وحید بختیاری
-
بهبود آسایش حرارتی، از جمله مسایل مهمی است که در ساختمان های امروزی مورد تاکید است. با توجه به روند رو به رشد مصرف انرژی، تلاش برای صرفه جویی در ساختمان های کشور یک ضرورت انکار ناپذیر است. از طرفی استفاده بهینه از انرژی رایگان خورشیدی، محیطی مطلوب را برای ساکنین ساختمان فراهم می آورد و از سوی دیگر، سبب کاهش میزان انرژی مصرفی ساختمان در فصول سرد سال خواهد شد. از آنجا که روند کلی ساخت و ساز های مسکونی در کشور به سمت توسعه واحدهای آپارتمانی سوق پیدا کرده است؛ استفاده از راهکارهای اقلیمی که بتواند در چنین بناهایی به عنوان واقعیت موجود شهرسازی کشور مورد استفاده قرار گیرد، نیاز مهمی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از فضاهای نیمه باز همچون بالکن، مهتابی و ایوان تحت عنوان «فضای نیمه باز» در واحدهای آپارتمانی مورد تاکید مقررات ملی ساختمان ایران است و در اکثر ساختمان های امروزی وجود دارد. درصورت طراحی هوشمندانه، این دسته از فضاها قابلیت تبدیل به یک گلخانه خورشیدی به عنوان یک سامانه ایستا برای جذب و بهره برداری از انرژی خورشیدی را فراهم می کنند. هدف از این پژوهش، استفاده از هوش مصنوعی و بهینه سازی الگوریتمی به منظور یافتن ابعاد، فرم مشخصات فنی بهینه فضاهای نیمه باز آپارتمانی در اقلیم گرم و خشک، در جهت تبدیل آن ها به یک گلخانه خورشیدی برای استفاده در مواقع سرد سال است. روش تحقیق در این پژوهش شبیه سازی و استدلال منطقی است. از این رو با به خدمت گرفتن روش شبیه سازی فضایی مسکونی در شهر شیراز، پارامترهای فضای نیمه باز ساختمان (ابعاد فضای نیمه باز، ابعاد پنجره متصل به فضای داخل، نوع فضای نیمه باز، جنس شیشه و تهویه) به منظور ایجاد قابلیت تبدیل به گلخانه خورشیدی مورد بررسی قرار گرفت و شرایط بهینه هریک از این پارامترها برای شهر شیراز تعیین شد. نتایج حاکی از آن است که چنین فضایی در حالت بهینه می تواند تا 54 درصد از مصرف انرژی گرمایشی ساختمان را کاهش دهد. در این میان بهترین پاسخ را فضای نیمه باز مهتابی با استفاده از پوشش شیشه دوجداره، از خود نشان داد.
کلید واژگان: بهینه سازی چند هدفه, معماری پایدار, الگوریتم ذوب فلزات, صرفه جویی در مصرف انرژی, گلخانه خورشیدی, فضای نیمه بازImproving thermal comfort in buildings is one of the important issues that is emphasized in today's buildings. Given the growth in energy consumption, saving resources in buildings is an indispensable necessity. Optimal use of free solar energy on the one hand provides a favourable environment for the occupants of the building and on the other hand reduces the building energy consumption in cold months of the year. Since the overall trend of residential construction in Iran has led to the development of apartment units, Applying climate solutions that can be used in such buildings is an important need that is getting less attention these days. The use of semi-open spaces such as balconies, terraces and porchs in apartment units is emphasized by the National Building Regulations of Iran and is widely used in contemporary buildings. When cleverly designed, these spaces can be converted to a sunspace to be used as a passive system for the absorption and utilization of solar energy. The purpose of this study is to use artificial intelligence and algorithmic optimization to find the optimal dimensions, from and properties of semi-open spaces in warm and dry climates in Iran, to transform them into a sunspace to be used in cold months of the year. The research method in this study is simulation and logical reasoning. To reach this goal, a residential space in Shiraz was simulated, and then the parameters of the semi-open space (dimensions, indoor window area, semi-open space type, glass type and ventilation) were investigated in order to convert it into a sunspace. Then the optimal conditions of each of these parameters for the city of Shiraz were determined. The results show that such an space can optimally reduce up to 54% of the building's heating energy consumption and the best results came from terraces using double glazing cover.
Keywords: Multi-objective Optimization, sustainable architecture, simulated annealing algorithm, Energy Saving, sunspace, Semi-open Space -
ابزارهای بهینه سازی به عنوان راهی در جهت رسیدن به پاسخ مطلوب در زمینه کاهش مصرف انرژی در ساختمان، کاربردهای وسیعی یافته اند.
این مقاله به بررسی ابزارهای بهینه سازی در ترکیب با نرم افزارهای شبیه سازی انرژی ساختمان به عنوان ابزاری قدرتمند در مراحل مختلف طراحی می پردازد. این تحقیق دارای ماهیت علمی کاربردی است و محدودیت ها و قابلیت های الگوریتم های بهینه سازی در ابتدای فرایند طراحی به منظور کاهش میزان مصرف انرژی در ساختمان را ارزیابی می کند. به این منظور ابزارهای پرکاربرد شبیه سازی و بهینه سازی انرژی در ساختمان به منظور تحلیل جایگاه و خلاهای استفاده از الگوریتم های بهینه سازی در فرایند طراحی و شبیه سازی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته اند. به این منظور، نخست پنج نرم افزار پرکاربرد موجود در زمینه طراحی، بهینه سازی و شبیه سازی انرژی ساختمان با مطالعه اسناد و مدارک موجود شناسایی شدند. سپس، برای بررسی تطبیقی این نرم افزارها معیارهایی تعریف شد و با استفاده از آن ها مشکلات و قابلیت های نرم افزارهای موجود مورد تحلیل قرار گرفت.نتیجه تحقیق حکایت از آن دارد که این گونه روش ها بسیاری از مشکلات طراحی و بهره برداری را حل کرده است و در بسیاری از مطالعات فاصله معناداری میان یک طراحی بهینه و طراحی پایه (قبل از بهینه سازی) را نشان داده است. هرچند یافته ها نشان از فاصله میان نیازهای طراحان در پژوهش های حرفهای و قابلیت های ابزارهای موجود دارد. همچنین عدم آموزش و مهارت آفرینی در جامعه معماری باعث می شود تا استفاده از این ابزارهای نوین در فرایند طراحی معماری بسیار محدود باشد. این خود یکی از مشکلات عمده بر سر راه بهره گیری از بهینه سازی در فرایند طراحی معماری است. از این رو لازم است نسبت به گسترش دانش بهینه سازی مبتنی بر نیاز و توانایی معماران اقدامات مدونی در سطح کلان آموزشی و حرفه ای صورت پذیرد.کلید واژگان: مصرف انرژی, نرم افزارهای بهینه سازی, طراحی میماریOptimization tools as a method have gained vast application to achieve best results in reducing buildings’ energy consumption. In this paper optimization tools in conjunction with energy simulation software, as a powerful mechanism in design phase are studied. This is an applied research in nature and evaluates the capabilities and limitations of optimization algorithms in the beginning of the design phase with the aim of reducing energy consumption in buildings. In this regard the most used softwares in building’s energy simulation and optimization are studied and compared to find and analyze their locus in the field and their gaps in optimization algorithms within design process and simulation. At first, the five most used software in design, energy optimization and simulation in buildings are defined through literature review. Then, several criteria are introduced to compare these software in terms of capabilities and limitations. The results show that these methods have solved many problems during design and operational phases in buildings, but many studies show that there still is a meaningful distance between an optimized design and base design (pre-optimization). Additionally, findings represent that there is a wide distance between the requirements of designers in professional research and capabilities of existing tools. Also, the lack of education and skill creation in architectural society will result in limited usage of these new tools within the design process. This is one of the main problems in utilization of optimization during architectural design process. Then, extend of optimization knowledge at large scale in educational and professional fields considering the needs and abilities of architects is necessary.
Keywords: Energy consumption, Optimization software, Architectural design -
فصلنامه سالمند، پیاپی 54 (تابستان 1398)، صص 178 -187اهداف سلامت اجتماعی یکی از ابعاد سلامت است و کیفیت زندگی از مهم ترین شاخص های توسعه انسانی است. سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی مقوله های حائز اهمیت در حوزه سالمندی هستند. این مطالعه با هدف مقایسه سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی سالمندان مقیم و غیرمقیم آسایشگاه های سالمندی شهر تهران در سال 1394 انجام پذیرفت.مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی تحلیلی که به روش مقطعی انجام پذیرفت، جامعه آماری پژوهش شامل کلیه سالمندان مقیم و غیرمقیم آسایشگاه های سالمندی شهر تهران بود. نمونه پژوهش 434 نفر بودند و به دو گروه 217 نفره تقسیم شدند. نمونه گیری در سالمندان مقیم خوشه ایتصادفی و در سالمندان غیرمقیم به صورت دردسترس انجام پذیرفت. پس از تایید کمیته اخلاق و کسب رضایت آگاهانه، جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه جمعیت شناختی، مقیاس سلامت اجتماعی کیز و پرسش نامه کیفیت زندگی سالمندان آغاز شد. سپس داده ها وارد نرم افزار SPSS شدند و به وسیله شاخص های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار، همچنین از طریق آزمون های خی دوی پیرسون، کلموگروف اسمیرنوف و تی مستقل توصیف و تحلیل شدند.یافته ها217 نفر (144 زن و 73 مرد) سالمند مقیم و 217 نفر (132 زن و 85 مرد) سالمند غیرمقیم وارد مطالعه شدند. دو گروه از نظر جنسیت و سن و سطح تحصیلات همتا بودند (0/05p). میانگین و انحراف معیار سلامت اجتماعی در سالمندان مقیم و غیرمقیم در آسایشگاه های سالمندی شهر تهران به ترتیب 7/87±45/92 و 25/91±47/8 بود و این متغیر در این دو گروه تفاوت معناداری نداشت (0/05p).نتیجه گیریسطح سلامت اجتماعی سالمندان مقیم و غیرمقیم آسایشگاه های سالمندی شهر تهران به ترتیب در حد ضعیف و متوسط بود. همچنین کیفیت زندگی سالمندان مقیم و غیرمقیم آسایشگاه های سالمندی شهر تهران به ترتیب در حد ضعیف و متوسط بود. بر اساس یافته ها اقامت در آسایشگاه های سالمندی تاثیر معناداری بر سطح سلامت اجتماعی سالمندان ندارد، اما همین موضوع به طور معناداری بر کیفیت زندگی سالمندان تاثیرگذار است.کلید واژگان: سلامت اجتماعی, کیفیت زندگی, سالمندان, آسایشگاه های سالمندیObjectivesThe primary purpose of this study was to compare the social health and quality of life of the older people resident in nursing homes with non-resident elderlies in Tehran City, Iran, in 2015.
Methods & Materials: In this descriptive-analytic study with a cross-sectional design, 434 older people, both resident and non-resident in nursing homes took part. The cluster sampling method was used for selecting nursing home resident elderlies and convenient sampling method for non-resident elderlies. Three tools of Keyes Social Health Scale, Elderly Quality of Life Questionnaire (LIPAD), and a demographic questionnaire were used to measure the variables. After sampling and gathering the questionnaires, the collected data were analyzed with descriptive and inferential indexes of the Chi-squared test, Kolmogorov-Smirnov test, and the Independent t-test in SPSS.ResultsA total of 217 elderlies resident in nursing homes (144 female and 73 male) and 217 non-resident elderlies (132 female and 85 male) took part in the study. Two groups were matched for gender, age, and education (P>0.05) but marriage status (P<0.05). Findings showed that the Mean±SD social health scores for resident and non-resident elderlies in nursing homes were respectively 45.92±7.87 and 47.25±8.91, and there was no significant difference between two groups (P>0.05). The Mean±SD quality of life scores for resident and non-resident elderlies in nursing homes were respectively 27.88±9.80 and 31.81±10.79, and there was a significant difference between the two groups (P<0.05).ConclusionAccording to study results, the resident and non-resident elderlies in nursing homes of Tehran had low and medium social health and quality of life, respectively. In addition, residency at nursing homes was not an effective factor for elderly social health; however, it was an effective factor for the quality of life of older people.Keywords: Social health, Quality of life, Elderlies, Nursing homes -
فصلنامه سالمند، پیاپی 48 (بهار 1397)، صص 28 -37اهداف خودپنداره، خودکارآمدی و خودمدیریتی از مهم ترین متغیرهای حوزه سالمندی هستند که در آسایشگاه های سالمندی به طور ویژه به آن ها توجه می شود. هدف از این مطالعه تعیین رابطه خودپنداره و خودکارآمدی با خودمدیریتی سالمندان آسایشگاه های شهر تهران در سال 1394 بود.
مواد و روش ها در این مطالعه توصیفی تحلیلی جامعه پژوهش شامل تمامی سالمندان مقیم آسایشگاه های شهر تهران در سال 1394بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 217 نفر محاسبه شد. روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. برای جمع آوری داده ها از مقیاس خودپنداره راجرز، مقیاس خودکارآمدی عمومی و پرسش نامه خودمدیریتی (SMAS-30) استفاده شد. داده های جمع آوری شده وارد نرم افزار SPSS شد و با آزمون های کلموگروف اسمیرنوف، همبستگی پیرسون و رگرسیون تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها در این پژوهش 217 سالمند (144 زن و 73 مرد) با میانگین سنی 78/11±66/78 سال به عنوان نمونه حضور داشتند. میانگین خودپنداره، خودکارآمدی و خودمدیریتی آنان به ترتیب 47/1±25/8، 00/4±68/17 و 59/11±69/59 بود. نتایج آزمون همبستگی نشان داد خودپنداره و خودکارآمدی با خودمدیریتی رابطه معنادار داشتند (05/0P<) و خودپنداره و خودکارآمدی حدود 14 درصد خودمدیریتی را تبیین می کردند.
نتیجه گیری سالمندان مقیم آسایشگاه های شهر تهران خودپنداره ضعیف، خودکارآمدی کم و خودمدیریتی نامطلوبی داشتند. با توجه به روابط به دست آمده، به دست اندرکاران و مسئولان مربوطه پیشنهاد می شود برای افزایش خودمدیریتی سالمندان مقیم آسایشگاه های شهر تهران به خودپنداره، خودکارآمدی و راهکارهای ارتقای آن ها توجه بیشتری داشته باشند.کلید واژگان: خودپنداره, خودکارآمدی, خودمدیریتی, سالمندان, آسایشگاه سالمندیObjectives The present study determined the correlation of self-concept and self-efficacy with self-management among elderly in the sanatoriums in Tehran in2015.
Methods & Materials This descriptive-analytic research, conducted in a cross-sectional study, enrolled 217 elderlies from the sanatoriums of Tehran in 2015 via a simple random sampling method. Three tools including Rogers self-concept scale, general self-efficacy scale (GSE-10), and self-management ability scale (SMAS-30) were utilized to measure the variables. After sampling and gathering the questionnaires, collected data were entered into SPSS and analyzed using the analytical tests such as KolmogorovSmirnov test, Pearsons test, and regression.
Results The mean of self-concept, self-efficacy, and self-management were 8.25±1.47, 17.68±4.00, and 59.69±11.59 , respectively. Other findings indicated significant relationships of self-concept and self-efficacy with self-management (PConclusion The elderly in the sanatoriums of Tehran had a low self-concept, self-efficacy, and self-management. Thus, it could be concluded that by improving the self-concept and self-efficacy of elderly, we might witness an increase in self-management.Keywords: Self-concept, Self-efficacy, Self-management, Elderly, Sanatorium -
مقدمه و هدف
حمایت اجتماعی و خودکارآمدی از متغیرهای با اهمیت دوران سالمندی هستند که نقش تعیین کننده در ارتقاء سلامت سالمندان دارند. با توجه به روند رو به رشد جمعیت سالمندان در ایران و جهان، توجه به مقوله های مرتبط با سلامت سالمندان شایان توجه جدی است. هدف از نگارش این مقاله تعیین رابطه ی حمایت اجتماعی با خودکارآمدی سالمندان آسایشگاه های شهر تهران در سال 1394 و نقش حمایت اجتماعی در پیش بینی خودکارآمدی سالمندان بود.
مواد و روش هادر این مطالعه ی توصیفی- تحلیلی که به روش مقطعی انجام پذیرفت، جامعه ی پژوهش شامل کلیه ی سالمندان مقیم آسایشگاه های شهر تهران در سال 1394 بود. نمونه ی این پژوهش 217 نفر محاسبه شد. روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه ی دموگرافیک، پرسشنامه ی حمایت اجتماعی وکس و مقیاس خودکارآمدی عمومی (GSE-10) استفاده شد. پس از تکمیل پرسشنامه ها و گرد آوری آنها، داده ها توسط نرم افزار SPSS شدند مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته هادر این پژوهش 217 سالمند 60 تا 95 ساله (144 زن و 73 مرد) حضور داشتند. یافته های پژوهش نشان داد که میانگین حمایت اجتماعی و خودکارآمدی سالمندان مقیم آسایشگاه های سالمندی شهر تهران به ترتیب 75/9±23/32 و 00/4±68/17 بود. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که حمایت اجتماعی با خودکارآمدی سالمندان مقیم آسایشگاه های شهر تهران رابطه ی مثبت و معنادار دارد (008/0=p) و بیش از 4 درصد واریانس خودکارآمدی توسط حمایت اجتماعی تبیین می شود.
نتیجه گیریبر اساس یافته های مطالعه وضعیت حمایت اجتماعی در سالمندان مقیم آسایشگاه های شهر تهران در حد متوسط و خودکارآمدی آنان پایین بود. لذا به دست اندرکاران و مسئولان ذیربط پیشنهاد می شود برای افزایش خودکارآمدی سالمندان مقیم آسایشگاه های شهر تهران توجه ویژه ای به مقوله ی حمایت اجتماعی و راهکارهای ارتقای آن داشته باشند.
کلید واژگان: حمایت اجتماعی, خودکارآمدی, سالمندی, آسایشگاه سالمندی, تهرانObjectiveThe main purpose of this study was to determine the relationship between social support and self-efficacy among older adults residing in nursing homes in Tehran at 2015.
Materials & MethodsIn this descriptive-analytic study conducted in a cross-sectional design, 217 older adults residing in nursing homes of Tehran at 2015 participated. Simple random sampling method was used to select the participants. Three tools including Social Support Appraisals Scale (SS-A), General Self-Efficacy Scale (GSE-10) and a Demographic Questionnaire were utilized to measure the variables. Collected data were entered into SPSS and analyzed through descriptive indexes and analytic tests including Kolmogorov–Smirnov test, Pearson correlation test, variance analysis and regression.
ResultsDescriptive findings showed that the mean of social support and self-efficacy were 32.23±9.75 and 17.68±4.00, respectively. Moreover, social support had a significant relationship with self-efficacy (p=0/008) and social support could predict 4% of self-efficacy.
ConclusionAccording to the results, older residents of nursing homes in Tehran had medium social support and low self-efficacy. Regarding the significant relationship between social support and self-efficacy, it could be suggested that by improving social support of the elderly we may be witnessed increasing of their self-efficacy
Keywords: Social Support, Self-Efficacy, Elderly, Nursing Home, Tehran -
زمینه و هدفاخلاق سازمانی و تعهد سازمانی از مهمترین متغیرهای سازمانی هستند که نقش بسزایی در عملکرد سازمان ها دارند. هدف از این مطالعه تعیین رابطه ی اخلاق سازمانی با تعهد سازمانی کارکنان ستادی جمعیت هلال احمر بود.روش کاردر این مطالعه ی توصیفی- تحلیلی که به روش مقطعی انجام پذیرفت، جامعه ی آماری شامل کلیه ی کارکنان ستادی جمعیت هلال احمر بود و نمونه ی این پژوهش 93 نفر بود که به صورت تمام شماری انتخاب شدند. جهت گرد آوری داده ها علاوه بر پرسشنامه ی دموگرافیک، از پرسشنامه ی اخلاق سازمانی ویکتور و کالن و پرسشنامه ی تعهد سازمانی آلن و مایر استفاده شد. پس از اخذ رضایت آگاهانه و تعهد محرمانگی اطلاعات، تکمیل پرسشنامه ها و گرد آوری آنها، داده های به دست آمده به وسیله ی شاخص های آمار توصیفی و آزمون های آمار استنباطی شامل کلموگروف اسمیرنوف، آزمون t تک نمونه ای، آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته هادر این پژوهش 93 نفر (75 مرد و 18 زن) از کارکنان ستادی جمعیت هلال احمر به عنوان نمونه حضور داشتند. یافته های پژوهش نشان داد میانگین اخلاق سازمانی و تعهد سازمانی کارکنان ستادی این سازمان به ترتیب 69/16±35/93 و 24/19±27/99 بود. از سوی دیگر نتایج نشان داد که اخلاق سازمانی با تعهد سازمانی کارکنان رابطه ی معنادار دارد (05/0p<) و اخلاق سازمانی حدود 6/7 درصد از تعهد سازمانی کارکنان را پیش بینی می کند.نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد کارکنان ستادی جمعیت هلال احمر از اخلاق سازمانی و تعهد سازمانی بالایی برخوردارند (05/0p<). نیز رابطه ی معنادار و مثبتی بین اخلاق سازمانی و تعهد سازمانی کارکنان این سازمان به دست آمد. به این معنی که با افزایش اخلاق سازمانی، تعهد سازمانی کارکنان افزایش می یابد. به نظر می رسد در جمعیت هلال احمر، رعایت اصول اخلاقی بر تعهد سازمانی کارکنان اثرگذار است. در این رابطه می توان گفت که سازمان های ارائه دهنده ی خدمات سلامت با افزایش اخلاق مداری کارکنان خود می توانند ضمن بالابردن تعهد سازمانی آنان، خدمات بهتری به مشتریان خود را ارائه دهند.کلید واژگان: اخلاق سازمانی, تعهد سازمانی, جمعیت هلال احمرBackground and AimThe main purpose of this study was to determine the relationship between organizational ethics and organizational commitment among employees of Red Crescent Society (RCS).MethodsIn this descriptive-analytic study which conducted in cross-sectional method 93 (75 male and 18 female) employees took part in research in a census sampling method. Three tools including demographic questionnaire, Victor & Cullen questionnaire and Allen & Mayer questionnaire were utilized to measure the variables. After sampling and gathering the questionnaires, collected data were entered into SPSS and analyzed with descriptive indexes and analytic tests including Kolmogorov–Smirnov test, one sample t test, Pearson test, variance analysis and regression. Findings: Descriptive findings showed that the mean of organizational ethics and organizational commitment were 93.35±16.69 and 99.27±19.24 respectively. In addition organizational ethics had positive significant relationship with organizational commitment (p<0/05) and organizational ethics could predict 7.6 percentage of organizational commitment.ConclusionAccording to results of the study organizational ethics and organizational commitment were both high and in preferable situation among employees of RCS (p<0/05). In other words, employees of RCS highly respected ethical standards and accordingly had high level of organizational commitment. It could be concluded from the research that by improving organizational ethics, increasing of organizational commitment will be occurred.Keywords: Organizational Ethics, Organizational Commitment, Red Crescent Society
-
مقدمه و هدفسلامت معنوی یکی از ابعاد سلامت است که کمتر بدان توجه شده است. همچنین به نظر می رسد سلامت معنوی می تواند با شادکامی و رضایت شغلی مرتبط باشد. علاوه بر این علیرغم افزایش تقاضا برای مراقبت از سالمندان در مراکز سالمندی، تاکنون پژوهش های اندکی درباره ی مراقبین سالمندان در کشور انجام شده است که نیاز به پژوهش های بیشتر در این جامعه احساس می شود. این مطالعه با هدف تعیین رابطه ی سلامت معنوی با شادکامی و رضایت شغلی مراقبین سالمندان مراکز سالمندی شهر تهران در سال 1394 انجام پذیرفت.مواد و روش هادر این مطالعه ی توصیفی- تحلیلی که به روش مقطعی انجام پذیرفت، جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی مراقبین سالمندان مراکز سالمندی شهر تهران در سال 1394بود و نمونه ی این پژوهش 100 نفر از مراقبین بود که به صورت تمام شماری انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی دموگرافیک، مقیاس سلامت معنوی پالوتزیان و الیسون، پرسشنامه ی شادکامی آکسفورد و پرسشنامه ی رضایت شغلی فیلد و روث استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و آزمون های آمار استنباطی شامل کلموگروف اسمیرنوف، آزمون t تک نمونه ای و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد.یافته هادر این پژوهش 100 نفر (زن = 69) از مراقبین سالمندان مراکز سالمندی شهر تهران حضور داشتند. یافته های پژوهش نشان داد که میانگین سلامت معنوی، شادکامی و رضایت شغلی مراقبین سالمندان مراکز سالمندی شهر تهران به ترتیب 17/67±48/90، 10/34±29/78 و 8/28±36/53 بود. با استفاده از آزمون t تک نمونه ای و بر اساس حد وسط ابزارهای پژوهش مشخص شد که مراقبین سالمندان مراکز سالمندی شهر تهران سلامت معنوی و رضایت شغلی پایین (p<0/05) و شادکامی متوسطی داشتند (p>0/05). از سوی دیگر نتایج نشان داد که سلامت معنوی مراقبین سالمندان مراکز سالمندی شهر تهران با شادکامی و رضایت شغلیشان ارتباط معنادار دارد (p<0/05).نتیجه گیریبنابر یافته های پژوهش، به نظر می رسد سطح سلامت معنوی مراقبین با شادکامی و رضایت شغلی آنان ارتباط دارد. در همین رابطه به دست اندرکاران و مسئولان ذیربط پیشنهاد می گردد برای افزایش شادکامی و رضایت شغلی مراقبین سالمندان مراکز سالمندی توجه ویژه ای به مقوله ی سلامت معنوی مراقبین و راهکارهای ارتقای آن داشته باشند، چرا که افزایش سلامت معنوی مراقبین موجب افزایش شادکامی و رضایت شغلی آنان و در نهایت منجر به ارائه ی خدمات مراقبتی بهتر به سالمندان مقیم سراهای سالمندی خواهد شد.کلید واژگان: سلامت معنوی, شادکامی, رضایت شغلی, مراقبین سالمندان, مراکز سالمندیIntroduction andPurposeThe main purpose of this study was to investigate relationships between spiritual health, happiness and job satisfaction among elderly caregivers at nursing homes of Tehran in 2015.Materials and MethodsThis cross-sectional study was conducted among 100 caregivers in a nursing home at Tehran during year 2015. Participants were collected using census sampling method. We used series of questionnaires to collect our data including Palutzian & Ellison Spiritual Well Being (SWB), Oxford Happiness Inventory and Brayfield & Rothe Index of Job Satisfaction. Data were analyzed by SPSS version 18 using descriptive indexes, one sample t-test and Pearson Correlation test.
Findings: Descriptive findings showed that mean score of spiritual health, happiness and job satisfaction were 48.90±17.67, 29.78±10.34 and 36.53±8.28, respectively. In addition, there were positive significant (pConclusionAccording to our findings, caregivers had moderate level of happiness, low levels of spiritual health and job satisfaction. Improving spiritual health of caregivers may lead to increasing their level of happiness and job satisfaction.Keywords: Spiritual Health, Happiness, Job Satisfaction, Elderly Caregivers, Nursing Home of Tehran -
فصلنامه رفاه اجتماعی، پیاپی 53 (تابستان 1393)، صص 151 -163طرح مسئله: هدف این مقاله، بررسی رابطه ی بین هوش معنوی و سلامت عمومی در بین دانشجویان و مقایسه ی این دو مفهوم در بین دختران و پسران است.روشاین پژوهش یک مطالعه ی همبستگی مقطعی می باشد که در بین 100 دانشجوی دختر و پسر براساس روش نمونه گیری در دسترس با دو پرسشنامه خودگزارش دهی هوش معنوی) و پرسشنامه ی 28 سئوالی سلامت عمومی. اجرا شد.یافته هانتایج ضریب همبستگی پیرسون وجود رابطه ی مثبت بین هوش معنوی و سلامت عمومی را نشان داد.نتایجمطابق با یافته ها، می توان نتیجه گرفت که رابطه ی مثبت و معنی داری بین هوش معنوی و سلامت عمومی به عنوان دو متغیر اساسی در زندگی، وجود دارد.
کلید واژگان: دانشجویان, سلامت عمومی, هوش معنویIntrodiction: This Article is aimed to investigate the Defference between Boys and Girls Students'' Spiritual Intallegence and General Health، as well as analyzing the Differences between Male and Female Students in the Spiritual Intelligence and General Health Factors.MethodThis Was a Cross-Section Correlation Study. 100 Male and Female Students were Selected Based On Available Sampling Method and Given Spiritual Intelligence Self-Report Inventory (King، 2008) And General Health-28 Invontery (Goldberg، 1972) Questionares to Fill.FindingResults Showed a Significant and Positive Association between Spiritual Intelligence and General Health Using the Pearson Correlation Coefficient.ConclusionAccordingly، It Could Be concluded that there is Asignificant and Positive Relationship between Spiritual Intelligence and General Health as Two Essential Variables in Life.Keywords: General Health, Spiritual Intelligence, Students
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.