فهرست مطالب نویسنده:
محمد مهدی اعتمادی
-
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال پنجاه و هفتم شماره 5 (پیاپی 129، آبان 1393)، صص 669 -675مقدمهمولتیپل اسکلروزیس از بیماری های شایع و مزمنی است که سیستم عصبی مرکزی را درگیر می کند. در حال حاضر ربیف در پیشگیری از حملات استفاده می گردد. رسیژن نام ایرانی داروی ربیف است که در کنترل بیماری MS به کار می رود. با توجه به اینکه مدت کوتاهی است رسیژن به بازار دارویی ایران وارد شده است و عملا جایگزین نوع آمریکایی ربیف شده است هنوز مطالعه ای جامع و دقیق بر اثرات درمانی آن و عوارض کبدی انجام نشده است. هدف از این مطالعه مقایسه اثرات بتافرون و رسیژن در پیشگیری از عود حملات در بیماران MS شهرستان مشهد در سال 1389-1390 بود.روش کاراین مطالعه که یک پژوهش کارآزمایی بالینی یک سو کور است که در بیماران «ام اس» مراجعه کننده به درمانگاه اعصاب بیمارستان قائم]عج[در سال 1389-1390با اندیکاسیون تجویز دارو انجام شده است. EDSS بیماران و عوارض و علائم در دو گروه رسیژن و بتافرون مقایسه شده و تجزیه و تحلیل آماری داده ها و رسم نمودارها با نرم افزار SPSS صورت گرفت.نتایجمشخصات دموگرافیک 80 بیمار(مانند سن و جنس) یکسان بود. میزان EDSS و عوارض کبدی در بیماران گروه رسیژن و بتافرون تفاوت معناداری نداشت. در این پژوهش تعداد حملات به طور معناداری در گروه بتافرون کمتر از گروه رسیژن بود.نتیجه گیریبا توجه به عوارض جانبی نسبتا مشابه و EDSS بیماران در طولانی مدت می توان نتیجه گرفت که رسیژن دارای تاثیر درمانی((Efficacy مشابه بتافرون می باشد، هرچند در کوتاه مدت سبب کاهش موارد عود نمی گردد.
کلید واژگان: مولتیپل اسکلروزیس, اینترفرون بتا, ارزیابی ناتوانی, عوارض جانبیIntroductionMultiple sclerosis (MS) is a chronic neurologic disease. At the present time، Rebif، which is the most effective drug in treatment of MS after Avonex، is used to prevent relapses. Recigen is Iranian generation of Rebif. It is almost a year since the entry of Recigen into our pharmaceutical market and it is virtually superseding American Rebif، but no study has been performed on efficacy and hepatic side effects of this drug. The aim of this study is to compare the efficacy and side effects of Betafron and Recigen in medical university of mashhad in 1389-1390.MethodThis was a single blind study conducted in neurology department of Qaem hospital on MS patients who fulfil criretia for pharmacotherapy indications. EDSS، complications and symptoms were compared in Betafron and Recigen group. Demographic data were analyzed using SPSS software.ResultDemographic characteristics (like age and sex) were similar in both groups with no significant differences. There were no significant differences in EDSS and hepatic side effects in both Betafron and Recigen groups (p=0. 134). Relapse rate was significantly lower in Betafron group (p=0. 03).ConclusionIt seems both drugs has the same rate of side effects and EDSS scores. Recigen has similar efficacy in comparison with Betafron، though it cannot prevent relapses in short time.Keywords: Multiple sclerosis, Interferon, beta, Disability evaluation, Adverse effects -
زمینه و هدفویروس لنفوسیتیک T انسانی نوع 1 (HTLV-1)در 3% از ناقلین موجب ابتلاء به پاراپارزی اسپاستیک گرمسیری و میلوپاتی (HAM/TSP)، با علائم حرکتی، حسی و اسفنکتری می شود. گرچه التهاب مزمن نخاع در ایجاد این بیماری موثر است، درمان های تعدیل کننده ایمنی تاکنون بهبود کافی در علائم آن ایجاد نکرده اند. در این مطالعه اثرات والپروات سدیم، همراه با پگ اینترفرون و پردنیزولون بر علائم بالینی بیماران مبتلا به پاراپارزی اسپاستیک ناشی از HTLV-1 بررسی شد.مواد و روش کاردر این کارآزمایی بالینی، 10 نفر از بیماران مبتلا به HAM/TSP واجد شرایط و مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان قائم مشهد در بین ماه های مهر تا دی سال 1391 تحت درمان 3 گانه فوق به مدت 3 ماه قرار گرفتند و علائم بالینی قبل و پس از درمان، توسط معیار ناتوانی حرکتی Osame، اسپاستیسیتی Ashworth و علائم ادراری بررسی گردید.یافته هامیانگین معیار Osame در بیماران در ابتدای تشخیص 9/1± 4/2 بود و 3 ماه پس از درمان 8/0 واحد در 70درصد بیماران بهبود نشان داد (003/0=P). معیار Ashworth و تکرر ادراری نیز بهبود معنی داری را نشان دادند (001/0=P و 024/0=P).نتیجه گیریبیماران تحت مطالعه بهبود چشمگیری را در ناتوانی حرکتی و اسپاستیسیتی نشان دادند، در این مطالعه میزان کاهش معیار اسامه نسبت به مطالعات قبلی مونوتراپی با اینترفرون آلفا، بیشتر یا برابر بوده و از نظر درصد بهبودی از مطالعات قبلی درصد بهبودی بیشتری را نشان می دهد. بنابراین نقش والپروات سدیم در بهبود علائم حرکتی مبتلایان به HAM/TSP نیاز به بررسی بیشتر دارد.
کلید واژگان: پاراپارزی اسپاستیک ناشی از HTLV, 1, والپروات سدیم, پگ اینترفرون, کورتیکواستروئیدBackground and ObjectivesAffection to Human T Lymphocytic Virus-type 1 (HTLV-1) in 3% of carriers results in HTLV-1 associated Myelopathy or Tropical Spastic Paraparesis (HAM/TSP) with motor، sensory and sphincteric signs. Although، chronic inflammation of spinal cord plays a critical role in this disease، immunomodulatory treatments could not show an acceptive improvement in its symptoms yet. This study was performed to evaluate the effect of sodium valproate، in combination with Peg-Interferon and prednizolone on clinical findings in patients with HAM/TSP.Material And MethodsIn a clinical trial study conducted between September and December 2012، HAM/TSP screening was done for patients referred to the neurology clinic of Qaem hospital، Mashhad. 10 patients with inclusion criteria were underwent a triple treatment with sodium valproate، Peg-Interferon and prednizolone for 3 months. The clinical signs were assessed with Osame motor disability scale، Ashworth spasticity scale and checklist of urinary signs، before and after the treatment.ResultsPretreatment mean Osame scores in remaining 10 patients was 2. 4±1. 9، which improved 0. 8 in 70% of patients at the end of treatment (P=0. 003). Ashworth and urinary frequency scores also showed a significant improvement (P=0. 001، and P=0. 024 respectively).ConclusionOur data revealed a significant improvement in motor disability and spasticity in undertreated patients. The authors have reached to a lower or same score of Osme criteria in each patient and higher improvement percentages of all studied population، if compared to IFN based mono-therapy studies. Therefore، the role of sodium valproate in improvement of motor signs in patients with HAM/TSP needs to more investigations.Keywords: HTLV, 1 associated Myelopathy or Tropical Spastic Paraparesis, Sodium Valporate, Peg, Interferon, Corticosteroid -
-
سابقه و هدفعفونت با ویروس لنفوسیت تیموس انسانی 1 بیماری بومی در استان خراسان است. توزیع فراوانی بیماری مولتیپل اسکلروزیس در دنیا متفاوت است.روش بررسیاطلاعات بیماران ام اس از مراکز ثبت ام اس مربوط به تجویز اینترفرون در استان های خراسان بدست آمد. تشخیص ام اس توسط متخصصین مغز و اعصاب و بر پایه معیار مکدونالد انجام شد.مستندات بالینی و بیمارستانی تحقیقات در مورد عفونت با ویروس لنفوسیتی انسانی 1 در بیماران با و بدون پاراپارزی اسپاستیک.در استان های خراسان رضوی و جنوبی منشاء این تحقیق بوده و آزمایشات سرولوژیک خون و مایع مغزی نخاعی و معاینه عصبی توسط متخصص و اطلاعات آماری جمعیتی مراکز آمار معاونت بهداشتی دانشگاه های علوم پزشکی سه استان فوق بکار رفتند.یافته هابروز کلی ام اس در استان های خراسان رضوی و شمالی و جنوبی بترتیب 9/12 و 7/8 و 3/5 به ازای 100000 نفر جمعیت بود. بروز ام اس در جمعیت زنان سه استان فوق بترتیب 9/19 و 2/11 و 3/8 بیمار و در جمعیت مردان سه استان فوق نیز بترتیب 9/5 و 2/6 و 5/2 بیمار بوده است. بروز کلی عفونت با ویروس لنفوسیتی تیموس انسانی 1 در استان های خراسان رضوی و جنوبی بترتیب 4/2 و 5/0 بیمار به ازای 100000 نفر جمعیت بود. بوز عفونت فوق در جمعیت زنان دو استان فوق بترتیب 9/2 و 3/0 بیمار و در جمعیت مردان دو استان فوق نیز بترتیب 9/1 و 6/0 بیمار بود. پاراپارزی اسپاستیک در 46% و 50% موارد عفونت با این ویروس در خراسان رضوی و جنوبی یافت شد.نتیجه گیریفراوانی نسبی بیماری ام اس در استان خراسان جنوبی کمتر از نصف خراسان رضوی است. عفونت با ویروس لنفوسیتی تیموس انسانی 1 در جمعیت زنان استان خراسان رضوی 10 برابر زنان خراسان جنوبی است. تفاوت قابل توجهی در توزیع فراوانی این دو بیماری در قلمرو خراسان وجود دارد.
کلید واژگان: مولتیپل اسکلروزیس - ویروس لنفوسیت تیموس انسانی 1, بروز, خراسانPrevalence of Multiple Sclerosis and Human Thymus lymphocyte Virus-I infection in Khorasan TerritoryIntroductionHTLVI infection is an endemic disease of Khorasan state in Iran. Distribution of Multiple Sclerosis (MS) is different around the world. Methods and Materials: Data of MS patients were taken of MS registries for interferon prescription in Razavi, Northern and Southern Khorasan provinces. MS was diagnosed by neurologists based on McDonald criteria. Records from clinics and hospital based researches consitituted data of distribution of patients infected with HTLV1 with or without spastic paraparesis in Razavi and Southern Khorasan provinces. Serologic tests of blood and/or CSF for HTLV1 and neuroexam by neurologists formed the methodology of HTLV1 investigation. Statistical centers of health deputy of medical universities in the Khorasan provinces provided the population data.ResultsTotal Prevalence of MS in Razavi, Northern and Southern Provinces of Khorasan is 12.9, 8.7 and 5.3 cases per 100000 population respectively. Prevalence of MS in female population of Razavi, Northern and Southern provinces of Khorasan is 19.9, 11.2 and 8.3 cases per 100000 women respectively. Prevalence of MS in male population of Razavi, Northern and Southern Provinces of Khorasan is 5.9, 6.2 and 2.5 cases per 100000 men respectively. Total prevalence of HTLV1 infection in Razavi and Southern provinces of Khorasan is 2.4 and 0.5 cases per 100000 population respectively. Prevalence of HTLV1 infection in female population of Razavi and Southern provinces of Khorasan is 2.9 and 0.3 cases per 100000 women respectively. Prevalence of HTLV1 infection in male population of Razavi and Southern provinces of Khorasan is 1.9 and 0.6 cases per 100000 men respectively. Spastic paraparesis was found in 46 % and 50% of cases infected with HTLV1 in Razavi and Southern provinces of Khorasan respectively.ConclusionFrequency rate of MS is less than half in Southern province compared to Razavi province of Khorasan. HTLVI infection is 10 times more frequent in female population of Razavi compared to Southern province. There is considerable difference in geographical distribution of MS and HTLV1 cases in Khorasan territory. -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال پنجاه و یکم شماره 2 (پیاپی 100، تابستان 1387)، صص 109 -114مقدمهمیوپاتی های التهابی یک گروه از بیماری های اکتسابی است که مهمترین خصوصیات آن، ضعف و خستگی قرینه عضلات پروگزیمال با پیشرفت تحت حاد و ارتشاح سلولهای مونونوکلئر در بافت عضلانی همراه با دژنراسیون و رژنراسیون الیاف عضلانی و افزایش آنزیمهای عضلانی می باشد. این دسته از بیماری ها سه نوع اصلی و مشخص دارند که عبارتند از: درماتومیوزیت، پلی میوزیت و میوزیت انکلوزیون بادی. بیوپسی عضلانی مفیدترین روش تشخیصی میوپاتی های التهابی است که التهاب و ارتشاح سلولهای مونونوکلئر را در عضله نشان می دهد. اما باید در نظر داشت که التهاب نه تنها در پلی میوزیت بارز است بلکه برخی دیستروفی های عضلانی از جمله دوشن، بکر، فاسیواسکاپولو همورال و دیس فرلینوپاتی ها، همچنین برخی میوپاتی های متابولیک، توکسیک و عفونت های ویرال می توانند باعث التهاب عضله، افزایش آنزیم های عضلانی و علایم بالینی مشابه پلی میوزیت گردند که این دسته میوزیت های غیراختصاصی نامیده می شوند. در میوزیت های غیر اختصاصی، نکته مهم ارتشاح بارز ماکروفاژها نسبت به لنفوسیتها در بافت عضلانی است و همچنین الیاف سالم که دچار ارتشاح سلولی شده اند، کمتر وجود دارد.روش کاردر این مطالعه گذشته نگر و توصیفی، پرونده 39 بیمار با تشخیص میوپاتی های التهابی که در بخش اعصاب از سال 75 لغایت 85 بستری شده بودند، مورد بررسی قرار گرفت و اطلاعات مربوطه گردآوری گردید. همچنین لامهای پاتولوژی تهیه شده از نمونه بیوپسی عضله این بیماران و نیز 39 بیمار مبتلا به میوپاتی التهابی که به صورت سرپایی از سال 1375 لغایت 1385 مراجعه کرده اند، در بخش نوروپاتولوژی بیمارستان قائم (عج) مورد بررسی مجدد قرار گرفت. این نمونه ها توسط متخصص نوروپاتولوژی و با استفاده از میکروسکوپ نوری مورد بازبینی مجدد قرار گرفت و در نهایت نوع میوپاتی التهابی وتشخیص نهایی ثبت گردید.نتایجسی و نه بیمار با تشخیص میوپاتی های التهابی در بخش اعصاب در طول این مدت بستری بوده اند. که 4/56 درصد مرد و 6/43 درصد زن بوده اند. متوسط سن زنها 32 سال و متوسط سن مرد ها 5/35 سال بوده است. اختلال بلع در 3/33 درصد، تندرنس و درد عضلانی در 41 درصد، فنومن رینود در 6/7 درصد، افزایش آنزیم های عضلانی در 82 درصد، درگیری ریه د ر1/5 درصد، درگیری قلب در 1/5 درصد، ANA مثبت در 1/5 درصد و ESR بالا در 8/53 درصد بیماران وجود داشته است. در بررسی پاتولوژی بیوپسی عضله در بیماران فوق در بخش نوروپاتولوژی، 59 درصد میوزیت غیراختصاصی، 7/30 درصد پلی میوزیت، 1/5 درصد میوزیت انکلوزیون بادی بوده اند. یک بیمار، پلی میوزیت در زمینه SLE و یک بیمار، پلی میوزیت در زمینه کانسر پستان داشته است. درماتومیوزیت در زمینه کانسر پستان در یک بیمار وجود داشت. در بیماران مبتلا به میوزیت غیر اختصاصی، یک مورد میوزیت ائوزینوفیلی، 2 بیمار میوزیت در زمینه HTLV1 و یک بیمار دیستروفی فاسیو اسکاپولوهمورال بوده است. همچنین 39 بیمار به طور سرپایی به بخش نوروپاتولوژی مراجعه کرده اند که از این تعداد 36 مورد میوزیت غیراختصاصی و 3 مورد پلی میوزیت بوده است.نتیجه گیریبا توجه به مطالعه فوق، مشخص می شود که بیماری پلی میوزیت بیماری نادری است و وجود التهاب تنها در بیوپسی عضله و افزایش آنزیمهای عضلانی و ضعف عضلات کمربندی، نشاندهنده تشخیص پلی میوزیت نمی باشد. بلکه اکثر این موارد میوزیت های غیراختصاصی است که پاسخ مناسب به کورتون نخواهند داد.
کلید واژگان: میوپاتی التهابی, پلی میوزیت, میوزیت غیراختصاصی, میوزیت انکلوزیون بادی -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال پنجاه و یکم شماره 1 (پیاپی 99، بهار 1387)، صص 71 -74مقدمهسندرم نوریت ایدیوپاتیک شبکه براکیال بیماری ناشایع شبکه براکیال است که اولین بار در سال 1948 توسط پارسوناژ و ترنر گزارش گردید و بعدا بیماری پارسوناژوترنر نامیده شد. این بیماری با درد ناگهانی اندام فوقانی آغاز می شود. پس از کاهش درد، ضعف و آتروفی عضلانی در اندامهای فوقانی بروز می کند. هدف از این مقاله گزارش این سندرم نادر بوده است.
معرفی بیمار: بیمار جوان 21 ساله ای است با سابقه واکسیناسیون در چند ماه قبل که به علت درد ناگهانی اندامهای فوقانی و ضعف و آتروفی پیشرونده در ناحیه کمربند شانه پس از کاهش نسبی درد، در بخش اعصاب بیمارستان قائم (عج) بستری گردید. در معاینات نروفیزیولوژیک شواهد دنرواسیون در عضلات دلتوئید و سوپرااسپیناتوس دو طرف وجود داشت. سایر علل نوروپاتی شبکه براکیال با آزمونهای مناسب بالینی و فرابالینی رد شد. بهبودی نسبی در بیمار با درمان نگهدارنده پس از سه ماه مشاهده شده است.
کلید واژگان: سندرم پارسوناژ, ترنر, نوروپاتی براکیال, الکترودیاگنوزیسIntroductionParsonage-Turner syndrome, an uncommon brachial plexus disorder, was first described by Parsonage and Turner in 1948. َAbrupt onset of upper arm intense pain followed by weakness and atrophy after lessening of pain is a characteristic feature of this rare syndrome. A typical case of this syndrome is reported in this paper. Case Report: The patient, a 21 years oldman, was admitted in Neurology Ward at Ghaem Hospital of Mashhad University of Medical Sciences because of abrupt onset of upper arm pain and progressive atrophy and weakness in shoulder girdle after pain lessening. He had been vaccinated a few months before admission. Electrodiagnostic studies showed bilateral denervation of deltoid and supraspinatus muscles. Other causes of brachial plexus neuropathy ruled out with appropriate clinical and paraclinical studies. Partial improvement has been observed by conservative management after three months.Keywords: Parsonage, Turner syndrome, Brachial plexus neuritis, Electrodiagnosis -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال چهل و نهم شماره 4 (پیاپی 94، زمستان 1385)، صص 387 -396مقدمهتظاهر عمده عفونت با ویروس HTLV1، پاراپارزی اسپاستیک با ماهیت پیشرونده است که به عنوان میلوپاتی وابسته به (HAM)HTLV1 یا پاراپارزی اسپاستیک تروپیکال (TSP) شناخته می شود. این مطالعه با هدف بررسی بیماران مبتلا به میلوپاتی ناشی از ویروس HTLV1 را از لحاظ ابتلا همزمان به نوروپاتی، تظاهرات بالینی و نوروفیزیولوژی انجام شده است.روش کاراین مطالعه توصیفی در سال 84-1382 در مراجعین به درمانگاه اعصاب و درمانگاه تخصصی بیماران HTLV1 بیمارستان قائم (عج) مشهد انجام شده است. 73 بیمار مبتلا به میلوپاتی ناشی از ویروس HTLV1، جهت بررسی ابتلای احتمالی همزمان به نوروپاتی هم از لحاظ بالینی و هم نوروفیزیولوژی مورد مطالعه قرار گرفتند. از بیماران بررسی اعصاب مدیان و اولنار اندامهای فوقانی و اعصاب پرونئال و تیبیال و سورال تحت الکترودیاگنوستیک (NCV) انجام شد. مشخصات فردی، نتایج آزمایشگاهی و بررسی بالینی و نوروفیزیولوژی در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی پردازش شد.نتایج%65.8 بیماران از نظر بالینی مظنون به نوروپاتی بودند. بعد از انجام تست های الکترودیاگنوستیک، مشاهده شد که در %54.8 بیماران مبتلا به میلوپاتی ناشی از ویروس HTLV1 به طور همزمان درگیری اعصاب محیطی هم وجود دارد. 15 بیمار (%20.54) مونونوروپاتی، 5 بیمار (%6.8) مونونوروپاتی مولتیپلکس، 17 بیمار (%23.3) پلی نوروپاتی حسی حرکتی، 2 بیمار (%2.7) پلی نوروپاتی حرکتی و 2 بیمار دیگر (%2.7) پلی نوروپاتی حسی داشتند.نتیجه گیریتغییرات الکتروفیزیولوژیک در اعصاب محیطی در بیماران مبتلا به میلوپاتی ناشی از ویروس HTLV1 شایع است. به علاوه، این تغییرات می تواند حتی در بیماری که علایم بالینی نشانگر این نوع بیماری را ندارد نیز دیده شوند. لذا بررسی هدایت عصبی باید یک تست روتین برای بیماران مبتلا به میلوپاتی ناشی از ویروس HTLV1 باشد.
کلید واژگان: نروفیزیولوژی HTLV1, میلوپاتی وابسته به HTLV1, نوروپاتی محیطی -
مقدمهآسیب اعصاب محیطی اختلال شایعی به دنبال ضربات جنگی می باشد. این آسیب معمولا منجر به آسیب دایمی عصب محیطی نمی شود، اما به ندرت بیماران دچار شرایط دردآفرین همراه می شوند که ناشی از یک روند پیچیده آسیب عصبی است. هدف این مطالعه تشخیص و شناسایی بهتر علایم، علل درد، درمان و پیشگیری از عوارض آن با تاکید بر آسیب عصب محیطی در جانبازان محترم جنگ تحمیلی بود.مواد و روش کاردر یک بررسی دو ساله در استان خراسان جانبازانی که از دردهای مزمن ناشی از آسیب جنگی رنج می بردند را بررسی نمودیم. این افراد به صورت جداگانه توسط سه متخصص مغز و اعصاب، روانپزشک و بیهوشی ویزیت شده، پرسشنامه به صورت جداگانه و بدون اطلاع از تشخیص فرد دیگر تکمیل می گردید.نتایجآسیب اعصاب محیطی منجر به دردهای شدید در 17 نفر شده بودند که 8 نفر مبتلا به نشانگان درد موضعی پیچیده و 9 نفر مبتلا به درد توام با قطع عضو و نروما بودند. تمامی بیماران مورد بررسی مرد بوده، شایعترین علت آسیب ترکش خمپاره بود. درد در این افراد به درمانهای مختلف طبی مقاوم بود.
بحث: نتایج به دست آمده در این مطالعه مشابه سایر مطالعات بود. پاسخ بد درمانی می تواند ناشی از تاخیر در شروع درمان و ایجاد آسیبهای عصبی در زمان درمان باشد. ایجاد درمانگاه مشترک درد با همکاری تعریف شده چندین متخصص و انجام مطالعات چند مرکزه می تواند گامی در جهت رفع مشکلات جانبازان محترم باشد.
کلید واژگان: آسیب های جنگی, درد, نشانگان پیچیده درد موضعی, قطع عضو, نرومای دردناکIntroductionDamage to peripheral nerves is a common complication after traumatic injuries in the war. Peripheral nerve injuries are not always associated with permanent deficit, but in a few cases trigger a cascade of complex events in neurons that might be responsible for the generation of severe neuropathic pain. This study was performed to show the clinical manifestations, etiology, treatment, and prevention of the pain due to peripheral nerve injury among Iranian veterans. Mterials andMethodsWe studied all of the veterans with chronic pains in a pain clinic of Khorasan Provinces for 2 years all of patients were visited separately by a neurologist, a psychologist and an anesthesiologist and then a questionnaire was completed by each of them without knowing anything about other physician's diagnosis.ResultsWe had 17 veterans with severe neuropathic pain, 8 with Complex Regional Pain Syndrome (CRPS) and 9 with neuroma and pain due to limbs amputation. All of the cases were male and the most important factor was mortar attack. Neuropathic pain was a challenging state in our patients without any response to treatment. Discudssion: The results of this study were similar to other important studies. Bad results of treatment might be explained by severity of neurological dysfunction and delay in the time of treatment. A close collaboration among professionals of multiple disciplines is helpful in achieving optimal treatment effects among veterans.Keywords: War Injuries, Pain, Complex Regional Pain Syndrome (CRPS), Amputation, Painful, Neuroma -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال چهل و هشتم شماره 3 (پیاپی 89، پاییز 1384)، صص 297 -302مقدمهبیماری ALS به علت از بین رفتن توام نورون محرکه فوقانی و تحتانی است. این بیماری در حال حاضر فاقد هر گونه درمان قطعی و موثر است. بعضی بیماری ها می توانند علایمی مشابه با ALS ایجاد کنند که به علت داشتن درمان های اختصاصی و موثر افتراق آنها از ALS ضروری می باشد از جمله نوروپاتی حرکتی چند کانونی با بلوک هدایتی، مسمومیت ها، اختلالات غدد درون ریز، سیرنگومیلی و اسپوندیلوز (3، 2، 1).روش کاراین مطالعه توصیفی از مهر 1381 تا مهر 1383 در بخش درمانگاه اعصاب بیمارستان قائم (عج) انجام شده است. تعداد 21 بیمار مبتلا به ALS بررسی شدند. مشخصات فردی، سابقه و علائم بیماری، سابقه خانوادگی و بیماری های همراه، مدت پیگیری بیماران، نتایج آزمایشات عصب و عضله و آزمایشات خون در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی، نرم افزار آماری SPSS مورد پردازش قرار گرفت.نتایجاز 21 بیمار مورد مطالعه، 14 نفر مرد و 7 نفر زن بودند. میانگین سنی بیماران 41.58±15.67 سال بود. یکی از بیماران جانباز جنگ تحمیلی بوده، سابقه جراحت شیمیایی و جراحی به علت اصابت ترکش داشت. هیچ کدام از بیماران سابقه ای از ALS در افراد خانواده نداشتند. شروع علائم در 5 نفر به صورت علائم بولیر و در 16 نفر از اندام ها بود. از لحاظ سن شروع بیماری، 40% کل موارد ابتلا به ALS سن شروع زیر 40 سال داشتند. در بین 21 بیمار، الگوی بالینی در 15 مورد ALS نوع شارکو، 4 مورد نوع جوانان، یک مورد سندرم کندی و یک مورد مبتلا به بیماری نورون محرکه با الگوی مدرس بود.بحث و نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که شروع بیماری ALS از اندام های فوقانی شایعتر از اندام های تحتانی می باشد و یک مورد نیز با علائم بالینی کاهش شنوایی از نوع حسی – عصبی و بیماری نورون محرکه با الگوی مدرس بوده است.
کلید واژگان: آمیوتروفیک لترال اسکلروزیس, بیماری نورون محرکه, بیماری نورون محرکه با الگوی مدس, ALS جوانان -
مقدمهمیلوپاتی ناشی از (HAM) HTLV1 یکی از بیماری های آندمیک شمال خراسان می باشد. این بیماری اغلب به شکل سندرم بالینی پاراپارزی اسپاستیک مزمن و پیشرونده بروز می نماید. بیشتر درمان های موجود در این بیماری علامتی می باشند ولی چند درمان بر اساس علت نیز برای آن پیشنهاد شده است که از آن میان می توان به دانازول اشاره کرد. هدف این مطالعه مقایسه اثرات دانازول در رفع علایم بیماران HAM می باشد.روش کاراین مطالعه کارآزمایی بالینی در سال 82 - 1380 در بیمارستان قائم (عج) مشهد انجام شده است 53 بیمار که HAM در آنها قطعی شده و شرایط لازم برای ورود به مطالعه را داشتند به دو گروه مورد و شاهد در حالی که از نظر سن، جنس، شروع علائم و مدت بیماری با یکدیگر مشابه بودند تقسیم شدند. قبل از شروع مطالعه میزان ناتوانی حرکتی و شدت نشانه ها بر اساس MDG در هر دو گروه تعیین شد و پس از درمان نیز در فواصل یک ماهه و تا 6 ماه از نظر میزان بهبود نشانه ها و ناتوانی حرکتی مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات جمع آوری شده توسط آمار توصیفی و جداول توزیع فراوانی و آزمون کای اسکوئر پردازش شد.یافته هادر 38 بیمار گروه مورد که تحت درمان با دانازول قرار گرفته اند پس از 6 ماه درمان، تفاوت MDG0 و MDG6 که نشان دهنده میزان بهبودی حرکتی بیماران بود، در حالی که در بین 15 بیمار گروه شاهد که تحت درمان با مولتی ویتامین قرار گرفته اند تفاوتی بین MDG0 و MDG6 وجود نداشت. اما از نظر میزان رضایت بیماران در رفع علایم نیز اختلاف بین دو گروه معنی دار بود (P<0.001).نتیجه گیریاین مطالعه نشان داد که دانازول در رفع ناتوانی های حرکتی و علایم بیماران HAM تاثیر نسبی داشته و با توجه به عوارض جانبی نسبتا اندک آن در مقایسه با سایر درمان های پیشنهادی از جمله کورتیکواستروئیدها و داروهای سیتوتوکسیک می تواند استفاده گردد.
کلید واژگان: دانازول, میلوپاتی ناشی ازHAM HTLV-1, میزان ناتوانی حرکتی (MDG) -
مقدمهحوادث ایسکمیک عروق مغزی CVA یکی از مشکلات اجتماعی و اقتصادی در افراد جوان به شمار رفته و علت شایع مرگ و میر و ناتوانی جوانان است. هدف این بررسی شناخت علل ایجاد کننده CVA ایسکمیک در این گروه سنی است، تا بر اساس شایعترین علل مطرح بتوان برای پیشگیری از این حوادث تصمیم گیری نمود.روش کاراین بررسی توصیفی از اسفند ماه سال 1377 لغایت دی ماه 1380 در 106 بیمار مراجعه کننده به بخش اعصاب بیمارستان قائم که در گروه سنی 45-15 سال قرار داشتند، انجام گردید. در شرح حال عوامل خطر آترواسکلروز و نیز سابقه مصرف قرص های ضد بارداری و منشا قلبی CVA بررسی شد. تست های سرولوژیک، سی تی اسکن، MRI، آنژیوگرافی عروق مغز، سونوگرافی داپلرشرائین کاروتید و بازیلر، اکوکاردیوگرافی ترانس توراسیک، اکوکاردیوگرافی داخل مری انجام شد.اطلاعات جمع آوری شده با استفاده ازآمار توصیفی وجداول توزیع فراوانی پردازش گردید.نتایجشیوع در مردان کمی بیشتر از زنان بود (52% مرد، 48% زن)، جوان ترین سن 15 سال بود. ولی اغلب بیماران در گروه سنی 31 تا 45 سال (72.6%) قرار داشتند، علل زیر در بیماران دیده شد:سکته مغزی ناشی از آمبولی با منشا قلبی (52.5)، آترواسکلروز زودرس (11.3%). واسکولوپاتی های غیر آترواسکلروتیک (2.8%)، آنتی فسفولیپید آنتی بادی (1.9%)، اختلالات انعقادی ارثی (1.9%) و مصرف OPC (نوع (HD (1.9%).
از بین 64 مورد آمبولی با منشا قلب، شایعترین علت بیماری روماتیسمال قلبی (42%) بود. سایر علل قلبی شامل پرولاپس دریچه میترال (26.3%)، (6.2%PFO (انفارکتوس حاد میوکارد (7/4%)، نارسایی قلبی (71/2%) و آندوکاردیت (4.7%) بودند.بحث و نتیجه گیریدر افراد با سن پایین (کمتر از 45 سال) معمولا می توان اتیولوژی خاصی را پیدا نمود. لذا یک روش تشخیصی خاص برای جوانان اغلب توصیه می شود. لازم است در تمام بیماران در این گروه سنی علل آمبولی با منشا قلبی مورد بررسی قرار گیرد. در صورت تشخیص علل قلبی درمان لازم برای پیشگیری صورت گیرد.
کلید واژگان: حوادث ایسکمیک عروق مغزی, بالغین جوان -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال چهل و هفتم شماره 3 (پیاپی 85، پاییز 1383)، صص 247 -253بیماری ویلسون یا دژنرسانس هپاتولنتی کولار بیماری ارثی با توارث اتوزوم مغلوب است که به علت اختلال در متابولیسم مس ایجاد می شود. این بیماری با تغییرات دژنراتیو در هسته های قاعده ای مغز، قشر مغز و مخچه، سیروز کبدی و رسوب مس در غشاء دسمه قرینه همراه است. هدف از این مطالعه بررسی علایم بالینی و یافته های تصویر نگاری مغز در مبتلایان به بیماری ویلسون بود. این مطالعه به صورت توصیفی در درمانگاه و بخش اعصاب بیمارستان قائم در سالهای 82-1379 انجام شد. 23 بیمار که دچار علایم اولیه عصبی یا روانی بوده و بر اساس بیماریابی در خانواده تشخیص داده بودند وارد مطالعه شدند...
کلید واژگان: بیماری ویلسون, سی تی اسکن, ام - ار - آی, علایم عصبی, علایم روانی, آمنوره -
گزارش یک مورد غیر معمول از اختلالات میتوکندریالدختر خانم 23 ساله ای به علت اختلال تنفسی به مرکز پزشکی قائم (عج) مراجعه در بخش مراقبت های ویژه و سپس اعصاب بستری شد. وی دختری لاغراندام بوده که از حدود 13 سالگی به افتالموپلژی پیشرونده خارجی مبتلا شده بود. یافته های بالینی شامل پتوز، محدودیت حرکات چشمی، رتینیت پیگمانتوزا، بیماری عضلانی و عصب محیطی، افزایش صداهای گوارشی، تهوع، لاغری شدید و سوفل سیستولیک قلبی در حاشیه چپ استرنوم بود. بررسی های فرابالینی معرف افزایش قند خون، کاهش مختصر هورمون پاراتیروئید، هایپرکاپنی مزمن جبران شده، VSD و تغییرات دریچه ای در اکوکاردیوگرافی و تغییرات همزمان میوژن و نروژن در بررسی الکترودیاگنوستیک بود. در شرح حال خانوادگی موارد بیماری با طرح ارث مادری وجود داشت و برادر بیمار علائم تقریبا مشابه و کاتاراکت داشت. مجموع یافته های ذکر شده با هیچکدام از نشانگانهای شناخته شده میتوکندریال مطابقت نداشت و لذا می توان این فامیل را دارای یک اختلال غیرمعموم میتوکندریال دانست.
کلید واژگان: بیماریهای میتوکندریال, افتالموپلژی پیشرونده خارجی -
بدانید!
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.