به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مهدی سیلانیان طوسی

  • سودابه شهیدثالث، مهدی سیلانیان طوسی، منا جودی*، نسیم شاهسون غربی، سعیده احمدی سیماب، مهری شاه آبادی
    مقدمه
    سرطان پستان شایع ترین نوع سرطان در زنان است. 35% تمام سرطان های پستان در زنان بالای 70 سال گزارش شده است، مطالعه حاضر با هدف ارزیابی خصوصیات بالینی سرطان پستان در زنان بالای 70 سال انجام شد.
    روش کار
    در این مطالعه چند مرکزی و گذشته نگر و توصیفی، 2723 پرونده زن مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان امید و مرکز تخصصی رادیوتراپی انکولوژی رضا (ع) شهر مشهد در طی سال های 1380 تا 1391 مورد ارزیابی قرار گرفت. تمام اطلاعات لازم شامل سن، سابقه فامیلی، پاتولوژی تومور، مرحله بالینی تومور، وضعیت گیرنده های هورمونی و پروتئین HER2 تومور، نوع جراحی، نوع درمان ادجونت (رادیوتراپی، کموتراپی، هورمون درمانی) از پرونده ها استخراج شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS (نسخه 16) انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    پاتولوژی اکثر بیماران (4/89%) داکتال کارسینوما انوازیو بود. 106 نفر (8/65%) از بیماران گیرنده استروژن مثبت، 79 نفر (85/59%) گیرنده پروژسترون مثبت و 89 نفر (49/64%) HER2 منفی داشتند. اکثر بیماران (4/71%) تحت جراحی رادیکال ماستکتومی مدیفیه قرار گرفته بودند و شایع ترین مرحله بیماری (54/33%) 11B بود.
    نتیجه گیری
    سرطان پستان در زنان بالای 70 سال بیشتر از نوع انوازیو داکتال کارسینوما می باشد و شایع ترین مرحله بیماری B II می باشد. اکثر بیماران از نظر گیرنده هورمونی استروژن مثبت و از نظر HER2 منفی می باشند، لذا پیشنهاد می شود که در رویکرد درمانی به این دسته از بیماران به خصوصیات بالینی اختصاصی آن ها توجه شود.
    کلید واژگان: استروژن، پستان، نئوپلاسم
    Soudabeh Shahidsales, Mehdi Silanian Toussi, Mona Joudi *, Nasim Shahson Gharbi, Saeedeh Ahmadi Simab, Mehri Shahabadi
    Introduction
    Breast cancer is the most common type of cancer in women. 35% of breast cancer is reported in women older than 70 years. This study was performed with aim to evaluate the clinical characteristics of breast cancer among women above 70 years.
    Methods
    In this multi-central, retrospective and descriptive study, 2723 files of women with breast cancer referred to Mashhad Omid hospital and Reza Radiation oncology centre from 2001 to 2012 were evaluated. All the necessary data about age, family history, tumour pathology, clinical stage of tumour, hormone receptor status, Her2 protein status, type of surgery and type of adjuvant therapy ( radiotherapy, chemotherapy, hormone therapy ) were extracted from these files. Data was analysed with SPSS software (version 16). P
    Results
    The most common pathology was invasive ductal carcinoma (89.4%). 106 cases (65.8%) had positive estrogen receptor, 79 (9.8%) positive progesterone receptor and 89 (64.49%) negative Her2. Most patients (71.4%) had undergone modified radical mastectomy. The most common clinical stage was IIB (33.54%).
    Conclusion
    The most common type of breast cancer in women above 70 years is invasive ductal carcinoma and the most common stage of disease is IIB. Most patients are positive estrogen receptor and negative HER2. Therefore, it is recommended to pay more attention to their specific clinical characteristics in choosing their treatment approach.
    Keywords: Breast, Estrogens, Neoplasm
  • کاظم انوری، سید امیر آل داوود، مهدی سیلانیان طوسی، غلامحسین نوفرستی، عبدالعظیم صدیقی، سمیرا محتشمی
    مقدمه
    درمانهای ترکیبی جهت بهبودی میزان بقاد بیماران مبتلا به کارسینومای مری پیشنهاد شده اند. در این مطالعه نتایج درمان به روش شیمی درمانی و پرتو درمانی قبل از جراحی و سپس جراحی در بیماران مبتلا به اسکواموس سل کارسینومای مری ارزیابی می شود.
    روش کار
    دراین مطالعه همگروهی گذشته نگر ازشهریور 1379 تا شهریور 1384، 75 بیمارقابل جراحی مبتلا به سرطان مری در بیمارستان امید مشهد تحت کموتراپی و رادیوتراپی قبل از جراحی (30 گری طی 10 جلسه در 34 و 40 گری طی 20 جلسه در 41 بیمار) و سپس ازوفاژکتومی ترانس هیاتال قرار گرفتند. 42 بیمار حداقل 3 دوره شیمی درمانی کمکی حاوی سیس پلاتین و 5 فلوئورواوراسیل دریافت کردند.
    نتایج
    پاسخ کامل به درمان قبل از جراحی در 5 بیمار (7/6%) ایجاد شد. با میانه پیگیری 13 ماه، 21 بیمار (28%) عود شامل 9 عود موضعی ناحیه ای، 9 متاستاز دوردست و 3 عود موضعی و دوردست همزمان اتفاق افتاد. برای همه بیماران، بقاء سه ساله 2/62 درصد بود. تفاوت قابل ملاحظه ای در میزان بقاء در بیماران درمان شده با هر یک از روش های رادیوتراپی وجود نداشت (37/0 =p). نسبت به بیماران شیمی درمانی نشده یا دریافت کننده یک یا دو دوره، میزان بقاء در بیمارانیکه حداقل 3 دوره شیمی درمانی دریافت کرده بودند به صورت نسبی میزان بقاء بهتری نسبت به بیماران دریافت کننده کمتر از 3 دوره یا بدون شیمی درمانی داشتند (09/0 =p). بیماران با تومورهای درجه یک و دو به طور معنی داری بقاء بهتری در مقایسه با درجه سه داشتند (05/0 = p).
    عوارض جدی شامل لکوپنی در 13 بیمار) 17%)، آنمی در 6 بیمار (8%)، ترومبوسایتوپنی در 2 بیمار (3%)، فیستول بعد از جراحی در 2 بیمار (3%) و تنگی محل آناستوموز در 8 بیمار (11%) مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه روش شیمی درمانی و رادیوتراپی قبل و سپس جراحی با نتایج رضایت بخش و میزان عوارض قابل قبول همراه بود و لذا بررسی بیشتر در این مورد توصیه می شود.
    کلید واژگان: سرطان مری، جراحی، پرتودرمانی، شیمی درمانی، قبل از عمل
    Kazem Anvari, Seyed Amir Ale, Davoud, Mahdi Seylanian Toosi, Gholam Hossein Noferesti, Abdol Azim Sedighi Samira Mohtashemi
    Introduction
    Combined modality treatments have been proposed for improving survival in patients with esophageal carcinoma. In this study, we evaluated the results of neoadjuvant radiotherapy and chemotherapy followed by surgery in patients with esophageal Squamous Cell Carcinoma (SCC).
    Materials And Methods
    Between September 2001 and September 2006, 75 patients with Operable esophageal SCC underwent neoadjuvant radiotherapy (30 Gray/10 fractions in 34 or 40 Gray/20 fractions in 41 cases) followed by trans-hiatal esophagectomy at Omid Hospital, Mashhad, Iran. A total of 42 patients received at least 3 courses of chemotherapy containing cisplatin and 5FU.
    Results
    Complete response to neoadjuvant treatment was found in 5 cases (6.7%). With a median follow up time of 13 months, 21 cases (28%) experienced recurrence including 9 locoregional recurrences, 9 distant metastasis and 3 concomitant local and distant failure. Period of 3-year survivals for all patients was 62.2%. There was no significant difference in survival between patients treated with either radiotherapy protocols (p=0.37). Patients who received at least 3 courses of chemotherapy had relatively better survival compared with those receiving less than three courses or no chemotherapy (p=0.09). In comparison with patients having grade III tumors, patients with grade I & II tumors had significantly better survival rate (p=0.05). Major treatment complications included leukopenia in 13 (17%), anemia in 6 (8%), Thrombocytopenia in 2 (3%), postsurgical fistula in 2 (3%) and anastomosis stricture in 8 (11%) patients.
    Conclusion
    In this study, neoadjuvant chemoradiotherapy and surgery achieved satisfactory survival and acceptable incidence of complications for patients with esophageal SCC and we recommend further investigation in this regard.
    Keywords: Chemotherapy, Esophageal carcinoma, Preoperative, Radiotherapy, Surgery
  • حمید سعیدی ساعدی، محمدرضا قوام نصیری، مهدی سیلانیان طوسی، فاطمه همایی، سیده ستاره رودباری
    زمینه و هدف
    کارسینوم کولورکتال تقریبا 10درصد کل موارد سرطان را شامل می گردد. مرحله (Stage) بیماری مهم ترین عامل تعیین کننده پیش آگهی بیمار است. این مطالعه به منظور ارزیابی اثر بعضی از عوامل پیش آگهی مفروض بر بقاء بیماران مبتلا به آدنوکارسینوم غیرمتاستاتیک رکتوم انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه همگروهی - گذشته نگر، 76 بیمار (40 مرد، 36 زن) مبتلا به آدنوکارسینوم غیرمتاستاتیک رکتوم ارجاعی به بخش رادیوتراپی – انکولوژی بیمارستان امید مشهد طی سال های 85-1380 بررسی شدند. تمام بیماران تحت رزکسیون جراحی قرار گرفتند. موارد با درگیری غددلنفاوی و یا T3-T4، رادیوتراپی و شیمی درمانی اجوانت دریافت کردند. بقاء بدون بیماری از تاریخ تشخیص تا تاریخ عود بیماری به وسیله روش کاپلان - مایر تعیین شد. از آزمون Log-rank برای ارزیابی منحنی بقاء بین گروه ها استفاده شد. آنالیز چندمتغیری (Multivariate) با استفاده از روش Cox Proportional Regression به اجراء درآمد.
    یافته ها
    4 بیمار در مرحله 1، 34 بیمار در مرحله 2 و 38 بیمار در مرحله 3 بیماری بودند. 48بیمار تومورهای با تمایز خوب داشتند و 11 بیمار با علایم انسدادی مراجعه کردند. با متوسط زمان پیگیری 18ماه، 17بیمار دچار عود شدند. بقاء 3ساله برای تمام بیماران 2/68درصد تعیین شد. درصد بقاء 3ساله برای مرحله 1 و مرحله 2 در قیاس با مرحله 3، بیماران بدون علایم انسدادی در قیاس با بیماران با علایم انسدادی، بیماران با سن بالاتر از50سال در قیاس با بیماران کمتر از 50 سال و بیماران با تمایز خوب در قیاس با بیماران با تمایز متوسط یا ضعیف به طور معنی داری بهتر بود (P<0.05). جنس و محل تومور اثر عمده ای بر بقاء نداشت. در آنالیز چندمتغیری تنها مرحله بیماری به عنوان تعیین کننده عمده بقاء باقی ماند (P<0.05).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که مرحله بیماری مهم ترین عامل تعیین کننده بقاء در بیماران با آدنوکارسینوم غیر متاستاتیک رکتوم می باشد. هرچند بیماران کمتراز50سال، تومورهای با تمایز متوسط یا ضعیف، و وجود علایم انسدادی نیز با کاهش بقاء در محاسبات تک متغیری همراه بودند؛ ولی در آنالیز چندمتغیری فاقد تاثیر بود.
    کلید واژگان: پیش آگهی، آدنو کارسینوم، رکتوم، متاستاز، بقاء
    Hamid Saeidi Saedi, Mohammadreza Ghavamnasiri, Mehdi Sailanian Toosi, Fatemeh Homaei, Setareh Roodbari
    Background And Objective
    Colorectal carcinoma accounts for nearly 10% of all incident cancers. The stage of the disease is the most important prognostic factor. The main purpose of this study was to evaluate the effect of some presumed prognostic factors on the survival rate of patients with nonmetastatic rectal adenocarcinoma.
    Materials And Methods
    In this retrospective cohort study, 76 patients (m/f:40/36) with nonmetastatic rectal adenocarcinoma whome were referred to oncology department of Omid Hospital between 2001-06 were evaluated. All patients underwent surgical resection and those with T3-T4 and/or lymph node involvement received adjuvant radiotherapy and chemotherapy. Disease free survival was assessed from the date of diagnosis to the date of recurrence using Kaplan-Meyer method. Log-rank test was used to compare survival curves between groups. Multivariate analysis was performed using stepwise backward Cox Proportional Regression method.
    Results
    Stages 1, 2 and 3 were detected in 4, 34 and 38 cases. 48 patients had well differentiated tumors. 11 cases presented with obstruction. With a median follow up time of 18 months, 17 patients experienced recurrence. For all cases 3-year survival rate was 68.2%. The 3-year survival rate was significantly better for stage 1,2 compared to stage 3, patient without obstruction compared to those presented with obstruction, cases older than 50 compared to younger patients and patients with well differentiated tumor compared to moderately or poor differentiated tumors (P<0.05). The gender and the site of tumor had not significant effects on survival. In multivariate analysis only stage of the disease remained significant predictor of survival (p<0.05).
    Conclusion
    This study confirmed that the stage of the disease is the most important predictor of survival. Although younger ages (<50), moderately or poorly differentiated tumor and presence of obstruction at diagnosis were associated with decreased survival in univariate calculations, they lost their significance in multivariate analysis.
    Keywords: Prognosis, Rectal carcinoma, Metastasis
  • رضا باقری، سید ضیاء الله حقی، محمد باقر رحیم، داوود عطاران، مهدی سیلانیان طوسی
    مزوتلیومای بدخیم Malignant mesothelioma پلور یک سرطان ناشایع در حفره پلورال می باشد که از سلول های مزوتلیال منشاء می گیرد. برخلاف سرطان ریه سیگار عامل مستعدکننده بروز این سرطان نبوده بلکه تماس طولانی مدت با آزبست عامل اصلی بروز این سرطان می باشد و معمولا بین زمان بروز سرطان و علامت دار شدن بیمار فاصله زمانی طولانی طی می گردد و کلید اصلی درمان، تشخیص زودرس و درمان تهاجمی بیماری است. علامت اصلی بیماران نیز تنگی نفس و درد قفسه سینه و تجمع مایع در حفره پلورال است که به خوبی با رادیوگرافی قفسه سینه و سی تی اسکن تجمع مایع پلور حفره پلورال و ضخامت پلور قابل رؤیت است. معمولا تشخیص به کمک نمونه برداری سوزنی، نمونه برداری به کمک توراکوسکوپی و بیوپسی باز پلور صورت می گیرد.
    Bagheri R., Haghy Sz, Rahim Mb, Attaran D., Silanian Toosi M
    Pleural malignant mesothelioma is an uncommon but extremely invasive tumor which originates from mesothelial cells and usually occures after prolonged exposure to asbestos. The aim of this study was to clinicopathologically evaluation of 40 patients with pleural malignant mesothelioma and the main factors influencing their prognosis. In this study patients with definitive diagnosis, who had been followed up for at least three years were studied based on gender, age presenting symptoms, and clinicopathological patterns.
  • نقش پلی مورفیسم های پروموتر عامل نکروز تومور - آلفا در کارسینومای معده در ایرانیان: یک مطالعه مورد - شاهدی در شمال شرق ایران
    مهدی سیلانیان طوسی، هوشنگ رفعت پناه، جلیل توکل افشار، دکترمحمدرضا قوام نصیری، حمیدرضا سیما، مونا ملک زاده مقانی، راشین گنجعلی
    The Role of Tumor Necrosis Factor-αα| Promoter Polymorphisms in Gastric Carcinoma in Iranians: A Case-Control Study in the North-East of Iran
    Mehdi Seilaniantoosi, Houshang Rafatpanah, Jalil Tavakkolafshar, Mohammadreza Ghavamnassiri, Hamidreza Sima, Mona Malekzadehmoghani, Rashin Ganjali
    Background
    Host genetic and environmental factors are involved in development of gastric cancer. Tumor necrosis factor (TNF)-α| has a key role in Helicobacter pylori-induced gastritis. We analyzed the association between TNF-α polymorphism and the risk of gastric cancer in an Iranian population residing in northeastern Iran.
    Materials And Methods
    In a case-control study, the genotyping was carried out by PCR-RFLP in 108 patients with gastric cancer and 100 randomly-selected healthy individuals. The polymorphic sites studied include promoter region of TNF-α at position 308 (G-A transition). H. pylori infection was determined by ELISA assay in 100 patients.
    Results
    The frequencies of TNF-α 308 GG, AG and AA genotypes were 67%, 29% and 4% for controls and 75.9%, 13.2% and 10.2% for patients. AG genotype significantly reduced the risk of gastric carcinoma (p=0.008). There was no association between TNF-α 308 polymorphisms and the risk of diffuse type gastric carcinoma. Carriers of AG genotype wereassociated with a decreased risk of intestinal type gastric carcinoma (OR=0.25, 95% CI: 0.08-0.7). With stratification of patients according to H. pylori infection status, there were no significant differences in the frequencies of genotypes between those with H. pylori-negative gastric carcinoma and controls. However, the frequency of AG genotype was significantly higher among controls than H. pylori-positive cases (OR=0.230, 95% CI: 0.06-0.8). In contrast, AA genotype was significantly more frequent among H. pylori-positive cases compared to the controls (OR=4.1, CI: 1.04-16.4).
    Conclusions
    Our results suggest an association between TNF-α 308 polymorphism and the risk of gastric cancer in Iranians. The effect is prominent among H. pylori-infected patients and intestinal type of gastric carcinoma.
  • مهدی سیلانیان طوسی، سید امیر آل داوود، کاظم انوری، غلامحسین نوفرستی، سمیرا محتشمی
    زمینه و هدف
    جراحی و رادیوتراپی درمان های اصلی موضعی برای کارسینومای مری می باشند. نتایج رادیوتراپی تنها رضایت بخش نبوده است. هدف از این مطالعه ارزیابی نتایج درمان به روش کمورادیوتراپی قطعی در بیماران مبتلا به کارسینومای سلول سنگفرشی مری بود.
    روش بررسی
    این مطالعه هم گروهی تاریخی آینده نگر روی 190 بیمار غیر متاستاتیک مبتلا به کارسینومای مری که بین بهار 1379 تا بهار 1383 با هدف درمان قطعی به روش کمورادیوتراپی (Gy 64-55، Cisplatin با دوز mg/m2 100-80 روز اول و 5FU با دوز mg/m2 1000-750 انفوزیون 24 ساعت به مدت 4روز) در مرکز تحقیقات سرطان دانشگاه علوم پزشکی مشهد تحت درمان قرار گرفته بودند، انجام شد. حداقل یک دوره شیمی درمانی هم زمان با رادیوتراپی تجویز شده بود.
    یافته ها
    بیماران شامل 99 مرد و 91 زن با میانه سنی 65 سال (بین 84 -25) بودند. میانه دوز تجویز شده Gy 60 (بین 64-55) و میانه دوره های تجویز شده شیمی درمانی 4 (بین 8-1) بود. با میانه پیگیری 12 ماه (بین 60-3) میزان بقاء یک، دو و سه ساله به ترتیب 8/67درصد، 7/48درصد و 3/36درصد به دست آمد. کاهش علائم در 84درصد بیماران با دیسفاژی مشاهده شد. 109 بیمار با میانه پیگیری 14 ماه (بین 3 تا 60) عاری از عود باقی ماندند که در این میان 34 نفر بیش از 24 ماه پیگیری شده بودند. 81 مورد (6/42درصد) شکست درمان (34 مورد شکست موضعی ناحیه ای، 14 مورد متاستاز دوردست و 33 مورد متاستاز دوردست همراه با شکست موضعی ناحیه ای) در طی پیگیری مشخص شد.
    نتیجه گیری
    گرچه کمورادیوتراپی قطعی در گروهی از بیماران مبتلا به کارسینومای سلول سنگفرشی مری باعث بقاء طولانی مدت و حتی درمان قطعی می شود، اما هنوز عود موضعی ناحیه ای و متاستاز علت عمده شکست درمان می باشد.
    کلید واژگان: کارسینوم مری، شیمی درمانی، رادیوتراپی، کمورادیوتراپی هم زمان
    Mahdi Seilanian Toosi, Seyed-Amir Aledavood, Kazem Anvari, Gholamhosain Nowferesti, Samira Mohtashami
    Background and Objective
    Surgery and /or radiotherapy are major local treatments for esophageal carcinoma. The results of radiotherapy alone have been unsatisfactory. The purpose of this study was to evaluate the treatment outcome of definitive chemoradiotherapy for patients with esophageal SCC.
    Materials and Methods
    This prospective histological descriptive study was done on 190 nonmetastatic esophageal SCC patients which received definitive chemoradiotherapy (55-64 Gy, Cisplatin 80-100 mg/m2 day 1-5FU 750-1000 mg/m2, 24h infusion days 1-4) with curative intent in cancer research center, Mashhad University of Medical Sciences between Jan 2000-Jan 2004. At least one course of chemotherapy was prescribed concurrently with radiotherapy.
    Results
    There were 99 male and 91female patients with the median age of 65 (range, 25-87). The median radiation dose prescribed was 60 Gy (range, 55-64) and median chemotherapy courses was 4 (range, 1-8). With a median follow-up time of 12 months (range, 3-60), one, two and three-year survival rates were 67.8%, 48.7% and 36.3% respectively and median survival was 22 months. Reduction of symptoms was shown in 84% of patients with dysphagia. 109 patients remained disease free with a median follow-up of 14 months (range, 3-60), among which 34 were followed more than 24 months. We found 81 cases (42.6%) with treatment failure during the follow-up (34 locoregional failure, 14 distant metastases, 33 distant metastases accompanied with locoreginal failure).
    Conclusion
    Although definitive chemoradiotherapy can result in long term disease free survival and even cure in a subset of patients with SCC of esophagus, locoregional failure and distant metastasis has remained the main causes of treatment failure.
    Keywords: Esophageal carcinoma, Chemotherapy, Radiotherapy, Concurrent chemoradiotherapy
  • مهدی سیلانیان طوسی، محمدحسین صالحی، حمید سعیدی ساعدی
    مقدمه
    شاخص های توموری روش های مناسبی برای بدست آوردن اطلاعات در برخی از بدخیمی ها هستند ضمن آن که ارزان بوده و استفاده از آن ها نیز آسان است.
    هدف
    بررسی ارزش CEA و CA15-3 در بیماران دچار کارسینومای پستان.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به صورت گذشته نگر بر 604 بیمار (میانه سنی 47 سال) که برای درمان به بخش انکولوژی در بیمارستان های امید و قائم مشهد (ایران) بین سال های 1378 تا 1383مراجعه کرده بودند، انجام شد. CEA (حد طبیعی ng/ml 5) و CA15-3 (حد طبیعی U/ml 40) برای تمام بیماران به روش رادیوایمونواسی اندازه گیری شده بود (بین یک تا 10 دفعه).
    نتایج
    مرحله یک تا چهار بیماری در ابتدای مراجعه بترتیب در 25، 370، 165 و 44 نفر مشاهده شد. با میانه مدت پی گیری 18 ماه، از 560 بیمار غیر متاستاتیک، 76 نفر (13.6%) در حین پیگیری عود کردند. حساسیت اندازه گیری CEA و CA15-3 در بیماران با متاستاز آشکار یا تا یک ماه قبل از کشف عود به ترتیب 56.4% و 90% بود. CEA و CA15-3 2 تا 8 ماه قبل از کشف متاستاز در 44 بیمار اندازه گیری شده بودند که افزایش سطح این شاخص ها به ترتیب در 7 (15.9%) و 23 نفر (52.2%) مشاهده شد. در 249 بیمار بدون عود که بیش از 18 ماه پیگیری شده بودند، افزایش کاذب سطح CEA و CA15-3 بترتیب در 7 (2.8%) و 4 نفر (1.7%) دیده شد.
    نتیجه گیری
    کم بودن تعداد موارد مثبت کاذب در بیماران بدون عود نشان دهنده اختصاصی بودن مطلوب برحسب دو شاخص است. حساسیت CA15-3 در کشف بیماری متاستاتیک واضح بالا است. اما به هر حال حساسیت آن در بیماران با وسعت کم بیماری نسبتا پایین است. حساسیت CEA نسبت به CA15-3 خیلی کمتر است. اما نتیجه مثبت آن می تواند نتیجه CA15-3 را در موارد عود بیماری تایید کند.
    کلید واژگان: حساسیت و ویژگی، سرطان های پستان، نشانگرهای بیولوژیکی تومور
  • مهدی سیلانیان طوسی، امیر آل داود، کاظم انوری
    زمینه و هدف
    در مورد روش درمان مناسب برای بیماری هوچکین در مراحل اولیه هنوز بحث وجود دارد. هدف از این مطالعه ارزیابی نتایج روش های مختلف درمان در لنفومای هوچکین مراحل اولیه بالای دیافراگم بود.
    روش بررسی
    پرونده پزشکی 105 بیمار مناسب (49، مرحله یک – 59، مرحله دو) که در بخش رادیوتراپی انکولوژی بیمارستان های قائم و امید مشهد بین بهار 1374 تا بهار 1379 درمان شده بودند، به صورت گذشته نگر بررسی شد. 26 بیمار علایم B و 5 نفر توده حجیم مدیاستینال داشتند. درمان بیماران شامل شیمی درمانی تنها (43 مورد)، پرتودرمانی تنها (46 مورد، 40 مانتل و 6 پرتودرمانی تمام غدد لنفاوی) و درمان ترکیبی (16 مورد) بود. میزان های بقا با مدل kaptan-Meier بررسی شد. تست Log-rank بررسی شد. تست Log-rank برای مقایسه میزان های بقا بین گروه های مختلف استفاده شد.
    یافته ها
    میانه سنی بیماران 25 سال و نسبت مرد به زن 1.56 به یک بود. در مقایسه با گروه رادیوتراپی تنها، در گروه شیمی درمانی اولیه و درمانی ترکیبی موارد بیشتری با عوامل نامساعد کننده پیش آگهی مانند علایم B و توده مدیاستینال حجیم، ESR بیش از 40 و مرحله دو بیماری وجود داشت. برای گروه شیمی درمانی، درمان ترکیبی و پرتودرمانی اولیه میزان بقا آزاد از بیماری 5 ساله به ترتیب 72.5 درصد، 82.5 درصد و 56.2 درصد (P<0.05) میزان بقا 5 ساله مختص بیماری به ترتیب 82.9 درصد، 91.6 درصد و 82.5 درصد به دست آمد.
    نتیجه گیری
    علی رغم داشتن موارد بیشتر با عوامل نامساعد کننده پیش آگهی، در بیمارانی که تحت شیمی درمانی تنها یا درمان ترکیبی قرار گرفته بودند، میزان عود کمتری شاهد شد. اما اختلافات قابل توجهی در میزان بقا مختص از بیماری 5 ساله بین روش های مختلف درمانی مشاهده نگردید.
    کلید واژگان: بیماری هوچکین، بالای دیافراگم، مرحله کلینیکی اولیه، پرتودرمانی، شیمی درمانی
    M.Silaniyan-Toosi, A.Aledavood, K.Anvary
    Background and Objective
    The proper treatment for early-stage Hodgkin’s disease is controversial. The purpose of this study was to evaluate the therapeutic outcomes of various treatment strategies in supradiaphragmatic clinical early-stage Hodgkin’s disease.
    Materials and Methods
    This retrospective study reviewed the medical records of 105 eligible patients (49 stage I, 59 stage II) who were treated at radiotherapy- oncology departments of Qaem and Omid hospitals in Mashhad (Iran) from April 1995 to April 2000. 26 patients had B symptoms and 5 had large mediastinal mass. Treatment of patients consisted of chemotherapy alone (43 cases), radiotherapy alone (46 cases, 40 mantle and 6 Total nodal irradiation) and combined modality (16 cases). Survival rates were calculated by Kaplan- Meier model. Log-rank test was used to compare the survival profile between groups.
    Results
    The median age of patients was 25 years with a male to female ratio of 1.56: 1. In comparison with radiotherapy only group, Primary chemotherapy and combined modality groups had significantly more cases with unfavorable factors such as B symptoms, Large mediastinal mass, ESR>40 and stage II. For chemotherapy, combined modality and radiotherapy groups the 5-year progression free survival was 72.5%, 82.5% and 56.2% (P<0.05) and the 5-year disease specific survival was 82.9%, 91.6% and 82.5% respectively.
    Conclusion
    Despite having more cases with unfavorable factors, patients who underwent chemotherapy or combined treatment had lower relapse rates compared to radiotherapy only group. However, there was not a significant difference in 5-year disease specific survival rates between these groups.
    Keywords: Hodgkin's disease, Supradiaphragmatic, Radiotherapy, Chemotherapy
  • سیدمحمدتقی بحرینی طوسی، مهدی سیلانیان طوسی، قربان صفاییان لاین، مهدی مقدس زاده بزاز
    مقدمه
    یکی از معضلات پرتودرمانی تومورهای یک سوم فوقانی مری این است که بعلت همجواری آنها با نخاع ناحیه گردن، متفاوت بودن ضخامت ناحیه درمان و مایل بودن مسیر مری در طول فیلدهای درمانی، نخاع در اغلب تکنیکها در میدان تابش قرار می گیرد. و دز قابل توجهی دریافت می نماید که اگر بالاتر از حد تحمل آن باشد ممکن است عوارض جانبی شدیدی همچون تخریب بافت نخاع و فلج اندامها را ببار آورد. هدف از انجام این مطالعه تعیین دز دریافتی مری و نخاع ناحیه گردن از طریق اندازه گیری در داخل فانتوم پلکسی گلاس (PMMA) بوسیله دزیمتر ترمولومینسانس (TLD) و نیز با استفاده از اطلاعات جداول درصد دز عمقی می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه برای اندازه گیری دز دریافتی مری و نخاع، سه نوع فانتوم ناحیه گردن بر اساس ضریب توده بدن (Body Mass Index) و بر مبنای مرد مرجع (Reference Man) با استفاده از نرم افزار COREL DRAW 8 بصورت فانتوم چاق، متوسط و لاغر ساخته شد و با استفاده از کلیشه سی تی اسکن از "Alderson Rando Phantom" موقعیت نخاع و مری در سه ناحیه فوقانی (زیر فک)، تحتانی (ابتدای جناق سینه) و میانی تعیین گردید سپس با قرار دادن تراشه های TLD در نواحی فوق، پرتودرمانی با ده Set-up مختلف برای هر یک از فانتومها انجام شد.
    نتایج و بحث: نتایج بدست آمده از این مطالعه نشان داد که در تمامی Set-up های مختلفی که بر روی فانتوم ها انجام شد، تفاوت زیادی بین میانگین دز اندازه گیری شده نخاع و مری وجود دارد. ضمن اینکه در تکنیک دو فیلد مایل قدامی، با شرایط زاویه چرخش 57? سر دستگاه)همراه با استفاده از وج 30? یا (15? و چرخش 15? سر تخت بیمار به سمت سر دستگاه، دز دریافتی برای مری حداکثر و برای نخاع حداقل خواهد بود.
    کلید واژگان: پرتو درمانی، تومورهای مری فوقانی، پلکسی گلاس، دز جذبی، TLD
  • مهدی سیلانیان طوسی، کاظم انوری
    مقدمه
    آستروسیتوما شایع ترین تومر اولیه مغزی می باشد که شامل طیف وسیع از نئوپلاسمها با سیر بالینی گوناگون می گردد. این مطالعه با هدف بررسی برخی از جنبه های اپیدمیولوژی و بالینی و همچنین نتیجه درمان بیماران مبتلا به آستروسیتوما انجام شده است. برخی از عوامل احتمالی موثر در پیش آگهی نیز مورد ارزیابی قرار گرفتند.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی در سال 1370-79 در بیمارستان های امید و قائم (عج) مشهد انجام شده است. تعداد 324 بیمار که با تشخیص آسیب شناسی آستروسیتومای مغزی در این بیمارستان ها درمان شده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند. مشخصات فردی سن، جنس، تظاهرات بالینی، نوع درمان و عمل جراحی، عوارض، یافته های تصویر برداری، درجه بدخیمی، پیگیری و در پرسشنامه ای جمع آوری گردید. برای یکسان شدن گزارش های آسیب شناسی درجه بدخیمی تومور از تقسیم بندی WHO استفاده شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری کای اسکوئر و کاپلان مایر با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.
    نتایج
    بیماران شامل 189 مرد و 135 زن بودند. توزیع موارد بر اساس درجه بدخیمی از درجه یک تا چهار به ترتیب 31 نفر (%9.5)، 118 نفر (%36.4)، 54 نفر (%16.7) و 121 نفر (%37.3) بود. میانه سنی برای آستروسیتوماهای با درجه بدخیمی بالا و پایین به ترتیب 45 و 25 سال بدست آمد. میزان بقا 3 ساله در بیماران با آستروسیتومای درجه یک تا چهار بترتیب %94.7، %74.9، %52.7 و %6.7 اندازه گیری شد.
    در ارزیابی چند متغیره برای آستروسیتومای با درجه بدخیمی پایین، درجه بدخیمی 2، سن بالاتر از 50 و انجام بیوپسی تنها و برای آستروسیتومای با درجه بدخیمی بالا، درجه بدخیمی 4 و انجام بیوپسی تتنها به طور قابل توجه همراه با پیش آگهی بدتر بودند.
    نتیجه گیری
    میزان بقا برای آستروسیتومای با درجه بدخیمی یک خیلی خوب و برای آستروسیتومای با درجه بدخیمی دو رضایت بخش است. اما آستروسیتوماهای با درجه بدخیمی بالا به خصوص گلیوبلاستومای مولتی فرم پیش آگهی نامساعدی دارند. هم برای آستروسیتومای با درجه بدخیمی بالا و هم پایین، درجه بدخیمی و میزان برداشت جراحی در پیش آگهی موثر بودند. برای آستروسیتوماهای با درجه بدخیمی پایین سن بالاتر از 50 به طور قابل توجهی همراه با پیش آگهی ضعیف تر بود
    کلید واژگان: نئوپلاسم مغزی، آستروسیتوما، میزان بقاء، پیش آگهی
  • Seylanian Toosi M., Homaiee F., Raziee Hr
    Background
    Neurofibromatosis 1 (NF1) is a relatively common autosomal dominant condition. Among the complications of the disease, such as neurological disorders, hypertension and skeletal deformities, malignancy is the most serious one and is the main cause of early death in these patients.
    Objective
    Review of cases of NF-1 associated with malignancies.Patents and
    Methods
    In a retrospective, descriptive study, 17 patients with malignancy and NF1 disease referred to oncology department of Qaem and Omid Hospitals (Mashhad) in a 10-year-period between 1993 and 2003 were reviewed.
    Results
    11 patients were male and 6 were female. The median age of patients was 23 years. We observed 9 cases with malignant peripheral nerve sheath tumors, 4 with CNS malignancies, 2 with rhabdomyosarcoma and one case with breast carcinoma.
    Conclusion
    Regarding the importance of early diagnosis of these malignancies, and especially considering the young age of involved patients, it is logical to plot a schedule to examine the NF1 patients periodically. Physicians who are in contact with these patients should educate them to be aware of any suspicious signs and symptoms of malignancy.
    Keywords: Neurofibromatosis type I, Malignancy, Autosomal dominant
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال