فهرست مطالب نصرت الله شادنوش
-
اکوسیستم کارآفرینی یک الگوی رشد را برای کارآفرینان فراهم می کند و با تعیین شاخص ها و عناصر مرتبط، فرصت ها و تهدیدها را شناسایی کرده و زمینه را برای رشد فعالیت های کارآفرینانه فراهم می کند.. لذا، هدف پژوهش حاضر توسعه الگوی اکوسیستم کارآفرینی با رویکرد قابلیت های اشتغال کسب وکارهای دانش بنیان حوزه فناوری مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران است. در این راستا از طریق مصاحبه با 20 نفر از خبرگان دانشگاهی و کارآفرینان مرتبط با حوزه مورد پژوهش، زمینه مورد مطالعه با روش کیفی مورد بررسی قرار گرفته است. تجزیه وتحلیل اطلاعات در بخش کیفی با روش تحلیل تم انجام پذیرفته است. نتایج پژوهش نشان داد الگوی اکوسیستم کارآفرینی با رویکرد قابلیت های اشتغال در شش مقوله سرمایه انسانی، سرمایه مالی، سرمایه بازار، سرمایه فرهنگی، سرمایه سیاسی و سرمایه حمایتی قابل طرح است که هر کدام از این بخش ها دارای زیرسیستم های متفاوتی بودند. همچنین این نتیجه حاصل شد که توسعه الگوی اکوسیستم کارآفرینی دارای نتایجی از جمله توسعه نوآوری و کارآفرینی و خلق قابلیت اشتغال پایدار می باشد.
کلید واژگان: سرمایه انسانی, شرکت های دانش بنیان, سرمایه مالی, اکوسیستم کارآفرینی, قابلیت اشتغال, سرمایه بازار}The entrepreneurial ecosystem provides a growth model for entrepreneurs and by determining related indicators and elements, it identifies opportunities and threats and provides the basis for the growth of entrepreneurial activities. The aim of the current research is to develop the entrepreneurial ecosystem model with the approach of employability of knowledge-based businesses based in Science and Technology Park of Tehran University. In this regard, through interviews with 20 academic experts and entrepreneurs related to the field of research, the field under study was investigated with a qualitative method. The analysis of information in the qualitative section has been carried out by the method of theme analysis. The results of the research showed that the entrepreneurial ecosystem model can be designed with the approach of employability in six categories of human capital, financial capital, market capital, cultural capital, political capital and support capital, and each of these sectors had different subsystems. It was also concluded that paying attention to the development of the entrepreneurial ecosystem model has results such as the development of innovation and entrepreneurship and the creation of sustainable employability.
Keywords: Entrepreneurial Ecosystem, Human Capital, Financial Capital, Employability, Knowledge-Based Companies} -
اکوسیستم کارآفرینی با رویکرد اکو سیستم های نو آورانه مسیر نو و نوپا در راستای رشد مهارتی برای کارآفرینان در سرتاسر جهان میباشد که با گسترش منافع همه فرصت ها و تهدیدها را مورد بررسی قرارداده و باعث رشد و بلوغ و تکامل کارآفرینی در همه سطوح عالی آن میگردد . این تحقیق در راستای توسعه الگوی اکوسیستم کارآفرینی با رویکرد اکو سیستم نوآورانه در کسب وکارهای دانش بنیان حوزه فناوری مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران صورت پذیرفته است . برای انجام این تحقیق مصاحبه هایی با 20 نفر از خبرگان و فرهیختگان دانشگاهی و همچنین کارآفرینان که به نوعی درحوزه مورد پژوهش، زمینه مورد مطالعه با روش کیفی مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی و تحلیل داده ها در بخش کیفی با روش تحلیل تم صورت گرفته و بررسی های حاصل از پژوهش بیانگر این است که الگوی اکوسیستم کارآفرینی با رویکرد اکوسیستم نوآورانه در شش زمینه سرمایه انسانی، سرمایه مالی، سرمایه بازار، سرمایه فرهنگی، سرمایه سیاسی و سرمایه حمایتی قابل بررسی و ارائه میباشد که در آن توسعه الگوی اکوسیستم کارآفرینی دارای نتایجی از جمله توسعه نوآوری و کارآفرینی و خلق قابلیت اشتغال پایدار در این عرصه را محور قرار می دهد و اکو سیستم های نوآورانه زمینه ساز رشد و تکامل کسب و کارها به ویژه کسب و کارها نوپدید میباشد.
کلید واژگان: اکوسیستم کارآفرینی, اکو سیستم نوآورانه, شرکت های دانش بنیان, سرمایه انسانی, سرمایه مالی}The entrepreneurial ecosystem with the approach of innovative ecosystems is a new and emerging path in the direction of skill development for entrepreneurs all over the world, which examines all opportunities and threats by expanding the interests and causes the growth and maturity and evolution of entrepreneurship at all its high levels. The aim of the current research is to develop an entrepreneurial ecosystem model with an innovative ecosystem approach in knowledge-based businesses in the field of technology located in the Science and Technology Park of Tehran University. In this regard, through interviews with 20 academic experts and entrepreneurs related to the field of research, the field under study was investigated with a qualitative method. The analysis of information in the qualitative section has been carried out by the method of theme analysis. The results of the research showed that the entrepreneurial ecosystem model can be designed with the approach of Innovative ecosystem in six categories of human capital, financial capital, market capital, cultural capital, political capital and support capital, and each of these sectors had different subsystems. It was also concluded that paying attention to the development of the entrepreneurial ecosystem model has results such as the development of innovation and entrepreneurship and the creation of sustainable employability.
Keywords: Entrepreneurial Ecosystem, Innovative Ecosystem, Knowledge-Based Companies Human Capital, Financial Capital} -
پروبیوتیک ها به عنوان یکی از مهمترین مکمل های شناخته شده، اثرات سلامتی بسیاری به همراه دارند و توسعه صنعت پروبیوتیک نویدبخش سودآوری و توسعه اقتصادی کشور می باشد. در این راستا شناسایی استراتژی های توسعه صنعت پروبیوتیک در ایران هدف اصلی از انجام این پژوهش می باشد. بدین منظور از رویکرد کیفی-مصاحبه های نیمه ساختار یافته و عمیق با 15 تن از خبرگان به روش هدفمند انجام پذیرفت و داده های مستخرج از مصاحبه ها، به روش تحلیل تم کدگذاری شدند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که استراتژی های متمرکز (توسعه محصول، توسعه بازار و رسوخ در بازار)؛ استراتژی های تنوع (تنوع افقی و تنوع ناهمگون)؛ استراتژی مشارکتی (ایتلاف استراتژی)؛ و استراتژی های کارآفرینانه(آینده نگری، ریسک پذیری، پیشگامی و نوآوری) در توسعه صنعت پروبیوتیک موثر می باشند. بدین ترتیب با استفاده از مدل ارایه شده می توان استراتژی هایی را در همه مراحل، قبل از تولید تا مصرف، بکاربست تا این صنعت بتواند زمینه رشد و توسعه پیدا کند و خود زمینه ساز توسعه ملی شود.
کلید واژگان: استراتژی ها, توسعه, صنعت پروبیوتیک}As one of the most important known supplements, probiotics have many health effects and the development of the probiotic industry promises profitability and economic development of the country. Therefore, identifying the development strategies of the probiotic industry in Iran is the main purpose of this research. To this end we used the qualitative approach of semi-structured and in-depth interviews with 15 experts who were selected purposefully. For analysis of data, we used a thematic analysis method. The findings of this research show that the focused strategies of (product development, market development and market penetration); diversification strategies (horizontal diversification and heterogeneous diversification); Collaborative strategy (coalition strategy); and entrepreneurial strategies (foreseeing, risk-taking, pioneering and innovation) are major and effective in the development of the probiotic industry. Thus, by using the presented model, strategies can be applied in all stages, from prior to production to consumption, so that this industry can find a basis for growth and development and become a basis for national development.
Keywords: Strategies, Development, probiotics industry} -
مجله دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی، سال بیست و یکم شماره 1 (پیاپی 81، بهار 1402)، صص 67 -82زمینه و هدف
پروبیوتیک یا همان محصولاتی که در تولید آنها از میکروارگانیزم های مفید بکاربرده می شود، سالیان اخیر توجه جامعه جهانی و به ویژه بخش سلامت و درمان را به خود جذب کرده اند. چرا که محصولات پروبیوتیک می توانند در درمان و ایمنی با سلامت بدن انسان کمک ویژه ای نمایند. و داروهای موجود در بازار عوارض جانبی متعددی را به همراه دارند. بدین ترتیب با توجه به اهمیت این محصولات هدف از انجام این پژوهش تبیین پیشران های توسعه کسب وکارهای صنعت پروبیوتیک در ایران می باشد.
