به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب محبوبه راحت دهمرده

  • محبوبه راحت دهمرده، ناهید امراللهی بیوکی*، علیرضا حاجی حسینی
    پژوهش حاضر با هدف ارایه مدل مدیریت سرمایه انسانی جهت دستیابی به نظام اداری مطلوب در دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان انجام گرفت. روش پژوهش به صورت آمیخته اکتشافی است که در بخش کیفی با روش داده بنیاد و در بخش کمی به صورت توصیفی پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری شامل اساتید ، مدیران و معاونان ، دانش آموختگان و مطلعین در ارتباط با مدیریت سرمایه انسانی و نظام اداری می باشد که در بخش کیفی تعداد 12 نفر به صورت هدفمند و در بخش کمی تعداد 100 نفر به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه پژوهشگر بود. داده های گردآوری شده در بخش کیفی با روش تحلیل داده بنیاد و در قالب سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمی با آزمون فریدمن و آزمون تی تک نمونه ای انجام گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که عوامل ساختاری، فرایند مدیریت منابع انسانی، توان داخلی و مهارت های مدیران به عنوان شرایط علی و محیط خارجی، محیط داخلی و محیط حمایتی به عنوان شرایط زمینه ای مدیریت سرمایه انسانی را تحت تاثیر قرار می دهند و منابع سازمانی، رفتار کارکنان و عوامل فرابخشی در این فرایند به عنوان مداخله گر عمل می کند. راهبردهای شناسایی شده در قالب راهبردهای خرد و کلان بود و پیامدهای حاصل از مدل در سه سطح پیامدهای فردی، سازمانی و اجتماعی ارایه گردید. براساس نتایج تحقیق و اولویت های مفاهیم تحقیق، پیشنهادهایی به منظور بکارگیری نتایج تحقیق ارایه گردید.
    کلید واژگان: مدیریت سرمایه انسانی, نظام اداری, منابع انسانی, ساختار سازمانی}
    Mahboobeh Rahat Dehmordeh, Nahid Amrollahi Bioki *, Alireza Haji Hosseini
    The present research was conducted with the aim of providing a human capital management model to achieve the desired administrative system in Zahedan Islamic Azad University. The research method is a mixed exploratory one that was conducted in the qualitative part with the foundation data method and in the quantitative part as a descriptive survey. The statistical population includes professors, managers and assistants, graduates and informants related to human capital management and administrative system, 12 people in the qualitative part and 100 people in the quantitative part were selected as samples. . The data collection tool was semi-structured interview in the qualitative part and the researcher's questionnaire in the quantitative part. The collected data were conducted in the qualitative part with the Foundation's data analysis method and in the form of three stages of open, central and selective coding, and in the quantitative part with Friedman's test and sample T-Tech test. The findings of the research showed that structural factors, human resource management process, internal power and skills of managers as causal conditions and external environment, internal environment and supportive environment as background conditions affect human capital management and organizational resources. , the behavior of employees and trans-departmental factors act as intervenors in this process. The identified strategies were in the form of micro and macro strategies and the consequences of the model were presented in three levels of individual, organizational and social consequences.
    Keywords: Human capital management, administrative system, human resources, Organizational Structure}
  • اعظم اکبری زاده*، محمود شیرازی، مژگان عرفانی، طاهره راحت دهمرده، مژگان صیاد ملاشاهی، زهره کیخایی جهانتیغی، محبوبه راحت دهمرده
    مقدمه

      از مهمترین معضلات سلامت عمومی در سال های اخیر و از بحران های اصلی قرن بیست و یکم ، اختلالات مصرف مواد و اعتیادی ست. هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی نوروفیدبک بر میزان ولع مصرف در سوءمصرف کنندگان مواد می باشد.

    روش کار

    این پژوهش یک مطالعه شبه آزمایشی همراه با گمارش تصادفی آزمودنی ها در گروه های آزمایش و گواه به همراه پیش آزمون و پس آزمون بود. 18 بیمار وابسته به مواد افیونی مراجعه کننده به مراکز متادون درمانی شهر زاهدان  به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (9 نفر) و کنترل (9 نفر) جای گرفتند. ابزار به کاررفته در این پژوهش پرسشنامه ولع مصرف فرانکن (2002) بود. جلسات درمانی نوروفیدبک شامل 20 جلسه بود که هر جلسه به مدت 30 دقیقه اجرا گردید. سپس هر دو گروه بار دیگر به پرسشنامه پاسخ دادند. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.

     یافته ها

    یاقته ها نشان میدهد در مولفه های میل به مصرف (97/3= F)، تقویت منفی (57/14= F)، کنترل ادراک شده (56/6= F)، ولع مصرف کلی (38/6= F) بین دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد؛ به عبارت دیگر نوروفیدبک باعث کاهش ولع مصرف در پس آزمون در گروه آزمایش شده است.

    بحث و نتیجه گیری

     با توجه به نتایج، به نظر می رسد که نوروفیدبک می تواند موجب کاهش ولع مصرف در سوءمصرف کنندگان مواد گردد. لذا به درمانگران پیشنهاد می گردد که از نوروفیدبک به عنوان یک روش مداخله برای درمان افراد معتاد استفاده شود.

    کلید واژگان: ولع مصرف, اعتیاد, نوروفیدبک, سوء مصرف}
    Azam Akbarizade *, Mahmoud Shirazi, Mozhgan Erfani, Tahereh Rahat Dahmardeh, Mozhgan Sayad Mollashahi, Zohreh Kikhaei Jahantighi, Mahboubeh Rahat Dahmardeh
    Introduction

    One of the most important public health problems in recent years and one of the main crises of the 21st century is substance use disorders and addiction. The aim of this study was to evaluate the effectiveness of neurofeedback on cravings in substance abusers.

    Methods

    This study was a quasi-experimental study with random assignment of subjects in experimental and control groups along with pretest and posttest. 18 opioid-dependent patients referred to methadone treatment centers in Zahedan were selected by random sampling and then randomly divided into experimental (n = 9) and control (n = 9) groups. The instrument used in this study was Franken (2002) Consumption Questionnaire. Neurofeedback sessions consisted of 20 sessions, each session lasting 30 minutes. Then both groups answered the questionnaire again. The obtained data were analyzed using multivariate analysis of covariance.

    Results

    The indicators show that in the components of desire to consume (F = 3.97), negative reinforcement (F = 14.57), perceived control (F = 6.56), general craving (F = 6.38) between There are significant differences between the experimental and control groups; In other words, neurofeedback reduced post-test cravings in the experimental group.

     Discussion and Conclusion

    According to the results, it seems that neurofeedback can reduce cravings in substance abusers. Therefore, therapists are advised to use neurofeedback as an intervention method to treat addicts.

    Keywords: Craving, Addiction, Neurofeedback, Abuse}
  • نور محمد یعقوبی، زانیار شیخه پور، محبوبه راحت دهمرده
    مقدمه
    عدالت سازمانی تلقی کارکنان از میزان رعایت انصاف و برابری در محیط کار میباشد. به نظر میرسد که عدالت سازمانی با سلامت روانی رابطه داشته باشد. با توجه به اینکه مطالعات انجام شده در این زمینه اندک میباشند، این پژوهش سعی دارد که رابطه ادراک کارکنان از عدالت سازمانی را با سلامت روانی آنان، مورد بررسی قرار دهد.
    روش پژوهش: جامعه آماری پژوهش پیش رو کارکنان جهاد کشاورزی شهرستان زاهدان می باشند (500 نفر)، که به این منظور 133 نفر از این کارکنان به طور تصادفی ساده انتخاب و به دو پرسشنامهی عدالت سازمانی (OGQ) و سلامت عمومی (GHQ) پاسخ داده اند. پرسشنامه عدالت سازمانی، عدالت را در چهار بعد (توزیعی، روی های، بین فردی و اطلاعاتی) و پرسشنامه سلامت عمومی، سلامت روانی را در چهار بعد (علایم جسمانی، علائم اضطرابی و اختلال خواب، علائم اجتماعی و علائم افسردگی) مورد آزمون قرار میدهد. تحلیل داده ها با استفاده از spss و همبستگی پیرسون انجام شد.
    یافته ها
    نتیجه به دست آمده حاکی از وجود رابطه معنی دار و معکوس بین عدالت سازمانی، عدالت توزیعی، عدالت روی های، عدالت اطلاعاتی و عدالت بین فردی با سلامت روانی کارکنان میباشد،که رابطه بین ادراک از عدالت سازمانی و عدالت اطلاعاتی با سلامت روانی در سطح اطمینان 99 درصد و رابطه بین عدالت توزیعی، عدالت روی های و عدالت بین فردی با سلامت روانی در سطح اطمینان 95 درصد معنی دار میباشد. همچنین قویترین رابطه بین خود ادراک از عدالت سازمانی و سلامت روانی میباشد.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های تحقیق که عدالت سازمانی و ابعادش با سلامت روان رابطه معنی داری داشتند. بنابراین به منظور داشتن منابع انسانی سالم، مخصوصا از نظر سلامتی روانی ایجاد شرایطی در سازمان که منابع انسانی عدالت بالایی را در سازمان درک کنند ضروری به نظر میرسد، چون عدم ادراک عدالت توسط کارکنان و در نتیجه آن پایین بودن سلامتی روانی، مشکلی است که به فرد و سازمان صرفنظر از مقام سازمانی که دارا می باشد، آسیب وارد میکند.
    کلید واژگان: عدالت سازمانی, پرسشنامه سلامت روانی و سلامت روان}
    Yaghoubi Noor Mohammad, Shekhepor Zaniyar, Rahat Dahmardeh Mahboobeh
    Background
    Organizational justice has shown the perception of fairness and equality in the workplace by staff. It seems that organizational justice related with mental health. Given that studies in this field are scarce، this study is trying to examine the relationship between perception of organizational justice and mental health by staff in their work environment.
    Method
    Population of this study was the workers of Jahad-e Keshavari of Zahedan city (500)، that 133of them filled the Questionnaires (GHQ and OGQ). (OGQ)، were tested organizational justice in four dimensions (distributive justice، procedural justice، interpersonal justice and informational justice)، and (GHQ) were tested general health in four dimensions (physical symptoms، anxiety and Impaired Sleep Symptoms، social symptoms and depression symptoms). The data were analyzed by SPSS and Pearson correlation tests.
    Results
    The obtained results indicate a significant relationship between organizational justice، distributive justice، procedural justice، interpersonal justice and informational justice with mental health staff، that the relationship between perceptions of organizational justice and informational justice whit mental health at 99% confidence level and the relationship between distributive justice، procedural justice، interpersonal justice with mental health at 95% confidence level are significant. Also the strongest relationship is between perceptions of organizational justice and mental health.
    Conclusion
    According to the research findings، the organizational justice dimensions were inversely and significantly associated with mental health. So، in order to have a healthy human resource، especially in terms of mental health، to Create the conditions in which human resources understand high equity in their organization، is necessary، because the lack of justice perception by human resource and thereby lower mental health is a problem that Regardless of organizational authority، can cause damage to a person or organization.
    Keywords: organizational justice, (GHQ), mental health}
  • نورمحمد یعقوبی، علی شکری *، محبوبه راحت دهمرده

    بهترین و نوترین راه بقا و موفقیت سازمان ها در دنیای متلاطم کنونی، تمرکز آنها بر «چابکی سازمانی» است. چابکی سازمانی، پاسخی است آگاهانه و جامع به نیازهای در حال تغییر مداوم در بازارهای رقابتی و کسب موفقیت از فرصت هایی که سازمان به دست می آورد. پژوهش حاضر به شناخت عوامل ساختاری توانمندساز چابکی سازمانی پرداخته است. بنا بر طبیعت موضوع، این تحقیق در دو مرحله انجام شده است. در مرحله اول به مطالعات کتابخانه ای درباره ادبیات موضوع پرداخته شد. نتیجه این بود که با بهره گیری از مدل ها و مطالعات متعدد، 7 عامل به عنوان توانمندساز ساختاری چابکی سازمانی شناخته شد. در مرحله دوم تحقیق، مطالعات به صورت میدانی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارمندان ادارات امور شعب استان سیستان و بلوچستان و شعبات مرکزی بانک های دولتی و خصوصی مستقر در شهرستان زاهدان بود که از این میان، نمونه ای متشکل از 242 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نامتناسب برگزیده شدند. پس از تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار آماری لیزرل، عوامل هفت گانه شناخته، همبستگی خوبی با چابکی سازمانی نشان داد. اولویت نخست به «تشکیل سازمان دانش محور» و اولویت آخر به «تشکیل سازمان مجازی» اختصاص یافت. در نهایت، پیشنهاد می شود نظام بانکی با تمرکز، بهبود و سرمایه گذاری بر عوامل توانمندساز شناسایی شده، به سوی ارتقای هر چه بیشتر چابکی خویش، گام بردارد.

    کلید واژگان: سازمان, تغییر, چابکی سازمانی, توانمندساز, رقابت}
    Nourmohammad Yaqubi, Ali Shokri, Mahboube Rahat Dahmarde

    One way of survival and success of organizations in the highly changeable world of today is to focus on “organizational agility”. Organizational agility is a rational and comprehensive response to the continuous changing demands of competitive markets and the gain of advantages at every available opportunity. Many authors have categorized the effective factors on organizational agility in three main groups including: stimulators، abilities and enabling factors. As recognizing the factors which enable the organization to obtain agility is a useful help to organizations for gaining the necessary information for managerial decision making in turbulent environments and reaching the advantageous aspects of change flows، this research has tried to identify the structural enabling factors of organizational agility. According to the nature of this subject، the research has been done in two phases. In the first phase، theoretical studies have been done about the literature of the topic. Based on the results، using various models and theories، 7 structural enabling factors in organizational agility were identified. Then some criteria were introduced for each factor. The second phase of the research was done as field study. The population was all of the employees of branch affairs offices of Sistan & Baluchestan Province and central branches of public and private banks of Zahedan، among which a sample of 242 people were selected through disproportionate categorized random sampling method. The 7 factors showed an acceptable correlation with organizational agility after the data analysis by LISREL software. The first and the last priorities were respectively “organizational integration and coordination” and “virtual organization establishment”. Finally، it is recommended that banking system moves for further promotion of its agility through focusing on، improving and investing in the identified enabling factors.

    Keywords: organization, change, organizational agility, enabling factors, competition}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال