به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محمدعلی شفیعا

  • سمیه فقیه میرزایی، محمدرضا رضوی، فرهاد غفاری، محمدعلی شفیعا

    طی توسعه صنعتی ایران، با وجود سرمایه گذاری های چشمگیر و تمرکز روی صنعت بالادست پتروشیمی، نسبت به توسعه صنایع رقابتی میانی و پایین دست غفلت شده است. این امر منجر به عملکرد صادراتی قابل قبول در بالادست شده، اما منافع حاصل از توسعه صادرات صنایع میانی و پایین دست ناچیز بوده است. این مقاله به دنبال تحلیل دلایل این شرایط از منظر توانمندی های فناورانه بنگاه ها می باشد. در این راستا ابتدا طی مطالعه اکتشافی پیشینه، ابعاد توانمندی های فناورانه شناسایی و طی مصاحبه با دوازده خبره با شرایط این صنایع تطبیق داده شد. سپس با استفاده از پرسشنامه، این ابعاد در 128 بنگاه فعال در سه صنعت پلاستیک، شوینده، و رنگ و رزین ارزیابی و با روش تحلیل"اهمیت- عملکرد"، با یکدیگر مقایسه شدند. بر اساس نتایج، نقطه قوت این صنایع محدود به توانمندی های اجرای پروژه و مهندسی فرآیند است، درحالیکه نقاط ضعف آنها توانمندی های پیش ازسرمایه گذاری، یادگیری، مهندسی صنعتی، مهندسی محصول، و پیوند و شبکه سازی می باشد. اما چالش کلیدی این بنگاه ها، توانمندی های مکمل است که از جمله می توان به مولفه های بازاریابی، ایجاد شبکه های فروش و کانال های توزیع متنوع، مدیریت برند، توسعه خدمات و دیگر ابعاد اشاره داشت. اگرچه مدیران این مولفه ها را در"عملکرد" بسیار ضعیف ارزیابی کردند، اما برای آنها "اهمیت" بالا نیز قایل نشدند. دلایل این امر استمرار غلبه رویکرد جایگزینی واردات، کمبود نیروی متخصص، عدم برنامه ریزی بلندمدت برای حضور پایدار در بازارهای منطقه ای، و انحراف در سیاست های حمایت از صادرات است. مقاله پیشنهاد می دهد که بنگاه ها در ارتقاء توانمندی های مکمل، تلاش های هدفمندی را با حمایت نهادهای دولتی ذی ربط، صورت دهند.

    کلید واژگان: توانمندی های فناورانه, صنایع پایین دست پتروشیمی, صنعت پلاستیک, صنعت شوینده, صنعت رنگ و رزین
    Somayeh Faghih Mirzaei, MohammadReza Razavi, Farhad Ghafari, MohammadAli Shafia

    In the industrial development of Iran, despite significant investments and focus on the upstream petrochemical industry, the development of the mid-stream and downstream industries has been neglected. Although this has resulted in acceptable export performance in the upstream industry, it has created limited export development benefits in the downstream petrochemical industries. This article seeks to analyze the reasons for these conditions from the perspective of the technological capabilities.Through the exploratory study of literature, the dimensions of technological capabilities were identified and adapted to the conditions of these industries during interviews with twelve experts. Using a questionnaire, these dimensions were evaluated in 128 enterprises in three industries: plastics, detergents, and paint, and resin and compared with each other using the "importance-performance" analysis method. Based on the results, the strengths of these industries are limited to project implementation and process engineering capabilities, while their weaknesses are in pre-investment, learning, industrial engineering, product engineering, linkage, and networking capabilities. But the major challenge for these companies is the lack of complementary capabilities including marketing, creating sales networks and distribution channels, managing brands, developing after-sales services and other related capabilities. Although the managers rated these components as very poor in "performance", they did not attach high "importance" to them either. The reasons are the continued dominance of the import substitution approach, lack of expert personnel, lack of long-term planning for a stable presence in regional markets, and deviation in export support policies. In order to develop export technological products, this article suggests that companies design and implement smart programs in upgrading these complementary capabilities with the support of relevant government institutions.

    Keywords: Technological Capabilities, Downstream Petrochemical Industries, Plastics Industry, Detergents Industry, Paint, Resin Industry
  • محمد ذوالفقاری، محمدعلی شفیعا، سیامک نوری

    امروزه با ایجاد بازار رقابتی در عرصه جهانی، هدف اصلی سازمان ها حفظ حاشیه سود مناسب از طریق جلوگیری از ایجاد هزینه های مازاد در فرآیند های تولید محصوالت و ارایه خدمات می باشد، در این راستا استقرار سیستم هزینه های کیفی سازمان جهت دستیابی به این هدف، بسیار ضروری است. در این پژوهش عوامل موثر بر بلوغ سیستم هزینه های کیفی سازمان با انجام تحلیل عامل اکتشافی روی شاخص های استخراج شده از ادبیات موضوع که از طریق پرسشنامه به تایید خبرگان رسیده است، تعیین شده و سپس با انجام تحلیل عاملی تاییدی، شاخص های نهایی و روابط بین عوامل، مشخص شده است، سپس با توسعه مدل بلوغ سیستم هزینه های کیفی سازمان مبتنی بر این شاخص ها و عوامل و توسط ابزار پرسشنامه و نظر خبرگان منتخب، سطوح مختلف بلوغ و اولویت هر کدام از عوامل و شاخص ها در هر سطح از آن از طریق آزمون های کای دو و فرید من، تعیین می گردد. با این مدل سازمان توانمندی الزم برای تعیین جایگاه فعلی خود و برنامه ریزی به منظور حرکت در پیوستار بلوغ را کسب خواهد نمود.

    کلید واژگان: هزینه های کیفی, مدل بلوغ سیستم هزینه های کیفی, عوامل حیاتی موفقیت, مدل معادالت ساختاری
  • سمیه فقیه میرزایی، محمدرضا رضوی*، فرهاد غفاری، محمدعلی شفیعا

    به دنبال بحران مالی 2008، کشورهای تازه صنعتی شده تاکید مجددی بر اقتصاد صنعتی با رویکرد رسیدن به پیشروها (فرارسی) داشته اند. در این رویکرد، ارتقای توانمندی های فناورانه و نوآورانه از یک سو و بهبود توان رقابتی از سوی دیگر جایگاه ویژه ای دارد. این پژوهش، با ارزیابی توانمندی های فناورانه و توان رقابتی در بنگاه های صنعت پلاستیک به دنبال نشان دادن تصویر روشنی از ابعاد توفیق بنگاه ها و موانع موجود در مسیر رسیدن به پیشروها (فرارسی) می باشد. بدین منظور پرسش نامه ای جهت ارزیابی 55 شرکت برتر بر اساس 12 مولفه تکمیل شد و مصاحبه های نیمه ساختاریافته نیز صورت گرفت. تحلیل ها نشان داد که نقطه قوت این بنگاه ها، توانمندی های مهندسی فرایند، اجرای پروژه، و پیوند و شبکه سازی است. اما ضعف آنها در توانمندی های مکمل، پیش از سرمایه گذاری و یادگیری کاملا مشهود می باشد. سپس، شرکت ها با استفاده از روشی در داده کاوی به نام خوشه بندی، در سه گروه تقلیدگر، تقلیدکننده خلاق، و نوآور طبقه بندی شده و ویژگی های تمایزبخش آنها بررسی گردید. در این روش نیز عدم رشد متناسب توانمندی های مکمل به عنوان مانع کلیدی در فرایند رسیدن به پیشروها (فرارسی) مورد تاکید قرار گرفت.

    کلید واژگان: رسیدن به پیشروها, فرارسی, توانمندی های فناوارنه و نوآورانه, توانمندی رقابتی, صنعت پلاستیک
    Somayeh Faghih Mirzaei, Mohammadreza Razavi *, Farhad Ghafari, MohammadAli Shafia

    Following the financial crisis of 2008, the newly industrialized countries have re-emphasized to pursue catching up strategy to attain industrialialization. In this strategy, the goal is promoting technological and innovative capabilities on the one hand, and improving competitive capabilities on the other. This study evaluates the technological and competitive capabilities of Iranian plastics companies to provide a clear picture of these companies and their obstacles to catch up. For this purpose, a questionnaire was completed to evaluate 55 companies in the top rankings based on 12 elements, followined by the semi-structured interviews. The analysis showed that strengths of Plastics companies are capabilities of process engineering, project execution, and linkage. However, their weaknesses is quite evident in complementary capabilities even pre-investment and learning capabilities. Afterward, those companies were classified into three groups of imitators, creative imitators and innovators by clustering method, investigating their distinctive characteristics.The paper concludes  the lack of adequate complementary capabilities stands out as a key obstacle in the process of catch up.

    Keywords: Catch up, Technological, Innovation Capabilities, Plastics Industry, Competitive Capability
  • رستم بهمردی کلانتری*، علی اصغر توفیق، محمد علی شفیعا
    افزایش تقاضا برای انرژی، محدودبودن منابع انرژی فسیلی، و انتشار گازهای گل خانه ای سبب افزایش توجه به انرژی های تجدیدپذیر شده است. یکی از مسائل عمده در این زمینه تعیین روش مناسب قیمت گذاری است. در قیمت گذاری فناوری های تجدیدپذیر متغیرهای کلان و خرد زیادی دخیل اند که ترکیب آن ها حالت های عدم اطمینان زیادی را ایجاد می کنند؛ بنابراین، طراحی مدلی که علاوه بر متغیرها روابط متقابل آن ها را نیز شامل شود سبب افزایش دقت قیمت گذاری می شود. در این مقاله با استفاده از روش پویایی شناسی سیستم ها و شبیه سازی مونت کارلو تاثیرگذاری متغیرها در یک دیگر و مقادیر احتمالی آن ها در آینده تعیین شده است و سپس با استفاده از شبیه سازی مدل قیمت فناوری در آینده مشخص می شود. نتیجه این که متغیرهای دولتی به نسبت بازار تاثیر بیش تری در قیمت و توسعه فناوری دارند. درنهایت، مشخص شد که یارانه بالاترین تاثیر را در روند گسترش و تعیین قیمت فناوری های انرژی تجدیدپذیر دارد.
    کلید واژگان: پویایی شناسی سیستم ها, انرژی تجدیدپذیر, منحنی یادگیری, مونت کارلو, هاضم بی هواز, طبقه بندی JEL: C13, C81
    Rustam Behmardi *, Ali Asghar Tofigh, Mohammad Ali Shafia
    Renewable energies have attracted more attention due to the increase in the demand for energy, limited fossil fuel resources, and rising greenhouse gas emissions. However, high investment costs can be considered as one of the major problems for the development of renewable energy technologies. In this study, we design a model to investigate the relationship between price, biogas technology development, and the benefits of stakeholders based on the system dynamic approach. The results of various simulation scenarios show that the state variables have greater effect on the technology development price than the market variables. Moreover, the results reveal that the government subsidies are more influential in the process of the technology development and pricing, compared to the other state variables.
  • حسین سبزیان، محمدعلی شفیعا *، علی بنیادی نایینی، غلامرضا جندقی، محمد جواد شیخ

    به عنوان قوی ترین متدولوژی مدل سازی سیستم های وفقی پیچیده نظیر جوامع، بازارهای مالی و سازمان ها، مدل سازی عامل محور در بین اهالی دانشگاه و مجریان صنعتی کاربرد بسیار زیادی یافته است. این مدل ها نشان می دهند که چگونه قواعد ساده عامل ها و تعاملات محلی آنها در مقیاس خرد می تواند منجر به الگوهای واقعا پیچیده ای در سطح کلان گردد. به رغم انتشارات رو به رشدی که در این زمینه صورت پذیرفته است، محققانی که با این روش آشنا نیستند برای فهم (1) چیستی و چرایی این مدل ها (2) تفاوت آنها با مدل های معادله محور (3) کارکردهای آنها در مطالعات علمی و (4) برخی از کاربردهای عمده آنها در علوم مدیریتی، می باید مطالب متعددی را مطالعه کنند. بنابراین، مساعدت اصلی این مقاله آن است که به محققان علوم اجتماعی، بخصوص آنهایی که با این روش آشنا نیستند کمک کند تا با فلسفه و کاربرد این روش اشنا شده و تصویر کلی از آن به دست آورند.

    کلید واژگان: پیچیدگی, تقلیل گرایی, مدل معادله محور, سیستم وفقی پیچیده, مدل عامل محور
    Hossein Sabzian, Mohammad Ali Shafia, Ali Bonyadi Naeini, Gholamreza Jandaghi, Mohammad Javad Sheikh

    We live in a very complex world where we face complex phenomena such as social norms and new technologies. To deal with such phenomena, social scientists often use reductionism approach where they reduce them to some lower-lever variables and model the relationships among them through a scheme of equations. This approach that is called equation based modeling (EBM) has some basic weaknesses in modeling real complex systems so that assumptions such as unbounded rationality and perfect information are strongly emphasized while adaptability and evolutionary nature of all engaged agents along with network effects go unaddressed. In tackling deficiencies of reductionism, the complex adaptive system (CAS) framework has been proven very influential in the past two decades. In contrast to reductionism, under CAS framework, complex phenomena are studied in an organic manner where their agents are supposed to be both boundedly rational and adaptive. As the most powerful methodology for CAS modeling, agent-based modeling (ABM) has gained a growing popularity among academics and practitioners. ABMs show how agents’ simple behavioral rules and their local interactions at micro-scale can generate surprisingly complex patterns at macro-scale. Despite a growing number of ABM publications, those researchers unfamiliar with it have to study a number of works to understand (1) why and what of ABM, (2) its differences with EBM (3) its main functionalities in scientific studies and (4) some of its applications in management science. So, this paper’s major contribution is to help researchers particularly those unfamiliar with ABM to get insights regarding its philosophy and use and gain a big picture of it.

    Keywords: Complexity, Reductionism, Equation-based modeling, Complex adaptive system, Agent-based Modeling
  • محمد قدیمی، محمدعلی شفیعا، میرسامان پیشوایی، بابک فلاحی
    در این پژوهش، یک مدل پویایی شناسی سیستم، برای شبیه سازی تصمیم های مدیریت موجودی مولدهای رادیونوکلید ارایه شده است. در مولدهای رادیونوکلید، رادیودارو به مرور زمان از رادیونوکلید دیگری به نام رادیونوکلید مادر، تولید می شود و پس از هر بار استخراج (دوشیدن) رادیوداروی تولید شده، رادیودارو به تناسب مقدار رادیونوکلید مادر باقی مانده، تولید می شود. وابستگی تولید به زمان، تاثیر متقابل متغیرها، تابع توزیع غیرخطی و بازتولید با توجه به مقدار باقی مانده ی رادیونوکلید مادر، باعث پیچیدگی فزاینده ی مدل های ریاضی شده و مدل سازی را در روش های متداول پژوهش در عملیات، مشکل می سازد. در مدل ارایه شده، عامل های پیش گفته مدل شده است و با توجه به ماهیت توسعه یابنده ی مدل های پویایی شناسی سیستم و امکان توسعه ی مرز مدل، امکان استفاده از مدل به عنوان مدل پایه در مدل سازی های پیچیده تر فراهم شده است. آزمون های بازتولید رفتار مدل و شرایط حدی پویایی شناسی سیستم، حکایت از اعتبار مدل ارایه شده دارد. در انتها چند سناریو برای افزایش بهره وری ارایه شده و بهره وری حاصل، به مقدار 25 درصد نسبت به شرایط متداول بهبود یافته است.
    کلید واژگان: مدل پویایی شناسی سیستم, رادیودارو, مولد رادیو نوکلید, تکنسیم 99m
    M Ghadimi_M. A Shafia_M. S Pishvaee_B Fallahi
    A system dynamics model for simulating radionuclide generators inventory management decisions is presented in this research report. The radiopharmaceutical is generated gradually from another radioactive element, so called mother element in the radionuclide generators, and after each extraction of the produced radioactive material, so called elution, the radiopharmaceutical is produced in the proportion of the residue from the mother element. Based on the remained mother element, production time dependence,  mutual interaction of variables, nonlinear distribution function, and reproduction, lead to the incremental complexity of the mathematical model and cause the model making affair harder in common place operation research methods. In the proposed model appeared in this report, the above-mentioned factors are modeled and due to the nature of system dynamics models' development and the possibility of developing the boundary of the model, the feasibility of utilizing the model, as a basic one, in more complex modeling affairs is presented. The model behavior re-production tests and the system dynamics' extreme conditions, illustrate the validity of the proposed model. Ultimately, in this paper, several scenarios for the productivity raise are illustrated and twenty five percent improvement has been shown compared to the conventional models.
    Keywords: System Dynamics Model, Radiopharmaceutical, Radionuclide Generator, Technetium-99m
  • ارزش گذاری فناوری با رویکرد تحلیل اختیارات واقعی: مطالعه فناوری کاشی های نانوآنتی باکتریال
    کمیل فتاحی، علی بنیادی نایینی *، محمد علی شفیعا
    یکی از چالش های حمایت از کارآفرینان، ارزش گذاری فناوری آنها به منظور تامین مالی از طریق سرمایه گذاری خطرپذیر است. در خلال فرآیند تامین مالی، برای سرمایه گذار مطلوب است که با مشخص شدن تدریجی عدم قطعیت ها، این حق را داشته باشد که با اعمال اختیاراتی نظیر توسعه، تحدید و یا فسخ، میزان سرمایه گذاری خود را افزایش و یا کاهش داده و یا حتی متوقف نماید. از سوی دیگر، منطقی است که کارآفرین در صورت اعطاء چنین اختیاراتی، ارزش بالاتری را برای فناوری خود طلب نماید. در این مقاله، مرور مطالعات و بهره مندی از نظرات خبرگان به عنوان روش تحلیل اختیارات واقعی ارزش گذاری فناوری در تامین مالی خطرپذیر قرار گرفته است. بر خلاف پژوهش های قبلی که از اختیار ترکیبی بهره برده اند از "اختیار انتخاب" برای اعمال انعطاف پذیری های سرمایه گذاری در مرحله تجاری سازی استفاده و بدین طریق میزان ارزش افزوده برای ترغیب کارآفرین به اعطاء اختیارات مذکور محاسبه می شود. در پایان با ارزش گذاری یک فناوری موردی از طریق بکارگیری رویکرد پیشنهادی و حصول ارزش افزوده ای نزدیک به 36/4 میلیارد ریال در مقایسه با روش مرسوم تنزیل جریان نقدی، مشخص شد که محاسبات یک مورد واقعی با استدلال مطرح شده منطبق است.
    کلید واژگان: ارزش گذاری فناوری, تحلیل اختیارات واقعی, اختیار انتخاب, تامین مالی خطرپذیر, ارزش گذاری فناوری, تامین مالی خطرپذیر
    Technology Valuation via Real Options Analysis: Case Study of NanoAntibacterial Tiles Technology
    Komeil Fattahi, Ali Bonyadi Naeini *, Mohammad Ali Shafia
    Technology valuation of entrepreneurs is one of the most critical challenges for financing them through the venture capital (VC) financing process. During the financing process and with the gradual identification of uncertainties, it is desirable for the investor to achieve the rights to terminate, increase or decrease the amount of his investment by exercising an option to abandon, expand, or contract. On the other hand, it is reasonable that by granting such rights to the investor, the entrepreneur requests a higher value for the relevant technology. In this paper, by reviewing the literature, and also by using the experts’ opinions, real options analysis (ROA) has been proposed for technology valuation during the VC financing process. Also, unlike previous researches that have utilized the compound options, an “option to choose” is used to apply investors’ flexibilities during the commercialization stage and contribute to determine the amount of value added to encourage the entrepreneur for granting the mentioned rights to the investor. Finally, by observing the results of technology valuation for one case study through the proposed method and the attainment of a value-added about 4.36 billion rials compared with the traditional discounted cash flow (DCF) method, it became clear that the calculations of a real case are consistent with the reasoning.
    Keywords: Technology Valuation_Real Options Analysis (ROA)_Option to Choose_Venture Capital (VC) - Technology Valuation_Venture Capital (VC)
  • مونا اسدی، محمدعلی شفیعا *، سعید یعقوبی
    در بلایای طبیعی، نیاز مبرم مصدومان به کالاهای ضروری اغلب خود منجر به تشدید بحران می شود؛ بنابراین مکان یابی انبارهای توزیع کالا و تاسیس این انبارها در مناطقی که امدادرسانی را تسریع بخشد، از اهمیت خاصی برخوردار است. در این مقاله، یک مدل مکان یابی-تخصیص تسهیلات بحران با هدف کاهش هزینه ها ارائه شده است؛ به طوری که این مدل تحت شرایط عدم قطعیت با در نظر گرفتن تقاضای پویا تا 72 ساعت پس از آغاز بحران، انبارهای تاسیس شده را به نقاط آسیب طبق سناریوهای مختلف تخصیص می دهد. همچنین احتمال خرابی تسهیلات و مسیرها، به منظور افزایش قابلیت اطمینان، در مدل در نظر گرفته شده و انبارها در دو نوع مطمئن و نامطمئن و همچنین انبارهایی پشتیبان برای احداث فرض شده اند. مدل پیشنهادی بر روی مطالعه موردی زلزله در شهر تهران پیاده سازی شده است. سپس مسئله برای تعداد مختلف تسهیلات اجرا شده و تحلیل حساسیت و اعتبارسنجی صورت گرفته است. همچنین با بهره گیری از روش آرما تقاضای امداد برای سال 1398 پیش بینی و نتایج به دست آمده گزارش شده است. نتایج نشان می دهد مکان یابی انبارهای توزیع امداد و تخصیص مناطق براساس مدل پیشنهادی می تواند باعث بهبود امدادرسانی شده و به مدیران جهت مقابله با بحران کمک نماید.
    کلید واژگان: قابلیت اطمینان, زلزله تهران, مکان یابی, تخصیص, مدل آرما, تقاضای پویا
    Mona Asadi, Mohammad Ali Shafia *, Saeed Yaghoubi
    Needs of affected people for relief commodities in the natural disasters often make crisis worse. Therefore location of distribution of depots and setup these depots wherever accelerate fast distribution have a special importance. In this paper a location-allocation model of distribution facilities with the objective of minimizing the costs has been proposed. So that this model under uncertainty allocates the established depots to affected areas under different scenarios considering dynamic demand in which over the first 72 hours after the beginning of the crisis. Also two kinds of reliable and unreliable depots and backup depots with the possibility of damage to facilities and routs has been considered to increase the reliability. The proposed model has been applied on a case study the earthquake in Tehran city. Then we have solved the problem for a different number of facilities and performed a sensitivity analysis and validation process. Also the demand for relief has been forecasted for the year 1398 with the ARMA method and the results have been reported. Computational results show that location of distribution depots and allocation of the areas according to the proposed modelcan improve the aid and help managers to manage the crisis.
    Keywords: Reliability, Earthquake of Tehran, location, allocation, ARMA model, Dynamic demand
  • میر حمید تقوی، علیرضا علی احمدی *، محمدعلی شفیعا، پیمان اخوان، علی بنیادی نایینی
    یکی از مهمترین روندهایی که نگاه کسب و کارها، دولت ها و سازمان های بشردوستانه به بازار اینترنت و موبایل را تغییر می دهد، جمع سپاری است. این پارادایم جدید که بر اساس مشارکت در چارچوب خرد جمعی شکل گرفته به عنوان مدل کسب وکار در حال ظهور جدیدی شناخته شده است که با استفاده از غیرحرفه ای ها در کنار حرفه ای ها، سعی در صرف هر چه کمتر زمان و به تبع آن هزینه کمتر در اجرای وظایف دارد. هدف تحقیق حاضر بررسی عوامل موثر بر جمع سپاری و رابطه آن با موفقیت پروژه در شرکت پدیده شاندیز است. جهت انجام تحلیل عاملی تاییدی متغیرهای پژوهش، از روش مدل یابی معادلات ساختاری مبتنی بر روش حداقل مربعات جزیی با نرم افزار اسمارت پی ال اس2 استفاده شده است. برای این منظور 200 نفر از مدیران و کارشناسان شرکت پدیده شاندیز که از آشنایی کامل در حوزه جمع سپاری برخوردار بوده و در این زمینه فعالیت های عملیاتی و تحقیقاتی داشته اند، با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و از طریق پرسشنامه و مصاحبه مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که 1. مشارکت کنندگان بیشترین تاثیر را بر جمع سپاری دارند. 2. جمع سپاری تاثیر معناداری بر عملکرد کسب و کار و موفقیت پروژه دارد. 3. شاخص رضایتمندی مشتریان مهمترین عامل در توصیف تغییرات موفقیت پروژه است.
    کلید واژگان: جمع سپاری, خرد جمعی, معادلات ساختاری, موفقیت پروژه
    Mir Hamid Taghavi, Alireza Aliahmadi *, Mohammad Ali Shafia, Peyman Akhavan, Ali Bonyadi Naeini
    Crowdsourcing is one of the most important processes fundamentally changing the way that businesses, governments and humanitarian organizations look at the internet and mobile market. This new paradigm has root in participation under the collective wisdom and is emerging as the new business model to bring together the amateurs and professionals seeking to spend less time and, as a result, less cost to run the tasks. The objective of this study is to investigate the factors influencing crowdsourcing and its impact on project success in "Padideh Shandiz Company”. In order to conduct variables confirmatory factor analysis, the structural equation modeling based on partial least square method using the smart PLS 2 software was used. To this end, 200 managers and experts in Padideh Shandiz enjoying a good deal of knowledge in operational and research activities in crowdsourcing field were randomly selected and evaluated through questionnaire and interview. The results of the study revealed that (1) the participants have the greatest impact on crowdsourcing (2) crowdsourcing significantly impacts on the businesses performance and project success and (3) the customers’ satisfaction indicator serves as the most important factor in explaining the changes in project success.
    Keywords: Crowdsourcing, Crowd Wisdom, Structural Equation, Project Success
  • محمد فتحیان*، محمدعلی شفیعا، ایزد امجدی
    متخصصان، به عنوان ذخائر غیر مادی، همواره مورد توجه کشورهای پیشرفته به شمار میروند و اهمیت این موضوع تا حدی است که بهرهبرداری بهتر از این ذخائر، از شاخص های توسعه یافتگی جوامع به شمار می آید. پژوهش حاضر، درصدد است ضمن شناسایی عوامل اثرگذار بر فرآیند انتقال دانش توسط دانش آموختگان ایرانی در کشورهای توسعه یافته، به میزان اثرگذاری هر کدام از این شاخص ها بپردازد. به این منظور با بررسی نتایج تحقیقات پیشین در این زمینه، عوامل موثر بر فرایند انتقال دانش در تمامی سطوح انتقال دانش استخراج و دسته بندی شد. این عوامل با انجام مصاحبه هایی با خبرگان در این حوزه تکمیل و طی این مصاحبه ها عواملی که با نگاه بومی بر این فرآیند تاثیرگذارند؛ استخراج گردید. در نهایت عوامل مستخرج از مصاحبه ها و ادبیات موضوع طی پرسشنامه ای از طریق 115 نفر از خبرگان تکمیل و با روش تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار گرفت. در نتیجه، معیارهای « توانایی درک نتایج پژوهش ها و پذیرش ایده های جدید توسط گیرنده دانش»، «وجود نیاز بکارگیری نیروی انسانی متخصص »، « تحریم های اعمال شده توسط نهادهای بین المللی»، «وجود احترام متقابل» و «تصویب قوانین انگیزاننده» از مهمترین معیارهای اثرگذار بر فرآیند انتقال دانش توسط ایرانیان دانش آموخته در کشورهای توسعهیافته شناخته شدند
    کلید واژگان: انتقال دانش, دانش آموخته, جابجایی های علمی بین المللی, کشورهای توسعه یافته
    Mohammad Fathian*, Null Null, Eizad Amjadi
    Experts, as immaterial reserves, always are noteworthy in developed countries and the importance of this issue, leads us to better utilization of these valuable resources as one of the indicators of communities’ development. This research, by extracting and studying the effective factors in knowledge transfer process which is created by Iranian graduates from universities of the developed countries, classified and measured the effectiveness of this factors. For this purpose, considered factors in knowledge transfer process at all levels of knowledge transfer were extracted and categorized by studying the results of previous research. These factors were extracted through literature review and then interviews with relevant experts. The resultant factors were analyzed through 115 completed questionnaires by confirmatory factor analysis method. As a result of this study, factors such as "the ability to understand the results of research and the acceptance of new ideas by the recipient of knowledge", "the need for employment of specialist manpower", "sanctions imposed by international institutions", "mutual respect" and "enactment of incentive laws" are the most important factors that affecting knowledge transfer process
    Keywords: knowledge transfer, Graduate, International education mobility, Developed Countries
  • رستم به مردی*، علی اصغر توفیق، محمد علی شفیعا
    یکی از مسایل عمده در زمینه توسعه استفاده از فناوری های تجدیدپذیر و تجاری سازی آنها، قیمت بالای این فناوری هاست. روش های فعلی قیمت گذاری برای فناوری ها با دوره عمر کوتاه و میزان قطعیت بالا مناسب هستند. در قیمت گذاری فناوری های تجدیدپذیر، متغیرهای کلان و خرد زیادی دخیل هستند که ترکیب آنها حالت های عدم اطمینان زیادی را ایجاد می نماید. لذا طراحی مدلی که علاوه بر متغیرها، روابط متقابل بین آنها را نیز شامل گردد، سبب بهبود قیمت گذاری این فناوری ها می گردد. یکی از عوامل تاثیرگذار بر قیمت فناوری های تجدیدپذیر، پدیده یادگیری است، بدین معنا که با افزایش استفاده از فناوری، قیمت فناوری کاهش خواهد یافت. با توجه به اینکه پویایی شناسی سیستم ها، مناسب ترین روش جهت شبیه سازی روابط متقابل بین متغیرها و پدیده یادگیری است، در این مقاله از مدل سازی دینامیکی برای قیمت گذاری فناوری هاضم بی هوازی که یکی از رایج ترین فناوری های بیوگاز است، استفاده شده است
    کلید واژگان: پویایی شناسی سیستم ها, انرژی تجدیدپذیر, منحنی یادگیری, هاضم بی هوازی
    Rostam Behmardi*
    One of the major problems in the development of renewable energy technologies is their high investment costs. However, technology development has an impact on technology prices, thus there is a mutual relationship between price and technology development. Government, buyer and owner of the technology are the three main players in renewable energy technology development. The development of these technologies is greatly affected by the behavior of the players. In this paper, pricing of anaerobic digester as a renewable energy technology is modeled using system dynamics. A system dynamic model is proposed to model the relationship between the interests of different players, price and technology
    Keywords: ystem dynamics, Renewable energy, Learning curve, Anaerobic digester
  • بهزاد سلطانی، حجت الله حاجی حسینی، محمدرضا آراستی، سید سپهر قاضی نوری، محمدرضا رضوی، محمدعلی شفیعا، منوچهر منطقی، سید حبیب الله طباطباییان، مرضیه شاوردی *
    رویکرد نظام ملی نوآوری، که نهادها و کارکردهای مختلف دخیل در توسعه علمی و فناورانه کشورها را دربر دارد، یکی از رویکردهای مناسب برای تحلیل وضعیت علم، فناوری و نوآوری و ارائه سیاست ها و راهکارهای همه جانبه برای تقویت نوآوری در کشور است. بررسی وضعیت ایران در شاخص های نوآوری، حاکی از وضعیت نسبتا نامناسب کشور در مقایسه با کشورهای منطقه و در مقایسه با اهداف سند چشم انداز 1404 است. خبرگان حوزه مدیریت فناوری و سیاست گذاری علم و فناوری همواره به دنبال فرصتی برای بیان دیدگاه ها و راهکارهای پیشنهادی خود در راستای بهبود وضعیت نوآوری و توسعه فناوری در کشور بوده اند. در همین راستا، نشست هایی با خبرگان این حوزه برگزار شده تا با استفاده از تجربیات و نظرات آنان سیاست هایی برای رفع چالش های مرتبط با علم و فناوری تدوین شود. در این نوشتار، ابتدا شاخص های فناوری، نوآوری و اقتصادی ایران بررسی شده، سپس بر مبنای رویکرد نظام ملی نوآوری، چالش های نظام مطرح شده و سیاست ها و راهکارهای مناسب برای رفع این چالش ها ارائه شده است.
    کلید واژگان: نظام ملی نوآوری, کارکرد, سیاست علم و فناوری
    Behzad Soltani, Hojat Allah Hajihoseini, Mohammadreza Arasti, Sepehr Ghazinoory, Mohammadreza Rzavi, Mohammadali Shafiaa, Manouchehr Manteghi, Habib Allah Tabatabaeian, Marzieh Shaverdi *
    National Innovation System (NIS) approach, that consists of different functions and institutions regarding scientific and technological development of countries, is a good approach for analyzing science, technology and innovation and proposing comprehensive policies and initiatives for enhancing innovation in a country. A review of Iran’s status at innovation indices reveals that we have a relatively bad position regarding our region countries and our Vision 1404 goals. Management of technology and Science and technology policy experts always look for an opportunity to express their views and suggestions about improving innovation and technology development status. So, we held panels with these experts to explore their views and experiences and suggest some policies for addressing science and technology challenges. In this report, we first have look at Iran’s science, technology, innovation (STI) and economic indices, then, based on "National Innovation System" approach, describe Iran’s NIS challenges and propose some policies and initiatives for removing barriers.
    Keywords: National Innovation System (NIS), function, Science, Technology Policy (STP)
  • مهندس مونا اسدی، محمدعلی شفیعا *، سعید یعقوبی
    مکان یابی مراکز توزیع و تخصیص افراد حادثه دیده به این مراکز، از مسائل مهم در مدیریت بحران است، زیرا باعث کاهش زمان امدادرسانی شده و آسیب های ناشی از بحران را کاهش می دهد. در این مقاله یک مدل چند هدفه مکان یابی انبارهای توزیع، توسعه داده شده که با هدف کاهش هزینه و افزایش قابلیت اطمینان، با در نظر گرفتن تقاضا به شکل پویا و غیرقطعی، انبارهای اولیه و پشتیبان را مکان یابی کرده و نقاط آسیب دیده را به این تسهیلات تخصیص می دهد. قابلیت اطمینان به صورت انبارهای پشتیبان، احتمال خرابی مسیرها و انبارها و همچنین در قالب یک هدف جداگانه در نظر گرفته شده است. همچنین عدم قطعیت به شکل سناریو دیده شده و تخصیص انبارهای احداث شده، بر پایه ی سناریوهای مختلف صورت می گیرد. جهت ارزیابی و اعتبارسنجی مدل پیشنهادی، زلزله در شهر تهران به عنوان مطالعه موردی انتخاب و بر روی مدل پیاده سازی شده است. نتایج محاسباتی نشان می دهد با بکارگیری مدل جهت مکان یابی و تخصیص انبارهای اولیه و پشتیبان، می توان با کاهش هزینه ها، به قابلیت اطمینان بالایی دست یافته و تقاضای پاسخ داده شده را افزایش داد که این مسئله در مدیریت بحران بسیار حائز اهمیت است.
    کلید واژگان: قابلیت اطمینان, تقاضای پویا, بهینه سازی چندهدفه, زلزله تهران, مدیریت بحران
    Mona Asadi, Mohammad Ali Shafia*, Saeed Yaghoubi
    Natural disasters cause deaths of thousands and affect millions of people every year. Thus, we should think about disaster preparedness planning to reduce the impact of them. Location of distribution centers and allocation of affected people to these centers are very important in emergency management, because they cause to reduce the relief time and damages caused by the disasters. This paper aims to locations of distribution centers and allocation of affected area to these centers by considering dynamic and uncertain demands, to reduce cost and increase reliability. At this article the reliability is considered as the backup depots, probability of failures for the routes and depots, and as a separate objective. Also uncertainty is displayed as a scenario and allocation of established depots are done according to different scenarios. A case study about earthquake in Tehran city is selected and implemented in the model to evaluate and validate the proposed model. Result shows that we can increase the satisfied demands and reliably by using the proposed model which has a significant important in emergency management.
    Keywords: Reliability, Dynamic demand, Multi-objective optimization, Earthquake of Tehran, Emergency management
  • انجمن مخزن فرهیختگی
    محمدعلی شفیعا
  • مصطفی جعفری*، محمدعلی شفیعا، نرگس رحیمی، حمیدرضا ضرغامی
    هدف
    هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اثر آموزش TRIZ بر خلاقیت، توانمندسازی و مهارت مدیریت، قشر کارگر بوده است.
    روش
    پژوهش حاضر آزمایشی بوده و با انتخاب یک گروه نمونه از مجموعه کارگران شرکت بهمن دیزل و آموزش 9 ساعته دانش TRIZ، تاثیر آموزش بر مولفه های یادشده نمونه آزمایش موردبررسی قرار گرفت. نمونه پیش آزمون و پس آزمون به ترتیب شامل 46 و 44 داده بود. جهت سنجش اثر موردنظر از سه پرسش نامه استاندارد خلاقیت رند سیپ ، توانمندسازی اسپریتزر و مهارت مدیریت استفاده شده است. جهت بررسی تاثیر آموزش TRIZ با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس از آزمون t مستقل با داده های نرمال و نیز آزمون من ویتنی در داده های غیر نرمال استفاده شد.
    یافته ها
    یافته های پژوهش نشان داد با توجه به آنکه مقدار معناداری نتیجه شده در ارتباط با خلاقیت و مهارت مدیریت به ترتیب 0.02و 0.013 است درنتیجه فرض صفر در هر دو مولفه مردود و نتایج حاکی از بزرگ تر بودن میانگین جامعه پس آزمون است. همچنین این مقدار در خصوص توانمندسازی 0.917 بود که به طبع حکایت از تساوی میانگین های دو جامعه پیش و پس از برگزاری دوره است.
    نتیجه گیری
    آموزش مجموعه تکنیک های TRIZ بر خلاقیت و مهارت مدیریت کارگران شرکت بهمن دیزل تاثیر مثبت می گذارد. و می توان آن را به عنوان راهکاری اثربخش در جهت بالابردن خلاقیت و مهارت مدیران به کار بست. در پایان پژوهش راهکارهایی در جهت فراهم کردن بستر مناسب آموزشی کارکنان ارائه می گردد.
    کلید واژگان: خلاقیت, توانمندسازی, مهارت مدیریت, TRIZ, منابع انسانی
    Mostafa Jafari *, Mohammad Ali Shafia, Narges Rahimi, Hamidreza Zarghami
    Objective
    The aim of this study was to investigate the effect of TRIZ training in creativity, empowerment and management skills of the labors.
    Methodology
    This research is an experimental study, Bahman Diesel collection was selected a sample of workers and TRIZ knowledge was taught within 9 hours and The effect on creativity, empowerment and management skills test samples were examined, In the pre-test and post-test samples 46 and 44 were given. Three standard questionnaires to measure the desired effect Randsyp creativity, empowerment of Spritzer and management skills have been used. For investigation the effect of TRIZ on The dependent variable and Statistical analysis, independent t test with normative data and Mann-Whitney test with non-normalized data is used, Statistical analysis was performed with SPSS software.
    Finding: According to the results, significant in relation to creativity and management skills were, respectively, 0.02 and 0.013. As a result, the null hypothesis is rejected, Also significant in relation to empowerment was 0.917, That did not reject the null hypothesis.
    Conclusion
    TRIZ training in creativity and management skills workers Bahman Diesel has a positive effect. There is also a significant positive relationship between TRIZ training and management skills and creativity of employees, It can be used as an effective strategy to enhance the creativity and skills of the managers applied.
    Keywords: creativity, empowerment, Management Capability, TRIZ, Human Resource
  • محمد علی شفیعا، سیده اشرف موسوی لقمان*
    در سالهای اخیر، رهنمودهایی از سوی مقام معظم رهبری مبنی برتولیدملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی ارائه شده است. ایشان تولید ملی را، اساس و حلقه ی اساسی پیشرفت اقتصاد دانسته و بر لزوم حمایت مسئولان از این امر تاکید کرده اند. تولید دارای ابعاد گوناگون است. از یک طرف اشتغال را افزایش می دهد و از طرفی سبب کاهش واردات می شود. به علاوه اثر روانی آن یعنی افزایش اعتماد به نفس و غرور ملی را ارتقا داده و اثرات هویت بخش آن بر شخصیت تک تک مردم نیز موثر خواهد بود. استقلال اقتصادی نیز از مسیر تولید می گذرد. این پژوهش در پی شناسایی بسترهای همکاری اثربخش میان دولت و تولیدکنندگان داخلی در راستای تقویت تولید و برآورده شدن منافع ملی است. مقوله های تولید در این پژوهش ابتدا بر اساس مطالعات انجام شده در مورد کلمات کلیدی مرتبط با تولید ملی، استخراج شده و پس از جمع آوری، سوالات اولیه حول موضوع، طراحی و در قالب مصاحبه های نیمه ساختاریافته نظرات خبرگان امر جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل فعالین حوزه تولید و نیز مسئولین اجرایی کشور در وزارت خانه صنعت، معدن و تجارت و کارشناسان اتاق بازرگانی و غیره بوده اند. برای کسب نظر از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شده است. برای تحلیل مصاحبه ها از تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شده و نتایج در قالب یک مدل مفهومی، به نمایش درآمده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد، همکاری بین دولت و تولیدکنندگان با مداخله هوشمندانه و از طریق ایجاد بسترهای مناسب مالی، تنظیم شرایط فعالیت ها و محصولات، تنظیم روابط بین المللی اقتصادی محقق خواهد شد. روایی و پایایی پژوهش نیز، با معیارهای موجود تایید شده است.
    کلید واژگان: تعامل دولت و تولیدکنندگان داخلی, تولید ملی, تحلیل محتوای کیفی, مدل مفهومی, تقویت تولید ملی
  • مهسا سلسبیل، محمدعلی شفیعا، میرسامان پیشوایی، کامران شهانقی
    در دو دهه اخیر به دلیل جهانی شدن زنجیره تامین، تغییرات فراوانی در شرایط زنجیره ها رخ داده است. راهبران و مدیران کلان، همواره با ریسک های جدیدی روبه رو هستند که با برنامه ریزی باید برای مقابله با آن ها آماده شوند. در سال های اخیر، تحریم به عنوان یکی از جدی ترین ریسک ها تاثیرات مخرب خود را بر زنجیره های تامین گذاشته است؛ درحالی که در پژوهش های مربوط به زنجیره تامین جهانی، مسئله اختلال مغفول مانده است. هدف این پژوهش مدل سازی زنجیره دارو در سطح تاکتیکی در شرایط اختلال تحریم است. جریان فیزیکی و مالی و اختلال آن دو در شرایط تحریم، به صورت همزمان مدل سازی شده است. برای تکمیل جریان مالی نسبت های مالی نیز وارد مدل شده اند. عدم قطعیت مسئله با استفاده از یکی از جدیدترین رویکردهای بهینه سازی استوار به نام برنامه ریزی امکانی استوار مدل سازی شده است. مدل بر روی مجموعه دارویی آترا پیاده شد و نتایج آن توسط نرم افزار گمز تحلیل و اعتبارسنجی شد. نتایج از یک سیستم استوار در برابر اختلال تحریم نشان دارد که بدون تخطی از محدودیت های مسئله، تصمیمات مناسب برای برخورد با مسئله را نمایان می سازد.
    کلید واژگان: اختلال تحریم, برنامه ریزی تاکتیکی, برنامه ریزی امکانی استوار, زنجیره تامین دارو, عمر قفسه ای
    Mahsa Salsabil, Mohammad Ali Shafia, Mir Saman Pishvaee, Kamran Shahanaghi
    In the last two decades due to globalization of supply chain, enormous changes occurred in chains. Leaders in this field, always facing new risks and disorders that should prepare themselves to deal with them. In the recent years, sanctions as one of the most serious risks have damaged the supply chains. However, in the research related to global supply chains, modeling of disruption has been neglected. The purpose of this study was the modeling of drug supply chain at the tactical level in terms of sanction impairing. Physical and financial flow and their disruption in the term of sanction have been modeled simultaneously. To complete the financial flow, financial statements have also been modeled. One of the newest approaches named Robust Possibilistic Programming has been used for the modeling of the uncertainty of the problem. The model has been implemented on a drug organization called Atra and the results have been analyzed and validated by the optimization software Gams. The results show a robust and resistant system in the case of sanction disruption that without violating the constraints of the problem shows the appropriate measures to deal with the problem.
    Keywords: Drug Supply Chain, Robust Possibilistic Programming (RPP), Sanction Disruption, ShelfLife, Tactical Programming
  • محمد علی شفیعا، مهدی محمدی، علیرضا باباخان، علی اصغر سعدآبادی
    در دنیای رقابتی امروز، کشورها از روش های مختلفی برای اکتساب و جهش فن آوری استفاده می کنند. در حالی که هدف نهایی از اکتساب و انتقال فن آوری در کشورهای در حال صنعتی شدن، جذب و بومی سازی دانش فنی فن آوری است، به نظر می رسد، این مهم بعضی اوقات به دلیل وجود برخی موانع و عوامل، محقق نمی شود. اگرچه موانع موجود در مسیر بومی سازی فن آوری در کشور ایران نیز مانند سایر کشورهای رو به پیشرفت وجود داشته دارد، اما به دلیل مسایل ویژه ای مانند تحریم، از اهمیت بیشتری برخوردار است. در این مقاله، عوامل بومی سازی فن آوری در سطح خرد و بنگاه با استفاده از مصاحبه عمیق از خبرگان جهاد دانشگاهی علم و صنعت و شرکت توربین سازی تجربه نور، استخراج شده و رابطه آنها با یکدیگر، در قالب یک مدل معادلات ساختاری، نشان داده شده است. اندازه جامعه آماری تحقیق 120 نفر بود که تمام اعضای این جامعه، به عنوان نمونه نیز مد نظر قرار گرفتند. پس از توزیع پرسش نامه طراحی شده توسط پژوهشگران این تحقیق بین تمام اعضای این جامعه، تنها 91 مورد برگشت داده شد. در این تحقیق، برای تعیین پایایی از روش پایایی ترکیبی استفاده شد که حداقل مقدار آن 0/87 محاسبه شد. نتایج نشان داد که شرکت های علاقه مند به بومی سازی فن آوری، باید در پنج حوزه سبک یادگیری، همکاری های فن آورانه، انطباق فن آوری، ظرفیت جذب و فعالیت های اصلی بومی سازی، سرمایه گذاری نمایند.
    کلید واژگان: بومی سازی فن آوری, انتقال فن آوری, مدل سازی معادلات ساختاری
    Mohammad Ali Shafia, Mahdi Mohammadi, Ali Reza Babakhan, Ali Asghar Sadabadi
    In today’s competitive world, countries use different ways to acquire and use the technology boom. While the ultimate goal of technology transfer and acquisition in industrializing countries is to absorb and localize technical knowledge, it seems this is not sometimes fulfilled because of some obstacles and factors. Although there are some barriers to localize technology in Iran as well as other developing countries, it is more important in Iran due to some problems such as sanctions. In this paper, firm level and micro-level technology localization factors were extracted by conducting in-depth interviews with experts of Jahad Daneshgahi at Iran University of Science and Technology and Tajrobeh Nour Turbine Company, and then, were depicted in a Structural Equation Model (SEM) form. The size of the statistical population was 120 people, all of whom were considered as the sample size. After distributing the questionnaires among all members of that society, only 91 ones were responded. In this research, the Combined Reliability method was used to examine research reliability and its value was 0.87. The results illustrated that firms seeking to localize technology should invest in five fields such as learning style, technological collaborations, technology adoption, absorptive capacity, and the main activities of localization.
    Keywords: technology localization, technology transfer, structural equation model
  • اندازه گیری تاثیر نظام استانداردسازی ملی بر بهبود عملکرد زنجیره تامین
    محمد علی شفیعا، سهراب عبدالله زاده، ابراهیم تیموری
    هدف از انجام این تحقیق، ارائه رویکردی به منظور اندازه گیری اثربخشی نظام استانداردسازی ملی بر عملکرد زنجیره تامین است. نظام های استانداردسازی ملی موجب شناسایی مرجع تامین کننده شده و تکمیل کننده سایر نظام های استانداردسازی هستند. اگرچه در تحقیقات پیشین به صورت کلی به اثر مثبت استانداردسازی در زنجیره های تامین اشاره شده، اما تاکنون روش مدونی برای اندازه گیری آن ارائه نشده است. در این تحقیق، رویکرد جدیدی از ترکیب روش رویه پاسخ i و روش شناسایی شبکه عصبی ii ارائه شده که توسط آن میزان بهبود عملکرد زنجیره تامین در اثر پیاده سازی نظام استانداردسازی ملی اندازه گیری میشود. معیارهای اندازهگیری عملکرد بر مبنای مدل فرآیندی مدل مبنا عملیات زنجیره تامین iii انتخاب شده و از شبیه سازی زنجیره برای پیشبینی ها استفاده شده است. به منظور اعتبارسنجی رویکرد پیشنهادی، مورد کاوی روی زنجیره تامین مرغ گوشتی انجام یافته و میزان بهبود عملکردآن در اثر پیاده سازی «ایران کد» اندازه گیری شده
    است. نتایج حاصله نشان داد که اولا رویکرد پیشنهادی برای اندازه گیری میزان بهبود عملکرد زنجیره تامین مناسب است و ثانیا عملکرد زنجیره با پیاده سازی نظام استانداردسازی بهبود مییابد. ضمنا این بهبود در تمام مراحل زنجیره تامین به یک اندازه نیست. این رویکرد قابلیت تعمیم به سایرنظام های استانداردسازی و زنجیره ها را دارد .
    کلید واژگان: نظام استانداردسازی, مدیریت زنجیره تامین, شبیه سازی, اندازهگیری عملکرد, یکپارچگی اطلاعاتی
  • محمدعلی شفیعا، مهدی محمدی، امیر الداغی*، عقیل حمیدی
    امروزه با ظهور کسب و کارهای فناورانه و شکل گیری اقتصاد دانش بنیان، تقاضا برای قیمت گذاری فناوری افزایش یافته است. تاکنون روش های زیادی برای قیمت گذاری فناوری معرفی شده اند، ولی همه آنها دارای محدودیت هایی هستند که استفاده از آنها را در شرایط خاصی میسر می کند. این مقاله با هدف ایجاد مدلی به منظور انتخاب روش مناسب قیمت گذاری فناوری در پروژه های مختلف انجام شد. برای رسیدن به این هدف، شاخص های موثر بر انتخاب روش مناسب، در سه بعد طبیعت فناوری، سیاست درون سازمانی و تعاملات بیرونی، امتیازدهی شدند.در بخش اول این مقاله به بررسی پیشینه پژوهش و مفاهیم مرتبط به قیمت گذاری فناوری پرداخته شده است و چهار روش قیمت گذاری فناوری که بیشترین کاربرد را از لحاظ تئوری و عملی دارند به صورت جامع مورد بررسی قرار گرفته اند. در ادامه روش پژوهش، ابعاد و شاخصهای مدل معرفی، تشریح و از طریق تحلیل سلسله مراتبی دلفی فازی امتیازدهی گردیده اند و مبتنی بر این رویکرد، روش مناسب قیمت گذاری در شرایط مختلف مشخص شده است. در انتها نتیجه های حاصل از مدل تجزیه و تحلیل شده و فرآیند استفاده از نتیجه های پژوهش، در مرحله کاربرد تشریح و در نمونه واقعی نیز پیاده سازی شده است.
    کلید واژگان: قیمت گذاری فناوری, انتخاب روش مناسب, ارزش گذاری فناوری, روش تحلیل سلسله مراتبی دلفی فازی
    Mohammad Ali Shafia, Amir Aldaghi*, Mehdi Mohammadi
    Nowadays, the advent of technological businesses and formation of knowledge-based economy has increased demand for technology pricing. Although numerous methods have been proposed for technology pricing, they have bugs and limitations which effect their applications in certain conditions. Current study carried out to present a selecting method for technology pricing in various projects, to this aim the effective indicators of selecting method were scored based on: nature of technology, internal policies and external interactions. In first part of the study, the literature review and related concepts in domain of technology pricing are presented and four methods of technology pricing which most widely used in theory and practice have been comprehensively studied. Consequently, research methodology and model indicators have been introduced and scored via Fuzzy Delphi Analytic Hierarchy and then the appropriate method for technology pricing was recognized in various conditions. Finally, the results of the model have been analyzed and used in the real case.
    Keywords: Technology Pricing, Appropriate Methodology Selecting, Technology Valuation, Fuzzy Delphi Analytical Hierarchy Process
  • محمدعلی شفیعا*، محمد مهدوی مزده، مرتضی باقرپور، مهردخت پورنادر
    مقاله پیش رو تلاشی است در راستای ارائه چارچوبی متمایز و جامع از مهم ترین عوامل ریسک موجود در زنجیره تامین و ارزیابی تامین کنندگان بر اساس این عوامل با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری و تحلیل پوششی داده های دو سطحی. بدین منظور نخست با بهره گیری از ادبیات موضوع، برجسته ترین معیارهای ریسک موجود در زنجیره های تامین از دیدگاه کارشناسان این حوزه شناسایی و با استفاده از تحلیل عاملی گروه بندی شده اند. در گام دوم این معیارها با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و با بهره گیری از نظر خبرگان وزن دهی شدند. سپس به منظور ارزیابی هر چه دقیق تر تامین کنندگان با در نظر گرفتن معیارهای شناسایی شده، از رویکرد تحلیل پوششی داده های دو سطحی بهره گرفته شده است که بر اساس آن 12 تامین کننده فرضی با توجه به معیارهای ریسک در دو سطح به صورت سلسله مراتبی رتبه بندی شده اند. مزیت استفاده از روش تحلیل پوششی داده های دوسطحی آن است که وزن زیر شاخص های گروه های اصلی ریسک هم مستقیما در صورت مسئله منظور شده و علاوه بر افزایش دقت در محاسبات از حذف این زیرشاخص ها نیز جلوگیری به عمل می آورد.
    کلید واژگان: مدیریت ریسک زنجیره تامین, ارزیابی تامین کنندگان, عوامل ریسک زا, معیارهای دو سطحی
    M. Pournader, M. Bagherpour, M. Mahdavi Mazdeh, M.A. Shafia*
    Identifying risk factors and selecting the suppliers based on these factors appears to be one of the main challenges for manufacturers. As a result, in this paper a distinctive framework for evaluating suppliers based on these risk factors is proposed and solved by multi-criteria decision making (MCDM) techniques and two-level data envelopment analysis (DEA) approach. The measures have been identified by reviewing the literature and the assistance of the experts in this area. Consequently, they have been categorized by Factor Analysis (FA). The measures in each group are then respectively weighted based on the expert's evaluation of the measures and by Analytical Hierarchy Process (AHP) technique. In the next step, the two-level Data Envelopment Analysis (DEA) was applied to rank 12 presumptive suppliers of a manufacturer according to risk measures in two levels. The advantage of applying two-level DEA would be the direct inclusion of risk sub-factors in the computations. This technique benefits from more accurate results, whereas in the other evaluation approaches, in case of many factors and sub-factors, some might be integrated in to others or omitted.
    Keywords: Supply chain risk management, Supplier evaluation, Risk factors, Two, level measures
  • محمدعلی شفیعا، محمد رحیمی مقدم*، کامبیز بدیع
    هدف این مقاله ارائه چارچوبی برای آینده نگاری با تمرکز بر نقش رویکردهای شناختی و ترکیب آن با مفهوم نقشه شناختی فازی است. چارچوب پیشنهادی از سه مرحله پیش آینده نگاری، اصلی و پساآینده نگاری تشکیل می شود. در مرحله اصلی آینده نگاری، به منظور تعیین آینده مطلوب، تمرکز محوری بر نقش تصور و شهود در ترسیم آینده در ذهن خبرگان، به تصویر کشیدن تصورات خبرگان در قالب یک نقشه شناختی فازی اجتماعی متاثر از متغیرهای دور و نزدیک از بافت های داخلی و خارجی مرتبط با موضوع است. از نقاط قوت این چارچوب می توان به نمایش سیر تکاملی شناخت خبرگان از موضوع آینده، از جمع آوری داده ها تا به تصویر کشیدن نقشه ها و تحلیل و تجمیع آن ها، به منظور دستیابی به دانش و فهم درباره آینده و شکل گیری خرد درباره موضوع آینده اشاره نمود. این مهم با شناسایی آینده های محتمل و تعیین آینده مطلوب در مرحله اصلی آینده نگاری چارچوب پیشنهادی، محقق می شود. به علاوه استفاده از نقشه شناختی، نقش متغیرها و توالی آن ها در آینده مطلوب را شفاف نموده و امکان برنامه ریزی متغیرهای کنترل پذیر برای دستیابی به آینده مطلوب را فراهم می آورد. اعتبارسنجی تحقیق، با بررسی اهمیت مولفه های چارچوب پیشنهادی براساس روش آنتروپی شانون و نیز مقایسه این چارچوب با سایر چارچوب های مطالعه شده براساس عوامل کلیدی و دریافت نظرات خبرگان انجام شده است.
    کلید واژگان: آینده نگاری, نقشه شناختی فازی, بصیرت, شهود, خرد
    Mohammad Ali Shafia, Mohammad Rahimi Moghaddam*, Kambiz Badie
    The paper's aim is to present a foresight framework based on cognitive approaches and Fuzzy Cognitive Map (FCM). The proposed framework includes three phases of pre-foresight, main-foresight and post-foresight. One of the main strengths of this framework is its ability to present the evolutional trend of expert's cognition on future which begins from data gathering, mapping their imagination, analyzing and summarizing them to achieve knowledge and understandings of the future and ends by forming the wisdom about it. This trend helps to identify probable futures and determine preferable one. Moreover, focus on FCM in this framework clarifies the role of variables and their sequence which facilitates planning for the controllable variables to achieve preferable future. Finally the components of proposed framework are evaluated based on the frameworks reviewed and success factors of foresight frameworks.
    Keywords: Foresight, FCM, Intuition, Insight, Wisdom
  • Mohammad Ali Shafia, Seyyedeh Ashraf Mousavi Loghman
    In the viewpoint of Islam in contrast to that of the western doctrines, individuals, on the one hand, and society, on the other hand, are both important. In this framework such issues as resistance and such virtues as collectivism, altruism, abnegation and helping the fellow beings make sense. Our task here is explicating the role of people in the economic progress, based on the supreme leader’s prescriptions and applying the text grounded theory. The importance of this study and the necessity of theorizing in this field will beclearer if we consider that the supreme leader has identified the people's economy as a main element of resistive economy. Thus, the supreme leader’s expressions are examined as a source of data. After coding and analyzing the data the people’s role in economic progress is illustrated as a visual model, emphasizing on the context conditions causal conditions intervening conditions strategies and consequences. Moreover, according to the abovementioned model, some plan measures necessary for realizing the people's economy have been proposed.
    Keywords: Resistive Economy_People's Economy  Public Participation Economic Progress  Highness Supreme Leader
  • محمدعلی شفیعا، سهراب عبدالله زاده، حسین پاشاآبگرمی
    استانداردسازی اطلاعات به عنوان یکی از سه جریان اصلی در زنجیره های تامین، از راهکارهای موثر در یکپارچه سازی اجزای آن به شمار می آید. نظام استانداردسازی ملی یکی از کاربردی ترین نظام ها است که بستر مناسبی را برای مدیریت یکپارچه اطلاعات در زنجیره ها فراهم می سازد. شناخت نیازهای واقعی ذی نفعان و برآورده سازی آن ها با ابزارهای این نظام، موجب ایجاد ارزش و رضایت بیشتر در آن ها خواهد شد. با توجه به محدودیت منابع، رتبه بندی و انتخاب مناسب ابزارها جهت پیاده سازی، از اهمیت حیاتی برخوردار است. در این مقاله، رویکرد جدیدی ارائه شده که با استفاده از فنون تحلیل سلسله مراتبی فازی و مدل تحلیلی کانو، ابتدا نیازهای ذی نفعان نظام استانداردسازی ملی شناسایی و طبقه بندی شده و سپس ابزارهای آن خوشه بندی و رتبه بندی می شوند. با اولویت دهی به ابزارهایی که تاثیر بیشتری بر افزایش رضایت ذینفعان دارند، بکارگیری منابع از کارآمدی بالاتری برخوردار خواهد شد. برای آزمون و اعتبارسنجی رویکرد به خدمت گرفته شده، موردکاوی ای روی نظام استانداردسازی کالا و خدمات ایران «ایران کد» صورت گرفته و نتایج مثبت آن شامل: خوشه بندی و رتبه بندی ابزارهای موجود این نظام براساس بیشترین ایجاد رضایت، با درجه صحتی مطلوب تر از روش های مرسوم ارائه شده است.
    کلید واژگان: کانوی تحلیلی, فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی, نظام استانداردسازی ملی, مدیریت زنجیره تامین, رضایت مشتری
    M.A. Shafia, S. Abdollahzadeh, H. Pashaabgarmi
    Standardization of information is one of the most important policies in integration of its components, and as one of the three main procedures in supply chains. Standardization system is one of the most practical systems and provides a sufficient area of activity for integrated management of information in chains. Identifying the real needs of beneficiaries and meeting them with tools of this system results in gaining value and their satisfaction. Due to restriction of sources, ranking and proper choosing of tools for implementation are vitally important. In this paper, a new approach is provided that with use of fuzzy hierarchical analysis techniques and analytic model of Kano, at first the needs of beneficiaries of the national standardization system are identified and organized, and then its tools would be clustered and ranked. By prioritizing those tools that have more effect on increasing the beneficiaries’ satisfaction, utilizing sources will have more efficiency. For examining and validating the used approach, a case study on standardization system of Iran’s commodities and services (Iran Code) has been provided and its positive results consist of clustering and ranking the available tools in this system according to the highest satisfaction caused, with more accurate results compared to traditional methods.
    Keywords: Analytical Kano, National Standardization, Fuzzy AHP, Supply Chain Management, Customer Satisfaction
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال