به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب نگین سلامات

  • فرحناز کیان ارثی*، حسین هوشمند، امیرپرویز سلاطی، نگین سلامات

    سلنیوم یک عنصر نافلز و نوعی ریزمغذی ضروری برای بدن است که دارای خصوصیات شیمیایی مشابه با اکسیژن و گوگرد می باشد. با توجه به ویژگی های منحصر به فرد فیزیکی، شیمیایی و زیستی، در چرخه اکوسیستم آب های جاری و دریایی نقش مهمی را ایفا می کند. سلنیوم یکی از مواد کم نیاز برای حیوانات است که به عنوان کوفاکتور در ساختار آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز نقش اساسی را در مهار اثرات تخریبی رادیکال های آزاد بدن ایفاء می نماید و اهمیتی حیاتی در سیستم دفاع آنتی اکسیدانی، هورمون های تیروییدی و عملکرد انسولین، تنظیم رشد سلولی و حفظ باروری دارد. امروزه رژیم های غذایی حاوی سلنیوم در تغذیه حیوانات آبزی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از مکمل مناسب سلنیوم در رژیم غذایی برای بهبود عملکرد رشد آبزیان و عملکردهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی در ماهی دارای اهمیت است. سلنیوم به شکل های معدنی، آلی و نانو در غذای آبزیان استفاده می شود، اما بکارگیری سلنیوم معدنی در فرمول غذایی ماهیان بیشتر از شکل های دیگر بوده است.

    کلید واژگان: سلنیوم, ریزمغذی, خوراک ماهیان دریایی}
    Farahnaz Kianersi *, Hossein Houshmand, AmirParviz Salati, Negin Salamat

    Selenium is a non-metallic element and a kind of essential micronutrient for the body, which has chemical properties similar to oxygen and sulfur. Due to its unique physical, chemical and biological characteristics, it plays an important role in the ecosystem cycle of running and sea waters. Selenium is one of the low-requirement substances for animals, which as a cofactor in the structure of glutathione peroxidase enzyme plays an essential role in inhibiting the destructive effects of free radicals in the body and is vitally important in the antioxidant defense system, thyroid hormones and insulin function, regulation It has cell growth and fertility maintenance. Today, selenium-containing diets have received much attention in the feeding of aquatic animals. It is important to use the appropriate selenium supplement in the diet to improve the performance of aquatic growth and physiological and biochemical functions in fish. Selenium is used in inorganic, organic and nano forms in fish feed, but the use of inorganic selenium in fish food formula has been more than other forms.

    Keywords: Selenium, Micronutrient, marine fish feed}
  • مصطفی موسوی، نگین سلامات*، عبدالعلی موحدی نیا، پروین خردمند

    مطالعه حاضر با هدف بررسی تغییرات ساختار بافتی آبشش ماهی شانک زردباله (Acanthopagrus latus) در مواجهه با غلظت های مختلف فنانترن تحت شرایط آزمایشگاهی به مدت 14 روز بانجام گرفت. بدین منظور، غلظت های مختلف فنانترن (0 ، 2 ،20، 40 و 70 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن) به صورت درون صفاقی به ماهیان شانک زردباله تزریق شد. سپس نمونه های بافتی از آبشش 100 قطعه A. latus (5 نمونه/گروه/روز) جهت انجام مطالعات هیستولوژیک و هیستومتریک در روزهای 1، 3، 7 و 14 جدا شده و در محلول بافر فرمالین به مدت 48 ساعت تثبیت شدند. سپس نمونه ها با استفاده از روش های معمول بافت شناسی آماده سازی شدند. مقاطع بافتی به ضخامت 6-5 میکرومتر تهیه و با استفاده از رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ایوزین رنگ امیزی شدند. همچنین ، درجه تغییرات بافتی (Degree of tissue changes) (DTC) آبشش جهت ارزیابی سلامت اندام محاسبه شد. نتایج نشان داد که هیپرپلازی سلول های تیغه های آبششی و اتصال تیغه ها و جداشدن اپی تلیوم تیغه های آبششی از غشا پایه، عمده ترین تغییرات بافتی آبشش ماهیان در مواجهه با فنانترن بود. بیشترین مقدار DTC آبشش، در ماهیان تیمار شده با mg/kg 70 فنانترن در روز هفتم نمونه برداری اندازه گیری شد. میانگین DTC این گروه نشاندهنده آسیب بافتی متوسط تا شدید بود. حداقل میزان DTC در ماهیان تیمار شده با mg/kg 2 فنانترن ثبت شد که نشاندهنده مقاومت ماهیان به این مقدار از فنانترن بود. بر اساس نتایج به نظر می رسد که ارتباط نزدیکی میان میزان تغییرات بافتی و غلظت آلاینده وجود دارد.

    کلید واژگان: شانک زردباله, آبشش, فنانترن}
    Mostafa Mousavi, Negin Salamat *, Abdolali Movahedinia, Parvin Kheradmand

    The present study aimed to investigate the gill tissue changes in yellowfin seabream (Acanthopagrus latus) exposed to different concentrations of phenanthrene (Phe) during 2 weeks. In this regards, fish were intraperitoneally injected with 2, 20, 40 and 70 mg/kg-bw of Phe and were kept under laboratory conditions for 14 days. Tissue samples were taken from the gill of 100 A. latus (5sample/group/day) at days 1,3, 7, and 14 and tissue slides were prepared according the routine histological methods. Briefly, the samples were fixed in formalin buffer solution for 48 h, dehydrated in a graded series of ethanol, and embedded in paraffin. Five micrometer thick sections were stained in H&E for microscopic examination. Also, the degree of tissue changes (DTC) was calculated to evaluate the organ heath. Based on the results, the most tissue changes in the gill of fish treated with phenanthrene included lamellar cells hyperplasia, lamellar fusion, and epithelial lifting. The highest amount of DTC was measured in fish treated with 70mg/kg Phe at day 7. The DTC means were varied from moderate to severe for gills in this group, indicating that, phe with the concentration of 70 mg/kg could affect the fish health. The least DTC means of fish exposed to 2 mg/kg demonstrated the fish resistance to this concentration. The results suggest that there is close relation between amounts of pathological alterations and the pollutant concentration.

    Keywords: Acanthopagrus latus, Gill, Phenanthrene}
  • نگین درخشش*، عبدوالعلی موحدی نیا، نگین سلامات، محمود هاشمی تبار، وحید بیاتی
    کبد یکی از مهم ترین اندام های بدن جانوران محسوب می شود که به عنوان اندام سم زدا و پالایشگر سموم بدن شناخته می شود و در اغلب مطالعات توکسیکولوژیک به عنوان اندام هدف مورد استفاده قرار می گیرد. برای انجام این مطالعه، از 8 عدد ماهی هامور معمولی نابالغ (نر و ماده به تعداد مساوی) استفاده شد. سپس ماهی بیهوش و سر آن ها از بدن جدا شد. بدن ماهی توسط الکل اتانول 70% ضدعفونی و پس از جدا کردن بافت کبد، به قطعات ریز تقسیم و توسط آنزیم کلاژناز تیپ 4 هضم شدند. سلول های کبدی به مدت 2 هفته در دمای c °30 و میزان 20% (FBS: Fetal bovine serum) به همراه ITS (Insulin- transferin- selenium)  کشت داده شدند، سپس دوزهای آلودگی (µM 100، µM 100*2 ،µM100*3) به نمونه ها اضافه و در زمان های صفر، 6، 12 و 24 ساعت مطالعه شدند. مرفولوژی سلول ها توسط میکروسکوپ معکوس و درصد بقا توسط سنجش MTT (Methyl thiazolyl tetrazolium: متیل تیازول تترازولیوم) ارزیابی گردید. آنالیز مرفولوژی نشان داد که دوز 100µm موجب القا 50 درصد مرگ سلولی می شود و به کارگیری غلظت های پایین آلاینده بنزوآلفاپایرن طی تیمار 24 ساعت اثر مهار تکثیر وابسته به دوز و زمان داشته و در دوزهای بالاتر باعث لیز شدن سلول ها و نکروزیس می شود.
    کلید واژگان: ماهی هامور معمولی (Epinephelus coioides), تست سمیت, کشت سلولی, سلول های کبدی, بنزوآلفاپایرن}
    Negin Derakhshesh *, Abdolali Movahedinia, Negin Salamat, Mahmoud Hashemitabar, Vahid Bayati
    The liver is one of the most important organs of animals that know as a detoxifying and filtering toxin in the body and the most studies was used the target organ. In peresent study, hepatocytes were isolated from 8 immature grouper fish (equal to the number of male and female). Then, anesthetized fish and the head was separated from the body. The fish wiped with 70% etanol alchol. The liver was removed was cuted with scissors. Finally, the cells digested by collagen type 4. Then, the cells incubated in 30^C and 20% FBS+ITS during two weeks. The doses of pollutant (100 µM, 2*100 µM, 3*100 µM) added to samples, then were studied in 0, 6, 12 and 24 time. The morphological analysis exhibited that the cell death incubated by B[a]P polluted by concentration of 100 µm results in 50% of apoptosis cell death. Our finding from this study showed that using lower dosage of B[a]P during 24h treatment period cause inhibition of proliferation in time and dose dependent manner and higher doasage cause lysis and necrosis.
    Keywords: grouper fish (Epinephelus coioides), Cytotoxicity, hepatocyte cells, Benzo[a]pyrene}
  • فرحناز کیان ارثی*، علیرضا صفاهیه، نگین سلامات، امیر پرویز سلاطی، حسین هوشمند

    جیوه با تولید رادیکال های آزاد اکسیژن و از بین بردن منابع آنتی اکسیدان باعث ایجاد استرس اکسیداتیو می شود. مهم ترین کاربرد سلنیوم، نقش آن در ساختمان آنزیم های آنتی اکسیدانی از قبیل گلوتاتیون پراکسیداز است و عملکرد آن حذف رادیکال های آزاد و گونه های اکسیژن فعال می باشد. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر آنتی اکسیدانتی نانو ذرات سلنیوم و سلنیت سدیم بر پارامترهای بیوشیمیایی و دفاع آنتی اکسیدانی در ماهی شانک زرد باله (Acanthopagrus latus) در مواجهه با کلرید جیوه می باشد. دراین مطالعه تعداد 300 قطعه بچه ماهی با میانگین وزنی 3±25 گرم در پنج تیمار و با جیره غذایی سلنیت سدیم و نانو ذره سلنیوم با دو غلظت 1 و 5/1میلی گرم برکیلوگرم به مدت 6 هفته تغذیه شدند، سپس به مدت دوهفته در معرض کلریدجیوه با دوز تحت کشنده قرار گرفتند. در پایان از همه تیمارها نمونه های خون و کبد برداشت و فعالیت آنزیم های کبدی و آنتی اکسیدانی مورد سنجش قرارگرفتند. نتایج نشان دادند که فرم نانوذره سلنیوم باعث افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی گلوتاتیون پراکسیداز و کاتالاز، کاهش محتوای مالون دی آلدیید، آسپارتات آمینو ترانسفراز و آلکانین فسفاتاز شد (05/0>p). در طول دوره در معرض گذاری، فرم نانو ذره سلنیوم در بالا بردن فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی گلوتاتیون پراکسیداز و کاتالاز اثر بخش تر از شکل معدنی سلنیوم بود. کاهش محتوای مالون دی آلدیید در کبد ماهیان تغذیه شده با نانوذره سلنیوم نشان دهنده کاهش پراکسیداسیون لیپید و کاهش استرس اکسیداتیو بود. فعالیت آنزیم های آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز تحت تاثیر فلز جیوه درگروه های تغذیه شده با سلنیت سدیم نسبت به گروه های تغذیه شده با نانو ذره افزایش بیشتری داشت (05/0>p) و بالارفتن سطح این آنزیم ها در خون نشانه آسیب کبدی است. به طورکلی، افزودن نانو ذره سلنیوم در جیره غذایی پایه اثر بخشی بهتری از نظر شاخص های آنتی اکسیدانی در ماهی شانک زرد باله متعاقب مواجهه با کلرید جیوه داشت.

    کلید واژگان: ماهی شانک زرد باله, سلنیت سدیم, نانوذره سلنیوم, جیوه}
    FARAHNAZ KIANERSI*

    Mercury causes oxidative stress in the body by producing oxygen free radicals and destroying antioxidant sources. The most important application of selenium is its role in the construction of antioxidant enzymes such as glutathione peroxidase, the function of which is to eliminate free radicals and reactive oxygen species. The aim of this study was to investigate the antioxidant effect of selenium nanoparticles and sodium selenite on biochemical parameters and antioxidant defense in Acanthopagrus latus in the presence of mercury chloride. A total number of 300 fish (25±3 g) were randomly distributed in five groups according to diet: control, nanoSe and sodium selenite (1 and 1.5 mg/kg). Fish were fed with experimental diets for six weeks. They were then exposed to a sublethal dose of HgCl2 for two weeks. At the end of the feeding period and after exposure, blood and liver samples were taken from all treatments and the activity of liver enzymes and antioxidants were measured. After six weeks of feeding the results showed that the form of selenium nanoparticles improved growth performance, increased the activity of antioxidant enzymes GPX and CAT and reduced the content of MDA, AST and ALT (p<0.05). The results showed that the form of selenium nanoparticles was more effective than the inorganic form of selenium during the period of exposure in increasing the activity of the antioxidant enzymes GPX and CAT. Decreased MDA content in the liver of fish fed selenium nanoparticles indicated a reduction in lipid peroxidation and a reduction in oxidative stress. The activity of ALT, AST and ALP enzymes increased more in the groups fed with selenium sodium than in the groups fed with nanoparticles (p<0.05). This study showed that the addition of selenium nanoparticles to the basic diet was more effective in terms of growth and antioxidant indices in yellowfin porgy (A. latus) after exposure to mercury chloride.

    Keywords: Yellowfin porgy, Selenium nanoparticles, Sodium Selenite, Mercury}
  • محمدعلی سالاری علی آبادی، رحیم عبدی*، حمیده قاسمی، عبدالمجید دورقی، نگین سلامات

    این مطالعه به منظور بررسی برخی فاکتورهای خونی ماهی بیاح در دو فصل زمستان و تابستان در خور موسی در ایستگاه های پتروشیمی، غنام، زنگی، دورق ،پاتیل و سجافی به عنوان ایستگاه شاهد انجام گرفت. پس از صید ماهیان توسط تور ترال تعداد ?? قطعه ماهی بیاح تقریبا هم اندازه جدا گردید. در هر نوبت نمونه برداری ماهیان توسط ml? عصاره گل میخک در هر لیتر آب بیهوش شده و بلافاصله خون گیری از ورید ساقه دمی با استفاده از سرنگ هپارینه انجام گرفت. سپس پارامترها به روش های متداول و معمول آزمایشگاهی مورد سنجش و میانگین آنها در دو فصل در هر ایستگاه تعیین و مورد تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد تعداد گلبول های قرمز و سفید، درصد هماتوکریت، میزان هموگلوبین، میانگین حجم یک گلبول قرمز (MCV)، میانگین هموگلوبین یک گلبول قرمز (MCH) و میانگین درصد غلظت هموگلوبین در یک گلبول قرمز (MCHC) در ایستگاه های با آلودگی بیشتر مانند پتروشیمی و غنام نسبت به ایستگاه شاهد کاهش معنی دار داشتند همچنین تغییر فصل فقط در ایستگاه دورق و پاتیل بین نمونه های فصل زمستان و تابستان از نظر میزان MCV اختلاف معنی دار وجود داشته است (?./.>P). بر اساس مطالعه اخیر میزان آلودگی باعث تغییر در برخی پارامترهای خونی ماهی بیاح بویژه در آلودگی های بالا شده اما تغییر فصل دارای تاثیر کمتری در اکثر فاکتورهای اندازه گیری شده بود.

    کلید واژگان: خون, بیاح, خور موسی, زمستان و تابستان}
    MohammadAli Salari Amoli, Rahim Abdi *, Hamideh Ghasemi, Abdulmajed Doraghi, Negin Salamat

    This study was conducted to investigate some blood factors of Liza abu in two winter and summer seasons in Musa creek at Petrochemi, Ghanam, Zangi, Douragh, Patil and Sajafi as a control station. After catching fish by trawling, ?? pieces of fish were removed almost equally. In each turn, fish samples were anesthetized with ?ml of clove extract per liter of water and blood samples were taken immediately from the caudal vein using a heparined syringe. Then, the parameters were measured by conventional and usual laboratory methods and the mean of them was determined in two seasons at each station and analyzed statistically. Results showed that the number of white and red blood cells, hematocrit percentage, hemoglobin amount, mean corpuscular volume (MCV), mean corpuscular hemoglobin (MCH) and mean corpuscular hemoglobin concentration (MCHC) in more pollution stations such as Petrochemi and Ghannam were significantly reduced compared to the control station (P

    Keywords: Blood, Liza abu, Musa creek, winter, Summer}
  • فاطمه شاه علیان*، هاجر آبیار، راضیه لموچی، علیرضا صفاهیه، نگین سلامات، فاطمه موجودی، مصطفی زارع دوست

    در دهه های اخیر روش های زیستی جهت کنترل و حذف فلزات سنگین و هیدروکربن های نفتی از محیط مورد توجه قرار گرفته اند. از جمله این روش ها حذف زیستی آلاینده ها به کمک باکتری ها است. در این مطالعه جهت شناسایی باکتری های مقاوم به فلز سنگین سرب و هیدروکربن آنتراسن نمونه برداری از مناطق آلوده در خلیج فارس با استفاده از گرب از عمق 3 متری با 3 تکرار انجام شد. نتایج حاصل از جداسازی و خالص سازی گونه های باکتریایی منجر به شناسایی باکتری Ochrobactrum sp. مقاوم به فلز سرب و باکتری Pseudomonas sp. مقاوم به آنتراسن شد. بررسی رشد باکتری Ochrobactrum sp. در 4 غلظت غلظت 100، 200، 400 و 800 میلی گرم بر لیتر نشان داد که حداکثر رشد باکتری در غلظت 100 میلی گرم بر لیتر است، همچنین این باکتری قادر به حذف 66/5 درصد سرب در این غلظت بود. بیشترین میزان جذب نوری در جنس Pseudomonas sp. در محیط کشت MSM (30 میلی گرم بر لیتر آنتراسن) در روز نهم به میزان 0/852 مشاهده شد. باکتری جنس Pseudomonas sp. تلقیح شده به محیط مذکور پس از 5 روز 98/48 درصد آنتراسن موجود در محیط کشت را تجزیه کرد. کاهش عملکرد باکتری ها در غلظت های بالای سرب و آنتراسن احتمالا به علت اثرات تخریبی ناشی از این آلاینده ها بر سنتز پروتئین و توقف فعالیت آنزیمی میکروارگانیسم ها است.

    کلید واژگان: فلزات سنگین, هیدروکربن, Ochrobactrum sp., Pseudomonas sp, خلیج فارس}
    Fatemeh Shahaliyan*, Hajar Abyar, Raziyeh Lamochi, Alireaz Safahieh, Negin Salamat, Fatemeh Mojodi, Mostafa Zaredoost

    Heavy metals and petroleum entering the marine environment have adverse effects on aquatic species. The impacts of these compounds on living organisms depend on the type of contaminant and species. In recent decades, biological methods to control and remove heavy metals and petroleum hydrocarbons in the environment have come into focus. Bacterial elimination of pollutants is one of such methods. In this study, the isolation and purification of bacterial species from Persian Gulf sediments led to the identification of Ochrobactrum sp. and Pseudomonas sp. Maximum growth of Ochrobactrum sp. was observed at a concentration of 100 mg/l and the bacterium could also remove 66.5% of the lead metal.  The maximum optical density of Pseudomonas sp. obtained on the ninth day of incubation was 0.852. Eventually, Pseudomonas sp. could degrade 98.48 % of anthracene after 5 days. The decrease of bacterial function in the high concentrations of lead and anthracene can be associated with the destructive impact of these pollutants on the protein synthesis and disruption of enzyme activities in microorganisms.

    Keywords: Anthracene, Heavy Metal, Ochrobactrum sp., Persian Gulf, Pseudomonas sp}
  • آرزو چرمی، عبدالعلی موحدی نیا*، محمود بهمنی، نگین سلامات، مهتاب یارمحمدی
    در مطالعه حاضر اثرات آب مغناطیده بر سطوح پروتئین کل، آلبومین، گلبول های قرمز و سفید، هموگلوبین و هماتوکریت تاس ماهی استرلیاد (Acipenser ruthenus) مورد بررسی قرار گرفت. نمونه برداری از تاس ماهیان استرلیاد (40 قطعه با میانگین وزن 51/4±46/100 گرم و میانگین طول کل 80/0±73/31 سانتی متر) که در معرض میدان مغناطیسی با شدت های 5، 15 و 25 میلی تسلا قرار گرفتند و همچنین نمونه های شاهد، انجام شد. هر تیمار شامل دو تکرار و هر تکرار حاوی 5 قطعه ماهی بود. خون گیری از ماهیان در روزهای 30 و 60 انجام شد. طبق نتایج به دست آمده، تعداد گلبول های قرمز و سفید خون، هماتوکریت و هموگلوبین در ماهی های تحت تیمار با شدت های مختلف میدان مغناطیسی در مقایسه با گروه شاهد تفاوت معنی داری در زمان های مورد بررسی نداشت. همچنین سطح پروتئین کل و آلبومین تغییر چندانی را در تیمار با شدت های مختلف میدان مغناطیسی نسبت به گروه شاهد نشان نداد. با توجه به این که پژوهش حاضر، نخستین مطالعه در زمینه اثرات آب مغناطیس بر تاس ماهیان استرلیاد در بازه زمانی نسبتا طولانی است، می تواند زمینه ساز مطالعات آتی در این زمینه باشد.
    کلید واژگان: آب مغناطیده, میدان مغناطیسی ایستا, تاس ماهی استرلیاد, Acipenser ruthenus}
    Arezoo Charmi, Abdolali Movahedinia *, Mahmoud Bahmani, Negin Salamat, Mahtab Yarmohammadi
    In the present study, the effects of magnetized water on total protein, albumin, red blood cells (RBC), white blood cells (WBC), hemoglobin and hematocrit level in sterlet (Acipenser ruthenus) were examined. Fish (40 individuals, 100.46±4.51g, 31.73±0.80cm) were exposed to magnetized water with different intensities (5, 15, 25 mT), with a control group. Each treatment consisted of two repeats and each repeat contained 5 individuals. A sampling of exposed and control fishes were done at 30 and 60 days. Based on the results, there were not any significant differences between the control group and treated fishes with different intensities in red and white blood cells, hematocrit, and hemoglobin after 30 and 60 days (P>0.05). Also, there were not any significant differences between the control group and treated fishes with different intensities in total protein and albumin levels after 30 and 60 days (P>0.05). This study is the first research about the effects of magnetized water on Acipenser ruthenus in a relatively long period that could be future studies basis.
    Keywords: Magnetized Water, Static Magnetic field, Sterlet, Acipenser ruthenus}
  • فریده پرفروغ، نگین سلامات*، عبدالعلی موحدی نیا
    مطالعه حاضر با هدف بررسی ساختار بافتی و عملکرد ترشحی گناد نر در گربه کوسه عربی (Chiloscyllium arabicum Gubanov, 1980) خلیج فارس در طی دو فصل بهار و پاییز انجام گرفت. بدین منظور، ساختار بافتی گناد نر (بیضه) و سطح پلاسمایی هورمون تستوسترون در دو فصل پاییز (اواخر شهریور-آذر) و بهار (اسفند-خرداد) در C. arabicum ارزیابی شدند. بدین منظور، 30 قطعه C. arabicum از بندر بحرکان واقع در هندیجان به صورت فصلی صید شد. ماهی ها بیهوش شده و پس از بیومتری، نمونه های خونی از سیاهرگ دمی اخذ و به مدت 10 دقیقه سانتریوفیوژ شدند. سپس، نمونه های بافتی از بیضه اخذ و در محلول ثبوت بوین برای 48 ساعت تثبیت شدند. مقاطع بافتی با استفاده از تکنیک های بافت شناسی معمول و رنگ آمیزی هماتوکسیلین_ایوزین تهیه شده و با استفاده از میکروسکوپ نوری مطالعه شدند. سطح پلاسمایی تستوسترون نیز در نمونه های پلاسما اندازه گیری شد. بر اساس نتایج، بیضه گربه کوسه عربی لوبوله بوده و هر لوبول از تعدادی واحد کروی شکل به نام اسپرماتوسیست تشکیل شده بود که سلول های اسپرماتوژنیک در مراحل مختلف تکامل از جمله اسپرماتوگونیا، اسپرماتوسیت ها و اسپرماتیدها در این واحدها مشاهده شدند. اسپرماتوسیست ها در هفت مرحله تکاملی متفاوت در بیضه ماهیان در طول فصل بهار مشاهده شد، در حالیکه، تنها پنج مرحله اول در ماهیان در طول فصل پاییز شناسایی شدند. سطوح پلاسمایی هورمون تستوسترون در فصل بهار نسبت به فصل پاییز بالاتر بود. د
    کلید واژگان: بیضه, تستوسترون, تولیدمثل, خلیج فارس, گربه کوسه عربی}
    Farideh Porforugh, Negin Salamat *, Abdolali Movahedinia
    The present study aimed to assess the tissue structure and secretions of the male gonads in Arabian carpet shark, Chiloscyllium arabicum Gubanov, 1980 from the Persian Gulf during the spring and autumn. For this purpose, the tissue structure of the testis and the plasma level of testosterone were evaluated during autumn (August-November) and spring (April-June) seasons in C. arabicum. For this purpose, a total of 30 specimen of C. arabicum were caught at the Bahrakan Port, located at the Hendijan in the north of the Persian Gulf, seasonally. Fish were euthanized and blood samples were taken from caudal vein after biometrical tests and then, centrifuged for 10 min. Fish were dissected after bleeding and samples were taken from the testis and fixed in Bouin solution for 48h. Tissue sections were prepared using routine histological techniques and stained with hematoxylin and eosin. Stained tissue sections were studied under light microscope. The amount of testosterone was also measured in plasma samples. The results showed that, the testis of C. arabicum was lobulated and each lobol consisted of golobolar units called spermatocyst with various spermatogenic cells in different developmental stages such as spermatogonia, spermaytocytes and spermatids. Spermatocysts in seven developmental stages were observed in fish testis during spring season. Only spermatocysts in the first five stages of development were detected in the male fish during autumn.
    Keywords: Testis, testosterone, Reproduction, Persian Gulf, Chiloscyllium arabicum}
  • زهرا سلیمانی*، نگین سلامات، علیرضا صفاهیه، احمد سواری، محمدتقی رونق

    آلودگی دریا یکی از مهمترین نگرانی های کشورهای حوزه خلیج فارس می باشد. در این تحقیق، تغییرات هیستوپاتولوژی کلیه ماهی شانک زردباله جمع آوری شده از خورموسی، برای ارزیابی اثرات آلودگی بر روی آبزیان مورد استفاده قرار گرفت. در این مطالعه 50  قطعه ماهی شانک زردباله از پنج ایستگاه نمونه‏برداری در خور موسی جمع آوری گردید. نمونه های کلیه به مدت 12 ساعت در محلول بوئن تثبیت شدند. سپس نمونه ها بر اساس روش های مرسوم بافت شناسی موردمطالعه بافتی قرار گرفتند. تغییرات هیستوپاتولوژیکی نمونه های کلیه شامل اتساع مویرگ های گلومرولی، کاهش فضای ادراری، افزایش تجمعات ملانوماکروفاژی، انسداد لومن لوله های ادراری، دژنرسانس لوله ها و نکروز بود. شاخص تغییرات هیستوژپاتولوژی (HAI) بر اساس  فراوانی ضایعات بافتی مشاهده شده در کلیه ماهی ها تعیین شد. بیشترین میزان HAI بافت کلیه ماهی شانک در ایستگاه پتروشیمی مشاهده شد (05/0<p). کمترین مقدار HAI مربوط به خور زنگی بود. نتایج مطالعه حاضر نشان داد تغییرات هیستوپاتولوژی کلیه در ماهی شانک زدرباله تحت تاثیر آلودگی خورموسی ایجاد شده و میزان این تغییرات ارتباط نزدیکی با مقدار آلودگی محیطی دارد.

    کلید واژگان: تغییرات هیستوپاتولوژیک, خور موسی, کلیه, ماهی شانک}
    Zahra Soleimani *, Negin Salamat, Alireza Safahieh, Ahmad Savari, Mohammad Taghi Ronagh

    Marine pollution is one of the main concerns of countries surrounding the Persian Gulf. In this regard, Histological alterations of kidney in Achanthopagrus latus collected from Musa creek were used to evaluate the effects of pollution on the aquatic organisms. In the present study, 50 A. latus were collected from five sampling sites in Mussa creek. The kidney of fishes were fixed in Bouin‘s solution for 12 h. The samples were then studied based on the routine histological methods. Histopathological changes in the kidney of A- latus including Glomerular dilatation, reduction of urinary space, melanoma crophagesaggregates, occlusion of tubular lumen, tubular degeneration and necrosis. Histopathological alteration index was determined on the basis of frequency of pathological changes in kidney of fishes. The most amount of HAI for kidney of A. latus were observed at the Petrochemical station. The least amount of HAI was related to Zangi station. The results of present study showed that the histopathological alternations of kidney in Achantopagrus latus caused by the Musa creek contamination and there is close relation between amounts of this alterations and the environmental pollution.

    Keywords: Achantopagrus latus, Histopathological ‎Alterations, kidney, Musa creek}
  • آی ناز خدانظری*، نگین سلامات
    نگهداری در یخچال یکی از ساده ترین روش های حفاظتی کوتاه مدت ماهی می باشد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر نگهداری در یخچال بر تغییرات میکروساختار، آنالیز تقریبی (رطوبت، پروتئین، چربی و خاکستر)، فیزیکوشیمیایی (بازهای ازته فرار، pH، تیوباربیتوریک اسید، اسیدهای چرب آزاد و ظرفیت نگهداری آب)، میکروبی (بار باکتری مزوفیل و بار باکتری سرمادوست) و حسی فیله سرخو حرا طی 12 روز نگهداری در دمای Cº 4 بود. میزان چربی و پروتئین فیله سرخو حرا طی دوره نگهداری در یخچال به طور معنی داری کاهش و میزان رطوبت و خاکستر فیله سرخو حرا طی دوره نگهداری در یخچال به طور معنی داری افزایش یافتند (05/0>p). میزان بازهای ازته فرار، pH، تیوباربیتوریک اسید و اسیدهای چرب آزاد فیله سرخو حرا طی دوره نگهداری به طور معنی دار افزایش یافتند (05/0>p). ظرفیت نگهداری آب ماهی سرخو حرا طی نگهداری از 86 درصد به 66/52 درصد کاهش یافت (05/0>p). بار باکتری مزوفیل ماهی سرخو حرا از log10 cfu/g 77/2 به log10 cfu/g 73/12 طی دوره نگهداری افزایش یافت. بار باکتری سرمادوست ماهی سرخو حرا از log10 cfu/g 43/3 به log10 cfu/g 13/9 طی دوره نگهداری افزایش یافت. تخریب سلول بافت پس از 9 روز نگهداری مشاهده شد. ارزیابی حسی ماهی طی دوره نگهداری به طور معنی دار کاهش یافت. طول مدت ماندگاری سرخو حرا تقریبا 8-7 روز طبق نتایج آنالیز حسی، شیمیایی و میکروبی بود.
    کلید واژگان: ماهی سرخو حرا, میکروساختار, کیفیت, نگهداری در Co 4, ماندگاری}
    Ainaz Khodanazary *, Negin Salamat
    Refrigerated storage is the simplest of preserving for short time of fish. The aim of the study was to investigate the effects of refrigerated storage on the microstructure, proximate composition (moisture, protein, fat and ash), chemical (total viable nitrogen, pH, thiobarbituric acid, free fatty acid, water holding capacity), microbial (mesophillic count and psychrotrophic count) and sensory changes of Lutjanus argentimaculatus fillet during a 12-day period at 4 ºC. Fat and protein contents of Lutjanus argentimaculatus of fillet significantly decreased during refrigerator storage and moisture and ash contents of Lutjanus argentimaculatus fillet significantly increased during refrigerator storage (p
    Keywords: Lutjanus argentimaculatus_Microstructure_Quality_Storage at 4 ºC_Shelf life}
  • خدیجه خلیفی، نگین سلامات*، عبدالعلی موحدی نیا، امیرپرویز سلاطی
    مطالعه ی حاضر با هدف بررسی ساختار بافتی گناد و هورمون های جنسی ماهیان شانک زردباله (Acanthopagrus latus) و کفشک راستگرد (Euryglossa orientalis) جمع آوری شده از خور موسی انجام شد.  بدین منظور حدود 120 قطعه ماهی (10 قطعه/گونه/ایستگاه) از ایستگاه های پتروشیمی، جعفری، مجیدیه، غزاله و زنگی واقع در خور موسی و ایستگاه گناوه (ایستگاه شاهد) جمع آوری شد.  جهت سنجش هورمونی، خون گیری از ساقه ی دمی ماهیان و جداسازی پلاسمای خون انجام شد.  سپس ماهیان تشریح شده و نمونه هایی از بافت تخمدان آن ها برداشته و در محلول فرمالین تثبیت و پس از طی مراحل پاساژ بافتی، مقاطع توسط رنگ آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین رنگ آمیزی و با میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرار گرفتند.  فاکتورهای هیستومتری از قبیل قطر فولیکول، قطر اووسیت، میزان بافت همبندی و تنوع فولیکولی نیز محاسبه شد.  میزان هورمون های 17-بتااسترادیول و تستوسترون با استفاده از روش رادیوایمنواسی (RIA) و هورمون های گنادوتروپینی GTHI و GTHII با استفاده از روش IRMA سنجیده شد.  در تخمدان هر دو گونه ماهی در ایستگاه های مختلف عمده ی فولیکول ها در مرحله ی پری ویتلوژن و شامل فولیکول های کروماتین نوکلئولوس، پری نوکلئولوس و آلوئول قشری بود.  در برخی ایستگاه ها به ویژه ایستگاه پتروشیمی بافت همبند بینابینی افزایش یافته و فولیکول های آترزی در میان سایر فولیکول ها مشاهده شد.  نتایج حاصل از اندازه گیری میزان هورمون های گنادی 17-بتااسترادیول و تستوسترون نشان داد که غلظت این دو هورمون در ایستگاه پتروشیمی کم تر از ایستگاه شاهد و غلظت هورمون های GTHI و GTHII بالاتر از ایستگاه شاهد بود.  در کل، احتمالا به دلیل آلودگی زیاد ایستگاه پتروشیمی به پسماندهای صنایع پتروشیمی و کارخانه ی کلرآلکالی مجاور، تخمدان ماهیان صید شده از این ایستگاه دچار تغییرات ساختاری شده بود.
    کلید واژگان: شانک زردباله, کفشک راستگرد, 17-بتااسترادیول, تخمدان, تستوسترون}
    Khadijeh Khalifi, Negin Salamat *, Abdolali Movahedinia, Amir Parviz Salati
    This study aimed to investigate the gonadal tissue structure and sexual hormones in the yellowfin seabream (Acanthopagrus latus) and sole (Euryglossa orientalis) collected from the Mussa creek. For this purpose, about 1200 fish (10fish/species/station) were collected from five selected stations in Mussa creek including Petrochemical, Gafari, Majidieh, Ghazaleh and Zangi stations  and Genaveh Port station (as control). After the biometrical assay, bleeding was conducted from the fish caudal vine and blood samples were moved to heparinized microtubes and serum was separated after centrifuging. Also, tissue samples were taken from the ovary and fixed in formalin. Tissue samples passed through a routine histological process and the tissue sections were prepared and stained with H&E. later, histological sections were studied under light microscope and microphotographs were prepared using Dino lite with Dinocapture software. The steroid hormones including 17-βestradiol (E2) and testosterone (T) were measured using the radioimmuneassay (RIA) method and gonadotropin hormones (GTHI and GTHII) were also measured by IRMA method. The most follicles observed in the ovarian samples of both species from different stations were in previtellogenic stages including chromatin-nucleolus, prenucleolus and cortical alveoli follicles. Also an increase in the interstitial connective tissue and atretic follicles were recorded in the ovarian samples from some stations especially Petrochemical station. The results showed that the level of steroids (E2 and T) was lower in fish from the Petrochemical station than others, while GTHs reached the highest level in these fish. Generally, the most alterations in gonadal tissue structure in both fish species were recorded in the petrochemical station, probably due to waste waters released into the water in this station from various petrochemical and color alkali industries surrounded this station.
    Keywords: Acanthopagrus latus, Euryglossa orientalis, 17-βestradiol, Mussa creek, Ovary, testosterone}
  • فرحناز کیان ارثی، علیرضا صفاهیه*، نگین سلامات، امیر پرویز سلاطی، حسین هوشمند

    در این مطالعه اثرات دو شکل معدنی و نانوذره سلنیوم بر رشد، آنزیم های کبدی و وضعیت آنتی اکسیدانی ماهی شانک زرد باله (Acanthopagrus latus) مقایسه شده است. بدین منظور 300 قطعه بچه ماهی با میانگین وزنی 3±25 گرم در پنج گروه تیماربندی شده و با جیره غذایی حاوی سلنیت سدیم و نانو ذره سلنیوم با دو غلظت 1 و 5/1میلی گرم بر کیلوگرم به مدت 6 هفته تغذیه شدند. در پایان دوره نمونه های خون و کبد از همه گروه ها گرفته و فعالیت آنزیم های کبدی و آنتی اکسیدانی مورد سنجش قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که افزودن فرم نانوذره سلنیوم به جیره غذایی نسبت به فرم معدنی آن باعث بهبود عملکرد رشد شده است. درصد افزایش وزن در گروه شاهد معادل 59/15±95 و در گروه های تغذیه شده با نانوذره سلنیوم بترتیب 52/3±73/121 و 63/11±52/115 و درگروه های تغذیه شده با سلنیت سدیم برابر 28/3±58/90 و 58/1±61/66 بود. بالاترین میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) و کاتالاز (CAT) و کمترین میزان آنزیم های کبدی آلانین آمینو ترانسفراز (ALT) و آلکانین فسفاتاز (ALP) در تیمار حاوی نانوذره سلنیوم بود (05/0>p) که میزان ALT با سایر تیمارها دارای اختلاف معنی دار بود (05/0> p). همچنین کمترین میزان مالون دی آلدئید (MDA) در کبد ماهیان تغذیه شده با نانوذره بود که با تیمار شاهد و سلنیت سدیم اختلاف معنی داری نداشت. به طورکلی، نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که نانوذره سلنیوم نسبت به فرم معدنی آن بر عملکرد رشد و سیستم دفاع آنتی‎اکسیدانی ماهی شانک زرد باله اثرات مثبت داشته است.

    کلید واژگان: ماهی شانک زرد باله, نانو ذره سلنیوم, سلنیت سدیم, ایمنی}
    F Kianersi, Amir Parvize Salati, Hosein Hosmand Hosmand

    In this study, the effects of both mineral and nanoparticles selenium were investigated on growth performance, liver enzymes, and antioxidant status of yellowfin porgy, Acanthopagrus latus. A total number of 300 fish (average weight = 25±3 g) were randomly distributed in five groups according to according to diet: control (basal diet), nanoSe (1 and 1.5 mg/kg -supplemented diet) and sodium selenite (1 and 1.5 mg/kg -supplemented diet). Fish were fed with experimental diets for six weeks. At the end of the experiment, liver and blood samples obtained to assay the liver and antioxidant enzymes activities. The results showed that addition of 1 and 1.5 mg/kg nanoSe to the diet promoted growth, as weight gain increased significantly in A. latus fed by nanoSe (p<0.05). Also, the highest glutathione peroxide and catalase activity were recorded in treatment containing nanoSe (p<0.05). While the lowest ALT activity were seen in 1.5 mg/kg nanoSe (p<0.05). The lowest level of Malondialdehyde (MDA) was in the liver of fish fed by nanoSe, while there were no significant differences with the control and Sodium Selenite groups (p>0.05). Our findings showed that Selenium nanoparticles had beneficial effects on growth performance and antioxidant defense system of A. latus.

    Keywords: Yellow fin porgy, Selenium nanoparticles, Sodium Selenite, Immunity}
  • راحله بگ زاده باغان، نگین سلامات، احمد سواری، عبدالعلی موحدی نیا*
    هدف از مطالعه حاضر بررسی اثرات بنزوآلفاپایرن (BaP) بر محور هیپوفیزی- گنادی ماهی هامور معمولی (Epinephelus coioides) بود. در این راستا غلظت های مختلف BaP (0، 2، 20 و 200 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) به ماهیان تزریق شد و ماهیان به مدت 14 روز در شرایط آزمایشگاهی نگهداری شدند. تغییرات هورمون های 17- بتا استرادیول (E2)، 17- OH- پروژسترون، GTH I و GTH II در نمونه های پلاسمای خون ماهیان در روزهای 1، 4، 7 و 14 مورد بررسی قرارگرفت. تغییرات ساختار بافتی گناد ماهیان نیز در تیمارهای مختلف بررسی شد. با قرار گرفتن ماهیان در معرض BaP از روز چهارم کاهش های معنی داری در میزان هورمون های 17- بتا استرادیول و 17- OH- پروژسترون و همچنین افزایش های معنی داری در مقادیر هورمون های GTH I و GTH II در پلاسمای خون ماهیان مشاهده شد (05/0>P). همچنین، تغییراتی در ساختار بافتی تخمدان ماهیان تیمار شده با BaP شامل از بین رفتن یکپارچگی بافتی، افزایش فولیکول های کروماتین- نوکلئولوس و پری نوکلئولوس، افزایش بافت همبند بینابینی و فولیکول های آترزی و کاهش فولیکول های تکامل یافته، مشاهده شد. بر اساس نتایج، کاهش میزان هورمون های استروئیدی چند روز پس از تزریق BaP نشان دهنده ویژگی های آنتی استروژنیکی این ترکیب است که با کاهش گیرنده های استروژنی (ER) اثرات خود را اعمال می کند. از طرفی، افزایش میزان هورمون های گنادوتروپینی در روز 7 آزمایش به دلیل بازخورد منفی هورمون های استروئیدی است.
    کلید واژگان: بنزوآلفاپایرن, تخمدان, هامور معمولی, هیستوفیزیولوژی}
    Raheleh Bagzadeh Baghan, Negin Salamat, Ahmad Savari, Abdolali Movahedinia *
    This study aimed to investigate the effects of benzo[a]pyrene (BaP) on pituitary-gonad axis of orange spotted grouper (Epinephelus coioides). Fish were injected with 0, 2, 20 and 200 mg/kg of BaP per body weight and were kept under laboratory conditions for 14 days. Plasma samples were taken at days 1, 4, 7, and 14 and changes in 17-β-Estradiol (E2), 17-OH-progesteron, GTH Ӏ and GTH ӀӀ were evaluated. Alterations of gonad tissue structure also were studied in treated fish. Exposure of fish to BaP resulted in a significant decrease of 17-β-Estradiol, 17-OH-progesteron and significant increase in GTH Ӏ and GTH ӀӀ plasma levels (P<0.05). Also, changes were observed in the ovarian tissue of BaP exposed fish including tissue disorganization, increase in choromatin-nocleulos and prenucleulos follicles, increase in interstitial connective tissue and atretic follicles and decrease in developed follicles. Based on the results, decreases in the levels of steroid hormones several days after BaP exposure is due to antistrogenic effects of this compound that acts via decreasing in estrogenic receptors. On the other hand, the increase in GTHs, 7 days after exposure, is because of negative feedback of steroid hormones.
    Keywords: Benzo[a]pyrene, Ovary, Epinephelus coioides, Histophysiology}
  • نگین درخشش*، عبدالعلی موحدی نیا، نگین سلامات، محمود هاشمی تبار، وحید بیاتی

    مطالعه ی حاضر با هدف استفاده از کشت اولیه ی سلول های کبد ماهی هامور معمولی (Epinephelus coioides) به منظور ارزیابی اثرات سمی آلاینده ی نونیل فنول بر زنده ماندن سلول ها و بررسی تغییرات مرفولوژیک انجام شد. بدین منظور از 8 عدد ماهی هامور معمولی استفاده گردید. پس از جدا کردن و قطعه کردن کبد، سلول های آن با استفاده از روش هضم آنزیمی، جداسازی و شمارش شدند. در این روش با استفاده از آزمایش MTT، میزان  IC50در سلول ها پس از مواجهه با آلاینده ی مورد مطالعه به صورت جداگانه اندازه گیری شد. بر این اساس میزان IC50 در آلاینده برابر با M 4-10 محاسبه گردید. سپس کشت های سلولی کبدی در مواجهه ی غلظت های تحت کشنده شامل 10، 20 و 30 درصد از میزان IC50 (M 5-10، M 5-10×2 و M 5-10×3) قرار داده شدند. نمونه برداری برای سنجش اثرات آلاینده در مدت زمان 0، 6، 12 و 24 ساعت از زمان شروع مواجهه صورت گرفت. بر اساس نتایج، کم ترین غلظت استفاده شده، تاثیر قابل توجهی بر روند رشد سلول ها نداشت ولی میزان تخریب و آسیب سلولی به صورت وابسته به دوز و زمان قرارگیری در مواجهه با آلاینده ها، افزایش یافت. در مجموع آلاینده ی نونیل فنول دارای اثر سایتوتوکسیک در سلول های کبدی کشت داده شده ی ماهی هامور معمولی بود.

    کلید واژگان: کبد, کشت سلول, نونیل فنول, هامور معمولی}
  • نگین سلامات*
    مرجان های اکتوکورال هم از لحاظ شکل ظاهری و هم به لحاظ پراکنش جغرافیایی، گروه متفاوتی از سایر مرجان ها بوده و اطلاعات اندکی در ارتباط با زیست شناسی تولید مثل آنها موجود می باشد. لذا تحقیق حاضر با هدف بررسی زیست شناسی تولید مثل مرجان گونه Plumarella flabellate جمع آوری شده از زیستگا های مصنوعی در سواحل ایرانی در شمال خلیج فارس صورت پذیرفت. در این راستا کلنی هایی با اندازه های مختلف جمع آوری شدند تا رابطه میان اندازه کلنی و مراحل جنسی آنها تعیین گردد. گنادها تنها در کلنی هایی با ارتفاع بیش از 15 سانتیمتر مشاهده شدند. علاوه بر این، هر دو نوع گناد نر و ماده در امتداد مزانترها در گونه P. flabellate مشاهده و در نتیجه این گونه، یک گونه هرمافرودیت در نظر گرفته شد. در هیچ کدام از نمونه های مورد مطالعه پلانولا مشاهده نگردید و بنابراین به نظر می رسد، گونه P. flabellate موجود در آب های ایرانی خلیج فارس از نوع مولدین با لقاح خارجی باشد. گناد در تمام نمونه های جمع آوری شده در هر فصل، در مرحله تکاملی مشابه بود. بر اساس نتایج مطالعه حاضر، تخمگذاری گونه P. flabellateدر فاصله اوائل خرداد تامرداد رخ داده و البته با شرایط محیطی به ویژه افزایش دمای آب و افزایش طول روز در ارتباط است. تحقیق حاضر نشان داد که این گونه در زیستگاه های مصنوعی ایجاد شده، پتانسیل تولید مثلی قابل توجهی داشته که با غالبیت این گونه در تپه ها مصنوعی موجود در شمال غرب خلیج فارس مرتبط است.
    کلید واژگان: اکتوکورال, Plumarella flabellate, تولیدمثل, خلیج فارس}
    Negin Salamat *
    The octocorals are morphologically and geographically different type of corals facing little information about their reproductive biology. In this regard, the present study aimed to assess the reproductive biology of octocoral (Plumarella flabellata) collected from the artificial habitats in the northwest of the Persian Gulf, Iran. Colony samples with different sizes were collected to identify the correlation between the size of colony and its sexual maturity. Gonads only were observed in the colonies larger than 15 cm height. Furthermore, both male and female gonads were detected along with mesenteries of P. flabellata and this species was considered to be a hermaphrodite species. None of samples were contained planulae; therefore, P. flabellata collected from the Iranian waters of the Persian Gulf seems to be a broadcast spawner. The gonads were at the same developmental stages in all samples collected in the same season. Based on the results, this species spawn possibly during July-August when the water temperature and photoperiod are higher. The present study revealed that considerably high reproductive potential of P. flabellate supports its domination in the artificial reef in northwest of the Persian Gulf.
    Keywords: Octocoral, Plumarella flabellate, Reproduction, the Persian Gulf}
  • خدیجه خلیفی، عبدالعلی موحدی نیا*، نگین سلامات، امیرپرویز سلاطی

    مطالعه حاضر با هدف بررسی هیستوفیزیولوژیک محور هیپوفیز-گنادی ماهیان شانک زردباله (Acanthopagrus latus) و کفشک راست گرد (Euryglossa orientalis) جمع آوری شده از خور موسی انجام شد. بدین منظور 120 قطعه ماهی از ایستگاه های پتروشیمی، جعفری، مجیدیه، غزاله و زنگی واقع در خور موسی و ایستگاه گناوه (ایستگاه شاهد) جمع آوری شد. جهت سنجش هورمونی، خون گیری از ساقه دمی ماهیان و جداسازی پلاسمای خون انجام شد. سپس ماهیان تشریح شده و نمونه هایی از بافت تخمدان آن ها برداشته و در محلول فرمالین تثبیت و پس از طی مراحل پاساژ بافتی، مقاطع توسط رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین رنگ آمیزی و با میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرار گرفت. فاکتورهای هیستومتری از قبیل قطر فولیکول، قطر اووسیت، ضخامت بافت همبندی و تنوع فولیکولی نیز محاسبه شد. میزان هورمون های 17- بتااسترادیول و تستوسترون با استفاده از روش رادیوایمنواسی و هورمون های گنادوتروپینی GTHI و GTHII با استفاده از روش IRMA سنجیده شد. در تخمدان هر دو گونه ماهی در ایستگاه های مختلف آترزی فولیکول ها، بی نظمی و به هم ریختگی بافتی، افزایش فولیکول ها در مرحله کروماتین نوکلئولوس و پری نوکلئولوس، افزایش ضخامت بافت همبند بینابینی و کاهش فولیکول های تکامل یافته تر مانند فولیکول آلوئول قشری مشاهده گردید. نتایج حاصل از اندازه گیری میزان هورمون-های گنادی 17- بتااسترادیول و تستوسترون نشان داد که غلظت این دو هورمون در ایستگاه هایی که تخمدان بیشترین تغییرات بافتی را داشته، به کمترین میزان خود رسیده است. درحالی که غلظت هورمون های GTHI و GTHII در بالاترین میزان بود.

    کلید واژگان: 17- بتااسترادیول, تستوسترون, تخمدان, خور موسی, شانک زردباله, کفشک}
  • مهین صادقی*، نگین سلامات

    بنزوآلفاپایرن (BaP) از سمی ترین ترکیبات موجود در نفت خام است که با آلودگی اکوسیستم های آبی، موجب تضعیف سیستم ایمنی آبزیان و کاهش مقاومت آنها در برابر پاتوژن های فرصت طلب می شود. باکتری V. alginolyticus گونه ای از این پاتوژن های فرصت طلب است که در شرایط استرس زا، موجب بیماری ویبریوزیس در موجودات مختلف می گردد. به منظور بررسی تغییرات هیستوپاتولوژیک ناشی از تاثیر دو استرسور BaP و باکتری V. alginolyticus بر کلیه ماهی هامورمعمولی، تعداد 140 قطعه از این ماهیان به طور تصادفی در 7 تیمار قرار گرفتند و به مدت 16 روز بررسی شدند. در تیمار شاهد هیچ تزریقی انجام نشد، در تیمار کنترل حلال، فقط روغن نارگیل و در تیمار باکتری غلظت cfu/ml V. alginolyticus 107 تزریق شد. به تیمارهای 4 و 5 به ترتیب غلظت های mg/kg BaP20 و 200 و به تیمارهای 6 و 7 به ترتیب (mg/kg BaP20+ cfu/ml V. alginolyticus107) و (mg/kg BaP200+ cfu/ml V. alginolyticus107) تزریق شد. نمونه برداری از بافت کلیه در روزهای 1،7،4 و 14 صورت گرفت و پس از انجام مراحل بافت شناسی، بافت های مذکور در زیر میکروسکوپ نوری بررسی شدند. در تیمارهای مختلف ضایعاتی نظیر تشکیل مراکز ملانوماکروفاژی، نفوذ لوکوسیتی، افزایش فضای ادراری، جداشدن غشای پایه از اپی تلیوم لوله های کلیوی، اتساع مویرگ های گلومرولی و خونریزی مشاهده گردید. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت بنزوآلفاپایرن وسعت و شدت ضایعات افزایش می یابد. از طرفی بیشترین ضایعات مربوط به تیمارهای ترکیبی و به ویژهmg/kg + BaP200باکتری در روز هفتم آزمایش بود. به طوری که نداشتن سازمان یافتگی بافتی، تجمع مراکز ملانوماکروفاژی و خونریزی شدید در این تیمارها مشاهده گردید.

    کلید واژگان: بنزوآلفاپایرن, Vibrio alginolyticus, ماهی هامور معمولی, کلیه, هیستوپاتولوژی}
    Mahin Sadeghi *, Negin Salamat

    Benzo[a]pyrene (BaP) is the most toxic compounds in Petroleum that by contaminating the aquatic ecosystems, weakens the immune system of aquatic animals and ultimately reduces their resistance to opportunistic pathogens. Vibrio alginolyticus is a species of these opportunistic pathogens, Which, in stressful conditions, causes the disease of vibriosis in different organisms. In order to investigate the histopathological changes caused by two stressors including V. alginolyticus and BaP on kidney of Epinephelus coioides, 140 fish were divided randomly in 7 groups for 16 days. The control treatment received no injection and control vehicle received only coconut oil. Also, One group injected with 107 cfu/ml of V. alginolyticus. Groups 4 and 5, respectively received 20 and 200 mg/kg BaP and treatments 6 and 7, respectively injected with (20mg/kg BaP+107 cfu/ml V. alginolyticus) and (200mg/kg BaP+107 cfu/ml V. alginolyticus). All fish were sampled on days 1,4,7 and 14. The tissue sections were prepared, then, were examined under a light microscope. The most histopathological alterations observed in different groups were included formation of melanomacrophage centers, leukocyte infiltration, the separation of the basement membrane from the renal tubular epithelium, destruction of blood cells, glomerular capillary dilation and hemorrhage. The results showed that by increasing the concentration of Benzo[a]pyrene, the amount and severity of lesions increased. The most of the lesions were observed on combined treatment, especially fish treated with 200 mg/kg BaP+107 cfu/ml V. alginolyticus at day 7,so that tissue alterations such as tissue degeneration, necrosis, melanomacrophage centers and hemorrhage were observed in this treatments.

    Keywords: Benzo(a)pyrene, Vibrio alginolyticus, Epinephelus coioides, kidney, Histopathology}
  • حسنه مطوریان، نگین سلامات*، عبدالعلی موحدی نیا
    در تحقیق حاضر، 50 قطعه گربه کوسه ماهی عربی (Chiloscyllium arabicum) در دو فصل تولیدمثلی (بهار) و غیرتولیدمثلی (پاییز) از آب های بندر بحرکان واقع در شمال خلیج فارس صید شد. نمونه خون از سیاهرگ دمی ماهیان اخذ و سپس پلاسما جداسازی شد. غلظت هورمون های T3، T4 و TSH به روش الایزا در پلاسمای خون این ماهیان اندازه گیری شد. همچنین، نمونه های بافتی از غده تیروئید ماهیان اخذ و به مایع ثبوت بوئن منتقل شد. جهت مطالعات بافت شناسی، از نمونه ها به روش معمول بافت شناسی قالب های پارافینه تهیه شد. سپس برش های میکروسکوپی به ضخامت 6-5 میکرومتر از قالب های پارافینه تهیه و مورد رنگ آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین قرار گرفتند. بر اساس نتایج، غده تیروئید به صورت یک غده دارای کپسول، متراکم و تک لوبی مشاهده گردید. این غده متشکل از فولیکول های تیروئیدی کروی بود که توسط لایه ای از سلول های پوششی که شکل آنها با توجه به میزان فعالیت غده تیروئید در دو فصل متفاوت بود، پوشیده شده بود. فولیکولها توسط مایع کلوئیدی ژلاتینی دارای واکوئل پر شده بودند. در فصل تولید مثل، فولیکولهای تیروئیدی عمدتا کوچک بوده و توسط لایه ای از سلول پوششی مکعبی بلند پوشیده شده بودند و تعداد زیادی واکوئل در مایع کلوئیدی مشاهده شد. در فصل غیرتولید مثلی فولیکولها عمدتا، بزرگ بوده و دارای لایه ای از سلول های سنگفرشی و مایع کلوئیدی با تعداد کمی واکوئل بودند.
    کلید واژگان: گربه کوسه عربی, غده تیروئید, تری یدوتیرونین, تیروکسین, هورمون محرک تیروئیدی}
    Hasna Matorian, Negin Salamat *, Abdolali Movahedinia
    In the present investigation, 50 mature Arabian carpet shark (Chiloscyllium arabicum) were caught at the Bahrakan Port, located at the north of the Persian Gulf, in both autumn (non-breeding) and spring (breeding) seasons. Blood samples were collected from the caudal vein and the plasma was separated. Triiodothyronine (T3), Thyroxin (T4) and thyroid stimulating hormone (TSH) were measured in plasma samples using ELISA method. Also, tissue samples were taken from thyroid and fixed in bouin,s solution. Tissue samples pass through the routine histological method and 5-6 μm thick sections were prepared. Tissue sections were stained using hematoxylin and eosin method. Based on the results, the thyroid gland was observed as a capsulated compact unilobed gland in C. arabicum. Thyroid gland composed of round follicles coated with follicular cells varied in shape based on the thyroid activity during two breeding and non-breeding seasons. Thyroid follicles were filled with the gelatinous colloid with vacuoles. In the reproduction season, most of the thyroid follicles were small in size with a layer of high cuboidal epithelial cells and high number of vacuolated colloid; however, the large follicles coated with squamous epithelium and less vacuolated colloid were common in the non-breeding season. On the other hand, the amounts of T3, T4 and TSH were significantly higher in the breeding than that in the non-breeding seasons.
    Keywords: Chiloscyllium arabicum, Thyroid gland, T3, T4, TSH}
  • راضیه لموچی، فاطمه شاه علیان*، علیرضا صفاهیه، نگین سلامات، فاطمه موجودی، هاجر آبیار، مصطفی زارع دوست

    امروزه بسیاری از میکروارگانیسم ها به طور موفقیت آمیزی در تصفیه ضایعات خطرناک مانند فاضلاب ها، رواناب های صنعتی و آلاینده های نفتی مورد استفاده قرار می گیرند. در این مطالعه نمونه های رسوبات آلوده به نفت از بندر امام خمینی برداشت شدند. جهت جداسازی و سازگار نمودن گونه باکتری های موجود در رسوب با شرایط آزمایش، عملیات غنی سازی این میکروارگانیسم‎ها در ارلن های حاوی محیط کشت پایه نمکی مایع (5/0±7 :pH) و غلظتppm 30 آنتراسن به عنوان تنها منبع کربن به مدت سه هفته انجام گرفت و در نهایت دو گونه باکتری خالص سازی شدند. گونه های باسیلوس پاستیوری (Bacillus pasteurii) و آمفی باسیلوس زایلانوس (Amphibacillus xylanus) به عنوان باکتری های شاخص رشد یافته در محیط کشت حاوی ppm 30 آنتراسن شناسایی شدند. نتایج نشان داد که از میان این گونه ها باسیلوس پاستیوری با انکوباسیون در دمای C° 30 و دوره زمانی 5 روزه، سرعت رشد بیشتر و سازگاری سریعتری بر سطح محیط کشت حاوی ترکیب نفتی آنتراسن داشت.

    کلید واژگان: بندر امام خمینی, باکتری گرم مثبت, رسوبات نفتی, تجزیه زیستی, آنتراسن}
    Razieh Lamoochi, Fatemeh Shahaliyan*, Alireza Safahieh, Negin Salamat, Fatemeh Mojodi, Hajar Abyar, Mostafa Zaredoost

    Today's most of microorganisms are used for purification of hazard waste such as municipal and industrial waste water and oil contaminants. In this study 2 bacterial species were isolated and purified in hydrocarbon (anthracene) containing media from oil polluted sediment of Imam Khomeini port. Bacillus pasteurii and Amphibacillus xylanus species were identified as indicator degrading bacteria in media containing 30 ppm anthracene. Results showed among these bacteria, Bacillus pasteurii had faster growth and compatibility on solid medium containing anthracene oil hydrocarbon for 5 days at 30̊ C incubation.

    Keywords: Imam Khomeini port, Positive Gram Bacteria, Oil Polluted Sediments Bioremediation, Anthracene}
  • فاطمه کامرانزاده، نگین سلامات، محمدعلی سالاری
    خلیج فارس از اکوسیستم های دریایی با ارزش می باشد. ورود فاضلابهای صنعتی به ویژه از صنایع پتروشیمی واقع در خط ساحلی خلیج فارس، منجر به آلودگی گسترده آبزیان منطقه شده است. لذا، مطالعه حاضر با هدف بررسی تغییرات ساختار بافتی کبد در ماهیان شوریده و بیاح جمع آوری شده از خور موسی، واقع در شمال غربی خلیج فارس، جهت ارزیابی احتمال تاثیر آلاینده های منطقه بر این ماهیان، صورت گرفت. در این مطالعه 50 قطعه ماهی از پنج ایستگاه در خور موسی شامل پتروشیمی، غنام، زنگی، دورق و پاتیل جمع آوری شدند. همچنین، 10 قطعه از هر یک از گونه ها، از خور سجافی به عنوان ایستگاه شاهد جهت مقایسه با ایستگاه های مورد مطالعه جمع آوری شد. پس از اخذ نمونه از بافت کبد، نمونه ها در فرمالین 15 درصد تثبیت و بر اساس روش های مرسوم بافت شناسی کلاسیک مورد مطالعه قرار گرفت. دژنره شدن سیتوپلاسم، واکوئولاسیون هسته، رسوب هموسیدرین و سلول های خونی تخریب شده از تغییرات بافتی مشاهده شده بود. میزان درجه تغییرات بافتی به دست آمده در ایستگاه های پتروشیمی و پاتیل در هر دو گونه ماهی به طور معنی داری به ترتیب بالاتر و پایین تر از سایر ایستگاه ها بود. در هر دو گونه ماهی بیاح و شوریده تغییرات بافتی مشاهده شده در کبد، با میزان آلودگی ایستگاه ها رابطه داشت. در کل به نظر می رسد کبد شاخص مناسبی جهت ارزیابی آلودگی منطقه می باشد.
    کلید واژگان: خور موسی, آلودگی محیطی, ماهی, تغییرات بافتی}
    Fatemeh Kamranzadeh, Negin Salamat, Mohammad Ali Salari
    The Persian Gulf is valuable marine ecosystem. The entrance of industrial waste waters especially from the petrochemical industries located in the cost line of the Persian Gulf resulted in considerable contamination of aquatics lives in this region. The present investigation aimed to study changes in tissue structure of the liver in Otolithes ruber and Liza abu from the Musa creek, situated in the north west of the Persian Gulf, to evaluate the possible effects of environmental pollutants on these fish. In this study, 100 L. abu and O. ruber were collected from five sampling sites in Musa creek, including Petrochemical, Ghanam, Zangi, Douragh and Patil stations. Also, 10 fish/ species were collected from Sajafi creek as a control station. The samples were taken from the liver and were fixed in 15% formalin. Tissue samples were then processed using routine histological methods. Degeneration of cytoplasm, nucleus vacuolization, hemosiderin deposits and destroyed blood cells were the most tissue changes observed. The amount of Degree of Tissue Changes (DTC) for liver of both species was significantly higher and lower at the Petrochemical and Patil stations than other sites. The structural changes observed in both species showed close relation with the level of environmental pollution. In conclusion as it seems, the liver could be considered as an appropriate biomarker to assess the pollution of the region
    Keywords: Musa creek, Environmental pollution, Fish, Tissue changes}
  • زهرا سلیمانی*، نگین سلامات، علیرضا صفاهیه صفاهیه، احمد سواری، محمدتقی رونق
    آلودگی دریا یکی از مهم ترین نگرانی های کشورهای حوزه خلیج فارس می باشد که مقادیر زیادی از آلاینده ها را دریافت می کند. در این تحقیق، تغییرات هیستوپاتولوژی کلیه ماهی شانک زردباله جمع آوری شده از خورموسی، برای ارزیابی اثرات آلودگی بر روی آبزیان مورد استفاده قرار گرفت. در این مطالعه 50 قطعه ماهی شانک زردباله از پنج ایستگاه نمونه برداری در خور موسی شامل: 1- پتروشیمی 2- جعفری 3- اسکله نفتی مجیدیه 4- غزاله 5- زنگی، جمع آوری شدند. نمونه های کلیه ماهی شانک زردباله جدا و به مدت 12 ساعت در محلول بوئن تثبیت شدند. سپس نمونه ها بر اساس روش های مرسوم بافت شناسی مورد مطالعه بافتی قرار گرفتند. تغییرات هیستوپاتولوژیکی موجود در نمونه های کلیه شامل اتساع مویرگ های گلومرولی، کاهش فضای ادراری، افزایش تجمعات ملانوماکروفاژی، انسداد لومن لوله های ادراری، دژنرسانس لوله ها و نکروز بود. شاخص تغییرات هیستوژپاتولوژی (HAI) بر اساس فراوانی ضایعات بافتی مشاهده شده در کلیه ماهی ها تعیین شد. بیشترین میزان HAI بافت کلیه ماهی شانک در ایستگاه پتروشیمی مشاهده شد (05/0 > p). کمترین مقدار HAI مربوط به خور زنگی بود. نتایج مطالعه حاضر نشان داد تغییرات هیستوپاتولوژی کلیه در ماهی شانک زدرباله تحت تاثیر آلودگی خورموسی ایجاد شده و میزان این تغییرات ارتباط نزدیکی با مقدار آلودگی محیطی دارد.
    کلید واژگان: خور موسی, شانک زدرباله, کلیه, تغییرات هیستوپاتولوژیک}
    Z. Soleimani*, N. Salamat, A. Safahieh, A. Savari, M.T. Ronagh
    Marine pollution is one of the main concerns of countries surrounding the Persian Gulf which receives a great deal of contaminations. In this regard, Histological alterations of kidney in Achanthopagrus latus collected from Musa creek were used to evaluate the effects of pollution on the aquatic organisms. In the present study, 50 A. latus were collected from Five sampling sites in Mussa creek including: 1. Petrochemical, 2. Gaafari, 3. Magidieh, 4. Ghazaleh, 5. Zangi. The kidney of fishes were fixed in Bouin‘s solution for 12 h. The samples were then studied based on the routine histological methods. Histopathological changes in the kidney of A. latus including Glomerular dilatation, reduction of urinary space, melanomacrophages aggregates, occlusion of tubular lumen, tubular degeneration and necrosis. Histopathological alteration index was determined on the basis of frequency of pathological changes in kidney of fishes. The most amount of HAI for kidney of A. latus was observed at the Petrochemical station. The least amount of HAI was related to Zangi station. The results of present study showed that the histopathological alternations of kidney in Achantopagrus latus caused by the Musa creek contamination and there is close relation between amounts of this alterations and the environmental pollution.
    Keywords: Musa creek, Achantopagrus latus, Kidney, Histopathological Alterations}
  • عبدالعلی موحدی نیا *، مریم اسلامی، محمد تقی رونق، نگین سلامات
    در این تحقیق ساختار بافتی کلیه در قسمت های راس و تنه در 21 گونه از ماهیان شمال غرب خلیج فارس معرفی شده است. جهت مطالعه بافتی کلیه در گونه های مختلف، پس از صید ماهیان از صیدگاه های حاشیه ای خلیج فارس و بی هوشی کامل ماهی و انجام بیومتری، بلافاصله کلیه همراه با ستون مهره ها جدا و جهت تثبیت در محلول ثبوتی بوئن قرار داده شد. از نمونه ها به روش معمول پارافینه، برش های میکروسکوپی به ضخامت 5 میکرومتر تهیه شده و مورد رنگ آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین قرار گرفتند. نتایج مطالعات میکروسکوپی نشان داد کلیه در گونه های ماهی مورد مطالعه، از دو ساختار شاخص شامل بافت های خون ساز و دفعی تشکیل شده است. راس کلیه دارای نقش خون ساز می باشد، ولی قسمت های مختلف نفرون نیز در آن مشاهده شد. سلول های خونی در بخش راسی کلیه که شامل گلبول قرمز، لنفوسیت، مونوسیت و گرانولوسیت، همچنین پلاسماسل، سلول های رتیکولار و ماکروفاژ هستند، در این بخش مشاهده گردید. در برخی از گونه ها، در بافت خون ساز کلیه، مراکز ملانوماکروفاژی نیز وجود داشت. بخش دفعی کلیه ی گونه های مورد مطالعه از گلومرول و لوله های ادراری تشکیل شده است. لوله های ادراری شامل قطعه ی گردنی، لوله پروکسیمال شامل قطعات I و II، لوله دیستال و لوله های جمع کننده می باشند. در گربه کوسه لکه دار و ماهی پودوخار که جزء ماهیان غضروفی هستند به علت شرایط تکاملی، بخش های مختلف نفرون بسیار بزرگ تر از ماهیان استخوانی مورد مطالعه بود.
    کلید واژگان: ماهی شناسی, بافت شناسی, سیستم دفعی, نفرون, خلیج فارس}
    Abdolali Movahedinia*, Mohammad Taghi Rounagh, negin salamat, Maryam Eslami
    In this research, histological structures of different parts of kidney (trunk and head kidney) were described in 21fish species from northwest regions of the Persian Gulf. Fishes were anesthetized and then their kidneys with some adjacent vertebral column were collected and fixed in Buin’s solution for histological purposes. Samples were processed according to routin paraffin method sectioned (5 micrometers) and stained (Hematoxylin and Eosin). According to the results, kidneys have two distinct structures including hematopoitic and excretory tissues. Head kidney has more hematopoitic role with nephrons among them. Different types of blood cell such as red blood cell, lymphocytes, monocytes and granolocytes as well as plasmacells, reticular cells and macrophages were observed in head kidney. There were melanomacrophage bodies among hematopoitic tissues in some species. Excretory parts in studied species were included of glomerules and nephric tubules. Neck section, proximal tubule (I and II), distal tubule and collecting tubule were present in nephric tubules. In chondroichthyes such as Grey Bamboo Shark )Chiloscyllium griseum( and stingary )Himantura walga (nephrones have bigger parts in comparison with osteichthyes due to evolutionary aspects
    Keywords: Ichthyology, Histology, Excretory system, Nephron, Persian Gulf}
  • حسنه مطوریان، نگین سلامات*، عبدالعلی موحدی نیا

