فهرست مطالب نادر نصیری
-
هدفهدف از انجام این تحقیق بررسی معیار های تشخیص کراتوکونوس از نقطه نظر چشم پزشکان و اپتومتریستها وتعیین تفاوت بین این دو گروه می باشد.روش بررسییک پرسشنامه باز بصورت نمونه گیری تصادفی و ساده و با مراجعه مستقیم به افراد از اپتومتریستها و چشم پزشکان ایرانی گرفته شد. پرسشنامه شامل 16 سوال جهت ارزیابی اندکسهای فیت کنتاکت لنز و تشخیص زودهنگام،کراتوکونوس طراحی شده بود.560 پرسشنامه مستقیما به افراد داده شد واز این تعداد 352 پرسشنامه جمع آوری گردید.یافته هاآلفا کورن باخ در گروه چشم پزشکان 0/594 و درگروه اپتومتریستها 0/603 اندازه گیری شد. 36/2% از اپتومتریستها و 18% از چشم پزشکان معتقد بودند که کیفیت رفله رتینوسکوپ در تشخیص کراتوکونوس اهمیت بسیار زیادی دارد. 53/7% اپتومتریستها و48/7% چشم پزشکان بیان کردند که معاینه اسلیت لامپ در تشخیص کلینیکی آنها تاثیر متوسطی دارد. 55/8% اپتومتریستها و 57/7% چشم پزشکان معتقدند که دستگاه های تصویر برداری قرنیه در تشخیص مراحل اولیه کراتوکونوس بسیار اهمیت دارد.بحث و نتیجه گیریاغلب اپتومتریستها معتقد به اهمیت رفله رتینوسکوپی در زمینه تشخیص کراتوکونوس هستند، در صورتی که معاینه بیومیکروسکوپی در گروه تفاوت معنی داری را نشان نمی دهد. هردو گروه نیز اهمیت بالایی برای دستگاه های تصویر برداری قرنیه در تشخیص کراتوکونوس قائل بودند.
کلید واژگان: کنتاکت لنز, کراتوکونوس, اسلیت لامپی, رتینوسکوپی, تصویر برداری قرنیه}PurposeTo evaluate optometrist and ophthalmologist approach in KCN diagnosis.MethodA questionnaire was introduced randomly to Iranian ophthalmologist and optometrist in two national and international congresses. The questionnaire consisted of 16 questions that some of them has related to KCN early diagnosis and lens fitting.ResultsCronbach's Alpha was 0.594 in ophthalmologists and 0.603 among optometrist groups. 36.2% of optometrists and 18% of ophthalmologists believed that retinoscopic reflex is very important in KCN diagnosis. Bio-microscopy was believed to be important in 53.7% of optometrists and 48.7% of ophthalmologists. Corneal imaging was important in early diagnosis of KCN 55.8% of optometrists and 57.7% of ophthalmologists.ConclusionMost of optometrists believed that retinoscopy is most important in KCN diagnosis. Both groups believed that bio-microscopy and corneal imaging are very important in KCN diagnosis. Educational courses should be considered for contact lens fitting, both for optometrists and ophthalmologists. Regular congresses and symposiums may be recommended.Keywords: Contact lens, Keratoconus, Bio, microscopy, Retinoscopy, Corneal imaging} -
زمینه و هدفبرآمدگی سطح خلفی قرنیه کلید تشخیص زودهنگام اتساع (اکتازی Ectasia) قرنیه پس از جراحی انکساری قرنیه می باشد، بنابراین ضرورت استفاده از روشی دقیق جهت اندازه گیری برآمدگی سطح خلفی قرنیه مهم می باشد. هدف از این مطالعه ارزیابی تغییرات برآمدگی سطح خلفی قرنیه با استفاده از پنتاکم (Pentacam) با وضوح بالا در بیمارانی که تحت جراحی انکساری فتورفرکتو کراتکتومی (photorefractive keratectomy) قرار گرفته اند، می باشد.روش کاردر این مطالعه کارآزمایی بالینی و آینده نگر، پنتاکم جهت ارزیابی تغییرات برآمدگی سطح خلفی قرنیه قبل و سه ماه پس از جراحی فتورفرکتیوکراتکتومی، در 32 چشم 16 بیمار مورد استفاده قرار گرفت. برآمدگی سطح خلفی قرنیه به صورت حداکثربرآمدگی سطح خلفی قرنیه قبل و پس از جراحی و جابجایی سطح خلفی قرنیه به صورت حداکثر اختلاف برآمدگی سطح خلفی قرنیه قبل و پس از جراحی در منطقه چهار میلی متری مرکزی قرنیه تعریف شد. اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS نگارش 17 مورد آنالیز قرار گرفت و جهت تحلیل آماری داده ها از آزمون paired T test استفاده گردید.یافته هامیانگین سنی بیماران 11/7±17/25 سال و میانگین اکی والان اسفر (Equivalent sphere) آن ها 14/1 ± 75/3- دیوپتر بود. پس از جراحی فتورفرکتیوکراتکتومی، میانگین جابه جایی سطح خلفی قرنیه 53/3 ± 84/0- میکرومتر بود و میانگین برآمدگی سطح خلفی قرنیه قبل و پس از جراحی به ترتیب برابر با 12/4 ± 38/5 و05/5 ± 31/4 میکرومتر بود (108/0= p).نتیجه گیریهیچ گونه تغییر معنی داری در مقادیر برآمدگی سطح خلفی قرنیه قبل و پس از جراحی فتورفرکتیوکراتکتومی و همچنین وجود اکتازی قرنیه پس از جراحی با استفاده از پنتاکم وجود نداشت که برخلاف نتایج به دست آمده با استفاده از دستگاه ارب اسکن (Orbscan) در مطالعات مشابه می باشد. مطالعه ما پیشنهاد می کند که پنتاکم می تواند مقادیر دقیق تری از تغییرات برآمدگی سطح خلفی قرنیه پس از جراحی انکساری قرنیه نسبت به ارب اسکن ارائه کند، که برای تایید این مساله مطالعات بیشتری، بایستی انجام گیرد.
کلید واژگان: برآمدگی قرنیه, فتورفرکتیوکراتکتومی, پنتاکم}BackgroundPosterior corneal elevation changes are keys to early diagnosis of corneal ectasia after keratorefractive surgery, so it is important to use an accurate method for measuring posterior corneal elevation. The purpose of this study is investigating posterior corneal elevation changes with Pentacam(HR) on patients underwent photorefractive keratectomy.MethodsIn this clinical trial and prospective study, Pentacam was used to evaluate changes in posterior corneal elevation before and after photorefractive keratectomy in 32 eyes of 16 patients. Posterior corneal elevation defined by maximum elevation before and after surgery and posterior corneal displacement defined by maximum difference in posterior elevation before and after surgery in the central 4mm zone. SPSS for windows) version 17) was used for data analysis and Paired T test was used for statistical analysis.ResultsThe mean age of patients was 25.17±7.11 years and the mean of equivalent sphere was -3.75±1.14 diopters. After photorefractive keratectomy, mean posterior corneal displacement was -0.84±3.53 micrometers and mean posterior corneal elevation before and after surgery was 5.38±4.12 and 4.31±5.05 micrometers respectively (p=0.108).ConclusionThere was no statistically significant difference in posterior corneal elevation values between before and after photorefractive keratectomy and no case of corneal ectasia with Pentacam, that was contrary to results obtained with Orbscan in previous studies. Our study suggests that Pentacam can show more accurate values of posterior corneal elevation in comparison to Orbscan. More studies must be performed to verify our conclusion.Keywords: Corneal elevation, Photorefractive keratectomy, Pentacam} -
هدفبررسی شباهت ها و ارتباط ژنتیکی ژرم لاین و نیز بیولوژی تولید مثلی گوسفند اهلی (Ovis aries) با گونه وحشی قمیشلو (Ovis orientalis Isphahanica) جهت انجام مطالعات پیشرفته تر از قبیل شبیه سازی بین گونه ای.مواد و روش هاشش گوسفند وحشی و اهلی انتخاب و از نظر تهیه بیوپسی و بررسی کاریوتیپ، توانایی جفت گیری و باروری بین گونه ای مطالعه شدند.یافته هاگوسفندان وحشی و اهلی، جمعیت کروموزومی یکسان (54=2n) داشتند و قادر به جفت گیری و ایجاد آبستنی موفق در گونه متقابل بودند. هیبریدهای حاصله (نر و ماده) از آمیزش قوچ وحشی، میش اهلی و نیز قوچ اهلی، میش وحشی جمعیت کروموزومی برابر با یکدیگر و والدین خود داشتند. ساختارهای تولید مثلی و نیز باروری طبیعی در افراد بالغ هر دو نوع هیبرید ثبت شد.نتیجه گیرینتایج حاصله بیانگر ارتباط دودمانی تنگاتنگ بین گونه های اهلی و وحشی مورد مطالعه است و امکان استفاده از پتانسیل تولید مثلی گونه های اهلی در جهت حفظ خصوصیات ژنتیکی گوسفند وحشی قمیشلو از طریق شبیه سازی را قابل طرح می داند.
کلید واژگان: انتقال هسته, شبیه سازی بین گونه ای, هیبرید, گوسفند وحشی قمیشلو, کاریوتیپ} -
هدفگزارش نتایج عمل جراحی کراتوپروستزیس (KPS: keratoprosthesis) که طی سال های 82-1374 در مرکز پزشکی دکتر لبافی نژاد انجام شدند.
روش پژوهش: در این مجموعه موارد مداخله ای که براساس پرونده های بیمارستانی انجام شد؛ 29 چشم از 27 بیمار مورد بررسی قرار گرفتند و نتایج و عوارض عمل ارزیابی شدند.یافته هابیماران شامل 22 مرد و 5 زن بودند. میانگین مدت پی گیری 6 سال (2 تا 9 سال) بود. در 2 بیمار، هر دو چشم (با فاصله زمانی) تحت KPS قرار گرفته بودند. در 13 مورد چشم راست و در 16 مورد چشم چپ تحت عمل قرار گرفت. تشخیص ها شامل سوختگی شیمیایی (17 مورد)، سندرم استیون- جانسون (3 مورد)، پمفیگویید سیکاتریسی چشم (7 مورد) و پیوند مکرر قرنیه و اسکار ناشی از زخم قرنیه قدیمی (هر کدام یک مورد) بودند. دید بیماران در چشم مورد عمل، در تمام موارد در حد حرکت دست (HM) یا درک نور (LP) و در چشم مقابل در حد عدم درک نور (NLP)، HM و یا LP بود. پروتزهای مورد استفاده شامل نوع Girard (20 مورد)، Tibiakeratoprosthesis (3 مورد)، Dohlman نوع I، Dohlman نوع II و Pintucci (هر کدام دو مورد) بودند. دید بعد از عمل (بعد از برداشتن مخاط روی لنتیکول) در 21 مورد (72.4 درصد) نسبت به قبل از جراحی افزایش یافت که در 66.7 درصد این موارد، عوارض جانبی عمده شامل اندوفتالمیت باکتریایی (42.9 درصد)، جداشدگی شبکیه (28.6 درصد)، گلوکوم غیرقابل کنترل (21.4 درصد) و خروج خودبه خود لنتیکول (7.1 درصد) روی داد.نتیجه گیریگرچه نتایج KPS در کوتاه مدت، امیدوارکننده اند اما پیش آگهی در پی گیری بلندمدت، به دلیل عوارض خطیری مانند اندوفتالمیت باکتریایی، جداشدگی شبکیه و... وخیم می باشد و بهتر است به عنوان آخرین راه درمان و در صورتی که سایر اقدامات درمانی مانند پیوند قرنیه و پیوند یاخته های بنیادی موفق نباشند؛ مورد استفاده قرار گیرد.
PurposeTo evaluate the results of keratoprosthesis (KPS) at Labbafinejad Medical Center.MethodIn this case-series 29 eyes of 27 patients who underwent KPS between 1995-2002 were evaluated for results and complications.ResultsPatients included 22 male and five female subjects. Diagnoses included chemical burn (17 cases), Stevens-Johnson syndrome (three cases), ocular cicatricial pemphigoid (seven cases), corneal retransplantation (one case) and old corneal scar (one case). Preoperative visual acuity was hand motion or light perception (no light perception, hand motion, or light perception in the fellow eyes). Prostheses were Girard in 20 cases, tibiakeratoprosthesis in 3 cases, and Dohlman type 1, Dohlman type 2 and Pintucci, each in two cases. Postoperative visual acuity improved in 21 patients (72.4%) of which 66.7% experienced major complications including bacterial endophthalmitis (42.9%), retinal detachment (28.6%), uncontrolled glaucoma (21.4%), and spontaneous extrusion (7.1%).ConclusionAlthough KPS is hopeful in the short term with acceptable initial results, the long-term complication rate is high and the prognosis is poor. So it is better that KPS be preceded with safer procedures such as keratolimbal graft especially in young patients.Keywords: keratoprosthesis (KPS), outcome} -
هدفمقایسه نتایج دراز مدت روش کراتکتومی زیراپی تلیومی (لازک) و کراتومیلوزیس (لیزیک) در درمان نزدیک بینی خفیف تا متوسط.
روش پژوهش: با مطالعه بر روی داده های موجود در پرونده 415 چشم از 212 بیمار تحت درمان با لیزیک و 359 چشم از 194 بیمار تحت درمان با لازک، پیامدهای بینایی دو گروه مقایسه شد. جراحی رفرکتیو در همه موارد توسط یک جراح و به وسیله لیزراگزایمر از نوع flying spot با دستگاه 217 - Technolas انجام پذیرفت. بیماران براساس شدت نزدیک بینی به گروه های خفیف و متوسط تقسیم شدند و به طور داخل گروهی و بین گروهی، قبل و بعد از عمل جراحی اصلاحی مورد مقایسه قرار گرفتند. بهترین دید اصلاح شده، دید اصلاح نشده، میزان رفرکشن و عوارض اولیه ارزیابی شدند.یافته هابیماران دارای پراکندگی سنی بین 19 تا 47 سال بودند. همگی مبتلا به نزدیک بینی در محدوده 5/1 – تا 5- دیوپتر و آستیگماتیسم تا حد 75/2 – دیوپتر بودند. پس از یک دره پی گیری دو ساله، دید اصلاح نشده 20/20 یا بهتر در 3/89 درصد چشم ها در گروه لیزیک و 7/90 درصد چشم ها در گروه لازک به دست آمد (P>0.05). چشم های گروه لازک در 3/83 درصد موارد چشم های گروه لیزیک در 7/84 درصد موارد دارای رفرکشن معادل کروی (SE) در محدوده ±0.5 دیوپتر بودند (P>0.05). هیچ موردی از افت بهترین دید اصلاح شده به میزان دو خط یا بیش تر وجود نداشت.نتیجه گیریلازک یک روش موثر و مطلوب با نتایج عالی در اصلاح نزدیک بینی بدون ایجاد عوارض جدی است. این روش می تواند به عنوان یک روش جایگزین در جراحی های رفرکتیو برای اصلاح نزدیک بینی خفیف تا متوسط، مد نظر قرار گیرد.
PurposeTo compare long-term results of excimer laser sub-epithelial keratectomy (LASEK) and laser in situ keratomileusis (LASIK) for low to moderate myopia.MethodsIn a comparative case series, visual outcomes in 415 LASIK-treated eyes (212 patients) and 359 LASEK-treated eyes (194 patients) with myopia ranging from -1.5 to -5 diopters (D) and astigmatism up to -2.75 D using a flying spot excimer laser (Technolas 217) by a single surgeon were analyzed. Patients were divided into mild and moderate myopia. Uncorrected and corrected visual acuity, manifest refraction, and complications were evaluated.ResultsPatient's age ranged from 19 to 47 years. Uncorrected visual acuity was 20/20 or better in 89.3% of LASEK treated eyes and 90.7% of LASIK treated eyes at about 2 years follow-up (P>0.05). Spherical equivalent within 0.5 D of emmetropia was achieved in 83.3% of eyes in the LASEK group and 84.7% of eyes in the LASIK group (P>0.05). None of the eyes lost 2 or more lines of BCVA.ConclusionLASEK is a safe and effective procedure that provides excellent refractive and visual results with no serious complications. It can be considered as an alternative refractive surgery for correction of low to moderate myopia.Keywords: LASIK, LASEK, myopia, visual outcome} -
عوارض مربوط به قرنیه بعد از جراحی فیکو
-
هدفمقایسه دو روش PRK و لیزیک طی یک دوره پی گیری طولانی مدت، از نظر اثر بخشی، پایداری نتایج اولیه و نیز تاثیر برخی عوامل موثر بر موفقیت عمل.
روش پژوهش: مطالعه به روش بررسی اطلاعات موجود بر روی 236 چشم از 122بیمار که تحت عملPRK قرار گرفتند، انجام شد. اعمال جراحی در مدت حدود 11 ماه و همگی توسط یک جراح انجام شدند. بیماران به صورت داخل گروهی و بین گروهی مورد مقایسه قرار گرفتند. جراحی های انکساری توسط دستگاه لیزر Technolas-217 انجام شدند. شاخص های بیماری شامل حدت ینایی اصلاح نشده، بهترین دید اصلاح شده و میزان رفرکشن، قبل و بعد از عمل مورد ارزیابی قرار گرفتند.یافته هابیماران در محدوده سنی 47-18 سال قرار داشتند. تعداد زنان دو برابر مردان بود. همه بیماران مبتلا به نزدیک بینی ساده و یا توام با استیگماتیسم با شدت بین 1.25- تا 4- دیوپتر بودند. نتایج ارزیابی های شاخص های بینایی قبل از عمل بیماران در دو گروه یکسان بود. در آخرین ارزیابی بعد از عمل، 94.7 درصد بیماران در گروه لیزیک و 93.3 درصد در گروه PRK دارای دید 25/20 یا بهتر بودند. دست یابی به رفرکشنی در محدوده 0.5± دیوپتر طی دوره پیگیری سه ساله در 91.1 درصد گروه لیزیک و 90.6درصد گروهPRK مشاهده شد. شاخصهای مورد بررسی، در گروه لیزیک بهتر از گروهPRK بود ولی تفاوت ها از لحاظ اماری معنی دار نبودند.نتیجه گیریهر دو روش لیزیک و PRK، تاثیر نسبتا یکسانی در اصلاح نزدیک بینی با شدت خفیف دارند؛ با این تفاوت که زمان دست یابی به BCVA در روش لیزیک کوتاه تر است و شدت استیگماتیسم بیماران ممکن است در روش PRK، مختصری افزایش یابد.
PurposeTo determine the efficacy, safety, and stability of these techniques and some factors affecting refractive and visual outcomes in treated patients.Methods236 LASIK-treated eyes (122 patients) and 218 PRK-treated eyes (112 patients) with myopia and myopic-astigmatism between -1.25 and -4 diopters (D) underwent refractive surgery over an 11 month period by a single surgeon. Patients were compared between and within groups retrospectively. Refractive surgery was performed with the flying spot Technolas excimer laser. Preoperative and postoperative evaluation included uncorrected visual acuity (UCVA), best corrected visual acuity (BCVA), and cycloplegic refraction.ResultsPatients were between 18-47 years of age and female outnumbered males by a factor of two. There was no significant difference in the baseline refractive and visual values. In final examination 94.7% of LASIK cases and 93.3% of PRK cases had uncorrected visual acuity of 20/25 or better. Refractions within 0.5 D represented 91.1% of LASIK eyes and 90.6% of PRK eyes over 3 years of follow up, indicating slightly better results in LASIK-treated eyes but the difference between two groups was not statistically significant (P>0.05 for all comparison).ConclusionPRK and LASIK are found to be similarly effective and predictive of correction myopia. In eyes with mild myopia, there was little insignificant difference in refractive and visual outcomes between flap-based and PRK-based procedure.Keywords: LASIK, PRK, myopia, visual outcome} -
گزارش دو مورد عارضه Flap Loss در عمل LASIKسابقه و هدفبا توجه به گزارشی که از موارد عارضه Flap Loss در علم لیزیک و گزارشات متفاوتی که در موارد علل به وجود آورنده طرح درمان و پیش آگهی درمان، ابراز شده در این مقاله به معرفی دو مورد از این عارضه که در دو کلینیک مختلف در تهران ایجاد شده اقدام می گردد.
مورد اول خانم 27 ساله با مشخصات چشم راست که قرنیه Flat داشتهOD= -9.75-2.75×177 K.R 41.86×16839.86×168 Avg 40.5 بیمار تحت عمل جراحی LASIK قرار گرفت. در حین عمل عارضه Free Cap و متعاقبا دچار Flap Loss شده که بعد از درمان طبی در یک پیگیری 4 ساله بیمار دچار کدورت در مرکز قرنیه می باشد.
مورد دوم خانم 38 ساله با مشخصات چشم راست که قرنیه Flat داشته OD= -9.50-1.0×77 K.R 42.06×77 40.99×167 Avg 41.52 بیمار تحت عمل LASIK قرار گرفت. در حین عمل عارضه Free Cap ایجاد و به دنبال آن Flap Loss ایجاد و درمان جراحی پیوند فلپ جدید از قرنیه Donor انجام گرفته که در آخرین پیگیری 16 ماهه قرنیه کاملا شفاف می باشد.
نتیجه گیری و توصیه ها: در بیمارانی که قرنیه Flat داشته شانس Free Cap زیاد است و در مواردی که همراه با درجات بالای میوپی باشد، به علت Flat تر شدن زیاد بستر استرومای قرنیه بعد از لیزر درمانی احتمال Fix نشدن فلپ برروی بستر استروما و جابجایی و در نهایت Flap Loss افزایش یافته که در صورت عدم پیوند فلپ، شانس کدورت قرنیه وجود دارد، گزارش تجربه همکاران را درخواست می نماید.
کلید واژگان: LASIK, Flap Loss, Free Cap}
بدانید!
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.