فهرست مطالب نویسنده:
محسن کدیور
-
ابن سینا و طبقه بندی حکمت / تحلیل، تحقیق و تصحیح رساله اقسام الحکمهیکی از آثار مسلم الانتساب ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا (370-428) «رساله اقسام الحکمه» (تقاسیم الحکمه، اقسام العلوم العقلیه) است که احتمالا بین سالهای 392 تا 412 نگاشته شده است. این رساله از یک مقدمه، 11 فصل و یک خاتمه تشکیل شده است. ابن سینا در این رساله 15 علم طبیعی، 15 علم ریاضی، 7 علم الهی، 3 علم در حکمت عملی، و 9 علم منطقی و در مجموع 49 علم اصلی و فرعی حکمی را به اختصار معرفی کرده و به مهمترین کتب مرجع هر رشته نیز اشاره کرده است. در این رساله عناوین 20 کتاب ارسطو، و کتبی از افلاطون، اقلیدس، بروسن و فرفوریوس آمده است. مفاد این رساله در دیگر آثار ابن سینا از قبیل مدخل منطق و الهیات الشفاء، دانشنامه علائی، عیون الحکمه و حکمه المشرقیین به نحوی دنبال و تکمیل شده است، هر چند این رساله مشروح ترین اثر ابن سینا در موضوع طبقه بندی علوم و تقسیم حکمت است.
طبقه بندی حکمت از سوی ابن سینا در این رساله متخذ از میراث ارسطوئی است. استخوان بندی تقسیم حکمت به نظری و عملی، و تقسیم ثلاثی هر یک، در دوران اسلامی در دو رساله «التنبیه علی سبیل السعاده» و «ما ینبغی ان یقدم قبل تعلم فلسفه ارسطو» فارابی و «مفاتیح العلوم» خوارزمی به چشم می خورد. طبقه بندی اصلی حکمت ریاضی و طبیعی نیز قبلا در رساله «کمیه کتب ارسطوطالیس و ما یحتاج إلیه فی تحصیل الفلسفه» کندی آمده است.
اهمیت این رساله از سوئی در تثبیت موارد فوق از سوی ابن سینا و تبدیل آن به طبقه بندی رسمی در دوران اسلامی است، چرا که اکثر طبقه بندی های فوق در کتاب پرآوازه «احصاء العلوم» فارابی رعایت نشده است، و از سوی دیگر ناشی از ابتکارات ابن سینا در فصول چهارم، نهم و دهم این رساله (فصول حکمت عملیه و حکمت الهیه) است.
تقسیم سیاست مدنی به علم ملک و علم نوامیس؛ تاسیس علم نوامیس (دین شناسی فلسفی)؛ پافشاری بر عدم مخالفت حکمت با وحی و شریعت، اعتبار احکام وحی در حوزه ممکنات عقلی، و اذعان به محدودیت ادراک عقلی و خضوع عقل در برابر مفاد وحی در قلمرو یاد شده از ابتکارات این رساله است. این راه که با کندی آغاز شد، با ابن سینا به بالندگی رسید و با رویکرد «اصالت فلسفه» فارابی متفاوت است.
ابن سینا مجردشناسی فارابی در «احصاء العلوم» را به سه بخش خداشناسی، عقل شناسی و شناخت نفوس سماوی تجزیه کرد. جزئیات و تفصیل هر پنج بخش با ابن سینا به اوج خود می رسد، هرچند این تقسیم نه از سوی ابن سینا و نه از سوی دیگر حکیمان در عمل رعایت نشده است. دو علم وحی شناسی فلسفی و آخرت شناسی فلسفی به عنوان علوم فرعی الهی برای نخستین بار توسط ابن سینا در این رساله مطرح شده اند. ابن سینا در شرح این دو علم به نکات مهمی در باب وحی و معاد جسمانی اشاره کرده است.
نفوذ رسالهٴ اقسام الحکمه در دوران اسلامی به مراتب بیش از کتاب ارزنده«احصاء العلوم» فارابی است. رساله ای که بتواند متفکرانی چون خواجه نصیرالدین طوسی، شهرزوری و قطب الدین شیرازی را به اقتباس (گاه تا حد نقل مستقیم) وا دارد و متفکران صاحب مکتبی چون غزالی را از تاثیر خود بی نصیب نگذارد، جایگاه رفیعی در تاریخ طبقه بندی علوم در جهان اسلام دارد. رساله اقسام الحکمه ابن سینا یکی از سه اثر تاثیرگذار حوزه «طبقه بندی علوم» در دوران اسلامی، و از زاویه «منبع شناسی فلسفی» یکی از سه اثر اصلی این دوران است. متن کامل این رساله به زبانهای لاتین، فرانسوی (3 بار) و فارسی و پاره هائی از آن به عبری و انگلیسی ترجمه شده است.
علی رغم انتشار مکرر دو چاپ غیر مصحح، تصحیح انتقادی این رساله برای نخستین بار بر اساس چهار نسخ خطی شماره های 4754 و 4755 کتابخانه دانشگاه استانبول،4651 کتابخانه ملک تهران و4852 کتابخانه ایاصوفیه استانبول که تاریخ کتابت آنها بین سالهای 588 تا 724 است (گزیده شده از میان 58 نسخه خطی) منتشر می شود. از دستاوردهای این تحقیق کشف اثر محتمل الانتساب تازه ای از ابن سینا به نام رساله «اقسام علوم الاوائل» است.
کلید واژگان: ابن سینا، رساله اقسام الحکمه، تقاسیم الحکمه، اقسام العلوم العقلیه، طبقه بندی علوم، طبقه بندی حکمت -
-
مجله مطالعات و پژوهش های دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، پیاپی 51 (زمستان 1386)، صص 85 -102فلسفه سیاسی افلاطون، آشکارا نتیجه آرای فلسفی اوست. در این میان، نظریه مثل افلاطون بیش از همه در نظریات سیاسی او تاثیر داشته است؛ به طوری که فلسفه سیاسی افلاطون را بدون فهم معنی مثل نمی توان درست دریافت. اندیشه های سیاسی مانند حکومت فیلسوفان، دولت ثابت و به دور از هرگونه تغییر، عدالت به معنای پرداختن هرکس به کار خود، طرح مدینه فاضله و انواع حکومت و نیز مخالفت با حکومت دموکراسی، در واقع برپایه متافیزیک افلاطون و به طور خاص نظریه مثل استوار است.
بنابراین، در تحلیل اندیشه های سیاسی افلاطون باید همیشه نسبت آن را با نظریه مثل مدنظر قرار داد. نظریه مثل به عنوان محور کل نظام فلسفی افلاطون، مبنای فلسفه سیاسی اوست. افلاطون به قصد ساماندهی نابسامانی های سیاسی با توسل به نظریه مثل می کوشد تا با رد شکاکیت در مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی، اصولی استوار برای اخلاق و سیاست فراهم آورد. از نظر افلاطون، اگر بناست دولت از ثبات و استواری برخوردار باشد، باید نسخه صحیحی از صورت یا مثال دولت باشد.
مساله اصلی این مقاله، تحلیل و تبیین چگونگی ارتباط نظریه مثل و فلسفه سیاسی افلاطون است. به عبارت دیگر، محقق می کوشد نشان دهد چگونه نظریه مثل به عنوان محور کل فلسفه افلاطون، این نوع فلسفه سیاسی خاص را ایجاب کرده است. بررسی تفسیر ها و انتقادهای مختلف به فلسفه سیاسی افلاطون در پرتو نسبت فوق نشان می دهد که موضع برخی از منتقدان وی، از جمله کارل پوپر در پرتو نسبت فوق قابل تردید است.
کلید واژگان: افلاطون، نظریه مثل، فلسفه سیاسی، کارل پویر -
مشاهده ی عقلی یکی از رویکردهای ملاصدرا در مساله ی ادراک عقلی است. او با تاثیرپذیری از دیدگاه سهروردی در ادراک، تعقل را بر مبنای مشاهده ی حقایق عقلیه، تبیین می کند. این نحوه از ادراک در پرتو اشتداد وجودی نفس محقق می شود.
آن چه مورد مشاهده قرار می گیرد، مثل نوریه یا عقل فعال است. مشاهده ی عقل فعال گاهی به نحو مستقیم است و زمانی به نحو انعکاسی.
ملاصدرا رابطه ی میان نفس و مدرک در این رویکرد را از نوع اضافه ی اشراقیه دانسته و در نتیجه، آن را علمی حضوری معرفی می کند.
ضعف ادراک نفس و شدت وجودی حقایق عقلی در این مرحله از ادراک، موجب ابهام صورت های عقلی و در نتیجه، کلیت آن ها می گردد. این امر به حصولی بودن ادراک منجر خواهد شد.
کلید واژگان: ادراک عقلی، مشاهده، اضافه ی اشراقیه، انعکاس، عقل فعال، مثل نوریهOne of Mulla Sadra's views concerning the Intellects is the observing of the intellectual form from the distance. Being influenced by Sohravardi, Mulla sadra states that reasoning results from observing the reasonable facts. The objects of this observation are Active Intelects or Platonic Ideas. This observation sometimes occurs directly and sometimes reflexively. The relation between the soul and the perceived object is an illuminative one and therefore the resultant knowledge is an intuitive knowledge. Weakness of the soul and the intensity of the object of this perception cause the ambiguity and thereby the universality of the object of the knowledge. Therefore we would have in our mind the acquired science not the bestowed science. -
سنت گرایی نصر در بوته نقدآقای کدیور در نقد اندیشه نصر و به عبارت بهتر سنت گرایی معتقد است نه هرچیز سنتی درست است و نه هرچیز مدرن نادرست. معیار درستی و نادرستی این است که تک تک اجزا و پدیده های سنتی و مدرن را ارزیابی کنیم. اگر از محک ارزیابی سربلند بیرون آمدند بپذیریم و گرنه آن را کنار بگذاریم و معیار ارزیابی نیز ضوابط عقلی و اصول دینی است.
-
-
اساسی ترین اصل فلسفه سیاسی افلاطون، قرار گرفتن ساختار مدینه فاضله براساس قدرتی است که فقط از طریق معرفت و شناخت حقیقی به دست می آید. از دیدگاه افلاطون ملاک قدرت در جامعه معرفت است، به طوری که هرکس در جامعه معرفت بیشتری داشته باشد، شایستگی بیشتری برای کسب قدرت دارد. افلاطون چاره رهایی از بحران و دگرگونی سیاسی را استواری سیاست بر پایه معرفت...
کلید واژگان: افلاطون، فلسفه سیاسی، معرفت، قدرت، کارل پوپر -
حقوق غیر مسلمانان در اسلام معاصرآقای کدیور احکام شرعی مربوط به غیر مسلمانان را به اصول و مبانی ثابت, احکام منسوخ و احکام متغیر و مشروط تقسیم می کند و شش اصل را به عنوان اصول ثابت ذکر می کند که عبارتند از: کرامت ذاتی انسان, تکثیر ادیان مشیت الاهی, مکلف نبودن مسلمانان به محاسبه و بازخواست از دین دیگران همزیستی مسالمت آمیز مبتنی بودن روابط مسلمانان با غیر مسلمانان بر قرارداد و مقابله به مثل با رعایت عدالت و بقیه مسائل و احکام اسلام مربوط به غیر مسلمانان را منسوخ یا متغیر و مشروط به زمان و مکان می داند.و با یک نتیجه گیری کلی همه احکام اجتماعی اسلام را با...
-
حقوق زنان در آخرتاین نوشتار با رویکردی قرآنی حقوقی زنان در آخرت را مورد بررسی قرار داده و ضابطه حتمی و تغییر ناپذیر در ثواب و عقاب آخروی را ایمان و عمل صالح معرفی کرده و با استناد به هفت آیه قرآن معتقد است که جنسیت کم ترین تاثیری در ثواب و عقاب اخروی ندارد و عدالت به معنای تساوی مطلق بر اندیشه اسلامی حاکم است. در بخش دوم به تاثیر جنسیت اخروی در برخورداری از ثواب و عقاب اشاره و جنسیت اخروی را منحصر به بعد جسمانی و مادی دانسته و تذکیر و تانیث را از روح و نفس آدمی نفی نموده است. وی بحث را تنها معطوف به بهشت دانسته و با استناد به برخی آیات...
-
گادامر فهم را اساسی ترین فعل انسان دانسته و هدف خود را پدیدارشناسی و هستی شناسی فهم و توصیف آنچه که در هر فهمی روی می دهد، اعلام می کند. او فهم را واقعه ای می داند که ورای خواست و اراده ما برای ما رخ می دهد. از نظر او فهم، واقعه ای دیالکتیکی، تاریخی و زبانی است که حاصل تعامل، گفت وگو و در نهایت امتزاج افق گذشته با حال است. فهم با عواملی همچون سنت، افق، زبان، زمان، تاریخ، پیش داوری، دور هرمنوتیکی، کاربرد و غیره ارتباطی تنگاتنگ و جدا نشدنی دارد. بنابراین، تمام این عوامل باید در یک کل واحد و مرتبط با یکدیگر مورد بررسی قرار گیرند.
کلید واژگان: فهم، دیالکتیک، هرمنوتیک فلسفی، گادامر، زبان -
شالوده و اساس نظام سیاسی افلاطون، فضیلت است، به طوری که فضیلت هم غایت و هم وسیله شکل گیری شهر را تعیین می کند. به عبارت دیگر روح مدینه فاضله افلاطون فضیلت می باشد. افلاطون با تعریف فضیلت با عنوان «شناخت و معرفت به خیر و عمل بر طبق آن» اگرچه آموزش فضیلت را از طریق سوفسطائیان غیرممکن می داند، ولی آموزش آن را از طریق معلمان حقیقی فضیلت، مایه استواری مدینه و سعادتمند شدن آن معرفی می کند. بسیاری از ویژگی های خاص فلسفه سیاسی افلاطون، تحت تاثیر فضیلت محور بودن این فلسفه می باشد. آموزه هایی سیاسی مانند فیلسوف شاه، تعریف عدالت به اینکه هر کسی کار خودش را انجام دهد، جامعه طبقاتی بودن مدینه فاضله، تساوی مردان و زنان در ورود به کارهای سیاسی، مخالفت با حکومت دموکراسی و دیگر حکومت های منحط، از لوازم و نتایج فضیلت محور بودن نظام سیاسی افلاطون می باشد. بررسی و تحلیل فلسفه سیاسی افلاطون در پرتو فضیلت محور بودن آن، راه را برای ارزیابی انتقادات وارد شده بر فلسفه سیاسی او هموار می کند. بر این اساس موضع برخی از منتقدین از جمله کارل پوپر قابل مناقشه می باشد.
کلید واژگان: افلاطون، فضیلت، فلسفه سیاسی، کارل پوپرArête is the foundation of Plato’s political system, so that it is both the end and the means to the end of the formation of the polis. In other words, arête is the spirit of Plato’s utopia. Although, by defining arête as “knowledge of the good and practice according to it” Plato considers as impossible the teaching of arête by sophists, but evaluates it’s teaching by true teachers of arête as the essence of firmness of polis and its happiness.Most of the specific characteristics of Plato’s political philosophy are influenced by his philosophy’s political arête-based character. The political teaching like philosopher-king, the definition of justice as “the state in which every body do it his/her own task”, the leveld/casted nature of utopia, the equity between men and women in entering political arena, opposing democracy and other deteriorated forms of government are among the consequences of arête based character of Plato’s political system.The investigation and analysis of Plato’s political system in the light of its arête-based spirit, paves the way for the evaluation of criticisms to his political philosophy. On the basis, the position of some of his critiques e.g. popper is disputable.Keywords: Plato, Arête, Political Philosophy, Karl Popper -
-
از نظر ملاصدرا آنچه در عالم خارج واقعیت دارد، وجود است. او وجود را حقیقتی واحد و دارای مراتب شدت و ضعف می داند. این دو مطلب همان اصالت و تشکیک وجود است که نقش قطعی آنها به عنوان مبنای محکمی در اثبات حرکت جوهری دراین مقاله پذیرفته شده است و عدم اعتقاد به این دو اصل دارای لوازم بی شماری در حکمت متعالیه از جمله عدم پذیرش حرکت جوهری است. به عبارت دیگر فهم درست حرکت جوهری در فلسفه صدرایی مستلزم فهم صحیح اصالت و تشکیک وجود است. مقایسه دیدگاه ملاصدرا با فلاسفه مشا در این مورد حایز اهمیت فراوانی است. ملاصدرا با تلقی جدیدی از حرکت که وجودی دانستن نحوه آن است، زمینه رابرای اثبات نقش اصالت و تشکیک وجود، هموار می سازد. ادعای نگارنده در مقاله این است که حرکت جوهری هم در ناحیه تصور و هم در ناحیه تصدیق بر اصالت و تشکیک وجود مبتنی است و بدون در نظر گرفتن این ابعاد چهره حرکت جوهری خدشه پذیر است.
کلید واژگان: ملاصدرا، اصالت وجود، تشکیک وجود، حرکت، حرکت جوهری -
عقول در حکمت متعالیه در دو سلسله طولی و عرضی قرار دارند و همگی جواهری ممکن، ازلی، ابدی، عاقل و کلی می باشند. این جواهر مجرد که وجودشان در حکمت متعالیه کاملا پذیرفته شده است، نقش وجودشناختی خاصی در نظام فلسفی حکمت متعالیه دارند و بدون وجود آن ها، وجود عالم و ربط آن به ذات واحد و بسیط حق تعالی ناممکن خواهد بود. در این بین نقش عقول عرضیه که هر یک از آن ها، کار تدبیر یکی از انواع مادی را بر عهده دارند بسیار پررنگ تر می باشد.
در حکمت متعالیه نقش معرفت شناختی عقول عرضیه نیز حایز اهمیت است. عقل فعال در نقش رب النوع انسان، علت عمده در پیدایش ادارکات عقلی می باشد و بدون وجود آن، نه تنها ادراکات عقلی، بلکه حصول هر گونه ادراکی منتفی خواهد بود.
کلید واژگان: عقل، عقل طولی و عرضی، عقل فعال، وجود شناسی، معرفت شناسی، چیستی و چرایی -
-
