به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب کاوه تیمورنژاد

  • بهزاد دشتی ساری درق، کاوه تیمورنژاد*، محمدرضا ربیعی مندجین

    افزایش سطح رضایت مندی کارکنان یکی از دغدغه های دائمی مدیران در همه سازمان ها است. بر این اساس در طی چند دهه اخیر مدل های گوناگونی برای شناسائی عوامل اصلی موثر بر رضایت شغلی کارکنان تهیه و طراحی شده است. تنوع این مدل ها می تواند باعث سردرگمی مدیران سازمان ها برای انتخاب راهبرد های مناسب گردد. پژوهشگران حاضر درصدد بررسی مولفه های الگوهای رضایت مندی کارکنان برای ارائه یک مدل نسبتا جامع در سازمان های ایران می باشند. روش تحقیق حاضر، تطبیقی کیفی با استفاده از رویکرد تحلیل محتوی ، جامعه پژوهش دربردارنده کلیه مدل های رضایت شغلی و برای انتخاب مدل ها از روش نمونه گیری هدفمند استفاده گردید. یافته های پژوهش حاضرنشان داد که ده مولفه توازن کار - زندگی، عوامل جمعیت شناختی ، احترام، رابطه با همکاران، ثبات شغلی، نظام پرداخت، موفقیت و پیشرفت، تنوع در شیوه های انجام کار ، رهبری موثر و بیمه سلامتی در اکثر مدل های منتخب به صورت مشترک وجود دارند. دیگر یافته پژوهش مبین آن است که دو مولفه نظام پرداخت و تنوع در شیوه های انجام کار حائز بیشترین اهمیت از نظر طراحان مدل ها هستند. با توجه به یافته ها ، مدل پیشنهادی برای سازمان های ایران شامل شش مولفه نظام پرداخت ، احترام، رابطه با همکاران، ثبات شغلی، موفقیت و پیشرفت ، و تنوع در شیوه های انجام کار تهیه و طراحی گردید.

    کلید واژگان: رضایت شغلی, رهبری سازمانی, کارکنان, سازمان های ایرانی}
    Behzad Dasthi Sari Dargh, Kaveh Timornazhad *, Mohammadreza Rabieei

    Increasing level of employee satisfaction is one of the constant concerns of managers in all organizations. Based on this, during the last few decades, various models have been prepared and designed to identify the main factors affecting the job satisfaction of employees. The diversity of these models can cause confusion for managers of organizations to choose appropriate strategies. The current researchers are trying to investigate the components of employee satisfaction patterns to provide a relatively comprehensive model in Iranian organizations. The current research method is qualitatively comparative using the content analysis approach, the research population includes all models of job satisfaction and the purposeful sampling method was used to select the models. The findings reveal that the ten components of work-life balance, demographic factors, respect, relationship with colleagues, job stability, payment system, success & progress, diversity in work methods, effective leadership and health insurance are common in most of the selected models. Another finding indicates that the payment system and diversity in ways of doing work are the most important components from the point of view of designers. According to the findings, a proposed model for Iranian organizations with six components of payment system, respect, relationship with colleagues, job stability, success and progress, and diversity in ways of doing work was prepared and designed.

    Keywords: Employees, Iranian Organizations, Job Satisfaction, Organizational Leadership}
  • مدلسازی مدیریت ارتباط با مشتری در بانکداری الکترونیک با رویکرد نگاشت فازی و شبکه های عصبی حافظه دو سویه انجمنی (موردمطالعه: بانک سپه و بانکهای ادغامی)
    سید محمدرضا وکیل، کاوه تیمورنژاد*، محمود محمدی، محمدرضا معتدل

    تحقیق حاضر با هدف مدل سازی پویای مدیریت ارتباط با مشتری در بانکداری الکترونیک در بانک سپه و بانکهای ادغامی صورت پذیرفته و از چارچوب مفهومی شناسایی شده در مورد مطالعه استفاده گردیده است. جامعهآماری خبرگان فعال در امور مشتریان بانک سپه و بانکهای ادغامی بوده و نمونه ای شامل 14 نفر با روش نمونه گیری هدفمند قضاوتی انتخاب شده است. برای سنجش ارتباط ابعاد و شاخص ها از نقشه شناختی فازی در قالب پرسشنامه ی ماتریس مقایسه زوجی استفاده شده و پایایی و روایی پرسشنامه ها به ترتیب با روش آزمون مجدد و روایی محتوایی لاوشه تایید گردیده اند. برای شبیه سازی در یک دوره زمانی مشخص و سنجش اعتبار مدل نیز از شبکه های عصبی حافظه دو سویه انجمنی در نرم افزار FCM Expert استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که «توسعه ارتباط با مشتری» محوری ترین و تاثیرگذار ترین و «نگهداری مشتری» تاثیرپذیرترین بعد بوده و میزان اثرگذاری متقابل «شناسایی مشتری» و «توسعه ارتباط با مشتری» بر یکدیگر قابل توجه است. همچنین بعد «مجذوب نمودن مشتری» بیشترین تاثیر را بر ابعاد «نگهداری مشتریان و توسعه ی ارتباط با مشتری» و بعد «جلب توجه و اکتساب مشتری» نیز بیشترین تاثیر را بر ابعاد «مجذوب نمودن مشتری و نگهداری مشتریان» دارد. بر این اساس پیشنهاد می گردد مدیران بانک سپه نسبت به مجدوب نمودن مشتریان در قالب برندسازی و اجرای کمپین های تبلیغاتی در نقاط تماس توجه ویژه ای نموده و علی رغم تاثیرگذاری و تاثیرپذیری کم بعد «بازنگری ارتباط مشتری»، تاثیر مهم آن بر محوری ترین بعد یعنی «توسعه ارتباط با مشتریان» مورد غفلت قرار نگیرد.

    کلید واژگان: مدیریت ارتباط با مشتری, بانکداری الکترونیک, ابزار های هوش تجاری, نگاشت شناختی فازی, شبکه های عصبی حافظه دوسویه انجمنی}
    Modeling Customer Relationship Management in Electronic Banking with Fuzzy Mapping and BAM Neural Networks Approach (Case Study: Sepah Bank and Merged Banks)
    Sayed Mohammadreza Vakil, Kaveh Teymoornejad *, Mahmood Mohammadi, Mohammadreza Motadel

    The present research purpose has been dynamic modeling of customer relationship management in e-banking in Sepeh Bank and merged banks, and the conceptual framework identified in the case study was used. The statistical population is the experts in Sepah Bank's customer affairs, and a sample of 14 people has been selected through theoretical sampling method utilizing purposeful techniques. To measure the relationship between dimensions and indicators, fuzzy cognitive map was used in the form of pairwise comparison matrix questionnaire, and the reliability and validity of the questionnaires were confirmed by the test-retest method and the content validity with Lawshe method. For simulation in a certain period of time and measuring the validity of the model, Bidirectional Associative Memory(BAM) Neural Networks have been used in the FCM Expert software. The research findings show that "Customer Relationship Development" is the most central and influential and "Customer Retention" is the most affected dimension, and the mutual influence between "Customer Identification" and "Customer Relationship Development" is significant. Also, the "Customer Attraction" has the greatest impact on the "Customer Retention & Customer Relationship Development" and the "Customer Reach and Acquisition" has the greatest impact on the "Customer Attraction & Customer Retention". Based on these results, it is recommended that Sepah Bank managers pay special attention to customer attraction through branding and the implementation of advertising campaigns at contact points, and despite the low impact of the "Customer Relationship Review", its significant impact on the most central dimension, i.e. "Customer Relationship Development" should not be neglected.

    Keywords: Customer Relationship Management, E-Banking, Business Intelligence Tools, Fuzzy Cognitive Maps, Bidirectional Associative Memory Neural Networks}
  • نیکا خواجه پورشیروان، پرویز ساکتی*، کاوه تیمورنژاد

    هدف این مقاله اعتبار سنجی چارچوب اکوسیستم کارآفرینی پارک های علم و فناوری کشور است.ضرورت این مقاله در بهبود زیرساخت ها و دستیابی به چشم انداز پارک، مدیریت و جهت دهی تعاملات میان بازیگران در راستای خلق ارزش پایدار و فرصت های کارآفرینی، مقیاس پذیری کسب و کارها می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و با رویکرد توصیفی از نوع همبستگی و راهبرد کیفی از نوع اکتشافی متوالی می باشد. نمونه آماری در بخش کیفی به صورت هدفمند نظری از طریق مصاحبه با 15 نفر از خبرگان حوزه کارآفرینی و پارک های علم و فناوری در کشور انجام شد. در بخش کمی ‎نیز به صورت تصادفی ساده شامل 181 نفر از مدیران پارک و واحدهای فناور عضو و سایر بازیگران در این اکوسیستم است. سنجش پایایی و روایی پرسش نامه محقق ساخته با استفاده از آلفای کرانباخ و میانگین واریانس استخراجی به ترتیب بالای 0.845 و 0.604 بوده است. یافته ها نشان می ‎دهد عوامل علی (ویژگی ساختارهای محلی، سیاست های کارآفرینی و شاخص های کارآفرینی محلی) و عوامل زمینه ای (منابع مالی، انسانی، زیرساخت فیزیکی و ناملموس، ظرفیت سازی، ترویج، توانمندسازها)، عوامل مداخله گر (سازگاری، حذف تنش، تاب آوری)، به ترتیب 0.487، 0.541، 0.634 از تغییرات راهبردها (تعاملات داخل و خارج ازاکوسیستم)، را پیش بینی می ‎کند. مقوله محوری 0.798 از تغییرات راهبردها راپیش بینی می ‎کند. راهبردها نیز 0.782 از تغییرات پیامدها (خلق ثروت، نیروی کار، کسب وکارها) را پیش بینی می ‎نماید. پیشنهاد می شود پارک های علم و فناوری در ارزیابی های اکوسیستم کارآفرینی خود را مقوله های فوق الذکر را مورد توجه قرار دهند.

    کلید واژگان: اکوسیستم کارآفرینی, اعتبارسنجی چارچوب ارزیابی, پارک علم و فناوری خراسان, راهبرد, پیامد}
    Nika Khajepourshirvan, Parviz Saketi*, Kaveh Teymournejad

    This study mainly aims to validate the framework of the entrepreneurship ecosystem of science and technology parks in Iran. The purpose of this study is to improve the infrastructures and achieve the vision of the science and technology parks, managing and directing the interactions among different factors involved for creating sustainable value, entrepreneurial opportunities and business scalability. In terms of purpose, the current research is applied and has a descriptive approach of the correlational type, with a qualitative strategy of a sequential exploratory type. The statistical sample in the qualitative section was purposeful and theoretical in the form of interviews with 15 experts in the field of entrepreneurship and science and technology parks in Iran. In the quantitative part, 181 managers of parks and technology units, and other key people involved in this ecosystem participated. The reliability and validity of the researcher-made questionnaire was measured using Cronbach’s alpha and the average extracted variance were above 0.845 and 0.604, respectively. The findings show that causal factors (characteristics of local structures, entrepreneurship policies and local entrepreneurship indicators), contextual factors (financial, human resources, physical and intangible infrastructure, capacity building, promotion, enablers) and intervening factors (adaptability, tension removal, resilience) predict 0.487, 0.541 and 0.634 of changes in strategies (interactions within and outside the ecosystem), respectively. The axial category predicts 0.798 of changes in strategies. Strategies also predict 0.782 of changes in outcomes (wealth creation, workforce, and businesses). The science and technology parks are suggested to consider the aforementioned

    Keywords: Entrepreneurship Ecosystem, Evaluation Framework, Validation, Science, Technology Parks, Strategy, Outcome}
  • نادر پسنده، کاوه تیمورنژاد*، محمدرضا ربیعی مندجین
    مقدمه

    حکمرانی اقیانوسها به خط مشی گذاریها و مدیریت امور مربوط به دریاهای آزاد و اقیانوس های جهان اطلاق می شود که موضوعی بسیار پیچیده است. تقریبا همه اقیانوس ها جزء اشتراکاتی هستند که متعلق به هیچ شخص یا ملت یا دولت واحدی نیستند ولی بر اساس قطعنامه سازمان ملل متحد، منافع این دریاها و اقیانوسها به همه مردم جهان تعلق دارد و در نتیجه همه مردم جهان نیز میبایست در حفظ و نگهداری از این مواهب الهی اقدام نموده و مسوولیت پذیر باشند.علاوه بر ضرورت کسب منافع پایدار حداکثری از این منابع عظیم، حکمرانی دریاها و اقیانوس ها برای برخورداری از تاثیرگذاری اهرم های قدرت و ایجاد تعادل بین قدرتهای سیاسی نیز اهمیت بالایی دارد. حکمرانی موثر توانایی برقراری تعادل بین منافع مشترک و منافع سایرین را فراهم می کند. با توجه به نیازهای موجود و تمرکز بر منافع مشترک، همکاری مشترک بین کشورها بر اساس این منافع تقویت می شود. علاوه بر این، حکمرانی دریاها و اقیانوس ها نیازمند توجه به ظرفیتهای برون مرزی است. استفاده اقتصادی متناسب با این ظرفیتها، باعث ایجاد توجیه اقتصادی برای بهره برداری عملیاتی می شود. در این پژوهش تلاش شد تا با بررسی حکمرانی اقیانوس ها در سایر کشورها و درنظر گرفتن شرایط کشور شامل میزان دسترسی به آبهای تحت حاکمیت و تحت نظارت و آبهای آزاد همچنین میزان وابستگی به اقتصاد دریا ، امنیت غذایی ، اشتغال ، اکتشاف منابع جدید انرژی و امکان افزایش سهم ایران برای کسب منافع بیشتر از دریاهای آزاد و اقیانوسها و با نگاه مدیریتی به طراحی و تبیین مدل ساختاری مطلوب برای دولت جمهوری اسلامی ایران دست پیدا کرد. 

    روش شناسی تحقیق:

    با توجه به عدم سوابق پژوهشی در این حوزه برای دولت جمهوری اسلامی ایران، این پژوهش مبتنی بر رویکرد کیفی بوده و در آن از نظریه داده بنیاد به عنوان روش تحقیق استفاده شده است. نظر به اینکه این مدل تا کنون برای کشور ایران تهیه نشده است لذا این کار تحقیقاتی برای دولت جمهوری اسلامی ایران از نوع بنیادی محسوب میشود.. مطالعه حاضر به لحاظ روش تحلیل داده ها مطالعه ای آمیخته اکتشافی می باشد. در این مطالعه رویکرد تحقیق گراندد تئوری مبتنی بر رویکرد پارامتریک مورد استفاده قرار گرفت. در واقع این پژوهش در راستای دستیابی به آگاهی و شناخت در زمینه عوامل اصلی، زمنیه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدها و نیز عناصر تشکیل دهنده حکمرانی با رویکرد تکامل توامان در دولت جمهوری اسلامی ایران از رویکرد تحقیق گراندد تئوری استفاده خواهد شد.در این پژوهش، هدف اصلی تدوین الگوی ساختاری برای حکمرانی اقیانوس ها در دولت جمهوری اسلامی ایران است.  برای جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز از اسناد، مدارک و مصاحبه استفاده شده است. بخش اسناد و مدارک شامل تمامی اسناد و مدارک داخلی و خارجی مرتبط با حکمرانی اقیانوس ها بوده است. به منظور تحلیل دقیق یافته ها، پس از آن که اطلاعات و داده های لازم از طریق مصاحبه با خبرگان استخراج و طبقه بندی و به طور کلی تجزیه و تحلیل شدند به استخراج مدل پرداخته شد.  تجزیه و تحلیل داده ها از اصلی ترین و مهمترین بخش های این پژوهش محسوب می شود. طی این فرآیند داده های خام مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد و پس از پردازش به شکل اطلاعات ارایه می گردند.در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته تا زمان اشباع نظری ادامه داشت. مصاحبه نیمه ساختار یافته یکی از معمول ترین انواع مصاحبه است که در تحقیقات کیفی اجتماعی مورد استفاده واقع می شود . این مصاحبه بین دو حد نهایی ساختاریافته و بدون ساختار قرار می گیرد که گاهی به آن مصاحبه عمیق هم می گویند که در آن از تمام پاسخگو ها سوال های مشابهی پرسیده می شود، اما آنها آزادند که پاسخ خود را به هر طریقی که مایلند ارائه دهند، در این مورد مسئولیت کدگذاری پاسخ ها و طبقه بندی آنها بر عهده پژوهشگر است.

    یافته ها

    به عنوان عوامل علی در الگوی حکمرانی اقیانوس ها در جمهوری اسلامی ایران لازم است برای داشتن یک حکمرانی موثر بر اقیانوس ها، تمام اهرم های قدرت مذکور در دولت جمهوری اسلامی ایران باید به طور همزمان و هماهنگ مورد توجه قرار گیرند. این بدان معنا میباشد که مدیریت یکپارچه و تقسیم کار ملی ومدیریت چابک و کارآمد به منظور بهره گیری حداکثری ظرفیتهای دریا به عنوان رکن و عامل اصلی در حکمرانی اقیانوس ها محسوب میگردد.به عنوان عوامل مداخله گر سیاست جغرافیایی جمهوری اسلامی ایران تاثیر قابل توجهی بر حکمرانی اقیانوس ها و مناطق دریایی دارد.به عنوان عوامل زمینه ای موقعیت مرزهای دریایی به لحاظ مالکیت و حیطه نظارت، سیستم دفاعی و امنیتی توانمند، ارتباط با بنادر کشورهای، حضور مقتدرانه نظامی، پشتیبانی قوی، تخصیص اعتبار و حمایت مالی، همگامی امکانات و زیرساخت ها با شرایط جدید، ساختار حاکمیتی آمرانه و کارآمد، استقلال بخش مدیریت دریایی کشور، توجه مدیران به منابع داخلی و خارجی و برخورداری از دانش مدیریتی بسیار با اهمیت هستند.به عنوان پدیده محوری توجیه دستگاه های تصمیم گیرنده داخلی و تعیین نقش ایران در سطح بین المللی، بهره گیری از کنشگران داخلی، عدم تعارض با سایر کنشگرها، بهره وری مشترک از دریاها، شناسایی منافع مشترک، عدم تضاد منافع در بهره برداری از دریاها، توجه به حقوق بین الملل و بهبود توسعه پایدار را می بایست توجیه کرد.به عنوان عوامل راهبردی توسعه بنادر اقیانوسی و بهره برداری از منابع دریاها و اقیانوس ها به عوامل متعددی بستگی دارد. این عوامل شامل ساختارها و توانمندیهای فنی و آموزشی و مالی میباشد.به عنوان پیامدها بهبود دید مشارکتی ملی و بین المللی و کسب منافع حداکثری برای ملت ایران در حوزه استخراج و بهره برداری از منابع دریاها و اقیانوس ها تاثیر بسزایی خواهد داشت. در کل، به منظور کسب منافع حداکثری برای ملت ایران از منابع دریاها و اقیانوس ها، لازم است توجه ویژه ای به رشد و توسعه شرکت های دانش بنیان، بهبود رقابت پذیری، هماهنگی نیروهای نظامی، رعایت قوانین بین المللی و تامین منافع ایران باشد.

    نتیجه گیری

    مدیریت متمرکز و یکپارچه و نگاه مشارکت ملی و بین المللی در حکمرانی دریاها و اقیانوس ها بسیار اهمیت دارد. زیرا حکمرانی اقیانوس ها، یک چالش پیچیده و چندجانبه است که تاثیرات آن به صورت عارضه ای بر روی منافع سایر کشورها و مناطق مختلف جهان اثر می گذارد، لذا لازم است حکمرانی دریاها و اقیانوسها در یک ساختار دولتی متمرکز تشکیل گردد. مدل اول عبارت است از ایجاد وزارتخانه دریایی در دولت جمهوری اسلامی ایران مشابه الگوی اجرا شده در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و دارای مرزهای دریایی میباشد و مدل دوم عبارت است از تشکیل شورای عالی دریایی با ریاست بالاترین مقام دولت جمهوری اسلامی ایران مشابه الگوی اجرا شده در بسیاری از کشورهای توسعه یافته است.

    کلید واژگان: مدل حکمرانی, حکمرانی اقیانوس ها, دریاهای آزاد, اقیانوس, دولت جمهوری اسلامی ایران, مدیریت دریاها, اقتصاد دریا, محورهای توسعه}
    Nader Pasandeh, Kaveh Teymournejad*, Mohammadreza Rabiee Mandjin

    Background and Theoretical Foundations: 

    Ocean governance refers to the policies and management of affairs related to the world's open seas and oceans, which is a very complex issue. Almost all the oceans are part of the commons that do not belong to any single person or nation or government. According to the United Nations resolution, the interests of these seas and oceans belong to all the people of the world, and as a result, all the people of the world should also participate in the preservation of These divine gifts act and be responsible.In addition to the necessity of obtaining maximum sustainable benefits from these huge resources, the governance of the seas and oceans is also very important to enjoy the effectiveness of the levers of power and to create a balance between political powers. Effective governance provides the ability to balance common interests with others. Considering the existing needs and focusing on common interests, cooperation between countries is strengthen based on these interests. In addition, governance of seas and oceans requires consideration of transboundary capacities. Economic use according to these capacities creates economic justification for operational exploitation.  In this research, an attempt made to investigate the oceans governance in other countries and considering the conditions of the country, including the access to governed and supervised waters and open waters, as well as the degree of dependence on the marine economy, food security, employment, exploration of new energy sources. The possibility Increasing Iran's share in order to gain more benefits from the open seas and oceans. With a management perspective, we achieved the design and explanation of a favorable structural model for the government of the Islamic Republic of Iran.

    Methodology

    Due to the lack of research records in this field for the government of the Islamic Republic of Iran, this research based on a qualitative approach and in it; foundational data theory used as a research method. Considering that, this model has not been prepared for the government of Iran so far, this research work is consider fundamental for the government of the Islamic Republic of Iran. The present study is an exploratory mixed study in terms of data analysis method. In this study, a grounded theory research approach based on a parametric approach was used. In fact, this research in order to gain knowledge and understanding in the field of main, temporal, intervening factors, strategies and consequences as well as the constituent elements of governance with the approach of co-evolution in the government of the Islamic Republic of Iran will use the grounded theory research approach. In this research, the main goal is to formulate a structural model for the governance of the oceans in the Islamic Republic of Iran. Documents, papers and interviews have been use to collect the required data and information. The documents section included all internal and external documents related to the governance of the oceans. In order to accurately analyze the findings, after the necessary information and data were extracted and classified through interviews with experts and analyzed in general, the model was extracted. Data analysis is one of the main and most important parts of this research. During this process, raw data analyzed and after processing, is present in the form of information. In this research, the semi-structured interview continued until theoretical saturation. Semi-structured interviews are one of the most common types of interviews used in qualitative social research. This interview falls between the two extremes of structured and unstructured, sometimes called in-depth interviews, in which all respondents are asked the same questions, but are free to present their answers in any way they wish, in this case the responsibility The researcher is responsible for coding the answers and classifying them..

    Findings

    As causal factors in the pattern of governance of the oceans in the Islamic Republic of Iran, it is necessary to have an effective governance of the oceans; all the levers of power mentioned in the government of the Islamic Republic of Iran must be take into consideration simultaneously and in a coordinated manner. This means that integrated management and division of national work and agile and efficient management in order to maximize the use of the sea's capacities are consider as the main pillar and factor in the governance of the oceans. As an intervening factor, the geographic policy of the Islamic Republic of Iran has a significant impact on the governance of oceans and marine areas.As background factors, The position of coastal borders in terms of ownership and surveillance area, capable defense and security system, communication with the ports of the countries, powerful military presence, strong support, allocation of credit and financial support, synchronization of facilities and infrastructure with new conditions, authoritative and efficient governance structure, independence of the sector In the maritime management of the country, managers' attention to internal and external resources and having management knowledge are very important.As the central phenomenon Justifying the internal decision-making bodies and determining the role of Iran at the international level, taking advantage of domestic actors, non-conflict with other actors, joint exploitation of the seas, identifying common interests, non-conflict of interests in the exploitation of the seas, paying attention to international law and improving sustainable development It should be justified.As strategic factors, the development of ocean ports and exploitation of sea and ocean resources depends on several factors. These factors include technical, educational and financial structures and capabilities.As consequences improving the national and international cooperative vision and obtaining maximum benefits for the Iranian nation in the field of extracting and exploiting the resources of the seas and oceans will have a significant impact. In general, in order to obtain maximum benefits for the Iranian nation from the resources of the seas and oceans, it is necessary to pay special attention to the growth and development of knowledge-based companies, improving competitiveness, coordinating the military forces, complying with international laws and securing Iran's interests.

    Conclusion

    Centralized and integrated management and the view of national and international participation in the governance of seas and oceans are very important. Because the governance of the oceans is a complex and multifaceted challenge, the effects of which have a complex effect on the interests of other countries and different regions of the world, so it is necessary to form the governance of the seas and oceans in a centralized government structure. The first model is the creation of a maritime ministry in the government of the Islamic Republic of Iran, similar to the model implemented in many under developing countries with coastal borders, and the second model is the establishment of the Supreme Maritime Council headed by the highest official of the government of the Islamic Republic of Iran, similar to the implementation model, has been in many developed countries.

