a proper understanding of how texts and individuals function together within an organization (what actually happens) enables the formulation and implementation of practical strategies for addressing issues in the field.

    Keywords: Institutional Ethnography, Ruling Relations, Qualitative Research, Methodology
  • غلامرضا محمودی شن، لیلا جویباری، حمیده منچری، فرزانه مختاری *
    مقدمه

    تشکل های صنفی و اتحادیه های شغلی ریشه در قرون وسطی دارد و بیانگر گروه هایی صاحب نفوذ و قدرتمند در حیات سیاسی - اجتماعی است. در این مطالعه تطبیقی قصد داریم به معرفی و مقایسه سازمان های پرستاری در ایران، آمریکا، کانادا، استرالیا و بریتانیا بپردازیم.

    روش پژوهش: 

    مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی - تطبیقی است؛ که با الهام از الگوی جورج بریدی در سال 1403 انجام گرفته است. این الگو شامل مراحل توصیف، تفسیر، هم جواری و مقایسه مطالعات است. داده های پژوهش از طریق جستجو در سایت های رسمی هر کدام از موسسات مد نظر و جستجو در پایگاه های داده PubMed، Scopus، SID و استفاده از موتور جستجو Google Scholar بدون محدودیت زمانی به دست آمدند.

    یافته ها

    بررسی تطبیقی سازمان ها و انجمن های پرستاری کشورهای منتخب، ما را با فعالیت های گوناگون آن ها از جمله دوره های آموزشی و ارائه گواهی نامه های تخصصی، نام نویسی، ثبت و معرفی نیروی کار پرستاری به مراکز مربوطه، ارائه جدیدترین اخبار صنفی، تعیین استانداردهای حرفه ای، وجود برنامه های اختصاصی مثل تشخیص مغناطیسی، مسیر تعالی، گواهینامه درخشان و نرم افزار Staffshifts آشنا کرده است.

    نتیجه گیری

    مقایسه فعالیت سازمان های صنفی منتخب پرستاری در سراسر جهان با سازمان نظام پرستاری کشور این نکته را برای ما یادآوری می کند که با توجه به عدم اجباری بودن عضویت در نظام پرستاری ایران، این سازمان جهت جذب هرچه بیشتر اعضا نیاز به اقدامات متفاوت و وسیع تری در سطح کشور و جهان دارد. گسترش و تنوع دوره های آموزشی تخصصی معتبر، برقراری ارتباط با مراکز بین المللی در راستای گسترش اقدامات پژوهشی و آموزشی، تطابق عملکرد با استانداردهای علمی بین المللی، حمایت و فراهم نمودن فرصت های شغلی جدید برای دانش آموختگان، حمایت از کارآفرینان در این عرصه، اعتبارسنجی مراکز پرستاری و تطابق عملکرد با استانداردها، حمایت از حقوق پرستاران با شرکت در مجامع تصمیم گیری دولتی، بهبود جایگاه پرستاری در جامعه از طریق انجام فعالیت های خیرخواهانه و فرهنگی، حضور پر رنگ تر در فضاهای مجازی، برگزاری رویدادهای علمی ملی و بین المللی، امکان بهره مندی اعضا از منابع و پایگاه های علمی پرستاری دنیا از جمله مواردی است که باید به آن توجه داشت.

    کلید واژگان: انجمن پرستاری, سازمان صنفی, مطالعه تطبیقی, کشورهای منتخب.
    Gholamreza Mahmoudi Shan, L.Jouybari, Hamideh Mancheri, Farzaneh Mokhtary *
    Introduction

    Professional unions have their roots in the Middle Ages and represent influential and powerful groups in political and social life. In this comparative study, we intend to introduce and compare nursing union in Iran, America, Canada, Australia, and the United Kingdom.

    Methods

    The present study is a descriptive-adaptive research; which was inspired by George Brady's model in 2024. This model includes the stages of description, interpretation, juxtaposition and comparison of studies. Research data were obtained by searching the official websites of each of the institutions and searching PubMed, Scopus, SID databases and using the Google Scholar search engine without time limits.

    Results

    The comparative study of nursing organizations and associations of selected countries, provided us with their various activities, including training courses and providing specialized certificates, registration and introduction of the nursing workforce to the relevant centers, providing the latest union news, determining professional standards, existence of specific programs such as “Magnet Recognition Program”, “Pathway to Excellence”, “Stellar” certification and Staffshifts software.

    Conclusion

    Comparing the activities of selected nursing professional unions around the world with the organization of the nursing of the Iran reminds us that due to the non-compulsory membership in the nursing system of Iran, this organization needs different and wider activities in order to attract as many members as possible; expanding and diversifying specialized training courses, communicating with international centers in order to expand research and educational measures, matching performance with international scientific standards, supporting and providing new job opportunities for graduates, supporting entrepreneurs in this field, validating nursing centers and complying performance with standards, supporting the rights of nurses by participating in government decision-making assemblies, improving the position of nursing in society through charitable and cultural activities, more colorful presence in virtual spaces, holding national and international scientific events, The possibility of members benefiting from scientific nursing databases in the world.

    Keywords: Nursing Association, Union Organization, Professional Union, Comparative Study, Selected Countries
  • محبوبه فیروز، لیلا جویباری، حمیده منچری، غلامرضا محمودی شن*
    زمینه و هدف

    بازنگری برنامه درسی در طول سالیان مختلف به منظور افزایش صلاحیت بالینی دانش آموختگان پرستاری انجام می گردد. آگاهی مدیران و سیاست گذاران از تغییرات برنامه درسی پرستاری به منظور برنامه ریزی هرچه بهتر، امری مهم محسوب می شود. پژوهش حاضر باهدف مقایسه برنامه درسی کارشناسی پرستاری درسال 1401 در مقایسه با دوره قبلی آن صورت گرفت.

    روش ها

    مطالعه حاضر یک پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی تطبیقی است. به منظور انجام این مطالعه از مدل چهار مرحله ای بردی (Bereday) که شامل چهار گام توصیف، تفسیر، مجاورت و مقایسه می باشد، بهره مند شدیم.

    نتایج

    درمجموع برنامه درسی 1401 در پنج فصل شکل گرفته است که بیشترین تغییرات ایجادشده نسبت به دوره قبلی مربوط به فصل سوم شامل اضافه شدن دو درس نظری جدید فرایند پرستاری و انسان و جامعه شناسی و حذف درس مراقبت پرستاری در منزل می باشد. همچنین فرآیندپرستاری به عنوان قلب فعالیت های پرستاران در هر درس به صورت اختصاصی مورد تاکید قرارگرفته است.

    نتیجه گیری

    به نظر می رسد تغییرات صورت گرفته در برنامه درسی 1401 در راستای توجه بیشتر به فرآیند پرستاری، ایجاد زیربنای لازم در راستای توسعه نقش جامعه نگری در پرستاری و توجه ویژه به سلامت جامعه، می باشد. از سویی دیگر با توجه به چینش دروس، تاکید بر حضور مدرسین دروس علوم پایه در کنار مدرسین بالینی یک الزام محسوب می شود که می بایستی مدیران عرصه پرستاری به این موضوع نیز توجه لازم را داشته باشند.

    کلید واژگان: برنامه درسی, پرستاری, مقایسه تطبیقی
    M. Firooz, L.Jouybari, H.Mancheri, Gh.Mahmoodi-Shan *
    Background & Aim

    Curriculum revision is an essential process that is periodically conducted to enhance the clinical competency of nursing graduates. It is crucial for administrators and policymakers to stay informed about changing in nursing curriculum in order to effectively plan for the future. The present study aims to compare the nursing bachelor's curriculum in 2022 with its previous iteration.

    Methods

    This study is an applied and descriptive-comparative research. To facilitate the study, Bereday's four-step model was employed which includes description, interpretation, comparison, and conclusion.

    Results

    The curriculum for 2022 consists of five chapters. Notable changes compared to the previous curriculum include the addition of two new theoretical courses on the nursing process and human sociology, and the exclusion of the nursing care at home. Moreover, the nursing process, central to nurses' duties, is emphasized throughout all courses.

    Conclusion

    The revisions made to the 2022 curriculum seem to prioritize highlighting the nursing process, incorporating a holistic approach into nursing practice, and emphasizing community health. It is crucial for nursing managers to ensure the presence of both basic science and clinical instructors as outlined in the course structure.

    Keywords: Curriculum, Nursing, Comparative Study
  • فاطمه خراشادی زاده*، رضوان رجب زاده، لیلا جویباری، علی سهیلی
    سابقه و هدف

     اضطراب مسئله شایع دوران سالمندی است. این مطالعه به منظور تعیین تاثیر روش آرام سازی پیشرونده عضلانی بر میزان اضطراب و علایم حیاتی سالمندان مبتلا به بیماری های مزمن بستری در بیمارستان انجام شده است.

    مواد و روش ها

     این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی دو گروهه یک سو کور درباره سالمندان بستری در بیمارستان رسول اکرم (ص) در کلاله بود. در گروه مداخله و کنترل 38 نفر سالمند بعد از بررسی معیارهای ورود و خروج و تخصیص تصادفی وارد مطالعه شدند. در گروه مداخله انجام تکنیک آرام سازی پیشرونده عضلانی به مدت سه روز متوالی انجام شد. روش جمع آوری داده ها شامل پرسش نامه های روا و پایای اطلاعات دموگرافیک، اضطراب بک و پرسش نامه ثبت علایم حیاتی شامل فشار خون، ضربان قلب و تنفس بود. ملاحظات اخلاقی در این مطالعه رعایت شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS22 و آزمون های آماری توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

     در این مطالعه بیشتر شرکت کنندگان زن (83/33 درصد) و با میانگین سنی 69/94 سال در گروه کنترل و 72/5 در گروه مداخله بودند. نتایج مطالعه نشان داد که با وجود کاهش میانگین اضطراب سالمندان در گروه مداخله، میانگین اضطراب پس از مداخله در گروه کنترل و مداخله معنادار نبود. آرام سازی پیشرونده عضلانی در طول زمان، سبب تغییرات نزولی و معنادار در علایم حیاتی سالمندان شده است (P<0.05).

    نتیجه گیری

     این نتایج می توانند به پزشکان و متخصصان سلامت کمک کنند تا راهکارهای مناسب تری در مدیریت و کنترل اضطراب و شاخص های حیاتی ارائه دهند.

    کلید واژگان: آموزش اتوژنیک, اضطراب, سالمند, علایم حیاتی
    Fatemeh Khorashadizadeh*, Rezvan Rajabzadeh, Leila Jouybari, Ali Soheyli
    Background and Objective

    Anxiety is a common problem in old age. This research was conducted to determine the effect of progressive muscle relaxation on the level of anxiety and vital signs of hospitalized elderly patients with chronic diseases.

    Materials and Methods

    This study was a two-group, single-blind, randomized clinical trial conducted on all elderly patients hospitalized in Rasool Akram (PBUH) Hospital in Kalaleh, except those in the intensive care unit and coronary care unit. In the intervention and control groups, 38 hospitalized elderly patients were included after assessing inclusion and exclusion criteria. In the intervention group, the progressive muscle relaxation technique was performed for 3 consecutive days. The method of data collection included the valid and reliable Beck's Anxiety Inventory, a demographic information form, and a checklist of vital signs including systolic and diastolic blood pressure, heart rate, and breathing. Ethical considerations were observed in this study. The results were analyzed using SPSS22 software and descriptive and analytical statistical tests.

    Results

    The participants in this study were mostly women, 83.33% with an average age of 69.94 years in the control group and 72.5 years in the intervention group. The results of the study showed that although progressive muscle relaxation caused a decrease in the average anxiety of the elderly in the intervention group, this change was not significant. However, it caused significant downward changes in the vital signs of the elderly over time (P<0.05).

    Conclusion

    These results can help doctors and health professionals provide more appropriate solutions for managing and controlling anxiety and vital signs.

    Keywords: Aged, Anxiety, Autogenic Training, Vital Signs
  • لیلا جویباری، عاطفه حق پرست*

    در دهه اخیر جهان با پدیده ای نو به نام رسانه های اجتماعی یا به عبارت بهتر شبکه های اجتماعی مواجه شده که یکی از پیامدهای ظهورشان، فراهم شدن ارتباطات آسان و کم هزینه و ایجاد پیوند بین افراد، گروه ها، جریانات و کشورها است (1). تمایل قابل توجه به گذراندن وقت به صورت برخط (Online) در رسانه های اجتماعی ، یک پدیده جهانی است که تاثیر عمیقی بر جامعه، فرهنگ و تجربیات داشته و فضاهای جدیدی را برای رشد فرهنگ ها و فرهنگ های خرد ایجاد کرده است (2). جوامع برخط مکان های جدیدی برای انجام تحقیقات هستند که با تعاملات متنی، یک منبع غنی از داده ها را در یک زمان به موقع ارائه می دهند (3). تحقیقات پرستاری بر نقش مهمی که رسانه های اجتماعی در بحث سلامت و مسائل مرتبط با بیماری ایفا کرده اند، تاکید کرده و بسیاری از مطالعات نشان داده اند که چگونه افراد از مسائل مربوط به سلامت روانی یکدیگر مانند استرس پس از سانحه، اضطراب و افسردگی در مکان های برخط مانند بحث های انجمن و رسانه های اجتماعی حمایت می کنند (5،4). نتنوگرافی (Netnography) یک روش تحقیق کیفی است که بر اساس اصول مشاهده قوم نگاری ایجاد شده (6) و برای درک نگرش ها، تصورها و تصویرها و احساس کاربران در ارتباط برخط است (7). این شیوه توسط  Kozinetsمحققی با پیشینه در زمینه انسان شناسی، تجارت، مدیریت و تحقیقات بازاریابی پیشگام شد. به عقیده وی، نتنوگرافی هم یک لنز مفهومی و هم مجموعه ای از روش های تحقیق کیفی عمل گرایانه و فرهنگی است و زمانی که داده ها عمدتا از محتوای در دسترس عموم از طریق اینترنت به اشتراک گذاشته شده ، استفاده می شوند (8). نتنوگرافی به عنوان یک لنز مفهومی، از سه فرض کلیدی تشکیل شده است: 1) زمینه برخط، یک زمین سیال، غیر متمرکز و نامحدود است، 2) افرادی که در تجربیات اجتماعی برخط شرکت می کنند به عنوان اعضای مرتبط جامعه عمل می کنند، 3) فرهنگ و عملکردهای  فرهنگی، الگوهای ذهنی ساخته و بی ثبات شده ای هستند که توسط انسان ها با زندگی شان تطبیق داده می شود و فرض می شود برای افرادی که از اینترنت استفاده می کنند، وجود واقعی دارند و بنابراین ظرفیت تولید اثرات انسانی و سطح سیستم را دارند (8). روند رو به افزایش مطالعات نتنوگرافی به دلیل افزایش استفاده از تعامل برخط و تحول دیجیتال در پرستاری در دو دهه اخیر افزایش یافته است، اما چالش های اخلاقی در رابطه با پنهان سازی و حفاظت از داده های شرکت کنندگان  ایجاد شده است (2). مطالعه ای توسطSmith  و همکاران در سال 2023 با هدف بازتاب انتقادی تجربه تیم شان از استفاده از نتنوگرافی برای کشف والدین و زنان باردار مردد نسبت به واکسن انجام دادند . نتایج نشان داد، نتنوگرافی یک روش خلاقانه ای است که در دسترسی و مشارکت با جامعه مردد نسبت به واکسن، یعنی گروهی که اغلب به حاشیه رانده می شوند، موفق بود. (9) همچنین این روش به صورت موثر و موفقیت آمیزی در آموزش پرستاران کاربرد دارد (10). بنابراین نتنوگرافی یک پژوهش قوم نگاری بهینه شده ، جهت مطالعه جوامع برخط و یک روش تحقیقی بر مبنای پارادایم تفسیر گرایی است که تکنیک های پژوهش قوم نگارانه سنتی،  مبتنی بر فرد در انسان شناسی را برای مطالعه فرهنگ ها و جوامع برخط ، سازگار کرده است . در این شرایط اینترنت به منزله نوعی محیط یا فرهنگ مورد مطالعه محسوب شده  که در آن انسانها شکل های خاصی از ارتباطات  یا گاهی هویت خاصی را به وجود می آورند (7). دیدگاه های به دست آمده از مطالعه تعاملات سلامت در اینترنت، مسیرهای مهمی از دانش در زمینه هایی را ارائه می دهند که در غیر این صورت ممکن است نادیده گرفته شوند(2) . در راستای تحول دیجیتالی در جامعه ، نتنوگرافی به عنوان یک روش تحقیق فرصت های بزرگی را برای محققان پرستار فراهم می کند تا فضاها و مکان هایی جدید را که مستلزم دانش روش شناسی برخط هستند، نظارت کنند و به عنوان معتبرترین روش مطالعه جامعه از طریق اینترنت، استفاده از آن در علوم پرستاری اکیدا توصیه می شود.

    کلید واژگان: نتوگرافی, پژوهش های پرستاری, نامه به سردبیر
    Leila Jouybari, Atefeh Haghparast*

    The remarkable tendency to spend time online on social media is a global phenomenon that has a profound impact on society and culture. Online communities are new places for doing research that provide a rich source of data in real-time with textual interactions. Nursing research emphasizes the important role social media has played in discussing health and disease-related issues .Netnography is also a qualitative research method that is based on the principles of ethnographic observation and is used to understand the attitudes, perceptions, images and feelings of users in online communication. With the digital transformation in society, netnography as a research method provides great opportunities for nurse researchers to monitor new spaces and places that require online methodological knowledge.

    Keywords: Netnography, Nursing, Research, Letter To Editor
  • زهرا طالبی، غلامرضا محمودی شن*، حمیده منچری، لیلا جویباری
    مقدمه

    امروزه، با تحولات جهان، بازنگری برنامه های آموزشی و حرکت به سوی آموزش تخصصی پرستاران امری اجتناب ناپذیر است. به منظور اقتباس تجارب یکی از دانشگاه های برتر جهان، مطالعه حاضر با هدف مقایسه برنامه درسی کارشناسی ارشد پرستاری داخلی جراحی ایران با دانشگاه Monash استرالیا، انجام شد.

    روش کار

    مطالعه حاضر از نوع مروری تطبیقی است که در سال 2024، با انتخاب یک دانشگاه برتر در جهان، از طریق جستجو در سایت QS.Com شروع شد. بعد از جمع آوری اطلاعات، مقایسه دو برنامه آموزشی با استفاده از الگوی Bereday در چهار مرحله توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه انجام شد.

    یافته ها

    با مقایسه عناصر هر دو برنامه آموزشی، تشابهات در قسمت فلسفه، رسالت و چشم انداز و تفاوت هایی در شرایط پذیرش، توانمندی های مورد انتظار، واحدهای درسی و نحوه ارائه، استخراج شد. از نقاط قوت برنامه ایران، ارائه تاریخچه و سیر تکامل، فلسفه، رسالت و چشم انداز به تفکیک رشته می باشد و در برنامه آموزشی Monash استرالیا، روزآمد بودن و تمرکز زدایی، هیبرید بودن همه جانبه در نحوه برگزاری دوره (حضوری و آنلاین)، نحوه ارائه دروس (تمام وقت و نیمه وقت) و تنوع در مسیر ادامه تحصیل از موارد قابل ملاحظه بود. انعطاف پذیری، اثر بخشی، آموزش و پژوهش پاسخگو به نیاز و نوآوری به عنوان چهار اصل بسیار مهم در برنامه استرالیا بود.

    نتیجه گیری

    با توجه به طیف گسترده رشته پرستاری داخلی جراحی، تفکیک آن به رشته هایی مجزا پیشنهاد می شود، گنجاندن همکاری بین المللی در تعریف فلسفه و ارزش ها، توجه به نقش رهبری بالینی و انسجام برنامه آموزشی در فلسفه، رسالت، چشم انداز، اهداف و دروس ارائه شده به منظور کسب توانمندی حرفه ای دانشجویان پرستاری مطلوب است. تغییر در راهبردهای آموزشی با تنوع بیشتر در نحوه ارائه دوره از جمله نیمه وقت بودن پیشنهاد می گردد.

    کلید واژگان: آموزش, کوریکولوم, دانشجویان, پرستاری داخلی جراحی, دانشگاه
    Zahra Talebi, Gholamreaza Mahmoodi Shan*, Hamideh Mancher, Leila Jouybar
    Introduction

    In today's world, with global changes, it is essential to review educational programs and move towards specialized nursing education to adopt the experiences of one of the world's top universities. This study was conducted with the aim of comparing the Master of Science in Nursing curriculum for medical surgical nursing in Iran with that Monash University in Australia.

    Methods

    The present study is a comparative review that began in 2024 by selecting a top university in the world through a search on the QS.COM website. After collecting information, the two educational programs were compared using the Bereday model in four stages: description, interpretation, juxtaposition, and comparison.

    Results

    By comparing the elements of both educational programs, similarities in the areas of philosophy, mission, and vision, as well as differences in admission requirements, expected competencies, course units, and delivery methods, were identified. One of the strengths of the Iranian program is the detailed presentation of history and evolution, philosophy, mission, and vision specific to the field. In the Monash University Australia program, the modernity and focus on hybrid delivery, which includes both online and in-person classes, the flexibility in course offerings (full-time and part-time), and the variety in continuing education paths, were notable. Adaptability, effectiveness, education, and research that are responsive to needs, and innovation were identified as four very important principles in the Australian program.

    Conclusions

    Given the broad spectrum of the medical-surgical nursing field, it is recommended to differentiate it into distinct specialties. Incorporating international collaboration in defining philosophy and values, focusing on clinical leadership roles, and aligning the educational program in terms of philosophy, mission, vision, objectives, and course offerings to enhance the professional competencies of nursing students is desirable. Changes in educational strategies with more diversity in course delivery, including part-time options, are suggested.

    Keywords: Education, Curriculum, Students, Medical-Surgical Nursing, University
  • لیلا جویباری، اکرم ثناگو، غلامرضا محمودی، عاطفه حق پرست*
    مقدمه

    مقایسه تطبیقی نظام های آموزشی به منظور توسعه سیاست های جدید در آموزش عالی رو به افزایش است که موجب ایجاد فرصت هایی برای شناخت برنامه های آموزشی سایر کشورها و ارزیابی هم زمان نظام آموزشی ایران می شود. لذا این مطالعه با هدف مقایسه تطبیقی برنامه دوره کارشناسی ارشد پرستاری (تمامی رشته ها) در ایران و دانشکده پرستاری وندربیلت کشور آمریکا (ایالت Tennessee) انجام شد.

    روش کار

    مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی- تطبیقی است که با استفاده از مدل الگوی چهار مرحله ای Bereday شامل توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه انجام شده است. اطلاعات آورده شده از برنامه درسی کارشناسی ارشد پرستاری ایران، از سایت وزارت بهداشت و درمان و دانشکده های پرستاری و دانشگاه Vanderbilt ، از سایت دانشکده پرستاری وندربیلت گرفته شده است.

    یافته ها

    در دانشکده وندربیلت جذب دانشجو در سطح بین المللی و به طور مستقل صورت می گیرد ولی در ایران پذیرش دانشجو به صورت متمرکز و از طریق آزمون سراسری می باشد. توجه به نیازهای جامعه و تنوع در رشته های پرستاری، گزینش راهبردهای متنوع آموزشی و ارزشیابی در ایران و وندربیلت مشترک بود. در هر دو محیط بر نقش ها و وظایف مختلف پرستاری اشاره شده است که مرتبط با رشته و منطبق بر رسالت و واقع گرایانه است. ولی در دانشگاه وندربیلت اکثر نقش ها مربوط به بکار بردن استدلال بالینی و تفکر انتقادی در محیط بالینی و بر استفاده از تغییرات مبتنی بر شواهد تاکید شده که این موارد در کوریکولوم آموزشی ایران محسوس نمی باشد.

    نتیجه گیری

     با توجه به پیشرفت روز افزون علوم و تکنولوژی و تغییرات مداوم در نیازهای جامعه، تغییرات لازم در برنامه درسی این دوره، به گونه ای که فارغ التحصیلان متبحر و توانمندی به جامعه تحویل داده شود که مراقبت های با کیفیت و مبتنی بر شواهد را ارائه نمایند، ضروری به نظر می رسد.

    کلید واژگان: برنامه آموزشی, کارشناسی ارشد پرستاری, امریکا, ایران, مقایسه تطبیقی
    Leila Jouybai, Akram Sanagou, Gholamreza Mahmoodi, Atefeh Haghparast*
    Introduction

    The comparison of educational systems to develop new policies in higher education is increasing, which creates opportunities to learn about the educational programs of other countries and evaluate the educational system of Iran at the same time. Therefore, this study was conducted to compare the nursing master's programs (all fields) in Iran and the Vanderbilt School of Nursing in the United States (Tennessee).

    Methods

     The current study is descriptive-comparative research conducted using Bereday's four-stage model, including description, interpretation, proximity, and comparison. The information given from Iran's nursing master's curriculum was taken from the Ministry of Health and Nursing Schools and Vanderbilt University website and the Vanderbilt School of Nursing website

    Results

    At Vanderbilt College, students are recruited internationally and independently, but in Iran, student admission is centralized and through a national exam. Paying attention to society's needs and diversity in nursing fields, the selection of diverse educational and evaluation strategies was common in Iran and Vanderbilt. In both environments, different roles and tasks of nursing have been mentioned, which are related to the field, consistent with the mission, and realistic. However, at Vanderbilt University, most of the roles are related to applying clinical reasoning and critical thinking in the clinical environment and emphasizing the use of evidence-based changes, which are not noticeable in Iran's educational curriculum.

    Conclusions

    Due to the increasing progress of science and technology and continuous changes in the needs of society, the necessary changes in the curriculum of this course seem necessary so that competent and capable graduates can be delivered to society, who can provide quality and evidence-based care.

    Keywords: Curriculum, Master Of Nursing, Iran, America, Comparative Study
  • فاطمه طالبیان، زهرا طالبی، اکرم ثناگو*، لیلا جویباری

    ریاکاری اخلاقی، تظاهر به داشتن پیروی از اصول و باورهای اخلاقی است در حالی که شخص واقعا آن ها را قبول ندارد (1). هنگامی که رفتار منفعت خواهانه را بر می گزینیم، پس خلاف رفتار اخلاقی عمل کرده و الگوی ریاکاری اخلاقی (Moral hypocrisy) را از خود نشان داده ایم. ریاکاری اخلاقی به عنوان نقطه مقابل اخلاص، یک سوگیری اساسی و عمیق در استدلال اخلاقی است که فرد با احساس قدرت بیشتر، تخلفات خود را توجیه کند (2).در طول تاریخ، پرستاران جهت پیشگیری و رویارویی با معضلات اخلاقی و به منظور اطمینان از مراقبت پرستاری کارآمد، رعایت استانداردهای اخلاقی، به عنوان اساس و شالوده این حرفه، امری بسیار مهم تلقی می گردد (3)، با وجود این، ضمن آنکه اغلب پرستاران می خواهند اخلاقی به نظر برسند، منافع شخصی خود اخلاقی ترجیح می دهند (4). وقتی افراد اخلاقی جلوه می کنند اما از لحاظ اخلاقی عمل نمی کنند، از دو راهبرد خودفریبی (self-deception) استفاده می کنند: 1) درک نادرست رفتار خود به عنوان عمل اخلاقی، 2) اجتناب از مقایسه رفتار خود با استانداردها یا معیارهای اخلاقی (5).

    کلید واژگان: اخلاق, ریاکاری اخلاقی, پرستاری, عدم پایبندی, وانمود کردن
    Fatemeh Talebian, Zahra Talebi, Akram Sanagoo *, Laila Jouybari
  • علی مرادی، اکرم ثناگو*، لیلا جویباری

    سردبیر گرامی هدف از این پژوهش، آشنایی بیشتر اساتید و دانشجویان علوم پزشکی با مفهوم گروه های بالینت است. مایکل بالینت (Michael Balint) در سال 1957 به منظور درک بهتر روابط بین پزشک خانواده و بیمارانشان، گروه های بالینت (The Balint Group's) را ایجاد کرد (2، 1). به اعتقاد مایکل بالینت، پزشکان علاوه بر تحصیلات پزشکی، باید ویژگی ها و مهارت های ارتباطی مناسب با بیماران را نیز داشته باشند (3، 2). گروه های بالینت یکی از روش های موثری است که برای بهبود روابط درمانگر- مراجع در قالب جلسات نود دقیقه ای، به صورت هفتگی تا ماهانه طی چندین سال برگزار می شود(5، 4). هر گروه بالینت شامل 6 تا 10 عضو است که یک تا دو رهبر یا تسهیل کننده دارد. در این گروه ها معمولا یک نفر موضوع موردنظر خود را که می تواند وضعیت یک بیمار باشد، در مدت زمان 3 تا 5 دقیقه ارائه می دهد و در مورد موضوع موردنظر به مدت یک ساعت یا بیشتر بحث می شود. تمامی مطالب مطرح شده در گروه به صورت محرمانه است و رهبر گروه نیز بر ایجاد یک فضای ایمن همراه با اعتماد و پذیرش تاکید دارد. اعضای گروه به نوبت نظرات خود را درمورد موضوع موردنظر بیان می کنند و درنهایت مدیر گروه نظرات را جمع بندی می کند و نتیجه نهایی حاصل می شود (6). پزشکان در این گروه ها ملاقات هایی به منظور بحث درباره عملکرد خود، جنبه های روان شناختی کار خود و روابط بین پزشک و بیمار دارند (1، 7). از اهداف گروه های بالینت می توان به افزایش دانش فرد ازطریق گزارش گرفتن از بیمار خود، گفت وگو پیرامون موضوع مدنظر در محیط امن، پیدا کردن اشتباهات خود براثر بازخورد سایرین و اصلاح تجربیات عاطفی خود در ارتباط با بیمار اشاره کرد. اعضای گروه بالینت برای اینکه بتوانند درمورد یک موضوع صحبت کنند، تجربیات و احساسات درونی خود را آشکار می کنند. به این ترتیب، اعضا در یک محیط بدون قضاوت، مطالب خود را در معرض دید سایر اعضای گروه قرار می دهند. اعضای گروه از بازخورد دیگران و مقایسه تجربیات خود با مطالب سایر همکاران بهره می برند (8). بحث های گروهی درمورد احساسات این فواید را دارد که فرد را نسبت به احساسات بیشتر آگاه کند. بنابراین آن ها را قادر می سازد که اطلاعات خود را تجزیه وتحلیل و سازمان دهی کنند. عواطف و احساسات در کار بالینی در صورتی می توانند برای بیماران مفید باشند که توسط پزشک تحمل و درک شوند (9). با توجه به پیشرفت سریع تکنولوژی و ارتقای شیوه های آموزشی و توجه به نیازهای بیماران، اهمیت گروه بالینت به دلیل تغییر در ویژگی های جمعیت شناختی باید بیشتر موردتوجه قرار گیرد (1). درنتیجه به مرور گروه های بالینت در آموزش پزشکی موردتاکید قرار گرفتند (10). در گروه های بالینت با مشارکت دانشجویان، مدت زمان کوتاه تر از گروه های بالینت عادی است و رهبر ممکن است در توصیف تجربیات خود فعال تر باشد (11). حضور دانشجو در گروه های بالینت به توسعه مهارت های همدلی بین دانشجویان علوم پزشکی منجر می شود (12). برای مثال، دانشجویان را در یک موقعیت بالینی واقعی و ناراحت کننده قرار می دهند تا واکنش آنان را مشاهده کنند و توانایی های همدلانه دانشجویان افزایش یابد. درنتیجه دانشجویان بیمارمحورتر می شوند (13، 12). مطالعات نشان می دهد پزشکانی که در دوره دانشجویی خود جزء گروه های بالینت بودند، احساس کنترل و رضایت بالاتری در محیط کار خود دارند. همچنین این گروه ها موجب بهبود مهارت دادن خبر بد در دانشجویان می شوند (11). دانشجویان با حضور در این کلاس ها می توانند از تجارب اساتید (درمورد مسائل مشکل ساز در برخورد با بیماران که در طول تحصیل خود مشاهده نکردند) استفاده کنند. بهبود روابط پزشک با بیمار، کاهش فرسودگی شغلی، مدیریت استرس و اضطراب از دیگر فواید شرکت در گروه های بالینت است (1). دانشکده های پزشکی باید محیطی را برای دانشجویان ایجاد کنند که موجب پیشرفت در فرایند اجتماعی شدن آن ها شود (14). بنابراین پیشنهاد می شود که از گروه های بالینت برای بهبود روابط استاد و دانشجو در آموزش پزشکی استفاده گردد.

    کلید واژگان: آموزش پزشکی, ارتباط حرفه ای, گروه های بالینت
    Ali Moradi, Akram Sanagoo*, Leila Jouybari

    Dear Editor The purpose of this research is to familiarize professors and students of medical sciences with the concept of Balint groups. Michael Balint created the Balint groups in 1957 in order to better understand the relationships between family doctors and their patients (1, 2). According to Michael Balint, in addition to medical education, doctors should also have proper communication skills and characteristics with patients (2, 3). Balint groups are one of the effective methods to improve therapist-client relationships in the form of 90-minute sessions, held weekly to monthly, over several years (4, 5). Each Balint group consists of 6 to 10 members with one to two leaders or facilitators. In these groups, usually, one person presents the desired topic, which can be the condition of a patient, in a period of 3 to 5 minutes, and the desired topic is discussed for an hour or more. All topics discussed in the group are confidential, and the leader emphasizes creating a safe environment that is based on trust and acceptance. The members of the group take turns expressing their opinions on the topic, and finally, the group leader summarizes the opinions, and the final result is obtained (6). Doctors in these groups have meetings to discuss their performance, the psychological aspects of their work, and the relationship between the doctor and the patient (1, 7). One of the goals of Balint groups is to increase one's knowledge by reporting on one's patient, discussing the topic in a safe environment, finding one's mistakes due to the feedback of others, and correcting one's emotional experiences in relation to the patient. Balint group members reveal their innermost feelings and experiences in order to be able to talk about a topic. In this way, members share their content with other group members in a non-judgmental environment. The group members benefit from the feedback of others and compare their experiences with the contents of other colleagues (8). Group discussions about feelings have the benefit of making people more aware of their feelings, thus enabling them to analyze and organize their information. Emotions and feelings in clinical work can be useful for patients if they are tolerated and understood by the doctor (9). Due to the rapid development of technology, the improvement of educational methods, and attention to the needs of patients, the importance of the Balint group should be given more attention due to the change in demographic characteristics (1). As a result, Balint groups have gradually been emphasized in medical education (10). In Balint groups, with the participation of students, the duration is shorter than in normal Balint groups, and the leader may be more active in describing their experiences (11). The presence of students in Balint groups leads to the development of empathy skills among medical students (12). For example, students are placed in a real and uncomfortable clinical situation to observe their reactions and increase their empathetic abilities, thus becoming more patient-centered (12, 13). Studies show that doctors who were part of Balint groups during their student period have a higher sense of control and satisfaction in their work environment. Also, these groups improve the skills of giving bad news in students (11). By attending these classes, students can use the professors' experiences with problematic issues in dealing with patients, which they have not observed during their studies. Improving doctor-patient relationships, reducing job burnout, and managing stress and anxiety are other benefits of participating in Balint groups (1). Medical schools should create an environment for students that will lead to progress in their socialization process (14). Therefore, it is suggested that Balint groups be used to improve teacher-student relationships in medical education.

    Keywords: Balint Groups, Medical Education, Professional Communication
  • فرشته عراقیان مجرد، محمدعلی حیدری گرجی، لیلا جویباری، طاهره یعقوبی*
    مقدمه

    دوره انتقالی از محیط خانواده به دانشگاه و استقلال نسبی یا کامل، از جمله مهمترین عوامل استرس زا در جوانان محسوب می شود. هدف از این مطالعه گزارش مورد احساس غربت و دلتنگی یکی از دانشجویان پرستاری با نگاه آموزشی به این موضوع است.

    معرفی مورد: 

    مورد دانشجوی پسر 19 ساله است که ترم یک پرستاری می باشد بدون سابقه اختلال روانی است او پسر سوم و فرزند سوم خانواده ای شش نفره است. او از یکی از شهرهای دور به دانشگاه محل تحصیل می اید. یافته های روانشناسی و روانپزشکی حاکی از احساس غربت در دانشجو بود که به دلیل عدم پاسخ به مشاوره های روانشناسی و افکار خودکشی تحت درمان دارویی و جلسات روان درمانی قرار گرفت. دانشجو بدلیل مراجعه به روان شناس و روانپزشک و مصرف قرص های اعصاب و روان، ترس از انگ اجتماعی داشت. افت تحصیلی در نمرات کلاسی و میان ترم بابت عدم تمرکز بر روی دروس مشهود بود. پس از هماهنگی با اساتید دروس، دروس تئوری بصورت مجازی مطالعه شد و دروس عملی پس از امتحانات پایان ترم و آموزش های حضوری امتحان گرفته شد. با دانشگاه مقصد نیز بابت انتقال دانشجو به صورت مهمان هماهنگی شد. 

    نتیجه گیری

    یافته ها نشان داد جهت جلوگیری از پیامدهای منفی احساس غربت در دانشجویان نیاز به همکاری تیمی و ارتباط حرفه ای بین اساتید، مسئولین دانشکده، مشاورین تحصیلی و روانشناسان دانشکده می باشد. لذا پیشنهاد می شود مراکز مشاوره و روان درمانی نیز در خوابگاه ها و دانشگاه ها همه روزه خدمات ارائه دهند.

    کلید واژگان: تنهایی, دانشگاه, دانشجوی پرستاری, مشاوره, اضطراب
    Fereshteh Araghian Mojarad, Mohammadali Heydarigorji, Leila Jouybari, Tahereh Yaghubi*
    Introduction

    The transition from the family environment to the university and relative or complete independence are among the most important stressors for young people. This study reports on the feeling of homelessness and homesickness of a nursing student, from an educational perspective.

    Case Introduction

    The case pertains to a 19-year-old male student in his first semester of nursing, with no history of mental disorders. He is the third son and the third child in a family of six members. He hails from a distant city and attends university there. Psychological and psychiatric findings indicate a sense of alienation in the student, manifested by his lack of response to psychological counseling and his suicidal ideation, for which he received pharmacological treatment and psychotherapy sessions. The student experienced social anxiety due to seeking psychological and psychiatric help and taking nerve and psychiatric medications. Academic decline in classroom grades and mid-term assessments was evident due to lack of focus on academic subjects. Following coordination with course instructors, theoretical courses were studied virtually, while practical courses were taken after the end-of-semester examinations and face-to-face training. Coordination was also made with the destination university for the student's transfer as a guest student.

    Conclusion

    The findings indicate that in order to prevent negative consequences of the sense of alienation in students, there is a need for teamwork and professional communication among professors, faculty officials, academic advisors, and psychologists within the college. Therefore, it is recommended to have counseling and psychotherapy centers available on a daily basis in dormitories and universities.

    Keywords: Loneliness, Universities, Students, Nursing, Counseling, Anxiety
  • فاطمه زهرا سلامت، فاطمه رضایی*، آرزو کردیان، اکرم ثناگو، لیلا جویباری، هما وجدانی
    مقدمه

    اغلب بیماری های نادر جزو اختلالات ژنتیکی هستند و حتی اگر علایم آن ها خیلی زود ظاهر نشود، در تمام دوران زندگی فرد با او خواهند بود. اهمیت خودمراقبتی در بیماری های نادر، برای یادگیری زندگی بهتر، عزت نفس و پذیرش خود است و می تواند به بهزیستی ذهنی کمک کند. هدف از این مقاله، مروری بر اهمیت خودمراقبتی در افراد مبتلا به بیماری های نادر است.

    روش کار

    در این مطالعه مروری به جهت یافتن مطالعات مرتبط با خودمراقبتی در بیماری های نادر، بدون در نظر گرفتن بازه زمانی، جستجو در پایگاه های اطلاعاتی نشریات فارسی زبان جهاد دانشگاهی (SID)، مگیران (magiran) و انگلیسی زبان Pubmed و همچنین در موتور جستجوگر گوگل اسکالر صورت گرفت. از کلمات کلیدی فارسی خودمراقبتی و بیماری نادر، تشخیص نادر و معادل انگلیسی آنها به صورت ترکیبی برای جستجو استفاده شد. 43 مقاله از طریق جستجو در پایگاه های اطلاعاتی یافت شد. بر اساس معیارهای ورود به مطالعه در نهایت 10 مقاله (7 مطالعه با رویکرد کمی، 2 مطالعه با رویکرد کیفی و یک مطالعه ترکیبی) انتخاب شدند و مورد بررسی قرار گرفتند.

    یافته ها

    شواهد دال بر آن است افراد مبتلا به بیماری های نادر برای خودمراقبتی با مجموعه ای از چالش های منحصر به فرد "دانش محدود، علائم غیر قابل پیش بینی، انزوا" روبرو هستند. با وجود این چالش ها، مراقبت از خود برای افراد مبتلا به بیماری های نادر ضروری است و سبب "بهبود کیفیت زندگی، کاهش استرس و اضطراب، افزایش انعطاف پذیری و  تاب آوری، حرکت رو به جلو" می شود.

    نتیجه گیری

    این مطالعه نشان داد در حالی که تحقیقات پزشکی بر درمان و درمان بیماری های نادر متمرکز است، اهمیت خودمراقبتی برای کسانی که با این شرایط زندگی می کنند اغلب نادیده گرفته می شود و این باعث ایجاد شکاف قابل توجهی در رفاه کلی آنها می شود. از آنجایی که روند تشخیص، درمان و بهبودی بسیاری از این بیماری های نادر ممکن است زمان بر و با چالش های بسیاری همراه باشد آموزش خودمراقبتی توسط پرستاران با هدف کاهش بار ناشی از ابتلا به بیماری هم بر بیمار و هم خانواده وی می تواند تاثیر بسزایی در این روند داشته باشد هنوز تحقیقات بیشتری در مورد خودمراقبتی در افراد مبتلا به بیماری نادر مورد نیاز است.

    کلید واژگان: خود مراقبتی, بیماری نادر, مطالعه مروری
    Fatemeh Zahra Salamat, Fatemeh Rezaei*, Arezoo Kordian, Akram Sanagoo, Leila Jouybari, Homa Vojdani
    Introduction

    Many rare diseases are genetic disorders that, even if their symptoms do not appear early on, will be present throughout an individual's life. The importance of self-care in rare diseases lies in learning to live better, maintain self-esteem, and self-acceptance, which can contribute to mental well-being. The purpose of this article is to review the significance of self-care for individuals with rare diseases.

    Methods

    This review study conducted searches in Persian language databases including: Scientific information database (SID), Magiran, and English language databases PubMed, and Google Scholar without time constraints. Combinations of Persian keywords for self-care, rare diseases, rare diagnosis and their English equivalents were used for searches. 43 articles were found through a database search. Based on the inclusion criteria for the study, ultimately 10 articles (7 quantitative studies, 2 qualitative studies, and 1 mixed-methods study) were selected and reviewed.

    Findings

    Evidence indicates that individuals with rare diseases encounter unique self-care challenges, including “limited knowledge, unpredictable symptoms, and isolation”. Despite these hurdles, self-care is crucial for those with rare diseases, resulting in "enhanced quality of life, reduced stress and anxiety, increased adaptability and resilience, and forward momentum."

    Conclusion

    Although medical research primarily concentrates on treating rare diseases, the significance of self-care for individuals coping with these conditions is frequently disregarded, resulting in a notable gap in their overall well-being. Given the time-consuming and challenging nature of diagnosing, treating, and recovering from many rare diseases, nurse-led self-care education can alleviate burdens for patients and their families, exerting a substantial influence on this journey. Additional research on self-care in individuals with rare diseases is imperative.

    Keywords: Self-Care, Rare Disease, Review Study
  • ریحانه نوروزی، سمیه رباط میلی*، اکرم ثناگو، فاطمه مهرآور، لیلا جویباری
    زمینه و هدف

    تجربه روانشناختی درد ذهنی دقیقا مانند یک آسیب یا جراحت واقعی منجر به درد می شود. از این رو پیامد تهدیدکننده حیات برای بیماران مزمن به شمار می رود؛ اگرچه به ندرت در بالین مورد ارزیابی و درمان قرار می گیرد. یکی از بیماری هایی که با درد جسمی و ذهنی بالایی مرتبط است؛ بیماری نادر نوروفیبروماتوز است. این مطالعه به منظور ارزیابی درد ذهنی در بیماران مبتلا به نوروفیبروماتوز و ارتباط آن با شدت بیماری انجام شد.

    روش بررسی

    این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 207 بیمار مبتلا به نوروفیبروماتوز عضو انجمن حمایتی بیماران مبتلا به نوروفیبروماتوزیس ایران در سال 1402 انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها فرم ثبت اطلاعات جمعیت شناختی و بالینی بود. برای سنجش درد ذهنی از پرسشنامه درد ذهنی اورباخ و میکولینسر (Orbach and Mikulincer Mental Pain Scale: OMMP) دارای 44 گویه و 6 خرده مقیاس با دامنه نمره 44 تا 220 استفاده شد.

    یافته ها

    نمره کل درد ذهنی 121.15±42.41 با دامنه 44 تا 206 تعیین شد. نمره کلی درد ذهنی در مردان و زنان به ترتیب 123.67±38.98 و 120.31±43.58 تعیین شد. خرده مقیاس «سردرگمی» بیشترین میانگین نمره و خرده مقیاس «ترس از تنهایی» کمترین میانگین نمره را داشتند. نمره کل درد ذهنی و خرده مقیاس های آن با شدت بیماری و مدرک تحصیلی بیماران ارتباط آماری معنی داری نشان داد (P<0.05).

    نتیجه گیری

    نمره درد ذهنی بیماران مبتلا به نوروفیبروماتوز در وضعیت نسبتا نامطلوبی ارزیابی شد.

    کلید واژگان: درد, نوروفیبروماتوز, بیماری نادر, روانپزشکی, ترس
    Reyhaneh Norouzi, Somaye Robat Mili*, Akram Sanagoo, Fatemeh Mehravar, Leila Jouybari
    Background and Objective

    The psychological experience of mental pain can lead to distress similar to that caused by actual injury or trauma. As such, it poses a life-threatening consequence for chronic patients, although it is rarely assessed and treated in clinical settings. One of the diseases associated with high levels of physical and mental pain is the rare disorder neurofibromatosis. This study aimed to evaluate mental pain in patients with neurofibromatosis and its association with disease severity.

    Methods

    This descriptive-analytical study was conducted on 207 patients with neurofibromatosis who were members of the Iranian Neurofibromatosis Support Association during 2023. Data collection tools included a demographic and clinical information registration form and the Orbach and Mikulincer Mental Pain Scale (OMMP), which comprises 44 items and 6 subscales, with a scoring range from 44 to 220.

    Results

    The total mental pain score was 121.15±42.41, with a range of 44 to 206. The total mental pain scores for men and women were 123.67±38.98 and 120.31±43.58, respectively. The "confusion" subscale had the highest average score, while the "fear of loneliness" subscale had the lowest average score. There was a statistically significant association between the total mental pain score and its subscales with the severity of the disease and the patient's educational level (P<0.05).

    Conclusion

    The mental pain scores of patients with neurofibromatosis were evaluated to be relatively unfavorable.

    Keywords: Pain, Neurofibromatosis, Rare Disease, Psychiatrists, Fear
  • فرزانه مختاری*، اکرم ثناگو، لیلا جویباری
    زمینه و هدف

    امروزه پیشرفت تکنولوژی به یاری بیماران آمده و به طرق مختلف به رفع و یا کنترل شرایط تهدیدکننده حیات آنان پرداخته است. یکی از دستگاه های زیست- فناوری حیات بخش، ونتیلاتورها هستند. با گذشت زمان به تعداد بیمارانی که برای تداوم تنفس های کارای خود به ونتیلاتور نیاز دارند، افزوده می شود. هدف از این مطالعه تبیین تجربیات زیسته یک بیمار با آسیب نخاعی وابسته به ونتیلاتور است.

    روش ها

    این مطالعه کیفی گزارش مورد به شرح تجربیات زیسته یک آقای 31 ساله که به مدت 23 سال تنفس های وابسته به ونتیلاتور داشته و در بیمارستان بستری بوده است، می پردازد. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار تعاملی جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی ون مانن انجام شد.

    یافته ها

    از تحلیل داده ها 170 واحد معنایی، سه مضمون اصلی: "ترس ها و نگرانی ها"، "رضایت از عاملیت"، "زندگی جاریست"، و هشت مضمون فرعی: "روزهای سخت آغازین، جدال با مرگ، زجر تنفسی، لذت آموزش و یادگیری، مشارکت در مراقبت، خانواده ای در بیمارستان، من با ونتیلاتور راحتم، زندگی در محدوده نگاه خدا" به دست آمد.

    نتیجه گیری

    آگاهی از تجربیات بیماران وابسته به ونتیلاتور، منجر به درک بهتر پرستاران و سایر مراقبین نسبت به این بیماران می شود. کاهش عوامل استرس زا (پایش مداوم، حضور به موقع بر بالین، کمک به حضور خانواده در کنار بیمار و آشناسازی با محیط)، ایجاد موقعیتی برای مددجو جهت داشتن حسی از کنترل، مشارکت و امید در زندگی (فراهم کردن موقعیت هایی جهت تصمیم گیری و مشارکت بیمار در امر مراقبت، شکل گیری فرصت های یادگیری، پاسخ گویی به نیازهای معنوی و پرورش آن) می تواند لحظات شیرین و رضایت بخشی را برایشان فراهم کند.

    کلید واژگان: ونتیلاتور, تجربه زیسته, پدیدارشناسی, گزارش مورد
    Farzaneh Mokhtari*, Akram Sanagoo, Leila Jouybari
    Background & aim

    Technological advancements have greatly aided patients in various ways to address and control life-threatening conditions. One such biomedical technology is ventilators. Over time, the number of patients requiring ventilators for their respiratory support has increased. The objective of this study was to explore the lived experiences of a patient with spinal cord injury dependent on a ventilator.

    Methods

    This qualitative case study focuses on the lived experiences of a 31-year-old male who has relied on ventilator-assisted breathing for 23 years and has been hospitalized during this time. Data was collected through semi-structured interactive interviews. Data analysis was conducted using a phenomenological approach inspired by Van Manen.

    Results

    From the analysis of the data, 170 meaningful units were identified, leading to three main themes: "fears and concerns", "satisfaction with agency", "life goes on", and eight sub-themes: "initial hard days, struggle with death, respiratory suffering, joy of training and Learning, participating in care, a family in the hospital, I'm comfortable on a ventilator, and living within God's eyes”.

    Conclusion

    Knowing about the experiences of ventilator-dependent patients leads to a better understanding of nurses and other caregivers towards these patients. Reducing stressful factors (constant monitoring, being on time at the bedside, helping the family to be with the patient and getting familiar with the environment), creating a situation for the client to have a sense of control, participation and hope in life (providing situations for decision making and the patient's participation in the care, the formation of learning opportunities, responding to spiritual needs and its cultivation) can provide them with sweet and satisfying moments.

    Keywords: Ventilators, Mechanical, Lived Experience, Phenomenology, Case Report
  • زهرا طالبی، لیلا جویباری، اکرم ثناگو*

    عذرخواهی، از دیدگاه فنومنولوژی و زبان شناسی، یک راه حل برای فردی است که مسئولیت بروز وضعیت نامطلوب را بر عهده می گیرد (1). معذرت خواهی از بیمار می تواند، قسمت سخت مراقبت پرستاری و پزشکی باشد. برخی مواقع یا در شرایط حاد، یک عذرخواهی صمیمانه و سریع، با استفاده از زبان و لحن مناسب، می تواند به دو طرف درگیری، کمک کند تا با مشکل کنار بیایند؛ در حالی که پرستاران ممکن است، نگران این موضوع باشند که با عذرخواهی کردن، احتمال دارد، مورد دادخواهی بیشتری واقع شوند. این معیار، نشان داده است که اگر بیماران، احساس کنند به آن ها گوش داده می شود و یا از آن ها عذرخواهی «درست» که بیانگر پشیمانی است انجام شود، باعث می گردد که کمتر به دادگاه متوسل  شوند؛ چنانچه از تقصیر یا نقص کار آن ها چشم پوشی می کنند (2). بررسی نگرش بیماران و پزشکان، نسبت به افشای خطاهای پزشکی نیز حاکی از آن است که بیماران، در صورت دریافت عذرخواهی، کمتر به شکایت فکر می کنند (3). در یک مطالعه، با استفاده از تحلیل گفتمان پزشکان بخش نوزادان، بیان شد که  عذرخواهی، به عنوان یک اقدام زبانی، می تواند تکنیکی برای جبران خسارت، پس از یک خطای پزشکی و ایجاد رابطه حرفه ای صمیمی بین پزشک و بیمار، عمل کند (1)؛ بنابراین صرف نظر از اینکه خطا ایجاد شده باشد یا خیر، عذرخواهی همیشه در کمک به رفع ناراحتی بیمار، موثر است.

    کلید واژگان: معذرت خواهی, ارتباط, پرستار, پزشک, بیمار
  • فائزه صادقی، ملیحه کابوسی، زینب سراج، اکرم ثناگو، لیلا جویباری*، رویا نیکبخت
    مقدمه

    در مقایسه با سایر گروه های سنی، سالمندان بیشتر در معرض خطر خودکشی هستند. فرآیند خودکشی شامل تفکر، برنامه ریزی برای عمل و در نهایت تکمیل خودکشی است. این مطالعه با هدف تعیین فراوانی افکار خودکشی در سالمندان انجام شد.

    روش کار

    این مطالعه مقطعی، توصیفی و تحلیلی در سال 1401 در استان گلستان انجام شد. جامعه هدف، سالمندان ساکن استان گلستان که به مراکز بهداشتی و درمانی مراجعه نموده و  معیار ورود به مطالعه را داشتند. تعداد 419 سالمند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس افکار خودکشی Beck (1997) که دارای 19 سوال بود، جمع آوری و با آزمون های آماری توصیفی و استنباطی(کای اسکوئر، کروسکال والیس و فیشر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    از نظر افکار خودکشی6/93 درصد سالمندان کم خطر، 3/4 درصد دارای خطر متوسط محسوب شده و 1/2 درصد از سالمندان پرخطر می باشند. همچنین بین افکار خودکشی و جنسیت، درآمد و میانگین سن سالمندان تفاوت معناداری وجود نداشت. اما بین افکار خودکشی قومیت، وضعیت تاهل، میزان تحصیلات و بیماری زمینه ای ارتباط معناداری وجود دارد.

    نتیجه گیری

    نتایج این مطالعه نشان داد فراوانی افکار  خودکشی در ابعاد آمادگی برای خودکشی و اقدام به خودکشی در سالمندان استان گلستان پایین تر از میانگین کشوری می باشد. مدیریت مناسب شرایط روان پزشکی، عصبی و پزشکی سالمندان احتمالا می تواند خطر خودکشی را در این گروه سنی کاهش دهد. بنابراین اتخاذ استراتژی های لازم برای شناسایی و برطرف کردن عوامل خطر خودکشی با تمرکز بر گروه های خاص توصیه می شود.

    کلید واژگان: خودکشی, افکار خودکشی, سالمندان
    Faezeh Sadeghi, Malihe Kabusi, Zeinab Seraj, Akram Sanagoo, Leila Jouybari*, Roya Nikbakht
    Introduction

    Compared to other age groups, the elderly are more at risk of suicide. The process of suicide includes thinking, planning for action and finally completing suicide. This study was conducted with the aim of determining the frequency of suicidal ideations  in the elderly.

    Methods

    This cross-sectional, descriptive and analytical study was conducted in Golestan province in 2022. The target population is the elderly residents of Golestan province who referred to health and treatment centers and met the criteria for inclusion in the study. A total of 419 elderly people were selected by available sampling method. The data was collected using Beck's suicidal ideation scale (1997), which had 19 questions, and was analyzed with descriptive and analytical statistics tests (Chi-Square, Kruskal-Wallis and Fisher).

    Results

    In terms of suicidal ideations , 93.6% of the elderly are low-risk, 4.3% are considered to be of moderate risk, and 1.2% of the elderly are high-risk. Also, there was no significant difference between s suicidal ideations  and gender, income and average age of the elderly. However, there is a significant relationship between suicidal ideations , ethnicity, marital status, level of education and underlying disease.

    Conclusion

    The results of this study showed that the frequency of suicidal ideations in the dimensions of preparation for suicide and attempted suicide in the elderly of Golestan province is lower than the national average. Proper management of psychiatric, neurological and medical conditions of the elderly can probably reduce the risk of suicide in this age group. Therefore, it is recommended to adopt the necessary strategies to identify and eliminate suicide risk factors by focusing on specific groups.

    Keywords: Suicide, Suicidal Ideations, Elderly
  • زینب ابراهیم پور موزیرجی، اکرم ثناگو، سید رضا سعادت مهر، علیرضا صادقی، مبینا صفری، لیلا جویباری*
    زمینه و هدف

    اسکیزوفرنی ویرانگرترین بیماری روان پزشکی است که با علائم روان پریشی و اختلال عملکرد فرد در ابعاد مختلف مشخص می‎شود. با توجه به بار بیماری برای خانواده، جامعه و سیستم بهداشتی درمانی، برنامه ریزی مناسب جهت ارائه خدمات بهداشت روان، نیازمند اطلاعات پایه بوده و شناخت حجم و مشخصات مشکل در هر جمعیتی مساله مهمی می باشد. لذا این مطالعه با هدف شناسایی مشخصات جمعیت شناختی و بالینی  بیماران اسکیزوفرنی انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه توصیفی، پرونده های موجود (216 پرونده) مربوط به بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی مرکز آموزشی درمانی 5 آذر گرگان در بازه زمانی 1398 تا 1400 به صورت تمام شماری مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از فرم گردآوری اطلاعات جمعیت شناختی و مشخصات بالینی استفاده شد. با نرم افزار  SPSSنسخه 16 و آمار توصیفی و تحلیلی آنالیز داده انجام شد.

    یافته ها

    یافته ها نشان دادند که بیشترین افراد مبتلا را زنان 2/69% تشکیل دادند. وضعیت جمعیت‎شناختی بیماران شامل مجرد، 4/53% با دامنه سنی 40-31 سال 1/35 %، قومیت فارس 1/59%، بیکار3/55 %، دارای سطح تحصیلات سیکل 5/25%، با رتبه تولد اول 7/20 %، فرم پارانوئید %7/32، با میانگین روزهای بستری 31/ 25 روز و میانگین تعداد دفعات بستری 38/4 بار می باشند.

    نتیجه گیری

    با توجه به این که اغلب بیماران از جنس زن، سنین جوان و مجرد تشکیل می دهند، این یافته‎ها می‎تواند جهت برنامه‎ریزی بهداشتی مانند غربالگری، شناسایی، ارجاع بیماران، اقدامات پیشگیرانه مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: اسکیزوفرنی, فراوانی, اپیدمیولوژی
    Zeinab Ebrahimpour Mouziraji, Akram Sanagoo, Seyed Reza Saadat Mehr, Alireza Sadeghi, Mobina Safari, Leila Jouybari*
    Background & Objectives

    Schizophrenia is the most devastating psychiatric disease characterized by psychotic symptoms and individual dysfunction in different dimensions. Considering the burden of the disease on the family, society and healthcare system, proper planning to provide mental health services requires basic information and knowing the volume and characteristics of the problem in any population is an important issue. Therefore, this study was conducted with the aim of identifying the demographic and clinical characteristics of schizophrenia patients.

    Material and Methods

    In this descriptive study, all the available files (216 files) of patients with schizophrenia hospitalized in the Panj-Azar Medical Education Center in Gorgan in the period from 2019 to 2021 as the total number of cases  were investigated. Demographic information and clinical characteristics collection form was used to collect data. Data analysis was done with SPSS version 16 software and descriptive statisticsand analytical .

    Results

    The findings showed that the majority of affected people were women (69.2%). Also, the demographic status of the patients includes single (53.4%) with an age range of 31-40 years 35.1%), Fars ethnicity (59.1%), unemployed (55.3%), with a intermediate Education (25.5%), with birth rank 1 (20.7%), paranoid form (32.7%), with an average of 25.31 days of hospitalization and an average number of hospitalizations of 4.38 times.

    Conclusion

    Considering that most of the patients are female, young and unmarried, these findings can be used for health planning such as screening, identification, referral of patients, preventive measures according to the above variables and identification of high-risk people.

    Keywords: Schizophrenia, Frequency, Epidemiology
  • اکرم ثناگو، فروزان اکرمی، فرزانه مختاری، لیلا جویباری

    سردبیر محترم هدف از این مقاله، جلب توجه پژوهشگران، مدرسین و دانشجویان به نوعی از خودفریبی است که به آن «محوشدن اخلاقی» اطلاق می گردد. محوشدن اخلاقی زمانی اتفاق می افتد که ما ناخودآگاه از پیامدهای اخلاقی یک تصمیم اجتناب می کنیم یا آن را پنهان می کنیم و در نتیجه به ما این امکان را می دهد که به شیوه های غیر اخلاقی رفتار کنیم و در عین حال این باور را حفظ کنیم که انسان های خوب و بااخلاقی هستیم (1). در فرایند محوشدن اخلاقی، اغلب تمایل به توجیه رفتارهای خود داریم و معتقدیم که اخلاقی رفتار کرده ایم، حتی اگر واقعیت متفاوت باشد. ما به ندرت قصد داریم کار اشتباهی انجام دهیم، اما نشانه هایی ظریف و پنهان ما را به نادیده گرفتن پیامدهای اخلاقی تصمیماتمان سوق می دهد. این امر به تدریج به کم رنگ شدن پایبندی به اخلاقیات و محو اخلاقی می انجامد. ارائه دو مثال به درک بهتر ما از این پدیده در محیط های بالینی کمک می کند: تزریق سفازولین وریدی به صورت سریع برای زنان بعد از سزارین در یک بخش شلوغ، با توجیه اینکه حجم کار زیاد است و بایستی به کارهای بیماران دیگر نیز رسیدگی شود، ولو اینکه زائو به دلیل تزریق سریع دچار تهوع و فلیبت عروقی شود. این پدیده به تدریج عادی سازی و به اصطلاح «روتین» می شود. مثال دیگر مربوط به عادی سازی درد محل آنژیوگرافی است. پس از انجام آنژیوگرافی، محل خروج کاتتر شریانی فمورال نیاز به کمپرس و فشار زیاد با دست دارد که بسیار دردناک است و نیاز به تزریق لیدوکائین موضعی دارد، اما به دلیل شلوغی بخش و کمبود نیرو، بی حسی صورت نمی گیرد و کمپرس بدون بی حسی به اصطلاح «روتین» و درد ناشی از آن عادی سازی می شود.

    Akram Sanagoo, Forouzan Akrami, Farzaneh Mokhtari, Leila Jouybari

    This article aims to draw the attention of researchers, educatorsand students to a form of self-deception known as "ethical fading".Ethical fading occurs when we unconsciously avoid or conceal the ethical consequences of a decision, allowing us to engage in unethical behaviors while maintaining the belief that we are good and ethical individuals. During the process of ethical fading, we often tend to justify our behaviors and believe that we have acted ethically, even if the reality is different. We rarely intend to do something wrong, but subtle and hidden cues lead us to disregard the ethical consequences of our decisions. This gradually leads to a weakening of adherence to ethics and ethical fading.

    Keywords: Ethics, Ethical Fading, Self-Deception
  • زهرا طالبی*، حسین نصیری، اکرم ثناگو، لیلا جویباری
    مقدمه

    از مسایل مهم فلسفه وجودی دانشگاه های علوم پزشکی از دیر باز تا کنون، نهادینه کردن اصول اخلاقی و حرفه ای سازی دانشجویان و اجرای اصول اخلاقی در آموزش بالینی است، مطالعه حاضر با هدف بیان چالش های اخلاقی آموزش مهارت های بالینی به دانشجویان پرستاری با استفاده از جسد بیمار تازه فوت شده انجام شد.

    گزارش مورد:

     مربی آموزشی از جسد بیمار برای آموزش احیای قلبی ریوی پایه و مراقبت های مربوط به جسد به دانشجویان استفاده می کند. بیمار آقایی 75 ساله، مورد شناخته شده تومور مغزی متاستاتیک و بستری در یکی از بخش های جنرال بیمارستان است که به دنبال ایست قلبی تنفسی، عملیات احیای قلبی ریوی شروع شد و ناموفق بود. سپس مربی شروع به آموزش می کند که با واکنش همراه بیمار و نارضایتی روبرو می شود. مربی دچار تعارض نقش شده است که چطور می تواند آموزش مهارت بالینی را  توام با آموزش اخلاق حرفه ای انجام دهد.

    نتیجه گیری

     در این مطالعه چالش استفاده از جسد بیمار تازه فوت شده مبتلا به بیماری صعب العلاج بیان شد و نشان داد با وجود اینکه بیمار در مراحل پایانی حیات است، می تواند منجر به نارضایتی و واکنش همراهان وی گردد. استفاده از جسد بیمار تازه فوت شده منوط به اخذ رضایت کتبی از بیمار و یا همراهان وی است، تدوین دستورالعمل و محدودیت های لازم برای هدایت و بکارگیری توسط اساتید و مربیان بالینی بسیار ضروری است. پیشنهاد می گردد مقایسه فواید و مضرات تمرین بر روی جسد بیمار تازه در گذشته مورد بررسی قرار گیرد.

    کلید واژگان: آموزش, مهارت های بالینی, دانشجویان پرستاری, جسد, رضایت آگاهانه
    Zahra Talebi*, Akram Sanagoo, Leila Jouybari
    Introduction

    The institutionalization of ethical and professional principles in medical education has been a longstanding concern. This study aims to explore the ethical challenges associated with teaching clinical skills to nursing students using the body of a recently deceased patient.

    Case Report: 

    An educational instructor utilized the body of a deceased patient to demonstrate basic cardiopulmonary resuscitation and cadaver care to students. The patient, a 75-year-old man with a metastatic brain tumor, had undergone unsuccessful resuscitation following cardiac and respiratory arrest. The instructor encountered resistance and dissatisfaction from the patient's family, leading to role conflict in balancing clinical skill instruction with professional ethics.

    Conclusion

    This study highlights the ethical challenges involved in using the body of a recently deceased patient, particularly one with a terminal illness, for educational purposes. It emphasizes the importance of obtaining written consent from patients or their families for such use, as well as the development of guidelines and restrictions for its ethical utilization. It is recommended that future research compare the benefits and drawbacks of utilizing deceased patients for clinical skill instruction.

    Keywords: Education, Clinical Skills, Nursing Students, Cadaver, Informed Consent
  • آیدا سوقی، سمیرا سعیدی، اکرم ثناگو، لیلا جویباری*، محمد ابراهیمی راد، فاطمه مهر اور

    در مقاله فوق که در شماره 162 تیر سال 1397 در دوره 28 این نشریه منتشر شده بود، نام خانم آیدا سوقی (در چکیده انگلیسی) اشتباه چاپ شده بود، اصلاح گردید.

    کلید واژگان: اصلاحیه
    Aida Soghi, Samira Saeedi, Akram Sanagoo, Leila Jouybari*, Mohamad Ebrahimirad, Fatemeh Mehravar

    In the article published in volume 28, issue 162, 2018, the first author’s name was incorrect. It should have been Aida Soghi, which is now corrected.

    Keywords: erratum
  • علی مرادی*، زهرا شیبانی، اکرم ثناگو، لیلا جویباری

    سردبیر محترم مجلهدیجیتالی شدن و توسعه فناوری، هوش مصنوعی (Artificial Intelligence) را قادر ساخته است، تا از ارائه مراقبت های بهداشتی و پرستاری، بهتر پشتیبانی کند [1]. هوش مصنوعی، سیستم هایی هستند که رفتار هوشمندانه ای از خود نشان می دهند و با تجزیه و تحلیل محیط خود می توانند، وظایف مختلفی را با درجاتی از خودمختاری، برای دستیابی به اهداف خاص، انجام دهند [2]. فناوری های هوش مصنوعی، برای مدت زمان طولانی در پرستاری، مورد استفاده قرار گرفته اند؛ اگرچه به عنوان هوش مصنوعی شناخته نمی شده اند؛ با وجود این علاقه زیادی به هوش مصنوعی، در مراقبت های بهداشتی، با توجه  به گفتگوهای جدید در مورد رابطه میان هوش مصنوعی و پرستاری، همراه است. علی رغم افزایش تحقیقات، در کاربرد فناوری های دیجیتال (Digital)، به سمت افزایش کیفیت مراقبت های پرستاری، استفاده از هوش مصنوعی (AI) در مراقبت های پرستاری، هنوز کمیاب می باشد [3].در سال های اخیر، شاهد افزایش تحقیقاتی بوده ایم که بر احتمالات توسعه آینده هوش مصنوعی، در مراقبت های پرستاری، تاکید کرده است [4]. از هوش مصنوعی می توان، برای برنامه ریزی و زمان بندی بهتر و خودکار و همچنین، برای بهبود کارایی روش های انسانی، مانند: ایجاد فهرست کارکنان پرستاری یا تصمیم های زمان بندی مربوط به مراقبت [5] و برای حمایت از پرستاران، در وظایفی که از راه دور، در تعامل مستقیم با بیمار، وظایف خود را انجام می دهند، استفاده کرد [6].

    کلید واژگان: هوش مصنوعی, پرستاری, اخلاق
    Ali Moradi *, Zahra Sheibani, Akram Sanagoo, Leila Jouybari
  • علی مرادی، زهرا شیبانی، اکرم ثناگو*، لیلا جویباری

    یادگیری و آموزش از طریق رایانه های شخصی، راه طولانی را طی کردند (1). طی دو دهه اخیر، فریدمن مفهوم «ماشین آموزش پزشکی شگفت انگیز» را توصیف کرد و این که چگونه آموزش پزشکی می تواند به تدریج در فضا، زمان و محتوا از طریق استفاده مناسب از این فناوری رشد کند. با ظهور متاورس، این ماشین آموزش پزشکی شگفت انگیز، اکنون به واقعیت تبدیل شده است .متاورس (Metaverse) ترکیبی از "متا" و "جهان" است که یک محیط مجازی مرتبط با دنیای فیزیکی را توصیف می کند (2). در مفاهیم آموزشی، متاورس اصطلاحی است که برای توصیف انواع فناوری های فراگیر، از جمله واقعیت مجازی  (Virtual Reality)، واقعیت افزوده (Augmented Reality)  یا واقعیت های مختلط (Mixed Reality) استفاده می شود، که برای پیشرفت آموزش و شیوه های یادگیری به کار می رود (3). استفاده از متاورس در آموزش پزشکی، توانایی های تکنولوژیکی و آموزشی جدیدی را در متخصصان مراقبت های بهداشتی در مراقبت از بیمار، دانش پزشکی، کار تیمی، استدلال تشخیصی و تفکر انتقادی ارایه می دهد (4, 3). برای کارآموزان به کمک متاورس، برای قرارگرفتن در فضا و شرایط شبیه به محیط های کاری آنان، مشابه با داخل اتاق و کنار تخت بیمار، از یک دستگاه هدست استفاده می شود. این فرمت جدید به تیم یادگیرندگان این امکان را می دهد که با بیماران، همسالان و مربیان تعامل داشته باشند، در حالی که هم زمان یافته های بالینی، تصویربرداری و مطالعات آزمایشگاهی بیمار را در کنار تخت تجسم کنند (2). در مطالعه دیگری، تیم تحقیقاتی اپلیکیشن واقعیت مجازی چندکاره ای برای احیای ایست قلبی را توسعه دادند. این برنامه به چهار کارآموز اجازه می دهد تا در یک «اتاق مجازی» باشند و با هم برای مراقبت از بیمار دچار ایست قلبی همکاری کنند، کارآموزان تحت این شرایط، فشار ناشی از حجم کار زیاد را در این گونه محیط ها تجربه می کنند. به طور خلاصه، آموزش پزشکی متناسب با فناوری های نوین نیز رشد و توسعه یافته است. ما باید بدانیم که چگونه می توان از این ویژگی های منحصربه فرد متاورس به بهترین شکل در طراحی یادگیری و آینده کلی آموزش پزشکی و درمان استفاده نماییم(1،5). از متاورس می توان برای شبیه سازی سناریوهای دنیای واقعی، ارایه بازخورد تعاملی و یادگیری شخصی سازی شده بر اساس نیازها و ترجیحات تک تک یادگیرندگان استفاده برد. از این ابزار می توان برای شبیه سازی محیط های واقعی مانند بیمارستان، اتاق عمل یا محیط های طبیعی نیز استفاده کرد که می تواند به دانشجویان علوم پزشکی کمک کند تا مهارت ها و دانش خود را در یک محیط ایمن و کنترل شده توسعه دهند(3،4). نتایج پژوهش ها نشان می دهد که یادگیری مبتنی بر سناریوهای بالینی، زندگی واقعی را شبیه سازی می کنند و  به طور مداوم نتایج یادگیری را بهبود می بخشند. متاورس می تواند یادگیری تجربی را از طریق یکپارچه سازی رویکردهای آموزشی موثر، مانند یادگیری مبتنی بر حل مسیله، یادگیری مبتنی بر بازی و یادگیری مبتنی بر سناریو، بهبود بخشد (6). توسعه فناوری های شبیه سازی واقعیت مجازی در سیستم های مراقبت های بهداشتی می تواند نه تنها در جراحی ها، بلکه در تشخیص، توانبخشی و آموزش نیز به کار رود. تجارب حاصل از استفاده متاورس باید گسترش یابد تا ارایه دهندگان مراقبت های بهداشتی و اساتید بتوانند ضرورت استفاده از آن را درک کنند (5،7). از محدودیت های متاورس، ارتباطات اجتماعی ضعیف تر و احتمال نقض حریم خصوصی فرد اشاره کرد. همچنین ارتکاب جرایم مختلف در فضای مجازی، ممکن است به علت ناشناس بودن افراد صورت گیرد. برای استفاده آموزشی از متاورس استادان باید تجزیه و تحلیل کنند که دانشجویان چگونه متاورس را درک می کنند. همچنین پلتفرم های متاورس آموزشی ایجاد نمایند که از سوء استفاده از داده های دانشجویان جلوگیری شود (8) .

    کلید واژگان: آموزش پزشکی, متاورس, یادگیری مجازی
    A. Moradi, Z .Sheibani, A .Sanagoo*, L. Jouybari

    Learning and teaching through personal computers have come a long way (1). Over the past two decades, Friedman has described the concept of the "amazing medical education machine" and how medical education can grow incrementally in space, time, and content through the appropriate use of this technology. With the advent of the Metaverse, this amazing medical learning machine has now become a reality. The Metaverse is a combination of "meta" and "universe" that describes a virtual environment connected to the physical world (2). In educational concepts, Metaverse is a term used to describe a variety of pervasive technologies, including virtual reality, augmented reality, or mixed reality, which are used to advance education and learning practices (3). The use of Metaverse in medical education offers new technological and educational capabilities in improving the abilities of health care professionals in patient care, medical knowledge, teamwork, diagnostic reasoning and critical thinking (4, 3). For trainees, with the help of Metaverse, a headset device was used to place them in the space and conditions similar to their working environments, similar to inside the room and next to the patient's bed. This new format allows teams of learners to interact with patients, peers, and educators while simultaneously visualizing the patient's clinical findings, imaging, and laboratory studies at the bedside (2). In another study, the research team developed a multitasking virtual reality application for cardiac arrest resuscitation. This program allows four interns to be in a "virtual room" and collaborate to care for a cardiac arrest patient. In short, medical education has also grown and developed according to new technologies. We need to know how to best use these unique features of the Metaverse in learning design and the overall future of medical education and therapy (1, 5). Metaverse can be used to simulate real-world scenarios, provide interactive feedback and personalized learning based on the needs and preferences of individual learners. This tool can be used to simulate real environments such as hospitals, operating rooms or natural environments, which can help medical students develop their skills and knowledge in a safe and controlled environment To develop (3,4). Research results show that learning based on clinical scenarios simulate real life and continuously improve learning results. Metaverse can improve experiential learning through the integration of effective educational approaches, such as problem-based learning, game-based learning, and scenario-based learning (6). The development of virtual reality simulation technologies in health care systems can be used not only in surgeries, but also in diagnosis, rehabilitation and education. The experiences of using Metaverse should be expanded so that health care providers and professors can understand the necessity of using it (5, 7). He pointed out the limitations of the Metaverse, weaker social connections and the possibility of violating one's privacy. In addition, committing various crimes in cyber space may happen due to the anonymity of people. The following suggestions can be used for educational use of Metaverse: professors should carefully analyze how students understand Metavers. also, educational Metaverse platforms should be created to prevent misuse of students' data (8).

    Keywords: Medical education, Metaverse, Virtual Learning
  • جعفر جهانی*، مازیار رستمی، لیلا جویباری، رحمت الله مرزوقی، جعفر ترک زاده، زهرا خان ببینی
    مقدمه

    تفکر انتقادی یک فعالیت مثبت است که در واقع ارزیابی انتقادی از وضعیت و شرایط، فرآیندی ضروری و مثبت برای رشد و تکامل در داخل هر جامعه و سازمان می باشد. این تفکر در جامعه پرستاری به دلیل ماهیت شغلی آنان مهم بوده که سنجش و ارزیابی آن را با اهمیت می کند. این پژوهش با هدف ساخت و هنجار یابی پرسشنامه سنجش تفکر انتقادی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی پرستاری انجام گرفت.

    روش کار

    این یک پژوهش روش شناختی است از سال 1398 تا 1400 به طول انجامید. 200 مشارکت کننده شامل دانشجویان مقطع ارشد و دکتری پرستاری در دانشگاه های علوم پزشکی گرگان و شیراز بود. پس از ساخت گویه های پرسش نامه براساس تحلیل محتوا کیفی، روایی صوری و محتوایی ابزار تعیین شد. روایی سازه ای ابزار با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ و ثبات ابزار به روش آزمون- بازآزمون بررسی شد. آنالیز یافته ها با استفاده نرم افزار 18 SPSS صورت گرفت.

    یافته ها

    میانگین و انحراف معیار سنی دانشجویان 6±35 سال بود. 5/55 درصد دانشجویان را بانوان تشکیل دادند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی کفایت نمونه ها را برای تجزیه و تحلیل داده ها با امتیاز 917/0 بر اساس آزمون KMO نشان داد و منجر به توسعه سه فاکتور شد که شامل: دانشی با 12 گویه، نگرشی با 12 گویه و مهارتی با 12 گویه بودند. پایایی همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ برای کل پرسش نامه (952/0 = α) سنجیده شد. میانگین و انحراف معیار نمره کل تفکر انتقادی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی پرستاری برابر با 26/24±95/95 بود.

    نتیجه گیری

    یافته های این مطالعه نشان می دهد، که پرسشنامه 36 گویه ای مهارت سنجش تفکر انتقادی از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است و می تواند برای سنجش مهارت تفکر انتقادی دانشجویان پرستاری مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: تفکر انتقادی, پرستاری, تحصیلات تکمیلی, روان سنجی
    Jafar Jahani*, Maziar Rostami, Leila Jouybari, Rahmatolah Marzooghi, Jafar Torkzadeh, Zahra Khanbebini
    Introduction

    Nursing is based on critical thinking. In nursing, practical and clinical training in critical thinking is integrated with each other. What parallels the teaching of critical thinking is the discussion of measuring critical thinking. The aim of this study was to construct and standardize the critical thinking skills test in postgraduate nursing students.

    Methods

    This is methodological research that lasted from 1398 to 1400. The 200 participants included master's and Ph.D. students in nursing at Golestan-Gorgan and Fars-Shiraz universities of medical sciences. After constructing the questionnaire items based on a qualitative study, the face and content validity of the tool were determined. The validity of the instrument constructs was evaluated using exploratory factor analysis and its reliability was assessed using Cronbach's alpha and the stability of the instrument was assessed by a test-retest method. Findings were analyzed using SPSS 18 software.

    Results

    The mean and standard deviation age of participants was 35±6 years. 55.5% of the participants were women. The results of exploratory factor analysis showed the adequacy of the samples for data analysis with a score of 0.917 based on the KMO test and led to the development of three factors, which were: knowledge with 12 items, attitude with 12 items, and skill with 12 items. The reliability of internal consistency was measured by Cronbach's alpha method for the whole questionnaire (α = 0.952). The mean and standard deviation of the total score of critical thinking skills in postgraduate nursing students was 95.95±24.26.

    Conclusions

    The findings of this study show that the 36-item critical thinking skills questionnaire has good validity and reliability and can be used to assess nursing students' critical thinking skills.

    Keywords: Critical Thinking, Nursing, Postgraduate Studies, Psychometrics
  • لیلا جویباری، اکرم ثناگو، عاطفه حق پرست
    مقدمه

    دوره پس از زایمان مرحله بحرانی و مهمی برای حفاظت، ارایه مراقبت با کیفیت و توسعه سلامتی مادر و نوزاد    می باشد. یکی از مراقبت های دوران بعد از زایمان، کمک به مادر برای شروع شیردهی و ادامه ی آن است که پرستاران نقش مهمی را در این فرایند دارند. فراهم کردن راحتی در این دوره، سازگاری مادر با این دوران را تسهیل کرده و به روند سازگاری نیز سرعت می بخشد که در این راستا تیوری دامنه متوسط راحتی کالکابا بسیار کاربردی است. هدف از این مطالعه گزارش مورد کاربرد تیوری کالکابا جهت ارتقا شیردهی موثر مادر در دوره نفاس می باشد.

    روش کار

    در این مطالعه گزارش مورد سال 1401، مددجو خانم 19 ساله، نخست زا، زایمان از نوع سزارین الکتیو، نوزاد پسر با وزن 3350 گرم که جهت دریافت خدمات مربوط به مادر و کودک به مرکز بهداشت مراجعه کرده است و از عدم توانایی  شیر دادن به نوزاد و مشکلات جسمانی خویش  شاکی است و با حالت نگرانی به طور مداوم در خصوص عدم توانایی تغذیه نوزاد با شیر مادر و رژیم غذایی خودش در این دوران سوال می کرد. این پژوهش براساس تیوری کالکابا انجام شد که در طی آن نیازهای راحتی مادر شناسایی شده و مراقبت ها در قالب فرایند پرستاری ارایه گردید. جهت بررسی کیفیت شیردهی از ابزار ارزیابی شیردهی نوزاد از پستان در قبل و بعد از ارایه مراقبت های مطابق با تیوری آسودگی استفاده شد.

    نتیجه گیری

    نیازهای مادر مطابق با ساختار شبکه ای کالکابا در چهار حیطه جسمانی، روحی و روانی، فرهنگی و اجتماعی و محیطی شناسایی و انواع مداخلات مطابق با فرایند پرستاری اجرا گردید. نتایج حاکی از موثر بودن مداخلات مبتنی بر تیوری آسودگی در راستای رفع نیازها و در نتیجه ارتقا شیردهی موثر بود. نمره ارزیابی شیردهی نوزاد از پستان در بعد از مداخله افزایش یافت.

    کلید واژگان: تئوری آسودگی کالکابا, مادرو نوزاد, مطالعه مورد, شیر مادر
    Leila Jouybari, Akram Sanagou, Atefeh Haghparast
    Introduction

    The postpartum period is a critical and important stage for protecting, providing quality care, and developing the health of the mother and newborn. One of the postpartum cares that nurses play an important role, in helping the mother to start and continue breastfeeding. Providing comfort during this period facilitates the mother's adaptation. In this regard, Kolcaba comfort theory is very useful. The purpose of this case study is an application of Kolcaba comfort theory in the postpartum period to promote effective breastfeeding.

    Methods

    In this case study in 2022, The client is a 19-year-old, Caesarean section delivery, primi para, Baby boy with 3350 gr weight, who came to the health center to receive mother and child health services.  she complained about her inability to breastfeed her baby and her physical problems and with a state of anxiety and concern, she constantly asked about the inability to breastfeed  and her own diet during this period. This study was conducted based on the Kolcaba theory which the mother's comfort needs were identified and interventions were provided in the form of a nursing process .in order to evaluate the quality of breastfeeding, Infant Breastfeeding Assessment Tool was used before and after the interventions. .

    Conclusions

    The mother's needs were diagnosed according to the taxonomic structure in four fields: physical, psychological, cultural, social, and environmental needs and various interventions were implemented according to the nursing process. The results indicated the effectiveness of interventions based on comfort theory in order to meet needs finally, promoting breastfeeding was effective. The infant's breastfeed evaluation score was increased after the intervention.

    Keywords: Kolcaba Comfort Theory, Mother, new born, Case study, Breastfeeding
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر لیلا جویباری
    دکتر لیلا جویباری
    استاد دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی گلستان، گرگان، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال