به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب محمدرضا سرمدی

  • هیبریدموکها و عوامل تقویت کننده و تضعیف کننده عملکردآن ها در یادگیری
    فاطمه شرزه ئی، نازیلا خطیب زنجانی، مرجان معصومی فرد، محمدرضا سرمدی، نصیبه پوراصغر

    با توجه به جایگاه هیبریدموکها در عصر حاضر، این پژوهش با هدف شناسایی عوامل موثر در عملکرد آن ها، سعی در معرفی این فن آوری و تحکیم جایگاه آن را داشتهاست. بدین منظور عوامل تقویتکننده و تضعیفکننده عملکرد، در موکهای اجرا شده در یافته های پژوهشی آن ها بررسی گردیده است. هدف این پژوهش کاربردی بوده و از تحلیل مضمون با رویکرد استقرایی استفاده گردیده است. جامعه آماری، پژوهشهای الکترونیکی انجام شده در حوزه موک بین سالهای 2017 تا 2022 میلادی بوده و برای انتخاب نمونه های آماری از روش نمونهگیری هدفمند متوالی تا رسیدن به اشباع نظری استفاده و 41 پژوهش داخلی و خارجی انتخاب شدهاند. پس از آن داده ها با مصاحبه با 7 نفر از صاحب نظران در دسترس در این حوزه، به اشباع نظری رسیدهاند. داده های جمعآوری شده در برنامه مکس کیودا تحلیل و مضامین مرتبط کدبندی و مقوله بندی و نتایج حاصله، 10 مولفه شامل: جذابیت و سهولت کاربرد نرم افزار، افزایش آگاهی یادگیرندگان، بازی سازی، تبلیغات، تخصص، در دسترس بودن، شایسته سالاری و مشوقها، طراحی مناسب، ایجاد علاقه و ایجاد بسترمشارکت را در مقوله عوامل تقویت کننده و مولفه های یپشتیبانی نامناسب، محدودیت زمانی، زیرساخت نامناسب، عدم پذیرش، عدم مهارت فنی و عدم صدور مدرک معتبر را در مقوله عوامل تضعیف کننده نشان داد.

    کلید واژگان: هیبریدموک, ارتباط گرایی, عوامل تقویت کننده, عوامل تضعیف کننده}
    Hybrid MOOCs and factors that enhance and weaken their performance in learning
    Fatemeh Sharzehee, Marjan Masoomifard, Nasibeh Pour Asghar

    Given the significant position of hybrid MOOCs in the current era, this study aims to identify the factors influencing their performance, with the goal of introducing this technology and strengthening its position. To achieve this, the factors enhancing and weakening performance in implemented MOOCs were examined through their research findings. The objective of this applied research was to employ thematic analysis with an inductive approach. The statistical population consisted of electronic research conducted in the field of MOOCs between 2017 and 2022. A purposive sequential sampling method was used to select statistical samples until theoretical saturation was reached, resulting in the selection of 41 domestic and international studies. Data collection continued with interviews conducted with seven experts in this field, reaching theoretical saturation. The collected data were analyzed using the MaxQDA software, and the related themes were coded and categorized. The findings identified ten components as performance enhancers: software attractiveness and ease of use, increased learner awareness, gamification, advertising, expertise, accessibility, meritocracy and incentives, proper design, creating interest, and fostering participation. On the other hand, the weakening factors included inadequate support, time limitations, inadequate infrastructure, lack of acceptance, lack of technical skills, and lack of issuance of recognized certificates.

    Keywords: Hybrid MOOC, Connectivism, Strengthening Factors, Weakening Factors}
  • علی اصغرزاده*، مهدی محمودی، محمدرضا سرمدی، مرجان معصومی فرد

    زیبایی شناسی یکی از شاخه های فلسفه است که در زمینه تعلیم و تربیت کاربرد بیشتری پیدا کرده است. این مقاله با هدف شناخت و گسترش فهم ابعاد زیبایی شناسی در حوزه فعالیت های تربیتی مدارس تنطیم شده است.داده های مبنایی پژوهش کیفی با رویکرد اکتشافی از28 منبع مرتبط غربی و 45 منبع مرتبط با سند تحول در زمینه موضوع زیبایی شناسی جمع آوری شده است. داده ها به شیوه استقرای تحلیلی مورد تحلیل قرار گرفتند و از تحلیل آنها 66 مقوله استنباط شد. مقوله های بدست آمده مورد مقایسه قرار گرفتند و مولفه های اصلی زیبایی شناسی در ارتباط با فعالیت های تربیتی شناسایی شدند. بر اساس مولفه های اصلی، مدل مفهومی زیبایی شناسی در فعالیت های تربیتی و الگوی اجرایی از افق های الهام بخش آن در فعالیت ها ارائه شد. سه سوسازی نتایج از منابع با نرم افزار مکس کیودا و نظرسنجی محققان مختلف همگرایی و اعتبار یافته ها را نشان داد. از این رو بر مبنای الگوی تدوینی می توان با رویکرد و زمینه سازی زیبایی شناختی فعالیت های امورتربیتی به اهداف تربیت اخلاقی،اجتماعی و عقلانی آرامش بخش، توسعه یافته و پویا، متناسب با سیر رشدی دانش آموزان در دوره های تحصیلی سه گانه، دست یافت.

    کلید واژگان: مقوله های زیباشناسی, فعالیت های تربیتی, سند تحول, امور تربیتی}
    Ali Asgharzadeh *, Mahdi Mahmodi, Mohammadreza Sarmadi, Marjan Masoomifard

    Aesthetics is one of the branches of philosophy that has found more use in the field of education. This article is organized to recognize and expand the understanding of the dimensions of aesthetics in the field of educational activities of schools. The basic data of the qualitative research was collected from 28 sources related to the West and 45 sources related to the transformation document in the field of aesthetics. The data were analyzed by analytical inductive method and 66 categories were deduced from their analysis. The obtained categories were compared and the main components of aesthetics were identified in educational activities. Based on the main components, the conceptual model of aesthetics in educational activities and the executive model of its inspiring horizons in activities were presented. Triangulation of the results from the sources with MAXQDA and polling by different researchers showed the convergence and validity of the findings. Therefore, based on the codification model, with the aesthetic approach and contextualization of educational activities, moral, social, and rational education goals can be achieved, relaxing, developed, and dynamic, by the developmental course of students in the three educational courses.

    Keywords: Aesthetic Categories, Educational Activities, Transformation Document, Educational Affairs}
  • مجید ربانی*، حسین حافظی، محمود اکرامی، محمد رضا سرمدی

    آموزش الکترونیکی در چگونگی تفکر ما درباره تجارب آموزشی از نظر ارتباط و همکاری پایدار، تحولی شگرف ایجاد کرده است. هدف از این پژوهش، تبیین حضور اجتماعی دانشجویان دوره های برخط بر اساس حضور شناختی، خودکارآمدی در فناوری و ادراک از جو یادگیری برخط در دانشجویان دوره های برخط دانشگاه پیام نور بود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت داده های گردآوری شده، کمی و مبتنی بر رویکرد همبستگی بود. شرکت کنندگان 265 نفر از دانشجویان دانشجویان دوره های برخط دانشگاه های پیام نور استان خراسان شمالی در سال تحصیلی 99-1398 بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. از پرسشنامه های حضور شناختی، حضور اجتماعی، ادراک از جو یادگیری برخط و خودکارآمدی رایانه ای استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد حضور شناختی، ادراک از جو یادگیری برخط و خودکارآمدی رایانه ای به صورت مثبت، حضور اجتماعی را پیش بینی می کنند؛ افزون بر این، متغیرهای پیش بین به طورکلی 1/50 درصد از واریانس حضور اجتماعی را تبیین می کند. به طورکلی نتایج حاکی از اهمیت نقش متغیرهای حضور شناختی، ادراک از جو یادگیری برخط و خودکارآمدی رایانه ای در پیش‎ بینی حضور اجتماعی بود؛ بنابراین چنانچه با استفاده از روش ‎های آموزشی بتوان میزان حضور شناختی، ادراک از جو یادگیری برخط و خودکارآمدی رایانه ای را افزایش داد، می‎توان سطح حضور اجتماعی را به میزان قابل ملاحظه ای ارتقا داد و از این طریق به رشد حضور اجتماعی در دانشجویان دوره ه ای برخط کمک شود.

    کلید واژگان: حضور اجتماعی, حضور شناختی, خودکارآمدی در فناوری و ادراک از جو یادگیری برخط}
    Majid Rabani *, Hossein Hafezi, Mahmoud Ekrami, Mohammadreza Sarmadi

    E-learning has revolutionized the way we think about educational experiences in terms of sustainable communication and collaboration. The purpose of this research was to explain the social presence of online course students based on cognitive presence, self-efficacy in technology and perception of the online learning atmosphere in Payam Noor University online course students. The current research was applied in terms of its purpose and in terms of the nature of the collected data, it was quantitative and based on the correlation approach. The participants were 265 students of online courses at Payam Noor universities in North Khorasan province in the academic year of 2018-2019, who were selected by cluster random sampling method.  cognitive presence, social presence, perception of online learning environment and computer self-efficacy questionnaires were used.  the results of multiple regression analysis showed that cognitive presence, perception of online learning atmosphere and computer self-efficacy positively predict social presence; In addition, predictor variables generally explain 1.50% of the variance of social presence. In general, the results indicated the importance of the variables of cognitive presence, perception of online learning atmosphere and computer self-efficacy in predicting social presence; Therefore, if it is possible to increase the amount of cognitive presence, perception of the online learning atmosphere and computer self-efficacy by using educational methods, the level of social presence can be improved to a considerable extent, and in this way, the growth of social presence. Help students in online courses.

    Keywords: Social Presence, Cognitive Presence, Technological Self-Efficacy, Perception Of Online Learning Climate}
  • فاطمه شرزه ئی*، نازیلا خطیب زنجانی، مرجان معصومی فرد، نصیبه پور اصغر، محمدرضا سرمدی

    سرعت رشد و تغییر دانش در رشته های مهندسی، منجر به احساس نیاز به رویکردهای جدید شده است. نظریه ارتباط گرایی با قرار دادن یادگیرنده در مرکز یادگیری و ارائه تعریف جدیدی از یادگیری، این مشکل را مرتفع کرده است. موک ها، براساس این نظریه، تجربه موفقی بوده اند. اخیرا پژوهشگران، هیبریدموک ها را با ترکیب خاصیت توزیع پذیری ایکسموک ها و خاصیت شبکه ای سیموک ها، برای کسب مهارت های آزاد معرفی و نتایج مثبتی را ارائه داده اند. برای دستیابی به هدف پژوهش که شناسایی مولفه های محیط یادگیری شخصی شده در آموزش مهندسی با فناوری هیبرید موک می باشد، با روش تحلیل محتوای کیفی، مولفه ها در سیموک ها و ایکسموک ها، بررسی گردید. بدین منظور از جامعه آماری پژوهش های الکترونیکی مرتبط، 41 پژوهش داخلی و خارجی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. سپس داده ها، با مصاحبه با 7 نفر از صاحبنظران این حوزه، به اشباع نظری رسید. پس از آن داده ها تحلیل کیفی و مضامین مرتبط کدبندی و مقوله های خودآموزی، خودانگیزشی، خودراهبری، شخصی سازی، ارزش سنجی ارتباط، ایجاد تقویت و حذف ارتباط و بسترشبکه اجتماعی در دو گروه استقلال فردی و شبکه ‏سازی بدست آمدند.

    کلید واژگان: هیبریدموک, یادگیری تطبیقی, یادگیری شخصی شده, ارتباط گرایی, آموزش مهندسی}
    Fatemeh Sharzehee *, Nazila Khatib Zanjani, Marjan Masoomifard, Nasibe Pour Asghar, Mohammadreza Sarmadi

     The speed of growth and change of knowledge in engineering fields, has led to the need for new approaches. Connectivism theory has solved this problem by placing the learner at the center of learning and providing a new definition of learning. MOOCs have been a successful experience based on this theory. Recently, researchers have introduced hybrid MOOCs by combining the distributive property of xMOOCs and the network property of cMOOCs to earn diverse skills and presented positive results. In order to achieve the goal of the research, which is to identify the components of the personalized learning environment in engineering education with hybrid MOOC technology, the components in cMOOCs and xMOOCs were investigated with the method of qualitative content analysis. For this purpose, 41 domestic and foreign researches were selected from the statistical population of related electronic researches by purposeful sampling method. Then, the data reached theoretical saturation by interviewing 7 experts in this field. Then, the data were qualitatively analyzed and the related themes of coding and the categories of self-learning, self-motivation, self-leadership, personalization, evaluation of communication, creation of strengthening and elimination of communication and social network platform were obtained in two groups of individual independence and networking.

    Keywords: Hybrid MOOC, Adaptive Learning, Personalized Learning, Connectivism, Engineering Education}
  • سمیه خدارحمی*، حسین حافظی، مهران فرج الهی، محمدرضا سرمدی

    هدف مطالعه حاضر ارائه مدل علی اثربخشی تدریس برخط بر اساس نگرش نسبت به تدریس برخط؛ نقش واسطه ای خودکارآمدی تدریس برخط بود. طرح پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ جمع آوری داده ها از جمله مطالعات کمی و مبتنی بر رویکرد همبستگی با استفاده از تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه های پیام نور کشور بودند که بنا به خود اظهاری در یک یا چند دوره برخط و آموزش های الکترونیک در سال تحصیلی 1401-1400 شرکت داشتند. حجم نمونه مورد مطالعه 350 نفر بود که به روش در دسترس انتخاب شدند. از پرسشنامه های نگرش نسبت به تدریس برخط میشرا و پاندا (2007)، خودکارآمدی تدریس برخط روبینا و اندرسون (2010) و اثربخشی تدریس برخط حافظی و یوسف وند (1401) برای گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد که همبستگی بین نگرش نسبت به تدریس برخط و خودکارامدی تدریس برخط 65/0/0؛ بین نگرش نسبت به تدریس برخط و اثربخشی تدریس برخط 73/0 و در سطح معناداری 01/0>P معنادار است. همچنین ضریب همبستگی بین خودکارآمدی برخط و اثربخشی تدریس برخط 77/0 در سطح معناداری01/0>P معنادار است و 41 درصد از واریانس خودکارآمدی تدریس برخط و 48 درصد از واریانس اثربخشی تدریس برخط به وسیله مدل حاضر تبیین گردید. بطور کلی نتایج نشان داد که خودکارآمدی تدریس برخط در بین رابطه نگرش نسبت به تدریس برخط و اثربخشی تدریس برخط به عنوان متغیر میانجی ایفای نقش می کند.

    کلید واژگان: اثربخشی تدریس برخط, نگرش نسبت به تدریس برخط, خودکارآمدی تدریس برخط, اثربخشی تدریس}
    Somayeh Khodarahmi *, Hossein Hafezi, Mehran Farajolahi, Mohammadreza Sarmadi

    The purpose of this study is to provide a causal model of the effectiveness of online teaching based on the attitude towards online teaching; The mediating role of online teaching self-efficacy. The design of the current research was practical in terms of purpose, and in terms of data collection, it included quantitative studies based on the correlation approach using path analysis. The statistical population included all faculty members of Payam Noor universities in the country who, according to their self-report, participated in one or more online courses and electronic trainings in the academic year of 2001-2001. The sample size of the study was 350 people who were selected by available method. . The findings showed that the correlation between the attitude towards online teaching and the self-efficacy of online teaching is 0.65; It is significant between the attitude towards online teaching and the effectiveness of online teaching at 0.73 and P<0.01. . In general, the results showed that the self-efficacy of online teaching plays a role as a mediating variable in the relationship between the attitude towards online teaching and the effectiveness of online teaching.

    Keywords: Online Teaching Effectiveness, Attitude Towards Online Teaching, Online Teaching Self-Efficacy, Teaching Effectiveness}
  • مهدی محمودی*، محمدرضا سرمدی، حمید ملکی

    در عصر و دوران حاضر، نه تنها در جوامع اسلامی، بلکه در بسیاری از جوامع بشری زمینه برای احیای فکر اسلامی و نیز احیای خطوط و نظام تربیتی اسلام فراهم شده است. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر بازنمایی تربیت اسلامی در تحلیل محتوای صحیفه سجادیه است.

    روش

    پژوهش در قالب پژوهش های کیفی در علوم انسانی است. لذا جهت بازنمایی تربیت اسلامی از صحیفه سجادیه از روش کیفی با «تحلیل متن» استفاده شده است. با توجه به ماهیت پژوهش جامعه های آماری شامل کل کتاب صحیفه سجادیه است که با استفاده از روش کل شماری مورد تحلیل قرار گرفت. برای جمع آوری اطلاعات و داده ها در این تحقیق، چک لیست مناسب، طراحی شد. جهت بررسی روایی، یافته های پژوهش را برای مشار کت کنندگان ارائه و متن نظریه توسط آنها مطالعه و نقطه نظرات آنها اعمال شده است. برای محاسبه پایایی نیز درصد توافق درون موضوعی، محاسبه شد که ضریب توافق 0.82 برآورد گردید. در نهایت داده ها به روش اشتراوس کوربین و طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد.

    نتایج

    از شکل ادغام شده و نهایی مضامین پایه ی مستخرج از تحلیل ها در نهایت تعداد 54 مقوله فرعی در قالب 5 مولفه مدل پارادایمی (مولفه اصلی) مشخص گردید. بر این اساس 5 مولفه اصلی به ترتیب شامل؛ مولفه معنای تربیت 8 شاخص، عوامل موثر بر تربیت اسلامی 7 شاخص، عوامل زمینه ساز تربیت اسلامی 16 شاخص، ابعاد تربیت اسلامی 9 شاخص و عوامل بازدارنده تربیت اسلامی 14 شاخص حاصل شد.

    بحث و نتیجه گیری

    جهت بازنمایی تربیت اسلامی با بررسی و تحلیل بیانات امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه، سعی در کشف و گزینش مقوله های محتوایی و ویژگی های عناصر یک الگو جهت بازنمایی تربیت اسلامی شد تا این طریق الگوی مناسبی برای تربیت اسلامی تدوین گردد.

    کلید واژگان: بازنمایی, تربیت, تربیت اسلامی, تحلیل محتوا و صحیفه سجادیه}
    Mahdi Mahmodi *, M.R. Sarmadi, Hamid Maleki

    In the current era, not only in Islamic societies, but also in many human societies, the ground has been provided for the revival of Islamic thought and the revival of Islamic educational lines and system. Based on this, the aim of the present research is to represent Islamic education in the analysis of the content of Sahifa Sajjadiyeh.

    Method

    The research is in the form of qualitative research in humanities. Therefore, in order to represent the Islamic education from the book of Sajjadiyeh, a qualitative method with "text analysis" has been used. According to the nature of the research, the statistical population includes the entire book of Sahifah Sajjadieh, which was analyzed using the total number method. To collect information and data in this research, a suitable checklist was designed. In order to check the validity, the findings of the research were presented to the participants and the text of the theory was studied by them and their points of view were applied. To calculate the reliability, the percentage of intra-subject agreement was calculated, and the agreement coefficient was estimated at 0.82. Finally, the data was analyzed by the Strauss-Corbin method and through three stages of open, central and selective coding.

    Results

    From the integrated and final form of the basic themes extracted from the analysis, the number of 54 sub-categories in the form of 5 components of the paradigm model (main component) was determined. Based on this, the 5 main components include; The meaning component of education has 8 indicators, the factors influencing Islamic education have 7 indicators, the underlying factors of Islamic education have 16 indicators, the dimensions of Islamic education have 9 indicators, and the factors inhibiting Islamic education have 14 indicators.

    Discussion and conclusion

    In order to represent Islamic education, by examining and analyzing the statements of Imam Sajjad (a. s.) in the book of Sajjadiyah, an attempt was made to discover and select the content categories and the characteristics of the elements of a model to represent Islamic education, so that a suitable model for Islamic education can be developed.

    Keywords: Representation, Education, Islamic Education, Content Analysis, Sajjadiyeh Scripture}
  • احمدرضا آذربایجانی *، محمدرضا سرمدی، فایزه ناطقی، علیرضا فقیهی

    ملاصدرا در حکمت متعالیه، «حقیقت» در آرمان گرایی را با «حقایق» در واقع گرایی، در کنار هم میداند؛ به این معنی که حقایق، همان حقیقتند که در پرده مراتب، خود را نمایان ساخته است. سفرهای چهارگانه نزد عرفا، راهی برای تعالی عرفانی است که سالک طی مراتب میکند. این سفر از فطرت آغاز میشود؛ فطرت نیز مراتبی دارد که نازلترین مرتبه آن، طبیعت است. پس این سفر، یا بعبارتی این یادگیری، از طبیعت آغاز میشود و با طی سلسله مراتب، کامل میگردد. مراتب یادگیری، مرتبه نظر و عمل را توامان دربرمیگیرد. روش شناسی ملاصدرا در فلسفه اش، مبتنی بر سخن وحی، برهان عقل و مشاهده قلب است، به این معنی که هر سه منظر، باید راستی، واقعیت و حقیقت یک یافته را ادراک و تایید کنند. پژوهش پیش رو با تکیه بر حکمت متعالیه در ابعاد فلسفی و با روش برهانی، به تعریف، خاستگاه و اهداف پرورش سرشت گرایانه پرداخته و در موضوع، هدف و شیوه، از روش فراترکیب بهره میبرد تا مراتب یادگیری سرشت گرایی را که مبتنی بر فطرت انسان است، عرضه و معرفی نماید. هدف این پژوهش، معرفی الگوی مفهومی تربیتی و یادگیری است و ابتناء فلسفی آن، لزوما محدود به یکی از مکاتب و آراء فلسفی نیست.

    کلید واژگان: تربیت فطری, جان و جهان, یادگیری سرشت گرا, حکمت متعالیه, سفرهای عرفانی}
    Ahmadreza Azarbayejani *, Mohammdreza Sarmadi, Faezeh Nateghi, Alireza Faghihi

    Mullā Ṣadrā places the “truth” in idealism alongside “truths” in realism in his Transcendent Philosophy. For him, truths are the same truth that reveals itself at different levels. In the view of gnostics, the four-fold spiritual journeys are a way for gnostic transcendence that the wayfarer traverses at different stages. This journey begins from fiṭrah (primordial nature), which has different levels with nature as its lowest level. Therefore, this journey or, in a sense, this process of learning begins with nature and becomes complete through a hierarchy of stages. The level of learning includes the level of theory and practice at the same time. Mullā Ṣadrā’s philosophical methodology is based on revelation, rational demonstration, and intuition in the sense that all elements must perceive and confirm the reality and truth of a finding. Relying on the Transcendent Philosophy, the present study follows a demonstrative method in order to define essentialist education and explain its origin and purposes. In doing so, it benefits from a meta-analytic method to introduce the levels of essentialist learning, which is based on human fiṭrah. The purpose of this study is to present a conceptual model for education and learning whose philosophical foundations are not necessarily limited to one specific philosophical school.

    Keywords: fiṭrī education, spirit, world, essentialist learning, Transcendent Philosophy, gnostic journeys}
  • گلستان صیاح کوکیانی*، محمدرضا سرمدی، حمید ملکی، مهران فرج الهی، سید نورالدین محمودی، طاهر محبوبی

    هدف از پژوهش حاضر طراحی و اعتباربخشی الگوی آموزشی و پرورشی صبر بر اساس آموزه های اسلامی در دوره ابتدایی است. در این مطالعه از روش آمیخته (کیفی و کمی) استفاده شده است. در بخش کیفی از تحلیل اسنادی و روش دلفی و در بخش کمی از روش پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل کلیه اسناد و منابع مرتبط با صبر از جمله قرآن، نهج البلاغه و احادیث است. جامعه آماری در بخش کمی شامل متخصصان آموزه های اسلامی و برنامه درسی بودند، نمونه آماری تحقیق براساس فرمول کوکران 384 نفر از متخصصان می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای تعیین اعتبار از راهبرد بازبینی مشارکت کنندگان و بازبینی متخصصان استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که 45 شاخص حاصل از تحلیل محتوی با روش دلفی 42 شاخص و در 4 مولفه باقی ماندند. 4 مولفه شامل؛ مولفه هدف 21 شاخص، محتوی 8 شاخص، روش7 شاخص و ارزشیابی 6 شاخص می باشد، نتایج حاکی از برازش خوب مدل دارد. براساس یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت که توجه به مولفه های شناسایی شده صبر براساس آموزه های اسلامی می تواند راهنمای عمل برنامه ریزان درسی و معلمان در آموزش و پرورش دانش آموزان دوره ابتدایی باشد.

    کلید واژگان: صبر, طراحی الگو, دوره ابتدایی}
    Golestan Sayah Kokiani *, MohammadReza Sarmadi, Hamid Maleki, Mehran Farajollahi, Sayed Nuredin Mahmoudi, Taher Mahboobi

    The purpose of the current research is to design and validate the educational model of patience based on Islamic teachings in elementary school. A mixed method (qualitative and quantitative) has been used in this study. Document analysis and Delphi method were used in the qualitative part and survey method was used in the quantitative part. Socio-statistics in the qualitative section includes all documents and sources related to patience, including the Qur'an, Nahj al-Balagha and hadiths. The statistical population in the quantitative part included specialists in Islamic teachings and curriculum, the statistical sample of the research based on the Cochran formula is 384 specialists who were selected using the purposeful sampling method. To determine the credibility, the strategy of reviewing participants and reviewing experts has been used. The findings of the research showed that 45 indicators resulting from content analysis with Delphi method remained 42 indicators and 4 components. 4 components including; The target component has 21 indicators, the content has 8 indicators, the method has 7 indicators, and the evaluation has 6 indicators. The results indicate a good fit of the model. Based on the findings of the research, it can be concluded that paying attention to the identified components of patience based on Islamic teachings can be a guide for curriculum planners and teachers in the education of elementary school students.

    Keywords: patience, pattern design, Elementary course}
  • اکبر جدیدی محمدابادی*، محمدرضا سرمدی، زهره اسمعیلی، مرجان معصومی فرد
    هدف

    این مطالعه شناسایی ویژگی های اخلاقی MOOC دوره های آموزشی و دوره های آنلاین MOOC در آموزش عالی است.

    روش ها

    این پژوهش به عنوان پژوهش مدل ترکیبی تعبیه شده برای درک بهتر مسیله پژوهش طراحی شد. در طول این پژوهش، برای به دست آوردن و تجزیه و تحلیل داده ها، هم از روش جستجوی اکتشافی و هم از روش پرسشنامه استفاده شده است. در مرحله اولیه، ویژگی های اخلاقی دوره ها و دوره های آنلاین MOOC شناسایی شد. برای داده های کیفی از روش تحلیل محتوا و برای داده های کمی از میانگین وزنی و آزمون فریدمن استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش شامل منابع الکترونیکی مرتبط با موضوع تحقیق و در بخش کمی 60 نفر از کارشناسان آموزش از راه دور در زمینه برنامه ریزی در محیط های یادگیری مجازی و دانشگاه های مجازی می باشد به طوری که از این تعداد 36 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. به عنوان نمونه مطالعه انتخاب شد.

    یافته ها

    نتایج تحلیل محتوا 4 بعد و 16 معیار را نشان داد. نتایج ارزیابی کارشناسان همچنین نشان داد که تعامل با شبکه جهانی، سهولت تعامل آنلاین با فراگیران و سایر سازمان ها و امکان دریافت تکالیف الکترونیکی یا کتاب کار در طول دوره، از مهمترین ویژگی های اخلاقی دوره های آنلاین تلقی می شود. دوره های MOOC؛ امنیت و حریم خصوصی افراد باید در تعاملات آنها، رعایت اصول مربوط به محرمانه بودن در مورد فایل ها یا علایم، با سایر شرکت کنندگان از طریق ایمیل، چت، انجمن و غیره در نظر گرفته شود.

    نتیجه گیری

    در این دوره ها بر ویژگی های دوره های آنلاین و آزاد بودن برای ثبت نام تاکید شده و غالب است. بنابراین نیازی به درگیر شدن در ویژگی های اخلاقی جدید نیست. از آنجایی که حداکثر حجم فعلی کلاس های آنلاین 60 دانش آموز است، عوامل مختلف این شاخص ها مانند عوامل یادگیرنده، سازمان آموزشی، محتوا و محیط آموزشی و یادگیری باید به دقت بررسی شود. با توجه به اینکه ظرفیت فراگیران ممکن است به صدها و هزاران نفر برسد، این نوع اخلاق در نظر گرفته شده باید فراتر از رویه ای باشد که برای کلاس های آنلاین اجرا می شود.

    کلید واژگان: تجزیه و تحلیل MOOC, اخلاقی, دوره ها, آنلاین}
    Akbar Jadidi Mohammadabadi *, Mohammadreza Sarmadi, Zohre Esmaily, Marjan دmasoomifard
    Introduction

    The purpose of this study is to identify MOOC ethical features of Courses & Online MOOC courses in higher education.

    Methods

    This study was designed as embedded mixed model research to provide a better understanding of the research problem. Throughout this research, both the heuristic inquiry method and the questionnaire method were applied to obtain and analyze the data. At the primary stage, ethical features of Courses & Online MOOC courses were identified. The content analysis method was used for qualitative data, and for quantitative data, both weighted mean and Friedman test were used. The statistical population in the qualitative section of the study includes the electronic resources related to the research subject and, in the quantitative section, 60 distance education experts in the field of planning in virtual learning environments and virtual universities so that 36 of these experts were voluntarily selected as the study sample.

    Results

    Content analysis results showed 4 dimensions and 16 criteria. The evaluation results of the experts also showed that interacting with the global network, the ease of online interactions with learners and other organizations, and the possibility of receiving electronic assignments or workbooks during the course, are regarded as the most important ethical characteristics of Courses online MOOC courses; security and privacy of individuals ought to be considered in their interactions, observance of the principles related to confidentiality with regards to the files or marks, with other participants through emails, chats, forums, etc.

    Conclusions

    In these courses, the features of online courses and openness for enrollment are emphasized and predominant. Therefore, there is no need to get involved in new ethical features. Since the maximum current size of online classes is 60 students, various factors of these indicators such as learner agents, instructive organization, content, and teaching and learning environment ought to be accurately studied. Given that the capacity of learners may reach the limit of hundreds and thousands, the kind of considered ethics should be beyond the procedure implemented for online classes.

    Keywords: analysis of MOOC, Ethical, courses, Online}
  • سمیه خدارحمی، حسین حافظی*، مهران فرج اللهی، محمدرضا سرمدی
    هدف این پژوهش ساخت، اعتبار و اعتمادیابی الگوی رضایت تدریس برخط در اساتید دوره های مجازی بود. بدین منظور تلاش شده است تا بر اساس مدل بولیگر و واسیلیک(2009) پرسشنامه ای برای سنجش رضایتمندی از تدریس برخط اساتید طراحی شود. برای ساخت چنین پرسشنامه ای، ادبیات مربوط به رضایتمندی از تدریس برخط با دقت تمام مرور شد. در نهایت، تعاریف و مفاهیم رضایتمندی از تدریس برخط به صورت 30 سوال 5 گزینه ای به روش «نمره گذاری لیکرت» در قالب سنجش رضایتمندی از تدریس برخط طراحی گردید. پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرانباخ و بازآزمایی و اعتبار سازه از طریق تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار گرفت. روایی صوری و محتوایی سوالات از طریق نظرخواهی از 19 نفر از اساتید مورد بررسی قرار گرفت و پایایی آن نیز از طریق اجرا بر روی 50 نفر از اساتید دوره های برخط به روش «بازآزمایی» و به فاصله زمانی 5 هفته،72/0 محاسبه شد. سپس پرسشنامه بر روی 350 نفر از اساتید دوره های مجازی دانشگاه پیام نور اجرا شد و با استفاده از تحلیل عوامل با روش «چرخشی» از نوع «واریماکس» 3 عامل با مقدار ویژه بالاتر از 5 به شرح ذیل مشخص گردید: «رضایتمندی از سازمان»، «رضایتمندی از دانشجو» و «رضایمندی از خود». بنابراین ضرایب پایایی به وسیله روش بازآزمایی برای همه خرده مقیاس ها بین 68/0 تا 89/0 و برای کل پرسشنامه 78/0 بود. ضرایب همسانی درونی برای همه خرده مقیاس ها بین 62/ 0 تا 75/0 و برای کل پرسشنامه 93/0 بود. در کل، ضرایب اعتبار و پایایی به دست آمده برای پرسشنامه رضایت بخش بود.
    کلید واژگان: پرسشنامه رضایتمندی تدریس برخط, ساخت, اعتباریابی, اعتمادیابی, اساتید برخط}
    Somayeh Khodarahmi, Hossein Hafezi *, Mehran Farajolahi, Mohammadreza Sarmadi
    The purpose of this research was to construct, validate and determine the reliability of online teaching satisfaction model among virtual course professors. For this purpose, an attempt has been made to design a questionnaire based on the model of Bolliger and Vasilik (2009) to measure the satisfaction of professors with online teaching. In order to create, compile and standardize such a questionnaire, the literature related to satisfaction with online teaching, which was available in the form of articles and books, was carefully reviewed. Finally, the definitions and concepts of satisfaction with online teaching were designed as 30 questions with 5 options using the "Likert scoring" method in the form of measuring the satisfaction of professors with online teaching. The reliability of the questionnaire was evaluated through Cronbach's alpha and retest and construct validity through confirmatory factor analysis. The formal and content validity of the questions was examined by asking the opinions of 19 expert professors in the field of online teaching, and its reliability was also tested on 50 professors of online courses in the "retest" method and at a time interval of 5 weeks. , 0.72 was calculated. Then the questionnaire was implemented on 350 professors of the virtual courses of Payam-Noor University and by using factor analysis with "rotational" method of "Varimax" type, 3 factors with characteristic value higher than 5 were determined as follows: "Satisfaction" from the organization", "student satisfaction" and "self satisfaction". Therefore, the reliability coefficients were between 0.68 and 0.89 for all subscales and 0.78 for the whole questionnaire by the test-retest method. The internal consistency coefficients for all subscales were between 0.62 and 0.75 and for the whole questionnaire was 0.93. In general, the validity and reliability coefficients obtained for the questionnaire were satisfactory. The designed questionnaire is distinguished from other questionnaires in the field of online teaching satisfaction for two reasons. First, this questionnaire covers areas of satisfaction that are related to organizational, student, and self-satisfaction. Second, each of its questions is derived from a defined index, and this issue makes the professors' "satisfaction with online teaching" based on a theoretical framework. Finally, it can be said that according to the reliability and validity results, this questionnaire is a relatively suitable tool for measuring the threshold of "satisfaction with online teaching" of online course professors at Payam Noor University. Obviously, building a scale to measure an existing structure is extremely difficult and time-consuming if done correctly; For example, studying the history of the formation of well-known tests in the world, which are highly reliable and valid.
    Keywords: online teaching satisfaction questionnaire, construction, accreditation, Trust, online professors}
  • علی اصغر قلیچ خان، محمدرضا سرمدی*، محمدهاشم رضایی، فائزه ناطقی
    زمینه

    اخلاق و قانون پذیری نقش مهمی در ایجاد ارتباطی پنهان اما حیاتی در میان مردم به عهده دارند. از این رو، هدف اصلی این پژوهش، شناسایی دیدگاه دو نظریه عمل گرایی و بازسازی گرایی در رابطه با آموزش اخلاق و قانون پذیری به دانش آموزان بوده است. برای این هدف با مروری بر کتب مکتوب و  و منابع الکترونیکی مطالب به روش کتابخانه ای و با استفاده از ابزار فیش برداری، جمع آوری شده و با استفاده از روش توصیفی تفسیر شد.

    نتیجه گیری

    نتایج بیانگر این است که دو نظریه عمل گرایی و بازسازی گرایی (نو عمل گرایی) در زمینه آموزش اخلاق و قانون پذیری به دانش آموزان دارای عناصر تربیتی خاصی می باشند. هر یک از این نظریه ها، دارای مبانی و اصول تربیتی، اهداف آموزشی، محتوای آموزشی، روش های آموزشی و ارزشیابی در ارتباط با آموزش اخلاق و قانون گذاری هستند که با یکدیگر شباهت ها و تفاوت هایی دارد. دانشمندان معاصر عمل گرایی کلاسیک از تجربه به عنوان قلب عمل گرایی دفاع می کنند در حالی که نیوپراگماتیست ها مفهوم تجربه را به نفع عمل گرایی کاملا زبانی کنار می گذارند. حس مشترک که برای پراگماتیسم یک مساله بسیار محوری است، برای عمل گرایی نوین یک امر فرافردی و بین فردی است. عمل گرایی نوین نوعی برداشت و تفسیر سوم از دیدگاه دیویی است و گاهی اوقات به عمل گرایی زبان شناسانه و نسخه پست مدرن عمل گرایی نیز معروف است.

    کلید واژگان: عمل گرایی, بازسازی گرایی, آموزش اخلاق, قانون پذیری}
    Background

    Morality and legality play an important role in creating a hidden but vital connection between people. Therefore, the main purpose of this study was to identify the views of the two theories of pragmatism and reconstructionism in relation to teaching ethics and legality to students. For this purpose, by reviewing written books and electronic sources, the materials were collected in a library method and interpreted using a descriptive tool, using a descriptive method.

    Conclusion

    The results indicate that the two theories of pragmatism and reconstructionism (neo-pragmatism) in the field of teaching ethics and legality to students have special educational elements. Each of these theories has educational principles and principles, educational goals, educational content, educational methods and evaluation in relation to ethics education and legislation, which have similarities and differences. Contemporary scholars of classical pragmatism defend experience as the heart of pragmatism, while neo-pragmatists abandon the concept of experience in favor of purely linguistic pragmatism. Common sense, which is a very central issue for pragmatism, is an individual and interpersonal issue for modern pragmatism. Modern pragmatism is a third type of interpretation from Dewey's point of view and is sometimes known as linguistic pragmatism and the postmodern version of pragmatism.

    Keywords: Pragmatism, Reconstructionism, Ethics education, Legitimacy}
  • سعید افشاری*، محمدرضا سرمدی، سید علی علم الهدی، مهران فرج الهی

    اندیشه مربوط به علوم انسانی به مثابه تکنولوژی با هدف اعمال تغییرات مختلف در حوزه ها و موقعیت های مختلف انسانی، اهمیت فراوانی یافته است. در مقاله حاضر استدلال می شود که تربیت اقتصادی مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش دربردارنده اهداف معرفتی و غیر معرفتی است؛ تربیت اقتصادی پیش گفته، علاوه بر اینکه شناخت صاحب عالم را هدف غایی خود می داند، درصدد آماده کردن یادگیرندگانی به منظور سازماندهی و مقابله با موقعیت های زندگی آینده در شرایط مختلف اقتصادی نیز می باشد و با توجه به اینکه تکنولوژی ها در پی اعمال تغییرات در فرد و جامعه هستند، پرسش این است که آیا می توان تربیت اقتصادی مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را به مثابه تکنولوژی قلمداد کرد و با تکنولوژیک کردن تربیت اقتصادی، فضای داوری در مورد پیشرفت با ملاک های پراگماتیستی (توانایی در حل مسایل عملی) را میسور ساخت؟ این پژوهش با رویکرد کیفی و روش اسنادی - تحلیلی به توصیف و تحلیل ابعاد علم و تکنولوژی می پردازد و قابلیت این نوع تکنولوژی نرم انسانی را در تفهیم و تبیین مسایل موجود در نظام تعلیم و تربیت به منظور تغییر واقعیت موجود تبیین می نماید؛ البته بر اساس یافته ها باید گفت که تحقق بخشیدن به چنین فضایی نیازمند داشتن بستر شفافی از اطلاعات است، به طوری که تمام دست اندرکاران حوزه تعلیم و تربیت بتوانند به طور کامل و دقیق به اطلاعات نظام تعلیم و تربیت دست یابند تا بتوانند تکنولوژی مناسب با زمان و مکان را ابداع نمایند.

    کلید واژگان: عقلانیت نقاد, تربیت اقتصادی, فناوری نرم, سند تحول بنیادین آموزش و پرورش}
    Saeed Afshari *, Mohammadreza Sarmady, Seyyed Ali Alamolhoda, Mehran Farajollahi

    Thought related to human sciences as a technology to apply different changes in different fields and human situations has gained great importance.In this article, it is argued that economic education is based on the formal document of the fundamental transformation of education (Ministry of Education, Islamic Republic of Iran) and includes epistemic and non-epistemological goals;In addition to considering the knowledge of the world as its ultimate goal, the aforementioned economic education aims to prepare learners to organize and deal with future life situations in different economic conditions, and considering that technologies bring about changes in the individual and society.the question is whether it is possible to consider economic education based on the formal document of the fundamental transformation of education as a technology,and by technologizing economic education,it is possible to open the space for judging progress with pragmatic criteria (the ability to solve practical problems)?This research describes and analyzes the dimensions of science and technology with a qualitative approach and documentary-analytical method and explains the ability of this type of human soft technology to understand and explain the issues in the education system to change the existing reality;Of course, based on the findings, it should be said that the realization of such an environment requires having a transparent platform of information, so that all those involved in the field of education and training can fully and accurately access the information of the education and training system so that they can use the appropriate technology with time and Invent the place.

    Keywords: Critical rationalism, Economic Education, Soft technology, the formal document of the fundamental transformation of education in Iran}
  • مریم کافی مشهدی، محمدهادی امین ناجی*، مهدی عبادی، محمدرضا سرمدی

    جامعه اسلامی پس از پیامبر (ص) دچار انحرافات شدیدی شد. این انحرافات موجب انتقاد امام علی (ع) از خلفای قبل از خود و بزرگان جامعه شد. از همین رو ایشان از آغاز خلافت خود به اصلاحات اساسی سیاسی دست زد. سوال اصلی این پژوهش این است که امام علی (ع) برای گذر از جامعه جاهلی به جامعه اسلامی از نظر سیاسی چه راهکارهایی ارایه کرده اند؟ امام (ع) برای جلوگیری از انحرافات و جهت اصلاح جامعه اسلامی و زدودن روش جاهلی، در دو حوزه اساسی دست به اصلاحات زدند. ایشان با معرفی ویژگی های حاکم و کارگزاران اسلامی و نیز روش حکومت داری سعی در جامعه سازی کردند. امام (ع) بر انتخاب حاکم و رهبرانی تاکید دارند که بر مبنای قرآن و سنت پیامبر (ص) عمل می کنند این انتخاب باید مقبولیت عمومی هم داشته باشد بر اساس قرآن و سنت، امیرالمومنین (ع) برترین فرد و عامل ترین فرد به قرآن و سنت پیامبر (ص) بودند امام علی (ع) در حوزه حکومت داری نیز سعی می نمود که جامعه را از ظلم و انواع و اقسام آن به عدل سوق دهد و از نظر ایشان حاکمان و مدیران باید به عدالت رفتار کنند باید مدیران شایسته انتخاب شوند تا جامعه از جاهلیت به سمت جامعه اسلامی حرکت کند. همچنین امام علی (ع) در حوزه مسایل جنگی نیز رفتارهای خاصی از خود نشان دادند ایشان به پرهیز از جنگ طلبی تاکید داشتند.

    کلید واژگان: جامعه اسلامی, جاهلیت, نهج البلاغه, سیره سیاسی امام علی(ع), کارگزاران اسلامی}
    Maryam Kafi Mashhad, MohamadHadi Aminnaji *, Mahdi Ebadi, MohamadReza Sarmadi

    The Islamic society faced severe deviations after the passing of Prophet Muhammad (PBUH). These deviations led Imam Ali (AS) to criticize the previous caliphs and the influential figures of society. Therefore, from the beginning of his own caliphate, he initiated fundamental political reforms. The main purpose of the present study is to explore the political strategies proposed by Imam Ali (AS) for transitioning from a society of the Ignorance to an Islamic society. Imam Ali (AS) implemented reforms in two fundamental areas to prevent deviations; rectify the Islamic society, and eradicate the practices of ignorance. He introduced the qualities of Islamic rulers and officials, as well as a method of governance, to foster social cohesion. Imam Ali (AS) emphasized the selection of rulers and leaders based on the principles of the Quran and the Sunnah of  Prophet Muhammad (PBUH). These selections should have public acceptance and be in accordance with the Quran and the Prophet's traditions; Imam Ali (AS), was the most informed and influential person about the Quran and the Prophet's Sunnah.

    Keywords: Islamic society, Jahilit (Ignorance), Nahj al-Balagha, Political Life of Imam Ali (AS), Islamic Agents}
  • طاهره مجدالدین*، سید محمد میردامادی، محمدرضا سرمدی

    پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی رشد اخلاقی دانش آموزان در چارچوب فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی انجام شده است. روش پژوهش کیفی بوده که برای این منظور از تحلیل اسناد و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. جامعه پژوهش در بخش تحلیل اسناد شامل قرآن و روایات، کتاب ها، مقالات، رساله ها و گزارش های کاری، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و بوده و در بخش مصاحبه، متخصصان تعلیم و تربیت که با کمک روش نمونه گیری هدفمند نظری و براساس قاعده اشباع با15 نفر از آنان مصاحبه شد. به منظور جمع آوری اطلاعات از فیش تحلیل و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای تامین اعتبار یافته های پژوهش از فرایند ساخت یافته نگارش و تحلیل یافته ها استفاده شد. یافته ها منجر به شناسایی شاخص های رشد اخلاقی دانش آموزان در چهار بعد ارتباط با خدا، ارتباط با خویشتن، ارتباط با دیگران و ارتباط با طبیعت شد که مولفه های آن براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در 6 ساحت تنظیم شد. برای رشد اخلاقی دانش آموزان بیش از 100 شاخص استخراج گردید و در نهایت با رویکردی سیستمی، مدل نهایی رشد اخلاقی دانش آموزان براساس فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی طراحی گردید.

    کلید واژگان: رشد اخلاقی, فلسفه تعلیم و تربیت, دانش آموزان, روش کیفی}
    Tahereh Majdodin *, Seyed Mohammad Mirdamadi, MohammadReza Sarmadi

    The aim of this study was to design a model of ethical development of students in the framework of the philosophy of Islamic education. The research method is qualitative and for this purpose, document analysis and semi-structured interviews have been used. The research population in the document analysis section includes articles, books, treatises and work reports, the document of fundamental change in education and the Qur'an and narrations, and in the interview section, education specialists who use the method of theoretical purposeful sampling and based on the saturation rule with one of them was interviewed. Structured semi-structured receipts and interviews were used to collect information. The structured process of writing and analyzing the findings was used to validate the research findings. The findings led to the identification of students' moral development indicators in four dimensions of relationship with God, relationship with self, relationship with others and relationship with nature, the components of which were adjusted based on the document of fundamental transformation of education in 6 areas. More than 80 indicators were extracted for the moral development of students and finally, with a systemic approach, the final model of moral development of students was designed based on the philosophy of Islamic education.

    Keywords: Ethical development, philosophy of education, students, qualitative method}
  • حسن کرمعلیان*، طیبه داستانپور، محمدرضا سرمدی، مهران فرج اللهی

    پژوهش حاضر با هدف بررسی برنامه درسی نظام یادگیری الکترونیکی بر پایه دیدگاه سازا گرایی و ارایه الگوی مناسب در دانشگاه پیام نور انجام گردید. طرح پژوهش از نوع تحقیق با مدل آمیخته با رویکرد کیفی و کمی است. جامعه آماری شامل کارشناسان، اساتید و دانشجویان قطبهای الکترونیکی دانشگاه پیام نور می باشد. در راستای انجام نمونه گیری ابتدا سه قطب تهران، اصفهان و اراک به صورت تصادفی انتخاب و پس از آن 863 نفر به شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، شامل یک پرسشنامه محقق ساخته است. جهت تحلیل فرضیات پژوهش از آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل واریانس تک راهه در نرم افزار SPSS-22 و مدل یابی معادلات ساختاری از طریق نرم افزار AMOS_22 استفاده گردید. نتایج نشان داد که از نظر افراد شرکت کننده در پژوهش مولفه های برنامه درسی نظام یادگیری الکترونیکی دانشگاه پیام نور با اصول پیشنهادی دیدگاه سازاگرایی انطباق ندارد در حالی که نتایج در تک تک مولفه ها به تفکیک گروه ها نشان داد که از نظر کارشناسان اهداف، راهبردهای یاددهی-یادگیری، نقش دانشجو و نقش استاد، از نظر اساتید راهبردهای یاددهی-یادگیری و نقش استاد و از نظر دانشجویان اهداف و راهبردهای یاددهی-یادگیری برنامه درسی نظام جاری با دیدگاه سازا گرایی انطباق دارد. درحالی که هر چهار گروه شرکت کننده در عدم انطباق محتوا و نظام ارزشیابی با دیدگاه سازا گرایی توافق نظر دارند. بر طبق نتایج مدل پژوهش به صورت قابل قبولی با داده ها برازش دارد و در ارتقای کیفی برنامه درسی نظام یادگیری الکترونیکی موثر است.

    کلید واژگان: برنامه درسی, یادگیری الکترونیکی, نظام یادگیری الکترونیکی, سازا گرایی, ارتقاء کیفی}
    Hasan Karamalian *, Tayebeh Dastanpoor, Mohammadreza Sarmadi, Mehran Farajollahi

    The present study was to investigate the adaptation of the curriculum components of the Payame-Noor University eLearning system with the constructivist approach and to develop a model in order to promote the quality of the university curriculum. The research design is a mixed model of qualitative and quantitative approaches. The study population consists of experts, professors, and students from e-centers of Payam-Noor University. Three e-centers of Tehran, Isfahan, and Arak were selected and, from these e-centers, 863 individuals using the quota sampling method were drawn. The measure was a researcher-made questionnaire. The methods of One-way ANOVA and One-Sample T-Test using SPSS software (V. 22), and the study model was confirmed using Structural Equation Modeling, AMOS software (V. 22). the results demonstrated that none of the components of the curriculum of the university eLearning system is consistent with the principles of the constructivist approach. By contrast, the analysis of each component between groups revealed the different results. based on experts' opinions goals, teaching-learning strategies, the roles of students and lecture , from the standpoint of professors , teaching-learning strategies and the role of lecturers and from the viewpoint students, goals and teaching-learning strategies of the current curriculum were consistent with the constructivist approach and all study groups agreed on the non-adaptation of the content and evaluation of the university eLearning system with the constructivist approach and The research model fits the data in an acceptable manner and might effectively promote the quality of the curriculum of the university eLearning system.

    Keywords: Curriculum, E-Learning, E-Learning System, constructivist, Quality Improvement}
  • حوا معتمدی برآبادی، معصومه صمدی*، محمدرضا سرمدی، مهدی محمودی
    هدف

    تربیت اخلاقی موضوع مهمی است که در رساله های دکتری رشته فلسفه تعلیم وتربیت زیادی مورد بررسی قرار گرفته است. بنابراین، هدف این مطالعه کاوشی بر رساله های دکتری رشته فلسفه تعلیم وتربیت دانشگاه های دولتی در حوزه تربیت اخلاقی بود.

    روش

    این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش رساله های دکتری رشته فلسفه تعلیم وتربیت دانشگاه های دولتی در سال های 1370 الی 1399 به تعداد 263 مورد بودند که تعداد 31 مورد آنها به روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس چکیده و کلیدواژه های مرتبط با حوزه تربیت اخلاقی به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با روش یادداشت برداری از رساله های دکتری رشته فلسفه تعلیم وتربیت گردآوری و با روش استقرایی تحلیل شدند.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که بررسی رساله های دکتری رشته فلسفه تعلیم وتربیت دانشگاه های دولتی در حوزه تربیت اخلاقی حاکی از آن بود که رساله ها در 6 حوزه شامل مقایسه دیدگاه های اندیشمندان مسلمان با دیدگاه های اندیشمندان غربی، تربیت اخلاقی بر اساس نظر اسلام، تربیت اخلاقی بر اساس نظرات اندیشمندان مسلمان، تربیت اخلاقی بر اساس نظر اندیشمندان غربی، طراحی الگوی تربیت اخلاقی در مدارس و سایر موضوع ها قرار داشتند که بیشتر آنها به مقایسه تطبیقی دیدگاه های اندیشمندان مسلمان با دیدگاه های اندیشمندان غربی پرداختند. همه رساله ها ماهیتی دوگانه داشتند و تعداد 17 رساله تربیت اخلاقی را با نگاهی نظری و انتزاعی و تعداد 14 رساله تربیت اخلاقی را با نگاهی عملی و کاربردی بررسی نمودند.

    نتیجه گیری

    بررسی رساله های دکتری رشته فلسفه تعلیم وتربیت دانشگاه های دولتی در حوزه تربیت اخلاقی به شناخت بهتر تربیت اخلاقی کمک می کند و خلاهای موجود را به خوبی نمایان می سازد. همچنین، رساله ها انطباق لازم و کافی را با نیازها و مسایل جامعه و نیازهای آموزشی نداشتند و هیچ رساله ای درباره آسیب شناسی تربیت اخلاقی در جامعه و نظام آموزشی یافت نشد. این نتایج می تواند برای متخصصان، برنامه ریزان و اساتید دانشگاهی حوزه فلسفه تعلیم وتربیت تلویحات کاربردی بسیاری داشته باشد و زمینه را برای پژوهش های بیشتر و کاربست نتایج فراهم سازد.

    کلید واژگان: رساله های دکتری, فلسفه تعلیم وتربیت, دانشگاه, تربیت اخلاقی}
    Hava Motamedi Barabadi, Masoumeh Samadi *, Mohammad Reza Sarmadi, Mahdi Mahmoudi
    Objective

    Moral education is an important topic that has been studied in many PhD theses of education philosophy field. Therefore, the purpose of this study was to exploration the PhD theses of education philosophy field of government universities in the field of moral education.

    Method

    This study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was qualitative. The research population was the PhD theses of education philosophy field of government universities in the 1991 to 2020 years with number 263 cases, which 31 cases were selected as a sample by purposive sampling method and based on the abstract and keywords related to the field of moral education. The data were collected by taking notes from PhD theses of education philosophy field and were analyzed by inductive method.

    Results

    The findings showed that the exploration the PhD theses of education philosophy field of government universities in the field of moral education indicated that the theses were located in the 6 areas include comparing the views of Muslim thinkers with the views of Western thinkers, moral education based on the opinion of Islam, moral education based on the opinions of Muslim thinkers, moral education based on the opinion of western thinkers, designing the pattern of moral education in the schools and other subjects which most of them compared the views of Muslim thinkers with the views of Western thinkers. All theses had a dual nature and numbers of 17 theses were examined moral education with a theoretical and abstract view and numbers of 14 theses were examined moral education with a functional and practical view.

    Conclusion

    Examining PhD theses of education philosophy field of government universities in the field of moral education helps to better understand of moral education and clearly shows the existing gaps. Also, the theses did not have the necessary and sufficient compliance with the needs and issues of society and educational needs, and no theses were found on the pathology of moral education in the society and educational system. These results can have many practical implications for specialists, planners and university professors in the

    Keywords: PhD Theses, education philosophy, University, moral education}
  • علیرضا ظهریبان حصاری*، محمود اکرامی، محمدرضا سرمدی

    پژوهش حاضربا عنوان " رابطه سازنده گرایی وموفقیت در یادگیری برخط با متغیرهای میانجی تعهد دانشجویان برخط،آمادگی وجویادگیری برخط،" است. هدف از این مطالعه، تعیین مدل یابی معادلات ساختاری موفقیت در یادگیری دانشجویان برخط بر پایه سازنده گرایی و متغیرهای واسطه ای، می باشد.جامعه آماری، تمام دانشجویان شاغل به تحصیل دوره های کارشناسی وکارشناسی ارشد که در دوره های مجازی آموزش عالی ثبت نام کرده و دست کم آزمون پایان یک ترم تحصیلی را دردوره مجازی (دوره LMS) را گذرانده باشند، هستند و بااستفاده ازامکانات اینترنت وثبت نام در گوگل، پرسشنامه ها توسط پژوهشگر دراختیار دانشجویان قرار گرفته و در محاسبات نهایی مورد استفاده قرار گرفت. ابزار سنجش، پرسشنامه 5 وجهی است که اعتبار یابی و اجرا گردید. براساس یافته های پژوهش، نتایج اجرای تحلیل مسیر، حاکی ازآن است که " سازنده گرایی به صورت غیر مستقیم و از طریق سه متغیر تعهد دانشجویان، آمادگی یادگیری و جو یادگیری برخط بر متغیر موفقیت در یادگیری برخط، تاثیر دارد.

    کلید واژگان: سازنده گرایی, موفقیت ودستاورد در یادگیری برخط, تعهد دانشجویان برخط, آمادگی و جویادگیری برخط}
    Alireza Zahriban Hesari *, Mahmoud Ekrami, Mohammadreza Sarmadi

    The current research is titled “The relationship between Constructivism and Online Achievement with mediator variables of students Engagement, online Readiness and Learning Climate". The purpose of this study is to determine the modeling of structural equations of achievement in online student learning based on constructivism and mediating variables. The statistical population in the present study is all the students studying bachelor's and master's courses who have registered in the virtual courses of higher education and have passed at least the final exam of one academic semester in the virtual course (LMS course), and using the internet and registration Name in Google, the questionnaires were made available to the students by the researcher, used in the final calculations. The measurement tool is a 5-item questionnaire, which was verified and applied. According to the research findings, the results of the path analysis show that "The ultimate model of online learning achievement has been achieved." In this model, the variable of constructivism indirectly effect and through the three variables of students' engagement, online readiness and climate, it has an effect on the variable of achievement in online learning.

    Keywords: Constructivism, Online Student engagement, Online Learning achievement, . Online Learning ReadinessAnd climate}
  • سمیه خدارحمی*، حسین حافظی، مهران فرج اللهی، محمدرضا سرمدی

    هدف مطالعه حاضر ارایه مدل علی اثربخشی تدریس برخط بر اساس سواد تدریس برخط؛ نقش واسطه ای خودکارآمدی تدریس برخط بود. پژوهش حاضر کاربردی و به لحاظ جمع آوری داده ها کمی مبتنی بر رویکرد همبستگی بود. جامعه آماری کلیه اساتید دانشگاه های پیام نور در سراسر کشور بودند که بنا به خود اظهاری در یک یا چند دوره برخط در سال تحصیلی 401-1400 شرکت داشتند. حجم نمونه 350 نفر بود که به روش دردسترس انتخاب شد. از پرسشنامه های سواد تدریس برخط حافظی و یوسف وند(1401)، خودکارآمدی تدریس برخط روبینا و اندرسون(2010) و اثربخشی تدریس برخط حافظی و یوسف وند(1401) برای گردآوری داده ها استفاده شد. داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزارهایSPSS  نسخه 24 و AMOS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که همبستگی بین سواد تدریس برخط و خودکارآمدی تدریس برخط 68/0، همبستگی بین سواد تدریس برخط و اثربخشی تدریس برخط 70/0 و ضریب همبستگی بین خودکارآمدی برخط و اثربخشی تدریس برخط 77/0 بود که در سطح معناداری01/0>P معنادار است. یافته ها همچنین نشان داد که 28 درصد از واریانس خودکارآمدی تدریس برخط و 33 درصد از واریانس اثربخشی تدریس برخط به وسیله مدل حاضر تبیین گردید. یافته ها همچنین نشان داد ضرایب مسیر سواد تدریس برخط به اثربخشی تدریس برخط، سواد تدریس برخط به خودکارآمدی تدریس برخط و خودکارآمدی تدریس برخط به اثربخشی تدریس برخط، معنادار می باشند.بنابراین و براساس نتایج مطالعه حاضر پیشنهاد می شود که مسیولین ذیربط به موضوع خودکارامدی جهت میانجی گری رابطه بین اثربخشی تدریس برخط و سواد تدریس برخط توجه خاصی داشته باشند.

    کلید واژگان: اثربخشی تدریس برخط, اساتید, خودکارآمدی تدریس برخط, سواد تدریس برخط}
    Somayeh Khodarahmi *, Hossein Hafezi, Mehran Farajolahi, Mohammadreza Sarmadi
    Aim

    This study aimed to propose a causal model of online teaching effectiveness based on online teaching literacy, with the mediating role of online teaching selfefficacy. The statistical population of this applied quantitative correlational research comprised all professors of Payame Noor universities in Iran. The sample consisted of 350 professors, conveniently selected. Online Teaching Literacy, Online Teaching Self-Efficacy, and Online Teaching Effectiveness Questionnaires were used to collect data, which were analyzed in SPSS 24 and AMOS. The findings showed a correlation of 0.68 between online teaching literacy and online teaching self-efficacy, a correlation of 0.70 between online teaching literacy and online teaching effectiveness, and a correlation of 0.77 between online self-efficacy and online teaching effectiveness, significant at the p < 0.01 level.

    Keywords: online teaching effectiveness, professors, online teaching self-efficacy, online teaching literacy}
  • لیلا صیامی*، حمید ملکی، محمدرضا سرمدی، مهران فرج اللهی
    هدف

    تربیت اجتماعی متناسب با ویژگی های دانش آموزان می تواند نقش موثری در بهبود تربیت اجتماعی داشته باشد. بنابراین، هدف این مطالعه، شناسایی عوامل زمینه ساز و موثر در الگوی تربیت اجتماعی متناسب با ویژگی های دانش آموزان دوره ابتدایی با تاکید بر اسناد بالادستی بود.

    مواد و روش ها

    این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد بالادستی و خبرگان تربیت اجتماعی بودند که از میان آنها سه سند تحول بنیادین آموزش وپرورش، سند برنامه درسی ملی و سند چشم انداز بیست ساله و 16 نفر از خبرگان بودند که طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش یادداشت برداری از اسناد بالادستی و مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق با خبرگان بودند که روایی صوری آنها با نظر خبرگان غیرعضو پژوهش تایید و پایایی آنها با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 83/0 به دست آمد. در نهایت، داده های پژوهش حاضر با تحلیل محتوا تحلیل شدند.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که برای عوامل زمینه ساز در تربیت اجتماعی متناسب با ویژگی های دانش آموزان دوره ابتدایی 8 مولفه شامل رابطه عاطفی و محبت، خودشناسی، هوش معنوی، حب ذات، اعتمادبه نفس، خودمهارگری، انگیزه پیشرفت و موقعیت جغرافیایی و برای عوامل موثر در تربیت اجتماعی متناسب با ویژگی های دانش آموزان دوره ابتدایی 8 مولفه شامل وراثت، ویژگی ها و سبک های تربیتی خانواده، عوامل فردی، مدرسه، رسانه ها و فضای مجازی، معاشرت با همسالان، الگوها و مشوق ها و بازندارنده ها شناسایی شد. در نهایت، عوامل زمینه ساز و موثر در الگوی تربیت اجتماعی متناسب با ویژگی های دانش آموزان دوره ابتدایی با تاکید بر اسناد بالادستی ترسیم شد.

    نتیجه گیری

    طبق نتایج این مطالعه و با شناخت عوامل زمینه ساز و موثر در الگوی تربیت اجتماعی متناسب با ویژگی های دانش آموزان دوره ابتدایی با تاکید بر اسناد بالادستی می توان زمینه را برای بهبود بهینه تر تربیت اجتماعی دانش آموزان طراحی کرد.

    کلید واژگان: تربیت اجتماعی, دانش آموزان, خودشناسی, سبک های تربیتی خانواده}
    Leila Siami *, Hamid Maleki, Mohammad Reza Sarmadi, Mehran Farajollahi
    Purpose

    social education according to the characteristics of students can play an effective role in improving social education. Therefore, the purpose of this study was to identify the underlying and effective factors in the model of social education according to the characteristics of elementary school students with emphasis on upstream documents.

    Materials and Methods

    This study was applied in terms of purpose and qualitative in terms of execution method. The research community consisted of upstream documents and social education experts, among them three documents of the fundamental transformation of education, the national curriculum document and the twenty-year vision document, and 16 experts who were selected as a sample according to the principle of theoretical saturation with the purposeful sampling method. The research tools were taking notes from upstream documents and semi-structured and in-depth interviews with experts, whose face validity was confirmed by the opinion of experts who were not part of the research, and their reliability was obtained by the method of agreement coefficient between two coders of 0.83. Finally, the data of the present study were analyzed by content analysis.

    Findings

    The findings showed that there are 8 components for the foundational factors in social education according to the characteristics of primary school students, including emotional relationship and love, self-knowledge, spiritual intelligence, self-esteem, self-confidence, self-control, motivation for progress and geographical location, and for the effective factors in social education. According to the characteristics of elementary school students, 8 components were identified, including heredity, characteristics and educational styles of the family, individual factors, school, media and virtual space, socializing with peers, patterns and incentives and inhibitors. Finally, the underlying and effective factors in the model of social education according to the characteristics of elementary school students were drawn with emphasis on upstream documents.

    Conclusion

    According to the results of this study and by knowing the basic and effective factors in the model of social education according to the characteristics of primary school students, with emphasis on upstream documents, the context can be designed to improve the social education of students more optimally.

    Keywords: social education, Students, self-knowledge, family education styles}
  • رضا شجاعی شمیرانی*، محمدرضا سرمدی، امیر ملکی، معصومه صمدی

    هدف این پژوهش بررسی سند تحول از منظر تربیت اجتماعی مثبت گرا و یافتن چارچوب مفهومی برای تربیت اجتماعی است. با استفاده از تحلیل مفهومی و تحلیل اسنادی، مفهوم تربیت اجتماعی  در پایگاه های علمی فارسی و لاتین مورد بررسی قرار گرفته است و چارچوب های تربیت اجتماعی و مولفه های هرکدام استخراج شده اند. سپس رویکرد کاتالانو در تربیت اجتماعی مثبت گرا برای ارائه به نخبگان انتخاب شد. با روش دلفی فازی تلاش شد تا مدل بومی تربیت اجتماعی استخراج شود و در آخر مدل 14 مولفه ای بومی مورد اجماع قرار گرفت. سند تحول نیز در ساحت های اجتماعی - سیاسی و اخلاقی - عبادی تحلیل شد. نتیجه مقایسه اهداف در سند تحول و مدل بومی نشان می دهد که توافق نسبی بین نظر نخبگان و اهداف سند وجود دارد. 3 مولفه ارتقای توانمندی های اجتماعی و ارتقای توانمندهای اخلاقی و فرصت مداخله اجتماعی در سند مورد تاکید زیاد است.  4 مولفه در سند تحول کمتر موردتوجه قرار گرفتند به ترتیب تقویت هویت مثبت و تقویت باور به آینده و آموزش غلبه بر فشار اجتماعی و آشنایی با حقوق و وظایف اجتماعی هستند.  دو مولفه ایجاد شناخت برای رفتار مثبت و ارتقای مهارت های هیجانی که توسط نخبگان تایید شده اند در سند تحول وجود ندارند. مدل به دست آمده نیز با بنیان های اسلامی ایرانی سند تحول هماهنگی دارد و در تطابق با پژوهش های دیگر،  می توان با اجرای آن آسیب های اجتماعی را کاهش دهد. می توان از آن در مدارس به عنوان محتوای تلفیقی یا مجزا برای تولید واحدهای یادگیری بهره برد.

    کلید واژگان: تربیت اجتماعی - اخلاقی, پرورش مثبت جوانی (PYD), سند تحول بنیادین, روش دلفی فازی}
    Reza Shojaei Shemirani *, Mohammad Reza Sarmadi, Amir Maliki, Masoumeh Samadi
    Purpose

    The purpose of this research is to examine the transformation document from the perspective of positive social education and to find a conceptual framework for social education.

    Materials and methods

    Using conceptual analysis and documentary analysis, the concept of social education has been investigated in Persian and Latin scientific databases, and the frameworks of social education and the components of each have been extracted. Then Catalano's approach in positivist social education was chosen to be presented to the elite. With the fuzzy Delphi method, an attempt was made to extract the native model of social education, and at the end, a 14-component native model was agreed upon. The transformation document was also analyzed in the social-political and moral-religious fields.

    Findings

    The result of comparing the goals in the transformation document and the indigenous model shows that there is a relative agreement between the opinion of the elites and the goals of the document. 3. The component of promoting social capabilities and promoting moral capabilities and the opportunity for social intervention is emphasized a lot in the document. 4 components in the transformation document received less attention, namely strengthening positive identity and strengthening belief in the future, training to overcome social pressure and familiarization with social rights and duties. The two components of creating recognition for positive behavior and promoting emotional skills that have been approved by elites are not present in the transformation document.

    Conclusion

    The obtained model is also in harmony with the Iranian Islamic foundations of the Transformation Document, and in accordance with other researches, it is possible to reduce social harms by implementing it. It can be used in schools as integrated or separate content to produce learning units.

    Keywords: social-ethical education, positive youth education (PYD), Fundamental Transformation Document, Fuzzy Delphi Method}
  • بهمن زندی*، سعید سیدی، مرجان معصومی فرد، محمدرضا سرمدی، محمدتقی پرتوی

    آموزش الکترونیکی فعالیت هایی است که با استفاده از ابزارهای الکترونیکی اعم از صوتی، تصویری، رایانه ای و مجازی صورت می گیرد. هدف این پژوهش تبیین ابعاد و مولفه های آموزش الکترونیکی دافوس آجا با رویکرد تحلیل محتوا، به منظور فراهم آوردن محیط های یادگیری الکترونیکی برای دانشجویان متقاضی ورود به مقاطع تحصیلات تکمیلی این دانشگاه و تدارک فرصت های آموزشی برابر برای آنان است. پژوهش حاضر با رویکرد (کیفی-تحلیل محتوا)  انجام شده است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش؛ شامل مدیران ارشد و اساتید دافوس آجا، خبرگان و اساتید دانشگاهی در حوزه آموزش الکترونیکی است.  ابزار گردآوری داده ها اکتشافی - تحلیلی است که برای جمع آوری آن از مصاحبه نیمه ساختاریافته با متخصصان آموزش از دور و دست اندر کارن یادگیری الکترونیکی دافوس آجا با سوالات باز استفاده گردید. پس از احصاء مولفه های آموزش الکترونیکی دافوس آجا با بیست نفر از متخصصان آموزش از دور و  خبرگان دانشگاهی در حوزه آموزش الکترونیکی به صورت نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی مصاحبه گردید تا ابعاد و مولفه های موردنظر تبیین گردید. به منظور تحلیل اطلاعات گردآوری شده حاصل از داده های مصاحبه ها از روش کدگذاری برگرفته از تحلیل محتوا استفاده گردید و برای تجزیه وتحلیل آنها از منطق تحلیل کیفی و مقوله بندی اطلاعات از نرم افزار (Max QDA) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که الگوی آموزش الکترونیکی دافوس آجا از ده مولفه و بیست و شش شاخص تشکیل شده است. مولفه های ده گانه عبارت اند از: سازمان، پداگوژیک، فناوری، طراحی رابط کاربردی، ارزشیابی، مدیریت، خدمات پشتیبانی، ملاحظات اخلاقی و حقوقی، ارتقا بهره وری دافوس آجا و ملاحظات امنیتی می باشد.بین آموزش مجازی و عملکرد تحصیلی  نیز معنادار بود بطوریکه با افزایش استرس میزان تاثیر آموزش مجازی بر عملکرد تحصیلی کاهش و با کاهش استرس میزان این تاثیرگذاری افزایش داشت.

    کلید واژگان: عملکرد تحصیلی, آموزش مجازی, استرس روانی}
    Bahman Zandi *, Saeid Saeidi, Marjan Masoumi Fard, MohammadReza Sarmadi

    Electronic education is an activity using electronic tools, including audio, video, computer and virtual tools. This study aims to explain the dimensions and components of command and staff university of AJA (Dafoos) E-learning with the content analysis approach, in order to provide E-learning environments and equal educational opportunities for the students. In this mixed (qualitative-quantitative) research the method is applied in terms of purpose and descriptive- survey in nature. The statistical population includes Dafoos professors, experts and specialists in distance education. Data collected through an exploratory-analytical semi-structured interviews with distance education experts who were selected by purposeful snowball sampling. To analyze the data, the coding method derived from content analysis and the MAXQDA software were used. The results show that the E-learning model of Dafoos consists of ten components and twenty-six indicators. The ten components are: organization, pedagogy, technology, application interface design, evaluation, management, support services, ethical and legal considerations, improving the productivity of Dafoos and security considerations. Also, there is a significant relationship between virtual education and academic performance, so that with increasing stress, the effect of virtual education on academic performance decreased and with the reduction of stress, this effect increased.

    Keywords: Academic performance, virtual education, Psychological stress}
  • حسین زارع*، خسرو ابراهیمی نیا، محمدرضا سرمدی، مرجان معصومی فرد

    با توجه به هدف پژوهش این مقاله به تحلیل نظام های آموزشی مبتنی بر آموزش باز: چالش ها و فرصت ها در عرصه یادگیری می پردازد. این شیوه آموزش و یادگیری یکی از روش های نوین آموزشی است که در دانشگاه باز مورد استفاده قرار می گیرد. آموزش عالی به واسطه بهره گیری و استفاده از ابزارهای الکترونیکی، از شکل سنتی و معمولی خود فاصله گرفته و به سمت یادگیری و آموزش از راه دور پیش می رود. این پژوهش به صورت توصیفی بود و برای گردآوری اطلاعات از روش کیفی استفاده. در این پژوهش، پژوهشگر به معرفی نظام های آموزشی مبتنی بر آموزش باز می پردازد و جستجو و گردآوری اطلاعات به روش مطالعه اسنادی، کتابخانه ای و جستجوی منابع مختلف مکتوب و دیجیتالی بود روش تجزیه و تحلیل اطلاعات به صورت تفسیری بوده و تمام مراحل توسط محقق و بدون استفاده از نرم افزار تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که این آموزش با عنوان آموزش مکاتبه ای در دهه اول سال 1700 میلادی آغاز شد و تا امروز پنج نسل را طی کرده است. آموزش باز علاوه بر مزایای که دارد دارای چالش های فراوانی است. این چالش ها در هشت و 80 ویژگی خلاصه شدند. بدون شک جهت رسیدن به نظام آموزش عالی باز و مطلوب باید سعی در بررسی چالش ها در این حوزه داشت و سپس با رفع محدودیت ها و تبدیل آن به فرصت ها گامی بلند در راستای توسعه عالی آموزش از راه باز برداشت.

    کلید واژگان: نظام اموزشی, اموزش باز, یادگیری}
    Hossein Zare *, Khosro Ebrahiminia, MohammadReza Sarmadi, Marjan Masoomifard

    According to the purpose of the research, this article analyzes educational systems based on open education: challenges and opportunities in the field of learning. This method of teaching and learning is one of the new educational methods used in open university. Due to the use of electronic tools, higher education is moving away from its traditional form and moving towards distance learning and education. This research was descriptive and qualitative method was used to collect information. In this research, the researcher introduces educational systems based on open education, and the search and collection of information was done by studying documents, libraries, and searching for various written and digital sources. It was analyzed by software. The obtained results show that this education started under the name of correspondence education in the first decade of 1700 AD and has passed through five generations until today. In addition to its advantages, open education has many challenges. These challenges were summarized in eight and 80 features. Undoubtedly, in order to achieve an open and favorable higher education system, one should try to examine the challenges in this field and then by removing the limitations and turning them into opportunities, he took a big step in the direction of the higher development of open education.

    Keywords: Educational System, open education, Learning}
  • بیتا عبدالحسینی*، محمدرضا سرمدی
    با توجه به لزوم استفاده از فناوری در عرصه یادگیری و نقش مهم مدیران سازمان های آموزشی در اجرای یادگیری ترکیبی، این پژوهش با هدف شناسایی مولفه های مهارت های روان شناختی و کانونی مدیران در اجرای یادگیری ترکیبی از منظر پارادایم کوانتمی صورت گرفت. روش پژوهش کیفی و از نوع فراترکیب بود. گردآوری داده ها از طریق بررسی اسناد و منابع علمی مرتبط با موضوع پژوهش در 31 سال اخیر (1990 تا 2021) انجام شد. بدین منظور، کلیدواژه های مربوط در پایگاه های معتبر داخلی و خارجی جستجو شد و در نهایت 43 منبع برای بررسی نهایی انتخاب گردید. بررسی با بررسی منابع مهارت های روان شناختی مدیران در 3 بعد و 11 مولفه و مهارت های کانونی در 1 بعد و 3 مولفه استخراج شد. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که با توجه به ابعاد و مولفه های شناسایی شده، مدیران می توانند از منظر مهارت های روان شناختی، در بعد نگاه کوانتمی از طریق برنامه ریزی، رهبری آگاهانه و موثر و مواجهه با چالش ها و رفع موانع؛ در بعد تفکر کوانتمی از طریق تفکر خلاق، مدیریت تغییر و تفکر جامع در بعد احساس کوانتمی از طریق پاسخگویی، حمایت از حقوق و امنیت افراد، احترام به ارزش ها توجه به نیازها و استعدادها و بهره گیری از جریان اطلاعات و از منظر مهارت های کانونی و بعد وجود کوانتمی از طریق ایجاد فضای یادگیری مناسب، برقراری ارتباط موثر و ایجاد ساختار انعطاف پذیر و شبکه محور در اجرای یادگیری ترکیبی در سازمان های آموزشی نقش داشته باشند.
    کلید واژگان: مهارت های روان شناختی, مهارت کانونی, یادگیری ترکیبی, مدیران, پارادایم کوانتمی, فراترکیب}
    Bita Adolhoseini *, Mohammadreza Sarmadi
    In regards to the need to use technology in the domain of learning and the important role of principals of educational organizations in implementing the blended learning, this research was carried out with the aim of identifying the parameters of psychological and center skills of principals in implementing the blended learning from quantum paradigm perspectives. The research method was qualitative and of meta-synthesis. Data collection was carried out through reviewing scientific documents and resources relevant to the subject of research in recent 31 years (1990-2021). Therefore; the related key words were searched in the reliable internal and foreign websites and finally, 42 resources were selected for final review. The review was done through studying the resources of the principals’ psychological skills in three dimensions and eleven parameters and center skill in one dimension and three parameters. The results obtained from this research showed that with regards to the identified dimensions and parameters, principals can play roles in implementing the blended learning in educational organizations, from the psychological skills, in quantum seeing dimension, by planning informed and effective leadership and confronting challenges and eliminating obstacles, in quantum thinking dimension via creative thinking, change and comprehensive thinking, in quantum feeling via accountability, supporting individuals’ rights and security, respecting values , caring about needs and talents and utilizing the process of information and from center skills perspectives and quantum being dimension, via establishing an appropriate learning atmosphere, establishing effective communication and creating a resilient and network-centric structure.
    Keywords: Psychological Skills, center skill, Blended learning, principals, quantum paradigm, Meta-Synthesis}
  • رسول پوررضا*، محمدرضا سرمدی، مهران فرج اللهی، مرجان معصومی فرد
    این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش ذهنیت فلسفی بر اثربخشی مولفه های آموزش مجازی دانشجویان انجام گرفت. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دوره کارشناسی ارشد رشته برنامه ریزی درسی در دانشگاه پیام نور واحد تهران جنوب در سال تحصیلی1400-1399 تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 32 دانشجو بود که به روش نمونه گیری تصادفی مبتنی بر هدف انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و کنترل (16 نفر) جایگزین شدند. پس از اجرای پیش آزمون، گروه آزمایش طی شش جلسه آموزشی شصت دقیقه ای و در مدت شش هفته متوالی، به روش یادگیری الکترونیکی، ابعاد ذهنیت فلسفی (جامعیت، تعمق و انعطاف پذیری) اسمیت (1956) را دریافت داشت، ولی گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار گردآوری داده ها یک پرسش نامه 34 گویه ای محقق ساخته بود. روایی ابزار، به روش روایی محتوایی به تایید صاحبنظران و اساتید رسید، و پایایی آن نیز محاسبه و در سطح قابل قبول قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره (آنکوا) تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و کنترل در تاثیر آموزش ذهنیت فلسفی بر اثربخشی شیوه آموزش مجازی وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که با آموزش و تقویت ذهنیت فلسفی دانشجویان جامعه هدف، می توان اثربخشی دوره های آموزش مجازی را در آن ها افزایش داد.
    کلید واژگان: آموزش مجازی, اثربخشی, کرسلی, ذهنیت فلسفی, اسمیت, دانشگاه پیام نور}
    Rasoul Pourreza *, Mohammadreza Sarmadi, Mehran Farajollahi, Marjan Masoumi Fard
    The purpose of this study was to investigate the effect of philosophic mindedness training on the effectiveness of students’ virtual training components. The present study was a quasi-experimental with a pre-test and post-test design with a control group. The statistical population of this study includes all student’s master’s degree of curriculum in Payame Noor University, south Tehran branch in 1399-1400 academic year. The sample consisted of 32 students who were selected by goal-based random sampling method and randomly assigned into two experimental (n=16) and control (n=16) groups. After conducting pre-test on both groups, the experimental group received Smith's philosophical mentality dimensions (Comprehensiveness, Penetration, Flexibility) (1956) in six sessions of sixty minutes and within six consecutive weeks by e-learning method, but the control group received no intervention. The research tool was a 34-item researcher-made questionnaire. The content validity confirmed by judgment of experts and professors, and its reliability was calculated and at an acceptable level. Data were analyzed using univariate analysis of covariance (Ancova). The results showed that there is a significant difference between the two groups of experimental and control in the effect of philosophic mindedness training on the effectiveness of virtual training. Therefore, it can be concluded that by training and enhancing the dimensions of philosophic mindedness of students of the target community, it can be increased the effectiveness of virtual training courses.
    Keywords: Virtual training, Effectiveness, Kearsley, Philosophic Mindedness, Smith, Payame Noor University}
  • سلیمان موحدی راد*، محمدرضا سرمدی، مهران فرج الهی
    این پژوهش با راهبرد مطالعه کتابخانهای و با روش توصیفی- تحلیلی با نظر به تحلیل فرارونده جهت دست یابی مقدمات لازم برای تدوین الگوی تربیت فضیلت مندانه بر مبنای سند تحول بنیادین انجام شده است. با بررسی سیر تحول فضیلت گرایی در بستر تاریخ، موضوع اصلی تربیت انسان فضیلت مند را بررسی و با انسان مطلوب سند تحول بنیادین مطابقت داده شد. پس از کدگذاری و مقوله بندی و تحلیل محتوا، توانسته الگوی فضیلت را مبتنی بر مبانی تربیت فضیلت مندانه از جمله فطرت به شناخت و باور فضیلت، کرامت ذاتی و اکتسابی به عنوان جنبه ای از کوشش اختیاری جهت تزکیه و تحصیل معرفت و هستی یابی، اراده و میل برای انجام فعل فضیلت مندان بنیاد نهاد. از همین رو الگوی پیشنهادی بر مبنایی تدوین شده است تا متربی در مسیر شدن تکاملی خود، ابتدا به شناخت فضیلت و باور به آن برسد و به دریافت درستی از وجود خود نایل شود، سپس شوقی درونی به آن پیدا کند و اشتداد شوق، میل او را به صورت ارادی به انجام عمل فضیلت مندانه در عالم بیرون سوق دهد.
    کلید واژگان: الگوی فضیلت, سند تحول بنیادین, تربیت فضیلت مندانه, مبانی تربیت فضیلت مندانه}
    Soleyman Movahhedi Rad *, Mohammadreza Sarmadi, Mehran Farajollahi
    This research was carried out with a library study strategy and a descriptive-analytical method with a view to the analysis of the process in order to obtain the necessary prerequisites for developing a model of virtuous education based on the document of fundamental transformation. By examining the course of evolution of virtueism in the context of history, the main issue of educating a virtuous person was examined and matched with the ideal person of the document of fundamental transformation. After coding and categorizing and analyzing the content, he was able to model the virtue based on the foundations of virtuous education, including the nature to recognize and believe in virtue, inherent and acquired dignity as an aspect of voluntary effort to cultivate and acquire knowledge and existence, will and desire for Performing the actions of virtuous people is the foundation. Therefore, the proposed model has been compiled on the basis that a teacher, in the path of his evolution, first comes to know virtue and believe in it and achieves a correct understanding of his existence, then he finds an inner passion for it and the intensity of his passion is his desire. to voluntarily lead to perform a virtuous action in the outside world.
    Keywords: Virtue Model, Fundamental Transformation Document, Virtual Education, Fundamentals of Virtual Education}
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال