مصطفی انصاری
-
مقدمه
کیفیت عملکرد بالینی پرستاران همواره یکی از دغدغه های نظام سلامت بوده است. لذا هدف مطالعه حاضر تعیین ارتباط سواد اطلاعاتی و عملکرد بالینی پرستاران شاغل در بخش های ویژه بیمارستان منتخب دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال1402 بود.
روش پژوهش:
پژوهش حاضر، توصیفی- مقطعی و از نوع مطالعات همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل پرستاران شاغل در بخش های ویژه مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران است. در پژوهش حاضر 265 پرسشنامه تجزیه و تحلیل شد، جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی نظیر فراوانی مطلق و نسبی و میانگین و آزمون های آماری نظیر ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS نسخه 25 استفاده گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای سه قسمتی شامل اطلاعات فردی، سطح سواد اطلاعاتی و سنجش کیفیت ارائه مراقبت های بهداشتی بود.
یافته هانتایج نشان داد که اکثریت واحدهای مورد مطالعه عملکرد بالینی متوسط داشتند، همچنین سواد اطلاعاتی مشارکت کنندگان در حد ضعیف و متوسط قرار داشت. میانگین نمره عملکرد واحدهای مورد پژوهش 3/11±3/59 و میانگین سواد اطلاعاتی آنان 2/7±3/53 بود. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که ارتباط معنی دار مثبتی بین سواد اطلاعاتی و عملکرد بالینی (05/0 < P) و همچنین ارتباط معنی دار بین سواد اطلاعاتی با حیطه های قضاوت بالینی، فعالیت های مراقبتی، بررسی بالینی و تسهیل در یادگیری عملکرد بالینی وجود داشت.
بحث و نتیجه گیرینتایج نشان داد که ارتباط معنی داری بین سواد اطلاعاتی و عملکرد بالینی پرستاران وجود دارد. سواد اطلاعاتی یک عنصر فراگیر در عملکرد بالینی پرستاران می باشد و در واقع ارتقای سواد اطلاعاتی برای بهبود عملکرد بالینی پرستاران ضروری است.
کلید واژگان: عملکرد بالینی، سواد اطلاعاتی، پرستارIntroductionThe quality of nurses' clinical performance has always been one of the concerns of the health system. Therefore, the aim of this study was to determine the relationship between information literacy and clinical performance of nurses working in special departments of selected hospitals of Tehran University of Medical Sciences in 1402.
Research methodThe current research is descriptive-cross-sectional and is a type of correlational study. The statistical population of this research includes nurses working in the special departments of Imam Khomeini Hospital Complex affiliated to Tehran University of Medical Sciences. In this research, 265 questionnaires were analyzed, descriptive statistics such as absolute and relative frequency and mean and statistical tests such as Pearson's correlation coefficient were used in SPSS software version 25 for data analysis. The tool for data collection was a three-part questionnaire including personal information, level of information literacy and measuring the quality of health care provision.
FindingsThe results showed that the majority of the studied units had average clinical performance, and the information literacy of the participants was weak and moderate. The average performance score of the research units was 59.3±11.3 and their average information literacy was 53.3±7.2. The results of the present study showed that there is a significant positive relationship between information literacy and clinical practice (P < 0.05) as well as a significant relationship between information literacy and the areas of clinical judgment, care activities, clinical review and facilitation in learning clinical practice.
Discussion and conclusionThe results showed that there is a significant relationship between information literacy and nurses' clinical performance. Information literacy is a comprehensive element in the clinical practice of nurses, and in fact, improving information literacy is necessary to improve the clinical practice of nurses.
Keywords: Clinical Practice, Information Literacy, Nurse -
مقدمه
امروزه علاوه بر ابعاد جسمانی و روانی سلامت، به بعد اجتماعی آن نیز توجه روزافزون می شود. سلامت اجتماعی بخشی از سلامت فرد است که در عرصه اجتماع به ظهور می رسد. در این میان استفاده از ارتباطات رایانه ای در حال گسترش است و به منزله ظهور یک عصر جدید در ارتباطات اجتماعی است. هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین استفاده از شبکه های اجتماعی با سلامت اجتماعی دانشجویان پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشد.
روش پژوهشاین مطالعه از نوع همبستگی و مقطعی است که بر روی 265 نفر از دانشجویان پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفته است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه سه قسمتی شامل اطلاعات فردی، سنجش سطح سلامت اجتماعی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی بوده است. پس از استخراج داده ها، جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی نظیر فراوانی مطلق و نسبی و آزمون های آماری نظیر ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS نسخه 25 استفاده گردید.
یافته هانتایج پژوهش نشان داد که زنان 142 نفر (6/53%) دارای بیشترین فراوانی و مردان با 123 نفر (4/46%) کمترین فراوانی را داشتند. در رابطه با سن بیشترین فراوانی مربوط به رده سنی بین 21-18 (4/43%) بود. میانگین و انحراف معیار امتیازات سلامت اجتماعی واحدهای مورد مطالعه 3/16±90 و میانگین و انحراف معیار امتیازات شبکه های اجتماعی واحدهای پژوهش 2/20± 7/127 (نمره کل 196) که نشان می دهد میانگین استفاده از شبکه های اجتماعی بالاتر از حد متوسط بود و سلامت اجتماعی واحدهای مورد مطالعه در حد متوسطی قرار داشت. هم چنین یافته های پژوهش نشان داد که سلامت اجتماعی با استفاده از شبکه های اجتماعی ارتباط معنی دار مستقیم و مثبتی دارد (05/0 < P).
بحث و نتیجه گیریبا توجه به یافته های پژوهش، می توان با توجه به سطح وسیع استفاده از شبکه های اجتماعی از این فرصت استفاده کرد و در جهت ارتقاء سلامت اجتماعی دانشجویان گام های موثری را برداشت.
کلید واژگان: سلامت اجتماعی، شبکه های اجتماعی، دانشجویان پرستاری و ماماییIntroductionToday, in addition to the physical and mental dimensions of health, its social dimension is also receiving increasing attention. Social health is the part of an individual's health that emerges in the community. Meanwhile, the use of computer communication is expanding and marks the emergence of a new era in social communication. The aim of this study was to investigate the relationship between the use of social networks and social health of nursing and midwifery students of Tehran University of Medical Sciences.
MethodThis correlational and cross-sectional study was performed on 265 nursing and midwifery students of Tehran University of Medical Sciences. Data collection tools were a three-part questionnaire including personal information, measuring the level of social health and the use of social networks. After data extraction, descriptive statistics such as absolute and relative frequency and statistical tests such as Pearson correlation coefficient in SPSS software version 25 were used to analyze the data.
FindingsThe results showed that women with 142 people (53.6%) had the highest frequency and men with 123 people (46.4%) had the lowest frequency. Regarding age, the highest frequency was related to the age group between 18-21 (43.4%). Mean and standard deviation of social health scores of the studied units were 90 16 16.3 and mean and standard deviation of social network scores of the research units were 127.7 20 20.2 (total score 196) which shows that the average use of social networks is higher than It was moderate and the social health of the studied units was moderate. The findings also showed that social health has a direct and positive relationship with the use of social networks (P <0.05).
ConclusionAccording to the research findings, given the wide level of use of social networks, this opportunity can be used and effective steps can be taken to promote students' social health.
Keywords: Social Health, Social Networks, Nursing, Midwifery Students -
مقدمه
باتوجه به اهمیت استفاده از نمایه سازهایی نظیر سرعنوان های موضوعی پزشکی MeSH در ذخیره و بازیابی اطلاعات علوم پزشکی، پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان همخوانی کلیدواژه های انگلیسی پایان نامه های دانشکده های پرستاری و مامایی دانشگاه های علوم پزشکی تهران، ایران و شهید بهشتی با سرعنوان های موضوعی پزشکی MeSH انجام شد.
روشاین پژوهش به روش پیمایشی به شیوه کتابسنجی مقایسه ای و کتابخانه ای انجام شده است. ابزارگردآوری داده ها چک لیستی است که توسط محقق تهیه شده است. پایان نامه های دو مقطع کارشناسی ارشد و دکترا به روش سرشماری از سه دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران و شهید بهشتی در تهران و در بازه زمانی 5 ساله (1399-1395) انجام شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش 20 و با استفاده از آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند درمجموع 4283 کلیدواژه استخراج و با سرعنوان موضوعی MeSH مورد مقایسه قرار گرفتند. و به سه گروه همخوان کامل، همخوان نسبی و عدم همخوان تقسیم بندی شدند.
یافته هانتایج مطالعه نشان داد که در طی سالهای مورد بررسی %5/38 واژه ها با سرعنوان های موضوعی MeSH همخوانی کامل، %1/42 عدم همخوانی داشتند و %4/19 با MeSH همخوانی نسبی داشتند.
بحث و نتیجه گیرییافته های پژوهش نشان داد که نیاز است که دانشجویان و پژوهشگران دقت بیشتری را برای انتخاب کلیدواژه های خود داشته باشند، که این امر نیاز به آموزش و حساس سازی آنان در انتخاب کلیدواژه مناسب دارد.
کلید واژگان: سرعنوان های موضوعی، پرستاری، مامایی، پایان نامهIntroductionConsidering the importance of using indexing instruments such as MeSH medical subject headings in storing and retrieving medical science information, the present study aimed to determine the degree of consistency of English keywords in nursing and midwifery dissertations of Tehran, Iran and Shahid Beheshti universities of Medical Sciences. Was performed with MeSH subject headings.
MethodsThis research has been conducted by comparative and library survey method. Data collection tool is a checklist prepared by the researcher. The dissertations of two masterchr(chr('39')39chr('39'))s and doctoral degrees were conducted by census method from three universities of medical sciences in Tehran, Iran and Shahid Beheshti in Tehran over a period of 5 years (2016-2017). Data were analyzed using SPSS software version 20 and descriptive statistics. A total of 4283 keywords were extracted and compared with MeSH subject headings. They were divided into three groups: complete consonant, relative consonant and inconsistent.
ResultsDuring the years under study, 38.5% of the words were in complete agreement with the MeSH subject headings, 42.1% were inconsistent and 19.4% were partially in agreement with MeSH.
Discussion and ConclusionResearch findings showed that students and researchers need to be more careful in choosing their keywords, which requires training and sensitization in choosing the right keyword.
Keywords: Subject Headings, Nursing, Midwifery, Academic Dissertation -
بهره مند شدن از یک زندگی سالم و با کیفیت توام با طول عمر و عاری از بیماری و ناتوانی، حقی است که باید شامل تمامی افراد، شهر و روستا دانست. این حق مردم است که از سلامت لازم برخوردار باشند. مسئولیت این بهداشت و سلامتی بر عهده دولتها است. کشورهایی که به دنبال تحقق توسعه پایدار هستند باید بدانند برخورداری از سلامت افراد جامعه شرط لازم آن میباشد. سلامتی ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی را شامل میشود که تمامی ابعاد سلامت انسان و محیط را شامل میشود. از آنجایی که سلامت و توسعه ارتباط تنگاتنگی دارند دولتها باید به دنبال تامین سلامت افراد جامعه خود باشند. یکی از مفاهیم که نقش مهمی در سلامت روستاییان دارد حکمرانی خوب یا به عبارتی نقش دولت در تامین و پاسخگویی به وضعیت سلامتی و بهداشت افراد جامعه است. پژوهش از لحاظ هدف تحقیقات کاربردی و از لحاظ شیوه اجرا جزء تحقیقات توصیفی -همبستگی بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران و نمونه گیری طبقه ای (طبقات=روستاها) 178 دهیار روستاهای بخش مرکزی همدان انتخاب شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه حکمرانی خوب و سلامت محقق ساخته استفاده شد. روایی پرسشنامه ها ازطریق اظهار نظر صاحبنظران مورد تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ حکمرانی خوب 82/0 . سلامت 80/0 گزارش شد. برای گردآوری اطلاعات تجزیه و تحلیل داده ها از دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. نتایج نشان داد نقش دولت به عنوان حکمرانی خوب تاثیر به سزایی بر سلامت افراد دارد.
کلید واژگان: حکمرانی خوب، سطح سلامت، سیاست گذاری، بحران کرونا، جمعیت روستاییResearch is applied in terms of the purpose of research, and since we seek to examine the variables (good governance and health); The research will be part of descriptive-correlational research in terms of implementation method. The sample size was selected based on Cochran''s formula and stratified sampling (classes = villages) of 178 villages in the central part of Hamedan. A good governance and researcher-made health questionnaire was used to collect data. The validity of the questionnaires was confirmed by reading and commenting by experts. The reliability of the questionnaires from Cronbach''s alpha coefficient of good governance was 0.82. Health was reported to be 0.80. In order to collect information in order to analyze the data and findings of the research, the research hypotheses were examined at two levels of descriptive statistics and inferential statistics. The results showed that the role of government as good governance has a significant impact on people''s health
Keywords: good governance, health, Policy Making, Corona crisis, rural population -
امروزه روش های نمک زدایی آب در حل بحران آب شیرین در جهان اهمیت زیادی دارند. به گونه ای که در سال های اخیر ظرفیت نمک زدایی آب در جهان افزایش چشمگیری داشته است. از میان روش های نمک زدایی آب، فناوری غشایی اسمز معکوس بیشترین محبوبیت و کاربرد را داشته است. مشکلاتی مانند مصرف انرژی زیاد، هزینه بسیار زیاد بهره برداری و گرفتگی در این روش وجود دارد. هدف از این پژوهش، استفاده هم زمان از روش های غشایی اسمز معکوس و اسمز مستقیم به شکل ترکیبی اسمز معکوس- مستقیم با استفاده از مزایای روش اسمز مستقیم مانند عدم نیاز به فشار هیدرولیکی بالا، کاهش هزینه و گرفتگی کمتر در مقایسه با روش اسمز معکوس و بررسی افزایش کارایی تولید آب شیرین شده نمک زدایی آب با این روش ترکیبی است. به گونه ای که انتظار می رود استفاده از روش ترکیبی میزان فشار لازم برای فرایند اسمز معکوس برای رسیدن به شار مشخصی از آب شیرین و در نتیجه هزینه و انرژی را کاهش دهد. یک پایلوت آزمایشگاهی نمک زدایی ترکیبی اسمز معکوس- مستقیم با ظرفیت نمک زدایی 50 مترمکعب در روز در آزمایشگاه هیدرولیک دانشگاه شهید چمران اهواز برای انجام آزمایش های ترکیبی طراحی و ساخته شد. طراحی این پایلوت به گونه ای است که می توان از آن هم در شرایط اسمز معکوس و هم ترکیبی اسمز معکوس- مستقیم بهره برداری کرد. آزمایش های ترکیبی برای آب شهری اهواز به عنوان محلول خوراک و برای فشارهای عملیاتی 5/4 تا 5/10 بار به ازای غلظت های 2000 تا 10000 میلی گرم در لیتر از محلول نمک خوراکی به عنوان محلول کشنده انجام شد و مشخص شد که در بهترین حالت (کمترین فشار، بیشترین غلظت محلول کشنده) از بین آزمایش های انجام شده اضافه کردن اسمز مستقیم به اسمز معکوس می تواند کارایی تولید آب شیرین نمک زدایی را تا 12/55 درصد افزایش دهد. بهترین درجه ترکیب این دو روش 5/64 درصد اسمز معکوس و 5/35 درصد اسمز مستقیم است.کلید واژگان: نمک زدایی، ترکیب اسمز معکوس مستقیم، مدل آزمایشگاهیToday, water desalination methods are of great importance in solving the freshwater crisis in the world, so that in recent years, the world's water desalination capacity has increased dramatically. Among them, the reverse osmosis membrane technology has been the most popular and the most commonly used. There are problems such as high energy consumption, high operating costs, and fouling in this method. The objective of this paper was to use reverse and forward osmosis membrane methods simultaneously in a hybrid reverse-forward osmosis setting, which enabled us to take advantage of the benefits of forward osmosis such as not being dependent on high hydraulic pressure, lower cost and less membrane fouling compared to reverse osmosis. Another objective of the study was to evaluate the permeate water production efficiency of desalination with this hybrid method. It is expected that using the hybrid method will reduce the required pressure for conducting reverse osmosis process to achieve a specified permeate flux, because it reduces cost and energy. An HRFO laboratory pilot with a capacity of 50 m3/day was designed and set up in the Hydraulic Lab of Shahid Chamran University of Ahvaz for running hybrid experiments. The design of the pilot was such that it could operate in both reverse osmosis and HRFO. HRFO experiments were carried out at pressures of 4.5 to 10.5 bar for Ahvaz urban water as feed solution, as well as NaCl as draw solution with a concentration of 2000 to 10000 mg/L via the experimental HRFO plant. It was found that adding the forward osmosis to reverse osmosis at the best situation (lowest pressure and highest concentration of draw solution) can increase the permeate water production efficiency of desalination by 55.12%. The best hybridization degree of these two methods was determined to be 64.5% for reverse osmosis and 35.5% for forward osmosis.Keywords: Desalination, Hybrid Reverse-Forward Osmosis, Laboratory model
-
معدن آهن سنگان با خاستگاه از نوع اسکارن، در شمال شرق ایران (استان خراسان رضوی) در پهنه ایران مرکزی و شمال شرق زیر پهنه قطعه لوت قرار دارد. نهشته معدنی سنجدک III، از جمله ناهنجاریهای شرقی معدن سنگان است که انتهای شرقی کمربند آتشفشانی-نفوذی خواف-کاشمر-بردسکن را دربر می گیرد. زمین شناسی منطقه شامل مجموعه ای از سنگ های آذرین (دایک و توده های نفوذی)، دگرگونی (اسکارن، اسلیت و فیلیت) و رسوبی (ماسه سنگ، سنگ آهک و دولومیت) است. مجموعه کانه زایی در منطقه مورد بررسی از نوع اگزواسکارن است و کانی سازی هایی از مگنتیت، پیروتیت، کالکوپیریت، پیرولوزیت، پیریت، آرسنوپیریت، هماتیت، گوتیت، لیمونیت و مالاکیت را دربر می گیرد. کانی سازی های سولفیدی همراه با مرحله پسرونده اسکارن زایی دیده می شوند در حالی که کانی سازی های اکسیدی-هیدروکسیدی وابسته به پهنه های گسلی هستند. بررسی های مغناطیس سنجی زمینی سه ناهنجاری مغناطیسی A، B و C را در منطقه نشان می دهد که دو ناهنجاری A و B خاستگاه عمقی دارند و با هم در ارتباط هستند. جدایش این ناهنجاری ها به فعالیت گسل های فرعی نسبت داده می شود. ناهنجاری مغناطیسی C نیز که بر رخنمون مگنتیت در بخش های شرقی منطقه منطبق است ضعیف تر است و خاستگاه عمقی ندارد. از نتایج به دست آمده در این پژوهش می توان به منظور ادامه عملیات اکتشافی در نقاط دارای ناهنجاری عمقی استفاده کرد.
کلید واژگان: زمین شناسی، کانی سازی، مغناطیس سنجی، اسکارن، سنجدک III، معدن سنگانSangan iron mine with skarn type genesis is located in NE Iran (Khorasan Razavi Province), in the Central Iran zone and NE of Lut Block sub-zone. The Senjedak-III prospect area is one of the six eastern anomalies of Sangan iron mine that encompasses eastern terminal of Khaf- Kashmar- Bardaskan volcano-plutonic belt. The geology of this area consists of a series of igneous (dykes and intrusive bodies), metamorphic (skarn, slate and phyllite) and sedimentary rocks (sandstone, limestone and dolomite). The Senjedak complex is an exo-skarn and includes mineralization such as magnetite, pyrrhotite, chalcopyrite, pyrolusite, pyrite, arsenopyrite, hematite, goethite, limonite and malachite. Sulfide mineralization is associated with retrograde skranification stage whereas oxides/hydroxides mineralization is in connection with fault zones. Ground magnetic surveys show three magnetic anomalies of A, B, and C in the area. The A and B abnormalities have deep origin and may be related to each other. Separation in these abnormalities is attributed to the activity of secondary faults. The C magnetic anomaly that is consistent with the magnetite outcrop in the eastern parts of the range is weaker and has no deep-seated origin. The results of this research can be used to continue exploratory operations at deep anomalies.
Keywords: geology, mineralization, magnetometry, skarn, Senjedak-III, Sangan mine -
مقدمهامروزه تامین، حفظ و ارتقای سلامت کارکنان یکی از ضروریات حوزه سلامت می باشد. سواد سلامت به دلیل تاثیر بر نحوه تصمیم گیری افراد در مورد سلامت، به عنوان یکی از موضوعات مهم برای ارتقای سطح سلامت جامعه مورد توجه گرفته است. هدف این پژوهش تعیین ارتباط بین سواد سلامت و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی در کارکنان اداری دانشگاه علوم پزشکی تهران است.روش کاراین مطالعه از نوع همبستگی و مقطعی است که بر روی 150 نفر از کارکنان اداری دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفته است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای سه قسمتی شامل اطلاعات فردی، سنجش سطح سواد سلامت و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی بود. پس از استخراج داده ها، جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی نظیر فراوانی مطلق و نسبی و میانگین و آزمونهای آماری نظیر ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS نسخه 16 استفاده گردید.یافته هایافته ها نشان داد که میانگین سنی شرکت کنندگان 7/5 ± 6/41 بوده و 7/76% زن بودند. میزان تحصیلات اکثریت آنها (82%) مقطع کارشناسی بود. میانگین نمره سواد سلامت آنان 5/21 ± 8/128 و میانگین نمره استفاده از شبکه های اجتماعی 6/16 ± 6/130 بود. میانگین نمرات نشان داد که سطح سواد سلامت و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی بیش از حد متوسط است و این دو متغیر با هم ارتباط معنی دار و مستقیمی دارند. در بررسی ارتباط حیطه های سواد سلامت با میزان استفاده از شبکه های اجتماعی، یافته نشان داد که بین حیطه های میزان دسترسی، فهم و تصمیم گیری با استفاده از شبکه های اجتماعی ارتباط معنی دار و مستقیمی وجود دارد.نتیجه گیریبا توجه به یافته های پژوهش، می توان با توجه به سطح وسیع استفاده از شبکه های اجتماعی از این فرصت استفاده کرد و در جهت ارتقاء سطح سواد سلامت و رفتارهای مرتبط با آن گامهای موثری را برداشت.کلید واژگان: سواد سلامت، شبکه های اجتماعی، کارکنانIntroductionToday, retention and improvement of health employees is an important point in health system. Health literacy is one of the most important issues for the promotion of public health by affecting the decisions made by the health officials. The current study aimed at determining the association between health literacy and use of social networks among administrative staff in Tehran University of Medical Sciences.MethodsThe current cross sectional study was conducted on 150 administrative staff of Tehran University of Medical Sciences. The data collection tool was a three-part questionnaire including demographic information, health literacy, and use of social networks. Descriptive statistics such as absolute and relative frequency and statistical tests such as Pearson correlation were used with SPSS version 18 to analysis the data.ResultsThe results showed that the mean age of participants was 5.7 ± 41.6 years and 76.7% were female. The majority (82%) was undergraduate. The average score of their health literacy was 128.8 ± 21.5 and average score of using social networks was 130.6 ± 16.6. The mean score of health literacy and use of social networks was above the average and the two variables have significant and direct relationship. Health literacy aspects including accessibility to health information, understanding, and decision making were a direct relationship with social network in the current research (PConclusionsAccording to the research findings, by the widespread use of social networks health literacy and associated behaviors, effective steps can be taken.Keywords: Health Literacy, Social Networks, Staff
-
ناتوانی یادگیری، تاخیر یا نقص در توانایی فراگیری مهارت های تحصیلی اساسی با توجه به سن، آموزش و مقیاس هوش می باشد. یکی از مشکلات افراد دارای ناتوانی یادگیری، مسائل مربوط به مهارت های اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر اثربخشی بازی با کلمات احساسی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری می باشد. پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم تا ششم دارای ناتوانی یادگیری شهر کرمانشاه بود که نمونه ای به حجم 24 نفر به صورت تصادفی انتخاب، و به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه مهارت اجتماعی ماتسون (1983) بود. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه (هر جلسه 30 دقیقه)، و دو بار در هفته به بازی کلمات احساسی پرداختند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بازی با کلمات احساسی موجب بهبود مهارت های اجتماعی این کودکان شده است (001/0>P). نتایج پژوهش حاضر نشان داد بازی با کلمات احساسی می تواند به عنوان یکی از روش های مناسب در کمک به دانش آموزان دارای اختلال یادگیری جهت بهبود مهارت های اجتماعی کمک کند. این نوع از بازی درمانی به افراد در ابراز مناسب هیجان ها، شناخت و همچنین کاربرد آن ها به شکلی مناسب در ارتباط با افراد و همسالان یاری می رساند.
کلید واژگان: بازی با کلمات احساسی، بازی درمانی، مهارت های اجتماعی، دانش آموزان، ناتوانی یادگیریThe Effectiveness of Play with Feeling Words on Social Skills of Students with Learning DisabilitiesSpecific learning disorder is delay or failure in the ability to learn basic academic skills according to age, education and intelligen. One of the problems of people with learning disabilities is social skills issues. The aim of this study is the effectiveness of play with feeling words on social skills of students with learning disabilities. This study is quasi-experimental with prepost test. The statistical population included all students of second to sixth grade of schools in Kermanshah with learning disorders from which 24 people were selected randomly and devided in two experimental and control groups. The research instrument was Matson social skills questionnaire.The experimental group played with feeling words for eight sessions (each session 30-minute) and twice a week. The results of covariance analysis indicated that play with feeling words caused improvement in these children's social skills (P<0/001). The results of this study showed that play with feeling words can help as one of the appropriate methods to improve social skills to help students with learning disorders. This type of play therapy helps individuals in the proper expression of emotions, cognition and using them properly in communicating with people and peers.
Keywords: Play with feeling words, Play therapy, Social skills, Students, Learning disabilities -
زمینه و اهدافژیاردیازیس علائم بالینی گسترده ای دارد و شیوع ابتلاء به آن در استان همدان به طور قابل توجهی بالا است. لذا این مطالعه با هدف تعیین شکایات اصلی و سایر علائم بیماران مبتلا به ژیاردیازیس علامت دار در شهر همدان صورت پذیرفت.روش بررسیاین مطالعه مقطعی و از نوع توصیفی می باشد. مطالعه بر روی 64 بیمار مبتلا به عفونت ژیاردیا، از میان 4000 مراجعه کننده جهت آزمایش مدفوع،انجام شد، که 320 نمونه مشکوک به ژیاردیا با علائم مورد نظر وجود داشت. 26 نفر (6/40%) زن و 38 نفر (4/59%) مرد بودند. جهت تفکیک علائم ژیاردیازیس از سایر بیماری های گوارشی مانند بیماری سلیاک، تست سرولوژی آنتی گلیادین و TTG)Anti-tissue transglutaminase antibody) انجام شد. نتیجه حاصل از آزمایشات با آزمون2χ تجزیه و تحلیل شدند.یافته هابیشترین آلودگی به ژیاردیا در گروه سنی 20-16 سال (13 نفر، 3/20%) و در جنس مذکر (38 نفر، 4/59%) و نیز در سطح تحصیلات مقطع ابتدایی (20 نفر، 25/31%) دیده شد. شایع ترین شکایت مبتلایان شکم درد(27 نفر، 1/42%) بود. پس از آن نفخ و اسهال به ترتیب با شیوع 4/23% و 4/9% در رتبه های دوم و سوم قرا گرفتند.نتیجه گیریعلائم اصلی مشاهده شده مشابه علائم برخی از بیماری های غیر انگلی مانند بیماری های گوارشی نظیر سلیاک و بیماری های باکتریایی است. توصیه می شود در بررسی بیماران مبتلا به علائم گوارشی، احتمال عفونت با ژیاردیا در نظر گرفته شود.
کلید واژگان: عفونت انگل روده ای، ژیاردیازیس، تظاهرات بالینی، همدانBackground And ObjectivesGiardiasis has multiple clinical manifestations and its prevalence is relatively high in Hamadan province. This study was conducted to determine the most frequent clinical sign and symptoms of giardiasis in Hamadan province in 2006.Material And MethodsIn a descriptive cross sectional study, sixty four patients infected with Giardia were recruited. Anti glidin anti-body and TTG tests were done to roll out celiac disease. The chi-square test was used for statistical analysis.ResultsGiardiasis was the most common in cases aged 16-20 years old (20.3%), in males (59.4%) and in patients with educational status of primary school (31.25%). The most frequent symptom was abdominal pain (42.1%). Bloating and diarrhea with 23.4% and 9.4% were the next ones.ConclusionWe found that the clinical manifestations of giardiasis are similar to other gastrointestinal diseases such as celiac, so giardiasis should be considered as probable diagnosis in patients with gastrointestinal problems.Keywords: Intestinal parasitic infection, Giardiasis, Clinical manifestations, Hamadan -
مقدمه و هدفهیپرگلیسمی با افزایش تولید گونه های فعال اکسیژن (ROS) همراه است. گونه های فعال اکسیژن با DNA وارد واکنش شده و ترکیبات مختلفی از جمله 8-هیدروکسی داکسی گوانوزین (8-OHdG) را به وجود می آورند که نتیجه فرایندهای ترمیم DNA می باشد و در ادرار دفع می شود. هدف از این مطالعه ارزیابی ارتباط مابین آسیب اکسیداتیوDNA و گلیکاسیون پروتئین در بیماران دیابتی نوع 1 می باشد بدین منظور، با اندازه گیری سطح 8-OHdG ادرار در گروه های دیابتی و شاهد، ارتباط آن با سطح هموگلوبین گلیکوزیله HbA1c و پروتئینهای گلیکه سرم (GSP) مورد بررسی قرار گرفت. همچنین میزان مالون دی آلدئید پلاسما (MDA) به عنوان شاخص پراکسیداسیون لیپیدها در دیابت مورد سنجش قرار گرفت.روش کاردر این مطالعه 32 نفر بیمار مبتلا به دیابت نوع 1 کنترل نشده و 48 فرد سالم که از لحاظ سن و جنس یکسان سازی شده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. اندازه گیری مقادیر GSP و MDA به روش کالریمتری، اندازه گیری HbA1c به روش کروماتوگرافی تعویض یونی و اندازه گیری 8-OHdG ادراری به روش الایزای رقابتی صورت گرفت. اطلاعات بدست آمده با استفاده از آزمونهای آماری مناسب آنالیز شدند.نتایجدر این مطالعه سطح 8-OHdG ادرار، HbA1c خون، MDA پلاسما و GSP در گروه دیابتی بطور قابل ملاحظه ای بالاتر از افراد شاهد بود (P<0.05). علاوه بر آن 8-OHdG ادراری ارتباط معنی داری با HbA1c خون در گروه دیابتی نشان داد. ارتباط قند خون ناشتا با GSP نیز در گروه دیابتی معنی دار بود. همچنین ارتباط معنی داری مابین قند خون ناشتا و MDA در گروه دیابتی مشاهده شد در حالیکه ارتباط MDA با HbA1c معنی دار نبود.
نتیجه نهایی: نتایج این مطالعه نشان داد که در بیماران دیابتی نوع 1 در نتیجه افزایش سطح گلوکز خون و اختلالات متابولیسمی مربوط به آن حالت استرس اکسیداتیو ایجاد می شود که نتیجه آن آسیب به DNA و پراکسیداسیون لیپیدها می باشد. بعلاوه میزان آسیب اکسیداتیو وارده به DNA در این بیماران باسطح کنترل گلیسمی در ارتباط است در حالی که به نظر می رسد پراکسیداسیون لیپیدی ارتباط معنی داری با غلظت HbA1c ندارد.
کلید واژگان: آسیب اکسیداتیو DNA، دیابت نوع I، هیدروکسی داکسی کوانوزین، هموگلوبین گلیکه -
مقدمهآسم یک بیماری التهابی مزمن مجاری هوایی است که با افزایش پاسخ دهی مجاری تراکئوبرونکیال، مشخص می شود. درمان انتخابی حمله حاد آسم، استفاده از آگونیست های استنشاقی کوتاه اثر مانند آلبوترول است که از طریق نبولایزر یا محفظه آسم یار(اسپیسر)مصرف می شود. دو مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسه ای اثرات درمانی آلبوترول با استفاده از نبولایزر و محفظه آسم یار در بیماران مبتلا به حمله حاد آسم مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان مباشر کاشانی همدان انجام شد.مواد و روش هااین مطالعه بصورت کارآزمایی بالینی از نوع قبل و بعد، بر روی 60 بیمار مبتلا به حمله حاد آسم انجام شد. معیارهای ورود به مطالعه، سن 15 تا 65 سال، همکاری جهت انجام مانور اسپیرومتری توسط بیمار وحجم گاز خارج شده طی اولین ثانیه بازدم کمتر از 65 درصد قابل پیش بینی دراسپیرومتری بود. معیارهای خروج از مطالعه نیز ابتلا به COPD، بیماری قلبی- عروقی، پنومونی، پنوموتوراکس و یا سایر بیماری های سیستمیک و ریوی غیر از آسم برونشیال، نارسایی شدید تنفسی همراه با سیانوز و یا کنفوزیون، خانم های باردار و مصرف کنندگان دخانیات بود. بیماران به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شده که بیماران هر دو گروه، به مقدار چهار دوز آلبوترول دریافت کردندکه دوز اول بلافاصله پس از انجام اسپیرومتری و سپس به فواصل نیم ساعته در طی دو ساعت اول بود. FEV1، FVC و % MEF25-75 هر دو گروه در بدو مراجعه و سپس 15 دقیقه پس از تجویز هر دوز دارو، محاسبه شد (1، 2).
یافته هاآنالیز واریانس فاکتوریال مقایسه اثربخشی برونکودیلاتوری آلبوترول با دو روش استفاده از نبولایزر و اسپیسر نشان داد که هر دو روش استفاده از آلبوترول در تغییرات FEV1، FVC، FEV1/FVC و MEF25-75 بیماران مبتلا به حمله حاد آسم اثر یکسان دارند (05/0 P>). تغییرات FEV1، FVC، MEF25-75 و FEV1/FVC درنوبت های درمان، متفاوت بوده (05/0 P<) و تفاوتی بین اثردرمانی دوروش استفاده ازآلبوترول،درنوبت های مختلف درمان وجود نداشت (05/0 P>).
بحث و نتیجه گیریجهت درمان بیماران مبتلا به حمله حاد آسم، یک آگونیست انتخابی مانند آلبوترول، می تواند به هرکدام از دو روش نبولایزر و یا اسپیسر مورد استفاده قرار گرفته و اثرات برونکودیلاتوری یکسانی، را ایجادنماید. با در نظر گرفتن قیمت ارزانتر شکل اسپری دارو در مقایسه با شکل محلول آن و از طرفی در دسترس نبودن دستگاه نبولایزر در برخی از مراکز درمانی،استفاده از شکل اسپری آلبوترول با محفظه آسم یار بر شکل نبولایزر آن ارجح می باشد.
کلید واژگان: آسم، آلبوترول، گردپاش ها و تبخیر کننده هاBackgroundAsthma is an inflammatory and chronic disorder of trachobronchial tree that is associated with increased response to allergens. Treatment of acute attack of asthma is short acting b 2 agonist such as Albuterol that is used via a nebulizer or Metered-dose inhaler (MDI) with and attached spacer. Object of this study was evaluation of therapeutic effects of Albuterol via a nebulizer or MDI with an attached holding chamber in patients that had been referred to Emergency departement of Mobasher Hospital in Hamadan.Materials And MethodsThe present study was a clinical trial (before and after) in 60 patients that were suffered from acute attack asthma. Inclusion criterias were 16-65 years old age patients, FEV1, below 60% of predicted value, and cooperation for spirometry performance. Exclusion criterias were COPD, cardiovascular disorders, pneumonia, preumothorex, or their systemic or pulmonary disorders,severe respiratory failure with cyanosis or confusion, pregnancy and smoking. On arrival to the ED, all patients underwent spirometery and all of patients received oxygen and a single dose of 8 mg intravenous dexamethasone. Immediately thereafter patients were randomized to two groups.The study was designed as double blind trial. The first group patients received four puffs Albuterol attached to spacer and immediately distilled water via nebulizer. The second group patientts received 5 mg Albuterol solution via nebulizer after administration of placebo inhaler attached to holding chamber. All of the patients received a total of four treatment. The first dose was administered immediately after spirometry and then every 30 minutes. Spirometry was performed at entry between to the study and then 15 minutes after each treatment.ResultsAnalysis of comparison of bronchodilating effects of salbutamol via nebulizer or MDI with attached to spacer showed similar effects in two methods (P>0.05). FEV1, FVC, FEV1/FVC changes were significant among four treatments in every group (P<0.05) but there was no difference between two methods among four treatments (P<0.05).ConclusionA short acting b 2-agonist such as Albuterol can be administer in patients with acute attack asthma with every two methods (nebulizer or MDI with attached spacer) and have similar bronchodilating effect.Keywords: Asthma, Albuterol, Salbutamol -
با توجه به افزایش جمعیت سالمندان، نیاز مالی، بهداشتی و رفاهی آنان نیز افزایش می یابد. با توجه به اینکه اختلالات در سالمندان غالبا از نظر علایم، بیماریزایی و فیزیوپاتولوژی با جوانان متفاوت می باشد، لذا توجه بیشتری را می طلبد. دمانس پس از آرتریت موجب بیشترین ناتوانی در سالمندان می گردد. دمانس سندرمی است که اختلال شناختی بدون اختلال در سطح هوشیاری ایجاد می کند. همچنین منجر به ضعف حافظه، اشکال در محاسبه، حواس پرتی، تغییرات خلق و عاطفه، اختلال در قضاوت و تفکر انتزاعی، کاهش مهارت های زبانی و اختلال در جهت یابی می شود. از انواع دمانس می توان به دمانس آلزایمر و دمانس ناشی از بیماری های پیک، ژاکوب کروتسفلد، هانتینگتون، هیدروسفالی با فشار طبیعی و پارکینسون اشاره کرد. درمان شامل: درمان زمینه ای و همزمان مانند فشار خون بالا، درمان طبی مانند: استفاده از داروهای آنتی کولین استراز و برنامه بازتوانی طرح ریزی شده می باشد. همراه کردن اصول مراقبتی فردمحور در بازتوانی سالمندان با اختلال دمانس و تمرکز بر آن، اساس سازماندهی خدمات و ارایه مراقبتهای پرستاری می باشد.
کلید واژگان: پرستاری بازتوانی، اصول مراقبتی بیمار محور، سالمند، دمانسFinancial need, hygienic and welfare needs in older people is increasing due to growth of aged people population. The derangements in aged for person’s musty aims of signs producing of illness and its physiopathology are different from those younger persons. Therefore with needs more of attentions. Dementia after arthritis causes weakness in older people. Dementia is a syndrome that it creates derangements recognition without derangement in cautiousness. It leads to memory’s weakness, difficulty in calculation, abstraction, derangement in mood, affect and derangement in judgment, abstract thinking, decreasing of verbal skills and derangements in direction. From types of dementia is pointed to: Alzheimer, dementia resulting of Pick’s disease, Creutzfeld – Jacob, Hangtington, hydrocephalic with natural pressure and Parkinson. Treatment of dementia is included curing of basis illnesses such as high blood pressure, and using medicine such as: anticholinestrase drugs and / or designed rehabilitation plans. Acompanishing Patient’s pivoted care principles in rehabilitation with derangement and concentration on it, is basis of arranging of services and presentation of nursing cares.Keywords: Rehabilitation nursing, Patients pivoted supervision elements, Dementia -
سابقه و هدفروش استاندارد برای تشخیص هیپرتروفی بطن چپ، اکوکاردیوگرافی است ولی تست دیگری که در سال های اخیر به عنوان نشانه ای برای هیپرتروفی مورد ارزیابی قرار گرفته اندازه گیری نسبت البومین به کراتینین در یک نمونه ادراری می باشد. در این مطالعه آینده نگر تفاوت میزان نسبت البومین به کراتینین ادراری در بیماران مبتلا به فشارخون با هیپرتروفی بطن چپ و بیماران مبتلا به فشارخون بدون هیپرتروفی بررسی می شود.مواد و روش هادر این مطالعه 124 بیمار مبتلا به فشار خون بالا مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از انجام E.C.G (12 lead) و اکوکاردیوگرافی، بیماران به دو گروه؛ با هیپرتروفی بطن چپ و بدون هیپرتروفی بطن چپ تقسیم شدند. قندخون ناشتا، اوره و کراتینین سرم و نمایه توده بدن (BMI) اندازه گیری شد و تست ادراری آلبومین و کراتینین درخواست گردید. آلبومین ادرار با روش نفلومتری اندازه گیری شد.یافته هاحساسیت و ویژگی بررسی UACR بالای 100 در بیماران مبتلا به هیپرتروفی بطن چپ با 32.5 Ravl>11mm درصد و 92 درصد، با شاخص کورنل 37.1 و 87.7 درصد و با Rv6>25 یا Rv5، 33.8 و 92 درصد بود. مقایسه نسبت آلبومین به کراتینین ادرار UACR نشان داد در گروه با هیپرتروفی بطن چپ (براساس LVM index) فراوانی موارد UACR>100 بیشتر از گروه بدون هیپرتروفی بطن چپ است.استنتاجمی توان از UACR در تشخیص و غربالگری بیماران دارای هیپرتروفی بطن چپ استفاده کرد. ضمنا با همراه کردن ECG به UACR، حساسیت بالاتری به دست خواهد آمد.
کلید واژگان: فشارخون، هیپرتروفی بطن چپ، پروتئین در ادرارBackground andPurposeEchocardiography and routine E.C.G are standard methods for left ventricular hypertrophy (LVH). However, urine albumin to creatinine ratio (UACR) recommended by recent investigations is more available and less expensive than echocardiography for detection of LVH.Materials And MethodsAccording to inclusion and exclusion criteria, 124 hypertensive patients (62 cases with LVH and 62 cases without LVH) were selected and divided into two groups. Eechocardiography and routine E.C.G were done for all patients. Urine albumin (nephlometric methods) and creatinine were measured and in patients with urine albumin>100mg/dl, ACR was calculated.ResultsNo significant differences were observed in mean B.U.N and creatinine, FBS and BMI between two groups. The comparison of UACR between two groups indicates that the frequency of patients with UACR> 100 mg/g in group with LVH, was more than the group without LVH (sensitivity 32.5% and specificity 92%). By combination of these tests a higher sensitivity was obtained (with Cornell criteria 37.1%).Thus, if UACR > 100 is combined with one of the markers of E.C.G for LVH diagnosis, more cases would be detected.ConclusionAlbumin to creatinine ratio in a randomized urine sample, in hypertensive patients. with LVH is higher than patients without LVH and UACR>100 can be applied for diagnosis of LVH More over by combination of E.C.G to ACR a higher sensitivity would be obtained.Keywords: Hypertension, left ventricular hypertrophy, proteinuria -
مقدمه
از عوارض آندوسکوپی، انتقال عفونت توسط وسایل آن است که این امر با عدم رعایت موازین بهداشتی از قبیل ضدعفونی نامناسب دستگاه آندوسکوپ می تواند ایجاد گردد.
روش بررسیقبل و بعد از گاستروسکوپی از کلیه قسمتهای دستگاه، نمونه برداری وکشت به عمل آمده و نوع میکروب و تعداد آن بررسی گردیده است .
نتایج954 مورد نمونه برداری از قسمتهای مختلف دستگاه گاستروسکوپ قبل و بعد از انجام گاستروسکوپی قسمت فوقانی گوارش به عمل آمد. در مرحله قبل از انجام گاستروسکوپی در قسمت خارجی دستگاه 6/90% باکتری رشد نکرده و 4/9 % کشت مثبت بوده و میکروب پسودوموناس آیروژینوزا شایعترین باکتری (1/3%) جدا شده است. در قسمت خارجی بعد از انجام گاستروسکوپی 7/32% کشت منفی و3/67% کشت مثبت و شایعترین باکتری رشد نموده استافیلوکوک اپیدرمیس گزارش شده است.نمونه برداری و کشت از کانال داخلی دستگاه گاستروسکپ قبل از انجام7/88% کشت منفی و3/11% نمونه ها کشت مثبت و شایعترین باکتری رشد نموده در این قسمت پسودوموناس (5/15%) و کشت کانال داخلی بعد از انجام گاستروسکوپی 7/52% کشت منفی و2/47% موارد نمونه کشت مثبت، شایعترین نوع میکروبی استافیلوکوک اپیدرمیس بوده است.از کانال آب و هوا نمونه برداری و کشت قبل از انجام گاستروسکوپی6/51% کشت منفی و4/48% کشت مثبت ، که شایعترین باکتری دراین قسمت باسیلهای گرم منفی غیر تخمیری و بعد از انجام گاستروسکوپی در قسمت کانال آب و هوا 22% کشت منفی و 78% کشت مثبت و شایعترین باکتری، باسیلهای گرم منفی غیر تخمیری گزارش گردیده است.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج، ارتباط معنی دار از نظر آماری بین آلودگی در کلیه قسمتهای دستگاه گاستروسکوپ قبل و بعد از انجام گاستروسکوپی وجود دارد 003/0=P. بیشترین آلودگی میکروبی (78%) در قسمت کانال آب و هوا و قسمت خارجی دستگاه بعد از انجام گاستروسکوپی3/67% بالاترین میزان آلودگی دیده شد. با توجه به اینکه این وسایل می توانند در انتقال عوامل ویروسی نیز نقش داشته باشند ضدعفونی کردن صحیح می تواند راهی در جهت پیشگیری از انتقال این عوامل باشد
کلید واژگان: گاستروسکوپی فوقانی دستگاه گوارش، مواد ضدعفونی کننده، آلودگی باکتریال، آندوسکوپIntroductionFiberoptic techniques have been used for diagnosis and also for treatment of gastrointestinal disorders very largely. Infection is a complication of endoscopy and fiberoptic endoscopy may serve as vehicle for transmission of infection.
MethodsBefore doing gastroscopy, all parts of the endoscope were disinfected (as normally done in the ward). Then, samples for culture were taken from the device and at the end of the procedure, again samples from all parts of gastroscope (outer surface, internal canal, water – air pump) were taken and cultured in Blood agar and E.M.B media. Microbiology species and colony count as standard protocol were identified and reported.
Results954 Samples were prepared before and after upper gastrointestinal endoscopy. In samples from outer surface of the device before procedure, culture was negative in 90.6% and positive in 9.4% (15 cases), while in samples from the same region after endoscopy, culture was negative in 32.7% and positive in 67.3%. Staphylococcus epidermis was the most common organism. Before endoscopy, sampling and culture from internal canal of device was reported as 88.7% negative culture and 11.3% positive culture with pseudomonas aeruginosa being the most common organism. After endoscopy, internal canal culture was 52.7% negative and 47.2% positive culture. Staphylococcus epidermidis was the most common organism. Air – water Canal samples before endoscopy were 51.6% negative and 48.4% positive. Non fermented gram negative bacilli were the most common organisms. After endoscopy, these samples were 22% negative and 78% positive. Non- fermented gram negative bacilli were the most common organisms.
ConclusionThe microbial contamination of the air-water canal (78%) and outer surface of the device (67.3%) after endoscopy was due to inadequate cleaning and disinfection after completion of procedures.
Keywords: Upper gastro-intestinal endoscopy infection, Disinfectants, Infection, Bacterial Contamination -
تغییروضعیت میتواند با هدایت خون به قسمتهای مختلف باعث عدم تناسب تهویه به پرفیوژن ونهایتا تغییر در اکسیژناسیون گرددوچنانچه بدون درنظر گرفتن مشکلات ریوی بیماران صورت پذیرد ،نه تنها باعث بهبود اکسیژناسیون نمی شود ،بلکه ممکن است باایجاد اختلال در تبادل گازی باعث تشدید هیپوکسمی واسیدوزتنفسی شده ومشکلات خطرناک وجدی تری برای بیماران دارای مشکلات زمینه ای ریوی به دنبال داشته باشد. *هدف این مطالعه،تعیین تاثیر وضعیت نیمه نشسته ومدت زمان آن برروی نتایج گازهای خون شریانی (ABG)بیماران تحت تهویه مکانیکی بستری در ICU عمومی بود. درراستای دستیابی به اهداف پژوهش نمونه ای متشکل از 30 بیمار(22مردو8زن)تحت تهویه مکانیکی بستری در ICU عمومی انتخاب شد.پس از ثبت اطلاعات دموگرافیک بیماران وتکمیل پرسشنامه آنها،ابتدا یک نمونه خون شریانی ازبیمارانی که در وضعیت خوابیده به پشت بودند،گرفته وبه آزمایشگاه ارسال گردید.سپس بیماران رادر وضعیت نیمه نشسته قرار داده وبعداز گذشت 15، 30، 45 و 60دقیقه قرارگرفتن در وضعیت نیمه نشسته،نمونه خون شریانی آنها تهیه وبه آزمایشگاه ارسال گردید. نتایج تحقیق نشان دادکه وضعیت نیمه نشسته هیچگونه تاثیر مثبتی برروی تبادل گازی،اکسیژناسیون و نتایج گازهای خون شریانی بیماران تحت تهویه مکانیکی بستری در ICU ندارد، و برخلاف تصور، حتی ممکن است باعث تاثیر منفی برروی اکسیژناسیون وتبادل گازی اینگونه بیماران گردد.همچنین نتایج این بررسی نشان داد که مدت زمان قرار گرفتن در وضعیت نیمه نشسته نیز تاثیری بر روی تبادلات گازی اینگونه بیماران ندارد.بطوریکه با15، 30، 45 و60دقیقه قرار گرفتن در وضعیت نیمه نشسته ،هیچگونه تغییر معنی داری در نتایج گازهای خون شریانی واحدهای مورد پژوهش مشاهده نگردید. نتیجه نهایی اینکه،بدون بررسی وتعیین نقاط درگیر ریه بیماران تحت تهویه مکانیکی که درICU بستری هستند، نباید آنها را در وضعیت خاصی مانند وضعیت نیمه نشسته قراردادزیرااین وضعیت نه تنها باعث بهبوداکسیژناسیون وتبادل گازی نمی شود بلکه ممکن باعث بدتر شدن وضعیت تنفسی وبالینی آنها گرددواین در صورتی است که قسمتهای تحتانی ریه درگیر ودچار پاتولوژیهایی مانند آتلکتازی،و... باشد وما بدون توجه به این مشکل ،آنها را دروضعیت نیمه نشسته قرار دهیم .که با این اقدام خون را به مناطقی از ریه هدایت می کنیم که دارای تهویه نمی باشد.یعنی عملا باعث ایجاد شنت ریوی در آنها می شویم.از طرفی اینگونه بیماران ،وضعیت هوشیاری مناسبی ندارند،وقراردادن آنها در وضعیت نیمه نشسته ،ممکن است باعث ایجاد زخمهای فشاری در نقاط مستعد منجمله نواحی ساکرال وکوکسیژیال در آنها گردد.لذا تغییر وضعیتهای کورکورانه وبدون یررسی نه تنها باعث بهبود اکسیژناسیون نمی شود بلکه ممکن است باعث بدتر شدن آن نیز شده وعلیرغم هدر دادن انرژی پرسنلICU وصدمه وآسیب بیشتر به اینگونه بیماران ،مارا از اقدامات دیگر برای بهبود بخشیدن به وضعیت اکسیژناسیون آنها باز دارد.
کلید واژگان: بخش مراقبت ویژه، تجزیه گاز خون، تهویه مکانیکیPosition changing with blood distribution in different portions of lung can produce V/Q mismatch, and finally extend to oxygenation disruption. Thus, if position changing has done versus of patient’s pulmonary problem types, not only does not cause oxygenation improvement, but also induce gas exchange impairment, and with provocation of hypoxemia and respiratory acidosis, results complication serious. Goals of this research was determination of semi-fowler’s position and its duration effect on the arterial blood gases (ABGs) in patient under mechanical ventilation hospitalized in general ICU. For study goals attainment,30 ICU patient(22 men and 8 women) under mechanical ventilation was choosed. After recording patient’s demographic data on questionnar, at first an arterial blood sample in supine position, obtained. Then patients immediately had been placed in semi-fowler’s position and after 15,30,45,and 60minute lying in this position,samples of arterial blood obtained and sent to laboratory Findings showed that semi-fowler’s position had not positive effect on oxygenation and gas exchanges. Also, findings certificated that the effect of lying duration (15,30,45,60 minute) in semi-fowler’s position on oxygenation and gas exchange wasn’t significant. Finally conclusion is that without consideration of lung pathology, semi- fowler’s position should not be used because this position not only does not induce oxygen- improvement, but also causes gas exchange impairment, and also create pressure ulcer in susceptible body portion such as sacral and coccygeal.
Keywords: Blood Gas Analysis, Intensive Care Units, Mechanical ventilation -
بررسی تاثیر وضعیت نیمه نشسته ومدت زمان آن برروی نتایج گازهای خون شریانی بیماران تحت تهویه مکانیکی بستری در ICU عمومیتغییر وضعیت می تواند با هدایت خون به قسمتهای مختلف ریه باعث عدم تناسب تهویه به پرفیوژن و نهایتا" تغییر در اکسیژناسیون گرددوچنانچه بدون در نظر گرفتن مشکلات ریوی بیماران صورت پذیرد، نه تنها باعث بهبود اکسیژناسیون نمی شود، بلکه ممکن است باایجاد اختلال در تبادل گازی، باعث تشدید هیپوکسمی شده ومشکلات خطرناک وجدی تری برای بیماران دارای مشکلات زمینه ای ریوی به دنبال داشته باشد. این مطالعه با هدف، تعیین تاثیر وضعیت نیمه نشسته ومدت زمان آن برروی نتایج گازهای خون شریانی (ABG)بیماران تحت تهویه مکانیکی بستری در ICU عمومی انجام گردید.
در راستای دستیابی به اهداف پژوهش نمونه ای متشکل از 30 بیمار(22مرد و 8زن) تحت تهویه مکانیکی بستری در ICU عمومی انتخاب شد.پس از ثبت اطلاعات دموگرافیک بیماران وتکمیل پرسشنامه آنها، ابتدا یک نمونه خون شریانی ازبیمارانی که در وضعیت خوابیده به پشت بودند، تهیه گردید. سپس بیماران رادر وضعیت نیمه نشسته قرار داده وبعداز گذشت 15،30،45و60دقیقه قرارگرفتن در وضعیت نیمه نشسته، نمونه خون شریانی آنها تهیه وبه آزمایشگاه ارسال گردید.
نتایج تحقیق نشان دادکه وضعیت نیمه نشسته هیچگونه تاثیر مثبتی برروی تبادل گازی و اکسیژناسیون بیماران تحت تهویه مکانیکی ندارد و بر خلاف تصور، حتی ممکن است باعث تاثیر منفی بر روی اکسیژناسیون و تبادل گازی اینگونه بیماران گردد.همچنین نتایج این بررسی نشان داد که مدت زمان قرار گرفتن در وضعیت نیمه نشسته نیز تاثیری بر روی تبادلات گازی اینگونه بیماران ندارد.بطوریکه با15،30،45 و60دقیقه قرار گرفتن در وضعیت نیمه نشسته، هیچگونه تغییر معنی داری در نتایج گازهای خون شریانی واحدهای مورد پژوهش مشاهده نگردید.
نتیجه نهایی اینکه،بدون بررسی وتعیین نقاط درگیر ریه بیماران تحت تهویه مکانیکی که درI C U عمومی بستری هستند، نباید تغییر وضعیت کور کورانه انجام شود وهمچنین باید از قرار دادن اینگونه بیماران در وضعیت نیمه نشسته خودداری گردد،زیرااین وضعیت نه تنها باعث بهبوداکسیژناسیون وتبادل گازی نمی شود بلکه ممکن است باعث بدتر شدن وضعیت تنفسی وبالینی آنها گردد.کلید واژگان: تجزیه گاز خون، تهویه مکانیکی، وضعیت بدن -
فراوانی سل ریوی خلط مثبت در زندانیان ندامتگاه مرکزی همدان در سال 78-1377
-
تجمع مایع پریکارد در هیپوتیروئیدی اولیه
وجود تجمع مایع در پریکارد بیماران مبتلا به هیپوتیروییدی اولیه درمان نشده بین 80% - 30% گزارش شده است. این مطالعه با هدف بررسی وجود تجمع مایع پریکارد در هیپوتیروییدی اولیه انجام گرفت. جامعه مورد مطالعه این پژوهش را 51 بیمار مبتلا به هیپوتیروییدی که علایم بالینی واضحی داشتند و تست عملکرد تیرویید آنها مختل و هیپوتیروییدی اولیه تایید شده بود و از سال 77-74 در بخش داخلی بیمارستان مباشر کاشانی همدان بستری بوده اند تشکیل می داد. دربیماران مبتلا به هیپوتیروییدی با علایم بالینی واضح که بر اساس تست آزمایشگاهی T.S.H بالاتر از حد طبیعی و مقدار T4 پایین تر از محدوده طبیعی داشته اند اکوکاردیوگرافی از نظر تجمع مایع پریکارد انجام شد. تعداد 17 نفر مرد و 34 نفر زن حداقل 16 سال سن و حداکثر 75 سال با میانگین سن 41/47 سال بودند. در 29 مورد (9/56%) تجمع مایع پریکارد به درجات مختلف دیده شده و در بقیه موارد پریکارد نداشتند. وجود مایع در پریکارد بستگی به شدت و مدت زمان هیپوتیروییدی دارد و از علایم شایع در بیماران هیپوتیروییدی اولیه و در مراحل مختلف بیماری پیشرفته و میگزودما می باشد ولی همراه با هیپوتیروییدی که در مراحل اولیه باشد نادر است.
کلید واژگان: ترشحات پریکارد، کم کاری تیروئیدPericardial Effusion in Primary HypothyroidismThe incidence of pericardial effusion in untreated hypothyroidism is reported to be 30% to 80%. The study of pericardial effusion in primary hypothyroidism was our objective. 51patients with clinical or overt hypothyroidism and abnormal thyroid function test was admitted to internal medicine ward in Mobasher Kashani Hospital in Hamadan between1995-998.In all patients with clinical or overt hypothyroidism with raised TSH and lowTAWT IMAGE, echocardiography for persent pericardial effusion was done. In this study 51 patients with hypothyroidism were studied(17 male and 34 female) the mean of age in this group was 47.41 years with minimum 16 years and maximum 75 years. Pericardial effusion was seen in different degree in 29 cases (56.9%). Pericardial effusion in primary hypothyroidism related with severity and duration of the disease . Pericardial effusion may be a frequent manifestation in advanced severe stage and myxedema but a rare association of hypothyroidism in early mild stage.
Keywords: Hypothyroidism, Pericardial Effusion
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.