در این دیدگاه سنت با حقیقت مرتبط است و مانند حقیقت می تواند در صورت های خاصی تعیین یافته و جلوه گر شود اما همواره تعینات خاص آن مرتبط و متصل با سنت و یا حقیقت اولیه باقی می ماند دلیل تعیین یافتن سنت در صورتهای خاص نیازهای زمانی و مکانی بشر است دین و وحی جلوه ها و تعیناتی از این حقیت اند فلسفه (مابعد الطبیعه) عرفان (تصوف) و الهیات نیز طرق شناخت سنت یا حقیقت اصیل به شمار می آیند در این سیر شناختی نقش انسان های کامل و برگزیده کاملا برجسته است سنت ها این قابلیت را دارند که رشد و تحول یابند اما همواره در اتصال به منبع اصلی خود باید پذیرای تغییرات باشند توجه به تجلیات سنت انسان هنرمند را وا می دارد تا آن را در شکلی رمز گونه و نمادین در اثر خودش منعکس کند و این رمزها و نمادها واسطه اتصال انسان با سنت(حقیقت) نخستین را فراهم می آورد.کلید واژگان: سنت، عقل شهودی، وحی، مابعدالطبیعه، راست کیشی، هنر مقدس
-
آیا در قیامت، زنان از حقوق مساوی با مردان برخوردارند یا تفاوت و تبعیض جنسی در قالب عدالت استحقاقی جاری است؟
آیا جنسیت در ثواب و عقاب و زندگی جاوید اخروی دخالت دارد یا ایمان و عمل صالح بدون لحاظ جنسیت مسیر حیات خالد را رقم می زند؟
آیا فضل الهی به یکسان شامل حال زنان و مردان می شود یا مردان به استناد استحقاق ذاتی خود از فضل الهی بیشتر برخوردار می شوند؟
آیا نعمتهای بهشتی و لذتهای مادی و معنوی رستگاران، بدون لحاظ جنسیت، شامل حال زنان و مردان می شود یا بهشت هیاتی مردانه دارد و نعمتها و لذات آن براساس ذائقه و تمایلات مردان تنظیم شده و زنان به تبع مردان و در درجه دوم برخوردار از نعم الهی می گردند؟
این مقاله در پی پاسخگویی به پرسشهایی از این دست است و نیز تبیین و تشریح جایگاه و موقعیت زنان در آخرت از دیدگاه اسلامی با توضیح نقش جنسیت در قیامت.
کلید واژگان: حقوق زنان، آخرت، عدالت، تبعیض جنسی، حورالعینWill women enjoy the same rights as men on the Day of Judgment or they will face gender discrimination within the framework of rightful justice? Is gender involved in the recompense or comeuppance granted to the people for their eternal living? Will men and women enjoy the same divine favors or men gain further owing to their dominating character? Are heavenly recompenses, material and spiritual pleasures awarded to both men and women equally or women will be next to men? This article is supposed to answer such questions and elucidate the status of women in the afterlife from an Islamic standpoint with involvement of gender on the Doomsday. -
هناک ثلاثه تیارات فی افکار العلماء السیایین المعاصرین، التیار الاول هم العلماء الذین لم یعتقدوا بوظیفه خاصه للمؤمنین فی المجالات العامه فی زمن الغیبه ویحصرون دور الفقهاء فی الشؤون التشریعیه، والتیار الثانی هم الذین یعتقدون بولایه الفقیه، والتیار الثالث هم العلماء الذین یرفضون ای حق خاص للفقهاء فی المجلات العامه ویعتقدون ان تحدید التکالیف فی المجلات العامه قد فوضت للناس بمراعاه النظمه الدینیه العامه. وان الشیخ محمد مهدی شمس الدین الفقیه اللبنانی المعاصر الذی طرح فکره (ولایه الامه علی نفسها) والدکتور مهدی الحائری الیزدی الذی طرح نظریه (التوکیل المشاع للمالک الخاص) هما من اهم العلماء التابعین للتیار الثالث. فقد منحا فی فکرتهما حق السیاده بشکل کامل الی الشعب وقدما انموذجا من الحکومه الاسلامیه یمکن التعبیر عنه (الحکومه المنتخبه الاسلامیه). من اهم المبادی المشهوده فی هذا النموذج هی العداله السیاسیه والحقوقیه للشعب وإنکار الحقوق الخاصه للرجال والمسلمین والشیعه والفقهاء فی المجالات العامه والمشارکه والرضی والقناعه العامه واصل استجواب الزعماء والنزعه القانونیه، وهو انموذج یمکن مقارنته بانموذج الدیمقراطیه التکاملیه (روسو- میل) احدی النماذج التسعه للدیمقراطیه المطروحه من قبل دیوید هلد.
کلید واژگان: افکار الشیعه السیاسیه، الدیمقراطیه، الدیمقراطیه التکاملیه، محمد مهدی شمس الدین، مهدی الحائری الیزدی -
در اندیشه سیاسی اندیشمندان معاصر شیعه سه جریان دیده می شود: اول اندیشمندانی که به طور کلی در زمان غیبت در حوزه عمومی قائل به وظیفه ای خاص برای مومنان نیستند و دخالت فقها در این حوزه را به امور حسبیه محدود می سازند. دوم اندیشمندانی که قائل به نظریه ولایت فقیه هستند و سوم اندیشمندانی که ضمن نفی حق ویژه برای فقها در حوزه عمومی، معتقدند با رعایت ضوابط کلی دین، تعیین تکلیف حوزه عمومی به خود مردم واگذار شده است. شیخ محمد مهدی شمس الدین، فقیه معاصر لبنانی، با نظریه ابتکاری «ولایت امت بر خود» و دکتر مهدی حائری یزدی با نظریه ابتکاری «وکالت مالکان شخصی مشاع» از مهم ترین متفکران دسته سوم هستند. این دو اندیشمند در آرای خود با واگذاری کامل حق حاکمیت به مردم، مدلی را از دولت اسلامی ارائه کرده اند که می توان آن را «دولت انتخابی- اسلامی» نامید. این مدل که برابری سیاسی و حقوقی انسان ها، نفی حق ویژه برای مردان، مسلمانان، شیعیان و فقها در حوزه عمومی، مشارکت و رضایت عمومی، اصل پاسخگویی حکومت گران و قانون گرایی از مهم ترین مبانی آن است، قابل مقایسه با مدل دمکراسی تکاملی (روسو- میل)، یعنی یکی از مدل های نه گانه دمکراسی ارائه شده توسط دیوید هلد، می باشد.
کلید واژگان: مردم سالاری، اندیشه سیاسی شیعه، محمد مهدی شمس الدین، مهدی حائری یزدی، دمکراسی تکاملیWith regard to their political thoughts, contemporary Shiite thinkers are classified into three groups. The first group are thinkers who do not consider any specific duties for believers in the public sphere during the occultation period and limit the interference of ulama only to the hesbiyyeh affairs. The second group refers to those who advocate the Wellayat-e Faghih thesis. And, the last group are thinkers who, denying any privileged rights for jurisprudents in the public sphere, believe that the responsibility of the public sphere is given to the people themselves under the condition that the basic regulations of the religion are observed. Sheikh Muhammad-Mahdi Shams-od-Din, the contemporary Lebanese jurisprudent, who put forward his innovative thesis, "the sovereignty of the people over themselves", and Dr. Mahdi Haeri Yazdi, who proposed the innovative thesis, "the agency of private joint owners", are among the prominent thinkers in the third group. Making over the right to sovereign entirely to people, they proposed a model of Islamic state that we may call "elected Islamic state". The most important basics of the model are the legal and political equality of human beings, denial of privileged rights for men, Muslims, Shiites, and jurisprudents in the public sphere, the principle of the responsibility of the governors, and legalism. The model is comparable to the evolutionary model of democracy (Rousseau and Mill), one of the nine models of democracy proposed by David Held.Keywords: (Islamic) democracy, Shiite political thought, Muhammad, Mahdi Shams, od, Din, Mahdi Haeri Yazdi, evolutionary democracy -
سنت گرایی- به عنوان جریانی که در قرن بیستم توسط رنه گنون، آناندا کوماراسوامی و فریتهوف شووان شکل گرفت و اکنون با کوشش چهره هایی همچون سید حسین نصر، تیتوس بورکهارت، مارتین لینگز و... بسط و توسعه می یابد - در بینش خود به انسان به عنوان خلیفه خداوند بر روی زمین می نگرد و برای او اهمیت و جایگاه والایی قائل است. در این دیدگاه، انسان ها مساوی پنداشته نمی شوند، بلکه افراد انسان به لحاظ جنسیت، روحیات و توانایی ها و نژاد، حائز ویژگی هایی هستند که آنان را از یکدیگر متمایز می کند. دقیقا به دلیل همین اختلاف در نژادها و روحیات مختلف، تعدد ادیان اثبات می شود و نیز به این سبب که فوق این صور متعدد، حقیقت واحدی وجود دارد، وحدت ادیان در مرتبه متعالی وجود به اثبات می رسد.
کلید واژگان: خلیفه الله، تعقل، وحی، راست کیشی، ظاهر و باطن -
فقاهت و سیاستبه نظر آقای کدیور، فقاهت از تخصص های لازم در اداره جامعه است؛ اما نیازی به تصدی بالمباشرة فقیه وجود ندارد؛ بلکه دلیلی بر خلاف آن وجود دارد. به نظر ایشان برای اداره جامعه باید به علوم ناظر به موضوعات مانند اقتصاد و سیاست روی اورد، نه علوم ناظر به احکام کلی.
-
عقل فعال به عنوان مرتبه ای از نفس انسان برای اولین بار در آثار ارسطو مطرح شد. عقل در بین شارحان مشائی ارسطو، مانند: کندی و ابن رشد و توماس آکویناس، همان جایگاه ارسطویی را داشت. اسکندر افرودیسی از آن به عنوان موجود مجرد تام، مستقل از انسان (محرک نامتحرک ارسطویی) نام برد. برجسته ترین نظریه مشایی در مورد عقل فعال در فلسفه ابن سینا و فارابی به عنوان آخرین عقل از سلسله عقول طولیه، ممکن الوجود، مجرد تام و مستقل از انسان ارائه شد.
عقل فعال سینوی کار کردی کانونی و گسترده در وجودشناسی مشایی دارد. این عقل به عنوان حلقه ارتباط بین مجردات (عقول طولیه) و مادیات، مبدا صدور کثرات جهان مادی و کدخدای عالم تحت القمر است. ایجاد هیولی، عناصر اربعه، مرکبات و نفوس (غیر فلکی) وابسته به افاضه صور وجودی از عقل فعال با معاونت حرکات و اوضاع فلکی می باشد.
عقل فعال سینوی در حیطه معرفت شناسی نیز جایگاهی برجسته دارد. معرفت انسانی (ادراک حصولی) در تمام مراتب خود وابسته به افاضه صور کلی و معقولات توسط این عقل بر نفس ناطقه و خروج آن از قوه به فعلیت است. علم واجب الوجود به جزئیات متغیر نیز با کمک عقل فعال صورت می گیرد.
بدین ترتیب عقل فعال در تمام مراتب وجودی و معرفتی مشایی در حیطه مادیات، نقشی عالی و کارکردی گسترده دارد و از ارکان فلسفه مشایی به حساب می آید.
کلید واژگان: عقل فعال، عقول طولیه، صدور و فیض، وحدت، کثرتThe concept of ‘active intellect’ as a stage of the human soul first appeared in the writing of Aristotle. To peripatetic exponents or commentator of Aristotle’s works, philosophers like Ibn Rushd (Averroes), Al – Kindi and St. Thomas Aquinas, this type of intellect is that of Aristotle. Alexandeer of Aphrodisias referred to it as an absolute non – material existent independent of human beings (Aristotelian unmoved mover).The most significant peripatetic view of the active intellect as the last divine intelligence in the chain of longitudinal intelligences, something contingent, non – material and independent of human beings can be found in the philosophy of Ibn Sina.Avecinna’s active intellect is considered to have a wide central function in peripatetic ontology. This type of infellenct as a link between non – materials (longitudinal intelligences) and material existents is taken to be the source of multiplicities in the material world and responsible for administrating the sublunary world.Its primary function is to give corporeal form to matter (the four elements) and intellecetual form to the rational (non – celestial) souls pertaining to the emanation of universal forms, composties and intelligibles through this intellect to the rational soul along with its passing from pure potency into actuality. The Necessary Being’s Knowledge of changing particulars is fulfilled through the agency of active intellect.In this way, the active intellect plays a wide sublime functional role and is considered an element of peripatetic philosophy.Keywords: active, agent intellect, longitudinal intelligences, emanation, unity, multiplicity -
بدانید!
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.