روش کاردر پژوهش حاضر با استفاده از بررسی نقطه نظر خبرگان صنعت پروبیوتیک ایران که شامل متخصصین علوم تغذیه و پزشکی و فعالین کسب وکارهای پروبیوتیک می شود به جمع آوری مهمترین پیشران های توسعه کسب وکارهای صنعت پروبیوتیک در ایران با استفاده از روش تحلیل مضمون و بررسی اثر متغیرهای بدست آمده با بهره گیری از روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزیی پرداخته شده است.
نتایجنتیجه گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که محیط کلان و محیط خرد ارتباط مستقیمی با توسعه صنعت پروبیوتیک دارند. تاثیر محیط کلان با ضرایب 05/0> 033/0= p، 13/3= T در سطح اطمینان 95%، بر توسعه صنعت پروبیوتیک معنادار واقع شد. همچنین محیط خرد نیز با ضرایب 05/0> 001/0= p، 13/2= T در سطح اطمینان 95% بر توسعه صنعت پروبیوتیک تاثیر گذار است.
نتیجه گیریبدین ترتیب با توجه به بررسی های انجام شده می توان بیان داشت که توسعه صنعت پروبیوتیک از دو بخش محیط کلان و محیط خرد، تحت تاثیر قرار می گیرند. در بخش محیط کلان نیروهای سیاسی همچون دولت ها می توانند زمینه را برای توسعه این صنعت فراهم نمایند و در بخش خرد، کسب وکارها و فعالین نیز می توانند تاثیر گذار باشند.
کلید واژگان: صنعت پروبیوتیک, توسعه صنعت, صنایع غذایی}Background and AimProbiotics, or useful microorganisms tobtained from beneficial microorganisms, have attracted the attention of the world community, especially the health sector, in recent years. The reason is that probiotic products can help in treating diseases and strengthening the human body without any side effects, unlike drugs which may usually have many side effects. Considering the importance of these products, this study was conducted to find and explain the drivers of probiotic industry development in Iran's food industry.
Materials and MethodsData were collected, using the thematic analysis method, on the views of the experts of the probiotic industry in Iran, including experts in nutritional and medical sciences and probiotic producers, concerning the most important driving forces in the development of probiotic industry businesses in Iran. Based on the data the effects of the variables obtained were investigated using the structural equation modeling method with a partial least squares approach.
ResultsAnalysis of the data showed that the development of probiotics industry was statistically significantly related directly both to macro-environment (coefficients T=3.13, p=0.033<0.05; 95% confidence level) and micro-environment (coefficients of T=2.13, p=0.001<0.05; 95% confidence level).
ConclusionIt can be concluded that the development of the probiotic industry in Iran is influenced by both the macro-environment and the micro-environment. What can provide the basis for the development of this industry in the macro-environment and the micro-environment sectors is the political forces such as governments and the private sector, respectively.
Keywords: Probiotic Industry, Industry Development, Food Industry} -
نشریه کارافن، سال بیستم شماره 62 (تابستان 1402)، صص 135 -155سیستم های تجارت الکترونیک بنگاه تجاری- مشتری (B2C) دارای حوزه ی جغرافیایی وسیع و مشتریان گسترده می باشند. یکی از راهکارهای جدید جهت پاسخ گویی مناسب به مشتریان، اقتصاد مشارکتی است. اقتصاد مشارکتی، مدل نوآورانه ی کسب و کار با تاکید بر اجتماع و مردم است که بر ارزش اجتماعی جامعه تاثیرگذار است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر اقتصاد مشارکتی بر سیستم های تجارت الکترونیک B2C با نقش میانجی ارزش اجتماعی بود. روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی بوده و از نظر شیوه ی اجرا، توصیفی-پیمایشی و از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش 110 نفر از خبرگان تجربی و دانشگاهی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته ی مدیریت فناوری اطلاعات بودند که حجم نمونه، مطابق جدول کرجسی و مورگان 86 نفر تعیین و برای نمونه گیری از روش طبقه ای استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از معادلات ساختاری و به کمک نرم افرارSmartPLS3 انجام شد. یافته های پژوهش نشان دادند که تعهد، فاکتور اقتصادی، زیرساخت و همکاری بر ارزش اجتماعی تاثیر مثبت و معنی داری دارند. همچنین ارزش اجتماعی بر سیستم های تجارت الکترونیک B2C تاثیر مثبت و معنی داری دارد.کلید واژگان: اقتصاد مشارکتی, سیستم های تجارت الکترونیک B2C, ارزش اجتماعی, معادلات ساختاری}Karafan, Volume:20 Issue: 62, 2023, PP 135 -155Business-to-Customer (B2C) e-commerce systems cover a wide geographical area and a wide range of customers. One of the new ways to respond well to customers is a sharing economy. Sharing economy is an innovative business model with an emphasis on community and people that affects the social value of the society. The purpose of this study was to investigate the effect of sharing economy on B2C e-commerce systems with the mediating role of social value. The research method was applied in terms of purpose and in terms of implementation, it was a descriptive-survey and correlational method. The participants of the study comprised of 110 experimental and academic experts and graduate students majoring in information technology management. The sample size was determined according to Krejcie and Morgan Table 86 and a stratified method was used for sampling. Data analysis was performed using structural equations using SmartPLS3 software. Findings indicated that obligation, economic factors, infrastructure, and collaboration had a positive and significant effect on social value. Social value also has a positive and significant effect on B2C e-commerce systems.Keywords: Sharing economy B2C E, commerce systems Social value Structural equations}
-
امروز؛ در حوزه کارآفرینی به مقوله کارآفرینی در اکوسیستم اجتماعی توجه ویژه ای می شود؛ از آن به عنوان یکی از عوامل مزیت آفرین برای جامعه و کاهش آسیب های اجتماعی یاد می کنند. هدف این پژوهش طراحی مدل اکوسیستم کارآفرینی اجتماعی و رویکرد پژوهش ترکیبی بود. مرحله کیفی با رویکرد دلفی و با حضور صاحب نظران جهت شناسایی متغیرهای اکوسیستم کارآفرینی اجتماعی و نهاد کارآفرینی نمایندگان ساختمان ها انجام شد. مرحله کمی از مدلسازی معادلات ساختاری جهت اعتباریابی و تحلیل عاملی تاییدی بهره گرفته شد. ابزار گردآوری داده ها در مرحله اول و مرحله کمی پرسشنامه بود. روایی پرسشنامه توسط خبرگان تایید شد. پایایی پرسشنامه با آلفای کرونباخ- برابر با 779/0- تعیین شد . نمونه آماری بخش کیفی، شامل 12 کارشناس حوزه «اکوسیستم کارآفرینی اجتماعی»- به منظور به دست آوردن یک مدل پیشنهادی- به روش گلوله برفی انتخاب شد. در مرحله کمی؛ جامعه آماری نامحدود و نمونه آماری 384 نفر- شامل مراجعین به سراهای محله های مناطق 22گانه شهرداری تهران- بود. یافته سه مرحله دلفی، استخراج متغیرهای تحقیق- شامل متغیرهای مستقل پایداری اجتماعی، پایداری اقتصادی، کیفیت خدمات، پایداری محیطی، پایداری فرهنگی، از اکوسیستم کارآفرینی اجتماعی؛ هم چنین رضایت شهروند، اعتماد شهروند، همکاری شهروند متغیرهای وابسته از نهاد کارآفرینی نمایندگان ساختمان ها- بود. نتایج بخش کمی نشان داد تمامی فرضیه ها تایید شده اند. نهاد کارآفرینی نمایندگان ساختمان ها- به عنوان مدل پیشنهادی مصوب- بر آن است که با افزایش اقدامات مرتبط با اکوسیستم کارآفرینی اجتماعی، مولفه های (پایداری اجتماعی، پایداری اقتصادی، کیفیت خدمات، پایداری محیطی، پایداری فرهنگی در اکوسیستم اجتماعی) را بهبود بخشد.
کلید واژگان: اکوسیستم, کارآفرینی, کارآفرینی اجتماعی, اکوسیستم کارآفرینی اجتماعی}Today; in the field of entrepreneurship, special attention is paid to the category of entrepreneurship in the social ecosystem, which is mentioned as one of the factors that create benefits for society and reduce social harms. The purpose of this research was to design a model of social entrepreneurship ecosystem. The approach was a combined research. The qualitative stage was performed with the Delphi approach and presence of experts- to identify variables of social entrepreneurship ecosystem and entrepreneurship institution of buildings representatives. Quantitative stage of structural equation modeling was used for validation and confirmatory factor analysis. The data collection tool was questionnaire. Validity of that was confirmed by the experts. Reliability of that- 0.779- was determined through Cronbach's alpha. The statistical sample of the qualitative section- 12 experts in the field of "social entrepreneurship ecosystem"- was selected by Snowball method. In the quantitative stage, to obtain a proposed model; the statistical community was unlimited and sample was 384 people- among those who referred to the neighborhoods houses of 22 districts of Tehran Municipality. The finding of three Delphi stages was extraction of research variables - including independent variables of social sustainability, economic sustainability, service quality, environmental sustainability, cultural sustainability from the social entrepreneurship ecosystem; also citizen satisfaction, citizen trust, and citizen cooperation were variables dependent on the entrepreneurship institution of buildings representatives. The results of the quantitative section showed that all the hypotheses were approved. The Entrepreneurship Institution of Buildings Representatives aims to improve the social ecosystem conditions.
Keywords: ecosystem, Entrepreneurship, Social Entrepreneurship, Social entrepreneurship ecosystem} -
امروزه سیستم های تجارت الکترونیک B2C مهمترین سیستم های تجارت در ارایه خدمات و کالا به مشتریان هستند. استارت آپ ها در این سیستم ها نیازمند به روش هایی هستند تا بتوانند بازار خود را برای پاسخگویی مناسب به مشتریان گسترش دهند. یکی از نوآوری های اخیر جهت توسعه خدمات و کالاها در استارت آپ ها استفاده از اقتصاد مشارکتی است. اقتصاد مشارکتی در استارت آپ های B2C باعث استفاده بهتر از امکانات و منابع می شود و به آنها جهت کاهش هزینه های مبادله و ارتقاء بهره وری کمک می نماید. بنابراین هدف پژوهش حاضر ارایه الگوی تجارت الکترونیک B2C با تاکید بر اقتصاد مشارکتی در استارت آپ ها بود که به صورت ترکیبی انجام شد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، بنیادین و بر اساس روش، توصیفی- همبستگی میباشد. در گام اول عوامل موثر بر اساس تحلیل محتوا و مصاحبه با 15 نفر از خبرگان دانشگاهی، شناسایی شدند. خروجی این مرحله 14 مولفه در قالب 3 بعد (تکنولوژی، اجتماعی و اقتصادی) بود. سپس در گام دوم ابعاد شناسایی شده با روش ساختاری تفسیری سطحبندی و با تحلیل میکمک خوشهبندی شدند که برای تحلیل از نرمافزار اکسل استفاده شد. نتایج ساختاری تفسیری نشان داد مولفهها در 10 سطح قرار دارند، همچنین تحلیل میکمک نشان داد، مولفه های (اعتماد- همکاری-محصول- کیفیت ارتباط- فاکتور اقتصادی) در خوشه وابسته، مولفه های (قابلیت استفاده وب سایت- دسترسی- تعهد- اشتراک گذاری اطلاعات-کیفیت اطلاعات) در خوشه پیوندی و مولفه های (ارزش اجتماعی- امنیت- زیرساخت- سفارشی سازی) نیز در خوشه مستقل قرار گرفتهاند.
کلید واژگان: تجارت الکترونیک B2C, اقتصاد مشارکتی, استارت آپ, تحلیل محتوا, ساختاری تفسیری, میک مک}Today, business to customer e-commerce systems are the most important business systems in providing services and goods to customers. Startups in these systems need methods to be able to expand their market to respond appropriately to customers. One of the recent innovations to develop services and goods in startups is the use of sharing economy. sharing economy in B2C startups make better use of facilities and resources and helps them to reduce transaction costs and improve productivity. Therefore, the purpose of this study was to present a B2C e-commerce model with an emphasis on sharing economy in startups, which was done in combination. The present research is fundamental in terms of purpose and descriptive-correlation based on the method. In the first step, effective factors were identified based on content analysis and interviews with 15 academic experts. The output of this stage was 14 components in 3 dimensions (technology, social and economic). Then, in the second step, the identified dimensions were graded by interpretive structural method and clustered by Mikmak analysis, which was analyzed using Excel software. Interpretive structural results showed that the components are in 10 levels, also Micmac analysis showed that the components (trust- collaboration- product- communication quality- economic factor) in the dependent cluster, components (website usability- availability- obligation- sharing information- information quality) in the link cluster and components (social value- security- infrastructure-customization) are also in the independent cluster.
Keywords: B2C E-commerce, Sharing Economy, Startup, Content Analysis, Interpretive Structure, Micmac} -
مجله مدیریت کسب و کار، پیاپی 57 (بهار 1402)، صص 218 -239امروزه با پیچیده تر شدن پروژه ها، عدم قطعیت در پروژه ها نیز بیشتر می شود. ریسک پروژه در برگیرنده تهدیدهایی بر اهداف پروژه است. مدیریت ریسک از قسمت های اصلی مدیریت استراتژیک هر پروژه به شمار می رود و شامل فرایندهایی است که از طریق آن می توان به صورت روش مند خطرهای مرتبط با فعالیت ها را شناسایی کرد. در همین راستا هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تحلیل ریسک بر اساس رویکرد تلفیقی PMBOK و RFMEA در پروژه های صنعت پتروشیمی می باشد. جامعه آماری شامل کارفرما، مدیریت پیمان، مشاور مهندسی و پیمانکاران شرکت صنایع پتروشیمی کرمانشاه می باشد. از این جامعه 10 نفر برای بخش کیفی و 248 برای بخش کمی (تحلیل رگرسیون) انتخاب شدند. پرسشنامه بین افراد انتخاب شده توزیع شد. 220 پرسشنامه تکمیل و به صورت قابل قبول برگشت داده شد. در نتیجه مجموعا 22 ریسک به عنوان ریسک بحرانی (با RPN 1) شناسایی شد و نقش عوامل مدیریتی، سازمانی و محیطی در مدیریت ریسک مورد بررسی قرار گرفت.کلید واژگان: پیکره دانش مدیریت پروژه (PMBOK), تحلیل اثرات و حالت شکست ریسک (RFMEA), صنعت پتروشیمی, مدیریت ریسک}Nowadays, as projects become more complex, uncertainty in the implementation of projects also increases. Project risk includes threats to project goals. Risk management is one of the main parts of strategic management of any project and includes processes through which risks related to activities can be identified methodically. The main purpose of this study is to identify and analyze risk, using the integrated approach of PMBOK and RFMEA methods in petrochemical industry projects. The statistical population consists of employer, contract management, engineering consultant, and contractors of the Kermanshah petrochemical industries company. Of whom 10 were selected for the qualitative part and 248 were selected for the quantitative part (regression analysis). Questionnaires were handed to the selected population. 220 of which, were filled out and returned acceptably. As a result, a total of 22 risks were identified as critical risks (with RPN of 1) and the role of management, organizational, and environmental factors in risk management was investigated.Keywords: Petrochemical Industry, Project Management Body of Knowledge (PMBOK), Risk Failure Mode, Effect Analysis (RFMEA), risk management}
-
نشریه منابع انسانی ناجا، پیاپی 70 (زمستان 1401)، صص 123 -148
نوآوری و قابلیتهای آن، به عنوان یک اکسیر حیاتبخش سازمانها، همواره یک چالش پش روی پژوهشها مطرح است.بنابراین، این پژوهش با هدف افزایش میزان درک ما از فرایند اجرای نوآوری باز، آمادگی ها و قابلیتهای نوآوری باز انجام شد. روش تحقیق پژوهش حاضر از نظر هدف، بنیادی-کاربردی و از نظر ماهیت، اکتشافی است. جامعه آماری این پژوهش، در مرحله اول، شامل خبرگان، متخصصان و مدیران پدافند غیر عامل نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران و شرکتهای دانشبنیان در زمینه پدافند غیرعامل نیروی انتظامی بود. ابزار مورد استفاده بر اساس روش داده بنیاد، مصاحبههای عمیق نیمهساختار یافته تا رسیدن به مرز اشباع بوده است که به جنبههای مختلف درونی و بیرونی سازمان برای رسیدن به مدل اجرایی فرایند نوآوری باز، پرداخته شد و نتایج بر اساس مراحل پارادایم دادهبنیاد تنظیم گردید .در مرحله دوم نیز، کلیه کارکنان این شرکتها و ستاد فرماندهی پدافند غیرعامل نیروی انتظامی بود که نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران، تعداد 145 نفر و ابزار جمعآوری نیز، پرسشنامه محقق ساخته بود. بر اساس نتایج بدست آمده مدلی مفهومی برای اجرای نوآوری باز در پدافند غیر عامل نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران ارایه شد.مفاهیم استخراج شده نشان می دهند که توانایی شرکتها در ایجاد همکاری با شرکاء و مشتریان، ایجاد شرایط برای ورود نوآوری و مدیریت آن، از طرف مدیریت، قابلیتهای شبکه سازی برای سازمان تحت حمایت مدیران سازمان، ایجاد بستر قانونی، طراحی مکانیسم های مناسب مالی، وجود منابع انسانی نوآور و با قابلیت شبکه سازی بیرونی و ساختار سازمانی مناسب از جمله مواردی هستند که برای ورود به عرصه نوآوری باز ضروری می باشند.
کلید واژگان: نوآوری باز, پدافند غیر عامل نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران, داده بنیاد}Innovation and its capabilities, as a vital elixir of organizations, is always a challenge to research. Therefore, this study was conducted to increase our understanding of the process of implementing open innovation, preparations and capabilities of open innovation. The research method of the present study is fundamental-applied in terms of purpose and exploratory in terms of nature. The statistical population of this study, in the first stage, included experts, specialists and managers of passive defense of the police force of the Islamic Republic of Iran and knowledge-based companies in the field of passive defense of the police force. The tools used based on the foundation data method were semi-structured in-depth interviews to reach the saturation limit, which addressed various internal and external aspects of the organization to achieve the executive model of the open innovation process. The second stage was all the employees of these companies and the Passive Defense Command Headquarters of the police force. The statistical sample was based on Cochran's formula, 145 people, and the collection tool was a researcher-made questionnaire. Based on the results, a conceptual model for the implementation of open innovation in passive defense of the law enforcement force of the Islamic Republic of Iran was presented. Management side, networking capabilities for the organization under the support of organizational managers, creating a legal framework, designing appropriate financial mechanisms, having innovative human resources with external networking capabilities and appropriate organizational structure are among the items that are necessary to enter the field of open innovation. To be.
Keywords: Open innovation, passive defense of the police force of the Islamic Republic of Iran, data foundation} -
سواد اطلاعاتی در دنیای کنونی که عصر تغییرات شتابناک فناورانه و تکثر منابع اطلاعاتی است، اهمیتی فزاینده دارد. به دلیل پیچیدگی روبه افزایش این شرایط، افراد باگزینه های اطلاعاتی متنوع و متعددی در تحقیقات آکادمیک، در محل کار، و در زندگی شخصی روبه رو هستند. لذا مسیله اصلی اصلی تحقیق این است که عوامل و مولفه های موثر بر سنجش سواد اطلاعاتی خبرنگاران چیست؟ هدف اصلی پژوهش حاضر، طراحی مدل سنجش سواد اطلاعاتی خبرنگاران است. این مطالعه براساس رویکرد کیفی انجام شده است. این پژوهش در بخش کیفی از نظر هدف، اکتشافی و از نوع تحقیقات توسعه ای - کاربردی و از جنبه روش گردآوری داده، توصیفی- پیمایشی است. به منظور دست یابی به اهداف پیش روی در مطالعه حاضر، در گام اول با بررسی های جامع کتابخانه ای و ارزیابی مطالعات گذشته، عوامل و مولفه های سواد اطلاعاتی خبرنگاران شناسایی و استخراج گردید .در گام بعدی با بهره گیری از روش دلفی، عوامل و مولفه ها شناسایی شدند. جامعه پژوهش حاضر در بخش کیفی، اساتید و متخصصان عرصه خبر هستند. در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند استفاده می شود، یعنی تا زمانی اقدام به نمونه گیری می شود که به نقطه اشباع رسیده شود. در پانل خبرگان، 10 نفر انتخاب شدند. برای سنجش و اندازه گیری در بخش کیفی از پرسشنامه دلفی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاصل از روش دلفی نشان می دهد پاسخ دهندگان در مجموع، 7 عامل و 30 مولفه برای سواد اطلاعاتی که شامل محیط اطلاعاتی (تسهیلات کامپیوتر، استفاده از اینترنت)، استانداردهای فناوری اطلاعات (برنامه ریزی و مفاهیم فناوری، برنامه ریزی و طراحی تجربه و محیط های یادگیری، بهره وری و شیوه های حرفه ای، موضوعات انسانی، اجتماعی، قانونی و اخلاقی، استفاده از فناوری اطلاعات، خودکارآمدی فناوری اطلاعات)، مهارت های سواد اطلاعاتی (یادگیری الکترونیکی، فعالیت های تفکر، کاربرد فناوری اطلاعات، ارتباطات اطلاعاتی)، ابزارهای سواد اطلاعاتی (دانش و شناخت ارزیابی سواد اطلاعاتی، عملکرد و شیوه های ارزیابی سواد اطلاعاتی، نگرش نسبت به سواد اطلاعاتی، نیاز اطلاعاتی، دسترسی به اطلاعات، استفاده از اطلاعات قانونی و اخلاقی)، عوامل شخصی (سن، سابقه خدمت، تحصیلات جنسیت، درجه، جایگاه اجتماعی و اقتصادی)، عوامل منطقه ای (منطقه محل سکونت، منطقه محل کار خبرنگار) و پیامدهای سواد اطلاعاتی (نوآوری سازمانی، اثربخشی، اعتماد، عملکرد مدیریتی) مطرح کردند.
کلید واژگان: سواد اطلاعاتی, خبرنگاران, روش دلفی} -
زمینه
پاسخگویی انتظاری است که افرادازسازمان ها دارند وآن را به عنوان ابزاری برای کنترل قدرت و بهتر انجام شده کارها می دانند، چراکه اگر سازمان ها پاسخگو نباشند، فساد و استبداد در سازمان حاکم خواهد شد.
هدفبررسی تاثیر نقش پاسخگویی سازمانی، مشتری گرایی و استراتژی نو آوری بر سیستم اطلاعاتی بازاریابی در شرکت های خدمت محور.
روشاز لحاظ هدف کاربردی بود.ابزار جمع آوری داده ؛ پرسشنامه و جامعه ی آماری با روش نمونه گیری تصادفی ساده برآورد شد.
یافته هانتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان داد که متغیرهای پاسخگویی سازمانی، نوآوری در محصولات و خدمات شرکت و مشتری مداری بر متغیر سیستم اطلاعاتی بازاریابی تاثیر معنادار و مثبتی دارد که پاسخگویی سازمانی تاثیر بیشتری بر سیستم اطلاعاتی بازاریابی دارد.
نتیجه گیریتاثیر معنادار متغیر پاسخگویی سازمانی باعث می شود مجریان، مسیولیت آنچه را که انجام می دهند و خدماتی را که ارایه می دهند بر عهده گرفته، کیفیت کار خود را تضمین نمایند و همواره در پی بهبودکارکردهاوماموریت های خویش باشند.
کلید واژگان: پاسخگویی سازمانی, مشتریگرایی, استراتژی نو آوری, سیستم اطلاعاتی بازاریابی}BackgroundAccountability is what people expect from organizations and it is seen as a tool to control power and get things done better
ObjectiveTo investigate the effect of the role of organizational accountability, customer orientation and innovation strategy on marketing information system in service-oriented companies
MethodPresent study is practical and has descriptive-correlational nature.data collection tools;Survey analysis was conducted in this study
ResultsThe results of hypothesis testing showed that the variables of organizational accountability, innovation in products and services of the company and customer orientation have a significant and positive effect on the variable of marketing information system
ConclusionThe significant impact of organizational accountability variable makes executives take responsibility for what they do and the services they provide, ensure the quality of their work, and always seek to improve their functions, missions and work.
Keywords: Organizational Accountability, Customer Orientation, Innovation Strategy, Marketing information system} -
زمینه و هدف
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر توانمندسازی مدیریت دانایی (ساختارها و زیرساخت های فناوری و اخلاق سازمانی) و سرمایه های فکری بر عملکرد سازمانی است. به بیان دیگر پژوهش حاضر به دنبال یافتن این است که سرمایه های فکری و مدیریت دانایی چقدر می تواند در حوزه عملکرد سازمانی تعیین کننده باشد.
روشتحقیق حاضر توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق را کارکنان این سازمان تشکیل داده اند که تعداد آن ها 700 نفر در نظر گرفته شده است. با استفاده از فرمول کوکران 248 نفر جهت نمونه انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه استاندارد جمع آوری شد و با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری و نرم افزار LISREL 8 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
ملاحظات اخلاقی:
در این پژوهش موازین مرتبط با اصول اخلاقی همچون محرمانه بودن، رضایت شخصی و آزادبودن شرکت کنندگان در همکاری یا عدم همکاری در روند پژوهش، رعایت گردید.
یافته هانتایج نشان داد تمامی ابعاد توانمندسازی مدیریت دانایی (اخلاق سازمانی، زیرساخت فناوری و ساختار سازمانی) بر عملکرد سازمان تاثیرگذار است و سرمایه های فکری نیز در این رابطه نقش مثبتی ایفا می کنند.
نتیجه گیریبا توجه به یافته های پژوهش به منظور ارتقای مدیریت دانایی (اعم از اخلاق سازمانی، ساختار سازمانی و زیرساخت های فناوری) پیشنهاد می شود استراتژی ها و برنامه های سازمان با شناوری بالا طراحی کنند که کارکنان فرصت خلق دانش را داشته و به کارکنان آموزش های لازم بابت رفتارهای مثبتی که به خلق دانش منتهی می شود، داده شود و برای کارکنان پاداش در نظر گرفته شود.
کلید واژگان: اخلاق سازمانی, ساختار سازمانی, سرمایه فکری, عملکرد سازمان}Background and AimThe present research has been carried out with the aim of examining the effect of wisdom management empowerment (organizational ethics and technological structure and infrastructure) and intellectual capital on organizational performance. In other words, this study aims at finding out how determining intellectual capital and wisdom management can be in the domain of organizational performance.
MethodsThe current research is a descriptive survey research. The statistical population of this research consists of the staff of this organization, whose number has been considered to be 700. Using Cochran's formula, 248 samples were selected. The data was collected through a standard questionnaire and analyzed using the structural equation model method and LISREL 8 software.
Ethical Considerations:
In this research, ethical principles were observed, i.e. confidentiality, informed consent and the participants’ right to withdraw from participating in the study throughout the research process.
ResultsThe results showed that all the dimensions of wisdom management empowerment (organizational ethics, technological infrastructure and organizational structure) have impacts on organizational performance and that intellectual capital plays a positive role in this regard, too.
ConclusionAccording to the research findings, in order to improve wisdom management (organizational ethics, organizational structure and technological infrastructure), it is suggested to design organizational strategies and plans with high buoyancy in order for the staff to have the opportunity to create knowledge. It is also recommended that the staff be provided with the necessary training regarding the positive behaviors which lead to the creation of knowledge. Finally, it is a good idea to consider certain rewards for the staff as well.
Keywords: Organizational Ethics, Organizational Structure, Wisdom Management, Intellectual Capital, Organizational Performance} -
هدف از این پژوهش تبیین چارچوب بررسی همسویی قابلیتهای فناوری نانو با راهبردهای صنعت برق و انرژی با رویکرد ملاحظات ارزشی، به جهت گستردگی مسایل موجود و گسترش استفاده از این فناوری در این صنعت است. روش شناسی این پژوهش کیفی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و اخذ نظرات نخبگان و تجزیه و تحلیل مضامین بدست آمده، بوده است. پژوهش حاضر با استفاده از مطالعات انجام شده و تحلیل نظرات جامعه علمی این حوزه درمی یابد که در تبیین شاخص های اساسی برای بررسی همسویی قابلیتهای فناوری نانو و راهبردهای صنعت برق و انرژی نظیر سنجش تطابق استانداردهای کاری و محور ارتباطات اثربخش میان مدیران و دست اندرکاران، میزان تبادل نظرها، دانش و اطلاعات با رویکرد نظام ارزشی، ضروری است تا این مقوله در سطوح کلان صنعت برق و انرژی استقرار یافته و سپس در سطوح کسب و کار و عملیاتی در بهره گیری از نانوفناوری این موضوع جاری گردد. همچنین فناوری نانو به جهت مطلوبیتی که به لحاظ ارزشی در رفع چالش ها و نیازمندی های صنعت برق و انرژی در راستای راهبردهای این صنعت ایجاد می کند قابلیت قرارگیری در برنامه های توسعه در این صنعت را دارد.
کلید واژگان: همسویی, قابلیتهای فناوری نانو, صنعت برق و انرژی, نظام ارزشی}The purpose of this study is to explain a framework for examining the alignment of nanotechnology capabilities with the strategies of the power and energy industry with the approach of considerations and value systems to expand the existing issues and expand the use of this technology in this industry. Today, the power and energy industry is the basic infrastructure in the social, economic, and industrial development of countries and to use a wide range of technologies such as nanotechnology. It is, therefore, important to study and measure the relationship and alignment of capabilities of various technologies and strategies at the level of business units in different industries. The main components of the technology strategy in accordance with corporate strategies in industries and organizations are explained according to the identification and selection of technology, methods to achieve them, and appropriate use of various technologies, but a review of different technology development models shows that these models rarely meet social needs and value considerations. The strategic effects and competitive advantages of nanotechnology in economic, social, production, and environmental dimensions in different parts of the power and energy industry have provoked the use of this technology in this industry, making it important to study this technology in value systems. The methodology of this qualitative research was based on library studies, as well as collecting the opinions of elites and analyzing the themes derived. Using studies and analysis of the opinions of the scientific community in this field, the research finds that to explain the basic indicators for examining the alignment of nanotechnology capabilities and strategies of the power and energy industry, such as measuring compliance with work standards and effective communication between managers and stakeholders and the exchange of opinions, knowledge, and information with the value system approach, it is necessary to establish this category at the corporate levels of the power and energy industry and then at the business and operational levels in the use of nanotechnology. Nanotechnology has the potential to be used and exploited in all areas of society, and the power and energy industry, which has a competitive advantage in various fields and with a high strategic impact, is no exception. Therefore, nanotechnology can be included in development plans in this industry due to its efficacy in terms of value in meeting the challenges and needs of the power and energy industry in line with the strategies of this industry.
Keywords: Alignment, Nanotechnology Capabilities, Power, Energy Industry, Value Systems} -
توانمندی مدیریت مالی در مدیریت تحقیق و توسعه صنعت هوافضا با توجه به هزینه بر بودن و زمانبر آن به عنوان یکی از ارکان مهم در راستای موفقیت فعالیت های نوآورانه سازمانی می باشد. در پژوهش حاضر عوامل موثر بر توانمندی مدیریت منابع مالی در مدیریت تحقیق و توسعه بررسی شده است. پژوهش از حیث هدف کاربردی و از نوع روش توصیفی پیمایشی است. در این راستا عوامل تاثیرگذار بر توانمندی مدیریت منابع مالی براساس مرور ادبیات و نظر خبرگان صنعت هوافضا در سه دسته کلی استخراج شده و پرسشنامه تایید شده در جامعه خبرگان توزیع و نتایج با روش تحلیل عاملی تاییدی و معادلات ساختاری و نرم افزار Smart-PLS مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد ابعاد فرآیندی، بودجه و تامین مالی و همچنین ابعاد تجاری سازی بر توانمندی مدیریت منابع مالی در مدیریت تحقیق و توسعه، تاثیر مثبت و معناداری دارد. براساس ضریب تعیین و میزان تاثیرگذاری حاصل از تحلیل عاملی، نظام های حقوقی و ساختارهای مرتبط با سرمایه گذاری در پروژه های تحقیق و توسعه در بعد فرآیندی، زیرساخت های تعاملات بینالمللی و جذب سرمایه خارجی در تحقیق و توسعه در بعد بودجه و تامین مالی و خروجی پروژه های تحقیق و توسعه جانشین محصولات وارداتی در بعد تجاری سازی، بیشترین تاثیر و اهمیت را دارند.
کلید واژگان: منابع مالی, توانمندی مدیریت منابع مالی, تحقیق و توسعه, تکنولوژی پیشرفته, صنایع هوافضا}For this purpose companies seeking to invest more in innovative activities such as R&D projects and to pave the way for future business and competition. Due to R&D management features, achieving the methods that ensure its success is particularly important. The capability of financial management in R&D management of the aerospace industry, considering its cost and time, is one of the important pillars for the success of innovative organizational activities. The present study investigates the factors affecting the capability of financial resources management in R&D management. The research is an applied and descriptive survey method. In this regard, influencing factors on financial management capability based on literature review and opinion of aerospace industry experts were extracted in three general categories and verified questionnaires were distributed to the expert community and the results were evaluated by confirmatory factor analysis and structural equations and Smart-PLS software. The results show that the process, budgeting and financing dimensions as well as the commercialization dimensions have a significant and positive impact on the financial management capability in R&D management. Based on the coefficient of determination and level of impact of factor analysis, legal systems and structures related to investment in R&D projects in the process dimension, international interactions infrastructure, and foreign investment attraction in R&D in funding and financing of R&D projects output and, The successors of imported products in the commercialization dimension have the greatest impact.
Keywords: Finances, Finances Management Capability, R&D, High technology, Aerospace industries} -
مجله مدیریت کسب و کار، پیاپی 50 (تابستان 1400)، صص 339 -362
گسترش و پیشرفت سریع علم و تکنولوزی، سازمان ها را وادار به ارتقا مزیت های رقابتی و حرکت به سوی تکنولوژی های نوین نموده است، سازمان ها می بایست پیش از انتقال تکنولوژی همه جوانب ورود تکنولوژی به سازمان خود را مورد تجزیه وتحلیل قرار دهند، این امر می تواند با به کارگیری یک مدل ارزیابی تکنولوژی صورت پذیرد. لذا ترکیب توانمندی پویا با ارزیابی تکنولوژی می تواند سبب بهبود نتایج حاصل از ارزیابی سطح تکنولوژی در سطح بنگاهی گردد. هدف این تحقیق بررسی تاثیر ابعاد قابلیت های پویا در ارزیابی تکنولوژی در شرکت های متوسط و کوچک زنجیره تامین در صنعت خودروسازی ایران می باشد. جامعه آماری این تحقیق را کارشناسان ومدیران در450 شرکت قطعه ساز ایرانی زنجیره تامین صنعت خودروسازی تشکیل داده است. در نهایت 200 پرسشنامه، در خصوص اولویت بندی عوامل مهم توانمندی پویا در زنجیره تامین صنعت خودرو جمع آوری گردید. مدل تحقیق با استفاده از نرم افزار لیزرل، مورد بررسی و برازش، قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد قابلیت بازآرایی و قابلیت جذب و یادگیری، با رتبه اول، بیشترین میزان تاثیر را داشته اند.
کلید واژگان: توانمندی پویا, ارزیابی تکنولوژی, زنجیره تامین, کسب و کارهای متوسط وکوچک}The rapid development and extension of science and technology, has inforced the companies to increase their competitive advantage and moving towards new technologies.Organizations should analyze all aspects of technology entry before transferring the technology, which can be done by using a technology assessment model.Combining dynamic capabilities with technology assessment can improve the results of the assessed technology at the corporation level. The purpose of this research is to investigate the effect of dynamic capabilities dimensions on technology assessment in SME companies in Iranian automotive supply chain. The statistical population of this research is composed of experts and working managers in 450 vehicle part manufacturer in automotive supply chain. Finally, 200 questionnaires were collected regarding the prioritization of the important factors of dynamic capabilities in the automotive supply chain. Researching Model was examined by using LISREL software, the results of the study showed that the ability to rearrange and acquisitions and learning, had the highest impact with the first rank.
Keywords: Dynamic Capability, Technology Assessment, Supply Chain, Small, Medium Businesses} -
تدوین چارچوبی برای سیاستگذاری و تدوین استراتژی فناوری بر اساس ارزش های اخلاقی و اجتماعی در صنعت برق و انرژی به سبب نقش اساسی این صنعت در نظام توسعه جوامع صنعتی، از اهمیت ویژه ای در تعیین اولویتهای سرمایه گذاری، توسعه و بهره برداری از فناوری ها برخوردار است. نظر به توجه در بکارگیری فناوری نانو در بخش تولید، انتقال و توزیع نیرو در صنعت برق و انرژی با مزیت رقابتی و اثر استراتژیک بالا، هدف اصلی این تحقیق، بررسی عوامل اثرگذار بر نظام سیاستگذاری و استراتژی فناوری نانو در این صنعت، در قالب طراحی و تدوین مدل، مبتنی بر نظام ارزشی اخلاقی و اجتماعی است. در این تحقیق بر اساس نظریه داده بنیاد و مصاحبه با خبرگان و انجام کدگذاری در سه مرحله باز، محوری و انتخابی، مدل مفهومی تدوین استراتژی و سیاستگذاری، بر مبنای ارزش های اخلاقی و اجتماعی در فناوری نانو صنعت برق و انرژی با توجه به عوامل علی و شرایط زمینه ای و مداخله گر ارایه شد. در همین راستا سیاست گذاران فناوری، با استفاده از مدل های این تحقیق می توانند، خلاء ارزشی موجود در فرآیند تحقیق و توسعه و یا انتقال فناوری نانو را رصد نمایند. یافته های تحقیق نشان میدهد، سیاستگذاری و تدوین استراتژی فناوری نانو مبتنی بر نظام ارزشی می تواند چارچوبی متمایز برای تشخیص و ارزیابی تقابل و تعامل فناوری نانو و بستر جامعه مدنظر با هدف افزایش رفاه اجتماعی و رشد آگاهی در خصوص پیامدها و کارکردهای اجتماعی بهره برداری از این فناوری و اجتناب از مشکلات آن گردد.
کلید واژگان: سیاستگذاری, ارزشهای اخلاقی و اجتماعی, استراتژی تکنولوژی, صنعت برق و انرژی, فناوری نانو}Developing a framework for policy-making and technology strategy based on ethical and social values in the power and energy industry due to the fundamental role of this industry in the development of industrial societies is of particular importance in determining investment priorities, development, and operation of technologies. Considering the attention in the application of nanotechnology in the production, transmission, and distribution of power in the power and energy industry with a competitive advantage and high strategic effect, the main purpose of this study is to investigate the factors affecting the policy-making and strategy of nanotechnology in this industry. The design and development of the model are based on the moral and social value system. In this research, based on the grounded theory of the foundation and interviews with experts and coding in three open, axial, and selective stages, the conceptual model of strategy formulation and policy-making, based on ethical and social values in nanotechnology of power and energy industry according to factors causal and contextual and intervening conditions were presented. In this regard, technology policy-makers, using the models of this research can observe the value gap in the process of research and development or transfer of nanotechnology. Findings show that policy-making and formulation of nanotechnology strategy based on value system can be a different framework for identifying and evaluating the interaction and interaction of nanotechnology with the community in order to increase social welfare and increase awareness of the consequences and social functions of this technology and avoid its problems.
Keywords: Policy Making, Ethical, Social Values, Technology Strategy, Power, Energy Industry, Nanotechnology} -
بر خلاف مدل های تدوین و پایش استراتژی، که غالبا به صورت عمومی برای صنایع مختلف قابل بکارگیری است، مدل های مرحله جاری سازی استراتژی همواره تابعی از ویژگی های خاص هر بنگاه می باشد، بنابراین در این پژوهش، محقق به دنبال طراحی مدل بومی برای یکی از استراتژی های وظیفه ای بانک، در حوزه استراتژی سرمایه گذاری خطرپذیر فناورانه مالی است. پژوهش حاضر توصیفی است که از روش های آمیخته کیفی-کمی استفاده می گردد. با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، عوامل شناسایی شده در پژوهش های پیشین اولویت بندی شده سپس با استفاده از مدل معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تاییدی، روابط نهایی مشخص گردید. به منظور بررسی تغییرات عوامل و تاثیر آنها بر میزان اثربخشی مدل پژوهش، از رویکرد پویایی سیستم و نرم افزار ونسیم استفاده شد. سپس با تنظیم پروتکل مصاحبه با 12 نفر از خبرگان، در جلسات هم اندیشی با اضافه نمودن متغیر اثربخشی جاری سازی استراتژی به عنوان متغیر وابسته، اثربخشی حاصل از تغییرات عوامل و زیر مولفه ها در سناریوهای مختلف مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. عوامل؛ ارزیابی طرح های سرمایه گذاری خطرپذیر، ویژگی های تجاری و عملیاتی طرح های سرمایه گذاری، عوامل کارآفرینی و زیرمولفه-های سرمایه گذاری خطرپذیر به عنوان عوامل و زیر مولفه های مدل حایز اهمیت است.
کلید واژگان: جاری سازی استراتژی, سرمایه گذاری خطرپذیر فناورانه, تامین مالی فناوری}Unlike strategy formulation and monitoring models, which are often general applicable to different industries, strategy implementation models are always a function of the specific characteristics of each firm, so in this study, the researcher seeks to design a native model for one of the bank's functional strategies in the area of financing technological venture capital strategy. The present study is a descriptive study using qualitative-quantitative mixed methods. Using exploratory factor analysis(EFA), the identified factors were prioritized in previous research and then the final relationships were identified using structural equation modeling(SEM) and confirmatory factor analysis(CFA). In order to investigate the changes of factors and their impact on the effectiveness of the research model, a system dynamics approach was used. Then, by setting up an interview protocol with 12 experts, the effectiveness of the strategy's implementation as a dependent variable was evaluated and analyzed in the synergy sessions by the effect of changes in factors and sub-components in different scenarios. Factors Evaluating venture capital Plans, Business and Operational Characteristics of Investment Plans, Entrepreneurial Factors, and venture capital Subcomponents are important factors and sub-components of the model.
Keywords: Strategy Implementation, Technology Venture Capital, Technology Financing} -
اهداف
پژوهش کیفی حاضر باهدف مقایسه چک لیست نظارت الکترونیکی مورداستفاده در مراکز درمانی نیروی انتظامی با موارد مرتبط در منابع اسلامی (احادیث، قرآن و روایات) و انطباق چک لیست حاضر با موارد مذکور انجام شد.
مواد و روش هادر پژوهش کیفی حاضر ابتدا چک لیست نظارتی نیروی انتظامی که دربردارنده 24 گویه درزمینه نظارت الکترونیکی است (مورداستفاده در مراکز درمانی) موردبررسی قرار گرفت و مواردی از چک لیست که متناظر با آن در منابع اسلامی یافت نشد و یا مغایر با آن بود، از چک لیست نیروی انتظامی حذف گردید. سپس نیازسنجی گویه های باقی مانده ازنظر اساتید و مدیران وابسته به نیروی انتظامی بررسی و چک لیست نهایی آماده شد. برای تحلیل روایی و پایایی چک لیست از روش ترستون و آلفای کرونباخ در نرم افزار SPSS-18 استفاده شد.
نتایجبر اساس مصاحبه با خبرگان دینی و استخراج اصول اسلامی متناظر با گویه ها، 19 گویه در چک لیست باقی ماندند و برای نظرسنجی از مدیران و اساتید ناجا، ارسال شدند. اما برای 5 گویه مورد متناظری پیدا نشد که به عنوان گویه هایی که اسلام در برابر آن ها سکوت نموده است، طبقه بندی و بعدا در چک لیست نهایی به عنوان مواردی که بسته به نیاز سازمان در برهه های زمانی متفاوت موردنیاز هستند، اضافه شدند. تمامی 19 گویه باقی مانده از دیدگاه مدیران و اساتید وابسته به نیروی انتظامی، پذیرفته شده و درجه هر گویه بسته به میزان ارتباط با اصل اسلامی متناظر محاسبه شد. محاسبه آلفای کرونباخ برابر 90/0 نیز حاکی از پایایی مناسب چک لیست بود.
نتیجه گیرییافته های حاضر نشان داد که سهم بالایی از گویه های مربوط به نظارت الکترونیکی مورداستفاده در مراکز درمانی نیروی انتظامی، به طور مستقیم و یا غیرمستقیم ریشه در آموزه های اسلامی داشته و سهم کوچکی از آن متناسب با نیاز سازمان در برهه زمانی حاضر است که اسلام در برابر آن سکوت نموده است.
کلید واژگان: نظارت الکترونیکی, نظارت اسلامی, مطالعه تطبیقی}AimsThe present qualitative research was conducted with the aim of comparing the electronic monitoring checklist used in Iranian police medical centers with the relevant items in Islamic sources (hadiths, Quran, and narrations) and the compliance of the present checklist with the mentioned items.
Materials and MethodsIn the present qualitative research, first, the electronic monitoring checklist of the police force, which contains 24 items in the field of electronic surveillance (used in medical centers) was examined. Those items that were not found in Islamic sources or were in the opposite, was removed from the checklist. Then, the needs assessment of the remaining items was reviewed by the professors and managers of the police force and the final checklist was prepared. Thirston and Cronbachchr('39')s alpha in SPSS-18 software was used to analyze the validity and reliability of the checklist.
FindingsBased on interviews with religious experts and the extraction of Islamic principles corresponding to the items, 19 items remained in the checklist and were sent for a survey of NAJA managers and professors. However, no corresponding principles were found for the 5 items that were classified as items that Islam has been silent on and was later added to the final checklist as items that are needed at different times depending on the needs of the organization. All 19 remaining items were accepted from the perspective of police managers and professors, and the grade of each item was calculated depending on the degree of relevance to the corresponding Islamic principle. The calculation of Cronbachchr('39')s alpha equal to 0.90 also indicated the appropriate reliability of the checklist.
ConclusionThe current findings showed that a large share of the items related to electronic surveillance used in Iranian police medical centers are directly or indirectly rooted in Islamic teachings and a small share of it is commensurate with the needs of the organization at a time when Islam it is silent.
Keywords: Electronic monitoring, Comparative study, Islamic monitoring} -
مقدمه
امروزه سازمانهای مراقبت بهداشتی در سطح جهان از اهمیت فناوری و تاثیر فناوری بر کیفیت مراقبت ارایه شده واقف هستند. بیمارستان یکی از سیستم هایی است که به دلایل مختلف، بهره گیری از اطلاعات در آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این تحقیق سعی شد با استفاده از شبیه سازی گسسته پیشامد و طراحی یک عامل توصیه گر، تخصیص تجهیزات اینترنت اشیاء به بیماران به گونه ای انجام شود که تعداد خطاهای درمانی کاهش یابد و طول درمان بیماران کمینه گردد.
روشبرای انجام تحقیق مورد نظر، ابتدا وضعیت فعلی سیستم درمان با رویکرد شبیه سازی گسسته پیشامد مدل شد. سپس سناریوی ورود اینترنت اشیاء به مدل شبیه سازی انجام گرفت و در نهایت با استفاده از مدل سازی عامل بنیان، عامل توصیه گر جهت اختصاص بهینه تجهیزات اینترنت اشیاء به بیماران طراحی شد.
نتایجپیاده سازی عملکرد عامل توصیه گر در مدل شبیه سازی نشان داد که به کارگیری اینترنت اشیاء و عامل توصیه گر در فرآیندهای درمانی باعث کاهش خطاهای درمانی و طول درمان میشود.
نتیجه گیریقرار دادن اینترنت اشیاء در مراحل مختلف درمانی باعث کاهش خطا میشود، ولی اثربخشی آن در مراحل مختلف از بیماری های مختلف با هم متفاوت است. از آنجایی که برخی از تجهیزات اینترنت اشیاء مربوط به بیماری های مختلف با هم هم پوشانی دارند و همچنین تعداد این تجهیزات در بیمارستان ها محدود است، برای داشتن بیشترین اثربخشی از عامل توصیه گر استفاده شد. عامل توصیه گر در خصوص نحوه تخصیص تجهیزات اینترنت اشیاء به هر یک از مراحل درمانی بیماران تصمیم گیری می کند.
کلید واژگان: بیمارستان هوشمند, اینترنت اشیاء, عامل توصیه گر}Modeling a Smart Hospital Information Architecture Based on Internet of Things and Recommender AgentIntroductionToday, healthcare organizations worldwide are aware of the significance of technology and its impact on the quality of care. Hospitals are one of the most crucial systems in which the utilization of information is particularly important for several reasons. Using discrete-event simulation and developing a recommender agent, this study aimed to allocate IoT devices to patients in such a way as to minimize the number of medical errors and the length of treatment.
MethodTo carry out this research, first, the current condition of the medical care system was modeled using discrete-event simulation. Then, the scenario of introducing IoT into the model was simulated. Finally, using agent-based modeling, the recommender agent was developed to optimize the allocation of IoT devices to the patients.
ResultsImplementing recommender agent in the simulation model indicated that using IoT and recommender agent in medical processes leads to reducing medical errors and length of treatment.
ConclusionUtilizing the IoT in medical processes reduces errors, although the extent of its effectiveness varies at different stages of treating various diseases. Since some disease-specific IoT devices overlap in their functions, and given the limited number of these devices in hospitals, it is recommended that a recommender agent be used to ensure maximum effectiveness. Recommender agents make informed decisions as to how IoT devices can be efficiently allocated to patients at each stage of their treatment.
Keywords: Smart Hospital, Internet of Things, Recommender Agent} -
فصلنامه راهبرد، پیاپی 93 (زمستان 1398)، صص 137 -164
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی مولفه های اقتصاد مقاومتی برای کارآفرینی، به مطالعه و بررسی مولفه های کارآفرینی در اقتصاد مقاومتی پرداخته است. در مرحله کیفی، ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه کیفی و عمیق با خبرگان بود. جامعه آماری پژوهش، شامل خبرگان کارآفرینی واقتصاد مقاومتی با حجم نمونه 25 نفر بود و نمونه گیری به روش هدفمند قضاوتی تا رسیدن به نقطه اشباع نظری انجام شد. تجزیه و تحلیل یافته ها به روش نظریه داده بنیاد با رویکرد کلاسیک انجام شده و در مرحله کمی، ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته و نمونه آماری پژوهش، دربردارنده 384 نفر از کارآفرینان و فعالان اقتصادی کشور ایران بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS و Smart PLS انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که مولفه های اقتصاد مقاومتی برای کارآفرینی در این اقتصاد شامل پنج مولفه (به ترتیب اولویت) 1. اقتصاد کارآفرینی با شدت تاثیر 834/0؛ 2. اقتصاد دانش بنیان با شدت تاثیر 789/0؛ 3. برون گرایی با شدت تاثیر 758/0؛ 4. بخش خصوصی فعال با شدت تاثیر 749/0؛ و 5. درون زایی با شدت تاثیر 737/0 است. براساس نتایج به دست آمده در فرایند پژوهش، در نخستین گام برای تحقق کارآفرینی در اقتصاد مقاومتی باید در راهبردی بلندمدت، به اقتصاد کارآفرینی و اقتصاد دانش بنیان روی آورد.
کلید واژگان: کارآفرینی, اقتصاد مقاومتی, کارآفرینی در اقتصاد مقاومتی}Rahbord Journal, Volume:28 Issue: 93, 2020, PP 137 -164This research has been conducted in the field of entrepreneurship studies in resistive economics with the aim of identifying and prioritizing the components of resistive economics for entrepreneurship. This study is applied and methodologically mixed. In the qualitative phase, the data collection tools were qualitative and in-depth interviews with experts. The statistical population consisted of Entrepreneurship Experts and Resistance Economics with a sample size of 25 individuals, selected through purposive sampling to reach the theoretical saturation point. The findings were analyzed using the basic data theory approach with the classical approach. In the quantitative phase, the data collection tool was a researcher-made questionnaire and the statistical sample of the study was 384 entrepreneurs and economic activists of Iran. Data analysis was performed using structural equation modeling and SPSS and Smart PLS softwares. The results showed that the components of Resistance Economics for Entrepreneurship in this economy include five priority components: 1. Entrepreneurial economy with 0.834 impact intensity, 2. Knowledge economy with 0.789 impact intensity, 3. Extraversion with intensity Impact 0.758, 4. Active private sector with impact intensity 0.749, 5. Endogeny with an impact intensity of 0.736%. This research, while contributing to the development of entrepreneurial literature in the resisting economy, can be useful and applicable to the country's scientific, executive and entrepreneurial community and provide significant guidance and implications for macroeconomic policymakers and entrepreneurs for entrepreneurship in the resistive economy.
Keywords: Entrepreneurship, Resistance Economics, Entrepreneurship in Resistance Economics} -
تزریق بیش از اندازه وجه به خودپردازها موجب تحمیل هزینه اضافی به بانک و کمبود وجه در دستگاه ها موجب نارضایتی مشتریان و به خطر افتادن برند بانک خواهد شد. برای این منظور باید در دستگاه های خودپرداز وجه نقد قابل ملاحظه ای تزریق شود تا پاسخگوی نیاز مشتریان باشد؛ اما تاکید بر این رویه ممکن است سبب رسوب پول در دستگاه ها شده و زیان های اقتصادی برای بانک به همراه داشته باشد. بنابراین، بانک ها همان طور که به مدیریت نقدینگی در شعب می پردازند، باید با توجه به شرایط زمانی، مکانی و اقتصادی به مدیریت نقدینگی دستگاه های خودپرداز نیز بپردازند. مهمترین گام در این راستا تشخیص میزان تقاضای وجه نقد مشتریان است. بدین منظور میانگین تراکنشهای 9 ماه سال 95 برای 1377 دستگاه خودپرداز مورد سنجش قرار داده شده و در این مقاله سعی شده است تا با پیدا کردن یک الگوی رفتاری از مشتریان با استفاده از شبکه عصبی سری زمانی پویا (NARX) روند نقدینگی دستگاه های خودپرداز پیش بینی شود. نتایج بدست آمده نشان می دهد که مدل طراحی شده با شبکه عصبی پویا نسبت به مدلهای کلاسیک از کارایی بهتری برخوردار بوده است.کلید واژگان: شبکه عصبی پویا, مدیریت نقدینگی, سری زمانی}
-
امروزه یکی از مهم ترین مواردی که در شرکت های پروژه محور، جهت مدیریت بهتر سبد پروژه ها و برنامه ریزی مالی مورد نیاز است، مدیریت هزینه پروژه ها است. در مدیریت هزینه پروژه با استفاده از مجموعه تکنیک ها و اصول کنترل پروژه و مالی می توان عملکرد مالی هر پروژه را از جنبه نحوه عملکرد (هزینه کرد) واقعی در مقایسه با هزینه پیش بینی شده برای کار انجام شده را بررسی نموده و راهکارهای اصلاحی در راستای کاهش هزینه ها و تحت کنترل قراردادن آن را ارائه نمود. از آنجا که کاهش مدت زمان اجرای فعالیت ها با تخصیص منابع بیشتر به هر فعالیت، امکان پذیر بوده اما نیازمند صرف هزینه های بالاتر برای اجرای آن فعالیت هاست، باید توجه نمود که تعجیل در انجام فعال یت ها، می تواند منجر به کاهش سطح کیفی آن ها گردد، بنابراین، می بایست در فرآیند فشرده سازی زمان فعالیت ها، در کنار شاخص هزینه، شاخص کیفیت فعالیت ها را نیز لحاظ نمود. در این مقاله، یک مدل ریاضی جهت مدیریت هزینه های پروژه مبتنی بر روش مسیر بحرانی ارائه شده که با لحاظ نمودن یک رقم مشخص تحت عنوان سقف بودجه پروژه، دو هدف حداقل سازی مجموع هزینه های پروژه (مدل کلاسیک) و هدف حداکثرسازی کیفیت فعالیت ها، به طور هم زمان، تامین می نماید.
کلید واژگان: مسیر بحرانی, فشرده سازی زمان, بودجه, موازنه زمان-هزینه, کیفیت فعالیت ها}Nowadays, one of the most important issues that projects-based companies need in order to better manage project portfolios and financial planning is managing project costs. In project cost management, using a set of techniques and principles for project and financial control, it is possible to examine the financial performance of each project in terms of its actual operating cost (actual cost) compared to the estimated cost for the work performed and the corrective solutions to reduce costs And put it under control.
Since reducing the duration of activities by allocating more resources to each activity is possible but requires higher costs for the implementation of those activities, it should be noted that the hasty pursuit of activities can lead to a decrease in its quality level Therefore, in the process of compressing the time of activities, in addition to the cost index, the activity quality index should also be considered. In this paper, a mathematical model for project cost management based on the critical path method approach is presented. Considering a specific figure under the project budget ceiling, two goals are to minimize the total cost of the project (the classical model) and aim to maximize the quality of the activities, simultaneously.Keywords: Critical path method, Time Crashing, budget, time-cost trade off, Quality of Activities} -
با کشف حوزه نانوتکنولوژی در دو دهه اخیر، زمینه بسیار مناسبی برای توسعه کارآفرینی پدید آمده است که از آن جمله می توان به کارآفرینی فناورانه نیز اشاره نمود. وجود بازارهای بسیار گسترده و گره خوردن حوزه های تحقیقاتی و علمی و نوآورانه، موجب شده است که این عرصه، کارآفرینان زیادی داشته باشد. در این بین، بررسی عوامل موثر بر کشف فرصت های کارآفرینی فناورانه می تواند از اهمیت زیادی برخوردار باشد. زیرا می توان با تقویت این عوامل، عرصه را برای کارآفرینی در حوزه نانوتکنولوژی توسعه داد. بررسی مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که چنین مدلی در پژوهش های داخلی و خارجی مورد مطالعه قرار نگرفته است. از همین رو در پژوهش حاضر به بررسی پدیده کشف فرصت های کارآفرینی فناورانه در حوزه نانوتکنولوژی پرداخته شده است. به همین منظور در این پژوهش به مطالعه نظریات اساسی پیرامون کشف فرصت کارآفرینانه و همچنین سیر تکامل نظریاتی آن پرداخته شد. سپس به بررسی 11 شرکت دانش بنیان در حوزه نانوتکنولوژی پرداخته شد. تکنیک تجزیه و تحلیل در این پژوهش گراندد تئوری بوده و داده های جمع آوری شده از مصاحبه ها طی سه مرحله گدگذاری شد و در نهایت مدل نهایی به دست آمده ارائه گردید.
کلید واژگان: کشف فرصت های کارآفرینی فناورانه, کشف فرصت, کارآفرینی فناورانه, شرکت های دانش بنیان, نانوتکنولوژی}With the discovery of the field of nanotechnology in the last two decades, there has been a tremendous field of entrepreneurship development, including technological entrepreneurship. The existence of very large markets and the interconnection of research and scientific fields has led to a lot of entrepreneurship. Meanwhile, the study of factors affecting the discovery of technological entrepreneurship opportunities can be of great importance. Because these factors can be strengthened, they have expanded the field for entrepreneurship in the field of nanotechnology. A review of studies has shown that such a model has not been studied in internal and external research. Therefore, the present study investigates the phenomenon of discovering technological opportunities for entrepreneurship in the field of nanotechnology. For this purpose, the present paper studies the basic views on the discovery of entrepreneurial opportunities and the evolution of its theories. Then, 11 knowledge based companies in the field of nanotechnology were investigated. The analysis technique in this research is grounded in theory and the data collected from the interviews were taken in three stages and finally the final model was presented.
Keywords: Discovering Technology Entrepreneurship Opportunities, Opportunity Discovery, Technology Entrepreneurship, Knowledge Based Enterprises, nanotechnology} -
مجله مدیریت کسب و کار، پیاپی 43 (پاییز 1398)، صص 336 -361یکی از مهمترین موضوعات پیش روی پیمانکاران پروژه های مختلف، کاهش مدت زمان اجرای فعالیت های پروژه در کنار کنترل هزینه های آن است. علی الخصوص پروژه هایی که کارفرما برای اتمام آن یک ضرب الاجل (تاریخ مشخص) تعیین نموده است. گاها این امر موجب می گردد در صورت عدم تکمیل پروژه در تاریخ معین ، مجریان و پیمانکاران با جریمه های سنگین مواجه شوند. میدانیم که کاهش مدت زمان اجرای فعالیت ها با تخصیص منابع بیشتر به هر فعالیت امکان پذیر است اما این امر نیازمند صرف هزینه های بالاتر برای اجرای آن فعالیت هاست. از طرف دیگر، تعجیل در انجام فعالیت ها میتواند منجر به کاهش سطح کیفی آن ها گردد. بنابراین، می بایست در فرآیند فشرده سازی زمان فعالیت ها در کنار شاخص هزینه، شاخص کیفیت فعالیت ها را نیز لحاظ نمود. در این مقاله، یک مدل ریاضی مبتنی بر روش مسیر بحرانی ارائه شده است که هدف اصلی آن حداقل سازی مجموع هزینه های پروژه (مدل کلاسیک) و حداکثرسازی کیفیت فعالیت های پروژه به صورت توامان است به نحوی که الزام تکمیل پروژه در تاریخ معین را نیز برآورده سازد. نتیجه حل مدل ارائه شده موجب کاهش زمان اتمام پروژه با کمترین هزینه و بیشترین کیفیت اجرای فعالیت ها خواهد شد. همچنین، تاثیر پیروی از مدل ریاضی پیشنهادی برای بهینه سازی هزینه و کیفیت پروژه ها بر بهبود بهره وری مدل های کسب و کار در این مقاله ارائه شده است.کلید واژگان: مسیربحرانی, شبکهCPM, فشرده سازی, ضرب الاجل, کیفیت, موازنه زمان-هزینه, مدل کسب و کار}
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.