    هدف از تحقیق حاضر بررسی ساختار آناتومی و بافت شناسی کلیه و آبشش کوسه ماهی عربی (Chiloscyllium arabicum) می باشد. بدین منظور50 قطعه کوسه ماهی عربی از شمال غربی خلیج فارس صید و به طور زنده به آزمایشگاه منتقل شدند. سپس نمونه های بافتی از آبشش و کلیه اخذ و در محلول بوئن به مدت 72 ساعت تثبیت شدند. جهت مراحل آبگیری، شفاف سازی و پارافینه کردن نمونه ها از دستگاه هیستوکینت استفاده شد. سپس با استفاده از قالب های پارافینی توسط دستگاه میکروتوم برش هایی به ضخامت 5-6 میکرومتر تهیه گردید که پس از رنگ آمیزی با هماتوکسیلین و ائوزین با میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند. بر اساس نتایج، کلیه کوسه ماهی عربی از سه بخش راس، بدنه و دم تشکیل شده است. این اندام متشکل از دو بخش عملکردی مجزا شامل بخش خون ساز و بخش دفعی می باشد که بخش دفعی از جسمک کلیوی و لوله های ادراری تشکیل شده است. مطالعات نشان داد که لوله های ادراری توسط سلول های پوششی مکعبی با هسته تقریبا کروی پوشیده شده اند. آبشش نیز متشکل از رشته های آبششی و تیغه های آبششی است که توسط سلول های ستونی یا پیلار و سلول های پوششی احاطه شده اند. در کل، به نظر می رسد که ساختار هیستومورفولوژی کلیه و آبشش کوسه ماهی عربی، مشابه ماهیان استخوانی است.

    کلید واژگان: آبشش, بافت شناسی, کلیه, گربه کوسه عربی}
    Hasneh Matorian, Negin Salamat *, Abdolali Movahedinia

    The present study aimed to assess the anatomical and histological structure of kidney and gill in Chiloscyllium arabicum from the Persian Gulf. In this regards, 50 individuals of C. arabicum were caught alive at the north of the Persian Gulf and moved to laboratory. The fish were dissected and samples were taken from kidney and gill and fixed in bouin’s solution for 72h. Thereafter, samples were passed through ethanol, xylem and paraffin using tissue possessor apparatus. Then, 5-6 µm sections of tissues were prepared using rotary microtome and stained with hematoxylin and eosin. Stained tissue sections were studied under the light microscope. According to the results, the kidney consisted of head, body and tail in C. arabicum. The kidney consisted of two functional parts including hematopoietic and excretory sections. In excretory section renal corpuscles and urinary tubules were coated with cuboidal epithelial cells containing spherical nucleus. The gill in C. arabicum consisted of gill filaments and gill lamellae coated with pillar and Pevment cells. In conclusion, the morphohistological structure of gill and kidney in C. arabicum was similar to those in teleost.

    Keywords: Chiloscyllium arabicum, Gill, Kidney, Histology}
  • N Salamat *
    Study of gut tissue structure in fish is important as the fish culture increases and then, more information is required regarding to feeding and nourishment. Then, the present study aimed to describe the histological and histochemical characteristics of GALT in the pike, Esox lucius, from the Anzali wetland. In this regards, 20 E. lucius were collected from the Anzali wetland. Tissue samples from different parts of gut were fixed in Bouin’s solution. Tissue slides were prepared using tissue preparation techniques and stained with hematoxylin and eosin (H&E), Periodic acid–Schiff (PAS), Alcian blue and AB-PAS. In E. lucius the internal surface of gut was folded and coated by simple columnar cells and goblet cells. Goblet cells positively reacted to PAS, AB and AB-PAS, due to mix acidic and neutral glycoproteins containing. Eosinophilic granular cells were detected in lamina propria. GALT represented throughout the gut mucosa in the epithelium and lamina propria. Lymphocytes increased in number toward the posterior part of intestine (P<0.05).
    Keywords: Gut, GALT, Esox lucius, Histology, Anzali wetland}
  • ندا کوشا *، نگین سلامات، محمد تقی رونق، عبدالعلی موحدی نیا
    هورمون های محور هیپوفیز-تیروئید نقش مهمی در حفظ شرایط طبیعی بدن مهره داران دارند. از این رو اختلال در عملکرد این محور می تواند بر سایر بخش های بدن تاثیر گذارد. در تحقیق حاضر، 50 قطعه ماهی بیاح نر و ماده (میانگین وزنی2/8 ± 51/45 گرم و میانگین طولی 88/0± 25/16 سانتی-متر) از 5 ایستگاه در خور موسی شامل: 1)پتروشیمی 2)غنام 3)زنگی 4)دورق 5) پاتیل و همچنین 10 قطعه ماهی بیاح نیز از خور سجافی واقع در خور موسی به عنوان ایستگاه شاهد جمع آوری شد. پس از خون گیری و جداکردن پلاسمای خون ماهیان، سطح هورمون های تری یدوتیرونین (T3) و تترایدوتیرونین (T4) به روش الایزا در پلاسمای خون این ماهیان مورد سنجش قرار گرفت. همچنین، نمونه هایی از بافت تیروئید ماهیان اخذ شده، در فرمالین 15 درصد تثبیت گردید و بر اساس روش مرسوم بافت شناسی مورد مطالعه قرار گرفت. در پلاسمای ماهیان جمع آوری شده از ایستگاه پاتیل به ترتیب کمترین و بیشترین مقدار هورمون های T3 و T4 مشاهده شد. همچنین تغییرات آسیب شناسی بافتی (هیستوپاتولوژیک) مانند خون ریزی در ماهیان صید شده از خور پتروشیمی مشاهده گردید. نتایج این تحقیق نشان دهنده اثرات منفی آلاینده های محیطی بر تعادل هورمون های تیروئیدی بود.
    کلید واژگان: محور هیپوفیز, تیروئید, بیاح, تترایدوتیرونین, تری یدوتیرونین}
    Koosha *, Salamat, Ronagh, Muvahedinia
    The hormones of pituitary-thyroid axis play an important role in the maintaining of the normal physiological status of the body in vertebrates. Therefore, disturbance in the function of this axis can affect other parts of the body. In the present study, 50 male and female Liza abu (45.51 ± 8.2g body weight and 16.25 ± 0.88cm body length) were collected from 5 stations in the Musa creek including: 1) Petrochemical 2) Ghanam 3) Zangi 4) Doragh and 5) Patil stations. 10 L. abu were also caught at Sajafi station (located in the Musa creek) as a control site. Bleeding was carried out and the blood plasma was separated. Then, the plasma levels of thyroid hormones (triiodothyronine (T3) and tetraidothyronin (T4)) were measured using ELISA method. Tissue samples were also taken from thyroid and were fixed in the 15% formalin and prepared according routine histological process. The less and highest amounts of T3 and T4 hormones respectively were measured in the fish plasma from Patil station. The most histopathological changes (such as hemorrhage) were observed in the fish from Petrochemical station. The results of this study indicated the adverse effects of environmental pollution on the balance of thyroid hormones.
    Keywords: Pituitary-thyroid axis, Liza abu, Triiodothyronine, Tetraidothyronin}
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال