فهرست مطالب کامبیز حیدرزاده هنزایی
-
هدفامروزه ایجاد تجربه قوی برای مشتری، یکی از اهداف بسیار مهم مدیریتی است. در واقع، انفجار نقاط تماس بالقوه و کاهش کنترل بر تجربه مشتری، شرکتها را ملزم می کند تا عملکرد چندگانه کسب وکار، مانند فناوری اطلاعات، عملیات خدمات، لجستیک، بازاریابی، منابع انسانی و حتی شرکای خارجی و زنجیره تامین را برای ایجاد و ارائه تجربه مثبت مشتری یکپارچه کنند. در این میان، بررسی مطالعات پیشین در حوزه مدیریت تجربه مشتری، نشان دهنده شکاف عمیق مطالعاتی در حوزه پیاده سازی این فرایند در سازمان هاست. با توجه به آنچه بیان شد، هدف این پژوهش ارائه مدلی جامع از مولفه های کلیدی اثرگذار بر پیاده سازی موفق مدیریت تجربه مشتری در سازمان بوده است.روشبرای دستیابی به هدف پژوهش، رویکرد کیفی مدنظر قرار گرفت و از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. در این پژوهش از طریق انجام مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 14 نفر از متخصصان و صنعتگران متخصص در حوزه مدیریت تجربه مشتری و مطلعان کلیدی در زمینه مدیریت ارتباط با مشتری و وفاداری، نظرهای این خبرگان جمع آوری و ثبت شد و در ادامه با استفاده از نرم افزار مکس کیودا عملیات کدگذاری انجام گرفت. در نهایت مولفه های کلیدی اثرگذار بر پیاده سازی موفق مدیریت تجربه مشتری در سازمان شناسایی و در قالب یک مدل مفهومی ارائه شد.یافته هاپس از تجزیه وتحلیل مصاحبه ها، کدهای استخراجی بر اساس تشابه و دفعات تکرار، در 10 مضمون، 32 مقوله و 83 مفهوم کشف و برچسب گذاری شد. درنهایت، نتایج حاصل از تحلیل، در قالب جدول مولفه های کلیدی و مقوله ها و نیز، مدل مفهومی مولفه ها ارائه شد. این 10 مضمون که به عنوان مولفه های کلیدی در نظرگرفته شده اند، عبارت اند از: 1. کارمندان تجربه مشتری محور؛ 2. فرایند طراحی و پیاده سازی تجربه مشتری؛ 3. فرهنگ مشتری محور؛ 4. حکمرانی تجربه مشتری؛ 5. مدیریت سازمان و فرایندهای کسب وکار؛ 6. رهبری متمرکز بر مشتری؛ 7. زیرساخت، مکانیزاسیون و مدیریت تکنولوژی تجربه محور؛ 8. برنامه ریزی استراتژیک مشتری محور؛ 9. مدیریت بینش تجربه مشتری؛ 10. سازمان دهی و مدیریت تعامل با مشتری.نتیجه گیریبا تحلیل محتوای مصاحبه های انجام شده، مدلی جامع در ارتباط با مولفه های موثر بر پیاده سازی موفق مدیریت تجربه مشتری در سازمان ارائه شد. با در نظر گرفتن روابط درونی مولفه های کلیدی، نتایج نشان داد که مولفه ها می توانند در چهار لایه سازمان دهی شوند. بیرونی ترین آن ها، لایه رهبری و فرهنگ است که نقش محرک اجرا را دارد. لایه دوم، لایه سازمان دهی و حکمرانی است که به عنوان بازوی عملیاتی اجرا در سازمان عمل می کند. لایه سوم، فرایند تجربه مشتری و زیرساخت است؛ جایی که تجربه مشتری بر اساس زیرساخت و فناوری مورد نیاز طراحی، اجرا و سنجیده می شود. در نهایت، آخرین و درونی ترین لایه مدل، لایه داده و نقاط تماس است؛ جایی که تعامل مشتری با سازمان شکل می گیرد و داده ها تولید و تجربه پس از آن ایجاد می شود. بنابراین، نتایج به روشنی نشان می دهد که برای اجرای موفق مدیریت تجربه مشتری و بهبود تجربه مشتری به عنوان نتیجه نهایی آن، تمامی ارکان سازمان دخیل خواهند بود.کلید واژگان: تحلیل محتوای کیفی, تجربه مشتری, مدیریت تجربه مشتری, مدل پیاده سازی, مولفه های سازمانی}ObjectiveBuilding a strong customer experience is currently one of the most important management goals. The explosion of potential touch points and diminishing control over the customer experience requires companies to integrate multiple business functions such as IT, operations of the service, logistics, marketing, human resources, and even external partners and supply chains to create and deliver a positive customer experience. The purpose of this study is to provide a model of the key components that affect the successful implementation of customer experience management in the organization.
MethodologyTo achieve the objectives of the research, a qualitative approach was adopted, employing the method of qualitative content analysis. Accordingly, the opinions of interviewees were collected, recorded, and scrutinized. The codes and concepts were extracted by MaxQDA software. This process involved conducting in-depth semi-structured interviews with 14 experts with an appropriate history of working on customer experience and key informants related to customer relationship management and loyalty. Finally, the key components affecting the successful implementation of customer experience management in the organization were identified and presented as a conceptual model.FindingsAfter analyzing the interviews, the codes were extracted and labeled based on similarity and frequency of replication in 10 main themes, 32 categories, and 83 concepts. Finally, the results of the analysis were presented in the form of a table of key components, categories, and the conceptual model of the components. These 10 themes, which were considered as the key components, include customer experience-driven employee; customer experience design and implementation process; customer-centric culture; customer experience governance; management of organization and business processes; customer-focused leadership; customer experience-driven infrastructure, mechanization, and technology management; customer-centric strategic planning; customer experience insights management; and customer interaction management and organizing.
ConclusionAnalyzing the conducted interviews, a comprehensive model was presented concerning the components affecting the successful implementation of customer experience management in the organization. Considering the internal relationships of the key components, the results showed that the components can be organized into four layers. The most external of them is the layer of Leadership and Culture, which plays the driving role in implementation. The second layer is the Organizing and Governance layer which acts as the operational lever of implementation in the organization. The third layer is the Customer Experience process and infrastructure, where the customer experience is designed, implemented, and measured based on the required infrastructure and technology. Finally, the last and innermost layer of the model is the layer of Data and Touchpoints, where the customer interaction with the organization is formed. And the data and the experience are created afterward.Keywords: Customer Experience Management, Customer Experience, Implementation Model, Organizational Components, Qualitative Content Analysis} -
هدف این پژوهش نقش وضعیت های مختلف هیجانی مشتریان بر ترجیح انتخاب (نوع) غذامی باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر اجرا آمیخته (کیفی-کمی) میباشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 26 نفر از مصرف کنندگان مواد غذایی رستوران ها و فودکورت های مراکز خرید شهر تهران (ارگ، کوروش، پالادیوم، سانا، ایران مال و...) و نمونه گیری به صورت هدفمند و در بخش کمی شامل 448 نفر همانند بخش کیفی از مصرف کنندگان مواد غذایی که به صورت غیراحتمالی در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه برگرفته از بخش کیفی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تئوری داده بنیاد و از نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی از تحلیل های چند متغیری و معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که در هیجان تجربه شده دو مولفه؛ هیجان مثبت و هیجان منفی و برای عوامل زمینه ای سه مولفه فرهنگ، دانش بهداشتی و تجربه قبلی و پنج مولفه برای شرایط انتخاب غذا در شرایط هیجانی مثبت و پنج مولفه نیز برای شرایط هیجانی منفی شناسایی شده است. نتایج نشان داده است افراد در هیجانات تجربه شده مختلف (مثبت و منفی) به سمت غذاهای مختلف می روند و ویژگی های مختلف غذا (بافت، رنگ، دما، رایحه، مزه) در انتخابشان هم در هیجان مثبت و هم در هیجان منفی نقش مهمی داشته است. از طرف دیگر عوامل زمینه ای نیز بر شرایط انتخاب غذا تاثیر دارند و افراد غذا را بر اساس بافت، رنگ، دما، رایحه و مزه در شرایط هیجانی منفی یا مثبت انتخاب کرده اند.
کلید واژگان: هیجان, هیجان مشتری, هیجان مثبت, هیجان منفی, انتخاب غذا}The purpose of this research is the role of different emotional states of customers on the preference of choosing (type) of food. The current research is applicable in terms of purpose, and mixed (qualitative-quantitative) in terms of execution. The statistical population of the research in the qualitative part includes 26 people from the food consumers of restaurants and food courts in shopping centers of Tehran (Arg, Kurosh, Palladium, Sana, Iran Mall, etc.), and sampling was done in the targeted manner; and the quantitative part includes 448 persons who, like the qualitative part, were selected randomly available from the consumers of food. The research collection tool is a semi-structured interview and a questionnaire taken from the qualitative section. Data-based theory and MAXQDA software were used for data analysis, and multivariate analysis and structural equations were used in the quantity part. The results showed that there are two components in the experienced excitement: positive emotion, and negative emotion; and for background factors, three components of culture, health knowledge, and previous experience; and five components for food selection conditions in positive emotional conditions; and five components for negative emotional conditions have been identified. The results have shown that people go to different foods in different experienced emotions (positive and negative), and different characteristics of food (texture, color, temperature, aroma, taste) played an important role in their choice in both positive and negative emotions. On the other hand, background factors also affect the conditions of food selection and people have chosen food based on texture, color, temperature, aroma and taste in negative or positive emotional conditions.
Keywords: Emotion, Customer Emotion, Positive Emotion, Negative Emotion, Food Choice} -
هدف
همه گیری کووید 19، تغییرات چشمگیری در جنبه های مختلف زندگی افراد در سراسر جهان ایجاد کرد. این تغییرات رفتار مصرف کننده را تحت تاثیر قرارداد. الگوی انتخاب و نوع واکنشی که شخص در هر موقعیت از خود نشان می دهد به عوامل موقعیتی و غیر موقعیتی مختلفی بستگی دارد.کووید 19 ، این موضوع را یادآوری کرد که همه گیری ها، به ندرت رخ می دهند، درگذشته اتفاق افتاده در آینده هم اتفاق خواهند افتاد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی پاسخ های رفتاری مصرف کننده در دوران همه گیری کووید 19 با تاکید بر مصرف مواد غذایی است.
روش شناسی:
به منظور دستیابی به هدف پژوهش، روش پدیدارشناسی و مصاحبه عمیق استفاده شد. با به کارگیری روش نمونه گیری هدفمند،40 مصاحبه در شهر تهران با مصرف کنندگان انجام و با نرم افزار مکس کیودا مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
نتایجپس از تجزیه وتحلیل داده ها وکدگذاری باز، محوری و انتخابی، 23 کد به دست آمد، که در سه مقوله واکنشی، مقابله ای و سازگاری بلندمدت طبقه بندی و درنهایت نتایج حاصل از تحلیل در قالب مدل مفهومی ارایه گردید.
بحث و نتیجه گیرینتایج به دست آمده نشان داد که افراد در ابتدای شیوع همه گیری کووید 19 به صورت واکنشی کمتر به فروشگاه های فیزیکی مراجعه می کنند، خریدهای خود را به تعویق انداخته و برای اینکه کمتر در معرض ابتلا قرار گیرند، خرید های خود را به صورت آنلاین و تلفنی سفارش می دادند. همچنین پس از مدتی، از طریق انجام کارها توسط خودشان از قبیل آشپزی به مقابله با آن پرداخته و درنهایت در بلندمدت و مرحله سازگاری بلندمدت، حساسیت آنان نسبت به محیط خرید افزایش پیدا کرد، رژیم غذایی سالم را مورد توجه قرار دادند و سبک زندگی آنان تغییر کرد.
کلید واژگان: رفتار مصرف کننده, کووید-19, کرونا ویروس, همه گیری, پدیدارشناسی}Aim and IntroductionThe Covid-19 pandemic has caused significant changes in various aspects of people's lives around the world. The outbreak of Covid-19 is a reminder that epidemics, like other disasters and events that happen rarely, have happened in the past and will happen in the future. Even if we cannot prevent the creation of dangerous viruses, we must be prepared to reduce their effects on society. The Covid-19 pandemic, which has affected the entire world, has caused changes around the world and in many areas of life. These changes have affected consumer behavior and continue to affect them. Although past societies have been affected by several epidemics and pandemic, it is difficult to estimate their long-term economic, behavioral, or social impacts. These aspects have not been studied in the past. There are few studies to show what the consequences of major historical pandemics over the past few years have been in the area of consumer behavior. In addition, scientists suggest that new Pandemic continue to pose a risk in the future. Therefore, understanding the life of consumer behavior in the face of this pervasive disease and even beyond, is of great importance for marketers as well as business planners and policy makers. These changes have also affected consumer behavior. The purpose of this study is to explain consumer behavioral responses during the outbreak of the Covid-19 pandemic, with an emphasis on food consumption.
MethodologyIn order to answer the main question of the research, an in-depth interview and the design of the interview protocol have been used according to the literature review. By using the purposeful sampling method, 40 interviews were conducted with consumers in Tehran and analyzed with MAXQDA software. In this research, Cohen's kappa index was used to measure the reliability of interview coding.Based on the data analysis, consumers respond to the existing crisis in three stages, reacting, coping and adapting during the outbreak of COVID 19. In order to analyze the data, at first, after the interviews were transcribed, the interviews were read several times. In the next step, coding started.
FindingsAfter data analysis and open, axial and selective coding, 23 codes were obtained, which were classified into three categories: reaction(postponing purchases; reducing consumption; replacing with other items; online shopping; telephone shopping; increasing purchases; decreasing purchases; increasing sensitivity to the shopping environment; increasing Compliance with health protocols; visiting physical stores less often; visiting small stores near where you live and visiting virtual stores more), coping (doing things by yourself and trying new products or brands)and adapting(healthy diet and increasing consumption of dairy products and healthy foods; increasing the consumption of organic products and vegetables; changing lifestyles; awareness of health and hygiene; reducing the consumption of prepared and frozen foods; using disinfectants and being more sensitive about hand hygiene; online shopping; cooking at home ; sensitivity to the shopping environment), and finally, the results of the analysis were presented in the conceptual model.
Discussion and ConclusionCombining and integrating the researches, a comprehensive model has been presented in relation to consumer behavioral responses during the outbreak of Covid-19. The obtained results were presented in the form of a conceptual model. The results showed that at the beginning of the outbreak of the pandemic of Covid-19, people reacted to the outbreak in the form of things such as went to physical stores less, postponing purchases, shopping online and by phone, so that they are less exposed to infection. Also, after some time, by doing things by themselves, such as cooking, they have coping with Covid-19, and finally, things like a healthy diet, sensitivity to the shopping environment, lifestyle changes, and online shopping are among the things that are still in the long term. The Covid-19 pandemic has brought about changes in consumer behavior. The results of this research showed that during the period of Covid-19, consumers used to buy from supermarkets and stores near their places of residence and stated that they would visit them after the end of the period, i.e. in the post-Covid-19 period. Therefore, small and local retailers can use this opportunity to offer products and services. The pandemic provided the opportunity to shop online and over the phone, and consumers preferred home delivery to be less exposed to the virus, so retailers, stores and even small supermarkets should take note. There is also the possibility of subsequent epidemics, therefore, marketers and stores, large and small retailers must acquire the necessary preparation in terms of infrastructure to face it in order to reduce its effects. Businesses must design new models to meet the changing or evolving needs of consumers in the post-Covid-19 era.
Keywords: : consumer behavior, COVID-19, Corona Virus, Pandemic, Phenomenology} -
جهت هویت آنلاین یک شرکت عمل نموده و نه تنها محصولات و خدمات ارائه شده را در بر میگیرد، بلکه تصویر زیباییشناختی و ارزشهای شرکت را نیز ارائه میدهد. ایجاد هویت آنلاین قوی به متمایز شدن یک فروشگاه اینترنتی از رقبا، جذب و نگهداشت مشتریان برای تقویت مزیت رقابتی، و به بهبود تفاوتهای برند، محصول یا خدمات کمک میکند. و از طرفی درک قصد مکرر خرید مصرفکنندگان در حفظ رشد در این کسب و کار ضروری است. این پژوهش با ارائه دیدگاه نظری جدید برای درک رفتار خرید آنلاین مشتریان متعهد نشان میدهد که وبسایت فروشگاهی، هویت خاصی را ایجاد میکند که این هویت خود بر قصد مکرر خرید اثرگذار است. پژوهش حاضر با آزمودن مدلی مفهومی کینگ و همکاران (2016) در جهت توسعه مدل مذکور، عوامل موثر بر هویت فرهنگی وبسایت و قصد مکرر خرید را مورد مطالعه قرار داده است. بر اساس اطلاعات گردآوری شده از 463 نفر از مشتریان فروشگاه های آنلاین در تهران شامل بخشی از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، نتایج این تحقیق نشان داد، افزایش جذابیت محصول، جذابیت خدمت، رضایتمندی الکترونیکی مشتریان، سفارشگردانی، هویت فرهنگی وبسایت و جذابیت وبسایت موجب افزایش قصد مکرر خرید میشود. افزایش قابل اعتماد بودن وبسایت، جذابیت محصول، جذابیت خدمت و جذابیت وبسایت موجب افزایش هویت فرهنگی وبسایت میشود. افزایش جذابیت وبسایت و سفارشگردانی موجب افزایش رضایتمندی الکترونیکی مشتریان میشود. اما افزایش قابل اعتماد بودن وبسایت موجب افزایش قصد مکرر خرید نمیشود. نتایج به دست آمده میتوانند مبنایی باشد که فروشگاههای اینترنتی هویت فرهنگی وبسایت را به عنوان استراتژی جدیدی جهت جذب و حفظ مشتریان با تمرکز بر قصد مکرر خرید درک نموده و بکار گیرند.
کلید واژگان: تمایل (قصد) مکرر خرید, هویت فرهنگی وبسایت, سفارش گردانی, فروشگاه های اینترنتی, تجارت الکترونیکی}In the context of online shopping, websites play a critical role in facilitating transactions between buyers and sellers. An online store's website acts as a focal point for a company's online identity and encompasses not only the products and services offered but also the company's aesthetic image and values. Creating a strong online identity helps an online store differentiate itself from competitors, attract and retain customers to strengthen its competitive advantage, and improve brand, product, or service differentiation. On the other hand, understanding the repeat purchase intention of consumers is essential for maintaining growth in this business. This research, by providing a new theoretical perspective for understanding the online shopping behavior of committed customers, shows that a store's website creates a specific identity that itself affects the repeat purchase intention. The present study examines the factors affecting website cultural identity and the repeat purchase intention by testing a conceptual model by King et al. (2016) in order to develop the model. Based on the information gathered from 463 customers of online stores in Tehran, including a segment of students of Islamic Azad University, Science and Research Branch, the results of this research showed that increasing product attractiveness, service attractiveness, customer e-satisfaction, fulfillment, website cultural identity, and website attractiveness leads to an increase in the repeat purchase intention. Increasing website trustworthiness, product attractiveness, service attractiveness, and website attractiveness leads to an increase in website cultural identity. Increasing website attractiveness and fulfillment leads to an increase in customer e-satisfaction. However, increasing website trustworthiness does not lead to an increase in the repeat purchase intention. The results can be a basis for online stores to understand and use website cultural identity as a new strategy for attracting and retaining customers with a focus on the repeat purchase intention.
Keywords: Repeat Purchase Intention, Website Cultural Identification, Fulfillment, E-Tailing, E-Commerce} -
هدف اصلی:
تعیین واکاوی نقش رهبری تحول دیجیتال در اتحاد استراتژیک سازمان ها و شرکت های ایرانی.
روش پژوهش :
روش تحقیق نظریه داده بنیاد و پژوهش بر اساس نوع هدف؛ توسعه ای و از نوع کیفی تعیین گردید.
یافته هانتایج تحقیق نشان داد که رقابتی شدن بازار، دیجیتالی شدن و در هم تنیدگی بازار به پدیده محوری تحقیق که همان رهبری تحول دیجیتال است، شکل می دهد. رهبری تحول دیجیتال در قالب سبک رهبری و کارویژه های رهبری توصیف شده است. نقش رهبری تحول دیجیتال در اتحادهای استراتژیک بی واسطه نیست و با مجموعه ای از شرایط زمینه ای و همچنین شرایط مداخله گر ، میانجی گری می شود و این عوامل بر روی راهبردهایی که شرکت ها اتخاذ می کنند، تاثیر می گذارد.
بحث و نتیجه گیرینتایج مطالعه ی حاضر به طور کلی نشان می دهد که رهبری تحول دیجیتال در اتحاد استراتژیک سازمان ها و شرکت های ایرانی تاثیر بسیار زیادی دارد و در عصر حاضر، تحول دیجیتال به عنوان یک عامل اصلی برای رشد و پیشرفت سازمان ها در نظر گرفته می شود. برای دستیابی به مزیت رقابتی و ارائه خدمات بهتر به مشتریان، شرکت ها باید به تغییرات دیجیتال و فناوری های نوین پاسخ دهند. با این وصف باید توجه داشت که نقش رهبری تحول دیجیتال در اتحاد استراتژیک بین شرکت ها از مجرای اثرپذیری از متغیرهای متنوعی اتفاق می افتد و همچنین شرکت ها راهبردهای متنوعی را در راستای تحول دیجیتال و همچنین ایجاد اتحادهای استراتژیک دنبال می کنند.
کلید واژگان: تحول دیجیتال, رهبری تحول دیجیتال, اتحادهای استراتژیک, بستر فرهنگ اسلامی}PurposeDetermining and analyzing the role of leadership of digital transformation in the strategic alliance of Iranian organizations and companies.
MethodologyThe research method was data base theory and the research was determined based on the type of development goal and of qualitative type.
FindingsThe results of the research showed that market competitiveness, digitalization and market intertwining form the central phenomenon of the research which is the leadership of digital transformation. Digital transformation leadership has been described in terms of leadership styles and leadership skills. The leadership role of digital transformation in strategic alliances is not unmediated And it is mediated by a set of contextual conditions as well as intervening conditions, and these factors affect the strategies that companies adopt.
ConclusionThe results of the present study generally show that the leadership of digital transformation has a great impact on the strategic alliance of Iranian organizations and companies, and in this era, digital transformation is considered as a main factor for the growth and development of organizations. To achieve a competitive advantage and provide better services to customers, companies must respond to digital changes and new technologies. With this definition, it should be noted that the leadership role of digital transformation in strategic alliances between companies takes place through the effectiveness of various variables, and also companies follow various strategies in line with digital transformation and also create strategic alliances.