    Keywords: Governance Models, Oceans Governance, Oceans, High Seas, The Government Of The Islamic Republic Of Iran, Management Of The Seas, Marine Economy, Axes Of Development}
  • نیکا خواجه پورشیروان، پرویز ساکتی*، کاوه تیمورنژاد
    مفهوم اکوسیستم کارآفرینی به معنای اندیشه و عمل برای طراحی سیاست های کارآفرینی بکار گرفته شده است هدف این تحقیق ارائه چارچوب ارزیابی اکوسیستم کارآفرینی پارک های علم و فناوری است. این پژوهش به صورت کیفی و بر مبنای نظریه داده بنیاد سیستماتیک می باشد. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته شامل 15 نفر از خبرگان حوزه کارآفرینی و پارک های علم و فناوری کشور تا رسیدن به اشباع نظری صورت گرفت و نمونه گیری از نوع هدفمند به روش نظری وگلوله برفی انجام شد. روایی از روش لینکلن و گوبا و پایایی از طریق پایایی باز آزمون و توافق بین دو کدگذار انجام شد. تحلیل داده ها نیز با رویکرد استراس و کوربین در سه مرحله کد گذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد. چارچوب ارائه شده حاکی از آن است که عوامل علی (ویژگی ساختارهای محلی، سیاست های کارآفرینی و شاخص های کارآفرینی محلی)، عوامل زمینه ای (منابع مالی، انسانی، زیرساخت فیزیکی و ناملموس، ظرفیت سازی، ترویج، توانمندسازها)، عوامل مداخله گر (سازگاری، حذف تنش، تاب آوری)، راهبردها (تعاملات درون و برون اکوسیستمی)، پیامدها (خلق ثروت، نیروی کار، کسب و کارها) و پدیده محوری، ارزیابی اکوسیستم کارآفرینی پارک های علم و فناوری (با شاخص های حمایت گری ، واسطه گری، فرصت سازی فناورانه، کمک به بهره برداری از فرصت، ماهیت اکوسیستم) می باشد. چارچوب پیشنهادی می تواند به عنوان مبنایی برای ارزیابی اکوسیستم کارآفرینی ایجاد شده یا توسعه پارک های علم و فناوری مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: اکوسیستم کارآفرینی, چارچوب, پارک های علم و فناوری}
    Nika Khajepourshirvan, Parviz Saketi *, Kaveh Teymournejad
    Introduction
    The study of science and technology parks literature shows that approaches based on regional economy, technological and industrial clusters, and innovation systems are the basis for creating science and technology parks. The main idea of the formation of science and technology parks is to develop technology and entrepreneurship and promote innovation culture through managing the flow of knowledge and technology between universities, research institutes and private companies and the market. In the past years, many policymakers, academics and company managers have increasingly recognized the benefits of regional entrepreneurial ecosystems. Accordingly, the concept of entrepreneurial ecosystem means thinking and action have been used to design entrepreneurial policies. Examining the research reports indicates that a small number of technological businesses enjoy parking services in the life cycle of the company, which is caused by two categories of factors, the first includes the macro issues, such as reduction of government budgets, lack of management efficient systems, sanctions and bottlenecks in international communication, lack of participation of the private sector, and the second includes lack of experience of the park headquarters in managing technology and innovation, crisis management and solving upcoming challenges, and issues such as managing interactions, resilience and sustainability of businesses. Hence, the purpose of this research is to provide a framework for evaluating the entrepreneurial ecosystem of science and technology parks, because according to the experiences gained, providing the framework prevents the partiality and insularity of science and technology parks in drafting programs to support entrepreneurial processes and minimizes parallel work and waste of resources.
    Methodology
    The research is qualitative and based on systematic grounded theory. The data of the research was collected through semi-structured interviews including 15 experts in the field of entrepreneurship and science and technology parks of the country until reaching theoretical saturation and purposeful sampling was done by theoretical and snowball method. The statistical population of this research consists of experts related to the field of research. Sampling is also purposeful and in the form of snowballs. Sampling continued until theoretical saturation was reached. Furthermore, results evaluation criteria are as follows: 1. Matching, 2. Ability to understand, 3. Ability to generalize, 4. Control, 5- Practical relevance, 6- Efficiency, and 7- Modifyability. For determining the overall validity of the model in this research, the ratio test wass used to measure the validity of the ground theory.
    Results and Discussion
    Data analysis was also done with the Strauss and Corbin approach in three stages of open, axial and selective coding. The result showed that causal-conditions (characteristics of ecosystem place structures, entrepreneurship policies and ecosystem place entrepreneurship indicators), contextual-conditions (financial, human, physical and intangible infrastructure, capacity building, promotion, enablers), Intervening-conditions (adaptability, elimination of tension, resilience), strategies (inside- and outside- entrepreneurial ecosystem interactions), outcomes (wealth creation, workforce, businesses), pivotal include, evaluation the entrepreneurial ecosystem of science and technology parks (with  indicators of support, mediation, technical opportunism,  and help for explotation of opportunity).
    Conclusion
    Unfortunately, science and technology parks rarely evaluate the entrepreneurial ecosystem created by themselves and only rely on performance evaluation results. A short-term solution in this field is to sensitize the officials of the parks and the Ministry of Science to the issue of the entrepreneurial ecosystem, so that they consider the evaluation of the entrepreneurial ecosystem along with the evaluation of the park’s performance, because the most important task of the park is streamlining and creating stable connections
    to carry out its missions. Considering the financial constraints and the threatening environmental conditions of the country, the best strategy is to use the capabilities of the ecosystems in a win-win relationship to advance the park’s goals.The proposed framework can be used as a basis for evaluation the establishment or development of entrepreneurial ecosystem of science and technology parks. To this end, the following suggestions are presented: 1. It is suggested that in future research, the framework presented in this research should be used to evaluate the entrepreneurial ecosystem of other Science and Technology Parks of the Ministry of Science across the country with a wider population and statistical sample and compare the results with these results. 2. It is suggested to conduct comparative studies to take advantage of the situation of other countries in evaluating the entrepreneurial ecosystem of science and technology parks in the world. 3. It is suggested that the evaluation framework of the entrepreneurship ecosystem of science and technology parks related to executive bodies and specialized parks be designed and its results be compared with this research
    Keywords: Entrepreneurial Ecosystem, Science, Technology Park, Framework}
  • فاطمه اکبری، کاوه تیمورنژاد، مهدی خیراندیش

    در عصر حاضر،بهبود عملکرد سازمان ها نیازمند برخورداری از کارکنانی توانمند است. وجود برنامه های جانشین پروری باعث اطمینان از وجود سرمایه های انسانی مورد نیاز خواهد شد. یادگیری موثر نقش مهمی در اجرای برنامه های جانشین پروری دارد. به لحاظ اهمیت یادگیری در این پژوهش به ارائه الگوی یادگیری سازمانی بر اساس جانشین پروری در سازمان های دولتی (آموزش و پرورش استان قزوین) پرداخته می شود.

    روش شناسی:

     این مطالعه، یک پژوهش کاربردی است که به روش امیخته (کیفی-کمی) انجام شده است. از مصاحبه نیمه ساختاریافته جهت گردآوری داده ها استفاده شد. مصاحبه ها با 10 نفر از خبرگان به صورت غیر تصادفی هدفمند تا مرحله اشباع نظری انجام و تحلیل داده ها در سه مرحله استخراج مفاهیم پایه، سازمان دهنده و فراگیر صورت گرفت.

    یافته ها

    الگوی پژوهش شامل چهار بعد فرهنگی (ایجاد فرهنگ یادگیری مناسب، فرهنگ اشتراک دانش بین همکاران، فضای اعتماد و اطمینان در سازمان، فرهنگ یادگیری و یاددهندگی و فضای همدلی در سازمان)، آموزشی(آمادگی سیستم برای یادگیری، ارائه آموزش های ضمن خدمت و رشد فردی، راه اندازی حوزه های پژوهشی در دستگاه ها، کارایی و اثربخشی آموزش، سرمایه گذاری برای توسعه حرفه ای کارکنان، ابزار های یادگیری اثربخش و داشتن گروه های آموزشی فعال)، مدیریتی(احساس ثبات مدیریتی، سیستم ارزیابی عملکرد اثربخش و کارا، تمرکززدایی، تدوین چشم انداز و برنامه ریزی استراتژیک، شایسته سالاری، مدیریت جانشین پروری در سازمان، مدیریت یادگیری در سازمان و حاکم شدن تفکر سیستمی در سازمان)، نوآورانه(آمادگی برای پذیرش تغییرات، بازطراحی فرایندها و رویه ها، پذیرش ایده های نو در سازمان، پایش تغییرات محیطی و هوشمندسازی آموزش و یادگیری) می باشد.

    نتیجه گیری

    یادگیری در سازمان آموزش و پرورش نیازمند برنامه ریزی جامع درتمامی ابعاد الگوی پژوهش است.

    کلید واژگان: یادگیری, یادگیری سازمانی, جانشین پروری}
    Fatemeh Akbari, Dr.Kave Teymurnejad, Mehdi Kheirandish

    The summary:

    In the present century ,recovering function, an activity in organizations requires wealthy staffs. The existence of succession planning programs ,will ensure the existence of human capitals.. Effective learning has an important role of succession planning.In this research, as a matter of learning is about giving a study model based on organizational learning (Educational organization of Qazvin province).

    Methodology

    this study is a practical study, performed in a mixed method (quality &quantity). It was used partly built to collect data ,based on the semi -structured interview. Interviews with ten experts,based on non-accidental target-baed untill,it reached to theoretical saturation and analyzing data performed in three stages,extracting basic concepts,organizers and learner.

    Findings

    The research model includs four aspects , Cultural (making correct learning,the cultural of sharing knowledge between colleagues, trust and,confidence atmosphere,learning and teaching culture and empathy atmosphere in organization) Education( system preparation for teaching,presenting training employee and individual growing,setting up research area in organizations ,efficiency and effectiveness teaching ,investing for staff professional development,learning efficient tools and having active teaching groups) Management(feeling permanent management,evaluation performing effective and efficient system,deconcentration,codifying view and strategic planning,sufficiency,succession management in organization,learning management in organization and dominating systematic ideain organization) Innovative(readiness for accepting changes,redesigning processes and procedures,accepting new ideas in organization ,monitoring environmental changes and smarten up teaching and learning).

    Conclusion

    learning in educational organization needs comprehensive planning all aspects of research model.

    Keywords: Learning, Organizational Learning, Succession}
  • علی حمیدی، ابوالحسن فقیهی*، کاوه تیمورنژاد
    زمینه و هدف

    آموزش یکی از مهم ترین رویکردهای سازمان های دولتی جهت ارتقای سطح عملکرد و کیفیت خدمات مورد انتظار از مدیران است. اتخاذ رویکرد خط مشی گذاری می تواند زمینه مناسبی را برای بررسی جامع تر آموزش مدیران دولتی فراهم نماید. پژوهش حاضر باهدف شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر خط مشی گذاری آموزش مدیران دولتی انجام شده است.

    روش ها

    این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی بوده و با روش آمیخته (کیفی-کمی) انجام شده است. جامعه مشارکت کنندگان پژوهش، خبرگان دانشگاهی حوزه مدیریت دولتی و مدیران اجرایی در سازمان های دولتی می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 15 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. به منظور بررسی دیدگاه آنان از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و روش دلفی فازی استفاده شده است.

    یافته ها

    ابتدا با استفاده از داده های کیفی حاصله از بررسی متون و مصاحبه های نیمه ساختاریافته، عوامل موثر بر خط مشی گذاری آموزش مدیران دولتی شناسایی و سپس میزان اهمیت و رتبه این عوامل از طریق روش دلفی فازی تعیین گردیدند.

    نتیجه گیری

    به لحاظ پیامدهای عملی می توان گفت که سیاست های کلان، موفقیت راهبردی و یادگیری، مهم ترین عوامل اثرگذار بر خط مشی گذاری آموزش هستند و طراحی الگوی ارزیابی عملکرد مدیران دولتی مبتنی بر این مولفه ها می تواند از پیشنهادات برای پژوهش های آتی در این حوزه باشد.

    کلید واژگان: آموزش, خط مشی گذاری, مدیران دولتی, دلفی فازی, رتبه بندی}
    Ali Hamidi, Abolhasan Faghihi *, Kaveh Teimoornezhad
    Background and purpose

    training is one of the most important approaches of government organizations to improve the level of performance and service quality expected from managers. Adopting a policy-making approach can provide a suitable basis for a more comprehensive examination of the education of public administrators. The current research was conducted with the aim of identifying and ranking the factors influencing the policy making of education of public administrators.

    Methods

    This research is practical in terms of purpose and was done with a mixed method (qualitative-quantitative). The community of research participants are academic experts in the field of public administration and executive managers in government organizations, 15 people were selected as sample members using the purposeful sampling method. Semi-structured interviews and fuzzy Delphi method have been used to investigate their views.

    Findings

    First, by using the qualitative data obtained from the literature review and semi-structured interviews, the factors affecting the policy making of education of public administrators were identified, and then the importance and rank of these factors were determined through the fuzzy Delphi method.

    Conclusion

    In terms of practical implications, it can be said that macro policies, strategic success, and learning are the most important factors influencing education policy making, and the design of a performance evaluation model for public administrators based on these components can be a suggestion for future research in this field.

    Keywords: : Education, Policy Making, Public Managers, Fuzzy Delphi, Ranking}
  • اسمعیل عباسی، کاوه تیمور نژاد*، مرتضی یار احمدی

    هدف از انجام این تحقیق، واکاوی ابعاد و مولفه های مدل توسعه عدالت اجتماعی در راستای اجرای خط مشی ملی بود. روش تحقیق به صورت کیفی و کمی بود. اطلاعات تحقیق به وسیله مصاحبه جمع آوری شد. جامعه آماری تحقیق شامل خبرگان، اساتید و متخصصین حوزه مربوطه به تعداد نامحدود بودند که تعداد 18 نفر تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت گلوله برفی بود که از مصاحبه شوندگان خواسته شد افرادی مطلع در رابطه با موضوع تحقیق را جهت انجام مصاحبه های بعدی معرفی نمایند. داده های اولیه به شیوه مصاحبه گردآوری شدند. مطابق فرایند روش شناختی، طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی، نخست از دل تعداد زیاد انواع داده های اولیه، کدهای مرتبط با موضوع مشخص شدند؛ سپس به شیوه مقایسه مداوم از دل چندین کد، یک مفهوم استخراج شد و به همین شیوه سایر کدها نیز به مفاهیم تبدیل شدند تا در نهایت 96 مفهوم به دست آمد. در مرحله بعد، هر چند مفهوم در قالب یک مقوله قرار گرفتند تا 16 مقوله برای این پژوهش به دست آمده باشد. یافته های تحقیق نشان داد که، 3 مقوله به عنوان مقوله محوری ظاهر شدند که شامل: عوامل فرهنگی، سازگاری با نخبگان، آموزش می باشند. سایر مقوله ها برای ارائه در مدل تصویری در پنج دسته شرایط علی (3 مقوله)، بستر یا زمینه (3 مقوله)، شرایط مداخله گر (2 مقوله)، راهبردها (2 مقوله)، پیامدها (3 مقوله) قرار گرفتند. در ادامه بر اساس شاخص ها، مولفه ها، مفاهیم و مقوله های مدل پیشنهادی، پرسشنامه ای 96 سوالی تدوین گردید و بر مبنای داده های گردآوری شده روابط مدل پیشنهادی ارائه شده مورد بررسی قرار گرفته که در نهایت نتایج نشان از معناداری روابط و اجزای مدل ارائه شده داشت.

    کلید واژگان: عدالت اجتماعی, خط مشی ملی, ابعاد و مولفه ها}
    Esmaeil Abbasi, Kaveh Teimoornejad *, Morteza Yarahmadi

    The purpose of this research was to design and present the social justice development model in the national policy. The research method was qualitative and quantitative. Research information was collected through interviews. The statistical population of the research included an unlimited number of experts, professors and experts in the relevant field, and 18 people were selected until reaching theoretical saturation. The sampling method was in the form of a snowball, in which the interviewees were asked to introduce people who are knowledgeable about the research topic to conduct subsequent interviews. Primary data were collected through interviews. According to the methodological process, during three stages of open coding, central coding and selective coding, firstly, the codes related to the topic were identified from the large number of primary data types; Then, in the manner of continuous comparison, a concept was extracted from several codes, and in the same way, other codes were also converted into concepts until finally 96 concepts were obtained. In the next stage, some concepts were put in the form of a category so that 16 categories were obtained for this research. The findings of the research showed that 3 categories emerged as the central categories, which include: cultural factors, compatibility with elites, education. Other categories to be presented in the visual model were placed in five categories: causal conditions (3 categories), background or context (3 categories), intervening conditions (2 categories), strategies (2 categories), consequences (3 categories). Next, based on the indicators, components, concepts and categories of the proposed model, a questionnaire of 96 questions was compiled and based on the collected data, the relations of the proposed model were examined, and finally the results showed the significance of the relations and components of the model.

    Keywords: Social justice, national policy, dimensions, components}
  • اسمعیل عباسی، کاوه تیمور نژاد*، مرتضی یار احمدی

    هدف از انجام این تحقیق، طراحی و ارائه مدل توسعه عدالت اجتماعی در خط مشی ملی» بود. روش تحقیق به صورت کیفی و کمی بود. اطلاعات تحقیق به وسیله مصاحبه جمع آوری شد. جامعه آماری تحقیق شامل خبرگان، اساتید و متخصصین حوزه مربوطه به تعداد نامحدود بودند که تعداد 18 نفر تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت گلوله برفی بود که از مصاحبه شوندگان خواسته شد افرادی مطلع در رابطه با موضوع تحقیق را جهت انجام مصاحبه های بعدی معرفی نمایند. داده های اولیه به شیوه مصاحبه گردآوری شدند. مطابق فرایند روش شناختی، طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی، نخست از دل تعداد زیاد انواع داده های اولیه، کدهای مرتبط با موضوع مشخص شدند؛ سپس به شیوه مقایسه مداوم از دل چندین کد، یک مفهوم استخراج شد و به همین شیوه سایر کدها نیز به مفاهیم تبدیل شدند تا در نهایت 96 مفهوم به دست آمد. در مرحله بعد، هر چند مفهوم در قالب یک مقوله قرار گرفتند تا 16 مقوله برای این پژوهش به دست آمده باشد. یافته های تحقیق نشان داد که، 3 مقوله به عنوان مقوله محوری ظاهر شدند که شامل: عوامل فرهنگی، سازگاری با نخبگان، آموزش می باشند. سایر مقوله ها برای ارائه در مدل تصویری در پنج دسته شرایط علی(3 مقوله)، بستر یا زمینه(3 مقوله)، شرایط مداخله گر (2 مقوله)، راهبردها(2 مقوله)، پیامدها (3 مقوله) قرار گرفتند. در ادامه بر اساس شاخص ها، مولفه ها، مفاهیم و مقوله های مدل پیشنهادی، پرسشنامه ای 96 سوالی تدوین گردید و بر مبنای داده های گردآوری شده روابط مدل

    کلید واژگان: طراحی الگو, عدالت اجتماعی, وزارت اقتصاد, نظریه داده بنیاد}
    Esmaeil Abbasi, Kaveh Teimoornejad *, Morteza Yarahmadi

    The purpose of this research was to design and present the social justice development model in the national policy. The research method was qualitative and quantitative. Research information was collected through interviews. The statistical population of the research included an unlimited number of experts, professors and experts in the relevant field, and 18 people were selected until reaching theoretical saturation. The sampling method was in the form of a snowball, in which the interviewees were asked to introduce people who are knowledgeable about the research topic to conduct subsequent interviews. Primary data were collected through interviews. According to the methodological process, during three stages of open coding, central coding and selective coding, firstly, the codes related to the topic were identified from the large number of primary data types; Then, in the manner of continuous comparison, a concept was extracted from several codes, and in the same way, other codes were also converted into concepts until finally 96 concepts were obtained. In the next stage, some concepts were put in the form of a category so that 16 categories were obtained for this research. The findings of the research showed that 3 categories emerged as the central categories, which include: cultural factors, compatibility with elites, education. Other categories to be presented in the visual model were placed in five categories: causal conditions (3 categories), background or context (3 categories), intervening conditions (2 categories), strategies (2 categories), consequences (3 categories). In the following, based on the indicators, components,

    Keywords: Pattern design, Social Justice, Ministry of Economy, foundation data theory}
  • الهام امیری، کاوه تیمورنژاد*، لیلا سعیدی

    مقدمه و هدف پژوهش:

     فرهنگ سازمانی قوی می تواند به عنوان یک عامل اولیه در ایجاد همکاری و مشارکت در کارکنان شناخته شود. هدف مقاله حاضر، بررسی وضعیت فرهنگ سازمانی با رویکرد استراتژی فرهنگ مشارکتی در مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران می باشد.

    روش پژوهش:

     پژوهش حاضر از نظر مخاطب کاربردی- توسعه ای و بر اساس گردآوری اطلاعات کمی و بر پایه پرسشنامه می باشد. جامعه اماری، مدیران و کارکنان مرکز مطالعات می باشد که شامل 155 نفر هستند. برای بدست اوردن حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده گردید و تعداد نمونه مورد نظر 110 نفر مشخص گردید

    یافته ها

    در پژوهش حاضر پس از اطمینان از مناسب بودن برازش مدل، مدل معادلات ساختاری با پیروی از الگو پژوهش براساس آخرین تغییرات در تحلیل عاملی تاییدی رسم گردید. با توجه به اینکه برازش الگو خوب بوده است، نیازی به حذف نشانگرها در الگو و همچنین رسم کوواریانس بین خطاها وجود نداشت.

    نتیجه پژوهش: 

    براساس نتایج معادلات ساختاری، ضریب مسیر محیط درونی به پدیه اصلی 87/0 ، محیط بیرونی به پدیه اصلی 59/0 ، محیط بیرونی به عوامل تعدیل گر 61/0 ، پدیه اصلی به عوامل تعدیل گر 68/0 ، الزامات نهادی به عوامل تعدیل گر 79/0 ، عوامل تعدیل گر به پیامدها 69/0 می باشد.

    کلید واژگان: فرهنگ سازمانی, استراتژی فرهنگ مشارکتی, تحلیل مضمون, مرکز مطالعات شهرتهران}
    ELHAM AMIRI, Kaveh Teymournejad *, Leila Saeidi
    Introduction and Objective

    A strong organizational culture can be recognized as a primary factor in fostering collaboration and participation among employees. The aim of this article is to examine the status of organizational culture using a participatory culture strategy approach at the Tehran Urban Studies and Planning Center. 

    Method

    This study is considered applied-developmental research, based on quantitative data collection through questionnaires. The statistical population consists of managers and employees of the Tehran Urban Studies and Planning Center, totaling 155 individuals. The sample size was determined to be 110 individuals using Cochran's formula. 

    Results

    After ensuring the adequacy of model fit, the structural equation model was confirmed based on the research pattern and recent changes in confirmatory factor analysis. Since the model fit was good, there was no need to remove indicators from the model or draw covariance between errors. 

    Conclusion

    : Based on the results of structural equations, the path coefficient from internal environment to main phenomenon is 0.87, from external environment to main phenomenon is 0.59, from external environment to moderating factors is 0.61, from main phenomenon to moderating factors is 0.68, from institutional requirements to moderating factors is 0.79, and from moderating factors to outcomes is 0.69.

    Keywords: organizational culture, participatory culture strategy, Content analysis, Tehran Urban Research}
  • فاطمه اکبری، کاوه تیمورنژاد*، مهدی خیراندیش
    زمینه و هدف

    در عصر جوامع بهبود عملکرد سازمان ها نیازمند برخورداری از کارکنانی توانمند است. وجود برنامه های جانشین پروری باعث اطمینان از وجود سرمایه های انسانی مورد نیاز خواهد شد. یادگیری موثر نقش مهمی در اجرای برنامه های جانشین پروری دارد. به لحاظ اهمیت یادگیری در این پژوهش به ارائه الگوی تسهیل یادگیری سازمانی در چارچوب جانشین پروری در سازمان های دولتی پرداخته می شود.

    روش شناسی:= این مطالعه، یک پژوهش کاربردی است که به روش آمیخته انجام شده است. در بخش کیفی از راهبرد تحلیل مضمون  و در بخش کمی از راهبرد پیمایش استفاده شد. از مصاحبه نیمه ساختاریافته  و پرسشنامه جهت گردآوری داده ها استفاده شد. مصاحبه ها با 10 نفر از خبرگان به صورت گلوله برفی تا مرحله اشباع نظری انجام شد. جامعه آماری در بخش کمی شامل 263 نفر از مدیران مدارس متوسطه سازمان آموزش و پرورش بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 156 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند.

    یافته ها

    الگوی پژوهش شامل پنج بعد فرهنگی (ایجاد فرهنگ یادگیری مناسب، فرهنگ اشتراک دانش بین همکاران، فضای اعتماد و اطمینان در سازمان، فرهنگ یادگیری و یاددهندگی و فضای همدلی در سازمان)، آموزشی (آمادگی سیستم برای یادگیری، ارائه آموزش های ضمن خدمت و رشد فردی، راه اندازی حوزه های پژوهشی در دستگاه ها، کارایی و اثربخشی آموزش، سرمایه گذاری برای توسعه حرفه ای کارکنان، ابزار های یادگیری اثربخش و داشتن گروه های آموزشی فعال)، مدیریتی (احساس ثبات مدیریتی، سیستم ارزیابی عملکرد اثربخش و کارا، تمرکززدایی، تدوین چشم انداز و برنامه ریزی استراتژیک، شایسته سالاری، مدیریت جانشین پروری در سازمان، مدیریت یادگیری در سازمان و حاکم شدن تفکر سیستمی در سازمان)، نوآورانه (آمادگی برای پذیرش تغییرات، بازطراحی فرایندها و رویه ها، پذیرش ایده های نو در سازمان، پایش تغییرات محیطی و هوشمندسازی آموزش و یادگیری) و فردی (ویژگی های کارکنان و نگرش) است. همچنین تحلیل داده های کمی پژوهش حاکی از برازش الگوی  نهایی پژوهش بود.

    نتیجه گیری

    تسهیل یادگیری در سازمان آموزش و پرورش نیازمند برنامه ریزی جامع در ابعاد الگوی پژوهش است.

    کلید واژگان: یادگیری, یادگیری سازمانی, جانشین پروری}
    Fatemeh Akbari, Kaveh Teymoornejad *, Mehdi Kheirandish
    Background & Purpose

    Corporate governance has become very important in the contemporary period with the growth and development of companies in developed and emerging economies. Based on this, in the current research, considering the importance of the airport sector, the design of the corporate governance model with the commercialization approach of the country's airports has been discussed.

    Methodology

    This study is an applied research that has been done with a mixed method. In the qualitative part, the theme analysis strategy was used and in the quantitative part, the survey strategy was used. Semi-structured interview and questionnaire were used to collect data. Interviews with 10 experts were conducted in a snowball fashion until the theoretical saturation stage. The statistical population in the quantitative part included 263 secondary school principals of the Education Organization, 156 of whom were selected as a sample using Cochran's formula.

    Findings

    The model includes five cultural dimensions(creating a suitable learning culture, knowledge sharing among colleagues, an environment of trust and confidence in the organization, a culture of learning and teaching, and an atmosphere of empathy in the organization), educational(system readiness for learning, providing in-service training and Individual growth, setting up research areas in institutions, efficiency and effectiveness of training, investment for professional development of employees, effective learning tools and having active training groups, managerial(sense of managerial stability, effective and efficient performance evaluation system, decentralization, formulation of vision and planning It is strategic, meritocracy, succession management in the organization, learning management in the organization and the rule of systemic thinking in the organization), innovative(readiness to accept changes, redesigning processes and procedures, accepting new ideas in the organization, monitoring environmental changes and smartening education and learning) and and individual (employee characteristics and attitude).. Also, the analysis of the quantitative data of the research indicated the suitability of the final model of the research.

    Conclusion

    Facilitating learning in the education organization requires comprehensive planning in the dimensions of the research model.

    Keywords: Learning, Organizational Learning, Succession}
  • علی حمیدی، ابوالحسن فقیهی*، کاوه تیمورنژاد

    آموزش مدیران دولتی به واسطه دسترسی آنان به منابع و اختیارات سازمانی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است و مدیریت صحیح و موثر آن می تواند زمینه ساز تحقق بهینه خط مشی های نظام اداری کشور باشد. پژوهش حاضر باهدف شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر خط مشی گذاری آموزش مدیران دولتی انجام شده که از نظر نوع هدف کاربردی و به لحاظ روش کیفی است. با بهره یری از روش فراترکیب سندلوسکی و باروسو، تعداد 286 منبع مرتبط با موضوع پژوهش در دو دهه اخیر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و چارچوب مفهومی پژوهش حول محور خط مشی گذاری آموزش مدیران دولتی با 7 مولفه و 23 شاخص طراحی شد. پایایی کدهای حاصله با محاسبه شاخص کاپا در نرم افزار SPSS24 برابر 827/0 تایید شد و شاخص های نهایی با استفاده از روش آنتروپی شانون رتبه بندی گردیدند.  ابزار جمع آوری داده های پژوهش فیش برداری از منابع مطالعاتی بوده است.  نتایج پژوهش حاکی از آن است که مولفه های فرهنگی، توانمندسازی، شایستگی های سازمانی، یادگیری، خط مشی، موفقیت راهبردی، شایستگی محیطی و مهارت محوری بیشترین تاثیر را بر موضوع مورد پژوهش دارند. همچنین راهبردمحوری، رفع چالش های زیرساختی و اجرایی، شایستگی های فردی، نیازسنجی، برنامه ریزی، اجرا و ارزیابی آموزش های مدیران دولتی، در یک بوم مشتمل بر مدیریت دانش، جهانی شدن، روزآمدی، پژوهش محوری و برون سپاری می توانند بر خط مشی گذاری آموزش مدیران و بهبود عملکرد سازمان های دولتی تاثیرگذار باشند.

    کلید واژگان: خط مشی گذاری, آموزش, مدیران دولتی, فراترکیب}
    Ali Hamidi, Abolhassan Faghihi *, Kaveh Teimoornezhad

    The training of public administrators is of particular importance due to their access to organizational resources and authority, and its correct and effective management can be the basis for the optimal realization of the policies of the country's administrative system. The current research was conducted with the aim of identifying and ranking the factors affecting the policy of education of public administrators, which is practical in terms of the type of goal and qualitative in terms of method. By using the meta synthesis method of Sandelowski and Barroso, 286 sources related to the research topic in the last two decades were analyzed and the conceptual framework of the research was designed around the policy of education of public administrators with 7 components and 23 indicators. The reliability of the resulting codes was confirmed by calculating the Kappa index in SPSS24 software as 0.827 and the final indices were ranked using the Shannon entropy method. The data collection tool of the research was sampling from study sources. The results of the research indicate that the cultural components, empowerment, organizational competencies, learning, policy, strategic success, environmental competence and skill-orientation have the greatest impact on the subject of the research. Also, strategy-orientation, solving infrastructural and operational challenges, individual competencies, needs assessment, planning, implementation and evaluation of trainings for public administrators, in an environment that includes knowledge management, globalization, modernity, research-oriented and outsourcing. They can influence the policy of training.

    Keywords: Policy Making, Education, Public Administrators, Meta synthesis}
  • علی حمیدی، ابوالحسن فقیهی*، کاوه تیمورنژاد
    زمینه و هدف

    مدیران به واسطه دردست داشتن منابع و اختیارات سازمانی، نقش ویژه ای در تحقق اهداف و ماموریت های نظام اداری کشور دارند و توسعه دانش و مهارت های آنان از طریق خط مشی گذاری آموزش، موضوع مهمی است که غفلت از آن می تواند افول عملکرد سازمان های دولتی را در پی داشته باشد. آموزش و توسعه مدیران، پیشران توسعه سازمانی به شمار می رود. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و شناسایی مولفه های مرتبط با فرایند خط مشی گذاری آموزش جهت توسعه مدیران سازمان های دولتی می باشد که با تلفیق نتایج مرور ادبیات مرتبط و بازخوردهای مصاحبه با تعدادی از خبرگان دانشگاهی و مدیران سازمان های دولتی به انجام رسیده است.

    روش

    نوع پژوهش توصیفی- اکتشافی با رویکرد کیفی و روش مورد استفاده تحلیل مضمون می باشد. ابزار گردآوری داده ها شامل مطالعه اسناد، مدارک و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 نفر از خبرگان مرتبط با موضوع بوده است. روایی سوالات مصاحبه به روش محتوایی و با تایید خبرگان و پایایی آن بر اساس مطابقت نتایج مصاحبه با اسناد و مدارک و ادبیات موضوع به دست آمده است.

    یافته ها

    پس از تجزیه وتحلیل بازخوردهای حاصله از طریق روش تحلیل مضمون، 7 مضمون فراگیر، 24 مضمون سازمان دهنده و 99 مضمون پایه شناسایی و در قالب مدل خط مشی گذاری آموزش جهت توسعه مدیران سازمان های دولتی جمع بندی گردیدند.

    نتایج

    پژوهش حاضر، خلا فقدان الگوی خط مشی گذاری آموزش مدیران در سازمان های دولتی را پوشش داده و به لحاظ محتوا دارای نوآوری است. اتخاذ نگاه خط مشی گذاری در این حوزه، موجب می شود فرایندهای مربوطه از سطح اجرایی گام فراتر نهاده و به سطح راهبردی تعمیم یابند و در نهایت توسعه سازمانی را رقم زنند.

    کلید واژگان: خط مشی گذاری, آموزش, مدیران دولتی, توسعه سازمانی, تحلیل مضمون}
    Ali Hamidi, Abolhassan Faghihi *, Kaveh Teimoornejad

    Background and Purpose:

    Managers have a special role in realizing the goals and missions of the country's administrative system due to having organizational resources and authority, and developing their knowledge and skills is an important issue neglecting it will lead to the decline of the organization's performance of public organizations.The main purpose of this research is to investigate and identify the components related to the policy-making process of public managers' education by combining the results of the relevant literature review and the feedback of interviews with a academic experts and managers of public organizations.

    Method

    The type of research is descriptive-exploratory with a qualitative approach, and the method used is theme analysis. Data collection tool included the study of documents and semi-structured interviews with 15 related experts. The validity of the interview questions was obtained by the content method and with the approval of experts, and its reliability was obtained based on the correspondence of the results with the literature of the subject.

    Findings

    After analyzing the feedbacks of analysis, 7 comprehensive themes, 24 organizing themes and 99 basic themes were identified and summarized in the form of a policy making model for the education of public managers.

    Results

    The current research covers the gap of the lack of a policy making model for the education of public managers and is innovative in terms of content. Adopting a policy-making view in this area makes the relevant processes go beyond the executive level and extend to the strategic level and finally establish organizational development.

    Keywords: Policy Making, Education, Public Managers, Organizational Development, Content Analysis}
  • الهام امیری، کاوه تیمورنژاد*، لیلا سعیدی

    مقدمه و هدف پژوهش:

     فرهنگ سازمانی قوی می تواند به عنوان یک عامل اولیه در ایجاد همکاری و مشارکت در کارکنان شناخته شود. مشارکت در تصمیم گیری به معنای ایجاد فرصت برای مشارکت پرسنل در تصمیم گیری های سازمانی است. بنابراین هر چه فرصت بیشتری برای مشارکت دادن اعضای سازمان در فرآیند تصمیم گیری فراهم شود، تصمیمات سازمان از ضریب پذیرش بیشتری نزد پرسنل برخوردار خواهد بود و در نهایت سازمان به بهره وری بیشتری دست خواهد یافت. هدف مقاله حاضر، ارایه الگوی فرهنگ سازمانی با تاکید بر فرهنگ مشارکتی در مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران می باشد. 

    روش پژوهش:

      پارادایم پژوهش حاضر تفسیرگرایی و از نظر مخاطب استفاده کننده، کاربردی- توسعه ای و رویکرد نظریه پردازی در این پژوهش، استقرایی- قیاسی می باشد. پانل خبرگان این پژوهش شامل مدیران و نخبگان شهرداری تهران است و بر اساس اشباع نظری شامل 16 خبره بوده است. در این پژوهش، تکنیک تحلیل مضمون، بر اساس رویکرد شش مرحله ای مدل براون و کلارک (2006) استفاده گردیده است.

    یافته ها

    در پژوهش حاضر پس از انجام مرحله بازبینی و استانداردسازی مضمون،ها کلیه مضمونها در قالب 5 مضمون اصلی و 23 مضمون فرعی جای گرفتند.

    نتیجه پژوهش:

     5 مضمون اصلی مشمول محیط درونی وبیرونی، الزامات نهادی، عوامل تعدیل گر و پیامدها می باشد . مضمون فرعی مشمول حوزهای ساختاری و سازماندهی، بهره وری، سرمایه انسانی، مدیریتی، قوانین و مقررات، انطباق قابلیت ها، ظرفیت ها و فرهنگ سازی برای ایجاد تحول و اصلاح در نظام اداری، جریان های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی - فناوری، بین المللی و سازمانی - اداری، الزامات قانونی، هنجاری و حرفه ای، فرهنگ مشارکتی نظام  ند و جامع، فرهنگ مشارکتی کارآ، بهره ور و ارزش افزا، فرهنگ مشارکتی اثربخش، نتیجه گرا و کیفیت مدار،فرهنگی پاسخگو و شفاف، سالم، عاری از فساد و تبعیض، شایسته سالار و مبتنی بر دانش، آینده نگر و هدفمند، قانون مدار، ضابطه مند و اخلاق گرا، توسعه گرا و نواندیش، مدیر و راهبر بوده است.

    کلید واژگان: فرهنگ سازمانی, استراتژی فرهنگ مشارکتی, تحلیل مضمون, مرکز مطالعات شهرتهران}
    ELHAM AMIRI, Kaveh Teymournejad *, Leila Saeidi
    Introduction and purpose

    A strong Organizational culture can be recognized as a primary factor in creating collaboration and participation among employees. The aim of this article is to present a model of organizational culture with an emphasis on participatory culture in the Tehran Urban Research and Planning Center.

    Research Method

    The current research paradigm is interpretive, and from the perspective of the user audience, it is applied-developmental, with a theoretical approach in this research being inductive-comparative. The expert panel of this research includes managers and experts from the Tehran Municipality, consisting of 16 experienced individuals based on theoretical saturation. In this study, the thematic analysis technique by Braun and Clarke (2006) was used.

    RESULT

    After conducting the review and standardization phase, all themes were categorized into 5 main themes and 23 sub-themes.

    Research Conclusion

    The 5 main themes include internal environment, external environment, institutional requirements, moderating factors, and consequences. The sub-themes include structural and organizational areas, productivity, human capital management, managerial aspects, laws and regulations, adaptability of capabilities, capacities and culturalization processes, political-social-cultural flows, economic-technological aspects, international and organizational-administrative aspects; legal requirements; normative and professional aspects; systematic participatory culture; effectiveparticipatory culture; value-added participatory culture; result-oriented and quality-oriented participatory culture; accountable and transparent participatory culture; healthy participatory culture; ethical participatory culture; future-oriented and purposeful participatory culture; rule-based participatory culture; disciplined and ethical participatory culture; development-oriented and innovative participatory culture; manager-centered participatory culture

    Keywords: organizational culture, participatory culture strategy, Content analysis}
  • نادر پسنده*، کاوه تیمورنژاد، محمدرضا ربیعی مندجین

    اگرچه اصولا حاکمیت و حکمرانی وابسته به زمین و خشکی میباشد لیکن اخیرا موضوع حکمرانی بر دریاها و اقیانوسها و لحاظ نمودن آن در خط مشی عمومی دولتها، به عنوان بخشی از اقدامات و برنامه ریزیهای بلند مدت دولتها در سطح ملی و بین المللی محسوب میشود و علاوه بر ارکان حکومت، نفوذ بازیگران غیردولتی و سازمان های مردم نهاد را نیز در بر می گیرد. بیش از 55 درصد سطح کره زمین را دریاها و اقیانوسها تشکیل داده اند و در حالیکه مطابق با مقاوله نامه های سازمان ملل متحد، این دریاها و اقیانوسها به هیچ کشور یا دولتی متعلق نمیباشند، لیکن همه مردم ساکن در کره زمین میتوانند با رعایت حفظ و مراقبت از این منابع غنی، از منافع آنها استفاده کنند. این بدان معنا است که هر فرد ایرانی نیز میتواند از همه منافع موجود در اقیانوسها و آبهای آزاد بهره مند شود. از طرفی در تعاریف حکمرانی، یکی از مهمترین وظایف حکمران تامین منافع حداکثری برای ملت و کشور میباشد. لذا میتوان نتیجه گرفت که تامین منافع حداکثری از اقیانوسها و دریاها از وظایف دولتها محسوب میشود. خوشبختانه با توجه ویژه مقام معظم رهبری و دولت به اقتصاد دریاپایه یا دریا بعنوان محور توسعه، اخیرا دریاها مورد توجه خاص قرار گرفته اند. لیکن سوالی که در ذهن باقی میماند این است که آیا دولت جمهوری اسلامی ایران دارای ساختار مناسب جهت مدیریت منافع کشور از دریاهای پیرامونی شامل خلیج فارس ، دریای عمان و دریای خزر و اقیانوسها و دریاهای آزاد را که بیش از 55 درصد کره زمین هستند را دارد؟ این پژوهش قصد دارد با بررسی ساختارهای موجود و ارزیابی توان این ساختارها در دولت جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با حجم توانایی مورد انتظار برای کسب منافع حداکثری از اقیانوسها و دریاها و مطالعه ساختارهای با وظایف مشابه در سایر کشورها، بتواند مدل مناسب حکمرانی اقیانوسها و دریاهای آزاد را در دولت جمهوری اسلامی ایران را پیشنهاد دهد. لازمه تحلیل مدیریت یکپارچه و رعایت مقاوله نامه های بین المللی این است که این تحلیل در سطح ملی و بین المللی انجام شود. بدیهی است برای همه وزارتخانه های یک دولت که وظیفه یا اختیاراتی در رابطه با کاربردهای و مدیریت دریاها و اقیانوس ها را بر عهده دارند، نیاز به تمرکز، تعامل ، همکاری و رهبری وجود دارد. برای دست یابی به این مدل، این پژوهش از رویکرد پژوهشی مطالعه ای بنیادی استفاده میکند. مطالعه حاضر به لحاظ راهبرد کلی، پژوهشی موردی محسوب می گردد و به لحاظ روش تحلیل داده ها، مطالعه ای آمیخته اکتشافی می باشد. ابزارهای گردآوری داده ها از طریق مصاحبه فراهم آمده است، برای تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش از نرم افزار های تبدیل مصاحبه ضبط شده به متن و تحلیل کیفی با استفاده از نرم افزار مکس کیودا (Maxqda) بهره گرفته شد. هدف این پژوهش تدوین مدل حکمرانی اقیانوس ها و دریاها برای دولت جمهوری اسلامی ایران می باشد و رویکرد تحقیق گراندد تیوری مبتنی بر رویکرد پارامتریک مورد استفاده قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش، خبرگان دریایی در حوزه حکمرانی دولت جمهوری اسلامی ایران بوده اند. نتایج بدین شرح می باشد که لازمه یک حکمرانی یکپارچه مطلوب، درک صحیح از پیش شرط های علی همانند پیش شرط سیاسی، مالی و فردی نحوه و میزان اثرگذاری آن بر مقوله پدیده محور بین المللی و ملی توجه نهایی آن به راهبرد های مبنایی حکمرانی مطلوب از جمله توجه به روابط بین المللی توسعه زیرساخت های لازم فرهنگ سازی که خود دارای شرایط مداخله گر (توسعه ای و سازمانی) و عوامل زمینه ای (سازمانی، مالی، سیاسی و فردی) می باشد که در نهایت می تواند پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برای دولت جمهوری اسلامی ایران داشته باشد.

    کلید واژگان: مدل حکمرانی, حکمرانی اقیانوس ها, دریاهای آزاد, اقیانوس, دولت جمهوری اسلامی ایران, مدیریت دریاها, اقتصاد دریا, محورهای توسعه}
    Nader Pasandeh*, Kaveh Timoornejad, MohammadReza Rabiee Mangenin

    Although the sovereignty and governance is mainly relate to land, but recently the issue of governance over the seas and oceans are including in the general policy of the governments is considered as a part of the long-term actions and plans of the governments. This governance, at the national and international level, and in addition It also includes the influence of non-governmental actors and non-governmental organizations on the pillars of the government. More than 55% of the earth's surface is covered from seas and oceans, and while according to the United Nations conventions, these seas and oceans do not belong to any country or government, but all the people living on the earth can protect and Take care of these rich resources, and take advantage of them. This means that every Iranian person can benefit from all the resources available in the oceans and open waters. On the other hand, in the definitions of governance, one of the most important tasks of the ruler is to provide maximum benefits for the nation and the country. Therefore, it can be conclud that providing maximum benefits from the oceans and seas is one of the duties of governments. Fortunately, with the special attention of the Supreme Leader and the government to the sea-based economy or the sea as the axis of development, recently the seas have received special attention. However, the question that remains in the mind is whether the government of the Islamic Republic of Iran has a proper structure to manage the country's interests from the surrounding seas, including the Persian Gulf, the Oman Sea, the Caspian Sea, and the oceans and open seas, which are more than 55% of the earth's surface? This research aims to find a suitable model for the oceans governance by examining the existing structures and evaluating the power of these structures in the government of the Islamic Republic of Iran. In comparison with the expected capacity to obtain maximum benefits from the oceans and seas and studying structures with similar tasks in other countries, to propose in the government of the Islamic Republic of Iran. The requirement of integrated management analysis and compliance with international conventions is that this analysis be done at the national and international level. Obviously, there is a need for concentration, interaction, cooperation and leadership for all ministries of a government that have duties or powers related to the use and management of seas and oceans. To achieve this model, this research uses a fundamental study research approach. In terms of general strategy, the present study is considered a case study, and in terms of data analysis method, it is a mixed exploratory study. Data collection tools are provided through interviews, for data analysis in this research, software for converting recorded interviews to text and qualitative analysis using Maxqda software was used. The purpose of this research is to compile the governance model of the oceans and seas for the government of the Islamic Republic of Iran, and the grounded theory research approach based on the parametric approach is used. The statistical population of the research was maritime experts in the governance area of the Islamic Republic of Iran. The results are as follows that the requirement of a desirable unified governance is a correct understanding of causal preconditions such as political, financial and individual preconditions. The manner and extent of its impact on the category of international and national phenomena, its final attention to strategy. The basic principles of good governance, including attention to international relations, the development of the necessary cultural infrastructures, which have intervening conditions (developmental and organizational) and background factors (organizational, financial, political, and individual) May it ultimately have social, economic and political consequences for the government of the Islamic Republic of Iran.

    Keywords: governance models, Oceans governance, oceans, high seas, the government of the Islamic Republic of Iran, management of the seas, maritime economy, axes of development}
  • رضا معروفی، کاوه تیمور نژاد*، محمدجواد کاملی

    هدف این تحقیق بررسی تاثیر رهبری مشترک بر رفتارهای نوآوری پیش دستانه با توجه به نقش تعدیل کننده ادراک از پیچیدگی شغلی و نقش میانجی خودکارآمدی خلاق است. پژوهش از حیث هدف کاربردی و از نوع توصیفی است. جامعه آماری همه اعضای هیئت علمی دانشگاه های آزاد اسلامی استان آذربایجان غربی به تعداد 847 نفر در سال 1401 بوده به شیوه نمونه گیری خوشه ای و مبتنی بر فرمول کوکران تعداد 186 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رهبری مشترک Hoch و Kozlowski (2014)، پرسشنامه خودکارآمدی خلاق Tierney و Farmer (1991)، پرسشنامه ادراک از پیچیدگی شغلی Dean و Snell(1991) و پرسشنامه رفتار نوآوری پیش دستانه Zhao و همکاران (2014) و برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزئی (SEM-PLS) استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که رهبری مشترک و خودکارآمدی خلاق بر رفتارهای نوآوری پیش دستانه تاثیر مثبت و معناداری دارند. خودکارآمدی خلاق در تاثیرگذاری رهبری مشترک بر رفتارهای نوآوری پیش دستانه نقش میانجی دارد. ادراک از پیچیدگی شغلی در رابطه بین رهبری مشترک و رفتارهای نوآوری پیش دستانه نقش تعدیل گر دارد؛ اما اثر تعدیل گری ادراک از پیچیدگی شغلی در رابطه بین خودکارآمدی خلاق و رفتارهای نوآوری پیش دستانه به لحاظ آماری معنادار نیست. درنتیجه رهبری مشترک نه تنها موجب خودکارآمدی خلاق اعضای هیئت علمی شده، بلکه آن ها را به سمت رفتارهای نوآوری پیش دستانه نیز سوق می دهد. دراین بین طراحی مشاغل پیچیده و پر چالش، موجب انگیزه بیشتر اعضای هیئت علمی شده و اثرگذاری رهبر مشترک بر رفتارهای نوآورانه را تقویت می کند.

    کلید واژگان: رهبری مشترک, رفتار نوآوری پیش دستانه, ادراک از پیچیدگی شغلی, خودکارآمدی خلاق}
    Reza Maroufi, Kaveh Teymournejad *, MohammadJavad Kameli

    This research aim to investigate the influence of shared leadership on proactive innovation behaviors, with the moderating role of job complexity perception and the mediating role of creative self-efficacy. The study is applied and descriptive in terms of purpose. The statistical population included all faculty members of Islamic Azad University branches in West Azerbaijan province, total 847 individuals in the year 2022. A cluster sampling method based on the Cochran formula was used to select a sample of 186 participants. Data were collected using the Shared Leadership questionnaire by Hoch and Kozlowski (2014), Creative Self-Efficacy questionnaire by Tierney and Farmer (1991), job complexity perception questionnaire by Dean and Snell (1991), and Proactive Innovation Behavior questionnaire by Zhao et al. (2014). Structural Equation Modeling based on Partial Least Squares (SEM-PLS) was employed for data analysis and hypothesis testing. The findings indicate that shared leadership and creative self-efficacy have a significant positive effect on proactive innovation behaviors. Creative self-efficacy plays a mediating role in the impact of shared leadership on proactive innovation behaviors. Job complexity perception moderates the relationship between shared leadership and proactive innovation behaviors, but its moderating effect on the relationship between creative self-efficacy and proactive innovation behaviors is not statistically significant. Therefore, shared leadership not only enhances faculty members' creative self-efficacy but also propels team members towards proactive innovation behaviors. In this regard, the design of complex and challenging jobs increases faculty members' motivation and strengthens the effectiveness of shared leadership on innovation behaviors.

    Keywords: Shared leadership, Proactive Innovative Behavior, Perceptions of Job Complexity, Creative self-efficacy}
  • سید مهدی برازنده، ماندان مومنی*، کاوه تیمورنژاد

    یادگیری رمز اساسی بقا است و سازمان یادگیرنده، سازمانی است که یادگیری در آنها جریان دارد و روانی جریان اطلاعات درآنها تسهیل شده می باشد. هدف تحقیق حاضر ارایه مدل سازمان یادگیرنده برای سازمان محیط زیست با رویکرد کیفی است. از لحاظ هدف در زمره پژوهش های کاربردی قرار دارد ازنظر ماهیت، از نوع توصیفی و غیرآزمایشی است. ابزار گردآوری داده ها، اسناد و مبانی نظری موضوع و مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته است. جامعه آماری 15 نفر از خبرگان با مدرک تحصیلی دکتری و در ارتباط مستقیم با فرایندهای آموزش، پرورش و بهسازی نیروی انسانی در سازمان محیط زیست دارند. روش پژوهش کیفی است و تکنیک تجزیه و تحلیل تحقیق، تحلیل مضمون(کدگذاری،محوری وگزینشی) است. یافته تحقیق منجر به شناسایی 8 مضمون فراگیرارزیابی، ایجاد نظام و اصلاح ساختار منابع انسانی، رفتار سازمانی، مدل ذهنی، قابلیت شخصی، یادگیری جمعی، استفاده از ظرفیت های ایجاد و تولیدکننده ایده، آرمان و چشم انداز مشترک، تفکر سیستمی، ملاحظات درون و برون سازمانی مدل سازمان یادگیرنده برای سازمان محیط زیست شد. جهت بررسی اعتبار پژوهش از ضریب لاوشه، CVR و جهت تعیین پایایی ازروش بازآزمون بهره گرفته شد که پایایی(CVI) 93/0 شد. نتایج پژوهش نشان داد استفاده از مضامین این مدل می تواند سازمان را در تمامی زمینه ها، اثربخش و کارا سازد.

    کلید واژگان: یادگیری, یادگیری سازمان, سازمان یادگیرنده}
    Seyed Mehdi Barazandeh, Mandan Momeni *, Kaveh Teymournejad

    The purpose of this study is to present a learning organization model for the environment organization with a qualitative approach. in terms of the purpose. it is based on applied research in terms of nature.it is descriptive and descriptive. the data collection tool is the theoretical foundations of the subject and in - depth semi - structured interviews. the statistical population of the study consisted of 15 experts with PHD degrees and in direct relation with education, training and improvement of human resources in the environment organization. the research method is qualitative and the research analysis technique is the content analysis) coding, axial and selective coding ( the findings led to the identification of eight themes, creating a system and modifying the structure of human resources, organizational behavior, mental model, personal capability, collective learning, using the capacities of creating and producing idea, goal and common vision, system thinking, internal and external considerations of learning organization model for environment organization. to investigate the validity of the research from the coefficient of Lwosheh, , Reliability was used to determine the reliability of the reliability method 0.93.

    Keywords: Learning, Learning Organization}
  • محمدرضا لطف الله همدانی، احمد ودادی*، کاوه تیمورنژاد

    هدف این پژوهش ارایه مدل ساختاری-تفسیری انگیزش خدمات عمومی در بخش آموزش عالی می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف توسعه ای بوده و در دو فاز انجام گردید. نخست با استفاده از روش کیفی فراترکیب و با غربالگری، مطالعه، کدگذاری علمی و نظام مند 86 مقاله معتبر پیشین، ابعاد، مولفه ها و شاخصهای مدل انگیزش خدمات عمومی شناسایی و با روش دلفی اعتباریابی گردید. روایی و پایایی از طریق ابزار ارزیابی گلین، روایی صوری و محتوا و توافق بین دو کدگذار و ضریب کاپا تایید شد. در فاز دوم پژوهش، از مدل ساختاری-تفسیری و نظرخواهی از 12 نفر از خبرگان دانشگاهی، سطح بندی و ترسیم روابط تعاملی مولفه ها انجام گردید. یافته ها نشان میدهد مولفه های سطح اول مدل شامل (عناصر تاثیرپذیر) ویژگی های رفتاری و محرکهای اجتماعی و در سطح دوم (عناصر ساختار داخلی) تمایلات درون سازمانی و ارزشهای مادی و در سطح سوم (عناصر تاثیرگذار) تمایلات بیرون سازمانی و ارزشهای معنوی می باشند. این پژوهش با سطح بندی و تعیین اولویت مولفه های موثر در انگیزش خدمات عمومی در بخش آموزش عالی میتواند کمک بسیار مفیدی برای معرفی زیرساختهای لازم جهت استقرار انگیزش خدمات عمومی در اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی و عمومی فراهم آورد.

    کلید واژگان: انگیزش خدمات عمومی, اعضای هیات علمی, دانشگاه های دولتی و عمومی, بخش آموزش عالی, مدل ساختاری-تفسیری}
    Mohammad Reza Lotfollah Hamedani, Ahmad Vedadi *, Kaveh Teymournejad

    The purpose of this research is to provide an Interpretive Structural Modeling of Public Service Motivation in the higher education sector. This research has a developmental purpose and was carried out in two phases. First, by Meta-Synthesis Method and searching, studying, scientific and systematic coding of 86 previous valid articles, the dimensions, components and indicators of the public service motivation model were identified and confirmed by the Delphi method. Validity and reliability were confirmed through Glynn's evaluation tool, formal and content validity and agreement between two coders and Kappa coefficient. In the second phase of the research, from the interpretive structural model and asking the opinions of 12 university experts, leveling and drawing the interactive relationships of the components were done. The findings show that the components of the first level of the model include (dependent variables) behavioral characteristics and social motivations and in the second level (internal structure variables) internal organizational tendencies and material values and in the third level (influences variables) external organizational tendencies and spiritual values. This research, by structural relationships among different levels, can help a very useful to introduce the necessary infrastructure to establish the public service motivation in the faculty members of public universities.

    Keywords: Public Service Motivation (PSM), Faculty Members, public universities, Higher Education Sector, Interpretive Structural Modeling (ISM)}
  • کژال شهریاری، یحیی داداش کریمی*، کاوه تیمور نژاد، داریوش غلام زاده
    هدف پژوهش حاضر تبیین مدل تعالی سرمایه انسانی در آموزش و پرورش ایران می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی، و از حیث روش، توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده کلیه کارکنان ستادی سازمان آموزش و پرورش، به تعداد 200 نفر است که از این تعداد 132 نفر به عنوان نمونه آماری براساس جدول مورگان برآورد و به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شدند. شاخص ها و گویه های تعالی سرمایه انسانی با استفاده از مدل معادلات ساختاری آزمون شدند. بررسی شاخص های برازش مدل حاکی از آن است که مدل ساختاری پژوهش از وضعیت برازشی مناسبی برخوردار است. طبق یافته های پژوهش اعتبار کل شاخص ها و گویه های تعالی سرمایه انسانی مورد تایید قرار گرفت. و نتایج نشان داد مقدار t شاخص های تعالی سرمایه انسانی در آموزش و پرورش ایران بیشتر از مقدار بحرانی آن در سطح 5 صدم (96/1) قرار دارد و لذا اعتبار شاخص ها و گویه های تعالی سرمایه انسانی مورد تایید قرار گرفت. همچنین نتایج نشان داد که از نظر بیشترین تاثیر خرده مقیاس تعالی سرمایه انسانی در آموزش و پرورش متعلق به مولفه های مولفه محتوایی (دانشی-شناختی) و فردی (روانشناختی) با مقادیرتاثیر 730/0 و 710/0 بر تعالی سرمایه انسانی در آموزش و پرورش می باشد. و کمترین اثر مستقیم تعالی سرمایه انسانی در آموزش و پرورش مربوط به مولفه فراشناختی 350/0 می باشد.
    کلید واژگان: تعالی, سرمایه انسانی, آموزش و پرورش, مدل معادلات ساختاری}
    Kazhal Shahriari, Yahya Dadash Karimi *, Kaveh Teimoornejad, Dariush Gholamzadeh
    The aim of the current research is to explain the human capital excellence model in Iran's education and training. This research is of applied type, and in terms of method, descriptive-correlation. The statistical population of the research includes all staff members of the Education and Training Organization, numbering 200 people, of which 132 people were selected as a statistical sample based on Morgan's table and selected by simple random. Data were collected through a researcher-made questionnaire. The indicators and items of human capital excellence were tested using the structural equation model. Examining the fit indices of the model indicates that the structural model of the research has a good fitting condition. According to the findings of the research, the validity of all indicators and items of human capital excellence was confirmed. And the results showed that the t value of human capital excellence indicators in Iran's education and training is more than its critical value at the level of 5 percent (1.96) and therefore the validity of human capital excellence indicators and items was confirmed. Also, the results showed that in terms of the greatest effect of the subscale of the excellence of human capital in education and training, it belongs to the components of the content (knowledge-cognitive) and individual (psychological) components with the values of 0.730 and 0.710 on the excellence of human capital in education and training. is. And the lowest direct effect of human capital excellence in education is related to the metacognitive component of 0.350.
    Keywords: excellence, Human Capital, Education, training}
  • محمدرضا لطف الله همدانی، احمد ودادی*، کاوه تیمورنژاد
    زمینه و هدف

    اهمیت فزاینده موضوع انگیزش خدمات عمومی در سه دهه گذشته سبب کاربرد بیشتر آن در مدیریت منابع انسانی شده است. از این رو، هدف این پژوهش، تحلیل عاملی تاییدی مدل انگیزش خدمات عمومی در بخش آموزش عالی در میان اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی می باشد.

    روش بررسی

    این پژوهش از منظر روش شناسی، یک پژوهش آمیخته است. در بخش کیفی پژوهش بر اساس مطالعات پیشین و به روش کیفی فراترکیب، مدل تببین و ارایه گردید. در بخش کمی، جامعه مورد بررسی شامل 1087 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی بود که حجم نمونه از طریق فرمول کلاین 200 نفر شد و نمونه گیری بصورت تصادفی ساده انجام پذیرفت. با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، اطلاعات جمع آوری و توسط نرم افزار اسمارت پی. ال. اس. اعتبار بیرونی و درونی مدل مورد بررسی قرارگرفت.

    یافته ها

    در مدل بیرونی، پایایی ترکیبی و روایی همگرا تاییدگردید و در تحلیل عاملی مرتبه اول بارهای عاملی تمام شاخص ها بالای 0/4 بوده و قابل قبول است. یافته های تحلیل عاملی مرتبه دوم در مدل بیرونی نشان می دهد ضرایب تمام مسیرها معنادار بوده و ارتباط علی ابعاد ومولفه ها تایید می گردد.

    نتیجه گیری

    مدل از برازش مناسبی برخوردار است. ابعاد محیطی، ارزشی و رفتاری- اجتماعی مدل پژوهش، چارچوب مفیدی برای درک ماهیت انگیزش خدمات عمومی منابع انسانی در بخش آموزش عالی برای مسیولان، مدیران و متخصصان این حوزه فراهم می کند.

    کلید واژگان: انگیزش خدمات عمومی, تحلیل عاملی تاییدی, دانشگاه آزاد اسلامی}
    MohammadReza Lotfollah Hamedani, Ahmad Vedadi *, Kaveh Teymournejad
    Background and purpose

    The growing importance of public service motivation in the last three decades has led to its increasing use in human resource management. Therefore, the purpose of this research is to confirm the factor analysis of the public service motivation model in the higher education sector among the faculty members of Islamic Azad University, Central Tehran branch.

    Research method

    In terms of methodology, this research is a mixed research. In the qualitative part, based on previous studies and using the meta-synthesis qualitative method, the model was explained and presented. In the quantitative part of the studied population, there were 1087 faculty members of Islamic Azad University, Central Tehran branch, and the sample size is 200 of who were selected by random method based on Kline's formula. By using a researcher-made questionnaire, information was collected and the external and internal validity of the model was investigated by SmartPLS software.

    Findings

    In the external model, composite reliability and convergent validity were confirmed, and the factor loadings of all indicators were above 0.4, which is acceptable. The second-order factor analysis in the external model show that the coefficients of all paths are significant and the causal relationship of dimensions and components is confirmed.

    Conclusion

    The model has the goodness of fit. The environmental, value and behavioral-social dimensions of the research model provide a useful framework to understand the nature of the public service motivation of human resources in the higher education sector for officials, managers and specialists in this field.

    Keywords: Public Service Motivation (PSM), Confirmatory Factor Analysis (CFA), Islamic Azad University (IAU)}
  • محمد طباطبایی، کرم الله دانش فرد*، کاوه تیمورنژاد
    هدف

    با پیشرفت فناوری و توسعه ی نسل چهارم صنعت از یک سو و حرکت سازمان ها به سمت کسب درآمد از اقتصاد مدیریت دانش و از سوی دیگر، بنگاه ها به سمت پیشرفت حرکت میکنند؛ هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر مدیریت دانش بر نوآوری سازمان در سازمانهای امدادی می باشد.

    مواد و روش ها

    پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی می باشد و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات از نوع توصیفی -پیمایشی است. جامعه آماری، این پژوهش شامل تمامی کارشناسان و مدیران است که در سازمانهای امدادی فعالیت می کنند به تعداد 450 نفر می باشد برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده و 210 نفر انتخاب و پرسشنامه به صورت تصادفی ساده بین آنها توزیع گردید. برای تعیین روایی پرسشنامه ها از روش روایی محتوایی و ضریب آلفای کرونباخ نشان داد که ابزار جمع آوری اطلاعات از پایایی بالایی لازم برخوردار می باشد.

    یافته ها

    برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است به منظور بررسی روایی پرسشنامه از تحلیل عاملی تاییدی و به منظور بررسی فرضیه های تحقیق از مدل سازی معادلات ساختاری روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM)  با کمک نرم افزار SmartPLS 3 استفاده گردید

    نتیجه گیری

    در نهایت فرضیه های پژوهش مورد بررسی قرار گرفت و پیشنهادها و راهکارهایی برای بهبود و ارتقای اثر متقابل مدیریت دانش بر نوآوری در سازمانهای امدادی ارائه گردیده است. ضریب مسیر بین متغیر مدیریت دانش و نوآوری به مقدار 0.613و همچنین آماره t به مقدار 12.987 است.نتایج نشان داد که ابعاد مدیریت دانش که شامل دانش از مشتری؛ دانش برای مشتری و دانش درباره مشتری بر نوآوری تاثیر گذار است.

    کلید واژگان: مدیریت دانش, نوآوری, دانش مشتری, سازمانهای امدادی}
    Mohammad Tabatabaei, Karamolah Daneshfard *, Kaveh Teymornejad
    Purpose

    with the advancement of technology and the development of the fourth generation industry on the one hand and the movement of organizations towards earning money from the economy of knowledge management and on the other hand, companies are moving towards progress; The purpose of this research is to investigate the impact of knowledge management on organizational innovation in relief organizations.

    Materials and Methods

    The current research is applied in terms of purpose and in terms of data collection method, it is descriptive-survey type. The statistical community, this research includes all the experts and managers who work in aid organizations, there are 450 people, the Morgan table was used to determine the sample size and 210 people were selected and the questionnaire was distributed among them in a simple random manner. To determine the validity of the questionnaires, the content validity method and Cronbach's alpha coefficient showed that the data collection tool has high reliability. 

    Findings

    Descriptive statistics and inferential statistics have been used to analyze the data in order to check the validity of the questionnaire from confirmatory factor analysis and to check the research hypotheses from structural equation modeling using the structural equation modeling method (SEM) with the help of SmartPLS 3 software was used. Coclusions: Finally, the hypotheses of the research were examined and suggestions and solutions were presented to improve and enhance the mutual effect of knowledge management on innovation in aid organizations. The coefficient of the path between the variable of knowledge management and innovation is 0.613, and the t-statistic is 12.987. The results showed that the dimensions of knowledge management, which include knowledge from the customer; Knowledge for the customer and knowledge about the customer affects innovation.

    Keywords: Knowledge Management, Innovation, Customer Knowledge, aid organizations}
  • محمدرضا لطف الله همدانی، احمد ودادی*، کاوه تیمورنژاد

    مفهوم انگیزش خدمات عمومی علی رغم اینکه طیف گسترده ای از نقش ها را در سازمان های دولتی و عمومی دربرمی گیرد، ولی در اغلب موارد استفاده از این اصطلاح نامفهوم است. بنابراین ضرورت فهم این واژه نیازمند تعریفی روشن از آن می باشد. هدف این پژوهش شفاف سازی و واضح نمودن مفهوم انگیزش خدمات عمومی با توجه به مباحث نظری موجود، شناخت ویژگی ها، پیشایندها و پیامدهای آن است. از نظر روش شناسی، در این پژوهش از رویکرد تحلیل مفهوم تکاملی راجرز استفاده گردید. در این رویکرد، تلفیقی جامع از تحقیقات ارایه شده در حوزه مفهوم مورد نظر، شناسایی گردیده و تکامل مفهوم را در یک چرخه اهمیت، استفاده و کاربرد آن، تحلیل می نماید. متون مورد نظر بصورت تحلیل درون مایه و شبیه تحلیل محتوا با کلید واژه «Public Service Motivation» در فاصله زمانی 1990 لغایت 2022 از پایگاه های اطلاعاتی موجود و معتبر، مورد جستجو قرارگرفت. بر اساس معیارهای ورود به مطالعه و فرایند نمونه گیری، تعداد 17 پژوهش برای بررسی انتخاب گردید. یافته ها نشان داد انگیزش خدمات عمومی بر اساس خیرخواهی، انجام کار خوب برای کمک به دیگران و منافع جامعه و تمایل به تاثیرگذاری بر جامعه بنا شده است. ویژگی های آن عبارتند از عضویت در بخش دولتی، کارآمدی در عملکرد فردی و وابستگی کمتر به مشوق های مادی. مفاهیم جانشین عبارتند از نوع دوستی، انگیزش درونی، انگیزش اجتماعی و احساس مسیولیت نسبت به جامعه. پیشایندهای مهم آن تعهد سازمانی، روابط کارمند با مدیر، جامعه پذیری، ویژگی های شغلی و دینداری است و با تناسب فرد با سازمان، رفتار شهروندی سازمانی، تعهد شغلی، کیفیت کار، تلاش کاری و عملکرد سازمانی رابطه مثبت دارد. نتایج نشان داد انگیزش خدمات عمومی با فعالیت های کارکنان دولتی و عمومی در مسیولیت ها و فعالیت های سازمانی ارتباط دارد.

    کلید واژگان: انگیزش خدمات عمومی, سازمان های دولتی و عمومی, تحلیل مفهوم, روش تکاملی راجرز}
    Mohammad Reza Lotfollah Hamedani, Ahmad Vedadi *, Kaveh Teymournejad

    Despite the fact that the concept of public service motivation includes a wide range of roles in public organizations, but in most cases, the use of this term is unclear. Therefore, the necessity of understanding this word requires a clear definition of it. The purpose of this research is to clarify and analyze the concept of public service motivation according to the existing theoretical issues, to know its characteristics, antecedents and consequences. In terms of methodology, in this research, Rogers' evolutionary concept analysis approach was used. In this approach, a comprehensive synthesis of research presented in the field of the desired concept is identified and analyzes the evolution of the concept in a cycle of its importance, use and application. The desired texts were searched in the form of thematic analysis similar to content analysis with the keyword "Public Service Motivation" between 1990 and 2022 from existing and reliable databases. Based on the inclusion criteria and the sampling process, 17 studies were selected for review. Findings showed that public service motivation is based on benevolence, doing good deeds to help others and the interests of society and the desire to influence society. Its characteristics include membership in the public sector, efficiency in individual performance, and less dependence on material incentives. Related concepts include altruism, intrinsic motivation, prosocial motivation and sense of community responsibility. Its important antecedents are organizational commitment, employee-leader relations, socialization, Job attributes, religiousness and it has the positive relationship with the variables of Person-organization fit, organizational citizenship behavior, job commitment, quality of work, work effort and organizational performance. The results showed that the public service motivation is related to the activities of public sector employees in organizational responsibilities and activities.

    Keywords: public service motivation, Public Organizations, concept analysis, Rodgers&rsquo, Evolutionary Method}
  • محمدرضا لطف الله همدانی، احمد ودادی*، کاوه تیمورنژاد
    زمینه و هدف

    از سه دهه قبل تاکنون، کاربرد انگیزش خدمات عمومی در مدیریت منابع انسانی سازمان های دولتی و عمومی جهت بهبود عملکرد کارکنان در ارایه خدمات مناسب به مردم و جلب رضایت مندی عمومی، مورد توجه محققان مدیریت دولتی بوده است. پژوهش حاضر با هدف ترکیب کیفی نتایج مطالعات پیشین صورت گرفته در حوزه انگیزش خدمات عمومی و ارایه الگویی جامع در این زمینه می باشد.

    روش شناسی:

     این پژوهش از لحاظ هدف توسعه ای بوده و با بهره گیری از روش کیفی فراترکیب، و با غربالگری تحقیقات در پایگاه های معتبر داخلی و خارجی، با مطالعه، کدگذاری علمی و نظام مند 86 مقاله معتبر پیشین در طی سال های 1990 تا 2021 الگوی جامع انگیزش خدمات عمومی کارکنان در سازمان های دولتی و عمومی ارایه گردید. برای بررسی روایی از ابزار ارزیابی گلین و سنجش پایایی از طریق ضریب کاپای کوهن برآورد شد که مقدار توافق به دست آمده برابر با 0/895 بود. اهمیت و اولویت شاخص ها با آنتروپی شانون مشخص گردید.

    یافته ها

    الگوی جامع ارایه شده در این پژوهش، دارای چهار بعد و هشت مولفه شامل محیطی (تمایلات درون سازمانی و تمایلات بیرون سازمانی)، ارزشی (ارزشهای مادی و ارزشهای معنوی)، اجتماعی (محرکهای اجتماعی فردی و محرکهای اجتماعی عمومی) و رفتاری (ویژگی رفتارهای بیرونی و ویژگی رفتارهای دورنی) می باشد.

    نتیجه گیری

    برای دستیابی به عملکرد برتر کارکنان در سازمان های دولتی و عمومی، تما می متغیر های بدست آمده در الگوی جامع ارایه شده در این پژوهش، باید در برنامه ریزی طرح های انگیزشی کارکنان مورد توجه قرار گیرد.

    کلید واژگان: انگیزش خدمات عمومی, انگیزش کارکنان, سازمان های دولتی و عمومی, فراترکیب, آنتروپی شانون}
    MohammadReza Lotfollah Hamedani, Ahmad Vedadi *, Kaveh Teymournejad
    Background and Aim

    From three decades ago until now, the use of public service motivation in the management of human resources of public organizations to improve the performance of employees in providing appropriate services to the people and gaining public satisfaction has been the focus of government management researchers. The purpose of this research is to qualitatively combine the results of previous studies in the field of public service motivation and provide a comprehensive model in this field.

    Methodology

    This research was developmental in terms of purpose, and by using the meta-synthesis qualitative method, and by screening researches in reliable internal and external databases, by studying, scientific and systematic coding of 86 valid previous articles during the years 1990 to 2021, a comprehensive model of public service motivation of employees in public organizations was presented. Glynn's evaluation tool was used to evaluate validity and its reliability by agreement between two coders and kappa coefficient of 0.895 was calculated which is at a good level. Using Shannon entropy, priority of each index was extracted.

    Findings

    The comprehensive model presented has four dimensions and eight components which including environmental (intra-organizational and extra-organizational tendencies), value (material and spiritual values), social (individual and general social stimuli) and behavioral (external and internal behaviors characteristic).

    Conclusion

    In order to achieve the best performance of employees in public organizations, all the variables obtained in the comprehensive model presented in this research should be taken into consideration in the planning of employee motivation plans.

    Keywords: Public Service Motivation, Employees Motivation, Public Organizations, meta-synthesis, Shannon entropy}
  • رضا زارع، کاوه تیمورنژاد*، مجتبی رجب بیگی
    هدف از این پژوهش طراحی مدل ارزیابی بهره وری منابع انسانی دانشگر در صنعت خودروسازی ایران است. تحقیق حاضر با روش ترکیبی (کیفی کمی)، رویکرد اکتشافی  و با روش تحلیل مضمون انجام شد. مصاحبه با شانزده نفر از خبرگان به روش گلوله برفی انجام شد. با کدگذاری متن مصاحبه ها در نرم افزار مکس کیودا (Maxqda)، 258 مفهوم، 27 مضمون فرعی و 7 مضمون اصلی حاصل شد و مدل مفهومی طراحی گردید. در بخش کمی، مدل مفهومی به روش میدانی و پرسش نامه (محقق ساخته) توسط 221 نفر از کارشناسان صنعت خودرو تکمیل شد. سپس به روش تحلیل عاملی تاییدی، اعتباریابی و  به روش سوارا (SWARA) توسط خبرگان وزن دهی شد. در بعد عوامل سازمانی، مولفه های محیط کار، استراتژی، تکنولوژی، ساختار سازمانی، مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی؛ در بعد فرایند تامین، مولفه های برنامه ریزی منابع انسانی، کارمندیابی، گزینش و به کارگماری؛ در بعد فرایند توسعه، مولفه های مدیریت استعداد، مدیریت عملکرد و آموزش و توانمندسازی؛ در بعد فرایند نگهداری، مولفه های سلامت روانی، بهداشت، ایمنی و سلامت جسمی، عوامل شغلی، امکانات رفاهی، درمان، بیمه و بازنشستگی و حقوق و دستمزد؛ در بعد فرایند کاربرد، مولفه های رهبری اثربخش، شرایط و ابزار کار، روابط کار و ارتباطات در مدل آورده شد.
    کلید واژگان: ارزیابی, بهره وری, منابع انسانی دانشگر, تحلیل مضمون}
    Reza Zare, Kave Teimornejad *, Mojtaba Rajabbaigy
    This study aims to design a productivity model of knowledge worker human resources in the automotive industry in Iran. The research method was qualitative-quantitative, through exploratory content-analysis. The interview was done with 16 experts through snowball sampling. The coding was done through Maxqda software which resulted in 258 concepts, 27 peripherals, and 7 main themes. In the quantitative phase, the conceptual model was conducted through field research and questionnaire which was filled by 221 persons in the automotive industry. Then, by administering confirmatory analysis, the reliability and validity was done by SWARA method. In the organizational aspect, some elements were extracted such as environmental, strategic, technological, organizational structure, knowledge management, and organizational structure. In terms of resources, some other elements such as human resources planning, employment, selection, and recruitment were identified. From the perspective of developmental process, talent management, performance management, and teaching were found. In maintenance, the elements were psychological health, hygiene, security and physical health, occupational factors, welfare, treatment, insurance, retirement, and income. Finally, in terms of practical processes, effective leadership, work conditions, working relations, and communications were some other factors to be considered.
    Keywords: evaluation, Productivity, knowledge worker, Theme analysis}
  • میترا فریفته، کاوه تیمورنژاد*، رضا نجف بیگی

    مقاله حاضر با هدف طراحی و تبیین الگوی مدیریت تعارض ستادهای اداری و حرفه ای با رویکرد بهبود عملکرد در بیمارستان های شهر تهران انجام شد. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ نوع داده ها، آمیخته (کیفی-کمی) از نوع اکتشافی  بود. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی (اساتید مدیریت دولتی) و سازمانی (کارشناسان بهداشت) و در بخش کمی شامل کلیه کارکنان ستاد اداری و حرفه ای بیمارستان های شهر تهران بود. حجم نمونه در بخش کیفی 12 مصاحبه شونده با توجه به اصل اشباع و روش نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی 291 نفر که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته 61 گویه ای برگرفته از مبانی نظری، پیشینه پژوهش و مصاحبه با خبرگان بود. در بخش کیفی به منظور محاسبه روایی از نظر خبرگان و برای محاسبه پایایی روش بازآزمون و توافق درون آزمودنی استفاده شد و در بخش کمی به منظور محاسبه روایی از روایی محتوایی و سازه و همین طور به منظور محاسبه پایایی از ضرایب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد، که نتایج بیانگر روا و پایا بودن ابزارها بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمی شامل مدلسازی معادلات ساختاری بود. یافته ها نشان داد مدل تدوین شده دارای ابعاد مدیریت تعارض شامل تعارض سازمانی با مولفه های مدیریت استراتژی، مدیریت برای راه حل گرایی، عدم مقابله و کنترل و تعارض فردی با مولفه های دانش، نگرش و مهارت و همچنین ابعاد عملکرد شامل عملکرد سازمانی با مولفه های عوامل حرفه ای، تصمیم گیری و مسولیت شغلی؛ عملکرد مدیریتی با مولفه های پشتیبانی، برنامه ریزی و رهبری؛ عملکرد تخصصی با مولفه های دانش تخصصی، مهارت تخصصی و بینش تخصصی بود. در نهایت بر اساس یافته های بخش کیفی و کمی(شاخص های برازش) الگوی مدیریت تعارض ستادهای اداری و حرفه ای با رویکرد بهبود عملکرد در بیمارستان های شهر تهران،از اعتبار مناسبی برخوردار بود.

    کلید واژگان: مدیریت تعارض, عملکرد, تعارض فردی, تعارض سازمانی}
    Mitra Farifteh, Kaveh Teimoornejad*, Reza Najaf Beigi

    The present article was carried out with the aim of designing and explaining the conflict management model of administrative and professional staffs with the approach of improving performance in Tehran hospitals. In terms of purpose, the research was applied and in terms of the type of data, it was mixed (qualitative-quantitative) of exploratory type. The population studied in the qualitative part included academic (public administration professors) and organizational (health experts) experts, and in the quantitative part it included all administrative and professional staff of Tehran hospitals. The sample size in the qualitative section was 12 interviewees according to the principle of saturation and the purposeful sampling method, and in the quantitative section, 291 people were selected based on the cluster random sampling method. The data collection tool was semi-structured interviews in the qualitative part and a researcher-made questionnaire with 61 items taken from the theoretical foundations, research background and interviews with experts in the quantitative part. In the qualitative part, in order to calculate the validity according to the experts, and to calculate the reliability of the retest method and intra-subject agreement, in the quantitative part, in order to calculate the validity, content and construct validity were used, and in order to calculate the reliability, Cronbach's alpha coefficients and composite reliability were used. and the results indicated the validity and reliability of the tools. The method of data analysis was open, axial and selective coding, and in the quantitative part, it included structural equation modeling. The findings showed that the developed model has dimensions of conflict management, including organizational conflict with the components of strategy management, management for solution orientation, non-confrontation and control, and individual conflict with the components of knowledge, attitude, and skill, as well as performance dimensions, including performance. An organization with the components of professional factors, decision-making and job responsibility; management performance with support, planning and leadership components; Specialized performance with components of specialized knowledge, specialized skill and specialized insight. Finally, based on the findings of the qualitative and quantitative sections (fit indices), the model of conflict management of administrative and professional staffs with the approach of improving performance in Tehran hospitals had a good validity.

    Keywords: Conflict Management, Performance, Individual Conflict, Organizational Conflict}
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر کاوه تیمورنژاد
    تیمورنژاد، کاوه
    استادیار گروه مدیریت دولتی، دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال