گودرز عکاشه
-
زمینه و هدفعدم تعادل و اختلال در الگوی راه رفتن از عوامل موثر در سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی سالمندان است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر 10 هفته تمرین پیلاتس بر تعادل ایستا و پویا و عوامل روان شناختی در مردان سالمند بود.مواد و روش هادر این مطالعه نیمه تجربی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون، تعداد 22 نفر از مردان سالمند مراجعه کننده به کلینیک امیرکبیر شهرستان کاشان در سال 1395 با میانگین سنی (81/2±76/65) به صورت دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به طور تصادفی، به دو گروه تجربی و کنترل، هر گروه 11 نفر تقسیم شدند. گروه تجربی در یک برنامه تمرینی پیلاتس، به مدت 10 هفته و هر هفته 3 جلسه به مدت 60 دقیقه به تمرین پرداختند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون آماری t مستقل و وابسته در سطح معناداری 05/0 P<تجزیه وتحلیل شدند.نتایجنتایج نشان داد که تمرینات پیلاتس بر تعادل ایستا (0001/0P=) و پویا (0001/0P=) و سایر عوامل روان شناختی (0001/0P=) در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل تاثیر معناداری داشته است (05/0>P)، اما در گروه کنترل که هیچ گونه برنامه تمرینی دریافت نکردند، اختلاف معناداری مشاهده نشد (05/0˃P).نتیجه گیریبه نظر می رسد، انجام تمرینات پیلاتس می تواند باعث بهبود در تعادل ایستا و پویا، کاهش اضطراب و افسردگی و بهبود در عملکرد روانی و اجتماعی در مردان سالمند شود. تمرینات پیلاتس می تواند به عنوان یک درمان مکمل در بهبود تعادل و کاهش سقوط و افتادن و همچنین توسعه شاخص های سلامت روان، جایگزینی مناسب و کم هزینه، موثر واقع شود.کلید واژگان: تمرین پیلاتس، تعادل ایستا، تعادل پویا، عوامل روان شناختیBackground And ObjectiveImbalances and disturbances in walking pattern are of factors affecting physical, psychological and social health of the elderly. This study aimed at investigating the effect of 10 weeks of Pilates exercises on static and dynamic balance and psychological factors in elderly men.Materials and MethodsIn this quasi-experimental study with pre-test and post-test design, a total of 22 elderly men with the average age of (65/76 ± 2/81), referring to Amir Kabir clinic of Kashan in 2016, were purposefully selected as sample and were randomly divided into two groups: experimental and control, each of which consisted of 11 people. The experimental group participated in a Pilates exercise program for 10 weeks, 3 sessions per week for 60 minutes. The collected data were analyzed by using dependent and independent t-test at a significance level of PResultsThe results showed that Pilates exercises had a significant effect (PConclusionIt seems that Pilates exercises can improve the static and dynamic balance, reduce anxiety and depression and can improve mental and social functioning in elderly men. Pilates exercises can be used as a complementary therapy to improve balance and reduce falls; also, it can develop mental health indicators and can be a good and low cost alternative.Keywords: Pilates exercise, Static balance, Dynamic balance, Psychological factors
-
Aim: This study examined the effect of mindfulnessbased cognitive therapy in reducing anger¡ anxiety and depression in women''s prison in Ahwaz.MethodsThis experimental study with pretest-posttest control group. The experimental group for 8 sessions¡ each session 2 hours were exposed to mindfulness training and re-post test for both test and control groups was carried out.ResultsAnalysis of data using multivariate analysis of variance (MANOVA) and the level of significance (05/0 = α) showed that mindfulness-based cognitive therapy reduced anger¡ anxiety and depression in prison.ConclusionThe results showed that treatment mindfulness metacognition and prevent rumination through the reforms and changes in thinking and actions¡ improves the mental state of the people.Keywords: Mindfulness, anger, anxiety, depression, female prisoners
-
مقدمه و هدفامروزه بحث سلامتی و تندرستی در حوزه های جسمانی و روانشناختی پیر شدن از موضوعات مهم جهانی هستند. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تاثیر 8 هفته تمرین منتخب پیلاتس، بر درمان اختلال افسردگی در مردان سالمند کارگر بازنشسته غیر ورزشکار بود.مواد و روش هااین مطالعه به روش نیمه تجربی بود. 30 مرد سالمند بازنشسته کارگر، با میانگین سن (2/88 ± 62/96) به روش تصادفی، از جامعه در دسترس مردان سالمند کارگر بازنشسته، که در سال 1392 به مرکز روانپزشکی امیرکبیر شهرستان کاشان مراجعه کرده و دارای پرونده پزشکی بودند؛ به عنوان نمونه انتخاب، و به طور تصادفی، به دو گروه مساوی تجربی و کنترل تقسیم شدند. افسردگی آزمودنی ها، از طریق پرسشنامه کوتاه شده افسردگی بک- 13 (BDI-S-13) اندازه گیری شد. سپس گروه تجربی به مدت 8 هفته برنامه ورزشی پیلاتس را اجرا کردند. طی دوره تمرین، آزمودنی های گروه کنترل هیچگونه فعالیت ورزشی نداشتند. برای طبیعی بودن توزیع داده ها از آزمون کلموگروف - اسمیرنوف و برای ارزیابی اثر بخشی تمرینات از آزمون تحلیل واریانس، در سطح معناداری 0/05 =α استفاده شد.یافته هااختلاف معناداری در نمرات افسردگی گروه تجربی در پس آزمون بدست آمد (p≤ 0/001). اما در گروه شاهد تفاوت معناداری مشاهده نشد (p≥0/05).نتیجه گیریدر مجموع 8 هفته تمرین پیلاتس، موجب بهبود افسردگی در مردان سالمند بازنشسته کارگر غیر ورزشکار شد. این شیوه به عنوان یک راهکار غیر تهاجمی و غیر دارویی برای سالمندان مبتلا به افسردگی پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: پیلاتس، افسردگی، سالمندان، کارگر، بازنشستهIntroduction andPurposeNowadays، the issue of good health status in the fields of physical and psychological aging is getting global attention. The purpose of this study was to investigate the effect of eight weeks Pilates training on depression treatment among sedentary retired workmen.Materials And MethodsThis study was a semi-experimental design in which، thirty non-athletic elderly men were included. In a randomized sampling، the subjects were selected among elderly who referred to the Amir Kabir psychiatry center in Kashan and only those elderly with a registered medical record were eligible to be included in this study. Subjects were randomly divided into two equal groups of experimental and control. Level of Depression was measured using the Beck Depression Questionnaire (BDI-S-13). The experimental group received 8 weeks of Pilates training while، the controls received no exercise training. The Kolmogorov-Smirnov test was used to check the normal distribution of our data and effectiveness of Pilates training was evaluated using ANOVA with significance level of α=0. 05.Findingsthe mean age of sample was age 62. 96 ± 2. 88. Significant differences were observed in depression score of the experimental group in post-tests (P≤0. 001). However، no significant difference was observed in the control group (P≥0. 05).ConclusionIn general، eight weeks Pilates training program improved depression among retired workmen. The Pilates training is suggested as a noninvasive، non-medication and preventive method for the elderly who are suffering from depression.Keywords: Pilates training, depression, elderly, retired workmen -
زمینه و هدفبیماران دیالیزی به دلیل ماهیت بیماری خود و عوارض ناشی از آن، مشکلاتی را در ارتباط با فعالیت جنسی تجربه می کنند. مطالعه حاضر با هدف تعیین عملکرد جنسی بیماران دیالیزی شهر کاشان انجام شد.روش بررسیدر این مطالعه توصیفی - مقطعی، 72 نفر از بیماران همودیالیزی مراجعه کننده به واحد دیالیز بیمارستان اخوان، در سال 1392 بررسی شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه دموگرافیک و پرسشنامه وضعیت جنسی Golombok Rust بود. داده ها با استفاده از آزمون های آماری کای اسکوئر، فیشر، من ویتنی و تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معنی داری، 05/ 0 در نظر گرفته شد.یافته هادر این مطالعه 4/ 94% از بیماران دیالیزی دارای اختلال عملکرد جنسی بودند. نارضایتی جنسی (2/ 79%) و فراوانی کاهش تماس جنسی (4/ 76%)، بیشترین فراوانی را در هر دو جنس به خود اختصاص داد. عدم نعوظ و انزال زودرس هرکدام به میزان 2/ 92% در مردان و عدم رسیدن به ارگاسم به میزان 5/ 90% در زنان مشاهده شد. در این بررسی بین سن، جنسیت، گروه دارویی و مدت دیالیز با اختلال عملکرد جنسی، تفاوت معنی دار نبود (p>0.05)، درحالی که بین تحصیلات و علت دیالیز با اختلال عملکرد جنسی، تفاوت معنی داری به دست آمد (p>0.05).نتیجه گیریاکثر بیماران همودیالیزی، از اختلال عملکرد جنسی رنج می برند که این مسئله می تواند به طور جدی کیفیت زندگی بیماران را تحت شعاع قرار دهد. بنابراین، اختلال عملکرد جنسی باید به عنوان یک نگرانی عمده در ارتباط با سلامتی این بیماران در نظر گرفته شود، لذا توجه به عملکرد جنسی این بیماران و بهبود آن حایز اهمیت است.
کلید واژگان: اختلالات عملکرد جنسی، واحد همودیالیز، بیمارستان ها، کاشان، ایرانBackground And ObjectivesDialysis patients experience problems related to sexual function due to the nature of their disease and its complications. The present study carried out to determine sexual function in dialysis patients in Kashan city.MethodsIn this descriptive cross-sectional study, 72 hemodialysispatients referred to dialysis unit of Akhavan Hospital in 2013 were evaluated. Research instruments were demographic questionnaire and Golombok Rust Inventory of Sexual Sate (GRISS). Data were analyzed using statistical tests, such as chi-square, Fisher’s exact, Mann-Whitney, independent sample t-test.ResultsIn this study, 94.4% of the hemodialysis patients had sexuality dysfunction. Sexual dissatisfaction (79.2%) and decreased sexual contact (76.4%) were the most frequent in both genders. "Lack of erection" and premature ejaculation were observed in men, each one (92.2%), and anorgasmia (90.5%) in women. In this study, there was not a significant difference between sexual dysfunction and age, gender, drug group, and duration of dialysis (p>0.05), while, a significant difference was obtained between sexual dysfunction and education level and cause of dialysis (p<0.05).ConclusionThe majority of hemodialysis patients suffer from sexual dysfunction, which this problem can seriously affects the patients’ quality of life. Thus, sexual dysfunction should be considered as a major health related concern in these patients. Hence, paying attention to sex function in these patients is of importance.Keywords: Sexual Dysfunction, Physiological, Hemodialysis Units, Hospital, Hospitals, Kashan, Iran -
سابقه و هدفاختلال بیش فعالی و نقص توجه (ADHD)، از اختلالات شایع روانپزشکی کودکان است و ممکن است به فرآیند تحول استعدادهای ذهنی و مهارت های اجتماعی عاطفی کودک آسیب وارد کند. هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر 12 هفته تمرین هوازی اینتروال دویدن بر کودکان دختر مبتلا به ADHD مقطع ابتدایی شهرستان کاشان بود.مواد و روش هااین مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی 120 نفر از دانش آموزان دختر مبتلا به ADHD مقطع ابتدایی شهرستان کاشان در سال 90-1389 انجام شد. بدین منظور ابتدا پرسشنامه ی علائم مرضی کودکان (CSI-4) که با توجه به ملاک های تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-IV) تدوین شده است، توسط معلمان و والدین دانش آموزان تکمیل گردید، سپس تعداد 30 نفر دارای بالاترین اختلال بیش فعالی، به صورت هدفمند انتخاب شده و با روش بلوک های تصادفی در گروه کنترل و تجربی قرار گرفتند. گروه تجربی در یک برنامه ی تمرینی هوازی اینتروال دویدن، به مدت 12 هفته و هر هفته 3 جلسه با شدت 60 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه به تمرین پرداختند. برای ارزیابی اثر بخشی تمرینات در دو گروه از آنالیز کوواریانس استفاده شد.نتایجدوازده هفته تمرین هوازی اینتروال دویدن بر درمان و کاهش نشانگان ADHD در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل تاثیر معنی داری داشت (001/0>P).نتیجه گیریفعالیت اینتروال هوازی می تواند به عنوان یک روش غیر تهاجمی و غیر دارویی تاثیر مثبتی بر کاهش علائم کودکان دارای ADHD داشته باشد.
کلید واژگان: تمرین هوازی، اینتروال، بیش فعالی، نقص توجهFeyz, Volume:18 Issue: 2, 2014, PP 151 -158BackgroundAttention deficit hyperactivity disorder (ADHD) is one of the prevalent disorders in child psychiatry with the potential of damage to mental talent evolution process and socio-emotional skills. This study aimed to examine the effect of an aerobic running program on ADHD among the primary school girls.Materials And MethodsIn this clinical trial study, 120 female students with ADHD were purposefully selected from the primary schools in Kashan during 2011-12. The child symptom inventory-DSM-IV version (CSI-4) was completed by the student's teachers and parents and then 30 students with the severe ADHD were divided into the control and experimental groups using the randomized block method. The experimental group performed a 12-week interval running program, 3 times per week, with a maximum heart rate of 60-85%. Data were analyzed using covariance analysis.ResultsResults showed that a 12-week interval running program had beneficial effects on ADHD in the experimental compared to the control group (P<0.001).ConclusionIt seems that an aerobic training as a non-invasive and non-drug alternative has a positive effect on the alleviation of ADHD.Keywords: Aerobic exercises, Interval, Hyperactivity, Attention deficit -
زمینه و هدفاختلال افسردگی عمده، شایع ترین اختلال روانی با عودهای مکرر است. یکی از زمینه های آسیب شناسی در افسردگی، وجود افکار و نگرش های ناکارآمد در افراد است. درمان شناختی- رفتاری، یکی از پرکاربردترین درمان ها در فاز فعال این اختلال است و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، یکی از درمان های جدید در حوزه پیشگیری از عود اختلال افسردگی اساسی است. این مطالعه، با هدف ارزیابی اثربخشی درمان تلفیقی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شناختی در مقایسه با درمان شناختی- رفتاری کلاسیک بر نگرش های ناکارآمد بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی انجام شده است.
روش تحقیق: این مطالعه، به روش نیمه آزمایشی و با انتخاب تصادفی در دسترس انجام شد. از بین بیماران مراکز مشاوره دانشگاه تهران، دانشگاه شاهد و کلینیک توان بخشی صبا، تعداد 90 بیمار از بین 160 پرونده فعال روان پزشکی با معیارهای تشخیصی برای اختلال افسردگی اساسی انتخاب شدند. بیماران در سه گروه 30 نفره شامل: گروه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT)، رفتاردرمانی شناختی سنتی (CBT) و درمان متداول (TAU)، به طور تصادفی قرار گرفتند و در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون، با استفاده از مصاحبه بالینی ساختاریافته، آزمون نگرش های ناکارآمد و آزمون افسردگی بک، ارزیابی شدند. نتایج، با آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون های تعقیبی تحلیل شدند.یافته هانتایج نشان می دهند که گروه تلفیقی و گروه CBT در مرحله پس آزمون، کاهش معنی داری در نگرش های ناکارآمد و میزان افسردگی نشان دادند؛ در حالی که در گروه TAU که درمان دارویی صرف برای آنها انجام شد، تفاوت معنی داری بین مراحل پیش آزمون و پس آزمون مشاهده نشد.نتیجه گیرینتایج بیانگر این هستند که تلفیق درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی با CBT، نسبت به درمان دارویی، اثراتی مشابه با CBT سنتی دارد و می تواند از طریق کاهش تاثیر نگرش های ناکارآمد، منجر به کاهش علایم افسردگی شود.
کلید واژگان: شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، رفتاردرمانی شناختی، اختلال افسردگی اساسی، نگرش های ناکارآمدBackground And AimMajor depressive disorder is the most common psychiatric disorder having frequent relapse. One of the aspects of the pathology of depression is dysfunctional thoughts and attitudes in individuals. Cognitive - behavioral therapy (CBT) is the most widely used treatment in the active phase of the disorder; and mindfulness-based cognitive therapy (MBCT) is a new treatment in the prevention of recurrence of major depressive disorder. The present study aimed at comparing the efficacy of combined MBCT with CBT and Traditional CBT in reducing of dysfunctional attitudes of patients with Major Depressive Disorder.Materials And MethodsThis clinical-experimental study was done on 90 patients randomly selected from 160 cases referring to Tehran University Consultation Centers، Shahed University and Saba Rehabilitation Clinic، all of whom met DSM-IV criteria for Major Depressive Disorder. They were divided into 3 equal groups including CBT، MBCT combined with CBT، and TAU (Treatment As Usual). The first and the second groups received psychological treatment while the third one received medications. Their age ranged between 18 and 45 years with two depression episodes and evaluated through the Structured Clinical Interview for DSM-IV (SCID) and self–report according to Beck Depression Inventory II (BDI-II)، during two pre - and post tests. The obtained data was analyzed by means of co-variance analysis.ResultsDysfunctional attitudes scores and depression symptoms significantly decreased in combined MBCT with CBT group، while in the TAU group، there was no significant difference between pre-test and post-test.ConclusionMBCT combined with CBT has similar effects to classic CBT and it can lead to reducing dysfunctional attitudes and depression symptoms.Keywords: Mindfulness Based Cognitive Therapy, Major Depressive Disorder, Cognitive, Behavior Therapy, dysfunctional attitudes -
سابقه و هدفافتادن یک مشکل تهدید کننده سلامتی در سالمندان است که باعث تغییر کیفیت زندگی آنها و بالا رفتن هزینه های نگهداری شده و دارای عوارض جسمانی، روانی، اجتماعی و اقتصادی است؛ به طوری که حتی ممکن است موجب مرگ آن ها شود. هدف از تحقیق حاضر تاثیر یک دوره برنامه تمرینی پیلاتس بر عوامل روانی و اجتماعی مرتبط با افتادن در زنان سالمند است.مواد و روش هابرای انجام این مطالعه نیمه تجربی 30 زن سالمند با میانگین سنی 9/5 ±23/70 سال که در سال1390 به مرکز توانبخشی جامع سالمندان فرهیختگان (شهرکرد) مراجعه کرده بودند، به صورت دسترس و هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه تجربی و شاهد قرار گرفتند. برای ارزیابی عوامل روانی از فرم کوتاه افسردگی سالمندان و برای سنجش عوامل اجتماعی از پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی استفاده شد. سپس گروه تجربی به مدت 12 هفته برنامه ورزشی پیلاتس را دریافت کردند.نتایجدر پایان مطالعه اختلاف معنی داری بین دو گروه کنترل و تمرین در بعد افسردگی (007/0= P) و کیفیت زندگی در ابعاد جسمانی (0001/0= P) و محیطی (017/0= P) مشاهده شد.نتیجه گیرینتایج تحقیق حاضر نشان داد شرکت در تمرینات پیلاتس می تواند به کاهش سطوح افسردگی و بهبود کیفیت زندگی که از عوامل کلیدی مرتبط با افتادن در سالمندان می باشد کمک کرده و به ایفای نقش فعال تر در جامعه و افزایش تعاملات اجتماعی و فرهنگی آنان منجر شود.
کلید واژگان: افتادن، افسردگی، پیلاتس، سالمند، کیفیت زندگیFeyz, Volume:17 Issue: 5, 2013, PP 453 -462BackgroundFalling is a common serious medical condition that affects the health of elderly persons and increases the health care costs. It also can lead to physical، psychological، social، and economic outcomes and even death. Therefore، the present study aimed to examine the effect of Pilates training on psychological and social factors related to falling in elderly women in Shahrekord during 2011-2012.Materials And MethodsIn this quasi-experimental study، 30 elderly women (age range، 70. 23±5. 9) referred to Farhikhtegan rehabilitation center in Shahrekord were randomly allocated into the experimental and control groups. To evaluate the psychological and social factors، Geriatric Depression Scale (GDS) and WHOQOL-BREF (WB) questionnaire were used، respectively. Then the experimental group received a 12-week Pilates training exercise.ResultsResults showed a significant difference between the two groups regarding the depression (P=0. 007) and quality of life in both the physical (P=0. 0001) and environmental (P=0. 017) dimensions.ConclusionPilates training sessions can reduce the depression level and improve the quality of life in the elderly. It can therefore help them play a more significant role in the society and be more interactive in terms of social and cultural aspects.Keywords: Falling, Depression, Pilates training, Elderly, Quality of life -
سابقه و هدف
خودکشی یکی از مشکلات بهداشتی اساسی در کشورهای در حال توسعه بوده و عوامل مختلفی در بروز و شیوع آن تاثیر دارند، که بر اساس منطقه جغرافیایی می تواند متفاوت باشد. این مطالعه به منظور بررسی شیوع اقدام به خودکشی و عوامل مرتبط با آن در شهر کاشان در طی یک دوره 6 ساله انجام گردید.
مواد و روش هااین مطالعه به صورت مقطعی بر روی تمام موارد اقدام به خودکشی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر کاشان از ابتدای سال 1382 تا انتهای سال 1387 انجام گرفت. مشخصات فردی، نتیجه، نحوه اقدام و سابقه قبلی خودکشی بر اساس پرسش نامه و از طریق مصاحبه از بیماران یا همراهان وی ثبت گردید.
نتایجدر طول این دوره 2867 نفر اقدام به خودکشی کرده که بیشتر آنها (2/34 درصد) در گروه سنی 35-25 سال بودند. زنان (7/59 درصد) و متاهلین (56 درصد) بیشرین افراد درگیر را به خود اختصاص می دادند. سوءمصرف دارو (79 درصد) شایع ترین روش اقدام بود. به طور کلی متوسط میزان اقدام به خودکشی در جمعیت کاشان 119 به ازاء صد هزار نفر در سال به دست آمد و میزان خودکشی موفق در بین موارد اقدام فقط 1/1 درصد (29 نفر) بود.
نتیجه گیریعلی رغم بسیار پایین بودن میزان خودکشی موفق، موارد اقدام به خودکشی در کاشان زیاد می باشد که به همراه علل آن باید مورد توجه مدیران سلامت قرار گیرد.
کلید واژگان: اقدام به خودکشی، خودکشی، سوء مصرف داروBackgroundSuicide is a major public health problem in developing countries which depending on geographical area, several factors have been associated with its prevalence and incidence. This study was conducted to evaluate the prevalence of attempted suicide and its related factors in Kashan during 2003-8.
Materials And MethodsThis cross-sectional study was performed on all suicide attempters referred to Kashan health centers during 2003-8. Patient's demographic information, manner, outcome and a previous history of suicide attempts were recorded on a questionnaire by interviewing patients or their families.
ResultsThere were 2867 suicide cases during the study period. Most of them were in age range of 25-35 years. Fifty-nine percent of patients were female and 56% married. Drug abuse was the most common method of suicide (79%). So, an overall attempted suicide rate was 119 per 100000 people in Kashan during 2003-8 and there were only 29 cases (1.1%) of successful suicide.
ConclusionAlthough the rate of attempted suicide are high in this city, the rate for successful suicide is very low. Therefore, this problem and its related factors need to be considered by health managers.
-
زمینه و هدففرسودگی شغلی فرآیندی است که تحت استرس شغلی شدید به وجود می آید و می تواند باعث بروز انواع بیماری های جسمی، روانی و نگرش منفی نسبت به فعالیت های حرفه ای و عدم ارتباط مطلوب با گیرنده خدمت شود. فشار روانی اغلب در میان دانشجویان پزشکی گزارش شده است که این امر توجه مسئولین آموزشی را می طلبد. هدف از این مطالعه، تعیین میزان فرسودگی شغلی و عوامل همراه آن در دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان می باشد.روش بررسیدر این مطالعه توصیفی- مقطعی که بر روی کلیه دانشجویان سال آخر رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان در سال 1386 انجام شد، از پرسشنامه استاندارد Maslach Burnout Inventory استفاده گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون کای اسکوئر صورت گرفت و 05/0p< سطح معنی داری اختلاف ها قرار داده شد.یافته هامیزان کلی فرسودگی شغلی در بین دانشجویان پزشکی 1/91% بود. 9/8% آنان فاقد فرسودگی شغلی بودند. در این بررسی بین سن، جنس، وضعیت تاهل، بومی و غیربومی بودن، مصرف سیگار، مدت دوره کارورزی، و میزان علاقمندی به رشته پزشکی با فرسودگی شغلی رابطه آماری معنی داری به دست نیامد.نتیجه گیرینتایج حاصل از این مطالعه نشان داد درصد بالایی از دانشجویان سال آخر رشته پزشکی دارای فرسودگی شغلی هستند. بنابراین باید دانشجویان پزشکی در جهت کمک گرفتن از مراکز مشاوره برای رفع فرسودگی شغلی تشویق شوند و تسهیلات لازم از جمله برگزاری کارگاه های مهارت های زندگی و کنترل استرس برای کمک به آنها در نظر گرفته شود.
