مقالات رزومه دکتر محمد سلماسی زاده
-
تاریخ ایران، تاریخی مردسالار توصیف شده است؛ به تبع آن انقلاب مشروطه نیز عمدتا انقلابی مردانه تصویر و معرفی شده و نقش زنان مورد غفلت واقع گردیده است، در حالیکه با مراجعه به منابع مختلف از جمله روزنامه های منتشرشده درآن ایام، می توان در این دیدگاه غالب تردید کرد و برای زنان هم نقش مهمی قایل شد. فعالیت و تکاپوی زنان این خطه در روزنامه انجمن تبریز که ارگان انجمن ایالتی آذربایجان (تبریز) محسوب می گردید، بازتاب های مختلفی داشته و بدین وسیله ناگفته های زیادی از فعالیت های زنان ایران در دوره مشروطه از گزند فراموشی رهایی یافته است. پژوهش حاضر بر آنست که با استناد به روزنامه انجمن تبریز و برخی منابع موجود، ضمن بررسی نقش زنان مسلمان تبریز و برخی شهرهای دیگر ایران در دوره مشروطه با تکیه بر یک نشریه محلی و با روش توصیفی- تحلیلی، به این پرسش ها پاسخ دهد که زنان ایران در دوره مشروطه چه نقشی در تحولات سیاسی - اجتماعی ایفا نمودند و فعالیت های آنان شامل چه مواردی بوده است.کلید واژگان: مشروطه, انجمن تبریز, روزنامه انجمن, زنان تبریز, زنان ایران}Iran's history has been described as male and masculine history, as a result, the constitutional revolution has been depicted and introduced as a male revolution, and the role of women has been neglected, while by referring to various sources including newspapers, one can doubt this dominant view and one can assign an important role to women. The activities and struggles of the women of this region have been reflected in the Tabriz newspaper Anjuman Tabriz, which is considered the organization of the state association of Azerbaijan (Tabriz), and thus many unsaid activities of Iranian women in the constitutional period have been freed from oblivion. The current research aims to answer these questions by referring to Anjuman Tabriz newspaper and some available sources, while examining the role of Muslim women in Tabriz and some other cities of Iran in the constitutional period, relying on a local publication and using a descriptive-analytical method that what role did Iranian women play in the political-social developments during the constitutional period and what did their activities include.Keywords: Constitution, Tabriz Association, Association Newspaper, Tabriz Women, Iranian Women}
-
در مسیر تحولات تاریخی، کشورها با بزنگاه های مهم تاریخی مواجه می شوند. بزنگاه های تاریخی در کشورهای مختلف به شیوه های گوناگونی رخ می دهند و با شکل گیری مسیرهای متفاوت، میراث جداگانه و متمایزی را برای هر کشور تولید می کند. یکی از بزنگاه های مهم تاریخ معاصر ایران برکناری رضاشاه از قدرت توسط عوامل بیگانه و شروع حکومت محمدرضاشاه پهلوی می باشد. بعد از برکناری رضاشاه اگر چه قدرت بین عوامل مختلف توزیع گردید اما دخالت های نیروهای خارجی و هرج و مرج سیاسی مسیر رشد و توسعه اقتصادی در دهه 1320 شمسی در ایران را به حاشیه کشانید. بحث اصلی این پژوهش که به روش بررسی تاریخی انجام گردیده است به نقش حکومت ها و فرادستان در اقتصاد و سیاست ایران و عقب ماندگی آن اشاره دارد. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که گرچه وجود مجلس قدرتمند در نهایت منجر به ملی شدن صنعت نفت گردید اما به دلیل هرج و مرج سیاسی و اجتماعی و همچنین عدم باز توزیع قدرت سیاسی و اقتصادی بین مردم عادی رشد و توسعه اقتصادی رخ نداد. علاوه بر این در اواخر دهه 1320 با کاهش قدرت مجلس در برابر نخست وزیر تغییر نهادی خاصی صورت گرفت و کاهش قدرت مجلس میراثی برای ادامه حکومت شاه گردید. با این تغییر نهادی وی توانست از میراث نخست وزیر به خوبی محافظت کند و با تمرکز بر قدرت سیاسی منابع اقتصادی را بیش از پیش به انحصار نزدیکان و فرادستان درآورد که این امر منجر به پدید آمدن یک اقتصاد فراگیر نگردید.
کلید واژگان: بزنگاه تاریخی, نهادهای سیاسی و اقتصادی, وابستگی به مسیر, عصر پهلوی دوم}Countries face with different historical critical junctures through their historical countries.. One of the most important critical junctures in the contemporary history of Iran is the removal of Reza Shah from power and substituting of Mohammad Reza Shah.by foreign forces. After the overthrowing of Reza Shah, however, power was distributed among various factors, the interventions of foreign forces and political chaos marginalized the path of economic development. The main objective of this historical-economic research, refers to the role of governments and superiors as well as the underdeveloped of Iran. The result shows while the existence of a powerful parliament eventually led to the nationalization of the oil industry, due to political and social chaos, economic development did not occur. In addition, during 1940s by the decrease of the power of the parliament against the prime minister’s authority, an exclusive institutional change took place and took into account as a legacy for the shah rule. Through this institutional change, the shah was able to protect the prime minister’s legacy well and by increasing monopolized economic resources kept the power for himself and his relatives.
Keywords: historical critical junctures, economic, political institutions, Path dependence, second pahlavi era} -
روزنامه «یومیه صبح صادق» بعد از صدور فرمان مشروطیت و در زمان مجلس اول شورای ملی، به صاحب امتیازی «مرتضی قلیخان مویدالممالک فکری» به چاپ رسیده است. او به علت مخالفت با استبداد محمدعلی شاه، اقدام به چاپ روزنامه یومیه صبح صادق کرد و از حکومت بر مازندران و عراق عجم دست کشید. پژوهش زیر در پی آن است که با تحلیل محتوای این روزنامه، به اوضاع اقتصادی و معیشت عمومی ایران در سال 1325 ه.ق بپردازد. روزنامه با جزییات به مشکلات و اوضاع رایج اقتصادی در سال 1325 ه.ق پرداخته است. با تحلیل محتوای روزنامه یومیه صبح صادق می توان به درک درستی از وضعیت معیشت و مشکلات اقتصادی مردم ایران در آن روزگار رسید. در این روزنامه اخباری دقیق و دست اول از مذاکرات و مصوبات نخستین مجلس شورای ملی، قیمت کالاها و خدمات عمومی و دیگر شاخص های اقتصادی وجود دارد. پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که اوضاع اقتصاد و معیشت عمومی ایران در سال 1325 ه.ق، با اتکا بر داده های اطلاعاتی روزنامه صبح صادق چگونه بوده است؟ مدعای اصلی آن است که تحلیل محتوای این روزنامه می تواند به فراهم آوردن اطلاعاتی دست اول از اوضاع اقتصادی ایران در این مقطع مهم تاریخی بینجامد. با بررسی این روزنامه به تورم برخی کالاها، مشکلات تحصن کارکنان، عدم موفقیت طرح تاسیس بانک ملی دست می یابیم و تصویری منطبق با اوضاع آن دوران را به دست می آوریم و روشن می شود که اوضاع اقتصادی، نابسامان و مردم گرفتار مشکلات معیشتی بسیاری بوده اند، و قیمت برخی کالاهای اساسی افزایش داشته اند. با توجه به ماهیت موضوع، این پژوهش در حیطه تحقیقات بنیادی نظری قرار دارد و روش به کاربرده شده در آن، توصیفی تحلیلی است و از تکنیک های تحلیل محتوا در دسته بندی موضوعات و بسامد واژگان استفاده شده است. شیوه گردآوری دادهها کتابخانهای است.کلید واژگان: ایران, معیشت, اوضاع اقتصادی, یومیه صبح صادق, قیمت}The newspaper “Yomiya Sobh Sadegh” was published by the franchise owner "Mortaza Qolikhan Moyed Al-Mamalek Fakhri" After the issuance of the constitutional decree and during the first assembly of the National Council. Due to his opposition to the tyranny of Mohammad Ali Shah, he started publishing the newspaper Youmiya Sobh Sadiq and abdicate ruling Mazandaran and Iraq Ajam. The following research aims to the economic situation and general livelihood of Iran in 1325 AH by content analysis of this newspaper. The newspaper has dealt in detail with the problems and common economic conditions in 1325 AH. By analyzing the content of Yomiyeh Sobh newspaper. It is possible to get a correct understanding of the living conditions and economic problems of the Iranian people at that time. In this newspaper, there are accurate and first-hand news about the negotiations and approvals of the first National Assembly, the price of public goods and services, and other economic indicators. The main question of the current research is what was the state of the economy and general livelihood of Iran in 1325 A.H., based on the data of Sobh Sadegh newspaper? The main claim is that the content analysis of this newspaper can lead to providing first-hand information about the Iran's economic situation at this important historical moment. By reviewing this newspaper, we can find the inflation of some goods, the problems of employee situations, and the failure of the plan to establish the National Bank and we get a great picture consistent with the problems of that era and it becomes clear that the economic situation was chaotic and people were suffering from many livelihood problems to the extent that the price of some basic goods increased. According to the nature of the subject, this research is in the field of theoretical fundamental research, and the method in this research is descriptive-analytical, and content analysis techniques have been used in the classification of topics and frequency of words. The method of data collection is library.Keywords: Iran, Livelihood, economic situation, daily Sobh Sadegh, price}
-
بحران ها و مشکلات اقتصادی در عصر قاجار، همواره عرصه را برای زندگی مردم تنگ می کرد. گرانی نان، ازجمله مهم ترین و حیاتی ترین مشکل اقتصادی مردم در این دوره بود. منابع تاریخی در اواخر دوره ناصری و در عصر مظفری از کمبود و گرانی نان در شهر تبریز و به تبع آن از اعتراضات مردمی در این شهر گزارش می دهند. شورش ها و اعتراضات عمومی در مورد کمبود نان، غالبا با حضور جدی زنان همراه می شد. در تبریز دوره مظفری نیز حضور زنان در اعتراضات بحران نان بسیار مشهود بود. پیروزی های زنان در بلواهای نان که بعضا باعث عقب نشینی حاکمان و تغییر برخی مسیولان حکومتی در ایالات می شد، به زنان اعتمادبه نفسی می بخشید تا در مطالبات دیگر اجتماعی نیز وارد شوند و این اعتراض های جمعی به الگویی برای مبارزات بعدی زنان تبریز با حکومت قاجار در وقایع دوران مشروطه تبدیل شد. این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای بر آن است تا به نقش و تکاپوهای زنان تبریز در اعتراضات بر علیه بحران نان در عصر مظفری پرداخته و برخی نتایج و تاثیرات مبارزات آنان را در این زمینه بررسی کند.
کلید واژگان: کمبود نان, معیشت, عصر قاجار, عصر مظفری, زنان تبریز}Economic crises and problems in the Qajar era have always threatened the people's lives. The high price of bread was one of the most important and vital economic problems of the people in this period. Historical sources at the end of the Naseri era and during the Mozaffari era report the scarcity and high cost of bread in Tabriz and, as a result, public protests in this city. Riots and public protests about the lack of bread were often accompanied by a serious presence of women. In Tabriz during the Mozaffari era, the presence of women in the bread crisis protests was very evident. Women's victories in the bread riots, which sometimes caused the retreat of the rulers and the change of some government officials in the states, gave women the confidence to participate in other social demands. These collective protests became a model for the subsequent struggles of Tabriz women with the Qajar government in the events of the constitutional period. This research, with a descriptive-analytical approach and citing library sources, aims to deal with the role and efforts of Tabriz women in the protests against the bread crisis in the Mozaffari era and examine some of the results and effects of their struggles in this field.
Keywords: Lack of Bread, Livelihood, Qajar Era, Mozaffari era, Women of Tabriz} -
محمدجواد مشکور (1297-1374ش.) از جمله مورخان آکادمیک و دانشگاهی معاصر است که طی چهار دوره فعالیت علمی و دانشگاهی، مسایل و موضوعات مختلفی از تاریخ ایران را از دوره باستان تا معاصر بررسی کرده است. با عنایت به وسعت و گستردگی موضوعی تحقیقات مشکور، در پژوهش حاضر، تاریخ نگاری و تاریخ نگری وی در رابطه با موضوعات و مسایل فرهنگی مربوط به تاریخ و زبان آذربایجان بررسی شده است. طی دوره دوم پهلوی که عصر غلبه رویکرد ناسیونالیستی در تاریخ نگاری رسمی و دانشگاهی ایران بود، یکی از مهم ترین مسایل، نحوه پرداختن به مسئله زبان و هویت ترکی در آذربایجان بود. از جمله مهم ترین تلاش ها در این زمینه، اثبات هویت فرهنگی و زبانی آذری، به عنوان شاخه ای از زبان های پهلوی باستان، برای آذربایجان بود. رویکردی که نتیجه آن نفی زبان و هویت ترکی از آذربایجان بود. محمدجواد مشکور همسو با شرایط زمانه، بخش مهمی از تحقیقات خود را به تاریخ گویش آذری در آذربایجان و نسبت و رابطه آن با زبان ترکی اختصاص داد. وی در خصوص تحول زبان مردم آذربایجان در بستر تاریخ، قایل به چندین دوره تاریخی است. دوره اول تاریخ پیشاآریایی است که در آن، زبان رایج در آذربایجان ماننایی و اورارتویی بود. دوره دوم مربوط به مهاجرت اقوام آریایی و تاریخ باستان ایران است که طی آن زبان «مادی- پهلوی» به زبان رایج آذربایجان تبدیل شد. با گذار جامعه ایرانی از دوره باستان به دوره اسلامی، شاخه ای از زبان «مادی-پهلوی» در آذربایجان تداوم یافت که مشکور آن را « فهلوی آذری» عنوان کرده است. به نظر وی از دوره سلجوقیان، با استقرار ترکان اغوز در آذربایجان، زبان ترکی به صورت تدریجی در آذربایجان رواج یافت و طی دوره صفویه به عنوان زبان غالب، جایگزین «فهلوی آذری» شد. مشکور زبان ترکی رایج در آذربایجان کنونی را «ترکی آذری» عنوان کرده و آن را حاصل ادغام «ترکی غزی» با گویش «فهلوی آذری» دانسته است.کلید واژگان: محمدجواد مشکور, تاریخ نگاری, آذربایجان, فهلوی, آذری, زبان ترکی}Mohammad Javad Mashkour (1297-1374 AD) is one of the contemporary academic and university historians who studied various issues and topics in the history of Iran from ancient to contemporary during his four periods of scientific and academic activities. Considering his wide research scope, in the present study, Mashkour's historiography and historical view in relation to the cultural issues and issues related to the history and language of Azerbaijan were studied. During the second Pahlavi period, which was the era of the dominance of the nationalist approach in the official and academic historiography of Iran, one of the most important issues was how to deal with the issue of Turkish language and identity in Azerbaijan. One of the most important efforts in this field was to prove the cultural and linguistic identity of Azeri, as a branch of the ancient Pahlavi languages for Azerbaijan, an approach that resulted in the denial of the Turkish language and identity to Azerbaijan. Mohammad Javad Mashkour, in line with the conditions of the time, devoted an important part of his research to the history of the Azeri dialect in Azerbaijan and its relation to the Turkish language. Regarding the evolution of the language of the Azerbaijani people in the context of history, he believes in several historical periods. First era is a pre-Aryan history in which the common language in Azerbaijan was Manna and Urartian. The second period is related to the migration of Aryan tribes and the ancient history of Iran, during which the "Median -Pahlavi" language became the common language of Azerbaijan. With the transition of the Iranian society from the ancient period to the Islamic period, a branch of the Median - Pahlavi language continued in Azerbaijan, which Mashkour called it "Azeri Fahlavi". According to him, from the Seljuk period, with the establishment of the Oghuz Turks in Azerbaijan, the Turkish language gradually spread in Azerbaijan and during the Safavid period as a dominant language, replaced the "Azeri Fahlavi". Mashkour called the common Turkish language in the present day of Azerbaijan "Azeri Turkish" and considered it as the result of merging "Oghuz Turkish" with the "Azeri Fahlavi" dialect.Keywords: Mohammad Javad Mushkour, historiography, Azerbaijan, Fahlavi, Azeri, Turkish Language}
-
پژوهش حاضر بر اساس این مساله شکل گرفته است که چرا طی مرحله دوم تکوین ناسیونالیسم در ایران (دهه گذار از قاجاریه به پهلوی)، ترک ستیزی به یکی از عناصر سلبی ناسیونالیسم ایرانی تبدیل شد و این رویکرد چه پیامدهایی برای موقعیت زبان ترکی در ایران داشت؟ مطالب مطرح در مطبوعات و مجلات منتشر شده در دهه گذار از قاجاریه به پهلوی(1294-1304ش./1915-1925م.)، چون «کاوه»، «ایرانشهر»، «نامه فرنگستان» و «آینده»، متناسب با مساله پژوهش مبنای بحث قرار گرفته است. بر اساس یافته های این پژوهش، دو عامل موجب نگرانی و بدبینی نخبگان ایرانی نسبت به موجودیت زبان ترکی در ایران شد. عامل نخست، فهم تقلیل گرایانه از مفهوم ملت-دولت ایرانی، بر اساس نژاد آریایی و زبان فارسی بود. عامل دیگر حضور و نفوذ امپراطوری عثمانی در آذربایجان و مرزهای غربی ایران و همچنین استقلال جمهوری آذربایجان (1918 میلادی) از روسیه تزاری بود. نتیجه این شرایط آن شد تا ناسیونالیست های ایرانی، نسبت به نفوذ و حضور ناسیونالیست های ترک عثمانی و قفقاز در بین ترکان ایران نگران شوند و زبان ترکی را در آذربایجان به عنوان عاملی تهدید کننده برای موجودیت و هویت ملی ایران تلقی کنند. تلاش برای تغییر و حذف زبان ترکی در آذربایجان و رواج زبان فارسی به جای آن، راهکار ناسیونالیست های ایرانی در مواجهه با وضعیت مذکور بود.
کلید واژگان: ناسیونالیسم ایرانی, نژاد آریایی, زبان فارسی, زبان ترکی, آذربایجان, عثمانی}This study is based on why during the second stage of the development of nationalism in Iran, anti-Turkism became the focus of attention of Iranian nationalists and the consequences of this approach for the position of the Turkish language in the history and geography of Iran? Following the broad scope of the temporal and thematic of issues concentrated on nationalism in contemporary Iran, This study is limited to articles that published in the press and magazines at the period of transition from Qajar to Pahlavi, such as "Kaveh", "Iranshahr", "Name ferangestan" and "Ayandeh". Based on the findings of this study, two factors caused the sensitivity and skepticism of Iranian nationalists towards the Turks and the Turkish language. The first factor was the reductionist understanding of the concept of the Iranian nation-state, based on the Aryan race and the Persian language. Another factor was the presence and influence of the Ottoman Empire in Azerbaijan and the western borders of Iran, and the independence of the Republic of Azerbaijan (1918) from Russia. As a result, Iranian nationalists became concerned about the influence and presence of Ottoman Turkish and Caucasian nationalists among the Turks of Iran. They considered the Turkish language in Azerbaijan as a threat to the existence and national identity of Iran. Attempting to eliminate the Turkish language in Azerbaijan and the spread of the Persian language instead was the solution of the Iranian nationalists in this situation.
Keywords: Iranian nationalism, Aryan race, Persian language, Turkish language, Azerbaijan, Ottoman} -
در دوران حکومت قاجاریه به ویژه در نیمه ی دوم سده نوزدهم کالاها و تولیدات خارجی به دلایل مختلفی نظیر نوآوری در تولید و برتری تکنولوژی و تفوق سیاسی- نظامی و غیره روانه بازار شهرهای بزرگ و کوچک ایران شد و موجد تغییراتی در سبک زندگی ایرانیان گردید. برخی از این محصولات خارجی از ابتدای ورود و عرضه در بازارهای کشور مورد استقبال و پذیرش مردم قرارگرفتند، برخی دیگر به مرور زمان پذیرفته شدند و تعدادی از این تولیدات و کالاها هم با اعتراض و مقاومت مردمی روبه رو گردیدند. از این رو چگونگی مواجهه و برخورد جامعه ی ایران با محصولات ماشینی جدید موضوع و سوال مورد مطالعه این مقاله خواهد بود. اطلاعات این پژوهش از داده های منابع مختلف کتابخانه ای استخراج گردیده و به روش عمدتا مرسوم در تحقیقات تاریخی، یعنی به صورت توصیفی- تحلیلی به بررسی چرایی و چگونگی کنش ها و واکنش های ناشی از این رخداد پرداخته است. بر پایه اطلاعات پژوهش حاضر می توان چنین استنتاج کرد که در پذیرش (واکنش مثبت) یا عدم پذیرش (واکنش منفی) تولیدات و کالاهای جدید اروپایی عواملی همچون: ناآشنایی مردم با محصولات جدید، احساس تحمیلی بودن این عناصر وارداتی، تعارض این عناصر با عادت ها و ارزش های فرهنگی و دینی غالب در جامعه، بهاء و منفعت اقتصادی و تداخل با مشاغل و تولیدات بومی اثرگذار بوده است. در حقیقت، چهار عامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و روان شناختی در پذیرش یا نفی این عناصر تازه و نو موثر بوده است.
کلید واژگان: قاجاریه, تولیدات و محصولات خارجی, واکنش ایرانیان, پذیرش, نفی عقلانی, نفی ایدئولوژیک}The era of the Qajar reign is one of the most important historical periods in Iran.This era has been the beginning of political, social, cultural, and economic developments in confrontation with West. It is during this period that western goods and machine products were launched to the markets bazaar of big and small cities of Iran for various reasons such as innovation in the production and superiority of technology and political-military superiority; and brought changes in the Iranians lifestyle.Some of these foreign products were welcomed and accepted from the beginning of the entry and supply in the markets of the country, others were gradually accepted by the time, and some of these products and goods were faced with popular protest and resistance.The way Iranian people encountered and dealt with these new material is what this paper has addressed.As a default, it can be claimed that Iranians of the mentioned era in the face of the flood of western goods and the social changes resulting from them showed different reactions, Which is categorized into two categories of positive reactions that means accepting these new elements and reacting negatively or resistance to the entry of these elements. Based on the data of present research, which has been provided by the use of various library resources and descriptive-analytical method, one can conclude that accepting (positive reaction) or rejecting (negative reaction) the European goods, factors such as: unfamiliarity with new products, the sense of imposing these imported elements, the confrontation of these elements with the dominant cultural and religious habits and values in the society, economic benefits, and interference with native jobs and products have been effective.In fact, four social, cultural, economic and psychological factors have been effective in accepting or rejecting these new elements.
Keywords: Qajar, foreign goods, products, Iranians reactions, Acceptance, rational negation, ideological negation} -
در شکل گیری سیمای شهر تبریز در عهد ناصرالدین شاه قاجار (1313/ 1264 ق)، علاوه بر عوامل اقلیمی، اقتصادی و سیاسی، مولفه های فرهنگی همچون دین، عادات و رسوم، پنهان کاری ناشی از وضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگ بیگانه به صورت آشکار و پنهان اثرگذار بوده است. لذا، بافت کالبدی شهر تا حدودی متاثر از فرهنگ و مولفه های فرهنگی این دوران است. این تاثیر و تاثر سیمای شهر در این دوره را ترسیم می کند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی در پی مطالعه این مولفه ها و تبیین نقش آن در شکل گیری سیمای ظاهری شهر تبریز و پاسخ به این پرسش است که آیا می توان عوامل فرهنگی را در شکل گیری سیمای تبریز در این مقطع زمانی موثر دانست. با بررسی اطلاعات موجود چنین به نظر می رسد که مولفه هایی مانند «پنهان کاری» ناشی از ناامنی های متعدد و پرشمار، فرهنگ دینی، عادات و رسوم عمومی، نقشی پنهان بر نحوه احداث منازل و محلات تبریز داشته؛ درنتیجه بر شکل گیری بافت کالبدی و سیمای ظاهری شهر تاثیرگذار بوده است.
کلید واژگان: بافت شهری, محلات, معماری, منازل, ناامنی}Tabriz at the time of Nasir al-Din Qajar king (1313-1265. AH) was particular morphology. In addition to the city landscape shape factors that climate, economy and policy, the cultural elements can know affected. Architectures and Construction Tabriz is influenced by the culture and cultural components the time. These appearance impressions and the effect in the course draws up city of Tabriz. Engineering and architectural methods getting Europeans and contact with Europeans in this process was a very limited. In addition to factors such as "concealment" of the many insecurities and numerous religious culture, popular practice, a significant role in the construction of homes and neighborhoods has Tabriz. These elements had a significant impact in shaping the city. Now research the appearance of these components and their role in shaping the city of Tabriz in time.
Keywords: Urban texture, neighborhoods, architecture, homes, insecurity} -
در سالیان اخیر پژوهش هایی درباره الگوپذیری سازمان پرورش افکار از وزارت تبلیغات آلمان انجام شده است. با این همه در مورد تاثیر احتمالی ساختار و فعالیت های وزارت تبلیغات آلمان در زمان هیتلر بر شکل گیری و فعالیت های سازمان پرورش افکار ایران در دوره رضا شاه پهلوی، اثر مستقلی به چاپ نرسیده است. مقاله حاضر بخشی از اسناد آلمانی و ایرانی موجود در زمینه روابط دو دولت را در این دوران (1320/1304-1941/1925) مورد بررسی قرار داده و این احتمال را مورد ارزیابی قرار می دهد.
این مقاله در صدد است به این سوال پاسخ دهد که احتمال اثرپذیری و الگوگیری سازمان پرورش افکار از وزارت تبلیغات آلمان به لحاظ ساختاری و رویکردهای فرهنگی به چه میزانی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سازمان پرورش افکار بنا بر مقتضیات سیاسی، فرهنگی و تاریخی تا اندازه زیادی با الگوبرداری از برنامه های مشابه در وزارت تبلیغات آلمان شکل گرفته و از آن متاثر بوده است. این اثرات در دو مورد الگو برداری از سبک زندگی غربی و ترویج تمامیت خواهی سیاسی شاخص تر است.کلید واژگان: وزارت تبلیغات آلمان, سازمان پرورش افکار, گوبلز, هیتلر, رضا شاه, فرهنگ}In recent years, some investigations have been done about modeling of thought development organization form German propaganda Ministry. Yet has not been published any independent work about the potential impact of the German propaganda Ministry's structure and activities at the Hitler time on Forming and activities of Iran's thought development organization at the Reza shah pahlavi time. Present study would examine part of available Iranian and German documents about two governments in this age (1925/1304-1941/1320) and would assess this possibility.
The study plans to answer the question that to what extent there is the possibility of impressionability and modeling of German propaganda Ministry of thought development in terms of cultural procedures and structural. Findings show that thought development organization according to historic, cultural and political circumstances formed largely with modelling form similar programs in German propaganda Ministry and affected by it. These effects are more important in two modelling case from western life and promotion of political totalitarianism.Keywords: Bahrain, Iran, Britain, Persian Gulf, sovereignty} -
سازمان پرورش افکار در سال 1317 ه.ش به منظور تحقق بخش مهمی از اهداف ناتمام حکومت پهلوی اول وارد عرصه شد. این سازمان نماد بارز تغییر رویکردهای حکومت رضاشاه؛ به لحاظ تاکتیک ها و تکنیک های فرهنگی است. ناکامی رویکرد تجدد آمرانه و ظهور و بروز مقاومت ها و مخالفت ها در برابر اقدامات حکومت، سبب تقابل دولت و ملت و پیدایش تضاد در این عرصه شد. مقاله حاضر درصدد است به این مسئله پاسخ دهد که تاثیرات فردی و اجتماعی فعالیت های این سازمان به لحاظ سبک زندگی چه بوده است. نگارنده معتقد است سیاست فرهنگی جدید؛ در قالب سازمان پرورش افکار، اهداف کلان حکومت پهلوی اول؛ به منظور تغییر در سبک زندگی نسل جوان و ایجاد گسست اجتماعی در جامعه ایران را در آن مقطع تحقق بخشیده است.
کلید واژگان: پرورش افکار, رضاشاه, سبک زندگی, هویت, خاطرات}In 1917, the Organization of Thoughts was established to the realize an important part of the unfinished goals of the first Pahlavi government. The organization is a clear symbol of the shift in attitudes of Reza Shah's government in terms of cultural tactics and techniques. Failure of the imperialist modernization approach and the emergence of resistance and opposition to the actions of the government have led to the confrontation of the state and the nation and the emergence of contradictions in this area. The present article seeks to show the individual and social impacts of this organization in the lifestyles of the people. The author believes that the new cultural policy as intended by the organization has achieved the grand goals of the first Pahlavi government in order to change the lifestyle of the younger generation and create social disconnect in Iranian society at that time.
Keywords: Breeding Thoughts, Reza Shah, Lifestyle, Identity, Memories} -
پژوهش حاضر در پاسخ به این ابهام است که توسعه جنسیتی زنان در بعد آموزش و پرورش در دوره پهلوی اول تا چه حد تحقق یافت؟چارچوب نظری مفهوم کلیدی توسعه جنسیتی یعنی برابری جنسیتی است که عبارت از بهره مندی برابر و بدون جهت گیری جنسیتی زنان و مردان ازحقوق، فرصت ها، خدمات، منابع و پاداش هاست. برابری جنسیتی اساس توسعه جنسیتی است چرا که با توانمندسازی زنان در سه بعد آموزش و پرورش، بهداشت و استانداردهای زندگی سروکار دارد. توسعه جنسیتی افزایش مشارکت و توانمندی زنان است که خود هدف و نتیجه توسعه محسوب می شود. براین اساس توسعه جنسیتی نمایان گر تصویری واقعی از توسعه است.
یک شاخص برابری جنسیتی فرصت های تحصیلی است. در دوره مورد بحث نگرش جنسیتی حاکم برنظام آموزشی که از حمایت نگرشی جامعه نیز برخوردار بود موجب تحکیم مدل نان آوری مردانه و فرودستی زنان می شد. نظام آموزشی با نهادی کردن نقش های جنسیتی و ترویج آنها از طریق تفکیک جنسیتی دروس سد راه افزایش توانمندی زنان بود. این امرموجب کاهش فرصت های شغلی زنان به مشاغل با موقعیت و دستمزد پایین همچون پرستاری، مامایی و آموزگاری برای زنان شد که انعکاس نقش های جنسیتی سنتی زنان بود و کلیشه های جنسیتی مرسوم در زمینه تقسیم جنسیتی کار را کمتر به چالش می کشید و این با جامعه کشاورزی ایران تناسب داشت. به این ترتیب جامعه نیز از مشارکت فعالانه اقتصادی آنها درمسیر توسعه محروم ماند.
گردآوری اطلاعات به شیوه اسنادی –کتابخانه ای و شیوه تالیف مقاله، تحلیلی-تبیینی است.کلید واژگان: توسعه جنسیتی, برابری جنسیتی, تحصیل, زنان, دوره پهلوی اول}This study responds to the ambiguity of how was gender equality in education for women in the first Pahlavi era. The theoretical framework is the concept of gender equality refers to the equal enjoyment by females and males of rights, opportunities, services, resources and rewards. One of the indicators of gender equality is educational opportunities, in this period gender attitude in educational system was supported by society's attitudinal support strengthened male breadwinner model and subordination of women. Educational system by promoting and institutionalizing gender roles through gender segregation was obstacle for women's empowerment, this factor reduces women's job opportunities to low-paid jobs, such as nursing, midwifery and teach, that reflection of women's gender traditional roles and the conventional gender stereotypes in the division of labor are less challenging and this was du to nature of Iranian agricultural society. The data gathering is based on library documents and the method is descriptive- analytical.Keywords: Gender Equality, Education, Women, First Pahlavi Era.} -
موضوع بحث حاضر مطالعه پایگاه خانوادگی و اجتماعی زنان در دوره پهلوی اول با توجه به نوسازی است. این نوشته در پاسخ به این ابهام است که در پایگاه و نقش زنان در زندگی خانوادگی و اجتماعی، متاثر از نوسازی های این دوره چه تغییری ایجاد شد. چارچوب نظری از مفاهیم پایگاه و نقش در دو شاخص کیفیت زندگی یعنی زندگی خانوادگی و اجتماعی استخراج شده است. پایگاه، نقشی است در الگویی ویژه که موقعیت شخص را در رابطه با کل جامعه نشان می دهد و مجموعه ای از حقوق و تکالیف مشخص است. فرضیه اولیه آنست که پایگاه زنان در خانواده و اجتماع با توجه به نقش آنها ارتقا یافت. با اقدامات نوسازی حکومت پهلوی، پایگاه، حقوق و تکالیف زنان در خانواده و اجتماع مورد بازبینی قرار گرفت. در ساخت ایران مدرن زنان عهده دار پرورش نسلی وطن پرست و مترقی شدند. مادر و مام وطن مفاهیمی مقدس شدند. بر خانواده تک همسری تاکید شد. قانون ازدواج 1310 گامی مهم در تنظیم قانونی روابط زن و مرد در ازدواج بود. آموزش و پرورش و مشارکت اجتماعی- اقتصادی زنان مورد توجه قرار گرفت. زنان در ابتدا با تقسیم کار جنسیتی در نقش مادر، معلم و تایپیست ظاهر شدند. به تدریج از اواسط دوره در لباس نظامی پیشاهنگی و خلبانی وارد عرصه مردانه شده و برای ورود به حوزه سیاست در دوره بعد تا حدودی زمینه را هموار ساختند. بازساخت پایگاه زنان به عنوان مادر گرچه موجب نگرش جنسیتی برای مشارکت زنان شد اما زمینه های ارتقای پایگاه زنان در خانواده و جامعه را از طریق اقدامات قانونی و فرهنگ سازی فراهم نمود. گردآوری اطلاعات به شیوه اسنادی- کتابخانه ای و روش تالیف مقاله، توصیفی- تحلیلی است.کلید واژگان: نوسازی, حکومت پهلوی اول, پایگاه, زنان, زندگی خانوادگی و اجتماعی}The subject is the study of the effect modernization on the status women in social and family in the first Pahlavi rule. This is aimed to response ambiguity that what changes are created during the modernization on the status of women in society and family. The theoretical framework is based on concepts status and role. The status indicate the position of the individual in society and it is the collection of duties and rights. The initial hypothesis is improvement of the status women in this duration. Modernization in duration of Pahlavi the status of women in society and family were revised. For Construction the modern Iran, women were responsible to grow up the new generation that were patriotic and progressive. The motherland and mother were the holy concepts. The monogamous family was highlighted. The marriage law of 1310 was an important step in regulating the relationship between women and men. Education and social-economic participation of women were considered .At the beginning, the women were in society as teacher, mother, typist that were based on gender division of jobs. In middle of period, the other roles that were limited to men were occupied by women such as scouts and pilot. So, these changes ended to enter the women to political at next duration of the Pahlavi rule. Rebuilding women's status as mother led to cooperation of the women in society and increase the social role of the women using the legal proceedings and culture, however the gender attitude created in the period. The data gathering is based on attributive- library and the method is descriptive- analytical.Keywords: Women, Status, Family, social life, Modernization, First Pahlavi rule}
-
درنه شهری بزرگ بوده که آثار آن امروز در منطقه کوهستانی دولی در در شهرستان مرزی ثلاث باباجانی در استان کرمانشاه قرار دارد. این شهر پایتخت حکومت های درتنگ یا حلوان و بعد از آن باجلان در دوران صفویه و زندیه بوده که برخی آن را مرکز اولیه جاف ها می دانند.راولینسون با اطمینان آن را همان درنه می داند که بطلمیوس از آن نام برده و نیز خاطرنشان کرده که درصورتی که گیندس همان دجله باشد نام آن توسط هرودوت به صورت διà Δaρνɛων ثبت شده است. حاکم مشهور این شهر یعنی قبادخان از مشرق و مغرب تا جایی که کردها می زیسته اند، از جنوب تا لرستان و از شمال تا حدود مریوان حکومت می کرده است. او تنها شاه سلسله خود است که نام و سرگذشت گاه وارون او در اذهان مردم باقی مانده است. دیوارهای ضخیم قلعه ای بر فراز روستای درنه و بر روی کوه خریوان باقی مانده که به قلعه قبادخان مشهور می باشد. امروزه درنه روستایی است با دو خانوار بر کنار رود کوچک گزره در دامنه شمالی کوه خریوان و در دامن قلعه قبادخان. شهر درنه به چهار قسمت تقسیم می شده که حاکمان سه قسمت دیگر آن وکیل خوانده می شدند و تابع حاکم درنه بوده اند. این سه قسمت عبارتند از؛ کزی تحت امر باو تت، دنگی تحت فرمان بهرام بیگ گو و بردزنجیر تحت فرمان نوشیروان. سر انجام بیماری و سیل چنان شهر را در نوردید که برای همیشه آن را به تاریخ سپرد. ظاهرا بیشتر اهالی امروزی ثلاث باباجانی از بازماندگان ساکنان درنه و اطراف آن می باشند.کلید واژگان: درنه, قبادبیگ, درتنگ, قلعه قبادخان, ثلاث باباجانی}
-
در برخی از رسایل سیاسی عصر ناصری از مفهومی بنام امتیاز فضلی سخن گفته شده است که می توان آن را برابر نهاد واژه شایسته سالاری دانست.شایسته سالاری فرایندی است که با جریان عقلانی سازی امور در قرون جدید شکل گرفته و هم سوی با عرفی شدن در خدمت ترقی و پیشرفت جوامع قرار گرفت.تحول اجتماعات ابتدایی و ساده و کهن ، به جوامع پیچیده و پیشرفته امروزی ، و پیدایش تمایزات و ناهمگونی های پرتعداد ، تقسیم کار و شایسته سالاری را پدیده ایی ضروری و اجتناب ناپذیر ساخته است.
رسائل سیاسی عصر ناصری با نقد مضرات و زیان های ناشی از نبود شایسته سالاری ، از مفهومی به نام امتیاز فضلی سخن گفته اند. دانش ، مهارت ، تخصص گرایی ، اخلاق حرفه ایی و تجربه برآمده از عمل ؛ مهم ترین شاخص های شایسته سالاری است که در رسائل فوق از آن با عناوینی همچون لیاقت و کفایت ، علم و عمل و خبرویت یاد شده است.
مساله اصلی پژوهش حاضر تبیین معنا و گستره این اصطلاح و واکاوی دلایل و علل رواج یا ترک این موضوع و نتایج حاصل از آن در ترقی یا انحطاط ایران عصر ناصری است. بدین منظور با استفاده از روش تحقیق تحلیلی - تبیینی ، رسائل سیاسی عصر ناصری مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.کلید واژگان: امتیاز فضلی, شایسته سالاری, علم, تقسیم کار, تجربه}Meritocracy or "Emtiyaze Fazli" in the political treatises of Qajar era (Case study political treatises in the Naserddin shah Qajar era).
In the some of political treatises on Naserddin shah Qajar era we found an Idiomatic that called "Emtiyaze Fazli" that Equal to concept of meritocracy.
Merit associated with the current process of rationalization and secularization by the communities placed at the service of development. Social division of labor and specialization is necessary to meritocracy.
The main problem of this study is to explain the meaning and scope of that term. For this purpose, we use the analytical method to explain the subject. The data collection was performed according to the method for libraries. The main hypothesis is that the authors of are relative familiarity with the concept of meritocracy.
The results indicate that the political treatises have provided explanations about the concept of meritocracy and its needs and results. The most important barriers of meritocracy at that age were: Lack of rationality, Lack of social division of labor, Lack of secularization, being of tribal system and the Simple building Iranian society on that age.Keywords: meritocracy, Emtiyaze Fazli, Science, division of labor, experience} -
در سال های پیش از پیروزی جنبش مشروطیت برخی از نخبگان و مورخان ایرانی ، پیشرفت ژاپن را مورد توجه قرار دادند و تلاش کردند علل آن را تبیین کنند.مساله پژوهش حاضر توصیف و تحلیل چگونگی پیشرفت و ترقی ژاپن از منظر این نویسندگان است.
گردآوری داده های اطلاعاتی بر اساس روش کتابخانه ایی انجام یافته است.مهم ترین نتایج بدست آمده نشانگر آن است که آثار تاریخی مورد مطالعه با گذار از توصیفات صرف به تبیین های عقلانی از مقوله ترقی و مدل ژاپنی آن پرداخته اند.شکاکیت و دیدگاه انتقادی و انواع تبیین های عقلانی در این آثار مشاهده می شود.ایشان تلاش کرده اند با تبیین چرایی و چیستی جریان ترقی خواهی ژاپنی ها الگویی مناسب برای حرکت ترقی خواهانه ایرانیان ارایه کنند.کلید واژگان: الگوی ژاپنی, پیشرفت, آثار تاریخی, پیشامشروطه, رویکرد های عقلانی}A number of Iranian intellectuals and historians paid special attention to the Japan progression pattern in the years before the Constitutional Revolution in Iran in1906 and tried to describe it. This research tried to describe and analyze the progression pattern of Japan from the perspective of the mentioned people. The data was gathered using library resources. The results indicated that the historical sources under investigation could provide a rational analysis of the reasons for the Japan progression pattern. Skepticism and critical and rational explanations could also be observed in these works. They have tried to explain the why and the what of the Japanese progressive pattern to provide a model for the Iranian progressive movement.Keywords: Japanese pattern, Progress, Monuments, Before Constitution, Rational Approach} -
«ماطه وس خان ملیک یانس» از ارامنه ایران ، در سال 1322 ه.ق کتابی را به نام «مملکت شمس طالع یا دولت ژاپون» تالیف کرد که نخستین تاریخ نگاری فارسی از کشور ژاپن است.نویسنده این کتاب تلاش کرده است علل و دلایل پیشرفت کشور ژاپن را تحلیل نماید و الگویی از پیشرفت را به ایرانیان ارایه کند.کار ماطه وس از جمله نخستین رویکردهای عقلانی در تاریخ نگاری پیشامشروطگی است که در مقاله حاضر مورد مطالعه قرار گرفته است.بدین منظور با استفاده از روش تحقیق تحلیلی - تبیینی کتاب «مملکت شمس طالع یا دولت ژاپون» به عنوان نخستین تاریخ نگاری فارسی از کشور ژاپن مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. تمرکز نویسنده معطوف به تبیین جریان ترقی خواهانه ی این کشور، نتایج و آثار آن بوده است و فرضیه اصلی بهره مندی مولف کتاب فوق از تبیین های عقلانی است . گردآوری داده های اطلاعاتی بر اساس روش کتابخانه ایی انجام یافته است و مهم ترین نتایج بدست آمده نشانگر آن است که در این کتاب می توان نمونه هایی از گذار از توصیفات صرف به تبیین های عقلانی را مشاهده کرد.این رویکرد بویژه در تبیین جریان ترقی خواهی این کشور دیده می شود.کلید واژگان: تاریخ نگاری, تبیین های عقلانی, ترقی, ژاپن}The main issue of this research is the rationale's approach of the Iranian historiography before the MASHROOTIYAT. Therefore, by using the analytical explanation method the historiography of Matavoos Malikyans was reviewed. Author focused on the explanation of the progressive movement, and its results in Japan history. The main hypothesis is that the Matavoos Malikyans has used the rational explanation in his historiography and in his book: MAMLEKATE SHAMSE TALE YA DOLATE JAPOON. Data collection is based on a library's methods. The main results indicate that the Matavoos Malikyans historiography by using the rational explanation has passed the descriptive historiography. He criticized the progressive movement of his time. His criticism is based on three pillars: rationality, the reasons for Japonicas progress, and the Causes of Iranian decline. The all kind of rational explanation can be seen on his historiography.. He mapped a national model for Iranians progressive. In this model, social crises of modernism is controlled and dominated by the West is confronted. According to the Matavoos Malikyans the Westerners countries are trying to promote their own cultural patterns, and that pillaged the material and spiritual resources of the East countries. He has tried to provide a national model for developing in Iran. The main benefit of this study is that raises the history as applications science and as an important knowledge in the issues related to development.Keywords: historiography, Rational explanations, Progress, Japan}
-
هدفهدف اصلی این مقاله شناساندن نسخه خطی دفتر مفصل لوای ارومیه و خلخال) و توصیف کلی محتوای آن، و تبیین اهمیت تاریخی چنین آثاری در پژوهش های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران می باشد.
روش/رویکرد پژوهش: روش تحقیق این مقاله توصیفی - تحلیلی است که در پاره ایی از موارد به تبیین ابعادی از تاریخ اجتماعی اقتصادی ایران در نیمه اول قرن12ق./18م. در منطقه ارومیه منجر می شود.
یافته ونتایجپژوهشگران تاریخ ایران در تحلیل وضعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور در سده 12ق. با معضل بزرگی بنام کمبود منابع دست اول تاریخی مواجه هستند. این امر ضرورت تلاشی روز افزون برای جستجو و بازشناسی دیگر منابع معتبر تاریخی را اجتناب ناپذیر می سازد. یکی از منابع معتبر و رسمی که از خلال آن می توان داده های با ارزشی از تاریخ اجتماعی – اقتصادی این عصر را بازیابی کرد گزارش ها، اسناد و مدارکی است که کارگزاران امپراتوری عثمانی درباره ایران در زمان اشغال بخش هایی از ایران تهیه کرده اند. مجموعه هایی به نام «دفاتر تحریر عثمانی» بخشی از مهم ترین این اسناد می باشد که با ثبت سیاهه هایی دقیق از اسامی افراد، وضعیت اشتغال آنان، انواع و میزان محصولات تولیدی، تنوع قومی – مذهبی و تقسیمات جغرافیایی - اداری مناطق اشغالی؛ نسبت به شناسایی میزان درآمد ساکنان و تعیین مقدار مالیات هایی که باید بپردازند اقدام کرده است«دفتر تحریر لوای خلخال و ارومیه و سنجاق سلماس» یکی از این نمونه هاست که در یک نسخه منحصر به فرد به شماره 910 در آرشیوی نخست وزیری عثمانی در استانبول نگاهداری می شود.یافته های پژوهش ضمن تایید فرضیه اولیه مشخص ساخت که اطلاعات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی موجود در چنین اسنادی آنچنان با اهمیت تلقی می شود که ضرورتی اجتناب ناپذیر در شناسایی و استفاده از آن برای محققان عرصه تاریخ اجتماعی ایران به حساب می آید.
کلید واژگان: دفاتر تحریر, دفتر مفصل ارومیه, انواع مالیات, جمعیت شناسی, تولیدات و محصولات کشاورزی, ترکیب قومی, نژادی و مذهبی}PurposeThis study attempts to investigate "the comprehensive manuscript of Oroumieh and Khalkhal", describe its total content and express the historical importance of such documents in social, economic and cultural studies in Iran.Methodology/Approach: This descriptive-analytic study tries, in some parts, to explain some aspects of the economic and social history of Iran in the Oroumieh region in the first half of the twelfth century AH (corresponding to the first third of the 18th century AD).ResultsThe researchers studying Iran history face the problem of the shortage of original historical documents in analyzing and explaining the social, economic and cultural status of the country in the Twelfth Century (18th Century AD).Due to this problem, it is vital to make an increased effort to search for, discover and recognize other official historical sources. One of the authoritative and official sources through which valuable first-hand data can be obtained about the social-economic history of this era are the reports and documents that the officials of the Ottoman Empire have provided about their occupied territories.Collections of manuscripts called "Ottoman manuscripts " are important documents which identified the amount of resident's income and taxes they should have paid through recording the exact lists of people's names, their employment status, types and the amount of their products, ethnic-religious diversity in one region and geographic - administrative divisions of the occupied territories. "Daftare Tahrire Lavaye Khalkhal va Oroumieh va Sanjaghe Salmas" is a unique sample of these documents which is held with edition number 910 the Archives of the Ottoman Prime Minister in Istanbul.ConclusionThe findings of this research confirmed the research hypothesis. It was revealed that social, economic, and cultural information in such documents are so important for the researchers that their recognition and use is indispensable for their studies on the social history of Iran. It is, therefore, suggested that these sources be introduced to Iranian research community and be published and distributed for the public after critical reviewsKeywords: Manuscripts, comprehensive manuscript of Oroumieh, various taxes, demographics, agricultural products, racial, religious varieties} -
مقاله حاضر پژوهشی درباره مجلس اول شورای ملی ایران و تلاش آن برای تبیین و تثبیت حقوق اساسی کشور است.از این رو، با تعمق در معنا و مفهوم و گستره حقوق اساسی به روند تدوین قانون اساسی و متمم آن در این مجلس می پردازیم وسپس بررسی می کنیم که آیا نمایندگان این مجلس از آن مایه دانش و آگاهی برخوردار بودند که بتوانند نظام حقوقی جدیدی بر پایه مردم سالاری تعریف کنند و آیا اقدامات ایشان فقط در محدوده تبیین نظری باقی ماند یا راهکارهایی برای تثبیت برای حقوق و دفاع از آن یافتند.پس مسئله اصلی پژوهش این است که کشف کند مجلس اول شورای ملی تا چه میزان در تبیین و تثبیت حقوق اساسی توفیق یافت، با چه موانعی روبه رو بود و چه راهکارهایی برگزید. فرضیه نوشتار حاضر این است که با وجود همه محدودیت ها و مخالفت ها، مجلس اول توانست با مطالعه علمی و تدارک کارشناسانه، مدلی نظری از حقوق اساسی ارائه کند و ارکان سنتی قدرت را به پذیرش آن وادارد.این مجلس با پشتیبانی و حمایت توده مردم، رهبران دینی و نخبگان سیاسی برای نخستین بار در تاریخ ایران منشا حکومت را از زور و غلبه به سوی مردم سالاری و حاکمیتی ملی برآمده از خرد جمعی و حق انتخاب عمومی تغییر داد.در این روند حتی پذیرش نظارت فقی هان بر مصوبات آن منافقانی با حق قانونگذاری مجلس نداشت و مانعی بر سر تامین حقوق اساسی مردم شناخته نشد.نکته اخیر مهم ترین اختلاف این نوشته با آثار پیشین پژوهشی است.در این مقاله از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده کرده ایم.
کلید واژگان: مجلس شورای ملی, حقوق اساسی, قانون اساسی, قانون, منشا قدرت, اختیارات حکومت, آزادی های فردی, نظارت پارلمانی} -
تاسیس مجلس شورای ملی ایران از مهم ترین ثمرات انقلاب مشروطه بوده است. بی تردید شناخت سمت گیری ها و رویکرد اساسی این مجلس بدون توجه به نحوه مناسبات آن با حکام و نیروهای بانفوذ محلی، ناقص خواهد بود. اساسا درتاریخ ایران حکومت ایالات از مهم ترین مناصب دولتی بودهاست. همچنین در این دوره خاص غالب حکام که به شیوه دوره دیرین استبداد خو گرفته بودند، نسبت به مجلس نظر مساعدی نداشتند و به عنوان بخش مهمی از جبهه استبداد داخلی عمل می کردند. محمد علی شاه هم به یاری حکام در ایالات چشم طمع داشت تا از بسط مشروطه در نقاط مختلف کشور جلوگیری شود. از جمله اقدامات اصلاحی مجلس اول در این راستا این بود که حکام با نظر مجلس تعیین شده و تحت چارچوب های قانونی کار نمایند که به صورت تدوین قانون تشکیلات ایالات و ولایات و دستور العمل حکام متبلور شد. در اینجا بر موضوع رویارویی مجلس با حکام و منتفذین مستبد توجه شده که در واقع مکمل تصویب این قانون بوده است. با تلاش های مجلس اول دست حکام استبداد تا حد زیادی از کارها قطع شد، از جمله می توان به خلع ظل السلطان از حکومت اصفهان و آصف الدوله از حکومت خراسان اشاره کرد. همچنین سردار منصور از رشت، حاج آقامحسن از اراک، سپهدار خلعتبری از تنکابن، حاج میرزا حسن و امام جمعه از تبریز، با کوشش مجلس دست تجاوزشان قطع شد. رحیم خان چلبیانلو و سالار مفخم بجنوردی هم از جمله افراد منتفذی بودند که با نفوذ مجلس بازداشت شدند. هرچند که در برخی موارد هم مجلس چندان موفق نبود، مانند برخورد با قوام الملک شیرازی که به خاطر ساختار خاص ایلی فارس و اوضاع پرآشوب آن ایالت و ریشه داری خاندان قوام در آنجا می بود.
کلید واژگان: مشروطه, مجلس اول شورای ملی ایران, جبهه استبداد, حکام و متنفذین محلی, قانون}The establishment of the National Assembly of Iran was one of the most important outcome of the Constitutional Revolution. No doubt the basic approaches of this Assembly is its connection with governors and influential figures of the Assembly. Basically in Iran before that period the provincial government was one of the most important governmental posts, and individuals by the favour of the king and often by paying enormous amounts without deservingness, were appointed as provincial governors. Besides of this method, in this special period most of the governors that habituated to the long-lasting ways of despotism had a hostile view towards the Assembly, and they acted as important part of a front internal tyranny. Mohammad Ali Shah demanded friendship of provincial governors so that to prevent expansion of Constitution in different areas of the country.One of the revolutionary actions of the First Assembly was the governors must be harmonized themselves with legal frame and it was appeared in the form of the Law of "Tashkilat Eyalat va Welayat" and a guideline for governors. This paper focused on the confrontation of the Assembly and the despotic governors which in fact it was complementary of this law. By effort of the First Assembly the governor's hands were cut off of the governmental affairs. For example deposal of Zel Ol Soltan from Isfahan government, Asef Al Dolleh from Khorasan, Sardar Mansour from Rasht, Haj Agha Mohsen from Arak, Sepahdar Khalatbary from Tankabon, and Haj Mirza Hassan and Imamm Jomeh from Tabriz. Rahim Khan Chalabyanlo and Salar Mofakham were among influential figures who were arrested by the influence of the Assembly. In some cases The Assembly was not so successful for example: confrontation with Gawam Al Molk Shirazi, because of special tribalism of Farce and its complicated condition and also deep root of Gavam's household in Farce.Keywords: The First National Assembly of Iran, Law, Constitution} -
این پژوهش به تبیین تاثیر مجتهدان شیعه در مهار خودکامگی مطلق شاهان قاجار می پردازد و در قالب مطالعه ای موردی، هم زمان با واکاوی منابع دست اول تاریخی در عصر فتحعلی شاه قاجار (1250 - 1212 ق)، میزان سازگاری نظریه استبداد شرقی و شیوه تولید آسیایی مارکس و انگلس را با اوضاع تاریخی آن ارزیابی می کند. پرسش اصلی پژوهش این است: آیا مجتهدان شیعه در جایگاه گروه اجتماعی مستقل از حکومت توانستند استبداد مطلق فتحعلی شاه را مهار کنند؟ برای پاسخ گویی به این پرسش، با استفاده از روش تحقیق توصیفی تحلیلی، منابع دست اول این دوره بررسی و مشخص شده است که نظریه پیش گفته برای تبیین دقیق و علمی روی دادهای تاریخی در بازه زمانی این پژوهش، اطلاق و عمومیت ندارد؛ زیرا به استناد داده های تاریخی آن منابع، کارکرد مجتهدان شیعه بارها به مهار خودکامگی شاهان قاجار و جلوگیری از ستم حکومت بر مردم انجامیده است. پژوهش نشان می دهد که روابط دوگانه مجتهدان و شاه در آن دوره زمانی، بر پایه تایید همراه با تحدید مجتهدان و پیروی همراه با درخواست مشروعیت شاه، استوار بوده و این ساز وکاری (مکانیسمی) برای مهار خودکامگی مطلق شاهان قاجار در دست مجتهدان شیعه به شمار می رفته است و این نکته خود بر این دلالت می کند که جامعه ایران ساز وکارهایی برای محدود کردن حکومت های خودکامه داشته است، اما پژوهش گران غربی کم تر بدان توجه کرده اند.کلید واژگان: مجتهدان, فتحعلی شاه قاجار, استبداد شرقی, مهار خود کامگی قاجارها, دفاع از حقوق مردم}The present study attempts to explicate the role played by Shiite Mojtaheds in controlling the absolute despotism of Qajar kings. As a case study, it reviews the primary historical resources of Fath Ali Shah Qajar era (1797-1834) and at the same time it takes into consideration the theory of Oriental Despotism and the Asian model of production proposed by Marx and Engels. The main question posed is whether Shiite Mojtahedsacting independently from the governmentsucceeded at inhibiting Fath Ali Shah's absolute despotism?
To answer this question, through using descriptive analytical research method, the primary sources of this era were studied and it was revealed that the above-mentioned theory cannot be employed for accurate and scientific analysis of historical events of the given period. According to historical documents, Shiite Mojtaheds were independent from government and they succeeded at inhibiting the absolute despotism of Qajar kings as well as suppressing their tyranny in numerous occasions.
The present study reveals that the dual relationship between Shiite Mojtaheds and the king was based on approving while threatening Shiite Mojtaheds and following while questioning the legitimacy of the king. This was the mechanism used by Shiite Mojtaheds in limiting the autocracy of the government; which in turn indicates that Iranian society has had mechanisms for limiting the autocratic governments; something which has often been ignored by Western researchers.Keywords: Shiite Mojtaheds, Fath Ali Shah Qajar, Oriental despotism, Inhibition of despotism, Defending people's rights} -
با گسترش ارتباط میان مهاجران ایرانی و کارگران بومی و آشنایی تدریجی ایرانیان با مفاهیم سیاسی و اجتماعی جدید، تحول قابل ملاحظه ای در نقش و عملکرد سیاسی ایرانیان مقیم قفقاز پدید آمد. کارگران ایرانی که تا مدت ها از حفظ حقوق خویش عاجز بودند، به تدریج در اعتصاب های کارگری نقش مهمی بر عهده گرفتند و با راهنمایی عناصر انقلابی بومی به تشکیل احزاب و تشکل های سیاسی دست زدند. سازمان سوسیال دموکرات گومت، فرقه ی اجتماعیون- عامیون، و سازمان همت، تشکل های سیاسی هستند که همزمان با وقایع انقلاب مشروطه ی ایران (اوایل قرن بیستم میلادی)، با مشارکت گسترده ی ایرانیان مقیم قفقاز ایجاد گشتند. همچنین مهاجران با کسب تجربه ی سیاسی و نظامی در قفقاز، به یاری مشروطه خواهان ایران شتافتند. در مقاله ی حاضر تلاش شده است تا ضمن مطالعه ی وضعیت سیاسی کارگران ایرانی در قفقاز، جایگاه و عملکرد ایشان در وقایع و تحولات سیاسی آن منطقه مورد بررسی قرارگیرد.
کلید واژگان: قفقاز, عصر مشروطه, مهاجران ایرانی, وضعیت سیاسی}With the expansion of contacts between Iranian emigrauts and native workers in the Caucasus and the gradual introduction of social and political modern implications، Iranian took the significant role in the political developments in the region. Iranian deprived workers played an important role in the labor strikes in the Caucasus region. They made political organization with the help of revolutionary elements of the region. Some of the organizations that were created with the Constitutional Revolution of Iran are: Gumet (social democrat organization)، the party of Ejtemaeiune Ammiyyun، Hemmat organization. They provided military and political experience to the Iranian constitutionalists. This article reviews the status of these immigrants and their role in the political developments of Caucasus on that era.Keywords: Refugee, constifutional Revolution, Caucasus} -
مسئله ی اصلی این پژوهش بررسی رویکرد های عقلانی در تاریخ نگاری مهدی قلی هدایت است.بدین منظور با استفاده از روش تحقیق تحلیلی، تبیینی آثار تاریخی وی نقد و بررسی شده است. تمرکز نویسنده به تبیین جریان های ترقی خواهانه، نتایج و آثار آن ها معطوف بوده است و فرضیه ی اصلی بهره مندی مولف از تبیین عقلانی است.داده های اطلاعاتی با روش کتابخانه ای گردآوری شده است. مهم ترین نتایج به دست آمده نشان دهنده ی آن است که می توان تاریخ نگاری مهدی قلی هدایت را یکی از نمونه های گذار از توصیف صرف به تبیین عقلانی در تاریخ معاصر ایران دانست.وی با تاکید بر سه اصل خردگرایی، شریعتمداری و عدالت جویی می کوشد جریان های ترقی خواهانه ی عصر خویش و نتایج آن را مورد نقادی قرار دهد.اختصار و انقاد دو وجه اصلی شیوه ی نگارش اوست.انواع تبیین های عقلانی در تاریخ نگاری وی مشاهده می شود. هدایت با نقد جریان های تجددخواه عصر خویش الگویی ملی برای حرکت ترقی خواهانه ی ایرانیان معرفی می کند.در این الگو هم بحران های اجتماعی ناشی از مدرنیسم کنترل می شود و هم با نظام سلطه ی غربی، که با رواج ارزش های فرهنگی خود منابع معنوی و مادی کشور را به یغما می برد، مقابله می شود. یکی از مهم ترین فایده های این پژوهش این است که تاریخ را همچون دانشی کاربردی و با اهمیت در توسعه ی کشور مطرح می کند.
کلید واژگان: تبیین های عقلانی, شریعتمداری, اخلاق گرایی, عدالت خواهی, ترقی, تجدد} -
تبیین چیستی انحطاط ایران در دوره قاجار وشناخت اسباب و عوامل و یافتن چاره و سامان آن مهم ترین هدف این پژوهش و به باور نگارنده این سطور مهم ترین فایده تاریخی است که از آن می توان یاد کرد.یوشیدا ماساهارو نخستین فرستاده سیاسی ژاپن به ایران در دوره جدید است که بیشتر با هدف برقراری روابط سیاسی بین ایران و ژاپن در ثلث پایانی سده نوزدهم به ایران آمد و البته غایت اصلی ماموریتش ایجاد روابط بازرگانی بود. این بازمانده از یک خاندان سامورایی که حقوق خوانده و به کار دیپلماسی اشتغال داشت در طول سفرش با دقت و وسواسی شاعرانه، اوضاع ایران را نگریسته و با ژاپن مقایسه کرده است. ژاپنی که مانند ایران از نیمه سده نوزدهم تجددطلبی و ترقی خواهی را شروع کرد، اما مجموعه عوامل درونی و بیرونی سرنوشت نوسازی و توسعه در این دو کشور را به اندازه شرق و غرب آسیا از هم دور ساخت. گرچه ماساهارو به صورت سامان یافته و کلاسیک به انحطاط ایران و عوامل آن نگاه نمی کند و اساسا چنین رسالتی را دنبال نمی نماید، اما روح حساس و احساسات ملی آسیایی وی تصاویری از ایران سال های پایانی سده نوزدهم ارائه می کند که در دیدگان محقق جستجو گر می تواند چیستی، چرایی و چگونگی انحطاط ایران را نمایان سازد. و صد البته یافته های این پژوهش با نظرات دیگر سفرنامه نویسان و مورخان و محققان باید به عرصه نقد و بررسی کشیده شود.
کلید واژگان: انحطاط ایران, خودکامگی سیاسی, روابط بازرگانی, باورهای عمومی}
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.