فهرست مطالب محمد جواد سلمانپور
-
نظریه اعتباریات، نظریه ای در حوزه معرفت شناسی است که در دیگر ساحت های حوزه های دانشی نیز تاثیر بسیار زیادی گذاشته است. اصول فقه، از جمله مهم ترین علومی است که نظریه اعتباریات در آن منشا اثر بوده است و علامه طباطبایی1 در کتاب حاشیه الکفایه از نظریه اعتباریات برای بررسی مسائل این علم سترگ بهره برده اند. از منظر ایشان، «امر و نهی» اعتباری بوده و از تبعات اعتبار ریاست است و امر، بستگی دادن خواست و ربط دادن اراده به فعل دیگری است. یکی از مهم ترین مسائل معاصر در قسمت امر در اصول فقه، مساله وحدت طلب و اراده است که علمایی چون آخوند خراسانی قائل به وحدت از جهت مفهوم، إنشاء و خارج بین طلب و اراده شده اند. ولی علامه طباطبایی این بحث را در سه ساحت لغوی، اصولی و عقلی مطرح کرده و از تبعات نظریه اعتباریات برای تبیین و حل آن بهره برده اند.
کلید واژگان: علامه طباطبایی, اعتباریات, اتحاد, اراده, طلب, جبر, اختیار}The theory of subjective considerations (i’tibāriyāt) is an epistemological theory that has had a significant influence in various domains of knowledge. The Principles of Jurisprudence is one of the most important sciences where the theory of subjective considerations has been foundational, and ‘Allāmah Ṭabāṭabā’ī, in his book "Al-Kifāyah with annotation", has utilized this theory to explore the issues of this major science. According to him, "command and prohibition" are subjective matters, and the consequences of subjectivity is the leadership. Command is the act of associating and connecting the desire and will to another action. One of the most contemporary issues in the domain of command in the Principles of Jurisprudence is the problem of the unity of desire and will, where scholars like Ākhūnd Khurāsānī have endorsed unity of desire and will in terms of meaning, creation, and the outside. However, ‘Allāmah Ṭabāṭabā’ī has addressed this issue in the three domains: linguistic, usūlī and rational. He utilizes the implications of the theory of subjective considerations to explain and resolve it.
Keywords: ‘Allāmah Ṭabāṭabā’Ī, Subjective Considerations (I’Tibāriyāt), Unity, Will, Desire, Determinism, Free Will} -
در قرآن آمده که ابلیس پس از رانده شدن از درگاه الهی، با تعبیر «بما اغویتنی»، گمراهی خود را به خدا نسبت داده است. برخی مفسران سخن ابلیس را صادق و گروهی آن را کاذب دانسته و این تصدیق یا تکذیب را زمینه طرح موضوع جبر و تفویض قرار داده اند.این پژوهش با بررسی آرای مفسران به نتایج زیر رسیده است:1- برخی مفسران به دلیل عدم اهتمام به موضوع، سکوت کرده اند.2- معتقدان به جبر، اغوا را به معنای اضلال دانسته و از آن جبر فهمیده اند.3- برخی معتقدان به عدل الهی، با اینکه ادعای ابلیس را صادق شمرده اند، «اغوا» را به گونه ای معنا کرده اند که باعث بی عدالتی خدا و جبر موجودات بر گناه نشود.4- برخی دیگر از مفسران به دلیل استشمام معنای جبر از واژه اغوا، ابلیس را در این ادعا، کاذب و بدخواه دانسته اند.5- علامه طباطبایی با اینکه سخن ابلیس را صادق شمرده، اما برای پرهیز از جبر، «اغوا» را اغوای ثانوی و نتیجه سوء انتخاب خود ابلیس دانسته است.
کلید واژگان: ابلیس, اغوا, مفسران, جبر, اختیار}It is related in the Qur’an that after being expelled from the divine sanctuary, Iblis attributed his misguidance to God by the phrase bi mā aghwaytanī (As you have consigned me to perversity). Some interpreters have considered the statement by Iblis to be true and some have considered it to be false, and made this confirmation or denial the basis for bringing up the issue of predestination and free will.This research has reached the following conclusions by examining the interpreters’ opinion:Some interpreters have kept silent due to lack of dealing with the issue.Believers in predestination have considered ighwā’ (perversity) as meaning misguidance and have implied jabr (predestination) from it.Some believers in Divine Justice, despite having considered Iblis’s claim to be true, have interpreted ighwā’ in such a way that it does not imply God’s Injustice and creatures’ predestination towards sin.Some other interpreters have considered Iblis as false and malicious in this claim due to sensing predestination from the word ighwā’.Although having considered Iblis’s words to be true, Allāma Ṭabāṭabā’ī, in order to avoid predestination, has considered ighwā’ to be a secondary perversity and the result of Iblis’s own wrong choice.
Keywords: : Iblis, Perversity, Interpreters, Predestination, Free Will} -
مقدمه و هدف
هدف از پژوهش حاضر، طراحی چارچوب اخلاق سازمانی در پارادایم اسلامی تولید علم بود.
روش شناسیاین پژوهش از نوع توسعه ای با طرح کیفی و با استفاده از روش مطالعه موردی چندگانه ابزاری شامل تحلیل اسناد و مصاحبه نیم ساخت مند انجام شد. جامعه این پژوهش شامل همه متون و اسناد و هم چنین صاحب نظران حوزه اخلاق سازمانی است. نمونه مورد نظر، به صورت هدفمند از میان منابع در دسترس و هم چنین از طریق نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مطالعه اسنادی و مصاحبه نیم ساختمند با آگاهی دهندگان کلیدی (با تکنیک اشباع نظری) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از روش تحلیل مضمون استفاده شد.
یافته هایافته ها در قالب شبکه مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر دسته بندی و سازماندهی شدند. برای اعتبار یابی داده های کیفی از روش همسوسازی استفاده شد و سرانجام چارچوب مورد نظر در 3 بعد بینشی، نگرشی و کنشی و مشتمل بر 53 مولفه طراحی گردید.
کلید واژگان: اخلاق سازمانی, پارادایم اسلامی, رویکرد اسلامی, مطالعه موردی چندگانه ابزاری, تحلیل مضمون}The Aim of the present study was to design an organizational ethics framework in the Islamic paradigm of science production. This research was a qualitative design based on a multi-instrumental case study including document analysis and semi-structured interviews. The research population includes all the texts and documents as well as the experts in the field of organizational ethics. The sample was purposively selected from available sources and also through snowball sampling. Data were collected using documentary study and semi-structured interviews with key informants (theoretical saturation technique). The data were analyzed by thematic analysis. Findings were categorized and organized in terms of a network of basic, organizing, and inclusive themes. The alignment method was used to validate the qualitative data, Finally, the framework was designed in three dimensions of vision, attitude and action, consisting of 53 components.
Keywords: Organizational Ethics, Islamic Paradigm, Islamic approach, Multi-instrumental Case Study, Themes Analysis} -
در عصر حاضر که تغییرات فزاینده و پیچیده محیطی، سیستم های اجتماعی مختلف را در سیطره خود قرار داده است، پایداری و بقای معنادار سیستم های اجتماعی به چالشی قابل توجه تبدیل شده است. پژوهش حاضر با هدف کاوش مضامین اجتماعی پایداری سیستم های اجتماعی بر اساس آموزه های قرآن کریم تدوین شده است. این پژوهش از نوع هدف کاربردی و از لحاظ رویکرد کیفی است که برای دستیابی به اهداف آن از روش های استنتاجی و تحلیل مضمون بهره گرفته شده است. قلمرو پژوهش شامل تمامی سوره های قرآن کریم بود که مضامین پایداری اجتماعی در آن ها مورد کاوش قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل، مضامین اصلی پایداری اجتماعی عبارتند از: وحدت، عدالت، امنیت، اعتماد، تعاون، آداب معاشرت و امداد گروه های کم برخوردار. امید است که اجرایی ساختن مضامین استخراجی از بطن قرآن کریم و نهادینه سازی آن ها در سیستم های اجتماعی مختلف، زمینه تعالی حقیقی و پایداری مستمر جامعه انسانی را در جهت نیل به سعادت دنیا و آخرت فراهم آورد.
کلید واژگان: قرآن کریم, اسلام, پایداری, پایداری اجتماعی, سیستم های اجتماعی} -
هدف
این پژوهش با هدف توسعه چارچوب مفهومی پاسخگویی مبتنی بر قرآن کریم و از طریق یک طرح ترکیبی چندمطالعه ای انجام شده است.
روشدر فاز اول پژوهش، با روش فرایند چرخه ای تحلیل که مشتمل بر چهار مرحله گردآوری داده ها و اطلاعات، تقلیل داده ها، سازماندهی داده ها و تفسیر بود، چارچوب مفهومی اولیه به دست آمد. جامعه آماری پژوهش در این مرحله، کلیه آیات قرآن کریم بود و پیامها و مفاهیم مرتبط با مفهوم پاسخگویی در آیات قرآن کریم بررسی شد. در فاز دوم، چارچوب مفهومی به دست آمده برای اعتباریابی در اختیار اساتید دانشگاهی قرار گرفت. جامعه آماری شامل 20 نفر از صاحب نظران متخصص و مجرب در حوزه آموزش عالی بود که با توجه به مشخص شدن حجم مشارکت کنندگان بالقوه، با استفاده از روش رویکرد نمونه گیری هدفمند از نوع معیار و با در نظر گرفتن ملاک اشباع یافته ها، از میان اعضای هییت علمی انتخاب شدند. در بخش کمی، 616 نفر از اعضای هییت علمی برای اعتباریابی چارچوب مفهومی به دست آمده انتخاب شدند و چارچوب مد نظر طی یک فرایند تحقیق کمی و کیفی همزمان و از طریق همسوسازی، اعتباریابی شد.
یافته هاحاصل این بررسی، گردآوری و احصای 306 مفهوم فراگیر و سپس دسته بندی و مفهوم سازی این کدها و مفاهیم، ذیل 92 کد محوری بر اساس قرابت محتوایی و در نهایت شکل گیری طبقه بندی نهایی مبانی، موانع و عوامل زمینه ساز با 21 گویه پاسخگویی در سه حوزه شناختی (ادراکی ذهنی)، عاطفی (بینشی نگرشی) و رفتاری (عملی) به عنوان چارچوب مفهومی پاسخگویی در سیستم های اجتماعی مبتنی بر قرآن کریم شد.
نتیجه گیریاین پژوهش چارچوب مفهومی جدیدی را پیش روی سازمانها و سیستم های اجتماعی مختلف ترسیم کرد که با توجه به دلایل عقلی و شواهد مرتبط با لزوم توسعه علوم انسانی اسلامی بومی و نیز تجربه حاصل از این پژوهش و چارچوب حاصل شده و قابلیتهای ساختاری و کارکردی آن می تواند برای پاسخگویی در سیستم های اجتماعی در طیف وسیعی از سازمانها، به خصوص دانشگاه ها به کار گرفته شود.
کلید واژگان: پاسخگویی, سیستم های اجتماعی, قرآن کریم, چارچوب مفهومی}ObjectiveThis study aims to develop a conceptual framework of accountability based on the Holy Quran and has been done through a multi-study combined design.
MethodIn the first phase of the research, the initial conceptual framework was obtained through the method of cyclical analysis process, which allows the analysis of scattered and multidimensional qualitative data and includes four stages of data and information collection, data reduction, data organization and interpretation.
ResultsThe result of this study is the collection and enumeration of 306 comprehensive concepts and then the classification and conceptualization of these codes and concepts, under 92 central codes based on content similarity and finally the formation of the final classification of principles, barriers and underlying factors. With 21 items of accountability in three areas of cognitive (perceptual-mental), emotional (insight-attitudinal) and behavioral (practical) as a conceptual framework of accountability in social systems based on the Holy Quran.
ConclusionThis study drew a new conceptual framework as a beacon for the advancement of various organizations and social systems, which according to the rational reasons and evidence related to the need to develop indigenous Islamic humanities and the experience gained from this study. And the resulting framework and its structural and functional capabilities can be used to respond to social systems in a wide range of organizations, especially universities.
Keywords: decision making, ethical decision making, educational ngos, grounded theory approach (gt)} -
نظریه اعتباریات از ابتکارات علامه طباطبایی است. وی با طرح این نظریه، تاثیرات بسزایی را در علوم گوناگون به وجود آورده و درهای جدیدی را گشوده است. علم اصول فقه نیز از این نظریه تاثیرات زیادی پذیرفته است. علامه طباطبایی اصول فقه را علمی اعتباری معرفی و تمایز در این علوم را برخلاف علوم حقیقی در غایت و هدف آن دانسته است. همچنین علامه، اصول فقه را علمی می داند که از قواعد تعیین شده نزد عقلا سخن می گوید که این نیز از نتایج نظریه اعتباریات است. هرچند این نظریه مسایل متعددی از اصول فقه را حل کرده ولی اشکالاتی نیز متوجه آن است؛ ازجمله اینکه در اعتباری بودن علم اصول، نحوه نام گذاری علوم، سیره عقلا و اعتبار آن تردید وجود دارد. در مقاله پیش رو با روش تحلیلی توصیفی، این تغییر در موضوع علم اصول فقه، بیان و نقدهایی مطرح شده است.
کلید واژگان: علامه طباطبایی, اصول فقه, موضوع اصول فقه, اعتباریات}Theory of conventional perceptions is one of the innovations by Allame Tbatabaei. By introducing this theory, he has significantly influenced various sciences and provided new opportunities. Science of Usul al-Fiqh has also been greatly affected by this theory. Allame Tabatabaei considers Usul al-Fiqh as a conventional science and believes that unlike real sciences, what distinguishes these sciences is their purpose. In addition, Allame considers Usul al-Fiqh as a science that speaks about the rules set by the wise, which is also a result of the theory of conventional perceptions. Although this theory has solved many problems of Usul al-Fiqh, it also has some drawbacks; for example, there is doubt about the conventional nature of Usul al-Fiqh, the appellation of sciences and the conduct of the wise and its validity. In the present paper, through a descriptive-analytical method, this change in the subject-matter of Usul al-Fiqh has been explained and some criticisms have been discussed.
Keywords: Allame Tabatabaei, Usul al-Fiqh, Subject-matter of Usul al-Fiqh, Conventional Perceptions} -
این پژوهش با هدف تبیین مفهوم پاسخگویی از طریق غور و بررسی در مبانی نظری و آیات قرآن کریم و روایات دینی مرتبط و با بهره گیری از فرایند چرخه ای تحلیل کیفی انجام شده است. بخش اول پژوهش نشان دهنده فراگیر بودن مفهوم پاسخگویی در قلمروهای مختلف زمانی، مکانی و موضوعی است؛ از پاسخگویی در برابر خداوند تا پاسخگویی به مردم. در بخش دوم از طریق مطالعه آیات قرآنی و تدبر بر روی آنها با بهره گیری از فهرست موضوعی تفاسیر نور و نمونه و با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی فرایند چرخه ای تحلیل، 59 مفهوم فراگیر احصاء و سپس این مفاهیم در ذیل 20 مفهوم محوری دسته بندی و در نهایت 9 مفهوم سازماندهی شده مشتمل بر حق گرایی، باطل گریزی، اطاعت الهی، عدم تکبر، ایمان، عمل صالح، تقوا، موازین الهی و وعده الهی به عنوان مبانی پاسخگویی در سه حوزه شناختی، عاطفی و رفتاری به منظور ترویج و توسعه آموزه های قرآنی حکمرانی اسلامی در سیستم های اجتماعی عقلانی پیشنهاد شده است.کلید واژگان: پاسخگویی, مسئولیت, حکمرانی دینی}Aghl va Deen, Volume:12 Issue: 22, 2021, PP 91 -112The purpose of this study is to explain the concept of response through deep thinking and examining the theoretical foundations and related Qur’an verses and utilizing the cyclic process of qualitative analysis. The first part of the study shows that the concept of response is pervasive in different temporal, spatial and thematic domains; from being accountable to God to being accountable to people and even to being part of the body. In the second part by studying the verses and meditating on them using interpretations Noor and Nemooneh 59 The pervasive concept of statistics And then these concepts are categorized into the following 20 core concepts and finally 9 organized concepts including The tendency to right, to evade falsehood, to follow God, Humility Righteous faith and action, Piety, Standards, And the divine promise In order to promote and develop the Qur'anic teachings, Islamic governance has been proposed in the socio-intellectual systems .Keywords: Accountability, Responsibity, Religious governance}
-
فصلنامه حکمت اسلامی، پیاپی 24 (بهار 1399)، صص 137 -154
نظریه اعتباریات علامه طباطبایی، نظریه ای بدیع در حوزه های مختلف است که دارای لوازم و آثار معرفتی متعددی می باشد. مقاله حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی سعی دارد با جمع بندی نظرات علامه در آثار مختلف ایشان، تقسیم بندی جدیدی از نظریه اعتباریات را بر حسب معتبر عرضه کند که در آثار علامه ذکری از آن به میان نیامده است. جمع بندی نگارند گان بدین صورت است که از دیدگاه علامه، اعتبارکننده در دو سطح فردی و اجتماعی قرار دارد. در حوزه اجتماعی، اعتبارکننده می تواند عقلا یا شارع باشد که هر کدام خصوصیات منحصر به فرد خود را دارند و بررسی این خصوصیات می تواند از اشتباه در به کارگیری هر یک به جای دیگری جلوگیری کند. برخی از خصوصیات اعتبار عقلا و شارع مشترک هستند؛ مثلا هر دو دارای مصلحت و حسن و قبح و [همچنین] حاوی اثر واقعی و هدایت کننده به سوی سعادت هستند. اما از طرف دیگر، اعتباریات شارع بر خلاف اعتباریات عقلا، از احساسات و نیاز سرچشمه نمی گیرند. برای تکمیل خلقت بشر هستند، اما هرکدام مصادیق متفاوتی دارند. به علاوه، در ساحت خداوند، ادراکات اعتباری راه ندارد
کلید واژگان: ادراکات اعتباری, علامه طباطبایی, معتبر, عقلا, شارع}Hikmat - e - Islami, Volume:7 Issue: 24, 2020, PP 137 -154Allamah Tabatabaii’s theory of mentally-posited perceptions is an innovation in different fields achieving cognitive outcomes. Having adopted a descriptive-synthetic approach in their article, the authors tried to sum up Allamah’s ideas in his various works and then to present a new classification of his theory in terms of the source of those perceptions unmentioned in his works. The authors have summed up Allamah’s theory that the source of mentally-posited perceptions might be proposed at two levels: individual and social. At the social level, the source of mentally-posited perceptions can be the Wise or the Law-giver each of whom have their exclusive characteristics. The study of those characteristics helps us not confuse one for another. Some characteristics are common between the Wise and the Law-giver; for example, both observe expediency and the good or bad, have real influence and guides toward happiness. However, unlike the mentally-posited perceptions by the Wise, those posited by the Law-giver do not stem from our needs or feelings. They have their own different instances for the perfection of man. Furthermore, mentally-posited perceptions have no room in Divine Presence.
Keywords: mentally-posited perceptions, Allamah Tabatabaii, the source of mentally-posited perceptions, the wise, the Law-giver} -
بحث از امکان و چگونگی تغییر احکام فقهی در دهه های اخیر مورد توجه جریان های فکری مختلفی قرار گرفته و متفکرانی با مبانی و انگیزه های متباین به آن پرداخته اند. مسئله ی اساسی در این تحقیق، تبیین دقیق معنای «تغییر حکم» و تحلیل سازکارهای وقوع آن است؛ به گونه ای که روشن شود آیا این نام گذاری، دقیق و حقیقی است یا تسامحی و مجازی؟ آثار نامطلوب برداشت های نادرست از معنا و عوامل تغییر احکام، به ویژه شبهه ی موقتی بودن احکام شرعی، ضرورت تحقیق در این مورد را روشن می سازد. طبق نتایج به دست آمده، عواملی چون تغییر ماهوی موضوع، تغییر اوصاف موضوع، تغییر عنوان ماخوذ در موضوع، تغییر علت حکم و... می توانند اصطلاحا منجر به تغییر حکم شوند؛ البته تمام این عوامل تحت عنوان جامع «تغییر موضوع» قرار دارند. بر این اساس، اصطلاح تغییر احکام دارای تسامح است و آنچه در واقع رخ می دهد این است که همه ی احکام ثابت شرع در پی تحقق کامل موضوع خود فعلیت می یابند و با خلل یافتن موضوع، حکم قبل از فعلیت افتاده و حکم ثابت دیگری فعلیت می یابد. نتیجه ی یاد شده افزون بر کاربرد کلامی در پاسخ گویی به برخی شبهات، درک روشن تری را از هم پوشانی تغییر حکم و تغییر موضوع، فراروی پژوهشگران قرار می دهد.کلید واژگان: تغییر حکم, تغییر موضوع, موضوع حکم, فعلیت حکم}The discussion on the possibility and how to change the juridical instructions has attracted the attention of different intellectual currents and scholars have investigated it through different basics and motivations. The basic issue in this study is to explain the accurate meaning of “changing instruction” and analyzing the mechanisms of its venue; so that it clarifies whether this nomination is accurate and real or it is tolerant or virtual? The undesired effects of incorrect understanding of meaning and factors of changing instructions, especially the doubt on religious instructions temporality clarify the necessity to conduct such study. According to the results, factors including changing subject substantially, changing subject descriptions, changing the title of derivative in subject, changing the reason of instruction and…may –idiomatically- lead to the change of instruction; but all these factors are under the comprehensive title of “changing subject”. Accordingly, the expression of instructions change has tolerance and what happens in reality is that all fixed instructions of sharia are activated following the comprehensive achievement of their subject and by subject being disrupted, the previous instruction becomes inactivated and another fixed instruction activates. The mentioned result besides the verbal application in answering some doubts, offers a clearer understanding of overlap between instruction change and subject change before researchers.Keywords: instruction change, subject change, instruction subject, instruction activation}
-
هدف از انجاماین پژوهش واکای و تحلیل شبکه مضامین انگیزش سرمایه انسانی مبتنی بر حکمت های نهج البلاغهبود. در این پژوهش از روش مطالعه کیفی استفاده شد. جامعه آماری (قلمرو) پژوهش شامل تمامی حکمت های نهج البلاغه است که مضمون های انگیزشی موجود در آنها مورد کاوش قرار گرفت. در این پژوهش از روش فرایند چرخه ای تحلیل استفاده شده است. یافته های حاصل از مرحله اول در قالب 103 مضمون پایه و 32 مضمون سازمان دهنده و نهایتا 4 مضمون انگیزشی نهایی که حاصل و برآیند چرخه تحلیل است در حکمت ها گردآوری شد و در نهایت در یک طبقه بندی و در چهار مضمون نهایی تشویق و تالیب، ایمان الهی، تزکیه و تهذیب، خوف و رجا مشخص و سازماندهی گردید. نتایج این پژوهش گویای آن است که به واسطه این چارچوب و شبکه مضامین احصایی از حکمت های نهج البلاغه، می توان امکان توسعه چارچوب انگیزشی متناسب با تعالیم دینی و مذهبی با رویکردی اسلامی در کشور را فراهم نمود تا مسیولین و مدیران بتوانند با انگیزش مفهومی و دارای چارچوب کارآمد، سطح و کیفیت رفتار و عملکرد موثرتر سرمایه انسانی سازمان خود در جامعه اسلامی را بهبود بخشند و از این مسیر سازمان های خود را به سمت بهره وری و تعالی بیشتر در زمینه های عملکردی و فرهنگی متناسب با فرهنگ بومی و اسلامی سوق دهند.
کلید واژگان: نهج البلاغه, انگیزش, سرمایه انسانی, چرخه تحلیل} -
اثبات و بررسی ادله ی برائت که یکی از بنیادی ترین اصل در نزد اصولیین شیعه است، اهمیت زیادی دارد. برخی از اصولیین در اثبات اصل برائت به آیاتی از قرآن استناد کرده اند. در این مقاله سعی شده است مهم ترین آیات اصل برائت مانند آیات 15 اسراء، 7 طلاق و 42 انفال را طرح نموده و نظرات اصولیین و مفسرین شیعه و اهل تسنن را در کتب اصولی و تفسیری، با یکدیگر تطبیق داده و شباهت ها و تفاوت ها را مشخص سازد. اصولیین درآیات مزبور دو دیدگاه دارند. بر اساس یک دیدگاه آیات مزبور بر اصل برائت دلالت دارند و بر اساس دیدگاه دیگر بر اصل برائت دلالت ندارند. در خصوص آیه ی اول در تفاسیر اهل سنت بیشتر به تفاوت بین برائت شرعی و عقلی اشاره شده است و در تفاسیر امامیه نیز همانند دو دیدگاه اصولیون دو دیدگاه وجود دارد. مفسران شیعه و سنی آیه دوم حمل بر نفی تکلیف مالایطاق از طرف خداوند کرده اند، برخی از ایشان به مصادیقی از تکلیف مالایطاق، همچون انفاق بیش از توان، معرفت بدون در اختیار بودن اسباب آن و… اشاره نموده اند، این نوع تفاسیر با تفسیر آیه به ممنوعیت هر نوع تکلیف مالایطاق منافات ندارند. بسیاری از مفسران هر دو مذهب آیه سوم را با توجه به شان نزول، آیه را تفسیر کردند. آیات اصولی درگذر زمان تغییرات و تحولاتی را پشت سرنهاده اند، مفسران شیعی و اهل سنت و نیز دانشمندان اصولی هر دو مذهب فقهی در مورد آن آیات مشترکات زیادی دارند؛ بررسی تطبیقی آن آیات می تواند به همگرایی و نزدیکی دو علم اصول فقه و تفسیر کمک کند.
کلید واژگان: اصل برائت, تفسیر, اصولیین, مفسران, شیعه, اهل تسنن}Proving and investigating evidence of birraah which is one of the most important principle for fundamentalists of Shiite, has great importance. Some of the fundamentalists use verses for proving the Principle of Birraah. this article have tried to mention the most imortant Principle of Birraah verses such as 15 isra, 7 talaqh, 42 anfal to Reconciling and show the similarities and differences between fundamentalists,s opinions and Interpretater of Shia and Sunni in their books. In these verses, fundamentalists have two opinions, according to one, the verses indicat into Principle of Birraah, and according to other these donot. Base on the first verse, the Sunnis Interpretations mostly mention to the different between the legal and rational barraah and in the Shia interpretions alike fundamentalists, are two opinion. In second verse both Shia and Sunnis interpretor Carrying on the negation of impossible assignment from God and they mention some examples like donating Charity more than power, knowing witouth its instrument and etc. theses interpritation is not oposit of interpriting this verse as any kind of negation of impossible assignment. third verse both of them interpret according to dignity of descend. Over time, The foundamental verses have been a lot of changes and bith Interpretater of Shia and Sunni and fundamentalists of both Jurisprudential religion have a lot of common about them. Comparating of these verses could help Convergence and proximity of two Sciences interpretation and principles of jurisprudence.
Keywords: : Principle of Birraah, interpretation, fundamentalists, Shia, sunni} -
اساس فهم فقهی از کتاب و احادیث، ظواهر آن دو را تشکیل می دهد. بسیاری از مباحث دانش اصول فقه برای فهم این لایه از متن سامان یافته و دانشمندان این علم اختلاف هایی از جمله در فهم ظواهر با هم دارند. این اختلاف ها هرگز موجب نسبیت مطلق فهم فقهی قرآن و سنت نیست و علی رغم برخی ادعاها موجب بشری شدن فهم دین به وسیله فقها نیز نمی شود. در این مقاله پس از بررسی معانی مختلف نسبیت و ارائه دلایل نسبیت اعتدالی و مقید فهم فقهی متن، نسبیت مطلق ابطال شده و به برخی از خلط ها در این ساحت اشاره شده است. برای اثبات نسبیت جزئی فهم ظاهر، بیشتر به علل اختلاف فقها در شناخت ظاهر قران و احادیث پرداخته شده است.کلید واژگان: اختلاف فقها, اصول فقه, ظواهر, فهم فقهي, نسبيت ظواهر}Relativity of jurisprudential understanding of the Quran and tradition is what forms their external meanings. Many of the discourses on the principles of jurisprudence are organized to understand this layer of text and scholars of this field have numerous disagreements and finally they have differed in understanding the external meanings. These differences do not lead to absolute relativism of religious understanding of the Quran and traditions and despite some claims they do not cause the human understanding of religion by jurists. In judgment of this realm lots of inaccuracies have taken place. In this paper after studying the different meanings of relativity and presenting reasons for moderate relativity of understanding of religious binding text, the absolute relativity has been refuted and some confusion in this field has been pointed out. In order to prove minor relativity of understanding external meanings, mostly the reasons of disagreement among jurists in understanding the appearance of the Quran and traditions has been dealt with.Keywords: external meanings, religious understanding, relativity of external meanings, disagreement of jurists, principles of jurisprudence}
-
همواره چیستی و ماهیت «اشراط الساعه» مورد بحث بوده و مفسران عمدتا از طریق روایت به آن پرداخته اند. یکی از این موارد، خروج دابهالارض است که در آیه 82 سوره نمل، به طور مجمل و مبهم از آن یاد شده است. در چیستی، چگونگی، موجودیت، فعل و قول دابهالارض، سخنان متفاوت و گاهی متناقض در تفاسیر دیده شده است. با بررسی تطبیقی تفاسیر می توان آنها را به دو دسته اصلی تقسیم نمود که هفت دیدگاه از آنها متفرع می شود. دسته اول به ماهیت دابهالارض پرداخته و برای آن مصداق یابی نموده اند که عمدتا برخاسته از روایات است و دسته دیگر اصلا به ماهیت آن نپرداخته اند. ازاین رو در این نوشتار با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، با واژه پژوهی در واژه های آیه مذکور و با کمک گرفتن از سیاق سوره نمل، سعی شده است چیستی و ماهیت دابهالارض توصیف گردد. برای این منظور، به بیان مختصری از دیدگاه های تفسیری پرداخته، سپس واژه پژوهی آیه مورد نظر ارائه شده و سرانجام، دیدگاه منتخب که یک تحلیل علمی است، بیان شده است.
یافته ها حاکی از آن است با توجه به گستردگی روایات درباره اشراط الساعه که گاهی نیز متناقض هستند، ضرورت دارد با به کارگیری واژه پژوهی و یافتن حوزه معنایی واژه های آیه، به تفسیر پرداخت تا فهم دقیق تری از کلام الهی به دست آورد. دستاورد این روش، تقریب آرای تفسیری و وحدت نظر در بیان چیستی و چگونگی اشراط الساعه است.کلید واژگان: دابهالارض, آیه 82 نمل, اشراط الساعه, رخداد انرژی}Qur'anic Researches, Volume:22 Issue: 2, 2017, PP 138 -161The quiddity and nature of the portents of the Last Day (ashrāṭ al-sāa) has always been a topic of discussion and the interpreters have dealt with it mainly through traditions. One of the instances is the bringing out a Beast from the earth (dābbat al-arḍ), which is mentioned briefly and ambiguously in verse 82 of Sūrat al-Naml. There are different and sometimes contradicting views in interpretations concerning the quiddity, quality, existence, action, and words of the Beast of the earth. With a comparative study of the interpretations, they can be divided into two main groups, from which seven subgroups are derived. The first group, which are mainly originated from traditions, have found referents for the Beast of the earth and the other group have not dealt with its nature. Thus, with the use of the descriptive-analytical method, delving into the words of the above verse, and with a brief explanation of the context of Sūrat al-Nam, it is tried in this paper to describe the quiddity and nature of the Beast of the earth. To this end, first, the exegetical viewpoints are briefly explained, then the word study of the verse in question is presented, and finally the selected viewpoint is stated, which is a scholarly analysis.
The findings suggest that, given the extensiveness of traditions about portents of the Last Day, some of which are also contradictory, it is necessary that by employing word study and finding the semantic field of the verses word, to undertake interpretation so as to get a more accurate understanding of Divine words. The achievement of this method is the approximation of exegetical opinions, unity of opinion, and the quiddity and quality of the portents of the Last Day. -
مقدمههدف اصلی این پژوهش، موردکاوی شایستگی های اخلاقی مدیران دانشگاهی در نظام آموزش عالی بوده است.روشپژوهش حاضر مبتنی بر رویکرد کیفی و با روش مطالعه موردی کیفی است. در این راستا، با استفاده از رویکرد هدفمند و به کارگیری معیار اشباع نظری، با 21 نفر از مدیران، معاونان و روسای دانشگاه ها و دانشکده های دولتی در ارتباط با پدیده «شایستگی های اخلاقی مدیران دانشگاهی» مصاحبه عمیق نیمه ساختمند به عمل آمد.یافته هابر اساس یافته های به دست آمده، شبکه مضامین شایستگی های اخلاقی مدیران دانشگاهی(مضمون فراگیر)، شامل پنج بعد شایستگی های مدیریتی- رهبری، ارتباطی- تعاملی، شخصیتی- رفتاری، ارزشی- اعتقادی و دانشی- تحلیلی(مضامین سازمان دهنده) است که هر یک نیز دارای مولفه های گوناگون(مضامین پایه) بودند.نتیجه گیرییافته های این مطالعه می تواند در سیاستگذاری انتخاب و گزینش شایسته مدیران و روسای دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی و برنامه های بهسازی علمی- اخلاقی مدیران دانشگاهی، مورد توجه جدی قرار گیرد.کلید واژگان: اخلاق, شایستگی های اخلاقی, مدیران دانشگاهی, آموزش عالی, مطالعه موردی}
-
دانش فقه مبتنی بر نوعی انسان شناسی و عقل شناسی است، زیرا موضوع اصلی فقه انسان مکلف و مهم ترین منبع آن عقل می باشد و اساسا انسان و عقل محور و مقوم تشریع اسلامی است. اما از آنجا که شناخت انسان و عقل بحثی کلامی و از مبادی فقه به حساب می آید، به طور متمرکز و مستقیم در دانش فقه و اصول فقه مورد بررسی و تحقیق قرار نمی گیرد، از همین رو عقل شناسی و انسان شناسی فقیه در خارج از دانش فقه و اصول شکل می گیرد، در عین حال مباحث متفرقه ای در سه دانش فقه، قواعد فقه و اصول فقه مستقیم یا غیر مستقیم درباره انسان و عقل وجود دارد که عقل و انسان شناسی خاصی را به دست می دهد. در این مقاله برخی از این مباحث مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است که تا حدود زیادی انسان و عقل را در نظام فقه اسلامی نشان می دهد.کلید واژگان: نظام تشریع, انسان شناسی, احکام شرعی, انسان, عقل}Aghl va Deen, Volume:8 Issue: 15, 2017, PP 49 -70The knowledge of fiqh is based on a kind of anthropology and reason because the main theme of fiqh is committed human and the most important source of it is reason and essentially human and reason are the axis of Islamic legislation. But since understanding human and reasonis a theological discussion and is related to the principles of fiqh, it is centrally and directly not investigatedor researched in the knowledge of fiqh and its principles, thus, faqihs understanding of reason and human is formed outside the jurisdiction of fiqh and its principles. However, there are other issues in three areas of knowledge of fiqh, rules of fiqh and principles of fiqh which directly or indirectly give us a specific understanding of human and reason. In this article, some of these issues have been investigated and researched which largely shows human and reason in the Islamic fiqh system.Keywords: religious legislation system, understanding human, religious rules, Human, Reason}
-
فتنه گران در طول تاریخ برای رسیدن به مقاصد خود از شیوه های گوناگونی بهره برده اند. هر چند در گذشته معمولا بسترهای فتنه ناخواسته آماده بود یا آماده می شد و عده ای با نفوذ، با قرار گرفتن در آن بسترها به فتنه انگیزی می پرداختند؛ ولی کم کم با پیچیدگی جوامع، فتنه گران با برنامه قبلی و یا حتی پس از سال ها تحقیق در مورد آداب، رسوم، تاریخ، جغرافیا و مسائل جامعه شناختی و روان شناختی یک جامعه دست به فتنه و آشوب می زنند و در این زمینه از کارآمدترین شگردها برای هر جامعه استفاده می کنند. شگردهای فتنه گری از منظر قرآن و روایات را می توان: فرصت طلبی، کارشکنی و ایجاد خلل در نظام حاکم اسلامی، عذر تراشی و توجیه گری، استفاده از اعمال شعارها، نمادهای جذاب دینی و عوام فریب،استفاده از چهره های مقبول و موجه، شایعه پراکنی، شبهه افکنی، تفرقه افکنی، ایجاد مراکز فتنه در قالب سازمان های مردمی، تهدید ایجاد ناامنی و عملیات تروریستی، معرفی کرد.کلید واژگان: قرآن, روایات, شگردهای فتنه, فتنه گری, شبهه افکنی, شایعه پراکنی}Sedition-makers have resorted to various ways in order to reach to their intentions during the history. Although the sedition-making’s field has usually been ready intentionally and unintentionally in the past, and then, some influential people has been put in this field to sedition-making, but gradually sedition-makers made sedition by previous plan or by some year research about customs, history, geography, some issues on sociology and psychology of a society, they used the most effective tricks in each society. The sedition-makers’ tricks in traditions and Quran’s viewpoint are as follows: opportunism, sabotage, trouble-making in the Islamic system, lame excusing, justification, to engage in slogan, to use some attractive and demagogue religious symbols, to keep up appearance, to make rumors, to cast doubt, to cause division among people, to establish sedition center in the form of civil organization, to threat to lack of security and terrorist operations.Keywords: Quran, traditions, Sedition's tricks, sedition, making, to cast doubt, to make rumors}
-
«اصالت»، عنصری مطلوب و با ارزش در فرهنگ اسلامی و ملی ماست که جزوی از هویت ایرانی است. روایات معصومین (ع) با تعابیری مانند«کرماء» و «اهل البیوتات»، ایرانیان را دارای اصالت معرفی کرده اند. شواهد بسیارتاریخی و اعتراف صریح و ضمنی خاورشناسان و مورخان بر این واقعیت دلالت دارد. در قسمت اول این مقاله، پس از تقسیم اصالت به فردی و جمعی، هفت شاخص اصالت جمعی برشمرده شده، وضمن تبیین هر یک از آنها با ارائه برخی روایات، شواهد تاریخی و اعترافات برخی مورخان و خاورشناسان نشان داده شده که عموم این شاخصها در قوم ایرانی فعلیت داشته و متبلور شده است. در قسمت دوم مقاله به ضرورت و پیامدآموزش میراث فرهنگی به شهروندان ایرانی بویژه نسل جوان پرداخته و بیان گردیده است که چگونه آگاهی به مواریث فرهنگی موجب احیا، حفظ و تقویت هویت و اصالت ایرانی می شود.
کلید واژگان: هویت, اصالت, فرهنگ ایرانی, میراث فرهنگی}Gentry, which is an integrated part of Iranian's identity, is valuable and pleasant in our Islamic and national culture. Masomins’ Hadiths introduce Iranians as honorable and Ahlol-boitat which imply Iranians’ gentry. On the other hand, many historical evidence andhistorians’ connotative and denotative assertions imply this fact. In this article, after dividing the gentry into individual and group gentry, seven features of group Gentry have been mentioned. The existence of all of the mentioned features in Iranians has beendemonstrated by presenting some Hadiths, historical evidence and recognition of some historians. -
محققان مسلمان در بحث از «ظهور و بطون» که دو سطح از لایه های معنایی قرآن را تشکیل می دهند و رابطه میان این دو سطح معنایی اختلاف نظر دارند. تعریف دقیق ظاهر و باطن، درک روشن رابطه و راه دست یابی به آنها نقش مهمی در فهم قرآن و معرفت دینی و داوری در این ساحت دارد. عدم تفکیک بین ظهور و بطون و عدم توجه به اختلاف مبانی در تعریف بطون نزد عرفا و غیر آنها، نه تنها باعث برخی اشتباهات در عرصه دین شناسی شده، بلکه سبب برخی قضاوت های نادرست در فهم قرآن و دین گردیده است. در این مقاله سعی شده است بعد از تعریف ظاهر و باطن قرآن، رابطه بین آن دو روشن و همچنین به راه دست یابی به آنها اشاره شود.
کلید واژگان: باطن, تاویل, رابطه ظاهر و باطن, ظاهر, معناشناسی} -
گفتار و رفتار پیامبر درباره فاطمه زهرا (س)
-
علل نگرانی های حضرت فاطمه زهرا بعد از رحلت پیامبر (ص)
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.