به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محسن نور پور

  • محسن نورپور، سید محمدجواد ساداتی*

    نظام واکنش های کیفری در ایران از هنگام پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، دو دوره کاملا متمایز را تجربه کرده است: نخست بازتولید آیین های علنی تحمیل رنج در دهه اول انقلاب و سپس، برچیده شدن تدریجی آنها از عرصه عمومی در دهه های بعدی. اگرچه اقتصاد سیاسی اعمال قدرت، نقشی بنیادین در بازتولید این آیین های علنی تحمیل رنج و سپس، کنار رفتن آنها از عرصه عمومی داشت، باوجود این، نمی توان نقش ساختار انسجام اجتماعی را در این دگرگونی های قابل توجه نادیده انگاشت.پدیداری جامعه تک ساختی در دهه نخست انقلاب زمینه را برای بازتولید نمایش های عمومی مجازات فراهم آورد. در این زمان، مجازات بیش از هر چیز به مناسکی با تشریفات ویژه می مانست که رسالت آن بازتولید ارزش های نهفته در بطن جامعه تک ساختی بود. کارکرد مناسک مجازات در این جامعه تک ساختی را باید در تداوم حیات ناخودآگاه جمعی انقلابی و نیز، حراست از انسجام اجتماعی یکپارچه جستجو کرد. باوجوداین، در دهه های بعد، به واسطه «شکاف های بین نسلی»، «تعارض میان کنش گران و نیروهای اجتماعی تغییردهنده فرهنگ» و نیز، «ناهماهنگی و عدم تعادل میان ساختارهای اجتماعی که فرهنگ در آنها جاریست»، اندک اندک زمینه برای کاهش فراگیری و تقدس ارزش های تعیین یافته اجتماعی فراهم شد. نتیجه این کاهش فراگیری عبارت بود از گذار به جامعه چندساختی. البته، تحولات ساختاری قدرت نیز در این جابه جایی بزرگ نقشی قابل توجه ایفا کردند.در این جامعه چندساختی، اگرچه همچنان نمونه هایی معدود از اجرای علنی مجازات ها به وقوع می پیوست، باوجوداین، گویی کارکردهای نمایش های تحمیل رنج همچون گذشته، دیگر توسط وجدان جمعی درک نمی شد. آیین های علنی سلب حیات و سایر اشکال رنج دهی، به تدریج به بدن هایی بدون روح و بی هویت و نیز به نمودی از اعمال سلطه توسط قدرت مبدل شدند. به همین واسطه، در گذر زمان تا حدود قابل توجهی، از عرصه عمومی برچیده شده و به درون شبکه دیوان سالار انتقال یافتند.

    کلید واژگان: جامعه آیینی، مجازات مناسک گونه، جامعه تک ساختی، جامعه چندساختی، مجازات دیوان سالار
    Mohsen Nourpour, Seyyed MohammadJavad Sadati *

    From the Islamic revolution penal reactions in Iran has been experienced two completely different periods: first the revival of public display of suffering in the first decade of the revolution and then, elimination of this kind of punishment from public arena in the next decades. Undoubtedly, political economy of power has important role in this penal changes. However, we cannot neglect the role of structure of social solidarity.Birth of single-structured society in the first decade of Islamic revolution paved the way for revival of public punishments. In this time, public display of suffering were like rituals that its role were revival of social values in single-structure society. But, in the following decades, these punishment were not understood by society. Because of it, physical punishments step by step eliminated from public arena and transferred in the bureaucratic system.

    Keywords: Ritual society, ritual punishment, single-structured society, multi-structured society, technical punishment
  • محسن نورپور*، عبدالرضا جوان جعفری، سید مهدی سیدزاده
    موضوع نوشتار حاضر بررسی تحولات مجازاتهای بدنی در دهه اول انقلاب اسلامی و تحلیل عوامل موثر بر آن است. برای دستیابی به این هدف، به اسناد مختلف همانند مذاکرات مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان، شورای عالی قضایی و نحوه انعکاس مجازاتهای بدنی در مطبوعات مراجعه شده است. همچنین نقش نیروهای اجتماعی- سیاسی مختلف از طرفی و فضا و بستر جامعه از طرف دیگر، در تحول گفتمان حاکم بر مجازاتهای بدنی تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در مورد مجازاتهای بدنی، سه گفتمان مختلف در دهه اول انقلاب قابل شناسایی است. گفتمان شرع گرایی بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب خود را نشان می دهد که در نتیجه آن، مجازاتهای بدنی در حد گسترده و با خوانشی ایدیولوژیک و انقلابی از مذهب اجرا می گردد. دوره دوم بعد از گذشت چند ماه از انقلاب شروع و تا تصویب قوانین جزایی ادامه دارد که می توان آنرا دوران گذار به قانون گرایی معرفی نمود. دوره سوم که در سال 1361 و با تصویب قوانین کیفری آغاز می شود، دوران تثبیت گفتمان قانون گرایی در مورد مجازاتهای بدنی است. هر یک از گفتمانهای فوق در ابتدا توصیف و سپس چرایی تحولات این گفتمانها از منظر جامعه شناختی تحلیل میگردد.
    کلید واژگان: دهه اول انقلاب اسلامی، مجازات های بدنی، تحول گفتمانی، شرع گرایی، قانون گرایی
    Mohsen Nourpour *, Abdolreza Javan Jafari, Mahdi Seidzadeh
    The subject of the present article is to examine the evolution of corporal punishment in the first decade of the Islamic Revolution and to analyze the factors affecting it. To achieve this goal, various documents have been referred to. Also, the role of different socio-political forces and the space and context of society, have been analyzed in the evolution of the discourse governing corporal punishment. The results of the research show that in the case of corporal punishment, three different discourses can be identified in the first decade of the revolution. The discourse of Sharia orientedness shows itself immediately after the victory of the revolution, as a result of which corporal punishment is carried out on a large scale and with an ideological reading of religion. The second period began a few months after the revolution and continued until the ratification of the penal code. The third period, which begins in 1982 with the ratification of criminal law, is the period of consolidation of the discourse of legalism on corporal punishment. Each of the above discourses is first described and the reason for evolution of these discourses is analyzed with regard to sociological perspective.
    Keywords: The first decade of the Islamic Revolution, corporal punishment, discourse evolution, sharia, legalism
  • عبدالرضا جوان جعفری، محسن نورپور، سید محمدجواد ساداتی*

    در مطالعات مرسوم حقوق کیفری دگرگونی هایی که در قلمروی نمادها و مفاهیم مرتبط با مجازات به وقوع می پیوندد، اغلب نتیجه تحولات فنی- علمی و توسعه مطالعات جرم-شناختی-کیفرشناختی دانسته می شوند. این یک زاویه ی نگاه در مورد تحولاتی است که نظام کیفری در گذر زمان به خود می بیند. اما، همچنان زوایای دیگری از تحلیل وجود دارند که در قالب نگرشی نظام وار بر پیوندهای عمیق میان خرده نظام کیفر و سایر پدیدارهای اجتماعی تاکید می کنند که در آن، پدیدار کیفر در چارچوب ساختار نظام اجتماعی و نیز به واسطه ی پیوندهایش با خرده نظام های دیگر شناخته می شود. بر این اساس، تحولاتی که در قلمروی خرده نظام کیفری رخ می دهد می تواند انعکاسی از تحولات صورت گرفته در بطن سایر خرده-نظام ها باشد. با تکیه بر چارچوب ادراکی پیش گفته می توان از چرایی یک دگرگونی قابل تامل در قلمروی خرده نظام مجازات در ایران پس از انقلاب رمزگشایی کرد: جابه جایی «حاکم شرع مقتدر» با «قاضی محدود شده در قالب قواعد متعدد». این دگرگونی بزرگ در حوزه حقوق کیفری، بیانگر تحولاتی عمیق تر در ساختار نظام اجتماعی و به ویژه، ساختار قدرت در ایران پس از انقلاب است. پژوهش حاضر تلاش می کند تا با تکیه بر ملاحظات جامعه شناسی کیفر، چرایی این دگرگونی قابل تامل را کالبدشکافی کند.

    کلید واژگان: حاکم شرع مقتدر، قاضی دیوان سالار، نزاع گفتمانی قدرت، تحولات ساختاری قدرت، دیوان سالاری اداری
    Abdolreza Javan Jaafari, Mohsen nourpour, Seyed MohammadJavad Sadati*

    In criminal law studies in Iran changes on the penal symbols and institutions often considered as technical changes and the results of developments of Criminological-Penological studies. This is a one point of view about developments of penal system. But there are other points of views. These points of views insist on systematic thinking about punishment and the deep relation between punishment and other social subsystems. In These points of views punishment is known within social structure and its relation with other social subsystems. According to this, changes on penal subsystem is because of changes on other social subsystems. Based on this framework of perception, we can talk about an important penal change in Iran: Transition from powerful religious judge to the unauthorized judge. This important change was sign of deeper changes in the social system and especially power structure in Iran. This research tries to analyze reasons of this penal changes based on sociology of punishment

    Keywords: powerful religious judge, bureaucratic judge, the power struggle discourse, the structural changes, bureaucratic system
  • محسن نورپور*، سید مهدی سیدزاده ثانی، محمدیوسف ناصری فورگ

    گزارش نکردن بزه دیدگی به مقامات پلیسی - قضایی و عدم دسترسی به رقم سیاه بزه دیدگی یکی از مشکلات عمده نظام های دادرسی کیفری است. خودگزارشی بزه دیدگی که در قالب پیمایش های بزه دیده شناسی انجام می شود یکی از راه های علمی - تجربی دستیابی به رقم واقعی بزه دیدگی شناخته می شود. در حال حاضر این روش در بسیاری از کشورها و حتی در سطح بین المللی به عنوان یک راهبرد کلان قضایی به رسمیت شناخته شده؛ در حالی که در ایران این پیمایش ها نه تنها در ساختار اجرایی- سیاست گذاری هیچ جایگاهی ندارند، بلکه حتی در سطح ادبیات پژوهشی نیز با فقر شدید علمی مواجه هستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان بزه دیدگی های گزارش نشده و عوامل موثر بر این امر در بین دانشجویان پسر دانشگاه فردوسی مشهد صورت گرفته است. جامعه آماری، تمامی دانشجویان پسر دانشگاه فردوسی مشهد بوده که از میان آن ها با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای 350 نفری انتخاب شده است. پرسش نامه استفاده شده از نوع محقق ساخته می باشد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بیشتر از نیمی از بزه دیدگان بنا به دلایل مختلف، بزه دیدگی های واقع شده را گزارش ننموده اند. بیشترین موارد گزارش بزه دیدگی، مربوط به جرایم مالی و خیابانی از جمله سرقت، کیف قاپی و جیب بری است؛ در حالی که کمترین موارد گزارش بزه دیدگی را جرایم جنسی و مرتبط با حیثیت بزه دیدگان به خود اختصاص داده است.

