به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محمد امین زارع

  • محمدامین زارع، محسن محمدی*

    امروزه مردم در محیط زندگی و کار خود درمعرض تابش قرار می گیرند. تجهیزات و وسایل الکترونیکی با توسعه علم و فناوری الکترونیک به طور گسترده در زمینه های مختلف استفاده می شوند. به کارگیری بیش از حد وسایل الکترونیکی به مسائل جانبی ناخواسته و نامطلوب منجر می شود که نوعی آلودگی جدید به نام تداخل الکترومغناطیسی را ایجاد می کند. اگرچه فلزات سنتی و آلیاژ های آن ها می توانند به عنوان مواد حفاظ تداخل الکترومغناطیسی به خوبی عمل کنند، اما وزن سنگین، هزینه بری زیاد و همچنین مقاومت ضعیف دربرابر خوردگی کاربرد آن ها را در این زمینه محدود می کند. بنابراین، به تدریج توجه بیشتری به مواد حفاظ تداخل الکترومغناطیسی سبک وزن معطوف شده تا با روند تجهیزات الکترونیکی سبک وزن و بسیار یک پارچه مواجه شوند. مواد پلیمری و کامپوزیت های آن ها به دلیل ویژگی هایی مانند وزن سبک، مقاومت دربرابر خوردگی خوب، خواص برتر الکتریکی، گرمایی، مکانیکی و مغناطیسی به عنوان مواد حفاظ تداخل الکترومغناطیسی استفاده شده اند. این مواد سبک وزن با عملکرد حفاظتی خوب، تداخل الکترومغناطیسی کاربردهای بالقوه بیشتری در ارتباطات، الکترونیک، هوافضا، نظامی و غیره پیدا خواهند کرد. در این مقاله پدیده تداخل الکترومغناطیسی و انواع حفاظ های آن به وسیله پلیمرها و کامپوزیت های آن و میزان اثربخشی آن ها مرور شده اند.

    کلید واژگان: موج الکترومغناطیسی, حفاظ تداخل الکترومغناطیسی, مواد سبک وزن, اثربخشی حفاظ, کامپوزیت با ماتریس پلیمری
    Mohammadamin Zare, Mohsen Mohammadi *

    Today, people are exposed to radiation in their living and working environment. Electronic equipment and devices are widely used in various fields with the development of electronic science and technology. An excessive use of electronic devices leads to unwanted and undesirable byproduct, which is a novel kind of pollution called electromagnetic interference (EMI).  Although traditional metals and their alloys can serve as good electromagnetic shielding materials, their heavy weight, high cost as well as poor corrosion resistance limit their application in this field. Therefore, electromagnetic shielding materials with lightweight are gradually attracting more and more attention to meet the trend of lightweight and highly integrated electronic equipment. Polymer material and their composites have been used as EMI shielding materials due to their characteristics like lightweight, good corrosion resistance, and superior electrical, thermal, mechanical and magnetic properties. These lightweight materials with good EMI shielding performance will find more potential applications in communications, electronics, aerospace, military, etc. In this article, the phenomenon of electromagnetic interference and its type of shielding by polymer materials and its composites and their shielding effectiveness have been reviewed.

    Keywords: Electromagnetic Wave, Electromagnetic Interference Shielding, Lightweight Materials, Shielding Effectiveness, Polymer Matrix Composite
  • محسنعلی شایانفر، مسعود ذبیحی سامانی*، محمدامین زارع
    پل ها به دلیل ارتباط مستقیم با مکان های دیگر، جایگاه ویژه ای در زیرساخت های حمل و نقل دارند. این سازه ها با هدف حمل بارهای ترافیکی بزرگراه، عبور از هر مانعی و برقراری ارتباط موثر بین دو مقصد می باشد. خرابی های ناشی از زلزله و عوامل انسانی در پل ها آسیب های بسیار جدی وارد می کنند و در صورتی که حتی خرابی عضو باعث فرو ریختن کامل سازه نشود، هزینه مقاوم سازی بسیار بالایی را به همراه دارد. بدین منظور محققان و مهندسان استفاده از سیستم های کنترل سازه به همراه تحلیل لرزه ای دقیق جهت پیش بینی رفتار سازه را پیشنهاد کردند. هدف از این مطالعه بررسی تغییرمکان در پل ها با استفاده از میراگرهای جرمی تنظیم شده چندگانه در حالت موازی و سری می باشد. اثرات مدلسازی میراگرها بر روی پل روگذر ملولند برای اولین بار به کمک روش پیشنهادی در این مقاله بررسی می شود. در این تحقیق از سازه پل ارایه شده توسط وحید شیرگیر و همکاران به عنوان سازه نمونه جهت بررسی موارد مطروحه با نرم افزار اپنسیس استفاده می گردد. این پل با در نظرگرفتن ضوابط آیین نامه ای، بارهای ثقلی و دینامیکی طراحی شده و مشخصات سازه ای آن شامل ابعاد، نوع مصالح مورد استفاده بر اساس مقاله وحید شیرگیر و همکاران می باشد. در نهایت مشخص شد که میراگر جرمی تنظیم شده چندگانه به صورت موازی عملکرد مطلوب تری در کاهش بیشینه جابجایی نسبت به سایر میراگرهای جرمی تنظیم شده دارد. همچنین با توجه به نتایج، پاسخ سازه مجهز به میراگر جرمی تنظیم شده چندگانه تا 21 درصد کاهش و باعث بهبود سطح عملکرد لرزه ای پایه پل گردید.
    کلید واژگان: ساختار پل, سطح عملکرد, کنترل سازه, میراگرجرمی تنظیم شده چندگانه, کنترل تغییر مکان
    Mohsen Ali Shayanfar, Masoud Zabihisamani *, Mohammad Amin Zare
    Bridges have a special place in transportation infrastructure due to their direct connection with other places. These structures aim to carry highway traffic loads, pass any obstacle and establish effective communication between two destinations. Damages caused by earthquakes and human factors cause very serious damage to bridges, and if even the failure of a member does not cause the structure to collapse completely, the cost of retrofitting is very high. For this purpose, researchers and engineers suggested the use of structural control systems along with accurate seismic analysis to predict the behavior of the structure. The purpose of this study is to investigate the displacement in bridges using multiple tuned mass dampers in parallel and series mode. The effects of damper modeling on Meloland overpass bridge are investigated for the first time with the help of the proposed method in this article. In this research, the bridge structure presented by Vahid Shirgir et al. is used as a sample structure to investigate the issues raised with Opensees software. This bridge is designed by taking into account the regulations, gravity and dynamic loads, and its structural specifications include dimensions, type of materials used based on the article of Vahid Shirgir et al. Finally, it was found that the multiple tuned mass damper in parallel mode has a better performance in reducing the maximum displacement than other tuned mass dampers. Also, according to the results, the response of the structure equipped with multiple tuned mass dampers decreased by 21% and improved the seismic performance level of the bridge column.
    Keywords: Bridge structure, performance level, structural control, Multiple Tuned Mass Damper, Displacement Control
  • مریم طهرانی*، اکبر حسن پور، سعید جعفرنیا، محمدامین زارع
    زمینه و هدف

    ترس سازمانی بر عملکرد کارکنان در محل کار تاثیر منفی دارد؛ فرهنگی که خاموشی ایجاد می کند، باعث می شود که تصمیم گیری به تاخیر بیفتد و از ایجاد نوآوری و توسعه در سازمان جلوگیری می کند. هدف از این پژوهش ارایه الگویی جامع از مدیریت ترس در سازمان های مالی است.

    روش

    این پژوهش کاربردی، رویکرد کیفی دارد و با روش نظریه پردازی داده بنیاد اجرا شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش خبرگان سازمان های دولتی و خصوصی فعال در صنعت مالی شهر تهران بودند که با روش نمونه گیری هدفمند برگزیده شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود.

    یافته ها

    بر اساس نتایج این پژوهش، مقوله محوری در قالب مقوله های فرعی ابعاد ارتباطی، عملکردی و انگیزشی تعریف شد. شرایط علی در قالب مقوله های عوامل درون و برون سازمانی، شرایط زمینه ای در قالب مقوله های بستر اجتماعی و تکنولوژیک و شرایط مداخله گر در قالب مقوله های وضعیت اقتصادی جامعه و وضعیت روانی محرک ترس سازمانی دسته بندی شدند. کنش واکنش ها نیز در قالب مقوله های مدیریت ریشه های ترس در کارکنان، اقدام های مدیریت منابع انسانی، اصلاحات رفتاری و اقدام های فرهنگی شناسایی شد. در نهایت، پیامدها به مقوله های آسیب های عملکردی، رفتاری، ساختاری و اجتماعی دسته بندی شدند.

    نتیجه گیری

    مدیران می توانند به کمک این مدل، در زمینه شناخت ترس سازمانی کارکنان گام بردارند و برای پیشگیری یا درمان آن نیز اقدام هایی در راستای شناسایی و تعریف عوامل ایجاد ترس انجام دهند و در نهایت، به اصلاحات ساختاری و فرهنگی در جهت مقابله با ترس سازمانی بپردازند.

    کلید واژگان: ترس, هراس سازمانی, مدیریت هراس سازمانی, نظریه پردازی داده بنیاد, سازمان های مالی
    Maryam Tehrani *, Akbar Hassanpoor, Saeed Jafarinia, MohammadAmin Zare
    Background & Purpose

    Organizational fear has a negative impact on the employee performance at work, creates a silent culture, delays decision-making, and prevents innovation and development in the organization. The aim of this research is to provide a comprehensive model of fear management in financial organizations.

    Methodology

    To obtain the main purpose of the study, grounded theory method was used. Participants of the study were experts in public and private organizations in financial industry that are active in Tehran, from which 20 experts were selected as a statistical sample through a purposeful sampling method.

    Findings

    Based on the results, the central category was explained in three subcategories of communication, functional and motivational dimensions. Causal conditions were classified in the form of 2 categories of intra and extra-organizational factors, background conditions in the form of two categories of social and technological background, and intervening conditions in the form of two categories of economic conditions of society and psychological conditions triggering organizational fear. Actions-reactions were identified in the form of four categories of managing the roots of fear in employees, human resources management measures, behavioral reforms, and cultural measures. Finally, the consequences were explained in four categories of functional, behavioral, structural, and social damages.

    Conclusion

    Using this model, managers can take steps in the field of understanding the organizational fear of employees, and in order to prevent or treat it, they can also take measures to identify and define the factors that cause fear, and finally in order to deal with organizational fear, they can reform the structure and culture.

    Keywords: Fear, Organizational Fear, Organizational Fear Management, Grounded theory, Financial Organizations
  • منیره محمودپور آذری، علی ابوترابی*، محمدامین زارع
    مقدمه

    یکی از روش های کاهش هزینه ها در بیمارستان ها، احداث بخش جراحی روزانه می باشد. این مطالعه به تحلیل هزینه اعمال جراحی قبل و بعد از راه اندازی بخش جراحی روزانه در یک بیمارستان دانشگاهی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران، می پردازد.

    مواد و روش کار

    این مطالعه توصیفی- تحلیلی در سال 1398 با استفاده از داده های سیستم حسابداری بیمارستان و پرونده بالینی بیماران انجام شد. تمام بیماران دارای جراحی های منتخب (خارج کردن پیچ یا پین عمقی، درمان بسته شکستگی متاکارپ، درمان بازشکستگی بینی، کارگذاری دستگاه فیکساتور خارجی، خارج کردن پلاک یا میله داخل کانال، تنظیم سیستم فیکساسیون خارجی، فیکساسیون ماگزیلوفاشیال، درمان باز شکستگی پیچیده مندیبل) از سال 1394 تا انتهای سال 1397 وارد مطالعه شدند که برای بخش بستری 251 نفر و برای بخش جراحی روزانه 243 نفر بودند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار کاربردی Excel انجام گرفت.

    یافته ها

    بیشترین صرفه جویی اقتصادی به ازای هر جراحی مربوط به اعمال درمان باز شکستگی پیچیده مندیبل بود. کمترین صرفه جویی اقتصادی به ازای هر عمل در اعمال خارج کردن پلاک یا میله داخل کانال، کارگذاری دستگاه فیکساتور خارجی صورت گرفت. درکل هزینه هشت عمل جراحی منتخب در بخش جراحی روزانه نسبت به بخش بستری به طور متوسط 26 درصد کاهش هزینه را نشان داد.

    نتیجه گیری

    با توجه به افزایش بهره وری و کارایی بیمارستان از طریق راه اندازی بخش جراحی روزانه و نیاز کشور به تخت های بیمارستانی، ضرورت راه اندازی بخش جراحی روزانه در کلیه بیمارستان ها وجود دارد. انجام اعمال جراحی در بخش جراحی روزانه باعث کاهش هزینه های بیمارستانی، آزادسازی تخت های بیمارستانی و کاهش عوارض جسمی و روانی بیمار می شود.

    کلید واژگان: تحلیل هزینه, مراقبت های روزانه, بیمارستان, جراحی
    Monire Mahmodpure Azari, Ali Abutorabi*, MohamadAmin Zare

    Objectiv (s):

     One of the ways to reduce costs in hospitals is to establish a day surgery ward.  This study aimed to analyze the cost of surgeries before and after the establishment of the day care department in a teaching hospital affiliated to Iran University of Medical Sciences in Tehran, Iran.

    Methods

    This descriptive study was conducted in 2020 using the data of the hospital's accounting system and the patients' clinical records during 2015-2019. To analyze the data and compare the costs the records of patients with selected surgeries such as  removal of deep screw or pin, closed metacarpal fracture treatment, treatment of nasal fracture, placement of external fixation device, removal of plaque or rod inside the canal, adjustment of external fixation system, maxillofacial fixation, treatment of open mandibular complex fracture were included (251 people for the inpatient wards and 243 people for the daily surgery ward).

    Results

    The greatest economic savings per surgery were related to the treatment of complex mandibular fractures. The least economical savings were made for each operation of removing the plate or rod inside the canal, installing an external fixator. In total, the cost of eight selected surgeries in the day care department showed an average cost reduction of 26% compared to the men's general surgery department.

    Conclusion

    The establishment of the day care department seems cost effective. The day care unit reduces hospital costs, frees up hospital beds, and reduces the patient's physical and psychological complications.

    Keywords: cost analysis, day care, hospital, surgery
  • محمدامین زارع*، مریم طهرانی، اکبر حسن پور، سعید جعفری نیا

    مقدمه از منظر تاریخی، بسیاری از مطالعات در حوزه های رفتاری و کشف احساسات در سازمان ها، از مفهوم ترس وام گرفته اند، اما از منظر مفهوم ترس سازمانی و مدل هایی برای مدیریت آن، طیف گسترده ای از مقالات یافت نخواهد شد. بنابراین، در این پژوهش، فراتر از توصیفات و دسته بندی های ترس کارکنان پیش رفته تا درک عمیق تری از ماهیت و انواع عوامل موثر بر و تاثیرپذیر از ترس سازمانی بدست آید. هدف این پژوهش نه تنها پیشبرد تیوری و تحقیق، بلکه هدفی عملی نیز بوده است، زیرا درک دقیق عوامل و موثرات ترس سازمانی، اولین گام در جهت مدیریت هدفمند آن خواهد بود.روش پژوهش:در این پژوهش برای دستیابی به پیشایندها و پسایندهای مقوله ترس سازمانی و حرکت به سمت تدوین الگوی مدیریت آن، از روش فراترکیب، و از روش فراترکیب و الگوی سندلوسکی و باروسو (2007) استفاده شد.یافته ها و تحلیل:در نهایت این پژوهش به کمک روش فراترکیب و بررسی 24 مقاله مرتبط، 3 تم کلی شامل 8 مقوله و 14 مضمون را به عنوان پیشایندها و 2 تم کلی دارای 5 مقوله و 14 مضمون را به عنوان پسایندهای ترس سازمانی شناسایی کرد.جمع بندی و نتایج نتایج این پژوهش نشان داد که عوامل زیاد فردی، سازمانی، محیطی و حتی کلان اقتصادی و اجتماعی باعث ایجاد ترس کارکنان در سازمان ها شده و این ترس، منجر به بروز مشکلات سازمانی و فردی بسیاری خواهد شد. لذا حرکت به سمت تدوین الگوی مدیریت ترس سازمانی، اقدامی ضروری در گام های بعدی خواهد بود.

    کلید واژگان: ترس, ترس سازمانی, مدیریت ترس سازمانی, روش فراترکیب
    Mohammadamin Zare *, Maryam Tehrani, Akbar Hasanpoor, Saeed Jafarinia
    Introduction

    Historically, many studies in the areas of behavior and emotion discovery in organizations have borrowed from the concept of fear, but from the perspective of the concept of organizational fear and models for managing it, a wide range of articles will not be found. Therefore, in this study, beyond the descriptions and categories of employee fear to go to a deeper understanding of the nature and types of factors affecting and affecting organizational fear. The purpose of this study was not only to advance theory and research, but also a practical goal, because a clear understanding of the factors and effects of organizational fear will be the first step towards its purposeful management.

    research method

    In this study, the antecedents and consequences of organizational fear and moving towards the development of its management model were determined from the methods, and from the combined method of O. Sandlowski and Rousseau (2007).Findings and analysis:Finally, this research identified 3 general themes including 8 categories and 14 themes as antecedents and 2 general themes with 5 categories and 14 themes as the consequences of organizational fear using the meta-combined method and reviewing 24 related articles.

    Summary and results

    The results of this study showed that many individual, organizational, environmental and even macroeconomic and social factors have caused employee fear in organizations and this fear will lead to many organizational and individual problems. Therefore, moving towards developing an organizational fear management model will be a necessary step in the next steps.

    Keywords: Fear, Organizational fear, Organizational fear management, Meta-Synthesis
  • سید محمد جوادیثربی، سید محمود یوسف ثانی، محمد امین زارع*

    «کل شیء فیه کل شیء» یا «کل شیء فی کل شیء» به عنوان اصلی کلی از جانب ابن عربی مطرح شده و از سوی شارحان وی پذیرفته شده است. این اصل که از دو جنبه وجودی و شهودی در میراث عرفانی ابن عربی تبیین و توجیه شده است، در آثار عرفانی امام خمینی به صورت مستقیم جلوه نداشته و بدان تصریح نشده است. در این پژوهش با تبیین سه مسئله نفس رحمانی _حضور آن در تمام اشیاء عالم و اندماج تمام اسماء و کثرات در آن_، اسماء الاهی _عینیت اسم و مسمی و حضور تمام اسماء در هر اسمی_ و تناظر انسان و عالم _مطابق بودن انسان با کل اشیاء عالم_، محمل اصل فوق و امکان پذیرش آن در عرفان امام خمینی با سه قرائت، تحلیل و توجیه شده است. بدین صورت که مصداق لفظ «شیء» که در این قاعده دو بار تکرار شده است، می تواند نفس رحمانی-کل تعینات هستی، اسما-اسما و انسان-عالم یا بالعکس باشد.

    کلید واژگان: کل شیء فیه کل شی ء, نفس رحمانی, اسمای الاهی, تناظر عالم و آدم, عرفان امام خمینی
    seyyed mohammad javad yasrebi, Seyyed Mahmoud Yousef Sani, mohammad amin zareh*
  • مهدی خیراندیش*، محمد امین زارع، مهدیه مختاری
    این پژوهش به ارائه الگویی مناسب برای حرکت شرکت ملی نفت ایران در راستای بین‏ المللی‏ شدن می پردازد. بدین منظور، نمونه موردی شرکت استات اویل مورد مطالعه دقیق قرار گرفت و با تلفیق آن با نیازهای شرکت ملی نفت ایران، الگویی تطبیقی برای این تحول به دست آمد. در این پژوهش کیفی از روش تجزیه‏ و تحلیل تم برای تحلیل داده های مصاحبه های پژوهشی با خبرگان صنعت نفت و گاز ایران و نروژ استفاده شد. در پایان، الگوی بین المللی‏ شدن شرکت ملی نفت ایران در قالب 3 تم و 8 مقوله ارائه و همچنین جایگاه این شرکت در الگوی مذکور معین ‏گردد. این الگو به گونه ای طراحی شده است که راهبردهای لازم را جهت اعمال هر یک از تغییرات نمایان ساخته و میزان تطابق هر کدام از راهبردها را با تم های تغییر اعلام‏ شده توسط کارشناسان روشن می سازد. نتایج پژوهش نشان داد که در جهت رسیدن به یک تغییر درست، چه راهبردهایی باید مورد استفاده قرار گیرد و به چه میزان بر انجام آن‏ها پافشاری شود.
    کلید واژگان: الگوی زیرساختی, بین المللی شدن, شرکت ملی نفتی, شرکت بین المللی نفتی, تحول
    Mehdi Kheir, Andish*, Mohammad Amin Zare’A, Mahdiyeh Mokhtari
    The aim of this research is to propose an appropriate model for transforming the National Iranian Oil Company into an international entity. Statoil Company was used in a case study; its characteristics were combined with the needs of the National Iranian Oil Company to reach a comparative model for this development. The nature of the research was qualitative and thematic analysis method was applied to analyze data which were collected from interviews with Iranian as well as Norwegian oil and gas industries experts. Next, the internationalization model for the National Iranian Oil Company was presented in the formwork of three themes and eight categories; besides, the position of the company was determined in the model. This model has been designed in such a way that it can firstly submit the strategies necessary to apply any of the changes, and secondly, can highlight the level of agreement between each strategy and the themes presented for change. Results recommend what strategies should be used and how much they should be emphasized in order to reach any appropriate change.
    Keywords: Infrastructure Model, Internationalization, National Oil Company, International Oil Company, Transformation
  • حسن مهدی پور، محمد امین زارع*، زهرا عبدالمحمدی
    حدیث معرفت نفس «من عرف نفسه عرف ربه» در آثار ابن عربی دارای بیشترین تواتر میان احادیثی است که مورد استشهاد اوست. در میان قرایت های متنوعی که وی از حدیث مذکور دارد قرایت عینیت نفس و رب قابل تامل است. عینیت مورد نظر وی مربوط به حقیقت انسان است که در ساحت صقع ربوبی معنای خود را باز می یابد. این نوشتار با بررسی امکان چنین مسیله ای، به تبیین عینیت نفس انسان با ربوبیت، از مجرای غیب الغیوب، احدیت و واحدیت پرداخته است. بنابراین، تحلیلی است برای توجیه اینکه چگونه از نظر ابن عربی قرایت عینیت از حدیث معرفت نفس امکان پذیر است. مباحث مربوط این موضوع در مواضع پراکنده ای از آثار وی مطرح شده است. پژوهش حاضر نشان می دهد که مجموعه این مباحث در آموزه های شیخ اکبر در قالب یک سیر سازوار، قابل صورت بندی است.
    کلید واژگان: حدیث معرفت نفس, صقع ربوبی, ذات غیب الغیوب, احدیت و واحدیت, کون جامع
  • فرشته مطهری، سعید روحانی، محمد امین زارع
    مقدمه
    امروزه هوشمندسازی مدارس به واسطه پیاده سازی و اجرای سیستم های هوشمند، پیشرفت های چشمگیری داشته است. نوع و نحوه بکارگیری یک سیستم مناسب، نقش عمده ای در میزان موفقیت محیط های آموزشی گوناگون دارد. مدیران مدارس نیز به دنبال سازوکار هایی برای تصمیم گیری در راستای هوشمندسازی مدارس هستند تا بتوانند بازده فرآیند آموزشی مدرسه خود را ارتقا بخشند. هدف از این پژوهش، طراحی سیستم پیشنهاددهنده سازوکار های هوشمندسازی برای بکارگیری در تعیین سطح فعلی، ارائه سازوکار و پیشنهادهایی برای ارتقای سطح کیفی مدارس می باشد.
    روش
    این پژوهش از نوع علم طراحی و توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری آن خبرگان هوشمندسازی مدارس در سطح کشور بود که بر اساس روش تصادفی در دسترس، 32 نفر از خبرگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. در راستای هدف پژوهش، مطالعات پیشین مربوط به معیارهای موثر در هوشمندسازی مدارس، بررسی و دسته بندی شد. با استفاده از مدل بلوغ فرآیند و مدل بلوغ یادگیری الکترونیکی سوالاتی تهیه و متناسب با آن، درخت تصمیم در حوزه های شناسایی شده رسم شد. به منظور ارزیابی عملکرد صحیح سیستم پیشنهاددهنده، پرسشنامه ای بر اساس مدل QUIS تدوین و از طریق آن نظرات خبرگان گردآوری گردید. برای اطمینان بیشتر و برای سنجش روایی صوری و محتوایی از نظر صاحب نظران مربوطه استفاده شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (92%) محاسبه شد. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 21 و آزمون های کلموگروف- اسمیرنوف و همبستگی پیرسون انجام شد.
    نتایج
    نتایج نشان داد که این سیستم برای پیاده سازی در راستای ارتقای سطح کیفی هوشمندسازی مدارس از پتانسیل اجرایی مناسب و بالایی برخوردار است؛ بدین صورت که در مرحله ارزیابی، میانگین وزنی محاسبه شده نمرات بالاتر از میانگین (95/3 تا 187/4 از 5) را کسب کرد.
    نتیجه گیری
    در این پژوهش با توجه به معیارهای مورد نیاز آموزشی، مدلی ارائه، سیستم خبره ای برای پیشنهاد سازوکارهای هوشمند سازی مدارس طراحی و در نهایت این سیستم پیشنهاددهنده ارزیابی شد.
    کلید واژگان: هوش مصنوعی, آموزش, مدارس, درخت تصمیم
    Fereshteh Motahari, Saeed Rouhani, Mohammad Amin Zare
    Introduction
    The implementation of smart schools has significantly progressed in current times due to the execution of intelligent systems. School administrators are also seeking the implementation of smart schools so that they can improve their educational process efficiency. The purpose of this research was to design a system recommending smartening mechanisms for use at the current level, and provide recommendations for improving the quality of schools.
    Method
    This is a design science and survey research. The surveyed population consisted of experts in implementing smart schools in the country. Based on convenience accidental sampling method, 32 experts were elected. In this study, previous works on effective factors for the implementation of smart schools were reviewed and categorized. Using the e-learning Maturity Model and Capability Maturity Model, some questions were prepared and accordingly, the decision tree was drawn in the identified areas. For proper assessment of performance of the recommender system, a QUIS-based questionnaire was developed and expert's opinions were collected through it. For greater certainty and assessment of the face and content validity, the relevant opinions were used. The questionnaire’s reliability was calculated using Cronbach's alpha coefficient (92%). Data analysis was performed using SPSS version 21 and descriptive statistics (mean and SD) as well as inferential statistics (Kolmogorov–Smirnov and Pearson correlation coefficient tests).
    Results
    The results showed that this system had great potential for improving the implementation quality of smart schools such that the weighted average grades rose above the mean (3.95 to 4.187 of 5) in the assessment.
    Conclusion
    With regard to the required training criteria, a model was presented and an expert system was designed to recommend mechanisms for implementing smart schools. Finally, this recommender system was evaluated.
    Keywords: Artificial Intelligence, Education, Schools, Decision Tree
  • سعید عباسی، مجید حاجی محمدی، محمد امین زارع، فاطمه حاجی محمدی
    مقدمه
    تثبیتت لوله گذاری داخل تراشه در هنگام اداره راه هوایی در شرایط اورژانس امری حیاتی است. تاکنون هیچ روش ارزیابی ایده آلی به تنهایی و برای تمام شرایط شناخته نشده است، از این رو این مطالعه با هدف تعیین حساسیت و ویژگی استفاده از سونوگرافی در اطمینان از صحت لوله گذاری تراشه حین لوله گذاری و پس از لوله گذاری طراحی و اجرا شد.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه مقطعی، در 50 نفر از بیمارانی که در اورژانس دو بیمارستان دانشگاهی به علت مشکلات راه هوایی نیاز به لوله گذاری از طریق تراشه داشتند، عبور لوله تراشه از گلوت حین لوله گذاری داخل تراشه با استفاده از پروب سطحی سونوگرافی توسط دو علامت اسنو استورم و بولت ساین بررسی شد و پس از آن با استفاده از بررسی اسلاید ریه هر دو ریه و حرکت دیافراگم، صحت محل لوله و تهویه هر دو ریه توسط سونوگرافی بررسی و ثبت شد. نتایج لوله گذاری بر اساس دی اکسید کربن انتهای بازدمی مورد تایید یا رد قرار می گرفت و حساسیت، ویژگی، ارزش اخباری مثبت و ارزش اخباری منفی سونوگرافی در تایید لوله گذاری محاسبه می شد.
    نتایج
    میانگین سنی شرکت کنندگان در این مطالعه 6/20±7/36 بود و 60% آنان را مردان تشکیل می دادند. در سونوگرافی انجام شده قبل از انجام لوله گذاری، تارهای صوتی به صورت سه گوشه در تمامی بیماران مشاهده شد. در هنگام لوله گذاری، عبور لوله در 48 بیمار (96%) مشاهده شد و باز شدن زاویه بین تارهای صوتی یا بولت ساین در 45 نفر (90%) از بیماران در هنگام لوله گذاری گزارش شد.
    در پایان اولین تلاش برای لوله گذاری، لوله تراشه در 5 نفر از بیماران در مری گزارش شد که سونوگرافی در 5/62% موارد این موضوع را نشان داد. نتایج این بررسی ها نشان داد که از میان این سه علامت، مشاهده عبور لوله بیشترین حساسیت را در تشخیص صحت لوله گذاری دارد (6/97%). حرکت دیافراگم و اسلاید ریه در تمامی بیماران بعد از لوله گذاری مشاهده شد.
    بحث: استفاده از سونوگرافی در هنگام لوله گذاری داخل تراشه برای تشخیص زودرس لوله گذاری داخل مری در مواردی که کاپنوگرافی غیر قابل اعتماد است می تواند مورد استفاده قرار گیرد. در این موارد، تایید عبور لوله تراشه از بین تارهای صوتی کمک کننده است.
    کلید واژگان: سونوگرافی, لوله گذاری داخل تراشه, صحت لوله گذاری
    Saeed Abbasi, Majid Haajimohammady, Mohammad Zaare, Fateme Haajimohammady
    Introduction
    Confirmation of endotracheal (ET) tube placement is critical when performing emergency airway management. No single confirmation strategy has emerged as ideal in all circumstances. Our objective in this study was to assess the sensitivity and specificity of using transcricothyroid ultrasonography (US) to confirm endotracheal intubation.
    Materials And Methods
    During a cross sectional study, 50 patients from two academic hospitals were assessed during the intubation process using a linear probe. Endotracheal intubation was performed and confirmed by endtidal CO2, snow storm, bullet sign, lung sliding and diaphragmatic movement. Sensitivity, specificity, positive predictive value (PPV) and negative predictive value (NPV) of ultrasonography were calculated.
    Results
    Fifty patients (30 men, 20 women; mean age 36.7±20.6 [SD] years) entered in the study. Before intubation triangular form was seen in all of the patients. During intubation snow storm was seen in 97.6% and bullet sign reported in 90.5%. Diaphragm movement and lung sliding reported in all the patients.
    Conclusion
    Our study confirms the use of US as an accurate method of verifying correct ETT placement during the intubation process in the ED.
  • محمد مشایخیان، سعید عباسی، داود فارسی، محمدعلی جعفری ندوشن، حسین سعیدی، محمد امین زارع
    زمینه و هدف
    پنوموتوراکس، اختلالی است که ممکن است در تروماهای نافذ یا بلانت قفسه سینه ایجاد شود و به دلیل اورژانس بودن نیاز به تشخیص و درمان سریع دارد. در حال حاضر اقدامات تشخیصی شامل CXR و CT-Scan می باشد. از آنجایی که برخی بیماران مشکوک به پنوموتوراکس وضعیت ناپایدار دارند و قابل ارجاع جهت CXR و CT-Scan نمی باشند، یافتن روش تشخیصی سریع و در بالین بیمار اهمیت بسزایی دارد. سونوگرافی قفسه سینه می تواند روشی سریع و در بالین بیمار جهت تشخیص پنوموتوراکس باشد. این مطالعه با هدف تعیین دقت سونوگرافی بر بالین بیمار برای تشخیص پنوموتوراکس انجام گرفت.
    روش کار
    نوع مطالعه ارزیابی آزمون و آینده نگر بود. در این مطالعه، 60 بیمار مشکوک به پنوموتوراکس بر اساس معیارها وارد مطالعه شدند. سونوگرافی قفسه سینه در محل بین دو خط پارااسترنال و میدکلاویکولار در فضای بین دنده ای دوم تا چهارم در هر طرف و در طی 5 تا 10 سیکل تنفسی انجام می گردید. پس از انجام سونوگرافی، نتایج بر اساس یکی از موارد زیر به عنوان معیار تشخیص قطعی مقایسه می شد: مثبت بودن CXR، مثبت بودن CT-Scan، تعبیه Chest Tube یا Needle Thoracostomy و خروج هوا. در صورت وجود هرگونه شک درCXR یا سونوگرافی و یا عدم تطابق نتایج این دو، CT-Scan قفسه سینه انجام می شد. داده ها در نهایت جمع آوری و آنالیز گردید. در این مطالعه از آزمون های آماری Chi-Square و Fisher’s Exact Test بر حسب شرایط و نرم افزار SPSS V.12 استفاده شد.
    یافته ها
    مکانیسم تروما در 5 مورد(3/8%) چاقوخوردگی، 53مورد(3/88%) ترومای متعدد، 1مورد(7/1%) ابتلاء به سل(Tuberculosis-TB) و 1 مورد نیز ترومای بلانت به قفسه سینه بود. با توجه به نتایج سونوگرافی، 11 مورد مبتلا به پنوموتوراکس بودند، در حالی که با توجه به یافته های رادیوگرافی و CT اسکن، 12 بیمار مبتلا به پنوموتوراکس بودند. حساسیت آزمون سونوگرافی در تشخیص پنوموتوراکس 6/91%، ویژگی این روش 100%، ارزش اخباری مثبت آن 100% و ارزش اخباری منفی آن 9/97% می باشد. دقت این روش 6/98% می باشد.
    نتیجه گیری
    آنچه که از مقایسه این مطالعه با مطالعات مشابه به دست می آید، آن است که بکارگیری سونوگرافی کنار تخت در اورژانس می تواند به میزان بسیار زیادی به تشخیص پنوموتوراکس کمک کند
    کلید واژگان: سونوگرافی, پنوموتوراکس, رادیوگرافی قفسه سینه, CT اسکن توراکس
    Md M. Mashayekhian S. Abbasi D. Farsi M. Jafarinadushan H. Saeedi M. Zare
    Background
    Pneumothorax may be associated with penetrating or blunt chest trauma's that need early diagnosis and treatment. Today the diagnosis modalities are CXR and CT-Scan that are not suitable for unstable patients. Chest sonography can be a fast diagnostic method at patient bedside. The purpose of this study was to evaluate the accuracy of bedside ultrasonography in diagnosis of pneumothorax.
    Methods
    In this prospective study, 60 cases suspicious of pneumothorax were included in study. Bedside ultrasonography was performed for all the cases. Sonography site was between parasternal and midclavicular lines in 2nd to 4th intercostals spaces of both thoracic sites and performed between 5-10 respiratory cycles. Gold standard results for definite diagnosis were: positive results of chest X ray, chest CT scan and/or air leak after needle or tube thoracostomy. In suspicious results, CT scan was done. Data were analyzed accordingly with statistic tests of “Chi-Square” and “Fisher’s Exact Test”. SPSS V.12 was also used.
    Results
    Trauma mechanism in 5 cases (8.3%) was stab wound, and in 53 cases(88.3%) multiple trauma; there was 1 case of tuberculosis and 1 case of blunt chest trauma as well. Eleven out of the 12 pneumothorax cases (proven by chest Xray or CT scan) were diagnosed by bedside sonography. Sensitivity, specificity, positive predictive value, negative predictive value and accuracy of bedside ultrasonography for diagnosis of pneumothorax were 91.6%, 100%, 100%, 97.9% and 98.6%, respectively.
    Conclusion
    With respect to the results of this study and previous studies, bedside ultrasonography is a good method for diagnosis of pneumothorax.
  • داوود فارسی، مانی مفیدی، ناهید کیانمهر، سعید عباسی، محمد امین زارع، حسین شاکر، مهدی رضایی، ندا عشایری
    زمینه و هدف
    30% بیماران قلبی عروقی مراجعه کننده به بخش اورژانس را بیماران مبتلا به آنژین قلبی ناپایدار تشکیل می دهند. بیماران با ریسک پایین را می توان در صورت نرمال بودن بررسی های کلینیکی و پاراکلینیکی، از بخش اورژانس، ترخیص و بصورت سرپایی پیگیری نمود. جهت ترخیص این بیماران پروتکل های زیادی پیشنهاد می شود. با توجه به امکان انجام اکوکاردیوگرافی به عنوان دستگاهی ارزان، قابل انجام و ایمن برای بیماران بخش اورژانس، در این مطالعه سعی شد تا نقش اکوکاردیوگرافی بر بالین بیمار در پیش بینی سرانجام یکماهه بیماران مبتلا به آنژین قلبی ناپایدار با ریسک پایین بررسی شود.
    روش بررسی
    این مطالعه به روش همگروهی(Cohort) در بخش اورژانس بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) بر روی 140 بیمار دچار درد قفسه سینه با تشخیص آنژین قلبی ناپایدار با ریسک پایین صورت گرفت. بیماران قبل از ترخیص، اکوکاردیوگرافی شده و با استفاده از پیگیری تلفنی، عوارض اتفاق افتاده در طول یکماه پس از ترخیص ثبت گردید. یافته های اکوکاردیوگرافی با سرنوشت یکماهه ایشان مورد مقایسه قرار گرفت. کلیه اطلاعات توسط نرم افزار SPSS مورد آنالیز قرار گرفت. در آنالیز آماری از آزمون های فیشر، مجذور کای و t-Test استفاده گردید.
    یافته ها
    1/42%(59 نفر) از بیماران، زن و 9/57%(81 نفر)، مرد بودند. میانگین سنی افراد وارد شده به طرح 39/51 سال(13/10= SD)، بود. افرادی که یافته غیرطبیعی در اکوکاردیوگرافی آنها دیده شد(برون ده قلبی کمتر از 20% یا حرکات غیرطبیعی دیواره قلب) در طول یکماه پس از ترخیص بطور معنی داری بیش تر از سایر بیماران، مراجعه مجدد به پزشک بعلت درد قلبی داشتند(000/0= p).
    نتیجه گیری
    مطالعه حاضر نشان داد که اکوکاردیوگرافی قبل از ترخیص، روشی مطمئن در پیش بینی حوادث قلبی عروقی در بیماران مبتلا به آنژین قلبی ناپایدار با ریسک پایین می باشد.:
    کلید واژگان: 1, درد قفسه سینه 2, اکوکاردیوگرافی 3, آنژین قلبی ناپایدار با ریسک پایین
    D. Farsi, M. Mofidi, N. Kianmehr, S. Abbasi, M.A. Zare, H. Shaker, M. Rezaee, N. Ashayeri
    Background and Aim
    Unstable angina accounts for about 30% of cardiovascular patients referred to emergency departments. Low risk patients can be discharged and receive outpatient treatment if clinical and paraclinical assays are normal. The recommended pre-discharge evaluations are controversial. However, because of the availability and safety of bedside echocardiography in emergency departments, we decided to conduct this study.Patients and
    Method
    This cohort study was done on 140 patients with chest pain who were diagnosed with low risk unstable angina and admitted to the Emergency Department of Hazrat Rasoul-e-Akram Hospital. All of the cases underwent bedside echocardiography before their discharge. Calling the patients one month after their discharge, their outcomes were recorded. Then we made a comparison between echocardiographic findings and their one-month outcomes. The data were analyzed via SPSS software using statistical tests such as Fisher, Chi-square and t-test.
    Results
    The mean age of the patients was 51.39(SD=10.13) years. 42.1%(59 cases) were female and 57.9%(81 cases) were male. The patients with abnormal echocardiographic findings, i.e. EF(Ejection Fraction)<40% and wall motion abnormality, had a significantly higher rate of re-hospitalization because of chest pain(p=0.000).
    Conclusion
    The study shows that bedside echocardiography before discharge is a reliable method for predicting cardiovascular events in low risk unstable angina patients.
    Keywords: 1) Chest Pain 2) Echocardiography 3) Low Risk Unstable Angina
  • غلامرضا حمصی، محمدرضا یاسین زاده، مانی مفیدی، سعید عباسی، داود فارسی، محمد امین زارع، ناهید کیانمهر
    زمینه و هدف
    آپاندیسیت حاد یکی از شایع ترین علل مراجعه بیماران با درد شکم به بخش اورژانس می باشد. برای تشخیص این بیماری، گرفتن شرح حال و معاینه بالینی بهمراه تستهای پاراکلینیکی لازم است، که مدت زمان قابل توجهی طول می کشد. از آنجایی که این بیماران از درد شدید شکم رنج می برند و برخی از جراحان بخاطر ترس از اختلال در معاینه شکم، از دادن مسکن خودداری می کنند، این مطالعه با هدف اثبات این مساله که آیا تزریق زودهنگام مورفین علاوه بر کاهش درد و ناراحتی بیماران، اختلالی در زمان و دقت تشخیصی پزشک ایجاد می کند یا خیر، صورت گرفت.
    روش بررسی
    این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل دار بر روی بیماران با درد شکم مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) که امتیاز آلوارادو بیش تر از 6 داشتند و با تشخیص آپاندیسیت عمل گردیدند، صورت گرفت. بیماران به صورت دو سوکور به دو گروه دریافت کننده پلاسبو و مورفین تقسیم شدند. زمان مداخله و زمان تشخیص گذاری برای هر بیمار یادداشت شد. نمونه های جراحی شده برای گزارش به پاتولوژی ارسال گردیدند. نتایج حاصله با استفاده از آزمون های پارامتریک(T Test و Chi-square) و با نرم افزار کامپیوتری SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    در مجموع 200 بیمار وارد مطالعه شده و به دو گروه دریافت کننده پلاسبو و مورفین تقسیم شدند. نسبت جنسی و میانگین سنی بیماران در دو گروه با یکدیگر تفاوت معنی داری نداشت(05/0p>). مقایسه نتایج پاتولوژی در دو گروه دریافت کننده مورفین و پلاسبو نشان داد که تفاوت آماری معنی داری میان دو گروه وجود نداشت(05/0P>). همچنین میانگین مدت زمان بین مداخله تا تشخیص آپاندیسیت توسط تیم جراحی، اختلاف معنی داری میان دو گروه نشان نداد(05/0P>).
    نتیجه گیری
    مطالعه حاضر نشان داد که استفاده از مخدر باعث اختلال و تاخیر در تشخیص آپاندیسیت حاد نمی گردد. بنابراین در بیماران مراجعه کننده با درد حاد شکمی که شک به آپاندیسیت وجود دارد، می توان از مسکن استفاده نمود.
    کلید واژگان: 1, آپاندیسیت حاد 2, مورفین 3, امتیاز آلوارادو
    Gh. Hemasi, M.R. Yasin Zadeh, M. Mofidi, S. Abbasi, D. Farsi, M. Amin Zare, N. Kianmehr
    Background and Aim
    Acute appendicitis is one of the most common etiologies of attending of patients with abdominal pain to Emergency Department. In order to diagnose, it, it is necessary to obtain patient's history, and perform physical examination and paraclinical tests that would waste time. Therefore because of the severe abdominal pain in these patients and the fear of some surgeons in giving narcotics (because of missed diagnosis in examination), this research was done to prove the fact that early administration of morphine reduces pain and discomfort of the patients without any disturbance in time and accuracy of diagnosis. Patients and
    Methods
    This randomized controlled clinical trial was done on patients who came to emergency department of Hazrat Rasool Akram hospital because of abdominal pain and whose alvarado scores were above 6 and were operated with diagnosis of acute appendicitis. They were divided to 2 groups: double blind group that received 4 mg morphine and placebo group. The time of intervention and diagnosis was noted. Biopsy samples were sent to pathologist for reports. Results were analyzed by parametric tests(t-test and Chi Square) via SPSS software.
    Results
    Overall 200 patients were enrolled in research and divided into two groups who received placebo & morphine. There is no difference inregard to mean of age and distribution of gender between two groups(p>0.05). There is no difference between two groups inregard to percentage of pathology findings(p>0.05). Also the mean duration from our intervention to time of diagnosis of surgery team was not significantly different between two groups(P>0.05).
    Conclusion
    Our research shows that use of morphine does not affect the accuracy and time of surgical diagnosis. Thus it seems that we can use opiate analgesics in patients with abdominal pain, suspected of appendicitis.
    Keywords: 1) Acute Appendicitis 2) Morphine 3) Alvarado Score
  • علی ستایش، علی ارحمی دولت آبادی، داود فارسی، علیرضا حسین نژاد، محمد امین زارع
    زمینه و هدف
    احیاء قلبی ریوی(CPR=Cardiopulmonary resuscitation)، در جلوگیری از 25% مرگها بخصوص مرگهای خارج از بیمارستان نقش مهمی دارد. برای مطالعه ایست های قلبی، بیش تر بر دانسته ها و سوابق اپیدمیولوژیک تاکید می شود. نتایج این مطالعه در برنامه ریزی برای بخش اورژانس و خدمات فوریت های پزشکی (EMS=Emergency medical serivices) مفید خواهد بود.
    روش بررسی
    در این مطالعه مشاهده ای مقطعی(Observational cross sectional) تعداد 195 بیمار که از تیرماه 1382 لغایت پایان اردیبهشت ماه 1383 در دپارتمان اورژانس بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) به دلیل ایست قلبی ریوی، CPR شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. سن، جنس، زمان، مکان و علت ایست قلبی، ریتم اولیه چک شده توسط پرسنل اورژانس و پرسنل فوریت های پزشکی، لوله گذاری داخل تراشه خارج از بیمارستان، اقدامات حمایتی اولیه، نحوه انتقال به بیمارستان، وجود ناظر در هنگام ایست قلبی، نتیجه CPR و وضعیت نهایی بیماران ثبت شد.
    یافته ها
    میانگین سنی (SEM±=Standard error of mean) کل افراد مورد مطالعه، 4/1±43/59 سال بود. میانگین سنی در زنان و مردان مورد مطالعه با یکدیگر اختلاف آماری معنی دار داشت (0.003=41.5% (p. موارد ایست قلبی بررسی شده، در بخش اورژانس بیمارستان اتفاق افتاده بود. در 9/14% از موارد ایست قلبی، هیچ کس بر بالین فرد حاضر نبوده است. 4/59% از بیماران توسط آمبولانس به بیمارستان منتقل شده بودند. برای 3/53% از بیماران هیچ گونه اقدام حمایتی پایه صورت نگرفته بود. 3/13% از بیماران پیش از رسیدن به بیمارستان، لوله گذاری داخل تراشه شده بودند. ریتم اولیه چک شده برای بیماران در بخش اورژانس در 3/73% از موارد، آسیستول بود. علل قلبی عروقی با فراوانی 1/42%، در صدر علل ایست قلبی قرار داشت. علل ایست قلبی در گروه های مختلف سنی با یکدیگر اختلاف معنی دار داشت(0.00=P). اختلاف معنی داری از نظر توزیع علل ایست قلبی در دو جنس وجود نداشت(0.052=P). نتیجه 5/59% از موارد عملیات CPR انجام شده، موفقیت آمیز بود. میزان موفقیت عملیات CPR در گروه های سنی مختلف(0.746=P) و بین دو جنس(0.199=P) با یکدیگر اختلاف آماری معنی داری نداشت. بیش ترین موارد CPR ناموفق در مواردی بود که علت ایست قلبی، «مسمومیت با CO» و «دار آویختگی» تشخیص داده شده بود(100%). نتیجه CPR در گروه های مختلف برحسب علل، تفاوت آماری معنی داری نداشت(0.053=P). در نهایت، 3/93%(182 نفر) از بیماران فوت شدند. توزیع جنسی(0.07=P)، محل ایست قلبی(0.1=P)، نوع اقدامات حمایتی(0.7=p)، ریتم اولیه چک شده در اورژانس(0.97=P) و لوله گذاری داخل تراشه(0.76=P) با وضعیت نهایی بیماران ارتباط معنی داری نداشت. علت ایست قلبی(0.000=P) و نتیجه عملیات CPR(P=0.009) با وضعیت نهایی بیماران در ارتباط بود.
    نتیجه گیری
    موارد موفقیت آمیز CPR در این مطالعه، درصد قابل توجهی را تشکیل می داد، ولی در مجموع می توان گفت که بیماران CPR شده، پیش آگهی مطلوبی نداشتند. عامل اصلی تاثیرگذار بر وضعیت نهایی بیماران، علت ایست قلبی بود و ریتم قلبی اولیه، تاثیری در پیش آگهی بیماران نداشت.
    کلید واژگان: احیاء قلبی, ریوی, ایست قلبی, تنفسی, سرانجام احیاء قلبی, ریوی, بخش اورژانس, فوریت های پزشکی
    A. Setayesh, A. Arhami Dolatabadi, D. Farsi*, A.R. Hossein Nejad, M.A. Zare
    Background and Aim
    CPR can prevent 25% of deaths especially in out–of–hospital cases. Cases with cardiopulmonary arrest are usually studied from epidemiological aspects. The outcome of this study would be helpful for emergency department and emergency medical services managements. Patients &
    Methods
    In this observational cross-sectional study, 195 patients admitted to emergency department of Rasoul-e-Akram Hospital during 9 months were included. Age, sex, time, place, cause and witness of arrest, BLS/ALS, intubation, transportation vehicle, CPR outcome and final status of patients were gathered in a data registration form.
    Results
    The mean (±SEM) age was 59.43±1.4, and there was a significant difference in mean age between males and females(P=0.003). 41.5% of cases arrested in ED, 14.9% had no witness, 59.4% were transported to hospital by ambulance, 53.3% received no life support before arrival and 13.3% had been intubated out of hospital. The first rhythm checked in ED was Asistol in 73.3%. Cardiovascular problems consisted 42.1% of causes. There was a significant difference in cause between age groups(P=0.000). 59.5% of CPRs were successful. There was no significant difference in sex(P=0.199) and age groups(P=0.746) and different cause categories. Age(P=0.07), sex, time, place, cause of arrest, being witnessed, BLS/ALS, intubation(P=0.76), and transportation vehicle had no effects on patients’ final status. CPR outcome(P=0.000) and the cause of arrest(P=0.009) affected the final status of patients.
    Conclusion
    CPRs were successful in the majority of cases. However, the overal prognosis was poor. The main determining factor of final status was the cause of arrest.
    Keywords: Cardiopulmonary Resuscitation 2) Cardiopulmonary Arrest
  • علی ستایش، داوود فارسی، محمد امین زارع، علیرضا حسین نژاد
    زمینه و هدف
    بیماری انسدادی مزمن ریه (COPD = Chronic Obstructive Pulmonary) یکی از شایع ترین علل مراجعه به بخش اورژانس یا بیمارستان را در کشور ما تشکیل می دهد. COPD یک بیماری التهابی مزمن پیشرونده می باشد که افراد مسن را مبتلا می کند. براساس این حقایق، بیماری انسدادی مزمن ریه به عنوان یکی از علل اصلی از کارافتادگی در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه به حساب می آید. در این مطالعه سعی شد تا اثرات استنشاقی با دوز بالا (5/7 میلی گرم) در مقایسه با آلبوترول استنشاقی با دوز پایین(5/2 میلی گرم) بر روی شاخص های تنفسی[حداکثر سرعت جریان بازدمی (PEFR = Peak Expiratory Flow Rate)، شاخص های مربوط به گازهای خون شریانی (ABG = Arterial Blood Gas) و احساس تنگی نفس] در بیماران COPD با حمله حاد تنفسی ارزیابی شود.
    روش کار
    به منظور کوتاه کردن مدت زمان بستری این بیماران، مطالعه ای به روش مداخله بالینی یک سوکور طراحی شد. در این مطالعه اثرات تنفسی(شاخص های اسپیرومتریک، شاخص های ABG، میزان احساس تنگی نفس) برای دوزهای مختلف آلبوترول استنشاقی با نبولایزر در دو گروه مورد مطالعه در بخش اورژانس بیمارستان رسول اکرم(ص) از سال 1382 ارزیابی و مورد بررسی قرار گرفت. براساس نمونه گیری در دسترس غیرتصادفی، 120 بیمار به این مطالعه وارد شدند. سپس به صورت یک سوکور، دو گروه 60 نفری انتخاب شدند.
    یافته ها
    اطلاعات به وسیله آزمون های پارامتریک(Paired t-test، student t-test) آنالیز گردیدند. هیچ اختلاف آماری بین میانگین متغیرها بین دو گروه مورد مطالعه قبل و بعد از مداخله مشاهده نگردید(173/0= p برای سن، 378/0= p برای Pco2، 0.237= p برای PH، 668/0= p برای Hco3، 0.069= p برای PaO2، 0.207= p برای PEFR و 094/0= P برای احساس تنگی نفس).
    نتیجه گیری کلی: بنابر نتایج به دست آمده از این مطالعه، اثربخشی داروهای بتاآگونیست در درمان بیماران انسدادی مزمن ریه تایید گردید اما میزان دوز بالاتر دارو اثرات درمانی بیش تری را متضمن نمی باشد.
    کلید واژگان: بیماری انسدادی مزمن ریه, آلبوترول, گازهای خون شریانی, حداکثر سرعت جریان بازدمی
    A. Setayesh, D. Farsi*, M.A. Zare, A.R. Hosseinnezhad
    Background and Objective
    Chronic obstructive pulmonary disease(COPD) is one of the most common causes of emergency department or hospital admissions in our country. COPD is a chronic progressive inflammatory disease that affects the elderly. Considering these facts, COPD is taken into account as a major cause of disability in developed and developing countries. The purpose of this study is to evaluate high dose(7.5mg) Albuterol effects versus low dose(2.5mg) Albuterol ones on respiratory indices such as peak expiratory flow rate(PEFR), arterial blood gas(ABG) criteria, and dyspnea in exacerbated COPD patients.
    Method
    In order to shorten admission course of these patients, we planned a clinical single-blind trial study. In this study, the respiratory effects(spirometric indices, ABG criteria, levels of dyspea) of different doses of nebulized Albuterol were evaluated in two study groups in Rasoul-e-Akram Emergency Department from 2003. Available sampling was done and 120 cases were enrolled in the study. Then two study groups were designed single-blindly and sixty(60) cases were assigned to each group.
    Results
    Data was analyzed by parametric tests(student t-test,paired t-test). No statistical difference was observed between means of variables of two geoups pre-and post intervention.(PV=0.173 for Age, PV=0.378 for PCO2, PV=0.237 for PH, PV=0.668 for HCO3, PV=0.096 for PaO2, PV=0.207 for PEFR, PV=0.094 for dyspnea).
    Conclusion
    Although our findings confirmed the effectiveness of β -agonist drugs in treatment of COPD patients, higher doses of drugs do not necessarily mean their more efficacy.
    Keywords: Chronic Obstructive Pulmonary Disease(COPD), Albuterol, Arterial Blood Gas, Peak Expiratory Flow Rate(PEFR)
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال