مجتبی رحیمی
-
امروزه بخشی مهمی از کارکردهای رقابتی بازار حسابرسی، به مسئله ی برندینگ و تجاری سازی موسسه های حسابرسی وابسته می باشد که تحت این شرایط بسیاری از آن ها می بایست در کنار راهبردهای بازاریابی، قابلیت های درونی خود مبنی بر استفاده از ظرفیت های ایجادشده را توسعه بخشند. هدف این مطالعه بررسی تاثیر کارکرد هویت تیمی منسجم بر ارزش ویژه تجاری موسسات حسابرسی، جهت آزمون نقض نظریه پارادوکس ابیلین می باشد. برای اندازه گیری هویت تیمی منسجم حسابرسان از پرسشنامه وان دیک و همکاران (2008) استفاده شده و داده های مربوط به ارزش ویژه تجاری موسسات حسابرسی با استفاده از پرسشنامه لیپنیکا و دادو (2013) جمع آوری شده است. دوره ی پرسشگری از آزمودنی ها 6 ماه از آبان ماه 1402 تا فروردین ماه 1403 بوده است. جامعه آماری پژوهش، شرکای حسابرسی و حسابرسان ارشد شاغل در موسسه های حسابرسی تهران در سال 1402 می باشد؛ با استفاده از روش تعیین حجم نمونه کوکران تحت جوامع نامحدود، حجم نمونه 179 تعیین شد. جهت افزایش اعتبار تحقیق تعداد 245 پرسشنامه بین حسابرسان به صورت تصادفی توزیع شد، تعداد 195 پرسشنامه دریافت و مبنای تحلیل آماری قرار گرفت. برای آزمون فرضیه پژوهش از تحلیل حداقل مربعات جزئی در نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد، کارکرد هویت تیمی منسجم بر ارزش ویژه تجاری موسسات حسابرسی تاثیر مثبت و معناداری دارد. درواقع نتیجه ی کسب شده گویایی این موضوع است که هویت تیمی منسجم حسابرسان، به عنوان یکی از قابلیت های درونی مبنایی برای تحریک ارزش ویژه برند، تلقی می شود که این فرآیند می تواند به دلیل اعتبار سازی ناشی از مشارکت های جمعی ضمن ارتقاء کارکردهای رقابتی در بازار حسابرسی، سرخوردگی ناشی از فشار حسابرسان باتجربه به حسابرسان کم تجربه یا حتی تازه وارد را کم نماید و از این طریق تعارض ناشی از پارادوکس ابیلین را برطرف نماید.
کلید واژگان: هویت تیمی منسجم، ارزش ویژه برند، پارادوکس ابیلینToday, an important part of the competitive functions of the audit market depends on the issue of branding and commercialization of audit institutions that under these conditions, many of them should develop their internal capabilities to use the created capacities, along with marketing strategies. The purpose of this research is examining the effect of cohesive team identity function on brand equity of audit institutions: testing the violation of Abilene's paradox theory. To measure the cohesive team identity of auditors, the questionnaire of Van Dick et al. (2008) was used, and the data related to the brand value of auditing institutions was collected using the questionnaire of Lipnická & Ďaďo (2013). The period of questioning the subjects was 6 months from November 2023 to April 2024. The statistical population of the research is audit partners and senior auditors working in audit institutions in Teharan; Using Cochran's sample size determination method under unlimited communities, the sample size was determined to be 179. In order to increase the validity of the research, 245 questionnaires were randomly distributed among the auditors, 195 questionnaires were received and became the basis of statistical analysis. To test the research hypothesis, partial least squares analysis was used in Smart PLS software. The findings of the research showed that the function of cohesive team identity has a positive and significant effect on the brand equity of auditing institutions. In fact, the obtained results indicate that the auditors' cohesive team identity is considered as one of the basic internal capabilities for stimulating brand equity that this process can reduce the frustration caused by the pressure of experienced auditors on less experienced or even newcomer auditors due to the validation caused by collective participation while promoting competitive functions in the audit market and in this way resolve the conflict caused by the Abilene paradox.
Keywords: Cohesive Team Identity, Brand Equity, Abilene's Paradox -
زمینه و هدف:
مطالعات متعدد به نقش عمده ناگویایی هیجانی و تصویر بدنی مختل در اختلالات خوردن تاکید کرده اند. بر این اساس، هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای ناگویی هیجانی در پیش بینی اختلالات خوردن براساس تصویر بدنی بود.
روش بررسی:
پژوهش حاضر، توصیفی همبستگی از نوع الگوی معادله ساختاری بود. 369 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم در سال تحصیلی 1400-1401 براساس فرمول کوکران و با استفاده از نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های آزمون نگرش خوردن، نگرانی از تصویر بدنی و مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو جمع آوری شد. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
یافته ها :
یافته های حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد ناگویی هیجانی به میزان 14 درصد به مسیر بین تصویر بدن و اختلالات خوردن می افزاید و ناگویی خلقی نقش واسطه ای جزئی در پیش بینی اختلالات خوردن براساس تصویر بدن دارد (0/140= β).
نتیجه گیری :
براساس یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که ناگویایی هیجانی نقش میانجی جزئی بین تصویر بدنی و اختلالات خوردن دارد. بنابراین برای فهم کامل رابطه بین اختلالات خوردن و تصویر بدنی لازم است تا نقش احتمالی سایر عوامل زیستی و روان شناختی دخیل موردتوجه قرار گیرد.
کلید واژگان: تغذیه و اختلالات خوردن، تصویربدنی، نشانه های عاطفیBackground and ObjectivesVarious studies have emphasized the main role of alexithymia and poor in eating disorders. This study aims to investigate the mediating role of alexithymia in predicting eating disorders based on body image in Iranian college students.
MethodsThis is a descriptive-correlational study using structural equation modeling (SEM). Participants were 369 students of the Islamic Azad University of Qom Branch in 2020-2021, who were selected by a convenience sampling method. Data were collected using the eating attitude test, body image concern inventory, and Toronto alexithymia scale. Data were analyzed by path analysis.
ResultsThe results showed that alexithymia increases the path between body image and eating disorders by 14% (β=0.140), indicating its minor mediating role in predicting eating disorders based on body image.
ConclusionAlexithymia has a minor mediating role in the relationship between eating disorders and body image in Iranian college students. For more understanding of the relationship between eating disorders and body image, it is recommended to assess the possible role of other biological and psychological factors.
Keywords: Feeding, eating disorders, Body image, Affective symptoms, Structural equation modeling -
سیال حفاری یکی از مهمترین اجزای عملیات حفاری در صنایع نفت و گاز، معدن، و زمین گرمایی است. برای تولید سیال حفاری می توان از فناوری نانو مواد که خواص سیال حفاری را بهبود می ببخشند استفاده کرد. در این پژوهش، امکان استفاده از یک سیال حفاری با استفاده از مخلوط بیوپلیمر/ نانوذرات برای بهبود عملکرد فرمولاسیون گل پایه ابی (WBM)، افزایش خصوصیات ریولوژیکی، و بهبود فیلتراسیون بررسی شد. در این راستا، یک سری آزمایش برای ارزیابی اثر نانو سیلیس بر روی خصوصیات ریولوژیکی و فیلتراسیون سیالات حفاری پایه آبی طراحی شد. نتایج نشان دادند که ذرات نانو SiO2 خواص ریولوژیکی و فیلتراسیون را بهبود بخشیدند. سیال حفاری اصلاح شده دارای نقطه عملکرد بالاتر برای تمیز کردن چاه، فیلتراسیون کمتر، و ریولوژی بهتر نسبت به WBM پایه بود. بنابراین، مهندسی صحیح نانوذرات می تواند عملکرد سیالات حفاری را به طور قابل توجهی بهبود بخشند.