    کلید واژگان: عدم گزارش بزه دیدگی، رقم سیاه بزه دیدگی، پیمایش بزه دیده شناسی
    Mohsen Nourpour *, Seyyed Mahdi Seyyed Zadeh Sani, MohammadYousef Naseri Fourg

    Non –reporting of victimization to police-judicial authorities and inaccessibility to the black victimization figure is one of the major problems with criminal justice systems. Self-reporting of victimization in the form of victimization surveys is one of the scientific-experimental ways of achieving the true victimization figure. Currently, this method is recognized in many countries, and even internationally, as a grandiose Strategy. While in Iran, these surveys not only have no place in the executive-policy-making structure, but also face severe scientific poverty at the level of research literature. The purpose of this study was to investigate the unreported victimization rate and the factors affecting it in the last five years among male students of Ferdowsi University of Mashhad. The statistical population was all male students of Ferdowsi University of Mashhad in the second semester of the academic year of 2015-2015 among whom 350 students were selected using Cochran formula. The results show that more than half of the victims did not report the actual casualties for various reasons. The highest incidence of victimization is related to financial and street crimes including theft, purse and pocket crime, while the lowest incidence of victimization is related to sexual offenses related to the redundant reputation of the victims.

    Keywords: No –reporting of victimization, Black victimization figure, Victimization survey
  • Mohsen Nourpoor, Seyed Mehdi Seyedzadeh Sani

    Nowadays, one of the most important mechanisms for achieving victimization rate is to use of victimization surveys or victimology which are used as an appropriate strategy nationally and internationally. These surveys aims primarily to find out the type, nature, frequency of crimes, characteristics of victims and the relationship between the victims (The victimized) and victimizer particularly, to discover the reasons for not reporting victimization to the police and judicial authorities. Then according to the received information, the necessary strategies will be provided to facilitate the process of victimization reporting, prevent re-victimization and support the victims. The article analyzes the necessity of victimization surveys or victimology in the Islamic Republic of Iran based on legal documents through using analytical-descriptive method. Results show that although there is a great legal capacity (such as both upstream and ordinary documents) for victimization surveys or victimology in our country, it has not been done in a purposeful and methodical way. Hence, conducting these surveys will be faced obstacles and limitations firstly, the existence of positive social and individual effects make it necessary inevitably.

    Keywords: Victimization, Victimology Surveys, Rate of Victimization, Failure to Report Victimization, National Strategy
  • محسن نورپور*، عبدالرضا جوان جعفری، سید محمدجواد ساداتی

    تولد و دگرگونی پدیدار کیفر در اثر انباشت تاریخی و تحت تاثیر دگرگونی در سایر پدیدارهای اجتماعی و به ویژه ادراک افکار عمومی از ماهیت و کارکرد مجازات صورت می گیرد. به واسطه ی همین وابستگی، به هنگام سیاست گذاری کیفری نمی توان اراده ی کیفری افکار عمومی را نادیده گرفت. پیمایش های میدانی روشی برای رمزگشایی از تمایل کیفری جامعه هستند. رسالت نوشتار حاضر تحلیل میزان همگرایی افکار عمومی با مجازات های بدنی سالب حیات از منظر جامعه شناختی است. پژوهش پیش رو از نوع توصیفی - تحلیلی است که به صورت پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری، تمامی شهروندان مشهد در مناطق 13 گانه می باشد. گردآوری داده ها از طریق طراحی پرسشنامه از نوع محقق ساخته صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که میزان موافقت افکار عمومی با مجازات جرایمی که مستقیما احساسات عمومی را جریحه دار می کند همانند تجاوز به عنف، اسیدپاشی و اختلاس بالاست. برعکس، در جرایم مبتنی بر رضایت (لواط) و در جرایمی که علت اصلی آن مسایل اقتصادی- اجتماعی است (مواد مخدر و سرقت مستوجب حد)، میزان مخالفت با مجازات های شدید سالب حیات زیاد است. نتیجه این تحقیق در سطح کلان و راهبردی این است که به هنگام قانونگذاری کیفری، باید تمایلات و ذایقه کیفری افکار عمومی مورد توجه قرار گیرد، در غیر این صورت واگرایی میان سیاست های اعلامی و واقعیت های اجتماعی به وجود می آید که نتیجه آن، شکست سیاست کیفری رسمی است. بر این اساس، توجه به تحولات صورت گرفته در گفتمان های حاکم بر جامعه در کیفرگذاری به خصوص در مورد مجازات های بدنی ضرورتی گریزناپذیر است.

    کلید واژگان: واقعیت اجتماعی مجازات، افکار عمومی، سیاست گذاری کیفری، پیمایش کیفرگرایی، مجازات های جسمانی شدید
    Mohsen Nourpour *, Abdolrez Javan Jaffari Bojnordi, Seyyed MohammadJavad Sadati

    The birth and transformation of the emergence of punishment comes from historical accumulation and the transformation of other social phenomena, and in particular the perception of public opinion about the nature and function of punishment. Due to this dependence, criminal law can’t be overlooked when it comes to criminal law. Field surveys are a way to decipher the criminal will of the community. The present paper aims at analyzing the degree of convergence of public opinion with physical punishment from the socio-cognitive perspective. This research is a descriptive-analytic type that has been surveyed. The statistical population is all citizens of Mashhad in 13 areas in 1395. Sampling was done as a combination of simple, clustering and simple random methods. Data collection was done field by using a researcher-made questionnaire. The respondents' views about non-crime punishments from different crimes were drawn up in the form of five Likert options. The results of the research show that the extent to which public opinion agrees with punishments that directly offend public feelings, such as rape, acidity, and embezzlement. On the contrary, in crimes based on satisfaction (sodomy) and in crimes that are the main cause of socioeconomic issues (drug and robbery), the rate of opposition to severe punishment is high. When legislating criminal, these diverse tendencies of public opinion should be considered. Not paying attention to these tendencies will trigger a chain of public opinion resistance against a formal criminal policy.

    Keywords: social reality punishment, Public Opinion, Criminal policy, survey of penalize, severe physical punishment
  • عبدالرضا جوان جعفری بجنوردی*، سید محمدجواد ساداتی، محسن نورپور

    عوامل متعددی همچون سن، میزان تحصیلات، جنسیت، نژاد، باورهای اجتماعی- سیاسی، نرخ جرم، رسانه ای شدن جرایم، همزادپنداری با بزهکار یا بزه دیده بر میزان گرایش افراد به تحمیل مجازات های شدید اثرگذار هستند. در این پژوهش تلاش می گردد تا به بررسی تاثیر جنسیت بر میزان کیفرگرایی در جرایم دارای مجازات های شدید بدنی پرداخته شود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی - تحلیلی است که به صورت پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تمامی شهروندان مشهد در مناطق سیزده گانه در سال 1395می باشد. نمونه گیری به صورت چندمرحله ای بوده که از روش های طبقه ای و تصادفی ساده استفاده شده است. گردآوری داده ها به صورت میدانی و از طریق پرسشنامه از نوع محقق ساخته بوده که نظرات پاسخ گویان نسبت به مجازات های نه جرم از جرایم مختلف اخذ شده است. فرضیه پژوهش نیز کیفرگرایی کمتر زنان نسبت به مردان می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در جرایم زنای محصنه، اختلاس و سرقت حدی رابطه معناداری میان جنسیت و کیفرگرایی وجود دارد. در مورد اختلاس و سرقت حدی مستوجب قطع دست، زنان کمتر از مردان گرایش به اجرای مجازات دارند ولی در خصوص زنای محصنه، زنان بیشتر از مردان خواهان اجرای مجازات سنگسار هستند.

    کلید واژگان: پیمایش کیفرگرایی، جنسیت، گرایش به اجرای مجازات، مجازات های شدید جسمانی
    Abd Al Reza Javan Jaafari *, Javad Sadati, Mohsen Nourpour

    Several factors like age, degree of education, sexuality, race, social and political belief, crime rate, media, conjunction with offender or victim are effective about rate of desire about implementation of harsh punishment. In this research we try to evaluate the relation between sexuality and desire to imposing of harsh punishment. This research is descriptive- analytical and based on experimental study in Mashhad. Also, this research based on multi stage statistical sampling. Research hypothesis is less criminality of woman than men. Research results show that in Insect, Embezzlement and Had punishable stealing there are relation between sexuality and criminality. In Embezzlement and stealing women have less desire for imposing harsh punishment than men. In contrast, in Insect women criminality is higher than men. In contrast, in Insect women criminality is higher than men. It means that in Insect women have harsh desire than men. 

    Keywords: criminality research, sexuality, desire to implementation of harsh punishment, harsh physical punishment
  • محمد مهدی ساقیان*، محسن نورپور

    نهاد تعلیق تعقیب به عنوان یکی از راهبردهایی که همسو با سیاست های قضازدایی، کیفرزدایی و به طور کلی الغاگرایی کیفری است، بعد از چند دهه تزلزل و تردید، سرانجام در قانون آیین دادرسی کیفری 1392 به تثبیت رسید. این نهاد یکی از نمودهای اصلی موقعیت داشتن تعقیب است که حق توقف یا تاخیر پیگیری پرونده کیفری را برای مقام قضایی (دادستان) قایل می شود. تعلیق تعقیب هر چند از نظر روش و نحوه اجرا با نهادهای مصالحه کیفری فرانسوی یا معامله اتهام کامن لایی تفاوت هایی دارد ولی از لحاظ قابلیت و کارآمدی دارای همان نتایج همانند گزینشی شدن تعقیب، ترافعی شدن پیگیرد، تامین منافع طرفین پرونده و جامعه، کاهش جمعیت کیفری، کاهش هزینه های اجتماعی - اقتصادی و جلوگیری از تورم پرونده ها است. علی رغم قانونی شدن راهبرد تعلیق تعقیب، رویه قضایی هنوز همگرایی و استقبال مناسبی نسبت به آن نشان نداده است. از جمله دلایل این امر، علاوه بر نبود زمینه های فرهنگی- قضایی لازم، ایرادات و چالش های متعدد وارده به این نهاد است. در قسمت اول مقاله، مبانی و دلایل پذیرش این راهبرد و چگونگی تحول در نقش و جایگاه دادسرا در امر تعقیب کیفری تحلیل می گردد. در قسمت دوم نیز، چالش های اصولی و قانونی تعلیق تعقیب از جمله همسو نبودن با اصل برایت، اصل تفکیک مقام تعقیب از مقام رسیدگی و قاعده منع محاکمه مجدد و همچنین چالش های اجرایی آن از حیث قلمرو، تعارضات درون متنی و برون متنی قانونی، ابهام در نحوه اعمال و غیره مورد تحلیل قرار گرفته و راهکارهای لازم جهت رفع نواقص موجود پیشنهاد شده است.

    کلید واژگان: دادستان، اصل اقتضای تعقیب، تعلیق تعقیب، مصالحه کیفری، دادرسی ترافعی
    MohammadMahdi Saghian *, Mohsen Nourpour

    The pursuit suspension entity as one of the strategies that is in line with the guidelines of criminal abolition, was finally established in the Criminal Procedure Code of 1392 after several decades of uncertainty. This entity is a main manifestation of pursuit actualization that recognizes the right of the criminal case suspension by suspension authority. Although pursuit suspension differs from “criminal compromise” in France Law System in terms of realm, method and enforcement, they resemble each other in terms of efficiency in results. The aim of the present study is the assessment and critical analysis of “Pursuit Suspension” in light of comparative study of its French counterpart that is “criminal compromise”. Despite the legalization of the pursuit suspension strategy in Iranian law, the judiciary has not yet shown convergence and acceptance. Among the reasons for this, in addition to the lack of the necessary cultural-judicial background, are the numerous flaws and challenges facing this entity. In the first part of the article, the principles and reasons for accepting this strategy and the changes in role and position of the court in criminal pursuit are analyzed. In the second part, the principal and legal challenges of pursuit suspension, including inconsistency with the principle of exemption, the principle of separation of the pursuit authority from the prosecuting authority and the rule prohibiting retrial, as well as its executive objections in terms of territory, in-text and extra-textual conflicts, ambiguity in how to apply, etc. have been analyzed and the required strategies have been proposed to eliminate the existing flaws.

    Keywords: Attorney, Pursuit Requirement Principle, Pursuit Suspension, Criminal Compromise, Adversarial Process
  • سید حسین حسینی*، محسن نور پور، حمیدرضا کریزی
    امروزه هرچه بیشتر شاهد تعامل بین آموزه های جرم شناختی و حوزه های مختلف علوم جنایی هستیم که در قوانین جدید نمود پیدا کرده است. ازجمله این ها، قانون بیمه اجباری خسارات وارده به اشخاص ثالث در اثر حوادث ناشی از وسایل نقلیه مصوب سال 1395 است که قانون گذار، گام هایی به سوی پذیرش و عملیاتی کردن آموزه های جرم شناختی پیشگیرانه، هرچند به صورت متزلزل برداشته است. هدف این نوشتار، بررسی رویکرد پیشگیری اجتماعی از جرایم و تخلفات رانندگی در پرتوی نهاد بیمه شخص ثالث است. در این راستا تلاش می شود مبانی و جلوه های قانونی آن موردتحلیل قرار گیرد. درواقع، سوال اصلی پژوهش این است که نهاد بیمه شخص ثالث از چه طریق می تواند دارای رویکرد پیشگیرانه ای از جرم باشد؟
    یافته های پژوهش حاکی از آن است که ازجمله مبانی تعامل بین این نهاد و پیشگیری اجتماعی از جرم می توان به تعاون و همیاری اجتماعی، توزیع ضرر در جامعه و مشارکت جامعه مدنی در پیشگیری از جرم اشاره نمود. گونه های این نوع پیشگیری نیز عبارتند از پیشگیری از طریق فرهنگ سازی، توسعه یا تحدید حمایت های اجتماعی و قانونی از بیمه گذار و استمداد از ظرفیت جامعه محلی. تحلیل گفتمان قانون گذار در این حوزه، بیانگر ظهور رهیافت های نوینی در راستای پیش گیری از جرایم و تخلفات رانندگی است.
    کلید واژگان: بیمه شخص ثالث، پیشگیری اجتماعی از جرم، بزه دیده شناسی حمایتی، فرهنگ سازی
    Seyyed Hosein Hoseini *, Mohsen Noor Poor, Hamidreza Karizi
    Today, we see more and more of the interaction between criminological teachings and the various areas of criminal science found in new laws. Of these, Of these, the Compulsory Insurance Act provides for damages to third parties for accidents caused by vehicles approved in the year 1395, when the legislator has taken steps to adopt and operate preventive criminological teachings, albeit shakily. The purpose of this paper is to examine the social prevention approach of  driving crimes and violations in the light of a third-party insurance institution. In this regard, efforts are being made to analyze its legal principles and effects. Indeed, the main question of the research is how can a third-party insurance institution have a proactive approach to crime?
    Findings of the research indicate that the basis for interaction between this institution and social prevention of crime can be social co-operation, distribution of disadvantages in society and participation of civil society in crime prevention. The types of prevention include the prevention by culture, the development or limitation of social and legal protection of the insurer and the utilization of the capacity of the local community. The analysis of the legislature's discourse in this area reflects the emergence of new approaches to prevent driving crimes and violations.
    Keywords: third-party insurance, social prevention of crime, supportive victimization, Culture
  • محسن نورپور، مسعود احمدی*

    تامین مسکن یکی از نیازهای اولیه و اساسی تمامی شهروندان هر کشور محسوب می شود که دولت مردان و برنامه ریزان اقتصادی را به فکر تامین این نیاز وامی دارد. یکی از راه های تهیه مسکن، پیش فروش ساختمان از طریق راه هایی همانند انبوه سازی است که پیش خریداران را نیز به خاطر داشتن امتیازاتی همانند داشتن قیمت مناسب تر و پرداخت به صورت اقساطی ترغیب به خرید این واحدها می نماید. در ایران نیز در سال های اخیر به خصوص این نحوه واگذاری مسکن بیشتر به چشم می خورد. این حوزه نیز همانند سایر حوزه ها با خود آسیب ها و جرم زایی هایی را به همراه داشته است.
    آنچه در این رابطه از منظر جرم شناختی اهمیت مطالعه این حوزه را با اهمیت تر می سازد فضای نامطلوبی است که زمینه را برای جرایم ملکی متعددی همانند کلاهبرداری از طریق چندبارفروشی آپارتمان به دلیل عدم نظارت و قانون مناسب در این زمینه به همراه داشته است. به خاطر رفع این خلا و چاره اندیشی در این زمینه، قانون پیش فروش ساختمان در سال 1389 به تصویب رسیده است. این نوشتار در پی پاسخ گویی به این سوال است که آیا رویکردهای پیشگیرانه وضعی در این قانون قابل شناسایی است؟ در پی پاسخگویی به این سوال، راهکارها و رویکردهای پیشگیرانه وضعی مطرح شده در این قانون در دو مورد تدابیر خطرافزای پیش بینی شده در این قانون (گفتار اول) و مواردی که در آن ناتوان سازی از طریق فرصت زدایی قابل شناسایی است (گفتار دوم) مورد تحلیل قرار خواهد گرفت.

    کلید واژگان: جرایم ملکی، پیشگیری وضعی، تدابیر خطرافزا، فرصت زدایی
    Mohsen Noorpour*, masoud ahmadi

    Housing is one of the basic needs of all citizens of any country compels the government officials and economic planners to think about meeting this need. One way of housing, is building pre sale through channels such as the mass housing that also encourages pre-buyers to purchase these units because of advantages such as a more reasonable price and payment by installments. In Iran also, especially this method of assignment of housing is mostly seen in recent years. This area, as other areas, has been associated with damages and crimes.
    What is important in this field in terms of criminology is the unfavorable environment which has provided the ground for several property crimes such as scam via multiple-selling of apartment because of lack of oversight and proper law in this area. To address this gap and remedy in this context, the law of pre-sale of the building was approved in 2010. The present paper tries to answer the question of whether situational prevention approaches can be identified in this law. To answer the question, the situational prevention strategies and approaches outlined in the law will be analyzed in two cases of risk-increasing measures foreseen in the law (article I) and cases where handicapping is identifiable via removing opportunity (article II ).

    Keywords: property crime, situational prevention, risk-increasing measures, removing opportunity
  • عابدین مومنی، محسن نورپور، علی زاهد، احسان آهنگری
    یکی از نوآوری های قانون مجازات اسلامی 1392 این است که تلاش کرده مقررات راجع به تداخل قصاص و دیات را سامان دهی نماید. به همین خاطر فصل دوم بخش اول کتاب قصاص، با عنوان «تداخل جنایات» و فصل هفتم بخش اول کتاب دیات با عنوان «تداخل و تعدد دیات» را به این امر اختصاص داده است. مطابق ماده 538 و 543 این قانون، در تعدد جنایات، اصل بر تعدد دیات و عدم تداخل آنهاست مگر در صورت واحد بودن رفتار مرتکب، نوع آسیب، محل آسیب و عرفا یک آسیب محسوب شدن که تداخل دیه صورت گرفته و یک دیه پرداخت می شود.
    مبحث تداخل یا عدم تداخل، ریشه در قاعده «عدم تداخل اسباب و مسببات» دارد که در کتب فقهی و اصولی در ابواب مختلف بررسی شده است. رسالت این نوشتار، بررسی مبحث «تعدد و تداخل دیات» از منظر قاعده فوق و سپس روشن ساختن قواعد و معیارهای حاکم بر تعدد و تداخل دیات و ذکر مواد قانونی و روایات وارده و در صورت لزوم نظریات اداره حقوقی قوه قضاییه است. مطابق مبانی فقهی و قواعد حقوقی حاکم بر قانون مجازات اسلامی موارد تعدد دیه عبارت اند از: تعدد جانی، تعدد مجنی علیه، رفتارهای جنایی متعدد، تعدد نتایج در اعضای مختلف، نوعا غیرمسری بودن جراحات، ملازم نبودن از بین رفتن عضو با منفعت همان عضو یا عضو دیگر و عرفا چند جنایت محسوب شدن آسیب های وارده. موارد تداخل دیه نیز عبارت است: نوعا مسری بودن جراحات وارده، ملازم بودن از بین رفتن عضو با منفعت همان عضو یا عضو دیگر و عرفا یک جنایت محسوب شدن آسیب های وارده.
    کلید واژگان: عدم تداخل اسباب و مسببات، تعدد دیات، تداخل دیات، روایت ابی عبیده
    Abedin Momeni, Mohsen Nourpour, Ali Zahed, Ehsan Ahangari
    The issue regarding the multiplicity and inclusion of the atonement is to be considered among those topics which have deserved less attention in Islamic criminal law. In Islamic criminal law in 1370, the spirit of some law articles says that some atonement were in exceptional cases included. Due to this fact, the knowledge of these exceptional articles was quite hard. Hence, the legislator, knowing this fact, in developing the Islamic criminal law of 1392, tried to extract the rules governing the multiplicity and unity of the atonements from juridical texts and make it law-like.
    The chapter concerning the inclusion of or exclusion which has been discussed in part nemesis and atonement of Islamic criminal law of 1392 is rooted in the rule of "inclusion of exclusion of atonements" which has been discussed in detail in princlipal and juridical textbooks. This research embarks on discussing the topic "inclusion and exclusion of atonements" from the abovementioned rule and then tries to find out about the multiplicity and unity of the atonements, mentioning criminal instances, at hand narrations, and when needed mentioning the technical viewpoint of judiciary
    Keywords: Exclusion of tools, causes, multiplicity of atonements, inclusion of atonements, the narration of Abu Obaideh
  • محمد صالح اسفندیاری، محسن نورپور
    جرایم خرد یا مانع، جرایمی هستند که اصولا برای پیشگیری از سایر جرایم سنگین تر جرم انگاری می شوند. نوع برخورد با این جرایم و چگونگی کنترل آن ها در سیاست جنایی کشورها، مختلف و در نتیجه دارای پیامدها و چالش های متفاوتی هستند. از یک سو، برخی کشورها شدت عمل و سخت گیری نسبت به جرایم را سرلوحه کار خویش قرار داد ه و از راهبردهای سرکوبگر پلیسی و قضایی استفاده مینمایند. از سوی دیگر، برخی کشورها مداراگرایی همراه با رعایت اصل حداقل مداخله کیفری را ترجیح داده و از راهبردهای غیر کیفری همانند ضمانت اجراهای اداری، انتظامی، مدنی، انضباطی و ترمیمی نیز استفاده میکنند. هر چند در نظام حقوقی ایران از هر دو رویکرد استفاده شده، اما در مجموع با توجه به قوانین کیفری جدید (قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 و قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 )، قانون گذار ایران، تمایل خویش مبنی بر انتخاب رویکرد مداراگرایانه را در قالب تدابیری همانند بایگانی کردن پرونده، تعلیق تعقیب، میانجی گری کیفری، تعویق صدور حکم، معافیت از کیفر و غیره نشان داده است. این نوع برخورد همراه با پیامدهای مثبت و چالش های متعددی است. در نوشتار حاضر پس از توضیح رویکردهای سخت گیرانه و مداراگرایانه که دو راهبرد متضاد در مورد کنترل و پیشگیری از جرایم خرد محسوب می شوند، به ارزیابی پیامدها و چالش های مداراگرایی در ارتباط با این جرایم پرداخته خواهد شد.
    کلید واژگان: جرایم خرد، رویکرد امنیت گرا، رویکرد مداراگرایانه، آثار مثبت، چالش ها
  • عبدالرضا جوان جعفری بجنوردی، محسن نورپور
    الغاگرایان درباره ظرفیت و توانایی حقوق کیفری برای کنترل جرم تردید دارند و معتقدند تا زمانی که راه های آسان تر و انسانی تر برای کنترل جرم وجود دارد، نباید در وهله نخست از حربه مجازات استفاده نمود. آموزه الغاگرایی مدعی است که نظام رسمی کیفری، علاوه بر اینکه در پیشگیری از تکرار جرم تاثیری ندارد، جرم زا نیز می باشد و با وارد آوردن انگ مجرمانه به فرد، موجبات بزهکاری مجدد وی را فراهم می آورد. به همین خاطر خواهان عدم دخالت حقوق کیفری و یا در نهایت دخالت محدود و ضروری آن در فرایند رسیدگی است. یافته های الغاگرایی تاکنون در سیاست جنایی کشورها در اشکال جرم زدایی، کیفرزدایی و قضازدایی تبلور یافته است. تعقیب زدایی کیفری نیز مفهومی جدید و در راستای همین سیاست عدم مداخله حقوق کیفری است که در پی شکست تعقیب کیفری سنتی که رویکردی سرکوبگر در پیگرد مجرمین دارد، ارائه شده است. از جمله پیامدهای مهم تعقیب زدایی می توان ترافعی شدن امر تعقیب، قضاوتی شدن دادسرا، گزینشی شدن پیگرد متهمین، سرعت بخشی به فرایند کیفری، کاهش جمعیت کیفری و رعایت کرامت انسانی را نام برد. در این مقاله بعد از بیان مفهوم و مبانی تعقیب زدایی کیفری، جلوه های آن در سیاست جنایی تقنینی ایران مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
    کلید واژگان: الغاگرایی، تعقیب زدایی کیفری، رویکرد اقتضای تعقیب، جایگزین های تعقیب کیفری
    Abdolreza Javan Jafari Bojnordi, Mohsen Nourpour
    The abolish themselves are skeptical about the capacity of criminal justice for crime control and believe that as long as there are easier and more human ways to control crime, punishment should not be used as a weapon in the first place. Abolitionism doctrine maintains that the formal system of criminal justice, not is less effective in the prevention of recidivism, but also criminogenic and label of crime causing him to commit crime again. Therefore, they advocates the non-interference of criminal law or, if it is investable, a minimal involvement in the process of trial.The findings of abolitionism in the criminal policy of different countries gave rise to decriminalize, depenalization and diversion. Deferred prosecution or non- prosecution is also a new concept in criminal procedure that is consistent with non-intervention criminal policy. This policy was proposed because of the failure of the traditional repressive approach of prosecution. Adversarial prosecution, judicialization and acceleration of prosecution, reduction in criminal population and regarding human dignity, selective prosecution of accuses are among the important consequences of the deferred prosecution. This article attempts to express concept and foundations of the deferred prosecution and investigates its manifestations in the Iranian criminal policy.
    Keywords: Abolitionism, Prosecutor, Prosecution, Interest, Alternative
  • محسن نورپور، محمدصالح اسفندیاری
    زمینه و هدف
    در دهه های اخیر، نظریه های جرم شناسی، تقریبا تمامی حوزه های علوم جنایی و به خصوص آیین دادرسی کیفری از جمله نهاد دادستانی، بازپرسی، صدور حکم و اجرای آن را را متحول ساخته است. با توجه به اینکه پلیس به عنوان اولین فرایند کیفری و حلقه ارتباطی مردم و دستگاه قضایی شناخته می شود، سوال این است که آیا این نهاد نیز از یافته های جرم شناسی تاثیر پذیرفته است؟ در این نوشتار، پس از بیان ویژگی های پلیس سنتی و انتقادات وارد بر آن از منظر نظریه های جرم شناسی، پلیس نوین و انتقادات وارد بر آن، مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.
    روش تحقیق: این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است.
    یافته ها
    نهاد پلیس در طول تحولات حقوق کیفری، همچون دیگر نهادهای کیفری، مشمول تحولات گوناگونی شده است. این تحولات که متاثر از یافته های جرم شناسی می باشند، این نهاد را در طول سال های متمادی دچار تغییرات اساسی کرده است. پلیس در ابتدا همچون سیستم عدالت کیفری، صرفا با تاکید بر اعمال کیفری و دستگیری فوری بزهکاران، سعی بر آن داشت تا بر افکار عمومی جامعه تاثیر بگذارد و از این راه از وقوع جرم پیشگیری کند؛ اما ناکارآمدی رویکرد سرکوبگر حقوق کیفری و پلیس، انتقادات گسترده ای را از سوی مکاتب جرم شناسی به خصوص مکتب واکنش اجتماعی در پی داشت. این انتقادات باعث شد تا تغییرات شگرفی در این حوزه ها رخ دهد. پلیس نوین که محصول این انتقادات است، به دو صورت مشارکت محور و کنترل محور ظهور پیدا کرد.
    نتیجه گیری
    ایران نیز از تحولات بین المللی و یافته های جرم شناسی در حوزه وظایف و اختیارات پلیس تاثیر پذیرفته و در دهه های اخیر به سمت پلیس جامعه محور حرکت نموده است که می تواند بازوی توانمند دستگاه قضایی باشد. تاثیر این تحولات در قانون آیین دادرسی کیفری 1392 به خوبی قابل مشاهده است.
    کلید واژگان: پلیس سنتی، پلیس نوین، مشارکت محور، کنترل محور، یافته های جرم شناسی
    Mohammad Saleh Esfandiari, Mohsen Nourpour
    Context and
    Objective
    In recent decades, criminology theories have changed all areas of criminal science and especially criminal procedure. Considering the fact that police are known as the first role-playing institution and link bridge between people and judicial system, the question is whether such an institution is affected by criminology findings or not. In this article, after describing the characteristics of traditional police and criticizing it from the perspective of criminology theories, modern police and criticisms made on it, will be discussed.
    Methodology
    The study has been conducted in descriptive-analytical method and by means of library resources
    Findings
    During criminal law developments, such as other criminal departments, have faced various developments. Such developments influenced by criminology findings, have made fundamental changes in this institution in long years. Like criminal justice system, police have tried to influence public opinions only by emphasizing the immediate arrest of offenders and prevent crime commission; but, inefficacy of the suppressive approach of criminal law and police was followed by extensive criticisms of criminology schools of thought, especially social reaction school of thought. Such criticisms made wonderful changes in these areas. Modern police which is the product of these criticisms emerged in two types: partnership-oriented and control-oriented.
    Results
    Iran has been influenced by international developments and criminology findings in the domain of police duties and authorities and moved toward society-oriented police which can be powerful arm of judicial system. The impact of these developments on criminal procedure in 1392 is tangible.
    Keywords: Traditional police, modern police, partnership, oriented, controloriented, criminology findings
  • محمدیوسف ناصری فورگ، عبدالحمید خسروی، محسن نورپور
    مجازاتهای حدی، کیفرهای شرعی معین، ثابت، نسبتا شدید و با کیفیتهای معلوم در قبال نقض ارزشهای اساسی و مطلوب شارع وضع شده اند. عظمت و جایگاه این دسته کیفرها، به حدی است که در آیات متعدد قرآن و روایات، بر لزوم اهتمام به آنها و سودمندی و منافع حاصل از اجرای آنها، تاکید فراوان شده است. به رغم تاکید فراوان بر جایگاه آنها، براساس منابع و سیره بزرگان اسلام، نه تنها کشف و اثبات جرایم مستوجب حد، به شدت محدود و دشوار شده، بلکه همواره بر بزه پوشی و عدم اثبات آنها تاکید گردیده است، حتی در موارد محدودی که جرم حدی اثبات می شود، موانعی وجود دارند که اجرای مجازات را با چالش مواجه می سازد؛ ابزارهایی مثل توبه و درء به شبهه، از موارد ساقط کننده حدود به شمار می آیند. با دقت نظر در موضوع می توان این تعارض ظاهری را تحلیل علمی و منطقی نمود؛ به این صورت که شارع در گام نخست با وضع مجازاتهای سنگین در قبال نقض برخی از ارزشهای اساسی، سعی کرده با به نمایش گذاردن عظمت حدود و شکوه آنها، مانع ارتکاب این جرایم شود و در گام بعد، با تاکید بر همین عظمت و با نگاه اصلاحی و تربیتی به کیفر و کنترل آثار سوء احتمالی اجرای مکرر حدود در جامعه، در پی محدود نمودن اثبات جرایم حدی برآمده است. به عبارت دیگر، این شدت مجازاتها، کارکردی نمادین در جهت حفاظت از ارزشها دارد. البته در موارد محدود به عنوان تنها راه ممکن، که مقاصد و اهداف مجازاتهای حدی تنها با اجرای آنها محقق می شود، مجازات حدود قابلیت اجرا پیدا نموده و بر مرتکبان این جرایم اعمال می شود.
    کلید واژگان: مجازاتهای حدی، عظمت حدود، اجرای حدود، اهداف حدود، ارزشهای شارع، فلسفه مجازات
    Mohammad Yousef Naseri Forg, Abdol Hamid Khosravi, Mohsen Nour Pour
    Hodood’s punishments with certain legal (Shar’ee) retributions, fixed, fairly extreme and with evident quality are legislated for breaking basic and agreeable values of lawgiver. The situations of these kinds of punishments are important because various verses of Qur’an emphasize on their benefits and profits of its performance. Despite emphasizing on their situation base on sources and Islam’s Grandees’ life, not only discovering and proving crimes became limited and difficult but also always emphasized on hiding crime and their insupportable. Even in limited cases that crime became proved; many obstacles appear that performance of punishment became difficult, tools such as repentance are examples for miscarried of Hodood. With paying attention to the subject we could scientifically and logically analyze this superficial opposition, at the first step the lawgiver with legislating dense punishments for breaking some basic values tried to show Hodood’s greatness and prevent these kinds of crimes. In the next step with emphasizing on this greatness and with a reformatory and training view to punishment and by controlling miss-effects of performing continually Hodood in society, limit proving the Haddi punishments. In other words these intensive punishments have symbolic functions for protecting values. Perhaps in limited cases, as the only possible solution that purposes of Haddi punishments would ascertain with them, Hodood’s punishments would become performable and criminals would become punished.
    Keywords: Haddi (panel laws) punishments, the greatness of Hodood, performance of Hodood, lawgiver's values, philosophy of punishment
سامانه نویسندگان
  • محسن نورپور
    محسن نورپور

اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال