یوسف سمنانی
-
مقدمه
شواهد زیادی مبنی بر هم ابتلایی اختلال وسواسی-جبری در بیماران با اختلال دوقطبی موجود می باشد. لذا این طرح با هدف تعیین رابطه ی شدت فازهای مانیا ومختلط اختلال دوقطبی باشدت علایم وسواسی-جبری در هم ابتلایی این دو اختلال انجام شد.
روش کاردر این مطالعه ی توصیفی در سال 1390، 30 بیمار بیمارستان های امام حسین (ع) و طالقانی تهران که با تشخیص اختلال دوقطبی نوع یک (در فاز مانیا و مختلط) بستری شده بودند، با کمک مصاحبه ی بالینی ساختاریافته جهت بررسی اختلالات محور یک در DSM-IV (SCID-I) از نظراختلال وسواسی-جبری بررسی و در صورت تایید تشخیص وارد مطالعه شدند. پرسش نامه ی مانیای یونگ، مقیاس افسردگی هامیلتون، مقیاس یل-براون و چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی در مورد تمام بیماران تکمیل شد. شدت فازهای مانیا ومختلط و نیز شدت علایم وسواسی-جبری در هفته ی اول بستری، زمان ترخیص از بیمارستان و یک ماه بعد از ترخیص، ارزیابی شدند. اطلاعات پس از جمع آوری با استفاده از آزمون های آماری مانند آمار توصیفی، اندازه گیری مکرر، آزمون تی، ویلکاکسون و همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS نسخه ی 19 مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته هابین شدت علایم وسواسی-جبری و نمره افسردگی هامیلتون در زمان بستری و ترخیص، تنها در فاز مختلط ارتباط معنی داری بود (به ترتیب 005/0= Pو 029/0=P).
نتیجه گیریارتباط معنی دار شدت علایم وسواسی-جبری با جزء افسردگی فاز مختلط اختلال دوقطبی، می تواند مبنی بر ارتباط بیشتر شدت وسواس با اپیزودها یا علایم افسردگی اختلال دوقطبی باشد که این یافته می تواند در بیماران دچار این هم ابتلایی پیشنهادکننده ی راهکارهای درمانی مناسب تر باشد.
کلید واژگان: اختلال دوقطبی، اختلال وسواسی، جبری، هم ابتلاییIntroductionThere is much evidence regarding the comorbidity of obsessive-compulsive disorder (OCD) and bipolar disorder (BD). Therefore, this study was done to elucidate the correlation between severity of mixed and manic phases of BD and severity of obsessive-compulsive symptoms in comorbidity of these two disorders.
Materials And MethodsIn this descriptive study, 30 patients admitted in mixed or manic episodes of bipolar disorder type I in Taleghani and Imam Hossein Hospitals in Tehran in 2011, were evaluated with SCID-I for OCD and if OCD were confirmed, the patients were included in this study. Then Young Mania Rating Scale, Hamilton Rating Scale for Depression, Yale-Brown Obsessive Compulsive Scale and demographic questionnaires were completed for all these patients. The severity of mixed and manic phases and also severity of obsessive-compulsive symptoms in the first week of admission, at the time of discharge and one month after discharge were evaluated. Data were analyzed using descriptive statistics, repeated measure, t- test, Wilcoxon, and Pearson correlation by SPSS.19 software.
ResultsSignificant statistical correlation between severity of obsessive-compulsive symptoms and Hamilton Rating Scale for Depression during admission and at the time of discharge was observed only in mixed phase (respectively P=0.005 and P=0.029).
ConclusionSignificant correlation between severity of obsessive-compulsive symptoms and depressive component of mixed phase of bipolar disorder can show the stronger correlation between severity of obsessive compulsive disorder and depressive symptoms or depressive episodes of bipolar disorder. This could help us setting appropriate treatment strategies.
Keywords: Bipolar disorder, Comorbidity, Obsessive compulsive disorder -
-
زمینه و هدفپسیکوز اختلال روانی است که در آن واقعیت سنجی مختل شده و ارتباط فرد در زمینه های مختلف مشکل پیدا می کند. در جریان پسیکوز اختلالات بیوشیمیایی متعددی دیده می شود بدلیل تاثیر حیاتی تغییرات پتاسیم سرم در بیماران پسیکوتیک و تاثیر ویژه آن بر عملکرد قلب، در این پژوهش به بررسی تغییرات پتاسیم خون در جریان پسیکوز پرداخته شده است.روش کارروش تحقیق از نوعProspective Non-randomized pre-test/post-test study (quasi-experimental) و روی 103 مورد بیمار پسیکوتیک بستری شده در بیمارستان های امام حسین (ع) و طالقانی تهران در فاصله زمانی بهمن ماه سال 1384 لغایت بهمن ماه سال 1385 انجام گردید. بدین ترتیب که همه بیماران پسیکوتیک بستری شده روز اول بستری مورد مصاحبه روانپزشکی قرار گرفته و برای کسانی که ملاک های ورود به مطالعه را داشتند، پتاسیم سرم درخواست و فرم های اطلاعاتی مربوطه بر اساس 18 معیار BPRS ((Brief Psychiatric Rating Scalesتکمیل می گردید. بر اساس نمرات به دست آمده از BPRS شدت پسیکوز سنجیده می شد و بیماران بین هیجده تا یکصد و چهل و چهار نمره می گرفتند. همین مراحل روز قبل از ترخیص بیماران نیز تکرار شد. بعد از اتمام کار و جمع آوری داده ها آنالیز آماری با استفاده از تست های Spearman، multiple regression، paired t-test، chi-squre، kolmogrov-smirnov test انجام گردید.یافته هامقادیر BPRS روز اول بستری و روز قبل از ترخیص تفاوت معنی داری نشان دادند (p<0/019). مقادیر پتاسیم روز اول بستری و روز قبل از ترخیص تفاوت معنی داری نشان داد (p<0/005). بین شدت پسیکوز روز اول بستری و میزان پتاسیم روز قبل از ترخیص همبستگی منفی وجود داشت.نتیجه گیریپسیکوز مستقل از تمام عوامل دیگر می تواند سبب کاهش سطح پتاسیم سرم، یا حداقل کاهش میزان پتاسیم حتی در محدوده طبیعی شود.
Background and ObjectivesPsychosis is a psychiatric disorder in which reality testing and interpersonal relationships in several important functional areas are impaired. Some biochemical disturbances occur during psychotic period. Due to the vital role of serum potassium level on psychotic patients and its effect on cardiovascular system, this study was conducted to investigate serum potassium changes.MethodsA prospective non- Randomized pre/post test study (Quasi-experimental) was conducted on 103 prepared samples obtained from 103 patients hospitalized in Imam Hossein and Taleghani Hospital during 2005-2006 in Tehran. All subjects were initially interviewed in the first day then considering inclusion / exclusion criteria, blood samples were drawn and Brief Psychiatric Rating scales (BPRS) were completed by the researcher. The same process was repeated in the day before release. Data were analyzed through Spearman- multiple regression, Paired test, chi-square and Kolmogorov- Smirnov tests.ResultsBPRS were significantly different in the first and last days of hospitalization (P< 0.019) Serum Potassium levels of the first and last days were meaningfully different (P< 0.005) there was a negative correlation between the severity of psychosis in the first day and serum potassium level. -
هدف
این پژوهش با هدف بررسی چگونگی تغییرات سطح سرمی بیلی روبین در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و سایر بیماری های پسیکوتیک انجام شده است.
روشاین بررسی، به صورت مقایسه ای- مقطعی انجام شد. بیماران بستری با تشخیص اولیه پسیکوز و سن بالای بیست سال نخست به کمک مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات محور یک DSM-IV (SCID-I) از نظر روانپزشکی ارزیابی و 162 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا و 155 بیمار مبتلا به اختلال خلقی دوقطبی وارد بررسی شدند. 95 بیمار قلبی بستری در C.C.U بدون سابقه پسیکوز در خود و خانواده نیز به عنوان گواه انتخاب گردیدند. پس از گرفتن نمونه خون بیماران، سطح بیلی روبین توتال و مستقیم، شمارش رتیکولوسیت، لکتیت دیهیدروژنز (LDH)، آلکالین فسفاتاز (ALP)، آلانین آمینوترانسفریز (ALT)، آسپارات آمینوترانسفریز (AST) و زمان پروترومبین (PT) در هر سه گروه بررسی شد. پیش از انجام اندازه گیری ها و پس از طی دوره بستری، سطح بیلی روبین و شدت پسیکوز بر پایه آزمون PANSS تعیین شد. هم چنین تفاوت سطح بیلی روبین در آغاز بستری با هنگام ترخیص بررسی گردید.
یافته هاسه گروه مورد بررسی از نظر توزیع سنی و جنسی تفاوت معنی داری نداشتند. شدت علایم مثبت و عمومی در آغاز بستری در بیماران مبتلا به پسیکوز دو گروه با هم تفاوتی نداشتند. میزان بیلی روبین در آغاز بستری در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا بیشتر از دیگر بیماران بود (001/0p<) و بیشتر تحت تاثیر علایم عمومی قرار داشت تا علایم مثبت. در هنگام ترخیص، بیلی روبین در هر سه گروه کاهش یافت (05/0p<) ولی میزان تغییر نسبت به زمان آغاز بستری در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا بیشتر از دیگر گروه ها بود (001/0p<).
نتیجه گیریبه نظر می رسد افزایش جزیی سطح بیلی روبین در حمله حاد پسیکوز شایع است که نیاز به بررسی بالینی یا آزمایشگاهی بیشتر ندارد، ولی میزان این افزایش بیش از میزان مورد انتظار در اثر استرس مربوط به بیماری یا بستری شدن است؛ بنابراین بررسی علل آن نیاز به پژوهش بیشتری دارد.
کلید واژگان: اسکیزوفرنیا، پسیکوز، اختلال دوقطبی، بیلی روبین، سندرم ژیلبرتThe aim of this study was to evaluate bilirubin level changes in patients with schizophrenia and other psychotic disorders.
MethodThis was a comparative cross-sectional study. Hospitalized patients of at least 20 years of age, with the primary diagnosis of psychosis, were first evaluated using Structured Clinical Interview DSM-IV for Axis I disorders (SCID-I) and 162 patients with schizophrenia and 155 patients with bipolar mood disorders entered the study. Ninety five cardiac patients who were admitted to CCU with no personal and family history of psychosis were selected as the control group. Plasma levels of total and direct bilirubin, lactate dehydrogenase (LDH), alkaline phosphatase (ALP), alanine aminotransferase (ALT), aspartate aminotransferase (AST), and prothrombin time (PT) as well as the reticulocyte count were measured for all of the subjects. Also, bilirubin levels at admission and at discharge were compared.
-
در این مطالعه، نسخه فارسی مصاحبه بالینی ساختار یافته برای اختلال های محور I در (Structured Clinical Interview for DSM-I) DSM-IV را با روش شناسی بین فرهنگی به فارسی ترجمه کرده و در یک مطالعه چند مرکزی، روایی آن را سنجیده ایم. این مطالعه در دو مرحله انجام گرفت: الف) ترجمه ابزار و بررسی روایی بین فرهنگی ترجمه، ب) مطالعه روایی ترجمه ابزار در جمعیت بالینی ایرانی. در این مطالعه 299 مراجعه کننده 18 تا 65 ساله که به درمانگاه های سرپایی مراجعه داشتند و یا در بخش های سه مرکز روانپزشکی در تهران بستری بودند شرکت نمودند. جهت بررسی روایی با هر بیمار یک مصاحبه کامل با استفاده از SCID توسط پرسشگر آموزش دیده انجام شد. آنگاه برای سنجش روایی SCID ظرف 3 روز از انجام مصاحبه، دو روانپزشک با توجه به کل اطلاعات موجود، با چک لیست DSM-IV به صورت توافقی تشخیص گذاری کردند و نتایج با تشخیص های SCID مقایسه شد. برای بررسی روایی از شاخص های کاپا، درصد توافق تشخیصی، حساسیت و ویژگی استفاده شد. برای تمام تشخیص ها جز کل اختلالات اضطرابی کاپا بالاتر از 0.4 بود. در صورتی که تشخیص های ارایه شده توسط روانپزشکان را Gold Standard تلقی کنیم، نتایج ویژگی عمدتا بهتر از نتایج حساسیت بوده است. در اکثر تشخیص ها ویژگی، بالاتر از 0.85 و در نیمی از این تعداد بالای 0.9 بوده است که نشان دهنده ویژگی مطلوب است. شاخص حساسیت تا حدودی پایین تر بوده است. نسخه فارسی SCID، ابزاری معتبر برای تشخیص گذاری برای مقاصد بالینی و به ویژه پژوهشی و حتی آموزشی است. از این رو به کارگیری آن برای مقاصد فوق الذکر در محیط های بالینی توصیه می شود.
کلید واژگان: روایی، فرهنگ، مصاحبه بالینی ساختار یافتهPayesh Journal, Volume:7 Issue: 1, 2008, PP 49 -57ObjectiveTo assess the validity of diagnoses obtained with the Iranian version of the Structured Clinical Interview for DSM-IV (SCIO-I).
MethodsThis study was undertaken in two stages: (a) translation of SCIO-I into Persian (Iranian language), (b) assessing the validity of the Persian version in a sample of Iranian patients. We recruited 299 psychiatric patients- including inpatients and ambulatory cases- from 3 teaching hospitals. A trained SCIO interviewer administered the SCIO and then two psychiatrists developed a consensus diagnosis, using data from multiple sources.
ResultsThe degree of agreement between SCIO interviews and psychiatrists' diagnosis ranged from "moderate" for obsessive-compulsive and major depressive disorders to "good" for bipolar disorder and schizophrenia. With the psychiatrists' diagnosis used as the gold standard, the SCIO-based diagnosis showed high specificity and moderate to high sensitivity for most psychiatric diseases.
ConclusionThe results of this study indicate that the Iranian version of the SCIO is a valid instrument for diagnosis in clinical settings.
Keywords: Culture, Structured Clinical Interview, Validity -
زمینه و هدفارتباط بین پزشک و بیمار یکی از مهم ترین نکات در حرفه پزشکی است. از عوامل موثر در این خصوص ظاهر و نوع پوشش پزشک و شیوه خطاب او به بیمار است. اینکه چه ویژگی های ظاهری از دیدگاه روانپزشک برای تسهیل ارتباط بهتر با بیمار مهم است هدف این تحقیق است.روش بررسیاین تحقیق بصورت توصیفی تحلیلی بر روی روانپزشکان و دستیاران روانپزشکی انجام شد. از طریق پرسشنامه ای اطلاعات زیر جمع آوری شد: سن، جنس، مدت طبابت به عنوان روانپزشک، فرم لباس مورد ترجیح برای روانپزشک مرد، فرم لباس مورد ترجیح برای روانپزشک زن، اولویت در انتخاب روانپزشک از نظر جنسیت یا مهارت از نظر بیمار، اولویت مورد خطاب قرار دادن پزشک توسط بیمار، استفاده از کلمه آقا یا خانم در خطاب کردن بیماران، نوع افعال و ضمایر بکار رفته توسط روانپزشک و بیمار حین مصاحبه از نظر جمع و مفرد بودن افعال و ضمایر. با نشان دادن 8 قطعه عکس از انواع پوشش پزشک مرد و زن در فرهنگ ایرانی از آنها خواسته می شد پوشش مناسب مورد نظر خود را بیان کنند.یافته هامجموعا 77 روانپزشک در این مطالعه شرکت کردند که 45 نفر (58.4%) مرد و 32 نفر (41.6%) زن بودند. در مورد فرم لباس روانپزشک مرد، 56 نفر (72.7%) کت و شلوار و در مورد پوشش روانپزشک زن، 25 نفر (32.5%) مانتوی رنگی و روسری رنگی، 22 نفر (28.6%) مانتو و مقنعه مشکی را انتخاب کردند. 63 نفر (81.8%) معتقد بودند از نظر بیماران جنسیت روانپزشک در تعیین پزشک معالج اهمیتی ندارد. 71 نفر از روانپزشکان (92.2%) عنوان دکتر و نام خانوادگی را از سوی بیماران ترجیح می دادند و 60 نفر (77.9%) از روانپزشکان معتقد بودند که بهتر است در خطاب به بیماران از کلمه آقا و خانم در ابتدای اسم آنها استفاده شود و 63 نفر (81.8%) عنوان کردند که در مصاحبه با بیماران بهتر است ضمایر و افعال جمع بکار برد و 67 نفر (87%) ترجیح می دادند که بیمارانشان در خطاب به آنها افعال جمع را بکار ببرند.نتیجه گیریتوجه به ظاهر روانپزشک و دقت در نوع خطاب به بیمار بر اساس آنچه که پزشکان به آن معتقدند همراه با ویژگی های بیماران، کمک موثری در بهبود رابطه پزشک – بیمار می باشد.
کلید واژگان: روانپزشک، پوشش روانپزشک، ارتباط پزشک، بیمارThe patient – physician relationship (rapport) is one of the most important cues in daily medial practice. How a physician dresses and how she or he addresses the patients are important factors in developing rapport. This study was done to determine psychiatrists’ preference dressing style and their addressing.Materials and MethodsThis descriptive - analytic study was done on psychiatrists and psychiatric residents. The psychiatrists who were intended to enrol in this study were selected and their demographic data, medical practice duration, dressing preference for male and female psychiatrist, patient aspect for psychiatrist gender preference, patients and psychiatrists addressing. Eight Photos demonstrating different styles of dressing (four, for female physicians and four for male, based on Iranian culture) were shown to everyone to select the preferred one.Findings77 psychiatrists (58.4% male and 41.6% female) were participated in this study. Formal attire (72.7%) was selected as a prefered dress for male psychiatrists and colored gown and scarf (32.5%) and veil (28.6%) for female. The majority of attenders (81.8%) didn’t believe in psychiatric patients dont select their psychiatrist based on his/her gender. (92.2%) of psychiatrists preferred to be addressed as Dr and Family name and (77.95%) believed that patients should be addressed ad Mr or Mrs in Front of their name and (81.8%) of them stated that using plural pronouns is better and (87%) preferred that their patients use plural verbs to address them.Conclusionpsychiatrist’s dressing and addressing based on physicians’ attitudes help improving patient-physician rapport -
مقدمه30 تا 60 درصد بیمارانی که در بخش های طبی (غیر روان پزشکی) بستری می شوند حداقل یک اختلال روان پزشکی قابل توجه دارند که در اغلب موارد، عدم توجه پزشکان به این اختلالات، منجر به افزایش طول مدت بستری و هزینه های درمان، ناتوانی و مرگ بیماران می شود. هدف این مطالعه، بررسی وضعیت مشاوره های روان پزشکی درخواست شده از بخش های تخصصی در یک بیمارستان عمومی و دانشگاهی است.مواد و روش هامشاوره های روان پزشکی انجام شده در بخش های مختلف از خرداد ماه 1381 تا اردیبهشت 1383 به طور گذشته نگر مورد ارزیابی قرار گرفتند. سن، جنس، بخش مشاوره دهنده، روز درخواست مشاوره، علل درخواست مشاوره، تشخیص بیماری طبی، تشخیص اختلال روان پزشکی، کیفیت درخواست مشاوره، کیفیت پاسخ مشاوره و روش درمانی اتخاذشده برای بیماران ثبت شد و مقایسه با استفاده از آزمون «کای» انجام گردید.نتایجمجموعا 382 برگه مشاوره از 15048 بیمار بستری شده مورد ارزیابی قرار گرفت (54/2 درصد) که 15مورد (4 درصد) به علت عدم ثبت اطلاعات لازم از مطالعه حذف گردید. از 367 برگه مشاوره 201 نفر (8/54 درصد) زن و 166 نفر (2/45 درصد) مرد و سن بیماران 82/19±5/43 سال (حداقل 5 و حداکثر 94 سال) بود. در کل، بیش ترین درخواست مشاوره از بخش داخلی (1/31 درصد) و کم ترین آن از بخش رادیوتراپی (5/0 درصد) بود (0001/0p<). اما وقتی تعداد مشاوره ها بر اساس تعداد بیماران محاسبه می شود مشخص می گردد بیماران بخش نرولوژی (4/7 درصد) بیش از سایر بخش ها مورد مشاوره روان پزشکی قرار می گیرند (0001/0p<). بیش ترین علت درخواست مشاوره، پرخاشگری (6/37 درصد) بود (0001/0p<). در کل بخش ها، بیش ترین بیمارانی که مورد مشاوره قرار گرفتند بیماران ترومایی (1/22 درصد) و بیش ترین تشخیص روان پزشکی داده شده دلیریوم (6/19 درصد) بود (0001/0p<). بیش ترین اقدام انجام شده توسط روانپزشکان دارو درمانی (1/38 درصد) بود (0001/0p<).بحث و نتیجه گیریبا توجه به کم بودن درخواست مشاوره های روان پزشکی در بخش های بیمارستانی، علی رغم شیوع بالای اختلالات روان پزشکی در بیماران بخش ها، بررسی علل عدم انجام مشاوره ها توصیه می گردد.
کلید واژگان: مشاوره، روان پزشکی، بیمارستان عمومی -
زمینه و هدفاختلال شخصیت مرزی به عنوان یک اختلال شخصیتی شایع در بخش های روانپزشکی که علت شناسی نامشخص دارد، مطرح است. در این اختلال همراهی اختلالات خلقی، مصرف مواد و اختلالات اضطرابی از جمله اختلال وسواسی اجباری و اقدامات تکراری برای خودکشی دیده می شود. هدف این مطالعه بررسی اختلال وسواسی اجباری و رفتارهای خودزنی در بیماران با اختلال شخصیت مرزی است.روش بررسیاین مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی می باشد. در این بررسی با کلیه بیمارانی که با تشخیص اولیه اختلال شخصیت مرزی به بیمارستان امام حسین (ع) ارجاع می شدند مصاحبه بالینی بر اساس DSM-IV انجام شد و بعد از تایید تشخیص اختلال شخصیت مرزی، مصاحبه بالینی نیمه ساختار یافته بر اساس (SCID) DSM-IV برای اختلال وسواسی اجباری انجام شد. اطلاعات مربوط به سن، جنس، تحصیلات، شغل، وضعیت تاهل، اقدام به خودکشی و خودزنی از طریق یک فرم جمع آوری گردید.یافته هامجموعا 205 بیمار با معیارهای اختلال شخصیت مرزی مورد ارزیابی قرار گرفتند که شامل 128 مورد (62.4%) زن و 77 مورد (37.6%) مرد بودند. فراوانی اختلال وسواسی اجباری در بیماران با اختلال شخصیت مرزی بیشتر از جمعیت عمومی بوده است (45.29% در مقابل 2 تا 3%). بین بیماران اختلال شخصیت مرزی دارای اختلال وسواسی اجباری و بدون اختلال وسواسی اجباری از نظر سن، جنس، سابقه اقدام به خودزنی و اقدام به خودکشی تفاوت معنی داری وجود داشت و بین بیماران اختلال شخصیت مرزی که سابقه خودزنی داشتند نسبت به آنها که این رفتار را نداشتند از نظر سابقه مصرف مواد و اقدام به خودکشی تفاوت معنی داری وجود نداشت.نتیجه گیریتوجه به همراهی اختلال وسواسی اجباری در بیماران با اختلال شخصیت مرزی به ویژه در بیمارانی که رفتارهای تکراری صدمه به خود را دارند ضمن درک بهتر سایکوپاتولوژی بیماری کمک بیشتری به کنترل این رفتارها – با استفاده از داروهایی که بر روی رفتارهای تکرارشونده موثر است (مانند مهار کننده های جذب سروتونین) – می نماید.
کلید واژگان: اختلال شخصیت مرزی، اختلال وسواسی اجباری، خودزنی -
زمینه و هدفاختلالات خلفی یک دسته مهم از اختلالات روانی می باشند. علت این اختلالات اغلب چند عاملی است و به نظر می رسد عوامل زیستی، روانی، اجتماعی و وراثتی در ایجاد این اختلالات نقش داشته باشند. برای شناسایی عوامل ژنتیک مرتبط با اختلالات خلقی، در این مطالعه وضعیت گروه های خونی (ABO) و Rh در بیماران مبتلا به اختلال خلقی دو قطبی نوع یک بررسی شده است.روش بررسیاین مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی است به این ترتیب که با بیمارانی که به صورت Sequential با تشخیص اولیه اختلال دو قطبی نوع یک از مرداد 1382 تا مهر 1383 در بیمارستان امام حسین (ع) بستر شده بودند مصاحبه بالینی انجام شد و پس از اخذ رضایت نامه کتبی بیمارانی که بر اساس معیارهای IV-DSM تشخیص اختلال خلقی دو نوع یک داشتند وارد مطالعه شدند و پس از تعیین گروه های خونی و RH بیماران، فراوانی انواع گروه های خونی (O,AB,B,A) و RH با جمعیت عمومی مقایسه شد.یافته هامجموعا 162بیمار با اختلال خلقی دو قطبی نوع یک شامل 69 نفر (42.6%) مرد و 93 نفر (57.4%) زن مورد ارزیابی قرار گرفتند. تفاوت آماری معنی داری در گروه های خونی و RH بین بیماران مذکور با جمعیت عمومی وجود نداشت که این تفاوت مستقل از جنسیت و سن شروع بیماری بود.نتیجه گیریبه نظر می رسد تلاش برای یافتن یک ارتباط ژنتیکی خاص در اختلال خلقی نتیجه بخش نبوده، توجه به مدل های پلی ژنی با Linkage analysis در لوکوس های مختلف در شناخت بیشتر عوامل ژنتیکی این اختلال کمک خواهد کرد.
کلید واژگان: اختلال خلقی دو قطبی نوع یک، گروه خونی، ژنتیک -
زمینه و هدفسندرم روده تحریک پذیر (IBS) بیماری شایعی است که به نظر می رسد اختلالات روان و نیز اعصاب مرکزی در پیدایش آن دخیل می باشد. هدف از این مطالعه بررسی اختلالات روان در مبتلایان به IBS در یک جمعیت ایرانی بود.روش بررسیاز 3012 نفر دانشجوی ورودی سال 1380 دانشگاه تهران دعوت به عمل آمده در این مطالعه شرکت کنند. ابتدا یک پزشک عمومی با دانشجویان در مورد علایم IBS بر اساس معیارهای RomeII مصاحبه می نمود. سپس دانشجویانی که دارای علایم IBS بودند توسط پزشک متخصص گوارش از نظر رد علل ارگانیک مورد بررسی های لازم آزمایشگاهی قرار می گرفتند. گروهی از دانشجویان که فاقد علایم IBS بودند و از نظر جنس و سن با مبتلایان به IBS همسان بودند به عنوان کنترل انتخاب شدند. سلامت روان با استفاده از پرسشنامه 28 سوالی در مبتلایان به IBS و گروه شاهد در طی مصاحبه با یک روان شناس بالینی تعیین شد. با استفاده از آزمون Chi-square دو گروه مبتلا به IBS و شاهد از نظر سلامت روان مورد مقایسه قرار گرفتند. مقادیر p کمتر از 0.05 معنی دار در نظر گرفته شد.یافته ها3008 دانشجو (1785زن) وارد مطالعه شدند. 143 نفر دارای معیارهای تشخیصی RomeII بودند (%4.75) با محدوده اطمینان %4-5.6 نهایتا 46 نفر (31زن) مبتلا به IBS به عنوان مورد با 97 نفر (62زن) به عنوان گروه شاهد در مصاحبه روان شناسی بالینی شرکت نمودند. علایم جسمانی، افسردگی، اضطراب، کاهش عملکرد اجتماعی و اختلال کلی روان به ترتیب در %41.3،%34.8،%15.2،%43.5و%41.3 مبتلایان به IBS و%14.4،%14.4،%5.2،%21.6و%13.6 افراد گروه شاهد وجود داشت. تمامی موارد اختلال روان به طور معنی داری در مبتلایان به IBS بیشتر از گروه کنترل بود.نتیجه گیریسلامت روان در مبتلایان به IBS مختل می باشد. این واقعیت می تواند ناشی از این باشد که اختلال روان به پیدایش علایم IBS منجر می گردد و یا اینکه وجود علایم IBS منجر به اختلال روان می گردد. به نظر می رسد بهبود سلامت روان به کنترل IBS کمک نماید.
کلید واژگان: سندرم روده تحریک پذیر، اختلال روان، اضطراب، افسردگی، ایرانBackgroundIrritable Bowel Syndrome (IBS) is a very common disorder. Some researches have pointed to an interaction between psychiatric disorders and IBS. Present study aimed to determine psychiatric disorders in patients with IBS compared to normal controls among an Iranian population.Materials And MethodsAll freshmen students (n=3012) of Tehran University invited to the study at 2001. A trained general practitioner interviewed the entire students for IBS based on Rome II criteria. A gastroenterologist visited the students who had Rome II criteria and ordered laboratory exams that are necessary for ruling out organic diseases. After confirming IBS patients, a matched control group by sex and age was selected. A psychologist who was blind to IBS diagnosis interviewed all cases and controls using a reliable 28- items General Heath Questionnaire. Chi-Square analysis used to compare psychiatric disorders in the cases and controls. P-value less than 0.05 determined as significant.ResultsA total of 3008 students (female; 1785, male; 1223) participated to the study and 143 had Rome II criteria for IBS (4.7%, 95% CI 4-5.6%). Finally 46 (female; 31) with IBS and 97 (female; 62) controls underwent psychologic interview. Somatic symptoms, anxiety, depression, social dysfunction and mental disorder were reported by 41.3%, 34.8%, 15.2%, 43.5% and 41.3% respectively in IBS patients and 14.4%, 14.4%, 5.2%, 21.6% and 13.4% among control group respectively. All psychiatric disordoers were significantly more common among IBS patients than controls.ConclusionsMental health in IBS patients is impaired. This fact could be primary or secondary. Control of psychiatric disorders may improve IBS symptoms.Keywords: Irritable bowel syndrome, Psychiatric disorder, Anxiety, Depression, Iran -
اختلال تبدیلی (Conversion disorder) نوعی اختلال در عملکرد جسمی است که با مفاهیم آناتومیکی و فیزیولوژیکی دستگاه های عصبی مرکزی یا محیطی انطباق ندارد. این اختلال متعاقب استرس بروز می کند و موجب اختلال عملکرد عضوی در بدن می شود. علیرغم شیوع بالای تابلوی کلاسیک، این اختلال تابلوهای بالینی بسیار ناشایعی را نیز ایجاد می کند.مورد گزارش شده نمونه ای از تابلوی اختلال تبدیلی است که بعد از تلقیح واکسن سرخک و سرخجه (MR) در قالب طرح سراسری واکسیناسیون سال 1382 دچار علایم شده است.
کلید واژگان: اختلال تبدیلی، هیستری ناشی از واکسیناسیون، اختلال روانیConversion disorder is a disturbance of bodily functioning that does no conform to current concept of anatomy and physiology of central or peripheral nervous system. It typically occurs in a setting of stress and produces considerable dysfunction. It is a common disorder, however in this report we have introduced a rare case who presented after the measles and rubella (MR) vaccination.
Keywords: Conversion disorder, Vaccination-induced Hysteria, Psychogenic illness -
هدفدر این مطالعه، مصاحبه بالینی ساختار یافته برای (SCID) DSM-IV با روش شناسی بین فرهنگی به فارسی ترجمه و به وسیله یک مطالعه چند مرکزی، پایایی و قابلیت اجرای آن سنجیده شد.روشاین مطالعه در دو مرحله انجام شد: (الف) ترجمه ابزار و بررسی روایی بین فرهنگی ترجمه، شامل ترجمه مستقیم و معکوس و تعیین روایی صوری ترجمه با توجه به شاخص هایی بین فرهنگی؛ (ب) مطالعه پایایی و قابلیت اجرای ترجمه ابزار در جمعیت بالینی ایرانی. این قسمت بخشی از یک مطالعه بزرگتر اعتباریابی SCID است که در 299 آزمودنی 18 تا 65 ساله مراجعه کننده به درمانگاه های سرپایی و بخش های بستری سه مرکز روانپزشکی اجرا شد که عبارت اند از: بیمارستان روانپزشکی روزبه (دانشگاه علوم پزشکی تهران)، مجتمع روانپزشکی بیمارستان امام حسین (دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی) و بیمارستان روانپزشکی ایران (دانشگاه علوم پزشکی ایران). در بررسی پایایی به روش آزمون - بازآزمون، 104 نفر از مراجعان فوق در دو نوبت (با فاصله سه تا هفت روز) با SCID مورد ارزیابی مستقل قرار گرفتند و توافق دو نوبت تشخیص گذاری سنجیده شد. قابلیت اجرا از نظر مصاحبه شوندگان (299 نفر) و مصاحبه کنندگان به وسیله پرسشنامه هایی که حاوی سوال هایی در مورد مدت مصاحبه، خسته کنندگی آن، قابلیت فهم و پذیرش سوال ها و دشواری اجرا بود، بررسی شد.یافته هاتوافق تشخیصی برای اکثر تشخیص های خاص و کلی متوسط تا خوب بود (کاپای بالاتر از 0.6). توافق کلی (کاپای مجموع) برای کل تشخیص های فعلی 0.52 و برای کل تشخیص های طول عمر 0.55 بود. اکثر مصاحبه شوندگان و مصاحبه کنندگان قابلیت اجرای نسخه فارسی SCID را مطلوب گزارش کردند.نتیجه گیریپایایی قابل قبول تشخیص های داده شده با نسخه فارسی SCID و قابلیت اجرای مطلوب آن نشان داد که می توان از این ابزار در تشخیص گذاری های بالینی پژوهشی و آموزش استفاده کرد.
-
سابقه و هدفارتباط بین پزشک و بیمار یکی از مهمترین نکات در حرفه پزشکی است. از عوامل موثر در این خصوص ظاهر و نوع پوشش پزشک و نحوه خطاب او به بیمار است. اینکه بیماران روانی چه ویژگی های ظاهری روانپزشک را می پسندند هدف انجام این تحقیق است.
موارد وروش هااین تحقیق به صورت توصیفی - تحلیلی بر روی بیماران مراجعه کننده به درمانگاه روانپزشکی که تمایل به همکاری داشتند، انجام شده است. پس از درج مشخصات فردی، نوع بیماری و مدت بیماری با نشان دادن 8 قطعه عکس از انواع پوشش پزشک مرد وزن درفرهنگ ایرانی از وی خواسته می شد نظر خود را بیان کند. در ضمن ازبیمار سوال می شد ترجیح می دهد روانپزشک، آنها را چگونه خطاب کند؟ و روانپزشک معالج آنها زن باشد یا مرد؟یافته هامجموعا 110 بیمار (شامل 57 زن و 53 مرد) مورد ارزیابی قرار گرفتند. میانگین سنی (± انحراف معیار) بیماران 30±10.5 سال بود. مشخص شد بیماران برای روانپزشک مرد و زن روپوش پزشکی را به سایر لباسها ترجیح می دهند (بترتیب 8/41% و 9/40%، P<0.01 برای هر دو گروه). همچنین 39 بیمار (5/35%) ترجیح می دهند که با اسم کوچک (نام) خطاب شوند در حالی که 38 بیمار (5/34%) افراد به نوع خطاب روانپزشک اهمیت نداده بودند (p<0.01). جنسیت روانپزشک نیز از نظر 58 بیمار (7/52%)حائز اهمیت نبوده است (p<0.01).
نتیجه گیری و توصیه ها: با توجه به اهمیت نوع پوشش روانپزشک از نظر بیماران و عدم رعایت آن در بخشها توصیه می گردد روانپزشکان در هنگام ویزیت بیماران از روپوش پزشکی استفاده نمایند.
کلید واژگان: بیماران روانی، پوشش روانپزشک، خطاب کردن به بیمار -
بررسی شیوع افسردگی و عوامل همراه در دانش آموزان دبیرستانی شهرستان فیروزکوهسابقه و هدفافسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانپزشکی می باشد که عوامل مختلفی مثل سن، جنس و وضعیت اقتصادی - اجتماعی در بروز و شیوع آن موثر هستند. این بیماری در دوران نوجوانی کمتر تشخیص داده شده و لذا تاثیرات عمیقی بر روی کارکرد تحصیلی و اجتماعی فرد مبتلا خواهد گذاشت. برای اقدام مناسب درمانی و مهم تر از آن پیشگیری، دانستن وضعیت شیوع و تاثیر عوامل مرتبط با آن در این سنین از اقدامات اولیه است. براین اساس این تحقیق روی کلیه دانش آموزان دختر و پسر کلاس های دوم و سوم دبیرستان شهرتان فیروزکوه انجام گرفت.مواد و روش هادر این پژوهش 604 نفر (308 پسر و 296 دختر) با استفاده از آزمون افسردگی Beck و پرسشنامه ای حاوی اطلاعات دموگرافیک و سوال هایی پیرامون ریسک فاکتورهای افسردگی، مورد بررسی قرار گرفتند. شیوع افسردگی در نمونه ها تعیین و نقش عوامل مرتبط با آن مشخص گردید.یافته هااین تحقیق نشان داد که 73% دانش آموزان دختر و 58% دانش آموزان پسر (براساس آزمون افسردگی (Beck افسرده هستند درگیری کلامی پدر و مادر دانش آموز، ناسزا شنیدن از اعضای خانواده چه در جمع خانواده و چه در حضور دیگران، تنبیه بدنی در منزل، سابقه بستری شدن در بیمارستان، مصرف فعلی دارو، محدودیت در رفت و آمد با دوستان و همسالان، وضعیت اشتغال پدر، تحصیلات پدر، تعداد افراد خانواده، افت تحصیلی با افسردگی دانش آموزان ارتباط معنی داری نشان داد. در بین دانش آموزان پسر ارتباط معنی داری بین مصرف سیگار و مواد مخدر و افسردگی وجود داشت. بین محدودیت در خروج از منزل، اشتغال مادر در خارج از منزل، درگیری فیزیکی پدر و مادر دانش آموز، شب ادراری بعد از 5 سالگی و بیماری جسمی مزمن با افسردگی ارتباط معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری و توصیه ها: توصیه می گردد با توجه به شیوع بالای افسردگی در نوجوانان این منطقه بویژه در بین دختران، مداخله جهت درمان انجام گرفته و با کتنرل عوامل موثر در ایجاد افسردگی در این رده سنی در جهت تحقق پیشگیری اولیه کمک موثری در ارتقای سطح بهداشت روزان منطقه انجام گیرد.
کلید واژگان: افسردگی، دانش آموزان، عوامل خطر، آزمون افسردگی یک -
سندرم فار، کلسیفیکاسیون ایدیوپاتیک نادر هسته های قاعده ای مغز است که با علائم سایکوزیس، اختلالات حرکتی و عقب ماندگی ذهنی نمود پیدا می کند. جهت دقت در تشخیص این بیماری و افتراق آن از سایر اختلالات سایکوتیک، خانم 32 ساله ای معرفی می شود که حدود 8 ماه قبل از بستری به تدریج دچار علایم سردرد، کاهش خواب، گوشه گیری و صحبت کردن با خود شده بود. در معاینه روانپزشکی عاطفی کند (Blunted affect)، کاهش محتوای فکر، توهم شنوایی، اختلال در توجه و تمرکز و حافظه نزدیک و در معاینه نورولوژیک نیز اختلال تعادل در حین راه رفتن وجود داشت. میزان کلسیم، فسفر، آلکالن فسفاتاز، آلبومین و پاراتورمون طبیعی بود و در سی تی اسکن کلسیفیکاسیون دوطرفه هسته های قاعده ای مغز گزارش شد. آزمون بهره هوشی، عقب ماندگی ذهنی خفیف و آزمون بندرگشتالت اختلال مغزی را نشان داد.کلید واژگان: سندرم فار، سایکوزیس، عقب ماندگی ذهنی
-
شوک درمانی الکتریکی یکی از روش های درمانی بیماران روانی است که افزون بر کم خطر بودن آن، از نظر مالی نیز به سود بیمار و نظام درمانی می باشد. برای انجام این روش درمانی رضایت کتبی همراهان بیمار الزامی است و نگرش همراهان به این شویه درمان در ارائه رضایت نامه و پیگیری جلسات درمانی دارای اهمیت می باشد. در این پژوهش نگرش همراهان بمیاران به این شیوه درمان و عواملی که بر نگرش همراهان بیماران تاثیر می گذارند بررسی شده است. برای انجام این پژوهش 126 تن از همراهان بیماران...
کلید واژگان: شوک درمانی الکتریکی ECT، نگرش، همراهان بیماران، بیماران روانی
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.