فهرست مطالب مرجان نصیری اصل
-
سلول های بنیادی سلول های غیراختصاصی هستند که علاوه بر دارا بودن خاصیت خود نوسازی، توانایی تمایز به انواع سلول های دیگر را دارند. در واقع سلول های بنیادی تحت تاثیر شرایط فیزیولوژیک یا آزمایشگاهی خاص قادر هستند به سلول هایی با عملکردهای اختصاصی مانند سلول های عضلانی قلب، سلول های عصبی، استئوبلاست، آدیپوسیت، کندروسیت و... تبدیل شوند. در بین سلول های بنیادی، سلول های بنیادی مزانشیمی به علت داشتن توانایی تمایز به اکثر سلول های بدن و عدم دارا بودن خاصیت تومورزایی و تحریک سیستم ایمنی، مورد توجه ویژه محققان واقع شدند. این مطالعه با هدف مروری بر انواع سلول های بنیادی، منابع آن ها، سلول های بنیادی مزانشیمی، مشخصات و ویژگی آن ها، پتانسیل بالقوه آن ها در طب بازساختی و کاربرد آن ها در علم پزشکی انجام شد. اطلاعات لازم جهت انجام مطالعه مروری حاضر با بررسی بیش از 80 مقاله و با مراجعه به پایگاه های اطلاعاتیPubMed ، Science Direct، Ovid Databases، Scopus، Wiley و Springer گردآوری گردید. سلول های بنیادی مزانشیمی توانایی تبدیل و تمایز به بسیاری از سلول ها از جمله استئوبلاست، آدیپوسیت، کندروسیت و میوبلاست، سلول های عصبی، سلول های گلیا، سلول های عضله اسکلتی، سلول های اندوتلیال، سلول های جزیره ای و غیره را دارند. همچنین به نظر می رسد سلول های مزانشیمی به دلیل داشتن خاصیت ایمونو مادولاتوری و ترشح سیتوکین ها و فاکتورهای رشد متعدد در طب بازساختی نسبت به سایر سلول های بنیادی ارجحیت داشته باشند. پیشرفت های بشر در زمینه تولید، تکثیر و تمایز سلول های بنیادی، این امید را به ارمغان آورده است که بتوان از این سلول ها در درمان ضایعات عصبی مانند قطع نخاع و بیماری های عصبی مانند: آلزایمر، پارکینسون، مالتیپل اسکلروزیس و غیره نیز بهره برد.کلید واژگان: سلول های بنیادی, سلول های بنیادی مزانشیمی, طب بازساختی}Stem cells are unspecialized cells that are capable of self-renewal and differentiate into a variety of cell types. Indeed, stem cells are able to differentiate into functional specialized cells e.g. myocardiocyte, neurocyte, osteoblast, adipocyte, chondrocyte, etc. Among stem cells, mesenchymal stem cells (MSCs) have been considered by researchers on account of having differentiation ability into variety of cells with no risk of tumorogenicity and immune system stimulation. The aim of this article is reviewing of stem cell types, their sources, MSCs, their features and characteristics, their potential in regenerative medicine and their clinical application in medicine. Information have been gathered in the present review study in 2017, by referring to the following databases; PubMed, Science Direct, Ovid Databases, Scopus, Wiley and Springer. MSCs have an ability to differentiate into various cells e.g. osteoblast, adipocyte, myocardiocyte, chondrocyte, myoblast, neurocyte, neuroglia cells, myocyte, endothelial cells, isle cells, etc. Also, it seems that MSCs have been preferred in regenerative medicine because of having immunomodulatory properties and ability of secretion of various cytokines and growth factors. Development of human knowledge in the field of producing, proliferation and differentiation of stem cells, bring the hope of using these cells in treatment of neural lesion e.g. spinal cord injury, multiple sclerosis, Alzheimer, parkinsonism, etc.Keywords: Stem cell, Mesenchymal stem cell, Regenerative medicine}
-
مقدمهتولید داروهای ضد توکسوپلاسما با اثربخشی بالا و عوارض جانبی کم از اهداف مهم تحقیقاتی توکسوپلاسماست. یکی از گزینه ها، فراورده های گیاهی است.هدفاین مطالعه به منظور تعیین اثر کشندگی عصاره های گیاهان افسنطین، زنیان و غوزه پنبه بر تاکی زوئیت های توکسوپلاسما در شرایط برون تنی عاری از سلول انجام شد.روش بررسیتاکی زوئیت سویه RH توکسوپلاسما گوندی ای با غلظت های 10، 50، 100 و 200 میلی گرم/ میلی لیتر عصاره های افسنطین، زنیان و غوزه پنبه در مدت زمان های 10، 30 و 45 دقیقه به طور جداگانه مجاورت و سپس با بلودومتیلن قلیایی رنگ آمیزی شدند. درصد کشندگی عصاره ها با تعیین نسبت تاکی زوئیت های مرده در مقایسه با کنترل تعیین شد. تمامی آزمایش ها به صورت سه گانه انجام شد. از روش زیست سنجی در موش برای تایید 100 درصد اثر کشندگی عصاره ها استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری ANOVA و آزمون تعقیبی توکی آنالیز شد.نتایجبه طور کلی 100 درصد تاکی زوئیت ها در غلظت های 50، 100 و 200 میلی گرم/ میلی لیتر عصاره افسنطین و 200 میلی گرم/ میلی لیتر عصاره زنیان در هر سه زمان 10، 30 و 45 دقیقه کشته شدند. کمترین درصد کشندگی عصاره های افسنطین، زنیان و غوزه پنبه به ترتیب 4/8 ± 6/19 ، 26/2 ± 30/4 و 1/2 ± 63/4 درصد بود. به روش زیست سنجی در موش 100 درصد کشندگی عصاره ها تایید شد.نتیجه گیریهر سه عصاره اثر کشندگی بر تاکی زوئیت ها داشتند. این اثر برای افسنطین و زنیان از غوزه پنبه بیشتر بود. مطالعات بیشتر به منظور شناسایی ترکیبات موثره عصاره ها توصیه می شود.کلید واژگان: افسنطین, توکسوپلاسما گوندی ای, زنیان, عصاره گیاهی, غوزه پنبه}BackgroundProduction of anti-Toxoplasma drug with high efficacy and low side effect is one of the main priorities in toxoplasmosis researches. Herbal extracts has considered as a candidate for this purpose.ObjectiveThis study was performed in order to determine lethal effect of Artemisia absinthium L., Carum copticum L. and Gossypium hirsutum extracts on Toxoplasma gondii tachyzoites in vitro free cell line.MethodsTachyzoites of T. gondii RH strain were treated with concentrations of 10, 50, 100, and 200 mg/ml of Artemisia absinthium L., Carum copticum L., and Gossypium hirsutum extracts within 10, 30, and 45 min. Afterward, the tachyzoites were stained with alkaline methylene blue. Mortality rates of tachyzoites treated with extracts were determined. The results were analyzed with one way ANOVA and Post Hoc Test by SPSS software. PResultsThe overall, 100% of tachyzoites were killed at concentrations of 50, 100, and 200 mg/ml of Artemisia absinthium L. and 200 mg/ml of Carum copticum L. after 10, 30, and 45 min treatment. The lowest mortality rates at concentration of 10 mg/ml were 19.6±8.4, 4.30±2.26, and 4.63±2.1 for Artemisia absinthium L., Carum copticum L., and Gossypium hirsutum, respectively. The highest and lowest mortality rate of tachyzoites by Gossypium hirsutumin extract was 13.3 ±7.1. The mortality of tachyzoites were confirmed by bioassay in mice.ConclusionAnti-Toxoplasma activities of Artemisia absinthium L. and Carum copticum L. were significantly higher than Gossypium hirsutum. Further studies in order to clarify effectors are recommended.Keywords: Artemisia absinthium L., Carum copticum L., Gossypium hirsutum, Toxoplasma gondii, Herbal extract}
-
توسعه انسانی درک پتانسیل های انسانی است. اهداف توسعه هزاره در پی کاهش مرگ و میر مادران و افزایش سلامت آنها است. هدف از این مطالعه آگاهی از رابطه شاخص توسعه انسانی با مرگ و میر مادران بود. مطالعه حاضر به صورت توصیفی تطبیقی صورت گرفته و با استفاده از اطلاعات پایگاه های اینترنتی توسعه انسانی و سازمان بهداشت جهانی، داده های مربوط به 5 مقطع زمانی 1990، 1995، 2000، 2005، 2010 مربوط به 135 کشور جمع آوری شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میانگین مرگ و میر مادران به ترتیب برای کشورهای آسیایی، اروپایی، آفریقایی، آمریکایی و اقیانوسیه برابر با 202، 23، 637، 134 و 12 (در100هزار تولد زنده) بود. بیشترین میزان شاخص توسعه انسانی مربوط به قاره اقیانوسیه با مقدار 0/882 و کمترین آن مربوط به قاره آفریقا با مقدار 0/430 بود. همبستگی بین شاخص توسعه انسانی و مرگ و میر مادران 0/879 – و به ترتیب میزان همبستگی مرگ و میر مادران با امید به زندگی، سرانه درآمد و سواد (تحصیلات) 0/886-، 0/515 - و 0/827 – بود (0/01>P). بین زندگی در قاره های مختلف با مرگ و میر مادران نیز رابطه معنی دار بود. شاخص توسعه انسانی یکی از بهترین شاخص های پیش بینی کننده برای میزان توسعه کشورهاست. این شاخص ارتباط نزدیکی با سلامت مادران دارد و ارتقای آن در کاهش مرگ و میر مادران موثر می باشد.
کلید واژگان: توسعه انسانی, مرگ و میر مادران, امید به زندگی, تحصیلات}Payesh, Volume:12 Issue: 6, 2013, PP 559 -566Objective (s): Human development is about the realization of human potentials. The aim of this study was to understand the relation of human development index and its subsets on maternal mortality.MethodsThis was a descriptive analysis of information derived from Human Development database and the World Health Organization data from 1990 to 2010 for 135 countries.ResultsThe average maternal mortality rate in 1990، 1995، 2000، 2005، and 2010 for the Asia، Europe، Africa، America and the Pacific were 202، 23، 637، 134 and 12 (in 100000live births)، respectively. The highest human development index was reported for Oceania with the value of 0. 882 and the lowest reported for Africa with the value of 0. 430. From 1990 to 2008 the average maternal mortality rate has fallen 2. 1 percent annually. Correlation between maternal mortality and the human development index were -0. 879. The maternal mortality rates were correlated with life expectancy، per capita income and education -0. 886، -0. 515 and - 0. 827. (P value <0. 01) There was also a significant relationship between livings in different continents and maternal mortality (P value <0. 05).ConclusionHuman development index is one of the best indicators and predictor for understanding health in different countries. Improving these indicators might improve maternal health.Keywords: human development, maternal mortality, life expectancy, education} -
زمینهسیستم های حامل دارو طی دهه های 1980 و 1990 میلادی، به منظور بهبود اثربخشی داروها و به حداقل رساندن اثرات سمی آن ها توسعه یافتند. نانوذرات توانایی حمل محدوده گسترده ای از داروها را به قسمت های مختلف بدن برای مدت زمان طولانی دارند.
هدفمطالعه به منظور تهیه و بهینه سازی نانوذرات کیتوسان به عنوان حامل داروی آنتی آلزایمر و تخمین اندازه نانو ذرات با روش شیمی سنجی انجام شد.
مواد و روش هااین مطالعه تجربی آزمایشگاهی در سال تحصیلی90-1389 در قزوین انجام شد. نانوذرات کیتوسان به وسیله روش امولسیون سازی خود به خودی تهیه و این روش طراحی آزمایش از نوع Box–Behnken بهینه شد. سپس نانوذرات کیتوسان حاوی داروی تاکرین با روش بهینه ارایه شده، تهیه شدند. رابطه بین اندازه ذرات و اسپکتروسکوپی مادون قرمز تبدیل فوریه از نوع انعکاسی پخشی DRIFT)) به منظور معرفی یک روش برای تخمین اندازه ذرات در نانوذرات کیتوسان به کار برده شد. روش برگشت حداقل مربعات جزیی (PLS) به منظور تخمین میانگین اندازه ذرات بر پایه طیف DRIFT به کار رفت. 42 نمونه نانوذرات کیتوسان با اندازه ذرات متفاوت توسط اسپکتروسکوپی DRIFT تحلیل و داده ها به وسیله NAS - PLS پردازش شدند. اندازه و مورفولوژی نانو ذرات توسط میکروسکوپ الکترونی از نوع گسیل میدانی (FE-SEM) تعیین شد.
یافته هامطابق طراحی آزمایش Box–Behnken مقادیر بهینه برای تهیه نانو ذرات کیتوسان با کم ترین اندازه ذرات و مورفولوژی کروی شامل موارد زیر بود: نمک کلرید سدیم به عنوان الکترولیت %52/0، Span 80 به عنوان سورفکتانت % 10 و تولوئن اشباع با گلوترآلدهید (GST) به عنوان عامل برقرارکننده پیوند عرضی 86/4 میلی لیتر. میانگین اندازه نانوذرات طراحی شده 64/33 تا 87/74 نانومتر بود. درصد بازده و درصد بارگذاری داروی تاکرین در نانوذرات کیتوسان که مطابق روش بهینه سنتز شدند به ترتیب 90 و 51/0 ± 4/13 درصد بود. اندازه های تخمینی نانوذرات کیتوسان نشان دهنده یک کالیبراسیون قوی و قابل اعتماد بود که به وسیله ضریب همبستگی (R2) 98/0 و خطای ریشه میانگین مربعات (RMSE) 59/3 تایید شدند.نتیجه گیریبا توجه به یافته ها، با به کارگیری روش طراحی آزمایش Box–Behnken می توان روش بهینه ای برای تهیه نانوذرات کیتوسان به عنوان حامل داروی آنتی آلزایمر با اندازه ذرات کوچک تر و مورفولوژی کروی ارایه نمود.
کلید واژگان: نانوذرات, تاکرین, سیستم های انتقال دارو, بیماری آلزایمر}BackgroundSeveral drug delivery systems were developed during the 1980s and 1990s to improve the efficiency of drugs and minimize toxic side effects. Nanoparticles have the ability to deliver a wide range of drugs to varying areas of the body for sustained periods of time.ObjectiveThe aim of study was to preparation and optimization of chitosan nanoparticles carrier systems of Anti-Alzheimer tacrine drug and estimation of particle size by Chemometrics.MethodsThis was an experimental study conducted at Chemistry school of Imam Khomeini International University (Qazvin، Iran) in 2011-2012. Chitosan nanoparticles were prepared by spontaneous emulsification method. In order to optimize the method of chitosan nanoparticles preparation، Design of Experiment (DOE) was employed using Box–Behnken response surface methodology. Also، chitosan nanoparticles containing tacrine were prepared using the optimal synthesis method provided by the experimental design. Forty two different chitosan nanoparticles samples with different particle size were analyzed by DRIFT spectrometry and the obtained data were processed by PLS. Nano-sized particles and their morphological state were determined by field emission scanning electron microscopy (FE-SEM).FindingsIn accordance with Box–Behnken experimental design، optimum amount of NaCl as an electrolyte (0. 52 %)، Span 80 as a surfactant (10 %) and Glutaraldehyde Saturated Toluene)GST (as a chemical cross-linking agent (4. 86 mL) were used for the synthesis method. The designed nanoparticles have average particle size from 33. 64 to 74. 87 nm. Yield percentage and drug loading percentage of chitosan nanoparticles that were synthesized according to the optimum method were 90 % and 13. 4 ± 0. 51 %، respectively. The estimated sizes of chitosan nanoparticles give promise to a robust and reliable calibration that confirms correlation coefficient)R2 (and Root Mean Square Error (RMSE) of 0. 98 and 3. 59.ConclusionBased on findings of the present study، Preparation of chitosan nanoparticles as delivery systems for the anti-Alzheimer drug tacrine with minimum particle size and spherical morphology was the goals of this study. Also، the findings suggest that the analysis of nano particle samples by DRIFT and data processing by PLS-NAS would provide a novel method for average nano particle size estimation. PLS-NAS model established is characterized by high linearity، precision and speed of analysis.Keywords: Nanoparticles, Tacrine, Drug Delivery Systems, Alzheimer Disease} -
مقدمه و هدفادغام به عنوان یک استراتژی آموزشی مهم به منظور اصلاح تکرارهای غیر ضروری مطالب در سیستم های آموزشی سنتی، پذیرفته شده است. ادغام دروس نظری از اهداف آموزشی دانشگاه علوم پزشکی قزوین می باشد. بنابراین فارماکولوژی برای دانشجویان مقطع فیزیوپاتولوژی به صورت مشترک با دروس گروه های داخلی و پاتولوژی ارائه گردید. هدف از این مطالعه، بررسی نظر دانشجویان در مورد کیفیت ارائه فارماکولوژی به شکل ادغام یافته با سایر دروس دوره فیزیوپاتولوژی می باشد.مواد و روش کاراین مطالعه مقطعی با نظرسنجی از 36 دانشجوی رشته پزشکی مقطع فیزیوپاتولوژی دانشگاه علوم پزشکی قزوین در خصوص کیفیت ارائه درس فارماکولوژی در قالب طرح ادغام انجام پذیرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ای حاوی 18 سوال درباره کیفیت دوره با استفاده از مقیاس لیکرت بود. داده ها با روش های آماری توصیفی با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج5/69 درصد از دانشجویان بر این باور بودند که ارائه درس فارماکولوژی در قالب طرح ادغام مناسب بوده و 8/77 درصد از دانشجویان از گذراندن آن ابراز رضایت نموده اند. با این حال 9/38 درصد از دانشجویان به تکرار مطالب داروشناسی در دروس بالینی و 6/55 درصد به وجود تضادهایی میان ارائه روش درمان دارویی در درس فارماکولوژی با دروس درمان شناسی اشاره نموده اند. در مجموع 5/80 درصد از آنان با ادامه اجرای این طرح در دانشگاه موافق بودند.نتیجه گیرینظر سنجی نشان می دهد که دانشجویان از ارائه درس فارماکولوژی به شکل ادغام یافته رضایت دارند، ولی به منظور پیشگیری از بروز ناهماهنگی میان دروس هم زمان ارائه شده در دوره فیزیوپاتولوژی می بایست تلاش هایی صورت گیرد.
کلید واژگان: ادغام, فارماکولوژی, فیزیوپاتولوژی, نگرش}Background And ObjectiveIntegration has been accepted as an important educational strategy in order to decrease unnecessary repetitions of the contents in traditional educational systems. The purpose of this study was to study student’s opinion about the quality of Pharmacology integrated with Physiopathology.Material And MethodsThis cross-sectional survey was conducted with 36 medical students taking part. A questionnaire containing 18 questions with the Likert scale was used. Data was analyzed with SPSS software.Results69.5 percent of pharmacology students expressed satisfaction with the integration program, and 77.8 percent of other students that the program should not be changed However 38.9 percent of all students have been noted repetition pharmacology content and 55.6 percent confliction between this content with drug treatment in other clinical courses. Overall 80.5 percent of them agreed to continue the project at the University.ConclusionsThe survey shows that students learn from the pharmacology of the Integration are satisfied, but in order to prevent inconsistencies between the time courses presented in the pathophysiology of efforts should be made. -
ObjectivesRutin (3, 3, 4, 5, 7-pentahydrohyflavone-3-rhamnoglucoside) is a nutrient, classified as a bioflavonoid. This study was carried out to determine the potential protective effect of rutin on acetaminophen and carbon tetrachloride (CCL4) induced liver injury.MethodsFor ccl4, adult male Wistar rats were divided into 5 groups (n=7/group). Group 1 was treated by 1 mg/kg ccl4, twice a week. Group 2 received olive oil. Experimental groups (groups 3-5) received rutin at the doses of 10, 20 and 40 mg/kg respectively (i.p.) once a day plus ccl4. For the acetaminophen study, another 5 groups (n=7/group) were assessed. Group 1 treated by 300 mg/kg acetaminophen, twice a week. Group 2 received saline. Experimental groups (groups 3-5) received rutin at the doses of 10, 20 and 40 mg/kg respectively (i.p.) once a day plus acetaminophen. After 8 weeks, liver functions were assessed by serum biochemistry of alanine aminotransferase (ALT) and aspartate aminotransferase (AST). Liver sections were stained with H&E for histopathological assessment.ResultsSerum levels of ALT and AST were reduced significantly after 8 weeks treatment by rutin at the doses of 20 and 40 mg/kg (p<0.05). Reduction was more prominent at the dose of 20 mg/kg. Histopathological assessment was shown a reduction in liver damage at the doses of 20 and 40 mg/kg of rutin for acetaminophen and 20 mg/kg for ccl4.ConclusionResults suggest a potential hepatoprotective activity for rutin. Antioxidant and free radical scavenging properties, which has been shown by previous studies, may account for most of the protective effect of rutin.Keywords: Rutin, Acetaminophen, Carbon tetrachloride, Liver, Hepatoprotective}
-
زمینهپنی سیلیوم مارنفئی قارچی دو شکلی است که در افراد با ایمنی ضعیف و مبتلایان به ایدز عفونت منتشره ایجاد می کند. این قارچ در نواحی جنوب شرقی آسیا بومی است و مخزن آن رت های بامبو هستند. این قارچ از رت های منطقه ای از هند نیز جدا شده است.هدفمطالعه به منظور جستجوی قارچ پنی سیلیوم مارنفئی در خاک قزوین انجام شد.مواد و روش هانمونه برداری از خاک نقاط مختلف شهر قزوین از بهار86 تا بهار87 انجام شد. نمونه ها بعد از آماده سازی در آزمایشگاه در محیط کشت سابورو دکستروز آگار کشت داده شدند. همچنین سوسپانسیونی از کلنی های مشکوک به گونه پنی سیلیوم مارنفئی تهیه و به صفاق50 رت تزریق شد. داده ها با آمار توصیفی تحلیل شدند.یافته هاقارچ پنی سیلیوم مارنفئی از کشت خاک شهر به دست نیامد، اما قارچ های دیگری از گونه های کلادوسپوریوم، آسپرژیلوس، پنی سیلیوم، رایزوپوس، آلترناریا، موکور،کرایزوسپوریوم، آکرومونیوم، فوزاریوم، اولوکلادیوم، درکسلرا، اسکوپولاریوپسیس و مخمر از کشت خاک به دست آمدند. از کشت ریه رت ها نیز قارچ پنی سیلیوم مارنفئی به دست نیامد.
نتیجه گیریاگرچه قارچ پنی سیلیوم مارنفئی از خاک شهر قزوین به دست نیامد، ولی باید تحقیق های بیش تری در سایر نقاط ایران جهت اثبات وجود یا عدم وجود این قارچ انجام شود.
کلید واژگان: پنی سیلیوم مارنفئی, قارچ ها, عفونت, زخم ها و آسیب ها, خاک} -
زمینهمطالعه های مشاهده ای نشان داده اند که کاهش طولانی مدت سطح کلسترول با کاهش خطر بیماری عروق کرونر قلب همراه است، ولی نتایج مطالعه های مداخله ای در این مورد بحث انگیز است. در دهه های اخیر نقش آنتی اکسیدان ها در پیشگیری از پیدایش و پیشرفت استرس های اکسیداتیو مطرح شده است.هدفمطالعه به منظور شناسایی نقش آنتی اکسیدان ها در پیشگیری از آترواسکلروز و بیماری های قلبی- عروقی انجام شد.مواد و روش هااین مطالعه مروری منظم با بررسی کارآزمایی های بالینی در درمان آترواسکلروز و بیماری های قلبی- عروقی انجام شد و از نتایج 37 پژوهش از بانک اطلاعاتی مدلاین در محدوده سال های 1991 تا 2007 استفاده شد.یافته هانتایج مطالعه ها در رابطه با نقش مکمل های آنتی اکسیدان در کاهش پیشرفت آترواسکلروز و وقایع قلبی- عروقی متضاد بود.نتیجه گیریبا توجه به وجود تفاوت در شرایط افراد مورد مطالعه نظیر سن، جنس، وضعیت جسمانی، مدت زمان انجام آزمایش ها و نوع آزمایش های انجام شده، نمی توان در خصوص سودمندی آنتی اکسیدان ها قضاوت صحیحی داشت و باید مطالعه های وسیع تری برای اثبات اثربخشی این دسته از داروها در درمان آترواسکلروز و بیماری های قلبی- عروقی در انسان انجام شود.
کلید واژگان: آنتی اکسیدان ها, افزایش کلسترول, بیماری های عروق, عروق کرونر, بیماری های قلبی, عروقی} -
زمینهخوددرمانی، مصرف داروهای تاریخ گذشته و نگه داری داروها در شرایط نامناسب، سبب نابودی منابع و تهدید سلامت جامعه می شود.هدفمطالعه به منظور تعیین مقدار داروهای موجود در منازل و علل نگه داری آنها در شهرک مینودر قزوین انجام شد.مواد و روش هااین مطالعه توصیفی بر روی 85 خانوار از بلوک های واقع در شهرک مینودر قزوین در سال 1385 انجام شد. داروها براساس OTC (تجویز بدون نسخه) بودن، مصارف بالینی، تاریخ اعتبار و شرایط نگه داری ارزیابی شدند.یافته ها%4/82 افراد دارو در منزل نگه داری می کردند، بدون آن که در حال مصرف آن داروها باشند. از مجموع داروها %1/73 قرص ها، %98 کپسول ها، %5/75 پمادها، %1/83 قطره ها، %54 شربت ها، %25 شیاف ها و کل آمپول های موجود در منازل به داروهای غیر OTC اختصاص داشت. عمده ترین شکل داروهای تاریخ گذشته مصرفی، قرص بود و در این میان داروهای گوارشی بیش ترین رقم را در میان دسته داروهای مختلف به خود اختصاص داده بود. شرایط نگه داری داروها به سلیقه شخصی بود و هیچ ارتباطی با نوع و شکل دارو نداشت.نتیجه گیریبا توجه به یافته ها، اطلاع رسانی برای مصرف صحیح داروها ضروری به نظر می رسد تا از پیدایش عوارض جانبی و غیر مؤثر شدن آنها در درمان جلوگیری شود.
کلیدواژه ها: داروها، خوددرمانی، داروهای بدون نسخه -
مقدمهتاکنون اثرات ضداضطرابی و آرام بخشی گیاه گل ساعتی بر روی انسان مشخص شده است.هدفدر این تحقیق اثرات ضدتشنجی عصاره هیدروالکلی گیاهPassiflora بررسی شد که تحت عنوان تجاری داروی Pasipay در بازار موجود است.روش بررسیدر این بررسی از آزمون تشنجی پنتیلن تترازول استفاده شد. پاسی پی، دیازپام و نرمال سالین به صورت داخل صفاقی و به ترتیب با دوزهای (0/05 - 0/4 mg/kg) و (0/5 - 1 mg/kg) و (10 ml/kg) به موش ها تزریق شد و پس از 30 دقیقه، پنتیلن تترازول (90 mg/kg) به داخل صفاق تزریق گشت. در بررسی مکانیسم اثر این دارو نیز از فلومازنیل (2 mg/kg) و نالوکسون (5 mg/kg) استفاده شد.نتایجدر این آزمون ED50 پاسی پی (408/0، 119/ 95 CL:?درصد 0/2 mg/kg (به دست آمد. پاسی پی در دوز 0/4 mg/kg به صورت معنی داری موجب تاخیر در زمان شروع تشنج و مدت زمان تشنج کلونیک در مقایسه با کنترل شد (001/p). درصد محافظت از مرگ و میر و محافظت از تشنج در این دوز 100 درصد به دست آمد. تجویز فلومازنیل و نالوکسون قبل از پاسی پی توانست اثرات این دارو را از نظر زمان شروع تشنج و مدت زمان تشنج کلونیک را خنثی نماید.نتیجه گیریدر رابطه با اثرات ضدتشنجی پاسی پی این احتمال وجود دارد که این دارو بتواند در درمان صرع کوچک سودمند باشد و احتمالا بخشی از اثرات آن به تاثیر بر سیستم گاباارژیک و اپیوییدی می باشد.
کلید واژگان: گل ساعتی, پاسی پی, اثرات ضدتشنجی, پنتیلن تترازول}BackgroundPassion flower has shown antianxeity and sedative effects in human.ObjectiveIn this study, anticonvulsant effects of hydroalcoholic extract of passiflora were studied.MethodsAnticonvulsant effects of Pasipay were examined by using pentylenetetrazole model (PTZ) on mice. In this research pasipay, diazepam, and normal saline were injected i.p. at doses (0.05-0.4 mg/kg), (0.5-1 mg/kg), (10 ml/kg) respectively and after 30 minutes, PTZ (90 mg/kg, i.p) was injected to these mice. For investigating the mechanism of pasipay, flumazenil (2 mg/kg, i.p) and naloxone (5 mg/kg, i.p) were also injected 5 minutes before pasipay.ResultsAn ED50 value of pasipay was 0.2 mg/kg (%95 CL: 0.119, 0.408). In this model, pasipay at the dose of 0.4 mg/kg prolonged the onset time of seizure and decreased the duration of seizures compared to control (p<0.001). In this dose the seizure and mortality protection was 100%. Flumazenil and naloxone could suppress anticonvulsant effects of pasipay.ConclusionIt seems that pasipay may be useful for treatment of absence seizure and these effects may be related to the effect of it on GABAergic and opioid systems.Keywords: Passion flower, Pasipay, Anticonvulsant effects, Pentylenetetrazol} -
مقدمهگیاه شیرین بیان از خانواده لگومیناسه است. تعدادی از مواد موثره این گیاه شامل تری ترپن های ساپونینی، فلاونوییدها، چالکون ها و ایزوفلاون ها است. مهم ترین ماده موجود در گیاه شیرین بیان، اسید گلیسریزیک است.هدفارایه یک مقاله مروری از بررسی های انجام شده در زمینه اثرات ضد ویروسی گیاه شیرین بیان و ترکیب موثره آن گلیسیریزین بود.روش بررسیبررسی مقالات ارایه شده در مورد گیاه شیرین بیان با استفاده از پایگاه اطلاعاتی اینترنتی نظیر MEDLINE و در محدوده سال های 2005-1980 صورت گرفت.نتایجعصاره های ریشه گیاه شیرین بیان در برابر طیف وسیعی از ویروس ها مانند هرپس سیمپلکس (HSV-1)، واریسلا زوستر ویروس (VZV)، سایتومگالوویروس (CMV)، ویروس هپاتیت A، B، C، ویروس آنفلوآنزا، سارس و ویروس تضعیف کننده سیستم ایمنی انسان (HIV-1)، اثر ضدویروسی فعالی را نشان داده است. به طوری که امروزه گلیسیریزیک اسید در درمان بیماران مبتلا به هپاتیت فعال مزمن استفاده می شود. به نظر می آید که این ماده از تکثیر ویروس ها جلوگیری به عمل می آورد و همچنین مسیر پیام رسانی داخل سلولی، بیان ژنی، نیتریک اکسید سینتاز القایی و تولید نیتریک اکسید را در ماکروفاژ تحت تاثیر قرار می دهد.نتیجه گیریبه نظر می آید که پژوهش های وسیع تر بالینی به منظور استفاده از این گیاه و ماده موثره آن یعنی گلیسیریزیک اسید، در درمان سایر عفونت های ویروسی لازم است.
کلید واژگان: شیرین بیان, گلیسیریزیک اسید, هپاتیت C, سایتومگالوویروس, ضدویروس}BackgroundLicorice (Glycyrrhiza sp.) belongs to family of Leguminosae. A number of components have been isolated from licorice, including triterpene saponins, flavonoids, isoflavonoides, chalcones and various other substances. Glycyrrhizic acid is the main biologically active component of it.ObjectiveThe aim of this review is to provide an updated overview ofexperimental investigations focused on the antivirus effects of Glycyrrhiza and its active component, glycyrrhizin.MethodsA computerized search of published articles was performed using the electronic database such as MEDLINE from 1980 to 2005.ResultsGlycyrrhiza exerts antiviral activity toward a number of viruses, including hepatitis A, B, C, varicella zoster, HIV, herpes simplex type-1, SARS, cytomegalo virus. Now glycyrrhizic acid has been used for the treatment of the patients with chronic active hepatitis and about the mechanism of glycyrrhizin’s activity against other viruses, it seems that glycyrrhizin inhibits replication, affects cellular signaling pathways, upregulate expression of inducible nitrous oxide synthase and production of nitrous oxide in macrophages.ConclusionThus, it seems that future clinical research is needed to define the possible use of licorice and it active component, glycyrrhizic acid as effective antivirus agents for treatment other viral infections.Keywords: Licorice, Glycyrrhizic acid, HCV, CMV, Antiviral} -
مقدمهتیموکینون ماده موثر اصلی دانه سیاه دانه ترکیب موثری با اثر فارماکولوژیکی متعدد می باشد.هدفهدف از این مطالعه بررسی اثرات ضدتشنجی تیموکینون، ماده موثر موجود در دانه های گیاه سیاه دانه (Nigella sativa L.) با تزریق داخل بطنی بود.
روش تحقیق: در این مطالعه، اثرات ضدتشنجی تیموکینون، ماده موثر موجود در دانه های گیاه سیاه دانه (Nigella sativa L.) با استفاده از آزمون تشنجی پنتیلن تترازول مورد بررسی قرار گرفت. در این آزمایش، تیموکینون به صورت تزریق داخل بطنی (بطن چپ مغز) مورد استفاده قرار گرفت. ابتدا به کمک دستگاه استرئوتاکس یک کانول راهنما در داخل بطن چپ مغز موش صحرایی کار گذاشته شد. سپس با استفاده از میکروسرنگ هامیلتون، دوزهای مختلف تیموکینون (400-50? mol) از طریق کانول راهنما به داخل بطن چپ مغز تزریق شد. پس از درمان حیوانات با دارو و کنترلها، یک دوز 90 mg/Kg پنتیلن تترازول به صورت داخل صفاقی به حیوانات تزریق شد.یافته هادر آزمون پنتیلن تترازول، تزریق داخل مغزی تیموکینون با دوزهای 200 و 400 میکرومول موجب تاخیر در زمان شروع تشنج و کاهش مدت تشنج تونیک- کلونیک شد. درصد محافظت از مرگ و میر با دوزهای مذکور به ترتیب 45 و 50 درصد محافظت از تشنج با همان دوزها به ترتیب 14.3 و 33.3 به دست آمد. در آزمون پنتیلن تترازول، فلومازنیل (1 nmol) موجب کاهش اثرات ضدتشنجی تیموکینون گردید. همچنین نالوکسان توانست با دوز 10? mol اثرات ضدتشنجی تیموکینون را از بین ببرد.نتیجه گیرینتایج این تحقیق نشان می دهد که تیموکینون می تواند در تشنج تونیک - کلونیک، کارآیی داشته باشد.
کلید واژگان: تیموکینون, سیاه دانه, ضد تشنجی, پنتیلن تترازول, استرئوتاکس, گیاهان دارویی} -
در این پژوهش، اثرات کربنوکسولون بعنوان مهار کننده کانال های gap junction بر پاسخ های انقباضی وازودفران و کولون جدا شده از رت و ایلئوم جدا شده از خوکچه هندی مورد مطالعه قرار گرفت. هدف اصلی این مطالعه، مشخص نمودن نقش احتمالی کانال های gap junction در عملکرد عضله صاف بود. کربنوکسولون (0.1-200 μM) پاسخ های انقباضی وازودفران و کولون جدا شده از رت را به تحریکات مختلف به صورت وابسته به غلظت کاهش داد. همچنین کربنوکسلولون میزان انقباضات و فرکانس فعالیت مکانیکی خودبخودی کولون جدا شده رت را کاهش داد. اثر مهاری مشابهی از کربنوکسولون (0.1-200 μM) بر پاسخ های انقباضی ایلئوم جدا شده از خوکچه هندی به تحریک الکتریکی، استیل کولین و پتاسیم کلراید مشاهده گردید. در حضور کربنوکسولون (10μM)، پاسخ های انقباضی به L-NAME در کولون جدا شده از رت و ایلئوم جدا شده از خوکچه هندی به ترتیب در حدود 65 درصد و 80 درصد کاهش یافت. با توجه به نتایج این مطالعه، نقش حیاتی ارتباطات میان سلولی از طریق کانال های gap junction درتنظیم تونوسیته عضلات صاف وازودفران و کولون رت و ایلئوم خوکچه هندی پیشنهاد می گردد.
کلید واژگان: کربنوکسولون, Gap Junctions, وازودفران, عضله صاف احشائی, انقباض} -
ایسکمی فراگیر مغزی (Global cerebral ischemia) در رت منجر به آسیب اختصاصی نورون ها در هیپوکامپ و استریاتوم می گردد. تولید رادیکال های آزاد اکسیژن و متعاقب آن پراکسیداسیون چربی های غیراشباع موجود در غشا های سلولی از وقایع کلیدی در جریان فرآیند ایسکمیک / رپرفیوژن و آسیب اکسیداتیو می باشند. مطالعات آسیب شناسی انجام گرفته نشان می دهد که عصاره گیاه نوروزک (Salvia leriifolia Benth.) دارای اثرات محافظتی در برابر ایسکمی است. هدف از این مطالعه بررسی اثر عصاره آبی و الکلی ریشه گیاه نوروزک بر روی میزان لیپید پراکسیداسیون در جریان ایسکمی فراگیر مغزی/رپرفیوژن در هیپوکامپ رت می باشد. ایسکمی مغزی به روش انسداد چهار رگ، به مدت 20 دقیقه ایجاد گردید.به منظور سنجش میزان لیپید پراکسیداسیون، سطح مالون دی آلدیید (MDA) در هیپوکامپ رت با استفاده از آزمون تیوباربیتوریک اسید اندازه گیری شد.
عصاره آبی و الکلی ریشه گیاه نوروزک (با دوزهای 1/0، 2/0 و 4/0 گرم بر کیلوگرم به صورت داخل صفاقی)، فنی تویین (به عنوان کنترل مثبت و با دوز ml/kg 50 به صورت داخل صفاقی) و نرمال سالین (به عنوان کنترل منفی و یا دوز ml/kg 10 به صورت داخل صفاقی) 15 دقیقه پس از القای ایسکمی به حیوانات تجویز شدند. به گروه sham هیچ دارویی تجویز نگردید. میزان MDA در گروه نرمال سالین بالاتر از گروه sham بود. فنی تویین و عصاره ریشه گیاه نوروزک، سطوح MDA بافتی را به صورت معنی داری کاهش دادند. این نتایج نشان می دهد که عصاره های آبی و الکلی ریشه گیاه نوروزک دارای اثرات محافظتی قوی بر علیه استرس اکسیداتیو در جریان فرآیند ایسکمیک / رپرفیوژن در هیپوکامپ می باشند.
کلید واژگان: لیپید پراکسیداسیون, مالون دی آلدیید, رادیکال های آزاد اکسیژن, گیاه نوروزک, ایسکمی فراگیر مغزی, رپرفیوژن}The previous pathological data has revealed that Salvia leriifolia root extracts have a neuroprotective activity against cerebral ischemia, thus the effect of the root extracts on lipid peroxidation was evaluated using experimental global ischemic-reperfusion in the hippocampus of rats. Cerebral ischemia was induced by four-vessel-occlusion (4VO) for 20 min. The aqueous and ethanolic extracts (0.1, 0.2 and 0.4 g/kg), phenytoin, as positive control, (50 mg/kg) and normal saline (10 ml/kg) were administered intraperitoneally 15 min after the induction of ischemia. The malondialdehyde (MDA) was measured by the thiobarbituric acid (TBA) test. The MDA level was higher in the saline group than the sham group. The MDA levels were recovered significantly upon phenytoin and the extracts therapy in the hippocampus of ischemic rats. These results suggest that S. leriifolia root extracts may show a protective effect against lipid peroxidation in cerebral ischemia.Keywords: Salvia leriifolia root, Free radical, Four, vessel, occlusion, Lipid peroxidation, Malondialdehyde} -
در این مطالعه اثرات ضد تشنجی، خواب آوری و شل کنندگی عضلانی کربنوکسولون، ماده موثره سنتتیک از گیاه شیرین بیان در موش سوری بررسی شد. در آزمون پنتیلن تترازول، ED50 دیازپام و کربنوکسولون به ترتیب (44/1 و 89/0CL: 95%) mg/kg 13/1 و (29/556 و 27/144 CL: 95%) mg/kg 3/283 به دست آمد. در آزمون پنتیلن تترازول کربنوکسولون در دوزهای 200 و 300 میلی گرم بر کیلوگرم توانست سبب افزایش زمان شروع تشنج و کوتاهتر شدن مدت زمان تشنج شود. اثر ضد تشنجی کربنوکسولون مشابه دیازپام با دوز mg/kg 5/0 بود. در آزمون الکتروشوک کربنوکسولون با دوز mg/kg 400 سبب کاهش مدت زمان تشنج شد و اثر محافظتی در برابر تشنج ایجاد کرد لیکن اثر محافظتی در برابر مرگ و میر پایین بود. در مطالعه اثرات خواب آوری، کربنوکسولون در دوزهای 100، 200 و 300 میلی گرم بر کیلوگرم توانست مدت زمان خواب ناشی از پنتوباربیتال را به صورت وابسته به دوز افزایش دهد. همچنین زمان شروع خواب را نیز در دوزهای یاد شده به صورت وابسته به دوز کاهش داد.
در مطالعه اثرات شل کنندگی عضلانی کربنوکسولون در آزمون عدم گرفتن میله (Traction test) این اثر تنها در دوز mg/kg 400 توانست با اختلاف معنی دار نسبت به کنترل منفی اثر شل کنندگی عضلانی را نشان دهد و در آزمون Rotarod کربنوکسولون توانست به صورت وابسته به دوز در دوزهای mg/kg 300 - 100 سبب کاهش مدت زمان باقی ماندن حیوان بر میله چرخان شتاب دار گردد.
این نتایج نشان می دهد که کربنوکسولون دارای اثرات ضد تشنجی، خواب آوری و شل کنندگی عضلانی است و احتمالا در صرع کوچک و بزرگ می تواند موثر باشد.
کلید واژگان: کربنوکسولون, اثرات ضد تشنجی, خواب آوری, شل کنندگی عضلانی, شیرین بیان, گیاهان دارویی}The anticonvulsant, hypnotic and muscle relaxant effects of carbenoxolone were studied in mice. In pentylenetetrazole test ED50 values of diazepam and carbenoxolone were 1.13 mg/kg (95% CL: 0.89-1.44) and 283.3 mg/kg (95% CL: 144.27-556.29), respectively. In this test, carbenoxolone in doses of 200 and 300 mg/kg prolonged the onset time of seizure and decreased the duration of seizures. Carbenoxolone induced a protective activity against seizure in comparison with diazepam (0.1, 0.5 mg/kg), but not a complete protection against mortality. Anticonvulsant efficacy of carbenoxolone was similar as diazepam at a doses of 0-5 mg/kg. In maximal electroshock test, carbenoxolone in a dose of 400 mg/kg decreased the duration of seizure and produced protection against seizure but failed to protect against mortality in comparison with diazepam (0.25, 0.5, 3 mg/kg). In the potentiation of pentobarbitone sleep test, carbenoxolone signifiantly increased sleeping time and decreased latency dose dependently in of 100, 200, 300 mg/kg in mice. In traction test carbenoxolone (400 mg/kg) showed muscle relaxant activity (60%) and in accelerod performance carbenoxolone in doses of 300, 200 mg/kg showed a decline in motor function. It can be concluded that carbenoxolone posses anticonvulsant, muscle relaxant and hypnotic effects which may be have an efficacy in petitmal and grandmal seizures.Keywords: Carbenoxolone, Anticonvulsant, Hypnotic, Muscle relaxant, Licorice, Herbal medicines} -
بررسی اثرات ضددردی، ضدالتهابی و سمیت حاد عصاره هیدروالکلی صمغ پسته(Pistacia vera L) در موش سوری و صحراییآز آنجایی که بعضی از گونه های گیاه Pistacia اثر ضد التهابی نشان داده اند، اثرات ضدردی و سمیت حاد عصاره هیدروالکی صمغ پسته ایران (Pistacia vera) مورد بررسی قرار گرفتند. در این مطالعه، اثرات ضددردی عصاره صمغ پسته با سه روش آزمون صفحه داغ، آزمون پیچش و آزمون فرمالین برروی موش و اثرات ضدالتهابی حاد و مزمن به ترتیب به روش ایجاد التهاب با زایلن در گوش موش و کاشت پنبه فشرده در زیر پوست موش صحرایی مورد مطالعه قرار داده شد.
حداکثر دوز قابل تحمل عصاره صمغ پسته در موش g/kg 1، و LD50 آن، برابر 77/3 به دست آمد. در آزمون صفحه داغ، عصاره صمغ پسته با دوزهای 25/0، 5/0، 1 و g/kg 2 به صورت وابسته به دوز اثر ضددردی ازخود نشان داد. در این آزمون، نالوکسان به خوبی توانست فعالیت ضددردی عصاره را مهار کند. در آزمون پیچش، دوزهای g/kg 5/0 و 25/0 تعداد پیچش ها را به طور معنی داری کاهش داد. در آزمون پیچش نالوکسان نتوانست اثر ضددردی عصاره را مهار کند. در آزمون فرمالین، عصاره با دوزهای g/kg 0/1 و 5/0، 25/0 توانست زمان لیسیدن را در هر دو فاز سریع و تاخیری کاهش دهد. در بررسی اثر ضدالتهابی حاد، دوزهای g/kg 0/1، 5/0، 25/0 از عصاره به خوبی توانست از افزایش وزن گوش ها ناشی از ادم موضعی جلوگیری کند. در بررسی اثر ضد التهابی مزمن، دوزهای g/kg 0/1، 5/0، 25/0 از عصاره توانست از افزایش وزن پنبه های فشرده و تشکیل گرانولوم جلوگیری کند.
نتایج این مطالعه نشان می دهد که عصاره صمغ پسته دارای اثرات ضد دردی و ضد التهابی (حاد و مزمن) بوده و اثرات ضددردی خود را هم از طریق گیرنده های اپیوییدی و هم ازطریق مهار مدیاتورهای التهابی اعمال می کند.
کلید واژگان: پسته, اثرات ضددردی, اثرات ضدالتهابی, گیاهان دارویی}Antinociceptive and anti-inflammatory effects of Perovskia abrotanoides aerial part extracts in mice and ratsThe effect of Perovskia abrotanoides aqueous and ethanolic aerial extracts against acute inflammation was studied by xylene induced era edema. The activity of the extracts against chronic inflammation was assessed by cotton pellet test in rats. Antinociceptive effect of the extracts was also evaluated by formaline test in mice. Doses of 0.125-1 g of both extracts in groups of six-mice and eight rats were studied. Both extracts showed significant acute anti-inflammatory effect, but did not show activity against chronic inflammation. Antinociceptive effect of both extracts was observed in early phase and late phase of paw licking and this effect in the aqueous extract was significant. It is concluded that both extracts have acute anti-inflammatory effect and have not activity against chronic inflammation. The antinociceptive effect of the extracts may be mediated by both neurogenic and inflammatory mechanisms.Keywords: Pervoskia abrotanoides, Anti, inflammatory activity, Antinociceptive, Medicinal plants}
سامانه نویسندگان
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شدهاست. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.