نیلوفر جنابیان
-
سابقه و هدف
استیوپروز و پریودنتیت دو بیماری مرتبط با از دست رفتن استخوان می باشند که در میان زنان یایسه شایع است. استیوپروز یک اختلال استخوانی سیستمیک و پریودنتیت مسبب تحلیل موضعی استخوان آلویول است. مطالعات بسیاری در مورد تاثیر استیوپروز بر بافت پریودنتال انجام شده اما نتایج آن ها ضد و نقیض است، بنابراین هدف از مطالعه حاضر تعیین رابطه استیوپورز با وضعیت پریودنتال در زنان یایسه بود.
مواد و روش هااین مطالعه مقطعی، بخشی از فاز دوم پروژه سلامت و سالمندی شهر امیرکلا (شمال ایران) بود که در آن 210 زن سالمند یایسه به صورت تصادفی در سه گروه 70 نفره انتخاب شدند.گروه ها شامل زنان یایسه با دانسیته استخوانی نرمال، استیوپروتیک و استیوپنیک بودند. وضعیت پریودنتال از طریق شاخص های PDI (Periodontal disease index)، PI(Plaque Index) و OHI-S (Simplified Oral Hygiene Index) اندازه گیری شد. توده معدنی استخوانی(BMD) با روش جذب سنجی اشعه ایکس با انرژی مضاعف (DEXA) دانسیتومتری اندازه گیری شد. داده ها با نرم افزار 17SPSS و آزمون های آماریANOVA ،کروسکال والیس و ضرایب همبستگی پیرسون ارزیابی گردید.
یافته هامیانگین سنی شرکت کنندگان 4/36±65/24 سال بود. میان میانگین شاخص های OHI(1/40±2/26)، PDI (1/42±2/76) و PI (0/87±1/23) در گروه استیوپروتیک، با میانگینOHI(1/62±2/01)، PDI (1/61±2/56) و PI (0/91±1/35) در گروه استیوپنی و میانگین OHI(1/37±1/73)، PDI (1/43±2/47) و PI (0/87±1/23) در گروه نرمال، تفاوت ها از نظر آماری معنادار نبود(0/05˃P). OHI، PDI و PI با BMD همبستگی خفیف منفی اما غیرمعنی داری نشان دادند.
استنتاجبراساس مطالعه حاضر میان استیوپورز و وضعیت پریودنتال زنان یایسه ارتباطی وجود ندارد.
کلید واژگان: استئوپنی، یائسگی، پریودنتیت، دانسیته معدنی استخوانیBackground and purposeOsteoporosis and periodontitis are two diseases associated with bone loss and are common among postmenopausal women. There are many contradictory results on the effect of osteoporosis on periodontal tissue. This study aimed to determine the association between osteoporosis and periodontal status in postmenopausal women.
Materials and methodsThis cross-sectional study was part of the second phase of the Amir kola Health and Aging Project (AHAP), in which 210 postmenopausal women were randomly divided into three groups (n=70 per group); normal bone density group, osteopenic group, and osteoporotic group. Periodontal status was measured using Periodontal Disease Index (PDI), Plaque Index (PI), and Simplified Oral Hygiene Index (OHI-S). Bone mineral density (BMD) was measured by Dual-energy X-ray absorptiometry (DEXA). Data were analyzed in SPSS V17 applying ANOVA, Kruskal-Wallis, and Pearson correlation coefficient.
ResultsThe average age of the participants was 65.24±4.36 years. There were no statistically significant differences between the mean OHI (2.26±1.40), PDI (2.76±1.42), and PI (1.23±0.87) in the osteoporotic group, and the mean OHI (2.01±1.62), PDI (2.56±1.61), and PI (1.35±0.91) in the osteopenia group, and mean OHI (1.73±1.37), PDI (2.47±1.43), and PI (1.23±0.87) in the normal group (P>0.05). The OHI, PDI, and PI had a slight but insignificant negative correlation with BMD.
ConclusionAccording to this study, there is no link between osteoporosis and periodontal status in postmenopausal women.
Keywords: osteopenia, menopause, periodontitis, bone mineral density -
مقدمه
نفی دیپین یک بلاک کننده ی کانال کلسیم است که باعث تسریع ترمیم زخم و به دنبال آن کاهش درد و ناراحتی بیمار می شود هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر موضعی این دارو بر روند ترمیمی زخم ایجاد شده در کام بود.
مواد و روش هادر این مطالعه کارآزمایی بالینی سه سوکور تعداد 31 بیمار مراجعه کننده به بخش پریودنتولوژی دانشکده ی دندانپزشکی بابل (14نفر گروه آزمایش و 17نفر گروه کنترل) که کاندید جراحی لثه و نیازمند به برداشت پیوند از ناحیه کام بودند،مورد بررسی قرار گرفتند.جهت ایجاد زخم های یکسان در ناحیه کام (دهنده پیوند) از mucotom استفاده شد. بعد از انجام پیوند آزاد لثه ماده ی موثره نفی دپین 0/3 % به صورت چسب مخاطی (از جنس کیتوزان) در ناحیه ی دهنده پیوند (کام) قرار گرفت.بیماران در روز های 2، 4، 7، 14، 30 پس از جراحی از نظر میزان بسته شدن و معیار ترمیم زخم(Landry & Manchester scar scale) و درد (VAS) معاینه و اطلاعات ثبت شد. بخیه ها در روز 7 مطالعه،خارج گردید. داده ها توسط نرم افزار SPSS و آزمونهای آماری کای اسکوار،کروسکال والیس و من ویتنی بررسی گردید.سطح معناداری 0/05در نظر گرفته شد.
یافته هابر اساس دو معیار Landry و Manchester،روند بهبود زخم در دو گروه مورد مطالعه،تفاوت معنی داری مشاهده نشد (p=0.125).در هردو گروه درمان و کنترل،اختلاف معنی داری بین میانگین کاهش اندازه زخم و میانگین VAS هم دیده نشد (p=0.253).
نتیجه گیرینفی دپین موضعی تاثیری بر روند طبیعی بهبود زخم مخاط دهان و کاهش درد ندارد.
کلید واژگان: نفی دپین، زخم های دهانی، بهبود زخمIntroductionNifedipine (NF) is a calcium channel blocker that accelerates wound healing and subsequently relieves pain and discomfort. The aim of the present study was to investigate the local effect of this drug on the wound-healing process of the palate.
Materials & MethodsIn this triple-blind clinical trial study, 31 patients who were referred to the Periodontology Department of Babol Dental School (14 in the experimental group and 17 in the control group) were examined. They were candidates for gingival surgery and needed a palate transplant. Mucotom was used to create identical wounds in the palate (transplant donor). After a free gingival grafting, the active ingredient of 0.3% NF was applied as a mucosal adhesive (made of chitosan) in the area of the graft (palate). Patients were examined and recorded on days 2, 4, 7, 14, and 30 after surgery for wound closure and healing criteria (Landry & Manchester scar scale) and pain (VAS). Sutures were removed on day 7 of the study. Data were analyzed with SPSS 20 and chi-square, Kruskal-Wallis and Mann-Whitney tests. The significance level was set at 0.05.
ResultsBased on Landry and Manchester criteria, the wound healing process in the two groups was not significant (p=0.125). There was no significant difference between mean wound size reduction and VAS in both treatment and control groups (p=0.253).
ConclusionTopical NF has no effect on the natural process of healing oral mucosal ulcers and reducing pain.
Keywords: Nifedipine, Oral Ulcers, Wound Healing -
مقدمه
با توجه به اینکه تغذیه نقش برجسته ای در سلامت سالمندان دارد ، سلامت دهان و کیفیت زندگی وابسته به آن برای تغذیه سالم از اهمیت زیادی برخوردار است . سلامت دهان و مصرف میوه و سبزیجات می تواند با هم مرتبط باشد.این مطالعه با هدف بررسی فراوانی مصرف میوه و سبزیجات و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان درسالمندان شهر امیرکلا انجام شده است.
مواد و روش هااین مطالعه بخشی ازفاز دوم کوهورت سالمندان امیرکلا می باشد که بر روی 750 نفر از سالمندانی که در سالهای 1395تا 1399 بااستفاده از پرسشنامه سلامت دهان تحت معاینات تخصصی دهان ودندان قرار گرفتند، انجام گردید. ارزیابی فراوانی مصرف میوه و سبزیجات با پرسشنامه Semi-Quantitative Food Frequency Questionnaire (SQFFQ) و سنجش کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان با General Oral Health Assessment Index (GOHAI) وهمچنین اطلاعات مربوط به سن، جنس،سابقه ی بیماری سیستمیک و تعداد دندان ها از پرونده کاملی که برای هربیمار تکمیل گردید، جمع آوری شد. داده ها توسط SPSS 20باتست آماری chi-square و ANOVA و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معنی داری P˂0.05 تلقی گردید.
یافته هاافرادی که سیگار نمی کشیدند و سطح تحصیلات بالاتری داشتند کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان بهتری داشتند (0.022=P، 0.036=P). تفاوت معناداری بین OHRQoL و فراوانی مصرف میوه و سبزیجات دیده نشد، اما رابطه ی معناداری بین فراوانی مصرف سبزی خوردن و OHRQoL دیده شده است (0.005=P).در مردان همبستگی بین تعداد دندان های موجود و مصرف سبزیجات و همچنین همبستگی بین OHRQoL و سبزی خوردن دیده شد. (0.096=r، 0.048=P) در زنان همبستگی بین OHRQoL و کل سبزی مصرفی مشاهده شد (0.129=r، 0.021=P).
نتیجه گیریبر اساس نتایج مطالعه حاضر مشخص شد میزان مصرف میوه و سبزی تاثیری بر بهبود کیفیت زندگی در سالمندان شهرستان امیرکلا ندارد.
کلید واژگان: سبزیجات، میوه، کیفیت زندگی، سلامت دهان، سنIntroductionConsidering that nutrition plays a prominent role in the health of the elderly, oral health and the associated quality of life are very important for a healthy diet. The aim of this study was to investigate the association between the frequency of fruit and vegetable consumption and oral health-related quality of life (OHRQoL) among the elderly in Amirkola.
Materials & MethodsThis study was part of the second phase of the Amirkola elderly cohort study conducted on 750 older people who underwent a special oral and dental examination in 2016-2020 using the Oral Health Questionnaire. The frequency of fruit and vegetable consumption was assessed with the Semi-Quantitative Food Frequency Questionnaire (SQFFQ), OHRQoL was assessed with the General Oral Health Assessment Index (GOHAI), and information on age, sex, history of systemic diseases, and the number of teeth was extracted from the full data set completed by specialists for each patient. Data were analyzed with SPSS 20 using the chi-square statistical test, ANOVA, and Pearson correlation coefficient. A value of p<0.05 was considered significant.
