فهرست مطالب نویسنده:
معصومه صابریان
-
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال هفتاد و چهارم شماره 2 (پیاپی 182، اردیبهشت 1395)، صص 99 -106زمینه و هدفنقش متفورمین در کاهش خطر سرطان در مطالعات تجربی و یا گذشته نگر به ویژه در بیماران مبتلا به دیابت و سرطان گزارش شده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تحمل داروی متفورمین توسط بیماران غیردیابتی و اثر آن بر فعالیت تکثیر سلولی سرطان پستان انجام گردید.روش بررسیاین مطالعه توصیفی-تحلیلی آینده نگر از اسفند 1392 تا شهریور 1393 در بیماران فاقد دیابت مراجعه کننده به درمانگاه جراحی سرطان بیمارستان امام خمینی (ره) تهران پس از گزارش آسیب شناسی سرطان مهاجم پستان نمونه برداری انجام گردید. بیماران در فاصله سنی 18-70 سال و بدون بیماری کبدی، کلیوی، قلبی و یا ریوی مزمن بوده و بر اساس مشخصات تومور کاندید دریافت شیمی درمانی پیش از عمل جراحی نبودند. مقایسه تزاید سلولی با بررسی فعالیت Ki-67 در نمونه بیوپسی اولیه و جراحی نهایی به روش ایمونوهیستوشیمی صورت پذیرفت. داروی متفورمین به مقدار mg 500 سه بار در روز در بازه زمانی بین بیوپسی و جراحی تجویز گردید. میزان قندخون و انسولین ناشتا پیش و پس از خاتمه تجویز متفورمین اندازه گیری شد.یافته ها20 بیمار در گروه کنترل و 25 بیمار در گروه مداخله ( درمان با متفورمین) قرار گرفتند. در حالی که بین دو گروه تفاوت معنادار آماری از نظر سن، وزن و مرحله تومور وجود نداشت، میانگین Ki-67 در گروه مداخله به طور معناداری کاهش و در گروه کنترل افزایش نشان داد. در گروه مداخله سطح سرمی انسولین و قند ناشتا هم کاهش یافت (04/0P=).نتیجه گیریمصرف متفورمین در یک دوره درمانی کوتاه مدت تاثیر معنا دار در مهار رشد سلول های سرطانی داشت و دارو به خوبی در بیماران تحمل گردید.کلید واژگان: متفورمین، سرطان پستان، تکثیر سلولی، کیفیت زندگیBackgroundMetformin has been suggested as anti-cancer in retrospective studies. We design a prospective controlled study about metformin efficacy in the window time between biopsy and definite surgery with changes of Ki-67 as the primary endpoint.MethodsThe primary cohort had composed of 50 pathologically diagnosed invasive breast cancers, accrued in Medical Oncology Department of Iran Cancer Institute from February to November 2014. Patients neither had indication of neoadjuvant chemotherapy, nor involved with diabetes mellitus. They followed during the time period of biopsy and definitive surgery with taking tests on pathology specimens for ER, PgR, HER-2/neu and Ki-67 index. We checked fasting insulin and glucose level as well as quality of life and adverse effects in both times in the intervention group. Metformin (1500 mg/day) was prescribed to intervention group from pathology report to the night before surgery.ResultsFrom 45 patients, 25 had been received metformin for median time of 2.8 weeks. Controlled group included 20 patients who followed in the window time. There were no statistically significant differences between two groups regarding baseline clinical and tumor characteristics such as age, stage, grade, ER, PgR, HER2 status, time and type of surgery. However, immunohistochemistry study showed decrease of median Ki-67 from 35.14 to 29.6% in the intervention group and increase from 24.5 to 30.6 in the control group. Both of these results were statistically significant. Patients tolerated metformin very well, but mild gastrointestinal symptoms were seen in 30% of cases. There was a correlation between metabolic factor of HOMA score (fasting insulin level fasting blood sugar/405) and changes in Ki-67.ConclusionIn the present study metformin prescription in the short period of time between Biopsy and definite surgery had shown inhibition of breast cancer cell growth. We found relationship between metformin anti-proliferative effect and glucose and insulin metabolism. To find direct apoptotic stimulation of metformin and long-term results of this drug further studies in the adjuvant settings with cooperation of pharmacokinetic groups are recommended.Keywords: breast cancer, metformin, proliferation activity, quality of life
-
مقدمهشناخت ادراکات و احساسات دانشجویان نسبت به فرهنگ و روابط اعضای کلاس برای برنامه ریزی، و ایجاد تغییرات مثبت، حائز اهمیت است. این تحقیق با هدف تعیین دیدگاه دانشجویان در مورد فرهنگ کلاسی موجود در دانشگاه علوم پزشکی سمنان انجام گردید.روش هاطی یک مطالعه توصیفی، دیدگاه 269 نفر از دانشجویان سال آخر مورد بررسی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه فرهنگ کلاسی استفان رابینز (Stephen P Robins)، شامل 8 سؤال در مورد فرهنگ کلاسی و با مقیاس لیکرت 5 نقطه ای بود. داده ها با نرم افزار SPSS پردازش و از توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار، و برای تعیین ارتباط بین متغیرها، از آزمون های مجذور کای استفاده گردید.نتایجاکثر دانشجویان (6/63 درصد) به فرهنگ کلاسی دانشگاه امتیاز بینابینی (29-20) دادند. پنجاه و یک درصد دانشجویان پزشکی فرهنگ کلاسی را باز با امتیاز 30 و بالاتر، و بیشتر دانشجویان کاردانی و کارشناسی فرهنگ کلاسی را بینابینی دانستند. دانشجویان برخورد همکلاسی ها و اساتید را دوستانه و حمایتی ندانسته و بیان داشتند که اساتید انتظاراتشان را به روشنی بیان نکرده، آنها را به چالش و سؤال کردن و یادگیری تشویق نمی نمایند. ارتباط معنی دار بین فرهنگ کلاسی و دانشکده و مقطع تحصیلی مشاهده گردید.نتیجه گیریاز نظر اکثر دانشجویان کارشناسی ارشد و پزشکی عمومی، فرهنگ کلاسی دانشگاه، باز، گرم و حمایتی، و در مورد سایر رشته ها بیانگر فرهنگ بینابینی بود. تعامل و ارتباط بیشتر اساتید با دانشجویان و بکارگیری روش های دانشجو- محور پیشنهاد می شود که می تواند منجر به برقراری ارتباط بیشتر بین استاد و دانشجو و دانشجویان با یکدیگر و ایجاد فرهنگ باز و صمیمی گردد.
کلید واژگان: فرهنگ کلاسی، دانشجو، دیدگاه -
سابقه و هدفرسالت دانشگاه ها تربیت متخصصین و ارتقا سلامت جسم و روان جامعه می باشد. برای دست یابی به این رسالت والا، کارکنان خود باید سالم باشند، تا بتوانند متخصصانی لایق، سالم، کارآمد و مسوول نسبت به جامعه تربیت نمایند. از این رو بررسی وضعیت سلامت روانی آنان از اولویت های تحقیقاتی می باشد. این طرح با هدف تعیین وضعیت سلامت روانی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی سمنان انجام گردید.مواد و روش هااین یک مطالعه توصیفی - تحلیلی است، که به طور مقطعی بر روی 414 نفر از کارکنان دانشگاه و با نمونه گیری طبقه ای و پرسش نامه (GHQ-28) انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از محاسبه میانگین و انحراف معیار، فراوانی مطلق و نسبی و Chi-square، ضریب هم بستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون لجستیک استفاده شد.یافته هادر کل، سلامت روانی 28.6% از کارکنان در معرض خطر می باشد. بیش ترین درصد کارکنان در معرض خطر، درمانی (41%) و کم ترین آن اداری بود. افراد 49-40 سال 29.3%، زنان 37.4%، فوق دیپلم 40.7%، فاقد همسر 60%، با سابقه کار 20 سال و بالاتر 35.2%، رسمی 30.5%، بالاترین میزان را داشتند. تحلیل رگرسیون لجستیک نشان داد که متغیرهای جنس، تحصیلات و شغل اثر معنی دار بر روی سلامت روانی دارند.نتیجه گیریمیزان اختلال در سلامت روانی کارکنان دانشگاه بیش از 2.5 برابر آمارهای جهانی است، که توسط WHO گزارش شده است. ولی با مطالعات دیگر در ایران هم خوانی دارد. بررسی بیش تر جهت تعیین علل بالاتر بودن آن نسبت به آمارهای جهانی، در میان، زنان، فوق دیپلمه ها و کارکنان رسمی و درمانی، می تواند منجر به یافتن راه حل های مقابله با آن می گردد.
کلید واژگان: سلامت روانی، کارکنان، دانشگاه علوم پزشکی سمنانKoomesh, Volume:8 Issue: 2, 2007, PP 85 -91Intorduction: The main goal for every university is to educate professionals in order to improve the quality of well being of body and mind of the society's members. To approach this important issue, universities needs healthy employees to enable them to educate healthy, qualified, well trained, and sensitive individuals for societies. Therefore, investigation about the health situation of the employee has a prime importance. This study was carried out to evaluate the status of mental health of employees in the Semnan University of Medical Sciences.Material And MethodsThe present study was a descriptive-analytical and cross- sectional study. 414 employees of the Semnan University of Medical Ssciences were included in the study. Data were collected using a self-reporting questionnaire (GHQ-28). Then, data were analyzed by SPSS software and also mean, standard deviation, absolute & relative frequency were determined. Statistical analysis was performed by Chi–square, Pearson & Spearman correlation coefficient at the level of 5% and logistic regression analysis.ResultsTotally, 28.6% of employees suffered from mental diseases. The most cases were observed among the employees who working in treatment setting (41%) and the least ones observed among the employees who working in office setting. The rate of mental disorders was greater in individuals aged 40-49 (29.3%), women (37.4%), undergraduates (40.7%), singles (60%), as well as the individual who working for 20 or more years (35.2%) in the university. Interpretation logistic regression showed that index of gender, the level of education, and occupation has a significant influence over mental disorder.ConclusionThe rate of mental disorder was 2.5 times more than those reported by WHO, but was similar with those reported in Iran. More investigations are needed for better understanding of the reasons for higher prevalence of mental disorder among women, undergraduates government employees and those individuals who working in treatment setting. The result of these studies can lead to find a solution for this problem. -
سابقه و هدفخشونت خانگی رایج ترین شکل خشونت علیه زنان می باشد که تاثیر منفی بر سایر اولویت های بهداشتی مهم نظیر سلامت مادران، تنظیم خانواده، پیش گیری از بیماری ها و بهداشت روان دارد. این تحقیق با هدف تعیین میزان شیوع خشونت خانگی در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی–درمانی شهرستان سمنان انجام گردید.مواد و روش هاتحقیق حاضر یک پژوهش توصیفی- تحلیلی و مقطعی می باشد. حجم نمونه،600 نفر و ابراز گردآوری داده ها پرسش نامه خودایفا بود. جهت تعیین پایایی پرسش نامه از آزمون مجدد استفاده شد. اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS و با محاسبه میانگین، انحراف معیار، فراوانی مطلق و نسبی و آزمون های کای – دو، ضریب همبستگی پیرسون، تای – کندال (Kendall’s Tau-c) و اسپیرمن مورد پردازش قرار گرفت.یافته هاخشونت فیزیکی با بیش ترین درصد (6/18%) در زنان سمنان و شهمیرزاد، خشونت عاطفی با 7/63% و خشونت کلامی با3/43% در زنان سمنان و خشونت مالی با 72% در زنان سرخه مشاهده گردید. بیش ترین (4/14%) آسیب ناشی از خشونت فیزیکی، کبودی سر و صورت بوده است. 8/15% از نمونه ها اظهار نمودند که به دنبال خشونت، به متخصص اعصاب و روان مراجعه نموده اند. در رابطه با تصمیم شغلی پس از وقوع خشونت نیز3/33% نمونه های شاغل، از مرخصی بدون حقوق استفاده کرده اند. ارتباط معنی دار بین خشونت مالی با سطح تحصیلات زنان (P=0.003)، تحصیلات همسر (P=0.000)، شغل همسر (P=0.005) و سن ازدواج زنان (P=0.003)؛ هم چنین بین خشونت فیزیکی و تحصیلات زنان (P=0.000)، سن ازدواج زنان (P=0.000)، تعداد فرزندان (P=0.000)، تحصیلات همسر (P=0.037)، شغل همسر (P=0.021)، اعتیاد همسر(P=0.000) مشاهده گردید. در سایر موارد ارتباط معنی دار دیده نشد.نتیجه گیریتحصیلات پایین، بی کاری و مشکلات اقتصادی شوهر عامل بروز بیش تر موارد خشونت مالی، کلامی و فیزیکی بوده است. هم چنین عواملی مانند دوری از خانواده، انزوای اجتماعی و کمبود ارتباط با دوستان و خانواده و در نتیجه کاهش بهره مندی از حمایت و پشتیبانی مادی و معنوی این افراد می تواند از عوامل مستعد کننده بروز خشونت در خانواده باشد. افزایش میزان خشونت مالی و فیزیکی در افرادی که در سنین پایین ازدواج نموده اند، ناشی از بی تجربگی زوجین و عدم آگاهی از حقوق طرفین می باشد. هم چنین شیوع خشونت در افرادی که بیش از 7 فرزند دارند، ناشی از فشار مالی بر خانواده است. کنترل فقر و بی کاری، آموزش و آگاه نمودن جوانان قبل از ازدواج در مورد حقوق طرفین و به ویژه زنان می توانند در کاهش بروز خشونت در خانواده مؤثر باشند.
کلید واژگان: خشونت خانگی (فیزیکی، عاطفی، کلامی و مالی)، زنان، مراکز بهداشتی درمانی، شهرستان سمنانIntroductionDomestic violence is the most common form of violence against women that has negative effects on other health priority such as mother’s heath, family planning, prevention of disease and mental health. This research has been done to determine prevalence of various kinds of domestic violence in women referred to the health care centers in Semnan.Materials and MethodsThis study is a descriptive and cross- sectional research. Sample were 600 women and data were collected trough a self - reporting questioner. Reliability of questioner was detected by test- re-test. Data were analyzed by spss and also mean, standard deviation, absolute & relative frequency were detected. For this study chi–square, kendall’s Tau-c, pearson and spearman correlation coefficient were used.ResultsThe physical violence was experienced with higher percent (18.6%) in women of Semnan & Shahmirzad, emotional violence with 63.7%, verbal violence with 43.3% in women of Semnan & economic abuse with 72% were observed in women of Sorkhe. The most injuries from physical abuse were bruising of head and face. After violence, 15.8% of samples was describe that they referred to neurologist. In related to decided after violence, 3.3% of samples were used leave of absence without pay. A Significant and opposite relationship was observed between physical abuse with educational level of women (P=0.000), her husbands education (P=0.037) and age of marriage (P=0.000). A Significant and opposite relationship was observed between economic abuse with educational level of women (P=0.003), her husbands education (P=0.000) and age of marriage (P=0.003).ConclusionLow educational level and unemployment can resulted to higher physical, verbal and economic abuse. Many factor such as far away from family, social isolation and lack of relationship with family and friends and therefore lower usage of support can be some risk factores for domestic violence. Increased range of physical and economic abuse in women who married in lower age can be resulted from partner’s inexperience and lack of knowledge about partner’s right. Also higher prevalence of economic abuse in women who have 7 children and up can be resulted from economic distress of family. Control of poverty and unemployment, teaching to young people about partner’s right, especially women’s right previous of marriage can decrease domestic violence -
زمینهدر اکثر جوامع خشونت علیه زنان با علل متعدد وجود دارد و زنان راهکارهای مختلفی را جهت مقابله با آن اتخاذ مینمایند. این تحقیق با هدف تعیین علل و عوامل خشونت و روش های مقابله ای آن از دیدگاه زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان سمنان انجام گردید.روش هاطی یک پژوهش کیفی و با استفاده از روش بحث گروهی متمرکز (FGD)، دیدگاه زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان سمنان در مورد خشونت خانوادگی بررسی شد. حجم نمونه 120 نفر بود که در 12 جلسه بحث 6 تا 12 نفره شرکت نمودند. داده ها بر اساس اهداف مطالعه، کدگذاری و طبقه بندی شد و یافته های هر گروه از اطلاعات طبقه بندی شده مورد تفسیر قرار گرفت.یافته هامهمترین عوامل مستعد کننده خشونت علیه زنان در خانواده، از طرف زنان به دلیل چشم و هم چشمی، حاضر جوابی، عدم تمکین در روابط جنسی با شوهر، غرغر کردن و ایرادگیری بود. از طرف مردان، بیکاری، اعتیاد، دهن بینی و دخالت اطرافیان، خود محوری، پیروی از الگوهای مردسالارانه، غرور و لجبازی و تعدد زوجات بود. همچنین نمونه ها چندین روش مقابله ای ذکر نمودند. مقابله به مثل، قهر به مدت طولانی، ترک منزل می تواند جزو روش های مقابله ای غیرموثر و غیر کارآمد محسوب گردد. از سوی دیگر سکوت یکی از طرفین، صحبت و گفتگو پس از آرامش، کمک و راهنمایی خواستن از بزرگان خانواده و مراجعه به مراکز مشاوره از روش های مقابله ای موثر و کارآمد معرفی گردید.نتیجه گیریکنترل فقر و اعتیاد، مقابله با تجمل گرایی و تشویق فرهنگ ساده زیستی، اصلاح الگوهای مرد سالارانه، توجه بیشتر به حقوق زنان و رعایت آن از طرف مردان، بالا بردن فرهنگ فردی و اجتماعی، تقویت اعتقادات مذهبی و خداترسی می تواند در زمینه کنترل خشونت در خانواده مفید باشد.
کلید واژگان: خشونت خانگی، روش های مقابله ایIntroductionViolence against women with various causes has been existed in most communities, and women have adopted different solutions to fight against it. This study has been carried out to determine the causes and factors of violence and showing the methods from the women’s views referred to Semnan health care centers.Materials And MethodsDuring a quality research using a focus group discussion (FGD), women’s opinions about domestic violence were studied. In this survey, 120 women (6-12 people group) participated in twelve sessions. Data were categorized on the basis of study aims and coding. And findings of each group were interpreted.ResultsThe most important predisposing factors of domestic violence against women on their side were competition, power of repartee, insolence in sexual, relations objection and goumbling and on men’s side were unemployment, addiction, irresolution and interference of outsiders, stubbornness, patriarchal patterns in decision- making, vanity, obstinacy and polygamy. Women mentioned other measures such as reciprocation, prolonged sulking, leaving home and which are among useless and non- effective methods. On the other hand, Silence of one of the partners, talking after the setlement of quarrels, and seeking advices from elder memebers of the family and referring to consultation services are considered to be the best and most offective methods.ConclusionControl of poverty and addiction, fighting against luxury and encouraging the culture of simple living, correction of the patriarchal patterns, paying more attention to women’s right and respecting to them, promoting the individual and social culture, strengthening the religious views and fear of God can be useful in controlling domestic violence.Keywords: Domestic Violence, Contrastive Methods, Referred Women, Health Care Centers, Semnan -
بررسی وضعیت روانی سالمندان و ارتباط آن با نحوه گذران اوقات فراغتمطالعات نشان می دهد که اختلالات روانی مانند افسردگی، تغییر الگوی خواب، احساس تنهایی و انزوای اجتماعی، 15 تا 25 درصد افراد بالای 65 سال را مبتلا می سازد. آگاهی از وضعیت بهداشت روانی و نحوه نحوه گذران اوقات فراغت سالمندان، به برنامه ریزان کمک می کند تا با توجه به خواست و نیاز آنان برنامه ریزی نمایند. این تحقیق با هدف تعیین وضعیت روانی و ارتباط آن با نحوه گذران اوقات فراغت سالمندان انجام گرفته است. 245 نفر از سالمندان بالای 60 سال در خانوارهای شهری تحت پوشش مراکز بهداشتی- درمانی شهر سمنان با نمونه گیری خوشه ایو پرسشنامه بررسی شدند. پرسشنامه شامل سوالات دموگرافیک و سوالات مربوط به وضعیت روانی و نحوه گذران اوقات فراغت بود. در مورد وضعیت روانی، از مقیاس رتبه بندی با فاصله 3-1 استفاده شد، که به سه وضعیت ضعیف، متوسط، و خوب تقسیم گردید. برای رتبه بندی اوقات فراغت نیز از مقیاس رتبه بندی با فاصله 3-1 استفاده شد که به سه وضعیت مناسب، نسبتا مناسب، و نامناسب تقسیم گردید. با استفاده از آزمون های مجذور کای و ضریب همبستگی پیرسون، ارتباط بین آنها در سطح اطمینان 95 درصد تعیین گردید. نتایج نشان داد که 70.8 درصد در گروه سنی 69-60 سال قرار داشته و 64.1 درصد آنان از وضعیت روانی خوب و 0.8 درصد از وضعیت روانی ضعیفی برخوردارند و 2.2 درصد از افراد گروه 79-70 سال از وضعیت روانی ضعیف برخوردارند. یافته ها گویای آن است که 71.2 درصد مردان و 54.7 درصد زنان وضعیت روانی خوبی دارند؛ در حالی که وضعیت روانی ضعیف در هر دو جنس یکسان است. 71.3 درصد افراد با سواد خواندن و نوشتن وضعیت روانی خوب داشته و وضعیت روانی ضعیف در افراد بی سواد و کم سواد مشاهده می شود. 68.9 درصد کسانی که با همسر خود زندگی می کنند، دارای وضعیت روانی خوب بودند. ارتباط معنی داری بین جنس، (p=0.0113)، وضعیت تاهل (p=0.0398) و وضعیت روانی مشاهده شد. ضمنا بین سن و وضعیت روانی همبستگی معکوس (r=0.1526) دیده شد. بین تحصیلات و وضعیت روانی نیز ارتباط مشاهده گردید (r=0.1504) بین سن، (r=0.2389) میزان تحصیلات (r=0.1411) و اوقات فراغت نیز همبستگی وجود داشت. ارتباط بین وضعیت بهداشت روان و اوقات فراغت نیز معنی دار (r=0.2309) بود. ارتباط معنی دار معکوس بین سن و وضعیت روانی نشان می دهد که با افزایش سن، وضعیت روانی ضعیف تر می گردد. وجود وضعیت روانی ضعیف در زنان و افراد با تحصیلات بالاتر قابل بررسی بیشتر می باشد. وضعیت روانی خوب در بین افراد متاهل که اکثرا نیز مردان بودند، ارزش ازدواج مجدد را برای افرادی که همسر خود را از دست داده اند بارزتر می سازد. وجود ارتباط بین وضعیت بهداشت روان و اوقات فراغت نشان از اهمیت تفریح و فعالیت در حفظ تندرستی و شادابی و نشاط سالمندان دارد. پیشگیری از بیکاری و برنامه ریزی در جهت پر کردن اوقات فراغت با روش های گوناگون پیشنهاد می گردد.
کلید واژگان: وضعیت بهداشت روانی، اوقات فراغت، سالمند -
مقدمهدانشگاه ها سعی می کنند با ارایه و گسترش خدمات اینترنتی، امکان کاربری آن را برای استفاده اساتید تسهیل نمایند. نظر به تاثیری که اینترنت بر کیفیت پژوهش های علمی اساتید دانشگاه دارد، انجام مطالعات علمی در روند گسترش آتی ضروری به نظر می رسد. این تحقیق با هدف تعیین وضعیت استفاده از اینترنت توسط اساتید دانشگاه علوم پزشکی سمنان انجام شده است.روش هادر یک پژوهش توصیفی، وضعیت استفاده از اینترنت توسط اساتید دانشگاه علوم پزشکی سمنان در سال 1382 مورد بررسی قرارگرفت. جامعه پژوهش، کلیه اساتید دانشگاه و روش نمونه گیری سرشماری بود. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه شامل 4 سوال جمعیت شناسی و 14 سوال در مورد کاربرد اینترنت بود که اعتبار و اعتماد علمی آن تایید شده بود. در مجموع 100 پرسشنامه به آدرس اعضای هیات علمی ارسال گردید و 62 پرسشنامه تکمیل شده دریافت شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری توصیفی مورد پردازش قرار گرفت.نتایجدر کل 9/91 درصد نمونه ها از اینترنت استفاده می نمودند که مکان استفاده 3/68 درصد منزل، 30 درصد در محل کار بود، 8/50 درصد متوسط زمان استفاده از اینترنت را کمتر از یک ساعت ذکر کرده اند، سرعت دسترسی را قابل قبول ندانسته اند، از نظر 3/37 درصد از نمونه ها اینترنت در تمام ساعات شبانه روز در دسترس بوده است، 9/64 درصد از نمونه ها با فیلتر کردن سایت های غیر اخلاقی موافقت داشته و 7/80 درصد استفاده از بانک های اطلاعاتی را ضروری دانسته اند. اساتید از اینتر نت بیشتر برای افزایش کیفیت امور پژوهشی (2/74 درصد)، کسب اطلاعات تخصصی برای تدریس (6/72 درصد)، پست الکترونیکی (7/59 درصد) استفاده می نمایند، 50 درصد نمونه ها نیاز به برگزاری کلاس های آموزش اینترنت را احساس نموده بودند.
بحث: محدودیت استفاد گسترده اساتید دانشگاه علوم پزشکی سمنان از اینترنت، می تواند ناشی از کمبود وقت و یا محدودیت توانمندی بکارگیری مفید آن باشد. پیشنهاد می گردد با برگزاری کلاس های آموزشی، اساتید توانمندتر و امکان استفاده بیشتر از خدمات ارایه شده توسط اینترنت و بانک های اطلاعاتی فراهم شود.
کلید واژگان: اینترنت، بانک های اطلاعاتی، اساتید دانشگاهIntroductionThe universities attempt to facilitate the possibility of using the internet for faculty members by providing and expanding internet services. Since internet affects the quality of scientific researches at the university, it seems necessary to investigate the possibility and process of expanding the use of internet. This study was performed to investigate the use of internet among faculty members of Semnan University of Medical Sciences.MethodsIn this descriptive study, all faculty members of Semnan Medical University were investigated. The data gathering tool was a questionnaire whose validity and reliability had been confirmed and contained 4 demographic questions and 14 questions related to the use of internet. The sampling method was census. Out of 100 questionnaires, 62 were completed by faculty members. Then, the data were analyzed by descriptive statistics using SPSS software.ResultsIn total, 91.9% of faculty members used internet among which 68.3% used internet at home and 30% at work, and 50.8% used internet less than one hour per day. Faculty members (66.7%) believed that the speed of access to internet was undesirable. Thirty seven point three percent had access to internet 24 hours a day. Sixty four point nine percent of the cases were in agreement with filtrating the un-ethical websites. Eighty point seven percent believed that subscribing academic databases by university was necessary. Faculty members used internet for research activities (74.2%), teaching information (72.6%), and electronic mail (59.7%). Fifty percent of them felt that taking part in internet training workshops was necessary.ConclusionThe faculty members of Semnan Medical University do not use internet in a vast level which could be because of time limits or their lack of capability in using internet properly. It is recommended to provide faculty members with educational workshops and classes so they can take advantage from internet facilities and on-line databases.Keywords: Internet, Faculty members, Databases -
-
عملکرد، نحوه انتخاب و شرح وظایف اساتید راهنما از دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی سمنان 1380سابقه و هدفدانشگاه ها مسئولیت خطیری در تربیت آموزش و پرورش دانشجویان دارند. ارایه مشاوره و راهنمایی تحصیلی از طریق اساتید به دانشجویان کمک خواهد کرد تا در غلبه بر مشکلاتشان فائق آیند. این مطالعه به منظور بررسی نحوه انتخاب، شرح وظایف و حدود مسئولیت اساتید راهنما از دیدگاه دانشجویان انجام شد.مواد و روش هااین مطالعه مقطعی بر روی تمامی 275 نفر از دانشجویانی که در طی سه سال گذشته برای آنها از طریق دانشکده های تابعه در رشته های پزشکی، پرستاری، پیراپزشکی، بهداشت، توانبخشی و در سه مقطع تحصیلی دکترای عمومی، کارشناسی و کاردانی استاد راهنما تعیین شده بود، انجام شد. اطلاعات از طریق تکمیل پرسشنامه نظر خواهی مشتمل بر 45 سوال جمع آوری گردید و با استفاده از آزمون آماری کای دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و P<0.05معنی دار تلقی شد.یافته هااز 275 نفر دانشجو، 205 نفر زن و بقیه مرد بودند. بین اشتیاق دانشجویان برای مراجعه شخصی به اساتید راهنما و جنس ارتباط معنی داری مشاهده شد %75.1. (P=0.002) نتیجه مشاوره شخصی خود را موثر دانسته اند. بین مقطع تحصیلی و تاثیر مشاوره و راهنمائی شخصی ارتباط معنی داری مشاهده شد%45.2. (P=0.002) نمونه ها مشاوره گروهی را موثر ندانستند. در خصوص شرح وحدود مسئولیت اساتید راهنما و انتظارات از آنان مشخص شد که 63.3% مداخله اساتید راهنما را در کلیه حیطه های تحصیلی، خانوادگی، اقتصادی، اجتماعی و... که به نوعی در افت تحصیلی آنها موثر است را به عنوان مسئولیت استاد راهنما تلقی کرده و 65% آنها توقع دارند که فقط در صورت درخواست آنها اساتید راهنما مداخله مستقیم داشته باشند.نتیجه گیریبا توجه به نتایج مطالعه ضرورت دارد که اساتید راهنما طبق برنامه زمان بندی شده در هر هفته و با موضوعات مشخص، در اولین ترم تحصیلی دانشجویان را با آیین نامه و مقررات آموزشی آگاه نمایند.
کلید واژگان: استاد راهنما، دانشجو، مشاوره و راهنمایی -
نظرات اعضاء هیات علمی در مورد طرح تدوین درس (دانشگاه علوم پزشکی سمنان، 1381)سابقه و هدفیکی از راه های انکار ناپذیر در ارتقای کیفیت آموزش، برنامه ریزی درسی و داشتن طرح درس است. برنامه ریزی درسی فرایندی است جهت تعیین هدفهای مناسب و تشخیص مسائل، نیازها، امکانات و محدویتهائی که برای رسیدن به آن هدفها موجود است. این تحقیق جهت تعیین نظرات اساتید در مورد برنامه ریزی درسی انجام گردید.مواد و روش هااین مطالعه بر روی 53 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی سمنان انجام شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه شامل 8 سوال دموگرافیک و 24 سوال برای تعیین نظرات افراد جمع آوری گردید.یافته هابراساس نتایج این مطالعه 88% افراد با تدوین طرح درس قبل از شروع دوره آموزشی موافق اند. ولی حجم کار زیاد را مانع تهیه طرح درس می دانند. 60.4% از افراد تمام جلسات درس خود را براساس طرح درس تدوین شده تدریس نموده و آنرا در ارتقای کیفی تدریس خود موثر می دانند، ولی 49.1% آنان از اینکه طرح درس در ابتدای دوره آموزشی در اختیار دانشجویان قرار گیرد، مخالفند.نتیجه گیریچنانچه اساتید از امتیازات داشتن طرح درس آگاهی یابند، مسلما از اینکه آنرا در اختیار دانشجویان قرار دهند استقبال خواهند نمود، همچنین با توجه به درخواست اساتید به برگزاری بعضی از کارگاه های آموزشی مانند طرح درس نویسی و روش های نوین تدریس لازم است توسط مسوولان نیز به این نیاز پاسخ داده شود.
کلید واژگان: نظرات، اساتید، برنامه ریزی درسی -
سابقه و هدفهدف ارزشیابی، قضاوت درباره کیفیت آموزش و مشخص نمودن جنبه های قوت و ضعف آن جهت دست یابی به اهداف نظام آموزشی و ارتقاء کیفیت می باشد. به این منظور مناسب ترین روش، ارزشیابی درونی است که توسط خود اعضاء گروه انجام می شود. این مطالعه با هدف ارزشیابی درونی گروه پرستاری داخلی و جراحی در دوره آموزشی داخلی و جراحی 2 و به منظور تعیین نقاط قوت و ضعف، جهت ارتقاء کیفیت آموزش انجام گردیده است.مواد و روش هااین مطالعه در گروه پرستاری داخلی و جراحی دانشگاه علوم پزشکی سمنان انجام گردید. از الگوی تسهیل تصمیم گیری سیپ (CIPP) استفاده شده و عوامل مورد ارزشیابی شناسائی گردیده و برای هر سه شاخص درون داد، فرآیند و برون داد نظام آموزشی، وضعیت مطلوب و نشان گرهای آن مشخص شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه و سیاهه می باشد. پرسشنامه ها براساس مقیاس رتبه بندی لیکرت به 5 رتبه، عالی، خوب، متوسط، ضعیف و خیلی ضعیف تقسیم و ارقام 5-1 برای آن منظور شد. جهت ارزشیابی وسایل از مقیاس 3 درجه ای استفاده شد و نمرات 5 برای کامل، 3 برای ناقص و 1 برای عدم وجود، تعیین گردید. جامعه و نمونه مورد ارزیابی را کلیه اعضاء هیات علمی، نیروهای پشتیبانی و دانشجویان کارشناسی پیوسته پرستاری تشکیل می دادند. میانگین نمرات به دست آمده از پرسشنامه ها، با جدول طبقه بندی دانشگاه ها که توسط گورمن پیشنهاد شده مقایسه گردیده است.
یافته هاتعداد نیروی انسانی گروه با نمره 32/1 کم ترین امتیاز را به دست آورد. بالاترین امتیاز (86/3) را دوره آموزشی مورد اجرا از نظر هیات علمی اخذ نموده است. دانشجویان، درخصوص فرآیند آموزش دروس تئوری بالاترین نمره (23/4) را به اساتید خود داده اند، درحالی که اساتید، در فرآیند آموزش بالینی کم ترین نمره (01/3) را از دانشجویان خود گرفته اند. برون داد نظام آموزش عالی را دانش آموختگان و تولید دانش نو تشکیل می دهند. امتیاز به دست آمده برای مهارت دانش آموختگان از نظرخودشان 1 می باشد. در بخش تولید دانش نو، اعضاء هیات علمی این گروه نمره 84/2 را به دست آورده اند.
نتیجه گیریدر مجموع، گروه پرستاری داخلی و جراحی، امتیاز 86/2 را کسب و در طبقه «رضایت بخش»، قرار می گیرد. ولی عوامل ناموفق زیادی وجود دارند که مانع از موفقیت گروه در دست یابی به اهداف می گردند.
کلید واژگان: ارزشیابی درونی، گروه پرستاری داخلی و جراحی -
مقدمهیکی از رسالت های مهم دانشگاه ها، تربیت نیروهای متخصص مورد نیاز جامعه است. مراکز آموزش عالی مایلند بدانند دانش آموختگان آنها بعد از فراغت از تحصیل با چه سرنوشتی مواجه اند و از تخصص خود چگونه بهره می گیرند. این تحقیق با هدف تعیین سرنوشت شغلی دانش آموختگان رشته پرستاری دانشکده پرستاری سمنان انجام شده است.روش هادر یک مطالعه توصیفی- مقطعی، کلیه دانش آموختگان کارشناسی پیوسته پرستاری (174 نفر) که در فاصله سال های 78-71 فارغ التحصیل شده اند و آدرس آنها در دسترس بود، مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه با 10 سوال بود که برای نمونه پست شد. در مجموع 93 پرسشنامه برگشت داده شد. داده ها با نرم افزار SPSS مورد پردازش قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با تعیین میانگین و انحراف معیار و محاسبه فراوانی مطلق و نسبی و آزمون مجذور کای انجام گرفت.نتایج22/60 درصد نمونه ها را زنان تشکیل داده و 12/30 درصد در وضعیت استخدام رسمی آزمایشی بسر می برند. اکثرا در بیمارستان ها مشغول به کار بودند و 01/43 درصد در مشاغلی غیر از پرستاری به کار گرفته شده اند. فقط 2/17 درصد کمتر از شش ماه مشغول به کار بوده و بقیه در فاصله زمانی شش ماه تا بیش از سه سال بیکار بوده اند. در عین حال، که 2/17 درصد نیز در حال حاضر بیکارند. اکثرا (21/60 درصد) ادامه تحصیل نداده و 61/2 درصد در رشته های غیر پرستاری ادامه تحصیل داشته اند و 45/6 درصد نیز تغییر رشته و شغل داده اند. 64/80 درصد نمونه ها با دانشگاه محل تحصیل ارتباط نداشته و فقط 2/17 درصد در استخدام بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی سمنان هستند. آزمون مجذور کای رابطه معنی دار بین جنس و مدت بیکاری نشان داد. در سایر موارد رابطه معنی دار مشاهده نشد.
بحث: نتایج پژوهش بیانگر بی کار ماندن طولانی پرستاران پس از فارغ التحصیلی، وضعیت نامشخص استخدامی و کثرت اشتغال در رشته های غیر تخصصی است. پیشنهاد می گردد پذیرش پرستاران با توجه به نیاز جامعه و علایق انجام گیرد و به مشکل استخدامی آنها توجه شود.
کلید واژگان: سرنوشت شغلی، استخدام، دانش آموختگان، دانشکده پرستاریIntroductionOne of the main missions of universities is to train skillful manpower for the society. The higher education institutions try to find out what their graduates will face in the society and if they have a chance to use their specialty. This research was performed to determine the job future of the graduates in Semnan.MethodsIn a cross-sectional study, all nursing graduates (B.S.) who had been graduated during 1992-1999 were studied (N=174). 93 persons participated in the survey by completing a questionnaire containing 10 questions. The data were analyzed by SPSS software. Frequency distribution, standard deviation and the mean of all questions were calculated and also Chi2 test was used.Results60.22% of the participants were female. 30.12% of them were hired as permanent employees. Most of them worked at the hospitals and 43.1% were employed in non-nursing positions. Only 17.2% were employed within less than 6 months and the rest were unemployed in a period of 6 months to 3 years after graduation. Also, 17.2% were unemployed at the time of this study. Most of them (60.21%) had not entered postgraduate studies and 2.61% had continued their studies for non-nursing majors. 6.45% had changed their major of study and also their jobs. 80.64% of the participants did not have any contacts with their schools. And only 17.2% were employed in hospitals affiliated to Semnan University of Medical Sciences. Chi2 – test showed a significant relationship between gender and the period of unemployment.ConclusionThe results revealed the long period of unemployment of nursing graduates, the undetermined hiring situation and employment in fields other than nursing. It is recommended to consider society's needs and student's interests at the time of admission to the university and take some measures concerning employment problems.Keywords: Job Future, Graduates, Nursing School -
سابقه و هدفبا پیشرفت علم پزشکی، امید به زندگی افزایش یافته و جوامع را با افزایش جمعیت سالمندان روبرو ساخته است. برنامه ریزی جهت ارائه هرگونه خدمات، نیازمند شناخت نیازهای واقعی سالمندان است. آگاهی و دستیابی به نیازهای واقعی آنان به برنامه ریزان کمک می کند تا با توجه به خواست و نیاز آنان برنامه ریزی نمایند. این تحقیق به منظور تعیین وضعیت اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و نحوه گذران اوقات فراغت سالمندان انجام گرفت.مواد و روش هاطی یک پژوهش توصیفی تحلیلی، 1024 نفر از سالمندان، با استفاده از پرسشنامه و به روش نمونه گیری خوشه ایمورد بررسی قرار گرفتند. برای تحلیل داده های کیفی، داده ها به صورت کمی درآمده و رتبه بندی «خوب، متوسط و ضعیف» انجام شد. از آزمون های Chi2 و ضریب همبستگی اسپیرمن در سطح معنی داری 5 درصد استفاده گردید.یافته هایافته ها نشان داد که اکثر سالمندان (23/69%) وضعیت اقتصادی متوسط دارند و وضعیت اجتماعی بیشتر آنان (02/69%) نیز متوسط می باشد. وضعیت بهداشتی سالمندان نیز بیانگر وجود اختلالاتی مانند افزایش فشارخون (6/80%) و مشکلات دفعی (7/76%) می باشد. گرچه وجود مشکلات بینائی (9/46%)، شنوائی (3/29%) و حرکتی (2/28%) نیز قابل توجه بود. ارتباط معنی دار بین وضعیت اقتصادی و جنس (P=0.0003)، سن و وضعیت اجتماعی (P=0.000) مشاهده گردید؛ در سایر موارد ارتباط معنی دار نبود.نتیجه گیریمتوسط بودن وضعیت اقتصادی سالمندان نشان می دهد که این قشر جامعه نیاز به مراقب بیشتری از نظر مالی دارند. نتایج، همچنین نشان داد که وضعیت فعالیت های اجتماعی اکثر سالمندان در حد متوسط است، که می تواند ناشی از افزایش سن و از بین رفتن انگیزه های زندگی باشد. در مجموع اکثر سالمندان مشکلات جسمانی زیادی را مطرح کرده اند که توجه برنامه ریزان سیستم بهداشت و درمان جامعه را به جهت کمک به سالمندان طلب می نماید.
کلید واژگان: وضعیت اقتصادی، وضعیت اجتماعی، وضعیت بهداشتی، نحوه گذران اوقات فراغت، سالمندانIntroductionDeveloping in medical care has increased life expectancy. As a result population has been increased. Therefore programming to provides services requires the identifying the elderly real needs. Having knowledge and achieving to their real needs helps the programmers to have a plan according to their needs. This study was performed to determine the elderly health, social and economic conditions and that how they spend their leisure time.Materials and MethodsIn an analytic and descriptive research, 1024 old men and women were surveyed through using questionnaire and cluster sampling. To analyze the qualitative data, data were changed into the quantitative ones, and named with ranking ″good, average, poor″. The chi-2 tests and Spirman correlation coefficient were used in the 5% meaningful level.ResultsData showined that most of the elderly (69.23%) have the average economic condition, and the social condition of most of them is average (69.02 %.). Health condition of the elderly is showing some disturbances, hypertension (80.6%) and excrement problems (76.7%). However sight problems (46.9%), hearing (29.3%) and movement (28.2%) are considerable. There also existed a meaningful relation between the economic condition and gender (P=0.0003), age and social condition (p=0.000). But in the other cases, there did not exist any significant relation.ConclusionThe elderly average economic condition showing that this class of society needs more care, financially. Results showed that social activity condition of them was at the average level, resulting from age increase and removing the life motivation. Totally, they have a lot of physical problems and should be considered by health and treatment planners.
سامانه نویسندگان
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شدهاست. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.