فهرست مطالب نظامعلی دهنوی
-
سیاست تمرکزگرایی و اجرای برنامه های نوسازی در دوره رضاشاه، در قالب برنامه های گوناگون و به صور مختلف در دستور کار قرار گرفت. در این دوره، اجرای برنامه ها و قوانینی چون نظام وظیفه اجباری، سجل احوال، کشف حجاب، تخته قاپو کردن عشایر، نظام قضایی جدید، ثبت اسناد و املاک، امور مالیاتی و... نیازمند سازماندهی تقسیمات کشوری در چارچوب مدرن بود. از این رو، رضا شاه برای اجرای اهداف خود، به ایجاد تحول در ساختار تقسیمات کشوری اقدام نمود. این پژوهش درصدد است به این سوال اصلی پاسخ دهد که روند تغییرات تقسیمات کشوری در دوره رضا شاه چگونه بوده و چه نسبتی با اهداف جریان نوسازی و تمرکزگرایی در این دوره داشت؟ روش تحقیق در این پژوهش، روش تاریخی با رویکرد توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر اسناد آرشیوی، نشریات ادواری و منابع مکتوب است. یافته های این پژوهش نشان داد که تغییرات در حوزه تقسیمات کشوری در این دوره، تمرکز سیاسی و نفوذ حکومت از استان ها تا روستاها را بسیار افزایش داد. به دنبال آن سیاست های نوگرایانه حکومت در حوزه های مختلف اقتصادی، اداری ، آموزشی و به خصوص تقویت و توسعه ارتش نوین شتاب بیشتری گرفت.
کلید واژگان: تقسیمات کشوری, نوسازی, تمرکزگرایی, رضاشاه}Jostarha-ye Tarixi, Volume:14 Issue: 1, 2024, PP 215 -242The policy of centralization and the implementation of modernization programs were put on the agenda in the form of various programs and different forms during the Reza Shah period. During this period, the implementation of programs and laws such as the mandatory duty system, civil registry, the discovery of hijab, the Settlement of nomads, the new judicial system, the registration of documents and properties, tax affairs, and so on. It was necessary to organize the divisions of the country in a modern framework. Therefore, Reza Shah changed the structure of the country's divisions to implement his goals. This research is trying to answer the main question, what was the process of changes in the country's divisions during Reza Shah's period, and what was its relationship with the goals of modernization and centralization in this period? The research method in this study is the historical method with a descriptive-analytical approach and relies on archival documents, periodicals, and written sources. The findings of this research showed that the changes in the field of country divisions in this period greatly increased the political concentration and influence of the government from the provinces to the villages. After that, the modernist policies of the government gained more momentum in various economic, administrative, and educational fields especially the strengthening and development of the new army.
Keywords: country divisions, modernization, centralization, Reza Shah} -
قرنطینه به عنوان یکی از راه های مهم پیشگیری از شیوع بیماری ها پدیده ای مدرن است که همراه با گسترش پزشکی مدرن، پارادایمی نو را در حوزه بهداشت و درمان در ایران دوره قاجار شکل داد. موضوع زیارت و تجارت ایران با عراق عرب در قلمرو عثمانی، همواره باعث ترغیب تعداد زیادی از افراد با عناوین زایر، تاجر، و سیاح برای حرکت در مسیر کرمانشاهان می شد که نقشی عمده در اشاعه بیماری های مسری در این منطقه و دیگر مناطق ایران داشت. ضرورت پیشگیری از شیوع بیماری ها باعث شد تا دولت های ایران و عثمانی در مواقع بحرانی در مناطق کرمانشاهان و عراق عرب قرنطینه ایجاد کنند.
هدفشناخت اهمیت قرنطینه های کرمانشاهان در پیشگیری از شیوع گسترده بیماری های واگیردار در ایران.
روش/ رویکرد پژوهش:
این پژوهش با تکیه بر روش تحقیق تاریخی و با استفاده از اسناد و مدارک منتشرنشده آرشیوی و منابع معتبر کتاب خانه ای انجام شده است.
یافته ها و نتیجه گیریدستاورد پژوهش نشان داد که ایجاد قرنطینه هایی در مسیر کرمانشاهان می توانست مانعی مهم و جدی دربرابر شیوع سریع و گسترده بیماری های واگیردار از درون مرزهای عثمانی به ایران باشد؛ ولی این قرنطینه ها به دلایلی چون رعایت نشدن مقررات قرنطینه ای توسط افراد بانفوذ و صاحب منصب، اختصاص نیافتن بودجه کافی ازسوی دولت برای اداره این قرنطینه ها، نگاه منفعت جویانه ماموران قرنطینه و دریافت رشوه از تجار، زوار و کاروان های حمل جنازه، در پیشگیری از شیوع بیماری ها و سرایت نکردن آن به دیگر نقاط کشور چندان موثر نبود.
کلید واژگان: قرنطینه, کرمانشاهان, عثمانی, زوار, حمل جنازه, بیماری های مسری, وبا, طاعون}PurposeQuarantine was an important and modern way of preventing the spread of the diseases, that formed a new paradigm in healthcare of Iran in the Qajar dynasty. Due to the pilgrimages and the trades between Iran and Arab Iraq in the Ottoman Empire, a large number of people such as Pilgrims, merchants, and travelers traversed the roads of Kermanshah and played a major role in spreading out infectious diseases/epidemic in the region. In order to prevent epidemic, Iran and Iraq tried to keep the region in quarantine. The purpose of this research is to identify the importance of Kerrnanshan Quarantine in preventing epidemic.
Method and Research Design:
Archival records and library resources were studied and analyzed using historical method in a descriptive and analytical way.
Results and conclusionThe results show that keeping the roads of Kermanshah in quarantine did not play a significant role in preventing of epidemic due to the following reasons: the ranking officials and influential people broke the quarantine; failure to allocate sufficient budget funds for quarantine; profiteer officials that received bribe from merchants; pilgrims and the caravans that were carrying the corpses.
Keywords: Quarantine, Kermanshahan, Ottoman Empire, Infectious Diseases, Epidemic} -
فرقه دمکرات آذربایجان با حمایت حکومت اتحاد جماهیر شوروی در سال 1324 تشکیل و در سال 1325 فروپاشید و تبعات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بسیار سنگینی را برای مردم ایران داشت که پناهنده شدن جمعیت زیادی از مردم محلی آذربایجان به کشور شوروی از جمله آنها می باشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی وضعیت سیاسی و اجتماعی پناهندگان فرقه دمکرات آذربایجان در اتحاد جماهیر شوروی است. روش اجرای این پژوهش توصیفی و تحلیلی و با بهره گیری از منابع اولیه صورت گرفته سعی نگارندگان بر آن است تا تبعات انسانی و اجتماعی حکومت فرقه دمکرات آذربایجان را آشکار سازند نتیجه مطالعات نشان می دهد، پس از فروپاشی حکومت فرقه در 21 آذر 1325 تعداد پناهندگان ایرانی که به دلیل هواداری از حکومت فرقه و با فریب کاری رهبران این گروه به شوروی فرار کرده و پناهنده شده ند بین 25 تا 30 هزار نفر تخمین زده شده است. اندکی پس از این واقعه، سران حزب کمونیست آذربایجان شوروی و رهبران فرقه دمکرات برای رهایی از بار مشکلات نگهداری این حجم زیاد پناهندگان و سرکوب نارضایتی پناهندگان از عملکرد فرقه و تصمیم آنها به بازگشت به ایران، مطابق با سیاست بیرحمانه استالینی آنها را با اتهامهای واهی و غیرانسانی راهی اردوگاه های کار اجباری در سیبری و آسیای میانه کردند و سرنوشت دهشتناک، غم انگیز و رقت باری را برای آنها رقم زدند.کلید واژگان: ایران, آذربایجان, فرقه دمکرات آذربایجان, شوروی, پناهندگان}The Democratic Sect of Azerbaijan was formed with the support of the Soviet government in 1324 and disintegrated in 1325 and had very serious political, economic and social consequences for the Iranian people, including the asylum of a large number of local people of Azerbaijan to the Soviet Union. . The main purpose of this study is to investigate the political and social this important issue. It is estimated that after the collapse of the sect government on December 12, 1325, the number of Iranian refugees who fled to the Soviet Union and became refugees due to their support for the sect government and the deception of their leaders was estimated at 25,000 to 30,000. Shortly afterwards, Azerbaijan's leaders and Democratic Sect leaders were relieved of the burden of keeping large numbers of refugees and suppressing refugees' dissatisfaction with the cult's performance and their decision to return to Iran in accordance with Stalin's brutal policies. And inhumanely set up camp every day in Central and Central Asia, deciding a horrible, sad, and pitiful fate for them.Keywords: Iran, Azerbaijan, Democratic Party of Azerbaijan, Soviet Union, Refugees}
-
نظام اداره تقسیمات کشوری ایران تا قبل از دوره سلطنت احمد شاه در چارچوب ساختاری سنتی پیش از مشروطه قرار داشت و حتی قانون سال 1325 ق مجلس اول شورای ملی که توسط نویسندگان مشروطه طلب به رشته تحریر درآمده بود نیز نتوانست در نظام اداره تقسیمات کشوری تغییر چندانی ایجاد نماید. اما در دوره احمد شاه و وزارت داخله قوام السلطنه و با حضور دمرنی مستشار فرانسوی وزارت داخله؛ نوسازی نظام اداره تقسیمات کشوری به اجرا درآمد. براین اساس این پژوهش درصدد است تا با استفاده از روش تحقیق تاریخی و به کارگیری اسناد و مدارک آرشیوی، نشریات و دیگر منابع تاریخی به این پرسش پاسخ دهد که عوامل و دلایل تغییر روال پیشینی در تقسیمات کشوری در دوره احمد شاه چه بود و این تغییر چگونه اجرا شد؟ یافته های تحقیق نشان میدهد اولیای امور حکومتی در دوران سلطنت احمد شاه از طریق اصلاحات در ساختار وزارت داخله و اداره ایالتی، تدوین بودجه سنواتی برای ستاد وزارت داخله و ایالات و ولایات، تدوین نظام نامه پرسنل اداری وزارت داخله و ایالات و ولایات و تشکیل کمیسیون های تخصصی تقسیمات کشوری در وزارت داخله در پی نوسازی نظام اداره تقسیمات کشوری و ایجاد تغییرات در آن حوزه باهدف تمرکز امور و اجرای برنامه های اصلاحی حکومت قاجاریه بودند.
کلید واژگان: تقسیمات کشوری, نوسازی اداری, وزارت داخله, قاجاریه, احمد شاه}The system of administration of country divisions of Iran was in the traditional structural framework before the constitution until the reign of Ahmad Shah, and even the law of 1325 A.H. of the first parliament of the National Council, which was written by the authors of the constitutionalists, could not change the ruling system of administration. create a lot But during the period of Ahmad Shah and the Ministry of Interior Qawam al-Saltaneh and with the presence of Demarni, the French advisor of the Ministry of Interior; The modernization of the system of the administration was implemented. Therefore, this research is trying to answer the question by using the historical research method and archival documents, publications and other historical sources, what were the factors and reasons for the change in the previous routine in the country's divisions during the period of Ahmad Shah, and how did this change happen? The findings of the research show that the leaders of government affairs during the reign of Ahmad Shah through reforms in the structure of the Ministry of Interior and the state administration, the formulation of annual budgets for the headquarters of the Ministry of Interior and the states and provinces, the formulation of the administrative personnel system of the Ministry of Interior and the Provinces and the formation of specialized commissions of country divisions in the Ministry of Interior were in pursuit of modernizing the system of the administration and making changes in that area with the aim of concentrating affairs.
Keywords: Country Divisions, administrative modernization, Ministry of Interior, Qajariyah, Ahmad Shah} -
قاجارها در اوایل حکومتشان برای اداره نظام تقسیمات سرزمینی از سنت حکمرانی خاندانی استفاده کردند، اما از دوره ناصرالدین شاه سنت حکمرانی خاندانی برای اداره آن نظام و استفاده از شاهزادگان و اعضای خاندان شاهی در ایالات و ولایات به تدریج رنگ باخت و دیوان سالاران زمانه و اعضای خاندان های آنها، جای شاهزادگان و اعضای خاندان سلطنت را در امر حکمرانی ایالات و ولایات گرفتند. در این پژوهش تلاش شده است با روش تحقیق تاریخی و رویکرد توصیفی-تحلیلی، به این سوال اصلی پاسخ داده شود که ویژگی های نظام تقسیمات سرزمینی دوره سلطنت ناصرالدین شاه چه بوده و چه عواملی سبب تغییر رویکرد از سیاست حکمرانی خاندانی به سیاست حکمرانی دیوانی و به کار گماردن دیوانیان حاکم در ایالات و ولایات شد؟ روش تحقیق در این پژوهش، روش تاریخی با رویکرد توصیفی-تحلیلی، در حوزه مطالعات کتابخانه ای است. یافته ها نشان می دهد که تغییر در حدود و ثغور ایالات و تجمیع ایالات و ولایات تحت نظر یک حاکم و نیز ایجاد ایالات جدید، ویژگی نظام تقسیمات سرزمینی در این دوره بود. گردانندگان نظام اداره تقسیمات سرزمینی دوره ناصرالدین شاه ابتدا سیاست حکمرانی خاندانی را ادامه دادند، اما به دلیل نتایج زیان بار سیاست حکمرانی خاندانی در حوزه سیاسی و نیز تضعیف بنیه مالی حکومت مرکزی، سبب تغییر رویکرد از سنت حکمرانی خاندانی به سنت حکمرانی دیوانی شد.کلید واژگان: قاجار, شاهزادگان, دیوان سالاران, تقسیمات سرزمینی, حکمرانی خاندانی, حکمرانی دیوانی}At the beginning of their rule, the Qajars used the tradition of dynastic rule to manage the system of territorial division, but from the period of Naser al-Din Shah, the tradition of dynastic rule to manage that system and the use of princes and members of the royal family in the states and provinces gradually lost color, and the bureaucrats of the time and members of their families, They took the place of princes and members of the royal family in the governance of the states and provinces. In this study, the historical research method and the descriptive-analytical approach were used to try to answer the main question of what were the characteristics of the system of territorial division during the reign of Naser al-Din Shah and what were the factors that caused the change of approach from the policy of dynastic rule to the policy of civil rule and what caused the appointment of the ruling judges in the states and provinces. The research method in this study is the historical method with a descriptive-analytical approach in the field of library studies. The results show that the change of state boundaries and the consolidation of states and provinces under the supervision of a ruler, as well as the creation of new states, were the characteristics of the system of territorial division in this period. The administrators of the administrative system of territorial division during the period of Naser al-Din Shah initially continued the policy of dynastic rule, but due to the harmful results of the dynastic rule policy in the political field as well as the weakening of the financial basis of the central government, they changed the approach from the dynastic rule tradition to the civil rule tradition.Keywords: Qajar, princes, bureaucrats, territorial divisions, Dynastic rule, civil rule}
-
با تاسیس حکومت پهلوی توسط رضاشاه در سال 1304ش. ابعاد مختلف دولت دست خوش تحولاتی شدند و سازمان دهی جدیدی پیدا کرد. نظام مدیریت تقسیمات کشوری یکی از این ابعاد بود که با توجه به ماهیت حکومت جدید سازمان دهی نوینی یافت. بر این اساس، این پژوهش درصدد است تا با استفاده از روش تحقیق تاریخی و به کارگیری اسناد و مدارک آرشیوی، نشریات و دیگر منابع تاریخی، به این پرسش پاسخ دهد که سازمان دهی نظام مدیریت تقسیمات کشوری در عصر پهلوی اول پیش از تدوین قانون تقسیمات کشوری در سال 1316ش. چگونه صورت گرفت و اهداف آن چه بود؟ یافته های تحقیق نشان میدهد حکومت پهلوی اول طی یک روند دوازده ساله و پیش از تدوین قانون تقسیمات کشوری در سال 1316ش. از طریق وضع نظام نامه های جدید، تغییر در ساختار وزارت داخله، تغییر نام شهرها، الحاق یا تفکیک شهرها، بخش ها و روستاها و تغییر عناصر اجرایی تقسیمات کشوری موفق به سازمان دهی نظام مدیریت تقسیمات کشوری و ایجاد تغییرات در آن حوزه با هدف تمرکز امور در پایتخت کشور و حمایت و پشتیبانی از برنامه های نوگرایانه حکومت شد.
کلید واژگان: مدیریت تقسیمات کشوری, سازمان دهی, پهلوی اول, رضاشاه, وزارت داخله}With the establishment of the Pahlavi government by Reza Shah in 1304 A.H. Various aspects of the government changed and found a new organization. The management system of the country's divisions was one of these dimensions, which received a new organization according to the nature of the new government. Therefore, this research is trying to answer the question by using the historical research method and archival documents, publications, and other historical sources, that the organization of the management system of country divisions in the first Pahlavi era before the drafting of the Law of Country Divisions in 1316 A.H. How was it done and what were its goals? The findings of the research show that the first Pahlavi government during a twelve-year process and before the drafting of the law of country divisions in 1316 AH. By establishing new regulations, changing the structure of the Ministry of Interior, changing the names of cities, annexing or separating cities, districts, and villages, and changing the executive elements of the country's divisions, he succeeded in organizing the management system of the country's divisions and making changes in that area to concentrate affairs in the country's capital and support for the government's modernist programs.
Keywords: country divisions, organization, first Pahlavi, Reza Shah, Ministry of Interior} -
قاجارها برای حفظ و اداره قلمرو ممالک محروسه ایران در اوایل حکومتشان، در کنار استفاده از قدرت شمشیر، از تدابیر و سیاست های دیگری نیز بهره بردند. سنت حکمرانی خاندانی یا همان به کارگیری اعضای خاندان شاهی به عنوان حکمران ایالات و ولایات یکی از این تدابیر بود که پیش از این نیز در برخی از خاندان های حکومتگر همچون سلجوقیان و صفویان به کار گرفته شده بود. یافته های پژوهش نشان می دهد که آقا محمدخان، به عنوان موسس سلسله قاجاریه، سنت حکمرانی خاندانی را احیا کرد و دو تن از جانشینان بلافصل وی، فتحعلی شاه و محمد شاه، با محدود کردن استفاده از اعضای خاندان سلطنتی به فرزندان و نوادگان پادشاه در امر حکمرانی نوعی نوآوری در این سنت ایجاد کردند.کلید واژگان: قاجاریه, شاهزادگان, دیوان سالاران, تقسیمات سرزمینی, حکمرانی خاندانی}The Qajars used other measures and policies to protect and govern the territory of the forbidden countries of Iran in the beginning of their rule, in addition to using the power of the sword. The tradition of family rule or the use of members of the royal family as rulers at the state and provincial levels was one of these measures, which had already been used by some former ruling families such as the Seljuks and Safavids.The findings of the study, which was conducted by historical method and descriptive-analytical approach, show that Agha Mohammad Khan, as the founder of the Qajar dynasty, continued the tradition of family rule by employing all members of the royal family as rulers to govern different states and provinces of Iran. Dad and two of his immediate successors, Fath Ali Shah and Mohammad Shah, introduced a kind of innovation in this tradition by restricting the use of members of the royal family to the king's sons and grandsons.Keywords: Qajar, princes, bureaucrats, territorial division, family rule}
-
جامعه شناسی تاریخی به عنوان روشی مبتنی بر داده ها و سیر توالی رویدادهای تاریخی قابل دست یابی است و جامعه شناسی تاریخی سلطه پذیری به عنوان یک پدیده اجتماعی قابل طرح و پیگیری در دوره های مختلف تاریخی است. این مقاله با هدف بررسی کتاب جامعه شناسی تاریخی سلطه پذیری ایرانیان ارایه شده است. اثر به دلیل ویژگی هایی که دارد، به عنوان یک اثر دارای نوآوری در این زمینه، شایسته بازخوانی است. نوشتار پیش رو مروری انتقادی بر این کتاب در قالب محورهای زیر دارد: ابهام زدایی در عنوان کتاب، عدم تبیین صحیح و اولیه مسیله سلطه پذیری، ابهام در روش شناسی، عدم هماهنگی در روش و متن، ابهام در مفهوم جامعه شناسی تاریخی. مقاله پس از پرداختن به تاملاتی درباره جنبه فنی و ویرایشی اثر، با این جمع بندی به پایان می رسد که مسیله «سلطه پذیری» در نزد مولف به عنوان یک مسیله تاریخی مطرح شده و نویسنده سعی دارد با استفاده از نظریه ها و روش های جامعه شناسی آن را بررسی و تحلیل کند، اما این بررسی نشان می دهد که جامعه شناسی تاریخی رویکردی جامعه شناسانه با بهره گیری از اطلاعات و داده های تاریخی در دوره های مختلف است یا به عبارت بهتر روند شدن سلطه پذیری در دوره های مختلف را مورد بررسی قرار می دهد، نه آن چه که مورد توجه این اثر تحت عنوان رویکرد تاریخی با روش جامعه شناسانه است.کلید واژگان: جامعه شناسی تاریخی, سلطه پذیری, سلطه پذیری ایرانیان, تاریخ ایران}Historical sociology can be achieved as a method based on data and sequence of historical events, and historical sociology of domination as a social phenomenon can be designed and followed in different historical periods. This article has been presented with the aim of reviewing the book “Historical Sociology of Iranian Dominance”. Due to its features, this work, as innovative work in this field, deserves to be read. The present article has a critical review of this book in the form of the following axes: ambiguity in the title of the book, lack of correct and initial explanation of the issue of dominance, ambiguity in methodology, lack of coordination in method and text, ambiguity in the concept of historical sociology. After reflecting on the technical and editorial aspects of the work, the article concludes with the conclusion that the issue of "dominance" has been raised by the author as a historical issue and the author tries to use its sociological theories and methods. But this study shows that historical sociology is a sociological approach using historical information and data in different periods, or in other words, examines the trend of domination in different periods, not what is considered in this work as a historical approach with a sociological method.Keywords: Historical sociology, dominance, Iranian Dominance, Iranian history}
-
مریضخانه مظفری در سال 1318ق/ 1900م با درخواست تجار و بازرگانان و دیگر بزرگان ایرانی مقیم استانبول و به فرمان مظفرالدین شاه قاجار تاسیس گردید. تاسیس این بیمارستان، با کادر پزشکی و ابزار مدرن، گامی مهم در جهت مساعدت به ایرانیان آن سامان و به خصوص فقرا و نیازمندان ایرانی بود. هدف از این پژوهش، بررسی و شناخت مریضخانه مظفری، به عنوان نخستین بیمارستان ایرانی در خارج از مرزهای ایران است. این پژوهش براساس روش تحلیل اسنادی و با بهره گیری از اسناد منتشرنشده وزارت امور خارجه و سازمان اسناد ملی ایران و روزنامه های فارسی زبان چاپ امپراتوری عثمانی به رشته تحریر درآمده است. و در پی پاسخگویی به این سوالات است که چه دلایل و عواملی منجر به تاسیس مریضخانه مظفری در شهر استانبول شد؟ و موانع و مشکلات پیش روی این نهاد اجتماعی چه بود؟ دستاورد این پژوهش آن است که این مریضخانه مدرن توانست در دوره فعالیت خود به اقشار مختلف جامعه ایرانی و نیز عثمانی خدمات فراوانی کند و به خصوص در روزگاری که دسترسی به پزشکان و خدمات مدرن پزشکی و جراحی بسیار اندک بود، کمک های درخور توجهی به اقشار آسیب پذیر و بی بضاعت ایرانی کرد.کلید واژگان: مریضخانه مظفری, بیمارستان, ایرانیان استانبول, عثمانی, استانبول}Mozaffari Hospital was established in 1318 AH /1900 AD at the request of merchants and other Iranian dignitaries living in Istanbul and by order of Mozaffar al-Din Shah Qajar. With the establishment of this hospital with medical staff and modern tools and equipment, an important step was taken in order to provide medical and treatment assistance to the Iranians, especially the poor and needy Iranians. The purpose of this study is to investigate and identify the hospital as the first Iranian hospital outside Iran. This study wants to answer the question that what obstacles did Mozaffari Hospital face of goals, type and scope of operation during the period of activity from establishment to dissolution? This research is based on the method of historical research and using unpublished documents of the Ministry of Foreign Affairs and the National Archives of Iran and Persian language newspapers published by the Ottoman Empire. The result of this research is that this modern hospital was able to provide many services to different sections of Iranian and Ottoman society during its activity, and especially in a time when access to doctors and modern medical and surgical services was very limited, appropriate assistance was provided. Pay attention to the vulnerable and poor Iranians.Keywords: Mozaffari Hospital, Hospital, Iranians Istanbul, Ottoman, Istanbul}
-
هدف
بررسی نحوه تاسیس دبستان ایرانیان در طرابوزان، روند فعالیت، و مشکلات پیش روی آن.
روش/ رویکرد پژوهشاین پژوهش با تکیه بر روش تحقیق تاریخی و با استفاده از اسناد و مدارک آرشیوی و نشریات فارسی منتشرشده در امپراتوری عثمانی انجام شده است.
یافته ها و نتیجه گیریتحولات سریع در تغییر سبک آموزش در مدارس در دنیای غرب و اقدامات دولت ها و تجار و بزرگان آن کشورها در ساخت مدارس باعث شد که ایرانیان طرابوزان نیز به پیروی از آن ها دبستانی به سبک نوین تاسیس کنند. تفاوت اساسی مواد درسی، سنجش و ارزیابی تحصیلی، انتخاب معلمان، سن و جنس دانش آموزان، معماری و فضای مدارس جدید و ازجمله دبستان طرابوزان با مکتب خانه های پیش از خود، گسستی تاریخی در حوزه تعلیم وتربیت آن دوره ایجاد کرد. این مدرسه مدرن در دوره فعالیت خود با آموزش تعداد زیادی از کودکان اقشار مختلف جامعه ایرانی طرابوزان، در روزگاری که هنوز نظام نوین آموزش کودکان در ایران شکل نیافته بود، توانست نقشی ارزش مند ایفا کند.
کلید واژگان: طرابوزان, مدارس نوین, دبستان ناصری (دبستان احمدیه), عثمانی}PurposeExplains the process of the establishment of the Iranian school and problems and obstacles the founders faced.
Method and Research DesignFindings are based on archival documents available in the Ministry of Foreign Affairs and Persian publications in the Ottoman Empire.Findings and
ConclusionRapid changes in the style of school education in the western world and the initiatives by their governments, the private sector, and the dignitary in setting up modern schools, Iranians of Trabzan were encouraged to Set up their own primary school. The curricula, assessment procedure, teacher selection, age and gender of students, architecture of these modern schools, marked a sharp difference with the traditional maktabs. The school trained a great number of the children of different sectors of the Iranian community in the city long before modern schooling started in Iran.
Keywords: Trabzon, Naseri Primary School, Ahmadi Primary School, Ottoman} -
ایل کلهر یکی از ایلات برجسته در غرب ایران است که از گذشته های دور در کوه پایه های زاگرس سکونت داشته و همچون سایر ایلات در تاریخ سیاسی و نظامی ایران نقش ایفا کرده است. این پژوهش با هدف روشن کردن جایگاه ایل کلهر در رویدادهای سیاسی و نظامی غرب کشور و با توصیف و تحلیل داده های منابع دست اول، تاریخ های محلی و متون تحقیقی معتبر در پی پاسخگویی به این پرسش ها است که روابط ایل کلهر با حکام ایران از دوره صفویه تا پایان دوره حاکمیت محمدشاه قاجار چگونه بود؟ و این ایل چه نقش و جایگاهی در روابط ایران و عثمانی ایفا نمود؟یافته های پژوهش حاکی است که سران ایل کلهر نسبت به ایل زنگنه نفوذ و توان کمتری در قدرت و دربار شاهان صفویه داشتند، زیرا شورش های مداوم این ایل به خصوص در نیمه نخست حاکمیت این سلسله تا روزگار حکمرانی شاه عباس اول به بی توجهی قدرت حاکم به سران این ایل منجر گردید. در دوره افشاریه به دلیل درگیری های نادر با عثمانی و لزوم همراهی ایلات غرب، بهبودی نسبی در مناسبات ایل کلهر با حاکمیت حاصل شد. در روزگار زندیه بزرگان ایل کلهر با یاری رساندن به کریم خان زند در دستیابی به سلطنت و نیز با برقراری پیوندهای خانوادگی با وی، نقش تاریخی خود را در کنار قدرت مرکزی ایفا نمودند. ایل کلهر در دوره قاجاریه و حکمرانی محمدعلی میرزا دولتشاه بر کرمانشاه تا پایان حکومت محمدشاه قاجار نقش موثری در نبردهای ایران و عثمانی به عهده داشت.
کلید واژگان: ایل کلهر, صفویه, افشاریه, زندیه, قاجاریه, عثمانی}Kalhor tribe is one of the prominent tribes in western Iran, which has been living in the foothills of the Zagros since ancient times and like other tribes, has played a role in the political and military history of Iran. This study aims to clarify the position of the Kalhor tribe in political and military events in the west of the country by describing and analyzing first-hand source data, local history, and authoritative research texts. It seeks to answer these questions: What were the relations of the Kalhor tribe with the rulers of Iran from the Safavid period to the end of the reign of Mohammad Shah Qajar? And what role did this tribe play in the relations between Iran and the Ottoman Empire? The findings of the study indicate that the Kalhor tribe had less influence and power in the court of the Safavid kings than the Zanganeh tribe did. The continuous revolts of the Kalhor tribe, especially in the first half of the rule of this dynasty until the reign of Shah Abbas I, led to ignoring the Kalhor leaders by the ruling power. During the Afshari period, due to Nader Shah’s conflicts with the Ottomans and the need for the cooperation of the western tribes, there was a relative improvement in the relations of the Kalhor tribe with the government. In the days of Zandieh dynasty, the elders of the Kalhor tribe played their historical role alongside the central power by helping Karim Khan Zand to achieve the monarchy and establishing family ties with him. The Kalhor tribe played an effective role in the battles of Iran and the Ottoman Empire during the Qajar period and the rule of Mohammad Ali Mirza Dolatshah over Kermanshah until the end of the reign of Mohammad Shah Qajar.
Keywords: Kalhor Tribe, Safavieh, Afsharieh, Zandieh, Qajarieh, Ottoman} -
قحطی کرمانشاهان در خلال جنگ جهانی اول و در فاصله سال های (1338-1336ق/ 1919-1917م)، پیامدهای مخرب و زیان باری در حوزه های اقتصادی و اجتماعی در این دیار بر جای نهاد. این پژوهش بر این فرض استوار است که جنگ جهانی اول در کرمانشاهان و اشغال این منطقه توسط نیروهای تحت کنترل دولت های روسیه، عثمانی و انگلیس آثار ویرانگری چون کمبود غله و بروز قحطی در پی داشت. این مهم به اتفاق خشک سالی، احتکار و رواج بیماری های واگیر دار جان بسیاری از اهالی کرمانشاهان را ستاند. پژوهش حاضر تلاش دارد با روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از اسناد منتشرنشده آرشیوی و منابع کتابخانه ای معتبر به این پرسش پاسخ دهد که چه عواملی در بروز قحطی و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی مترتب بر آن در کرمانشاهان موثر بوده است؟ دستاورد پژوهش نشان داد که غیر از خشک سالی، حضور طولانی مدت نیرو های نظامی دولت های متحد و متفق در کرمانشاهان و غارت انبارهای غله مردمی و دولتی، چپاول دام ها و ویران کردن منازل، احتکار غله توسط عوامل داخلی و خارجی، ضعف ساختاری حکومت مرکزی و ناکارآمدی حکام محلی در مدیریت بحران، نقش بنیادینی در ایجاد قحطی و تداوم آن در این منطقه داشت.کلید واژگان: کرمانشاهان, قحطی, خشک سالی, احتکار, جنگ جهانی اول}The famine during World War I in 1336-1338 HC/1296-1298 SH had very destructive consequences for social and economic domains of Kermanshah. This research is based on the hypothesis that World War I in Kermanshah and the occupation of Kermanshah by Ottoman, Russia and England armies left damaging effects such as cereal shortage and the outbreak of famine. This shortage together with drought, hording and epidemic diseases took the lives of many residents of Kermanshah. Using unpublished archived documents and authentic library references, this descriptive-analytical study tried to identify the factors effective in the outbreak of famine as well as its social and economic consequences. The results show that besides drought, the long presence of axis and allied forces in Kermanshah, plundering of public and state granaries, looting of livestock and destroying houses, hoarding of grain by domestic and foreign agents, the structural weakness of the central government and the inefficiency of local officials to manage the crisis, played the main role in the outbreak and continuation of famine in this region.Keywords: Kermanshah, famine, Drought, Hoarding, World War I}
-
با حمله ناپلیون به مصر در سال 1213 ه.ق و شکست دادن ممالیک و فتح مصر شوک بزرگی به مسلمانان مصر وارد شد و آنها با مقایسه وضعیت خویش با دنیای غرب به این نتیجه رسیدند که حقیقتا دچار انحطاط شده اند. حمله ناپلیون به مصر مبدا تجدد گرایی و سرآغاز نوگرایی و شرق شناسی و یک نقطه عطف در تحولات تاریخی می باشد . هفت سال پس از این حمله، محمد علی پاشا در مصر به قدرت رسید. استقرار حکومت او آغاز عصر جدیدی در تاریخ مصر است. در دوران او و جانشینانش اصلاحات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی مهمی در این سرزمین به وجود آمد و فرآیند نوسازی در مصر آغاز گردید . ایرانیان از گذشته های دور به جهت پیوندهای دینی ، تمدنی و تجاری با مصر در رفت و آمد با این سرزمین بودند به دلیل این مشترکات در طول تاریخ ایرانیانی به طور موقت و یا دایم در سرزمین مصر حضور داشته اند . از طرفی مصر به ویژه در دهه آخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم در مسیر اصلی کاروان های حج قرار داشت و این امر سبب رفت و آمد ایرانیان بیشتری به این سرزمین می شد . لذا سفرنامه هایی توسط ایرانیانی که مصر را مورد بازدید و یا توجه قرار دادند نگاشته شد . فقدان اثری خاص در این باب باعث شد که نگارنده تلاش کند به این مهم بپردازد.کلید واژگان: مصر, ایرانیان, دوره قاجاریه, انقلاب مشروطه, سفرنامه نویسان}The Muslims of Egypt were immersed in great shock when Napoleon invaded Egypt in 1213 AH and defeated the Mamluks and conquered Egypt, and they came to the conclusion that they have indeed been degenerated by comparing their situation with the Western world. Napoleon's invasion of Egypt is considered as the origin of modernism and the beginning of modernity and Orientalism and it is deemed as a turning point in historical developments. Seven years after the invasion, Mohammad Ali Pasha assumed power in Egypt. The establishment of his government is the advent of a new era in history of Egypt. During his reign and his successors, important political, economic, social, cultural and military reforms existed in this land and the process of modernization began in Egypt. Iranian people have traveled to Egypt for a long time owning to their religious, civilizational and commercial unions and due to these commonalities during history, Iranian people have been presented temporarily or permanently in Egypt Land. On the other hand, Egypt was on the main route of Hajj caravans especially in the last decade of the thirteenth and early fourteenth centuries, and this caused more Iranian people to travel to this land. Therefore, itineraries were written by Iranians who visited or marked the Egypt. The lack of a specific work in this domain caused the author to concentrate on this issue. In this study, quantitative analysis of Iranian's itineraries titled Egypt, travel routes to Egypt by IranianscomparativeKeywords: : Egypt, Iranian people, Qajar Period, Constitutional Revolution, travel writers}
-
Namaeh Farhangistan, Volume:17 Issue: 4, 2020, PP 117 -140
The Iranian Primary School was established as a social institution on Safar 14, 1301 by a group of Iranian traders and tradesmen, with the assistance of Mirza Mohsen Khan Moein al-Molk, Iran's ambassador to the Ottoman Empire, in Istanbul. The grounds for the establishment of this educational institution returns to Nowruz 1296 AH, at the meeting of authentic Iranian businessmen held in the Iranian Embassy in Istanbul. This research tries to analyze and evaluate its administrative, financial and educational structure based on the elementary code of conduct based on numerous documents and sources. The Code is written in 8 chapters and 110 articles and in 43 pages by Haji RezaGholi Khorasani, a key member of the Primary School Board and its first principal. The research seeks to answer these fundamental questions about what were the causes and forces influencing the formation of Iranian elementary school? And how is the administrative, financial and educational structure of primary school reflected in its rules of procedure? The research method in this research is descriptive-analytical in the field of documentary and library studies. The findings suggest that rapid changes in the style of school education in the Western world, especially in countries such as Russia and the Ottomans, and the actions of governments as well as their traders and elders in the construction of schools, have led to migrant Iranians. In Istanbul too, following them, they set up a new style school.
Keywords: Istanbul, Iranian Primary School in Istanbul, Hosseinieh Association, Ottoman, Statute} -
ساختار و تشکیلات اداری آستان قدس در دوره قاجار و به خصوص در روزگار حاکمیت ناصرالدین شاه همانند تشکیلات دوره صفویه و طبق دستورالعمل طومار علیشاهی در دوره افشاریه بود. این پژوهش در پی بررسی و شناخت پراکندگی مناصب و مشاغل آستان قدس در هر یک از محله های شش گانه شهر مشهد با تکیه بر نسخه خطی «کتابچه تعداد نفوس ارض اقدس و شهر مشهد مقدس» است. نسخه خطی مذکور در دوره پادشاهی ناصرالدین شاه و به دستور محمد تقی میرزا رکن الدوله، حکمران ایالت خراسان و سیستان، به رشته تحریر درآمده است. این نسخه، نمونه ای جالب از اطلاعات و آمار نفوس و مشاغل شهر مشهد در زمان ناصرالدین شاه است و پراکندگی مناصب و مشاغل آستان قدس در محله های مختلف شهر مشهد را نشان می دهد. روش تحقیق در این پژوهش، روش تحلیل داده های موجود است که این داده ها با استفاده از نرم افزار Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از رابطه معنادار پراکندگی مناصب و مشاغل آستان قدس در محله های شش گانه شهر مشهد است. این پژوهش نشان می دهد که تعداد مناصب و مشاغل بالای هرم تشکیلات آستان قدس به نسبت جمعیت در محله بالا خیابان و سراب به دلیل اعیان نشینی، زیاد تر است و در محله پایین خیابان که فقیر نشین تر بود، بسیار اندک تر است.
کلید واژگان: مشهد, آستان قدس رضوی, کتابچه تعداد نفوس ارض اقدس و شهر مشهد مقدس, مشاغل, مناصب}The structure and organizational of Astan Quds at during the Qajar period, especially during the reign of Nasir al-Din Shah, was similar to that of the Safavid period and also, according to the instructions of Ali Shah petition in Afsharian period. This research seeks to investigate the distribution of Astan Quds offices and jobs in each of the sixth city neighborhoods of Mashhad, relying on the manuscript of the 'Ketabche Teadad Nefuse Arze Aqdas Va Shahre Mashhad Moqadas'. The manuscript was written in the kingdom of Nasir al-Din Shah and ordered by Mohammad Taqi Mirza Rokn al-Dawlah, the ruler of Khorasan and Sistan. This version is an interesting example of the information and statistics of the population and businesses of Mashhad during Nasir al-Din Shah, and shows the distribution of offices and jobs in Astan Quds in different neighborhoods of Mashhad. The research method in this study is an analysis of available data, which was analyzed using SPSS software. The results indicate a significant relationship between the dispersion of Astan Quds offices and jobs in the sixth district of Mashhad. This research shows that the number of high-ranking positions in the pyramid of the Astan Quds Organization is larger than the population in the Bala Khiaban and Sarab as a result of paganization and is much lower in the Paein Khiaban of the street, which was poorer.
Keywords: Mashhad, Astan Quds Razavi, Ketabche Teadad Nefuse Arze Aqdas Va Shahre Mashhad Moqadas, occupations, Posts} -
هندوستان از زمان خواجه مویدالدین محمد باقی (971 1012 ه.ق) تا بعد از وفات شاه غلام علی عبدالله دهلوی (1240 ه.ق) مرکز طریقت نقشبندیه محسوب می شد. اغلب شیوخ و خلفای نام آور برای کسب سلوک در محضر مرشد کامل عازم این دیار می شدند. از آن سو، بررسی ها نشان می دهد که در کردستان در ابتدای قرن نوزدهم میلادی، طریقت نقشبندیه بر خلاف طریقت قادریه، طریقتی شناخته شده نبود. در نیمه نخست قرن مذکور، مولانا خالد شهرزوری و تعدادی دیگر از کردها عازم هندوستان شدند و مراحل سلوک طریقت نقشبندیه را طی کرده، اجازه ارشاد از مرشد اعظم دریافت نمودند و به موطن خویش بازگشتند. این مقاله با استفاده از روش تحقیق تاریخی با رویکرد توصیفی تحلیلی به بررسی نقش و رابطه مرشد کامل طریقت نقشبندیه مجددیه در هندوستان در شکل گیری این طریقت در کردستان و چگونگی پراکندگی آن در امپراتوری عثمانی می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که مولانا خالد توانست با جذب بسیاری از بزرگان طریقت قادریه، تعدادی از علمای دینی، فضلا و دولتمردان عثمانی، طریقت نقشبندیه را به جایگاه رفیعی در کردستان و در قلمرو امپراتوری عثمانی برساند. نقش برجسته مولانا خالد و خلفای او در گسترش سریع شبکه طریقت خویش باعث شد که پس از مرگ شاه غلام علی عبدالله دهلوی، مرکزیت طریقت نقشبندیه از هندوستان به عثمانی انتقال یابد و شاخه خالدیه در این طریقت شکل گیرد.کلید واژگان: طریقت نقشبندیه, مولانا خالد نقشبندی, کردستان, هندوستان, امپراتوری عثمانی}The Naqshbandî lineage in Kurdistan was not influential and well known in the beginning of the 19th century, whereas, the Qâdirî in Kurdistan had a lot of influence in that region. The Naqshbandî lineage was active in some areas in the Ottoman Empire such as Istanbul, Mecca, and Medina, but the main center of his lineage was in India on that time. In India, the great leader, Abdullah Dihlawî, known as Shâh Ghulâm ‘Alî, sent his caliphs to different regions of Islamic world,, one of them was Mîrzâ Abdul Rahîm, entered Kurdistan and brought Mawlânâ Khâlid, who had been studying contemplative and narrated Islamic Sciences and had permission to guide in Qâdirî lineage with himself to India in 1224 AH. To meet great leader of the Naqshbandî lineage Shâh Ghulâm ‘Alî. Mawlânâ Khâlid was in India with Dihlawî for nearly one year and then he received permission to guide disciples in Cheshtî, Kubrawî, Suhrawardî, Qâdirî and Naqshbandî lineage. Additionally, he received permission from Shâh Abd-ul –Aziz Muhaddith (d.1823 in Delhi) to receive the Hadith from the six Canonical Sonni Hadith Collections.
Since 1226 A.H. and after the return of Mawlânâ Khâlid to Kurdistan, the Naqshbandî lineage became active in Kurdistan and acquired prominent situation among people as well as the Bâbân rulers due to extensive effort of Mawlânâ Khâlid and his caliphs. Documents analysis reveals that Mawlânâ Khâlid was active in both branches of "Sharia" and "Tariqat" simultaneously. Mawlânâ Khâlid was supermen leader of Naqshbandî lineage on that time, more ever, he was also prominent pious, expert orator, and, famous poet, and generally he was distinguished in both field of contemplative and narrated sciences. He taught his disciples commentary and Hadith as well as comportment way in Sulaimani, Baghdad and Damascus. The caliphs of Mawlânâ Khâlid were the main reason for increasing his power to distribute his lineage which some of them had had previous experience in the fields of religious jurisprudence, commentary and Hadith, and some of them had been teaching for years.
Joining of some grandees and Shaikhes of Qâdirî lineage to Naqshbandî Mujjadadî Khâlîdî lineage in Kurdistan, Levant and other parts of Islamic World in addition to the charismatic leadership of Mawlânâ Khâlid played an important role in the rapid distribution and expansion of this lineage in the Ottoman Empire territory, especially in Kurdistan. Because of huge influence of Naqshbandî lineage in Kurdistan, some Qâdirî Sheikhs, especially in the Bâbân Emirate region found them selves to be cornered and started confrontation with Mawlânâ Khâlid. As a result of the confrontation with Qâdirî,s Sheikhs, and also because of political conflicts among the ruling Bâbân family, Mawlânâ forsook Sulaimaniyah and moved to Baghdad.
From the first entrance of Mawlânâ to Baghdad to Sulaymaniyah in 1228 A.H. till the second travel of him to Baghdad in 1236 A.H. his تکیه in Sulaimaniyah witnessed the presence of many disciples from different regions of Islamic World such as Mecca, Medina, Bethlehem, Damascus, Aleppo, Shemydinan, Mardin, Urfa, Diyarbakir, Afghanistan, Dagestan, Transoxina, Egypt, Oman and Morocco. This intensive presence of Mawlânâ Khâlid disciples had close relationship with the activities of some notable scholars such as Seyyed Asad Sadr al-Din Heidarî, Seyyed Sabaghollah Heidarî, Seyyed Obeid Allah Heidarî, Allameh Yahyâ Mazury Emadî, Allameh Abdulrahman Ruzbehanî, Allâmeh Abdollâh Jalî, Faqîh Sheikh Osmân, Sirâjdin Tvilhayy and Mullâh Mustâfâ the second presence of Mawlânâ in Baghdad,
The political and cultural capital of Iraq did not reduce the range of cultural and propagandistic activities of him, contrary this city became the main and his traditions, but has become a major center for his lineage and many grandees from the all parts of Islamic world gathered there around him. The constant growth of the fame and reputation of Mawlânâ Khâlid led to that some political and religious leaders in Damascus invited him to this city. Finally, Mawlânâ accepted their invitation and moved to Damascus with a lot of his caliphs and disciples in 1238 H.A.
Mawlânâ Khâlid stayed in Damascus for four years and during this period, in collaboration with his Caliphs, trained notable caliphs. He appointed some of his famose caliphs in mosques and religions schools for teaching and guidance of people, and the influence and reputation of Naqshbandî lineage enhanced enormously, to the extent some distinguished people from North Africa and the other Islamic areas had been guided by him and his caliphs, among them Sayyed Abdul Qâdir al-Jazâyerî one of the most prominent Algerian campaigner
Spatial context for guidance and education in the two areas of "Sharia" and "Tariqat", and the emphasis on the priority of the "Sharia" played a fundamental role in the development of the aforementioned lineage. The selection of strategic and outstanding political, religious and economic place like Sulaimaniyah, the capital of the Bâbân Kurdish Emirate, Baghdad, the main center of the Ottoman Empire in Iraq, Damascus, the capital of the Levant, Istanbul, Baytulmuqqads, the firs kiblah (qiblah) of the Muslims, Mecca, Medina and the other locations for the presence of caliphs and attendance of caliphs indicated to a logical selection. Role and the character of Mawlânâ Khâlid in the quantitative and qualitative development of the to Naqshbandî Mujjadadî lineage was so valuable that after him a branch known as Khâlidî was formed and till now is the largest and most distributed lineage in the Western part of the Islamic world.
Developments in the political structure of the Ottoman Empire toward of more centralization and elimination of the Janissaries and their intellectual supporters, the Bektashi from bureaucratic system in Istanbul, provided a suitable ground for Naqshbandî,s disciples for gradual infiltrating into intellectual and bureaucratic system of the Ottoman Empire. Mawlânâ Khâlid, the super me preceptor of the Naqshbandî Mujjadadî lineage in Ottoman Empire, with his notable Caliphs could use this appropriate political and social conditions for extending their thoughts.
This research uses historical research method and relying on an analytical descriptive approach to investigate the role and relationship of the full leader of the Naqshbandî Mujjadadî lineage in India in shaping this trend in Kurdistan and how it is dispersed in the Ottoman Empire. The findings show that Mawlânâ Khâlid, with the attraction of many of the elders, scholars of various sciences and Ottoman rulers was able to bring Naqshbandî lineage to the righteous position in Kurdistan as well as the entire territory of the Ottoman Empire. The prominent role of Mawlânâ Khâlid and her caliphs in the rapid expansion of their network order led to the transfer of the Naqshbandî lineage from India to Ottoman after the death of Shâh Ghulâm ‘Alî Dihlawî, and the branch of Khâlidî would be formed in this way. Although the propaganda discourse of Mawlânâ Khâlid and his Caliphs was not antagonistic to the ruling, shortly after his death, this lineage was turn into colonialist discourse and, in some areas, became antagonistic.Keywords: Sufi Naqshbandi, Maulana Khalid Shar Zuri, India, Kurdistan, ottoman} -
والیان لرستان و طوایف تحت تابعیت آنها رابطه ای عمدتا ستیزه جویانه با فرمانروایان زندیه داشتند. اسماعیل خان فیلی، قدرتمندترین والی لرستان در دوره مذکور، به شدت با قدرت گیری کریم خان زند مخالف بود و در تمام دوره حکومت خود جنگ های زیادی را با خان زند انجام داد. در دوره پیش و پس از به قدرت رسیدن کریم خان، بسیاری از ایلات لرستان از حکمران خود، اسماعیل خان، تبعیت کردند و در حمایت از وی، با کریم خان وارد جنگ شدند. پس از کناره گیری اسماعیل خان از قدرت و در دوره جانشینی پسرانش، محمدخان و اسدخان، روابط این حکام و ایلات تحت تابعیت آنها با جانشینان کریم خان تا حدودی بهبود یافت و دوره کشمکش آنان به دوره ای از روابط حسنه و آشتی جویانه تبدیل شد. هدف اصلی این پژوهش، واکاوی رابطه حکام فیلی لرستان با فرمانروایان زندیه است که به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان داده است که وجه غالب رابطه والیان فیلی لرستان با کریم خان زند رابطه ای نظامی و توام با کشمکش و درگیری بود و منازعه بر سر کسب قدرت در خلا ناشی از مرگ نادرشاه در شکل یابی این رابطه موثر بوده است. هرچند ناکامی اسماعیل خان فیلی در برابر کریم خان موجب شد که این رابطه به دوره ای مسالمت آمیز در اواخر زندیه، اما کوتاه، تغییر یابد.کلید واژگان: زندیه, کریم خان زند, لرستان, والیان, اسماعیل خان فیلی}Governors lorestan and tribesmen They had a largely militant relationship with Zandieh rulers. Ismail Khan Fili, the most powerful governor of Lorestan during this period, was strongly opposed to the power of Karim Khan Zand And during his entire period of rule, he carried out many wars with Khan Zand. In the period before and after the arrival of Karim-khan, many of Lorestan elites obeyed their ruler, Ismail Khan And in support of him, they entered the war with Karim Khan. After Ismail Khan's withdrawal from power and in the succession of his sons, Mohammad Khan and Assad Khan, the relations between these rulers and elites under their citizenship with the successors of Karim Khan were somewhat improved and their period of struggle for a period of good relations and reconciliation Become a fancier. The main purpose of this research is to investigate the relationship between the rulers of the Philistines of Lorestan and the Zandyah rulers, which has been done descriptively-analytically. Findings of the research show that the dominant aspect of the relationship between the governorates of Fieli Lorestan and Karim Khan Zand was a military and controversial conflict, and the struggle for power in the vacuum caused by Nadir Shah's death was effective in shaping this relationship. Is. Although the failure of Ismail Khan Fili against Karim Khan led to a change in the relationship to a peaceful period late in Zandieh, but shortly.Keywords: : Zandieh, Karim Khan Zand, Lorestan, Valians, Ismail Khan Fili}
-
انجمن خیریه ایرانیان در تفلیس یکی از نخستین انجمن های ایرانی مدرن و دموکراتیک در تاریخ معاصر بود که توانست با سرمایه اجتماعی نسبتا گسترده اش به تاسیس مدرسه، کمک به نیازمندان و بسیاری از امور خیریه دیگر بپردازد. پژوهش حاضر درصدد است به توصیف و تبیین رابطه انجمن خیریه ایرانیان در تفلیس و سرمایه اجتماعی از سال های 19001930م. بپردازد. سرمایه اجتماعی دارای مولفه های متعددی است که البته تکیه این پژوهش بر مولفه شبکه اجتماعی است. این تحقیق با تکیه بر حوزه نظری شبکه اجتماعی، به تبیین نظری موضوع پرداخته است و به خصوصیات شبکه اجتماعی با ویژگی های سه گانه ساختی، تعاملی و نیز کارکردی شبکه در انجمن خیریه مذکور توجه نموده است. پژوهش درصدد است به این سوالات اساسی پاسخ دهد که انجمن خیریه ایرانیان در تفلیس چگونه زمینه را برای شکل گیری سرمایه اجتماعی فراهم کرد؟ آیا انجمن نقشی در ایجاد همبستگی، تعامل، تسهیل روابط اجتماعی و مشارکت اجتماعی و به طورکلی سرمایه اجتماعی ایرانیان مهاجر ایفا نمود؟ روش پژوهش در این تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی و در حوزه مطالعات کتابخانه ای است. یافته ها حاکی از آن است که مولفه شبکه اجتماعی تاثیر مثبت و مهمی بر شکل یابی و نیز استمرار فعالیت انجمن خیریه مذکور داشت.کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, شبکه اجتماعی, انجمن خیریه ایرانیان در تفلیس}This study seeks to describe and explain the relationship between Iranians charity in Tbilisi and social capital in 1900 1930. Social capital has several components and this research relies on the social network component. This research based on theoretical social networks, the theoretical explanation of the issue and the characteristics of social networks with tertiary structural features, interactive and functional network, has studied the charity. The research seeks to answer these fundamental Questions. How the Charitable Society of Iranians in Tbilisi provided grounds for formation of social capital? Is the community involved in building solidarity, cooperation, facilitating social relations and social participation and social capital of Iranian immigrants? The method used in this research is descriptive-analytic in field of library studies. The findings suggest that social network factors had important and positive impact on formative as well as the continuation of the charity activity.Keywords: Social capital, social networks, Iranian Charity Association in Tbilisi}
-
در سال 330ق/941م، امیرحسین کرد حکومت بنی حسنویه را در شهر زور و مناطق اطراف آن بنیان گذاشت که این هم زمان با آل بویه بود. پس از وی فرزندش، حسنویه، به قدرت رسید که دوره حاکمیت او را می توان عصر شکل یابی و گسترش قلمرو و استحکام و ثبات این سلسله به شمار آورد. بعد از مرگ حسنویه، فرزندش بدر توانست قدرت را به دست گیرد. او با درایت خود، قلمرو و اقتدار بنی حسنویه را به اوج رساند. ایام پایانی حکومت بدر و نیز در دوره جانشینان وی، آل حسنویه با شورش های داخلی مواجه و سرانجام این سلسله، با قتل طاهربن هلال در سال 406ق/1015م، منقرض شد. روش این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی و از نوع کتابخانه ای است و تلاش کلی، برآن است که به جای توصیف صرف تاریخی، به تحلیل وقایع سیاسی و اقتصادی و فرهنگی بنی حسنویه پرداخته شود.
کلید واژگان: بنی حسنویه, امیرحسین کرد, حسنویه, بدربن حسنویه, هلال بن بدر, آل بویه}In 941 Amir Hussein Kurd established a reign called Bnihosnavie in the city of Zor and its surroundings; the event was at the same time with Buyids. After him، his son Hosnavie came into power. The period he ruled the government can be considered as the age of formation and development of the territory and consistency of the dynasty. After Hosnavie، his son Badr was in power and could reach the territory and authority of Banihosnavie to the peak. During the end of Badr reign and during the reign of his successors، there were internal riots which finally led to the extinction of the dynasty after Taher ibn Helal was killed in 1015. The article taking advantage of a descriptive-analytical method aims at analyzing the political، economic، and cultural events of Banihosnavie rather than merely describing the history.Keywords: Banihosnavie, Amir Hussein Kurd, Hosnavie, Buyids, Helal ibn Badr, Badr ibn Hosnavie} -
ایالت آذربایجان به خاطر موقعیت جغرافیایی اش همواره در طول تاریخ از جایگاه ویژه ای در نزد حکام ایران برخوردار بوده است. اهمیت این ایالت در دوره قاجار با استقرار ولیعهد در تبریز از زمان عباس میرزا افزایش یافت و مجاورت این ایالت با دو قدرت عثمانی و روسیه بر اهمیت سوق الجیشی آن افزود. شیوع خشکسالی و پیدایش قحطی و در پی آن ناامنی، غارت و راهزنی در سال های 1297 1296 ق و به دنبال آن ناآرامی ایلات و عشایر اندک ثبات این ایالت را با چالش بزرگی رو به رو ساخت و حکام فاسد و نالایق نیز بر دامنه مصائب افزودند. اسناد مجموعه نقشبندیه در باب شورش شیخ عبیدالله نهری است؛ اما در لابه لای اسناد، گزارش های ارزشمندی راجع به موضوعاتی چون قحطی، وضعیت ارزاق عمومی، قیمت غله و نیز نقش برخی از عشایرآن سامان در ایجاد مناقشات مرزی میان ایران و روسیه آمده است.
هدف از این پژوهش، بررسی اوضاع اجتماعی آذربایجان با تکیه بر موضوعاتی چون ناامنی، راهزنی و غارت، خشکسالی، قحطی و نقش ایلات در روابط ایران با روسیه بر پایه مجموعه اسناد نقشبندیه است. روش پژوهش به صورت کتابخانه ای و اسنادی است و روند آن به صورت توصیفی تحلیلی است.
کلید واژگان: آذربایجان, ناصرالدین شاه, ایلات, خشکسالی, قحطی}Azerbaijan region because of its geographical position has always been a special place in the history of the rulers of Iran. The importance of this region in Qajar era from Abbas Mirza’s time with the establishment of the state's crown prince inTabriz has been increased and the proximity of this region with two powers of the Ottoman and Russia had added to its strategic importance. Incidence of drought and famineand the subsequent rise of insecurity, looting and banditry in the years 1296 – 1297 A Hand consequently the region's small tribes’unrest faced stabilization of the region a big challenge, also corrupted and incompetent rulers also added to the range of thepassion. Naqshabandiya collection of document sconcern the rebellion of Sheikh ObaidullahNahri, but amidst documents, there are valuable reports on topics such as famine, public food conditions, grainprices, and the role of the tribes of that region in creation of the dispute between Iran and Russia have been studied. The aim of this study wasto investigate the situationin Azerbaijan based on topics such as insecurity, banditry and looting, drought, famine and tribal role in Iran's relations with Russia are based ona collection of documents of Naqshabandiya. The method of the research is based on library and documents and its process is descriptive- analytical.Keywords: Azarbaijan, Naserodin Shah, tribes, drought, famine} -
در طی حاکمیت مظفرالدین شاه تحولات فرهنگی عمده ای در ایران رخ داد که یکی از آن ها تاسیس مدارس به سبک نوین بود. در خارج از مرزهای ایران نیز، به تبع تحولات داخلی، مدارسی به سبک جدید بنیاد نهاده شد. یکی از این مدارس، مدرسه اتفاق ایرانیان در شهر تفلیس بود. موسسان و کار به دستان این مدرسه، جمعی از کنسولها و کارگزاران دستگاه دیپلماسی وقت ایران و نیز افراد ترقیخواه ایرانی در تفلیس بودند. سرانجام پس از رایزنی های گسترده، در سال 1287ش(1908م) مدرسه اتفاق فعالیت خود را آغاز کرد. این مدرسه از ابتدای تاسیس تا تعطیلی آن، با کمبود و مشکلات مالی مواجه بود. درطی انقلابهای منطقه قفقاز، پس از فروپاشی حاکمیت تزارها، این مشکلات تشدید شد. در دوران حکومت جمهوری گرجستان و سپس دولت بلشویکی، آنان تلاش کردند که مدرسه اتفاق را تحت نظارت خویش درآورند، اما اقدامات ایرانیان مقیم تفلیس و کارگزاران کنسولگری ایران در آن شهر تلاش فراوانی در ممانعت از این اقدام آنان به عمل آوردند. دولت شوروی فعالیت مدارسی همچون اتفاق را در خاک خود تلاشی در راستای ترویج افکار غیر انقلابی تلقی می کرد. سرانجام مدرسه یاد شده به علت فشار دولت بلشویکی و نیز عدم استقبال گسترده ایرانیان مقیم تفلیس، تعطیل گردید.
کلید واژگان: مدرسه اتفاق ایرانیان, تفلیس, انجمن خیریه ایرانیان, قفقاز, گرجستان} -
در طی حاکمیت مظفرالدین شاه، تحولات فرهنگی عمده ای در ایران رخ داد که یکی از آنها تاسیس مدرسه به سبک نوین بود. در خارج از مرزهای ایران نیز، به تبع تحولات داخلی، مدارسی به سبک جدید بنیاد نهاده شد. یکی از این مدارس، مدرسه اتحاد ایرانیان در شهر بادکوبه بود. موسسان و کاربه دستان این مدرسه، جمعی از کنسولها و کارگزاران دستگاه دیپلماسی وقت ایران و نیز افراد ترقیخواه ایرانی در بادکوبه بودند. سرانجام پس از رایزنی های گسترده، در سال 1324ق. مجوز فعالیت مدرسه اتحاد از سوی ریاست علوم قفقاز صادر شد و این مدرسه، فعالیت خود را شروع کرد. این مدرسه از همان ابتدای تاسیس تا تعطیلی آن، با کمبود و مشکلات مالی مواجه بود. در طی انقلابات منطقه قفقاز، پس از فروپاشی حاکمیت تزارها، این مشکلات تشدید شد. در دوران حکومت جمهوری آذربایجان، مدرسه اتحاد ابتدا به عنوان مرکز قوای انگلیس به اشغال این نیروها درآمد و سپس آن حکومت از واگذاری عمارت مدرسه به ایرانیان خودداری کرد و این موسسه فرهنگی را تحت نظارت خود داشت. با تسلط دولت بلشویکی بر آذربایجان اگرچه در پی رایزنی های فراوان اداره مدرسه اتحاد به ایرانیان واگذار شد، اما آن دولت فعالیت مدارسی همچون اتحاد را در خاک خود تلاشی در راستای ترویج افکار غیرانقلابی تلقی می کرد. سرانجام مدرسه یاد شده به علت فشار دولت بلشوکی و نیز عدم استقبال گسترده ایرانیان مقیم بادکوبه از تحصیل در آن، تعطیل گردید.
کلید واژگان: قونسولگری ایران در بادکوبه, مدرسهء اتحاد, ساعد الوزاره کنسول ایران}During Mozaffar A1 Din Shah’s tenure, significant developments came about in Iran, including inauguration of Modem Schools. Accordingly, beyond Iran ’s borders, Modem Schools were also opened by Iranians, and “Iranians Unity School” in “Badkouba” was one of them. They were set up by some Iranian diplomats and intellectuals who wanted to see Iran to improve and progress. There were serious discussions before Caucasus authorities allowed Iranians to establish Unity School in “Badkouba”, The school was struggling to tackle its financial bottlenecks right after its establishment until it was ceased to exist. During Caucasus revolts and after tsars’ collapse, the problems intensified. As Azerbaijan struggled to become an autonomous republic, British forces occupied the school, and after that the government refused to mm back the building to Iranians. But, soon after Bolshevism Movement in Azerbaijan, the school was returned to Iranians; however the then government took the activities of such schools as anti-revolutionary and forced it to shut off. -
روابط سیاسی ایران و عراق در عصر حاکمیت عبدالکریم قاسم (1963-1958)به دلیل موقعیت ژئوپولتیکی عراق، این کشور رفتار خصمانه ای با کشورهای همسایه از جمله ایران در پیش می گیرد. با کودتای عبدالکریم قاسم، عنصر ایدئولوژی نیز به عنوان یک عامل اثرگذار وارد روابط دو کشور شد و بر تنش در این روابط افزوداین مقاله در صدد است که به این پرسش پاسخ دهد که با تغییر ساختار داخلی عراق، روابط دو کشور دچار چه تحولاتی شد؟
کلید واژگان: خاورمیانه, سیاست خارجی عراق, عبدالکریم قاسم, روابط خارجی ایران, جنگ روانی, مشروعیت} -
The article has dug into working conditions, tax payment, and general circumstances of tailors and hat makers in Sonqor & Koliaiee region between 1924 -1926. In mid 19th century, and after extensive economic ties between Iran and western Europe, a new economic, social and political condition for Iranian professions began to emerge. Now we glance at the mentioned careers in western Iran in a case study and based on the records remained from that time span.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.