معصومه یزدانی پور
-
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخلات آموزشی با روش چندرسانه ای بر یادگیری درسی گروه های مختلف دانش آموزان با نیازهای خاص بود. روش پژوهش، مرور نظام مند و جامعه آماری شامل کلیه پژوهش های داخلی بود که با استفاده از کلید واژه های آموزش چندرسانه ای، پیشرفت تحصیلی و کودکان با نیازهای خاص، معلولیت و ناتوانی در پایگاه های اطلاعاتی پرتال جامع علوم انسانی، مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، مجلات تخصصی نور، پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران و بانک اطلاعات نشریات کشور در بازه زمانی سال های 1390 تا 1402 مورد جستجو قرار گرفتند. 384 پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که 11 پژوهش به لحاظ روش شناختی و ملاک های ورودی مورد قبول بود. کلیه پژوهش ها براساس دستورالعمل پریزما تحلیل شدند. یافته ها نشان داد بیشترین پژوهش ها مربوط به سال های 1393 و 1402 است. همچنین، شهرهای اراک و تهران بیشترین پژوهش ها را به خود اختصاص داده بودند. علاوه بر این، از میان مداخلات آموزشی به روش چندرسانه ای، مداخلات مربوط به درس املا (4 پژوهش) و ریاضی (3 پژوهش) بیشترین سهم را در میان محتوای درسی و گروه های دانش آموزان با اختلال های یادگیری خاص (5 پژوهش) و اختلال کم توانی ذهنی (3 پژوهش) بیشترین سهم را در میان نمونه های آماری داشته اند. نتایج حاکی از اهمیت ارائه چندرسانه ای محتوای آموزشی بر بهبود یادگیری درسی و در نتیجه، ارتقای انگیزه پیشرفت در دانش آموزان با نیازهای خاص بوده است؛ بنابراین، مداخلات آموزشی به روش چندرسانه ای با فعال ساختن حواس گوناگون این دانش آموزان هنگام آموزش، به یادگیری عمیق تر و یادداری طولانی تر آنها منجر می شود. از این رو، می تواند در راس برنامه ریزی پژوهشگران و درمانگران این حوزه قرار گیرد.
کلید واژگان: آموزش چندرسانه ای، پیشرفت تحصیلی، دانش آموزان با نیازهای خاص، مرور نظام مند، یادگیریThe aim of the present study was to investigate the effectiveness of multimedia educational interventions on the learning of students with special needs. The research method was a systematic review, and the statistical population included all internal researches that was searched using the keywords of multimedia education, academic achievement and children with special needs, handicap and disability in the databases of the comprehensive portal of humanities, Scientific Information Database (SID), Noor specialized magazines, Iranian Research Institute for Information Science and Technology (IranDoc), and Iran's Publications Information Bank during the years 2011 to 2023. 384 studies were selected by the purposive sampling method, of which 11 studies were acceptable in terms of methodology and entry criteria. All studies were analyzed based on PRISMA guidelines. The findings showed that most of the researches are related to the years 2014 and 2023. Also, the cities of Arak and Tehran had the most researches. In addition, among multimedia educational interventions, the interventions related to dictation (4 studies) and mathematics (3 studies) had the largest share in the course content, and the group of students with specific learning disorders (5 research) and the group of students with intellectual disability (3 researches) had the largest contribution among the statistical samples. The results indicated the importance of multimedia presentation of educational content on improving learning and, as a result, promoting the motivation to progress in students with special needs, therefore, multimedia educational interventions, by activating the various senses of these students during education, lead to their deeper learning and longer memory. Therefore, it can be placed at the top of the planning of researchers and therapists in this field.
Keywords: Academic Achievement, Learning, Multimedia Education, Students With Special Needs, Systematic Review -
مقدمه
تعاملات مثبت والد- کودک موجب پیشگیری از آسیب های روانشناختی، تحولی، هیجانی و اجتماعی در کودکان می شود.
هدفپژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخلات روانشناختی بر بهبود تعاملات والد- کودک در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی انجام شد.
روشروش پژوهش، مرور نظام مند و جامعه آماری شامل کلیه پژوهش های داخلی بود که با استفاده از کلید واژه های تعاملات والد- کودک، والدگری، نقص توجه/ بیش فعالی و ابزار سندکاوی در پایگاه های اطلاعاتی پرتال جامع علوم انسانی، مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، مجلات تخصصی نور، پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران و بانک اطلاعات نشریات کشور مورد جستجو قرار گرفتند. 334 پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که 11 پژوهش به لحاظ روش شناختی و ملاک های ورودی مورد قبول بود. کلیه پژوهش ها براساس دستورالعمل پریزما تحلیل شدند.
یافته ها:
یافته ها نشان داد بیشترین پژوهش ها مربوط به سال های 1399-1398 است و حجم نمونه پژوهش ها 350 نفر است. شهرهای تهران و اصفهان بیشترین پژوهش ها را به خود اختصاص داده اند و نشانگر آن است که در سال های اخیر توجه پژوهشگران بر موضوع مداخلات مختلف در زمینه تعاملات والد-کودک افزایش داشته است. مداخلات مرتبط با نوروفیدبک (40 جلسه) و والدگری چندبعدی (16 جلسه) بیشترین سهم را به لحاظ جلسات مداخله ای داشته اند.
نتیجه گیری:
نتایج حاکی از اهمیت مداخلات مبتنی بر بهبود تعاملات والد- کودک و اثربخشی آن بر کاهش تنیدگی روانی، مشکلات رفتاری و کاهش مشکلات توجهی در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی است؛ بنابراین برنامه های آموزشی رفتاری با مشارکت والدین و به کارگیری مداخلات چندبعدی و تلفیقی، موثرترین شیوه های درمانی هستند که می تواند در راس برنامه ریزی پژوهشگران و درمانگران این حوزه قرار گیرد.
کلید واژگان: اختلال نقص توجه، بیش فعالی، تعاملات والد- کودک، مرور نظام مندIntroductionPositive parent-child interactions prevent psychological, developmental, emotional and social harm in children.
AimThe aim of this study was to investigate the effectiveness of psychological interventions on parent-child interactions in children with attention deficit hyperactivity disorder.
MethodThe research method was a systematic review and the statistical population included all national research using the keywords of parent-child interactions, parenting, attention deficit-hyperactivity in databases of, Society of Humanities portal, Jihad University Scientific Information Center, Noor Specialized Journals, Iran Institute of Information Science and Technology and, database of publications of the country. Amongst them, 334 studies were selected using the purposive sampling method, whereas, 11 studies were methodologically acceptable in this study. All of studies were analyzed according to the instructions of PRISMA.
ResultsThe results showed that most of the researches are related to the years 2019-2020. Tehran and Isfahan have the most researches, hence, in recent years, the attention of researchers to the subject of various interventions in the field of parent-child interactions has increased. Moreover, neurofeedback-related interventions (40 sessions) and multidimensional parenting (16 sessions) had the largest shares in terms of intervention sessions.
ConclusionThe results indicate the importance of various educational interventions aimed at improving parent-child interactions and their effectiveness in reducing mental stress, behavioral problems and attention problems in children with attention deficit-hyperactivity disorder. Therefore, behavioral education programs with parental participation and the use of multidimensional and integrated interventions are the most effective therapies which can be placed at the top of the planning of researchers and therapists in this field.
Keywords: Attention Deficit-Hyperactivity Disorder, Parent-child interactions, Systematic review -
فصلنامه خانواده پژوهی، پیاپی 65 (بهار 1400)، صص 117 -136
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی فیلیال تراپی و تراپلی بر اضطراب کودکان با آسیب شنوایی انجام شد. این مطالعه یک پژوهش شبهآزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. 39 کودک به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و بهطور مساوی و تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 13 نفر) جایگزین شدند. یکی از گروه های آزمایش در برنامه فیلیال تراپی در 10 جلسه 90 دقیقهای و دیگری در برنامه تراپلی، در 10 جلسه 40 دقیقه ای شرکت کردند، درحالیکه گروه گواه در این برنامه ها شرکت نکرد. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه اضطراب کودکان پیش دبستانی اسپنس (2001) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تکمتغیری و چندمتغیری تحلیل شدند. یافته های بهدست آمده حاکی از آن بود که فیلیال تراپی و تراپلی بر اضطراب کودکان با آسیب شنوایی اثر مثبت و معناداری داشت (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد که بین میزان اثربخشی فیلیالتراپی و تراپلی در خصوص اضطراب و خردهمقیاسهای آن، تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0P>). لذا از یافته های این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که برنامه های فیلیال تراپی و تراپلی میتوانند نقش مهمی در کاهش اضطراب در کودکان با آسیب شنوایی ایفا کنند.
کلید واژگان: فیلیال تراپی، تراپلی، اضطراب، کودکان با آسیب شنواییThe present study aims to compare the effects of Filial Therapy and Theraplay on anxiety in children with hearing impairment. This study was a quasi-experimental research with pre-test, post-test design and control group. 39 children were selected by convenient sampling method and they were equally and randomly divided into the two experimental and one control groups (n=13). Out of two experimental groups, one group participated in Filial Therapy in 10 sessions for 90 minutes and the other participated in Theraplay in 10 sessions for 40 minutes, while the control did not participate in these programs. The Spence Preschool Anxiety Scale (2001) was used for assessment of all Participants. The research data were analyzed by univariate and multivariate analysis of covariance. The findings showed that the Filial Therapy and Theraplay had a beneficial and significant effect on anxiety in children with hearing impairment (P<0.05). Also, the results showed that there is no significant difference between the effectiveness of Filial Therapy and Theraplay in term of anxiety and its subscales (P>0.05). Therefore, it can be concluded from the findings of this study that Filial Therapy and Theraplay programs have an important role in decreasing anxiety in children with hearing impairment.
Keywords: Filial Therapy, Theraplay, anxiety, children with hearing impairment -
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر مشکلات رفتاری دانش آموزان کم توان ذهنی خفیف مقطع ابتدایی شهر اصفهان
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر کاهش مشکلات رفتاری دانشآموزان کمتوان ذهنی خفیف مقطع دبستانی شهر اصفهان، بود. این پژوهش آزمایشی و از نوع پیشآزمون- پسآزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش، شامل 30 نفر از دانشآموزان کمتوان ذهنی خفیف در مقطع ابتدایی بودند که در مدارس آموزش پرورش استثنایی در شهر اصفهان تحصیل میکردند و ملاکهای ورود به مطالعه را دارا بودند. این افراد، به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی ساده در دو گروه مساوی آزمایش و کنترل گمارده شدند. مداخله نیز، طی 10 جلسه 40 دقیقهای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، سیاههی رفتاری کودک (CBCL) بود که شرکتکنندگان در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به سیوالات آن پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز، از روش تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل از لحاظ نمرات مشکلات رفتاری برونیسازی شده تفاوت معناداری وجود دارد (01/0<P) و نمرات پسآزمون، در مرحله پیگیری مقیاسها نیز نسبتا ثابت مانده است. لذا از یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که آموزش مهارتهای زندگی توسط متخصصان میتواند به عنوان رویکردی آموزشی در ارتقاء شاخصهای رفتاری، باعث کاهش مشکلات رفتاری درونی سازی شده و برونی سازی شده شود و فضای آموزشی و شخصی آرام و امنی را برای کودکان کمتوان ذهنی خفیف ایجاد کند.
کلید واژگان: مهارت های زندگی، مشکلات رفتاری، کودکان کم توان ذهنی -
این پژوهش بهمنظور بررسی اثربخشی برنامه بازیدرمانی گروهی با رویکرد شناختی رفتاری بر مشکلات رفتاری دانشآموزان کمتوان ذهنی در شهر اصفهان انجام شد. پژوهش حاضر، یک مطالعه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و گروه شاهد بود. در این پژوهش 22 دانشآموز کمتوانی ذهنی 7 تا 11 ساله شرکت داشتند. آزمودنیها با روش نمونهگیری در دسترس از مدرسه شهیدان نوری اصفهان انتخاب شدند. آنها به دو گروه 11 نفری آزمایش و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمایش، برنامه آموزشی بازیدرمانی گروهی با رویکرد شناختی رفتاری را در 7 جلسه (هر جلسه 40 دقیقه) دریافت کردند، در حالی که به گروه شاهد این آموزش ارایه نشد. ابزار استفاده شده در این پژوهش پرسشنامه مشکلات رفتاری راتر بود. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس در نسخه 23 نرم افزار بسته آماری در علوم اجتماعی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که برنامه آموزشی بازیدرمانی گروهی با رویکرد شناختی رفتاری اثر مثبت و معناداری بر مشکلات رفتاری دانشآموزان کمتوان ذهنی داشت (001/0P<). بر اساس مجذور اتا میتوان عنوان کرد 69 درصد تغییرات مشکلات رفتاری به علت اثر مشارکت آزمودنیها در برنامه آموزشی بازیدرمانی گروهی است. با توجه به این که بازیدرمانی گروهی با رویکرد شناختی رفتاری با نتایج مثبت و موثری همراه بود و باعث کاهش مشکلات رفتاری دانشآموزان کمتوان ذهنی شد. بنابراین برنامهریزی برای اجرای این برنامه آموزشی اهمیت ویژهای دارد.
کلید واژگان: بازی درمانی گروهی، درمان شناختی- رفتاری، مشکلات رفتاری، کم توانی ذهنی -
فرزنددرمانی یکی از سبک های بازی درمانی است که از بازی والدین و فرزندان به عنوان ابزاری برای درمان مشکلات کودکان بهره می گیرد. این سبک درمانی که از ترکیب رویکردهای مختلفی چون نظریه ی روان پویشی، انسان گرایانه، رفتاری، شناختی و همچنین، نظریه ی تحولی دلبستگی و نظام خانواده شکل گرفته است، والدین و فرزندان را تشویق می کند تا در طول بازی، احساسات خود را به شکلی مطلوب بیان نمایند. این مطالعه با هدف معرفی و مروری بر تاریخچه، اهداف و ویژگی های فرزنددرمانی و نیز، ارایه شواهد پژوهشی در خصوص اثربخشی و مزایای آن برای طیفی از مشکلات کودکان صورت گرفته است. روش مطالعه توصیفی بوده و از مقالات پایگاه های علمی معتبر جهت گردآوری اطلاعات استفاده شده است. نتایج بررسی توصیفی و تحلیل پژوهش ها نشان داد که برنامه مداخله فرزنددرمانی منجر به کاهش استرس والدینی، بهبود تعامل والد و کودک، کاهش مشکلات رفتاری و اضطراب کودک و بهبود مهارت و رفتارهای مطلوب اجتماعی می شود. درنتیجه، می توان از فرزنددرمانی به عنوان مداخله ای موثر در بهبود مشکلات رفتاری و اجتماعی کودکان و نیز ترمیم روابط میان والد و فرزندان استفاده کرد.
کلید واژگان: فرزند درمانی، بازی درمانی، روابط والد- کودک، کودکانFilial Therapy (FT) is a style of play therapy that uses parental play as a tool to treat childrenchr('39')s problems. This style of therapy, which is a combination of different approaches such as psychodynamic, humanistic, behavioral, cognitive theory, and the developmental theory of attachment and family system, encourages parents and children to express their feelings during the game in a desirable way. The aim of this study was to introduce and review the history, goals, and characteristics of Filial Therapy and providing research evidence on its effectiveness and benefits for a range of problems in children. The study method is descriptive and the articles of reputable scientific databases have been used to collect information. The results of the descriptive study and analysis of the research showed that the Filial Therapy intervention program reduces parental stress, improves parent-child interaction, reduces behavioral problems and anxiety, and improves social skills and behaviors. As a result, Filial Therapy can be used as an effective intervention in improving childrenchr('39')s behavioral and social problems. Also, it can use to repair parent-child relationships.
Keywords: Filial Therapy, Play therapy, Child Parent Relationship, children -
شایستگی اجتماعی- هیجانی، می تواند موفقیت فرد را در زندگی اجتماعی تضمین نماید و کیفیت روابط او را ارتقا بخشد. شالوده شایستگی اجتماعی- هیجانی در دوره ی کودکی شکل می گیرد و در این دوره است که افراد مهارت های اجتماعی- هیجانی را فرا می گیرند. این در حالی است که امروزه، کودکان از نظر هیجانی نابالغ هستند. آن ها دوستان کمی دارند و روابطشان با همسالان و بزرگ سالان محدود است. این موضوع پیامدهای مخربی چون کاهش سطح سازگاری اجتماعی، بروز مشکلات رفتاری، طرد شدن از سوی همسالان، کاهش اعتماد به نفس و درنتیجه، عملکرد تحصیلی ضعیف، اضطراب و استرس را برای آن ها به دنبال داشته است. لذا، آموزش مهارت های اجتماعی و هیجانی برای این کودکان در اولویت قرار دارد و می تواند به جبران مشکلات مذکور کمک نماید. این پژوهش به بررسی شایستگی اجتماعی- هیجانی، عوامل موثر بر رشد آن، پیامدهای ضعف در مهارت های اجتماعی و هیجانی، برنامه ی یادگیری مهارت های اجتماعی و هیجانی و نتایج ناشی از آن پرداخته است.
کلید واژگان: شایستگی اجتماعی- هیجانی، مهارت های اجتماعی، مهارت های هیجانی، کودکانRooyesh-e-Ravanshenasi, Volume:9 Issue: 9, 2020, PP 185 -194Social-Emotional competence can ensure a personchr('39')s success in social life and improve the quality of his relationships. The foundation of social-emotional competence forms in childhood and individuals learn socio-emotional skills during this period. however, Today, children are emotionally immature. They have few friends and their relationships with peers and adults are limited. This has had destructive consequences, such as a decrease in the level of social adjustment, behavioral problems, rejection by peers, decreased self-confidence, and, consequently, poor academic performance, anxiety, and stress. Therefore, teaching social and emotional skills to these children is a priority and can help to compensate for these problems. This study examines the socio-emotional competence, the factors affecting its growth, the consequences of weakness in social and emotional skills, the program of learning social and emotional skills, and its results.
Keywords: Social-emotional competence, Socail skills, Emotional skills, Children -
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی برکیفیت زندگی بر افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم شهر اصفهان بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل 40 نفر از بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم بود که به موسسه خیریه دیابت اصفهان مراجعه کرده بودند و ملاک های ورود به مطالعه را دارا بودند. این افراد، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی ساده در دو گروه مساوی آزمایش و کنترل گمارده شدند. مداخله به شیوه گروهی، طی 8 جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) بود که شرکت کنندگان در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به سیوالات آن پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز، از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل از لحاظ نمرات افسردگی، اضطراب و استرس تفاوت معناداری وجود دارد (01/0<P) و نمرات پس آزمون، در مرحله پیگیری مقیاس ها نیز نسبتا ثابت مانده است. لذا از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مشاوره گروهی مبتنی بر کیفیت زندگی، نقش مهمی در کاهش افسردگی، اضطراب و استرس بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم ایفا می کند.
کلید واژگان: کیفیت زندگی، افسردگی، اضطراب، استرس، دیابتThe aim of this study was to investigate the effectiveness of group-based quality of life counseling on depression, anxiety, and stress in retina diabetic patients in Isfahan Province. The method of this study was quasi -experimental with pretest-posttest- follow up and control group. The research sample included 40 Retina diabetic patients who referred to the Isfahan Diabetes Charity Institute and they had the criteria for inclusion in the study. These individuals were selected by convenience sampling and randomly assigned into two groups, that is experimental and control groups. The group-based intervention was performed in the experimental group in 8 sessions. The instrument used in this study was Depression, Anxiety, and Stress Questionnaire (DASS) to which the Participants responded in the pretest, posttest, and follow-up. Analysis of variance with repeated measures method was used to analyze the data. The results showed that there was a significant difference (p<0.001) between the experimental and control groups in terms of scores of depression, anxiety, and stress (P<0.01), and post-test scores remained relatively constant in the follow-up stage. Therefore, it can be concluded from the findings of this study that group counseling based on the quality of life plays an important role in reducing depression, anxiety, and stress in Retina diabetic patients.
Keywords: quality of life, Depression, Anxiety, stress, Diabetes -
نشریه پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش، پیاپی 26 (امرداد 1399)، صص 133 -140
تراپلی، یکی از برنامه های مداخله ای کوتاه مدت و مبتنی بر دلبستگی است که از بازی های تعاملی غیرنمادین و متقابل برای خلق مجدد تجربیات مثبت و شکل دهی دلبستگی ایمن میان والد و کودک بهره می گیرد. توالی های تعاملی، با دقت، توسط درمانگر ساخته می شوند تا کودک بتواند لذت بودن در کنار افراد و مسلط بودن را با دیگران به اشتراک بگذارد. این احساسات مثبت به اشتراک گذاشته شده، در بازسازی دلبستگی و دستیابی به امنیت بیشتر نقش اساسی دارند. این مطالعه با هدف معرفی و مروری بر اصول، مفاهیم و ویژگی های تراپلی و نیز، ارایه شواهد پژوهشی در خصوص اثربخشی و مزایای تراپلی برای طیفی از مشکلات کودکان و نوجوانان صورت گرفته است. روش مطالعه توصیفی نیز بوده و از مقالات پایگاه های علمی معتبر جهت گردآوری اطلاعات استفاده شده است. نتایج بررسی توصیفی و تحلیل پژوهش ها نشان داد که برنامه مداخله تراپلی منجر به شکل دهی مجدد دلبستگی ایمن و بهبود رفتارهای اجتماعی و هیجانی از طریق بازی های تعاملی، تجربه اینجا و اکنون، راهنمایی بزرگسالان، درک هیجانات دیگران و تجربه چندحسی می گردد. در نتیجه، درمان تراپلی را می توان به عنوان مداخله ای موثر در بهبود مشکلات هیجانی و اجتماعی کودکان و نیز شکل دهی مجدد به ساختار روابط ایمن در آنها استفاده کرد، ضمن آن که این روش مزایایی برای والدین به دنبال دارد.
کلید واژگان: تراپلی، دلبستگی، کودکان، بازی درمانی -
مقدمه
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی برنامه درمان ترمیم شناختی بر نیمرخ مهارت های عصب روان شناختی کودکان کم شنوای پیش دبستانی شهر اصفهان بود.
روشپژوهش حاضر، یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه شاهد بود. در این پژوهش 28 کودک کم شنوای پیش دبستانی 5 تا 6 ساله شرکت داشتند. آزمودنی ها با روش نمونه گیری در دسترس از مرکز توانبخشی مادر کودک آوا انتخاب و به دو گروه 14 نفری آزمایش و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمایش، برنامه درمان ترمیم شناختی را در 10 جلسه (هر جلسه 40 دقیقه) دریافت کردند. در حالی که گروه شاهد در این برنامه شرکت نکرد. ابزارهای پژوهش، آزمون ماتریس های پیشرونده ریون و پرسشنامه مهارت های عصب روانشناختی کانر بود. اطلاعات به دست آمده در قبل و بعد از مداخله با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند.
یافته هانتایج بیانگر اثر معنادار درمان ترمیم شناختی بر مهارت های عصب روان شناختی و همه خرده مقیاس های آن (مشکلات توجه، عملکرد حسی حرکتی، عملکرد زبان، حافظه و یادگیری، کارکردهای اجرایی و پردازش شناختی) در گروه آزمایش بود (P<0.001).
نتیجه گیریبرنامه درمان ترمیم شناختی باعث بهبود نیمرخ مهارت های عصب روان شناختی کودکان کم شنوای پیش دبستانی شد. در واقع، این برنامه از طریق فعالیت های شناختی موجب بهبود مهارت های عصب روان شناختی می شود.
کلید واژگان: درمان ترمیم شناختی، مهارت های عصب روان شناختی، کودکان کم شنواAimThe purpose of this study was to investigate the effectiveness of the cognitive-remediation therapy program on the neuropsychological skills profile of preschool hearing loss children in Isfahan city.
MethodThe present research was a semi-experimental study with pre-test, post-test design, and control group. The participants were 28 preschool hearing loss of children aged 5-6 years old. Subjects were selected by a convenient sampling method from the rehabilitation center of Ava mother-child. They were divided into experimental and control groups, each group consisting of 14 children. The experimental group received of cognitive-remediation therapy program in 10 sessions (40 minutes per session), while the control group did not. Data gathering tools were Raven progressive matrices test and neuropsychological Conner's questionnaire. Data were collected before and after the training sessions. Data were analyzed using MANCOVA.
FindingsThe results revealed that cognitive-remediation therapy had a significant effect on neuropsychological skills and all subscales (attention problems, sensory-motor function, language function, memory and learning, executive functions and cognitive processing) in the experimental group (P<0.001).
ConclusionCognitive-remediation therapy improved the neuropsychological skills profile of preschool hearing loss children. In fact, this program improves neuropsychological skills through cognitive activities.
Keywords: Cognitive-remediation therapy, neuropsychological skills, Hearing loss children -
هدف
پژوهش حاضر با هدف هنجاریابی و بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری در کودکان عادی و ناشنوای پیش دبستانی در شهر اصفهان انجام شد.
روشاین پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، متخصصان، مادران کودکان عادی و ناشنوای پیش دبستانی شهر اصفهان در سال 1397-1398 بودند. نمونه به ترتیب شامل 10، 310 و 62 نفر از متخصصان و مادران کودکان عادی و ناشنوا می شد که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای تعیین روایی صوری و محتوایی از نظر ده متخصص استفاده شد. شاخص روایی محتوایی به روش لاواشه و روش والتز و باسل به دست آمد و شاخص روایی سازه به روش تحلیل عاملی محاسبه شد. پایایی مقیاس با استفاده از روش آلفای کرونباخ به دست آمد.
یافته هامقیاس در پنج خرده مقیاس شامل 42 سوال چهار گزینه ای طراحی شد. روایی صوری و محتوایی (شاخص روایی محتوایی کل= 83/0) تائید شد. شاخص روایی محتوایی برای هر یک از خرده مقیاس های خودتنظیمی، شایستگی اجتماعی، همدلی، مسئولیت پذیری و دانش هیجانی به ترتیب 83/0، 89/0، 83/0، 81/0 و 84/0 بود. پایایی مقیاس با آلفای کرونباخ برای نمره کل 88/0 و برای هر یک از خرده مقیاس ها به ترتیب 87/0، 86/0، 90/0، 84/0 و 86/0 به دست آمد.
نتیجه گیریمقیاس ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری برای کودکان عادی و ناشنوای پیش دبستانی، ابزاری روا و پایا است. بنابراین، قابلیت استفاده در جامعه ایرانی را دارد و می توان از آن برای ارزیابی ارزش های اجتماعی هیجانی و تاب آوری کودکان عادی و ناشنوای پیش دبستانی استفاده کرد.
کلید واژگان: ارزش های اجتماعی هیجانی، تاب آوری، ویژگی های روان سنجی، هنجاریابیAimThe purpose of the present research was to standardization and investigation of the psychometric properties of social-emotional assets and resiliency scale for normal and deaf preschool children.
MethodsThis study was a descriptive research and survey type. The statistical population of the present research were experts and mothers of normal and deaf preschool children in Isfahan city in 2018-2019 academic year. The sample includes 10, 310 and 62 experts and mothers of normal and deaf children respectively who were selected randomly. The viewpoints of 10 experts were gathered to assess the questionnaire’s face and content validity. Lawashe method and Waltz & Bausell method were used to calculate content validity index. Construct validity was analyzed using factor analysis. The reliability of scale was calculate using Cronbach’s alpha.
ResultsThe scale was constructed in 5 subscales and 42 items with a set of 4 answer choices for each question. The face validity and content validity (CVI=0/83) was confirmed satisfactory. Content validity index was 0/83, 0/89, 0/83, 0/81 and 0/84 for subscales of self-regulation, social competence, empathy, responsibility and emotion knowledge, respectively. The reliability using Cronbach’s alpha was 0/88 for the total score and 0/87, 0/86, 0/90, 0/84 and 0/85 for the subscales, respectively.
ConclusionThe social-emotional assets and resiliency scale for normal and deaf preschool children has been shown to be a valid and reliable tool. Therefore, has capable to be used in Iranian society and can be used for assessing emotional competency of normal and deaf preschool children.
Keywords: Psychometric properties, resiliency, Social-emotional assets, standardization -
هدف کم توانی ذهنی یکی از اختلال های رشدی عصبی رایج است که می تواند به کیفیت زندگی نامطلوب و کاهش فعالیت ها و مهارت های اجتماعی منجر شود. بازی درمانی می تواند مهارت های اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی را بهبود بخشد. بازی یکی از روش های مهم آموزش مهارت های اجتماعی به دانش آموزان کم توان ذهنی است. بازی درمانی گروهی به بهبود مهارت های رهبری در کودکان کمک می کند و مهارت های اجتماعی آن ها را افزایش می دهد. چند دهه است که از بازی درمانی شناختی رفتاری به عنوان برنامه ای مداخله ای برای توسعه روابط و مهارت های اجتماعی کودکان کم توان ذهنی استفاده می شود. بازی درمانی شناختی رفتاری نوعی درمان شناختی رفتاری انطباق یافته و حساس به رشد است. بازی در بازی درمانی شناختی رفتاری، ابزاری است که برای برقراری ارتباط استفاده می شود و تکنیک های حمایتی کاربردی را غیرمستقیم به کودکان آموزش می دهد؛ همچنین روش جالب توجه و سرگرم کننده ای است. از این رو، آموزش برنامه های مناسب از جمله برنامه آموزشی بازی درمانی گروهی با رویکرد شناختی رفتاری برای بهبود مهارت های اجتماعی کودکان کم توانی ذهنی اهمیت دارد. پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی برنامه آموزشی بازی درمانی گروهی با رویکرد شناختی رفتاری بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی در شهر اصفهان انجام شد.
روش بررسی این پژوهش، مطالعه ای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه شاهد بود. در این پژوهش 22 دانش آموز کم توانی ذهنی 7 تا 11 ساله شرکت کردند که در سال تحصیلی 97-1396 مشغول به تحصیل بودند. آن ها از لحاظ اقتصادی و اجتماعی در سطح متوسطی قرار داشتند. آزمودنی ها با روش نمونه گیری در دسترس از مدرسه شهیدان نوری اصفهان انتخاب و به دو گروه 11 نفری آزمایش و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمایش، برنامه آموزشی بازی درمانی گروهی با رویکرد شناختی رفتاری را در 7 جلسه (هر جلسه 40 دقیقه) دریافت کردند، در حالی که به گروه شاهد این نوع آموزش ارائه نشد و در برنامه رایج بازی درمانی گروهی مدرسه شرکت داشتند. ابزار استفاده شده در این پژوهش مقیاس مهارت های اجتماعی ماتسون بود. والدین برای آزمودنی ها مقیاس مهارت های اجتماعی ماتسون را در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. اطلاعات به دست آمده از هر دو پرسش نامه در قبل و بعد از مداخله با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نسخه 23 نرم افزار بسته آماری در علوم اجتماعی تحلیل شدند.
یافته ها در ابتدا مفروضه های عادی بودن و همگنی واریانس-کوواریانس متغیرها ارزیابی شدند. آزمون کلموگروف اسمیرنوف حاکی از آن بود که همه متغیرها عادی هستند (05/0P>). آزمون باکس هم فرض همگنی واریانس-کوواریانس را تایید کرد. بنابراین مفروضه های آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری برقرار است و می توان برای تحلیل داده ها از این آزمون آماری استفاده کرد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد برنامه آموزشی بازی درمانی گروهی با رویکرد شناختی رفتاری اثر معناداری بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی داشت (001/0P<). همچنین نتایج بیانگر اثر معنادار برنامه آموزشی بازی درمانی گروهی با رویکرد شناختی رفتاری بر همه خرده مقیاس های مهارت اجتماعی (رفتار اجتماعی مناسب، رفتار غیراجتماعی، پرخاشگری و رفتار تکانشی، برتری طلبی و اطمینان زیاد به خود داشتن، ارتباط با همسالان) در این دانش آموزان بود (001/0P<). بر اساس مجذور اتا می توان گفت به ترتیب 67، 55، 61، 56، 62 و 55 درصد تغییرات هر یک از مولفه های رفتار اجتماعی مناسب، رفتار غیراجتماعی، پرخاشگری و رفتار تکانشی، برتری طلبی و اطمینان زیاد به خود داشتن، ارتباط با همسالان و مهارت های اجتماعی از شرکت دانش آموزان کم توان ذهنی در برنامه آموزشی بازی درمانی گروهی با رویکرد شناختی رفتاری ناشی می شود.
نتیجه گیری برنامه آموزشی بازی درمانی گروهی با رویکرد شناختی رفتاری باعث بهبود مهارت اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی شد و استفاده از این برنامه آموزشی با نتایج مثبت و موثری همراه بود، زیرا مهارت های اجتماعی گروه شاهد که در برنامه بازی درمانی گروهی رایج مدرسه شرکت کرده بودند، بهبود معناداری نداشت. بنابراین توجه به برنامه آموزشی بازی درمانی گروهی با رویکرد شناختی رفتاری ضروری است و برنامه ریزی برای ارائه آموزش این نوع برنامه بازی درمانی گروهی به کودکان و دانش آموزان کم توان ذهنی اهمیت ویژه ای دارد.کلید واژگان: بازی درمانی گروهی، مهارت های اجتماعی، کم توانی ذهنیObjective Intellectual disability is a common neurodevelopmental disorder which leads to lower social activities, skills and life quality. It seems that play therapy could improve social skills of students with intellectual disability. Play is one of the important methods for social skills training to students with intellectual disability. Group play therapy enhances social skills like leadership among children. Cognitive-behavioral play therapy has been proposed since several decades ago as an intervention program for developing social relationships and skills in children with intellectual disability. Cognitive-Behavioral Play Therapy (CBPT) is a developmentally sensitive adaptation of cognitive-behavioral therapy. In CBPT, play is a medium to communicate and indirectly teach empirically-supported techniques to children in an engaging way. So, it is important to plan suitable training programs such as group play therapy training program for improving social skills of children with intellectual disability. The purpose of the present study was to investigate of the efficacy of group play therapy training with cognitive-behavioral approach on the social skills of students with intellectual disability in Isfahan City, Iran.
Materials & Methods The present research was a quasi-experimental study with pretest, post-test design and control group. The participants were 22 students with intellectual disability aged 7-11 years in 2017-2018 academic year. They belonged to middle socio-economical class. Subjects were selected by convenience sampling method from school of Shahidan Nouri in Isfahan. They were divided into experimental and control groups, each group consisting of 14 students. The experimental group received group play therapy training program in 7 sessions (each session 40 minutes), while control group did not participate in this program but participated in common group play therapy program in the school. The study instrument was the social skills scale of Matson. Social skills scale was completed by parents for all subjects in pretest and post-test. The relevant data were collected through the questionnaire before and after the training sessions. Multivariate Analysis of Covariance (MANCOVA) was performed in SPSS V. 23.
Results first, normality of variables and contingency of variance and covariance assumptions were tested. The Kolmogorov-Smirnov test showed that all variables were normally distributed (P>0.05). Also, Box test confirmed contingency of variance-covariance assumption. So, assumptions of MANCOVA test were confirmed and could be used for data analysis. The results of MANCOVA showed that group play therapy training with cognitive-behavioral approach program had a significant effect on the social skills of students with intellectual disability (P<0.001). The results also revealed that group play therapy training program had a significant effect on all subscales of social skills (appropriate social behavior, asocial behavior, aggressive and impulsive behavior, superiority and self-confidence, communication with peers) in these students (P<0.001). It can be stated that according to Eta square, 67%, 55%, 61%, 56%, 62%, and 55% of variations in components of appropriate social behavior, asocial behavior, aggressive and impulsive behavior, superiority and self-confidence, communication with peers, and social skills, respectively, can be explained by the subjects’ participation in group play therapy training program.
Conclusion Group play therapy training program with cognitive-behavioral approach improved the social skills of students with intellectual disability. In other words, applying this training program has been associated with effective and positive outcomes, because social skills of the control group did not shown significant improvement. Therefore, paying attention to the group play therapy training program with cognitive-behavioral approach is essential and planning for providing training of this type of group play therapy program for children and students with intellectual disability is of particular importanceKeywords: Group play therapy, Social skills, Intellectual disability
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.