مقصود نادر
-
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش نظریه ذهن بر بهبود نظریه ذهن و مهارت اجتماعی در کودکان ناشنوا بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی می باشد. جامعه آماری در این پژوهش، کلیه دانش آموزان پسر ناشنوا شهر اردبیل بود که در مدارس استثنایی استان اردبیل در سال تحصیلی 1394-1393 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش حاضر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. نمونه مورد نظر دانش آموزان ناشنوا، که دارای والدین شنوا بودند، انتخاب شدند و بعد از آن به صورت تصادفی در دو گروه 8 نفری گروه کنترل و گروه آزمایشی قرار گرفتند. حجم نمونه مورد نظر شامل 16 کودک ناشنوای پنجم وششم ابتدایی بود. ابزار بکار گرفته شده در این پژوهش شامل آزمون نظریه ذهن و مقیاس مهارت اجتماعی بودند. داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که با کنترل پیش آزمون، بین گروه های آزمایش و گروه گواه از لحاظ بهبود سطح نظریه ذهن تفاوت معنی داری وجود دارد (000/0>P). بنابراین آموزش نظریه ذهن در بهبود نظریه ذهن کودکان ناشنوا موثر بوده است. همچنین، با کنترل پیش آزمون، بین گروه های آزمایش و گروه گواه از لحاظ بهبود مهارت های اجتماعی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (654/0>P). بنابراین آموزش نظریه ذهن در بهبود مهارت های اجتماعی کودکان ناشنوا موثر نبوده است. بنابر نتایج پژوهش، کودکان ناشنوا در کسب نظریه ذهن دچار نارسایی هایی می باشند و آموزش تکالیف باورهای غلط در بهبود و تسریع رشد نظریه ذهن کودکان ناشنوا موثر می باشد.کلید واژگان: نظریه ذهن، مهارت اجتماعی، کودکان ناشنواThe aim of this study was to investigate the efficacy of theory of mind in deaf children is improved theory of mind and social skills. This study is a quasi-experimental. The study sample was selected by convenience sampling. Sample the deaf, hard of hearing parents who were selected and then randomly divided into two groups: a control group and the experimental group received. Five and Six primary target sample size of 16 deaf children. Tools used in this test, scale test of theory of mind and social skills. Data were analyzed using ANCOVA. The results showed that the control test, the experimental group and the control group, there were no significant differences in the level of theory of mind (P>0.000), the theory of mind in deaf children's theory of mind has been improved. Also, the control test, the experimental group and the control group showed no significant difference in terms of social skills (P> 0.537), thus improving social skills training, theory of mind in deaf children has not been effective.Keywords: theory of mind, social skills, children with hearing
-
سلامت روانی مبحث مهمی در آسیب شناسی روان شناختی می باشد که اهمیت آن در بین گروه های آسیب پذیر دو چندان است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و ذهن آگاهی در سلامت روانی مصرف کنندگان کراک است. روش پژوهش فعلی آزمایشی و طرح آن از نوع پیش آزمون - پس آزمون گسترش یافته بود. برای این هدف 51 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و سپس در سه گروه 17 نفری (گروه درمان ذهن آگاهی، گروه درمان شناختی رفتاری و گروه کنترل) به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش، آزمون تجدیدنظر شده علائم روانی بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه های مکرر و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل آماری نشان داد که بین مصرف کنندگان کراک درگروه های آزمایش و گروه کنترل از لحاظ سلامت روانی، اضطراب و افسردگی تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان داد که دو روش درمانی شناختی - رفتاری و ذهن آگاهی از نظر تاثیر بر سلامت روانی، اضطراب و افسردگی تفاوت معنی داری ندارند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که درمان شناختی - رفتاری و روش ذهن آگاهی در کاهش سلامت روان، افسردگی و اضطراب مصرف کنندگان کراک موثر است.
کلید واژگان: درمان شناختی، رفتاری، درمان ذهن آگاهی، سلامت روان، مصرف کنندگان کراکThe aim of the present study was investigation of the effectiveness of the cognitive behavior therapy and mindfulness in crack abuser mental health. the method of this study was experimental and the design of research was expanded pretest postest. 51 person with crack abuse randomly selected and randomly placed in three groups (two experimental and one control). for data gathering, SCL90-R was used. the SCL90-R as pretest were by all of subjects. prevention of relaps based on mindfulness in first experimental groups were used in eight sessious in 90 minutes for each sessiousand cognitive behavior therapy were used hn second experimental group. control group had not any treatment. all of the subjects in three groups were asked to respouse SCL90-R as postest and fallow up. the rour data were analyzed by repeated measurement and tuky as post hoc. data analysis showed that there is significant differences in there groups in mental health, anxiety and depression. That is in two experimental groups mental health problems and anxiety and depression significantly reduced in comparision with control group. there was no significant differences between two experimental groups in tuke's in post hoc. both cognitive behavior therapy and mindfulness are effective in treatment of mental health, anxiety and depressionKeywords: cognitive behavior therapy, mindfulness, mental health, crack abusers -
زمینه
یکی از رویکرد های درمانی جدید که اثر بخشی آن قابل بررسی است، توان بخشی شناختی و تلاش در جهت ترمیم نقایص شناختی است.
هدفهدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی در بازسازی کارکردهای اجرایی بیماران وسواسی جبری بود.
روشروش پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. در این پژوهش حجم جامعه300 نفر بیمار وسواسی جبری است که از بین آنها نمونه ای متشکل از 30 نفر (15 نفر گروه آزمایشی و 15 نفر گروه کنترل بودند) که با روش نمونه گیری تصادفی از نوع در دسترس انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق سه آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین، آزمون رنگ واژه استروپ و خرده مقیاس فراخنای ارقام معکوس وکسلر جمع آوری شد. با استفاده از روش های آماری توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون t مستقل و آزمون تحلیل واریانس چند متغیره) تجزیه و تحلیل شد.
یافته هایافته ها نشان داد که برنامه توانبخشی در بهبود مفهوم سازی و انعطاف پذیری ذهنی تاثیر مثبتی دارد (0/01> P). همچنین برنامه توانبخشی در بهبود آغازگری و طرح پذیری ذهنی افراد تاثیر دارد یعنی برنامه توانبخشی بر روی کاهش زمان پاسخگویی در کارت های یک، دو و سه تاثیر مثبتی داشته است به عبارت دیگر این برنامه توانبخشی بر روی گروه آزمایش در متغیر بهبود آغازگری و طرح پذیری تاثیر قابل توجهی داشته است (0/01 > P). یافته ها همچنین نشان داد که این برنامه توانبخشی در بازداری پاسخ تاثیری ندارد (P> 0/05). این طرح همنچنین حافظه شنیداری بیماران وسواسی جبری را بهبود بخشید. (0/01 > P).
نتیجه گیریبه طور کلی در پژوهش حاضر برنامه توانبخشی شناختی مفهوم سازی، انعطاف پذیری ذهنی، آغازگری و طرح پذیری و حافظه شنیداری بیماران وسواسی جبری را بهبود بخشیده اما در بازداری پاسخ تاثیر مثبتی نمی گذارد، بنابراین توانبخشی شناختی در بازسازی کارکرد های اجرایی بیماران وسواسی جبری موثر است.
کلید واژگان: توان بخشی شناختی، کارکردهای اجرایی، اختلال وسواسی، اجباری -
هدف اصلی از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه پیشگیری از زورگویی اولویوس بر زورگویی، مهارت های اجتماعی وعزت نفس دانش آموزان کلاس پنجم ابتدایی می باشد. این تحقیق از نوع آزمایشی می باشد، که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. هر یک از دو گروه شامل 30 نفر دانش آموز زورگو می باشد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل گمارده شدند. دانش آموزان هر دو گروه به پرسشنامه تجدید نظر شده زورگو/ قربانی اولویوس، مقیاس مهارتهای اجتماعی ماتسون ومقیاس عزت نفس روزنبرگ پاسخ دادند. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات، برای بررسی فرضیه های پژوهش و تعیین میزان اثر بخشی برنامه بر زورگویی، مهارتهای اجتماعی و عزت نفس آزمودنی ها، از روش تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و برای پاسخ به سئوال تحقیق از تحلیل رگرسیون چند متغیره به شیوه گام به گام استفاده شده است. نتایج نشان داد که دو گروه از نظر زورگویی دانش آموزان زورگو در سطح (01/0>p) تفاوت معنا داری دارند، ولی از نظر عزت نفس و زیر مقیاس های مهارت های اجتماعی، در پیش آزمون و پس آزمون از یکدیگر تفاوت معناداری ندارند. یعنی آموزش برنامه به گروه آزمایشی فقط در کاهش زورگویی دانش آموزان زورگو موثر بوده است. نتایج تجزیه و تحلیل آزمون آماری رگرسیون چند متغیره، به روش گام به گام نشان داد که 44 در صد از واریانس زورگویی بوسیله عزت نفس قابل تبیین و پیش بینی است. اما زیر مقیاس های مهارت های اجتماعی مناسب، مهارت های اجتماعی نامناسب، تکانشی عمل کردن، برتری طلبی و گوشه گیری و حسادت نمی توانند پیش بینی کننده مناسبی برای زورگویی باشند. در این پژوهش، نتایج این یافته ها مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
کلید واژگان: زورگویی، پیشگیری، اولویوس، عزت نفسThe main purpose of the present research is to study the effects of Olweus Bullying Prevention Program (OBPP) on bullying, social skills, and self-esteem of five-graders. The statistical population included 19752 students studying in the school year 2011-2012. The method was experimental with pre-test, post-test, and control group. The research sample consisted of 60 bullying students who were selected by available sampling and assigned randomly to control group (n=30) and experimental group (n=30). Both groups responded to Olweus Bully/Victim Questionnaire-Revised (OB/VQ-R), Matson Social Skills Scale, and Rosenberg Self-Esteem Scale. The data were analyzed using MANOVA and multiple regression analysis. The results indicated that the two groups showed significant difference in bullying but not in social skills and self-esteem. Multiple regression analysis step-by-step method results indicated that self-esteem predicted and explained 44 percent of the variance of bullying while the subscales of social skills failed to do so.
Keywords: bullying, prevention, Olweus, self, esteem -
هدفهدف پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های شخصیتی و مکانیزم های دفاعی در افراد معتاد و غیرمعتاد بود.روشطرح پژوهش علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل معتادان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان کرج در زمستان سال 1390 بود. تعداد 100 نفر فرد معتاد و 100 نفر غیرمعتاد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه غیرمعتاد از نظر سن، جنس و تحصیلات با گروه معتاد همتا شده بودند. پرسشنامه های نئو و پرسشنامه ی مکانیزم های دفاعی در هر دو گروه اجرا شد.یافته هانتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بین ترکیب خطی متشکل از مولفه های نئو و مکانیزم های دفاعی در دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد؛ به این صورت که روان رنجورخویی و مکانیزم های دفاعی رشد نیافته و نورونیک در افراد معتاد، و ابعاد برون گرایی، گشودگی به تجربه، پذیرا بودن و وجدان و مکانیزم های دفاعی رشد یافته در افراد غیر معتاد بیشتر است.نتیجه گیریبر اساس این یافته-ها می توان نتیجه گیری کرد که ویژگی های شخصیتی و مکانیزم های دفاعی از عوامل اصلی بروز، تشدید یا عود اعتیاد است.
کلید واژگان: ویژگی های شخصیتی، مکانیزم های دفاعی، افراد معتادThe Comparison of Personality Traits and Defense Mechanisms in Addicts Subjects and Healthy SubjectsObjectiveThis study was carried out to compare the personality traits and defense mechanisms in Addicts group and healthy subjects.MethodIn This descriptive study by cluster method in access, 100 addicted and 100 nonaddicted people were selected. Used questionnaires to assess defense mechanisms are (DSQ40) and NEO. the data were analyzed with using MANOVA.ResultData analysis revealed a significant difference between addicted subjects and healthy subjects are used in terms of defense styles and terms of NEO. The data analysis revealed that neuroticism and immature and neurotic defense mechanism is more in addict subjects mature defense mechanism and extravertion, oppeness to exprience, agreeableness and conciosiness is more in healthy subjects. Conclution: According to this results it can be concluded that personality traits and defense mechanisms is one of the main ingridient in accession or tensification symptoms of addiction.Keywords: Personality Traits, Defense Mechanisms, Addict Subjects
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.