کلید واژگان: فرسودگی شغلی، دانشجویان پزشکی، کاشان، ایرانBackground And ObjectivesBurnout is caused by high-stress jobs and could induce somatic, psychological disorders and negative attitude to professional actives so that this condition causes poor relationship with the patient. This study aimed at investigating burnout in senior medical students of Kashan University of Medical Sciences.MethodsThis research was a cross sectional study carried out on all senior medical students (N=56) in 2008. Data were obtained by two questionnaires including demographic questionnaire and Maslach burnout Inventory. They were then analyzed using SPSS software and Chi square Test.ResultsThe findings showed that the majority of medical students (91.1%) had burnout and only 8.9% of them had not burnout. Severe burnout was in 16% of students. There was not any significant relationship between burnout and sex, age, smoking, duration of education, interest in medical course and marital status P -
زمینه و هدفسردرد تنشی شایع ترین نوع سردرد است که موجب افت شدید کارکرد روزانه افراد می شود. از آنجا که دارو درمانی به تنهایی در درمان بسیاری از این بیماران به اندازه کافی مفید نیست، لذا این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری در کاهش سردرد بیماران مبتلا به سردرد تنشی مزمن در زنان انجام گرفت.روش بررسیدر این مطالعه کارآزمایی بالینی 38 زن مبتلا به سردرد تنشی مزمن مراجعه کننده به مطب های روانپزشکی و مغز و اعصاب شهرستان کاشان بصورت تصادفی در دو گروه دارودرمانی توام با درمان شناختی رفتاری (گروه مورد) و گروه دارودرمانی تنها (گروه شاهد) تقسیم شدند. آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله، روزنگار سردرد را برای مدت یک هفته تکمیل نمودند و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هاپس از مداخله به ترتیب در گروه مورد و شاهد میانگین شاخص های دفعات سردرد 43/2±16/6 و 28/2±5/7، شدت سردرد 41/0±52/1 و 45/0±79/1 و مدت سردرد 39/0±53/1 و 65/0±15/2 به دست آمد. نتایج تحلیل کواریانس با حذف اثر پیش آزمون نشان داد که بین دو گروه مورد و شاهد توام در شاخص های دفعات (01/0Pکلید واژگان: سردرد تنشی، دارو درمانی، درمان رفتاری، درمان شناختیBackground And AimThe International Headache Society (IHS) has defined chronic tension type headache in adult patients as attacks of headache that occurs at least 15 days per month over a period of at least 6 months. Drugs do not adequately benefit many headache sufferers. The aim of present research was to examine the efficacy of cognitive-behavioral therapy for reduction of headaches in patients with chronic tension headaches.MethodsThe target population of this clinical trial study was consisted of 38 women with chronic tension type headache who were referred to psychiatry or neurology clinics in Kashan city. Patients were randomly selected and were divided into case (drug plus cognitive behavioral therapy n=18) and control (drug alone n=20) groups. Subjects were asked to complete the headache diary for one week before and after intervention. The collected data was analyzed with analysis of covariance (ANCOVA) by SPSS.ResultsAn analysis of covariance showed significant differences between experimental and control groups in the frequency (P -
نمونه این پژوهش 37 نفر از مبتلایان به سردرد تنشی مزمن بود که به تصادف از بین مراجعه کننده ها به مطبهای روان پزشکی و مغز و اعصاب شهرستان کاشان انتخاب و در دو گروه آزمایشی (17 نفر) و کنترل (20 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایشی دارودرمانگری همراه با آموزش تنش زدایی تدریجی و گروه کنترل فقط دارو درمانگری را دریافت کردند. آزمودنی ها روزنگار سردرد (بلانچارد، 1992) را که شامل فراوانی، شدت و طول مدت سردرد بود، به مدت یک هفته قبل و یک هفته بعد از مداخله، تکمیل کردند. تحلیل کوورایانس با حذف اثر پیش آزمون نشان داد که دارودرمانگری همراه با آموزش تنش زدایی تدریجی در مقایسه با دارودرمانگری به تنهایی در کاهش شاخصهای فراوانی، شدت و مدت سردرد، موثرتر و کارآمدتر است.
کلید واژگان: سردرد تنشی مزمن، آموزش تنش زدایی تدریجی، درمانگری ترکیبیThe effectiveness of progressive relaxation training in reducing Chronic Tension Headache (CTH) was assessed in the present research. A sample of 37 CTH patients who had been referred to psychiatric or neurology clinics in Kashan randomly selected through 3 mounts and were put into an experimental group (n=17) and a control group (n=20). The experimental group received medica- tion and progressive relaxation training. The control group received only medication. All participants for one week prior to intervention and one week after intervention com- pleted the headache diary including its frequency, rate of intensity and duration. An analysis of covariance showed that medication accompanied by progressive relaxation trai- ning led to a lower frequency, intensity, and duration of hea- daches than did the use of medication alone. -
بررسی فراوانی و علل اضطراب در دانش آموزان مدرسه راهنمایی فرزانگان کاشان
-
سابقه و هدفوجود مشکلات روانی در بین کارکنان واحدهای صنعتی از معضلات بخش صنعت بوده و شواهدی از آسیب پذیری کارکنان مشاغل صنعتی وجود دارد. عدم اطلاع کارکنان و مسئولان واحدهای صنعتی و افت عملکرد ناشی از آن باعث گردید تا این تحقیق در کارگران شرکت چینی حمید در سال 77 در شهر کاشان صورت پذیرد.مواد و روش هاتحقیق حاضر به روش توصیفی بر روی کلیه کارکنان در دو مرحله انجام گرفت. در مرحله اول پس از جلب موافقت برای همکاری کارکنان با استفاده از آزمون GHQ-28 و براساس نقطه برش 21 برای افراد مونث و 22 برای افراد مذکر، افراد مشکوک به اختلال روانی جهت مصاحبه تشخیصی و تعیین نوع اختلال به روانپزشکی ارجاع و براساس ملاک های DSM-IV نوع اختلال و عوامل مرتبط با آن تعیین گردید.یافته هاتحقیق بر روی 145 نفر انجام گرفت که شیوع اختلال روانی، در آن ها 34.5% بوده و به ترتیب اختلال اضطرابی منتشر (GAD)، اختلال افسردگی اساسی (MDD)، اختلال کج خلقی (Dysthymic Disorder) و اختلال افسردگی مضاعف (Double depression) یافت گردید با افزایش سن، سطح سواد و عدم علاقه به کار اختلال های بیشتر مشاهده گردید.
نتیجه گیری و توصیه ها: وجود اختلالات فراوانی در کارخانه مذکور جدی بوده و با توجه به پیش آگهی این اختلال و عوارض ناشی از آن برای واحد صنعتی و جامعه اولا انجام این تحقیق در سایر آن واحد صنعتی توصیه می گردد. ثانیا پیشنهاد می گردد به نقش عوامل مداخله گر در شیوع و بروز این اختلالات توجه گردیده و در رفع آن کوشش جدی به عمل آید.
کلید واژگان: کارگر، سلامت روانی، تست GHQ، 28History andObjectivesThe presence of mental problems among personnel of industrial factories is one of the major problems. Since there is little information on mental problems and its effect on performance, this study was carried out on personnel of Hamid porcelain factory in Kashan.Materials And MethodsThe descriptive protocol of this study was performed on all of the personnel in two stages. At first stage, after taking letter of satisfaction, GHQ test was applied with cutting marks of 21 and 22 for male and female individuals respectively and suspected ones were selected for diagnostic interview and then DSM-IV criteria were applied.ResultsThis study was conducted on 145 cases and the incidence rate for mental abnormality was 34.5%. In order of prevalence, the disturbances were as follows: Global anxiety (MDD), major depression (MDD), dysthymic disorder (DD) and double depression. The incidence was greater with increasing age, knowledge and lack of interest. Conclusion and Recommendations: There was a serious incidence of mental disorder among personnel and with regard to its prognosis and complications, it is recommended to carry out similar studies in other factories. In addition, it is recommended to consider the interacting factors in the development of such disorders.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.