Keywords: Digital Transformation, Digital Transformation Leadership, Strategic Alliances, Islamic culture platform} -
هدفدر بازاریابی به خصوص بازاریابی پوشاک، ابزار بصری مانکن، به عنوان بخشی از ویترین فروشگاه، در جلب توجه مشتریان نقش مهمی را ایفا می کند. تاثیر مانکن ها در ارزیابی مشتریان از پوشاک، مشخص نیست و مطالعه ای بر اساس تجربه زیسته در ایران انجام نشده است. مانکن ها در تجسم لباس در اندام مشتریان نقش دارند و احتمالا در ارزیابی مشتریان با اندام های مختلف از پوشاک، متفاوت است؛ از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مانکن ها (مدل ها) بر پاسخ های تجربه شده مشتریان زن نسل وای با رویکرد پدیدارشناسی انجام گرفته است.روشپژوهش با روش کیفی انجام شده است. مشارکت کنندگان برای بررسی کارکرد مانکن ها انتخاب شدند. در این مقاله به شناسایی تجربه زیسته مشتریان در خصوص مانکن ها با رویکرد پدیدارشناسی اقدام شده است. مشارکت کنندگان 16 نفر بودند که با استفاده از نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. با استفاده از پروتکل و انجام مصاحبه، داده ها به صورت متون گردآوری شدند و با تجزیه وتحلیل و کدگذاری چندمرحله ای، شبکه مضامین ترسیم شد. گفتنی است که داده های به دست آمده با نرم افزار «مکس کیودا» تحلیل شد.یافته هایافته های حاصل از مصاحبه نشان داد که تجربه زیسته در خصوص مانکن، از سه مضمون اصلی تشکیل شده است: تجارب انگیزشی، تجارب نگرشی و تجارب واکنشی. برجسته کردن ویژگی محصولات، برانگیختن احساس یا تجربه، نمایش طراحی و شکل ظاهری محصولات، ایجاد ارزش، ارزیابی اولیه محصولات، برقراری ارتباط با مشتری، آموزش و یادگیری، ترغیب کننده ای برای ورود به فروشگاه، تصویر خود و تصور کردن لباس، از مضامین فرعی تجارب انگیزشی است. بعد هیجانی نگرش، بعد رفتاری نگرش و بعد شناختی نگرش، از مضامین فرعی تجارب نگرشی است. تمایل به قصد خرید، تمایل به تبلیغات شفاهی مثبت، تمایل به پرسه زنی در فروشگاه، تمایل به پرداخت پول بیشتر، تمایل به بازدید مجدد از فروشگاه نیز، از مضامین فرعی تجارب واکنشی مانکن های فروشگاهی است.
نتیجه گیریخرده فروشان می توانند از محیط خرده فروشی برای ایجاد واکنش در مشتری از طریق ارتباطات غیرکلامی (مانکن) و غنی سازی تجربه مشتری با نیت مراجعه مشتری در آینده و انگیزه کافی برای آن استفاده کنند. با شناختن تاثیر محرک های بصری (مانکن)، خرده فروشان می توانند راهبردهای بازاریابی خود را برای ساختن تجربه خرید خوب به کار گیرند. با استناد به نتایج پژوهش ابزار انگیزشی مانکن، در خلق نگرش مثبت در مشتریان تاثیرگذار است و نگرش به واکنش های متفاوتی در مشتریان منجر شده است.کلید واژگان: مانکن فروشگاهی, تجارب انگیزشی, تجارب نگرشی, تجارب واکنشی}ObjectiveIn marketing, in particular clothing marketing, the visual tool of the mannequin plays an important role in attracting the customers’ attention as a part of the store window. The effect of mannequins on the customers’ evaluation of clothing is not known and no study has been conducted based on lived experience in Iran. Mannequins play a role in visualizing clothes on customers' bodies, and the evaluation of customers with different bodies likely varies from clothing. Accordingly, this study aims to employ a phenomenological approach in examining the impact of mannequins on the experienced responses of female customers belonging to Generation Y.
MethodologyA qualitative methodology was employed in this research, involving the selection of participants to explore the role of mannequins. Subsequently, data analysis was conducted using the "MAXQDA" software. The study seeks to identify the customers’ lived experiences about mannequins with a phenomenological approach. The participants (N = 16) were selected using purposive sampling, using a protocol, and conducting interviews. Data collection was carried out by conducting a comprehensive review of existing literature, followed by a coding process for analysis. Subsequently, a network of themes was constructed.
FindingsThe interview findings revealed that the lived experience of mannequins encompasses three primary themes: motivational experiences, attitudinal experiences, and reaction experiences. These themes emphasize various aspects, such as product characteristics, elicitation of emotions or sensations, presentation of product design and aesthetics, value creation, initial product evaluation, customer engagement, educational aspects, incentives for store entry, self-image, and envisioning clothing. Motivational experiences further comprise sub-themes within this context. The emotional dimension of attitude, the behavioral dimension of attitude, and the cognitive dimension of attitude include the sub-themes of attitudinal experiences and purchase intention willingness, positive word-of-mouth advertising willingness, store wandering willingness, willingness to pay more money, willingness to revisit the store are sub-themes of store mannequin reaction experiences.
ConclusionRetailers can leverage the retail environment, particularly through non-verbal communication tools like mannequins, to elicit a response from customers. This can enhance the overall customer experience, encouraging them to revisit the store in the future by providing ample motivation to do so. By recognizing the effects of visual stimuli (mannequins), retailers can use marketing strategies to create a good shopping experience. According to the findings from the motivational tool, mannequins prove to be effective in fostering a positive attitude among customers. This positive attitude, in turn, triggers various responses and reactions from customers.Keywords: store mannequin, motivational experiences, attitudinal experiences, reaction experiences} -
طی دوره فراگیری کووید 19، کسب و کارهای دارویی، تغییرات اساسی در فروش و سازماندهی معمول خود تجربه نمودند. این تغییرات کسب و کارهای فعال در صنعت داروسازی را مجبور به بازنگری در شیوه های رایج اطلاع رسانی و تبلیغات نموده و ضرورت به کارگیری تبلیغات دیجیتال در بازاریابی محصولات را پررنگ تر کرد. تغییر پارادایم پیش آمده، بسیاری از مدل های رایج در تبلیغات دیجیتال را ناکارآمد نموده و از طرفی دیگر ضرورت توسعه مدلی مبتنی بر مقتضیات داخلی و مناسب دوران پس از کرونا پیش آورد که محور فعالیت های پژوهشی در این مقاله قرار گرفته است. پژوهش با راهبرد نظریه داده بنیاد و بر اساس مرور ادبیات پژوهش همراه با تحلیل آراء خبرگان صنعت دارو و همین طور خبرگان تبلیغات دیجیتالی انجام یافته است. داده ها با استفاده از پروتکل مصاحبه گردآوری شده و روایی و پایایی برای آن در سطح مطلوبی بود. در پژوهش حاضر مشخص گردیده است که تحقق تبلیغات دیجیتال در دوران پس از کرونا نیازمند وجود پیش شرط هایی است که تبلیغات دیجیتال را پی ریزی می کنند. تبلیغات دیجیتال خود شامل سازه های فرعی است که عبارتند از: تولید محتوا، شخصی سازی پیام، ارایه پیام، رسانه های دیجیتال، ابزارهای تبلیغات فیزیکی، صحه گذاری گروه های مرجع، پرداخت ها، نوع پیام، مدیریت رسانه، رویدادسازی، راهبرد بخش بندی مخاطبان، مدیریت دانش بازاریابی دیجیتال، تحلیل رقابتی و مدیریت مخاطب هدف. این رویدادها تحت تاثیر عوامل زمینه ای و مداخله گر و با اتخاذ راهبردهای کنش، به بروز پیامدهای مورد انتظار منتج می گردند.
کلید واژگان: بازاریابی, تبلیغات دیجیتال, پسا, کرونا}During the spread of COVID-19, pharmaceutical businesses experienced fundamental changes in their usual sales and organization. These changes forced the active businesses in the industry to review the common methods of information and advertising, and highlighted the necessity of using digital advertising in product marketing. The paradigm shift has made many of the common models in digital advertising ineffective, and on the other hand, created the need to develop a model based on internal requirements which is suitable for the post-COVID era. The research was conducted with the Grounded Theory Approach and based on the review of the research literature along with the analysis of opinions of drug industry experts and digital advertising experts as well. The data was collected using the interview protocol and its validity and reliability were confirmed. This research has recognized that the realization of digital advertising in the post-COVID era requires the existence of preconditions. Digital advertising includes constructs of content production, message personalization, message presentation, digital media, physical advertising tools, validation of reference groups, payments, message type, media management, event creation, audience segmentation strategy, digital marketing knowledge management, competitive analysis and target audience management. These lead to the expected results under the influence of contextual and intervening factors and using practical strategies.
Keywords: Marketing, Digital Advertising, Post, COVID} -
برای موفقیت در بازاریابی خرده فروشی، مطالعه در زمینه خرید با همراه و انگیزه خرید به عنوان محرکهای هیجان درک شده و تجربه درک شده مهم و ضروری است. چرا که شناختن بخشهای جمعیت شناختی و ویژگیهای شخصیتی مشتریان اطلاعات مفیدی را برای شناخت نیازهای مشتریان و عادات خرید فراهم میکند، تا بتوان خط مشی های مناسب برای رفع بهتر نیازها و خواستههای مشتریان فراهم کرد. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش هیجان بر تجربه خرید زنان با بررسی انگیزه خرید با همراه است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی و از نظر اجرا همبستگی و با رویکرد علی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را مشتریان زن مراکز خرید کوروش، ارگ و پالادیوم تشکیل می دهند که از 460 پرسشنامه توزیع شده 430 پرسشنامه سالم از میان مشتریان گردآوری شده است. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیرتصادفی (غیراحتمالی) سهمیه ای برای دسترسی به اعضای جامعه استفاده شده است. از پرسشنامه نیز به منزله ابزار جمع آوری داده ، استفاده گردید که پس از گردآوری داده ها، تجزیه وتحلیل داده ها به کمک نرم افزار «اس. پی. اس. اس.» و «ایموس» انجام شد. درنهایت، تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد، همراه خرید بر هیجان (مثبت و منفی) و تجربه خرید مشتری تاثیر دارد و انگیزه خرید در ارتباط بین همراه خرید و هیجان (مثبت و منفی) دارای نقش تعدیل گری است. همچنین نتایج نشان داد هیجان مثبت بر تجربه خرید تاثیر مستقیم دارد اما هیجان منفی زنان بر تجربه خرید تاثیر معکوس دارد.کلید واژگان: هیجان, تجربه خرید, انگیزه خرید, وجود همراه در خرید}For success in retail marketing, it is important and necessary to study in the field of purchase with companion and purchase motivation as drivers of perceived excitement and perceived experience. Because knowing the demographics and personality traits of customers provides useful information to understand customer needs and buying habits, so that appropriate policies can be provided to better meet customer needs and desires. Therefore, the main goal of the current research is to investigate the role of excitement on women's shopping experience by examining the motivation to buy with a partner. This research is applied in terms of purpose, descriptive-survey in terms of data collection, correlational in terms of execution and with causal approach. The statistical population of this research is made up of female customers of Koroosh, Arg and Palladium shopping centers, out of 460 distributed questionnaires, 430 healthy questionnaires were collected from the customers. In this research, non-random (non-probability) quota sampling method was used to reach the members of the society. Questionnaire was also used as a data collection tool, and after data collection, data analysis was done with the help of "S. P. S. S." And "Imus" was done. Finally, the analysis of the data showed that the purchase companion has an effect on the excitement (positive and negative) and the customer's shopping experience,Keywords: Excitement, purchase experience, purchase motivation, companionship in purchase}
-
کسب وکار تجاری هوشمند مبتنی بر بلاک چین، سیستمی است هوشمند در بستر بلاک چین که با استفاده از آن، داده های خام و بلااستفاده شرکت های تجاری شناسایی وطی فرایندی سیستماتیک، به اطلاعات ارزشمند جهت بالا بردن سوددهی در بازار رقابتی تبدیل و میان همه اعضای یک شبکه به اشتراک گذاشته می شود. هدف از این مقاله، واکاوی پیشایندها و پیامدهای کسب وکار تجاری هوشمند مبتنی بر بلاک چین با استفاده از رویکرد مرور نظام مند پیشینه است. این پژوهش به روش کیفی و بر اساس مرور نظام مند و سیستماتیک پیشینه انجام شد. در فرایند بررسی سیستماتیک، تعداد 538 مقاله دربازده زمانی 2010 تا 2021 شناسایی که با مطالعه دقیق متن مقالات انگلیسی و فارسی توسط اساتید دانشگاه و خبرگان، 33 مقاله شمول تشخیص داده شد. روابط متغیرها در این واکاوی سیستماتیک بر اساس عوامل علی، زمینه ای، مداخله گر، استراتژی و پیامدها، شناسایی و دسته بندی شدند. در این پژوهش کسب وکار تجاری هوشمند مبتنی بر بلاک چین به عنوان پدیده مرکزی شناسایی گردید و مهم ترین عوامل علی موثر بران، بلوغ فناوری، فناوری نرم تجاری، حکمرانی دیجیتال، بازاریابی دیجیتال، زیست بوم کارآفرینی دیجیتالی، بلاک چین، اتوماسیون رباتیک فرایندها، قرارداد هوشمند، اینترنت اشیا، کیفیت وب سایت، آنالیز پیشرفته اطلاعات مشخص شدند
کلید واژگان: کسب وکار تجاری هوشمند, بلاک چین, مرور نظام مند پیشینه}Commercial Surveys, Volume:21 Issue: 118, 2023, PP 115 -133Blockchain-based smart business is a blockchain-based intelligent business system that identifies raw and unused data of companies in a systematic process, into valuable information to increase profitability in a competitive market, and among all members of a network. Will be shared The purpose of this paper is to analyze the antecedents and implications of blockchain-based smart business using a systematic background review approach. This research was conducted by qualitative method based on systematic and systematic background review. In the process of systematic review, 538 seafaring articles were identified from 2010 to 2021, and by carefully studying the text of English and Persian articles by university professors and experts, 33 articles were identified. Variable relationships in this systematic analysis based on causal, contextual, intervening, strategy and consequences factors, identification and Were categorized. In this study, blockchain-based smart business was identified as a central phenomenon and the most important causal factors, technology maturity, business soft technology, digital governance, digital marketing, digital entrepreneurial ecosystem, blockchain, process robotics, smart contract, Internet of Things Website quality, advanced data analysis were identified.
Keywords: Smart Business, blockchain, Systematic Background Review} -
تاثیر استراتژی جایگاه سازی بر ارزش ویژه برند از طریق تجربه ادراک شده مشتریان در صنعت مبلمان اداری شهر تهران
درسال های اخیر، استراتژی جایگاه سازی مهمترین شاخص در توسعه کسب وکار شرکتهای خدماتی محسوب می شود.توجه به استراتژی جایگاه سازی و مزیت رقابتی برای افزایش عملکرد کسب وکار این شرکتها اهمیت دارد. دراین بین رقابت فزاینده میان شرکت ها باعث شده که آنها به دنبال منابع جدید متمایزسازی باشند. د ر ا ین مطا لعه سعی شد ه ا ست تاثیر استراتژی جایگاه سازی بر ارزش ویژه برند از طریق تجربه ادراک شده مشتریان صنعت مبلمان اداری شهر تهران بر ر سی قر ا ر گیر د . تحقیق حا ضر ا ز لحا ظ ر و ش ، تحقیقی پیما یشی و ا ز لحا ظ هد ف ، تحقیقی کا ر بر د ی - تو سعه ای ا ست . جامعه آماری این تحقیق مشتریان صنعت مبلمان اداری شهر تهران می باشند. روش نمونه گیری بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده بوده است. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است. این تحقیق بر اساس معادلات ساختاری می باشد و برای تحلیل داده ها از نرم افزار LISREL استفاده شده است. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که تمایز مبتنی بر طراحی ، تمایز مبتنی بر کیفیت و تمایز مبتنی بر تصویر برند بر ارزش ویژه برند تاثیر مثبت داشته است. بعلاوه نتایج نشان داد تمایز مبتنی بر قمیت بر ارزش ویژه برند تاثیر مثبت داشته است. همچنین نتایج نشان داد استراتژی های جایگاه سازی از طریق تجربه ادراک شده برارزش ویژه برند تاثیر دارد.
The Effect of Positioning Strategy on Brand Equity Through Customers' Perceived Experience (Case Study: Tehran Office Furniture Industry)In recent years, the positioning strategy is considered the most important indicator in the business development of service companies. It is important to pay attention to the positioning strategy and competitive advantage to increase the business performance of these companies. In the meantime, the increasing competition among companies has made them look for new sources of differentiation. In this study, an attempt has been made to determine the effect of the positioning strategy on the brand equity through the perceived experience of the customers of the office furniture industry in Tehran. The current research is a survey research in terms of its method and an applied research in terms of its purpose. The statistical population of this research is the customers of the office furniture industry in Tehran. The sampling method was based on simple random sampling. A standard questionnaire was used to collect the required information. This research is based on structural equations and LISREL software was used for data analysis. The results of this research indicate that design-based differentiation, quality-based differentiation, and brand image-based differentiation have a positive effect on brand equity. In addition, the results showed that price-based differentiation had a positive effect on brand value. Also, the results showed that positioning strategies have an effect on the special value of the brand through the perceived experience.
Keywords: Positioning Strategy, Brand Equity, Customers', Perceived Experience} -
این پژوهش با هدف ارزیابی توسعه صادرات فرآورده های نفتی در صنعت نفت در راستای نقش سیاست گذاری بوده به انجام رسید. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ رویکرد، اکتشافی، و از لحاظ نحوه تجزیه و تحلیل داده ها، آمیخته (کیفی-کمی) میباشد. در فاز کیفی تحقیق و به منظور طراحی مدل بر اساس متدولوژی تئوری داده بنیاد، گروهی از خبرگان انتخاب شدند و مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. در این فاز، از روش نمونهگیری هدفمند استفاده شد و این فرایند تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت در فاز کمی ، مدیران مدیران ارشد، میانی و عملیاتی، روسای واحدها و کارشناسان شرکت های پالایش نفت در شهر تهران به عنوان جامعه در نظر گرفته شدند و افراد بر اساس روش نمونهبرداری طبقهای تصادفی انتخاب گردیدند. یافته ها منجر به شناسایی شرایط علی، شرایط زمینهای، شرایط مداخلهگر ، مقوله محور، راهبردها و و پیامدهای توسعه صادرات فرآورده های نفتی در صنعت نفت شد. در فاز کمی، ابزار اصلی جمعآوری داده ها، پرسشنامهای بود. جهت انجام تجزیه و تحلیل های توصیفی و استنباطی، از نرمافزارهای SPSSو LISREL استفاده شد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که برای توسعه صادرات فرآورده های نفتی در صنعت نفت مدیران بایستی براساس سیاست گذاری در بخش های مختلف به تمامی مقوله ها و زیرمقوله های شناسایی شده در این پژوهش بهدقت توجه کنند.کلید واژگان: فرآورده نفتی, صادرات نفت.داده بنیاد, رویکرد ترکیبی}This research was carried out with the aim of evaluating the development of the export of oil products in the oil industry in line with the role of policy making. The research is applied in terms of purpose, exploratory in terms of approach, and mixed (qualitative-quantitative) in terms of data analysis. In the qualitative phase of the research and in order to design the model based on the foundation's data theory methodology, a group of experts were selected and subjected to in-depth interviews. In this phase, the purposeful sampling method was used and this process continued until the theoretical saturation was reached. In the quantitative phase, senior, middle and operational managers, heads of units and experts of oil refining companies in Tehran were considered as the population. And people were selected based on stratified random sampling method. The findings led to the identification of the causal conditions, background conditions, intervening conditions, category-based, strategies and consequences of the development of the export of petroleum products in the oil industry. In the quantitative phase, the main tool of data collection was a questionnaire. SPSS and LISREL software were used to perform descriptive and inferential analyses. The findings of this research indicate that in order to develop the export of petroleum products in the oil industry, managers should pay careful attention to all the categories and subcategories identified in this research based on policy in different sectors.Keywords: Petroleum Products, oil exports. Foundation data, Hybrid Approach}
-
گستردگی ابعاد ارزش ادراک شده در حوزه رفتار مصرف کننده باعث شده پژوهش حاضر با هدف فهم ارزش ادراک شده مراکز خرید در ایران و پیشایندها و پیامدهای این مفهوم و چگونگی تاثیر آنها بر یکدیگر انجام شود. رویکرد پژوهش آمیخته از نوع متوالی- اکتشافی می باشد. در بخش کیفی به منظور کشف تجربه زیسته مشارکت کنندگان از پدیدارشناسی هرمنوتیک استفاده شد. هجده نفر جهت انجام مصاحبه عمیق با نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری و شیوه تحلیل داده های ترکیبی متوالی صورت پذیرفت و در نهایت سی وسه مضمون استخراج گردید. در بخش کمی، روش توصیفی پیمایشی است. داده ها از مراجعین به مراکز خرید با پرسشنامه گردآوری و با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار ایموس برای تحلیل و تبیین مدل به کارگرفته شدند. یافته ها شامل ارزش های اقتصادی، لذت بخش، گریزگری، معرفتی، راحتی زمانی، مطلوبیت، شان و جایگاه و اسلامی است. تمامی ابعاد ارزش ادراک شده بر وفاداری تاثیر مثبت و معنادار دارد. پژوهش با به کارگیری روش آمیخته به مضامین جدیدی از ارزش ادراک شده و پیشایندهای تاثیرگذار بر آن از دید مشتریان ایرانی به مراکز خرید مال ها دست یافته است.
کلید واژگان: ارزش ادراک شده, گشت زن ها, مال, مرکز خرید}IntroductionThe wide range of the perceived value dimensions in the field of consumer behavior has led the present study to investigate the perceived value of shopping centers and malls in Iran, its antecedents and consequents and how they affect each other. The mixed research approach is a sequential-heuristic one. In the qualitative section, the hermeneutic phenomenology method was applied to explore the lived experience of the participants. On the whole, eighteen informants were selected based on the snowball sampling method for deep interviews. The data were analyzed by using coding and sequential mixed data analysis via the Atlasti software. Finally, thirty three themes were extracted. In the quantitative part, the descriptive survey method was used. The data were collected from mall browsers through a questionnaire. Structural equation modeling was done via the AMOS software to analyze the model. According to the findings, there were eight values including economic, hedonic, escapism, epistemic, time convenience, utilitarian, status and Islamic values. All the dimensions of the perceived value had a significant positive effect on loyalty. Using a mixed approach, this study has introduced some new categories and themes about perceived value and its antecedents from the perspective of Iranian customers going to shopping centers.
MethodologyIn the current research, a mixed approach consisting of two parts, quantitative and qualitative, has been used. In the qualitative part of the research, the sampling is based on the purpose. Eighteen people who referred to shopping centers were selected to participate in the qualitative part of the research using the snowball method. In order to collect the data, in-depth interviews were conducted with the participants based on the interview protocol. The data were analyzed by using a coding method similar to the coding method in the grounded theory and with the help of the Atlas t software. In the quantitative part, it is an applied research in terms of its purpose. In terms of the method, it is a descriptive research of a survey type. Also, this study is cross-sectional based on the level of in-depth observation. In this part, the findings obtained from the qualitative section were used to design a questionnaire and develop a tool to measure the concept of the perceived value of the shopping center and malls. The structural equation modeling method was used with the help of the AMOS software to analyze quantitative data.
Result and DiscussionIn the first stage of coding, which is called open coding, 1,188 open codes were discovered, and then, after repeated refinement, they were organized into eighty-seven more abstract concepts called categories. Then, the categories were classified into thirty three themes. The results of the present research can be divided into three general categories. The first to eleventh themes reflect the structure of the perceived value of the shopping centers and malls. The twelfth to twenty-seventh themes represent the anticipants of the perceived value of the shopping centers and malls. The 28th to 33rd themes refer the consequences of the perceived value of the shopping centers and malls. In the quantitative part of the research, namely the exploratory factor analysis, 60 items were loaded in fifteen components. These items were measured on a five-point Likert scale ranging from completely disagree to completely agree. In the end, a model with 28 paths remained on the perceived values positively and significantly. As the results of the model fit indicate, the fit index has the necessary values and supports the agreement between the experimental data and the extracted model. The indices of the final model were NFI: 0.832, CFI: 0.907, GFI: 0.825, AGFI: 0.808, RMSEA: 0.43. The results extracted for the model indicated that the items of each component had a positive loading factor greater than 0.50, and the calculated t-value for each of them was greater than 1.96 and 2.58. All the path coefficients were significant at the 95% confidence level. There were eight perceived value components of shopping centers including economic, hedonic, escapism, epistemic, time convenience, utilitarian, status and Islamic components. According to the results of the current research model, behavioural consequences (loyalty) are significantly influenced by all these eight components.
ConclusionDue to the fact that the number of shopping centers and homogeneous malls is increasing day by day and the needs and demands of customers get to be more complex and diverse, managers of shopping centers who understand the reasons for appropriate behavior have competitive advantages. They can use the knowledge in this field to maintain the existing customers and convince new customers from among the competitors, to present a distinctive image of the shopping centers under their management. The researchers in the present study, influenced by native values, reached factors such as environmental features, internal motivators, the nature of the shopping center, sports and health facilities, facilities for children and visual attractions. The number of factors affecting the choice of shopping centers are different based on the country of study. Shopping centers are considered more profitable if they satisfy both types of buyers with values of hedonism and utilitarianism. This result leads to the support of the customers who desire to stay longer in shopping centers, increase patronage and spend more money. The present study has explained the value structures of customers' shopping experience and identified various factors that make customers want to visit shopping centers.
Keywords: Browsers, Mall, Perceived Value, Shopping center} -
هدف
قرارداد هوشمند فروش آنلاین، پروتکلی است که برای تنظیم توافق نامه هوشمند الکترونیکی بین خریدار و فروشنده تهیه و براساس اطلاعات مربوط به شرایط قرارداد، منعقد و به طور خودکار اجرا می شود. هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل علی موثر بر قرارداد هوشمند فروش آنلاین و پیامدهای آن با استفاده از مرور نظام مند پیشینه است.
روشدر این پژوهش از مرور نظام مند استفاده شد. این روش یکی از انواع روش تحقیق کیفی است که برای بررسی پدیده ها و شناسایی مقوله ها براساس ادبیات پژوهش مورد استفاده قرار می گیرد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مقالات پژوهشی حاصل از مطالعات کمی و کیفی در خصوص قرارداد هوشمند و کسب وکارهای هوشمند به دو زبان فارسی و انگلیسی است. با هدف شناسایی عوامل موثر بر قرارداد هوشمند فروش و پیامدهای آن، نهایتا30 مقاله مرتبط با موضوع تحقیق در بازه زمانی 2009 تا 2022 به زبان فارسی و انگلیسی با رویکرد مرور نظام مند انتخاب و مطالعه شدند و متن مقالات با بکارگیری رویکرد نظریه داده بنیاد و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا شماره 20 کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. از قابلیت اعتماد و ضریب کاپای کوهن به عنوان معیاری برای جایگزینی روایی و پایایی استفاده شد.
یافته هابا تحلیل مقالات جمع آوری شده، در مرحله کدگذاری، 678 مقاله انگلیسی و فارسی شناسایی شد که پس از بررسی های علمی، تعداد 94 مقاله مرتبط با موضوع پژوهش دسته بندی و در نهایت تعداد 30 مقاله شمول تشخیص داده شد.در ادامه فرآیند تحلیل داده ها، از طریق کدگذاری محوری، مفاهیم در شش دسته مقوله پدیده مرکزی، شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها دسته بندی گردیدند. پژوهش حاضر منجر به ارایه الگوی پارادایمی با عنوان قرارداد هوشمند فروش آنلاین و پیامدهای آن با استفاده از مرور نظام مند شد.
نتیجه گیریقراردادهای هوشمند فروش آنلاین، برنامه هایی هستند که روی بلاکچین ذخیره می شوند و در صورت برآورده شدن شرایط از پیش تعیین شده، اجرا می شوند. آن ها به طور معمول برای خودکارسازی اجرای توافق شده، مورد استفاده قرار می گیرند تا همه شرکت کنندگان بتوانند فورا و بدون دخالت واسطه یا اتلاف زمانی، از نتیجه مطمین شوند. همچنین می توانند یک گردش کار را به صورت خودکار انجام دهند و در صورت برآورده شدن شرایط، اقدام بعدی را آغاز کنند. قراردادهای هوشمند فروش از این جهت کارآمد هستند که موضوع اعتماد را به کلی حل کرده اند و برای تایید، اعتبارسنجی، ضبط و اجرای شرایط مورد توافق بین طرفین، از بلاکچین استفاده می کند. مدل ارایه شده، عوامل علی موثر بر قرارداد هوشمند فروش آنلاین و پیامدهای آن به خوبی مشخص می نماید و شرکت های پیشرو می توانند در بستر بلاکچین، از این مدل پیشنهادی در فروش های آنلاین خود استفاده نمایند.
کلید واژگان: قرارداد هوشمند, فروش آنلاین, بلاکچین, تئوری داده بنیاد, مرور نظام مند پیشینه پژوهش}PurposeThe online sales smart contract is a protocol that is prepared to set up an electronic smart agreement between the buyer and the seller and is concluded and executed automatically based on the information related to the terms of the contract. The aim of the current research is to identify the causal factors affecting the online sales smart contract and its consequences using a systematic review.
MethodsA systematic review was used in this research. This method is one of the types of qualitative research methods that are used to investigate phenomena and identify categories based on research literature. The statistical population of the research includes all research articles obtained from quantitative and qualitative studies regarding smart contracts and smart contracts in both Persian and English languages. With the aim of identifying the factors affecting the smart sales contract and its consequences, finally, 30 articles related to the research topic in the period from 2009 to 2022 in Farsi and English were selected and studied with a systematic review approach, and the text of the articles was based on the application of the Grounded Theory approach and based on the MaxQda software, central and selective coding were performed and analyzed. Reliability and Cohen's kappa coefficient were used as a measure to replace validity and reliability.
FindingsBy analyzing the collected articles, 678 English and Farsi articles were identified in the coding stage, and after scientific investigations, 94 articles related to the research topic were categorized, and finally 30 articles were included.In the continuation of the data analysis process, the concepts were categorized into six categories of the central phenomenon, causal conditions, background conditions, intervening conditions, strategies, and consequences through the central coding. The current research led to the presentation of a paradigm model called online sales smart contract and its consequences using a systematic review.
ConclusionsOnline sales smart contracts are programs that are stored on the blockchain and are executed when predetermined conditions are met. They are typically used to automate the execution of an agreement so that all participants can be assured of the outcome immediately without the intervention of an intermediary or wasted time. They can also automate a workflow and trigger the next action when conditions are met. Smart sales contracts are efficient because they have completely solved the issue of trust. The smart sales contract uses blockchain to confirm, validate, record, and enforce the terms agreed between the parties The presented model clearly defines the effective causal factors of establishing an online smart seller and its consequences, and leading companies can use this proposed model in their online sales on the blockchain platform.
Keywords: Smart online sales contract, Blockchain, grounded theory, Background system review} -
در سال های اخیر میزان استفاده خانواده ها از فروشگاه های آنلاین افزایش چشمگیری داشته و پس از اپیدمی کرونا این روند به اوج خود رسیده است. نقش خانواده در شکل دهی به رفتار مصرف و نحوه تعامل و تصمیم به خرید در فضای آنلاین تعیین کننده است. استفاده از عوامل تاثیرگذار بر رفتار فردی و خانوادگی یکی از استراتژی های مهم در کسب وکار آنلاین شده است. هدف از این پژوهش تبیین نگرش و عوامل رفتاری مرتبط به اسامی رنگ در خرید از فروشگاه های آنلاین در خانواده های ایرانی با استفاده از پدیدارشناسی تفسیری بود. جامعه مورد مطالعه را خانواده های با بیشترین خرید در فروشگاه های آنلاین در ایران تشکیل دادند. نمونه گیری به صورت هدفمند و با تغییرات بیشینه انجام شد. داده ها با استفاده از راهنمای مصاحبه نیمه ساختارمند گردآوری گردید. بر اساس نتایج، تجارب زیسته در قالب شش مضمون خودالقایی خوش بینانه، آموزش و آگاه سازی ذهنی، بیش برانگیختگی یا تحریک پذیری مصرف خانواده، ادراک جذابیت و خاص شدن، کیفیت ادراک شده خانواده، درگیری ذهنی و فکری شناسایی گردید. تاثیرگذاری بر رفتار افراد در کسب وکار آنلاین و اثربخشی بالای استفاده از استراتژی های تبلیغاتی و هیجان طلبی افراد منجر به تغییر در نگرش و ارزش ها و در نهایت موجب تغییر در رفتار می گردد. شناخت نحوی تعامل و الگوهای رفتاری خانواده ها در خرید آنلاین می تواند ضمن کنترل رفتارهای مصرف خانواده در یادگیری و فرایند اجتماعی شدن فرزندان کمک شایانی نماید.
کلید واژگان: خانواده, عوامل رفتاری, اسامی رنگ, نگرش, کسب و کار آنلاین}Online shopping by families has increased dramatically in recent years, and the COVID-19 pandemic has given rise to this phenomenon. Families play a key role in shaping their consumption behavior and the way they interact and decide at online stores. Using factors affecting individual and family behavior has become one of the important strategies in online business. This study aimed to determine the attitude and behavioral factors associated with color name at online stores in Iranian families. This study was a qualitative study which used an interpretive phenomenological analysis. The study population consisted of Iranian families with the most purchases at online stores. Purposive sampling was performed with maximum variation. A semi-structured interview was used to collect data. Qualitative results of the lived experiences of Iranian families indicated that six themes under study included optimistic self-induction, education and mental awareness, excitability of family consumption, perception of attractiveness, perceived quality, mental and intellectual involvement. Influencing people's behavior in online business and the high effectiveness of using advertising strategies and people's excitement leads to a change in attitude and values and finally causes a change in behavior. Knowing the interaction style and behavioral patterns of families in online shopping can help control the family's consumption behaviors in the learning and socialization process of children.
Keywords: Family, Behavioral Factors, Color Names, Attitude to Product, Online shopping} -
هدف/ سئوال اصلی:
امروزه برندسازی برای مقاصد گردشگری و جلب توجه و ایجاد عشق و علاقه ی گردشگران به این مقاصد یک استراتژی برای مقاصد گردشگری محسوب می شود که نقشی حیاتی در عملکرد مدیریت مقصد، جهت گسترش فرصت های گردشگری آنها و متمایزسازی مقاصد نسبت به رقبا و درنهایت دست یابی به مزیت رقابتی می باشد. از اینرو برقراری پیوند عاطفی قوی گردشگر با مقاصد گردشگری می تواند در جذب گردشگر و در نتیجه افزایش درآمد و توسعه پایدار ناشی از صنعت گردشگری بسیار تاثیرگذار باشد. عشق به مقصد پدیده ای است که توسط گروهی از بازدیدکنندگان راضی تجربه می شود و بازدیدکنندگان راضی نیز تبدیل به گردشگران وفادار می شوند و از این طریق چندین هزینه را کاهش می دهند. از آنجا که امروزه اهمیت این سازه به عنوان یک موضوع نوظهور برای دانشگاهیان و متخصصان افزایش یافته است، لذا هدف از پژوهش مروری حاضر ترسیم یک تصویر واضح و جامع از پدیده عشق به مقصد گردشگری و همچنین ارائه مدل عشق به مقصد گردشگری حلال با رویکرد توسعه پایدار می باشد.
روش پژوهش:
در این پژوهش، از روش فراترکیب و تجزیه وتحلیل محتوای موضوعی برای مطالعه ی تطبیقی و کتاب شناختی ادبیات عشق در حوزه ی گردشگری و مهمان نوازی با رویکرد مرور نظام مند استفاده شده است.
یافته هاپس از مطالعه ی 68 مقاله ی معتبر علمی در این زمینه و بررسی پیشایندها و پیامدهای آنان، مشاهده می شود که رضایت از مقصد، تجربه ی مقصد، تصویر مقصد، وفاداری به مقصد، نیات بازدید مجدد از مقصد و تبلیغات دهان به دهان مثبت از رایج ترین متغیرهایی هستند که مزایای حاصل از عشق به مقصد را برای مقاصد گردشگری توصیف می کنند.
بحث و نتیجه گیریاین بررسی مرور علمی، تلاشی برای ارائه بستر میان رشته ای پژوهش روی عشق به مقصد می باشد و این امکان را برای دانشگاهیان، متخصصان، و مدیران فعال در حوزه گردشگری و مهمان نوازی حلال فرآهم می آورد تا با مطالعه و آشنایی با این سازه و مفاهیم مدیریتی در این حوزه از نحوه عمل و روندهای بهبود عشق به مقصد برای حوزه گردشگری و مهمان نوازی حلال آگاهی یابند.
کلید واژگان: بازاریابی اسلامی, گردشگری حلال, عشق به مقصد, کشورهای اسلامی, ایران}PurposeToday, branding for tourist destinations and attracting the attention and creating the love and interest of tourists for these destinations is considered a strategy for tourist destinations, which plays a vital role in the performance of destination management, to expand the tourism opportunities, to differentiate destinations from competitors, and finally, to achieve a competitive advantage. Therefore, establishing a strong emotional link between tourists and tourist destinations can be very effective in attracting more tourists, increasing income, and sustainable development as a result of tourism industry. Destination love is a phenomenon experienced by a group of satisfied visitors who later become loyal tourists, thereby reducing several costs. Since the importance of this construct has today increased as an emerging issue for academics and professionals, the purpose of this review article is to draw a clear and comprehensive picture of the phenomenon of destination love and also to present a model of Halal tourism destination love with a sustainable development approach.
MethodologyIn this research, meta-synthesis and thematic content analysis have been used for the comparative and bibliographic study of love literature in the field of tourism and hospitality with a systematic review approach.
FindingsAfter studying 68 valid scientific articles in this field and examining their antecedents and consequences, it can be seen that destination satisfaction, destination experience, destination image, destination loyalty, revisiting intention, and word of mouth (WOM) are the most common variables, which describe the benefits of destination love for tourism destinations.
ConclusionThis scientific review attempts to provide an interdisciplinary platform for research on destination love. It also provides this opportunity for academics, professionals, and managers active in the field of tourism and halal hospitality to study and get to know this construct and management concepts in this field in order to become aware of the required actions and trends to improve the destination love for the field of tourism and halal hospitality.
Keywords: Islamic Marketing, Halal tourism, Destination Love, Islamic Countries, Iran} -
زمینه
کارآفرینی به عنوان رکنی از جریان توسعه در جامعه برخاسته از بستری فرهنگی - اجتماعی است و اخلاق به عنوان بعدی از فرهنگ نقشی پر رنگ در کارآفرینی دارد. از این روی پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های موثر بر قصد کارآفرینی اخلاقی شکل گرفت.
روشرویکرد تحقیق کیفی و با استفاده از روش داده بنیاد انجام شد. جامعه تحقیق شامل متخصصین و خبرگانی بود که آشنایی کامل با کارآفرینی اخلاقی داشتند. از میان آنها 30 خبره با روش نمونه گیری هدفمند و اصل اشباع به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها؛ مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته بوده است و جهت تحلیل داده ها از کد گذاری باز، محوری و انتخابی و از نرم افزار اطلس تی استفاده شد.
یافته هانتیجه تحقیق نشانگر 8 زمینه موثر بر قصد کارآفرینی اخلاقی بود. این زمینه ها عبارتند از؛ عوامل فردی - شخصیتی، فراشناختی، شبکه ها و سیستم ها، خودکارآمدی فرآیند ایجاد کسب و کار اخلاقی، مطلوبیت درک شده، درک از محیط کلان، فرهنگ سازی کارآفرینی اخلاقی، زیرساخت های کارآفرینی و کارآفرینی اخلاق مدار در جامعه که در یک مدل بومی یکپارچه شد.
نتیجه گیریتحقیق حاضر نشان داد که 8 دسته عامل بر قصد کارآفرینی اخلاقی اثرگذار هستند. 4 مقوله (فردی، فراشناختی، سیستمی و درک از محیط کلان) به شکل غیر مستقیم با تاثیر بر 2 مولفه خودکارآمدی و مطلوبیت درک شده قصد کارآفرینی اخلاقی را تحت تاثیر قرار می دهند. و دو مولفه (فرهنگ سازی و وجود زیرساخت های جامعه) به شکل مستقیم قصد کارآفرینی اخلاقی را تحت تاثیر قرار می دهند.
کلید واژگان: کارآفرینی, اخلاق, کسب و کار اخلاقی}BackgroundEntrepreneurship as a pillar of the development process in society derives from a socio-cultural context and ethics as a dimension of culture has a vibrant role in entrepreneurship. Therefore, the present study was designed to identify the factors that influence ethical entrepreneurial intention.
MethodA qualitative research approach was conducted using the data base method. The research population consisted of experts and experts who were thoroughly familiar with ethical entrepreneurship. Among them, 30 experts were selected by purposeful sampling and saturation principle. Data collection tools were semi-structured in-depth interviews and open, axial and selective coding and Atlas T software were used to analyze the data.
ResultsThe results of this study showed eight areas that influence on the intention of ethical entrepreneurship. These areas are: individual factors-personality, metacognition, networks and systems, self-efficacy of ethical business creation process, perceived desirability, understanding of macro environment, ethical entrepreneurship culture, entrepreneurial infrastructure and ethical entrepreneurship in society. Which was integrated into a native model.
ConclusionThe present study showed that 8 factors influence the intention of ethical entrepreneurship. The four categories (individual, meta-cognitive, systemic, and understanding of the macro environment) indirectly influence the two components of self-efficacy and perceived desirability of moral entrepreneurial intention. And two components (culture building and community infrastructure) directly influence the ethical entrepreneurial intention.
Keywords: Entrepreneurship, Ethics, Ethica business} -
هدف
راهبرد بازاریابی کانال یکپارچه نوعی از بازاریابی است که در آن همه کانال ها بدون هیچ گونه وقفه ای ادغام می شوند و هدف این است که تجربه «جامع» از خرید را به مصرف کنندگان ارایه دهد. تمرکز بر به حداکثررساندن ارزش دریافتی مشتری برای موفقیت خرده فروشی کانال یکپارچه اساسی است. هدف از این پژوهش، توسعه مفهوم ارزش خرید از کانال یکپارچه از دیدگاه «نسل وای» و «نسل ایکس» با رویکرد پدیدارشناختی است.
روشاین پژوهش به شیوه کیفی (پدیدارشناختی تفسیری چهارچوبی) انجام شده است. جامعه آماری، افرادی هستند که هم تجربه خرید آفلاین و هم آنلاین از برندهایی را دارند که هم زمان فروشگاه و فروش آنلاین دارند. در چهارچوب راهبرد نمونه گیری هدفمند، با استفاده از روش نمونه گیری حداکثر پراکندگی 40 نفر انتخاب شدند. داده ها ازطریق مصاحبه جمع آوری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با روش ان سی تی و با استفاده از نرم افزار اطلس تی آی انجام شده است.
یافته ها:
درنهایت 62 زیرمفهوم برای ابعاد فرعی ارزش خرید در 4 کانال مربوط به «نسل وای» و 56 زیرمفهوم برای ابعاد فرعی ارزش خرید در 4 کانال مربوط به «نسل ایکس» شناسایی شدند.
نتیجه گیری:
این پژوهش نخستین پژوهش درزمینه ارزش خرید از کانال یکپارچه در ایران است که زیرمجموعه ارزش های خرید (کاربردی، لذت بخش و اجتماعی) در کانال های آفلاین و آنلاین را از دیدگاه دو نسل شناسایی کرده است.
کلید واژگان: کانال یکپارچه, ارزش خرید, نسل وای, نسل ایکس}PurposeThe Omni-channel marketing system or strategy is a type of marketing where all channels are integrated without any interruption. It aims to give consumers a holistic experience of shopping. A focus on maximizing customer value is fundamental for OCR’s success. The purpose of the present study is to develop the concept of Omni-channel shopping value from the perspective of the ‘Generation Y’ and ‘Generation X’ with a phenomenological approach.
MethodsThis research was conducted using the qualitative method (Interpretive Phenomenology- Framework). The statistical population was people who had both offline and online shopping experiences from brands that had stores and online sales at the same time. Within the framework of the purposeful sampling strategy, 40 people were selected using the Maximum Variation Sampling method. Data were collected through interviews. The NCT model was used to analyze the data using Atlas.Ti software.
FindingsFinally, 62 sub-concepts for sub-dimensions of shopping value in 4 channels related to ‘Generation Y’ and 56 sub-concepts for sub-dimensions of shopping value in 4 channels related to ‘Generation X’ were identified.
ConclusionThe present study is the first research on the Omni-channel shopping value in Iran, which has identified a subset of shopping values in offline and online channels from the perspective of two generations (i.e. Generation Y and Generation X).
Keywords: Omni-channel, Shopping value, Generation Y, Generation X} -
این پژوهش درصدد پاسخگویی به این سوال اساسی بوده است که «الگوی خط مشی گذاری خدمات بانکی با رویکرد اکوسیستم نوآوری در بانکهای دولتی چگونه است؟» هدف اصلی تحقیق حاضر ارایه الگوی خط مشی گذاری خدمات بانکی با رویکرد اکوسیستم نوآوری در بانکهای دولتی است. روش تحقیق مورد استفاده در تحقیق حاضر ترکیبی (کیفی-کمی) بوده است. جامعه آماری شامل خبرگان دانشگاهی و همچنین مدیران و کارشناسان با تجربه بانکهای دولتی کشور است. روش نمونه گیری در این تحقیق روش نمونه گیری گلوله برفی است. در نهایت تعداد 16 نفر در مصاحبه های تحقیق حضور داشتند. ابزار اصلی گردآوری داده های تحقیق مصاحبه های نیمه ساختار یافته بوده است. برای پیاده سازی مصاحبه های انجام شده از روش تحلیل تم استفاده شده است. در مجموع 120 کد در قالب جمله، شبه جمله و کلمه شناسایی شد که در قالب 20 تم فرعی و 6 تم اصلی دسته بندی شدند. سپس با استفاده از نظر خبرگان عناصر شناسایی شده در قالب اکوسیستم نوآوری خدمات بانکی در بانکهای دولتی ایران طراحی شدند. در این تحقیق مشخص گردید که بانکهای دولتی ایران در جهت تقویت قدرت رقابت پذیری خود نیاز مبرم یه نوآوری در خدمات دارند و در این راه نیازمند اکوسیستمی از عناصر هستند که در اثر تعامل آنها با یکدیگر همواره شاهد نوآوری در خدمات باشند.کلید واژگان: خط مشی گذاری خدمات بانکی, اکوسیستم نوآوری, نوآوری خدمات}This research has tried to answer the basic question, "What is the pattern of banking service policy with the innovation ecosystem approach in state banks?" The main goal of the current research is to provide a model of banking service policy with an innovation ecosystem approach in state banks. The research method used in this research was mixed (qualitative-quantitative). The statistical population includes academic experts as well as experienced managers and experts of the country's state banks. The sampling method in this research is the snowball sampling method. Finally, 16 people participated in the research interviews. The main tool for collecting research data has been semi-structured interviews. Theme analysis method was used to implement the conducted interviews. A total of 120 codes were identified in the form of sentences, pseudo-sentences and words, which were categorized into 20 sub-themes and 6 main themes. Then, using the opinion of experts, the identified elements were designed in the form of innovation ecosystem of banking services in Iran's state banks. In this research, it was found that the state banks of Iran urgently need innovation in services in order to strengthen their competitiveness, and in this way, they need an ecosystem of elements that will always witness innovation in services as a result of their interaction with each other.Keywords: Banking service policy, Innovation Ecosystem, service innovation}
-
اخیرا مطالعاتی در مورد مصرف کنندگان کودک انجام نشده و اکنون به طور جهانی پذیرفته شده که کودکان امروزه نقش چندوجهی در مصرف ایفا می کنند، این نقش ها عبارتند از: خریدار، تاثیرگذار و متقاعدکننده.کودکان بخش مهمی از دنیای اقتصاد هستند و اقدامات روزمره آن ها به بخش مصرف کننده اقتصاد مرتبط است. بسیاری از محققان بر اهمیت تاثیر کودکان بر خرید والدین خود متمرکز شده اند و بسیاری از آن ها به اثرات روانی حضور کودکان در تجربه خرید پی برده اند.هدف این مقاله، شناخت پیشایندها و پیامدهای تجربه کودکان به عنوان مشتری مراکز خرید با ارایه بررسی از پژوهش های گذشته در مورد کودکان به عنوان مصرف کنندگان خرده فروشی، با تمرکز بر تجربه خرید مشتری و جامعه پذیری مصرف کننده می باشد. رویکرد این پژوهش کیفی و از نوع فراترکیب می باشد. گردآوری داده ها به روش اسنادی و با بررسی تمامی منابع علمی در جامعه آماری مطالعات مرتبط با کودکان به عنوان مصرف کننده در بازه زمانی 1988 تا 2020 انجام شد. در این مطالعه کیفی فراترکیب، الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (2007) مورد استفاده قرار گرفته که در این راستا 39 پژوهش در زمینه موضوع مدنظر بررسی و در نهایت 16 پژوهش به صورت هدفمند انتخاب گردید. از میان مطالعات بررسی شده 62 کد اولیه و 5 مفهوم استخراج گردید. در نهایت یافته ها در قالب مدل ارایه گردید. یافته ها نیز حاکی از آن است که مراکز خرید برای جذب کودکان با توجه به ویژگی های مرکز خرید تمرکز کنند تا تمایل برای انتخاب مرکز خرید افزایش یابد.کلید واژگان: مرکز خرید, تجربه کودکان مشتری, جامعه پذیری مصرف کننده, فناوری, فراترکیب}Recently, there have been no studies on child consumers, and it is accepted in the world that these days, children play a multifaceted role in consumption, these roles are: buyer, influencer, and persuader. Children are an important part of the economic, and their daily actions are as consumer in the economy. Many researchers have focused on the importance of children's influence on their parents' purchases, and many of them have realized the psychological effects of children's presence in the shopping experience. The purpose of this article is to identify the antecedents and consequences of children's experience as customers of shopping centers by reviewing past researches about children as retail consumers, focusing on the customer's shopping experience and consumer socialization. The approach of this research is qualitative and meta-synthesis. Data collection was done by documentary method and by reviewing all scientific sources in the statistical community of studies related to children as consumers in the period from 1988 to 2020. In this meta-synthesis qualitative study, the seven-step model of Sandelowski and Barroso (2007) was used, in this regard, 39 researches were examined in the field of the subject and finally 16 researches were selected purposefully. Among the reviewed studies, 62 codes and 5 concepts were extracted. Finally, the findings were presented in the form of a model. The findings also indicate that shopping centers should focus on the characteristics to attract children so that the desire to choose the shopping center increases.Keywords: Shopping center, Children customer experience, Consumer socialization, Technology, Meta-synthesis}
-
در سال های اخیر میزان خرید از فروشگاه های آنلاین افزایش یافته است. جلب توجه مشتریان و تاثیر بر نگرش و رفتارهای آنان از مهم ترین چالش های بازاریابی است. با افزایش رقابت درکسب و کارهای آنلاین و ارتقای آگاهی مشتریان، نام رنگ محصول به عنوان یک ابزار بازاریابی نوین مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این پژوهش، شناسایی تاثیر نام گذاری رنگ محصول بر رفتار مصرف کننده در خرید از فروشگاه های آنلاین و ارایه مدلی مناسب در این خصوص بود. این مطالعه به شیوه ترکیبی متوالی اکتشافی انجام شد. فاز کیفی از نوع پدیدارشناسی با رویکرد تفسیری و فاز کمی از نوع مطالعات نیمه تجربی بود. جامعه آماری را مشتریان فروشگاه های آنلاین برتر در شهر تهران تشکیل دادند که دارای تجربه خرید آنلاین بودند. نمونه گیری در فاز کیفی به صورت هدفمند و در فاز کمی به صورت نمونه گیری در دسترس انجام شد. نتایج حاصل از مطالعه کیفی در زمینه تجارب زیسته مشتریان ایرانی نسبت به محصولات با اسامی رنگی مختلف در خرید از فروشگاه های آنلاین در قالب شش مضمون نگرش نسبت به انواع نام رنگ، بار معنایی نام رنگ، انتظارات مصرف کننده از شنیدن نام رنگ، ادراک مصرف کننده از شنیدن نام رنگ، رفتار مصرف کننده با توجه به نوع محصول و در نهایت ویژگی های مصرف کننده دسته بندی و مدل مفهومی پژوهش طراحی گردید. در فاز کمی با تدوین سه سناریو و دستکاری در متغیرها، مدل آزمون گردید. بر اساس یافته ها، اسامی رنگ های رایج در انواع محصولات(کارکردی، لذت جویانه و خصیصه اصلی رنگ) بر رفتار مصرف کنندگان تاثیری نداشت اما اسامی غیر رایج بر نگرش مصرف کنندگان نسبت به محصول تاثیر گذار بوده است. در کالاهای با خصلت اولیه رنگ بین اسامی رنگ و تصمیم خرید به محصول ارتباط معنی داری وجود داشت. بار معنایی نام رنگ محصول بر نگرش بر محصول و به تبع آن در رفتار مصرف کننده تاثیرگذار بود. مدل رگرسیونی ارایه شده با توجه به ضریب تبیین 68/0 نشان داد مدل ارایه شده می تواند تاثیر نام رنگ محصول بر رفتار مصرف کننده را پیش بینی و تبیین نماید.
کلید واژگان: نام رنگ, نگرش به محصول, تصمیم به خرید, خرید آنلاین}Online shopping has increased dramatically in recent years. The product color name is used as a new strategy and marketing tool by increasing competition in online businesses and improving customer awareness. This study was aimed to identify the effect of color naming on consumer behavior and to present an appropriate model. This study was performed in a sequential exploratory mixed method. The qualitative study was interpretive phenomenology and quantitative study was semi experimental. The statistical population included customers of top online stores in Tehran who had online shopping experience. Sampling was done purposefully with maximum variation. The Results of a qualitative study showed that in six themes included attitudes toward different types of color names, semantic load of color names, consumer expectations of hearing color names, consumption perceptions from hearing the name of color, consumer behavior according to the type of product and finally consumer characteristics were categorized and the research model was presented. In quantitative phase, 3 scenarios were developed and the model were measured. The results showed that common names did not affect consumer behavior in any goods, but uncommon names did affect on consumers' attitudes toward the product. In goods with primary color characteristics, there is a significant relationship between color names and the purchase decision to the product. The semantic burden of color name was decisive on attitudes toward the product and consequently on consumer behavior.
Keywords: Color Names, Attitude to Product, Decision to Buy, Online Shopping} -
پژوهشنامه بازرگانی، پیاپی 102 (بهار 1401)، صص 133 -156
هوشمندی فروش،به مفهوم انجام عملیات خودکارفروش برپایه اعتماد، امنیت وشفافیت در بستر بلاک چین بااستفاده از کدهای رمزنگاری شده است که با ثبت جزییات تمام تراکنش های فروش در شبکه توزیع شده و غیرمتمرکز بلاک چین،، توسط کدهای رهگیری مشخص و با مشاهده و نظارت مستقیم تمام اعضای شبکه انجام می شود.هدف پژوهش حاضر، مشخص نمودن عوامل علی موثر بر هوشمندی فروش در بستر بلاک چین و پیامدهای آن با استفاده از تیوری داده بنیاد است. پژوهش حاضر از نوع کیفی است. روش جمع آوری داده ها به صورت مصاحبه عمیق بوده و متون مصاحبه در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیودا 20 استفاده شد. روش جمع آوری داده، مصاحبه عمیق و روش نمونه گیری نیز از نوع گلوله برفی است. در این مطالعه با هدف جمع آوری اطلاعات کیفی و واقعی در مجموع با 17 نفر از افراد متخصص مصاحبه صورت گرفت و در نفر 13 اشباع نظری حاصل شد ولی برای اطمینان با تمام خبرگان مصاحبه انجام شد. برای بررسی مبانی نظری و پیشینه تحقیق، 26مقاله انگلیسی مرتبط با کلمات کلیدی در موضوع تحقیق در بازه زمانی2020 تا 2021 از سایت های معتبر علمی بررسی گردید. دراین پژوهش، هوشمندی فروش در بستر بلاک چین به عنوان مقوله محوری مشخص گردید و مهمترین عوامل علی تاثیر گذار بر آن قراردادهوشمند، تجارت هوشمند، زیست بوم کارافرینی دیجیتالی، حکمرانی دیجیتال، پشتیبانی دیجیتالی هوشمند، بلاک چین، آنالیز پیشرفته اطلاعات، اتوماسیون رباتیک فرایندها، اعتماد الکترونیکی، اتوماسیون فرآیند دیجیتال و ارتباطات هوشمند مشخص شدند. پژوهش حاضر منجر به ارایه الگوی پارادایمی باعنوان هوشمندی فروش در بستر بلاک چین با استفاده از تیوری داده بنیاد گردید.
کلید واژگان: هوشمندی فروش, توافق هوشمند, بلاک چین, تئوری داده بنیاد}Blockchain-based smart sales contract, is an electronic and irreversible agreement between buyer and seller, which is concluded on a blockchain basis accourding to certain conditions with the elimination of intermediaries based on trust, security and transparency and is implemented automatically. Using the systematic review approach, the background is studied. In the present study, in order to identify the factors affecting the smart sales contract, 40 related articles in the period 2018 to 2021 in Persian and English were reviewed. The text of the articles were coded and analyzed using grounded theory approach in Max Kioda software 20. According to the research results, some of the most important causal factors influencing blockchain-based smart contracting are: electronic trust, intelligent digital support, blockchain, process robotics automation, knowledge smartening, digital process automation, intelligent communication, service level agreement, IoT, value network and value creation, website quality, advanced information analysis and finally the cloud computing strategy.
Keywords: Smart Sales Contract, Blockchain, Cloud Computing, Grounded Theory} -
محصولات شیمیایی با 50 درصد بیشترین سهم در سبد صادراتی کشور را در اختیار دارند و با توجه به استفاده از تکنولوژی سطح بالا و دانش بسیار پیچیده در زمره صنایع دانش بنیان قرار دارند. شرکت های دانش بنیان به دلیل دارا بودن نیروی متخصص از نظر طراحی و توسعه و استفاده از تکنولوژی ها مشکلات چندانی ندارند اما در زمینه بازاریابی با مشکلات متعددی دست به گریبان هستند. از طرفی تولیدکنندگان در دنیای امروز از طرف مشتریان خود تحت فشار هستند تا به صورت مسیولانه در قبال جامعه فعالیت کنند. هدف از این تحقیق انتخاب استراتژی مدیریت دانش با استفاده از رویکرد ترکیبی فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) و DEMATEL در بازاریابی مسیولانه محصولات شیمیایی می باشد. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ گردآوری داده ها از نوع توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان درزمینه ی مدیریت دانش، مدیران و کارکنان شرکت های شیمی پایه است و جمع آوری داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه صورت گرفته است. سه گروه شامل اهداف، معیارها و استراتژی های مدیریت دانش براساس پیشینه پژوهش انتخاب شدند. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارهای Decision Super و SPSS تحلیل شد. براساس نتایج تحقیق در گروه اهداف مسیولیت پذیری با وزن نرمال 49/0، در گروه معیارها حمایت مدیران ارشد با وزن 23/0 و در بین استراتژی های مدیریت دانش استراتژی ترکیب سازی با وزن 35/0 دارای اولویت های اول بودند.
کلید واژگان: مدیریت دانش, بازاریابی مسئولانه, دانش بنیان, تحلیل شبکه ای, دیماتل}Chemicals have the highest share in the country's export basket with 50 % and are among the knowledge -based industries due to the use of high -level technology and very complex knowledge. Knowledge -based companies have little difficulty in designing and developing technologies because of their specialized force, but they have many problems in marketing. On the other hand, manufacturers in today's world are under pressure from their customers to work in the community as a matter of course. The purpose of this research is to select the knowledge management strategy using the combined approach of the network analysis process (ANP) and Dematel in responsible marketing chemicals. The research method is descriptive -analytical in terms of purpose and data collection. The statistical population of the study includes expert management, managers and staff of basic chemistry companies, and data collection has been done using questionnaire tools. The three groups, including the goals, criteria and strategies of knowledge management were selected based on the research background. The collected data were analyzed using Decision Super and SPSS software. According to the results of the study group of 0.49 normal weight liability targets, the criteria were the support of senior managers weighing 0.23 and among the knowledge management strategies of 0.35 weight composition strategy were top priorities.
Keywords: Knowledge Management, Responsible Marketing, Knowledge Based, Network Analysis, Dimatt} -
جدیدترین پژوهشهای صورت گرفته در مراکز خرید، تجربه هوشمند مشتری را به عنوان یک مزیت رقابتی پایدار مورد توجه قرار داده اند. برای دستیابی به این هدف، مدیران ابتدا باید درک دقیقی از مفهوم تجربه هوشمند داشته باشند. مراکز خرید که امروزه خدمات مهمی را به مشتریان ارایه می دهند نیازمند توجه خاصی به مشتری هستند. هدف این پژوهش، طراحی مدل مطلوب تجربه هوشمند خرید مشتری در مراکز خرید شهر تهران است. ابتدا در فاز کیفی تحقیق، با اجرای روش پدیدارشناسی و انجام 16 مصاحبه عمیق با استفاده از پروتکل و براساس روش نمونه گیری هدفمند چندگانه، داده ها از مراکز خرید شهر تهران، جمع آوری شدند. همچنین با استفاده از روش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی با استفاده از نرم افزار ATLAS.ti، به تعیین مقولات و مضامین پرداخته شد. در فاز کمی پژوهش برای تایید مدل اولیه، 298 نفر به صورت تصادفی و کاربرد پرسشنامه استاندارد انتخاب شدند. تحلیل داده های کمی با استفاده از نرم افزار لیزرل (مدل معادلات ساختاری و تحلیل عاملی) صورت پذیرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که متغیرهای درون داد؛ شامل دانش مشتری، کیفیت ادراکی، ارتقای فروش و محیط مراکز خرید تاثیر مثبتی بر متغیرهای بروندادها شامل؛ تبلیغات شفاهی، رضایت مشتری و ارزش ویژه برند در ایجاد تجربه هوشمند در مراکز خرید شهر تهران دارند.
کلید واژگان: تجربه هوشمند مشتری, دانش مشتری, مراکز خرید, شهر تهران, رویکرد ترکیبی} -
استفاده از رویکردهای روانشناختی و ویژگی های شخصیتی مصرف کنندگان در تغییر رفتار آنان، یکی از استراتژی های کلیدی در بازاریابی محصولات است. بازاریابی حسی و عناصر وابسته آن به منظور تاثیرگذاری بر رفتار مصرف کننده و تهییج هیجانی مشتریان یا تصویر سازی ذهنی از ابزارهای نوین مدیریت بازاریابی است. رنگ محصول به عنوان یکی از نخستین متغیرهایی که مصرف کننده در هنگام رویت محصول با آن مواجه می شود و بیشترین تاثیر بر حس بصری و ادراکی مشتریان را دارد، در طراحی و بازاریابی محصولات نه تنها از جهت زیبایی شناختی و جذابیت ظاهری بلکه به عنوان ابزاری برای انتقال معانی، ارزیابی، قضاوت و ارایه اطلاعات به مصرف کنندگان استفاده می گردد. این مطالعه با روش کیفی و با رویکرد گراندد تیوری با هدف ارایه الگوی نقش رنگ محصول در رفتار مصرف کننده انجام شد. با استفاده از تحلیل کیفی 41 زیر مقوله و هشت مقوله اصلی شناسایی و الگوی ساختار گرایانه بر اساس روش چارمز ارایه گردید. مقولات اصلی نقش رنگ محصول در رفتار مصرف کننده شامل: ابعاد روانشناختی مصرف کننده، علایق شخصی و ترجیحات فردی، پاسخ مصرف کننده، بعد فرهنگی اجتماعی، پاسخ های بیولوژیکی یا حسی حرکتی، خصایص رنگ و در نهایت بعد جمعیت شناختی مصرف کننده است.
کلید واژگان: رنگ, محصول, رفتار مصرف کننده}Psychological approaches and consumer personality traits in changing consumer behavior is a key product marketing strategy. Sensory marketing and its related elements in order to influence consumer behavior and emotional arousal of customers or mental imagery are new tools of marketing management. Product color is one of the first variables that the consumer encounters when viewing the product, so it will have the greatest impact on the visual and perceptual sense of customers. Color psychology is used in product design and marketing not only for aesthetics and physical appeal, but also as a tool to convey meaning, evaluate, judge, and provide information to consumers. This study was conducted by qualitative method with constructive grounded theory approach. This study aimed to provide a comprehensive framework on the role of product color in consumer behavior. Using constructive grounded analysis, 41 sub-categories and eight main categories were identified and the theory was presented based on the Charmaz method. The main categories of the role of product color in consumer behavior include psychological dimensions of the product, personal interests and preferences, consumer response, socio-cultural dimension, biological / physical / sensory-motor responses, color characteristics and finally consumer demographics.
Keywords: color, Product, Consumer Behavior} -
هدف این پژوهش فهم ارزش ادراک شده مرکز خرید و مال در ایران و پیشایند ها و پیامدهای این مفهوم است. به منظور کشف تجربه زیسته مشارکت کنندگان از گشت زنی در مراکز خرید و مال ها از روش پژوهش کیفی و رهیافت پدیدار شناسی هرمنوتیک، به دلیل تناسب آن با هدف پژوهش استفاده شده است. هجده نفر اعم از خانم و آقا بین سنین هفده تا سی و هشت سال که تجربه مراجعه بین سه الی چهار بار در ماه به مراکز خرید و مال ها را داشتند جهت انجام مصاحبه عمیق به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از کد گذاری و نرم افزار اطلس تی صورت پذیرفت. ازمیان هزار و صد و هشتاد و هشت کد باز بدست آمده، چهل و نه مقوله و در نهایت بیست و یک مضمون استخراج گردید. یافته ها حاکی از آن است که ارزش ادراک شده مرکز خرید و مال در ایران در قالب هشت ارزش، ارزش سرگرمی، ارزش مطلوبیت، ارزش تعاملات اجتماعی، ارزش معرفتی، ارزش گریزگری، ارزش شان و جایگاه، ارزش اقتصادی، و ارزش راحتی زمانی است. این پژوهش با بکارگیری روش پدیدار شناسی به مقوله ها و مضامین جدیدی در خصوص ارزش ادراک شده و پیشایند های تاثیرگذار بر آن از دید مشتریان ایرانی به مراکز خرید و مال ها دست یافته و امید است مدیران و توسعه دهندگان مال ها و خرده فروشی ها با شناخت این ارزش ها بتوانند به مزیت رقابتی پایدار دست یابند.کلید واژگان: ارزش ادراک شده, مرکز خرید, مال, گشت زن ها}Present study seeks to investigate the perceived value of shopping centers and malls in Iran, as well as its antecedents and consequents. Qualitative research method and hermeneutic phenomenology approach was applied to explore the lived experience of participants from browsing shopping centers and malls. On the whole, 18 men and women, at the age range of 17 to 38 years old, who used to go shopping centers three or four times a month, were selected based on snowball sampling method for further deep interview. Data were analyzed by using coding via Atlasti software. Out of a total of one thousand one hundred and eighty-eight open codes, fourty-nine categories and finally twenty-one themes were extracted. The findings indicate that, the perceived value of shopping center and mall in Iran is made up of 8 values including entertainment value, utilitarian value, social interactions value, epistemic value, escapism value, status value, economic value, and time convenience value. This study using phenomenological approach and has introduced some new categories and themes about perceived value and its antecedents from Iranian customers point of view to shopping centers and malls and hopes for managers, retailers and malls developers by recognizing the perceived value of shopping centers and malls can achieve sustainable competitive advantage.Keywords: perceived value, Shopping center, Mall, Browsers}
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.