کلید واژگان: نانو ذره SiO2، فیلتراسیون، رئولوژی، بیوپلیمر، گل پایه آبی -
هدف این پژوهش اعتبارسنجی و هنجاریابی پرسشنامه سبک فرزندپروری چهارعاملی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادرانی بود که دانش آموز ابتدایی داشتند و به مرکز خدمات روانشناختی و مشاوره اداره کل آموزش وپرورش استان اصفهان مراجعه کردند و از میان آنها 200 نفر به عنوان نمونه به شیوه دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش، پرسشنامه شیوه فرزندپروری بامریند Baumrind و پرسشنامه سبک فرزندپروری چهار عاملی بود که توسط شینی shyny, 2017 متناسب با سنتهای فرزندپروری شرقی ساخته شده است. به منظور تعیین روایی از تحلیل عاملی تاییدی، روایی همزمان و روایی صوری و برای بررسی پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. نتایج تحلیل عاملی تاییدی، برازش قابل قبولی برای ساختار مکنون پرسشنامه برای چهار عامل استبدادی، اقتداری، سهل گیر و غافل بدست داد (P =0.0). همچنین نتایج روایی همزمان نشان داد پرسشنامه از روایی مطلوبی برخوردار است. ضرایب آلفای کرونباخ نیز نشان داد که پایایی عوامل چهارگانه از 819/0 تا 853/0 می باشد که نشان می دهد پرسشنامه از پایایی قابل قبولی برخوردار است. یافته ها تایید می کنند این پرسشنامه، ابزار مناسبی برای سنجش سبک های فرزندپروری در جامعه ایران می باشد و می توان از آن برای اهداف درمانی و پژوهشی استفاده نمود.
کلید واژگان: اعتبارسنجی، هنجاریابی، سبک های فرزند پروری، پایاییThe purpose of this study was to determine validation and standardization of Four Factor Parenting Questionnaire in mothers of elementary school students. Therefore 200 mothers who referred to the Psychological Services and counseling center of Isfahan ministry of Education were randomly through convenience sampling selected and were asked to answer the Baumrind Parenting Style Inventory (Baumrind) and the items of Four Factor Parenting Questionnaire that is designed by Shyny (2017) based on the eastern parenting cultural context. The results of confirmatory factor analysis showed that the four factor model fitted the data on the factors were named: Authoritarian, Authoritative, Permissive and Uninvolved (P-VALUE=0.00000). Also the concurrent validity coefficients of the questionnaire with the Baumrind Parenting Style Inventory were satisfactory. The cronbach alpha coefficients of the factors were also higher than .80. The results show that the Four Factor Parenting Questionnaire has appropriate characteristics and totally can be used in the Iranian sample and can use it for treatment aims and research.
Keywords: Validation, standardization, Parenting styles, reliability -
در این پژوهش، تاثیر پارامترهای ورودی ماشین کاری تخلیه الکتریکی بر روی نانو کامپوزیت A356 تقویت شده با 5/3% آلومینا (Al2O3)، با رویکرد طراحی آزمایش ها به روش تاگوچی بر مبنای آرایه متعامد L9 و تکنیک سطوح تکراری مورد بررسی و بهینه سازی قرار گرفت. پارامترهای ورودی این آزمایش ها شامل ولتاژ (دو سطحی)، شدت جریان (سه سطحی)، زمان روشنی پالس (سه سطحی) و زمان خاموشی پالس (سه سطحی) در نظر گرفته شد. همچنین، پارامترهای خروجی شامل نرخ براده برداری از قطعه کار، نرخ سایش ابزار ماشین کاری و زبری سطح قطعه کار بودند. تحلیل نتایج و بررسی نمودار های سیگنال به نویز توسط نرم افزار انجام شد. همچنین با تعیین تابع زیان مقادیر نرمال شده کل پارامترهای خروجی بر مبنای ضرایب وزنی فرضی، سطح بهینه مربوط به هر پارامتر ورودی مشخص شد و با انجام آنالیز واریانس، میزان درصد سهم هر یک از پارامترهای ورودی در واریانس کل محاسبه شد. با توجه به نتایج حاصله، تاثیر گذارترین پارامتر ورودی بر روی نرخ براده برداری: زمان خاموشی پالس، بر روی نرخ سایش: ابزار شدت جریان و بر روی زبری سطح: زمان روشنی پالس تعیین شد. علاوه بر این، سطح اول ولتاژ (80 ولت)، سطح اول شدت جریان (10 آمپر)، سطح اول زمان روشنی پالس (35 میکروثانیه) و سطح دوم زمان خاموشی پالس (70 میکروثانیه) به عنوان سطوح بهینه پارامترهای ورودی تعیین شدند. درصد سهم پارامترهای ورودی در واریانس کل نیز برای ولتاژ، شدت جریان، زمان روشنی پالس و زمان خاموشی پالس به ترتیب برابر 98/12، 96/20، 47/5 و 60/60 به دست آمدند.
کلید واژگان: ماشین کاری تخلیه الکتریکی، نانو کامپوزیت، تاگوچی، نسبت سیگنال به نویز، آنالیز واریانسIn this research, the effect of input parameters of Electrical Discharge Machining (EDM) on A356 nano-composite reinforced by 3.5% alumina (Al2O3) was examined and optimized by the Taguchi technique based on the L9 orthogonal array and duplicated levels technique. The input parameters of these experiments consisted of voltage (two-level), current intensity (three-level), pulse on-time (three-level), and pulse off-time (three-level). Moreover, the output parameters were comprised of the material removal rate of the workpiece, the tool wear rate of the machining, and the surface roughness of the workpiece. The analysis of the results and investigation of the signal-to-noise graphs (S/N) and variance analysis (ANOVA) were carried out by using software. Also, with the determination of the loss function of total normalized values of the output parameters based on appropriate weight coefficients, the optimum level of each input parameter was identified. Besides, with performing the variance analysis, the magnitude of contribution percentage of each of the input parameters in the total variance was calculated. Based on the obtained results, it was concluded that the most influential parameter on the material removal rate was the pulse off-time, on tool wear rate was the current intensity, and on the surface roughness was the pulse on-time. Furthermore, the first level of the voltage (80 V), the first level of the current intensity (10 A), the first level of the pulse on-time (35 µs), and the second level of the pulse off-time (70 µs) were determined as the optimum input parameters. The contribution percentage of the input parameters in the total variance for voltage, current intensity, pulse on-time, and pulse off-time was found to be 12.98, 20.96, 5.47, and 60.60, respectively.
Keywords: Electrical Discharge Machining Nano, Composite Taguchi Technique Signal to Noise Ratio Variance Analysis -
مقدمه:
بی حسی منطقه ای، روشی رایج در بیهوشی با کاهش مداخله در عملکرد ارگان های حیاتی، جایگزین مطلوبی برای بیهوشی عمومی بوده و کارآیی جراحی را افزایش می دهد. مطالعه ی حاضر با هدف بررسی اثر افزودن منیزیم، نیوستیگمین و فنتانیل به روپی واکایین در حضور دارونما، بر خصوصیات بلوک حسی- حرکتی در اعمال جراحی اندام تحتانی تحت بی حسی نخاعی انجام شد.
روش هااین مطالعه ی کارآزمایی بالینی سه سوکور بر روی 100 بیمار با جراحی اندام تحتانی در بیمارستان کاشانی اصفهان طی سال های 1399-1400 صورت گرفت. بیماران در تقسیم تصادفی به چهار گروه 25 نفری؛ گروه اول: روپی واکایین با فتنانیل، گروه دوم: روپی واکایین با منیزیم سولفات، گروه سوم: روپی واکایین با نیوستیگمین و گروه چهارم: روپی واکایین با محلول قندی 5 درصد؛ از فاصله ی بین L3-L4 به فضای مایع مغزی- نخاعی تزریق شد. فاصله ی تزریق تا بلوک حسی و حرکتی، مدت زمان بلوک حسی و حرکتی و حداکثر سطح بی حسی برای تمامی گروه ها ثبت شد. زمان شروع درد، شدت درد بیماران در ریکاوری و بروز عوارض (نظیر تهوع، استفراغ، و افت فشارخون و غیره) مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هابین گروه های مطالعه، اختلاف معنی داری از نظر میانگین فاصله ی تزریق تا بلوک حرکتی، مدت تزریق تا بازگشت حسی- حرکتی، مدت بلوک حسی، حداکثر سطح بیهوشی و توزیع فراوانی بروز تهوع، استفراغ و افت فشارخون وجود نداشت. کم ترین فاصله ی زمانی بین تزریق دارو تا بلوک حسی در گروه روپی واکایین به همراه فنتانیل، رخ داد. در عین حال، کم ترین مدت اقامت در ریکاوری در گروه دارونما به همراه روپی واکایین، مشاهده گردید. کم ترین شدت درد در گروه فنتانیل و نیوستیگمین در دقیقه ی 30 تا 60 ریکاوری نسبت به سه گروه دیگر به طور معنی داری، ثبت شد.
نتیجه گیریفنتانیل، منیزیم سولفات و نیوستیگمین، در کنار روپی واکایین، موجب بهبود شروع اثر بی حسی منطقه ای، بی دردی مناسب تر و البته افزایش مدت اقامت در ریکاوری با کاهش مصرف مسکن در مقایسه با دارونما شد. با توجه به نتایج به دست آمده، ترکیب «روپی واکایین به همراه فنتانیل» می تواند در ایجاد بلوک حسی و کنترل درد، عملکرد بهتری داشته باشد.
کلید واژگان: روپی واکائین، منیزیم، نئوستیگمین، فنتانیل، بلوک نخاعیBackgroundRegional anesthesia with mild effects on vital organs is a common method of anesthesia that increases the competence of surgery. This study aimed to investigate the effects of adding magnesium, neostigmine, and fentanyl to ropivacaine alongside placebo on motor-sensory block properties in lower extremity surgeries under spinal anesthesia.
MethodsThis current triple-blind clinical trial study was conducted on 100 patients who were candidates for lower limb surgery at Kashani Hospital in Isfahan during 2020-2021. These patients were randomly divided into four groups of 25 cases: Group1: ropivacaine plus fentanyl, Group2: ropivacaine plus magnesium sulfate, Group3: ropivacaine plus neostigmine and in the fourth group: ropivacaine plus 5% sugar solution that was injected into the cerebrospinal fluid space from L3-L4. The time of activity initiation and duration of sensory and motor block, and the maximal block height were recorded in all groups. Also, pain during recovery and the occurrence of common complications such as nausea, vomiting, hypotension) were evaluated and analyzed.
FindingsThere is no significant difference between all groups in terms of the time interval between injection and motor block, sensory motor return, sensory block, and maximal block height and frequent distribution of nausea, vomiting, and hypotension. The shortest time interval between drug injection and sensory block occurred in ropivacaine plus fentanyl group. At the same time, the shortest length of stay in recovery was observed in the placebo group with ropivacaine. The lowest pain intensity was significantly recorded between 30 and 60 minutes of recovery in the fentanyl and neostigmine group compared to the other three groups.
ConclusionFentanyl, magnesium sulfate, neostigmine, along with ropivacaine, improved the onset of regional anesthesia with better anesthetic quality, but increased recovery time by reducing the consumption of analgesics compared to placebo. However, it seems that according to these data, a combination of ropivacaine with fentany in spinal anesthesia could be a better alternative for inducing a faster sensory block and controlling pain.
Keywords: Ropivacaine, Magnesium, Neostigmine, Fentanyl, Spinal anesthesia -
پژوهش پیش رو با هدف ارزیابی و سنجش شرایط اقلیمی در فرایندهای گردشگری با تاکید بر داده های ثبتی و آسایش حرارتی گردشگران تدوین شده است. برای این منظور، شهرستان چابهار به دلیل موقعیت مهم ارتباطی، اقتصادی و گردشگری و شرایط خاص اقلیمی، که موردتوجه گردشگران داخلی و بین المللی است، انتخاب شد. این پژوهش به دنبال ارایه تقویم زمانی مناسب گردشگری در جهت بالا بردن کیفیت و توسعه گردشگری بر اساس وضعیت اقلیمی سواحل جنوب شرق کشور است. برای رسیدن به این هدف شاخص های اقلیم آسایش یا اقلیم گردشگری TCI و PET جهت ارزیابی ترکیبی در بازه زمانی (1990-2018) انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد، وضعیت اقلیمی و شرایط حرارتی در بیشتر ماه های سال شهرستان چابهار خارج از محدوده آسایش قرار دارند و عمدتا تنش های گرمایی محدودیت هایی برای فعالیت های گردشگری ایجاد می کند. بر اساس ترکیب خروجی هر دو شاخص بهترین زمان گردشگری در منطقه مورد مطالعه، اواسط پاییز و اواخر زمستان و در سه ماه دسامبر (آذر تا دی) و به ویژه نوامبر (آبان تا آذر) و مارس (اسفند تا فروردین) است.
کلید واژگان: تقویم گردشگری، بندر چابهار، شرایط اقلیمی، شاخص PET، شاخص TCIThe present study aims to evaluate and analyze climatic conditions in tourism processes, emphasizing factual data and the thermal comfort of tourists. For this purpose, Chabahar port was selected due to its profound importance in international communication, economy, tourism, and exceptional climatic conditions, making it particularly interesting to domestic and international tourists. This study seeks to provide a suitable tourism period calendar to improve the quality and development of tourism considering the climatic conditions of the southeastern coasts of the country. To this end, the Comfort or Tourism Climate Indicators of Tourism Climate Index and Physiological Equivalent Temperature were examined to provide a deeper understanding of the conditions by combining the results of the indicators (from 1990 to 2018). The results showed that in most months of the year in Chabahar port, the climatic and thermal conditions are outside the comfort zone, and heat stress creates restrictions for tourism activities. According to the output of investigating both indicators, the best time for tourism activities is mid-autumn and late winter, and in the three months of December, November, and March.
Keywords: Tourism calendar, Chabahar Port, climatic conditions, PET index, TCI index -
تولید صیانتی از میدان های نفت و گاز در ایران یکی از مهم ترین مسیله های تولید به شمار می رود. برای رسیدن به تولید صیانتی باید از وضعیت تولید هر لایه به صورت دقیق اطلاع داشت. برای دانستن وضعیت لایه ها، از عملیات چاه پیمایی و گرفتن نمودارهای مختلف استفاده می شود. یکی از بهترین نمودارهای چاه پیمایی برای وضعیت تولید، نمودار نگار تولید است که به همراه نمودار دمایی و صوتی رانده شده است. با استفاده از نمودار نگار تولید میزان مشارکت تولید، وضعیت فشاری، وضعیت دمایی، وضعیت تکمیل چاه، تراوایی و ضریب پوسته برای هر لایه و همچنین پروفایل جریانی درون و بیرون لوله ی تولیدی را می توان در یک چاه خاص به صورت کیفی و کمی محاسبه کرد. در بسیاری از موارد، به علت وجود آنومالی های موجود، تفسیر داده ها به درستی انجام نمی شود. با توجه به وضعیت چاه و همچنین هزینه های بالای نمودارگیری، بهینه سازی نتایج داده های به دست آمده از اهمیت بالایی برخوردار است. در این مقاله با استفاده از داده های به دست آمده از نمودارهای دمایی و صوتی به بهینه سازی داده های به دست آمده از نمودار نگار تولید پرداخته می شود.
کلید واژگان: نمودار نگار تولید1، نمودار صوتی2، نمودار دما3، ناحیه ی تولیدی4، درصد مشارکت لایه ها، میزان دبی تولیدی -
در این مقاله، نحوه ی تولید هماهنگ دوم امواج طولی و عرضی در اثر انتشار یک پالس کوتاه لیزر یا لیدار در یک پلاسمای سرد کم چگال و غیرمغناطیسی یکنواخت با توجه به اثرات برخورد موردبررسی قرار می گیرد. همچنین اثرات میدان مغناطیسی یکنواخت خارجی مایل بر این پلاسما مورد تجزیه قرار می گیرد. انتشار امواج در پلاسمای همسانگرد موجب تولید هماهنگ های فرد می شود، ولی با اعمال میدان مغناطیسی می توان این همسانگردی را از بین برد و هماهنگ های زوج نیز تولید کرد. در ادامه با استفاده از تیوری اختلال مولفه های میدان الکتریکی هماهنگ اول و دوم را تا مرتبه اول اختلال محاسبه نموده و تاثیر انعکاس های متوالی را بر روی دامنه میدان الکتریکی هماهنگ های اول و دوم و هم چنین بازده توان انعکاسی هماهنگ دوم بررسی کرده و با تجزیه وتحلیل روابط موردنظر و رسم نمودارهای موردنظر نتیجه گیری صورت می گیرد. نهایتا، رفتار دامنه ی میدان هماهنگ ها برای اختلال مرتبه ی صفر و اول در تیغه پلاسمایی برای حالات مختلف بررسی شده و تغییرات آن ها را برحسب پارامترهای مختلف رسم کرده و در مورد نتایج و شرایط بهینه برای کاربردهای مختلف بحث نموده و پیشنهاد هایی ارایه می نماییم.
کلید واژگان: امواج طولی و عرضی، پالس کوتاه لیزر، پلاسما، هماهنگ دوم، لیدارIn this paper, the method of second harmonic generation of longitudinal and transverse waves in cold, low-density and uniform non-magnetic plasma is invistigated, when a short pulse laser or lidar is propagated in the plasma medium and collision effects are considered. Also, the effect of external uniform magnetic field on the plasma is studied. The propagation of electromagnetic waves in isotropic plasma can produce odd harmonics, but magnetic field varies isotropic state and produce even harmonics. Using perturbation theory companents of electric field of first and second harmonic are calculated and the effects of successive reflections on the electric field amplitude of first and second harmonics and efficiency of reflection power of second harmonic are investigated. Also, with analysis of government equations the resulas are obtained. Finally, field amplitude of harmonics for zero and first perturbatins for different states are studied and variations of them in term o different parameters are plotted. Also, results and optimom conditions are discussed and some suggestions are offered.
Keywords: Longitudinal, transverse waves, Laser short pulse, Plasma, Second harmonic, Lidar -
دی اکسیدکربن، گازی گلخانه ای است که در پدیده ی گرم شدن کره ی زمین بیشترین تاثیر را دارد و یکی از روش های کاهش ورود آن به اتمسفر، تزریق آن به مخازن نفتی، به خصوص مخازن شکافدار است. در این پژوهش شبیه سازی و آنالیز حساسیت ازدیاد برداشت نفت توسط تزریق دی اکسیدکربن به مخزن شکافدار انجام شد. بدین منظور داده های یکی از میادین نفتی ایران برای شبیه سازی ترکیبی توسط نرم افزار اکلیپس300 استفاده شد. پس از آن که اثبات شد که در مخازن شکافدار، نادیده گرفتن نفوذ مولکولی موجب ایجاد خطای بالایی در تخمین ضریب بازیافت می شود، پدیده ی نفوذ مولکولی برای سایر حالت های شبیه سازی در نظر گرفته شد. آنالیز حساسیت ضریب بازیافت برای پارامترهای فشار مخزن، نرخ تزریق دی اکسیدکربن، تخلخل ماتریس، ارتفاع بلوک ماتریس و نفوذپذیری ماتریس انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که نفوذ مولکولی اثر قابل توجهی بر بازیافت نفت توسط دی اکسیدکربن از مخازن شکافدار دارد به طوری که این مکانیسم موجب بازیافت بیش از 80درصد نفت ماتریس مخزن مورد مطالعه شد. بازیافت نهایی نفت در اثر تزریق دی اکسیدکربن به مخزن شکافدار برای مخازن دارای فشار بالاتر، بیشتر است. همچنین نرخ بازیافت نفت از نرخ تزریق دی اکسیدکربن تاثیر می پذیرد که به دلیل اهمیت انتقال جرم تبخیر نفت/نفوذ گاز می باشد. بلوک ماتریس مرتفع تر منجر به فرآیند ریزش ثقلی قابل توجه تر و افزایش ضریب بازیافت نفت می شود. همچنین بلوک دارای نفوذپذیری بیشتر هم موجب کنترل نرخ بازیافت نفت و افزایش آن و هم موجب افزایش ضریب بازیافت نهایی می شود. در این پژوهش، تغییر تخلخل بر ضریب بازیافت بی اثر بود
کلید واژگان: مخازن شکافدار، دی اکسیدکربن، نفوذ مولکولی، ریزش ثقلی، آنالیز حساسیت -
یکی از مهمترین منابع پرتوزای طبیعی گاز رادن 222Rn است که با نیمهعمر 83/3 روز از واپاشی رادیوم 226Ra در زنجیره واپاشی اورانیوم 238U در پوسته زمین تولید میشود. بخشی از گاز رادن در آبهای زیرزمینی حل میشود و از طریق آشامیدن آب و بخشی دیگر از طریق استنشاق گاز رادن موجود در هوا ، وارد بدن میگردد. از مهمترین خطرات غلظت بالای رادن در بدن، میتوان به سرطان ریه و معده اشاره نمود. در این تحقیق، غلظت رادن محلول در 44 نمونه آب زیرزمینی در محدوده گسل شهربابک با استفاده از آشکارساز RAD7 اندازهگیری و دز جذبی موثر سالیانه برای نوزادان، کودکان و بزرگسالان محاسبه شد و از آزمون آماری t تک نمونهای برای تحلیل دادهها استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان دادند که غلظت گاز رادن در 54/29 درصد از نمونهها بالاتر از 11 بکرل بر لیتر میباشد. هم چنین کمینه و بیشینه دز جذبی موثر سالیانه برای نوزادان به ترتیب 00/46±01/69 و 18/128±52/747، کودکان 05/22±08/33 و 46/61±77/357 و بزرگسالان 07/16±10/24 و 78/44±68/260 میکروسیورت بر سال به دست آمد. با توجه به نتایج، میتوان گفت که در برخی از مناطق، پرتوگیری طبیعی افراد ناشی از گاز رادن از حد پیشنهادی تعیین شده بالاتر میباشد که از طریق اطلاعرسانی و آگاهی بخشی ساکنین این مناطق نسبت به خطرات گاز رادن، میتوان دز جذبی موثر سالیانه را کاهش داد.
کلید واژگان: گاز رادن، دز جذبی موثر سالیانه، شهربابک، آب زیرزمینی، آشکارساز RAD7One of the most important natural sources of radioactivity is 222Rn radon gas, which is produced deep in earth with a half-life of 3.83 days from the decay of 226Ra radium in the 238U uranium decay chain. Some of the radon gas dissolves in groundwater and enters the body through drinking water and the other part through the inhalation of radon gas in the air. One of the most important risk factors of high radon concentration in the body is lung and stomach cancer. In this study, the concentration of dissolved radon gas of 44 groundwater samples around of Shahre Babak fault was measured using RAD7 detector. Also, the annual effective absorbed dose was calculated for infants, children and adults. Data was analyzed by one sample t-test. The results showed that, the concentration of radon gas in 29.54% of the samples is higher than 11 Bq/l. Also, the minimum and maximum annual effective absorbed doses for infants, children and adults were 69.01±46.00 µSv/y and 747.52±128.18 µSv/y, 33.08±22.05 µSv/y and 357.77±61.46 µSv/y and 24.10±16.07 µSv/y and 260.68±44.78 µSv/y respectively. According to the results, it can be said that in some areas, natural radiation exposure is high due to the high concentration of radon. However, the annual effective absorbed dose can be reduced by informing the residents about the dangers of radon gas.
Keywords: Radon gas, Annual effective absorbed dose, Shahre Babak, Groundwater, RAD7 detector -
همواره متعاقب تولید نفت از مخازن زیرزمینی، فشار مخزن افت می کند. این افت فشار باعث می شود گاز و آب موجود در بالا و پایین ستون نفتی به سمت چاه تولیدی مهاجرت کند و موجب تشکیل مخروط آب و گاز می شود. در این حالت چاه های تولیدی نفت با مشکلات عدیده ای مواجه می شوند که در نهایت منجر به کاهش تولید یا توقف تولید می شود. هدف از انجام این تحقیق معرفی روابط همبستگی مربوط به پدیده ی مخروطی شدن است تا به کمک آنها وقوع این پدیده پیش بینی شود و بتوان اقدامات لازم را جهت مقابله با آن انجام داد. لذا در این پژوهش سعی شده این پدیده از دیدگاه پیش بینی پدیده به کمک روابط همبستگی مورد بررسی قرار گیرد. این روابط پارامترهایی نظیر دبی بحرانی (حداقل دبی نفت که مخروط تشکیل خواهد شد) و زمان رسوخ (مدت زمانی که طول می کشد آب یا گاز وارد ناحیه ی مشبک شود) را مورد بررسی قرار می دهد. برای به دست آوردن هر یک از این پارامترها، پژوهش های تجربی و آزمایشگاهی زیادی انجام شده است و نتایج، به صورت روابط همبستگی متناظر با آن شرایط معرفی شده اند. بر اساس بررسی های انجام شده با افزایش فاصله ی مشبک شدگی، مخروط شدگی کاهش خواهد یافت. همچنین طبق راه حل پیشنهادی میر و گردنر با احداث یک دیواره ی نفوذناپذیر به صورت شعاعی از پایین چاه می توان مخروط شدگی را کاهش داد.
کلید واژگان: مخروطی شدن، روابط همبستگی، دبی بحرانی، زمان رسوخ -
از مهم ترین مسایل توسعه ی هر میدان هیدروکربنی، نرخ تولید و میزان برداشت از آن است که این مسئله به طور مستقیم به میزان دبی تولیدی از هر چاه مربوط می شود. از موثرترین روش های افزایش تولید، انگیزش چاه است. از رایج ترین روش های انگیزش چاه ها چه در ابتدای تولید و چه در حین تولید، عملیات اسیدکاری می باشد. عملیات اسیدکاری بسیار حساس بوده و اگر بدون اطلاعات صحیح انجام شود ممکن است تاثیر نامطلوب به دنبال داشته و باعث کاهش تولید چاه شود. استفاده از داده های چاه پیمایی به دلیل دقیق بودن داده ها و داشتن اطلاعات کافی از ته چاه و سازند می تواند در انجام عملیات اسیدکاری بسیار مفید و کارآمد باشد. در این مقاله با استفاده از داده های تولیدی چاه و داده های اندازه گیری شده در سطح در زمان حفاری، عملیات اسیدکاری طراحی می شود. سپس با استفاده از داده های نمودار نگار تولید1 به بهینه سازی مقدار اسید و عملیات اسیدکاری پرداخته می شود. با نتایج به دست آمده از این پژوهش، تزریق اسید به درستی به سازند و لایه های مدنظر جهت بهبود وضعیت تولید چاه تزریق می شود و همچنین از هرزروی اسید و مواد افزودنی و تولید اسید اضافی که از نظر اقتصادی مهم است، جلوگیری می شود.
کلید واژگان: اسیدکاری، نمودار نگار تولید، پتانسیل تولید چاه، فشار میانگین، تراوایی، آسیب سازند -
در سال های اخیر استفاده از تصاویر اسکن شده ریز پرتو ایکس در حد 100 نانومتر در زمینه های مختلف علمی، سبب به وجود آمدن روش های نوین برای انجام برخی محاسبات و اندازه گیری ها شده است. استفاده از این تصاویر توسط پژوهش گران برای به دست آوردن برخی از مقادیر مرتبط با سنگ مخزن مانند خواص پتروفیزیکی و نیز موارد مرتبط با سنگ و سیال مخزن به طور هم زمان مانند فرآیند ریزش و آشام در سنگ جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. به این منظور، ابتدا با استفاده از تصاویر ریز پرتو ایکس و با به کار بردن نرم افزارهای لازم، برخی مقادیر هندسی مربوط به دانه های سنگ دو نمونه مغزه محاسبه و نتایج به دست آمده با یکدیگر مقایسه می شوند. سپس با استفاده از همین تصاویر، اطلاعات لازم برای شبیه سازی فضای متخلخل بین دانه های سنگ به دست می آید. در ادامه، با استفاده از اطلاعات حاصل و نرم افزارهای دیگر، فضای متخلخل مرتبط با هر یک از این سنگ ها، شبیه سازی شده و با استفاده از آن ها، مقادیر تخلخل و تراوایی هر سنگ محاسبه می شود. در فرآیند شبیه سازی برای جلوگیری از پیچیده شدن محاسبات، از برخی فرضیاتی استفاده می شود که سبب انحراف مقادیر به دست آمده نسبت به مقادیر حقیقی (آزمایشگاهی) می شود. به همین دلیل با استفاده از مقادیر هندسی به دست آمده در بخش اول، رابطه ای را به دست می آوریم که این مقادیر را از طریق شبیه سازی، تا حد امکان به مقادیر حقیقی نزدیک کند. در این پژوهش، براساس مراحل ذکر شده و بر مبنای کرویت، تحدب و نسبت تصویر حاصله از تصاویر دو بعدی، رابطه ای توسعه داده شد که خواص اندازه گیری شده از تصاویر را با خواص اندازه گیری شده آزمایشگاهی مغزه مرتبط می سازد.کلید واژگان: ریز پرتو ایکس، تخلخل، تراوایی، شبیه سازی، سنگ مخزنIn recent years, the use of micro X-Ray images with very high resolution (as low as 100 nm) in different scientific fields has led to the development of modern methods for performing various calculations and measurements. The use of these images has become quite popular among petroleum engineers. This is because the reservoir rock-related properties like petrophysical properties and the properties that are simultaneously related to reservoir rock and fluid such as drainage and imbibition phenomena can be estimated using micro X-Ray images. To estimate these properties, some geometrical properties of grainsof two different cores are calculated and compared to each other through micro X-Ray images and somesoftware. Then, with the help of the micro X-Ray images, the necessary information for simulation of thepore network of the rock is gathered. Afterward, with the use of this information and some other software, the pore network of each of these rocks is simulated and consequently, the porosity and permeability of each of these rocks are estimated. In the simulation process, some assumptions are made to prevent the complexity of the calculations. These assumptions result in a deviation of the calculated values from real (laboratory) values. Therefore, using the calculated geometrical values obtained in the first step, a relationship is achieved by which the calculated values of the simulation are brought closer to those of the laboratory. In this research, based on the aforementioned steps and by using the sphericity, convexity, and aspect ratio of grains obtained from 2D images, a correlation is developed. Ultimately, the estimated rock properties procured by simulation are related to measured laboratory data through this correlation.Keywords: Micro X-Ray, Porosity, Permeability, Simulation, Reservoir Rock
-
برای برداشت منابع زیر زمینی مانند نفت و گاز ابتدا باید توسط دکل های حفاری و تجهیزات لازم، حفاری صورت پذیرد. در طول حفاری مشکلات عمده متعددی بر سر راه مهندسین حفار قرار دارد که جزء دغدغه های آنها می باشد. اگر با این مشکلات مقابله نشود، مشکلات زیان باری از لحاظ از دست دادن چاه و ادوات آماده به کار بر روی چاه از قبیل دکل و... و از بین رفتن پرسنلی که روی دکل مشغول فعالیت هستند، به وجود می آید. از این مشکلات می توان هرزروی گل حفاری، فوران چاه، ناپایداری دیواره چاه، گیر کردن رشته حفاری، از بین رفتن زود هنگام مته حفاری و... را نام برد. در هنگام حفاری، فشار منفذی و فشار هیدرواستاتیک گل حفاری از جمله مهمترین پارامترها می باشند. بدین صورت که اگر فشار منفذی خیلی بیشتر از فشار گل حفاری باشد احتمال وقوع پدیده فوران وجود دارد و اگر فشار منفذی خیلی کمتر از فشار گل حفاری باشد احتمال وقوع شکست ناخواسته دیواره چاه وجود دارد و بدنبال آن با هرزروی گل حفاری همراه می شود. اکثر مشکلاتی که اتفاق می افتد به دلیل انتخاب ناصحیح فشار گل حفاری می باشد. یکی از راه های غلبه بر این مشکلات، بدست آوردن پنجره ایمنی از فشار گل حفاری می باشد. از آنجایی که پس از حفاری توزیع تنش ها در توده سنگ به هم می خورد، پس لازم است این تنش ها مورد بررسی قرار گیرند. در این پژوهش، برای بررسی تنش های وارد شونده بر توده سنگ از نرم افزار FLAC استفاده شد تا بتوان تاثیر این تنش ها را بر پایداری دیواره چاه بدست آورد. سپس با استفاده از آنالیز مدل سازی دیواره چاه و اعمال فشار از جانب گل در مدل، حداقل فشار گل محدوده 30-55 مگاپاسکال و حداکثر فشار گل محدوده ی 60-80 مگاپاسکال نسبت به عمق های مختلف مشخص گردید.
کلید واژگان: مدل ژئومکانیکی، پنجره ایمن گل، پایداری دیواره چاه، توزیع تنش -
مطالعه آزمایشگاهی تاثیر تزریق آب هوشمند بر روی بازیابی ثانویه نفت در یکی از مخازن شکافدار جنوب غرب کشور
-
امروزه داده های بارش ماهواره ای با قدرت تفکیک مکانی و زمانی بالا، یک منبع جایگزین مناسب برای انجام مطالعات مختلف اقلیمی و هیدرولوژیکی در مناطق فاقد آمار و مناطق با عدم توزیع یکنواخت ایستگاه ها است. استفاده از این داده ها با شرط داشتن دقت کافی، برای کشور ایران که بسیاری از قسمت های آن به ویژه مناطق بیابانی و کوهستانی به دلیل تراکم پایین ایستگاه ها، طول دوره آماری کوتاه ایستگاه های جدید و غیره، همواره با مشکلات دسترسی به اطلاعات مکانی و زمانی اقلیم مواجه می باشند، از اهمیت زیادی برخوردار است. از این رو، هدف اصلی تحقیق حاضر ارزیابی دقت داده های بارش GPM و TRMM در مقابل داده های ثبت شده ایستگاه های منتخب در سطح ایران است. برای رسیدن به این منظور، از روش های سنجش از دوری و آماری استفاده شد. داده های مورد استفاده شامل داده های بارش روزانه 70 ایستگاه هم دیدی منتخب و داده های شبکه بندی شده بارش GPM و TRMM با قدرت تفکیک مکانی 0.25×0.25 درجه جغرافیایی طی دوره زمانی 2016-2014 است. نتایج به دست آمده نشان داد که در حالت کلی مقادیر بارش روزانه سنجنده های نام برده شده از دقت مناسبی در سطح ایران برخوردار نیستند و میزان خطای بارش برآوردی برای بیشتر ایستگاه ها قابل توجه است. مقایسه دقت سنجنده های TRMM و GPM در برابر داده های مشاهده ای نشان داد که هر چند شباهت زیادی بین مقادیر بارش برآوردی GPM و TRMM وجود دارد، ولی دقت داده های روزانه سنجنده GPM در سطح ایران نسبت به داده های TRMM بیشتر است. زیرا مقدار ضریب تعیین برای داده های بارش TRMM در بهترین حالت به 0.46 و برای GPM به 0.6 می رسد. از نظر مکانی، بهترین دقت پایگاه داده های سنجش ازدوری GPM و TRMM در غرب کشور و به ویژه در امتداد کوه های زاگرس است و همانند بسیاری از پایگاه داده های دیگر کمترین دقت در نواحی ساحلی و به ویژه سواحل دریای خزر مشاهده می شود. بررسی و مقایسه مجموع بارش سالانه ایستگاه ها و پایگاه داده های دورسنجی نشان داد که نه تنها بین مقادیر بارش برآوردی بلکه از نظر مکانی نیز بین هسته های پر بارش و کم بارش اختلاف وجود دارد.کلید واژگان: آزمون های آماری، باران و برف، دورسنجی، سنجنده GPM، سنجنده TRMMTodays, satellite precipitation data with high spatial and temporal resolution is an appropriate alternative source for conducting various studies of meteorology and hydrology in areas with inappropriate distribution of stations. These data are very important for a country like Iran which is always faced with problems of water shortage and precipitation. Therefore, the main purpose of this study is to evaluate the accuracy of GPM and TRMM daily precipitation against the recorded daily precipitation data of selected stations in Iran. Statistical methods were used to achieve this purpose. The data used include daily precipitation data from meteorological stations and daily rainfall from latest GPM and TRMM products in the period 2015-2000 in Iran. Statistical analysis showed that the daily precipitation values of these sensors are not accurate in Iran, and the estimated precipitation error is significant for most stations. Comparison of rainfall estimates from TRMM and GPM showed that although there is a great similarity between the estimates of precipitation values of GPM and TRMM, however, GPM data are more accurate than TRMM data in Iran. In terms of location, the best accuracy of the GPM and TRMM databases were observed in west of Iran, especially along the Zagros mountains, and like many other databases, the lowest accuracy was observed in coastal areas, especially along the Caspian Sea. Comparison of total annual precipitation of the stations and the remote sensing databases showed that not only there is a difference between the estimates of precipitation, there is also a spatial difference between high and low precipitation cores.Keywords: GPM, precipitation, Remote Sensing, Statistical tests, TRMM
-
مقدمه
برخی مطالعات قبلی، حاکی از ارتباط آلودگی هوا با بستری شدن در بیمارستان به علت نارسایی قلبی می باشند. مطالعه ی حاضر، با هدف تعیین ارتباط بین غلظت ذرات معلق کوچک تر از 10 میکرون با بستری شدن در بیمارستان به علت نارسایی قلبی انجام شد.
روش هادر یک مطالعه ی توصیفی- تحلیلی، داده های پرونده ی 359 بیمار که طی سال های 96-1395 به علت نارسایی قلبی در بیمارستان شهید چمران اصفهان بستری شده بودند، استخراج گردید. معیار بستری شدن این دسته بیماران، یافته های اکوکاردیوگرافی از جمله میزان کسر جهشی قلب کمتر از 50 درصد و یا رخداد و تشدید علایم بالینی، در نظر گرفته شد. داده های مربوط به غلظت ساعتی Particulate matter with aerodynamic diameter less than 10 µm (PM10) از بانک داده های CAPACITY اداره ی کل محیط زیست استان اصفهان مربوط به 6 ایستگاه پایش ثابت در مناطق مختلف شهر اصفهان، استخراج گردید. جهت بررسی ارتباط بین غلظت ذرات معلق در هوا (PM10) و بستری شدن به خاطر نارسایی قلبی، ارتباط بین غلظت PM10 در 24 ساعت منتهی به بستری با فراوانی بستری بیماران در همان روز تحلیل شد.
یافته هامیانگین سنی 359 بیمار که با تشخیص نارسایی قلبی بستری شده بودند، 6/14 ± 8/63 سال بود. 82 نفر (8/22 درصد) آن ها در طول دوره ی بستری در بیمارستان فوت شدند. ، بروز نارسایی قلبی با چارک های آلودگی هوا ارتباط معنی داری داشت.
نتیجه گیریبر اساس نتایج این مطالعه، بین غلظت ذرات معلق در هوا و بستری شدن در بیمارستان به دلیل نارسایی قلبی ارتباط وجود دارد.
کلید واژگان: نارسایی قلبی، ذرات معلق، بستری شدنBackgroundSome past studies have shown the association of air pollution with heart failure (HF). The present study was conducted to investigate the relationship between suspended particulate matters less than 10 microns (PM10) and hospitalization due to HF.
MethodsIn a cross-sectional study, the data from 359 patients’ records, admitted to Shahid Chamran hospital in Isfahan City, Iran, due to HF during the years 2017-18, were collected. The inclusion criteria were the echocardiography findings such as the cardiac ejection fraction of less than 50%, and/or additional clinical evidences that confirmed HF exacerbation. The data about hourly concentration of PM10 were collected from the CAPACITY software in the Department of Environment at Isfahan Province that displayed the PM10 data from 6 fixed stations in Isfahan City. To evaluate any relationship between PM10 and hospitalization due to HF, we considered the PM10 concentrations at last 24 hours before hospitalization.
FindingsThe mean age of 359 patients who diagnosed with heart failure was 63.8 ± 14.6 years, and 82 of them (22.8%) died at the time of hospitalization. There was a significant correlation between hospitalization due to HF and air pollution quartiles.
ConclusionAccording to the results of present study, there was a positive correlation between the concentration of particulate matters in the air and hospitalization due to heart failure.
Keywords: Heart failure, Particulate matter, Hospitalization -
حفاری سازندهای شکافدار به روش فراتعادلیسبب هرزروی گل حفاری به درون شکاف هامی شود. هرزروی گل در هنگام حفاری سازندهای شکاف دار به دلیل عدم توانایی در جلوگیری از وقوع آن در ایران به شکل سنتی امری متداول و پذیرفته شده می باشد. در اکثر موارد پس از حفاری سازندهای شکاف دار و به منظور بدست آوردن جریان چاه، عملیات اسید کاری انجام می گیرد. در انجام عملیات اسیدکاری هیچ معیار استانداری به منظور تعیین حجم اسید موردنیاز وجود ندارد. اگر بتوان شعاع آسیب ناشی از هرز روی گل به درون سازند شکافدار را تعیین نمود می توان میزان اسید موردنیاز جهت انجام عملیات اسیدکاری را نیز محاسبه نمود. هدف اصلی از این پژوهش بدست آوردن یک مدل ریاضی برای تعیین شعاع آسیب ناشی از هرز روی گل در چاه های حفاری شده در مخازن طبیعی شکافدار می باشد. دراین مطالعه فرض شده است که یک شکاف عمودی تنها با دهانه چاه به شکل متقارنی برخورد دارد. در حین هرز روی، گل حفاری به درون شکاف نفوذ می کند و جایگزین سیال سازند می شود. مکانیزم هرز روی گل درون محیط متخلخل مدل شده با استفاده از فرآیند انتقال جرم، فرمول بندی می شود. معادلات بدست آمده، غلظت سیال هرز رفته را نسبت به زمان و مکان نشان می دهند. فیلتراسیون گل هرز رفته در دیواره های شکاف که البته بعد از تشکیل کیک گل حفاری متوقف می شود ، یک تابع نمایی می باشد. یک شبیه ساز با استفاده از معادلات بدست آمده در این مطالعه توسعه داده می شود. در یک زمان مشخص، پروفایل غلظت در امتداد شکاف و پروفایل غلظت درون ماتریس در جهت جانبی شکاف رسم می شوند. نمودارها متمایل به شکلی شبیه حرف s انگلیسی می باشد. مکانی در شکاف که در آن نمودار غلظت به صفر می رسد نشان دهنده شعاع آسیب ناشی از عملیات حفاری می باشد. به طور مشابه نقطه ای از نمودار در جهت جانبی که در آن غلظت در نمودار به صفر می رسد بیان کننده نفوذ جانبی گل حفاری از درون شکاف به نقطه ی متناظر درون ماتریس سازند می باشد.
کلید واژگان: اثر پوسته، مدل سازی ریاضی، سازند شکافدار، شکاف، ماتریس -
یکی از روش های مهم در ازدیاد برداشت نفت که امروزه مورد توجه قرار گرفته است، استفاده از روش ازدیاد برداشت شیمیایی یا آلکالین- سورفکتانت-پلیمر(ASP) است که با 27 درصد، بیشترین سهم را دارا است. انتخاب روش مناسب جهت افزایش برداشت نفت همواره یکی از دغدغه های مهم مهندسین مخازن بوده است که در این میان انتخاب روش شیمیایی مناسب نیز اهمیت پیدا می کند. در این مطالعه سعی شده است ضمن آشنایی مختصر با روش های شیمیایی ازدیاد برداشت نفت (سورفکتانت-پلیمر-آلکالین)، شبیه سازی این فرآیندها برای یکی از مخازن نفتی ایران با استفاده از نرم افزار اکلیپس 100 انجام شود. شش سناریوی تزریق آب، تزریق سورفکتانت، تزریق پلیمر، تزریق آلکالین-سورفکتانت، تزریق آلکالین-پلیمر و تزریق همزمان آلکالین-سورفکتانت-پلیمر در نظر گرفته شده است و با مقایسه نتایج حاصل از شبیه سازی با نتایج سیلاب زنی آب، روش بهینه تزریق شیمیایی جهت ازدیاد برداشت نفت انتخاب شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که مناسب ترین روش ازدیاد برداشت شیمیایی برای داده های مخزنی این پژوهش، روش تزریق ASP با ازدیاد برداشت حدود 20 درصد است. تزریق سورفکتانت، بعد از سیلاب زنی ASP، مناسب ترین روش ازدیاد برداشت شیمیایی برای داده های مخزنی این پژوهش است. هم چنین، استفاده از ترکیب آلکالین-پلیمر بدون سورفکتانت به هیچ وجه توصیه نمی شود، زیرا وجود آلکالین در کنار پلیمر نه تنها ضریب بازیافت نهایی را افزایش نمی دهد بلکه حتی در این پژوهش، استفاده از آلکالین در کنار پلیمر، نرخ افزایش ضریب بازیافت را کاهش داده است.
کلید واژگان: ازدیاد برداشت، روش های شیمیایی، سیلاب زنی آب، شبیه سازی، آلکالین-سورفاکتانت-پلیمر -
پس از آنکه چاه های نفتی حفاری شدند، زمان برداشت از مخزن آغاز می شود. ابتدای تولید نفت از مخازن به صورت مکانیسم های طبیعی صورت می پذیرد و تولید سیالات سبک تر، راحت تر انجام می شود، درحالی که با گذشت زمان، در اثر عوامل مختلف، این تولیدات کاسته می شود. برای اینکه سیال درون ستون چاه های نفتی که پس از گذشت مدت زمان هایی از تولید، سنگین شده و تولید آنها رو به کاهش رفته است، تولید شوند، روش های متعددی بیان شده اند. از میان این روش ها، در این مطالعه به بررسی تزریق گاز در ستون چاه پرداخته خواهد شد. فرازآوری با گاز، یکی از روش های فرازآوری مصنوعی است که با هدف احیا و افزایش دبی بهینه چاه های نفتی مورد استفاده قرار می گیرد. در این مکانیسم ها، ترکیبات سبک گاز تزریقی وارد ترکیب نفت شده و باعث کاهش ویسکوزیته نفت مخزن و سبک شدن آن می گردد. در صورتی که گاز تزریقی غنی باشد ، هیدروکربن های سنگین گاز به سمت نفت حرکت می کنند و به مایع تبدیل می شوند. ترکیبات متوسط نفت نیز با گاز تزریقی ترکیب شده و ترکیب نفتی سبک تری را ایجاد می کنند؛ این ترکیب قدرت تحرک پذیری بالایی دارد و به راحتی تولید می گردد. در این روش، گاز پر فشار در نقطه ی مشخصی در درون ستون سیال موجود در چاه تزریق شده و باز این راه، چگالی متوسط و متعاقبا فشار وارد بر ته چاه را کاهش می دهد که نهایتا باعث فعال شدن مجدد چاه می گردد. در این مطالعه به دنبال تعریف سناریویی جدید هستیم که در صنعت نفت عمدتا عکس آن انجام می شود! در صنعت نفت این گونه است که تزریق عمدتا از لوله مغزی می باشد و تولید از لوله جداری است. در این پژوهش به دنبال تعریف سناریویی هستیم که تزریق از لوله جداری باشد و تولید از لوله مغزی. دلیل تعریف و بررسی این سناریو آن است که در تزریق از لوله مغزی، مشکلاتی اعم از خوردگی، از بین رفتن لوله جداری در حین تولید از آن و عدم امکان تعویض وجود دارد. در این مطالعه مشخص گردید که تولید نفت در شرایطی که گاز از درون لوله مغزی تزریق می شود، نسبت به شرایطی که تزریق گاز از فضای حلقوی صورت می گیرد، از راندمان بالاتری برخوردار است.
کلید واژگان: فرازآوری با گاز، لوله مغزی، فضای حلقوی، ستون سیال -
مقدمهزایمان فرایندی فعال است که باعث یکی از شدیدترین دردهایی می شود که یک زن در زندگی تجربه می کند. امروزه، روش های کنترل درد مانند استفاده از استنشاق انتونکس (Entonox) جهت کاهش درد مرحله ی فعال زایمان پیشنهاد شده است. این مطالعه، با هدف بررسی مقایسه ای میانگین طول مدت مرحله ی فعال زایمان با استفاده از انتونکس استنشاقی و دارونما انجام شد.روش هادر این کارآزمایی بالینی، 120 مادر باردار با درجات 1 و 2 بر اساس معیار American Society of Anesthesiologists (ASA)، ابتدای مرحله ی فعال یا دیلاتاسیون 4 سانتی متر و سن بارداری 41-37 هفته به صورت تصادفی در دو گروه 60 نفره ی مورد (تحت تجویز انتونکس استنشاقی) و شاهد (هوای فشرده به عنوان دارونما) تقسیم شدند. طول مدت زایمان در دیلاتاسیون های 6-4، 8-6 و 10-8 سانتی متر و در نهایت، کل زمان مرحله ی فعال در دو گروه مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت.یافته هاطول مدت مرحله ی فعال زایمان در گروه مورد (2/49 ± 6/201 دقیقه) به صورت معنی داری کمتر از گروه شاهد (4/62 ± 6/252 دقیقه) بود (05/0 > P). همچنین، طول مدت زمان در دیلاتاسیون 6-4 و 8-6 سانتی متر در گروه مورد به صورت معنی داری کمتر از گروه شاهد بود (05/0 > P)، اما بین گروه ها اختلاف معنی داری بر اساس دیلاتاسیون 10-8 سانتی متر وجود نداشت (35/0 = P).نتیجه گیریاستفاده از انتونکس استنشاقی در مقایسه با دارونما، علاوه بر بی دردی، باعث کاهش طول مدت مرحله ی فعال زایمان به خصوص در اوایل این مرحله می شودکلید واژگان: زایمان، درد، اکسیژنBackgroundDelivery is an active process that causes one of the most severe pains that a woman experiences in her life. Today, pain control methods, such as using Entonox (N2O + O2), have been suggested to reduce the pain of the active phase of labor. This study was conducted with the aim of comparing the mean duration of the active phase of labor using Entonox and placebo.MethodsIn this clinical trial study, 120 pregnant women with classes 1 and 2 of American Society of Anesthesiologists (ASA), in the active phase or cervical dilatation of 4 cm, and the gestational age of 37-41 weeks were randomly divided into two equal groups of Entonox inhalation and placebo (compressed air). The duration of delivery in dilates 4 to 6, 6 to 8, and 8 to 10 cm, and finally the total active phase time in the two groups were assessed and compared.FindingsThe duration of active phase of labor in the Entonox group (201.6 ± 49.2 minutes) was significantly less than placebo group (252.6 ± 62.4 minutes) (P < 0.05). Moreover, the duration of dilation was 4 to 6 and 6 to 8 cm in the Entonox group, and was significantly less than placebo group (P < 0.05); but there was no significant difference between the groups in terms of dilation of 8 to 10 cm (P = 0.35).ConclusionUsing inhalation of Entonox in comparison with the placebo, decreased pain and the duration of active phase of labor, especially in the first stages of this phase.Keywords: Parturition, Pain, Oxygen
-
مقدمهنارسایی کلیوی حاد (Acute kidney injury یا AKI) و رابدومیولیز (Rhabdomyolysis) ، از علل شایع بستری در بخش مراقبت های ویژه (Intensive care unit یا ICU) می باشند که می تواند با پیشامدهای متفاوتی جهت بیماران همراه گردد. در مطالعه ی حاضر، به ارزیابی علل اتیولوژیک AKI پره رنال از نوع پره رنال و رابدومیولیز در بیماران بستری در ICU پرداخته شد.روش هااین مطالعه، از نوع مقطعی بود و روی 480 بیمار بستری در ICU انجام گرفت. بیماران از نظر ابتلا به AKI پره رنال بر اساس معیار خطر، آسیب، نارسایی، از دست رفتن عملکرد کلیه، نارسایی انتهایی کلیه [Risk، Injury، Failure، Loss of kidney function و End-stage kidney disease یا (RIFLE) ] و نیز رابدومیولیز ارزیابی شدند. علل دموگرافیک و امتیازهای Acute physiology and chronic health evaluation (APACHE) و ارزیابی مکرر نارسایی عضو (Sequential organ failure assessment یا SOFA) در بیماران مود ارزیابی قرار گرفت.یافته ها08/20 درصد افراد مورد ارزیابی، به نارسایی پره رنال کلیه، رابدومیولیز یا هر دو مبتلا بودند. شایع ترین علت نارسایی پره رنال، بیماری داخلی (9/52 درصد) و علت رابدومیولیز، تروما (1/88 درصد) بود. AKI پره رنال، تفاوت معنی داری از نظر جنس مذکر (002/0 = P) ، سن بالا (001/0 P <) ، ابتلا به دیابت (006/0 = P) ، فشار خون (018/0 = P) و نارسایی قلبی (030/0 = P) داشت. معیارهای APACHE (22/1-05/1: Confidence interval یا CI 95 درصد، 13/1 = Odd ratio یا OR، 001/0 = P) و SOFA (18/1-03/1: CI 95 درصد، 10/1 = OR، 005/0 = P) ، معیارهای پیش گویی کننده ی مرگ و میر بودند و در مقایسه ی این دو معیار، APACHE معیار قوی تری محسوب می گردد (001/0 > P).نتیجه گیریبیماری های داخلی، اصلی ترین عامل زمینه ساز نارسایی پره رنال حاد کلیه در بیماران بستری در ICU بود و بیشتر موارد منجر به مرگ شد. جنس مذکر، سن بالا و بیماری های زمینه ای، به صورت معنی داری با نارسایی حاد کلیه همراه بودند. رابدومیولیز، علت اصلی جراحی به علت تروما گزارش گردید. اغلب افراد، جوان بودند و در نهایت، با سلامتی کامل ترخیص شدند.کلید واژگان: نارسایی حاد کلیه، رابدومیولیز، معیار APACHE، معیار SOFA، بخش مراقبت های ویژهAssessment of the Etiology of Prerenal Acute Kidney Injury and Rhabdomyolysis in Intensive Care UnitBackgroundAcute kidney injury (AKI) and rhabdomyolysis are among the prevalent etiologies of intensive care unit (ICU) admission that can be accompanied with different outcomes. In the current study, prerenal AKI and rhabdomyolysis etiology were assessed in patients admitted to ICU.MethodsThis was a cross-sectional study conducted on 480 patients in ICU. Prerenal AKI, based on the Risk, Injury, Failure, Loss of kidney function, and End-stage kidney disease (RIFLE) criteria, and rhabdomyolysis were assessed among the patients. Demographic etiologies, Acute Physiology and Chronic Health Evaluation (APACHE), and Sequential Organ Failure Assessment (SOFA) criteria were assessed among the patients as well.Findings20.08% of patients were affected by prerenal AKI, rhabdomyolysis, or both. The most common underlying reason of prerenal azotemia was internal disease (52.9%), and for rhabdomyolysis was trauma (88.1%). Prerenal azotemia was significantly in association with male gender (P = 0.002), higher age (P < 0.001), diabetes mellitus (P = 0.006), hypertension (P = 0.018), and heart failure (P = 0.03). APACHE [P = 0.001, odds ratio (OR) = 1.13, confidence interval (CI) of 95%: 1.05-1.22] and SOFA (P = 0.005, OR = 1.10, CI95%: 1.03-1.18) were predicting factors of mortality; APACHE was significantly stronger predicting factor (P < 0.001).ConclusionInternal diseases were the main cause of prerenal AKI in patients in ICU, and most cases doomed to die. Male gender, higher age, and underlying diseases were significantly associated with prerenal azotemia. Regarding rhabdomyolysis, the main cause was surgery due to trauma. Most of the cases were young, and finally discharged with complete health.Keywords: Acute kidney injury, Rhabdomyolysis, Acute physiology, chronic health evaluation, Sequential organ failure assessment scores, Intensive care unit
-
با توجه به افزایش روزمره نیاز به سیالات هیدروکربوری و افزایش بهای آنها، امروزه افزایش مقرون بهصرفه بازیافت مخازن نفت و گاز به یکی از موضوعات مورد توجه تبدیل شده است. از آن جا که مخازن ایران دارای پتانسیل زیادی در زمینه ازدیاد برداشت شیمیایی میباشند، انجام پژوهشهای گسترده در زمینه افزایش برداشت توسط مواد شیمیایی در ایران ضروری است. یکی از روشهای شیمیایی ازدیاد برداشت نفت، تزریق آلکالین-سورفکتانت به مخزن میباشد. اغلب فرآیند تزریق آب منجر به تولید کمی از مخازن میشود و در نتیجهی این عمل، مقدار تولید آب در مقابل نفت بهتدریج در مخزن بالا رفته و برداشت نفت از مخزن را غیراقتصادی میکند. از آنجا که اکثر مطالعات انجامشده به بررسی تاثیر تزریق محلول بر بهبود بازده پرداخته است، در این پژوهش به بررسی تاثیر این مواد بر روی ترشوندگی و کشش بین سطحی میپردازیم. در این پژوهش ترشوندگی، کشش بین سطحی و بازده برداشت نفت در محیط متخلخل مغزه در فرآیند تزریق، با سه نوع سورفکتانت آنیونی (SDS)، کاتیونی (CTAB) و غیریونی (Triton x-100) به همراه آلکالین کربنات سدیم، بررسی شده است. نتایج حاصلشده حاکی از آن است که سورفکتانت کاتیونی تاثیر بیشتری بر تغییر ترشوندگی به آبدوستی دارد. همچنین کاهش کشش بین سطحی توسط سورفکتانت غیریونی از بقیه بیشتر است و میزان بازیافت نفت در حالت تزریق محلول آلکالین و سورفکتانت کاتیونی بیشتر میباشد.
کلید واژگان: ازدیاد برداشت نفت، برداشت شیمیایی نفت، تزریق آلکالین-سورفکتانت، ترشوندگی، کشش سطحی و بین سطحی
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.