فهرست مطالب محمدرضا پاکروان چروده
-
با توجه به اهمیت و جایگاه بازاریابی الکترونیکی در ارتقاء جایگاه بخش کشاورزی، در پژوهش پیش رو، راهبردهای لازم برای توسعه بازاریابی الکترونیک محصول های کشاورزی در شهرستان خر م آباد شناسایی و معرفی شدند. به منظور دستیابی به هدف های پژوهش، و با استفاده از روش طوفان ذهنی، همه ی نقطه های ضعف، قوت، تهدید، و فرصت ها در بازاریابی الکترونیکی بخش کشاورزی این شهرستان از 52 نفر از متخصصان فعال در بخش کشاورزی در سال 1400گرد آوری شد. نتایج کلی بدست آمده از تحلیل ماتریس SWOT نشان می دهد که راهبرد توسعه بازاریابی الکترونیک محصول های کشاورزی از نوع محافظه کارانه است. از این رو پیشنهاد و تاکید می شود که بانک کشاورزی، به عنوان بانک عامل برای حمایت از بخش کشاورزی، اعتبارهایی خاص و مشخص به منظور توسعه و حمایت از بازاریابی الکترونیک محصول های کشاورزی تخصیص دهد. همچنین، تخصیص بخشی از منبع های صندوق توسعه ملی به منظور ارتقاء سطح بازاریابی الکترونیک محصول های کشاورزی از دیگر پیشنهادهای کاربردی به شمار می آید. همچنین سازمان های مرتبط با تجارت الکترونیک و بخش خصوصی، ساز و کار سامانه های بازاریابی الکترونیک محصول های کشاورزی را بازبینی و راهکارهای عملی و اجرایی نوین و مبتنی بر فناوری های به روز در جهت توسعه این نوع فعالیت بازاریابی را ارائه کنند.
کلید واژگان: بازاریابی الکترونیک, بخش کشاورزی, رویکرد SWOT}Acknowledging the significance of electronic marketing in enhancing the agricultural sector's position, this study aimed to identify and introduce necessary strategies for developing electronic marketing of agricultural products in Khorramabad city. To achieve research goals, a brainstorming method was employed to gather inputs on the strengths, weaknesses, threats, and opportunities within the electronic marketing landscape from 52 experts active in the agricultural sector in 2021. The general results of the SWOT matrix analysis revealed a conservative approach in the development strategy for electronic marketing of agricultural products. As a practical recommendation, it is suggested that Keshavarzi Bank, an operational bank supporting the agricultural sector, allocate dedicated and separate credits to foster and support the electronic marketing of agricultural products. Additionally, allocating a portion of the resources from the National Development Fund is proposed as another viable measure to enhance the level of electronic marketing for agricultural products. Furthermore, it is recommended that organizations involved in electronic trade, as well as the private sector, review the mechanisms of electronic marketing systems for agricultural products. Implementing new practical solutions based on up-to-date technologies is crucial to the development of this marketing activity.
Keywords: E-Marketing, Agricultural Sector, SWOT Technique} -
سابقه و هدف
با توجه به اهمیت و جایگاه تدوین نقشه امنیت غذایی در موسسه های معتبر بین المللی به منظور رصد هر چه بهتر شرایط تغذیه مناطق و کشورهای گوناگون، در پژوهش پیش رو، به روزترین نقشه جامع امنیت غذایی خانوارهای مناطق شهری و روستایی استان خوزستان ترسیم شد.
مواد و روش هابا استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 3381 پرسشنامه از مناطق شهری (1909 پرسشنامه) و روستایی (1472 پرسشنامه) شهرستان های استان خوزستان به صورت مصاحبه چهره به چهره جمع آوری شد. برای ارزیابی سطح امنیت غذایی خانوار، از پرسشنامه استاندارد مقیاس ارزیابی ناامنی غذایی خانوار (HFIAS) استفاده شد. به منظور استخراج مقدار اقلام غذایی مصرفی در طول یکسال و تبدیل آن به مقدار مصرف روزانه، از پرسشنامه استاندارد درآمد-مصرف خانوار استفاده شد. با استفاده از جدول محتوای غذایی، وضعیت دریافت غذایی خانوار محاسبه شد.
یافته هانتایج پژوهش پیش رو نشان داد که به دلیل میزان درآمد سرانه و نحوه توزیع آن عملا جامعه ای دو قطبی در استان خوزستان وجود دارد. در یک طرف سوء تغذیه و در سوی دیگر بیش خواری نمایان است. نتایج نشان می دهد که 37% از خانوارهای مناطق شهری استان خوزستان دارای امنیت غذایی بالا هستند و 63% دچار انواع ناامنی غذایی می باشند. شهرستان شوش با 62% دارای بیشترین سطح امنیت غذایی در مناطق شهری است، همچنین 38% از خانوارهای این شهرستان دچار ناامنی غذایی هستند. شهرستانهای شادگان با 13%، ایذه 15% و بندر ماهشهر 18%، به ترتیب کمترین درصد خانوارهای دارای امنیت غذایی را در مناطق روستایی استان خوزستان دارند.
نتیجه گیریپیشنهاد می شود که از نقشه های ترسیم شده به منظور بازنگری و تنظیم سیاست های تامین امنیت غذا و تغذیه خانوارهای استان خوزستان، و همچنین دستیابی به یک الگوی راهبردی پایدار و نقشه راه به منظور سرمایهگذاریهای هدفمند دولت و مسیولان استانی با لحاظ نمودن وضعیت جغرافیایی استفاده شود.
کلید واژگان: نقشه امنیت غذایی, درشت مغذی, ریز مغذی, خوزستان, ایران}Background and ObjectivesDue to the significance of establishing a food security plan and atlas within globally recognized institutions to enhance monitoring of nutrition conditions across various regions and countries, the current study focused on creating the latest, comprehensive food-security map for households in urban and rural areas of Khuzestan Province, Iran.
Materials and MethodsUsing random sampling method, a total of 3381 questionnaires were collected from urban (1909 questionnaires) and rural (1472 questionnaires) areas within Khuzestan Province, Iran. These questionnaires were administered via face-to-face interviews. The level of household food security was assessed using standard questionnaire of the household food insecurity access scale. To assess the annual consumption of food items and convert it into daily intake, standard household income-consumption questionnaire was used. Food intake status of the households was calculated using food content table.
ResultsFindings indicated the presence of a divided society in the province, primarily affected by the level of per-capita income and its distribution. Results revealed a contrasting situation, where malnutrition was prevalent on one end while overeating was seen on the other end. Based on the data, approximately 37% of urban households in Khuzestan Province had high food security, while the remaining of 63% experienced various forms of food insecurity. Of urban areas, Shoush had the highest level of food security reaching 62%. It is noteworthy that 38% of households in this city faced food insecurity. In the rural areas of Khuzestan Province, Shadgan had the lowest percentage of food secure households at 13%, followed by Izeh at 15% and Bandar Mahshahr at 18%.
ConclusionIt is suggested that the drawn maps be used to review and adjust the policies regarding food security and nutrition provision for households in Khuzestan province. Furthermore, these maps can contribute to the development of a sustainable strategic model and a roadmap for targeted investments by the government and provincial officials, taking into account the geographical context.
Keywords: Map of food security, Macronutrients, Micronutrients, Khuzestan, Iran} -
این تحقیق به بررسی انرژی مصرفی، نشر گازهای گلخانه ای و الگوسازی آن ها با بهره گیری از روش های هوش مصنوعی برای تولید محصول بادام زمینی در شهرستان آستانه اشرفیه استان گیلان پرداخته است. داده های موردنیاز برای مطالعه از طریق گفتگو و مصاحبه با کشاورزان و کارشناسان منطقه در سال زراعی 1398 به دست آمد. نتایج نشان داد، میزان کل انرژی نهاده ها و انرژی ستانده در تولید محصول بادام زمینی به ترتیب در حدود 19248 و 87210 مگاژول بر هکتار با کارایی 53/4 بوده و بیشترین میزان مصرف نهاده ها به کودهای شیمیایی با 45% تعلق داشت. همچنین، در فرایند تولید حدود 571 کیلوگرم کربن دی اکسید بر هکتار منتشر گردید، که سوخت فسیلی با 57 درصد بالاترین سهم انتشار را به خود اختصاص داده است. نتایج الگوسازی نشان داد که در مقایسه با شبکه عصبی مصنوعی، عملکرد سامانه انفیس در پیش بینی انرژی خروجی و نشر گازهای گلخانه ای تولید بادام زمینی بهتر است.
کلید واژگان: انرژی, بادام زمینی, گازهای گلخانه ای, هوش مصنوعی}Surveying of energy consumption, greenhouse gas emissions and their modeling using artificial intelligence methods in peanut production of Astaneh-Ashrafiyeh county of Guilan province were investigated in this research. The data used in the study were collected using a face-to-face questionnaire in 2019 production period. Results showed the total inputs energy and output energy were 19248 and 87210 MJ ha-1 with energy use efficiency as 4.53, respectively and the highest consumption of inputs was belonged to chemical fertilizers with 45%. Also, in production process, about 571 kgCO2eq. ha-1 was emitted that fuel with 57% had the highest share of emissions. The modeling results showed that in comparison with the results of artificial neural network, the performance of the ANFIS model is better in predicting the output energy and greenhouse gas emissions of peanut production.
Keywords: Energy, Peanut, Greenhouse Gas, Artificial Intelligence} -
امنیت غذایی به عنوان شاخص جهانی در سطح خانوار برای رفاه افراد به ویژه در کشورهای در حال توسعه شناخته شده است. از طرفی، درآمد حاصل از فعالیت های کارآفرینی زنان در نواحی روستایی تاثیر به سزایی بر افزایش درآمد درون خانوار و همچنین، دسترسی به موادغذایی با کیفیت و متناسب با ترجیحات خانوار را فراهم می آورد. مطالعه پیش رو با هدف تعیین سطح امنیت غذایی خانوارهای زنان کارآفرین و غیر کارآفرین مناطق روستایی صورت گرفت. مطالعه پیش رو در محدوده زمانی سال 98-1397 و با استفاده از پرسشنامه استاندارد بین المللی (HFIAS) و برخی از پرسش های مرتبط با عوامل فردی زنان کارآفرین روستایی و عوامل اقتصادی- اجتماعی خانوارها انجام گرفت. نتایج نشان داد، فقط 6/23 درصد خانوارهای منطقه هدف دارای امنیت غذایی هستند، در حالی که میزان ناامنی غذایی (خفیف، متوسط و شدید) خانوارها به ترتیب (9/13، 8/23 و 7/38) است. میزان ناامنی غذایی خانوارهای زنان کارآفرین و غیرکارآفرین روستایی به ترتیب 79 و 9/73 درصد محاسبه شد. همچنین، نتایج نشان داد که احتمال برقراری امنیت غذایی خانوارهای زنان کارآفرین با فعالیت تولیدات کشاورزی و صنایع دستی بالاتر از صنایع تبدیلی و خدماتی است. نتایج حاصل از برآورد الگوی لاجیت نشان داد که متغیرهای سابقه فعالیت کارآفرینی، تحصیلات سرپرست خانوار، اشتغال سرپرست خانوار، درآمد حاصل از فعالیت کارآفرینی، درآمد سرپرست خانوار و پس انداز شخصی ارتباط مستقیم و معنی داری و فاصله از مراکز خرید ارتباط معکوس و معنی داری با امنیت غذایی خانوارهای روستایی شهرستان خرم آباد دارد. لذا، بهبود فرصت های شغلی و فعالیت های تولیدی درآمدزای سرپرست خانوارها، برگزاری کلاس های آموزشی، ارایه تسهیلات کم بهره در جهت توانمندی اقتصادی و رونق فعالیت تولیدی برای خانوارهای کارآفرین پیشنهاد می گردد.
کلید واژگان: امنیت غذایی, کارآفرینی, الگوی لاجیت, خرم آباد}Food security is introduced as a global indicator of the welfare level of households worldwide, especially in developing countries. Also, income extracted from the entrepreneur of women in the rural area affects the total income of the household and their access to high-quality foods based on their preferences. In this study, the association between food security and the entrepreneur of women was investigated in the rural area in Khorramabad county in 2019-2020. Data were collected via face-to-face interview and the status of food security was assessed by using Household Food Insecurity Access Scale (HFIAS). The results showed that about 23.6% of households were food secure while 13.9%, 23.8% and 38.7% of them were marginal, moderate and severe food insecure, respectively. Also, about 79% of households who have an entrepreneural woman faced food insecurity, while about 73.9 of those who don't have faced food insecurity. The results showed that the probability of being food secure in households with a female entrepreneurial member who is activated in agricultural production and handicraft activities was higher than that of conversion and service industries. The results of the logistic regression model showed that some factors including the background of entrepreneurship activity, household income, entrepreneural income, occupation of head of household and personla saving were directly associated with food security. While distance from the central market was inversely associated with food security. So, distributing inexpensive raw materials, providing subsidized inputs, improving job opportunities, holding educational classes, providing low-interest facilities for economic empowerment and stimulating productive activity for entrepreneurial households was suggested.
Keywords: Food security, Entrepreneurship, Logistic regression, Khorramabad} -
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر انواع فعالیت های کارآفرینی زنان روستایی بر امنیت غذایی پایدار خانوارهای آنان در شهرستان خرم آباد انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق حاضر زنان کارآفرین روستایی شهرستان خرم آباد بود (395=N) که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری خوشه ای سه مرحله ای 190 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری داده های پرسشنامه محقق ساخته بود. نتایج نشان داد که وضعیت امنیت غذایی پایدار خانوارها در شرایط مطلوبی (59/2) قرار ندارد. نتایج حاصل از آزمون کروسکال والیس نشان داد که از لحاظ امنیت غذایی پایدار، تفاوت معنی داری در انواع فعالیت کارآفرینی زنان روستایی در ابعاد مصرف و دستیابی وجود دارد (05/0 <p). بعلاوه نتایج حاصل از آزمون تعقیبی LSD در بعد دستیابی نشان داد که گروه صنایع دستی به صورت معنی داری (05/0 <p) با گروه صنایع تبدیلی و تولیدات کشاورزی تفاوت دارد و خانوارهای کارآفرین مشغول در فعالیت تولیدات کشاورزی و صنایع تبدیلی در بعد دستیابی از وضعیت بهتری نسبت به خانوارهای کارآفرین مشغول در فعالیت صنایع دستی برخوردارند. همچنین در بعد مصرف هم، خانوارهای کارآفرین مشغول در فعالیت صنایع تبدیلی وضعیت بهتری نسبت به گروه تولیدات کشاورزی دارند. لذا بر اساس نتایج به دست آمده پیشنهادهایی از قبیل ارایه اعتبارات مالی توسط سیاست گذاران، متنوع سازی فعالیت های کارآفرینی مبتنی بر تولیدات کشاورزی و فرآوری مواد غذایی و برگزاری کارگاه های آموزشی برای زنان کارآفرین مشغول در فعالیت صنایع تبدیلی با هدف تامین و نگهداری، فرآوری و بسته بندی، ایمنی و بهداشت مواد غذایی ارایه می شود.
کلید واژگان: زنان روستایی, کارآفرینی, کارآفرینی روستایی, امنیت غذایی, توسعه پایدار}The aim of this study was to investigate the effect of various types of entrepreneurial activities of rural women on the sustainable food security of their households in Khorramabad township. The statistical population of the present study was rural women entrepreneurs in Khorramabad township (N = 395) who were selected as a sample using Jrejcie and Morgan table (n=190) and three-stage cluster sampling method. The main data collection tool was a researcher-made questionnaire. The results showed that the food security situation of households is not in a favorable condition (2.59). The results of the Kruskal-Wallis test showed that in terms of sustainable food security, there is a significant difference in the types of entrepreneurial activities of rural women in terms of consumption and access dimensions (P <0.05). In addition, the results of the LSD post hoc test in the access dimension showed that the handicrafts group is significantly (P < 0.05) different from the processing industries and agricultural products group and entrepreneurial households engaged in agricultural products and conversion industries are in a better position than entrepreneurial households engaged in handicrafts. In terms of consumption, entrepreneurial households engaged in processing industries are in a better position than the agricultural production group. Therefore, based on the obtained results, suggestions such as providing financial credits by policy-makers, diversification of entrepreneurial activities based on agricultural products and food processing, and holding training workshops for women entrepreneurs working in the conversion industry with the aim of providing and maintaining food processing and packaging, safety and health are provided.
Keywords: rural women, Rural Entrepreneurship, Food security, Sustainable Development, Khorramabad township} -
امروزه، موضوع تامین امنیت غذایی گروه های آسیب پذیر یکی از مهم ترین چالش ها در سطح بین المللی محسوب می شود. پناهندگان، به عنوان یکی از این گروه های آسیب پذیر، همواره مورد توجه دولت ها بوده و بهبود وضعیت امنیت غذایی آنان در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته اهمیت بسزایی دارد. در مطالعه پیش رو، وضعیت امنیت غذایی پناهندگان افغان در مناطق جنوب تهران و عوامل موثر بر آن در سال 98-1397 بررسی شد. داده های موردنیاز از طریق تکمیل پرسشنامه استاندارد HFIAS و پرسش های مرتبط با متغیرهای اقتصادی-اجتماعی جمع آوری شد. به منظور بررسی ارتباط بین عوامل اقتصادی-اجتماعی از روش رگرسیون لاجستیک استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که 7/88 درصد از پناهندگان افغان در منطقه هدف با ناامنی غذایی مواجه هستند و شیوع ناامنی غذایی متوسط (7/40 درصد) بیش از حالت خفیف و شدید است. همچنین، برآورد مدل رگرسیون لاجستیک نشان داد که متغیرهای سن سرپرست خانوار، اشتغال سرپرست خانوار (دایم یا فصلی)، گروه درآمدی (گروه های درآمدی متوسط و زیاد)، تعداد شاغلین و پس انداز شخصی ارتباط معکوس و معناداری با شیوع ناامنی غذایی در بین خانوارهای پناهنده افغانی دارند. در طرف مقابل، متغیرهای دارای بودن فرزند بزرگتر از 18 سال، تعداد فرزند پسر و مصرف دخانیات ارتباط مستقیم و معناداری با شیوع ناامنی غذایی دارند. در نتیجه، بر اساس مطالعه متغیرهای اجتماعی- اقتصادی بین این متغیرها و سطح ناامنی غذایی خانوارهای پناهنده افغان و ارتباط معنی داری وجود دارد. همچنین، بر اساس یافته ها، می توان توسعه فرصت های شغلی، تسهیل دسترسی به امکانات بانکی کشور، آموزش های لازم در جهت کاهش مصرف دخانیات و کاهش محدودیت های شغلی را پیشنهاد نمود.
کلید واژگان: امنیت غذایی, پناهنده افغان, متغیرهای اقتصادی-اجتماعی, تهران, ایران}Nowadays, the issue of providing food security of vulnerable groups is one of the formidable challenges at the international level. Refugees as one of these vulnerable groups are always considered by governments and improving the situation of their food security is substantial in many developed and developing countries. In this study, the situation of food security of Afghan refugees was assessed in Southern areas in Tehran province, 2018-2019. The needed data was collected via filling out the HFIAS questionnaire and the questions related to socio-economic factors. The results showed that 88.7% of Afghan refugee households face food insecurity in the target areas and prevailing moderate food insecurity is more than mild and severe level (40.7%). The age of headed-household, heads' occupation (permanent or seasonal job), income groups (medium and high level of income), the number of employed members, and personal saving are inversely and significantly associated with food insecurity. On the other hand, having a child greater than 18 years old, the number of male children, and head's smoking have a direct and significant association with food insecurity among Afghan refugee household. Therefore, attending to socio-economic factors which were confirmed their significant association with food insecurity in this study is important. Developing employment opportunities, making easier access to banking facilities, the needed education in the line of reducing the consumption of cigarette and decreasing the limited access to the job market are suggestable.
Keywords: Food security, Afghan refugees, Socio-economic Factors, Tehran, Iran} -
بهبود سطح امنیت غذایی با تاکید بر عوامل اقتصادی- اجتماعی در سطح خانوار همواره از اهمیت بسزایی برخوردار است. در مطالعه پیش رو، پس از ارزیابی سطح امنیت غذایی خانوارهای مناطق شهری و روستایی استان خوزستان، عوامل اقتصادی، اجتماعی، و نژادی موثر بر آن در سال 1397 شناسایی شد. تعداد 1876 پرسشنامه در مناطق شهری و 1495 پرسشنامه در مناطق روستایی از طریق تکمیل پرسشنامه جمع آوری شد. به منظور شناسایی عوامل موثر از مدل رگرسیون لاجستیک استفاده شد. نتایج نشان می دهد که 63 درصد از خانوارهای مناطق شهری و 68 درصد از خانوارهای مناطق روستایی استان خوزستان دچار سطحی از ناامنی غذایی هستند. شهرستان های حمیدیه با 18 درصد، امیدیه 25 درصد و دزفول 28 درصد به ترتیب کمترین درصد خانوارهای دارای امنیت غذایی را در مناطق شهری استان خوزستان دارند. همچنین شهرستانهای شادگان با 13 درصد، ایذه با 15 درصد و بندر ماهشهر با 18 درصد به ترتیب کمترین درصد خانوارهای دارای امنیت غذایی را در مناطق روستایی استان خوزستان دارند. نتایح مدل کمی برآورد شده در مطالعه پیش رو نشان داد که متغیرهای اشتغال سرپرست خانوار، درآمد، تعداد اتاق و مالکیت خودروی شخصی ارتباط مستقیم و معنی داری با سطح امنیت غذایی در مناطق شهری و روستایی دارد. از این رو، توجه اساسی به عوامل اقتصادی- اجتماعی مرتبط با بهبود سطح امنیت غذایی خانوار پیش از هرگونه مداخله به دلیل عدم کارایی اجرای سیاست های جبران درآمد به عنوان تنها راهگزین بهبود وضعیت امنیت غذایی خانوارها از جمله راهکارهای سیاستی محسوب می شود.
کلید واژگان: امنیت غذایی, عوامل اقتصادی- اجتماعی, خوزستان}Improving food security status through socio-economic determinants is always important at the household level. In this study, after assessing the food security level of households in urban and rural areas of Khuzestan province, associated factors including economic, social, and racial with food security were identified in 1397. To achieve the goals, 1876 and 1495 questionnaires were collected in urban and rural areas respectively. The logistic regression model was used to identify effective factors. The results showed that 63 % and 68 % of households in urban and rural areas face food insecurity respectively. Hamidiyeh county with 18 %, Omidieh 25 % , and Dezful 28 % had the least percent of food secured households in the urban areas of Khuzestan province, respectively. Also, the cities of Shadegan with 13 %, Izeh with 15 %, and Mahshahr port with 18 % had the least percent of food security households in rural areas, respectively. The results of the quantitative estimated model in the present study showed that employment of the head of the household, income, number of rooms and personal car ownership were significantly and directly associated with food security in urban and rural areas of Khuzestan province. Therefore, due to the weakness of income policies which are applying as the only ways to ameliorate food security status in Iran, paying close attention to socio-economic factors related to improving the level of household food security before any intervention is necessary.
Keywords: Food security, socio-economic factors, Khuzestan, Iran} -
سابقه و هدف
با توجه به اهمیت بهبود سطح امنیت غذایی مهاجران، به عنوان یکی از مهم ترین گروه های آسیب پذیر در سطح بین الملل، این مطالعه با هدف ارزیابی سطح امنیت غذایی و تنوع غذایی خانوارهای مهاجر افغان در مناطق جنوب استان تهران، ارتباط آن با متغیرهای اقتصادی اجتماعی و همچنین رفاه اجتماعی انجام شد.
مواد و روش ها:
داده های مورد نیاز از طریق تکمیل 317 پرسشنامه از مسئول تهیه و آماده سازی خوراک خانوار (در بیشتر مواقع زنان) در سال 1398 جمع آوری شد. نمونه مورد نیاز از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و امنیت غذایی با استفاده از شاخص مقیاس ناامنی غذایی خانوار محاسبه شد. در مرحله بعد و پس از ارائه آماره های توصیفی متغیرهای اقتصادی-اجتماعی، ارتباط بین متغیرهای مورد مطالعه با استفاده از مدل لجستیک ارزیابی شد.
یافته ها :
نتایج مطالعه نشان داد که 3/11 درصد خانوارهای مهاجر افغان دارای امنیت غذایی بوده و 7/11، 7/40 و 3/36 درصد از کل خانوارهای نمونه به ترتیب با ناامنی غذایی خفیف، متوسط و شدید مواجه هستند. بررسی وضعیت گروه های غذایی مصرفی توسط خانوارهای مهاجر نشان داد که حدود 88 درصد آنان دارای تنوع غذایی بالایی هستند و تنها 4/3 درصد با تنوع غذایی پایین مواجه می باشند. بین شاخص ناامنی غذایی خانوارهای پناهنده افغان و تنوع غذایی ارتباط معنی داری برقرار نیست. اما ارتباط معنی داری بین شاخص رفاه اجتماعی با امنیت غذایی و تنوع غذایی برقرار است. متغیرهای اشتغال سرپرست خانوار، درآمد خانوار و تعداد فرزندان پسر از مهم ترین عوامل موثر بر سطح امنیت غذایی و تنوع غذایی خانوارهای پناهنده افغان محسوب می شود.
نتیجه گیریبا توجه به ارتباط معکوس بین رفاه اجتماعی و ناامنی غذایی خانوار، اعمال سیاست های مرتبط با بهبود دسترسی خانوارهای پناهنده افغان به امکانات رفاهی و همچنین ارتقاء سطح زیرشاخص های عامل رفاه اجتماعی برای بهبود سطح امنیت غذایی در این گروه توصیه می شود.
کلید واژگان: امنیت غذایی, تنوع غذایی, مهاجر افغان, رفاه اجتماعی, تهران}Background and ObjectivesDue to the importance of ameliorating the food security status of immigrants, as one of the main vulnerable groups at the international level, in the present study, the association between food security, diet diversity, socio-economic factors, and social welfare of Afghan immigrant households in the Southern areas of Tehran Province was investigated.
Materials & MethodsData were collected through face-to-face interviews with 317 Afghan immigrant households in 2019. Household Food Insecurity Assess Scale (HFIAS) was used to assess food security status. Then after presenting descriptive statistics of socioeconomic factors, the association between these factors and food security was assessed.
ResultsThe results showed that about 11.3% of immigrant households were food secure, while 11.7, 40.7 and 36.6% suffered from marginal, moderate and severe food insecurity, respectively. Assessing the consumed food groups by these households showed that about 88% of them had a high level of diet diversity, while 3.4% experienced a low level of diet diversity. The significant association between food insecurity and diet diversity was not found, but the association between social welfare, food security, and diet diversity was confirmed. The occupation and income of the head of household, and the number of male children were significantly associated with food security and diet diversity among Afghan immigrant households.
ConclusionDue to the importance of socio-economic factors in designing and implementation of policies aimed at promoting food security status, equal job opportunities and mitigating the legal and administrative constraints of applying Afghan immigrants to various jobs are recommended. Moreover, given the inverse association between social welfare and food insecurity, enacting and implementing policies resulting in the improvement of households' access to welfare facilities and also improving the level of sub-index of social welfare are suggested for improving food security status in this group.
Keywords: Food security, Afghan immigrant, Social welfare, Tehran, Iran} -
یکی از مهم ترین رویکردهای دستیابی به امنیت غذایی، بحث تخصیص مجدد منابع با هدف برقراری عدالت اجتماعی و افزایش سطح رفاه گروه های کم درآمد و توزیع مناسب درآمد یا همان بحث هدفمندسازی یارانه هاست که از راهکارهای اساسی در تامین امنیت غذایی این دسته از خانوارها به شمار می آید. ازاین رو، در مطالعه حاضر، اثر اجرای سیاست هدفمندسازی یارانه ها بر امنیت غذایی خانوارهای ایرانی برای دوره زمانی 1391-1384، با استفاده از مدل لاجیت تحلیل و ارزیابی شد. پس از محاسبه مقدار انرژی دریافتی فرد بالغ با استفاده از اطلاعات هزینه- درآمد خانوار، به عنوان شاخصی از امنیت غذایی، مدل مطالعه حاضر برآورد شد. نتایج نشان داد که بین متغیر هدفمندسازی یارانه ها و امنیت غذایی خانوارهای کشور ارتباط معکوسی برقرار است. با اجرای سیاست هدفمندسازی یارانه ها، قیمت مواد غذایی افزایش و درآمد واقعی خانوارها کاهش یافته است. نتیجه این تغییرات، افزایش هزینه های زندگی و کاهش سهم هزینه های خوراک خانوارهاست. بنابراین، وضعیت خانوارها از لحاظ دسترسی به مواد غذایی به عنوان یکی از ابعاد امنیت غذا و تغذیه با توجه به کاهش سطح درآمد واقعی در شرایط نامناسبی قرار دارد.کلید واژگان: امنیت غذایی, هدفمندسازی یارانه ها, ایران}One of the main approaches to achieve food security is redistribution measures such as the subsidy reform program with the aim of social justice and improved welfare of low-income groups. In this study, we analyzed the effect of the implementation of targeted subsidies program on food security in Iran during 2005-2012. A model of food security was estimated after calculating the adults energy intake through households consumption information. We found an inverse relationship between the subsidy reform program and food security among Iranian households. Due to this program, food prices increased and households real income decreased. The results of these changes are the increased cost of living and decreased share of income spent on food.Keywords: Food security, Subsidy reform program, Iran}
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.