به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب پروانه عادل زاده

  • تحلیل تمثیل های انتقادی در داستان گنه گنه های زرد با رویکرد سیاسی و تاثیرات اجتماعی در جهت روشنگری مخاطب
    مریم علیزاده*، کامران پاشایی فخری، پروانه عادل زاده

    ادبیات داستانی انتقادی یکی از بارزترین عرصه هایی است که مسائل و معضلات اجتماعی در آن به خوبی بازنمایی شده است. در برخی دوره های اجتماعی، نویسند گان به دلیل خفقان سیاسی جامعه نمی توانستند به راحتی عقاید خود را بیان نمایند، از شگردهای بیانی غیرمستقیم مانند تمثیل های انتقادی برای بیان آرا و اندیشه ها و انتقادات خود بهره می گرفتند. از آن جا که بررسی تمثیل های انتقادی برای نشان دادن اندیشه ها و انتقادات از اوضاع سیاسی، اجتماعی و تاریخی جامعه در جهت روشنگری مخاطب ضرورت دارد هدف پژوهش بررسی کنش ها و رفتار های تمثیلی انتقادی در داستان گنه گنه های زرد با رویکرد سیاسی و تاثیرات اجتماعی در جهت روشنگری مخاطب می باشد. ما در این مقاله برآنیم از متن داستان نمونه هایی که بر پایه تمثیل سیاسی، تاریخی و اجتماعی وجود دارد ذکر کنیم و آسیب های اجتماعی ناشی از آن را بررسی کنیم و به این پرسش پاسخ دهیم که؛ تاثیر کنش ها و رفتار های تمثیلی انتقادی با رویکرد سیاسی، اجتماعی و تاریخی در داستان گنه گنه های زرد در جهت روشنگری مخاطب به چه اندازه است؟ روش گردآوری اطلاعات این تحقیق به شیوه کتابخانه ای انجام شده و رویکرد توصیفی - تحلیلی دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد نویسنده با تمثیل های انتقادی با رویکرد سیاسی و تاثیرات اجتماعی کنش ها و رفتارهای استبدادی، دیکتاتوری و استعمار و آسیب های اجتماعی ناشی از آن را برای روشنگری مخاطب به تصویر کشیده است.

    کلید واژگان: تمثیل و انواع تمثیل, ادبیات داستانی انتقادی, یارعلی پورمقدم, گنه گنه های زرد, سیاسی اجتماعی}
    Analysis of critical allegories in the story of "Ganeh Ganehai Zard" with political issues and social effects in order to enlighten the audience
    Maryam Alizadeh*, Kamran Pashaei Fakhri, Parvane Adelzade

    Critical fiction is one of the most obvious fields in which social issues and problems are well represented. In some social periods, writers could not easily express their opinions due to the political suffocation of the society, they used indirect methods of expression such as critical allegories to express their opinions, thoughts and criticisms. Since the examination of critical parables is necessary to show thoughts and criticisms of the political, social and historical situation of the society in order to enlighten the audience, the purpose of the research is to examine the actions and critical allegorical behaviors in the story of "Ganeh Ganehai Zard" with a political approach and social influences in order to enlighten the audience. In this article, we intend to mention some examples based on political, historical and social allegory from the text of the story and examine the social harm caused by it and answer the question that; What is the effect of critical allegorical actions and behaviors with a political, social and historical approach in the story of "Ganeh Ganehai Zard" in the direction of enlightening the audience? The data collection method of this research was done in a library manner and has a descriptive-analytical approach. The results of the research show that the author has portrayed the political and social effects of dictatorial, dictatorial and colonial actions and behaviors and the resulting social harms to enlighten the audience with critical parables.

    Keywords: gory, types of allegory, critical fiction literature, Yar Ali Pourmoghadam, Ganeh Ganehai Zard, social politics}
  • رعنا ابراهیمی امین اباد، کامران پاشایی فخری *، پروانه عادل زاده

    «تحلیل رفتار متقابل » مجموعه ای از نظریات نوین روان درمانی در پاسخ افرادی است که در جستجوی حقایق نامحسوس و غیرقابل ادراکی هستند در رابطه با چگونگی ماهیت تبادلات «میان فردی». مقاله حاضر بر اساس نظریات «اریک برن» روان پزشک صاحب مکتب و نظریه پرداز مطرح مطابق با سیستم تحلیل رفتار و بر پایه چگونگی تغییر حالات درونی تحت عنوان «والد، بالغ، کودک » که اضلاع هرم داده ها و پرداخت های بنیادین ذهنی شناخته می شوند، به بررسی مولفه های تبادل و تقابل رفتاری در آثار «شهریار مندنی پور» پرداخته است. بررسی تعاملات شخصیت ها و برآورد عملکرد حالات نفسانی «والد، بالغ، کودک» چگونگی جابه جایی اطلاعات ذهن خودآگاه و ناخودآگاه را نشان می دهد و این مهم که بالاترین بسامد در روابط «درون فردی» و «میان فردی» مختص حیطه «والد» است و دو مولفه «بالغ» و «کودک» بسامد کمتری در مقایسه با مولفه غالب دارند.
    تحقیق حاضر به روش تحلیلی- توصیفی و در پاسخ به این پرسش که مولفه های روان شناختی تبادل و تقابل در آثار داستانی شهریار مندنی پور کدامند؟ به بررسی شخصیت های آثار مذکور بر اساس نظریه تحلیل رفتار «اریک برن» می پردازد. در دوره معاصر ارتباط مفهومی بسیاری از علوم از جمله ادبیات و علم روان شناختی پیوند چارچوب ادبی رمان و تعاملات شخصیت ها را با نظریات و شاخصه های نوین روان پزشکی معاصر نمایان می سازد.
    داده های این تحقیق پس از استخراج، منطبق با نظریه تحلیل رفتار «برن» بررسی شد، آن چه در پژوهش بینارشته ای حاضر و بر اساس واکاوی روابط بر پایه سیستم تحلیل رفتار به دست آمد اشتراک، تناسب موضوعی و تلفیق زیر ساخت های رمان با مولفه های نوین روان شناختی مکاتب معاصر است و این مهم که در مبادلات رفتاری، حالت «والد» به عنوان حوزه مبدا شناخته شد و بالاترین بسامد در واکاوی روابط در قالب «والد-کودک» مشخص گردید.

    کلید واژگان: «والد, بالغ, کودک», تبادل و تقابل, شهریار مندنی پور, اریک برن}
    Rana Ebrahimi, Kamran Pashai Fakhri *, Parvaneh Adelzadeh

    "Reciprocal behavior analysis" is a collection of modern psychotherapeutic theories in response to people who are searching for subtle and incomprehensible facts regarding the nature of "interpersonal" exchanges. The present article is based on the ideas of "Eric Byrne". Psychiatrist who owns a school and prominent theorist according to the behavior analysis system and based on how to change internal states under the title "parent, adult, child" which are known as the sides of the pyramid of data and basic mental payments. He has discussed the components of behavioral exchange and confrontation in the works of "Shahriar Mandanipour". Examining the interactions of the characters and estimating the performance of the emotional states of "parent, adult, child" shows how the information of the conscious and unconscious mind is transferred, and it is important that the highest frequency in "intra-individual" and "inter-individual" relationships is specific to the field. is "parent" and the two components "adult" and "child" have a lower frequency compared to the dominant component. The present research is analytical-descriptive and in response to the question, what are the psychological components of exchange and confrontation in the fictional works of Shahriar Mandanipour? It examines the characters of the mentioned works based on the theory of "Eric Burn" behavior analysis. In the contemporary period, the conceptual connection of many sciences, including literature and psychological science, shows the link between the literary framework of the novel and the interactions of the characters with the new theories and indicators of contemporary psychiatry. After extraction, the data of this research was analyzed in accordance with the theory of "Bern" behavior analysis, what was obtained in the present interdisciplinary research and based on the analysis of relationships based on the behavior analysis system, commonality, thematic fit and the integration of infrastructures. novel with The new psychological components of contemporary schools are important, and it is important that in behavioral exchanges, the state of "parent" was recognized as the starting point, and the highest frequency was identified in the analysis of relationships in the form of "parent-child".

    Keywords: Parent, Adult, Child, Exchange, Confrontation, Shahriar Mandanipour, Eric Burn}
  • نسرین عمران نژاد، پروانه عادل زاده*، کامران پاشایی فخری
    طبق نظریه اریک برن هر فرد دارای مجموعه ای از الگوهای رفتاری خاصی است که معرف حالت روانی اوست، اما ممکن است همین فرد در حالت روانی متفاوت، الگوهای رفتاری دیگری را بروز دهد که غالبا متناقص با رفتار قبلی اوست، و این سبب پیدایش « نظریه حالات من» شده است. اریک برن بنیان گذار تحلیل رفتار متقابل «حالات من» را به سه بخش والد، بالغ و کودک تقسیم می کند. طبق نظریه اریک برن «والد» یکی از سه حالت شخصیت انسان است که انسان آن ها را از والدین، یا الگوهای قدرت فرامی گیرند. «والد» به دو صورت والد حمایتگر مهربان و «والد» کنترل کننده مستبد ظاهر می شود. که هر کدام از آن ها به دو جنبه مثبت و منفی تقسیم می شوند. این پژوهش با شیوه توصیفی-تحلیلی با استناد به تاریخ بیهقی و نظریات اریک برن و رویکرد میان رشته ای مولفه هایی چون ابعاد سه گانه شخصیت، انواع والد و مصادیق آن را در شخصیت امیر مسعود غزنوی مورد تحلیل قرار می دهد. در این بررسی معلوم می شود که مسعود غزنوی در موقعیت های مختلف چگونه عمل می کند و به چه روشی (من) والد خود را در قالب اعمال خود آشکار می نماید و این رفتار ریشه در چه تنش روحی و روانی وی قرار دارد. از بررسی نتایج این پژوهش چنین استنباط می شود که امیر مسعود در بیشتر مواقع «بالغ» خود را حذف و از حالت «والد» مستبد خود تصمیم گیری می کند و رویکردهایی از جمله اظهار قدرت، تهدید و ارعاب و استبداد را ایجاد می کند.
    کلید واژگان: اریک برن, رفتار متقابل, والد, تاریخ بیهقی, امیر مسعود غزنوی}
    Nasrin Omrannejhad, Parvaneh Adelzadeh *, Kamran Pashaei Fakhrei
    According to theory of Eric Berne, any person involves specific behavioral patterns that depict his ego states. However, a person might depict different behavioral pattern under various ego states that are contrary to his previous behaviors. This viewpoint led to proposition of Ego state. Eric Berne, the founder of Transactional Analysis divides ego states into parent, adult and child. Based on this theory, parent is one of the personality states of a person that humans obtain it from their parents or power paradigm. Parent appears as the kind supportive parent and controlled parent. In the kind supportive parent state, the person has characteristics such as supportive, generous and intimate. In the state of the controlled parent, the person is selfish, punisher and tyrant. By descriptive and analytical method and by reference to the Beihaghi History and Eric Berne’s viewpoints and interdisciplinary approach, this research investigates the three components such as personality, types of parents and their exemplars in the personality of Amir Masoud Ghaznavi. The results show how Masoud Ghaznavi acts in different states and depicts the ego state of parent in his actions and what are the mental states of these behaviors. It is inferred that Masoud Ghaznavi has removed the state of adult and shows the state of tyrant parent and depicts the approaches such as power, threat, intimidation and tyranny.
    Keywords: Eric Berne, transactional analysis, Parent, Beihaghi history, Amir Masoud Ghaznavi}
  • مریم ذاکری، کامران پاشایی فخری، پروانه عادل زاده
    زمینه و  هدف

    اهداف علم روانشناسی در گذشته تمرکز بر بیماریها و راه های درمان آنها بوده است؛ اما در حدود دو دهه پیش شاخه ای از روانشناسی به نام روانشناسی مثبت نگر با هدف تاکید بر فضایل ششگانه اخلاقی مانند خرد، شجاعت، عدالت، میانه روی، عشق و رافت، استعلا، رهبری و غیره مورد توجه قرار گرفت. هدف این پژوهش، شناسایی و تحلیل فضایل و توانمندیهای شخصیتهای منظومه خسرو و شیرین نظامی بر اساس نظریه روانشناسی مثبت نگر میباشد.

    روش مطالعه

    این پژوهش با روش تحلیل محتوا به تبیین فضایل و توانمندیهای شخصیتی در اشخاص داستان خسرو و شیرین پرداخته است.

    یافته ها

    خسرو و شیرین یکی از منظومه های خمسه نظامی است و اشخاص این منظومه دارای فضایل و قابلیتهایی هستند که شناخت این فضایل و توانمندیها میتواند در واکاوی شخصیتهای این داستان تاثیر بسزایی داشته باشد.

    نتیجه گیری

    در این داستان، رابطه عشق متقابل، ملموس است. خسرو با اینکه از ابتدا با نگاه کامجویی وارد این رابطه عاشقانه میشود، با تاکید بر توانمندیهای دلیری، مهربانی، درک زیباییها و غیره به فضایل شجاعت، عشق، استعلا و غیره دست مییابد و سیر تکاملی را در شخصیت او میبینیم. شیرین نیز با تقویت توانمندیهایی چون خودکنترلی، فروتنی، و بخشش به همه فضایل نایل میشود و به تعالی میرسد.

    کلید واژگان: خسرو و شیرین, نظامی گنجوی, روانشناسی مثبت نگر, مارتین سلیگمن}
    Maryam Zakari, Kamran Pashei Fakhri, Parvaneh Adelzadeh
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

     The goals of psychology in the past have been to focus on diseases and their treatment methods; However, about two decades ago, a branch of psychology called positive psychology with the aim of emphasizing six moral virtues such as wisdom, courage, justice, moderation, love and kindness, transcendence, leadership, etc. was taken into consideration. The purpose of this research is to identify and analyze the virtues and abilities of the characters of Khosrow and Shirin Nizami based on the theory of positive psychology.

    METHODOLOGY

     This research, using the content analysis method, has explained the virtues and abilities of the characters in the story of Khosrow and Shirin.

    FINDINGS

     Khosrow and Shirin is one of the systems of Khamsa Nizami, and the people of this system have virtues and capabilities that knowing these virtues and capabilities can have a significant impact on the analysis of the characters of this story.

    CONCLUSION

     In this story, the relationship of mutual love is tangible. Although Khosrow enters this romantic relationship from the beginning with a selfish view, he achieves the virtues of courage, love, transcendence, etc. by emphasizing the abilities of courage, kindness, understanding beauty, etc., and we see the evolution in his character. Shirin also achieves all virtues by strengthening abilities such as self-control, humility, and forgiveness.
     
    Keyword

    Keywords: Khosrow, Shirin, Nizami Ganjavi, positive psychology, Martin Seligman}
  • مریم ذاکری*، کامران پاشائی فخری، پروانه عادل زاده

    منظومه ی لیلی و مجنون در میان داستان های غنایی فارسی اهمیت ویژه ای دارد. بررسی آن برپایه گونه های متنوع نقد، دارای اهمیت است یکی از گونه های مهم نقد، نقد جامعه شناختی و نظریه محور است، این پژوهش، اثر پیشگفت را بر پایه نظریات دانشوران جامعه شناسی با تاکید بر آرای جورج لوکاچ، پی یر بوردیو و تیودور آدورنو مورد بررسی قرار داده است. مسیله آن تحلیل درونمایه غنایی اثر بر اساس ذهنیات، عینیات، دگرگونی های اجتماعی، خصلت های جمعی، نظریه های کنش، تمایز فرهنگی و سرمایه های چهارگانه است. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی است از این طریق، چیستی و چرایی جلوه-های جامعه شناختی ادبیات غنایی، ویژگی های غنایی و جغرافیای فرهنگی اثر یادشده به صورت مجزا و سنجشی با یک دیگر، ماهیت ادبیات غنایی مولود این اثر، نوع زیست مندی و بستر کنش های غنایی همگون و متضاد شخصیت های داستان ها، آبشخور فرهنگی، تمایزات فرهنگی جامعه حقیقی و جامعه درونی داستان ، بازکاوی و یافته های نوینی حاصل شد، یافته ها نشان می دهد: پدیدارهای داستان تک ساختی نیستند به عینیات، جهان بینی، ذهنیات شاعر و ایدیولوژی گروه های اجتماعی عصر پیدایش منظومه که خود را در قالب داستان نشان داده اند مرتبط اند. خلق این منظومه ی غنایی نتیجه تقاضا، اشتیاق و خصلت های جمعی جامعه عصر پیدایش است و بین میزان و چگونگی کاربست سرمایه های شخصیت های اصلی با میزان کامیابی و ناکامی آن ها رابطه همبستگی وجود دارد.

    کلید واژگان: ادبیات غنایی, لیلی و مجنون, جامعه شناسی ادبیات, سرمایه های چهارگانه}
    Marayam Zakeri *, Kamran Pashaie Fakhri, Parvane Adelzade

    The poem of Lili and Majnoon is especially important among Persian lyrical stories. It is important to examine it based on various types of criticism. One of the important types of criticism is sociological and theory-oriented criticism. Lukács, Pierre Bourdieu and Theodor Adorno have examined. The problem is the analysis of the lyrical content of the work based on mentalities, objectivity, social transformations, collective characteristics, theories of action, cultural differentiation and four capitals. The research method is descriptive-analytical, in this way, what and why are the sociological effects of lyrical literature, the lyrical characteristics and cultural geography of the said work separately and compared with each other, the nature of the lyrical literature born of this work, the type of vitality and The basis of the homogenous and contrasting lyrical actions of the characters in the stories, the cultural watershed, the cultural distinctions of the real society and the inner society of the story, re-examination and new findings were obtained, the findings show: the phenomena of the story are not monotonous to the objectivity, worldview, poet's mentalities. and the ideology of the social groups of the era of the emergence of the system that have shown themselves in the form of stories are related.

    Keywords: lyrical literature, Lili, Majnoon, sociology of literature, four capitals}
  • ساناز تقی پوری حاجبی، کامران پاشایی فخری*، پروانه عادل زاده

    زبان‎شناسی شناختی، دانش زبانی را وابسته اندیشه و شناخت می داند و استعاره مفهومی را به عنوان ابزاری برای چگونگی اندیشیدن و رفتارهای زبانی معرفی می کند که از طریق بررسی آن می توان شباهت و تفاوت فرهنگ ها را به دست آورد. استعاره جهتی از گونه های استعاره مفهومی است که در آن مفاهیم انتزاعی در زبان جهت‎دار می‎شوند. در استعاره جهتی، کل یک نظام از مفاهیم در ارتباط با نظامی دیگر سازمان‎بندی می‎شود و از آنجا که با جهت‎های فضایی مانند بالا، پایین، درون، بیرون در ارتباطند، استعاره جهتی نامیده می‎شوند. این استعاره‎ها ریشه در تجربه فیزیکی و فرهنگی انسان‎ها دارند و با وجود اینکه تقابل‎های قطبی بالا، پایین و اجزای آن به لحاظ ماهیت، فیزیکی محسوب می‎شوند، اما استعاره‎های جهتی که بر مبنای آن‎ها ساخته می‎شوند، می‎توانند از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت باشند. بر این اساس، در پژوهش حاضر به بررسی و تطبیق این استعاره در دو رمان «شوهر آهو خانم» اثر علی محمد افغانی و «هرگز رهایم مکن» اثر ایشی‎گورو به روش توصیفی- تحلیلی پرداخته شده است. برای این منظور داده‎های تحقیق با تعداد 36 مورد استعاره مفهومی جهتی (16 مورد در اثر افغانی و 20 مورد در اثر ایشی گورو) استخراج و تفاوت و تشابه آن ها در حوزه های مبدا و اسم نگاشت آن ها بررسی شد. نتایج بررسی نشان داد که شباهت‎ها میان استعاره‎های مفهومی مبتنی بر درک انسان از مقوله «جهت» در دو زبان بیشتر از تفاوت‎هاست که در نگاه کلی، نمایانگر یکسان بودن توجه دو نویسنده به این استعاره است. با توجه به تفاوت‎های اندک استعاری در دو زبان به این نتیجه می‎رسیم که گرچه هر دو نویسنده از الگوی فرهنگی واحدی برای تولید استعاره‎های جهتی استفاده کرده‎اند، تفاوت‎های فرهنگی و جغرافیایی سبب تولید نگاشت‎های متفاوتی شده است.

    کلید واژگان: زبان‎شناسی شناختی, استعاره مفهومی, استعاره جهتی, علی محمد افغانی, ایشی گورو}
    Sanaz Taghipour Hajebi, Kamran Pashaie Fakhri *, Parvaneh Adelzadeh

    Cognitive linguistics considers linguistic knowledge as dependent on thought and cognition and introduces conceptual metaphor as a tool for how to think and linguistic behaviors. By examining it, similarities and differences of cultures can be obtained. Orientational metaphor is a form of conceptual metaphor in which abstract concepts are oriented in language. In directional metaphor, a whole system of concepts is organized in relation to another system, and since they are related to spatial directions such as up, down, inside, and outside, they are called directional metaphors. These metaphors are rooted in the physical and cultural experience of humans, and despite the fact that the polar opposites of high, low, and its components are considered physical in nature, the directional metaphors based on them are made, and they can be different from culture to culture. Accordingly, in the present study, this metaphor has been studied and compared in two novels “Shohar-e Ahoo Khanoom” by Afghani and “Never Let Me Go” by Ishiguro through the descriptive-analytical method. For this purpose, research data were extracted with 36 orientational conceptual metaphors (16 cases of Afghani and 20 cases of Ishiguro) and their differences and similarities in the fields of the source domain and their mapping were investigated. The results showed that the similarities between the conceptual metaphors based on human understanding of the category of direction in the two languages are greater than the differences. In general, it shows that the two authors pay the same attention to this metaphor. By regarding the little metaphorical differences in the two languages, we conclude that although both authors have used a single cultural model to produce a metaphor of orientation, cultural and geographical differences produce different mapping.

    Keywords: Cognitive linguistics, Conceptual metaphor, orientational metaphor, Ali mohammad Afghani, Kazuo Ishiguro}
  • ساناز تقی پور حاجبی*، کامران پاشایی، پروانه عادل زاده
    ترس از عواطفی است که بشر در طول تاریخ همواره تجربه کرده است استعاره مفهومی یکی از راه هایی است که می توان تفاوت و شباهت فرهنگ ها را در اظهار و چگونگی آن به دست آورد. در اینجا به بررسی و مقایسه این استعاره در آثار علی محمد افغانی و ایشی گورو به روش توصیفی- تحلیلی پرداخته شده است و داده های تحقیق بر پایه رویکرد معناشناسی شناختی در چهارچوب دیدگاه-های نظری لیکاف و جانسون با تعداد 57 مورد در آثار دو نویسنده (29 مورد در آثار افغانی و 28 مورد در آثار ایشی گورو) استخراج شد و تفاوت و تشابه آنها در حوزه های مبدا، اسم نگاشت و انواع استعاره بررسی گشت. نتایج حاصله شباهت میان آنها است و تفاوت کمتر است، شباهت در مبداهای جانداربنیاد، رنگ بیناد، دشمن انگاری، دریا، رکود و بی حرکتی، سرما، مرگ و ماده و در مبداهای آتش، بیماری، سلاح، قمار و دشمن در آثار افغانی است ولی در آثار ایشی گورو نبود، در عوض مبدا گیاه در آثار ایشی گورو آمده و افغانی ندارد که بر اساس مبداها، در اسم نگاشت نیز متفاوت هستند. شباهت اصلی در کاربرد انواع استعاره است که با تفاوت یک درصد، وجود شباهت را تایید کرده است. استعاره هستی شناختی در آثار افغانی با تعداد 15 مورد و درصد 31 /26 و در آثار ایشی گورو با تعداد 14 مورد و درصد 56/24 آمده است، در استعاره ساختاری، اسم نگاشت های هر دو با تعداد مساوی 14 مورد با درصد 56/24 آمده است. این تفاوت اندک موید تاثیر فرهنگ و محیط در ساخت استعاره های «ترس» است.
    کلید واژگان: استعاره مفهومی, ترس, حوزهمبدا, علی محمدافغانی, کازوئو ایشی گورو}
    Sanaz Taghipour Hajebi *, Kamran Pashaie, Parvaneh Adelzadeh
    Fear is one of the emotions that human beings have experienced throughout history, It has the same characteristics in almost all nations. With Conceptual metaphor, differences and similarities of cultures can be achived in statement and how. The present examines and compares this metaphor in the work of Afghani and Ishiguro, with method descriptive_ analytical and research data extracted within the framework of Lakoff and Gohnson with 57 case Fear conceptual metaphors in works of two author (29 case of Afghani and 28 case in Ishiguro works). The results show similarities between them and difference is less. Similarities were found in the origins of Living foundation , color of foundation hostility , sea, stagnation and inactivity, cold, death and matter.And the source domains fire, disease, weapons ,gambling and enemy were found in the Afghani works, but not in the Ishiguro. instead the source domain of the plant came in the Ishiguro and there are no Afghani works, that are different in the mapping name according to the sources. The main similarity of both is in the use of metaphors, which confirms the similarity by a difference of one percent.The ontological metaphor is in the Afghani works with 15 case and 26/31 percent and in the Ishiguro works with 14 case and 24/56 percent. In the structural metaphor, the mapping names of both are equal to 14 case with 24/56 percent. This slight difference also confirm the influence of culture and environment on the construction of fear metaphors.
    Keywords: conceptual metaphor, Fear, source domain, Ali mohammad Afghani, Kazuo Ishiguro}
  • آرزو حسین پور چیانه، کامران پاشایی فخری*، پروانه عادل زاده
    ادبیات معاصر فارسی از نظر بینش عمیق اجتماعی و سیاسی و وسعت دید انسانی و اهداف مردمی، که در گذشته ادبی ایران کمتر امکان بروز یافته بود بی مانند است. شاعران و نویسندگان این دوره همگام با دیگر افراد جامعه، مظاهر زشت اجتماع را به باد انتقاد می گرفتند و ادبیات که پیش از این به سبب ترتیب نظام اجتماعی نمی توانست از حکومت ها انتقاد به سزایی بکند در این دوره چون سلاحی برای کسب آزادی و ابزاری برای بیان انتقادهای سیاسی و اجتماعی به کار آمد. محمدرضا شفیعی کدکنی (م. سرشک) از شاعران برجسته معاصر محسوب می گردد. او شعر نیمایی را با گونه ای تعهد اجتماعی و نگرش انتقادی درآمیخت. موضوع اجتماعی «انتقاد» با ظهور مکتب فرانکفورت شکلی منسجم تر و علمی تر یافته است. هدف پژوهش حاضر بررسی اشعار شفیعی کدکنی بر اساس نظریه زیبایی شناسی انتقادی مکتب فرانکفورت است. نوع نگاه شفیعی به کیفیت پیوند هنر با اجتماع حاوی رویکردی انتقادی است. رویکردی که به تعبیر متفکران فرانکفورت در هنر اصیل مدرن به خوبی قابل مشاهده است. مطابق با این دیدگاه، هنر مدرن بی آنکه به تصویر گر واقعیت های اجتماعی فروکاسته شود و در دام تفنن جویی مفرط بیفتد به صورتی غیرمستقیم به نفی وضعیت حاضر می پردازد. نتایج نشان می دهد که در شعر شفیعی مناسبات انتقادی هنر با جامعه به شکلی عالی نمایان می شود، انتقاد  با استفاده از شگردهای خاصی چون طبیعت گرایی، نمادپردازی، قالب های خاص انتقادی و... در شعر او نمایان است. علاوه بر این مضامین انتقادی در بافت شعری، امکان جالبی در حوزه نقد سیاسی و اجتماعی در اختیار او نهاده است.
    کلید واژگان: شفیعی کدکنی, مکتب فرانکفورت, زیبایی شناسی انتقادی, جامعه}
    Arezoo Hoseinpor, Kamran Pashaei Fakhrei *, Parvaneh Adelzadeh
    Persian contemporary literature is unique in the history of Iranian literature cosidering its deep social and political views and the diversity of its anthropological approach. The writers and poets of this era along with the other members of society  criticesed the ugly aspects of society, and literature, which had been unable to criticise due to social hierachies prior to that time, was acting like a weapon to gain freedom as an efficient tool to express political and social criticisim. M. Reza Shafi Kadkani is an eminent contemporary poet and has mixed Nimaii poem with a social commitment and critical view. Critical theory has become more scientific and concentrated with the advent of Frankfurt school. The present study aims to analyse the poems of Shafi Kadkani based on the theory of Critical aesthetics of Frankfurt School. The approach, taken by Shafii, toward the quality of the link between art and society, is critical. According to Frankfurt school, this approach is quite observable in the genuine modern art. In accorandance  with this appraoch, the modern art, needles to be inferiorized to depict the social realities and trapped in the extremist entertainment,  denies the status qua indirectly. Based on the results, in the poems of Shafii , the interrelation of critical art to society appears in the best possible way. Criticisim utilizing certain ways such as naturalism, symbolism, certain critical contexts and ..etc is salient in his art. In addition to these critical concepts in his poems, it has given an ability to criticize his poems politically as well as socially.
    Keywords: Shafii Kadkani, Frankfurt school, Aesthetic Criticism, society}
  • پوران علی زاده، پروانه عادل زاده*، کامران پاشایی فخری
    اسطوره و نقش آن در تشکیل بنیان فکری جوامع بشری و ارتباط آن با هنر و ادبیات بر کسی پوشیده نیست. ادبیات از عوامل حیات ملت ها و جاودانگی آن‎هاست. بازتاب این اسطوره ها و باورهای کهن اقوام در آثار نویسندگان و شاعران دیده می شود. ابوتراب خسروی از نویسندگان معاصر ایرانی است که علاقه مندی او به اسطوره ها و متون مقدس و ادبیات عرفانی و مضامین اساطیری و عرفانی در آثار سه گانه اش به وضوح دیده می شود. آثار خسروی از مضامین سوریال با مختصات رمان پسامدرن برخوردار است. مفاهیمی مثل هستی، کلمه و کتابت، جاودانگی، مرگ، عشق، انسان شناسی موضوعات پایه ای تالیفات اوست. این پژوهش با هدف تحلیل بن مایه های اساطیری، سه رمان ابوتراب خسروی؛ یعنی «اسفار کاتبان»، «رود راوی» و «ملکان عذاب»، را مورد بررسی قرار می دهد. شیوه کار توصیفی-تحلیلی است و نتایج نشان می دهد که ابوتراب خسروی با رویکرد انسان شناسی از دو منبع اسطوره و عرفان، رمان هایش را خلق می کند. وی با استفاده از بن مایه های اساطیر دوران ابتدایی و ادبیات عرفانی و اساطیر دینی، آثار سه گانه اش را با رویکرد شرح روایت تکوین عالم و شناخت ماهیت انسان و شیطان آفریده است. اهداف و آرمان های او در راستای تعالی بخشی و جاودانگی انسان است؛ پرتاب انسان به زمان بی زمانی و روزگار مقدس نخستین و فراسوی تاریخ است.
    کلید واژگان: اسطوره, بن‎مایه‎های اسطوره‎ای, ابوتراب خسروی, اسفار کاتبان, رود راوی, ملکان عذاب}
    Pouran Adelzadeh, Parvaneh Adelzadeh *, Kamran Pashaie Fakhri
    Myth and its role in forming the intellectual foundation of human societies and its relationship with art and literature is not hidden from anyone. Literature is one of the factors in the life of nations and their immortality. The reflection of these ancient myths and beliefs of the tribes can be seen in the works of writers and poets. Abu Turab Khosravi is one of the contemporary Iranian writers whose interest in myths and sacred texts and mystical literature and mythological and mystical themes can be clearly seen in his three works. Khosravi's works have the themes of a surah with the characteristics of a postmodern novel. Concepts such as existence, word and writing, immortality, death, love, anthropology are the basic themes of his writings. This study aims to analyze the mythological themes of three novels by Abutorab Khosravi; That is, it examines "Asfar Kataban", "Rood Ravi" and "Malkan Azad". The method is descriptive-analytical and the results show that Abu Turab Khosravi creates his novels with an anthropological approach from two sources of myth and mysticism. Using the principles of elementary mythology, mystical literature and religious mythology, he has created his three works with the approach of describing the evolution of the universe and understanding the nature of man and the devil. His goals and aspirations are in the direction of human transcendence and immortality; The throwing of man into timelessness and holy times is the first and beyond history.
    Keywords: Myt, Mythical themes, Abu Turab Khosravi, Asfar Kataban, Rud Ravi, Malekan Azab}
  • رقیه محمودی وند بختیاری، پروانه عادل زاده*، کامران پاشایی فخری
    داستان کوتاه بانوی باغ از هفت ناخدای مندنی پور، شرح دیدگاهی پدرسالارانه درباره زن و جامعه ای است که در آن زندگی می کند. وی برای بیان دیدگاه های خود از جامعه و سرزمینش از زبان نماد و بن مایه های اساطیری در فضای بوف کوری و وهمناک استمداد می جوید. این مقاله می کوشد با دیدگاه اسطوره ای و روش توصیفی تحلیلی پاسخ دهد که نویسنده از کدام بن مایه ها و روایات اسطوره ای برای تفهیم بهتر داستان بهره جسته است؟ وآیا این بن مایه ها در تار و پود داستان فرو رفته اند یا صرفا به صورتی نمادین حضور دارند؟ مندنی پور برای توضیح مرگ زیبایی و پیشرفت، عدم تغییر و نرسیدن به آمال در سرزمینش، از اسطوره سفر به جهان زیرین، مرگ ایزد گیاهی سخن می گوید و از نمادهای مربوط به دوران برزیگری چاه، گل و... نام می برد؛ عامل نابودی را دیو می نامد و تقابلی بین ایزدبانوی برزیگری و خدای آریاییان ایجاد می کند. نویسنده با آگاهی از «تکرار اساطیر در زمان مقدس» تبیین می کند که در هر زمان قهرمانی سعی در تغییری شگرف دارد و در نهایت به آن ایده آل نمی رسد، چراکه افراد، حقیقت، زیبایی و تغییر را در پدیده خاصی می جویند.
    کلید واژگان: هفت ناخدا, بانوی باغ, شهریار مندنی پور, بن مایه های اسطوره ای, روایت اسطوره ای}
    Roqayyeh Mahmoodiwand-Bakhtyari, Parvaneh Adelzadeh *, Kamran Pashayi-Fakhri
    The short story "The Lady of the Garden" from the book Seven Captains, written by Shahriar Mandanipour, is a patriarchal narrative about women and the society in which the story takes place. In an eerie atmosphere and inspired by Sadegh Hedayat's book The Blind Owl (Boof-e koor), the author expresses his views about his society and homeland by using symbols and mythological elements. Using descriptive analytic method and based on a mythological view, the present article tries to answer these questions: Which mythological themes and narratives did the author use for making the story better understood? Are these themes woven into the warp and woof of the story, or, are they only present in a symbolic way? In order to explain the death of beauty and the lack of progress, the lack of change and failure to achieve goals in his homeland, Mandanipour talks about the myth of the journey to the underworld, and the death of the plant god. He mentions the symbols of the agricultural – well era, flower, etc.; he believes that a demon is the reason for destruction and creates a confrontation between the goddess of agriculture and the god of the Aryans. Referring to the theme of "repetition of myths in the sacred time", the author believes that the hero always tries to make a great change and ultimately does not achieve this goal, because people do not interpret truth, beauty and change as the hero does
    Keywords: The Lady of the Garden, Seven Captains, Shahriar Mandanipour, Mythological Themes, mythological narrative}
  • رعنا ابراهیمی امین آباد، کامران پاشایی فخری*، پروانه عادل زاده
    «تحلیل رفتار متقابل» مجموعه ای است از راهکارهای روان شناختی در مورد پاسخ به این که ذهن چگونه کار می کند، چرا تصمیم به انجام کاری می گیریم و چگونه عملی شدن کاری را متوقف می کنیم.
    مقاله حاضر بر اساس نظریات «اریک برن»  و چگونگی تغییر حالات درونی «والد ، بالغ ، کودک » به بررسی مولفه های «نیروگذاری روانی»  در اثر «در سفر» پرداخته است. آن چه در تبادلات و تعاملات «برندگان و بازندگان» شخصیت های «در سفر» نمود دارد، قدرت «نیروگذاری روانی» در هر یک از اضلاع این هرم است. طبق تحلیل مولفه ها، حالت «والد» بسامد بالاتری نسبت به «بالغ و کودک» دارد و قدرت یافتن «والد» جهت مذاکرات و تبادلات ذهنی و رفتاری میان افراد را مشخص می کند.
    تحقیق حاضر به روش تحلیلی توصیفی به بررسی شخصیت های رمان بر اساس نظریه روان شناختی تحلیل رفتار از «اریک برن» پرداخته است  و در تلاش است که به این پرسش پاسخ بدهد: «مولفه های واکاوی روانی در اثر «در سفر» از «مهشید امیرشاهی» کدامند؟»  دوره معاصر ارتباط مفهومی بسیاری از علوم مانند ادبیات و علم روان شناسی، پیوند چارچوب ادبی رمان و آثار داستانی را با نظریه ها و ادراکات روان شناختی نوین نمایان می سازد.
    داده های این تحقیق، از عبارات و جملاتی که مربوط به حوزه «نیروگذاری روانی» در رمان مذکور است، استخراج گردید، تا با بررسی قسمت هایی از رمان «در سفر» که در آن مصادیق «نیروگذاری روانی» منطبق با مکتب نوین تحلیل رفتار «برن» نمود دارد، پربسامدترین کارکرد هرم حالات درونی در چارچوب رفتار متقابل، تحلیل شود. آن چه در پژوهش بینارشته ای حاضر و بر اساس واکاوی روابط بر پایه سیستم تحلیل رفتار بدست آمد، تلفیق زیرساخت های رمان با نظریات روان شناختی مکاتب نوین است، و این مهم که، «والد» به عنوان حوزه مبدا در مولفه نیروگذاری روانی شناخته شد.
    کلید واژگان: تحلیل رفتار متقابل, «والد, بالغ, کودک», مهشید امیرشاهی, اریک برن}
    Rana Ebrahimi Amin Abad, Kamran Pashaei*, Parvaneh Adelzade
    The "interaction behavior analysis" system is a theory of contemporary psychological schools in response to how the mind works, why we decide to do something, and how we stop something from being done. The present article, based on Eric Byrne's theories and how the inner states of "parent,adult,child"change,examines the components of "mental empowerment" in"Traveling". What is reflected in the exchanges and interactions of the"winners and losers" of the "traveling" characters is the power of "mental empowerment"on each side of the pyramid. According to the component analysis, the "parent" mode has a higher frequency than the "adult and child" and determines the power of the "parent"to negotiate and exchange mental and behavioral exchanges between individuals. The present study is an analytical-descriptive method and in response to the question "What are the components of psychological analysis as a result of"Traveling"by"Mahshid Amirshahi"?"Has studied the characters of the novel based on the psychological theory of behavior analysis by Eric Byrne. In the contemporary period, the conceptual connection of many sciences such as literature and psychology reveals the connection between the literary framework of the novel and fiction with new psychological theories and perceptions. It has a wider scope and the "parent" mode plays the most important role in data processing and decision-making process.The result of examining the components is the poor performance of "adults"and "children"against "parent"decisions, and that "parent" decisions are not based on the quality and appropriateness of solutions, but on the basis of institutionalized information and high data capacity in the field.
    Keywords: Interaction Behavior Analysis, _ Parent, Adult, Child, Mahshid Amirshahi, Eric Byrne}
  • حسین عباس نژاد، پروانه عادل زاده*، کامران پاشایی فخری
    بیشتر داستانهای کلیله ودمنه، تمثیلی و به زبان حیوانات است. به احتمال قوی دلیل عمده استفاده از شخصیتهای حیوانی، محتوای سیاسی، تعلیمی آن است. جانوران، در متون تمثیلی با ایفای نقش تمثیلی و نمادین، غیر از اینکه موجب تنوع و جذابیت حکایتها و داستانها می شوند، شاعران و اهل قلم از رویکرد نقش تمثیلی آنها، بیشتر برای تحقق اهداف سیاسی، تعلیمی، اخلاقی و به خصوص اخلاق اجتماعی سود می جویند. داستانهای کلیله ودمنه، غالبا منعکس کننده هرم قدرت و پیش کشیدن تعالیم اخلاقی در جامعه (هند، ایران و جهان اسلام) است؛ بنابراین به بهترین وجهی سازوکار فرهنگ سیاسی، قدرت، پند و اندرز، رفتار سیاسی و تاثیر آن را بر طبقات دیگر نشان می دهد. با تجزیه وتحلیل متن می توان ساختار جایگاه سیاسی، تعلیمی و تاثیر آن را بر رفتارهای فردی و اجتماعی کشف و بررسی کرد. در این جستار که به شکل بنیادی، بر پایه مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی - تحلیلی  به تبیین و تحلیل این موضوع در کلیله ودمنه پرداخته شده است، سعی شده است که مضمون چند داستان از حیث بعد سیاسی، تعلیمی با درنظرگرفتن جنبه های مدیریتی، نظیر تصمیم گیری، برنامه ریزی سازمان دهی و رفتار سازمانی در یک جامعه یا نهاد اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفته، و شخصیت های نمادین حکایت ها با ایفای نقشی که در داستان ها بر عهده دارند، معرفی شوند.
    کلید واژگان: کلیله ودمنه, جانوران آبزی, جایگاه سیاسی, تعلیمی, شخصیت تمثیلی}
    Hossein Abbasnejad, Parvaneh Adelzadeh *, Kamran Pashayi Fakhri
    Most of the stories of Kalileh and Demneh are allegorical and in the language of animals. Probably the main reason for the use of animal characters is its political, educational content. Animals, in allegorical texts by playing an allegorical and symbolic role, in addition to causing the diversity and attractiveness of anecdotes and stories, poets and writers benefit from the approach of their allegorical role, more to achieve political, educational, moral and especially social ethics goals. They are looking. The stories of Kalileh and Demneh often reflect the pyramid of power and the advancement of moral teachings in society (India, Iran, and the Islamic world); It shows that by analyzing the text, the structure of political and educational status and its effect on individual and social behaviors can be discovered and studied. This issue has been addressed in Kalileh and Demneh. An attempt has been made to evaluate the content of several stories in terms of political dimension, education by considering managerial aspects, such as decision making, planning, organization and organizational behavior in a society or social institution. And the symbolic characters of the anecdotes are introduced by the role they play in the stories.
    Keywords: Kalileh, Demneh, Aquatic animals, Political-educational Position, allegorical personality}
  • نسرین عمران نژاد، پروانه عادل زاده*، کامران پاشایی فخری

    هر فرد دارای مجموعه ای از الگوهای رفتاری خاصی است که معرف حالت روانی اوست، اما از آن جا که همین فرد در حالت روانی متفاوت، الگوهای رفتاری دیگری را بروز می دهد که غالبا متناقص با رفتار قبلی اوست، سبب پیدایش « نظریه حالات من» گردید اریک برن بنیان گذار تحلیل رفتار متقابل «حالات من» را به سه بخش والد، بالغ و کودک تقسیم می کند. طبق نظریه اریک برن «والد» یکی از سه حالت شخصیت انسان است که از والدین، یا الگوهای قدرت فراگرفته می شود «والد» به دو صورت والد حمایت گر مهربان و «والد» کنترل کننده مستبد ظاهر می شود. این پژوهش با شیوه توصیفی - تحلیلی و با استناد به تاریخ بیهقی و نظریات اریک برن رفتارهای «والدانه» امیر مسعود غزنوی را مورد تحلیل قرار می دهد از بررسی نتایج این پژوهش چنین استنباط می شود که امیر مسعود در بیش تر مواقع «بالغ» خود را حذف و از حالت «والد» مستبد خود تصمیم گیری می کند و رویکردهایی از جمله اظهار قدرت، تهدید و ارعاب و استبداد را ایجاد می کند.

    کلید واژگان: اریک برن, رفتار متقابل, والد, تاریخ بیهقی, امیر مسعود غزنوی}
    Nasrin Omrannejad, Parvaneh Adelzadeh*, Kamran Pashaei Fakhri

    Each person has a set of specific behavioral patterns that represent his mental state, but since the same person in a different mental state shows other behavioral patterns that are often inconsistent with his previous behavior, this led to the emergence of "Theory of My States" by Eric Burn. The founder of mutual behavior analysis divides "My Situations" into three parts: parent, adult, and child. According to Eric Burn's theory, "parent" is one of the three states of human personality that is learned from parents, or patterns of power. This research analyzes the "parental" behaviors of Amir Masoud of Ghaznavi with a descriptive-analytical method and by referring to the history of Beyhaqi and the theories of Eric Burn. He makes decisions from his autocratic "parent" mode and creates approaches such as asserting power, threats and intimidation and tyranny.

    Keywords: Eric Burn, Reciprocal Behavior, Wald, Beyhaqi History, Amir Massoud Ghaznavi}
  • ساناز تقی پوری حاجبی، کامران پاشایی فخری*، پروانه عادل زاده

    نظریه استعاره مفهومی، برگرفته از زبان شناسی شناختی نوعی ابزار مفهومی در جهت کشف معنای متن در حوزه  عواطف و احساسات است که در درک مفاهیم انتزاعی، نقش مهمی را ایفا می کند. در این مقاله یکی از کاربردهای استعاره مفهومی در حوزه شرم، در دو داستان «شوهر آهو خانم» و «بافته های رنج» علی محمد افغانی به روش توصیفی-تحلیلی بررسی شده است. شرم از عواطفی است که بشر در طول تاریخ همواره آن را تجربه کرده است و با بررسی استعاره مفهومی آن تفاوت و شباهت فرهنگ ها در اظهار آن به دست می آید، در دو اثر افغانی در حدود 57 مورد استعاره مفهومی مربوط به شرم یافت شد، که اغلب با استعاره های جهانی شرم که توسط کووچش ارایه شده مطابق است، براساس حوزه مبدا 12 اسم نگاشت، با فرآیند های جهتی، جانورانگاری، طبیعت انگاری، سیال انگاری، انسان انگاری و جسم انگاری در استعاره سازی دو داستان آمده است. از اقسام سه گانه استعاره مفهومی:  10 مورد استعاره جهتی، 3 مورد استعاره هستی شناختی و 44 مورد آن استعاره ساختاری است. به لحاظ مبدا پربسامدترین حوزه آن «آتش» است که به صورت خوشه ای با گرما، گلگون شدن، آب شدن، عرق کردن آمده است.

    کلید واژگان: زبان شناسی شناختی, استعاره مفهومی, شرم, نگاشت, شوهر آهو خانم}
    Sanaz Taghipori Hajebi, Kamran Pashaei Fakhrei *, Parvaneh Adelzadeh

    conceptual metaphor theory derived  from  cognitive linguistics, that is  a conceptual tool for discovering the meaning of the text in the field of emotions, that plays an important role in understanding abstract concepts., The present study with descriptive-analytical method examines One of the applications of conceptual metaphor in the domain of shame in works ‘Shohare Ahw Khanoom’ and ‘Baftehhaye Ranj’.Afghani. Shame  is one of the emotions that human biengs have always experienced throughout history, and by examining its conceptual Metaphor, the difference and similarity of cultures in its expression can be obtained. In two Afghani works, 57 case of shame was found, which is often consistent with the universal metaphors of shame presented by Kovecses. Based on the source domain, 12 mapping names with orientational, liveliness, naturalism, fluidism and anthropology processes are mentioned in the metaphor of two stories. Of the types of conceptual metaphors, 10 case are orientational metaphor, 3 case antological metaphor and  44 case structural metaphor. the source domain were extracted, ‘’fire’’  which  is the most frequently used source domain. The result showed a causal relationship between most  of the shame mapping  names, which somehow related to a focal metaphor.

    Keywords: cognitive linguistics, conceptual metaphor, shame, mapping, Ahw khanoom husband}
  • ساناز تقی پوری حاجبی*، کامران پاشایی فخری، پروانه عادل زاده
    زبان شناسی شناختی، یکی از گرایش های جدید و قدرتمند زبان، فکر و به تبع آن استعاره است که زبان را در تعامل با اندیشه، منطق و ادراک می داند. در این رویکرد، مفاهیم انتزاعی و گنگ توسط مفاهیم ملموس و آشنا ساختاربندی می شوند. نظریه ی استعاره ی مفهومی، از نظریه های مهم زبان شناسی شناختی است و در این میان احساس که مفهومی ذهنی است؛ یکی از حوزه های مورد مطالعه می باشد. بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه ی استعاره های مفهومی غم و شادی در آثار دو نویسنده ی معاصر ایرانی و انگلیسی به نام های افغانی و ایشی گورو (برنده ی جایزه ی نوبل ادبی 2017) می پردازد. برای انجام مراحل پژوهش، ابتدا 50 مورد از آثار دو نویسنده ی فوق که در آن ها مفهوم استعاری یکی از حوزه های غم و شادی به کار رفته بود، استخراج گردید که از این مجموعه، 31 مورد به استعاره های غم و 19 مورد به استعاره های شادی مرتبط گردید و رایج ترین حوزه های مبدا برای مفهوم سازی دو احساس بیان و مشخص گردید فراوانی استعاره های غم و تنوع معنایی آن ها بیشتر از حوزه ی شادی می باشد. سپس استعاره های غم و شادی بر اساس مدل کوچش، برای تشخیص این که غالب استعاره ها در کدام گروه قرار می گیرند، تقسیم بندی شد. پس از تحلیل داده ها، تلاش شد پربسامدترین نگاشت های استعاری و حوزه های مبدا که در ساخت استعاره های غم و شادی به کار می روند، تعیین گردد.
    کلید واژگان: استعاره ی مفهومی, حوزه ی مبدا, غم و شادی, علی محمدافغانی, ایشی گورو}
    Sanaz Taghipouri Hajebi *, Kamran Pashaie Fakhry, Parvaneh Adelzadeh
    One of the it̛s uses is to study emotions.The conceptual metaphor is one of the most important points of view of cognitive linguistics.which played a important role in understanding abstract one of it̛s uses is to study emotions. accordingly, the purpose of this study is to examine and compare conceptual metaphors of sadness and happiness in the works of contemporary writers is called Afghani and Ishiguru (Nobel prize winner in 2017).to carry out the research process, 114 case of the works of the two above mentioned authors were first extracted in all of them, the metaphorical concept of the area of sadness and happiness was used. From this series, 67 cases were associated with sadness, and 47 cases were associated with happiness metaphors. then the sadness and happiness of metaphors are grouped according to the model of kovecses,. After analyzing the data , attempts have been made to determine the most frequent metaphorical mapping and sourse domains.
    Keywords: conceptual metaphor, Sourse domain, Sadness& Happiness, Ali mohammad Afghani, Ishiguro}
  • لیلا کامرانی*، پروانه عادل زاده، کامران پاشایی فخری

    درک کامل و عمیق آثار ادبی منوط به بررسی هر یک از آن ها از جنبه های مختلف است. تاریخ بیهقی ازآنجایی که حاوی پیام هایی در حوزه ی تاریخ، حکمت و سیاست است پیش از هر چیزی غالبا از منظر اوضاع اجتماعی و جریانات حکومتی و سیاسی موردبررسی و پژوهش قرارگرفته است اما این کتاب غیر از مولفه های مربوط به سیاست، حکومت و تاریخ، طیف وسیعی از موضوعاتی را که غالبا دارای هویتی جدا از تاریخ و سیاست مدن هستند شامل می شود.در این مقاله، با تعمق در روایت تاریخی بیهقی با بهره گیری از گفتمان فرکلاف به دنبال دستیابی به واکاوی فرآیند هویت و توسعه مولف هستیم و در ورای زبان مولف، نگرشی که شالوده اصلی هویت و توسعه اوست جستجومی کنیم.همچنین کتاب کلیله و دمنه از آنجایی که حاوی پیام هایی در حوزه ی تاریخ، حکمت و سیاست است پیش از هر چیزی غالبا از منظر اوضاع اجتماعی و جریانات حکومتی و سیاسی مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است و با تمامی قدرو ارزشی که می توان برای تحقیقات به عمل آمده قایل شد بایستی توجه داشت که مفاهیمی از قبیل توصیه به رعایت اخلاق، توسعه ی اقتصادی، مفاهیم اعتقادی و مذهبی و .. از نظرها دور مانده است.

    کلید واژگان: تاریخ بیهقی, کلیله و دمنه, ادبیات بینا رشته ای, هویت ایرانی- اسلامی, توسعه ی}
    Leila Kamrani *, Parvaneh Adelzadeh, Kamran Pashaie

    A thorough understanding of literary works depends on examining each of them from different angles. Since Beyhaqi's History contains messages in the fields of history, wisdom, and politics, it has often been studied and researched primarily from the perspective of social conditions and governmental and political currents. Which often have a separate identity from the history and politics of the dead.In this article, by meditating on the historical narrative, we seek to explore the process of identity and development of the author by exploring the words of Farklaf, and to look beyond the language of the author, the attitude that is the main foundation of his identity and development.Also, since Kelileh and Demneh's book contains messages in the field of history, wisdom and politics, first of all, it has been studied and researched often from the perspective of social situation and governmental and political currents, and with all its value, it is possible to Research has shown that concepts such as ethics, economic development, doctrinal and religious concepts, etc., have been overlooked.

    Keywords: History of Beyhaqi, Kelileh, Demneh, Visual Field Literature, Iranian-Islamic identity, Iranian-Islamic Development}
  • ساناز تقی پوری حاجبی، کامران پاشائی فخری *، پروانه عادل زاده

    پژوهش حاضر به نقد و بررسی دیدگاه معاصر استعاره در برابر طبقه‌بندی جدید آن می‌پردازد. نظریه‌ی معاصر استعاره که توسط لیکاف و جانسون(1980)، به طور نظام‌مند مطرح شد مطالعه‌ی استعاره را به استعاره‌ی مفهومی که هسته‌ی اصلی زبان‌شناسی شناختی است، تبدیل کرد که فرایندهای تفکر و تجربه‌ی انسان را در بر می‌گیرد. اخیرا به دلیل عدم دسته‌بندی اسم نگاشت‌ها در برخی موارد، طبقه‌بندی جدیدی توسط افراشی و حسامی(1392)، مطرح گردید که بر اساس آن، طبقه‌های ساختاری و هستی‌شناختی در سه طبقه‌ی جدید عینی به ذهنی با زیر طبقات آن، ذهنی به ذهنی و عینی به عینی معرفی گردید. هدف از پژوهش حاضر، نقد و بررسی دو دیدگاه استعاره‌ی مفهومی و بیان وجوه اشتراک و افتراق آن ها با ذکر شواهدی از افغانی و ایشی‌گورو است. روش پژوهش تحلیلی-توصیفی است. یافته‌های تحقیق نشان داد با وجود این که کاربست طبقه‌بندی لیکاف و جانسون، بنیان بسیاری از پژوهش‌های امروزی است، در مواردی پاسخگوی کافی در طبقه‌بندی استعاره‌ها نیست. از این رو کارایی طبقه‌بندی جدید در این پژوهش با ذکر شواهدی از افغانی و ایشی‌گورو مورد تایید است.

    کلید واژگان: نقد تطبیقی, استعاره ی مفهومی, لیکاف و جانسون, طبقه بندی جدید}
    Sanaz Taghipoury hajebi *, Kamran Pashaie fakhri, parvaneh Adelzadeh

    The present study, examination and compares the contemporary view of metaphor against its new classification.The contemporary theory of metaphors which was systematic put forward by lakoff and Johnson, the study of metaphor transformed in to a conceptual metaphor that is at the core of cognitive linguistics that encompasses the purpose of human thought and experience. Most recently due to the lack of categorization of some mapping names, a new classification was introduced by Afrashi and Hesami (1392), who introduced the structural and ontological classes in to three new Categories: objective to subjective, subjective to subjective and objective to objectiveThe purpose of the present study is to review and criticality two conceptual metaphorical perspective and to express their similarities and differences with some evidence of Afghani and IshiGuro.The research method is descriptive - analytical.The finding of the study showed that although the application of lakoff and Johnson classification is the basis of much of the current research, in some cases it is not sufficiently responsive in classifying metaphors, Therefore the new classification is more efficient.

    Keywords: Comparative Critique, Conceptual metaphor, Lakoff, Johnson, New classification}
  • سعیده صمیمی*، پروانه عادل زاده، کامران پاشایی فخری

    در این پژوهش، شخصیت وهاب در رمان خانه ادریسی ها با تکیه بر نظریه جفری یانگ بررسی شده است. شخصیت وهاب بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه تحلیل، و نشان داده شده است که طرحواره های ناسازگار اولیه، چگونه بر ادراک وهاب از خود و دیگران اثر می گذارد و چگونه رفتار وهاب را به رخدادهای محیطی کنترل می کند. از جمله اهدافی که در این نوشتار دنبال می شود، این است که مهمترین علل پیدایی طرحواره های ناسازگار در شخصیت وهاب شناسانده، و معلوم شود که کدام طرحواره ناسازگار در شخصیت وهاب نمود بیشتری یافته است. روش این پژوهش، توصیفی - تحلیلی است و داده ها با استفاده از شیوه محتوا و کتابخانه ای بررسی شده است. از جمله نتایج این پژوهش، این است که مهمترین علل پیدایی طرحواره های ناسازگار در وهاب، بی مهری و غفلت مادر از تولد نسبت به او است؛ در نتیجه مهمترین نیاز هیجانی، که شامل نیاز به امنیت، ثبات، محبت و پذیرش است در وهاب ارضا نشده است. از بین پنج حوزه اصلی طرحواره، که توسط یانگ تقسیم بندی شده است، حوزه دوم، «خودگردانی و عملکرد مختل» در شخصیت وهاب فعالیت بیشتری دارد و این حوزه در قالب «وابستگی، خویشتن تحول نیافته و گرفتار و شکست» در شخصیت وهاب به منصه ظهور رسیده است.

    کلید واژگان: تحلیل رمان خانه ادریسی ها, طرحواره های ناسازگار در رمان, تحلیل شخصیت های رمان فارسی, روانشناسی و تحلیل رمان فارسی معاصر}
    Saeedeh Samimi*, Parvaneh Aadelzadeh, Kamran Pashaie

    In this study, the character of Wahab in the novel "House of the Idrisians" has been investigated based on the theory of Jeffrey Young. The character of Wahab is analyzed based on the early maladaptive schemas and it is shown how the early maladaptive schemas affect Wahhab's perception of himself and others and how control Wahhab reaction to the environmental events. This article has tried to identify the most important causes of incompatible schemas in the character of the Wahhab and to determine which incompatibility schemas are more pronounced in Wahhab character. The method of this research is descriptive-analytical and the research data have been investigated using content analysis and documentary method. The results showed that the most important causes of the emergence of incompatibility schemas in Wahab are carelessness and neglect of her since his birAth, thus the most important emotional need, which includes the need for security, stability, love and acceptance, has not been satisfied in him. Among the five main schematic domains divided by Young, the second aspect" autonomy and impaired functioning" is more significant in the character of Wahhab and this aspect has emerged in the character of Wahab in the form of" dependency and undeveloped self, entangled and defeated".

    Keywords: psychoanalysis, early maladaptive schemas, Wahab, House of the Idrisians}
  • فاطمه ستاری، کامران پاشایی فخری، پروانه عادل زاده
    زمینه و هدف

    مثنوی مولوی از کتابهای مهمی است که بواسطه اهداف تعلیمی آن، سهم بیشتری در بازنویسی و بازآفرینی آثار ادبیات کهن برای کودکان و نوجوانان دارد. اما گاه میبینیم بازنویسیها، در زبان و محتوا در مقایسه با اصل حکایت و زبان متناسب مخاطب، از منظر سبکی دارای نقاط ضعف هستند.

    روش مطالعه

    در این مقاله با بهره گیری از روش کتابخانه ای و تحلیل مقایسه ای محتوای بازنویسیها با اصل حکایت مثنوی، مجموعه کتابهای بازنویسی‌شده در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان از منظر سبکی در سطح زبانی و محتوایی نقد و بررسی شده است. جامعه آماری تحقیق، مجموعه 12 جلدی حکایتهای مثنوی «از نیستان» برای استفاده گروه سنی «د» است که در سال 1386 به مناسبت هشتصدمین سالگرد تولد مولوی، درجهت آشنایی کودکان و نوجوانان با مولوی، برای استفاده در مراکز فرهنگی هنری کانون منتشر شده است.

    یافته ها

    انتخاب واژه های کهن بدون معنی، آوردن ابیات مثنوی بجای بخشی از روایت داستانی، ساختار دستوری کهن، واژه ها و اصطلاحات عامیانه در سطح زبانی و عدم توجه به محتوای تعلیمی آموزشی مولوی و تغییرات نابجای اصل محتوای حکایتها، از آسیبهای اصلی بازنویسی مثنوی در این کتابها است.

    نتیجه گیری

    مقایسه بازنویسیها با اصل حکایت، هدف مولوی و زبان متناسب با گروه سنی «د» نشان میدهد بازنویسیها در مواردی بدلیل عدم درک محتوایی، عدم توجه به زبان متناسب مخاطب، تغییر محتوا و عدم توجه به پیام مولوی، دارای لغزشهای زبانی و فکری هستند و از اهداف آموزش و پرورش فکری، که رسالت اصلی کانون است، دور شده اند.

    کلید واژگان: مثنوی, بازنویسی, زبان, محتوی, کودک و نوجوان, آسیب شناسی}
    Fatemeh Sattari, Kamran Pashaei Fakhri, Parvaneh Adelzadeh
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    Mulana Masnavi is one of the important books that due to its educational goals, has a greater share in rewriting and recreating works of ancient literature for children and adolescents. But sometimes we see that rewrites, in language and content, have weaknesses in terms of style compared to the original narrative and the appropriate language of the audience.

    METHODOLOGY

    In this article, using the library method and comparative analysis of the content of the rewrites with the original story of Masnavi, the collection of rewritten books in the center of intellectual development of children and adolescents has been reviewed from a stylistic perspective in terms of language and content. . The statistical population of the research is a 12-volume collection of Masnavi anecdotes "from Neistan" for the use of age group "D" which was published in 2007 on the occasion of the eight hundredth anniversary of Rumi"s birth, for children and adolescents to get acquainted with Mulana, for use in cultural and artistic centers.

    FINDINGS

    Choosing meaningless ancient words, quoting Masnavi verses instead of a part of narrative, ancient grammatical structure, slang words and terms at the linguistic level and not paying attention to Rumi"s educational content and inappropriate changes in the original content of anecdotes, from The main disadvantages of rewriting Masnavi are in these books.

    CONCLUSION

    Comparing the transcripts with the original anecdote, Mulana purpose and language appropriate to age group "D" shows that in some cases due to lack of understanding of the content, lack of attention to the appropriate language of the audience, change of content and lack of attention to Rumi"s message, linguistic and intellectual slips And have strayed from the goals of intellectual education, which is the main mission of the center.

    Keywords: Masnavi, rewriting, language, content, Child, adolescent, pathology}
  • ساناز تقی پوری حاجبی، کامران پاشایی فخری*، پروانه عادلزاده

    نظریه ی استعاره ی مفهومی، برگرفته از زبان شناسی شناختی نوعی ابزار مفهومی در جهت کشف معنای متن در حوزه عواطف و احساسات است که در درک مفاهیم انتزاعی، نقش مهمی را ایفا می کند. در این مقاله یکی از کاربردهای استعاره مفهومی در حوزه ی شادی، در دو داستان «شوهر آهو خانم» و «بافته های رنج» علی محمد افغانی به روش توصیفی-تحلیلی بررسی شده است. شادی از عواطف بنیادین بشر است که در همه ی فرهنگ ها وجود دارد و با بررسی استعاره ی مفهومی آن تفاوت و شباهت فرهنگ ها در اظهار آن به دست می آید. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که در دو اثر افغانی مجموعه 47 مورد استعاره مفهومی مربوط به شادی یافت شد، که اغلب با استعاره های جهانی شادی که توسط کووچش ارایه شده مطابق است، براساس حوزه مبدا 16 اسم نگاشت، با فرآیند های جانورانگاری، طبیعت انگاری، سیال انگاری، جسم انگاری و جهتی در استعاره سازی دو داستان آمده است. از اقسام سه گانه استعاره مفهومی: 4 مورد استعاره ی جهتی،  19 مورد استعاره ی هستی شناختی و 24 مورد آن استعاره ی ساختاری است. به لحاظ مبدا پربسامدترین حوزه آن «ماده ی درون ظرف» است. بررسی تطبیقی این مقوله در نگاره های مکتب تبریز دوره صفوی حاکی از انعکاس این موضوع در آثار برجای مانده از این مکتب است.

    اهداف پژوهش

    1.آشنایی با مفهوم شادی در داستان های علی محمد افغانی.2.بررسی تطبیقی عنصر شادی در داستان های علی محمد افغانی با نگاره های مکتب تبریز.

    سوالات پژوهش 

        1.مفهوم استعاری شادی چه جایگاهی در داستان های علی محمد افغانی دارد؟در نگاره های مکتب تبریز عنصر شادی چه بازتابی دارد؟

    کلید واژگان: معناشناسی شناختی, استعاره مفهومی, شادی, علی محمد افغانی}
  • نسرین فنا فی الهی، پروانه عادل زاده*، کامران پاشایی فخری

    هر جامعه ای برای  دستیابی به نظم و ثبات اجتماعی و سیاسی، نیازمند پای بندی افراد به قوانین و هنجارهای مورد تایید موجود در آن جامعه است؛ از این رو می توان از مفهوم تعهد به عنوان یکی از محوری ترین ارکان سرمایه اجتماعی یاد کرد. سرمایه اجتماعی مجموعه ای از هنجارها، ارزش ها و تعهدات اخلاقی است که رفتارهای متقابل افراد در چارچوب آن ها شکل می گیرد و موجب تسهیل روابط اجتماعی می گردد. این مفهوم از دیرباز در جامعه ایران مطرح بوده و انعکاس آن را می توان در آثار ادبی برجای مانده از ادوار گذشته مشاهده کرد. «هزار و یک شب» از جمله متون پیش از دوره هخامنشیان است که علاوه بر مسایل ادبی و سیاسی به لحاظ مسایل اجتماعی و اخلاقی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و در حوزه سرمایه اجتماعی حاوی عناصر و مولفه های قابل توجهی است. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی  و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. در این پژوهش یکی از شاخصه های اصلی سرمایه اجتماعی (تعهد) بررسی شده و عملکرد این شاخص در زمینه سازی مشارکت و رفع مشکلات سیاسی و اجتماعی در ژرفای حکایات متن تبیین شده است که بدون تردید آگاهی از این یافته ها می تواند به عنوان راهکاری در برقراری روابط اجتماعی مناسب و دست یابی به سرمایه اجتماعی مفید باشد. نتایج حاصل در این پژوهش تعهد به تامین امنیت، تعهد به عدالت و تعهد به مشارکت است. این مقوله را می توان در نگاره های داستان های هزار و یک شب نیز مشاهده کرد.

    اهداف پژوهش

    بازشناسی مفهوم تعهد در داستان های هزار و یک شب.بررسی مفهوم تعهد در نگاره های مروبط به داستان های هزار و یک شب.

    سوالات پژوهش

    مفهوم تعهد در نگاره های «داستان های هزار و یک شب» چه انعکاسی یافته است؟مفهوم تعهد چه بازتابی در «داستان های هزار و یک شب» دارد؟

    کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, تعهد, نگاره های هزار و یک شب, ادبیات بینا رشته ای}
    Nasrin Fanafellahi, Parvaneh Adelzadeh *, Kamran Pashaei Fakhri
  • حسین عباس نژاد، پروانه عادل زاده*، کامران پاشایی فخری
    در کلیله و دمنه، درحکایت شیر و گاو، شخصیت هایی مانند کلیله و دمنه، رفتارهای سیاسی - سازمانی از خود بروز می دهند. در نظام سیاسی این داستان نظم و قانون از جایگاه ثابت و پایداری برخوردار نیست و از آن استفاده ابزاری بر مبنای زور به عمل می آید. اراده پادشاه و طبقات حاکم به عنوان یک قانون کلی ملاک ارزیابی و اجراست و بر مبنای نظر و عقیده هییت حاکمه تغییر می کند. نبود یک سری قوانین و مقررات مشخص و با ارزش و عدم شایسته سالاری در انتخاب اشخاص، زمینه را برای گسترش شایعه و توطیه بر علیه دیگران فراهم می سازد. رفتار سیاسی، همیشه رفتارهای بدی در سازمان نیستند. از این رو باید رفتارهای سیاسی مخرب را کنترل و اداره کرد. رفتار سیاسی -سازمانی، آدمی را در شناخت پیچیدگی و معضلات سازمان ها و مسایل مرتبط با سازمان توانمند می سازد. هر چه مدیر یا حاکم از ویژگی ها و رخدادهای ویژه سازمانی شناخت کامل تری داشته باشد، عکس العمل و واکنش او بهتر و گشاده تر خواهد بود. قدرت در دست اشخاص مختلف در یک سازمان که به دنبال منافع شخصی خود هستند، منجر به بروز رفتارهای سیاسی نامتعارف می شود و افراد در برابر پایگاه های قدرت، عکس العمل های متفاوت از خود نشان می دهند. در کل می توان گفت نگرش و فرهنگ سیاسی بخصوصی در رفتار و اندیشه شخصیت های داستانی تاثیر گذار بوده است. در این جستار، به روش کتابخانه ای رفتار سیاسی - سازمانی در ارتباط با سازمانی انسانی، در زمینه های مقام و منزلت، عدم اعتماد، شایعه پراکنی و بدبینی مورد بحث واقع شده است.
    کلید واژگان: کلیله, دمنه, شیر و گاو, رفتار سیاسی, قدرت سازمانی}
    Hossein Abbasnejad, Parvaneh Adelzadeh *, Kamran Pashaie Fakhri
    In Kelileh and Demeneh, in the Lion and beef clubs, characters such as Kelileh and Demeneh reveal political-organizational behaviors. In the political system, this story of law and order does not have a stable place, and it is based on the use of a force-based instrument. The will of the king and the ruling classes as a general rule is the criterion for evaluation and implementation, and changes according to the views and opinions of the governing body. The lack of a set of well-defined rules of conduct and lack of meritocracy in the selection of individuals provides grounds for spreading rumors and conspiracy against others. Political behavior is not always bad at the organization. Therefore, it must control and control the destructive political behaviors. Organizational-political behavior empowers people to understand the complexity and organizational issues of the organization. Whatever the manager or ruler knows more about the features and special events of the organization, his reaction and reaction will be better and more open. Power in the hands of different individuals in an organization seeking their own interests results in unusual political behaviors and people react differently to power bases. In general, one can say that certain political attitudes and culture have influenced the behavior and thought of fictional characters. In this research, the methodology of library-political behavior in relation to human organization has been discussed in terms of status, mistrust, rumor and pessimism.
    Keywords: Kelileh, Demeneh, Lion, Cow, Political Behavior}
  • نسرین فنافی الهی، پروانه عادل زاده *، کامران پاشایی فخری
    زمینه و هدف

    در سالهای اخیر شاهد ورود اصطلاح سرمایه اجتماعی در گفتمانها و اسناد علمی در قلمروهای مختلف بوده ایم. سرمایه اجتماعی بعنوان عاملی برای موفقیت در عرصه‌های گوناگون زندگانی با برخورداری از سلامت اجتماعی مورد بحث قرار میگیرد. توجیه این تمرکز بر مقوله‌های سرمایه اجتماعی مبتنی بر نقشی است که آنها در تولید و افزایش سرمایه های انسانی ایفا میکنند و به همین دلیل امروزه در بررسی و تدوین شاخصهای اجتماعی و توسعه توسط سازمانهای معتبر جهانی جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است.

    روش مطالعه

    روش مطالعه در این جستار توصیفی - تحلیلی بوده است. در ابتدا مطالعه کامل داستانهای هزارویک شب از نسخه عبداللطیف طسوجی انجام گرفته، سپس به مطالعه منابع مربوط به سرمایه اجتماعی از نظرگاه پیر بوردیو پرداخته شده، آن گاه سطح فکری داستانهای هزارویک شب از این منظر مورد بررسی قرار گرفته است.

    یافته‌ ها

     «هزارویک شب» از جمله کتب پیش از دوره هخامنشیان است که علاوه بر مسایل ادبی و سیاسی، بلحاظ مسایل اجتماعی و اخلاقی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و در حوزه‌ سرمایه اجتماعی حاوی عناصر و مولفه‌های قابل توجهی میباشد. با توجه به پیشرفت دانش و تیوریهای جدیدی که در زمینه سرمایه اجتماعی توسط صاحبنظران ارایه گردیده است، در این پژوهش سطح فکری نگاره‌های هزارویک شب از دیدگاهی نوین و بر مبنای نظریه‌های پیر بوردیو، جامعه‌شناس فرانسوی سده بیستم، مورد بررسی قرار گرفته است.

    نتیجه‌ گیری

     نتایج حاصل در این پژوهش حاکی از آن است که شاخصهای سرمایه اجتماعی بکاررفته در این داستانها از منظر سطوح سه‌گانه خرد، میانی و کلان شامل اعتقادات دینی، اعتماد، امید، بخشش و بخشایش، صبر، همکاری و تعاون میباشد.

    کلید واژگان: سطح فکری, سرمایه اجتماعی, داستانهای هزارویک شب, ادبیات بینارشته ای}
    Nasrin Fanafi Elahi, Parvah Adelzadeh *, Kamran Pashaei Fakhri
    BACKGROUND AND OBJECTIVES

    In recent years, we have witnessed the introduction of the word social capital in discourses and scientific documents in various fields. Social capital is discussed as a factor for success in various areas of life with social health. The justification for this focus on social capital is based on the role it plays in the production and increase of human capital, and for this reason today it has a special place in the study and development of social indicators and development by reputable global organizations.

    METHODOLOGY

    The research method in this article is descriptive-analytical. First, a complete study of the tales of One Thousand and One Nights from the version of Abdul Latif Tassoji has been done, and then the sources related to social capital from Pierre Bourdieu"s point of view have been explored.

    FINDINGS

    "One Thousand and One Nights" is one of the books before the Achaemenid period, which in addition to literary and political issues is of special importance in terms of social and moral issues and in the field of social capital contains significant elements and components. Due to the development of new knowledge and theories in the field of social capital presented by experts, in this study, the intellectual level of Thousand and One Nights drawings from a new perspective and based on the theories of the twentieth century French sociologist, Pierre Bourdieu, is examined.

    CONCLUSION

    The results of this study indicate that the indicators of social capital used in these tales from the perspective of the three levels of micro, medium, and macro include religious beliefs, trust, hope, forgiveness and forgiveness, patience, cooperation and cooperation.

    Keywords: Intellectual level, social capital, One Thousand, One Nights tales, interdisciplinary literature}
  • سعیده صمیمی، پروانه عادل زاده*، کامران پاشایی فخری

    درک آثار ادبی بدون توجه به زمینه اجتماعی امکان پذیر نیست. پیروزی انقلاب اسلامی در اواخر دهه 1970 ، فرصت مناسبی برای انعکاس ارزش ها و باورهای تربیتی جامعه در حال گذار ایران در قالب آثار ادبی فراهم ساخت. بر این اساس، هدف تحقیق حاضر نقد تربیتی سلطه پذیری دختران بر اساس نظریات دو روانشناس معروف آدلر و هورنای  از طریق تحلیل محتوی یک رمان ایرانی است. محققان از روش تحقیق کیفی با رویکرد موردی سود جسته اند. هم چنین جامعه آماری شامل کلیه آثار آدلر و هورنای و روش نمونه گیری ، هدفمند می باشد. روش جمع آوری داده ها ، استنادی و روش تحلیل داده ها ، تحلیل نشانه شناختی است. یافته های تحقیق نشان داد از منظر جامعه شناختی نمی توان روند سلطه پذیری زنان را ازطریق نظریات آدلر و هورنای به سادگی تبیین کرد، در حالی که تحلیل مبتنی بر نشانه شناسی انطباق کاملی بین ویژگی های زنان سلطه پذیر با آراء این دو روانشناس نشان می دهد. هورنای دلیل سلطه پذیری را فضای ناامن خانواده می داند ، در حالی که آدلر بر نقش عقده حقارت تاکید می ورزد. یافته های تحقیق هم چنین مبین تداوم نظام تربیتی مردسالارانه در متن جامعه ای است که داستان رمان در آن جریان دارد. نقد تربیتی اثر حاضر بر تداوم روند سلطه پذیری زنان در هر دو سطح کلان و خرد تاکید ورزیده و توجه سیاست گذاران نظام آموزشی را به نیاز به تجدیدنظر در سیاست های جنسیتی جلب می نماید.

    کلید واژگان: سلطه پذیری, نقد تربیتی, رمان, دختران}
    Saeideh Samimi, Parvaneh Adelzadeh *, Kamran Pashaei Fakhri

    It is impossible to understand literary without considering its social context. The victory of the Islamic Revolution in the late 1970s provided a suitable opportunity to reflect the educational values and beliefs of Iran’s society in transition in the form of literary works. Accordingly, the purpose of the present study is educational criticism of dominance of girls based on the views of two famous psychologists namely Adler and Horney through analysis of the content of an Iranian novel. Researchers have used the qualitative method using case study approach. The research population includes all the works of Adler and Horney selected through purposeful sampling method. The method of data collection and analysis were documentary and semiotic analysis respectively. The research findings showed that from a sociological point of view, the trend of female domination cannot be easily explained by Adler and Horney theories, while semiotic analysis indicates a complete agreement between the characteristics of domineering women and the views of these two psychologists. Horney attributes the dominance to the insecure atmosphere of the family, while Adler emphasizes the role of the inferiority complex. The research findings also indicated the continuation of the patriarchal educational system in the context of the society in which the story of the novel "My Share" takes place. The educational critique of the present work emphasizes the continuation of the process of female domination at both macro and micro levels; an issue that draws the attention of policymakers to "revising gender policies" and providing new training to the younger generation.

    Keywords: Dominance, Educational Criticism, girls, Novel}
  • فرهاد حامدی، کامران پاشایی فخری*، پروانه عادل زاده
    روانشناسی وادبیات ازطریق رابطه متقابل بر غنای یکدیگر می افزایند. تیوری های روانشناسی به درک شخصیت های ادبی  کمک می کنند و ادبیات ، مثال هایی ملموس برای پشتیبانی از نظرات روانشناسان فراهم می سازد. بر بنیان این تفکر ، هدف پژوهش حاضر تحلیل روانکاوانه دو رمان ایرانی " شوهر آهوخانم" به نویسندگی محمد علی افغانی و " همنوایی شبانه ارکستر چوب ها " از رضا قاسمی براساس نظریه یادگیری شناختی _ اجتماعی آلبرت بندورا است. روش تحقیق حاضر تطبیقی از نوع تحلیل محتوی کیفی و روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای با بهره گیری از نظریه پشتیبان آلبرت بندورا است . یافته های تحقیق نشان می دهد که در هر دواثر ادبی، سه پیشفرض کلیدی نظریه بندورا قابل مشاهده است بدین معنی که ارتباط متقابل بین افراد، عوامل محیطی و رفتار شخصیت های داستان مشاهده می شود. هم چنین فضای حاکم بر رمان ها و شخصیت های اصلی نشان می دهند که یادگیری مشاهده ای چگونه از نسلی به نسل دیگر منتقل می گردد. یافته مهم دیگر اینکه نویسندگان نشان داده اند یادگیری شناختی - اجتماعی به علت تعارض سنت با مدرنیسم دچار اختلال شده و شخصیت های داستان را سردرگم کرده است. از منظر تربیتی ، پژوهش حاضر به درک ما از نقش تحولات اجتماعی و تعارض سنت ومدرنیسم در تسریع یا ایجاد اختلال در یادگیری های مشاهده ای نسل جوان یاری می رساند.
    کلید واژگان: یادگیری شناختی - اجتماعی, آلبرت بندورا, شوهر آهو خانم, علی محمد افغانی, ادبیات بینارشته ای}
    Farhad Hamedi, Kamran Pashaei Fakhri *, Parvaneh Adelzadeh
    Psychology and literature add to each other's richness through interrelationships. Psychological theories help to understand literary characters, and the literature provides concrete examples to support the views of psychologists. Based on this thought, the aim of the present study is to analyze the hermeneutics of two Iranian novels “Showhar-e Ahoo  Khanom" (Ahoo  Khoum’s husband ) written by Mohammad Ali Afghani and " The Nocturnal Harmony of Wood Orchestra" by Reza Ghasemi based on Albert Bandura's theory of cognitive-social learning. The research method was a comparative type of qualitative content analysis and method of data collection was documentary. The research findings show that in both novels, the three key presuppositions of Bandura's theory, namely the interaction between people, environmental factors and key characters of the stories, are quite visible. The atmosphere of the stories also shows how observational learning is passed down from generation to generation. Another important finding is that the both novelists have shown that cognitive-social learning is impaired due to the conflict between tradition and modernism and has confused the characters of the stories. From an educational perspective, the present interpretation contributes to our understanding of the role of social change and the conflict between tradition and modernism in accelerating or disrupting the observational learning of the younger generation.
    Keywords: cognitive, Social Learning Content Analysis Bandura Modernism Observational Learning Tradition}
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال