به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

مهدی پاک نهاد

  • مهدی پاکنهاد، عباس یزدانی*

    هدف از پژوهش حاضر مطالعه نحوه مواجهه هایدگر با سنت متافیزیکی است، تا به واسطه آن روشن گردد که این مواجهه اولا در مسیر فکری هایدگر دچار چه دگرگونی هایی شد، و ثانیا مواضع هایدگر در باب متافیزیک تا چه اندازه متاثر از الهیات مسیحی بوده است؟ بر این اساس، این پرسش را مبنا قرار دادیم که پروژه «تخریب هستی شناسانه تاریخ متافیزیک» در هایدگر متقدم و رویکرد «چیرگی بر متافیزیک» در هایدگر متاخر به چه نحو صورت پذیرفت، و دلایل گذار او از رویکرد «تخریب متافیزیک» به رویکرد «چیرگی بر متافیزیک» چه بود؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که از منظر هایدگر، نقد متافیزیک بستر ضروری راهیابی به حقیقت هستی است، چرا که متافیزیک، به واسطه ماهیت انتو-تیولوژیک اش زمینه انحراف تاریخی فلسفه و دور شدنش از تفکر اصیل را ایجاد کرد، که نتیجه آن را می توان در فروبستگی و به خفا رفتن هستی، بی خانمانی و عسرت بشر امروز و نیهیلیسم تکنولوژیک دوران معاصر مشاهده کرد. در عین حال، تعلق خاطر هایدگر به سنت الهیات ایمانی به او کمک کرد تا صورت بندی متمایز فلسفی اش در نقد و گذار از متافیزیک را با تکیه بر ادبیاتی همسو با کلام مقدس تقریر کند و از این طریق بکوشد تا با گذر از مرزهای محدودکننده فلسفه های مرسوم، در راه یک اندیشه تماما غیرمتافیزیکی گام بردارد.

    کلید واژگان: هایدگر, متافیزیک, چیرگی بر متافیزیک, الهیات مسیحی, انتوتئولوژی
    Mehdi Paknahad, Abbas Yazdani *

    The purpose of this paper is to study Heidegger's encounter with the metaphysical tradition, to clarify issues such as: how his intellectual life changed this encounter; How much Christian theology influenced his ideas about metaphysics; Accordingly how the project of "Ontological Destruction of Metaphysical History" in the early Heidegger and the approach of "overcoming metaphysics" in the late Heidegger took place; And what the reasons for his transition from "the destruction of metaphysics" to "overcoming metaphysics" were. This study shows that the critique of metaphysics, from Heidegger's point of view, is a crucial step for opening the way to the truth of existence. The reason is that the Onto-Theological nature of metaphysics laid the groundwork for the historical deviation of philosophy and its departure from the original thought. According to him, the hiddenness of existence, the homelessness and grief of humans, and technological nihilism in the contemporary era are the consequences of this deviation. In his critique of metaphysics, Heidegger's belongs to the Christian theological tradition helped him to interpret his philosophical formulation in coherence with the Scriptures. In this way, he tried to move towards a completely non-metaphysical thought, crossing the limiting boundaries of conventional philosophies.

    Keywords: Heidegger, metaphysics, Overcoming Metaphysics, Christian Theology, Onto-Theology
  • عباس یزدانی، مهدی پاک نهاد
    بخش عمده ای از تلاش های هوسرل در توصیف نحوه عملکرد آگاهی، به بحث اگو و چگونگی کارکرد تقویمی آن اختصاص یافته است. هدف این نوشتار این است که نقش اگو در پدیدارشناسی استعلایی هوسرل و جایگاه محوری آن به عنوان «قطب این همان اعیان آگاهی» بازخوانی و بررسی شود. از طریق مطالعه ی سیر تطور و تکامل مفهوم اگو در اندیشه هوسرل و با توصیف و تحلیل دیدگاه وی در مورد نقش و کارکرد اگو، ویژگی تقویمی آن به بحث گذارده خواهد شد. ادعای این مقاله این است که اگرچه هوسرل همواره خود را یک دکارتی می دانست، اما نقدی که بر تلقی دکارتی «اگو» دارد روشنگر تمایز پدیدارشناسی استعلایی وی از فلسفه «واقع گرایی استعلایی» دکارت است. در پایان این نوشتار، نتیجه گرفته می شود که هوسرل با انتقال پدیدارشناسی خود از رویکرد «ماهوی» به رویکرد «استعلایی» از طریق کارکرد تقویمی اگو، به ذهنیت استعلایی به عنوان منشا هر معنا و برسازنده جهان عینی دست می یابد. وی اگو استعلایی را در حکم زیرنهادی برای عادات، باورها و کنش های هر شخص دانسته و آن را تنها شرط امکان فهم جهان می داند.
    کلید واژگان: هوسرل, پدیدارشناسی استعلایی, اگو, آگاهی, فروکاست
  • یک قرن با روشن فکران
    مهدی پاکنهاد
    مولف در این مقاله سعی می کند ساختار روشن فکری در ایران را کالبد شکافی نماید و موثر ترین شخصیت روشن فکری را جلال آل احمد می داند در ادامه روشن فکران را به دو دسته غرب گرا و ضد غرب تقسیم می کند و به نسل های متفاوت روشن فکری در ایران می پردازد و در خاتمه یک آسیب شناسی کلی از جریان روشن فکری ایران انجام می دهد.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال