فهرست مطالب محمدحسن شربتیان
-
هدف و زمینه
احساس امنیت، پدیده ای ادراکی و ذهنی است و فهم کنشگران از حجاب با معانی متعدد، تفسیر می شود و زنان را به سمت پوشش رفتاری هدایت می کند. هدف پژوهش کنونی، فهم حجاب با احساس امنیت در بین زنانی بوده است که می تواند با تکیه بر امنیت وجودی گیدنز تفسیر شود.
روشدر این پژوهش، از رویکرد کیفی و راهبرد روش تحلیل مضمون مبتنی بر ابزار مصاحبه های نیمه ساختاریافته در بین زنان شهر مشهد با تکیه بر نمونه گیری هدفمند از نوع حداکثر تنوع، استفاده شد. یافته ها تا جایی که به اقناع و اشباع علمی برسد، اداه یافت. بر همین مبنا، داده ها جمع آوری و فرایند شناسه گذاری و تحلیل کیفی انجام شد.
یافته هانتایج پژوهش شامل شش مقوله محوری: در امان بودن از نگاه های معنادار، در امان بودن از تعرض های کلامی، در امان بودن از تعرض های جسمی، در امان بودن از سرقت و کیف قاپی، در امان بودن از زورگیری و خفت شدن و برچسب نخوردن و سه مقوله گزینشی امنیت جنسی- جنسیتی، امنیت اجتماعی و امنیت روانی، به دست آمده است.
نتایجحجاب به عنوان یک پدیده ایجابی و سلبی، نوعی مصونیت در ابعاد مختلف می تواند باشد که احساس امنیت زنان را ارتقاء می بخشد. دراین بین زنانی که از منظر عاملیت، به حجاب توجه می کنند، این موضوع را یکی از مهمترین چارچوبهای احکام الهی برای تضمین سعادت فردی و امنیت بشریت تلقی می کنند و نیز کنشگران زنی که حجاب را به عنوان موضوعی اجتماعی تلقی کرده اند، هویت جمعی خود را از طریق پوشش تقویت می کنند.
کلید واژگان: احساس امنیت, حجاب, فهم, زنان}Background and PurposeThe sense of security is a perceptual and subjective phenomenon and interprets the actors' understanding of the veil with multiple meanings; and it leads women to cover diverse behavior. The perpose of the present research was to understand the Hijab with a sense of security among girls and women who can be interpreted by relying on Giddens existential security.
MethodIn this research, from the qualitative approach and the strategy of the thematic analysis method based on semi-structured interviews among young women and girls of Mashhad city, relying on targeted sampling of the type of maximum diversity, with selected findings as far as persuasion and saturation. Scientifically, the data was collected, and the coding and analysis process was done based on qualitative software.
FindingThe results of the research include six key categories of being safe from meaningful looks, being safe from verbal assaults, being safe from physical assaults, being safe from theft and pickpocketing, being safe from coercion and bullying, labels Not eating" three selective categories" sexual-gender security, social security and psychological security have been achieved.
ConclusionHijab can be a positive and negative phenomenon, a type of immunity in different dimensions, which enhances women's sense of security. Meanwhile, women who pay attention to hijab from the point of view of agency, consider this issue as one of the most important frameworks of divine decrees to guarantee individual happiness and security of humanity, as well as women activists who consider hijab as a social issue. They strengthen their collective identity through covering, enjoy relative immunity and feel very safe in their social interactions.
Keywords: Feeling Of Security, Hijab, Woman, Social Identity} -
هدف نوشتار حاضر رابطه بین سرمایه فرهنگی با سبک زندگی سلامت محور است. ازنظر روش شناسی ،رویکرد کمی محور مبتنی بر شیوه پیمایش با تکیه بر ابزار پرسشنامه استاندارددر بین زنان 20 تا 48 ساله شهر دامغان به تعداد 400 نفر در قالب نمونه گیری خوشه ای تصادفی ساده یافته ها جمع آوری شد.میزان آلفای کرونباخ سبک زندگی سلامت محور برابر (933/0) و سرمایه فرهنگی (800/0) و میزان روایی همگرایی متغیر وابسته (409/0) و متغیر مستقل برابر با (474/0) به دست آمده است و از روش های آمار توصیفی و استنباطی با تکیه بر نرم افزار SPSS یافته ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که وضعیت میانگین متغیر ها در حد متوسطبه بالا بوده است.در بین ابعاد سبک زندگی سلامت محور (روابط بین فردی)و در بین ابعاد متغیر سرمایه فرهنگی (سرمایه ضابطه ای) اهمیت بیشتری داشته اند.بر اساس نتایج همبستگی پیرسون (571/0) رابطه بین متغیرهای اصلی متوسط، مثبت و معنادار بوده است و رابطه مفروض بین مولفه های سرمایه های عینیت یافته (452/0) و تجسم یافته (427/0) با متغیر وابسته معنی دار با شدت متوسط و رابطه مفروض مولفه سرمایه ضابطه مند (225/0) بامتغیر یادشده معنی دار با شدت ضعیف بوده است. بر اساس نتایج بتای رگرسیون بیشترین بتاها (سرمایه فرهنگی، سرمایه عینیت یافته، سرمایه تجسم یافته، سرمایه ضابطه مند و...) با مقدار ضریب همبستگی (527/0) توانسته اند در حدود 32 درصد از تغییرات متغیر سبک زندگی سلامت محور را تبیین کنند.
کلید واژگان: زنان, سرمایه فرهنگی, سبک زندگی سلامت محور, دامغان}The purpose of this article is the relationship between cultural capital and a healthy lifestyle. Methodologically, a quantitative approach based on the survey method based on a standard questionnaire was collected among 400 women aged 20 to 48 years in Damghan in the form of simple random cluster sampling of the findings. 0) and cultural capital (0.800) and the degree of convergence validity of the dependent variable (0.409) and the independent variable equal to (0.474) have been obtained and descriptive and inferential statistical methods based on SPSS software. Analyzed. The results indicate that the mean status of the variables was moderately high. Among the dimensions of health-oriented lifestyle (interpersonal relationships) and among the variables of cultural capital (normative capital) were more important. Based on the results of Pearson correlation. (0.571) The relationship between the main variables of average, positive and significant and the hypothetical relationship between the components of objectified capital (0.452) and embodied (0.4277) with a significant dependent variable with moderate intensity and the assumed relationship of the component Regulated capital (0.225) with the mentioned variable was significant with weak intensity. Based on the beta results of regression, most betas (cultural capital, objectified capital, embodied capital, standardized capital, etc.) with a correlation coefficient (0.527) were able to explain about 32% of the changes in the health-oriented lifestyle variable.
Keywords: Women, Cultural Capital, Health-Oriented Lifestyle, Damghan} -
این پژوهش با هدف بررسی فرایند انتخاب و روندهای مضامین و مقوله های مرتبط با ورود یک دانشجو معلم به دانشگاه فرهنگیان با نگاهی بر انگیزه های او نگاشته شد. روش انجام این پژوهش کیفی از نوع زیست نگاری (روایت پژوهی) بود. روش نمونه گیری در این پژوهش از نوع هدفمند بود که در آن با استفاده از مصاحبه های روایی و مصاحبه بدون ساختار، روایت های راوی جمع آوری شده و با استفاده از کدگذاری روایت ها 9 مضمون و 18 مقوله به دست آمد. تحلیل روایت ها بر اساس روش تحلیل مضمون صورت گرفت. به منظور افزایش روایی و اعتبار از روش های بررسی و بازبینی مجدد روایت ها، کمک از اساتید دانشگاهی، تحلیل موارد متناقض و چندسوسازی داده ها استفاده شد. 9 مضمون شامل: 1-ویژگی های شخصیتی 2-شرایط خانوادگی و تحصیلی سوژه 3-مسیله آزمون سراسری و پشت کنکور ماندن 4-تحقیق کردن درباره دانشگاه فرهنگیان 5-گرایش به سمت دانشگاه فرهنگیان 6-انتخاب هدف و تلاش بی وقفه 7-شرکت در آزمون سراسری 8-دعوت به مصاحبه دانشگاه فرهنگیان 9-موفقیت و دستیابی به هدف، بودند که از مقولات محوری مستخرج از کدهای باز به دست آمدند. یافته ها نشان می دهد هر 9 مضمون و 18 مقوله در روند انتخاب ورود سوژه به دانشگاه فرهنگیان و حرفه معلمی موثر بوده و با انگیزه های او مرتبط اند. در انتها نتایج بیانگر این است که انگیزه های درونی و بیرونی سوژه در تعامل باهم او را به سمت دانشگاه فرهنگیان و حرفه معلمی کشانده اند و هیچ یک از انگیزه ها به تنهایی نمی توانستند چنین انتخابی را در سوژه رغم بزنند. به نظر دانشگاه فرهنگیان در جذب دانشجومعلمان باید تعامل میان انگیزه هارا در نظر داشته و آن را در امور مختلف مورد ملاحظه قرار دهد.
کلید واژگان: دانشگاه فرهنگیان, زیست نگاری, دانشجو معلم, تجارب, انگیزه}This research was conducted with the aim of investigating the selection process and trends of themes and categories concerning the admission of student teachers to Farhangian Unive rsity with a view on their motives. The present qualitative study used narrative (biographical) research method with a purposive sampling procedure in which the narratives were collected using narrative and unstruck tured intervi ews. A total numb er of 9 themes and 18 categories were finally obtained by coding the narratives, which were later analyzed using theme analysis. In order to increase validity and reliability of the obtained data, narratives were reviewed and revised, university profe ssors were consulted, and the data was subjected to contr adictory analysis and multi-dimensionalization. The 9 them es obtained in the study included: 1-Personality features 2-Family and academic conditions of the subject 3- the issue of national exam (Konkur) and failure to pass it 4-Research about Farhangian University 5- Inclination towards Farhangian University 6-Choosing a goal and consistent effort 7-Participation in National exam (Konkur) 8-Invitation to an interview at Farhangian University, and 9-Success and achieving the goal, which were obtained from the core categories extracted from open codes. The findings show that all 9 themes and 18 categories affect the process of admission to Farhangian University and entry into the practice of teaching and are related to applicants’ motives Finally, the results show that both the intrinsic and extrinsic motives of the subjects interactively motivate the candidates to get admission into Farhangian university and the teaching profession, and none of the motives by themselves can motivate the subjects towards making such a choice. According to Farhangian University, in admitting teacher students, the interaction of all motivations bears significance, which should be taken into account in dealing with different issues.
Keywords: Farhangian University, biogra phy, Student teacher, experie nces, motive} -
هدف
هدف از نوشتار حاضر رابطه بین سرمایه فرهنگی با سبک زندگی سلامت محور با تاکید بر نظریه بوردیو و کاکرهام است.
روشرویکرد کمی محور مبتنی بر شیوه پیمایش(توصیفی- همبستگی)،با تکیه بر ابزار پرسشنامه استانداردشده در بین زنان 20 تا 48 ساله شهر دامغان به تعداد 400 نفر در قالب نمونه گیری دو مرحله ای، در ابتدا خوشه ای و سپس تصادفی ساده یافته ها جمع آوری شد.میزان آلفای کرونباخ سبک زندگی سلامت محور برابر (0.933) و سرمایه فرهنگی (0.800) و میزان روایی همگرایی متغیر وابسته (0.459) و متغیر مستقل برابر با (0.474) به دست آمده است و از روش های آمار توصیفی و استنباطی با تکیه بر نرم افزار های SPSS و Smart PLS یافته ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
یافته هانتایج توصیفی حاکی از آن است که وضعیت میانگین متغیر ها به همراه مولفه های شان در حد متوسط به بالا بوده است.در بین ابعاد سبک زندگی سلامت محور (روابط بین فردی)و در بین ابعاد متغیر سرمایه فرهنگی (سرمایه ضابطه ای) اهمیت بیشتری داشته اند.بر اساس نتایج همبستگی پیرسون(0.571) رابطه بین متغیرهای اصلی متوسط، مثبت و معنادار بوده است و رابطه مفروض بین مولفه های سرمایه های عینیت یافته (0.452) و تجسم یافته (0.427) با متغیر وابسته معنی دار با شدت متوسط و رابطه مفروض مولفه سرمایه ضابطه مند (0.225) بامتغیر یادشده معنی دار با شدت ضعیف بوده است. بر اساس نتایج بتای رگرسیون بیشترین بتاها (سرمایه فرهنگی، سرمایه عینیت یافته، سرمایه تجسم یافته، سرمایه ضابطه مند و...) با مقدار ضریب همبستگی (0.527) توانسته اند در حدود 32 درصد از تغییرات متغیر سبک زندگی سلامت محور را تبیین کنند.
کلید واژگان: زنان, سرمایه فرهنگی, سبک زندگی سلامت محور, دامغان}IntroductionThe purpose of this article is the relationship between cultural capital and health-oriented lifestyle, emphasizing the theory of Bourdieu and Cockerham.
MethodsA quantitative approach based on the survey method (descriptive-correlation), relying on a standardized questionnaire among 400 women aged 20 to 48 in Damghan city, the findings were collected in the form of simple random cluster sampling. Cronbach's alpha scale of health-oriented lifestyle equal (0.933) and cultural capital (0.800) and the convergence validity of dependent variable (0.409) and independent variable equal to (0.474) was obtained and the findings were analyzed by descriptive and inferential statistics methods relying on SPSS software. Is.
FindingsDescriptive results indicate that the average status of the variables along with their components was medium to high. Among the dimensions of health-oriented lifestyle (interpersonal relationships) and among the dimensions of the cultural capital (normative capital) variable, it was more important. And. Based on the Pearson correlation results (0.571), the relationship between the main variables is moderate, positive and significant, and the assumed relationship between the components of objectified capital (0.452) and embodied capital (0.427) with a significant dependent variable with medium intensity and the assumed relationship the regulatory capital component (0.225) with the mentioned variable was significant with weak intensity. According to the beta regression results, the most betas (cultural capital, objectified capital, embodied capital, regulated capital, etc.) with the value of correlation coefficient (0.527) have been able to explain about 32% of the changes in the health-oriented lifestyle variable.
Keywords: Wemen, Cultural Capital, Health-Oriented Lifestyle, Damghan} -
گسترش اینترنت و تاثیر انکارناپذیر آن بر جامعه، به عنوان اصلی ترین رسانه نوین ارتباطی نقشی اساسی در تعاملات اجتماعی دارد. هدف این پژوهش، وابستگی دانش آموزان به اینترنت ناشی از ارتباط با همسالان است.این پژوهش با تاکید بر نظریه وابستگی به اینترنت و رویکرد جامعه پذیری همسالان انجام شده است.از منظر روش شناسی رویکرد کمی مبتنی بر پیمایش، در بین دانش آموزان مقطع دوم متوسطه نواحی 2 و 3 آموزش و پرورش شهر مشهد، مبتنی بر فرمول کوکران تعداد 396 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی و پرسشنامه استاندارد شده استفاده شده است.میزان آلفای کل برابر با 863/0 و میزان روایی همگرایی برابر با 650/0 به دست آمده است.نتایج نشان داد که وضعیت میانگین متغیرهای تحقیق در حد متوسط و برخی از ابعاد آن در حد متوسط به پایین بوده استبین فرضیه اصلی ارتباط با همسالان با میزان وابستگی به اینترنت 484/0 رابطه معنادار با شدت متوسط و بین فرضیه های فرعی با متغیر وابسته رابطه معناداری با شدت کم به دست آمده است. با توجه به بتای رگرسیون، مولفه های نوع و کیفیت رابطه در سطح خطای کوچک تر از 05/0 رابطه ای معنادار با متغیر وابسته داشته اند و متغیر مستقل و ابعاد آن در حدود 3/39 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین کرده اند.در نتیجه ارتباط با همسالان، با تاکید بر نوع روابط و کیفیت آن، می تواند به تقویت وابستگی به اینترنت منجربه شود
کلید واژگان: وابستگی به اینترنت, ارتباط همسالان, دانش آموزان, آموزش و پرورش, مشهد}The expansion of the Internet and its undeniable impact on society, as the main new communication medium, has a fundamental role in social interactions. The purpose of this research is the dependence of students on the Internet caused by communication with their peers. This research was done with an emphasis on the theory of dependence on the Internet and the approach of peer socialization. 396 people have been selected as the sample size in the secondary schools of the 2nd and 3rd education districts of Mashhad, based on the Cochran formula. Random multi-stage cluster sampling and standardized questionnaire were used. The total alpha level was equal to 0.863 and the convergence validity level was equal to 0.650. The results showed that the average status of the research variables was moderate and some Its dimensions are moderate to low. The main hypothesis of communication with peers with the level of dependence on the Internet is 0.484. A significant relationship with moderate intensity is obtained between the sub-hypotheses with the dependent variable and a significant relationship with low intensity. According to the regression beta, the relationship type and quality components have a significant relationship with the dependent variable at an error level of less than 0.05, and the independent variable and its dimensions have explained about 39.3% of the changes in the dependent variable. As a result, communication with peers, with an emphasis on the type of relationships and its quality, can lead to the strengthening of dependence on the Internet, therefore
Keywords: Internet dependence, Peer communication, Students, education, Mashhad} -
هدف نوشتار حاضر رابطه بین سرمایه فرهنگی با سبک زندگی سلامت محور با تاکید بر نظریه بوردیو و کاکرهام است. ازنظر روش، رویکرد کمی محور مبتنی بر راهبرد پیمایش (توصیفی-هم بستگی)،با تکیه ابزار پرسشنامه استانداردشده مبتنی بر طیف لیکرت (1 تا7) در بین شهروندان 20 تا 49 ساله شهر دامغان به تعداد 406 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی ساده تک مرحله ای در سطح محله های شهر دامغان یافته ها جمع آوری شده است.میزان آلفای کرونباخ کل پرسشنامه برابر (930/0) و میزان روایی همگرای کل برابر با (526/0) به دست آمده است. مقدار ضریب پایایی متغیر سبک زندگی سلامت محور برابر (930/0) و مقدار روایی همگرای این متغیر (540/0) و برای متغیر سرمایه فرهنگی مقدار آلفا برابر با (793/0) و مقدار روایی همگرا (508/0) به دست آمده است. از نتایج آمار توصیفی و استنباطی مبتنی بر نرافزار Spss یافته ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های توصیفی حاکی است که میانگین های وضعیت سرمایه فرهنگی (52/4) و سبک زندگی سلامت محور (29/4) در بین شهروندان در حد متوسط روبه بالا بوده است و در بین مولفه های متغیرهای تحقیق مولفه روابط بین فردی (72/4) و مولفه سرمایه ضابطه مند (22/5) اهمیت بیشتری داشته است. نتایج هم بستگی پیرسون (588/0) رابطه بین متغیرهای اصلی را متوسط، مثبت و معنادار و همچنین رابطه مفروض بین مولفه های متغیر مستقل با متغیر وابسته هم متوسط و مثبت و معنادار بوده است. نتایج بتای رگرسیون حاکی است که سرمایه فرهنگی (535/0)، سرمایه عینیت یافته (336/0)، سرمایه تجسم یافته (231/0)، سرمایه ضابطه مند (201/0) به ترتیب همراه با مقدار ضریب هم بستگی (589/0) توانسته اند در حدود 33% از تغییرات سبک زندگی سلامت محور را تبیین کنند. درنهایت داشته های فرهنگی به عنوان کالایی محسوس یافته از عوامل تعیین کننده بهره مندی فرصت های زندگی سالم و انتخاب اساسی عاملان در محدوده ساختاری سبک زندگی سلامت محور می تواند باشد.
کلید واژگان: سبک زندگی سلامت محور, سرمایه فرهنگی, شهروندان, دامغان}The purpose of this article is the relationship between cultural capital and health-oriented lifestyle, emphasizing the theory of Bourdieu and Cockerham. The purpose of this article is the relationship between cultural capital and health-oriented lifestyle, emphasizing the theory of Bourdieu and Cockerham. In terms of method, a quantitative approach based on a survey strategy (descriptive-correlation), relying on a standardized questionnaire based on a Likert scale (1 to 7) among 406 citizens aged 20 to 49 in Damghan city as a simple random sampling at the level of the city’s neighbourhoods Damghan findings have been collected. Cronbach’s alpha of the whole questionnaire was equal to (0.930) and the total convergent validity was equal to (0.526). The reliability coefficient of the health-oriented lifestyle variable is equal to (0.930) and the convergent validity value of this variable is (0.540), and for the cultural capital variable, the alpha value is equal to (0.793) and the convergent validity value is (0.508). From the results of descriptive and inferential statistics based on Spss software, the findings have been analysed. Descriptive findings indicate that the averages of the state of cultural capital (4.52) and health-oriented lifestyle (4.29) among the citizens were moderately high, and among the components of the research variables, the component of interpersonal relations (72. 4) and the Institutionalized capital component (5.22) has been more important. The variables of age group, educational group, economic and social base (class) had a significant relationship with the research variables. The results of Pearson correlation (0.588) showed that the relationship between the main variables was medium, positive and significant, and also the assumed relationship between the components of the independent variable and the dependent variable was medium, positive and significant. In the end, cultural assets as tangible goods can be the determining factors of benefiting from healthy life opportunities and the basic choice of factors within the structural framework of a health-oriented lifestyle.
Keywords: citizens, Cultural Capital, health-oriented lifestyle, Damghan} -
رابطه سرمایه روان شناختی با زندگی سلامت محور (مورد مطالعه: زنان ورزشکار باشگاه های بدنسازی شهر مشهد)
زندگی سلامت محور در جهت آرامش و آسایش زندگی افراد با سرمایه های فردی ارتباط دارد؛ سرمایه روان شناختی به عنوان سرمایه فردی می تواند سهم مهمی در گسترش این نوع زندگی داشته باشد. هدف این پژوهش بررسی رابطه سرمایه روان شناختی و زندگی سلامت محور بوده است. زندگی سلامت محور با تاکید بر نظریه وبر و کارکرهام مبتنی بر فرصت و انتخاب و متغیر سرمایه روان شناختی با تاکید بر نظریه لوتانز مورد بررسی قرار گرفته است. رویکرد روشی کمی محور مبتنی بر راهبرد پیمایش از نوع توصیفی و همبستگی، با استفاده از ابزار پرسشنامه استاندارد و محقق ساخته داده ها مبتنی بر طیف لیکرت جمع آوری شده است. جامعه آماری زنان ورزشکار باشگاه های بدنسازی بین سنین 20 تا 45 ساله مناطق مختلف شهر مشهد بوده است. مقدار آلفای کرونباخ کل (839/0) و روایی همگرا (601/0) به دست آمده است. از نرم افزار SPSS و روش آمار توصیفی و استنباطی برای تجزیه وتحلیل استفاده شده است. نتایج توصیفی بیانگر این است که وضعیت میانگین متغیر سرمایه روان شناختی در (161/5) و زندگی سلامت محور (104/5) به همراه مولفه ها در حد متوسط به بالادست آمده است. نتایج فرضیه ها بیانگر این است که مولفه های سرمایه روان شناختی با متغیر وابسته در سطح معناداری 05/0 مبتنی بر ضریب همبستگی (513/0) با شدت متوسط به دست آمده است. بر اساس مقادیر ضریب بتا به ترتیب مولفه های ترتیب معنادار بودن زندگی (920/0)، تاب آوری (465/0)، مثبت اندیشی (173/0) رابطه معناداری با متغیر وابسته داشته اند. متغیر مستقل و مولفه های آن در حدود 37 درصد از تغییرات متغیر وابسته زندگی سلامت محور را تبیین کرده اند. با فرهنگ سازی و آموزش در زمینه سرمایه های روان شناختی و زندگی سالم در بین زنان در ارتباط ورزشکار بودن آن ها می توان زمینه های امید، مثبت اندیشی، تاب آوری و معنادار بودن زندگی و همچنین زندگی سالم را امکان پذیر کرد.
کلید واژگان: سرمایه روان شناختی, زندگی سلامت محور, زنان ورزشکار, مشهد}A health-oriented life is related to individual capitals in the direction of peace and comfort of people's lives; psychological capital as an individual capital can make an important contribution to the expansion of this type of life. The purpose of this research was to examine the relationship between psychological capital and health-oriented life. Health-oriented life has been investigated with emphasis on Veber and Cockerham’s theory based on opportunity and choice and psychological capital variable with emphasis on Luthans theory. Quantitative approach based on a descriptive and correlational survey strategy, using a standard questionnaire tool and researcher-made data based on a Likert scale. The statistical population was female athletes of fitness clubs between the ages of 20 and 45 years old in different areas of Mashhad city. Total Cronbach's alpha (0.839) and convergent validity (0.601) were obtained. SPSS software and descriptive and inferential statistics were used for analysis. Descriptive results indicate that the average status of psychological capital variable (5.161) and health-oriented life (5.104) along with the components have been achieved in the medium to high range. The results of the hypotheses indicate that the components of psychological capital with the dependent variable have been obtained at a significance level of 0.05 based on the correlation coefficient (0.513) with moderate intensity. Based on the values of the beta coefficient, respectively, the components of order of meaningfulness of life (0.920), resilience (0.465), positive thinking (0.173) have had a significant relationship with the dependent variable. The independent variable and its components have explained about 37% of the changes in the dependent variable of health-oriented life. With culture building and education in the field of psychological capital and healthy life among women in relation to their being athletes, the areas of hope, positive thinking, resilience and meaningfulness of life as well as healthy life can be made possible.
Keywords: Psychological capital, health-oriented life, female athletes, Mashhad} -
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و رفتارهای نوع دوستانه پلیس است. روش پژوهش، پیمایشی از نوع توصیفی و تبیینی با بهره گیری از ابزار پرسشنامه محقق ساخته است. برای این پژوهش، 600 نفر از شهروندان 20 تا 49 ساله مناطق شهری مشهد به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. مقدار آلفای کرونباخ سرمایه اجتماعی، 819/0 و رفتارهای نوع دوستانه، 826/0 به دست آمد. نتایج بیانگر این مهم است که میانگین متغیر رفتارهای نوع دوستانه و سرمایه اجتماعی برای شهروندان اهمیت دارد. بنابراین، فرضیه رابطه سرمایه اجتماعی با متغیر وابسته در سطح معناداری (01/0) مبتنی بر ضریب همبستگی (550/0) با شدت متوسط تایید می شود. براساس ضریب بتا، به ترتیب متغیرهای اعتماد (453/0)، رابطه (437/0) و سرمایه اجتماعی (398/0) اثرگذار بر متغیر وابسته هستند، اما بتای متغیرهای انسجام و مشارکت، فاقد اثر بوده اند. با توجه به الگوی رگرسیون، مولفه های متغیر سرمایه اجتماعی در حدود 32 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کرده اند. درنتیجه، تقویت برنامه هایی درراستای پیوندهای اجتماعی، مشارکت و بسترسازی اعتماد و انسجام جمعی شهروندان با پلیس، می تواند زمینه های مسوولیت پذیری، هم دلی و دیگرخواهی رفتار فرهنگی نیروی انتظامی را بهبود بخشد.
کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, رفتار نوع دوستانه, پلیس, شهروندان, فرهنگ}The aim of this research is to study the relationship between the social capital and altruistic police behaviors. The research method is descriptive and explanatory using a researcher-made questionnaire. The sample size of 600 citizens aged 20 to 49 years old in the urban areas of Mashhad were selected based on simple random sampling. Cronbach's alpha value of social capital is calculated as 0.819 and altruistic behavior as 0.826. Therefore, the hypothesis of the relationship between social capital and the dependent variable is confirmed at a significance level of 0.01 based on the correlation coefficient (0.550) with moderate intensity. Based on the Beta coefficient, the variables of trust (0.453), relationship (0.437), and social capital (0.398) have an effect on the dependent variable; however, the Betas of cohesion and participation variables have no effect. According to the regression model, the components of the social capital variable have explained about 32 percent of the changes in the dependent variable. As a result, strengthening programs in line with social ties, participation and foundation of trust, and collective cohesion of citizens with the police can increase the areas of responsibility, empathy, and other desirable of the police force cultural behavior.
Keywords: Social Capital, Altruistic Behavior, Police, Citizens, Mashhad} -
انتخاب کالاهای فرهنگی و فرصت داشته های فرهنگی به ارتقاء سبک زندگی سالم منجربه می شود. هدف نوشتار حاضر رابطه بین سرمایه فرهنگی با سبک زندگی سلامت محور با تاکید بر نظریه بوردیو و کاکرهام است.ازنظر روش ،رویکرد کمی محور مبتنی بر راهبرد پیمایش (توصیفی- همبستگی)،با تکیه ابزار پرسشنامه استانداردشده مبتنی بر طیف لیکرت در بین دبیران مقاطع متوسطه اول و دوم به تعداد 250 نفر، به صورت نمونه گیری خوشه ای مبتنی بر تصادفی ساده در سطح ناحیه7 شهر مشهد یافته ها جمع آوری شده است.میزان آلفای کرونباخ متغیر سلامت محور برابر (825/0) و میزان روایی همگرای برابر با (521/0) و میزان آلفای سرمایه فرهنگی برابر با (751/0) و روایی همگرا برابر با (503/0) به دست آمده است. نتایج آمار توصیفی و استنباطی مبتنی بر نرم افزار Spss یافته های مورد نظر را تجزیه و تحلیل کرده است.یافته های توصیفی حاکی است که میانگین های وضعیت سرمایه فرهنگی (30/4) و سبک زندگی سلامت محور (42/4) در بین شهروندان در حد متوسط روبه بالا بوده است و در بین مولفه های متغیرهای تحقیق مولفه روابط بین فردی (68/4) و مولفه سرمایه ضابطه مند (23/5) اهمیت بیشتری داشته است.متغیرهای،گروه سنی،گروه تحصیلی،پایگاه اقتصادی و اجتماعی (طبقه) با متغیرهای تحقیق رابطه معناداری داشته اند. نتایج همبستگی اسپیرمن (588/0) رابطه بین متغیرهای اصلی را متوسط، مثبت و معنادار نشان می دهد.نتایج بتای رگرسیون حاکی است که سرمایه فرهنگی (535/0)، سرمایه عینیت یافته (336/0)،سرمایه تجسم یافته (231/0)، سرمایه ضابطه مند (201/0) به ترتیب همراه با مقدار ضریب همبستگی (589/0) توانسته اند در مجموع در حدود 33 درصد از تغییرات سبک زندگی سلامت محور متغیر مستقل به همراه ابعادش متغیر وابسته را تبیین کرده اند.
کلید واژگان: دبیران, سبک زندگی سلامت محور, سرمایه فرهنگی, ناحیه 7 آموزش و پرورش, مشهد}Sociology of Sport, Volume:8 Issue: 19, 2022, PP 189 -215Choosing cultural goods and cultural opportunities leads to the promotion of a healthy lifestyle. The purpose of this article is the relationship between cultural capital and health-oriented lifestyle, emphasizing the theory of Bourdieu and Cockerham. In terms of the method, a quantitative approach based on a survey strategy (descriptive-correlation), relying on a standardized questionnaire based on the Likert spectrum among 250 teachers of the first and second secondary schools, in the form of simple random cluster sampling at the level of 7 districts of the city Mashhad, the findings have been collected. Cronbach's alpha of the whole questionnaire was equal to (0.762) and the total convergent validity was equal to (0.535). The results of descriptive and inferential statistics based on Spss software have analyzed the desired findings. Descriptive findings indicate that the averages of cultural capital status (4.30) and health-oriented lifestyle (4.42) among citizens in The average limit has been high. And among the components of the research variables, the component of interpersonal relations (4.68) and the component of regulated capital (5.23) have been more important. The variables of age group, educational group, economic and social base (class) are related to the research variables. have been meaningful.The results of Spearman's correlation (0.588) The regression beta results indicate that cultural capital (0.535), objectified capital (0.336), embodied capital (0.231), regulated capital (0.201), respectively, along with the value of correlation coefficient (0.589) They have been able to explain the independent variable along with its dimensions in about 33% of the health-oriented lifestyle changes and the dependent variable. show that the relationship between the main variables is moderate, positive and significant. In the end, cultural assets as tangible goods can be the determining factors of benefiting from healthy life opportunities and the basic choice of factors within the structural framework of a health-oriented lifestyle
Keywords: Teachers, health-oriented lifestyle, Cultural Capital, education district 7, Mashhad} -
ظرفیت کسب، تفسیر و درک اطلاعات سلامت برای تصمیم گیری انجام رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت را می توان موضوع رابطه هدفمند این پژوهش تعریف کرد.رویکرد نظری عاملیت با تاکید بر فرصت و انتخاب برای تحلیل متغیرها و تبیین یافته ها مطرح شده است.روش شناسی این پژوهش توصیفی و همبستگی بوده و جامعه آماری شهروندان بالای 18 سال مناطق شهری مشهد بر اساس نمونه ای برابر با 650 نفر به صورت حجم متناسب با هر منطقه به صورت تصادفی ساده در نظر گرفته شده است.از ابزار پرسشنامه استانداردشده،توافق داوران جهت رسیدن به روایی محتوایی و ضریب پایایی سواد سلامت (822/0) و رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت (800/0) استفاده شده است.نتایج بیانگر این است که بر اساس تحلیل فضایی خوشه بندی، میانگین وضعیت سواد سلامت به نسبت رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت به طور کل و متمایز در سطح مناطق شهری بهتر بوده است.وضعیت میانگین متغیر وابسته در سطح مناطق شهری چندان مطلوب نبوده است.متغیرهای زمینه ای با متغیرهای اصلی تحقیق رابطه معناداری نداشته اند.میزان و شدت روابط بین فرضیه های اصلی و فرعی در سطح معناداری کمتر از 05/0 در حد متوسط و بالابوده است.نتایج بتای رگرسیون نشان می دهد که مولفه های عملکردی،ارتباطی، انتقادی و پایه به ترتیب با مقدار، ضریب هبستگی69 درصد بیشترین تاثیر بر متغیر وابسته داشته اند.همچنین نتایج معادله پیش بینی می تواند 49 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کند .
کلید واژگان: رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت, سوادسلامت, شهروندان, مناطق شهری, مشهد}The capacity to acquire, interpret and understand health information to make decisions about health-promoting behaviors can be defined as the purposeful relationship of this study.The theoretical approach of agency has been proposed with emphasis on opportunity and choice to analyze variables and explain the findings.The methodology of this research is descriptive and correlational and the statistical population of citizens over 18 years of age in urban areas of Mashhad based on a sample of 650 people in terms of volume appropriate to each region is considered a simple random.The standardized questionnaire, judges' agreement was used to achieve content validity and reliability coefficient of health literacy (0.822) and health-promoting behaviors (0.800).The results indicate that based on the spatial analysis of clustering, the average health literacy status was better than the health-promoting behaviors in general and distinctly in urban areas.status of the dependent variable in urban areas has not been very favorableBackground variables did not have a significant relationship with the main variables of the research.The extent and intensity of the relationships between the main and secondary hypotheses are significantly less than0.05 on average and above.The beta regression results show that the functional,communication, critical and basic components with the value of 69% correlation coefficient, respectively,had the greatest effect on the dependent variable. Also,the results of the prediction equation can explain49% of the variance of the dependent variable.
Keywords: Health Promoting Behaviors, Health Literacy, Citizens, Urban Areas, Mashhad} -
احساس تعلق به یک "ما"ی واحد جمعی در ابعاد مختلف، موجب شکل گیری نوعی وفاق و همبستگی در جهت اجرای نظم و نبود خطر و ایجاد جامعه امن می شود و زندگی اجتماعی را به سمت آسایش و آرامش سوق می دهد. پژوهش حاضر به نقش ابعاد هویت اجتماعی با احساس امنیت می پردازد و از نظریه گیدنز برای تبیین رابطه بین متغیرها استفاده می کند. رویکرد کمی مبتنی بر پیمایش (توصیفی و همبستگی)، استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته، انتخاب 374 دبیر نواحی هفت گانه آموزش وپرورش به عنوان نمونه مبتنی بر فرمول کوکران و نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی است. میزان آلفای کل، برابر با 879/0 و میزان روایی همگرایی 601/0 به دست آمده است. نتایج نشان داده که در بین ابعاد متغیر مستقل، هویت خانوادگی از سایر ابعاد حایز اهمیت بوده است و در بین متغیر وابسته، احساس امنیت جانی به نسبت دیگر ابعاد، بیشترین اهمیت را داشته است. درنهایت میانگین متغیرهای هویت اجتماعی و احساس امنیت کمی بالاتر از حد متوسط به دست آمده است. نتایج فرضیه ها نشان داده بین فرضیه های تحقیق، رابطه معناداری وجود داشته است و ابعاد هویت تاریخی ملی، خانوادگی و متغیر هویت اجتماعی به ترتیب با متغیر احساس امنیت در سطح معناداری 05/0 ارتباط معنادار با شدت رابطه متوسط داشته اند. با توجه به بتای مدل رگرسیون، ابعاد هویت ملی تاریخی، دینی، شهری محله ای و خانوادگی در سطح خطای کوچک تر از 01/0 رابطه ای معنادار با متغیر وابسته داشته اند و متغیر مستقل و ابعاد آن، در حدود 3/39% از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کرده اند. درنهایت هویت اجتماعی و ابعاد آن در سه لایه؛ همانندی، تعلق به گروه اجتماعی و تعهد و مسیولیت می توانند در تقویت احساس امنیت و ابعاد آن از طریق برنامه ریزی های عملیاتی، منجر به افزایش تعهد، وفاق، همبستگی و نظم اجتماعی شوند.کلید واژگان: احساس امنیت, دبیران, هویت اجتماعی, مشهد}A sense of belonging to a single collective mass in various dimensions forms a kind of harmony and solidarity in order to implement order and the absence of danger, and to create a safe society,and the creation of a secure society, and leads social life to comfort and tranquility. The present study deals with the role of dimensions of social identity with a sense of security;and Giddens' theory has been used to explain the relationship between variables.A quantitative survey-based approach (descriptive and correlation), using a researcher-made questionnaire, selecting 374 teachers from seven education districts as a sample based on Cochran's formula and random multi-stage sampling done. In this regard, The total alpha value is 0.879 and the convergence validity is 0.601. The results showed that among the dimensions of the independent variable, family identity was more important than other dimensions and among the dependent variable, the Sense of life security was more important than other dimensions.;and among the criterion variables, the sense of life security was the most important compared to other dimensions,Finally, the mean of social identity and sense of security variables is slightly higher than average. In a general view, the results of the hypotheses have shown that there is a significant relationship between the research hypotheses; and the dimensions of historical-national identity, family and social identity variable had a significant relationship with the intensity of average with the intensity of security at the level of 0.05, respectively. According to the beta model of regression, the components of the variables of national-historical, religious, urban-neighborhood, family identity at the level of error less than 0.01 had a significant relationship with the dependent variable; and the independent variable and its dimensions have explained about 39.3% of the changes of the dependent variable. Finally, social identity and its dimensions in three layers, similarity, belonging to a social group, commitment and responsibility can strengthen the sense of security and its dimensions through operational planning can lead to increased commitment, harmony, solidarity and social order.Keywords: Sense of security, Teachers, Social Identity, Mashhad}
-
زمینه و هدف
قانون گریزی به عنوان یک مسئله اجتماعی نظم را مختل می کند.این پدیده ناشی از کاهش زمینه های اجتماعی در جامعه سبب تضعیف همبستگی،کم رنگ شدن انسجام و بی اعتمادی می گردد.هدف پژوهش حاضر، تحلیل رابطه جامعه شناختی عوامل موثر بر قانون گریزی است.
روشتحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری جوانان 20 تا 34 ساله مناطق شهر مشهد می باشد که براساس فرمول کوکران به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی ساده 500 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. برای روایی سوال های مربوط به متغیر ها از روایی همگرا (0/488) و برای بررسی پایایی از آلفای کرونباخ (0/764) استفاده شده و مورد تایید قرار گرفت. داده ها توسط آمار توصیفی و آزمون های آماری اسپیرمن و رگرسیون با استفاده از نرم افزار Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هاحاکی است که میانگین قانون گریزی متوسط روبه بالا بدست آمده است. بیش از نیمی از پاسخگویان از میانگین متوسط روبه پایین سرمایه اجتماعی و فرهنگی برخوردار بوده اند .در حوزه ابعاد اعتقادی، معرفتی، مناسکی و عواطف دینی بالای 50 درصد پاسخگویان ضعیف بوده اند. بیش از نیمی از جوانان در جامعه از فقر و ابعاد آن بهره برده اند.با استناد به آزمون اسپیرمن در سطح معناداری (0/05≥p)،ضرایب همبستگی نشان از این دارد که فقر(0/512)، دین داری(0/505)، سرمایه فرهنگی(0/489)،سرمایه اجتماعی(0/486)، رابطه نسبتا مستقیم و متوسطی با قانون گریزی دارند. نتایج بتای رگرسیون نشان دادکه، سرمایه اجتماعی(0/151)،سرمایه فرهنگی(0/146)،فقر(0/120) و دین داری(0/113) با سطح خطای 0/01 در حدود 52درصد از تغییرات قانون گریزی را تبیین می نمایند.
نتیجه گیریبا افزایش اعتماد تعمیم یافته، مشارکت مدنی و پیوند و ارتباط با شهروندان در سطح جامعه، ارتقای آگاهی و بینش افراد نسبت به پیامدهای قانون گریزی، تقویت مولفه های دین داری در سطح زندگی و کاهش ابعاد فقر در سطح زندگی مردم می توان جلوی رفتارهای منحرفانه قانون شکنی را کنترل و کاهش داد.
کلید واژگان: دین داری, سرمایه اجتماعی, فرهنگی, فقر, قانون گریزی}Background and aimLaw- evasion as a social issue disrupts order. This phenomenon due to the reduction of social contexts in society weakens solidarity, weakens cohesion and distrust. The purpose of this study is the sociological relationship between the factors affecting Law- evasion.Research
methodologyThe present research is applied in terms of purpose and descriptive-analytical in survey. The statistical population is 20 to 34 years old youth in Mashhad city, based on Cochran's formula, 500 people were selected by simple random cluster sampling. total convergent validity was equal to 0.488 and Cronbach's alpha was equal to 0.764 for reliability. Spss software and descriptive statistics, Spearman and regression were used to analyze the data.
FindingsIndicates that the average of the average lawlessness is upward. more than half of the respondents had an average downward average of social and cultural capital. According to Spearman test at the level of significance (p≤0.05), correlation coefficients indicate that poverty (0.512), religiosity (0.505), cultural capital (0.489), social capital (0.486), have a relatively direct and moderate relationship with law- evasion. The beta results of regression showed that social capital (0.151), cultural capital (0.146), poverty (0.120) and religiosity (0.113) with an error level of 0.01 of about 0.52 of the Law- evasion. changes Explain the breach.
ConclusionBy increasing generalized trust, civic participation and connection with citizens at the community level, raising people's awareness and insight into the consequences of Law- evasion, strengthening the components of religiosity in living standards and reducing the dimensions of poverty in people's lives, deviant law-breaking behaviors can be prevented. Controlled and reduced.
Keywords: Youth, Religiosity, Social, Cultural Capital, Poverty, Law- evasion} -
هدف و زمینه
احساس امنیت، نبود خطر و ایجاد اطمینان است که می تواند با شکوفایی، خوش بینی، امید، خودکارآمدی و انعطاف پذیری به آسایش و آرامش منتهی گردد. پژوهش حاضر به رابطه تبیینی بین احساس امنیت با سرمایه های روان شناختی می پردازد که از رویکرد خردنگر امنیت وجودی گیدنز و سرمایه روان شناختی لوتانز برای تبیین نظری بهره برده شده است.
روش تحقیقرویکرد کمی مبتنی بر پیمایش (توصیفی و همبستگی)، استفاده از ابزار پرسشنامه، انتخاب 618 نمونه مبتنی بر فرمول کوکران و نمونه گیری تصادفی ساده یافته ها جمع آوری شده است.
یافتهها و نتیجهگیرینتایج فرضیه ها بیانگر این است که متغیر احساس امنیت با متغیر وابسته در سطح معناداری 05/0 مبتنی بر ضریب همبستگی (727/0) با شدت قوی و بر اساس مقادیر ضریب همبستگی ابعاد متغیر مستقل به ترتیب مولفههای احساس امنیت جانی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی، خانوادگی و روانی رابطه معناداری با متغیر وابسته داشتهاند. با توجه به مدل رگرسیون مولفههای متغیر احساس امنیت روانی، اقتصادی، اخلاقی و جانی در سطح خطای کوچکتر از01/0 معناداری داشتهاند و در حدود 4/79 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند. نهادینه کردن امنیت وجودی مبتنی بر نبود خطر و ایجاد اعتماد و اطمینان می تواند سرمایه های روان شناختی را شکوفا و با همکاری بین متولیان حوزه امنیت، فرهنگ و اجتماع می توان امید، خوش بینی، خودکارآمدی و انعطاف پذیری را در رفتارهای زندگی شهروندان بسترسازی کرد.
کلید واژگان: احساس امنیت, سرمایه روان شناختی, شهروندان خراسان رضوی}Background and AimSecurity feeling, lack of danger and creating confidence may lead to comfort and tranquility through prosperity, optimism, hope, self-efficacy and flexibility. The present study deals with the explanatory relationship between the security feeling and psychological capital. Giddens' existential security crushing approach and Lutans psychological capital have been used for theoretical explanation.
MethodFindings were collected using quantitative survey-based approach (descriptive and correlation), and using a questionnaire. Simple random sampling based on Cochran's formula was used for selecting 618 samples.
Findings and ConclusionThe results of the hypotheses indicate that the variable of security feeling with the dependent variable at a significance level of 0.05 based on correlation coefficient (0.727) with strong intensity and based on the values of correlation coefficient of independent variable dimensions of life security components: moral, social, economic, family and psychological have had a significant relationship with the dependent variable. According to the regression model, the components of the variable of mental, economic, moral and life security with little range of error (less than 0.01) have had significant relationship and have explained about 79.4% of the changes in the dependent variable. Institutionalizing existential security based on the absence of risk and building trust and confidence may flourish psychological capital, and via cooperation among security, culture and community stakeholders; hope, optimism, self-efficacy and flexibility could be built into the life behaviors of citizens.
Keywords: security feeling, Psychological Capital, Citizens, Khorasan Razavi} -
مقدمه
جرایم به عنوان پدیده ای آسیب زا متاثر از ارزیابی عملکرد حرفه ای،مسئولیت پذیری پلیس و مشارکت نیروهای اجتماعی محلی با تکیه بر رویکرد نظری پلیس جامعه محور، ظرفیت سازی نیروهای محلی و پیشگیری از جرایم به عنوان هدف در این پژوهش مورد مطالعه قرار می گیرد.
روشراهبرد پیمایش کمی از نوع توصیفی و همبستگی با تکیه بر ابزار پرسشنامه محقق ساخته و طیف لیکرت با دامنه(1 تا 5) اطلاعات جمع آوری شده است.جامعه مورد مطالعه شهروندان 15 تا 64 سال مناطق حاشیه نشین بوده است که در حدود 42 درصد از مناطق شهری مشهد از مسایل حاشیه نشینی رنج می برند.براساس فرمول کوکران و شیوه نمونه گیری تصادفی،میزان ضریب آلفای نهایی برابر با 858/0 بدست آمده است و از روش های آماری توصیفی و استنباطی مبتنی بر نرم افزار SPSS برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است.
یافته هانشان می دهد که مقدار میانگین عملکرد حرفه ای پلیس(41/3)، تعهد پلیس (52/3)،پلیس جامعه محور(47/3)، اثر گروه های اجتماعی محلی(3)در برخورد با جرام و آسیب های اجتماعی(77/3) همگی حاکی از میانگین متوسط روبه بالا بوده است.ضریب هبستگی بین متغیرها برابر با (438/0)با شدتی در حد متوسط، مثبت و در سطح معناداری 05/0 بدست آمده است. نتایج رگرسیون حاکی از آن است که(عملکرد حرفه ای پلیس،پلیس جامعه محور،گروه های اجتماعی) به ترتیب با مقدار بیشترین ضریب بتا متغیر وابسته را تبیین می کنند.مقدار ضریب همبستگی(R) بین متغیرها برابر با 572/0 بوده که نزدیک به 32درصد از کل تغییرات، میزان مقابله با جرایم و آسیب های اجتماعی در بین شهروندان را تحت تاثیر قرار می دهد.
نتیجه گیریبا توجه به اینکه عملکرد حرفه ای به همراه مشارکت محلی نیروهای اجتماعی در پیشگیری از جرایم غیر قابل انکار است.باید در خصوص افزایش اعتماد شهروندان به فعالیت های پلیس بسترسازی های اجتماعی،فرهنگی،رسانه ای را تقویت کرد.
کلید واژگان: جرم, پلیس جامعه محور, شهروندان, حاشیه نشینی, مشهد}IntroductionCrimes as a harmful phenomenon influenced by professional performance evaluation, police responsibility, and involvement of local community forces are studied as the focus of this research, focusing on the Community-oriented police approach, capacity building, and crime prevention.
MethodQuantitative method of survey (descriptive-explanatory) and relying on the tools of a researcher-made questionnaire and a Likert range of data (1 to 5) was collected. The study population consisted of citizens aged 15 to 64 years living in suburban areas, which includes 42% of urban areas. First, in the suburban areas of Mashhad, using relative stratified sampling appropriate to the volume of each area; Areas are selected. Then, the number of selections in each area was based on Cochran's formula and random sampling method, and the total population of the suburbs of Mashhad was 1416776. Based on Cochran formula and random sampling method, the final alpha coefficient is 0.858 and descriptive and inferential statistical methods based on SPSS software for data analysis. Have been used.
Resultsit shows that the mean of professional police performance (3.41), police commitment (3.52), community-based police (3.47), effect of local social groups (3) and dealing with crime and Social damages (3.77) were found, all of which indicate an average upward trend. The regression results show that among the citizens living in the suburbs, about 32% of the changes in dealing with crime and social harms are explained by the variables of police professional performance, police commitment, community-based police, and social groups.
ConclusionGiven that community-based policing and police commitment have more explanatory power than other variables, so it should be about increasing citizens' trust in police activities; Social, cultural and media contexts were diligent in strengthening the community-based police.
Keywords: Crime, community-based police, Citizens, Suburbs Mashhad} -
زمینه و هدف
احساس امنیت، نبود خطر و ایجاد اطمینان تعریف شده است که می تواند با شکوفایی، خوش بینی، امید، خودکارآمدی و انعطاف پذیری به آسایش و آرامش منتهی شود. هدف پژوهش حاضر رابطه تبیینی بین احساس امنیت با سرمایه های روان شناختی بوده که در سطح رویکرد خردنگر امنیت وجودی گیدنز و سرمایه روان شناختی لوتانز مورد تبیین قرار گرفته است.
روشرویکرد کمی مبتنی بر پیمایش از نوع توصیفی و تبیینی، استفاده از ابزار پرسشنامه، انتخاب 618 نمونه از بین شهروندان 15 تا 64 ساله استان خراسان رضوی که با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری تصادفی ساده یافته ها جمع آوری شده است. مقدار آلفای سرمایه روان شناختی برابر 849/0 و احساس امنیت برابر 930/0 به دست آمده است. از نرم افزار Spss و روش های آمار توصیفی و استنباطی برای تجزیه و تحلیل استفاده شده است.
یافته هانتایج توصیفی بیانگر این است که وضعیت میانگین متغیر سرمایه روان شناختی به ترتیب در حد کم و متوسط و متغیر احساس امنیت در حد متوسط به دست آمده است. نتایج فرضیه ها بیانگر این است که متغیر احساس امنیت با متغیر وابسته در سطح معناداری 05/0 مبتنی بر ضریب همبستگی (727/0) با شدت قوی و بر اساس مقادیر ضریب همبستگی ابعاد متغیر مستقل به ترتیب مولفه های احساس امنیت جانی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی، خانوادگی و روانی رابطه معناداری با متغیر وابسته داشته اند. با توجه به مدل رگرسیون مولفه های متغیر احساس امنیت روانی، اقتصادی، اخلاقی و جانی در حدود 4/79 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کرده اند.
نتیجه گیرینهادینه کردن امنیت وجودی مبتنی بر نبود خطر و ایجاد اعتماد می تواند سرمایه های روان شناختی را شکوفا و با همکاری، بین متولیان حوزه امنیت، فرهنگ و اجتماع می توان امید، خوش بینی، خودکارآمدی و انعطاف پذیری را در رفتارهای شهروندان بسترسازی کرد.
کلید واژگان: احساس امنیت, سرمایه روانشناختی, شهروندان, خراسان رضوی}Background and PurposeFeeling insecure is the danger and creating confidence in the minds of people that can lead to comfort and peace with the flourishing of optimism, hope, self-efficacy and flexibility.
MethodologyA quantitative approach based on descriptive and correlational survey, using a questionnaire, selecting 618 samples based on Cochran's formula and simple random sampling of the findings were collected. The alpha value of psychological capital is equal to 0.849 and the sense of security is equal to 0.930. Spss software and descriptive and analytical statistical methods were used for analysis.
ResultsDescriptive results indicate that the mean status of the psychological capital variable is moderate to moderate and the sense of security variable is moderate. The results of the hypotheses indicate that the variable of feeling of security with the dependent variable at a significance level of 0.05 based on correlation coefficient (0.727) with strong intensity and based on the values of correlation coefficient of independent variable dimensions of life and moral security components, respectively. Social, economic, family and psychological have a significant relationship with the dependent variable. According to the regression model, the components of the variables of psychological, economic, moral and life security at the level of error less than 0.01 were significant and explained about 79.4% of the changes in the dependent variable.
ConclusionInstitutionalizing existential security based on the absence of risk and building trust and confidence can flourish psychological capital, and with the cooperation of security,
Keywords: feeling of security, Psychological Capital, Citizens, Khorasan Razavi} -
توانمندی در به دست آوردن، تحلیل و فهم اطلاعات بهداشتی که فرد نیاز دارد تا در مورد مسایل سلامتی خود مشارکت نماید و تصمیم های درستی بگیرد، "سواد سلامت" تعریف می شود. هدف از نوشتار حاضر، ارزیابی وضعیت سواد سلامت و مولفه های آن در شهر مشهد است. مبانی نظری سلامت محور کاکرهام، متاثر از فرصت ها و انتخاب در زندگی، جهت برخورداری از سواد سلامت استفاده شده است. از رویکرد کمی محور، راهبرد پیمایش از نوع توصیفی، در بین شهروندان بالای 18 سال مناطق شهری مشهد استفاده شده است. بر اساس فرمول کوکران، 800 نفر مبتنی بر روش نمونه گیری متناسب با حجم هر منطقه، انتخاب شده و با تکیه بر پرسشنامه استانداردشده سواد ایرانیان اطلاعات جمع آوری شده است. میزان آلفای کرونباخ پرسشنامه برابر با 921/0 در حد قوی به دست آمده است. نتایج نشان داد که از نظر جنسیت، تقریبا پاسخگویان با هم برابر بوده اند. میانگین سنی پاسخگویان برابر با 31/37 سال بوده است. وضعیت میانگین مولفه های سواد سلامت عملکردی، ارتباطی تعاملی، پایه و انتقادی، به ترتیب حایز اهمیت بوده است. نتایج مقایسه میانگین گروه های تحصیلی، سنی و مناطق شهری با متغیر و مولفه های مورد مطالعه در حد متوسط روبه بالا بوده است. نتایج آزمون فریدمن بیانگر این است که مولفه های سواد عملکردی، پایه، ارتباطی تعاملی و انتقادی با بیشترین میانگین و با مقدار مجذور کای برابر با 059/120 در سطح خطای کوچک تر از 05/0 به دست آمده است که به لحاظ آماری با اطمینان 95/0 میانگین مولفه ها، تفاوت معناداری در سبک زندگی سلامت محور پاسخگویان وجود دارد. در نهایت سواد سلامت به عنوان مولفه شناختی و متاثر از انتخاب ها و موقعیت ها در زندگی به افزایش کیفیت زندگی، ارتقای سبک زندگی سالم، کاهش خطرات سلامتی و مهارت های خودمراقبتی منتهی می گردد.
کلید واژگان: سبک سلامت محور, سواد سلامت, شهروندان, مشهد} -
نشاط بخشی رفتار احساسی مثبتی است که فرد از ابراز آن پاداش دریافت می کند. این پژوهش در جهت رویکرد احساسات اجتماعی ترنر مبتنی بر روش ترکیبی (کیفی- کمی- فضایی) به مطالعه رفتارهای نشاط بخش پرداخته است. جامعه مورد مطالعه شهروندان بالای 18 سال مناطق شهری مشهد بوده که متناسب با نمونه گیری (موردی نوعی، تصادفی ساده متناسب با حجم هر منطقه و مکانی-نقطه ای) مشارکت کنندگان و پاسخگویان انتخاب شده اند. ابزار (مصاحبه نیمه عمیق، پرسشنامه مصاحبه ای و ترسیم نقشه) بوده و جمع آوری یافته ها مبتنی بر تحلیل مضامین، توصیف، تبیین و تحلیل فضایی صورت گرفته است. در این پژوهش مصاحبه با مشارکت کنندگانی که در محافل صمیمی به ابراز نشاط بخشی پرداخته اند، اطلاعات متنی و کیفی جمع آوری شده است؛ سپس با انجام کدگذاری مقوله ها، مولفه ها و سوالات پرسشنامه محقق ساخته تدوین شده است. میزان آلفای پرسشنامه برابر با 78/0 به دست آمده است. نتایج بخش کیفی بیانگر این است که مقوله محوری پاداش ها برای بهره مندی از تشویق، تایید کردن، حس خوشایند و موفقیت در راستای بیان احساسات و مبادله عواطف شکل می گیرد. در بخش کمی، میانگین متوسط روبه بالای انواع پاداش ها در سطح مناطق شهری به دست آمده و بر اساس تحلیل فضایی واحد تحلیل خانوارهایی بوده اند که در مناطق کم برخوردار شهری کمتر پاداش دریافت کرده اند و مناطق برخوردار از امکانات بیشترین پاداش دریافت شده است. نتایج خوشه بندی پاداش های نشاط بخش به دو خوشه تقسیم شده که مناطق هر خوشه با حفظ همجواری مکانی به این اشاره می کند که خوشه اول نسبت به خوشه دوم از نظر دریافت پاداش های نشاط بخش از میانگین کمتر از حد متوسط برخوردار بوده است. درنهایت پاداش های نشاط بخش به عنوان یک برانگیختگی احساسی متاثر از ساختار به صورت تجربه زیسته عاطفی خوشایند مبادله می شود و در راستای ارتقاء کیفیت زندگی تبدیل به یک سرمایه بی بدیل می گردد.
کلید واژگان: نشاط بخشی, احساسات, پاداش, رویکرد ترکیبی, مشهد}Sociology of Sport, Volume:6 Issue: 15, 2021, PP 249 -311Promoter happiness is the positive sensory behavior that one receives from being rewarded.This study investigates the promoter happiness behaviors of Turner's social emotion approach based on Mixed Methode (qualitative-quantitative-spatial).The study population consisted of citizens over 18 years old in Mashhad urban areas who were selected according to sampling (case type, simple random according to the size of each area and point-location) participants and respondents. The tools were (semi-in-depth interview, interview questionnaire and map drawing) and the findings were collected based on themes analysis, description, explanation and spatial analysis. In this study, interviews were conducted with participants who promoter happiness in intimate circles, providing qualitative and contextual information, then coding the categories, components and questions of the researcher-made questionnaire. The alpha of the questionnaire was 0.78. The results of the qualitative section indicate that the central category of rewards is formed to benefit from encouragement, endorsement, pleasure, and success in expressing emotions and exchanging emotions. In the quantitative sector, the above average averages of the types of rewards were obtained at urban level and were based on the spatial analysis of households that received less rewards in less urban areas and those receiving the most rewards. The clustering results of the promoter happiness rewards are divided into two clusters where the areas of each cluster with respect to spatial proximity indicate that the first cluster was less than average in relation to the second cluster. Finally, the rewards of being promoter happiness as an emotional arousal from the structure are exchanged as a pleasant emotional experience and become an unmatched asset to enhance the quality of life.
Keywords: Promoter happiness, Emotions, Rewards, Turner, Emotional arousal, Mixed Method, Mashhad} -
هدف از پژوهش حاضر توصیف شیوه های بهره گیری از تعاملات نشاط بخشی و سنخ بندی آن بوده است. این پژوهش در گام، کیفی (مطالعه موردی جمعی)،گام کمی (پیمایش از نوع توصیف) و روش درون یابی نقطه ای (تحلیل فضایی) از نمونه گیری هدفمند نوعی، تصادفی ساده متناسب با حجم هر منطقه شهری و نمونه گیری مکانی و منطقه ای بهره برده است. جمع آوری یافته ها بر تحلیل تماتیک،توصیف آماری، و تحلیل فضایی و خوشه بندی بوده؛ و از مصاحبه نیمه عمیق، پرسشنامه محقق ساخته و ترسیم نقشه های شهری استفاده شده است. قلمرو پژوهش مناطق شهری 13 گانه مشهددر سال 1397 بوده است. واحد مشاهده افراد، در رویه کمیخانوار و در سطح تحلیل فضایی بلوک های شهری بوده است. میزان آلفای تحقیق برابر با (80/0) بدست آمده است. بر اساس یافته های کیفی، تعاملات نشاط بخش در دو سر طیف نشاط دهندگی (تیپ گرم و سرد) و نشاط گیرندگی (دریافت کننده نشاط) تعریف شده اند. مهم ترین مقوله های کیفی، نمایشی کردن موقعیت رفتاری و بیانی، شالوده شکنی موقعیت های بیانی و رفتاری،نفوذ اجتماعی، نوع دوستی، دیگرخواهی، درون نگری همدلانه، کسب آرامش و کاهش تنش روزمره بوده است. نتایج کمی و تحلیل فضایی این است که تیپ گرم معطوف به شور و شعف بسیار پایین تر از حد متوسط وتیپ سرد معطوف به حس خوب در حد متوسط رو به بالا بوده است. در نهایت میزان نشاط بخشی در بین مناطق (1، 2، 4 و 5) کمتر از حد متوسط و در مناطق (3، 6، 7، 8، 9، 10، 11، 12 و ثامن) متوسط رو به بالا بوده است.
کلید واژگان: تیپ گرم و تیپ سرد, تعاملات نشاط بخش, شیوه های رفتاری و بیانی, مشهد}The purpose was to describe the ways of using promoting happiness interactions and its types. This research has used purposeful-typical, simple random sampling appropriate to the volume of each urban area and spatial and regional sampling in step, qualitative (collective case study), quantitative step (descriptive survey) and point interpolation method (spatial analysis). The findings were based on thematic analysis, statistical description, and spatial analysis and clustering; Semi-in-depth interview, researcher-made questionnaire and drawing of urban maps were used. The field of research was 13 urban areas of Mashhad in 2019. The unit of observation of individuals has been in the household procedure and at the level of spatial analysis of urban blocks. The alpha of the research is equal to (0.80). Based on qualitative findings, promoting happiness interactions are defined at both ends of to make happy (hot and cold type) and recipient of happiness. The most important categories of qualitative practice based on the typology achieved are the representation of behavioral and expressive situations, the deconstruction of expressive and behavioral positions, social influence, altruism, other-seeking, empathetic introspection, Quantitative results and spatial analysis show that the hot type focused on excitement was much lower than average and the cold type focused on good sense was above average. Finally, promoting happiness according to the clustering test between regions (1, 2, 4, 5) is below average and the citizens of regions (3, 6, 7, 8, 9, 10, 11, 12 and Samen) the upper average is obtained.
Keywords: Hot type, Cold type, Promoting Happiness Interactions, Behavioral, Expressive Methods, Mashhad} -
سلامت اجتماعی عبارت است از ارزیابی توانایی انجام موثر، کارآمدی عملکردها، مهارت ها و نقش های اجتماعی فرد در جامعه تعریف می شود. هدف از نوشتار حاضر ارزیابی وضعیت سلامت اجتماعی زنان شهر فردوس بوده است. این تحقیق بر مبنای نظریه کییز و با روش پیمایشی از نوع توصیفی انجام شده ، جامعه آماری آن را زنان20 تا 45 ساله شهر فردوس در سال 1395 تشکیل می دهند که براساس فرمول کوکران 304 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه استاندارد شده سلامت اجتماعی کییز است؛ و میزان آلفای کرونباخ آن برابر با 724/0 در حد متوسط بدست آمده است. نتایج نشان داد که میانگین سنی بین گروه سنی 20 تا 24 ساله بیشتر از سایر گروه ها بوده است؛ و 66% جامعه زنان متاهل و در حدود 42% زنان تحصیلات دانشگاهی داشته اند .در بین متغیرهای زمینه ای مورد سنجش در این پژوهش، میزان درآمد ماهیانه خانوار رابطه معناداری با سلامت اجتماعی داشته است. میانگین بهره مندی زنان از شاخص های سلامت اجتماعی در حد متوسط رو به بالا (64%) بوده است. از میان میانگین مولفه های سلامت اجتماعی به ترتیب انطباق اجتماعی (39/24%)، پذیرش اجتماعی (71/22%)، شکوفایی اجتماعی (44/21%)، انسجام اجتماعی (41/19%) و سهم داشت اجتماعی (41/16%) حایز اهمیت بوده است. با توجه به نتایج باید اشاره به این کرد که وضعیت سلامت اجتماعی زنان در راستای توانمندی ها،عملکردها،سطوح مهارت های اجتماعی و نقش های جمعی زندگی از موقعیت مناسب و روبه بالایی برخوردار است.
کلید واژگان: سلامت اجتماعی, زنان, شهر فردوس} -
عملکرد افراد جامعه از طریق رفتارها و اعمال انسجام بخش، انطباق پذیر، پذیرش، سهم داشت و شکوفایی باعث ارتقای کیفیت زندگی می گردد که سلامت اجتماعی را تولید می کند. این شاخص ناشی از متغیر لازمی به نام افزایش احساس امنیت در جامعه منجر به توانمندسازی کیفیت زندگی می گردد. هدف پژوهش حاضر رابطه بین احساس امنیت با سلامت اجتماعی است که در سطح تحلیل خرد ناشی از تعاملات متقابل بین افراد احساس امنیت مبتنی بر آسایش، آرامش و سلامت با تکیه بر عناصری جمعی چون انسجام، انطباق، مشارکت، پذیرش و شکوفایی در جامعه تولید می گردد. از روش کمی مبتنی بر پیمایش از نوع توصیفی و همبستگی با استفاده از ابزار پرسشنامه استاندارد شده (سلامت اجتماعی) و محقق ساخته (احساس امنیت) در بین شهروندان بالای 18 سال مناطق شهری مشهد و انتخاب 760 نمونه با استفاده از نمونه گیری متناسب با حجم استفاده شده است. نتایج توصیفی بیانگر این بوده که میانگین متغیرهای احساس امنیت و سلامت اجتماعی در حد متوسط به دست آمده است. نتایج رگرسیون نشان داده که به ترتیب مقادیر ضریب تعیین شده مولفه های احساس امنیت قضایی- انتظامی، اقتصادی، فکری- سیاسی، عاطفی و روانی،جانی، ارتباطی، شهری و محله ای، هویتی و دینی و اخلاقی به ترتیب بیشترین اثر را بر سلامت اجتماعی داشته اند؛ به طوری که در حدود 43 درصد متغیر احساس امنیت متغیر سلامت اجتماعی را پیش بینی می کند؛ بنابراین در راستای ارتقاء احساس امنیت می توان از طریق ایجاد شناسایی پلیس شهروند محور حل معضلات مناطق حاشیه نشین و... سلامت اجتماعی شهروندان را افزایش داد.
کلید واژگان: احساس امنیت, سلامت اجتماعی, شهروندان, مشهد}Individuals’performance in society through behaviors and cohesive and adaptablepractices, acceptance, contribution, and flourishment enhances life quality andcreates social health. This indicator emanated from an essential variable called increasing the sense of societal security in society, leads to the improvement of life quality. The aim of this study was to investigate the relationship between sense of security and social health, which at the level of micro-analysis emanating from interactions between people, leads toestablishment of sense of security based on comfort, tranquility and health through stressing some collective elements such as cohesion, adaptation, participation, acceptance and prosperity, in society. While using standardized questionnaire (social health) and researcher-made questionnaire (sense of security) and providing18+citizens in Mashhad urban areas,a quantitative method based on descriptive surveyand correlation was utilized and 760 samples were selected using sampling method proportionate with size. Descriptive results indicated that the variables of sense of security and social health are at average level. The results of regression showed that the values of thecoefficients of components of the judicial-disciplinary security, economic, intellectual-political, emotional and psychological, life, communication, urban and neighborhood, identity, religious and moral, had the greatest impact on social health, respectively. The variable of sense of societal security approximately 43%,projects the variable of the social health; therefore, in order to improve sense of security and solvepeople’sproblems living in suburban areasand so on, it is possible to increase the social health of citizens by creating people-oriented police.
Keywords: Security, societal health, Citizens, Mashhad} -
بسترسازی سلامت اجتماعی در سازمان، انرژی مضاعفی را فراتر از انجام وظایف شغلی از طریق فعالیت های داوطلبانه به وجود می آورد که باعث شکل گیری رفتار شهروندی سازمانی می شود. هدف این نوشتار شناخت رابطه سلامت اجتماعی با مولفه های رفتار شهروندی سازمانی معلمان مقطع ابتدایی در شهر بیرجند است. مبانی نظری با تاکید بر نظریه کییز (سلامت اجتماعی) و نظریه باتمن و ارگان (رفتار شهروندی سازمانی) شکل گرفته است. روش شناسی این تحقیق پیمایشی و از نوع همبستگی توصیفی بوده است، جامعه مورد مطالعه معلمان شهر بیرجند در سال تحصیلی 97-96 برابر با 1150 نفر بوده که با استفاده از تعیین حجم نمونه کوکران برابر 285 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای و تصادفی اطلاعات پاسخگویان بر اساس پرسشنامه مصاحبه ای استانداردشده اطلاعات جمع آوری شده است. میزان آلفای کرونباخ گویه های سلامت اجتماعی برابر با (4/75) و گویه های رفتار شهروندی سازمانی برابر (6/78) به دست آمده است. از نرم افزارهای AMOS, PLS و SPSS برای تجزیه وتحلیل یافته ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در بین مولفه های متغیر مستقل (سلامت اجتماعی) انسجام اجتماعی پذیرش اجتماعی، سهم داشت اجتماعی همچنین در بین مولفه های متغیر وابسته (رفتار شهروندی سازمانی) احترام و تکریم، نوع دوستی و جوانمردی به ترتیب بالاترین میانگین را داشته اند. بیشترین افراد حاضر در این پژوهش یعنی 155 نفر (4/54%) را زنان بوده اند. نتایج بیانگر این است که در سطح 05/0 سلامت اجتماعی بیشترین تاثیر را بر مولفه های رفتار جوانمردی (74/0) دارد، همچنین کمترین شدت تاثیر بین میزان سلامت اجتماعی بر رفتار مشارکتی (47/0) مشاهده شده است. آزمون فرضیه ها نشان می دهد سلامت اجتماعی بر مولفه های رفتار شهروند سازمانی یعنی بر: جوانمردی (74/0) وظیفه شناسی (70/0) احترام تکریم (66/0) نوع دوستی (60/0) و مشارکت (47/0)، تاثیر معنادار و مستقیم داشته است، همچنین تمام شاخص های مدل اندازه گیری و مسیر های متناظر فرضیه ها نیز مورد تایید قرار می گیرد.
کلید واژگان: بیرجند, رفتار شهروندی سازمانی, سلامت اجتماعی, معلمان}Sociology of Sport, Volume:5 Issue: 14, 2020, PP 155 -200Incorporating social health into the organization generates additional energy beyond the job duties through voluntary activities, which shapes organizational citizenship behavior. The purpose of this article is to identify the relationship between social health and organizational behavioral components of elementary school teachers in Birjand. Theoretical foundations are formed by emphasizing the theory of Keyes (social health) and the theory of Bateman and Ergan (organizational citizenship behavior). The methodology of this research was descriptive correlational survey, the study population of Birjand teachers in the academic year 2017-2018 equals 1150 students. Using Cochran sample size of 285 people by cluster random sampling of respondents was collected based on standardized interview questionnaire. Cronbach's alpha for social health items was equal to (75.4) and organizational citizenship behaviors were equal (78.6). AMOS, PLS and SPSS softwares were used for data analysis. The results show that among the independent variables (social health) of social cohesion social acceptance, social contribution also had the highest average among the dependent variables (organizational citizenship behavior) on respect & honor, altruism and magnanimity. Most of the participants in this study, 155 (54.4%) were women. The results indicate that at the 0.05 level of social health has the most influence on the components of magnanimity behavior (0.74), Also, the lowest intensity of the effect of social health on participatory behavior was observed (0.47). Hypotheses test show that social health affects the components of organizational citizenship behavior such as: magnanimity (0.74) deontology (0.70) respect & honor (0.66) altruism (0.60) and participation (47.47). 0) has had a significant and direct impact, also, all the parameters of the measurement model and the corresponding paths of the hypotheses are confirmed.
Keywords: Birjand, Organizational citizenship behavior, Social Health, Teachers} -
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مولفه های مهارت زندگی با سلامت اجتماعی است. بهره مندی از مبانی نظری کییز (سلامت اجتماعی) و نظریه یادگیری اجتماعی باندورا (مهارت زندگی) مورد نظر بوده است. رویکرد کمی و روش پیمایش (توصیفی و همبستگی) بین زنان 20 تا 45 ساله شهر فردوس در خراسان جنوبی صورت گرفته است. حجم نمونه 304 نفر به دست آمده که به روش نمونه گیری خوشه ای مبتنی بر تصادفی ساده بوده و با تکیه بر پرسشنامه استانداردشده اطلاعات جمع آوری شده است. یافته ها بر اساس نرم افزار Spss22 و آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرارگرفته است. میزان آلفای کرونباخ مهارت زندگی (740 /0) و سلامت اجتماعی (716/0) به دست آمده است. نتایج نشان می دهد که میانگین مهارت زندگی (261/3) و سلامت اجتماعی (281/3) بالاتر از حد متوسط بوده است در بین مولفه های متغیر سلامت اجتماعی شکوفایی کمترین و پیوستگی بیشترین و در بین متغیر مهارت زندگی مولفه های حل مسئله و کنترل احساسات و هیجانات بیشترین و کمترین مقدار را داشته اند. درنهایت میزان همبستگی بین متغیر مهارت زندگی و متغیر سلامت اجتماعی با شدت ضعیف 245/0 در سطح معناداری 000/0 به دست آمده است. نتایج رگرسیون بیانگر این است که خرده مولفه حل مسئله و تصمیم گیری، کنترل احساسات و هیجانات روابط بین فردی، تفکر انتقادی و خلاق و خودآگاهی به ترتیب بیشترین تاثیر بر متغیر سلامت اجتماعی را داشته اند. درمجموع متغیرهای حاضر در مدل رگرسیونی در حدود (8/18 درصد) توانسته اند به تبیین سلامت اجتماعی بپردازند؛ بنابراین می توان با برنامه های اقدام پژوهانه و کاربردی در قالب آموزش های فرهنگی، اجتماعی و روانشناختی جامعه مورد مطالعه به استمرار پایدار رابطه موثر آموزه های مهارت زندگی بر سلامت اجتماعی تاکید کرد.
کلید واژگان: سلامت اجتماعی, مهارت های زندگی, زنان, فردوس}Sociology of Sport, Volume:5 Issue: 13, 2019, PP 135 -189Learning life skills can affect how a person functions in the social relations of his or her thinking towards a community called social health. The purpose of the present study was to determine the relationship between effective life skills components and social health. The theoretical approach in this study is to benefit from the theoretical basis of Keyes social health and the theoretical foundations of Bandora’s social learning for life skills. In this study, using a descriptive survey and correlation method, 20-45 year-old women in Ferdows with a sample size of 304 were selected randomly. The findings were analyzed using the standardized questionnaire Spss22. Face validity and reliability of questions were used. Cronbach's alpha for life skills (0.740) and social health (0.716) were used. The results show that mean life skills (2.37) and social health (1.94) were lower than average based on Likert range (1 to 5).The results of the research hypotheses indicate that the reinforcement of life skills teachings and its components based on significant positive relationships has a weak effect on women's social health. Regression results indicate that the components of problem solving, interpersonal relationships, emotional and emotional control, self-awareness, and critical and creative thinking have the highest correlation coefficient (Beta) with social health, respectively; Life skills and its components (about 0.22) have been able to explain social health. The components of problem solving, interpersonal self-awareness, emotional and emotional control, and critical and creative thinking are indirectly affecting social health, respectively.Therefore, by researching cultural and social programs at the city level, it can be emphasized to reinforce the continuing impact of life skills teachings on women's social health.
Keywords: Social Health, Life skills, Women, Ferdows} -
مطالعه سلامت اجتماعی و فرسایش شغلی فرهنگیان (موردمطالعه: منطقه نیم بلوک شهرستان قائنات خراسان جنوبی)
هدف پژوهش حاضر رابطه سلامت اجتماعی با فرسایش شغلی فرهنگیان می باشد. رویکرد نظری در این پژوهش بهره مندی از نظریه های سلامت اجتماعی کییز و فرسایش شغلی ماسلاچ و جکسون است. روش شناسی این پژوهش توصیفی و همبستگی بوده و جامعه آماری فرهنگیان بخش نیم بلوک شهرستان قائنات در سال تحصیلی 97-96 می باشد حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 400 نفر به صورت شیوه نمونه گیری خوشه ای مبتنی بر تصادفی ساده و ابزار پرسشنامه استاندارد شده است و از توافق داوران جهت رسیدن به روایی محتوایی استفاده شده و ضریب پایایی سلامت اجتماعی (763/0) و فرسایش شغلی (733/0) بدست آمده است. نتایج بیانگر این است که میانگین سلامت اجتماعی و مولفه های آن به ترتیب (انسجام، پذیرش، مشارکت، همبستگی و شکوفایی) و فرسایش شغلی و ابعاد آن به ترتیب (مسخ شخصیت، عملکرد فردی و خستگی عاطفی) در حد متوسط روبه بالا است. میانگین جنسیت رابطه معناداری با متغیرهای اصلی تحقیق داشته است نتایج رگرسیون نشان می دهد که بعد شکوفایی و مشارکت اجتماعی با مقدار، ضریب هبستگی (بتا) بیشترین تاثیر بر فرسایش شغلی را به طور مستقیم داشته اند. همچنین نتایج معادله پیش بینی می تواند 37 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کند و متغیر سلامت اجتماعی در حدود 334/0 واحد اثر مستقیم بر فرسایش شغلی داشته است.
کلید واژگان: سلامت اجتماعی, فرسایش شغلی, فرهنگیان, قائنات}The purpose of this study is to investigate the relationship between social health and the burnout of teachers. The theoretical approach in this research has been the focus of (Keys’ social health theories and Maslach and Jackson's burnout). The methodology of this research is descriptive and correlational. The statistical population of the teachers is the Nimblouk part of Qhaenat in the academic year 2018-2019. The sample size was 400 people using the Cochran formula in a simple random sampling method and a standardized questionnaire, content validity and reliability coefficient of social health (0.763) and burnout (0.733).The results show that the average social health and its components were moderately high (Coherence, Acceptance, Participation, Cohesion, Actualization) and burnout and its dimensions respectively (Depersonalization, Lack of personal Accomplishment, Emotional Exhaustion).The mean of gender has a significant relationship with the main variables of the research. The relationship between the hypotheses of the research is significant and relatively weak (0.242) between the main and the secondary variables. Regression results show that the prosperity and social participation rate with beta has the most direct effect on burnout. Also, the results of the prediction equation can explain (37percent) of the variance of the dependent variable, and the social health variable of about 0.334 units has a direct effect on burnout.
Keywords: Social Health, Burnout, teachers, Qhaenat} -
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مولفه های سرمایه اجتماعی بر سلامت روانی انجام شده است. در این تحقیق بر نظریه پاتنام (سرمایه اجتماعی) و نظریه آدلر (سلامت روانی) تاکید شده است. روش شناسی بر اساس هدف کاربردی و پیمایشی بوده و از پرسشنامه استاندارد شده گلدبرگ (سلامت روانی) و محقق ساخته (سرمایه اجتماعی) استفاده شده است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر با 384 نفر بدست آمده است که بر اساس خطای 05/0 سعی شده حجم نمونه بالغ بر 400 نفر در نظر گرفته شود. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و میزان آلفای کرونباخ پرسشنامه برابر (811/0) و ضریب پایایی متغیر مستقل (730/0) و متغیر وابسته برابر با (756/0) بدست آمده است. نتایج نشان داد که میانگین سرمایه اجتماعی دانشجویان برابر 89/2 کمی بالاتر از حد متوسط برابر با (59 درصد) و سلامت روانی برابر با 34/3 بالاتر از حد متوسط در حدود (74 درصد) بوده است. در بین میانگین مولفه های سرمایه اجتماعی به ترتیب شاخص های (ارتباط، اعتماد، حمایت، مشارکت) و برای میانگین مولفه های متغیر وابسته شاخص های (بهداشت روانی و سلامت جسمانی) بیشترین اهمیت را داشته است. نتایج ضریب همبستگی بین سرمایه اجتماعی و مولفه های آن با سلامت روانی در سطح معناداری 01/0 مثبت و از نظر شدت نسبتا ضعیف بوده است. نتایج نشان داده که جنسیت و وضعیت تاهل با متغیر سلامت روانی ارتباط معنادار و میانگین زنان و افراد متاهل بیشتر از مردان و دیگر گروه های وضعیت تاهل بوده است. متغیرهای مستقل و وابسته با رشته تحصیلی دانشجویان و میزان درآمد شخصی شان رابطه معنادار نداشته است. نتایج رگرسیون حاکی از آن است که مولفه های ارتباط، مشارکت، اعتماد، حمایت با بیشترین بتا در تبیین متغیر وابسته اثر داشته و در حدود (406/0) سرمایه اجتماعی بر سلامت روانی اثر متوسطی داشته و نتایج تحلیل مسیر بیانگر اثر غیر مستقیم مولفه های حمایت، اعتماد، ارتباط و مشارکت بر سلامت روانی به ترتیب بدست آمده است.
کلید واژگان: ارتباط اجتماعی, اعتماد اجتماعی, حمایت اجتماعی, سرمایه اجتماعی, سلامت روانی, دانشجویان, تربت حیدریه} -
با توجه به تعریف محوری نشاط اجتماعی بر پایه نظر وینهوون باید گفت که وی رفتاری را نشاط بخش می داند که موجب مطلوب بودن کیفیت زندگی می شود. بنابراین هدف این نوشتار تعریف تحلیل فضای نشاط اجتماعی در سطح مناطق شهری بوده است. ابتدا باید گفت فردی که نشاط خود را از طریق شیوه های رفتاری و بیانی با انرژی بالا، جذابیت، شوخ طبعی، شور و شعف در محافل صمیمی به دیگری سرایت می دهد، جزء تیپ گرم نشاط دهنده قرار می گیرد و اگر حس خوب را به دیگری انتقال دهد، تیپ سرد نشاط دهنده تعریف می شود. بعد از مصاحبه با افراد نشاط دهنده در این پژوهش به افرادی برخوردیم که عکس افراد نشاط دهنده بودند، این افراد نشاط گیرنده تعریف شده اند که حاصل نشاط آنها در محافل صمیمی رسیدن به آرامش و آسودگی خاطر بوده است. با توجه به این گروه بندی باید بیان کرد که درحوزه سرزندگی اجتماعی در شهرها، متغیر نشاط اجتماعی به همراه مولفه های آن نقش به سزایی در زندگی افراد و برنامه ریزی شهری خواهد داشت. براساس چنین فرایندی روش تحقیق این پژوهش به صورت ترکیبی بوده که در گام اول از روش کیفی (مطالعه موردی جمعی) ، در مرحله بعد روش کمی (پیمایش) و در آخر هم از روش درون یابی نقطه ای استفاده شده است. نمونه گیری براساس این سه گام به صورت موردی نوعی، تصادفی و مکانی- منطقه ای بوده است. قلمرو تحقیق شهر مشهد و مناطق آن در نیمه اول سال 1397 بوده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه عمیق، پرسشنامه مصاحبه ای و ترسیم توزیع فضایی یافته ها بر روی نقشه مناطق شهری بوده است. یافته ها بیانگر این است که معیار نشاط اجتماعی شهروندان درحد متوسط بدست آمده است، مناطق (1-2-4-5) در موقعیت متوسط روبه پایین، منطقه9 در سطح متوسط و مناطق (3-6-7-8-10-11-12 و ثامن) متوسط رو به بالا قرار گرفته اند. از نظر نشاط بخشی اجتماعی مناطق10-11-12به ترتیب در بالاترین موقعیت نشاط اجتماعی و مناطق 5-4-1 به ترتیب در پایین ترین موقعیت قرار داشته اند. در بین مناطق شهری مشهد منطقه 10 در جایگاه اول نشاط بخشی اجتماعی و منطقه 5 شهری در آخرین رتبه بندی مناطق 13گانه قرار گرفته است.کلید واژگان: تحلیل فضایی, مناطق شهری مشهد, نشاط اجتماعی, نشاط دهندگی, نشاط گیرندگی}Based on the definition of social happiness advocated by veenhoven, it can be posited that he considers happiness as the type of behavior that leads to desirable quality of life. The purpose of this paper is to define and analyze social happiness at urban areas. First of all, it should be noted that one who drives happiness by spreading joy through energetic behaviors and expressions, charm, humors and passions in friendly and intimate circles is considered as belonging to the warm-type happiness promotion category. Further, one who conveys a good sense to others belongs to the cold-type happiness promotion category. After interviewing the happiness promoters in this study, we came across people who were the opposite of the former group. We labeled them as happiness reception, who absorbed joy and happiness in the intimate circles. Based on this classification, it should be stated that as far as social vitality in cities is concerned, the social happiness variable and its components play a significant role in the life of individuals and urban planning. Based on this process, in the present paper a mixed research methods was used. The first step involved a qualitative study (collective case study). The second step was a quantitative analysis (survey) and the last step was the point interpolation. Based on these three steps, a random and spatial-regional based sampling was conducted. The research area was the city of Mashhad and its districts during the second half of 2018. The data collection instrument was a semi-structured interview, an interview-based questionnaire, and a spatial distribution mapping of the findings on the urban areas. The results showed that the social vitality of citizens was at the average level. Meanwhile, districts (1-2-4-5) were lower than average; district 9 was at the average level and districts (3-6-7-8-10-11-12 and Samen area) were higher than average. In terms of the social happiness, districts 10-11-12 had the highest and districts 1-4-5 had the lowest social vitality. In the urban areas of Mashhad, districts 10 and 5 had the highest and lowest social vitality among the 13 urban districts of the city, respectively.Keywords: Spatial analysis, urban areas of Mashhad, social happiness, happiness promotion, happiness reception}
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.