ResultsNon-smokers and people with a higher level of education had a better OHRQoL (P=0.022 and P=0.036, respectively). There was no significant relationship between the frequency of fruit and vegetable consumption and OHRQoL, but a significant relationship was found between the frequency of fresh herb consumption and OHRQoL (p=0.005). In men, there was a significant relationship between the number of teeth and frequency of vegetable consumption as well as between OHRQoL and frequency of fresh herb consumption in men (P=0.048, r=0.096).In women, a significant relationship was observed between the frequency of total vegetable consumption and OHRQoL (p=0.021, r=0.129).
ConclusionAccording to the results of the present study, it was found that the amount of fruit and vegetable consumption has no effect on improving the OHRQoL among the elderly of Amirkola city.
Keywords: Vegetables, Fruit, Quality of Life, Oral Health, Aged -
سابقه و هدف
بیماری پریودنتال یکی از شایع ترین بیماری های مزمن دهان و دندان در سراسر جهان است و یکی از دلایل مهم از دست دادن دندان به ویژه در سالمندان به شمار می رود. انواع مواد غذایی ممکن است بر سلامت پریودنتال تاثیرگذار باشند. با توجه به اهمیت سلامت پریودنتال و تغذیه کافی در سن بالا، این مطالعه با هدف بررسی همراهی مصرف کربوهیدرات با سلامت پریودنتال در سالمندان شهر امیرکلا انجام شد.
مواد و روش هااین مطالعه مقطعی بخشی از فاز دوم مطالعه کوهورت سالمندی امیرکلا است که 400 سالمند (شامل 200 مرد و 200 زن) تحت ارزیابی قرار گرفتند. اطلاعات اجتماعی- اقتصادی تمام افراد در فرم اطلاعاتی وارد شد. وضعیت سلامت پریودنتال شامل شاخص پلاک (PI =Plaque Index)، شاخص بیماری پریودنتال (PDI =Periodontal Disease Index) و شاخص بهداشت دهان (OHI Oral Hygiene Index=) اندازه گیری شد. سپس پرسشنامه تناوب تغذیه ای نیمه کمی (SQFFQSemi-quantitative Food Frequency Questionnaire= ) به منظور دریافت روزانه کربوهیدرات بر حسب گرم در روز برای تمام بیماران تکمیل شد .سپس ارتباط مصرف کربوهیدرات با سلامت پریودنتال مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته هاسالمندان به طور میانگین روزانه 102/4±316 گرم کربوهیدرات مصرف می کردند. میانگین عددی شاخص های پریودنتال OHI، PDI و PI در گروه با مصرف کربوهیدرات بالا (gr 300<) به ترتیب 1/39±2/18، 1/51±2/84 و 0/86±1/51 بود و در گروه با مصرف کربوهیدرات پایین ( gr300<) این میزان پایین تر و به ترتیب 1/52±1/96، 1/53±2/56 و 0/91±1/37 به دست آمد. اما اختلاف بین دو گروه معنی دار نبود.
نتیجه گیرینتایج مطالعه نشان داد که میان مصرف کربوهیدرات و شاخص های سلامت پریودنتال ارتباطی وجود ندارد.
کلید واژگان: بیماری پریودنتال، کربوهیدرات، تغذیه، سالمندBackground and ObjectivePeriodontal disease is one of the most common chronic oral diseases worldwide. A variety of foods may affect periodontal health. Due to the importance of periodontal health in the old age, this study was designed to investigate the association between carbohydrate intake and periodontal health in the elderly in Amirkola, northern Iran.
MethodsThis cross-sectional study is part of the second phase of the Amirkola Health and Ageing Project (AHAP). The evaluated participants included 400 elderly people (200 men and 200 women). Socio-demographic data of all subjects were recorded in the information form. Periodontal status, including plaque index (PI), periodontal disease index (PDI) and Oral Hygiene Index (OHI) were evaluated. Then, the Semi-Quantitative Food Frequency Questionnaire (SQFFQ) was completed in order to receive daily carbohydrates in grams per day for all Participants. Then, the relationship between carbohydrate intake and periodontal health was evaluated.
FindingsThe participants consumed an average of 316±102.4 gr/day carbohydrates. The mean range of PI, OHI, PDI and in the high carbohydrate intake (>300 gr) group were 2.18±1.39, 2.84±1.51 and 1.51±0.86, respectively, and this rate was lower than the group with low carbohydrate intake (<300 gr) (1.96±1.52, 2.56±1.53 and 1.37±0.91), but the difference between the two groups was not significant.
ConclusionIn the present study, there was no relationship between periodontal health indices and carbohydrate intake.
Keywords: Periodontal Disease, Carbohydrate, Nutrition, The Elderly -
سابقه و هدف
پریودنتیت مزمن یک بیماری التهابی با پیشرفت آهسته است که اغلب در بالغین ایجاد می شود. در افراد سالمند به دلیل یکسری فاکتورهای سایکولوژیک مانند افسردگی و در نتیجه تغییر سطح کورتیزول ممکن است ایندکس های پریودنتال نیز تغییر کنند. لذا این مطالعه به منظور بررسی ارتباط افسردگی با شاخص های پریودنتال در افراد سالمند شهر امیرکلا انجام شد.
مواد و روش هااین مطالعه مورد- شاهدی که قسمتی از فاز دوم طرح کوهورت سالمندی (AHAP) با عنوان "بررسی وضعیت سلامت سالمندان شهر امیرکلا" می باشد، بر روی 300 نفر از سالمندان انجام شد. افراد پس از معاینه در دو گروه پریودنتیت (100 نفر) و کنترل (200 نفر) قرار گرفتند. در هر دو گروه وجود علایم افسردگی با استفاده از پرسشنامه GDS (Geriatric Depression Scale) که نمره 5 و بالاتر نشانه افسردگی می باشد و شاخص های پریودنتال شامل OHIS و PDI با معیار پریودنتیت PDI≥4 بررسی شدند. سپس دو گروه از نظر همراهی افسردگی با شاخص های پریودنتال با هم مقایسه شدند.
یافته هادر این مطالعه 133 نفر زن (44/3%) و 167 نفر مرد (55/7%) بودند. در افراد مبتلا به پریودنتیت 35 نفر (35%) و در گروه سالم 61 نفر (30/5%) دارای علایم افسردگی بودند. میانگین نمره GDS در افراد مبتلا به پریودنتیت (3/68±3/70) از افراد سالم (3/40±3/49) اندکی بیشتر بود، اما همبستگی معنی داری بین GDS و PDI، مشاهده نگردید. سن بالا، جنس مرد، کاهش سطح تحصیلات و مصرف سیگار، در افراد مبتلا به پریودنتیت بیشتر بود، که فقط در مصرف سیگار و سطح تحصیلات از لحاظ آماری معنی دار بود (به ترتیب، 0/042=p و 0/009=p). در این مطالعه رابطه مثبت و ضعیفی بین سن و PDI مشاهده گردید (0/19=r و 0/001=p).
نتیجه گیرینتایج مطالعه نشان داد که بین شاخص های پریودنتال و افسردگی ارتباط وجود دارد. اگرچه از لحاظ آماری معنی دار نبود اما به لحاظ بالینی اهمیت دارد.
کلید واژگان: .علائم افسردگی، پریودنتیت، سالمندانBACKGROUND AND OBJECTIVEChronic periodontitis is a slow-growing inflammatory disease that often occurs in adults. In the elderly, periodontal indices may also change due to a number of psychological factors, such as depression and consequent changes in cortisol levels. Therefore, this study was performed to investigate the relationship between depression and periodontal indices in the elderly in Amirkola, Northern Iran.
METHODSThis case-control study, which is part of the second phase of the Amirkola Health and Ageing Project (AHAP) to investigate the health status of the elderly in this city, was performed on 300 elderly people. After examination, subjects were divided into two groups: periodontitis (n=100) and control (n=200). In both groups, the presence of depressive symptoms was assessed using the Geriatric Depression Scale (GDS), in which a score of 5 or higher is a sign of depression, and periodontal indices including OHIS and PDI were examined based on PDI≥4 periodontitis criterion. Then, the two groups were compared in terms of the association between periodontal indices and depression.
FINDINGSIn this study, 133 were female (44.3%) and 167 were male (55.7%). 35 patients (35%) in the case group and 61 patients (30.5%) in the control group had symptoms of depression. The mean GDS score in patients with periodontitis (3.70±3.68) was slightly higher than healthy individuals (3.49±3.40), but no significant correlation was observed between GDS and PDI. Old age, male gender, lower level of education and smoking were higher in patients with periodontitis, which was statistically significant only in smoking and level of education (p=0.042 and p=0.009, respectively). In this study, a positive and weak relationship was observed between age and PDI (r=0.19 and p=0.001).
CONCLUSIONThe results showed that there is a relationship between periodontal indices and depression. Although it was not statistically significant, it is clinically noteworthy.
Keywords: Symptoms of Depression, Periodontitis, The Elderly -
مقدمهتوانایی بازسازی پاپیلا در قدام ماگزیلا در عمل جراحی پریو پلاستیک اهمیت بسزایی دارد. در اکثر مقالات از بافت همبند با طرح برش مختلف استفاده شده است. هدف این مطالعه، استفاده از CT با دو نوع برش حفظ پاپیلا و نیمه هلالی است.مواد و روش هااین مطالعه بالینی تصادفی روی 10 ناحیه در دو بیمار انجام شد. بیماران براساس معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند. تکنیک حفاظت پاپیلا روی 4 و نیمه هلالی روی 6 ناحیه انجام شد که همگی در قدام ماگزیلا بودند.در هر دو تکنیک بافت همبند از کام برداشته شدند. تغییرات اپیکوکرونالی و مزیودیستالی مثلث های سیاه بعد از سه و شش ماه اندازه گیری شدند.ایندکس landry ) ترمیم)بعد از 14 روز و یک ماه اندازه گیری شد.ایندکس VAS(زیبایی)3و 6 ماه بعد از جراحی مورد بررسی قرار گرفت و ایندکس landry (درد)نیز بررسی گردید. داده ها با استفاده از SPSS و آزمون های Paired T- test، Wilcoxon، Mann- Whitney مورد سنجش قرار گرفتند.یافته هاMean±SD فاصله مزیودیستال در زمان جراحی در برش نیمه هلالی 0/000±2/00و درحفظ پاپیلا برابر با 0/629±2/1 بود در حالیکه سه ماه بعدبه ترتیب برای برش نیمه هلالی و برش حفظ پاپیلا 0/016± 1/33 و0/478 ± 1/37و شش ماه بعد0/000±1/00برای برش نیمه هلالی و0/500± 1/25 برای برش حفظ پاپیلا بود.Mean±SD تغییرات اپیکوکرونالی با برش نیمه هلالی در زمان عمل جراحی،3و6ماه بعد به ترتیب0/516±2/67، 0/612±2/25 و 0/204±1/91و با برش حفظ پاپیلا به ترتیب577/0±50/2 ٬ 0/500± 2/25 و 0/000 ±2 بود.نتیجه گیریهر دو تکنیک تاثیرات مثبت روی بازسازی پاپیلا داشتند و بین دو گروه تفاوت بارزی وجود نداشت.کلید واژگان: بافت همبند، پاپیلای دندانی، زیباییIntroductionAbility to reconstruct the papilla in anterior maxilla is important aspect of perio-plastic surgery. In most articles, connective tissue is used with different designs of incisions. The aim of this study was to use sub-epithelial connective tissue graft (SCTG) with two types of incisions called papilla preservation and semilunar.Materials and MethodsThis basic randomized clinical study was performed on 10 sites in two patients. The patients were selected through inclusion and exclusion criteria. Papilla preservation and semilunar techniques were performed on four and six sites, respectively in the anterior maxilla. In both techniques SCTG was gained from palate .The apico-coronal and mesiodistal changes of the dark triangles were measured after 3 and 6 months. Landry(Healing) index was measured after 14 days and one month,Visual Analogue Scale (Esthetic) index was estimated in 3 and 6 month after surgery and Visual Analogue Scale (VAS ) index was analysed as well . Data were analysed using SPSS. Mann- Whitney, Wilcoxon and Paired t- Test were measured.ResultsMean±SD of mesiodistal distance in the time of surgery was 2.00±0.000 in semilunar and 2.1±0.629 in papilla preservation technique whereas after 3 months, it was 1.33±0.016 and 1.37±0.478 for semilunar and papilla preservation, respectively and after 6 month was 1.00±0.000 for semilunar and 1.25±0.500 for papilla preservation. Mean±SD of apicocornal changes by semilunar incision in the time of surgery ,3 month after and 6 months later was 2.67±0.516 ,2.25±0.612and1.91±0.204 whereas by papilla preservation was 2.50±0.577,2.25±0.500 and 2±0.000, respectively.ConclusionBoth techniques had positive effect on papilla reconstruction and the outcome was the same in both groups.Keywords: Connective tissue, Dental Papilla, Esthetics
-
مقدمههدف ایده آل درمان پریودنتال بازسازی کامل بافت می باشد که روش های رژنراتیو مثل پلاسمای غنی از فاکتور رشد (PRGF) این هدف را دنبال می کند.مواد و روش هادر یک مطالعه ی کارآزمایی بالینی تصادفی، 20 ضایعه ی استخوانی با سه دیواره پریودنتالی از 5 بیمار با پریودنتیت متوسط به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. در گروه کنترل دبریدمان به تنهایی، در گروه دوم دبریدمان و cenomembrane و در گروه سوم بعد از دبریدمانPRGF ، cenomembrane بکار برده شد. عمق پروبینگ پاکت، حد چسبندگی کلینیکی، اندکس لثه ای و رادیوگرافیک (با دیجیتال سابترکشن) در ابتدا و 6 ماه بعد، اندازه گیری شد. برای بررسی متغیرهای کمی و کیفی به ترتیب تست ویلکاکسون و مربع کای استفاده گردید.یافته هادر همه ی گروه ها بهبود در پارامترهای ذکر شده به جز اندکس لثه ای دیده شد. در مقایسه درون گروهی، ارتباط معنی داری بین حد چسبندگی کلینیکی قبل و بعد از جراحی در همه گروه ها دیده شد (0.05P<). اما بین سه گروه از لحاظ حد چسبندگی کلینیکی قبل از جراحی ارتباطی یافت نشد. ارتباط معنی داری بین سه گروه در عمق پروبینگ پاکت قبل و بعد از جراحی دیده نشد. اما در مقایسه درون گروهی ارتباط معنی داری قبل و بعد از جراحی در مورد عمق پاکت در سه گروه نشان داده شد (0.001P<). اختلاف آماری معنی داری در شاخص های رادیوگرافی بین گروه ها، بعد از عمل جراحی یافت شد (0.009=P).نتیجه گیریPRGF سبب بهبودی در تمامی پارامترهای اندازه گیری شده به جز اندکس لثه ای میشود.کلید واژگان: پریودنتیت، پریودنشیوم، پلاسماIntroductionThe aim of periodontal treatment is to regenerate periodontium. Regenerative treatments include the use of plasma that is rich in growth factors (PRGF).Materials and MethodsIn a randomized clinical trial, 20 three-walled intrabony defects from five patients with moderate periodontitis were randomly assigned to three groups. Patients in the control group underwent debridement of lesions. In the first treatment group, the defects were debrided and cenomembrane was applied. The third group was treated with debridement, PRGF and cenomembrane. Measures of vertical probing depth (VPD), vertical clinical attachment level (VCAL), gingival index (GI; Sinless and Loe) and radiographic index (by digital subtraction) were made preoperatively and 6 months post-surgery. Wilcoxon signed-ranks and Chi-square tests were used for analyzing quantitative and qualitative variables, respectively.ResultsAll three groups showed improvements in all measures except GI. Intra-group comparison for clinical attachment level (CAL) indicated significant difference in all groups before and after surgery (PConclusionThe use of PRGF was associated with improvements in all parameters but not for GI.Keywords: Periodontitis, Periodontium, Plasma
-
مقدمهترکیبات آنتی اکسیدان از جمله کاکائو می توانند فوایدی در درمان التهاب از جمله پریودنتیت داشته باشند. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر مصرف کاکائو در پریودنتیت مزمن متوسط می باشد.مواد و روش هایک کار آزمایی بالینی یک سویه کور بر روی 40 بیمار صورت گرفته است که به صورت تصادفی به دو گروه 20 نفره تقسیم گردیدند. گروه درمان 30 گرم شکلات تلخ (78% کاکائو) و گروه کنترل 5/22 گرم شکلات سفید (بدون کاکائو)، سه بار در روز، به مدت چهار هفته دریافت نمود. نمونه های بزاق در زمان شروع مطالعه و بیست و هشتمین روز پس از شروع مصرف شکلات از بیماران جمع آوری گردید. عمق پروبینگ پاکت، شاخص لثه ای (Loe and Silness)، شاخص تغییر یافته خونریزی پاپیلاری (Barnett) و میزان از دست رفتن چسبندگی کلینیکی در زمان شروع مطالعه، هفته های دوم، چهارم، ششم و هشتم پس از آن در دندانهای رمفورد اندازه گیری شد. ظرفیت تام آنتی اکسیدان و اکسیداسیون لیپیدی بزاق توسط روش (Ferric reducing antioxidant power (FRAP و (Tiuborbituric acid reactive substances (TBARS اندازه گیری شد. یافته های حاصل از پارامتر های کلینیکی با آزمون های t-test و Repeated measures test و یافته های حاصل از پارامترهای بیوشیمیایی با آزمون t-test آنالیز شده و مورد مقایسه قرار گرفته است.یافته هامقایسه داخل گروهی پارامتر های کلینیکی در هر دو گروه از لحاظ آماری معنادار بود (0/0001>P) در مقایسه ی بین گروهی پارامتر های کلینیکی شاخص تغییر یافته خونریزی پاپیلاری در گروه درمان کاهش معنی دار از لحاظ آماری نشان داده است (0/03>P) تغییرات شاخص لثه ای و شاخص تغییر یافته خونریزی پاپیلاری در هفته های چهارم (0/008>P)، ششم (0/008>P) و هشتم از لحاظ آماری در گروه درمان معنی دار بوده است. گروه درمان در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری در ظرفیت تام آنتی اکسیدان (0/00001> P) و کاهش معناداری در اکسیداسیون لیپیدی (0/15>P) بزاق نشان داده است.نتیجه گیریمصرف شکلات تلخ منجر به افزایش ظرفیت تام آنتی اکسیدان بزاق، کاهش اکسیداسیون لیپیدی بزاق و کاهش التهاب و خونریزی لثه ای می گردد.
کلید واژگان: پریودنتیت مزمن، کاکائو، پلی فنول، آنتی اکسیدان ها، بزاق، پراکسیداسیون لیپیدی، کار آزمایی بالینی، تصادفیIntroductionAntioxidant agents such as cocoa could have some benefits in treatment of inflammation including periodontitis. The aim of this study was to investigate the effects of cocoa consumption on moderate chronic periodontitis.Materials and MethodsThis single-blind randomized clinical trial study was performed on 40 subjects who were randomly divided into two groups. Treatment group received 30 gr dark chocolate (78% cocoa) and control group received 22. 5 gr white chocolate three times a day for 4 weeks. Saliva samples were collected from patients at baseline and t wenty-eight days after eating chocolate. Probing pocket depth (PPD)، Gingival index (GI، Silness and Loe)، Modified papillary bleeding index (MPBI، Barnett)، Clinical attachment loss (CAL) were recorded at baseline and 2nd، 4th، 6th، 8th weeks later in ramfjord teeth. Total antioxidant capacity (TAC) and lipid peroxidation of saliva were estimated by Ferric reducing antioxidant power (FRAP) and Tiuborbituric acid reactive substances (TBARS) methods. Data of clinical parameters were analyzed using t-test and repeated measures test. Biochemical parameters were analyzed using t-test.ResultsIntra-group comparison of clinical parameters demonstrated significant decrease in both groups (p<0. 0001) and inter-group comparison showed significant decrease of MPBI in treatment group، (p<0. 03). MPBI and GI were significantly decreased in treatment group compared to the control in the weeks of 4th، 6th and 8th، according t-test (GI4، P=0. 008-GI6، P=0. 008-GI8، P=0. 009)، (MPBI4، MPBI6، MPBI8، P<0. 0001). Treatment group showed the increase in FRAP، (p<0. 00001) and decrease in TBARS، (P<0. 015) which were statically significant in compare with control group.ConclusionConsuming dark chocolate could increase TAC and decrease lipid peroxidation، gingival bleeding and inflammation.Keywords: Chronic periodontitis, Cacao, Polyphenols, Antioxidants, Saliva, Lipid peroxidation, Clinical trials, randomized -
مقدمه
در میان روش های مختلف بازسازی نقایص موضعی استخوان، GBR- Guided Bone Regeneration بهترین انتخاب بوده است. رگ سازی و فرآورده خونی جهت دستیابی به GBR مهم هستند و معمولا از عروق خونی موجود در استخوان ایجاد می شود. مطالعات حیوانی تاثیر دکورتیکاسیون بر بهبود نتایج GBR را یکسان گزارش نکرده اند. مطالعه ی مقدماتی حاضر با هدف ارزیابی موفقیت بازسازی استخوان با عمل دکورتیکاسیون استخوان و بدون آن انجام شد.
مواد و روش هادر یک مطالعه ی Quasi experimental (مقدماتی) از بین بیماران 50-30 ساله، 8 ناحیه بی دندانی از فک پایین که ارتفاع استخوان کافی و ضخامت باکولینگوالی ناکافی داشتند، جهت بازسازی قبل از جراحی ایمپلنت انتخاب شدند. طی جراحی مرحله ی اول ضخامت ریج استخوانی در فواصل 2 و 5 میلی متری کرست اندازه گیری شد. بازسازی با روش GBR بدون دکورتیکاسیون دیواره استخوانی باکال (جز در سه مورد از نمونه ها) انجام گردید. هفت ماه بعد، ضخامت ریج دوباره اندازه گیری و سپس بیوپسی انجام شد و پارامترهای بافت شناسی و هیستومورفومتری بررسی گردید. شاخص های توصیفی مطالعه و گزارش شد.
یافته هادر نواحی بدون دکورتیکاسیون در فاصله 2 و 5 میلی متری از کرست، میانگین افزایش عرض بالینی ریج به ترتیب 0.05 ± 0.2 و 0.03 ± 0.6 میلی متر بود در صورتی که برای نواحی با دکورتیکاسیون به طور میانگین 0.24 ± 0.33 و 0.50 ±2.50 میلی متر بود. در همه ی موارد تماس مستقیم زنوگرفت و استخوان تازه تشکیل شده نمای غالب بود.
نتیجه گیریبا توجه به محدودیت های مطالعه ی حاضر، انجام دکورتیکاسیون قبل از بازسازی افقی به روش GBR در فک پایین نتایج بهتری از نظر بازسازی استخوان فراهم می کند.
کلید واژگان: پیوند استخوان آلوئول، بازسازی استخوان، دکورتیکاسیونIntroductionOf all the different techniques used to reconstruct local bone defects guided bone regeneration (GBR) has proved the best choice. Angiogenesis and blood products are important for GBR and are usually derived from blood vessels in the bone. Animal studies have not shown consistent effects of decortication on improving the results of GBR. The aim of this preliminary study was to assess the success rate of bone augmentation with and without bone decortication.
Materials And MethodsIn this quasi-experimental preliminary study, 8 edentulous areas of the mandible were selected in 30-50-year-old patients, with adequate height but inadequate buccolingual width, for augmentation before implant surgery. In the first surgery buccolingual width of the ridge was measured at a height of 2-5 mm from the crest. Augmentation with GBR was performed without decortication of the buccal cortical bone, except in three cases. Seven months later, measurements of the buccolingual width were repeated and biopsies were taken, followed by evaluation of histopathological and histomorphometrical parameters. Descriptive variables were studied and reported.
ResultsIn areas without decortication, at 2- and 5-mm distances from the crest the mean buccolingual width increases were 0.2 ± 0.05 and 0.6 ± 0.03 mm, respectively. The mean increases in width for decortication areas were 0.33 ± 0.24 and 2.5 ± 0.50 mm, respectively. In all the cases, contact of the newly formed bone with the xenograft was the dominant view.
ConclusionUnder the limitations of the present study, decortication before lateral augmentation of mandibular ridges by using GBR yielded better results in terms of bone reconstruction.
Keywords: Alveolar bone grafting, Bone regeneration, Decortication -
سابقه و هدفسیگاری غیر فعال (Passive Smoking) یکی از مشکلات مهم سلامت عمومی می باشد و کودکان حساس ترین گروه در معرض دود تنباکو ی موجود در محیط هستند. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط وضعیت سیگاری غیر فعال و ظرفیت آنتی اکسیدان تام و پراکسیداسیون لیپیدی بزاق در نوجوانان 12 تا 15 ساله می باشد.مواد و روش هااین مطالعه همگروهی تاریخی بود که بر روی 60 نوجوان 12تا 15ساله انجام شد. گروه مورد افراد سیگاری غیر فعال و گروه کنترل کودکان غیر سیگاری بودند که از نظر سن وجنس مشابه سازی شدند. بزاق غیر تحریکی هر دو گروه به روش Spiting جمع آوری شد و درآزمایشگاه ظرفیت آنتی اکسیدان تام بزاق با روش FRAP و پراکسیداسیون لیپیدی بزاق با روش TBARS، اندازه گیری شد. جهت مقایسه یافته ها از آزمون آماری، T-test independent استفاده شد.یافته هامیزان آنتی اکسیدان بزاق در گروه مورد (5/511 ±8/1218) و در گروه شاهد (3/379±5/1490) بود که تفاوت آماری معنی داری نشان داد. (023/0=P) میزان پراکسیداسیون لیپیدی در گروه مورد (6/0±6/14) و د رگروه شاهد (8/0±4/14)، بود و تفاوت دو گروه از نظر آماری معنی دار نبود. (176/0=P)نتیجه گیریبه نظر می رسد قرار گرفتن در معرض دود سیگار در نوجوانان موجب کاهش ظرفیت آنتی اکسیدان تام بزاق شده و از این طریق سلامت حفره دهان را به خطر بیندازد.
کلید واژگان: سیگاری غیر فعال، تنباکو، آنتی اکسیدان، پراکسیداسیون لیپیدی، بزاقBackground And AimPassive cigarette smoking or environmental tobacco smoke (ETS) exposure is a major public health concern. Children are the most vulnerable group to ETS exposure. The aim of this study was to evaluate the relationship between passive smoking and Total Antioxidant Capacity (TAC) and salivary lipid peroxidation in adolescents.Materials And MethodsIn this historical cohort study sixty adolescents aged 12 to 15 years old were selected. The subjects were assigned into two groups of healthy non-smokers (control) and passive smokers (case) and they were matched for age and sex. Unstimulated saliva was collected with spiting method، and then TAC and salivary lipid peroxidation were measured with FRAP and TBARS methods respectively. Statistical analysis was done using independent t-test.ResultsTAC was significantly lower in passive smokers (1218. 8±511. 5 µmol) than in nonsmokers (1490. 5±379. 2 µmol) (p=0. 023). Salivary lipid peroxidation level was higher in passive smokers (14. 6±0. 6 µmol) than in nonsmokers (14. 4±0. 8 µmol) but it the difference was not statistically significant (p=0. 176).ConclusionsThe exposure to cigarette smoke can cause a reduction in the salivary Total Antioxidant Capacity.Keywords: Smoking, Passive, Tobacco, Antioxidant, Lipid Peroxidation, Saliva -
سابقه و هدففاکتور رشد سلولی عروقی (Vascular Endothelium Growth Factor، VEGF) باعث رشد سلول های اندوتلیال، تحریک آنژیوژنز و افزایش نفوذ پذیری عروق می شود و فاکتور مهمی در التهاب و ترمیم زخم می باشد. هدف از این مطالعه مقایسه میزان VEGF در مایع شیار لثه ای (GCF) بیماران پریودنتیت، ژنژیویت و افراد سالم می باشد.مواد و روش هااین مطالعه مورد شاهدی بر روی 45 نفر از مراجعین به بخش پریودنتولوژی دانشکده دندانپزشکی بابل در سه گروه 15 نفر با بیماری پریودنتیت، 15 نفر با بیماری ژنژیویت و 15 نفر بدون مشکل پریودنتال انجام شد. وضعیت پریودنتال با اندازه گیری عمق پاکت، از دست رفتن لثه چسبنده،، plaque indexوbleeding on probing بررسی شد. نمونه گیری VEGF بعد از ایزوله کردن محیط از GCF بیماران به وسیله کن کاغذی انجام شد و مقادیر با روش الایزا اندازه گیری و مورد مقایسه قرار گرفتند.یافته هامیانگین غلظت VEGF در بیماران گروه پریودنتیت 63/90±38/61 پیکوگرم بر میلی لیتر، در گروه ژنژیویت 64/63±53/31 پیکوگرم بر میلی لیتر و در گروه افراد سالمpg/ml 17/6±50/14 پیکوگرم بر میلی لیتر بدست آمد. از لحاظ آماری بین میانگین غلظت VEGF در گروه های مورد مطالعه اختلاف معنی دار بدست نیامد.نتیجه گیرینتایج مطالعه نشان داد که بین غلظت VEGFو شدت بیماری پریودنتال همبستگی چندانی وجود ندارد.
کلید واژگان: مایع شیار لثه ای، عمق پاکت، پریودنتیت، ژنژیویت، VEGFComparison of Gingival Crevicular Fluid Levels of VEGF in Periodontal Health and Diseased ConditionsBackground And ObjectiveVascular endothelial growth factor (VEGF) induces proliferation of endothelial cells، stimulates angiogenesis، and increases vascular permeability and it is an important factor in inflammation and wound healing. The aim of this study was to compare the VEGF level of human gingival crevicular fluid (GCF) in periodontal health and disease.MethodsIn this case-control study، forty-five subjects from periodontics department of Babol dental school were evaluated in three groups; periodontitis (group 1; n=15)، gingivitis (group 2; n=15)، without periodontal disease (group 3; n=15). Periodontal status was evaluated by measuring probing depth، clinical attachment loss، plaque and bleeding on probing. Samples obtained from GCF of patients after isolation by paper cone. VEGF was assessed by using an ELISA and compared.FindingsIn periodontitis patients، the mean and standard deviation of VEGF collected from diseased sites were 61. 38±90. 63 pg/ml، in gingivitis patients، concentration of VEGF was 31. 53±63. 64 pg/ml and also concentration of VEGF in healthy patients was 14. 50±6. 17 pg/ml. There was no statistical difference between the mean concentrations of VEGF in studied groups.ConclusionThe results of this study showed that there is no correlation between concentration of VEGF and periodontal situation. -
سابقه و هدفسیگاری های غیرفعال افرادی هستند که در محیط های خانه یا خارج از خانه در معرض دود سیگار قرار می گیرند. بچه ها مستعدترین گروه سیگاری های غیرفعال می باشند. دخانیات در سیگاری های غیرفعال همانند کسانی که خودشان دخانیات استعمال می کنند اثرات مضری بر روی سلامتی دارد. این مطالعه به منظور بررسی میزان کوتینین بزاق در نوجوانان 15-12 ساله (مقطع راهنمایی شهر بابل) انجام شد.مواد و روش هادر این مطالعه مقطعی، نمونه بزاقی 200 دانش آموز دختر و پسر در مقطع راهنمایی شهرستان بابل جمع آوری شد و میزان غلظت کوتینین بزاق آن ها با استفاده از کیت مخصوص اندازه گیری غلظت کوتینین بزاق اندازه گیری و مورد بررسی قرار گرفت.یافته هامیزان کل سیگاری های غیرفعال 49 نفر (%5/24) بود که 20 نفر دختر و 29 نفر پسر بودند. از لحاظ آماری ارتباطی بین جنس و میزان کوتینین بزاق وجود نداشت. بین میزان کوتینین بزاق و استعمال دخانیات توسط پدر و سایر افراد خانواده ارتباط وجود داشت (05/0p<).نتیجه گیرینتایج مطالعه نشان داد که حدود یک چهارم دانش آموزان مقطع راهنمایی شهر بابل به طور ناخواسته در معرض دود سیگار قرار دارند. و با افزایش تعداد افراد سیگاری در محیط اطراف دانش آموز، غلظت کوتینین نیز افزایش پیدا می کند. لذا به مسئولین سلامت پیشنهاد می شود برنامه آموزش همگانی را جهت آموزش خانواده در خصوص عدم مصرف سیگار در حضور کودکان اجرا نمایند.
کلید واژگان: سیگاری های غیر فعال، کوتینین، بزاقBackground And ObjectivePassive smokers are those who are exposed to cigarette smoke at home or outside of the home. Children are the most vulnerable group of passive smokers. Cigarette smoke in passive smokers is as harmful as in smokers. The aim of this study was to assess the cotinine level in children aged 12-15 years old in Babol, Iran.MethodsIn this cross-sectional study, samples of saliva were collected from 200 school children aged 12-15 years, in Babol, Iran and cotinine level has been measured with ELIZA.FindingsOf 49 (24.5%) passive smokers, 20 were girls and 29 were boys. There was no significant correlation between sex and cotinine level. There was a correlation between cotinine level and smoking in parents or the other family members. (p<0.05)ConclusionThe results of this study showed that a quarter of school children aged 12-15 years in Babol were passive smokers. So, health authorities are recommended to implement public training program to train the families not to smoke around children.Keywords: Passive smoker, Cotinine, Saliva -
سابقه و هدف
افسردگی بعنوان یکی از دستاوردهای مهم صنعتی شدن و شهرنشینی می تواند ارتباط زیادی با وضعیت بهداشت دهان و دندان و بویژه شاخص های پریودنتال که نمادی از وضعیت سلامت دندان و بافت های اطراف آن می باشند، داشته باشد. هدف از این مطالعه مقایسه شاخص های پریودونتال در افراد با اختلالات افسردگی و بدون افسردگی می باشد.
مواد و روش هااین مطالعه به صورت مشاهده ای توسط پرسشنامه، معاینه و ثبت در فرم اطلاعاتی انجام گرفت. افراد مورد مطالعه در دو گروه شامل 50 نفر در گروه مبتلا به افسردگی که در درمانگاه و بخش اعصاب و روان بیمارستان 5 آذر گرگان بستری بودند و 50 نفر گروه شاهد (کنترل) از بین بیمارانی که جهت معاینه به بخش تشخیص بیماری های دهان دانشکده دندانپزشکی بابل مراجعه کرده بودند و یا از همراهان بیمار که بنا به اظهارات خود هیچگونه سابقه ابتلا به افسردگی نداشتند، انتخاب گردیدند. شاخص های پریودونتال شامل: ایندکس پلاک دندانی Silness&Loe (Plaque Index)، شاخص لثه ای Loe (Gingival Index)، بررسی عمق پاکت (Pocket depth) و خونریزی در اثر پروب کردن (Bleeding on probing) مربوط به هر بیمار در فرم ثبت گردید و سپس دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت.
یافته هادر این مطالعه میانگین عمق پروبینگ پاکت در گروه شاهد و مورد به ترتیب (4643/0±2917/2،5991/0±7692/2) بود (009/0=p). میانگین ایندکس پلاک در گروه شاهد و مورد به ترتیب (5257/0±2593/1، 7763/0±5385/1) بود. اختلاف GI و BOP بین دو گروه معنی دار نبوده و همچنین میانگین تمامی شاخص های مورد بررسی با افزایش شدت افسردگی رابطه معنی داری نداشت.
نتیجه گیرینتایج حاصل از این مطالعه بیانگر رابطه مشخص بین عمق پروبینگ پاکت و بیماری افسردگی بود ولی هیچیک از شاخص های پریودونتال با شدت افسردگی رابطه مشخصی را نشان نداد.
کلید واژگان: افسردگی، شاخص های پریودنتال، بیماری پریودنتال، هیپوتالاموس، هیپوفیز، آدرنالBackground And ObjectiveAs an important achievement in industrialization and urbanization، depression can be much related to the oral hygiene especially periodontal indexes which are a symbol of tooth and oral hygiene and their surrounding tissues. The purpose of this study was to compare the periodontal indexes in individuals with and without depression disorders.
MethodsThe present study was carried out in the form of a questionnaire، examination، and recording in the information form. The subjects were divided into two groups of 50; a group included the patients suffering from depression who hospitalized in Neuropsychology ward of Panje Azar hospital in Gorgan، Iran and the control group included either the patients who referred to department of oral medicine and diagnosis of Babol dental school or the people accompanying the patients who had claimed to have no history of depression. The periodontal indexes of the study included: Silness and Loe plaque index، Loe gingival index، pocket depth analysis، as well as bleeding on probing. The information related to each patient was recorded in the form and then two groups were compared.
FindingsIn the present study، the pocket probing were 2. 7692±0. 5991 and 2. 2917±0. 4643 in the control and case groups، respectively (p= 0. 009). The Plaque Index means were 1. 5385±0. 1 and 7763. 2593±0. 5257 in the control and case groups، respectively. Furthermore، the GI and BOP difference between the two groups were not significant. Moreover، there was no significant relationship between the mean of all the analyzed indexes and the increase of depression.
ConclusionThe results of the present study indicate a vivid relationship between the depth of pocket probing and depression. Nevertheless، none of the periodontal indexes were obviously related to the degree of depression.
Keywords: Depression, Periodontal indexes, Periodontal disease, Hypothalamus, Hypophyse, adrenal -
سابقه و هدف
تجویز آموکسی سیلین و مترونیدازول به همراه Scaling and Root Planning (SRP)، درمان کمکی موثری در پریودنتیت مزمن می باشد.علاوه بر این مطالعات نشان داده اند که مصرف آزیترومایسین نیز در درمان پریودنتیت مزمن موثر است. تحقیق حاضر با هدف مقایسه اثر رژیم کوتاه مدت و بلندمدت آزیترومایسین، با رژیم آموکسی سیلین و مترونیدازول در درمان پریودنتیت مزمن متوسط بزرگسالان انجام شد.
مواد و روش هااین مطالعه تجربی بر روی 75 بیمار مبتلا به پریودنتیت مزمن متوسط 50-35 ساله که واجد حداقل یک پاکت با عمق 6-4 میلی متر و Attachment loss به میزان 4-3 میلی متر در هر کوادرانت بودند، انجام پذیرفت. شاخص های لثه ای Loe & Silness (GI)، خونریزی از پاپیلای(MPBI) Barnett، پلاک Loe & Silness (PLI)، عمق پروب پاکت (PPD) و از دست رفتن چسبندگی (AL)، در روز صفر و هفته های 2، 4 و 6 و ماه های 2 و 3 پس از درمان محاسبه شد. بیماران تحت درمان SRP قرار گرفته، در 3 گروه 1- مترونیدازول (250 میلی گرم)- آموکسی سیلین (250 میلی گرم) 3 بار در روز به مدت 7 روز؛ 2- آزیترومایسین (500 میلی گرم) 2 بار در روز به مدت 7 روز و 3- آزیترومایسین (250 میلی گرم) 1 بار در روز به مدت 1 ماه قرار گرفتند. داده ها با آزمون های ANOVA و Repeated measures مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته هاپارامترهای PLI، MPBI، GI، PPD و AL بین جلسات مختلف درمان کاهش های معنی داری در تمامی گروه ها نشان دادند (05/0>P). کاهش پارامترهای BI، GI و PLI در گروه 3 نسبت به گروه های 1 و 2 بیشتر بود (05/0>P) ولی بین گروه های 1و2 تفاوت معنی داری مشاهده نشد. از نظر مقادیر PPD در گروه های 2 و 3 نسبت به گروه 1 کاهش بیشتری مشاهده شد(05/0>P) و پارامتر AL تنها در جلسه آخر کاهش معنی داری در گروه 3 نسبت به گروه های 1و2 تجربه کرده بود(042/0=P).
نتیجه گیریرژیم های درمانی آنتی بیوتیک همگی در درمان پریودنتیت مزمن موثر بودند ولی میزان بهبودی در گروه آزیترومایسین بلندمدت نسبت به گروه های دیگر بیشتر بود.
کلید واژگان: پریودنتیت مزمن، مترونیدازول، آموکسی سیلین، آزیترومایسین کوتاه مدت، آزیترومایسین بلندمدت، درمان کمکی پریودنتالObjectiveAdministration of amoxicillin and metronidazole along with scaling and root planning (SRP) is an effective adjunctive therapy for chronic periodontitis. Studies have shown that administration of azithromycin is also effective for treatment of chronic periodontitis. This study aimed to compare the effect of short-term and long-term azithromycin regimen with amoxicillin and metronidazole for treatment of moderate chronic periodontitis in adults.
MethodsThis experimental study was carried out on 75 patients with moderate chronic periodontitis aged 35-50 yrs. with at least one pocket with a probing depth of 4-6 mm and attachment loss of 3-4 mm in each quadrant. Loe and Silness Gingival Index (GI), Modified Papillary Bleeding Index (MPBI) of Barnett, Loe and Silness Plaque Index (PLI), Probing Pocket Depth (PPD) and Attachment Loss (AL) were calculated at 0, 2 and 4 days, 6 weeks and 2 and 3 months after therapy. The patients underwent SRP and assigned to three groups. Group one received 250 mg metronidazole plus 250 mg amoxicillin 3 times a day for 7 days. Group 2 received 500 mg azithromycin twice daily for 7 days and group 3 received 250 mg azithromycin once a day for one month. Data were analyzed using ANOVA and Repeated Measures ANOVA.
ResultsPLI, MPBI, GI, PPD and AL parameters showed a significant reduction in all groups at all understudy time points (P<0.05). The reduction in BI, GI and PLI parameters was greater in group 3 compared to groups 1 and 2 (P<0.05); but, no significant difference was observed between groups 1 and 2 in this respect. A greater reduction in PPD was noted in groups 2 and 3 compared to group 1 (P<0.05). AL showed a significant reduction in group 3 compared to groups 1 and 2 only in the final follow-up session (P=0.042).
ConclusionAntibiotic therapy regimens were all effective for treatment of chronic periodontitis but the magnitude of improvement was greater in long-term azithromycin group compared to others.
Keywords: Chronic periodontitis, Metronidazole, Amoxicillin, Short, term azithromycin, Long, Adjunctive periodontal therapy -
بیان مساله: ترکیب آموکسی سیلین- مترونیدازول یک روش کمکی موثر برای درمان پریودنتیت مزمن به شمار می رود. کو- آموکسی کلاو به دلیل اثرات درمانی همانند با ترکیب بالا به منظور تک دارویی کردن درمان مورد توجه قرار گرفته است.هدفهدف از این پژوهش، مقایسه ی اثر آموکسی سیلین- مترونیدازول با فارمنتین (ترکیب تازه ای از کو- آموکسی کلاو) در درمان پریودنتیت مزمن متوسط بود.
مواد وروشدر این پژوهش تجربی و یک سوکور، 60 بیمار (30 زن و 30 مرد) با دامنه ی سنی 30 تا 50 سال مبتلا به پریودنتیت مزمن متوسط به گونه ی غیر تصادفی انتخاب و بررسی گردیدند. برای بیماران در مرحله اول، درمان پریودنتال به گونه ی یکسان انجام شد و سپس بیماران در سه گروه قرار گرفتند: به گروه نخست، فارمنتین و به گروه دوم، آموکسی سیلین- مترونیدازول به مدت یک هفته تجویز شد و گروه سوم آنتی بیوتیک دریافت نکردند. نمایه های پریودنتالی شامل ایندکس بیماری پریودنتال (Periodontal Disease Index (PDI))، ایندکس تغییر یافته خونریزی پاپیلا (Modified Papillary Bleeding Index (MPBI))، ایندکس پلاک (Plaque Index Silness & Loe (PLI))، ایندکس لثه ای (Gingival Index Loe & Silness (GI)) و عمق پروبینگ پاکت Probing Pocket Depth (PPD) پیش از جرم گیری، یک هفته پس از جرم گیری و پیش از تجویز دارو، یک هفته پس از تجویز دارو، 3 و 6 هفته، 2 و 3 ماه بعد اندازه گیری شد. سپس، داده ها با استفاده از آزمون های آماری آنوا و توکی واکاوی شدند.یافته هاهیچ یک از نمایه های مورد بررسی میان دو گروه دریافت کننده ی آنتی بیوتیک اختلاف معنادار نشان نداد (05/0 p >). میانگین GI در طول درمان در مقایسه ی میان گروه های 1، 2 و 3 از نظر آماری اختلاف معناداری داشت (05/0 p <). میانگین MPBI در یک هفته پس از جرم گیری و چهار جلسه ی پی گیری آخر میان دو گروه 1 و 2 با گروه شاهد معنادار بود. میانگین PLI تنها یک هفته پس از استفاده از دارو میان دو گروه آزمایش با گروه شاهد اختلاف معنادار داشت. همچنین، میانگین اختلاف PPD و PDI میان گروه 1 و 3 (به ترتیب 049/0 p =و 007/0 p =) و گروه 2 و 3 (044/0= p و 028/0 = p) در چهار جلسه ی پی گیری نهایی معنادار بود.نتیجه گیریاستفاده از فارمنتین و ترکیب آموکسی سیلین- مترونیدازول همراه درمان مکانیکی (SRP) در درمان پریودنتیت مزمن متوسط به میزان همانند موجب بهبود معیارهای پریودنتال می گردد و موثرتر از درمان مکانیکی به تنهایی هستند.
کلید واژگان: پریودنتیت، کو، آموکسی کلاو، آموکسی سیلین، مترونیدازولStatement of Problems: Amoxicillin–Metronidazole in conjunction with mechanical therapy such as scaling and root planning (SRP) is an effective adjunctive method for treatment of chronic periodontitis. The use of Co–Amoxiclave as a single medical therapy has been of interest because of its similar therapeutic effects as compared with the compounds mentioned above.PurposeThe aim of this study was to compare the effects of Amoxicillin-Metronidazole and Farmentin (a new compound of Co- Amoxiclave) in treatment of Moderate Chronic Periodontitis. Methods and Material: In this experimental single blind study, 60 patients (30 females and 30 males) with choronic moderate perdontitis and with an average age of 30-50 years old were evaluated. Scalling and root planning (SRP) and oral health instruction (OHI) were done for all the patients. They were divided into three groups. Group one received Farmentin and group two received Amoxicillin–Metronidazole for one week. Group three didnt receive any antibiotic.Periodontical Disease Index (PDI), Gingival Index (GI), Modified Papillary Bleeding Index (MPBI), Plaque index (PLI), and probing packet Depth (PPD) were measured in their first visits, one week after scaling and before taking medicine, 1,3,6 weeks after taking medicine and 2, 3 months later. Finally, all the data were statistically analyzed by Anova and Tukey test.ResultNone of the parameters under the study showed a statistically significant difference between groups 1 and 2 (P 0.05). During the treatment GI showed a significant difference between the test and control groups (p <0.05). MPBI in the test and control groups was significantly different one week after scaling and follow ups. There were significant differences between the two test groups and control in PLI, one week after taking medicine. Also, there were significant differences between groups 1 and 3 (p=0.049, p=0.007) and groups 2 and 3 (p =0.044, p =0.028) in the 4 latest follow up for PPD and PDI.ConclusionBoth Farmentin and Amoxicillin-Metronidazole in conjunction with mechanical therapy (SRP) have similar effects in treatment of chronic moderate periodontitis; however, they are more effective than SRP alone. -
سابقه و هدفدرمان های شیمیایی با تعدیل کردن پاسخ میزبان به عنوان روش کمکی در درمان پریودنتیت به کار می روند. آلندرونات سدیم یکی از داروهایی است که به این منظور استفاده می شود. از آنجا که تغییرات آلکالین فسفاتاز نیز شاخصی برای سنجش تغییرات متابولیسم استخوان می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر آلندرونات سدیم بر میزان آلکالین فسفاتاز مایع شیار لثه ای (GCFALP) صورت پذیرفت.مواد و روش هادر این مطالعه تجربی دو سوکور تعداد 24 بیمار (12 مرد و 12 زن با میانگین سنی 35 تا 50 سال) با پریودنتیت متوسط مزمن، مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران طی دوره 6 ماهه، هفته ای یک بار، یک کپسول آلندرونات سدیم یا Placebo دریافت کردند. مایع شیار لثه ای از نمونه ها در ابتدای درمان، 3 ماه و 6 ماه بعد بدست آمده، توسط کیت ALP و روش اسپکتروفوتومتری مورد بررسی قرار گرفتند. پارامترهای پریودنتال مورد بررسی عمق پروبینگ پاکت (PPD)، ایندکس ژنژیوال (GI) Loe and silness و ایندکس پلاک (PI) Silness and loe بودند. داده ها توسط آزمون های آماری t، Paired t و Repeated measurement تحت پردازش قرار گرفتند.یافته هامیانگین اختلاف جذب نوری GCFALP در گروه مورد طی دوره 6 ماهه (016/0=(P و در گروه شاهد طی دوره 3 ماهه (021/0 =(P معنی دار بود، اما در گروه شاهد 6 ماه بعد نسبت به قبل از درمان معنی دار نبود (292/0=(P، روند تغییرات GCFALP بین دو گروه از نظر آماری معنی دار نبود. میانگین اختلاف PI و GI طی دوره 6 ماهه در هر دو گروه و نیز روند تغییرات ایندکس پلاک در این دوره زمانی بین دو گروه معنی دار بود (به ترتیب 05/0P< و 047/0=(P. اما روند تغییرات GI بین دو گروه معنی دار نبود.نتیجه گیریاستفاده از آلندرونات سدیم به مدت شش ماه سبب بهبود پارامترهای پریودنتال و کاهش GCFALP گردید اما این تغییرات در طول دوره شش ماهه چندان بارز نبود.
کلید واژگان: پریودنتیت مزمن، تحلیل استخوان آلوئول، بیس فسفونات ها، مایع شیار لثه ای، آلکالین فسفاتاز مایع شیار لثه ایBackground And AimChemotherapeutic agents are adjunctive substances for treatment of periodontitis through modulation of host response. Sodium alendronate is one of the medicaments which are used for this purpose. Since alkaline phosphates (ALP) level is an indicator for evaluation of bone metabolism changes, in this study the effect of sodium alendronate on periodontitis is investigated by measuring gingival crevicular fluid alkaline phosphates (GCF ALP) levels.Materials and MethodsIn this double–blind experimental study, 24 patients (12 males and 12 females between the agen of 35 to 50 years) with moderate chronic periodontitis have been evaluated. All patients received scaling and root planning. Sodium alendronate and placebo capsules were used weekly in a period of six months for case and control groups respectively samples were collected in first visit, 3 months, and 6 month later and analyzed with spectrophotometry. Periodontal assessments were probing pocket depth, gingival index (loe and silness) and plaque index (silness and loe). Data were analyzed by t-test, repeated measurement paired t-test.ResultsMean changes of GCF ALP optical absorbtion were significant in case group through the period of 6 months, and in control group through the period of 3 months, however after 6 months in control group there is no significant changes in comparison with base line evaluations. During the study GCF ALP changes between two group were not significant statically. Mean changes of plaque index and gingival index were statically significant in both groups through 6 months period. Plaque index variations were significantly different between two groups. But duration of gingival index changes between 2 groups was insignificant.ConclusionThe use of sodium alendronate for 6 months improves periodontal parameters and decrease GCF ALP level, but these results are not so significant during this period of time. -
مقدمهبیماری پریودنتال یک وضعیت التهابی مزمن می باشد که با از دست رفتن اتصالات بافت همبند و استخوان آلوئول مشخص می شود. تحقیقات نشان داده اند که با تعدیل پاسخ میزبان می توان مانع از پیشرفت تحلیل استخوان شد. لذا روش هایی که قابلیت انجام این امر را داشته باشند می توانند بعنوان یک روش کمکی برای درمان پریودنتیت بکار روند. یکی از داروهای مورد استفاده در این خصوص، آلندرونات سدیم می باشد. این مطالعه به هدف تعیین اثر آلندرونات بر روی تحلیل استخوان آلوئل در درمان بیماری پریودنتال، انجام شد.مواد و روش هادر این مطالعه کارآزمایی بالینی دو سوکور، 22 بیمار مبتلا به پریودنتیت متوسط مزمن، (11 مرد و 11 زن)، با دامنه سنی 35 تا 50 سال، به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول یک کپسول آلندرونات، هفته ای یکبار، به مدت 6 ماه دریافت نموده و گروه دوم، در طول دوره مطالعه Placebo دریافت کرد. برای تمام بیماران، فاز I درمان انجام شد. جهت بررسی ارتفاع استخوان، از هر بیمار، یک رادیوگرافی پری آپیکال به روش موازی در ابتدای مطالعه و رادیوگرافی پری آپیکال دوم با شرایط یکسان در پایان 6 ماه گرفته شد. رادیوگرافی ها از ناحیه دندان های پره مولر دوم و مولر اول فک پائین تهیه شد. سپس رادیوگرافی ها توسط نرم افزار Adobe Photoshop CS Version اسکن و مقایسه شدند. اندازه گیری های پریودنتال (عمق پاکت و سطح چسبندگی) از ناحیه دندان های پره مولر دوم و مولر اول فک پائین، برای همه بیماران در ملاقات اول و 6 ماه بعد انجام شد. اطلاعات جمع آوری شده با آزمون های آماری Independent Sample t-test، Paired t-test، Mann-Withney U test، تحت آنالیز آماری قرار گرفتند.یافته هاپس از 6 ماه میانگین عمق پاکت در هر دو گروه، بطور معنی داری کاهش یافته بود (043/0و003/0P=). سطح چسبندگی فقط در گروه تجربی بطور معنی داری کاهش یافته بود (013/0P=). تغییرات ارتفاع استخوان آلوئل نیز پس از 6 ماه در هیچ یک از دو گروه معنی دار نبود.نتیجه گیریاستفاده از آلندرونات بر روی پارامترهای مورد بررسی نسبت به (SRP) Scaling & Root planning به تنهایی موثرتر بوده ولی میزان تاثیر ناچیز بود.
کلید واژگان: پریودنتیت، تحلیل استخوان آلوئول، آلندرونات سدیم، رادیوگرافی پری آپیکالIntroductionPeriodontal disease is a chronic inflammatory condition characterized by loss of connective tissue attachment and alveolar bone. The prevention of bone loss may be enhanced by modulating the host response. So, methods which are able to change the host response can be used as adjunction in treatment of periodontitis. One of the medicaments used for this purpose is sodium alendronate(ALN). The aim of this study was to evaluate the effect of alendronate on alveolar bone loss in treatment of periodontitisMaterials and MethodsIn this double blind clinical trial, 22 patients (11female, 11male)with moderate periodontitis and average age of 35-50 were selected and divided into two groups. Group I received one capsule of sodium alendronate once a week for 6 month. Group II received placebo during the study period. All the patients received phase I treatment. In order to evaluate alveolar bone height, a periapical radiograph was taken in parallel method at first visit and after 6 months, in the same position. The radiographs were obtained from mandibular second premolar and first molar area and were evaluated with adobe photoshop CS version. The periodontal parameters of the same area(probing pocket depth, clinical attachment level)were measured in initial visit and after 6 months. Data were analysed using Independent Sample t-test, Paired t-test and Mann-Withney U test.ResultsProbing pocket depth in groups I and II showed significant reduction after 6 months(P=0.043,0.003 respectively), but clinical attachment level decreased significantly only in groupI(P=0.013). Alveolar bone height did not show significant differences in both groups after 6 months(P>O.05).ConclusionUsing sodium alendronate for six months was more effective than scaling and root planning (SRP) alone, but this effect was not significant. -
سابقه و هدفشایعترین طرح اتصال دهنده اصلی پروتزهای پارسیل متحرک در فک پایین لینگوال بار می باشد. در مورد فضای موردنیاز جهت لینگوال بار (Lingual bar) نظرات متعدد و متناقضی پیشنهاد شده است. هدف این مطالعه بررسی بافتهای لینگوال قدام فک پایین برای تعیین بافتهای غیرمتحرک به منظور جایگذاری لینگوال بار می باشد.مواد و روش هادر یک مطالعه مقطعی 60 زن و مرد که دارای بافتهای لثه ای لینگوال تقریبا" نرمال بوده (ایندکس لثه ای loe صفر یا یک)، و حداقل دارای 8 دندان از پره مولرهای دوم یک سمت تا سمت دیگر و بدون سابقه ارتودنسی در فک پایین بودند، به 3 گروه 20 تایی 29–20، 39–30 و 49–40 ساله تقسیم شدند. اندازه های سالکوس لثه، لثه کراتینیزه و عمق فانکشنال کف دهان و عرض بافتهای غیر متحرک لینگوال تعیین گردید. مقادیر با استفاده از آزمونهای t-test، ANOVA و Post Hoc آنالیز گردیدند.یافته هامیانگین عرض بافت غیر متحرک لینگوال از 53/4 میلیمتر برای ثنایای میانی تا 62/7 میلیمتر برای پره مولر دوم متغیر بود. میانگین عرض بافتهای غیر متحرک به جز دندان کانین راست، در مردان (22/7 میلیمتر) بیش از زنان (7/6 میلیمتر) بود، اما این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار نبود.نتیجه گیریفضای موجود در لینگوال قدام فک پایین تعداد بسیار زیادی از جمعیت مورد مطالعه، اجازه استفاده از لینگوال بار را نمی دهد. میانگین عرض بافتهای غیر متحرک لینگوال قدام فک پایین برحسب جنسیت فرقی نمی کند. میانگین عرض بافتهای غیر متحرک لینگوال قدام مندیبل از قدام به خلف افزایش می یابد.
کلید واژگان: پروتزهای پارسیل متحرک، اتصال دهنده اصلی، لینگوال بار، بافتهای لثه ای -
سابقه و هدفحساسیت عاجی دندان یکی از مشکلات شایع در بیماران پریودنتال می باشد. امروزه از روش های مختلفی نظیر درمانهای موضعی جهت تخفیف علایم و یا درمان حساسیت های عاجی استفاده می شود که از این بین می توان به ژل سدیم فلوراید یا نیترات پتاسیم اشاره نمود. هدف از این مطالعه مقایسه اثرات درمانی دو ژل حاوی ماده موثر می باشد.مواد و روش هادر یک کارآزمایی بالینی دوسوکور 70 نفر از بیماران 50-30 ساله مراجعه کننده به بخش های تشخیص و پریودنتولوژی دانشکده دندانپزشکی که دارای حساسیت اولیه بودند. به شکل تصادفی ساده انتخاب شدند. ژل های مورد استفاده شامل سدیم فلوراید 1.23% نیترات پتاسیم 5% و پلاسبو بودند. درمان با ژل هفته ای یکبار به مدت چهارهفته انجام شد. دندان های مورد مطالعه در روز صفر، در ماه اول هفته ای یکبار و تا سه ماه ماهی یکبار مورد معاینه قرار گرفتند و علایم بیمار بر حسب مقیاس Visual Analog Scale از 10-0 دسته بندی شدند.یافته هادر این مطالعه تمامی گروه ها در طول درمان (از هفته اول تا چهارم) بهبود نسبی (کاهش شدت درد بین رتبه 5-3) حساسیت عاجی را گزارش نمودند. اما در جلسات پیگیری تنها اثرات درمانی در گروه های سدیم فلوراید و نیترات پتاسیم باقی ماند و در گروه پلاسبو بیماران به تدریج حساسیت عاجی را مجددا تجربه نمودند. در هیچ یک از مقاطع زمانی معاینه دندان، اختلاف معنی داری بین گروه ها مشاهده نشد. همچنین بین دو جنس و بین دو ژل حاوی ماده موثره دارویی از نظر آماری اختلاف معنی داری دیده نشد.بحث و نتیجه گیریژل های دارای ماده موثره به نسبت پلاسبو تا احدی می تواند باعث کاهش درد حساسیت عاجی شود اما این اثرات در مورد ژل های حاوی ماده موثره پس از قطع مصرف تداوم می یابد در حالیکه در مورد ژل های فاقد ماده موثره ادامه نمی یابد.
کلید واژگان: حساسیت عاجی دندان، ژل سدیم فلوراید، ژل نیترات سدیم -
مقدمهارتفاع استخوان آلوئل تحت تاثیر دو فرایند تحلیل و تشکیل استخوان، متغیر است. بررسی دقیق وضعیت استخوان آلوئل توسط روش های کلینیکی و رادیوگرافیکی انجام می گردد. با توجه به اینکه معاینات رادیوگرافیکی در تعیین طرح درمان بیماران با مشکلات پریودنتالی نقش تعیین کننده ای دارند، لذا این مطالعه با هدف تعیین دقت رادیوگرافی بایت وینگ در تحلیل استخوان آلوئل انجام شده است.مواد و روش هااین مطالعه تحلیلی به صورت مقطعی بر روی 37 دیواره استخوان بین دندانی نواحی خلف فکین افراد مراجعه کننده جهت جراحی پریودنتال به بخش پریودنتولوژی دانشکده دندانپزشکی بابل در سال 1383 انجام شده است. رادیوگرافی بایت وینگ عمودی به وسیله فیلم نگهدار Snap-A-Ray از ناحیه مورد نظر (پر مولر و مولر) انجام شده و سپس توسط کولیس با دقت mm05/0) میزان تحلیل استخوان بین دندانی بر روی کلیشه اندازه گیری شده و به هنگام جراحی پریودنتال میزان تحلیل استخوان با پروب ویلیامز با دقت (mm1) اندازه گیری شد. سپس اطلاعات توسط آزمونهای t-test Paired و ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هامیانگین تحلیل استخوان آلوئل توسط پروب ویلیامز در معاینه بالینی و رادیوگرافی بایت وینگ در دندانهای مولر فک بالا به ترتیب 2/1±66/2 و 06/1±81/2، در دندانهای مولر فک پایین 75/0±31/2 و 6/1±5/2، در دندانهای پرمولر فک بالا 03/1±73/1 و 97/0±93/1 و در دندانهای پرمولر فک پایین 11/1±91/1 و 59/1±25/2 بود.نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که رادیوگرافی بایت وینگ از دقت بالایی در اندازه گیری میزان تحلیل استخوان آلوئل برخوردار می باشد. همچنین این تکنیک می تواند راهنمای خوبی جهت تشخیص و طرح درمان بیماری های پریودنتالی باشد.
کلید واژگان: رادیوگرافی بایت وینگ، پروب ویلیامز، تحلیل استخوان آلوئل -
مقدمهپوسیدگی های دندانی به عنوان شایع ترین بیماری عفونی در طول تاریخ شناخته شده اند. یکی از تکنیک های موثر برای دسترسی بهتر به ضایعات کلاس پنج، مینی فلپ است. هدف ما از این مطالعه، مقایسه شاخص های پریودنتال بعد از ترمیم های کلاس پنج، کامپازیت و گلاس آینومر با روش مینی فلپ می باشد.مواد و روش هااین مطالعه به صورت کارآزمایی - بالینی برروی 30 دندان پره مولر در بیماران مراجعه کننده به دانشکده دندانپزشکی با پوسیدگی کلاس پنج که لبه لثه ای این پوسیدگی ها حداکثر mm 1 جینجیوالی تر از لبه آزاد لثه بود انجام شد. در مزیال و دیستال دندان و در حد لثه چسبنده دندان مورد نظر 2 برش داده شد و بعد تهیه حفره کلاس پنج معمولی انجام شد. سپس دندانها به دو گروه 15 تایی تقسیم شدند. گروه اول توسط گلاس آینومر نوری LC II Fuji و گروه دوم توسط رزین کامپازیت هلیومولار ترمیم شدند. بیماران 1، 3 و 6 ماه بعد از ترمیم از لحاظ شاخصهای لثه ای (GI)، شاخص خونریزی (BI)، شاخص پلاک (PLI)، عمق متوسط پاکت (PPD) و سطح چسبندگی کلینیکی (CAL) مورد بررسی قرار گرفتند و نتایج بدست آمده توسط T-Test آنالیز شدند.یافته هامقایسه میانگین شاخصهای پریودنتال قبل و بعد از ترمیم بوسیله گلاس آینومر نشان داد که این اختلاف فقط در مورد BI بین زمان ترمیم و 6 ماه بعد از ترمیم معنی دار می باشد. مقایسه میانگین شاخص های پریودنتال قبل و بعد از ترمیم بوسیله کامپازیت نشان داد که این اختلاف در مورد شاخص های PPDو CAL بین زمان صفر و تمامی زمان های 1، 3و 6 ماه بعد از ترمیم معنی دار می باشد. برای مقایسه بهتر شاخص ها بین دو گروه کامپازیت و گلاس آینومر،? یا میزان تغییر شاخص های مختلف در زمان های 1، 3 و 6 ماه بعد از ترمیم بررسی شد و نشان داد که بجز دلتای بین زمان ترمیم تا 6 ماه بعد از ترمیم در دو گروه، اختلاف در مورد شاخص های PPD و CAL در تمامی زمان ها معنی دار می باشد.نتیجه گیریشاخص های پریودنتال در لثه مجاور به حفرات ترمیم شده توسط گلاس آینومر نشانگر تطابق بیشتر این ماده با لثه نسبت به کامپازیت می باشد.
کلید واژگان: کامپازیت، گلاس آینومر، پوسیدگی کلاس پنج، شاخص های پریودنتال، مینی فلپ -
سابقه و هدفتحقیقات بسیاری درباره رابطه بین بیماری پریودنتال و کشیدن سیگار وجود دارد. اما در مورد این رابطه و تغییرات ترکیبات بزاق مطالعات زیادی صورت نگرفته است. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر سیگار بر ترکیبات بزاق بیماران مبتلا به پریودنتیت متوسط قبل و بعد از درمان است.مواد و روش هادر این تحقیق از 30 بیمار (15 نفر سیگاری و 15 نفر غیرسیگاری) با میانگین سنی 33 سال از میان بیماران مراجعه کننده به دانشکده دندانپزشکی بابل نمونه بزاق تهیه شد. پارامترهای آزمایشگاهی مورد بررسی شامل موارد زیر بودند sIgG,sIgA، الکترولیتهای سدیم، پتاسیم و فسفر، کلسیم، منیزیم، آلبومین و آمیلاز، نمونه گیری از بزاق در 2 مرحله قبل و بعد از درمان فاز بهداشتی انجام شد. اطلاعات جمع آوری شده با آزمونهای t-test و Paired t-test تحت پردازش آماری قرار گرفتند.یافته هاقبل از درمان غلظتsIgA، پتاسیم و فسفر در افراد سیگاری بیشتر از افراد غیرسیگاری بود. (P<0.05) بعد از درمان غلظت پتاسیم و فسفر در افراد سیگاری P=11.27±0.8) و (K=18.8±0.57 بیشتر از افراد غیرسیگاری P=8.83±0.8) و (K=16.78±0.43 و غلظت منیزیم در افراد غیرسیگاری (0.55±2.73) بیشتر از افراد سیگاری (0.13±1.16) بود. (P<0.05) بعد از درمان در افراد سیگاری غلظت sIgA و منیزیم کاهش یافت. (P<0.05) کاهش sIgA در سیگاری ها (0.011±0.08) بیشتر از غیرسیگاری ها (0.12±0.03) بود. (P=0.005) بعد از درمان در افراد غیر در سیگاری ها (0.011±0.08) بیشتر از غیرسیگاری ها (0.12±0.03) بود. (P=0.005) بعد از درمان در افراد غیر سیگاری غلظت sIgA کاهش و غلظت کلسیم افزایش یافت. (P<0.05)نتیجه گیریغلظت sIgA بدنبال درمان در هر دو گروه کاهش داشته که نشان دهنده کاهش التهاب پس از درمان است. مصرف سیگار تاثیر قابل توجهی در تغییر ترکیبات بزاق پس از درمان ندارد.
کلید واژگان: پریودنتایتیس متوسط، کشیدن سیگار، ترکیبات بزاق، iga ترشحی -
تاثیر سیگار در پاسخ به درمان پریو دنتیت متوسطسابقه و هدفکشیدن سیگار یکی از فاکتورهای موثر در اتیولوژی پریودنتایتیس می باشد که بر روی میزان بروز، شدت و گسترش این بیماری تاثیر می گذارد و این امکان وجود دارد که در نتیجه درمان های پریودنتال هم موثر باشد. هدف از این تحقیق بررسی تغییرات شاخص های پریودنتال در افراد سیگاری قبل و بعد از درمان می باشد.مواد و روش هااین مطالعه نیمه تجربی بر روی 30 بیمار مراجعه کننده به بخش پریودنتولوژی دانشکده دندانپزشکی بابل با میانگین سنی 33 سال و مبتلا به پریودنتیت متوسط انجام شده است. بیماران سابقه هیچگونه بیماری سیستمیک نداشته و در هر کوادرانت دارای حداقل 3 پاکت با عمق حدودا? 4 mm بودند. برای هر بیمار ایندکس های (Gingival Index) GIو (Plaque Index) PI و (Bleeding Index) BI و (Probing pocket depth) PPDاندازه گیری شد. پس از جرم گیری کامل نیز مجددا اندازه گیری و با هم مقایسه شدند.یافته هاشاخص های کلینیکی پریودنتال GI، BI، PI، PPD قبل از درمان بین دو گروه اختلاف معنی داری نداشت، اما پس از درمان،PPD در افراد غیرسیگاری (2.5±0.1) کاهش بیشتری نسبت به سیگاری ها (2.7±0.1) داشت (P=0.039). شاخص های GI و PI و BI هم در غیرسیگاری ها کاهش بیشتری به نسبت سیگاری ها داشت اما این اختلاف در مورد PI معنی دار نبود.نتیجه گیریبه طور کلی درمان جرم گیری موجب بهبودی شاخص ها در هر دو گروه شده است اما روند بهبودی در گروه سیگاری ها کندتر و کمتر از غیرسیگاری ها بوده است.
کلید واژگان: پریودنتایتیس، پریودنتایتیس متوسط، کشیدن سیگار -
سابقه و هدفآسپارتات آمینوترانسفراز، آنزیمی است که در مایع شیار لثه ای وجود دارد، مطالعات و تحقیقات اولیه نشان داده اند که ممکن است بین فعالیت این آنزیم با تخریب بافت و التهاب لثه ای ارتباط وجود داشته باشد. هدف این پژوهش اندازه گیری فعالیت آنزیم آسپارتات آمینوترانسفراز در مایع شیار لثه ای بیماران پریودنتال مراجعه کننده به بخش پریودنتولوژی دانشکده دندانپزشکی برای تشخیص پریودنتال است.مواد و روش هادر این تحقیق شاهد- موردی فعالیت آنزیم آسپارتات آمینوترانسفراز در مدت یکسال در 96 نفر بیمار پریودنتال با التهاب متوسط مورد بررسی قرار گرفت. ایندکس پلاک، ایندکس التهاب و ایندکس خونریزی و از دست دادن چسبندگی بافت با روش های استاندارد مورد بررسی قرار گرفتند و در مدت 30 ثانیه تا 3 دقیقه از مایع شیار لثه ای نمونه گیری انجام و فعالیت آنزیم آسپارتات آمینوترانسفراز با روش استاندارد اندازه گیری شد.یافته هانتایج نشان دادند که فعالیت آنزیم آسپارتات آمینوترانسفراز در گروه کنترل برابر با 26.82±432.75 و در گروه بیماران برابر با 53.27±763.42 واحد آنزیمی در دقیقه در میلی لیتر مایع شیار لثه ای بود. افزایش فعالیت آنزیم آمینوترانسفراز بیش از 500 واحد آنزیمی در دقیقه در میلی لیتر مایع شیار لثه ای شاخص بیماری پریودنتال است. رابطه میان فعالیت آنزیم آسپارتات آمینوترانسفراز در مایع شیار لثه ایی با بیماری پریودنتال مثبت است. بین افزایش فعالیت آنزیم آسپارتات آمینوترانسفراز در مایع شیار لثه ای و بیماری پریودنتال نسبت مستقیم و مثبت وجود دارد.نتیجه گیرییافته ها نشان دادند، افزایش فعالیت آنزیم آسپارتات آمینوترانسفراز از روشی مستقیم برای بررسی ضایعه و آسیب بافت های اطراف دندان و روشی مفید جهت تشخیص بیماری پریودنتال می باشد که در آینده در روش درمان نیز استفاده خواهد شد.
کلید واژگان: آسپارتات آمینوترانسفراز، مایع شیار لثه ای بیماری پریودنتالBackground and AimAspartate aminotransferase is present in gingivial Crevicular fluid, and there is preliminary evidence that its activity may correlate with the extent of gingival inflammation and tissue destruction. Method & Mateial: This work describes a study in which AST was monitored over a one year in 96 Patients with moderate adult periodontitis. Values for plaque index, gingival index and probing attachment level were recorded, and 30- second 3min samples of gingival fluid harvested. As partate aminotransferase activity was determined by a standar method.ResultsOur results showed that Aspartate aminotransferase activity in control group was 432.7526.82 and in patient group was 763.4253.27 unit/min/ ml of GCF. Aspartate aminotransferase activities of 500 units in min in ml of GCF or higher appeared to be associate with active disease. Aspartate aminotransferase activity in GCF is strongly related to human periodontal disease.ConclusionsOur results showed that Ast, as a direct measure of tissue damage, will prove to be useful odjunct in the diagnosis of active periodontitis and ultimately aid in the design of more effective therapy. -
سابقه و هدفمهمترین عمل بزاق نقش دفاعی آن میباشد که عمدتا توسط ایمونوگلبولین ها(IgG, IgM, IgA) صورت می پذیرد. همچنین عفونت های پریودنتال جزو مهم ترین و شایع ترین عفونت های باکتریال دهان می باشد که بزاق در دفاع بر علیه این عفونت نقش مهمی را بازی می کند. با توجه به تاثیراتی که بیماری های سیستمیک بر روی عمل دفاعی بزاق می گذارند. در این مطالعه رابطه بین التهاب لثه و ایمونوگلبولین های بزاق در بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور بررسی شده است.مواد و روش هااین بررسی بر روی 55 کودک 12-5 سال مبتلا به تالاسمی ماژور مراجعه کننده به مرکز تالاسمی امیرکلا صورت گرفته که 30 نفر آنها مبتلا به ژنژیویت (گروه مورد) و 25 نفر آنها بدون ژنژیویت (گروه شاهد) بودند. پس از تهیه پرسشنامه و انجام معاینات مربوط به لثه شامل MA Index, Bleeding Index, Plaque Indexنمونه های بزاق جمع آوری شده، به آزمایشگاه ارسال و به روش ELISA بررسی شدند.یافته هادر بررسی به عمل آمده اختلاف سطح (IgG, IgM, IgA) در دو گروه معنی دار نبود. همچنین رابطه مشخصی بین شدت ژنژیویت و میزان ایمونوگلبولین های بزاق وجود نداشت.نتیجه گیریدر حالت طبیعی فعالیت سلول های β تحت تاثیر سلول های T می باشد. در افراد مبتلا به تالاسمی چون تعداد سلول های T کاهش می یابد، فعالیت سلول های β نیز دچار نقص شده و به عوامل عفونی به خوبی پاسخ نمی دهد. در این بررسی نیز مشخص شد که ایمونوگلبولین های بزاق در پاسخ به ژنژیویت بالا نمی رود که با توضیح فوق قابل توجیه است.
کلید واژگان: تالاسمی ماژور، ایمونو گلبولین، ژنژیویت
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.