فهرست مطالب مهدی شهبازی
-
ورزشکاران ممکن است تحت فشار ناشی از حضور دیگران (نظارت) و یا دستیابی به یک هدف ویژه یا جایزه (نتیجه) اجرایی پایین تر از حد معمول داشته باشند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر فشارهای نظارت و نتیجه بر اجرای تکلیف شناختی تصمیم گیری در ورزشکاران ماهر تنیس روی میز بود. 30 ورزشکار ماهر در این پژوهش نیمه تجربی که به روش درون گروهی اجرا شد شرکت و تکلیف تصمیم گیری شبیه سازی شده تنیس روی میز را در یک بلوک 15 کوششی کم فشار و 2 بلوک 15 کوششی فشار نظارت و نتیجه در دو روز متفاوت اجرا کردند. شرکت کننده ها تکلیف را به روش اکتشافی انتخاب اول اجرا کردند. برای اندازه گیری سطح اضطراب رقابتی تحت فشار از پرسشنامه اضطراب حالتی رقابتی 2 و برای اندازه گیری تمایل شرکت کننده ها به رفتار خودتمرکزی از پرسشنامه بازپردازش ویژه تصمیم استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد تحت هر دو شرایط پر فشار اجرای تکلیف تصمیم گیری کاهش یافت (05/0 ≥ p). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد تمایل به بازپردازش نتوانست تغییرات تصمیم گیری تحت فشار را پیش بینی کند. نتایج از مکانیسم حواس پرتی تحت فشار حمایت کرد. به نظر می رسد رویکرد حواس پرتی توصیف مناسب تری از مکانیسم اختلال اجرا تحت فشار فراهم می کند.
کلید واژگان: انسداد تحت فشار, بازپردازش, حواس پرتی, تصمیم گیری, ورزشکار, انتخاب اول}Athletes may perform weaker than their own skill level (choking), when are being watched by others (monitoring) or receive a reward if a specific goal is achieved (outcome). The purpose of this research was to study the effects of monitoring and outcome pressure on cognitive decision-making task in table tennis athletes. 30 elite athletes took part in this semi-experimental study in a within-group design and performed the task under one 15-trial block of low pressure and two 15-trial blocks of monitoring and outcome pressure in two separate days. Subject did the task in a “take the first” heuristic paradigm. To measure competitive anxiety level under pressure, Competitive State Anxiety Inventory-2, And to measure propensity to self-focus behavior, Decision-specific Reinvestment Scale was used. Analysis of variance with repeated measure Results showed that under both high pressures, decision making task (p ≤ 0/05). The results of regression revealed that the propensity to reinvestment couldn’t predict changes in decision making under pressure. Distraction approach provides the better description of choking under pressure.
Keywords: Choking Under Pressure, Reinvestment, Distraction, Decision Making, Athlete, Take The First} -
به نظر می رسد ترکیب خودکنترلی دشواری تکلیف با دشواری تحمیلی از خارج باعث بهبود بهتر عملکرد نسبت به شرایط کاملا خودکنترل شده می شود(1). هدف تحقیق، تعیین اثر خودکنترلی دشواری تکلیف در ابتدا و انتها تمرین بر یادگیری حرکتی بود. بدین منظور، به صورت تصادفی 48 دانش آموزان مبتدی مقطع متوسطه دوم با میانگین سنی (75/1± 5/17) سال، در چهار گروه شامل گروه کاملاخودکنترل، خودکنترل در ابتدا، خودکنترل در انتها و جفت شده به صورت تصادفی قرار گرفتند. در مرحله اکتساب که شامل 100کوشش می باشد به شرکت کنندگان گروه های خودکنترل گفته شد قبل از هر کوشش می توانند هر یک از فواصل، (3،5/3،4،5 /4، 5) متری را برای پرتاب بسکتبال انتخاب و تمرین کنند. میانگین نمرات دقت پرتاب بسکتبال در مرحله اکتساب و آزمون های یادداری و انتقال با استفاده از روش تحلیل واریانس مرکب با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که خودکنترلی دشواری تکلیف باعث بهبود دقت نسبت به گروه جفت شده شد (0.001 P=) . همچنین، نتایج گروه خودکنترلی دشواری تکلیف در ابتدا نسبت به گروه انتهای تمرین بهتر بود (0.001 P=) و دقت گروه خودکنترلی دشواری در ابتدا نسبت به گروه خودکنترلی دشواری تکلیف و گروه جفت شده به طور معناداری بهتر بود (0.001 P=). به طورکلی مزایای خودکنترلی دشواری تکلیف با استفاده از چارچوب نقطه چالش، دیدگاه پردازش اطلاعات و دیدگاه شناختی توجیه شد.کلید واژگان: آموزش تطبیقی مبتنی بر عملکرد, دشواری تکلیف, خودکنترلی جزئی, خودتنظیمی, یادگیری حرکتی}Combining self-controlled and imposed levels of task difficulty during training seems to be better than completely self-controlled conditions. This study aimed at determining whether self-control of task difficulty affects skill learning during the early and late practice stages. For this purpose, 48 novice of high school students with a mean age (17.5 ± 1.75) years were randomly divided into four groups including complete self-controlled, self-controlled at the early, self-controlled at the end and paired. In the acquisition phase, which includes 100 trails,the self-control group was informed that they could choose and practice any of the preset distances from the target (1/5, 3, 3/5, 4, 4/5, 5 m) before each trial during the acquisition phase. The task difficulty was either self-controlled or imposed to the participants in the two phases of the acquisition session. The accuracy score of basketball throwing were analyzed by mixed variance analysis with repeated measures in acquisition and retention and transfer tests. The results showed that self-control of task difficulty improves the compared to the paired group (P=0. 001). Secondly, the performance of self-control of task difficulty in the early practice group was better than self-control of task difficulty in the end practice group (P=0. 001). Third, accuracy in the self-control of task difficulty in the early practice group was significantly better than self-control difficulty group and the paired group (P=0. 001). In general, the benefits of self-control of task difficulty were justified using the challenge point framework, the information processing perspective and cognitive perspective.Keywords: Performance-Based Adaptive training, Task Difficulty, Partial self controlld, Self-regulation, Motor Learning}
-
مسئله اصلی مطالعه حاضر، توصیف گرایش هواداران به سلبریتی ها در فضای اینستاگرام است. در این مطالعه از روش کمی پیمایش و از تکنیک پرسشنامه استفاده شده است. در بخش نظری، به چهار رهیافت نظری «بازنمایی سلبریتی ها در شبکه های اجتماعی»، «سبک زندگی و سلبریتی»، «اجتماعی شدن برخط و سلبریتی ها» و «ارتباطات تصویری سلبریتی» اشاره شده است. فرضیه حاصل از ادبیات نظری اشاره دارد که بازنمایی سبک زندگی سلبریتی ها در شبکه های اجتماعی بر اجتماعی شدن برخط کاربران تاثیر دارد و این تاثیرپذیری کاربران با مصرف تصویری و کنش ارتباطی افزایش می یابد.
نتایج پژوهش نشان می دهد که تعامل هواداران با سلبریتی ها، در سطح فرااجتماعی، بیش از تعامل در سطح همذات پنداری و پرستش است. روابط فرااجتماعی به عنوان یک موضوع نوظهور در سطح جامعه، می تواند بر نگرانی افراد از تصویر خود تاثیر بگذارد و به گونه ای پرستش افراد مشهور و تعامل فرااجتماعی در تشدید و تعدیل نگرانی تصویر موثر واقع شود. تقریبا نیمی از کاربران به سلبریتی ها کشش و گرایش دارند؛ به نحوی که علاوه بر علاقه به تعامل فرااجتماعی با سلبریتی ها، در بعد انتزاعی به الگوبرداری از ارزش ها و نگرش های سلبریتی ها پرداخته و در بعد رفتاری نیز به پرستش و تقلید سبک زندگی سلبریتی محبوب می پردازند. مطالعه حاضر نشان می دهد که مهم ترین فعالیت سلبریتی ها در زمینه تولید محتوا برای مصرف کاربران عبارت از: « اشتراک گذاری و ارسال تصویر جالب به روز»، «انتشار فیلم و تصویر از فعالیت حرفه ای سلبریتی»، «انتشار دل نوشته برای هواداران در قالب تصویر یا پیام» و «انتشار آثار هواداران در صفحه اینستاگرامی خود» است.کلید واژگان: اینستاگرام, سلبریتی, هواداران, مصرف تصویری, روابط فرااجتماعی}Rasaneh, Volume:34 Issue: 4, 2024, PP 71 -99Instagram has created a new arena for celebrity activity and changed fan patterns. Today, visual self-representation is the most content of social media. In this situation, celebrities create a new identity for themselves.In this study, the survey method was used to collect information and the questionnaire technique was used. Also, in the theoretical part, the approaches of "representation of celebrities in social networks", "lifestyle and celebrity", "online socialization and celebrities" and "celebrity visual communication" have been used.The results of the research show that the interaction of fans with celebrities at the Para-Social level is more than the interaction at the level of identification and worship. Para-Social Interaction (PSI) as a new issue can affect people's self-image concerns. In such a way that the worship of famous people and Para-Social Interaction (PSI) are effective in this field. Approximately 47% of users are attracted to celebrities. In such a way that in addition to being interested in Para-Social Interaction (PSI) with celebrities, in the abstract dimension, they imitate the values and attitudes of celebrities, and in the behavioral dimension, they worship and imitate the lifestyle of the popular celebrity. The present study shows that the most important content production by celebrities for users is: "sharing and sending interesting updated images", "publishing videos and images of the celebrity's professional activity", "publishing heartfelt messages for fans in the form of images or messages" and "publishing works of fans on their Instagram page".
Keywords: Instagram, Celebrity, fans, image consumption, Para-social Interaction} -
نشریه رفتار حرکتی، پیاپی 51 (بهار 1402)، صص 41 -66اجرای بهینه ضربات پیچیده فورهند مستلزم هماهنگی بین اصلاحات قامتی و اجرای حرکت اصلی می باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین زمان شروع و دامنه اصلاحات قامتی پیش بینانه (APA) و خطای ثابت و متغیر در ضربه فورهند تنیس روی میز در بازیکنان ماهر و مبتدی بود. برای این منظور شرکت کنندگان ماهر (10 نفر) و مبتدی (10 نفر)، ضربات فورهند را در پارادایم زمان بندی پیش بینی انطباقی اجرا کردند و همزمان الکترومایوگرافی عضلات قامتی منتخب آن ها ثبت شد. یافته های بررسی داده های الکترومایوگرافی عضلات قامتی نشان داد که اصلاحات قامتی پیش بینانه در تمامی عضلات قامتی قبل از شروع حرکت اصلی رخ داده است. علاوه بر این یافته های آزمون مانوآ (MANOVA) دو راهه نشان داد که اجرای بازیکنان ماهر در مقایسه با مبتدی از دقت بالا و خطای متغیر کمتری برخوردار بودند (P<0.05). همچنین نتایج همبستگی گشتاوری پیرسون نشان داد که در میان بازیکنان ماهر هم وقوع زودتر و هم دامنه بزرگتر اصلاحات قامتی پیش بینانه با دقت بالای اجرای آن ها همبستگی معنی داری دارد (P<0.05)، با این وجود در میان شرکت کنندگان مبتدی فقط زمان شروع اصلاحات قامتی پیش بینانه با دقت و خطای متغیر اجرای آن ها همبستگی معنی داری دارد (P<0.05). پایین تر بودن خطای متغیر در اجرای بازیکنان ماهر نسبت به شرکت کنندگان مبتدی و درعین حال عدم ارتباط آن با زمان شروع و دامنه اصلاحات قامتی پیش بینانه احتمالا نشان دهنده تثبیت مدل های درونی در اثر تمرین و تجربه بلندمدت بازیکنان ماهر در آن مهارت ورزشی می باشد.کلید واژگان: اصلاحات قامتی پیش بینانه, الکترومایوگرافی, زمان بندی پیش بینی انطباقی, دقت, تغییرپذیری}Optimal performance of complex Forehand stroke needs coordination between postural adjustment and focal movement. the purpose of this study was to investigate the relationship between onset time and magnitude of Anticipatory Postural Adjustment (APA) and constant and variable error of Table Tennis Forehand stroke among skilled and novice players. For this, skilled (n=10) and novice (n=10) participants, perform Forehand stroke under Coincident Anticipation Timing (CAT) paradigm and EMG of selected postural muscles were simultaneously recorded. The results of investigating the EMG data showed that in all postural muscles, APA was occurred before focal movement initiation. In addition, the results of two way MANOVA test showed that in comparison with novices, skilled players had higher accuracy and lower variable error in their performance (P<0.05). Also, the result of Pearson moment correlation test revealed that among skilled players, both early onset time and greater magnitude of APA correlated with higher accuracy (P<0.05); however, only the APA’s onset time correlated significantly with both accuracy and variability of novices’ performance (P<0.05). Lower variable error in skilled players’ performance in comparison to novice counterparts and yet lack of correlation with onset time and magnitude of APA, probably indicates the consolidation of internal models as a result of practice and long term experience of skilled players in that sports skills.Keywords: Anticipatory Postural Adjustment, Electromyography, Coincident Anticipation Timing, Accuracy, Variability}
-
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر آموزش غیرخطی هندبال بر خلاقیت حرکتی دانش آموزان دختر شهرستان رباط کریم بود. در این پژوهش، ابتدا 30 دانش آموز کلاس ششم (گروه های تجربی و کنترل) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد، ولی متاسفانه با شیوع کووید 19 و افزایش نگرانی خانواده ها از احتمال ابتلاء فرزندان به این بیماری، عده زیادی از آزمودنی ها از پژوهش خارج شدند و تنها 8 نفر (12-11سال) باقی ماندند. روش این پژوهش نیمه تجربی و از لحاظ هدف کاربردی بود که با استفاده از طرح پیش آزمون - پس آزمون انجام شد. ابزار پژوهش، آزمون خلاقیت حرکتی برچ شامل4 ایستگاه (پرتاب، موازنه، جابه جایی و حمل حلقه هولاهوپ) بود. آزمودنی های پژوهش مبتدی بودند و تجربه بازی هندبال نداشتند. آنها جهت آشنایی با مهارت های اولیه هندبال، به مدت 8 هفته، هر هفته دو جلسه، و هر جلسه 60 دقیقه آموزش دیدند. سپس وارد فرایند آموزش غیرخطی شدند و به مدت 8 هفته، هر هفته دو جلسه، و هرجلسه 60 دقیقه با استفاده از اصول بازی های زمین کوچک (تغییر در تعداد بازیکنان) به بازی هندبال پرداختند. نتایج آزمون ویلکاکسون، تحلیل واریانس چندمتغیره با اندازه های مکرر و تحلیل واریانس تک متغیره با اندازه های مکرر نشان داد که آموزش غیرخطی بر خلاقیت حرکتی تاثیرمعناداری ندارد. در واقع رویکرد غیرخطی نتوانست زمینه پویایی برای ادراک مستقیم فراهم کند و در شرایط متغیر خلاقیت حرکتی را توسعه دهد. به عبارتی این رویکرد تحت تاثیر شرایط قرنطینه، غیرفعال شدن افراد و افت آزمودنی قرار گرفته است و پیشنهاد می شود سایر قیود نیز دستکاری و اثر آنها برخلاقیت حرکتی دانش آموزان مطالعه شود.کلید واژگان: آموزش غیرخطی, بازی های زمین کوچک, خلاقیت حرکتی, سیستم های پویا}The purpose of this research was investigating the effect of handball nonlinear pedagogy on motor creativity of Robat-Karim female students. In this research, first, 30sixth grade students (experimental and control groups) were selected by available sampling strategy, but unfortunately, with the spread of Covid-19 and increasing concern of parents about their children getting sick, many subjects were withdrawn, and only 8people (11-12 years old) remained. The research method was semi-experimental and practical in terms of purpose, which was carried out using a pre test-post test design. The research tool was Burch's motor creativity test including 4stations (throwing, balancing, locomotion and carrying the hulahoop). The research subjects were beginners and had no experience playing handball. In order to familiarize with the basic handball skills, they were trained for 8weeks, 2sessions per week, and each session 60 minutes. Then they entered the nonlinear pedagogy process and played handball for 8weeks, 2sessions per week, and each session 60 minutes, using the principles of small sided games (changeing the number of players). The results of Wilcoxon, MANOVA and univariate ANOVA with repeated measures showed that nonlinear pedagogy has no significant effect on the motor creativity. In fact, the nonlinear approach could not provide a dynamic context for direct perception and developing motor creativity in changing conditions. In other hand, this approach has been affected by subject staying at home, becoming inactive, and the dropping out, and it is suggested that other constrains are also Interfered and their effect on students' motor creativity is studied.Keywords: nonlinear pedagogy, Small Sided Games, Motor Creativity, Dynamic systems}
-
مقدمه
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تداخل زمینه ای و خود تنظیمی در نمرات انتقال سرویس ساده و چکشی والیبال است.
روش پژوهش:
بدین منظور 39 دانشجوی پسر (20-25 سال) به طور تصادفی، به سه گروه تمرینات قالبی، تمرینات تصادفی و تمرینات خود تنظیمی تقسیم شدند. هر سه گروه در شش جلسه تمرینی که هر جلسه شامل 40 ضربه سرویس ساده و چکشی والیبال بود، شرکت کردند. گروه تمرینات قالبی به طور متناوب، یک جلسه به تمرین سرویس ساده و جلسه بعد به تمرین سرویس چکشی پرداختند، درحالی که گروه تمرینات تصادفی در هر جلسه به صورت تصادفی هر دو سرویس را تمرین کردند. در گروه تمرینات خود تنظیمی، در هر جلسه نوع تمرینات با مشارکت فعال آزمودنی ها تعیین شد. پس از پایان جلسات تمرینی، آزمون انتقال پس از یک هفته در پنج تکرار برای هر آزمودنی برگزار شد. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین نمرات پیش آزمون و آزمون انتقال در گروه های تمرین قالبی و تصادفی وجود ندارد، اما تفاوت بین نمرات پیش آزمون و آزمون انتقال در گروه خود تنظیمی معنی دار بود. مقایسه نمرات انتقال سه گروه نشان داد که عملکرد گروه خودتنظیم نسبت به دو گروه دیگر بهتر است.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج مطالعه، تمرینات خودتنظیم باعث درگیر شدن آزمودنی در فرایندهای یادگیری می شود. با این روش شاگردان به طرز فعال تری در تعیین ویژگی های تمرین مشارکت دارند که مجموع این عوامل منجر به ارتقای یادگیری و عملکرد بهتر شاگردان در درازمدت می شود.
کلید واژگان: تداخل ضمنی, خود تنظیمی, تمرین قالبی, تمرین تصادفی}IntroductionThe purpose of present study was to test the effect of contextual interference and self-regulation on the transfer of volleyball services (underhand and windmill service).
MethodsParticipants were 39 male students (20-25 years old) were randomly assigned to one of three groups (blocked, random and self-regulation) and performed total of 40 trials of volleyball service each session (6 sessions). The blocked group practiced 40 trials of one service each session but the random group randomly practiced both services. In self-regulated group, the type of services in each session was determined by subjects. The transfer test was conducted one week after practice period in 5 trials. In order to analyze the data, the one-way analysis of variance and the Tukey’s post hoc tests were used.
ResultsThe comparison between the pre-test and transfer test showed that the difference between blocked and random groups was not statically significant. The self-regulation group had higher transfer scores compared to blocked and random groups.
ConclusionThe results of present work support the contexuual interference affect but it’s not significant. Self-regulated practices involve the subjects in learning processes. Also, with his method, they participate more activity in determining the characteristics of the exercise. These factors lead to the improvement of learning and better performance.
Keywords: Contextual interference, Self-Regulation, blocked practice, random practice} -
پژوهش حاضر با هدف بررسی فرسایش انرژی روانی، کنترل توجه و تصمیم گیری در فوتبالیست های ماهر زن انجام شد. روش تحقیق نیمه آزمایشی و از نظر هدف کاربردی بود و در چارچوب طرح درون گروهی با پیش آزمون و پس آزمون انجام گرفت. جامعه آماری شامل فوتبالیست های ماهر زن حاضر در لیگ برتر استان تهران در سال 1396 بود. شرکت کننگان 40 بازیکن ماهر زن فوتبال با میانگین سنی 03/2+950/23 سال بودند که سابقه شرکت در مسابقات به مدت هشت سال یا بیشتر دارند. نمونه ها به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه فرسایش انرژی روانی و عدم فرسایش انرژی روانی تقسیم شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه اطلاعات فردی، پرسشنامه سلامت عمومی، نرم افزار استروپ و نرم افزار تصمیم گیری استفاده شد. گروه فرسایش انرژی روانی که قدرت خودکنترلی آن ها با انجام تکلیف قبلی (تکلیف ناهمخوان استروپ[1]) در دو بلوک با 80 کوشش تخلیه شد، تکلیف تصمیم گیری مبتنی بر کامپیوتر شامل 180 تصویر مربوط به موقعیت های مختلف فوتبال را تحت شرایط حواس پرتی انجام دادند. از روش آماری تحلیل مرکب (2×2) با دستور SYNTAX با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد فرسایش روانی موجب کاهش معنیدار دقت و افزایش سرعت تصمیم گیری (001/0>P) می شود. با وجود این، گروه عدم فرسایش روانی، افزایش معنی داری را در دقت (003/0=P) و کاهش معنی داری را در سرعت (001/0>P) تصمیم گیری نشان داد. درمجموع می توان گفت ایجاد فرسایش روانی از طریق خستگی ذهنی موجب تخلیه قدرت خودکنترلی می شود و متعاقب آن تصمیم گیری بازیکنان تضعیف می شود.کلید واژگان: تصمیم گیری ورزشی, توجه, خستگی ذهنی, خودکنترلی}This study aimed to investigate ego-depletion, attention control, and decision-making in proficient female soccer players. Utilizing a quasi-experimental design with an applied objective, the research was conducted intra-group using a pre-test-post-test methodology. The statistical population comprised proficient female footballers who competed in the Premier League of Tehran Province. This study involved forty proficient female football players, with an average age of 23.09+2.03 years, who had at least eight years of competition experience. The samples were arbitrarily divided into two groups—ego-depletion and non-ego-depletion—using convenience sampling. The data were collected using the personal information questionnaire, General Health Questionnaire, Stroop, and the Decision-making tool. The ego-depletion group’s self-control strength was diminished in two cycles of eighty trials through the prior task, which was the Stroop inconsistent task. They executed a computer-based decision-making task under distracting conditions, which comprised 180 images depicting various football scenarios. The data analysis was conducted using SPSS-21 software and a mixed ANOVA with the SYNTAX command. The results showed that the ego-depletion group made decisions with significantly slower speeds and reduced accuracy (P<0.001). In contrast, the non-ego-depletion group demonstrated a statistically significant improvement in accuracy (P=0.003) but a considerable decline in decision speed (P<0.001). Overall, one could contend that mental fatigue-induced ego depletion undermined the capacity for self-control, which consequently compromised the decision-making abilities of the participants.Keywords: attention, Mental fatigue, Self-Control, Sports Decision}
-
مقدمه
تمرین در یک مهارت خاص نه تنها منجر به عملکرد بهتر در حرکت می شود، بلکه تعدیل و تنظیمات عصبی در مناطق مختلف مغز را نیز ایجاد می کند.
هدفهدف این مطالعه بررسی روانشناختی پتانسیل حرکتی وابسته به رویداد در نواحی قشری مرتبط با حرکت حین اجرای تکالیف ساده و پیچیده بود.
روشنوع پژوهش، نیمه آزمایشی و طرح اجرا پس آزمونی تک مرحله ای بدون گروه کنترل بود. شرکت کنندگان تحقیق حاضر را کلیه بازیکنان تنیس روی میز مرد راست دست 20 تا 32 ساله شهر تهران در سال 1398 تشکیل دادند، که تعداد 8 نفر نمونه به صورت در دسترس انتخاب شدند. جمع آوری داده ها در محل آزمایشگاه ملی نقشه پردازی مغز انجام شد. همچنین از پرسشنامه دست برتری آنت (1970)، تست چشم برتری کارت سوراخدار (1910)، دستگاه توپ انداز روبوپونگ نیوجی مدل 2050، آزمون ویژه ضربات تنیس روی میز (2016)، جهت ثبت سرعت از رادارگان و به منظور اندازه گیری دقت از دوربین و امتیازدهی داوران استفاده شد. همچنین از آزمون آماری تحلیل واریانس دوراهه جهت بررسی تفاوت ها در دو سطح پیچیدگی تکلیف در نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد.
یافته هانتایج نشان داد، دامنه پتانسیل حرکتی در ناحیه قشر حرکتی اولیه در تکلیف ساده نسبت به تکلیف پیچیده دامنه بیشتری داشت (0/012=P)، اما نواحی قشر پیش حرکتی (0/008=P) و قشر آهیانه ای خلفی (0/026=P) تکلیف پیچیده دامنه بیشتری نسبت به تکلیف ساده داشتند.
نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که دامنه پتانسیل حرکتی به سطح پیچیدگی تکلیف وابسته است. از این رو پیشنهاد می شود در بررسی پتانسیل های وابسته به رویداد، تکالیف با سطح پیچیدگی مختلف مد نظر قرار گیرد.
کلید واژگان: پتانسیل وابسته به رویداد, پردازش ذهنی, پیچیدگی تکلیف}IntroductionTraining in a certain skill not only culminates in better motor performance but also leads to neural adjustments and regulations in different brain regions.
AimThe present study aimed to psychologically assess event-related motor potential in motor-related cortical regions during simple and complicated tasks.
MethodThe current research was of a semi-experimental type with a single-phase post-test design without a control group. The participants of the present study consisted of all 20-32-year-old right-handed male table tennis players in Tehran, in 2019. A total of 8 samples were selected via convenience sampling. Data were collected at the National Brain Mapping Laboratory. Annett Hand Preference Questionnaire (1970), Ocular Dominance Testing Card (1910), the Newgy Robo Pong Model 2050 Digital Table Tennis Robot, and the Specific Test for Table Tennis Stroke (2016) were used to record speed from Radar gun, and cameras and judges’ scoring were also used to measure accuracy. Moreover, the two-way analysis of variance (ANOVA) statistical test was employed to assess the differences in two levels of task complexity in SPSS software version 24.
ResultsThe results showed that the motor potential in the primary motor cortex region had a greater range in the simple task than in the complicated task (P=0.012); however, the premotor (P=0.008) and the posterior parietal cortical regions (P=0.026) of the complicated task had larger ranges than the simple task.
ConclusionAccording to the results of this study, the motor potential range is dependent on the task complexity level. Therefore, it is suggested that tasks with different complexity levels be taken into account in investigating event-dependent potentials.
Keywords: Event related potential, Mental processing, Task complexity} -
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین عملکرد کودکان در مهارت های هماهنگی حرکتی با توانایی آن ها در همدلی شناختی و عاطفی صورت گرفت. شرکت کنندگان را 45 نفر از دانش آموزان 7 تا 9 ساله مدارس ابتدایی شهر تهران تشکیل دادند. مهارت های هماهنگی حرکتی با استفاده از مجموعه آزمون ارزیابی حرکت کودکان، ویرایش دوم و در سه حیطه چالاکی دست ها، هدف گیری و دریافت و نیز مهارت های تعادلی اندازه گیری شدند. همچنین از مقیاس همدلی گریفیت برای ارزیابی توانایی همدلی آزمودنی ها استفاده شد. نتایج رگرسیون تک متغیره و چندگانه نشان داد که چالاکی دست ها و تعادل به ترتیب با همدلی عاطفی و شناختی رابطه مستقیم و معنادار دارند و به ترتیب 7 و 11 درصد از واریانس آن ها را تبیین می نمایند. به علاوه، بدون کنترل متغیرهای دیگر، بین مهارت چالاکی دست ها و نمره کل همدلی رابطه مستقیم و معناداری مشاهده شد. ارزیابی و توجه به مهارت های هماهنگی حرکتی به ویژه مهارت های حرکتی ظریف در سنین کودکی برای پیشگیری از بروز اختلال در رشد مهارت های اجتماعی نظیر همدلی ضروری به نظر می رسند.کلید واژگان: هماهنگی حرکتی, رشد اجتماعی, همدلی, کودکان}The current study aimed to investigate the relationship between the performance of children in motor coordination skills and their ability in cognitive and affective empathy. The participants contained 45 students aged 7-9 years from Tehran elementary schools. Movement Assessment Battery for Children-second edition (MABC-2) was used to asses motor coordination skills including manual dexterity, aiming, catching, and balance. Moreover, cognitive and affective empathy were evaluated employing Griffith Empathy Measure (GEM). Univariate and multiple linear regression revealed that manual dexterity and balance were positively and significantly correlated with affective and cognitive empathy explaining 7 and 11 percent of their variance, respectively. Moreover, manual dexterity was positively and significantly correlated with general score of empathy, while not controlling for the other variables. Monitoring motor coordination skills, fine motor skills in particular, seems necessary to prevent deficits in development of social skills such as empathy.Keywords: Motor Coordination, Social development, Empathy, Children}
-
تاثیر ارائه راهبردهای مختلف بازخورد خودکنترلی از طریق خودالگودهی بر یادگیری مهارت شوت سه گام بسکتبال
تحقیقات اندکی به بررسی اثر تعاملی خودکنترلی بر روی نوع خودالگودهی پرداخته اند. هدف از تحقیق حاضر تعیین تاثیر ارائه راهبرد های مختلف بازخورد خودکنترلی از طریق راهبرد های خودالگودهی بر یادگیری مهارت شوت سه گام بسکتبال بود. بدین منظور 60 دانش آموز مبتدی پسر 11-13 ساله راست دست به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. سپس به طور تصادفی به 4 گروه تقسیم شدند. یکی از گروه ها در بین بلوک ها و گروه دیگر قبل از جلسه تمرینی نوع بازخورد خودالگودهی (بهترین عملکرد یا عملکرد کلی در اجرای مهارت شوت سه گام) را انتخاب می نمود و برای هر یک از این گروه ها یک گروه جفت شده انتخاب شد. برنامه تمرینی به مدت 6 جلسه و در دو هفته ارائه شد. پیش آزمون، آزمون یادداری و انتقال در 12 کوشش گرفته شد. نتایج تاثیر معنی داری را بین امتیازات پیش آزمون با آزمون یادداری و انتقال نشان داد(001/0P≤)، همچنین گروه بازخورد خودکنترلی در طول جلسات و گروه بازخورد خودکنترلی قبل از جلسات با همدیگر و با گروه های جفت شده در آزمون یادداری و انتقال تفاوت معنی داری داشتند(001/0P≤)، در حالی که بین گروه های جفت شده تفاوت معنی داری وجود نداشت(001/0P≥). این نتایج نشان دهنده تاثیر بیشتر بازخورد خودکنترلی در طول جلسات است که بر خودمختاری بیشتر یادگیرنده به عنوان یکی از نیازهای روانشناختی برای بهینه سازی یادگیری، تاکید دارد.
کلید واژگان: خودالگودهی, خودمشاهده گری, خودمرورگری مثبت, بازخورد خودکنترلی, مهارت شوت سه گام بسکتبال}A few studies have examined the interactive self-control effect on the type of self-modeling feedback. The purpose of this study was to determine the effect of providing different strategies of self-control feedback through self-modeling on learning of Lay-up shot basketball skill. For this purpose, 60 right-handed 11-13 years old male beginner students were selected through available sampling. Then they were divided into 4 groups randomly. One of the groups between the blocks and the other group before training session defined to get the type of self-modeling feedback (best performance or overall performance in Lay-up shot basketball skill). For each of these groups, the yoked group was selected. The training program was conducted for 6 sessions for two weeks. Pretest, retention and transfer test were made in 12 attempts. Results showed significant effect between pretest with retention and transfer tests scores. Also, there was significant difference between the self-control feedback before sessions and the self-control feedback between the blocks groups and their yoked group in the retention and transfer tests (P≤001), While between the yoked groups did not had any significant difference. These results indicate the greater effect of self-control feedback during sessions, which emphasizes the greater autonomy of learners as one of the psychological needs for learning optimization.
Keywords: Self-modeling, Self-observation, Positive self-review, Self-controlled feedback, Lay-up shot skill} -
هدفپژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر بازی در خانه (بسته پیشنهادی یونیسف) و راهبردهای فراشناختی بر سلامت کودکان 5 تا 8 سال در همه گیری بیماری کرونا انجام گرفت.روش هااین پژوهش از نوع مداخله ای نیمه تجربی و از نظر طرح تحقیق، پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. شرکت کنندگان 84 کودک ساکن قم بودند که بصورت تصادفی در 6 گروه قرار گرفتند. دو رده سنی، شامل گروه تمرین یونیسف، گروه تمرین یونیسف همراه با راهبردهای فراشناختی و گروه کنترل. مداخله شامل 18 جلسه انجام بازی های چهارگانه پیشنهادی یونیسف بود. گروه یونیسف پلاس این تمرینات را همراه با مصاحبه نیمه ساختار یافته ای که جهت تحریک فراشناخت بود، انجام می دادند.نتایجنتایج آزمون های تحلیل واریانس مرکب و آنکووا نشان داد اکثر گروه های تمرینی، از پیش آزمون تا پس آزمون بهبود معنی داری در نتایج آزمون سلامت داشته اند. اما آزمون آنکووا هیچ تفاوت معنی داری بین گروه های یونیسف و یونیسف پلاس در دو رده سنی نشان نداد؛ علیرغم اینکه امتیازات گروه یونیسف پلاس در هر دو رده سنی، بهتر از گروه یونیسف بود.نتیجه گیریدر کل می توان چنین بیان کرد که تمرینات پیشنهادی یونیسف در ارتقاء سلامت کودکان مفید بوده اند. در ترکیب این تمرینات با راهبردهای فراشناختی، انتظارات آنچنان برآورده نشده، اما تفاوت جزیی به نفع تمرینات ترکیبی، در جهت ارتقاء سلامت کودکان مشاهده شد.کلید واژگان: بازی, فراشناخت, سلامت, کودکان, کرونا}PurposeThe purpose of this study was to investigate the effect of play at home, as proposed by UNICEF, and metacognitive strategies on the health of children aged 5 to 8 years during the Corona pandemic.MethodsThis study utilized a quasi-experimental intervention design, with a pretest and posttest control group. The participants were 84 children living in Qom, who were randomly divided into 6 groups. There were two age groups, each consisting of three groups: UNICEF, UNICEF Plus, and a control group. The intervention involved 18 sessions of UNICEF-proposed quadruple games. The UNICEF Plus group also engaged in a semi-structured interview to stimulate metacognition.ResultsThe results of the Mixed ANOVA and ANCOVA tests indicated that most of the training groups showed a significant improvement in health test results from pretest to posttest. However, the ANCOVA test did not reveal any significant difference between the UNICEF and UNICEF Plus groups in the two age groups; despite the UNICEF Plus group scoring better than the UNICEF group in both age groups.ConclusionOverall, it can be concluded that the exercises recommended by UNICEF were effective in promoting children's health. Although the combination of these exercises with metacognitive strategies did not meet expectations, there was a slight improvement in children's health favoring the combined exercises.Keywords: play, metacognition, health, children, Corona}
-
چکیدههدفدر مطالعه حاضر، تاثیر انگیختگی ناشی از حضور تماشاگران بر سرعت و دقت تصمیم گیری سرویس والیبال و حرکات چشم ورزشکاران بررسی شد.روش ها15 والیبالیست تیم ملی نوجوانان ایران به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. تکلیف پژوهش، اجرای مهارت تصمیم گیری سرویس والیبال تحت شرایط انگیختگی ناشی از حضور تماشاگران بود. شرکت کنندگان به اجرای 25 کوشش تصمیم گیری سرویس والیبال پرداخته و امتیازات سرعت و دقت تصمیم گیری، و داده های حرکات چشم شان توسط دستگاه ردیابی بینایی ثبت شد. داده ها به وسیله آزمون آماری تی همبسته تحلیل شد.نتایجنتایج نشان داد که انگیختگی ناشی از حضور تماشاگر باعث افزایش سرعت (037/0=P) و کاهش دقت تصمیم گیری (001/0>P) شده است. از طرفی انگیختگی ناشی از حضور تماشاگر باعث افزایش تعداد ساکاد (001/0>P) و تثبیت های بینایی (001/0>P) و همچنین کاهش مدت زمان تثبیت های بینایی (001/0>P) در طی اجرای آزمون های تصمیم گیری شده است.نتیجه گیریانگیختگی ناشی از حضور تماشاگران هم بر فاکتورهای فرآیند تصمیم گیری و هم بر نتیجه عملکرد افراد در آزمون های تصمیم گیری تاثیر داشت. در طی شرایط انگیختگی ناشی از حضور تماشاگران، اگرچه سرعت تصمیم گیری بازیکنان افزایش یافت، ولی دقت تصمیم گیری آن ها کاهش یافتکلید واژگان: واژه 1-اجرای ورزشی, واژه 2-تثبیت بینایی, واژه 3-ردیابی چشم, واژه 4-مبادله سرعت-دقت, ساکاد}PurposeArousal is one of the psychological factors affecting athletes' performance. Without reaching the optimal level of arousal, people's performance will not be optimal. The aim of the current semi experimental study was to investigate the effect of arousal caused by spectators on process and outcome of volleyball service decision making.MethodsThe population of the present study included volleyball players of Iranian youth volleyball national team. A number of 15 players (Mean age=18.00 ± 1.00 years) participated in this research. The task of current study was performance of volleyball service decision making under arousal conditions caused by spectators. Participants performed 25 decision making situations in baseline and spectators arousal conditions. The visual saccade and fixation data recorded by eye tracker system simultaneously with decision making test performance. Data analyzed with paired-samples t-test.ResultsThe result indicated that arousal caused by spectators affected the process and outcome of decision making. Although the decision-making speed of the players increased under the circumstances of the arousal, their decision-making accuracy decreased.ConclusionsGiven this results, coaches need to provide good training tips in training to improve the decisions made by players. In addition to physical exercise, mental training and decision-making should also be done.Keywords: Athletic performance, Eye movements tracking, Saccade, Speed-accuracy trade off, Visual fixation}
-
زمینه و هدف
</span>تحریک مستقیم الکتریکی فراجمجمه ای مغز به عنوان یکی از تکنیک های غیرتهاجمی مغز، برای درمان اختلالات نورولوژیک و روان پزشکی کاربرد دارد. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر تحریک جریان مستقیم الکتریکی فراجمجمه ای در قشر حرکتی اولیه بر سرعت انتقال بین دستی کودکان دارای اختلال یادگیری در شرایط یادگیری آشکار و پنهان بود.</span></span></span>
روش بررسی</span> روش </span>پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه گواه بود</span>. جامعه آماری پژوهش را کودکان دارای اختلال یادگیری مراجعه کننده به کلینیک ناحیه یک آموزش وپرورش یزد به تعداد 220 دانش آموز تشکیل دادند. نمونه آماری، سی کودک در دو گروه پانزده نفره مداخله یادگیری آشکار و گواه یادگیری آشکار و سی کودک در دو گروه پانزده نفره مداخله یادگیری پنهان و گواه یادگیری پنهان قرار گرفتند. قبل از انجام مداخله، نرم افزار تکلیف زمان عکس العمل متوالی (نیستن و بولمر، 1987) و پرسش نامه دست برتری ادینبورگ (اولدفیلد، 1971) برای افراد اجرا شد. سپس آزمودنی های گروه مداخله در ده جلسه روزانه مداوم، درمان تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز 1٫5میلی آمپری را به مدت بیست دقیقه دریافت کردند. در ادامه از کودکان مجدد تکلیف زمان عکس العمل متوالی گرفته شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته، </span>آزمون تعقیبی بونفرونی و آزمون تی همبسته در </span>سطح معنا داری 0٫05 ازطریق نرم افزار </span>S</span>PSS</span> نسخه 18 انجام شد. </span></span></span>
یافته ها</span> نتایج برای سرعت انتقال بین دستی دست چپ کودکان دارای اختلال یادگیری نشان داد، اثر اصلی بلوک و اثر اصلی نوع یادگیری معنا دار بود (0٫001</span>p</span><</span>)؛ ولی سایر اثرات معنا دار نبود (0٫05</span>p</span>></span>). نتایج برای سرعت انتقال بین دستی دست راست کودکان دارای اختلال یادگیری نشان داد، اثرات اصلی بلوک و تحریک مغزی و اثر تعاملی بلوک و نوع یادگیری معنا دار بود (0٫001</span>p</span><</span>)؛ ولی سایر اثرات معنا دار نبود (0٫05</span>p</span>></span>). </span></span></span>
نتیجه گیری</span>براساس نتایج، تحریک جریان مستقیم الکتریکی فراجمجمه ای در قشر حرکتی اولیه سرعت انتقال بین دستی کودکان دارای اختلال یادگیری را در شرایط یادگیری آشکار و پنهان بهبود می بخشد؛ ازاین رو می توان از این درمان در کنار سایر روش های درمانی در کودکان اختلال یادگیری استفاده کرد. </span></span></span></span></span>
کلید واژگان: تحریک جریان مستقیم الکتریکی فراجمجمه ای, قشر حرکتی اولیه, سرعت انتقال بین دستی, اختلال یادگیری}Background & Objectives</span> A learning disability is a developmental neurological disorder of biological origin, causing abnormalities at the cognitive level. Psychomotor development relies on the organization of the body program, body balance, and lateral superiority. Motor skills play a significant role in children's learning and development of academic and social skills. Transcranial Direct-Current Stimulation (tDCS) of the brain, a noninvasive technique, is used to treat neurological and psychiatric disorders. The portable tDCS is a wearable brain stimulation technique that delivers a low electric current to the scalp. tDCS neuromodulation technique produces immediate and lasting changes in brain function. This study aimed to investigate the effect of tDCS in the primary motor cortex on the speed of hand preference transfer in children with learning disabilities in overt and covert learning conditions</span>. </span></span></span>
MethodsThe current research method was quasi-experimental with a pretest-posttest design and a control group. The study population comprised 220 children with learning disabilities referred to the Yazd Education District clinics, in Yazd City, Iran. The study sample included 60 right-handed children with learning disabilities, aged 9-12 years. The subjects were randomly divided into four groups of 15 students. Thirty children were randomly placed in two groups of 15: explicit learning intervention and explicit learning control. Similarly, 30 other children were divided into two groups of 15: implicit learning intervention and implicit learning control. The inclusion criteria were as follows: having an age range of 9-12 years, diagnosis of learning disorder (based on psychiatric records available in children's counseling and rehabilitation centers), no disorder associated with learning disorder, right-handedness (based on the Edinburgh Handedness Inventory), having normal intelligence (according to the Wechsler Intelligence Scale), not taking psychiatric medication, lacking vision and hearing defects and history of seizures, and consent of their parents to participate in this study. The exclusion criteria were as follows: observation of seizures during stimulation sessions and regular non-attendance in tDCS sessions. Before the intervention, the subjects were administered the Serial Reaction Time Task software (Nissen & Bullemer, 1987) and the Edinburgh Handedness Inventory (Oldfield, 1971). The children in the intervention group received 1.5 mA transcranial electrical brain stimulation treatment for 20 minutes in 10 continuous daily sessions. After the intervention, the children were asked to perform the Serial Reaction Time Task. To analyze the obtained data, descriptive statistics indices, including mean and standard deviation, and inferential statistics, including mixed variance analysis, Bonferroni post hoc test, and correlated t test, were performed using SPSS version 18 software. The significance level for all tests was 0.05.</span>
Results</span> The results for the speed of hand preference transfer of the left hand of children with learning disabilities showed that the main effect of block and learning type were significant (p<0.001). However, other effects were not significant (p>0.05). The results for the speed of hand preference transfer of the right hand of children with learning disabilities showed that the main effects of block and brain stimulation and the interactive effect of block and type of learning were significant (p<0.001). However, other effects were not significant (p>0.05).</span></span></span>
Conclusion</span> According to the results, the effect of tDCS in the primary motor cortex on the speed of between-hand transfer in children with learning disabilities is effective in overt and covert learning conditions. Therefore, this treatment can be used along with other treatment methods in children with learning disabilities.</span></span></span></span>
Keywords: Transcranial direct-current stimulation, Primary motor cortex, Hands preference transfer speed, Learning disability} -
مقدمه :
در پژوهش های پیشین تاثیر انگیختگی بر عملکرد بررسی شده است. با وجود این اینکه آیا انگیختگی در طول مراحل یادگیری بر هماهنگی دودستی اثربخش است، بررسی نشده است. بنابراین تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر سطوح انگیختگی در طول مراحل مختلف یادگیری بر اجرای تکلیف هماهنگی چشم - دست انجام گرفت.
روش پژوهش:
بدین منظور 36 دانشجوی پسر تربیت بدنی 20-35 ساله به صورت در دسترس انتخاب و براساس بهره هوشی نرمال، اضطراب صفتی نرمال و راست برتری در سه گروه انگیختگی پایین، انگیختگی طبیعی و انگیختگی بالا همتاسازی شدند. پژوهش شامل مراحل پیش آزمون، پس آزمون و یادداری انتقال بود. در مرحله پیش آزمون شرکت کنندگان به اجرای 10 کوشش تکلیف هماهنگی چشم و دست پرداختند. دوره تمرینی شامل 10 جلسه و هر جلسه شامل 50 کوشش بود که در انتهای هر جلسه 10 کوشش به عنوان عملکرد ثبت می شد. آزمون یادداری و انتقال 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی انجام گرفت. داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری، تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شد.
یافته هانتایج پژوهش حاضر نشان داد که سطوح برانگیختگی بالا، طبیعی و پایین تاثیر معناداری بر مدت زمان انجام تکلیف هماهنگی چشم و دست در مراحل شناختی، تداعی و خودکار دارد و همچنین زمان انجام تکلیف هماهنگی چشم و دست بهبود یافته است.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج مطالعه، پیشنهاد می شود مربیان از این اثرات تحریک برانگیختگی برای بهبود عملکرد و یادگیری ورزشکاران در تکالیف تعقیبی استفاده کنند.
کلید واژگان: شناختی, تداعی, خودکاری, انگیختگی, مهارت پیگردی}BackgroundIn previous studies, the effect of arousal on performance has been investigated. However, whether arousal during learning stages affects bimanual coordination has not been investigated. Therefore, the present research aimed to investigate the effect of arousal levels during different learning stages on the performance of the hand-eye coordination task.
MethodsFor this purpose, 36 male physical education students aged 20-35 were conveniently selected and based on normal IQ, normal trait anxiety, and right-handedness, were matched into three Low Arousal, Normal Arousal, and High Arousal groups. The study involved pre-test, post-test, retention, and transfer stages. In the pre-test stage, the participants performed 10 trials of the eye-hand coordination task. The training period consisted of 10 sessions and 50 trials per session, in which at the end of each session 10 trials were recorded as performance. The retention and transfer tests were performed 24 hours after the last training session. The data were analyzed using repeated measure analysis of variance, one-way analysis of variance, and Tukey's post hoc tests.
ResultsThe results of the present study showed that high, normal, and low arousal levels have a significant effect on the duration of the eye-hand coordination task during the cognitive, association, and automatic stages, and also the time of the eye-hand coordination task was improved.
ConclusionAccording to the results of the study, it is suggested that educators use these arousal stimulation effects to improve the performance and learning of athletes in pursuit tasks.
Keywords: cognitive, Associative, Autonomous, Arousal, Tracking skill} -
نوروپاتی محیطی مهمترین عامل مستعدکننده بروز ضایعات پا و قطع عضو در دیابت است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تمرینات ایروبیک در آب و خشکی بر تحریک پذیری حسی کف دست و کف پای بیماران دیابتی نوع دو بود. 24 شرکت کننده بصورت تصادفی در سه گروه هشت نفری (کنترل، ایروبیک در خشکی و ایروبیک در آب) قرار گرفتند. پروتکل تمرینی در12 هفته و مجموع 24 جلسه تمرین 60 دقیقه ای، بصورت پیشرونده انجام شد. قبل و بعد از دوره تمرینی شاخص های تحریکی نقاط مشخص کف دست و کف پای بیماران بوسیله دستگاه نروتزیومتر اندازه گیری و ثبت شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون مانکوا و تی وابسته استفاده شد. نتایج آزمون مانکوا برای مقایسه-های بین گروهی در پس آزمون، اختلاف معنی داری در هیچ یک از متغیرهای تحریک پذیری در کف پا و دست بین گروه ها نشان نداد (05/0≤P). نتایج مقایسه های درون گروهی با استفاده از آزمون تی وابسته نشان داد تمرینات ایروبیک در آب تاثیر معنی داری در نمرات تحریک پذیری حسی کف دست و کف پای بیماران دیابتی دارد (05/0≥P). با این وجود، این تاثیر معنی دار فقط در نمرات کف پای گروه تمرین ایروبیک در خشکی دیده شد (05/0≥P)؛ هم چنین گروه کنترل تفاوت معنی داری در هیچ یک از متغیرها از پیش تا پس آزمون نشان نداد (05/0≤P). بنابراین، تمرینات ایروبیک در آب به علت ایجاد فشارهای هیدرواستاتیک، می تواند اثرگذاری بیشتری نسبت به ایروبیک در خشکی بر روی گیرنده های عصبی پایانی کف دست و کف پای بیماران دیابتی داشته باشد.
کلید واژگان: ایروبیک, دیابت نوع 2, نوروپاتی, نروتزیومتر, . تحریک پذیری حسی}Peripheral neuropathy is the most important factor in the incidence of foot and amputation in diabetes. the purpose of this study was to investigate the effect of aerobic exercise in water and land on the irritability of sensory of the hands and soles of the diabetic patients. 24 participants were assigned randomly in three groups Control, aerobics on land, aerobics in water. Aerobic training involved 12-weeks (2 times·week-1). Before and after the training period, the marks on the hand and the foot of the patients were measured and recorded by the neurothesiometer machine. MANKOVA and dependent t-test were used to analyze the data. The results of MANKOVA test for intergroup comparisons in the post-test did not show a significant difference in any of the variables of sensory irritability in the soles of the feet and hands between the groups (P≥0.05).The results of intra-group comparisons using dependent t-test showed that aerobic exercise in water has a significant effect on the sensory irritability scores of the palms and soles of the feet of diabetic patients (P≤0.05).However, this significant effect was seen only in the scores of the soles of the aerobic exercise group on land (P≤0.05);Also, the control group did not show a significant difference in any of the variables from pre-test to post-test (P ≥0.05). the result that aerobic exercise in water is due to the creation of hydrostatic pressure, it can have more impact on the bottom of the palm and foot of the diabetic patients.
Keywords: aerobic, Diabetes 2, Neuropathy, Neurothesiometer, Sensory Irritability} -
سردبیر محترم... اخلاق بخش جدایی ناپذیر از زندگی انسان است که به مطالعه ی رفتارها و روش های مطلوب زندگی می پردازد و شامل مجموعه ای از رفتارهای خوب و بد در شرایط معین است. تصمیم گیری های اخلاقی از عناصر اصلی حرفه ی پرستاری است و یک اولویت محسوب می شود. کادر درمان از جمله پزشکان و پرستاران باید از حقوق بیماران و استدلال های اخلاقی مرتبط به آن به طور کامل اطلاعات تخصصی داشته باشند. خاتمه حیات از موضوعات مهم و بحث برانگیز است و در نظام های سلامت پیشرفته جز ده چالش حیطه ی سلامت به حساب می آید. یکی از اجزاء بسیار مهم در مرگ خوب شامل پرهیز از طولانی نمودن فرآیند مرگ می باشد (1). براساس منابع معتبر در برخی موارد نظیر بیمار مبتلا به سرطان غیرقابل درمان و متاستاتیک، بیمار مبتلا به ذات الریه شدید، بیمار با سکته مغزی حاد، بیمار دچار شوک سپتی سمی، دستور عدم احیا کاربرد دارد. ایران قوانین مشخصی در مورد DNRوجود ندارد. طبق شواهد، قانونی کردن فرمان عدم احیا منافاتی با اصول شرع اسلام ندارد و پتانسیل قانونی شدن را در ایران دارا می باشد (2). مطالعات مروری کمی در جست وجوی متون فارسی در ایران در زمینه ی آموزش مباحث اخلاقی در جهت مقابله با چالش های اخلاقی پرداخته است...
-
هدفتمرینات بینایی - ورزشی مجموعه ای از تکنیک ها برای توسعه عملکرد بینایی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی تمرینات بینایی - ورزشی بر حرکات چشم کودکان دارای اختلال نقص توجه- بیش فعالی بود.روش هادر این پژوهش نیمه تجربی، 27 دانش آموز پسر (میانگین سنی 08/1 ± 55 /8 سال) با اختلال نقص توجه- بیش فعالی به طور تصادفی انتخاب شدند و بعد از تکمیل پرسش نامه کانرز و مصاحبه بالینی روانشناس، به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. ابتدا پیش آزمون ساکاد افقی و عمودی و آزمون نزدیک- دور- نزدیک به وسیله نمودار هارت چارت از آزمودنی ها به عمل آمد. سپس گروه تجربی به مدت 12 جلسه (هفته ای سه جلسه 30 دقیقه ای) به انجام تمرینات بینایی - ورزشی پرداختند؛ اما گروه کنترل تحت مداخله قرار نگرفت. در پایان آزمودنی ها پس آزمون را انجام دادند.نتایجنتایج تحلیل واریانس مرکب نشان داد؛ حرکات چشم گروه تجربی بر اثر تمرینات بینایی-ورزشی در هر سه متغیر بهبود یافت (005/0P≤). نتایج آزمون تی مستقل حاکی از تفاوت معنی دار دو گروه در ساکاد افقی و عمودی و آزمون نزدیک- دور- نزدیک بود.نتیجه گیریانجام تمرینات بینایی ورزشی سبب بهبود معنادار حرکات چشم کودکان با اختلال نقص توجه- بیش فعالی می شود.کلید واژگان: سیستم بینایی, ساکادافقی, ساکاد عمودی, حرکات چشم}PurposeSports Vision training is a set of techniques for developing visual function. the present study aims to investigate the effect of sports vision training on the eye movements of children with ADHD.MethodsIn this semi-experimental study, 27 male students (average age=8.55±1.08 years old) with ADHD were randomly selected and they were divided into experimental and control groups after filling out the Conners questionnaire and clinical psychiatric interviews. At first, the horizontal and vertical saccades and Near-Far-Near (NFN) tests were performed as pre-test by means of the HART CHART of the subjects. Afterward, the experimental group performed the sports vision training during 12 sessions (three sessions a week about 30 minutes), but the control group didn’t perform any intervention. In the end, the subjects performed a post-test.ResultsThe results of mixed ANOVA showed that the experimental group's horizontal and vertical saccades and NFN improved with sports vision training in all three variables (P≤0.005). Independent t-test showed a significant difference between the two groups in the horizontal and vertical saccades and NFN tests.ConclusionsSports vision training significantly improves eye movements in children with ADHD.Keywords: Visual system, Horizontal saccades, Vertical saccades, Eye movements}
-
زمینه و هدف
ارزیابی تغییرپذیری از جمله راهکارهایی است که میتواند به بررسی فرآیندهای منجر به مشکلات هماهنگی حرکتی کمک نماید. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی هماهنگی حرکتی و تغییرپذیری آن در کودکان با اختلال هماهنگی رشدی (DCD) بود. همچنین تقارن تغییرپذیری هماهنگی در این کودکان و نیز رابطه بین مهارت های حرکتی با میزان تغییرپذیری مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش هاپس از ارزیابی مهارت های حرکتی کودکان 10-7 سال با استفاده از مجموعه آزمون ارزیابی حرکت کودکان، 15 کودک DCD و 20 کودک غیر DCD یک تکلیف هماهنگی دست و پای مخالف را اجرا کردند. حرکات با استفاده از سیستم آنالیز حرکت ثبت و ارزیابی هماهنگی حرکتی و تغییرپذیری به ترتیب با محاسبه فاز نسبی پیوسته و انحراف معیار آن صورت گرفت.
ملاحظات اخلاقیمطالعه حاضر با کد IR.UT.SPORT.REC.1396030در کمیته اخلاق پژوهش دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه تهران تصویب شده است.
یافته هاکودکان DCD به طور معنادار تغییرپذیری بیشتری نشان دادند. اگرچه این تفاوت در اجرای تکلیف هماهنگی مشاهده نشد. به علاوه، در تغییرپذیری هماهنگی حرکتی کودکان DCD عدم تقارن مشاهده شد. در نهایت، تغییرپذیری بیشتر با نمره کمتر در مهارت های حرکتی شرکت کنندگان همراه بود.
نتیجه گیریپژوهش حاضر لزوم به کارگیری اندازه گیری های مرتبط با فرآیندهای زیربنایی هماهنگی حرکت از جمله تغییرپذیری را نشان می دهد که شناخت جامع تری از الگوهای حرکتی کودکان DCD و استراتژی های مورد استفاده آن ها در تولید و اجرای حرکت به دست می دهد.
کلید واژگان: هماهنگی, تغییرپذیری, کودکان, اختلال هماهنگی رشدی}Background and AimEvaluating variability can help to investigate the process underlying motor coordination problems. The current study aimed to measure motor coordination and its variability in children with Developmental Coordination Disorder (DCD). Moreover, the symmetry of motor coordination variability in these children and the relation between motor skills and variability were explored.
Materials and MethodsAfter evaluating motor skills in children, aged 7-10 years using Movement Assessment Battery for Children-2 (MABC-2), 15 children with DCD and 20 non-DCD children performed a bilateral coordination task. Using motion capture system, motor coordination and variability were recorded and calculated by computing continuous relative phase and its standard deviation, respectively.
Ethical ConsiderationsThe study with an ethical code of IR.UT.SPORT.REC.1396030 was approved by Ethics Committee of Faculty of Physical Education and Sport Sciences of University of Tehran.
FindingsChildren with DCD showed significantly higher variability, while there was no significant difference between the groups in performing the coordination task. Moreover, the variability of motor coordination was found asymmetrical in children with DCD. Finally, more variability was shown to be accompanied with lower score in motor skills of the participants.
ConclusionThe current study shows the necessity of employing assessments related to underlying process of movement coordination such as variability, which can help to provide more comprehensive understanding of motor patterns of children with DCD and the strategies that they adopt to execute and produce movement.
Keywords: Coordination, Variability, Children, Developmental Coordination Disorder} -
هدف از مطالعه حاضر تعیین اثر تمرینات ادراک بینایی وابسته و غیر وابسته به حرکت بر یکپارچگی بینایی حرکتی و مهارت های حرکتی ظریف در کودکان 7 و 8 ساله بود. بدین منظور، 107 نفر از دانشآموزان کلاس اول دبستان شهرستان سبزوار به صورت هدفمند (شرایط اقتصادی و فرهنگی یکسان، سلامت جسمانی و ذهنی و دید کامل با یا بدون عینک) انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی تمرینات ادراک بینایی وابسته و غیر وابسته به حرکت(هر گروه 32 نفر) و یک گروه کنترل (43 نفر) قرار گرفتند. پس از برگزاری پیش آزمون، آزمودنی های گروه های آزمایشی، به مدت 6 هفته و هر هفته، سه جلسه 45 دقیقه ای به تمرین پرداختند و سپس پس آزمون در دو گروه برگزار شد. پس از بررسی نرمال بودن توزیع داده ها و همگنی واریانس ها به وسیله آزمون شاپیروویلک و لوین از آزمون تحلیل کوواریانس به منظور تجزیه وتحلیل داده ها در نرم افزار SPSS 19 استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تمرینات ادراک بینایی وابسته و غیر وابسته به حرکت بر یکپارچگی بینایی حرکتی و مهارت های حرکتی ظریف کودکان 7 و 8 ساله تاثیر معنی داری دارد؛ اما بین این دو شیوه تمرینی تفاوت معنی داری وجود نداشت. این نتایج هم راستا با فرضیه حرکت نشان داد، مسیله ی مهم در رشد ادراکی و ادارکی- حرکتی توجه فرد به محرک های بینایی در محیط بوده و وجود حرکت در تمرینات بینایی الزامی نمی باشد.
کلید واژگان: ادراک بینایی, تمرینات بینایی, فرضیه حرکت, مهارت های حرکتی ظریف, یکپارچگی بینایی-حرکتی}The purpose of this study was to examine the effect of motor dependent/independent visual perception training on visual-motor integration and fine motor skills of 7-8 year old children .For this purpose, 107, 1st grade primary school students in Sabzevar were selected through purposive sampling (with equal economical and cultural status , optimum mental and physical health and full sight with or without wearing glasses) and randomly divided into two experimental (no=32)and a control group (no=43). After attending a pre-test session, one of the experimental groups was trained in movement dependent visual-perception tasks while the other group performed movement independent visual-perception tasks. Both groups performed their tasks for three sessions, 45-minute per week and for six consecutive weeks. Shapiro-Wilk and Levin test results confirmed the normality and homogenity of data and ANCOVA showed that both training programs significantly improved visual-motor integration and fine motor skills of 7 to 8 years old children. However, Bonferroni test indicated that there were no significant differences between the movement dependent and independent training programs. The data analysis was performed by using SPSS 19.0. The results of this study confirmed the purposed "movement" hypothesis stating that the significant contributor to the development of perception and perceptual-motor components is not the active or passive movements of the individual, but rather it is the attention of the person to the visual stimuli within the environment.
Keywords: Visual perception, visual training, visual-motor integration, movement hypothesis, fine motor skills} -
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین اخلاق کار اسلامی با ابعاد تعهد سازمانی و رضایت شغلی کارکنان شبکه بهداشت و درمان شهرستان اسالم آیاد غرب پرداخته است. این پژوهش از پژوهشهای کاربردی میباشد که با استفاده از روش توصیفی همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان شبکه بهداشت و درمان شهرستان اسلام آباد غرب شامل 130 نفر میباشد که با استفاده از جدول مورگان نمونه آماری 371 نفر تعیین شده است. پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بوده و داده های پژوهش با استفاده از 1 پرسشنامه استاندارد، اخلاق کار اسلامی درویش (2000) تعهد سازمانی آلن و می یر (1991) و رضایت شغلی (JID)جمع آوری گردید و از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی دادها تجزیه و تحلیل شده است. یافته های به دست آمده نشان میدهد که بین اخلاق کار اسلامی با تعهد سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین اخلاق کار اسلامی و رضایت شغلی کارکنان رابطه مثبت و معناداری و همچنین بین تعهد سازمانی و رضایت شغلی نیز رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
کلید واژگان: اخلاق, اخلاق کار اسلامی, تعهد سازمانی, سازمان, رضایت شغلی} -
مقدمه
استرس اولیه می تواند ساختار عصبی ازجمله هیپوکامپ و عملکردهای رفتاری مانند حافظه را دچار اختلال کند؛ به همین سبب، توجه به خنثی سازی آثار مخرب استرس بر بدن یکی از موضوعات قابل بحث در میان پژوهشگران بوده است. با توجه به اینکه در تحقیقات پیشین به نقش فعالیت بدنی در کاهش استرس اشاره شده بود؛ بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر چهار هفته تمرین شنا بر یادگیری و حافظه فضایی در موش های نوزاد جداشده از مادر بود.
مواد و روش هادر این تحقیق، 40 سر موش صحرایی نر نژاد آلبینو ویستار به طور تصادفی به چهار گروه (جداشده از مادر، جداشده از مادر به همراه تمرین شنا، تمرین شنا و کنترل) تقسیم شدند. از روش جداسازی نوزادان از مادر برای ایجاد شرایط استرس زا استفاده گردید. گروه های جداشده از مادر از روز پس از تولد به مدت یک ماه، روزانه 6 ساعت از مادران خود جدا شدند. برای اعمال فعالیت بدنی، تمرین شنا به مدت چهار هفته، هفته ای پنج جلسه به صورت افزایشی صورت گرفت. برای اندازه گیری میزان استرس، میزان گلوکز خون موش ها سنجیده و برای سنجش یادگیری و حافظه فضایی از آزمون ماز آبی موریس استفاده شد.
یافته ها:
نتایج آزمون آنوا نشان داد که گلوکز خون گروه جداشده از مادر نسبت به گروه کنترل، افزایش معنا داری داشته است (0.045=P) و بنابراین، اطمینان ناشی از اعمال استرس به دست آمد؛ همچنین نتایج آزمون مانوا نشان داد که اگرچه استرس تاثیر معنا داری بر یادگیری فضایی نداشت؛ اما نتایج آزمون کاوش نشان داد، گروه جداشده از مادر کاهش معنا داری در درصد ورود به ربع هدف (0.05=P) و درصد زمان سپری شده در ربع هدف (0.029=P) نسبت به گروه کنترل داشتند؛ بنابراین، حافظه فضایی تحت استرس در گروه جداشده از مادر نسبت به سایر گروه ها تخریب شد. درنهایت، تمرین شنا همراه با جدایی از مادر توانست آثار مخرب استرس بر حافظه فضایی در درصد ورود به ربع هدف (0.02=P) و درصد زمان سپری شده در ربع هدف (0.05=P) را خنثی کند.
بحث و نتیجه گیری:
نتایج نشان داد که استرس اثر منفی بر یادگیری فضایی ندارد؛ اما حافظه را تخریب می کند. از سوی دیگر، تمرین شنا می تواند به عنوان یک روش درمانی تا حد بسیاری این آثار منفی را خنثی نماید و باعث بهبود حافظه شود.
کلید واژگان: استرس اولیه, حافظه فضایی, شنا کردن, موش صحرایی, یادگیری فضایی}IntroductionPrimary stress can impair the nervous structure including the hippocampus and behavioral functions such as memory; therefore, paying attention to neutralizing the destructive effects of stress on the body has been one of the debatable topics among researchers. Considering the role of physical activity in reducing stress in previous studies, this study aimed to investigate the effect of four weeks of swimming training on learning and spatial memory in neonatal rats separated from their mother.
Material & MethodsIn this study, 40 male albino Wistar rats were randomly divided into four groups (separation from mother, separation from mother and swimming training, swimming training, and control). The method of separating the infants from the mothers was used to make stressful conditions. Rats from separation groups were separated from mothers 6 h per day starting from the day after birth for one month. For physical activity, swimming training was performed for four weeks (five sessions per week) incrementally to measure stress and blood glucose level in mice, and the Morris Water Maze test was used to assess the learning and spatial memory.
FindingsThe results of the analysis of variance test showed that the blood glucose in the group of rats that were separated from their mothers was significantly higher, compared to the control group (P=0.045), indicating that stress was successfully induced in these rats. Moreover, the results of the multivariate analysis of the variance test showed that although stress had no significant impact on spatial learning, the results of the exploration test showed a significant decrease in the percentage of entering the target quadrant (P=0.05) and the time spent in the target quadrant in the group separated from mother (P=0.029), compared to the control group. Therefore, spatial memory was degraded due to stress in the group of rats that were separated from their mother, compared to the other groups. However, swimming training in the group of rats that was separated from the mother could neutralize the destructive effects of stress on spatial memory and the percentage of entering the target quadrant (P=0.02) as well as the time spent in the target quadrant (P=0.05).
Discussion & ConclusionThe results showed that although stress did not have a negative impact on spatial learning, it had a destructive impact on memory. On the other hand, swimming training as a treatment method could largely neutralize the negative effects of stress and improve memory.
Keywords: Early life stress, Rat, Spatial learning, Spatial memory, Swimming} -
نشریه رفتار حرکتی، پیاپی 47 (بهار 1401)، صص 129 -156
هدف از این پژوهش بررسی تاثیرکانون توجه درونی و بیرونی بر طرح ریزی حرکتی پیش بینانه افراد مبتلا به MS بود. 30 بیمار مبتلا به MS میانگین سنی 43/2 ±34 و EDSS 4-6 از انجمن ام اس تهران در این پژوهش شرکت داشتند. از تکلیف انتقال استوانه جهت طرح ریزی حرکتی پیش بینانه استفاده شد. شرکت کنندگان تحت سه شرایط کانون توجه درونی، بیرونی و بدون کانون توجه به صورت تک دستی و دوستی یکسان و متفاوت قرار گرفتند. اعمال مداخله در کانون توجه درونی متمرکز کردن حواس بر شست دست و در توجه بیرونی به استوانه چوبی ابزار بود. نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه های مکرر نشان داد کانون توجه بیرونی در تکلیف دو دستی متفاوت، موجب افزایش حالت راحت پایانی نسبت به وضعیت کانون توجه درونی (001/0=P) و وضعیت بدون مداخله کانون توجه (006/0=P) شد. با این حال، در تکالیف یک دستی و دو دستی یکسان، تفاوت معنی داری بین وضعیتهای مختلف کانون توجه وجود نداشت (05/0≥p). همچنین، نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین نمره آزمون استروپ و کارکردهای اجرایی با طرح ریزی پیش بینانه در تکالیف دو دستی و دو دستی متفاوت در تمام شرایط کانون توجهی ارتباط منفی معنی داری، وجود دارد و همچنین بین نمرات آزمون فراخنای اعداد با طرح ریزی پیش بینانه در تکالیف دو دستی و دو دستی متفاوت در تمام شرایط کانون توجهی ارتباط مثبت معنی داری، وجود دارد.
کلید واژگان: طرح ریزی حرکتی پیش بینانه, حالت راحت پایانی, مولتیپل اسکلروزیس, کانون توجه درونی, کانون توجه بیرونی}Motor Behavior, Volume:14 Issue: 47, 2022, PP 129 -156The aim of this study was the effect of internal and external attention on anticipatory motor plannig. in people with MS. Thirty patients with mean age of 34 (age mean= 34±2/43 , EDDS=4-6) with criteria for participation in the study. to prevent the effects of sequencing on task assignment to a subgroup The three focus groups were internal, external, and non-instructional. In this study, the Bar- transfer task was used for anticipatory motor planning. Interventions focused on the focus of attention on the thumb and on the external attention to the Bar. Analysis of variance with repeated measures was used to investigate the effect of different types of focus onanticipatory motor planning. The results showed that external focus in the Bimanual task led to an increase in comfortable end state and non-instructional effort resulted in better internal focus as well as Stroop test score, executive functions, and weksler test with most project conditions and assignments. There was a significant relationship between most conditions and assignments. Also, Pearson correlation coefficient test results showed that there is a significant negative relationship between Stroop test score and executive functions with predictive planning in two-handed and two-handed assignments in all attentional focus conditions, and also between the numbers of the number-calling test and the Predictive projection in the two-handed and two-handed assignments was significantly correlated across all attentional conditions.
Keywords: Anticipatory motor planning, End-state-comfort, Multiple Sclerosis, Internal focus attention, External focus attention} -
مطالعات رفتاری تکالیف نقطه یابی حرکتی در ورزش معمولا توسط عوامل پویا مانند وضعیت دفاعی حریف، بررسی می شوند. هندبالیست برای پرتاب کردن توپ به سمت دروازه در وضعیت های مختلف، باید گام هایش را هماهنگ کند. در پژوهش حاضر الگوهای حرکتی در رفتارهای نقطه یابی حرکتی 12 هندبالیست مرد نخبه تحت قیود دفاعی (عدم حضور دفاع، حضور دفاع دور، حضور دفاع نزدیک یا حضور دفاع یارگیر) تحلیل شد. با یک دوربین سریع با نرخ 120 هرتز، داده های الگوهای حرکتی حمله کننده ها را جمع آوری کردیم. تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و آزمون تعقیبی بونفرونی برای تحلیل تاثیر این قیود روی پارامترهای دویدن استفاده شد(05/0<P). نتایج تفاوت آماری معنی داری را در میانگین سرعت افقی کل بدن، میانگین سرعت گام اول و دوم و میانگین طول گام اول و دوم در شرایط دفاعی مختلف نشان داد. برای میانگین تغییرپذیری فاصله پا تا محوطه دروازه الگوی تغییرپذیری افزایشی-کاهشی در همه شرایط دفاعی دیده شد. از آنجاییکه تنظیم بازیکنان حمله کننده بصورت مداوم و بر اساس ادراک رفتارهای موجود و مورد نیاز بود، نتایج از جفت شدن ادراک - عمل و مدل های کنترل مورد انتظار نقطه یابی حرکتی حمایت می کند. همچنین پیشنهاد می شود که جنبه های تکنیکی دویدن و پرتاب کردن در هندبال می تواند توسط قیود تکلیف تودرتو تاثیر پذیرد.
کلید واژگان: جفت شدن ادراک - عمل, فراهم ساز, قیود بومشناختی, نقطه یابی حرکتی, هندبال}Behavioral studies in team sports are typically constrained by dynamic factors, such as positioning of defenders for interception. Handball player have to coordinate their steps when running to throw a ball on goal from a different positions. In this study were analyzed the movement patterns during locomotors pointing, throwing velocity and accuracy of 12 succesful elite handball players under defensive constraints (defender- absent, defender-far, defender-near, or defender pairing). It was captured data from the locomotors patterns of the attacking participant by speed camera with 120Hz, throwing speed by sports radar gun and throwing accuracy by camera. ANOVA with repeated measures and Bonferroni post hoc test and Friedman test was used to analyze effects of these constraints on gait and throwing parameters. In addition to Pearson and Spearman correlation coefficient test was used to analyze speed-accuracy trade off (P<0.05). The results revealed significant differences in overall mean movement velocity, first and second step mean velocity, first and second step mean length. For the mean foot/gate area distance variability was shown pattern of ascending/descending variability in all defense conditions. Since regulation of offensive players was continuous and based on perception of current and required behaviors, results supported from perception-action coupling and prospective control models of locomotors pointing. Also it is suggested that the technical aspects of the running and throwing in handball can affect by nested tasks constraints.
Keywords: Affordance, Perception-Action coupling, Ecological constraints, Locomotors pointing, Handball} -
به رغم دهه ها تلاش ها از سوی جامعه بین المللی در قبال تروریسم به ویژه پس از حوادث تروریستی 11 سپتامبر 2001 و با گذشت دو دهه از آن، اما توفیقی در نیل به سرکوب آن نیافت. این در حالی است که تروریسم به طور فزاینده ای ضمن بسط و توسعه، با شدت، موجبات نقض صلح و امنیت بین المللی فراهم آورده است. آنچه جامعه بین المللی در عصر حاضر از طریق ارتکاب جرایم تروریستی دچار تشکیک و چالش شده است، فقد تعریفی متناسب و جهانی در شناسایی کلیه ابعاد و ظواهر این پدیده است که به دلایلی نظیر پایبندی دولت ها به دیدگاه ملی خود در مورد تروریسم به عنوان جنایت سازمان یافته، ابهام در تعریف، تفکیک میان مبارزات مشروع و آزادی بخش و توسل به تروریسم و امکان سوءاستفاده از حق دفاع مشروع، موجبات آن را فراهم کرده است. به هر روی، کنوانسیون های بین المللی و حتی منطقه ای ضدتروریسم علی رغم ارایه مصادیق متعددی از جرایم تروریستی، تاکنون نسبت به تعریفی واحد و جامع نسبت به تروریسم اقدام نکرده اند؛ در حالی که می توان راجع به جنگ و تعریف آن در کنوانسیون های چهارگانه ژنو اشاره کرد. افزون بر این، عدم وجود تعریف تروریسم را می توان در نبود وضوح ساختار و چارچوب عمل در نیل به اجماع میان دولت ها و سازمان های بین المللی جستجو کرد که وفق همین امر، تعریف و تصویب جهانی مشترک از تروریسم می تواند مقابله با تروریسم را به طور اساسی تسهیل و فرایند پاسخ گذاری را اثرگذار کند.
کلید واژگان: تروریسم, جنایت سازمان یافته, حوادث تروریستی 11 سپتامبر 2001, تهدید صلح و امنیت بین المللی, کنوانسیون های بین المللی ضدتروریسم}Despite decades of efforts by the international community against terrorism, especially after the terrorist attacks of 9/11-2001, two decades later, it has not succeeded in suppressing it. Terrorism, on the other hand, is increasingly undermining international peace and security. What the international community has become skeptical about and challenged in the present age through the commission of terrorist crimes is the lack of a proper and universal definition in identifying all aspects and manifestations of this phenomenon. The definition has made the distinction between legitimate and liberating struggles and the use of terrorism and the possibility of abusing the right to self-defense. However, international conventions and even counterterrorism zones, despite providing numerous instances of terrorist offenses, have not yet come up with a single and comprehensive definition of terrorism; While we can refer to war and its definition in the four Geneva Conventions. In addition, the lack of a definition of terrorism can be traced to the lack of a clear structure and framework for achieving consensus between governments and international organizations, according to which a common global definition and approval of terrorism can substantially facilitate the counter-terrorism process.
Keywords: Terrorism, organized crime, Terrorist Attacks of 9, 11-2001, Threat to International Peace, Security, International Counter-Terrorism Conventions} -
فرهنگ شهرت از مفاهیم اساسی برای فهم کنش ها در بستر رسانه های اجتماعی است. هم اکنون، رسانه های اجتماعی قابلیت های ویژه ای در شکل گیری فرهنگ شهرت دارند. دراین بین، اینستاگرام، به سبب تصویرمحوربودن و فراهم سازی فضای تعاملی کاربران و سلبریتی ها، مورد توجه محققان قرار دارد. هدف مطالعه پیش رو، از یک سو، بررسی فرهنگ شهرت و پیامدهای فرهنگی و اجتماعی آن و، از سوی دیگر، بررسی میزان پیگیری صفحات شخصی سلبریتی ها از سوی کاربران یا مخاطبان است. از روش کمی پیمایش و تکنیک پرسش نامه برای گردآوری داده ها و اجرای پژوهش استفاده شده است. در مبانی نظری، به «رهیافت فرهنگ سلبریتی»، «رهیافت سلبریتی سازی و سلبریتی شدن»، «رهیافت اکولوژی سلبریتی»، «رهیافت فضای خصوصی و عمومی سلبریتی»، و «رهیافت روان شناختی به هواداری و سلبریتی» پرداخته شده است. یافته ها نشان می دهد تقریبا 20 درصد کاربران اینستاگرام «اخبار و صفحات سلبریتی ها» را پیگیری می کنند. آن ها صفحات بازیگران، خوانندگان و ورزش کاران سلبریتی داخلی را بیش از سایر گروه های سلبریتی دنبال می کنند؛ به طوری که تقریبا یک سوم کاربران صفحات شخصی بازیگران و خوانندگان سلبریتی را پیگیری می کنند و تقریبا یک چهارم کاربران صفحات شخصی ورزش کاران را. روابط فرااجتماعی، هم ذات پنداری و پرستش سه شاخص گرایش به سلبریتی هاست. این مطالعه نشان می دهد که تقریبا 47 درصد کاربران فعال در حوزه سلبریتی ها به سلبریتی ها گرایش دارند؛ به نحوی که، علاوه بر علاقه به تعامل فرااجتماعی با سلبریتی ها، در بعد انتزاعی به الگوبرداری از ارزش ها و نگرش های سلبریتی ها و در بعد رفتاری به پرستش و تقلید سبک زندگی سلبریتی محبوب می پردازند.
کلید واژگان: اینستاگرام, مخاطبان, کاربران, فرهنگ سلبریتی, کنشگری}The Celebrity Culture and Activism of Celebrities on Instagram from the Iranian Users' Point of ViewCelebrity culture is one of the basic concepts for understanding actions in the context of social media. Social media has a special ability to create celebrity culture. Among these, Instagram is of interest to researchers due to its image-oriented nature and the creation of an interactive space for users and celebrities. The purpose of this study, on the one hand, is to examine the celebrity culture and its consequences, and on the other hand, to examine the extent to which users or audiences follow the personal pages of celebrities. In this research, survey method and questionnaire technique are used to collect data. In the theoretical section, "Celebrity Culture Approach", "Celebrification and Celebritization Approach", "Celebrity Ecology Approach", "Celebrity Private and Public Space Approach" and "Psychological Approach to Advocacy and Celebrity" are discussed. Findings show that about 20% of Instagram users follow news and celebrity pages. The pages of domestic celebrity actors, singers and athletes are followed more than any other celebrity group. As a result, about a third of users follow the personal pages of actors and celebrity singers, and about a quarter of users follow the personal pages of athletes. Para-Social Interaction, identification and worship are the three main indicators of tendency to celebrities. Our study shows that approximately 47% of active users in this subject pay attention to celebrities; so that, in addition to the interest in Para-Social Interaction with them, they intellectually follow the values and attitudes of celebrities and behaviorally imitate their celebrity lifestyle.
Keywords: Instagram, audience, Users, Celebrity Culture, activism}
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.