به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب ناصر کاویانی

  • عباس حقیقت، ایمان محمدی، علی کاظمی *، ناصر کاویانی
    مقدمه

    تری جمینال نورالژیا، شایع ترین نورالژی مغزی می باشد. بروز آن به صورت درد شوک مانند است و شانس ابتلاء شاخه ی مندیبولار بیشتر می باشد. طب سوزنی با ورود سوزن های استریل ظریف و یکبار مصرف به نقاط خاصی از بدن باعث تسکین درد می شود. اکثر روش ها در کوتاه مدت موثر هستند. این مطالعه با هدف تعیین اثر درمانی طب سوزنی بیماران مبتلا به تری جمینال نورالژیا تحت درمان دارویی انجام گرفته است.

    مواد وروش ها

    این مطالعه از نوع مداخله ای است و نمونه های مطالعه شامل 16 نفر از مراجعان به بیمارستان الزهرا(س) اصفهان در سال 1399 می باشد که به دو گروه 8 نفره تقسیم شدند. بیماران حاضر در مطالعه تحت درمان با داروی کاربامازپین قرار گرفتند. در پایان این دوره درد بیماران اندازه گیری و باهم مقایسه گردید. در گروه شاهد، دارودرمانی ادامه پیدا کرد، درحالی که در گروه مداخله علاوه بر درمان دارویی از درمان طب سوزنی هم استفاده شد. در نهایت داده ها با آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه و Paired T-test با سطح معنی داری 0/05 آنالیز شد.

    یافته ها

     شاخص درد در چند زمان در گروه مداخله دارای تفاوت معنی دار است، در گروه شاهد نیز این تفاوت معنی دار بود، طبق آزمون T مستقل نشان داده شد که در هفته ی اول و دوم بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد، درحالی که بین سایر هفته ها تفاوت معنی دار است.

    نتیجه گیری

    طب سوزنی به صورت درمان مکمل در کنار دارودرمانی برای درمان نورالژی تری ژمینال استفاده می شود و بطور موثری سبب کاهش میزان شدت و مدت درد بیماران می گردد.

    کلید واژگان: درمان طب سوزنی, نورالژی تریژمینال, نورالژی صورت}
    Abass Haghighat, Iman Mohammadi, Naser Kaviyani *, Ali Kazemi
    Introduction

    Trigeminal neuralgia is the most common brain neuralgia. It occurs in the form of shock-like pain. The chance of contracting the mandibular branch is higher. Acupuncture relieves pain by inserting thin, disposable sterile needles into specific areas of the body. Most methods are effective in the short term. This study aimed to determine the therapeutic effect of acupuncture in patients with trigeminal neuralgia undergoing drug treatment.

    Materials & Methods

    The study was an interventional study conducted on patients referred to Azhara Hospital in Isfahan. The sample size is 16 people who are divided into two groups of 8 people. The patients in the study were treated with carbamazepine. At the end of this period, patients' pain was taken and compared. In the control group, drug therapy continued, while in the intervention group, in addition to drug therapy, they received acupuncture. Finally, the data were analyzed by one-way analysis of variance and Paired t-test with a significance level of 0.05.

    Results

    There was a significant difference in pain index between the intervention and control groups at different times. The independent t-test revealed that there was no significant difference between the two groups during the first and second weeks. However, there was a significant difference between the two groups during the other weeks.

    Conclusion

    Acupuncture is often used in conjunction with medication to effectively reduce the severity and duration of pain in patients with trigeminal neuralgia.

    Keywords: Acupuncture Therapy, Trigeminal Neuralgia, Facial Neuralgia}
  • ناصر کاویانی، محسن فرهادی، الهام سادات بیننده، میلاد اعتمادی *
    مقدمه

    دلیریوم، یک سندرم بالینی است که با تغییرات حاد در شناخت، تغییر هوشیاری و اختلال و نوسان توجه مشخص می شود. در این مطالعه، بررسی فراوانی دلیریوم بعد از بی هوشی در بیماران کاندید کار دندان پزشکی تحت بی هوشی عمومی و همچنین فاکتورهای خطر مرتبط با آن بررسی شد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه ی مقطعی، به صورت تصادفی ساده، تعداد 103 بیمار کاندید کار دندان پزشکی در دانشکده ی دندان پزشکی اصفهان انتخاب و وارد مطالعه شدند. روش بی هوشی در تمام بیماران شامل تیوپنتال سدیم- فنتانیل- آتروکوریوم بود و نگهداری بی هوشی با پروپوفل صورت گرفت. پرسش نامه ی بررسی میزان اضطراب برای بیماران با استفاده از سیستم DAS-R (Dental Anxiety score Revise) قبل از شروع کار دندان پزشکی، تکمیل گشت. همچنین پرسش نامه ی آزمون معاینه ی مختصر وضعیت روانی MMSE (Mini mental state examination) 48 ساعت بعد از شروع کار دندان پزشکی، تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها، از آزمون های تی و آنالیز رگرسیون با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 25 انجام گرفت. مقادیر p کم تر از 0/05، معنی دار در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    در مجموع 103 بیمار مورد مطالعه، 22 بیمار (21/4 درصد)، دارای دلیریوم پس از بی هوشی عمومی بودند. نتایج آزمون های رگرسیون خطی حاکی از آن بود که سن، یک عامل مهم و تاثیرگذار در وضعیت روانی، آگاهی به مکان (0/002 = p value) و آگاهی به زمان (0/001 = p value) پس از بی هوشی عمومی می باشد. میزان اضطراب قبل از بی هوشی به طور معنی داری بر زمان بی هوشی (0/01 = p value) و آگاهی به مکان پس از بی هوشی (0/005 = p value) موثر بود و تحت تاثیر سن بیمار قرار داشت (0/01 = p value).

    نتیجه گیری

    دلیریوم، دارای شیوع قابل توجهی در بیماران کاندید بی هوشی عمومی در دندان پزشکی می باشد که شناسایی عوامل خطر مرتبط با این اختلال به منظور کاهش ریسک بروز دلیریوم، از اهمیت بالایی برخوردار است.

    کلید واژگان: بی هوشی, دلیریوم, دندان پزشکی}
    Naser Kaviani, Mohsen Farhadi, Elham Sadat Binandeh, Milad Etemadi*
    Introduction

    Delirium is a clinical syndrome characterizedby acute changes in awareness and consciousness, and disturbances and fluctuations in attention. This study evaluated the frequency of postoperative delirium in patients undergoing general anesthesia for dental procedures and the relevant risk factors. Materials &

    Methods

    In this cross-sectional study, 103 patients who were candidates for dental procedures under general anesthesia in Isfahan Dental School were randomly selected. General anesthesia was induced with thiopental sodium-fentanyl-atracurium in all the patients and maintained with propofol. Dental anxiety was evaluated in all the patients using the DAS-R (Dental Anxiety Score-Revised) questionnairebefore the procedure. In addition, the MMSE (Mini Mental State Examination) questionnaire was completed 48 hours after the procedure. Statistical analysis was performed with SPSS 25, using independent t-test and regression analysis (α = 0.05).

    Results

    The results showed that the incidence of delirium in 103 patients undergoing general anesthesia was22 cases (21.4%). The results of linear regression analysis indicated that age was an important and influential factor in the mental status, and orientation to place (p value = 0.002) and time (p value = 0.001) after general anesthesia. The severity of anxiety before anesthesia significantly affected the duration of general anesthesia (p value = 0.01) and orientation to place after general anesthesia (p value = 0.005). Anxiety itself was affected by the age of the patient (p value = 0.01).

    Conclusion

    Delirium is highly prevalent in patients undergoing general anesthesia for dental procedures. It is critical to identify the risk factors associated with this disorder in order to reduce the incidence of delirium.

    Keywords: General anesthesia, Delirium, Dentistry}
  • ناصر کاویانی*، ندا احمدی روزبهانی، پیمان کلینی، هما بنی نجاریان
    مقدمه

    نمره ی عمق بی هوشی BIS (Bispectral index)، نشان دهنده ی میزان فعالیت مغز و بنابراین نشان دهنده ی عمق بی هوشی است. بیماران ناتوان ذهنی، دارای درجات مختلفی از نقص های مغزی و در نتیجه بهره ی هوشی متفاوتی هستند و انتظار می رود که در بی هوشی عمومی، نمره ی BIS این افراد نسبت به افراد سالم تفاوت داشته باشد. بنابراین این مطالعه جهت بررسی ارتباط بین نمره ی BIS و درجه ی ناتوانی ذهنی هنگام بی هوشی عمومی دندان پزشکی انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه ی توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی، 44 بیمار با ناتوانی ذهنی انتخاب و وارد پژوهش شدند. پس از گرفتن آزمون بهره ی هوشی ریون رنگی از بیماران، آن ها از لحاظ شدت ناتوانی ذهنی به گروه های مختلف طبقه بندی شدند و پس از دریافت بی هوشی یکسان و نگهداری بی هوشی یکسان در بیماران، نمره ی BIS در دقایق 5، 15، 30 و 45 بعد از القای بی هوشی محاسبه شد. نمره ی BIS در درجات مختلف ناتوانی ذهنی مقایسه شد و همبستگی های ممکن مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آزمون تی و همبستگی اسپیرمن با نرم افزار SPSS نسخه ی 22 انجام شد. سطح معنی داری در این مطالعه 0/05 = α در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    اختلاف معنی داری در نمرات BIS در دقیقه ی 30 پس از القای بی هوشی در میان گروه های مورد مطالعه وجود داشت (0/025 = p value). در سایر زمان ها، هیچ تفاوت معنی داری بین نمرات BIS در درجات ناتوانی ذهنی یافت نشد.

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته های مطالعه ی حاضر، به استثنای دقیقه ی 30، در سایر زمان ها، درجه ی ناتوانی ذهنی، تاثیری بر عمق بی هوشی نداشته است.

    کلید واژگان: ناتوانی ذهنی, بی هوشی عمومی, نمره ی عمق بی هوشی}
    Naser Kaviani*, Neda Ahmadi Rozbahani, Homa Baninajarian, Peiman Kolein
    Introduction

    BIS (bispectralindex) indicates brain activity, and therefore, the depth of general anesthesia. Mentally challenged patients have different degrees of brain impairment and different levels of intelligence; as a result, it is expected that the BIS score of these patientswill be different from that of healthy patients during general anesthesia. This study aimed to determine the relationship between the BIS score and the severity of mental disability during general anesthesia for dental procedures.

    Materials & Methods

    Forty-four mentally challenged patients were selected and included in this cross-sectional descriptive/analytical study. After giving the Raven’s Standard Progressive Matrices test to the patients, they were classified into different groups in terms of theseverity of mental disability. After giving and maintaining the same general anesthesia level to the patients, BIS scores were calculated at 5-, 15-, 30-and 45-minute intervals after induction of anesthesia. BIS scores were compared at various degrees ofmental deficiency, and possible correlations were evaluated. Statistical analysis was performed using t-test and Spearman’s correlation test with SPSS 22 (α = 0.05).

    Results

    There were no statistically significant differences in BIS scores between various degrees of mental deficiency except for the 30-minute interval after the induction of general anesthesia (p value = 0.025).

    Conclusion

    In this study, the severity of mental deficiency did not affect the depth of general anesthesia except for the 30-minute interval after its induction.

    Keywords: Mental deficiency, General anesthesia, Bispectral index}
  • ناصر کاویانی*، امید فدایی
    مقدمه

    ترس و اضطراب کودکان از درمان های دندان پزشکی، می تواند باعث تغییرات رفتاری شود. همچنین درد و ناراحتی های دندانی نیز باعث اختلالات رفتاری در کودکان می شود. ممکن است انجام درمان های دندانی تحت بی هوشی عمومی، به سبب بهبود در شرایط پزشکی کودک، اختلالات رفتاری او را کاهش دهد. هدف از این مطالعه، تعیین و مقایسه ی میانگین نمره ی رفتارهای ترس و اضطراب بر اساس پرسش نامه ی استاندارد (Behavioral change) قبل و بعد از درمان دندان پزشکی تحت بی هوشی عمومی بود.

    مواد و روش ها

     این مطالعه ی توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی، شامل کودکانی بود که برای انجام درمان های دندان پزشکی، تحت بی هوشی عمومی قرار گرفته بودند. تعداد 78 پرسش نامه ی استاندارد شامل 22 گویه، بین مادران توزیع شد. این پرسش نامه یک بار درست قبل از بی هوشی و یک بار یک ماه بعد از بی هوشی توسط آنها تکمیل شد، تا از این طریق میانگین نمره ی تغییرات رفتاری به دست آید. داده های به دست آمده به واسطه ی نرم افزار SPSS نسخه ی 23 و آزمون های آماری تی، تی زوجی و ANOVA، تجزیه و تحلیل شدند (0/05 = α).

    یافته ها

    با توجه به داده های آماری، نمره های اختلالات رفتاری بعد از بی هوشی عمومی، در تمامی موارد نسبت به قبل از بی هوشی، شرایط بهتری داشت و همچنین با توجه به (r = 0/249 ،p value = 0/028) بین تعداد کار دندان پزشکی و میانگین نمره ی تغییرات رفتاری، ارتباط معنی دار وجود داشت به این معنا که با افزایش تعداد درمان های دندان پزشکی، بهبود شرایط رفتاری بیشتر می شد.

    نتیجه گیری

     انجام کامل درمان های دندان پزشکی کودک تحت بی هوشی عمومی، باعث بهبود در شرایط رفتاری او می شود، که اصلی ترین دلایل آن می تواند بهبود شرایط دندانی بیمار باشد.

    کلید واژگان: بی هوشی عمومی, اضطراب, دندان پزشکی کودکان}
    Nasser Kaviani*, Omid Fadeei
    Introduction

    Fear and anxiety of dental treatment in children could cause behavioral changes. In addition, dental pain and discomfort could lead to behavioral disorders in children. Treatments under general anesthesia might decrease behavioral disorders due to an improvement in the child’s medical condition. The aim of this study was to determine and compare the mean scores of fear and anxiety based on the standard behavioral change questionnaire before and after dental treatment under general anesthesia. Materials &

    Methods

    This descriptive cross-sectional study evaluated children who underwent dental treatment under general anesthesia. Seventy-eight behavioral change questionnaires, consisting of 22 items, were distributed among the children’s mothers. The questionnaires were completed once just before general anesthesia and once a month after general anesthesia by the mothers in order to obtain the mean score of behavioral changes. Data were analyzed with t-test, one-way ANOVA and paired ttest (α = 0.05).

    Results

    Based on statistical data, in all the cases the scores of behavioral problems after general anesthesia were better than those before general anesthesia. In addition, there was a significant relation between the number of the dental procedures and the mean score of behavioral changes, indicating an improvement in behavior with an increase in the number of dental procedures.

    Conclusion

    Implementation of all the dental procedures for children under general anesthesia improves their behavioral conditions, presumably due to an improvement in their dental condition.

    Keywords: Anxiety, General anesthesia, Pediatric dentistry}
  • ناصر کاویانی، ندا احمدی، هاجر محبی نیا
    : در بیهوشی عمومی از داروهای زیادی استفاده می شود، که از بین آنها پروپوفول اثرات متابولیکی بیشتری دارد. هدف مطالعه مقایسه تغییرات قند خون هنگام بیهوشی با استفاده از پروپوفول و ایزوفلوران در کودکان سالم کاندید کار دندانپزشکی تحت بیهوشی می باشد.
    در این مطالعه کار آزمائی بالینی آینده نگر، تصادفی، 27 کودک سالم کاندید کار دندانپزشکی تحت بیهوشی عمومی بررسی شدند. القا و نگهداری بیهوشی در یک گروه با پروپوفول و در گروه دیگر با تیوپنتال سدیم و ایزوفلوران انجام شد. قند خون با استفاده از گلوکومتر قبل از عمل، پس از القا بیهوشی، در پایان عمل و قبل از ترخیص در دو گروه اندازه گیری و با کمک آزمونهای آماری T تست جفتی (زوج) ، تحلیل واریانس و توکی، من ویتنی و تحلیل های رگرسیونی، در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
    میانگین قند خون قبل از عمل دو گروه تفاوت معنی داری نداشت. بعد از القای بیهوشی قند خون در هر دو گروه افزایش داشت، ولی تفاوت معنی داری با یکدیگر نداشتند (11/0=p). در پایان عمل قند خون در گروه پروپوفول به 64/148 رسید، که بطور معنی داری بیشتر از قند خون در گروه ایزوفلوران (58/124) بود (029/0=p). قند خون پایان ریکاوری در دو گروه نسبت به پایان عمل کاهش داشت، ولی تفاوت معنی داری بین دو گروه دیده نشد (651/0=p).
    کلید واژگان: بیهوشی عمومی, قند خون, پروپوفول, ایزوفلوران, دندانپزشکی اطفال}
    N. Kaviani Dr, N. Ahmadi Dr, H. Mohebinia Dr
    Background And Aims
    in General anesthesia many group of drugs can be used. Propofol have high metabolic effect. The purpose of this study was to compare blood glucose change during anesthesia by Propofol and Isoflurane in healthy child candidate for dentistry procedure under general anesthesia.
    Methods
    In this prospective Randomized clinical trial study, blood glucose change was survey in 27 healthy children that candidate for dentistry procedure under general anesthesia. Induction and maintenance of anesthesia was done in one group by Propofol and other group by thiopental and Isoflurane. Blood glucose was measure by glucometer before anesthesia, after induction, after operation and before discharge and analysis by T.test, Mann-Whitney test, regression analyses, variance analyse and Tukey in SPSS.
    Results
    No significant difference was seen in two groups before anesthesia. After induction, blood glucose was increase in two groups but had not significant difference (p=0.11). After finishing the operation blood glucose in propofol group (148.64 mg/dl) was significantly higher than Isoflurane (124.58 mg/dl) (p=0.029). Blood glucose after recovery in two group was decrease but no significant difference was seen between two groups (p=0.651).
    Conclusion
    General anesthesia with Isoflurane and Propofol can increase blood glucose but in Propofol group increase blood glucose was higher than Isoflurane. So recommend in children that increase blood glucose was dangerous, Propofol was contraindicated
    Keywords: General anesthesia, blood glucose, propofol, isoflurane, pediatric dentistry}
  • ناصر کاویانی*، فرشته سادات قریشیان، مهسا عباسی
    مقدمه
    مهم ترین علت آسیب چشم در بیهوشی عمومی، باز ماندن چشم ها است. همچنین زمان بیهوشی و نحوه حفاظت از چشم ها نیز بر میزان آسیب چشمی تاثیر می گذارند. ممکن است میزان بروز عوارض چشمی در بیهوشی عمومی با لوله گذاری تراشه از راه بینی نسبت به لوله گذاری تراشه از راه دهان متفاوت باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی آینده نگر، تعداد 600 بیمار کاندید کار دندان پزشکی تحت بیهوشی عمومی با لوله گذاری تراشه از راه بینی مورد مطالعه قرار گرفتند. موارد بازشدگی چشم ها در انتهای عمل و بروز علائم چشمی در پایان ریکاوری و طی دو روز پس از عمل ثبت شد. اطلاعات با استفاده از آزمون واریانس تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    13% از چشم ها در پایان بیهوشی باز بودند. 8/4% از نمونه ها در پایان ریکاوری علامت آسیب چشمی داشتند، که شایع ترین آنها سوزش چشم و قرمزی چشم بود. دو روز پس از عمل نیز 58/1% چشم ها علامت داشتند. در اعمال طولانی تر میزان بروز علائم چشمی بیشتر بود.
    بحث و نتیجه گیری
    در این مطالعه 13% از چشم ها در پایان عمل باز بودند و 38/0% از چشم ها در پایان علامت داشتند. پماد زدن به چشم ها، بستن با نوار چسب و نحوه ثابت کردن لوله تراشه با پد اسفنجی روش مناسبی برای محافظت از چشم ها در اعمال دندانپزشکی می تواند باشد.
    کلید واژگان: بیهوشی عمومی, لوله گذاری از راه بینی, دندانپزشکی, آسیب چشمی}
    Nasser Kaviani *, Fereshte Sadat Ghoreishian, Mahsa Abasi
    Background
    An open eye is the main cause of eye injury in general anesthesia. In addition eye care and anesthesia duration affect the extent of injury. Eye complication may be depend on type of tracheal intubation (intranasal US. Intra oral).
    Materials And Methods
    In this descriptive cohort study, 600 candidate of dental rehabilitation under general anesthesia were included. In cadence of eye complications, after recovery and two days after anesthesia. In addition to number of patients with open eyes were registered. Data were analyzed statistically.
    Results
    13 % of eyes was found to be open at the end of anesthesia. Eye injury symptoms were observed in 4/8 % of samples after recovery in with redness and soreness was mainly found. Two days after anesthesia 1/58 % eyes revealed symptoms. Increased anesthesia duration was associated with more eye complications.
    Discussion and
    Conclusion
    In this study, 13% of eyes was open after anesthesia. And 0/38 % revealed complications. An appropriate approach for eye care is applying eye ointment and fixation of tracheal tube with sponge pad and tape.
    Keywords: General anesthesia, Intratrcheal intubation, Dentistry, Eye injury}
  • ندا احمدی، مریم زارع، ناصر کاویانی*، عادله ملک پور
    زمینه و هدف

    تست های حرارتی و الکتریکی پالپ برای استفاده کودکان محدودیت دارد و اغلب پاسخ مثبت و منفی کاذب را به دنبال دارد. محدودیت اصلی این تست ها ارزیابی حیات پالپ فقط از طریق تحریک الیاف عصبی حسی است که در بعضی موارد از جمله تروماهای دندانی غیر قابل اعتماد می باشند. پالس اکسیمتری یک روش اثبات شده برای اندازه گیری سلامت عروق بوسیله ارزیابی اشباع اکسیژن است. هدف این مطالعه بررسی تست های حرارتی و الکتریکی پالپ و ارزیابی اشباع اکسیژن دندانهای قدامی در کودکان می باشد.

    روش بررسی

    در این مطالعه کارآزمایی بالینی بدون جهت از 17 کودک دختر و پسر 10 تا 12 ساله که دارای دندان های سالم سانترال در فک بالا، بدون هیچگونه پوسیدگی بودند استفاده شد. همچنین بیماران هیچگونه سابقه تروما به ناحیه قدامی فک بالا و درمان های ارتودونسی و ترمیمی و همچنین عادات پارافانکشنال خاصی نداشتند. پس از ایزوله کردن دندان ها، با استفاده از اسپری خنک کننده 1،1،1،2 تترافلورواتان تست سرما، با استفاده از گوتا پرکا تست گرما و با استفاده از پالپ تستر مدل PT-20 تست الکتریکی پالپ انجام شد. سپس میزان اشباع اکسیژن خون پالپ بوسیله دستگاه پالس اکسیمتری بررسی و نتایج به عنوان داده ثبت شد و داده های حاصل توسط t-test آنالیز و نتایج گزارش شدند.

    یافته ها

    در تمام بیماران نتیجه تست گرما و سرما به صورت + بود. نتایج مطالعه نشان داد که متوسط نمره تست الکتریکال دختران برابر 69/5 و برای پسران برابر 41/5 بود. همچنین متوسط نمره تست الکتریکال دندان چپ بیماران برابر 35/5 و برای دندان راست 77/5 بود. متوسط Spo2 دختران برابر 78/92 و متوسط Spo2 پسران برابر 19/99 بود. متوسط Spo2 دندان چپ بیماران برابر 12/92 و متوسط Spo2 دندان راست برابر 88/92 بود.

    نتیجه گیری

    پالس اکسی متری به دلیل غیر تهاجمی بودن، ارزان بودن و داشتن معیار عددی برای بررسی حیات پالپ بر اساس میزان اشباع اکسیژن خون در گردش از روش هایی است که می تواند برای بررسی حیات پالپ بخصوص در مواقع تروما و دندانپزشکی کودکان کمک زیادی به دندانپزشان بکند.

    کلید واژگان: حیات پالپ, پالس اکسیمتری, دندانپزشکی کودکان}
    Dr N. Ahmadi, Dr M. Zare, Dr N. Kaviani, Dr A. Malekpour
    Background And Aims

    Thermal and electric pulp testing vitality is of limited use with children, often resulting in false positive or false negative results. The main limitation of the present pulp testing methods is the evaluation of vitality by stimulating the sensory nerve fibers which is unreliable in cases of trauma. Pulse oximetry is a proven method of measuring vascular health by evaluating oxygen saturation. The aim of this study is to evaluate the thermal and electric tests methods and examining the oxygen saturation of teeth in children.

    Materials And Methods

    In this study seventeen children aged between 10 to 12 years with vital maxillary central incisors with no caries, history of trauma to the teeth, orthodontic treatment, restoration and par functional habits, participated. After isolating teeth, for the cold test refrigerant spray 1,1,1,2 tetrafluoroethane, for the warm test gutta-percha and for the electric pulp test the pulp vitality tester (PT-20) was used. The Spo2 of teeth was evaluating with pulse oximetry. Then data reported.

    Results

    All the teeth gave positive responses to the thermal test. The mean value of electric pulp test for girls was 5.69 and for boys were 5.41. Also the mean value of electric pulp test in the maxillary left central was 5.35 and for maxillary right central were 5.77. The mean value of Spo2 for girls was 92.78 and for boys was 92.19.The mean value of Spo2 in the maxillary left central was 92.12 and in the maxillary right central was 92.88.

    Conclusion

    Pulse oximetery is a noninvasive, cheap method to detect pulp vitality by evaluating the oxygen saturation which can be useful for evaluating the pulp vitality especially in the case of trauma and pediatric dentistry.

    Keywords: Children, Pulp Vitality, Pulse Oximetry}
  • قادر فیضی، ناصر کاویانی، رزا مهر پرور، الهام سادات بیننده، مهدی تبریزی زاده، مسعود ساعتچی*
    زمینه و هدف
    علی رغم پیشرفت های چشمگیر در علم دندانپزشکی، دردهای پس از درمان ریشه از جمله مشکلاتی است که هنوز بیماران از آن رنج می برند. هدف از این مطالعه مقایسه دردهای پس از درمان ریشه در بیمارانی که با روش بیهوشی عمومی و یا روش بی حسی موضعی درمان می شوند، بود.
    روش بررسی
    در این مطالعه کارآزمایی بالینی 50 بیمار نیازمند درمان ریشه دندان مولر مندیبل انتخاب شدند. 25 نفر از این بیماران به علت ترس، اضطراب یا رفلکس تهوع با بیهوشی عمومی و 25 نفر دیگر به طور معمول تحت بی حسی موضعی مورد درمان قرار گرفتند. تمام دندان ها به طول کارکرد مناسب به روش Crown down به وسیله فایل های روتاری آماده سازی و به روش تراکم جانبی پر شدند. سپس بیماران با استفاده از فرم سنجش درد Heft-parker visual analog scale شدت درد را در زمان های 6، 12، 24 و 48 ساعت پس از درمان ثبت نمودند. اطلاعات حاصله با روش های T-test، Chi-square و Mann-Whitney از نظر آماری بررسی گردید.
    یافته ها
    میانگین شدت درد در زمان های 6، 12، 24 ساعت پس از درمان ریشه در دو گروه بی حسی موضعی و گروه بیهوشی عمومی ازنظر آماری اختلاف معنی دار داشت (P<0.05).
    نتیجه گیری
    دردهای پس از درمان ریشه در بیمارانی که تحت بیهوشی عمومی درمان شد ند نسبت به بیمارانی که تحت بی حسی موضعی درمان ریشه شد ند کمتر بود.
    کلید واژگان: بیهوشی عمومی, بی حسی موضعی, درد پس از درمان, درمان ریشه}
    Feizi Ghader, Kaviani Naser, Mehrparvar Roza, Binandeh Elham Sadaat, Tabrizizadeh Mehdi, Saatchi Masoud*
    Background And Aims
    Postoperativee endodontic pain is an outstanding problem for dental patients. Therefore, a successful management of endodontic pain has become as one of the main dental objectives. The aim of the present study was to compare the postoperative endodontic pain in patients under general anesthesia versus local anesthesia.
    Materials And Methods
    For conducting this clinical trial study, 50 patients having mandibular molars candidate for root canal therapy were selected. Twenty-five patients treated under general anesthesia because of their fear, anxiety or gag reflex. Other 25 patients treated under local anesthesia. All teeth were prepared using engine-driven rotary system in a crown-down technique and filled using lateral condensation technique. Heft- parker visual analog scale was used to measure the degree of pain at 6, 12, 24, and 48 hours after the treatment. Mann-Whitney, Chi-square, and T-tests were used to compare the intensity of postoperative pain between the groups.
    Results
    The mean intensity of postoperative pain in local and general anesthesia groups at 6, 12 and 24 hours had statistically significant difference (P<0.05).
    Conclusion
    Postoperative pain in patients who treated under general anesthesia was significantly less than the patients who treated under local anesthesia.
    Keywords: General anesthesia, Local anesthesia, Postoperative pain, Root canal therapy}
  • بررسی مقایسه ای تاثیر دو روش آرام بخشی وریدی با دوز کم در کنترل اضطراب در اعمال جراحی ایمپلنت دندانی
    ناصر کاویانی، سید مهدی قریشیان
    مقدمه
    کنترل اضطراب بیمار هنگام کار دندان پزشکی باعث بهبود شرایط عمل و کاهش مشکلات طبی حین عمل در بیماران می شود. آرام بخشی بیدار وریدی، یک روش خوب برای کنترل بیمار حین جراحی دندان پزشکی می باشد. هدف این مطالعه، مقایسه ی تاثیر دو روش آرام بخشی وریدی با دوز کم در کنترل بیمار در اعمال جراحی ایمپلنت دندانی بود.
    روش ها
    در این مطالعه، 30 بیمار کاندید جراحی ایمپلنت دندانی انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. قبل از عمل ترکیب دارویی با دوز کم میدازولام/فنتانیل به یک گروه و میدازولام/کتامین به گروه دیگر به صورت وریدی تزریق شد. میزان آرامش حین کار و شرایط انجام کار دو گروه ارزیابی و ثبت شد. اطلاعات با استفاده از آزمون آماری Mann-Whitneyتجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    در گروه میدازولام/کتامین 7/86 درصد و در گروه میدازولام/فنتانیل 0/80 درصد آرامش مناسب حین کار داشتند. شرایط خوب انجام کار در گروه میدازولام/کتامین 3/73 درصد و در گروه میدازولام/فنتانیل 0/80 درصد بود. تفاوت معنی داری بین دو گروه از نظر آرامش حین کار و شرایط کار دیده نشد.
    نتیجه گیری
    هر دو رژیم دارویی مورد مطالعه در دوز کم توانستند، در بیشتر از 80 درصد بیماران آرامش حین کار مناسب و در بیشتر از 70 درصد بیماران شرایط کار خوب ایجاد کنند. بنابراین هر دو ترکیب دارویی فوق، جهت استفاده در بیماران کاندید جراحی ایمپلنت مناسب هستند.
    کلید واژگان: ایمپلنت دندانی, آرام بخشی, اضطراب, میدازولام, کتامین, فنتانیل}
    Comparison the Effects of Two Low-Dose Intravenous Sedation Methods on Anxiety Control during Dental Implant Surgery
    Naser Kaviani, Sayed Mehdi Ghoreishian
    Background
    Control of patient anxiety during dental procedure, makes better operating conditions and reduces medical complications in patients. Intravenous conscious sedation is a good method for patient control during dental surgery. This study aimed to compare the effects of two methods of low-dose intravenous sedation regimes for patient control in dental implant surgery.
    Methods
    30 patients candidate for dental implant surgery were randomly divided into two groups. Before the surgery, low intravenous doses of combinations of midazolam/fentanylin and midazolam/ketamine were administered for the two group. Sedation score and operation condition in both groups were evaluated and recorded. Data were analyzed using Mann-Whitney statistical test.
    Findings
    In midazolam/ketamine group, 86.7% and in midazolam/fentanyl group, 80.0% of patients had appropriate sedation. Good operation condition was observed in 73.3% and 80.0% of the patients in midazolam/ketamine and midazolam/fentanyl groups, respectively. There were not any significant differences between the two groups in sedation score and operation conditions.
    Conclusion
    Both evaluated drug regimens can provide good sedation score in over than 80% of patients and good operation condition in over than 70% of patients. So, both drug combinations are useful for patients in implant surgery.
    Keywords: Dental implant, Sedation, Anxiety, Midazolam, Ketamine, Fentanyl}
  • Naser Kaviani, Neda Ahmadi, Rozbahani, Seyyed Mohammad Torabizadeh
    Introduction
    Dental anxiety is caused by failure to provide quality services to patients. The oral medication is one way of controlling anxiety.Passion Flower is known as a sedative drug in traditional herbal medicine. This study aimed to determine the effect of passionflower extracts to reduce restlessness in children 3 to 6 years undergoing general anesthesia.Methods and materials: 50 healthy children aged 3 to 6 candidate for dental treatment under general anesthesia, after examination and consent from the parents were selected. Extract of Passion flower given to study group(25 children) and a similarvolume of oral sugar solution to control group.Separation from parents, cooperation for IV line and agitation score in recovery room was evaluated in two groups.
    Results
    Easy separation from their parents in the study group was 56% and 33% also had good cooperation for IV line, which was significantly more than control group. The agitation score of the study group in the minutes 10 and 20 and 30 of recovery room were significantly lower than controls.
    Discussion
    Extract of Passion flower makes easier separation from parent and higher cooperation for IV line and lower agitation score and need to analgesia in recovery room. So this drug was useful for premedication in children.
    Keywords: Passion flower (passiflora incarnata L), Agitation, General anesthesia, Anxiety separation}
  • ناصر کاویانی، مجتبی رحیمی، سید مرتضی حیدری، زهرا رحمانی
    مقدمه
    ترس از درد هنگام تزریق بی حسی موضعی در بسیاری از بیماران وجود دارد. روش های مختلفی برای کاهش درد هنگام تزریق بی حسی موضعی وجود دارد. بافری کردن لیدوکایین در چند مطالعه باعث کاهش درد تزریق شده است. در این مطالعه، تاثیر محلول بی حسی تازه تهیه شده و محلول بافری شده بر روی درد تزریق مطالعه شد.
    روش ها
    در این کارآزمایی بالینی، 4 گروه 20 نفری از افراد کاندید کار دندان پزشکی انتخاب شدند. جهت بی حسی موضعی به افراد هر گروه یکی از محلول های بی حسی کارپول لیدوکایین/اپی نفرین، کارپول لیدوکایین/اپی نفرین/بی کربنات، لیدوکایین/اپی نفرین تازه تهیه شده و لیدوکایین/ اپی نفرین/ بی کربنات تازه تهیه شده، تزریق شد. شروع بی حسی موضعی و درد تزریق با استفاده از شاخص VAS (Visual analogue scale) اندازه گیری گردید.
    یافته ها
    میانگین نمره ی درد تزریق در گروه کارپول از همه بیشتر و برابر 28/0 ± 68/2 و در گروه لیدوکایین/اپی نفرین/بی کربنات سدیم تازه تهیه شده از همه کمتر و برابر 37/0 ± 86/0 بود. همچنین دو دقیقه پس از تزریق در 95 درصد افراد گروه لیدوکایین/اپی نفرین/بی کربنات تازه تهیه شده اثر بی حسی موضعی شروع شده بود این میزان در گروه کارپول در 50 درصد افراد دیده شد.
    نتیجه گیری
    اضافه کردن بی کربنات به محلول های لیدوکایین/اپی نفرین و لیدوکایین/اپی نفرین تازه تهیه شده باعث کاهش درد تزریق و شروع اثر سریع تر می شود. بنابراین اضافه کردن بی کربنات به کارپول برای کاهش درد توصیه می شود.
    کلید واژگان: بی حسی موضعی, بی کربنات, درد, دندان پزشکی}
    Nasser Kaviani, Mojtaba Rahimi, Sayed Morteza Heidari, Zahra Rahmani
    Background
    Many dental patients are afraid of injections. There are different methods for reducing pain during topical anesthetic injections. Some studies have reported buffering lidocaine to reduce injection pain. In this study، the effects of fresh and buffered topical anesthetic on injection pain were evaluated.
    Methods
    In this prospective study، 4 groups of 20 dental treatment candidates were selected. Topical anesthetics for the 1st-4th groups included carpules of lidocaine/epinephrine، carpules of lidocaine/epinephrine/bicarbonate، freshly prepared lidocaine/epinephrine، and freshly prepared lidocaine/epinephrine/ bicarbonate، respectively. The initiation of topical anesthesia and injection pain were evaluated using a visual analogue scale (VAS).
    Findings
    The highest and lowest mean scores of pain belonged to the carpule group (2. 67 ± 0. 28) and fresh lidocaine/epinephrine/bicarbonate (0. 86 ± 0. 37)، respectively. While topical anesthesia started 2 minutes after injection in 95% of fresh lidocaine/epinephrine/bicarbonate group، the rate was as low as 50% in carpule group.
    Conclusion
    Adding bicarbonate to carpules of lidocaine/epinephrine and fresh lidocaine/epinephrine is recommended to decrease injection pain and accelerate the onset of effect.
    Keywords: Bicarbonate, Dentistry, Local anesthesia, Pain}
  • ناصر کاویانی، بهزاد باقری، الهام سادات بیننده
    مقدمه
    بر اساس اطلاعات منتشر شده حدود 10 درصد افراد اضطراب شدیدی نسبت به درمان های دندان پزشکی دارند. برخی روش های دارویی جهت کنترل ترس و اضطراب وجود دارد، که به کارگیری آن ها مشروط به داشتن آگاهی دندان پزشکان و امکانات مورد نیاز می باشد. لذا این مطالعه جهت بررسی آگاهی و عملکرد دندان پزشکان عمومی در خصوص روش های کنترل اضطراب انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، تعداد 249 نفر از دندان پزشکان عمومی شهر اصفهان به صورت نمونه گیری ساده انتخاب شدند و یک پرسش نامه شامل بیست سوال برای کنترل بیماران مضطرب تهیه و در اختیار آن ها قرار داده شد. سپس اطلاعات جمع آوری شده به وسیله آزمون آنالیز واریانس در نرم افزار SPSS در سطح معنی داری 95/0 تجزیه و تحلیل شد و نمره آگاهی از 20 گزارش گردید.
    یافته ها
    نمره آگاهی دندان پزشکان از آرام بخشی استنشاقی31/3 ± 65/12، از آرام بخشی خوراکی 84/2 ± 13 و نمره آگاهی در خصوص بیهوشی عمومی 12/6 ± 91/17 بود. میانگین نمره آگاهی دندان پزشکان مورد مطالعه در خصوص روش های دارویی کنترل بیمار در دندان پزشکی بیشتر از 12 بود که نشان دهنده آگاهی مطلوب آن ها می باشد. آنالیز واریانس نشان داد که میانگین نمره آگاهی در زمینه بیهوشی عمومی در گروه های سنی مختلف تفاوت معنی داری ندارد (217/0 = p value)؛ اما نمره آگاهی در زمینه آرام بخشی استنشاقی بین گروه های سنی متفاوت تفاوت معنی داری داشت (036/0 = p value). همچنین نمره آگاهی در زمینه آرام بخشی خوراکی در بین گروه های سنی مختلف معنی دار بود (035/0 = p value).
    نتیجه گیری
    با توجه به محدودیت های این مطالعه عملکرد دندان پزشکان در خصوص کنترل اضطراب قابل قبول است اما به دلیل نبودن زمینه های انجام این روش ها استفاده از آن ها زیاد مرسوم نیست. با توجه به اهمیت استفاده از این روش ها به نظر می رسد ایجاد زمینه های آگاهی بیشتر از این روش ها در جامعه ضروری است.
    کلید واژگان: بیهوشی, آرام بخشی, اضطراب, آگاهی}
    Naser Kaviani, Bahzad Bagheri, Elham Sadat Benandeh
    Introduction
    Based on data available, about 10% of people have severe dental anxiety. There are several methods to control dental anxiety, the use of which entails knowledge on behalf of the dental practitioners and appropriate equipment. This study evaluated knowledge of dental practitioners about dental anxiety control methods.
    Materials And Methods
    In this study descriptive study, 249 dental practitioners in Isfahan were selected using simple sampling method and given a questionnaire consisting of 20 questions about pharmacological methods to control dental anxiety in patients. Data was analyzed with SPSS software using ANOVA at a significance level of 0.95. Knowledge scores were reported from 0 to 20.
    Results
    Knowledge scores for inhalation sedation, oral sedation and general anesthesia were 12.65 ± 3.31, 13 ± 2.84, and 17.91 ± 6.12, respectively. Mean of dental knowledge scores of dentists in relation to pharmacological sedation techniques was above 12, indicating proper knowledge level of dental practitioners. ANOVA did not reveal any significant differences in knowledge level means between different age groups in relation to general anesthesia (p value = 0.217). However, there were significant differences in the knowledge means between various age groups in relation to inhalation (p value = 0.036) and oral sedation (p value = 0.035) techniques.
    Conclusion
    Under the limitations of this study the knowledge of dentists about pharmacological methods of controlling patient anxiety in dentistry was good but these methods are not widely used due to lack of background support. Given the importance of such measures, it is necessary to increase the knowledge of the community about these techniques.
  • ناصر کاویانی، سید ابراهیم جباری فر، مرجان بابادی بروجنی
    مقدمه
    در دهه گذشته توجه به کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان بسیار افزایش یافته است. این پژوهش جهت بررسی تاثیر درمان های دندان پزشکی تحت بیهوشی عمومی بر روی کیفیت زندگی و میزان ترس دندان پزشکی کودکان طراحی شد. هدف دیگر پژوهش، بررسی تاثیر ترس از دندان پزشکی بر روی کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان و دندان کودکان بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی و توصیفی، 6 کودک 2 تا 5 ساله سالم که برای درمان دندان پزشکی تحت بیهوشی عمومی به اطاق عمل دانشکده دندان پزشکی اصفهان ارجاع شده بودند، انتخاب گردیدند. دو پرسش نامه(Early childhood oral health impact scale) ECOHIS و (Children’s fear Survey schedule– dental subscale) CFSS-DS برای ارزیابی کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان و دندان و ترس از دندان پزشکی استفاده شد و قبل از درمان و پس از آن توسط والدین تکمیل گردیدند. آزمون های آماری Paired-t، Spearman و Pearsonبرای آنالیز داده ها در سطح اطمینان 95/0 استفاده شد.
    یافته ها
    کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان و دندان پس از درمان دندان پزشکی تحت بیهوشی عمومی به طور قابل توجهی بهبود یافت (001/0 > p value). میانگین نمره قبل از درمان 78/42 و پس از درمان 65/24 بود. همچنین میانگین نمره ترس از دندان پزشکی از 46/46 به 40/42 رسید که این اختلاف معنی دار بود (001/0 > p value).
    نتیجه گیری
    درمان های دندان پزشکی تحت بیهوشی عمومی می تواند باعث بهبود قابل توجه در کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان و دندان کودک و نیز کاهش ترس کودک از دندان پزشکی شود.
    کلید واژگان: بیهوشی عمومی, کیفیت زندگی, ترس, دندان پزشکی, کودکان}
    Naser Kaviani, Seyed Ebrahim Jabarifar, Marjan Babadi Boroujeni
    Introduction
    During the past decade, attention to oral health-related quality of life has greatly increased. This study was designed to evaluate the effect of dental treatment under general anesthesia on the quality of life and dental fears in 2‒5 year-old children. The other aim of this study was to explore the effect of dental fears on oral health-related quality of life in children.
    Materials And Methods
    This descriptive-analytical study was carried out on sixty-five 2‒5 year-old healthy children referring to the operating room of Isfahan Faculty of Dentistry for dental treatment under general anesthesia. ECOHIS (Early Childhood Oral Health Impact Scale) and CFSS-DS (Children’s Fear Survey Schedule– Dental Subscale) questionnaires were used to assess the oral health-related quality of life and dental fears. The questionnaires were completed by parents before and after the dental procedures. Paired-sample t-test and Spearman’s and Pearson’s tests were used for data analysis at a confidence interval of 0.95.
    Results
    Oral health-related quality of life significantly improved after dental treatment under general anesthesia (p value < 0.05). Mean scores before and after were 42.78 and 24.56, respectively, with statistically significant differences. In addition, the mean score of dental fear decreased from 46.29 to 42.20, which was statistically significant (p value < 0.001).
    Conclusion
    Dental treatment under general anesthesia can significantly improve oral health-related quality of life and decrease dental fears in children.
  • ناصر کاویانی، مسعود قیصری
    مقدمه
    بی قراری پس از عمل عارضه شایعی است، عوامل متعددی از جمله زود به هوش آمدن در محیط نا آشنا، نوع بیهوشی، روحیات کودک، درد، طول مدت بیهوشی و سن بروز در آن موثر هستند. هدف این پژوهش، مقایسه دو روش بیهوشی عمومی با و بدون تزریق بی حسی موضعی در کودکان داوطلب بیهوشی عمومی بر بی قراری در اتاق بهبودی پس از عمل بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه کارآزمایی بالینی آینده نگر یک سوکور، تعداد 60 کودک داوطلب بیهوشی عمومی در دو گروه وارد مطالعه شدند. نگهداری بیهوشی در دو گروه یکسان بود. در گروه مطالعه در هنگام کار دندان پزشکی دندان های کار شده با استفاده از یک کارپول لیدوکائین و اپی نفرین با روش انفیلتراسیون بی حس شدند. بهبودی پس از عمل با بررسی بی قراری کودکان در دو گروه مقایسه شد. داده ها با استفاده از آزمون Mann-Whitney، t-test، آنالیز واریانس و آزمون همبستگی Spearman تجزیه و تحلیل شدند (05/0 = α).
    یافته ها
    میانگین سن، جنس و تعداد درمان های دندان پزشکی انجام شده در دو گروه تفاوت معنی داری نداشت. بی قراری در دقیقه 15 و 30 در گروه با بی حسی موضعی برابر 92/3 ± 63/9 و 58/2 ± 8 و به طور معنی داری کمتر از گروه بدون بی حسی موضعی بود (013/0 = p value و 140/0 = p value). میزان بی قراری در دقایق 45 و 60 اختلاف معنی داری بین دو گروه نشان نداد (872/0 = p value و 480/0 =p value).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج پژوهش حاضر تزریق بی حسی موضعی در پایان عمل باعث کاهش بی قراری در کودکان مورد مطالعه می شود. بنابراین استفاده از این تکنیک در مورد کودکانی که منع استفاده بی حسی موضعی ندارند توصیه می شود.
    کلید واژگان: دندان پزشکی کودکان, بیهوشی عمومی, بی حسی موضعی, اتاق بهبودی پس از عمل}
    Naser Kaviani, Masoud Gheisari
    Introduction
    Emergence agitation is a common clinical phenomenon in children undergoing general anesthesia. Possible predisposing factors are rapid regaining of consciousness in an unfamiliar environment, the type of general anesthesia technique used, the patient’s mood, duration of anesthesia and age. The aim of the present study was to compare the effects of two general anesthetic methods with and without local anesthetics on emergence agitation of children volunteering for general anesthesia in the recovery room.
    Materials And Methods
    In this prospective single-blind clinical trial, 60 children under 6, who volunteered for general anesthesia, were randomly divided into two groups. All the subjects were anesthetized using the same protocol. During the dental procedure in the study groups, the teeth involved were anesthetized with one lidocaine+epinephrine cartridge using the infiltration technique. The children's emergence agitation was evaluated and compared between the two groups. Data was analyzed with t-test, ANOVA Mann-Whitney test and Spearman’s correlation coefficient (α = 0.05).
    Results
    There were no statistically significant differences in the means of age, in gender and in the number of treatment procedures between the two groups. Emergence agitation scores in the local anesthesia group at 15- and 30-minute intervals were 9.6±3.92 and 8±2.58, respectively, demonstrating a significantly higher rates compared to the other group (p value = 0.013 and p value = 0.014). However, there were no statistically significant differences at 45- and 60-minute intervals between the two groups (p value = 0.872 and p value = 0.048).
    Conclusion
    Based on the results it was concluded injection of a local anesthetic reduces emergence agitation in children undergoing general anesthesia. Therefore, it is recommended to use this technique in children with no contraindications for local anesthetics.
  • ناصر کاویانی، عزیز الله نوروزی
    مقدمه
    آرام بخشی بیدار وریدی جهت کنترل اضطراب و افزایش تحمل بیمار به طور وسیعی در اعمال جراحی ایمپلنت دندانی استفاده می شود. استفاده از داروهای متنوع، باعث می شود بیماران احساسات متنوعی را تجربه کنند. در این پژوهش احساسات بیماران حین آرام بخشی با چهار رژیم دارویی وریدی در اعمال جراحی ایمپلنت دندانی با هدف مشخص کردن بهترین تکنیک بررسی شده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی دوسویه کور، 112 بیمار داوطلب ایمپلنت دندانی در چهار گروه مطالعه شدند. گروه اول میدازولام، گروه دوم میدازولام/فنتانیل، گروه سوم میدازولام/استامینوفن و گروه چهارم میدازولام/کتامین دریافت کردند. در پایان مرحله بهبودی از آنان در خصوص احساساتشان حین جراحی سوال شد و اطلاعات با استفاده از آزمون های Pearson''s chi-square، Mann-Whitney، ANOVA و Kruskal wallis تجزیه و تحلیل شدند (05/0 = α).
    یافته ها
    آزمون Pearson''s chi-squareاز نظر سن، جنس، تحصیلات و آزمون ANOVA در زمان بهبودی، زمان جراحی و میزان میدازولام مصرفی اختلاف معنی داری بین گروه های مورد مطالعه نشان نداد. در آزمون Kruskal wallis احساسات خوشایند در چهار گروه تفاوت معنی داری نشان داد (001/0 > p value). در تکمیل آن، آزمون Mann-Whitney نشان داد که فراوانی احساسات خوشایند بین گروه میدازولام و میدازولام/کتامین تفاوت معنی دار ندارد (084/0 = p value)؛ اما فراوانی احساسات خوشایند در گروه میدازولام/فنتانیل به طور معنی داری از گروه میدازولام بیشتر بود (008/0 = p value). فراوانی احساسات خوشایند در گروه میدازولام/ استامینوفن به طور معنی داری از گروه میدازولام/ کتامین بیشتر بود. (001/0 > p value). در آزمون Kruskal wallis میزان شیوع احساسات ناخوشایند در چهار گروه تفاوت معنی داری نداشت (211/0 = p value).
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این پژوهش، استفاده از ترکیب آرام بخش و مسکن باعث می شود که بیمار احساسات خوشایند بیشتری را حین کار داشته باشد و سبب افزایش کیفیت آرام بخشی، همکاری بیمار و رضایت او از آرام بخشی می شود.
    کلید واژگان: آرام بخشی, هوشیاری, ایمپلنت های دندانی, روحی, روانی}
    Naser Kaviani, Azizollah Norouzi
    Introduction
    Intravenous conscious sedation is widely used to control anxiety and increase patient tolerance during implant surgeries. Patients experience various sensations due to the use of different medications. In this study, patients’ sensations during conscious sedation were evaluated with the use of four IV sedation regimes to determine the best protocol.
    Materials And Methods
    In this double-blind randomized clinical trial, 112 patients who were candidates for dental implants were evaluated in four groups: Midazolam, Midazolam/Fentanyl, Midazolam/Acetaminophen and Midazolam/Ketamine. At the end of recovery they were asked about their sensations during surgery. Data were analyzed with Pearson’s, chi-squared, Mann-Whitney and Kruskal-Wallis tests and ANOVA (α = 0.05).
    Results
    Pearson’s and chi-squared tests did not reveal any significant differences between the groups in relation to age, sex, and educational status; ANOVA did not show any differences between the groups in relation to duration of recovery and surgery and the dose of Midazolam used. Kruskal-Wallis test revealed significant differences in pleasant feelings between the four groups (p value < 0.001); Mann-Whitney test did not show any significant differences in pleasant sensations between the Midazolam and Midazolam/Ketamine groups (p value = 0.084). However, frequency of pleasant sensation was significantly higher in the Midazolam/Fentanyl group compared to that in the Midazolam group (p value = 0.008). Frequency of pleasant sensation was significantly higher in the Midazolam/Acetaminophen group compared to that in the Midazolam/Ketamine group (p value = 0.001). Kruskal-Wallis did not reveal any significant differences in pleasant sensations between the four groups (p value = 0.211).
    Conclusion
    Based on the results of the present study, combined use of analgesics and sedatives gives rise to good sensations in patients during surgery and increases sedation efficacy and patient cooperation and satisfaction with the sedation procedure.
  • ناصر کاویانی، لیلا بهرامی
    مقدمه
    ترس از دندان پزشکی درکودکان شایع است. عوامل بسیار زیادی بر میزان این ترس تاثیر می گذارند. بستری شدن در بیمارستان باعث افزایش ترس کودکان از دندان پزشکی می شود. هدف این پژوهش، بررسی نوع بستری شدن در بیمارستان بر میزان ترس کودکان از دندان پزشکی بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مقطعی، 153 کودک در سه گروه مساوی به ترتیب دارای سابقه بستری در بیمارستان، با سابقه جراحی بزرگ و گروه شاهد (بدون سابقه بستری و یا جراحی بزرگ) قرار داده شدند. میزان ترس از دندان پزشکی با استفاده از پرسش نامه Cfss-Dss (Children fear survey schedule dental subscale) ارزیابی شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون های Chi-square، آنالیز واریانس یک طرفه و Kruskal–Wallis تجزیه و تحلیل شدند (05/0 = α).
    یافته ها
    میانگین کلی نمره ترس بر اساس معیار Cfss-Dss در دو گروه مورد مطالعه نسبت به گروه شاهد بیشتر بود (001/0>p value). میانگین نمره ترس از دندان پزشکی در گروه با سابقه بستری از دو گروه دیگر بیشتر و برابر 4/37 بود. بیشترین علت ترس از دندان پزشکی در گروه های مورد مطالعه به ترتیب شامل ترس از تزریق، تنگی نفس و استفاده از دریل دندان پزشکی بود.
    نتیجه گیری
    بستری شدن در بیمارستان و جراحی باعث افزایش ترس کودکان از درمان دندان پزشکی می شوند. سابقه بستری در بخش های داخلی باعث بروز ترس بیشتری در کودکان می شود که می تواند ناشی از اقدامات مکرر تشخیصی و درمانی در طول دوره بستری باشد.
    کلید واژگان: ترس, درمان دندان پزشکی, جراحی, بستری شدن در بیمارستان}
    Naser Kaviani, Leila Bahrami
    Introduction
    Dental fear is common in children. Many factors affect the severity of this kind of fear. Hospitalization increases children’s dental fears. The aim of this study was to evaluate the effect of the type of hospitalization on children’s dental fear.
    Materials And Methods
    In this cross-sectional study, 153 children were placed in three equal groups, with a history of hospitalization, with a history of major surgery and a control group without any history of hospitalization and surgery. The children’s dental fear was evaluated with Children’s Fear Survey Schedule-Dental Subscale (CFSS-DS) questionnaire. Data was analyzed with chi-squared and Kruskal-Wallis tests and one-way ANOVA (α = 0.05).
    Results
    The means of dental fear based on CFSS-DS score were higher in hospitalization and surgery groups in comparison with the control group (p value < 0.001). Dental fear score in hospitalization group was 37.4 and higher than the two other groups. Fear from injection and dyspnea and use of dental drills were the most common causes of fear, in descending order, in the groups under study.
    Conclusion
    Hospitalization and surgery increase children’s fear of dental procedures. Dental fear in children with hospitalization in internal wards is more than the other groups, which might be attributed to frequent diagnostic and therapeutic procedures during the hospitalization period.
  • Nasser Kaviani, Torabinejad
    Introduction
    General anesthesia prepares good condition in dental treatment for uncooperative children. Acceptance and discharge of children during day case anesthesia must be on time, because both long time hospitalization and early discharge may be dangerous for children. In PADS scoring system score 9 and higher ready for discharge. In this study, we evaluated recovery time after general anesthesia in Esfahan dentistry day case surgery unit. Method and materials: 100 healthy children under 10 years old have been selected for dental treatment with general anesthesia. Induction of anesthesia completed with thiopental Na, alfentanyl and atracurum and anesthesia maintenance with O2/N2O and isoflurane. Operation and recovery time evaluated depending on MDAFSS recovery scoring system.
    Results
    From 100 studied children were 44% male and 56% female. 67% of samples were healthy and others had systemic disorders.The average of operation time in healthy and mental retarded was 63/3 and 45.7. Recovery time in healthy, mental retarded and cerebral palsy patients was 54.7, 95.92 and 138.12 minutes.
    Discussion
    Recovery time was meaningfully shorter in healthy patients than medically compromised patients. Recovery time in healthy patients was 54/7 minutes, in Chye study this time was 61 minutes. Long time recovery in medically compromised children denotes that we should not hurry for discharge of these children.
    Keywords: General anesthesia, Recovery, Pediatric dentistry}
  • ناصر کاویانی، نگار کرم زاده دشتی
    مقدمه
    بی قراری بعد از عمل جراحی پدیده شایعی در کودکان است. از جمله فاکتورهای مستعد کننده احتمالی بی قراری، نوع بیهوشی است. هدف از این مطالعه مقایسه تاثیر دو روش بیهوشی استنشاقی و داخل وریدی در کودکان کاندید بیهوشی عمومی بر بی قراری آنها در اتاق ریکاوری بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه کارآزمایی بالینی آینده نگر یک سوکور تعداد 56 کودک زیر 6 سال به صورت تصادفی به دو گروه 28 نفری تقسیم شدند. نگهداری بیهوشی در گروه اول به صورت داخل وریدی (پروپوفول، الفنتانیل) و در گروه دوم به صورت استنشاقی (نیتروس اکسید، ایزوفلوران) بود. بعد از به هوش آمدن کودک در اتاق ریکاوری با استفاده از مقیاس مورد نظر (PAED) بی قراری کودک هر 10 دقیقه یک بار تا زمان 60 دقیقه اندازه گیری شد. اطلاعات حاصله با کمک نرم افزار SPSS و آزمون t-test، chi-squre و ANOVA مورد ارزیابی قرار گرفتند. (05/0 = α)
    یافته ها
    میزان بی قراری در دقیقه 10 در گروه بیهوشی وریدی 85/12 و در گروه استنشاقی 51/10 بود، که به طور معنی داری در گروه وریدی بیشتر از استنشاقی بود اما بین دو گروه مورد مطالعه از نظر بروز بی قراری تفاوت معنی داری دیده نشد(241/0 = p value). میزان بی قراری در دو گروه با سن ارتباط معکوس داشته و در کودکان کم سن بیشتر بود.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد تصمیم گیری برای انتخاب روش بی هوشی نباید بر مبنای بروز بی قراری باشد. بررسی عوامل دیگری به غیر از روش بیهوشی در بروز بی قراری کودکان توصیه می شود.
    کلید واژگان: بی قراری, بیهوشی داخل وریدی, بیهوشی استنشاقی}
    Naser Kaviani, Negar Karamzadeh Dashti
    Introduction
    Emergence agitation is a common clinical phenomenon in children undergoing general anesthesia. A possible predisposing factor is the type of general anesthetic technique used. The aim of the present study was to evaluate the effect of two intravenous and inhalational general anesthetic methods on emergence agitation of children in the recovery room.
    Materials And Methods
    In this prospective single-blind clinical trial, 56 children aged less than 6 years were randomly divided into two groups of 28. The first group received IV general anesthesia with propofol and alfentanyl and the second group received inhalation anesthesia with isoflorance and nitrous oxide. After awakening in the recovery room the children's emergence agitation was measured every ten minutes for 60 minutes by PAED scale. Data was analyzed with t-test, chi-squared test and ANOVA with SPSS software (α = 0.05).
    Results
    Emergence agitation in the intravenous and inhalational groups at 10-minute interval were 12.85 and 10.51 on PAED scale, respectively, demonstrating a significantly higher rate in the intravenous group. However, in general, there were no significant differences between the two groups (p value = 0.241). There was an inverse relationship between age and agitation, with higher rates in younger children.
    Conclusion
    Based on the results it was concluded that decision-making on the type of anesthesia should not be based on emergence agitation. Other factors involved in emergence agitation should be considered.
    Keywords: Emergence agitation, Inhalation general anesthesia, Intravenous general anesthesia}
  • ناصر کاویانی، فاطمه سادات رنجبران
    مقدمه
    حالت تهوع شدید هنگام کار دندانپزشکی در بعضی از بیماران وجوددارد که درمان دندانپزشکی را مشکل می کند. در این مطالعه تاثیر داروی اندانسترون به فرم خوراکی به عنوان یک داروی ضد تهوع بر روی رفلکس تهوع طی تحریک مناطق کام نرم و لوزه ها به منظور بازسازی شرایط طی درمان های دندان پزشکی بررسی شد.
    مواد و روش ها
    در این کارآزمایی بالینی، 88 نفر بزرگسال سالم به صورت تصادفی به دو گروه 44 نفری اندانسترون و پلاسبو تقسیم شدند. شدت رفلکس به کمک تحریک با آبسلانگ قبل و 90 دقیقه بعد از مداخله برای هر نمونه در ناحیه کام نرم و لوزه چک شد و نتایج ثبت گردید. نتایج دو گروه به کمک آزمون های آماری Wilcoxonو Mann-Whitney تجزیه و تحلیل شد. (05/0=α)
    یافته ها
    در گروه اندانسترون شدت رفلکس تهوع در هر دو ناحیه ی کام نرم و لوزه بعد از مداخله از نظر آماری کاهش معنی داری نشان داد ولی در گروه پلاسبو در هر دو ناحیه بعد از مداخله تفاوت معنی داری دیده نشد.
    نتیجه گیری
    مطالعه نشان داد که اندانسترون خوراکی به طور معنی داری بر کاهش رفلکس تهوع در هر دو ناحیه ی کام نرم و لوزه تاثیر دارد و تجویز آن می تواند در اقدامات بالینی مد نظر قرار گیرد.
    کلید واژگان: دندان پزشکی, رفلکس تهوع, اندانسترون}
    Naser Kaviani, Fatemehsadat Ranjbaran
    Introduction
    Severe gagging in some patients during dental procedures can complicate the procedure. In this study, the effect of oral ondansetron and placebo, as antiemetic medications, on gag reflex was evaluated with the stimulation of soft palate and palatine tonsil areas to simulate the clinical situation during dental procedures.
    Materials And Methods
    In this clinical trial, 88 healthy adult individuals were randomly divided into two equal groups of ondansetron and placebo, which were administered orally. Gag reflexes were checked using a tongue depressor and recorded before and 90 minutes after intervention in the soft palate and palatine tonsil areas. Data was analyzed and compared with SPSS software, using Mann-Whitney and Wilcoxon tests (α = 0.05).
    Results
    In the ondansetron group a statistically significant decrease in gag reflex was noted after intervention in both soft palate and tonsil areas (p value < 0.05); however, no significant decrease was observed in the placebo group in the two areas after intervention.
    Conclusion
    The results of the present study showed the efficacy of ondansetron in reducing the severity of gag reflex in both the soft palate and tonsil areas; therefore, its administration can be considered in clinical procedures in those areas.
    Keywords: Dentistry, Gag reflex, Ondansetron}
  • ناصر کاویانی، محمد شاه ابویی، مهدی امین زاده
    مقدمه
    آرام بخشی وریدی یکی از روش های کنترل اضطراب است که در عین حال کاربرد داروهای قوی احتمال بروز هیپوکسی را در آن تشدید می کند. در این مطالعه میزان بروز هیپوکسی بین دو رژیم درمانی وریدی بررسی شده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه کارآزمائی بالینی آینده نگر دو سوکور تعداد 73 بیمار کاندید عمل جراحی ایمپلنت در دو گروه مطالعه شدند. آرام بخشی بیدار در یک گروه با ترکیب میدازولام/فنتانیل و در گروه دیگر با ترکیب میدازولام/کتامین داده شد. میزان اشباع اکسیژن خون در شش مرحله اندازه گیری شده نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون آماری T test تجزیه و تحلیل شدند. (05/0 = α)
    یافته ها
    میانگین اشباع اکسیژن خون در پنج دقیقه پس از شروع کار در هر دو گروه نسبت به قبل از کار کاهش نشان داد در گروه میدازولام/ فنتانیل به 2/93 درصد و در گروه میدازولام کتامین به 9/94 درصد رسید، که کاهش اشباع اکسیژن خون در گروه اول به طور معنی داری بیشتر بود.
    نتیجه گیری
    استفاده از آرام بخشی وریدی باعث کاهش میزان اشباع اکسیژن خون می شود. استفاده از ترکیب داروهای میدازولام و فنتانیل که هر دو باعث تضعیف سیستم تنفسی می شوند موجب کاهش بیشتر میزان اشباع اکسیژن خون می شود. مونیتورینگ دقیق داروهای وریدی و تجویز با فاصله آنها در آرام بخشی وریدی ضروری به نظر میرسد.
    کلید واژگان: آرام بخشی وریدی, میدازولام, فنتانیل, کتامین, دندان پزشکی, ایمپلنت دندانی}
    Naser Kaviani, Mohammad Shahabouei, Mehdi Aminzadeh
    Introduction
    Intravenous sedation is one of methods to control anxiety in dentistry. However, due to intravenous use of potent drugs, the odds of hypoxia increases. In this study the prevalence of this complication between the two intravenous sedation methods was investigated.
    Materials And Methods
    In this double-blind prospective clinical trial a total of 73 implant patients were evaluated in two groups. Conscious sedation was administered with a combination of midazolam/fentanyl in one group and with midazolam/ketamine in the other. SPO2 was measured in 6 stages and results were analyzed with t-test using SPSS software (α = 0.05).
    Results
    Mean of SPO2 five minutes after drug injection decreased in both groups. In midazolam/fentanyl group it decreased to 93.2% and in midazolam/ketamine group to 94.9% which indicates that the decrease in SPO2 in the first group (midazolam/fentanyl) was significantly more than other group.
    Conclusion
    Use of intravenous sedation resulted in a decrease in SPO2 five minutes after sedation. In the midazolam/fentanyl group, it decreased to 93.2% and in the midazolam/ketamine group it decreased to 94.9%, with a significantly higher decrease in the former.
    Keywords: Dental implant, Fentanyl, Ketamine, Intravenous sedation, Midazolam}
  • ناصر کاویانی، عباس حقیقت، سپیده رحمانی
    مقدمه
    کنترل درد یکی از مهم ترین وظایف دندان پزشک است. داروهای مسکن غیر استروئیدی دارای اثرات تسکین بخش مؤثری هستند. با این حال، این داروها دارای عوارض جانبی زیادی می باشند. به نظر می رسد استفاده از اثرات تسکین دهنده ی طب سوزنی می تواند مقدار مصرف ایبوبروفن را پس از جراحی کاهش دهد و موجب کاهش درد بیمار شود.
    روش ها
    پانزده بیمار برای جراحی دو دندان عقل نهفته انتخاب شدند. در یک جلسه نقاط 4li، 7st، 6st، 6p قبل از جراحی سوزن زده شد و در جلسه ی دیگر سوزن های طب سوزنی دورتر از نقاط یاد شده، زده شد. پس از تزریق بی حسی موضعی، عمل جراحی انجام شد. میزان درد و تعداد بروفن مصرفی پس از جراحی در فواصل زمانی 6، 12، 24 و 48 ساعت پس از جراحی از بیمار پرسیده و نتایج تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    درد در گروه مطالعه نسبت به گروه شاهد کمتر بود، ولی با استفاده از آزمون Wilcoxon میانگین نمره ی شدت درد پس از عمل بر اساس سیستم VAS یا Visual analogue scale بین دو گروه تفاوت معنی داری نشان نداد. مصرف تعداد مسکن در 48 ساعت اول در گروه مطالعه برابر 2/2 و در گروه شاهد برابر 26/3 بود که به طور معنی داری کمتر ار گروه شاهد بود (015/0 P =).
    نتیجه گیری
    به علت کاهش مصرف بروفن پس از جراحی در گروه مطالعه نسبت به گروه شاهد، طب سوزنی می تواند در بیماران با سابقه ی نارحتی های گوارشی، یک روش کمکی و مؤثر محسوب گردد. ولی چون میزان درد پس از عمل اختلاف معنی داری را نشان نداد، انجام مطالعات بیشتر توصیه می شود.
    کلید واژگان: طب سوزنی, درد, مسکن, جراحی دندان عقل}
  • ناصر کاویانی، احمدرضا شفیعی
    مقدمه
    ترس شدید از دندان پزشکی و ناتوانی ذهنی از موارد استفاده ی بیهوشی عمومی در دندان پزشکی است. بیهوشی دندان پزشکی اغلب به صورت سرپایی انجام می شود و کاهش زمان و عوارض ریکاوری اهمیت زیادی در آن دارد. هدف از مطالعه ی حاضر بررسی مقایسه ای زمان و عوارض ریکاوری داروی بیهوشی پروپوفول در دو گروه سالم و ناتوان ذهنی بود که خدمات دندان پزشکی را تحت بیهوشی عمومی دریافت کردند.
    روش ها
    در این مطالعه ی بالینی، 34 بیمار ناتوان ذهنی و 34 بیمار سالم، کاندید دریافت خدمات دندان پزشکی تحت بیهوشی عمومی، انتخاب شدند. در هر دو گروه تحت شرایط یکسان بیهوشی با پروپوفول صورت گرفت. پس از پایان بیهوشی زمان و عوارض ریکاوری در هر دو گروه ثبت گردید. نتایج توسط آزمون های آماری Independent samples t-test و Mann-Whitney مورد آنالیز قرار گرفت.
    یافته ها
    زمان ریکاوری در گروه ناتوان ذهنی به صورت معنی داری از گروه سالم ذهنی بیشتر بود (05/0 > P)، اما عوارض ریکاوری در دو گروه اختلاف معنی داری نداشت (05/0 < P). در هر دو گروه ارتباط مستقیمی بین زمان بیهوشی و زمان ریکاوری مشاهده شد (05/0 > P).
    نتیجه گیری
    زمان ریکاوری در بیماران ناتوان ذهنی بیشتر بود که ممکن است به دلیل نیاز به درمان طولانی تر باشد؛ اما عوارض ریکاوری در دو گروه مشابه بود. در هر دو گروه ناتوان ذهنی و سالم افزایش زمان بیهوشی مانند مطالعات گذشته باعث افزایش زمان ریکاوری گردید.
    کلید واژگان: بیهوشی عمومی, اتاق ریکاوری, ناتوانی ذهنی}
    Naser Kaviani, Ahmad Reza Shafiei
    Background
    Sever dental fear and mental disorders are indications for dental treatment under general anesthesia, which usually is performed as outpatient anesthesia for dentistry; so decreased recovery time and complications are important. This study aimed to compare the recovery time and complications after Anesthesia with Propofol between mental retard and healthy patients.
    Methods
    In this clinical trial study, 34 mental retarded and 34 healthy patients were prescribed for general anesthesia. In both groups, anesthesia was performed with propofol. After the end of anesthesia, recovery time and complications in both groups were recorded and the data were analyzed with independent samples t and Mann-Whitney tests.
    Finding
    Recovery time in retarded group was significantly higher than the healthy group (P < 0.05); but the side effects had no significant difference between in the two groups (P > 0.05). There was direct relation between anesthesia time and recovery time (P < 0.05).
    Conclusion
    Recovery time was prolonged in mental retard patients; it might be because of their need to prolonged treatment. Recovery side effects were similar in both groups. In both groups, increasing the anesthesia time made longer recovery time like the previous studies.
  • Kaviyani N., Ansari G. Dds
    Background and Aim
    Un-cooperative children with massive dental need are usually suitable candidates for outpatient dental procedures under general anesthesia. Discharge from recovery without complications is an ideal goal achieved by the use of short acting anesthetic agents. This study was designed to evaluate the duration of recovery as well as potential complications in propofol infusion anesthesia.
    Method
    In this descriptive cross sectional study, forty five healthy patients, aged 5-10 years were selected from the pool referred to the Department of Pediatric Dentistry at Isfahan Dental School for treatment. Initial evaluation and allocation for treatment under General Anesthesia was performed based on proof of lack of cooperation. induction of anesthesia with thiopental was carried out along with maintenance of anesthesia with infusion of propofol under mechanical ventilation. The duration of recoverywas recorded as well as any complications being made over the course of recovery. Data were then analyzed using basic statistics.
    Results
    Duration of recovery was 43.5 ± 22.12. In total 51.1 % of the patients reported no complications, however the remaining 48.9 % of the patients there was at least one complaint at the recovery time. The most important complaint was irritability with an incidence of 44.4 %.
    Conclusion
    Maintenance of anesthesia with propofol infusion can reduce duration of recovery and therefore speed up the discharge time for patients (children) who received their dental treatments under GA.
    Keywords: Recovery, dentistry, Anesthesia, propofol}
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • ناصر کاویانی
    کاویانی، ناصر
    استادیار
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال