به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب مسعود رهبری

  • حسن رهبری*، مسعود رهبری
    مفهوم «صبر جمیل» یکی از فضایلی است که در قرآن برای توصیف نحوه بردباری برخی از بندگان خاص خدا در برابر سختی ها و مصایب به کار رفته است. در این مقاله برآنیم تا با کاویدن مفهوم «صبر جمیل» در قرآن، روایات و کتب تفسیر، معنای روشنی از آن را به دست آورده و این فرضیه را به آزمون گذاریم که آیا صرف حکایت گری قرآن از شیوه صبر حضرت یعقوب (ع) و بازگوکردن آرزوی آن حضرت برای برخورداری از صبر جمیل، به این معناست که آن جناب به این فضیلت کاملا آراسته بوده و شیوه صبر او می تواند الگوی تمام نمای مومنان باشد؟ مقاله در پی اثبات این ادعاست که الگوی صبر جمیل در قرآن، پیامبرانی چون ایوب (ع)، ابراهیم (ع) و نبی مکرم اسلام (ص) هستند و قرآن در بیان داستان چگونگی مواجهه حضرت یعقوب (ع) با گم شدن فرزند، در مقام تایید رفتار این پیامبر بزرگوار و الگوسازی تمام نما از صبر ایشان نیست.
    کلید واژگان: صبر, صبر جمیل, حضرت یعقوب (ع), قرآن, شکایت, ناشکیبایی}
    Hasan Rahbari *, Mas’Oud Rahbari
    the Qur’an to describe the perseverance of some special servants of God in the face of hardships and sufferings. In this article, by exploring the concept of “graceful patience” in the Qur’an, narrations and commentary books, we will get a clear concept from it and test the hypothesis that the Qur’an’s mere narration of the mode of patience of Prophet Ya‘qūb (A.S.) and recounting his wish for enjoying graceful patience mean that his highness is fully embellished with this virtue and his way of patience can be a model for the whole of the believers? The article seeks to prove the claim that the exemplary of graceful patience in the Qur’an are prophets such as Job (A.S.), Abraham (A.S.), and the Holy Prophet of Islam (S.A.W.), and the Qur’an in telling the story of Jacob (A.S.)’s facing the loss of his son, does not intend to confirm the behavior of this great prophet and providing a full-length exemplar of his patience.
    Keywords: patience, graceful patience, prophet Ya‘qūb (A.S.), Qur’an, complaint, impatience}
  • مسعود رهبری*، فروغ سادات رحیم پور

    در معرفت شناسی علامه طباطبایی، معرفت انسان بر باورهایی مبتنی است که مطابق با واقع، یقینی و ثابت اند. او ازآنجاکه مبنای معرفت بشری را بدیهیات می داند، جزو مبناگریان حداکثری شمرده می شود و الهیات خود را بر همین پایه استوار می کند. در الهیات وی، خداوند و صفات او اموری عینی و واقعی است و ذهن بشر، با بهره گیری از فنون استدلال، می تواند در حد وسع خویش و به نحو قطعی و یقینی، به واقعیت ساحت الوهی پی ببرد. زبان بشری نیز این قابلیت را دارد که بدون توسل به مجاز و تمثیل، به نحو حقیقت و با نظر داشت روح معنای الفاظ، در سخن گفتن از خداوند به کار گرفته شود. در مقابل، برومر از مبناگرایان حداقلی به شمار می آید و هیچ گزاره ای را مصون از چون و چرا نمی داند. از دیدگاه او، شناخت آدمیان از خداوند در حد تجلیات او است و دستگاه ادراکی بشر توان کشف واقعیت ساحت الوهی را ندارد. زبان دین نیز در سخن گفتن از خداوند، بیش از آنکه زبانی واقع نما و حکایت گر باشد، زبانی تمثیلی - تجویزی است و بیش از آنکه اخبار از واقعیت باشد، در پی معنابخشی به زندگی و بیان گر شیوه ی زیست مومنانه و نحوه ی رفتار بایسته ی مومنان در ارتباط با خداوند است. بنابراین الهیات علامه طباطبایی مبتنی بر یقین است، اما الهیات برومر آمیخته با نسبیت.

    کلید واژگان: علامه طباطبایی, ونسان برومر, معرفت شناسی, واقع گرایی, زبان دین}
    Masoud Rahbari *, Forough Rahimpour

    In Allameh Tabatabai's epistemology, human knowledge is based on beliefs that are certain, fixed, and compatible with reality. Since he considers the basis of human knowledge to be axioms, he is considered to be a maximal proponent of foundationalism and bases his theology on it. In his theology, God and His attributes are objective and real, and the human mind, by using the techniques of reasoning, can realize the truth of the divine realm to its fullest extent with certainty. Without resorting to figurative language, human language also has the ability to speak of the truth of God by using the literal meaning of words (denotation). In contrast, Brummer is considered a minimalist foundationalist and considers any proposition to be questionable. In his view, human knowledge of God is limited to His manifestations, and the human perceptual system is not able to discover the truth of the divine realm. To speak of God, the language of religion is more a figurative and prescriptive language than a real and narrative one, which does not reflect the truth but seeks meaning to life and expresses the devoutly religious lifestyles and the appropriate behavior of believers in relation to God. Therefore, Allameh Tabatabai's theology is based on certainty while Brummer's is intermingled with relativity.

    Keywords: Allamah Tabatabaei, Vencent Brummer, Epistemology, Realism, Language of Religion}
  • مسعود رهبری، فروغ سادات رحیم پور*
    شخص وارگی به معنای بهره مندی از صفاتی چون آگاهی، اراده، حیات، قدرت، خیرخواهی و قابلیت تخاطب است و متون مقدس ادیان ابراهیمی چنین صفاتی را به خداوند نسبت می دهند. نحله «الهیات گشوده» راه طی شده در الهیات کلاسیک مسیحی برای توصیف حقیقت الوهی را ناسازگار با کتاب مقدس می داند. این نحله به بازاندیشی در اوصاف الهی پرداخته، به بازتعریف اطلاق، بساطت و کمال مطلق الهی دست می یازد. اما علامه طباطبایی در برابر دوگانه تعالی یا شخص وارگی حقیقت الوهی، راه سومی می یابد که هر دو جنبه را در جایگاه شایسته خود نگه دارد و هیچ کدام را فدای دیگر نکند. علامه طباطبایی ابتدا با استفاده از قواعد فلسفی، اتصاف خداوند به صفات کمالی شخص وار را اثبات می کند و آنگاه با تفکیک مقام احدیت از مقام واحدیت، تعالی، بی صورتی و فراشخص بودگی را به مقام احدیت، و اتصاف به صفات کمالی شخص وار را به مقام واحدیت خداوند اسناد می دهد.
    کلید واژگان: الهیات گشوده, خدای شخص وار, علامه طباطبایی, مقام احدیت, مقام واحدیت}
    Masoud Rahbari, Foroogh Al Sadat Rahim Poor *
    In theological studies, the concept of personal God implies predicating to God attributes such as consciousness, will, life, power, goodness, and interlocution. These are God's attributes according to the sacred books of Abrahamic traditions. According to the followers of Open Theology, the way that classical theology describes God is incompatible with the Bible. They try to solve this by reconsidering and redefining divine attributes such as divine absoluteness, absolute simplicity, and perfection. In relation to the dichotomy of transcendence/personification of the Divine Truth, Allameh Tabatabei, however, finds a third way such that both parties receive the stance they deserve without sacrificing one for the other. Firstly, taking advantage of philosophical rules, he proves the viability of the predicating the personal attributes of perfection to God, and then in the next step, after making a distinction between the stations of Oneness and Unicity, he attributes transcendence, formlessness, and impersonality to the former, and attributes of perfection to the latter.
    Keywords: Open theism, Allameh Tabatabei, Personal God, Oneness, Unicity}
  • مسعود رهبری، فروغ سادات رحیم پور، قاسم کاکایی
    ونسان برومر معتقد است سخن گفتن از امر الوهی تنها در قالب بهره گیری از تماثیل، استعارات و الگوهای ذهنی صورت می پذیرد. هرکدام از این استعارات، زوایایی از امر بی صورت الوهی را منعکس می کنند و باید در کنار هم و در پرتو یک دیگر تفسیر و تعبیر شوند. هریک از این استعارات، دامنه ای از استلزامات معنایی دارند که به رغم بازتاباندن جلوه هایی از حقیقت امر الوهی، پوشاننده ی سایر وجوه این حقیقت هستند. کارویژه ی اصلی دین شناسی و الهیات نظام مند، برجسته سازی یکی از این استعارات به مثابه ی کلان -الگوی الهیاتی و بازتفسیر دیگر استعارات در ذیل آن است. برومر برای یافتن آن کلان -الگو، ملاک های چهارگانه ای معرفی می کند که عبارت اند از: «سازگاری با سنت»، «انسجام فراگیر»، «کفایت برای اقتضائات عصر» و «اعتبار برای شخص». الهی دان بعد از کشف کلان -الگوی مزبور، آن را محور نظریه پردازی و تصویرسازی درباره ی خداوند قرارمی دهد. به باور برومر، استفاده از کلان -الگوی «خدای شخص وار» نسبت به سایر الگوهای ذهنی، سازگاری بیشتری با متن مقدس دارد.
    کلید واژگان: برومر, الهیات نظام مند, خدای شخص وار, امر الوهی, استعاره}
  • علی ارشد ریاحی، مسعود رهبری
    صدرالمتالهین شیرازی در تبیین فلسفی پدیده وحی، از مبادی و پیش فرض های متعددی بهره می گیرد. نگارنده در این مقال کوشیده است تا این مبادی و پیش فرض ها را از متن آثار ملاصدرا استخراج کند و ارتباط هر کدام از آن ها با وحی را توضیح دهد. مبادی فلسفی وحی شناسی ملاصدرا عبارت اند از: «پذیرش خداوند و انتساب برخی از صفات خاص به او»، «ترکیب انسان از نفس و بدن»، «وجود قوای مدرک معارف وحیانی در انسان»، «نظام طولی عالم و سعه وجودی نبی»، «عقل فعال یا واهب الصور»، «نفوس فلکی و علم آن ها به جزئیات عالم طبیعت»، «اتصال نفس نبی به عالم مثال یا خیال متصل» و «هم سنخی وحی و رویا». در مقاله پیش رو، هر کدام از مبادی فوق به تفصیل واکاوی شده و نقش هر کدام از آن ها در نظام وحی شناسی این فیلسوف متاله به بحث گذاشته شده است.
    کلید واژگان: وحی, ملاصدرا, قوای نفس, عقل فعال, عالم مثال, حدس, قوه متخیله, عقل قدسی, نفوس فلکی}
  • سعید رحیمیان، مسعود رهبری
    جایگاه عقل فعال در نظام اندیشه ی مشائیان و به ویژه در نزد ابن سینا، بسیار مهم و اساسی است. این موجود هم در ساختمان هستی نقش بی بدیلی دارد و هم در فرایند معرفت انسان. آن چه این نوشتار در پی آن است، تبیین جایگاه معرفت شناختی عقل فعال در نظام اندیشه ی مهم ترین فیلسوف مشائی جهان اسلام، یعنی شیخ الرییس ابوعلی سینا است. به باور ابن سینا، معرفت بشر بدون وجود عقلی مفارق و قدسی به سامان نمی رسد و فرایند معرفت در تمام مراحل خود، به افاضه و دست گیری چنین موجودی محتاج است. عقل فعال در اندیشه ی ابن سینا، دارای پنج نقش معرفت شناختی است: افاضه کننده ی معقولات اولیه، معقولات ثانویه، محل ذخیره ی صور ادراکی، اعطا کننده ی صور رؤیت شده به هنگام خواب دیدن و معطی صور کلی وحیانی به انبیا(ع). نحوه ی ارتباط نفس با عقل فعال از مقوله ی «فعل و انفعال» است که عقل فعال در سوی فعلیت و نفس انسان در سوی انفعال این رابطه ایستاده اند. نظریه ی عقل فعال از انتقادهای اندیشمندان بعد از ابن سینا مصون نمانده و هرکدام از آنان تشکیکات و تردیدهایی را نسبت به جایگاه وجودشناختی و معرفت شناختی این عقل وارد کرده اند.
    کلید واژگان: ابن سینا, فارابی, ارسطو, عقل فعال, واهب الصور}
    Dr.Saeed Rahimian, Masoud Rahbari
    The position of the Active Intellect in the system of Peripatetic thinking, and especially in Avicenna, is very fundamental and important. This being has a unique role in thestructure of the Universe as well as the process of human knowledge. The aim of this article is to explain epistemological standing of Active Intellect in the thinking system of the most important peripatetic philosopher in the Muslim world, Avicenna.According to Avicenna, human knowledge can not act correctly without a spiritual sacred intellect; so the knowing process in its all stages needs to emanation and intermediary of a being such as Active Intellect. Active Intellect in the thought of Avicenna hasfive epistemological roles: emanation of the first intelligible beings, emanation of the second intelligible beings, being as a place for collection of the perceptive images, presentation of the observed images in dream and presentation of universal revealed images to the prophets. The theory of Active Intellect has not remained safebecause of the future critics who have made criticisms on the ontological and epistemological standing of Active Intellect.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال