به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مرتضی اوحدی

  • مرتضی اوحدی، محمد شریفی*، فرهنگ (حامد) مهروش (خانی)، محسن نورائی
    یکی از ادوار مهم در تاریخ اندیشه اخلاقی جهان اسلام، عصر صحابه پیامبر اکرم (ص) است. در این عصر، آموزه های اخلاقی پیامبر اکرم (ص) توسط صحابه رواج یافته اند. یکی از صحابه که روایات بسیاری را از پیامبر اکرم (ص) نقل کرده، ابوهریره است. به دلیل جایگاه مهم سیاسی و فرهنگی ابوهریره در عصر امویان، یعنی جانشینی مروان بن حکم در مدینه و پرداختن به حرفه قصص گویی، کشف اندیشه اخلاقی که او ترویج کرده، از اهمیت به سزایی برخوردار است. نخستین گام برای کشف نظریه اخلاقی ابوهریره، تبیین مبانی هستی شناختی ابوهریره است. واکاوی بنیاد ی ترین نگرش های ابوهریره به هستی و ساحت های مختلفش، ازآن رو اهمیت دارد که پایه گذار درک ابوهریره نسبت به فعل اخلاقی، غایت اخلاقی زیستن و شیوه سلوک برای رسیدن به این غایت است. در این مطالعه برای بازشناسی نگرش های هستی شناسانه ابوهریره، همه روایات او که در مهم ترین منابع روایی اهل سنت گزارش شده اند و در آن ها، کلیت هستی و آفریده های هستی در اندیشه ابوهریره بازتاب یافته است، تحلیل شده اند. براساس یافته های این تحقیق، که به روش توصیفی تحلیلی  انجام شده،  آن سان که در روایات منسوب به ابوهریره بازتاب یافته است، مهم ترین نگرش های ابوهریره به هستی و ساحت های مختلف هستی را می توان در ذیل سه بحث کلان صورت بندی نمود: «آفریدگار جهان و اوصافش»، «دنیا» و «پایان کار جهان». همچنین، برپایه مطالعه کنونی می توان دریافت که میان نگرش های ابوهریره نسبت به ساحات هستی انسجام برقرار است و پایه گذار اندیشه اخلاقی ابوهریره، همین نگرش ها به هستی و ساحت های مختلف هستی محسوب می شوند.
    کلید واژگان: ابوهریره, هستی شناسی, اندیشه اخلاقی, اخلاق, عصر صحابه, تاریخ اندیشه اخلاقی
    Morteza Ohadi, Mohammad Sharifi *, Farhang (Hamed) Mehrvash (Khani), Mohsen Nouraei
    One of the most important periods in the history of moral thought in the Islamic world is the era of the companions of the Holy Prophet (PBUH). In this era, the moral teachings of the Holy Prophet (PBUH) have been popularized by the Companions. Abu Huraira is one of the Companions who narrated many hadiths from the Holy Prophet (PBUH). Because of the important political and cultural position of Abu Hurairah in the Umayyad era; That is, the succession of Marwan bin Hakem in Madinah and dealing with the profession of storytelling, discovering the moral thought that he promoted is of great importance. The first step to discover Abu Hurairah's moral theory is to explain Abu Hurairah's ontological foundations. Analyzing Abu Hurairah's most fundamental attitudes towards existence and its various fields is important because it is the foundation of Abu Hurairah's understanding of moral action, the moral goal of living and the way of behavior to reach this goal. In this study, we intend to recognize his ontological attitudes by reviewing and analyzing all the traditions attributed to Abu Hurairah in various Islamic sources.
    Keywords: Abu Hurairah, Ontology, Moral Thought, ethics, The Age of Sahaba, History of Moral Thought
  • محمدحسین اخوان طبسی*، امیرحسین حسین زاده ایوری، مرتضی اوحدی

    «حمد» مفهومی قرآنی است که با ورود به فرهنگ اسلامی دچار تغییرات اساسی در معنا شده است. اهل لغت و مفسران حمد را به معنای ستایش و ثنا (مدح) یا سپاس گذاری (شکر) دانسته اند. در روایات و فرهنگ اسلامی نیز همین معنا برای حمد بازتاب یافته است. این در حالی است که حمد در سابقه پیشا اسلامی خود و در زبان های سامی دو طیف معنایی را به همراه داشته است: نخست معنای «آتش و گرما» و دوم معنای «اشتیاق، علاقه و لذت»؛ که معنای دوم از معنای نخست ساخت یافته است. این شواهد معنایی نشان می دهد که حمد در تاریخ حیات خود دچار تحولی اساسی در معنا شده است. حال پرسش اساسی درباره معنای حمد در قرآن کریم است؛ آیا حمد در قرآن امتدادی از معنای پیشااسلامی (معنای شوق)، یا همراستا با معنای دوره اسلامی (معنای سپاس و ستایش) است؟ این پژوهش می کوشد با رویکرد «تاریخ مفهوم» تحولات معنایی حمد را از دوران باستان تا عصر نزول قرآن و سپس دوره فرهنگ اسلامی رصد نماید. این پژوهش به این نتیجه دست یافته که معنای حمد در قرآن کریم در امتداد معنای پیشااسلامی خود (شوق، علاقه و توجه) است و نباید آن را بر معنای تحول یافته در دوران اسلامی (ستایش، سپاس) حمل نمود.

    کلید واژگان: حمد, تاریخ مفهوم, قرآن کریم, فرهنگ اسلامی
    Mohammad Hosein Akhavan Tabasi *, Amirhosein Hoseinzadeivary, Morteza Ohadi

    "Ḥamd" is a key concept in the Quranic theology that underwent fundamental changes in meaning upon entering Islamic culture. The lexicographers and commentators have considered ḥamd to mean praise (madh) or thanksgiving (shokr). In traditions and Islamic culture, the same meaning for ḥamd has been reflected. Meanwhile, in its pre-Islamic history and in semantic languages, ḥamd had two meanings: first, it means "fire, heat" and second, "desire, interest and pleasure"; that the second meaning is constructed from the first meaning. These semantic evidences show that ḥamd has undergone a fundamental change in its meaning through its life. in this research, by the historical method, the concept of ḥamd is investigated at the pre-Islamic era, age of Qur’an and the period of Islamic culture, and its semantic changes through the history, by the approach of history of concept. This research has reached the conclusion that the meaning of ḥamd in the Holy Qur’an is along its pre-Islamic meaning (desire, interest and attention) and it should not be carried over the changed meaning that evolved in the Islamic era (praise, thanks).

    Keywords: Ḥamd, History of Concept, Holy Qur’an, Islamic Culture
  • مرتضی اوحدی*، حبیب الله حلیمی جلودار
    عصر صحابه یکی از ادوار مهم در تاریخ تفسیر قرآن محسوب می شود. در این دوره برخی صحابه پیامبر (ص) بر اساس آموزه هایی که از ایشان دریافت کرده بودند به تفسیر آیات پرداختند. یکی از این صحابه مفسر ابوهریره است. ابوهریره قاص بوده، و ارتباط نزدیکی هم با دستگاه خلافت اموی داشته است. این دو ویژگی او بر نحوه تفسیر قرآن او تاثیر نهاده اند. لازم است با مطالعه همه آراء و روایات تفسیری ابوهریره و تحلیل آن ها، نحوه رویارویی او با آیات قرآن تبیین شود. بر اساس یافته های این مطالعه روایات تفسیری ابوهریره را می توان در سه دسته کلان صورت بندی کرد: تفسیر هستی شناسانه، انسان شناسانه، و قرآن شناسانه. این که چرا شخصیتی هم چون ابوهریره در نسل صغار صحابه  و نیمه های سده 1ق از میان مضامین متعدد قرآن خود را درگیر توجه به این چهار سنخ از آیات نموده، امری است که در جای دیگری باید جداگانه تحلیل شود.
    کلید واژگان: ابوهریره, روایات تفسیری, تفسیر صحابه, تاریخ تفسیر, عصر صحابه
    Morteza Owhadi *, Habiballah Halimi Jelodar
    The era of the Companions is considered one of the most important periods in the history of interpretation of the Qurʾān. During this period, some companions of the Prophet interpreted the verses based on the teachings they had received from him. One of these companions is Abū Hurayra. He was al-Qāṣṣ (story teller), and he had a close relationship with the Umayyad Caliphate. These two characteristics of his have influenced the way he interprets the Qurʾān. It is necessary to explain his way of confronting the verses of the Qurʾān by studying all opinions and interpretive traditions of him and analyzing them. It seems that Abū Hurayra's interpretative narratives can be divided into three major categories: ontological, anthropological, and Qurʾānic interpretations. Why a personality like Abū Hurayra, in the younger generation of the Companions and in the middle of the 1st century AH, among the many themes of the Qurʾān, involved himself in paying attention to these four types of verses, is a matter that must be analyzed separately.
    Keywords: Abū Hurayra, Interpretive Traditions, interpretation of al-Ṣaḥāba, History of the Interpretation of the Qurʾān, the Aage of al-Ṣaḥāba
  • محمدحسین اخوان طبسی*، مرتضی اوحدی، حسین شجاعی

    واژه رزق، یکصد و نه بار در قرآن کریم به کار رفته است. لغت شناسان و مفسران، طیف گسترده ای از معانی مادی و معنوی را برای این واژه در نظرگرفته اند؛ عده ای از ایشان رزق را صرفا بر معنایی مادی، برخی دیگر صرفا بر معنایی معنوی و پاره ای بر هر دو معنای مادی و معنوی اطلاق کرده اند. این بسط معنایی رزق در میان اهل لغت و مفسران در حالی به وجود آمده است که بر پایه شواهد زبان شناختی، رزق در عصر پیشاقرآنی و در عصر نزول قرآن معنای محدود و معینی را با خود حمل می کرده است. نویسندگان این مقاله با هدف دستیابی به معنای اصلی این واژه در قرآن و با بهره از ریشه شناسی تاریخی این واژه نشان داده اند که رزق در دوران پیشاقرآنی حایز معنایی مادی بوده است که «خوراک»، «بهره و سهم»، «روزانه بودن» و «عطای به دیگری» مهم ترین مولفه های آن به شمار می رفته است. در دوران نزول قرآن و با انتقال این واژه از فارسی به عربی همین گستره معنایی نیز به عربی عصر نزول وارد شده است. پس در فهم و تفسیر آیاتی که واژه رزق در آن ها به کار رفته است باید متمرکز بر معنای مادی این واژه بود. گسترش رزق به مصادیق غیرمادی (فرزند، علم و...) توسعه ای است که بعدتر و توسط مفسران صورت گرفته است و لذا نباید آن را بر رزق در قرآن کریم حمل نمود.

    کلید واژگان: رزق, ریشه شناسی, مولفه های معنایی, قرآن کریم
    MohammadHosein Akhavan Tabasi *, Morteza Ohadi, Hossein Shojaei

    The word Rizq is used one hundred and nine times in the Holy Qur’an. Lexicographers and commentators have considered a wide range of material and spiritual meanings for this word; some of them have applied rizq to a material meaning only, others only to a spiritual meaning, and some to both material and spiritual meanings. This division of opinions among lexicographers and commentators has arisen while, based on linguistic evidence, rizq carried a limited and specific meaning in the pre-Qur'an era and in the era when the Qur'an was revealed. The authors of this article, with the aim of achieving the original meaning of this word in the Qur'an and using the historical etymology of this word, have shown that in the pre-Qur'an era, sustenance had a material meaning such as "food", "interest and share", "daily being"a And "giving to others" is considered its most important component. During the revelation of the Qur'an and with the transfer of this word from Persian to Arabic, the same range of meanings was also introduced into the Arabic of the era of revelation. For this reason, in understanding and interpreting the verses in which the word sustenance is used, one should focus on the material meaning of this word.

    Keywords: Rizq, Etymology, semantic components, Holy Qur’an
  • مسیحیان هم مفاتیح الجنان دارند / طبق گفته های حجت الاسلام شریعتمداری دعا کردن فقط مخصوص مسلمانان نیست
    مرتضی اوحدی
  • تاریخ مصلحت بردار نیست / گفت و گو با حجت الاسلام کاشانی که حرف هایش جنجال درست کرد
    مرتضی اوحدی
  • کرونا از سنخ عذاب الهی نیست / حجت الاسلام والمسلمین ایازی معتقد است که باید به نقش علم و دین دقیق تر توجه کنیم
    مرتضی اوحدی
  • تکیه بر تجربیات انسانی برای فهم قرآن / حجت الاسلام میرزایی معتقد است که باید از ذهن مفسر، فرهنگ زدایی و تاریخ زدایی کرد
    مرتضی اوحدی
  • باید از اجبار در دینی کردن جامعه دست برداریم / مهدی نصیری این روزها با نظرات خود غوغایی به راه انداخته است
    مرتضی اوحدی
  • تقویت الاهیات امید / رسول رسولی پور از تاثیر کرونا بر نگاه فیلسوفانه می گوید
    مرتضی اوحدی
  • رسول محمدجعفری*، مرتضی اوحدی

    نزول وحی بر پیامبر (ص)، از مسایل مهم در معارف اسلامی است. در این بین، وحی قرآنی و چگونگی نزول آن بر پیامبر (ص) اهمیت ویژه ای دارد؛ چنان که از مباحث قابل تامل و مورد اختلاف مفسران و عالمان علوم قرآنی، به حساب می آید. منشا این مباحث، روایات فراوانی است که در جوامع روایی و کتاب های تفسیری گزارش شده است. مجموع این روایات، در شش دسته قابل تقسیم هستند: 1. ترس و وحشت پیامبر (ص) در هنگام نزول قرآن؛ 2. نزول قرآن بر پیامبر (ص) در هنگام خواب؛ 3. عرق ریزی پیامبر (ص) در هنگام نزول قرآن؛ 4. نزول قرآن بر پیامبر (ص) سوار بر مرکب؛ 5. شنیدن صدای جرس در هنگام نزول وحی؛ 6. ناهشیاری و غش پیامبر (ص) در هنگام دریافت وحی. این روایات غالبا بر اساس معیارهای رجالی و درایه ای ضعیف می باشند. روایات دسته اول، گذشته از سند، از نظر محتوا نیز در تقابل با ادله هستند، اما روایات پنج دسته دیگر، به نظر می آید مضمون صحیحی داشته، محذور عقلی و نقلی برای نفی آن ها وجود ندارد.

    کلید واژگان: وحی, حالات پیامبر(ص), نزول قرآن, روایات نزول, سند روایات, محتوای روایات
    Rasūl Muḥammad Ja‘Farī *, Murtaḍā Awḥadī

    One of the main issues in the Islamic knowledge is the divine revelation made to the Prophet (s). Of particular interest in this regard is the revelation of the Qur’ān to the Prophet (s) and its manner. This is one of the disputed discussions among the exegetes and the scholars of the qur’ānic sciences. The source of this discussion is comprised of numerous narrations that are found in the narration collections and the Qur’ān commentaries. These narrations can be divided into six groups, namely the Prophet’s (s) panic during the revelation of the Qur’ān, the revelation of the Qur’ān to the Prophet (s) when he was asleep, the Prophet’s (s) sweating during the revelation of the Qur’ān, the revelation of the Qur’ān when the Prophet (s) was riding a steed, the sound of a bell during the revelation of the Qur’ān, and the Prophet’s (s) fading when he received the revelation. These narrations are mostly weak based on the Rijāl (evaluation of the transmitters of Islamic traditions) and Dirāya (analysis of Scripture) standards. In addition to the weakness of the chains of transmission, the content of the first group of narrations is against the rational reasons. However, the content of the narrations of the other five groups seems to be sound and face no rational or narrative constraints.

    Keywords: Revelation, Prophet’s (s) moods, Revelation of the Qur’ān, Revelation narrations, Chains of transmission, Narration content
  • در معرفت دینی با انسداد مواجهیم / گفت و گو با حجت الاسلام قائمی نیا که نقدهای جدی به حوزه های علمیه و دین پژوهی سنتی دارد
    مرتضی اوحدی
  • سونامی پوچ گرایی با تلاش های فقهی متوقف نمی شود / با دکتر بیژن عبدالکریمی درباره نواندیشی دینی و چالش های دنیای مدرن
    مرتضی اوحدی
  • رسول محمدجعفری، مرتضی اوحدی
    مقوله نسخ از دیرباز تاکنون مورد توجه اندیشمندان بوده است. نسخ دو رکن دارد؛ یکی ناسخ است و دیگری منسوخ. بر اساس دیدگاه مشهور، تشریع احکام در انحصار خداوند، و نسخ آیات مختص عصر نزول بوده و ناسخیت نیز در انحصار آیات قرار دارد. علاوه بر دیدگاه رایج، نظریه متفاوتی به نام استمرار نسخ وجود دارد که معقتد است آیات الاحکام بر مبنای سیره عقلاء تشریع شده و عقل با تشخیص مصالح و مفاسد زمانی- مکانی، قدرت نسخ این آیات را دارد. مقاله ی فرارو با روشی توصیفی- تحلیلی نظریه ی استمرار نسخ را مورد بررسی قرار داده و با استناد به ادله ای این نظریه را نقد نموده است. نتیجه آنکه: نظریه استمرار نسخ با اشکالات عدیده ای روبروست که عبارتند از: تصریح ادله نقلی فراوان بر عدم قدرت عقل در درک جزئیات احکام، تعریف سطحی مفاهیم کلیدی بحث نسخ، عدم اتفاق نظر و وحدت رویه در سیره ی عقلای اعصار و امصار، که سبب عدم امکان ترسیم سیره واحدی بنام سیره عقلاء می گردد و تشریع احکام بر این مبنا را زیر سوال می برد؛ تعارض میان مسئله ارسال رسل و استمرار تشریع احکام بر مبنای سیره عقلاء؛ تناقض میان مسئله ختم نبوت و نسخ آیات بوسیله عقل؛ مبهم بودن تعریف عقل و عدم قدرت ناسخیت آن با توجه به اختلاف عقول بشر؛ عدم ثبات، و بروز آشفتگی در شریعت و در نتیجه مخدوش شدن فایده تشریع قوانین است.
    کلید واژگان: شیخ صدوق, وثاقت مرویات, نقد شبهات
    Rasul Mohammadjafari, Morteza Ohadi
    Among the most important and hard-working Shia traditionists (muḥaddiths), it should be mentioned of Sheikh Ṣadūq in the fourth hijrī century, whose works are extended to tree hundreds. Although he has a great position in Shia', some Shia simple-minded scholars, regarding the lack of assertion of authenticity of Ṣadūq by Ṭūsī and Najāshī, have faced with him silently and even some charged him with change, summary and removing words and phrases of traditions (hadiths) relying his own opinion. Their words are applied by some temporary Sunnis scholars to propose some misconceptions against him and call him “the liar Sheikh”! The present paper through a descriptive-analytical method aims to reply two questions: 1- what are the invalidation of the misconception of being silent about Sheikh Ṣadūq? 2- what are the invalidation of the misconception of the quality of Sheikh Ṣadūq’s reports? Findings say that making doubt and being silent on the authenticity of Sheikh Ṣadūq have two contradictive and remedial responses: A) The contradictive answer: the lack of authenticity by the others is not confined merely to Sheikh Ṣadūq, B) The remedial answer: according to some evidences, he is regarded by the early Shia scholars and biographers like Ṭūsī and Najāshī as authentic. The misconception of change and removing traditions is also invalid because of the followings: 1- The diversity of the chain (of reporting), 2- issuing fatwa (ijtihad) to solve the contents of traditions, 3- cutting traditions, 4- relying on the Sheikh Ṣadūq’s traditions because of their stricter chain (of transmitters) and content.
    Keywords: Sheikh Saduq, Authenticity of Reports, Critique of Misconceptions
  • رسول محمدجعفری*، حسن اصغرپور، مرتضی اوحدی
    در روش تفسیر قرآن به قرآن، یکی از قراین مقالیه برای فهم آیات، توجه به سیاق آن هاست. از این رو، علامه طباطبائی که در تفسیر المیزان به روش تفسیر قرآن به قرآن عنایت ویژه ای داشته، به سیاق آیات اهمیت فراوانی داده است، آن سان که بالغ بر 2111 بار قاعده سیاق را در فهم و تبیین آیات و روایات به کار گرفته است. برخلاف پژوهش های پیشین که تنها بخشی از کارکردهای سیاق را در المیزان تحقیق کرده اند، این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی به احصا و بررسی دقیق تمام استعمال های سیاق در این تفسیر پرداخته است و کارکردهای آن را در دو محور کلان ایجابی و سلبی سامان داده است. در محور کارکردهای ایجابی، چهارده کارکرد مختلف سیاق، از جمله بیان احکام شرعی، تاریخ گذاری آیات، تبیین مبهمات، تبیین مفهوم آیات، تبیین و تعیین معنای واژگان و... به دست آمد و در محور کارکردهای سلبی سیاق نیز سه رویکرد نسبت به سیاق تبیین گردید.
    کلید واژگان: المیزان, قرآن, تفسیر, سیاق
    Rasoul Mohammad Jafari *, Hasan Asgharpour, Morteza Ohadi
    In the interpretation of the Quran through the Quran, one of the pieces of evidence is paying attention to the context of the verses. Therefore, Allameh Tabatabai, who paid careful attention to the interpretation of the Quran through the Quran in Almizan, regarded the contexts of the verses with special attention. More specifically, he has used this word over 2111 times to explain the verses and hadiths. This study, unlike previous studies that only investigated some aspect of the context of the Almizan, investigates the whole aspect of the context in Almizan through analytical and descriptive methods based on two axes: positive and negative macro-discourse. Fourteen different functions in the context of positive actions such as the expression of religious rituals, dating the verses, explaining ambiguities, explaining the meaning of the verses, and determining the meaning of words were determined. Likewise, three approaches regarding the context of thenegative performance were determined.
    Keywords: Almizan, Quran, Interpretation, Context
  • رسول محمدجعفری، حسن اصغرپور، مرتضی اوحدی
    محمد عزت دروزه از مفسران معاصر و بیان گذاران تفسیر قرآن بر اساس ترتیب نزول در تفسیر خود، التفسیرالحدیث می باشد. وی فهم معانی و مراد آیات را تنها در پرتو توجه به سیاق آیات ممکن می داند. از این رو ابتدا در مقدمه تفسیرش به طور مفصل در اهمیت سیاق سخن گفته است و آنگاه در جای جای اثرش سیاق را در خدمت تفسیر آیات آورده است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی از نوع تحلیل مفهومی انجام پذیرفته است؛ در این پژوهش کارکردهای سیاق در دو محور: 1. کارکردهای سیاق در نقش قرینه ای درون متنی، 2. کارکردهای سیاق در ارتباط با قرائن برون متنی، بررسی و تحلیل شده است. مجموعه بررسی ها و تحلیل ها در این دو محور حکایت از آن داشت که دروزه، پیش از اقوال مفسران و حتی روایات به سیاق آیات توجه کرده و تلاش داشته است آنچه که از سیاق آیات به دست می آید برای مخاطب خود عرضه کند. وی گاه توانسته به هدف خود نائل آید و گاه در استفاده از سیاق به تکلف دچار شده و به دلایلی چون تعصبات مذهبی و غیره، نتوانسته است به شایستگی از سیاق بهره گیرد.
    کلید واژگان: تفسیر سیاقی, محمد عزت دروزه, قرائن درون متنی, قرائن برون متنی
  • مرتضی اوحدی، رسول محمدجعفری
    یکی از قرائن مقالیه برای فهم آیات قرآن توجه به سیاق آن ها می باشد. از این مهم در دو تفسیر ؛ المیزان تالیف علامه طباطبایی و التفسیر الحدیث نگاشته محمد عزت دروزه فراوان استفاده شده است. علامه طباطبایی سیاق آیه را گویاترین دلیل برای فهم مقصود آیه می داند و به باور دروزه در صورتی که در سیاق یکسان آیات دقت نشود اختلال در فهم صحیح، تدبر و احاطه به حقیقت اهداف قرآنی را موجب خواهد شد، از این روی هر دو مفسر از سیاق آیات برای کارکردهای متنوع تفسیری استفاده کرده اند. از آن جا که روایات در این دو تفسیر کاربردهای گوناگونی داشته و مولفان نیز آن ها را یکسر صحیح ندانسته اند، لذا به فور اخبار را بر سیاق آیات قرآن عرضه کرده اند و مجموعا با توجه به سیاق هشت دسته روایت را ارزیابی کرده اند، در این بین چهار دسته روایت به طور مشترک در هر دو تفسیر، دو دسته تنها در المیزان و دو دسته نیز صرفا در التفسیر الحدیث بر اساس سیاق آیات بررسی و تحلیل شده اند. در این کاویدن ها پاره ای از روایات با سیاق رد و پاره ای دیگر تایید گردیده اند، البته گاه نیز روایت در خدمت تایید سیاق آمده است.
    کلید واژگان: سیاق آیات, روایات, تفسیر, المیزان, التفسیر الحدیث, علامه طباطبایی, عزت دروزه
    Morteza Ouhadi*, Rasoul Mohammad Jafari
    One of the textual indications for the understanding of the Quranic verses is attention to text style and its context. Allameh Tabatabee in al-Mizan and Muhammd Izat Darvazah in his book, al-Tafsir al-Hadith are used greatly from this theorem. According to Allameh Tabatabee, Siyaq of the verses is the best indication for better understanding of the intention of a verse and based on Darvazah inattention to the siyaq of the similar verses can cause misunderstanding of the real ends of verses. So, these two exegetes have used abundantly from siyaq in the variety functions in their interpretation. Since these commentators have applied lots of narrations in their works, and on the other hand, interpretative narratives are not correct totally, usually they verify them through siyaq. They have evaluated interpretative narrations in eight categories: four kinds are common between them and each of them has individual type.
    Keywords: Siyaq of Verses, Interpretative Narrations, al, Mizan, al, Tafsir al Hadith
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال