دکتر حسین خسروی
-
زمینه و هدف
در دهه های اخیر پژوهشهای سبک شناسی رشد بسیاری داشته است. یکی از شاخه ها و حوزه های سبک شناسی بررسی سبک فکری و نوشتار زنانه است. در برخی رمانهای زنان، که توسط نویسندگان زن نیز به نگارش درآمده اند باوجود آنکه شخصیتهای اصلی داستان زن هستند، با نگرش منفی در قالب سطح فکری و فرهنگی پایینتری نسبت به مردان به نمایش گذاشته میشوند و با خرافات سازی و ایجاد تصورات منفی علیه آنان سخن گفته شده است. در این پژوهش هدف اصلی بررسی احساس منفی نویسندگان زنان معاصر درمورد شخصیت زن در سبک فکری شهرنوش پارسی پور و منیرو روانی پور میباشد.
روش مطالعهاین جستار به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش سبک شناسی فکری انجام شده است؛ مصادیق و نمونه ها از آثار دو نویسنده مذکور بصورت تصادفی انتخاب شده اند.
یافته هاخرافات سازی علیه زنان، احساس منفی شخصیتهای زن در رمان به یکدیگر و خشونت افقی علیه هم برخلاف نظریات فمنیستها، در راستای تقویت قدرت مردسالاری در رمانهای موردنظر بصورت واضحی مورد توجه نویسندگان قرار گرفته است.
نتیجه گیریدر رمانهای پارسی پور و روانی پور شخصیتهای اصلی داستان زن هستند، اما زنان نسبت به مردان تحصیلات و فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی کمتری دارند و مهمترین دغدغه و مشکل آنان، مسایل پیش پاافتاده است. در سطح فکری برخی نویسندگان معاصر از جمله پارسی پور و روانی پور، زن تحت تاثیر گفتمان غالب یعنی گفتمان مردسالار قرار دارد و بنوعی واپس گرایی پیرامون زن در آثارشان میتوان دست یافت.
کلید واژگان: رمان معاصر، زن، خرافات سازی، سبک فکریJournal of the stylistic of Persian poem and prose (Bahar Adab), Volume:15 Issue: 75, 2022, PP 231 -248BACKGROUND AND OBJECTIVESIn recent decades, stylistics research has led to a lot of growth. One of the branches and fields of stylistics is the study of female"s intellectual style and writing. In some women"s novels, even written by female writers, although the main characters are female, but with a negative attitude, they emerge in the form of a lower intellectual and cultural level than men, and in these novels, it has been talked about against women, with the production of superstitions and negative imagination. In this study, the main purpose is to investigate the negative feelings of contemporary female writers towards female personality in the intellectual style of Shahrnoush Parsipour Moniro Ravanipour.
METHODOLOGYThis research has been done in a descriptive-analytical manner using the method of intellectual stylistics. The samples were randomly selected from the two authors.
FINDINGSThe production of superstitions against women, the negative feelings of female characters towards each other in the novel, and the horizontal violence against each other, contrary to feminist theories, in order to strengthen the power of patriarchy in the novels in question, have been clearly considered by the authors.
CONCLUSIONIn the novels of Shahrnoush Parsipour Moniro Ravanipour, the main characters are women but women have less education and social and cultural activities than men, and their most important concern is trivial issues. The intellectual level of some contemporary writers, including Shahrnoush Parsipour Moniro Ravanipour is influenced by the prevailing discourse, the same patriarchal discourse, in a way, regression about women can be found in their works
Keywords: Contemporary novel, Women, Production of superstitions, Intellectual style -
تخیل،نیمه پنهان واقعیت یعنی حقیقت را بازمی نماید و بن مایه ای است که خالق دنیای شگفت ادبیات است و به آن امکان می دهد تا با بازآفرینی واقعیات، درک بهتر آن را از خلال تصویرگری خلاق فراهم آورد. مناطق بدوی جنوب در داستان های اقلیمی، جلوه هایی از ترس و تنهایی وهمناک را متصور می سازند. باورهای عجیب و غریب، فقر اقتصادی و فرهنگی مردم در مناطق دورافتاده و طبیعی که خشن و ترسناک است، ریالیسم جادویی را در آثار برخی نویسندگان رقم زده است. در این شیوه الگوهای واقع گرایی با خیال، وهم و عناصر سحرآمیز درهم می آمیزد. در این آمیزش در داستان های رضایی ترکیبی به وجود آمده است که خصوصیتی مستقل و جداگانه دارد و رویا و واقعیت چنان به هم جوش خورده اند که خیالی بودن این وقایع جنبه ای واقعی پیدا می کند.در چند اثر غلامرضا رضایی به داستان هایی برمی خوریم که وهم و حقیقت باهم درآمیخته به طوری که خواننده توالی زمان را جابه جا می یابد؛ اما همین خصوصیت، کیفیتی تازه و بدیع به وجود آورده است. در این مقاله، بازتاب ریالیسم جادویی در مجموعه داستان های رضایی مورد بررسی قرار گرفته است. ازویژگی های مهم داستان های رضایی می-توان: وهم و خیال پردازی، اعتقاد به باورهای عجیب، واگویی افسانه های بازمانده پشینیان، باورناپذیری رویدادها، ترس ناگهانی و هیجان، را نام برد.
کلید واژگان: رئالیسم جادویی، غلامرضا رضایی، ضیافت کوچک شبانه، نیمدریImagination shows the half hidden reality that it is the truth and it is the material that is the creator of the marvelous world of literature, which allows it to better understand it through creative imagery by recreating the facts. The primitive regions of the South in the climate stories show the effects of fear, loneliness and hideousness. Exotic beliefs, the economic and cultural poverty of people in remote and natural areas that are violent and scary, have made magical realism in the works of some writers. In this way, realism patterns collide with magic, illusion, and elements. In this mix, there is a combination of Reza'i stories that have an independent and separate character, and the dream and reality have become so widespread that the imagination of these events is genuinely real. In several works of Gholamreza Rezaei, we come up with stories that combine truth and delusion together so that the reader moves the sequence of time, but this feature has created a new and exciting quality. In thsis article, the reflection of magical realism in the collection of Reza's stories has been examined. Among the important features of Reza's stories can be say: Humor and fantasy, belief in strange beliefs, vagabond survivors' legends, incredible events, sudden fears and excitement.
Keywords: magical realism, Gholamreza Rezaei, Little Night Feast, Nimdari -
شناخت نامه یا تک نگاری (Monographie) پژوهشی است که (معمولا) توسط یک نویسنده و در خصوص موضوعی واحد انجام می شود و نتیجه آن که با شرح و تفصیل و جزییات همراه است، در قالب کتاب، مقاله و یا پایان نامه (رساله) ارایه می گردد. تحقیق به شیوه تک نگاری را نخستین بار فردریک لوپله در قرن نوزده در توصیف زندگی کارگران به کار برده است. او نتایج بررسی های خود را به صورت کتابی زیر عنوان کارگران سال 1855 منتشر کرد. در ایران ابتدا تک نگاری با چاپ کتاب «اورازان» توسط جلال آل احمد آغاز شد، سپس نوشتن تک نگاری ها به شیوه جدیدتری شکل گرفت. موضوع این مقاله نیز اختصاص دارد به شناخت نامه محمدعلی اسلامی ندوشن. در این مقاله اسلامی ندوشن معرفی، آثار او طبقه بندی، سپس مشهورترین آثارش بررسی می گردند.
کلید واژگان: شناخت نامه، محمدعلی اسلامی، آثار، تحلیلMonographie is a research that is (usually) done by an author on a single topic and the result, which is accompanied by a description and details, is presented in the form of a book, article or dissertation. Monographie research was first used by Frederick Lopele in the nineteenth century to describe workers' lives. He published the results of his research in a book entitled Workers of 1855. In Iran, monographie first began with the publication of the book "Orazan" by Jalal Al-Ahmad, then the writing of monographies took a new form. The subject of this article is also dedicated to the monographie of Mohammad Ali Eslami Nadoshan. In this Islamic article, Nadoshan is introduced, his works are classified, and then his most famous works are examined.
Keywords: Monographie, Mohammad Ali Eslami, works, analysis -
منیرو روانی پور و مهسا محب علی از جمله نویسندگان زن هستند که در آثار خود به دنبال کشف هویت زنان بوده و به ذکر مسایل و مشکلات اجتماعی زنان و برجسته کردن شخصیت آنان توجه داشته اند. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تحلیل محتوا و با بررسی رمان های «اهل غرق» و «نگران نباش»، نشان می دهد که اولویت اصلی نویسندگان در این داستان ها، طرح مسایل فمینیستی نبوده است؛ نقطه اشتراک این دو رمان تقابل سنت و تجدد است که نویسندگان آن ها از طریق شخصیت اصلی داستان یعنی زن، توانسته اند این تضاد و تقابل را نشان دهند. این در حالی است که روانی پور از ابتدای داستان جامعه سنتی را مد نظر دارد که کم کم و با گذر زمان به سمت نوگرایی و تجدد کشیده می شود، اما محب علی از آغاز تا پایان داستان جامعه شهری و مسایل مبتلابه آن را توصیف می کند.
کلید واژگان: ادبیات داستانی، زن در داستان، اهل غرق، نگران نباش، سنت و تجدد -
هزار و یک شب از جمله کتابهای افسانه ای ما و جهان اسلام در زمینه ادبیات شفاهی وعامیانه است که علاوه بر گستره معنی و مضمون، تنوع بالای ماجرها، حوادث و شخصیتهای متنوع و گوناگون، توصیفات زیبا و صنایع ادبی، تلفیق نظم و نثر و... یک منبع مهم، برای مثلها و اصطلاحات عامیانه ای است که در مراودات و مکالمات روزمره آن دوران کاربرد داشته است. در این پژوهش، نگارنده در پی استخراج، دسته بندی، بررسی و تحلیل بسامد انواع مثل و تمثیل در این کتاب است. بدین منظور مثلها را از دیدگاه های مختلفی چون؛ روایی و توصیفی بودن، محتوا و جهت گیری مثلها، مضمون و قهرمان تمثیلها، عربی و فارسی بودن مثلها، و تقسیم بندی مثل از دیدگاه استاد بهمنیار بررسی کرده و بسامد آنها از طریق نمودار نمایش داده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که 65 درصد تمثیلها از گونه توصیفی و حدود 72 درصد مثلها فارسی هستند، همچنین بیشتر جهت گیری مثلها از گونه توصیفی و هنجاری، بیشتر مثلهای کتاب از نوع منثور و تمثیل و قهرمان 71 درصد مثلهای تمثیلی از نوع انسان است.
کلید واژگان: مثل، تمثیل، هزار و یک شب، طسوجی -
با مطالعه و بررسی آثار نویسندگان و شاعران، متوجه میشویم که هر نویسنده و شاعر برای بیان اندیشه، احساسات و عواطف خود، از روش خاصی استفاده میکند که در اصطلاح ادبی به آن روش، سبک یک شاعر یا نویسنده گویند. سبک یک شاعر یا نویسنده، برگرفته است از تمام مسایل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و هر آنچه در جامعه آن شاعر یا نویسنده رخ میدهد. سبک آثار بزرگان ادب فارسی، از دیرباز تا دوره معاصر، مورد بررسی قرار گرفته است. در دوره معاصر، با توجه به اوضاع نامساعد جامعه و تغییرات و تحولات سیاسی و اجتماعی، سبک شاعران و نویسندگان، به شیوه جدیدی در آثار آنان، شکل گرفت. محمدعلی اسلامی ندوشن، یکی از شاعران معاصری است که با شیوه نوینی به سرودن شعر پرداخت. این مقاله به بررسی سبک شناسی در شعر محمدعلی اسلامی، شاعر و نویسنده معاصر میپردازد و مجموعه اشعار او را که محتوا و مضمونی نو دارند، اما به شیوه کلاسیک، سروده شده اند، در سه سطح زبانی، ادبی و فکری تحلیل میکند. تحلیل و بررسی سبک شناسی اشعار اسلامی نه تنها زیباییهای هنری، زبانی و عقاید فکری شاعر را آشکار میکند، بلکه سبب شناساندن بخشی از فرهنگ، تاریخ و ادب ایران میشود. در این مقاله پس از معرفی اسلامی ندوشن و آثار منظوم او، با سبک اشعار او آشنا میشویم و متوجه خواهیم شد، که او با تاثیرپذیری از اوضاع سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جامعه، اشعاری با موضوعات گوناگون و مضامین تازه و با سبکی جدید سروده، که بیشترین موضوع آنها، گذر عمر است.
کلید واژگان: سبک شناسی، سبک شعر معاصر، اسلامی ندوشن، تحلیل -
بهرام بیضایی ازجمله نویسندگان تاثیرگذار در ادبیات نمایشی ایران است. همه کوشش این نویسنده از ابتدا بر روی سه محور اسطوره، حماسه و تاریخ بوده است. وی با تلفیق این عناصر با درام، خالق آثار متنوعی در ادب معاصر فارسی است. بررسی متونی که ریشه در اساطیر ایران دارد از مناظر متفاوت حائز اهمیت است، به ویژه متونی که امروز نگاشته شده اما ریشه های خود را با گذشته ادبی زبان فارسی حفظ کرده است. روایت آرش نوشته بهرام بیضایی از این نوع است. نویسنده با به کارگیری از یک روایت کهن، واژگان و نحو زبان را در خدمت نگاه اجتماعی امروز درآورده است. این مقاله بر آن است با بررسی جنبه های القایی واژگان و وجه افعال، بازتاب هویت و قدرت را در این اثر نشان دهد و با توجه به جابه جایی اسطوره، قهرمان داستان را هویت تازه ای ببخشد.کلید واژگان: بهرام بیضایی، آرش، واژگان القایی، قدرت، هویت
-
نقد کهن الگویی روشی نوین در بررسی متون ادبی است. یونگ با طرح و شرح دو مقوله ناخودآگاه جمعی و کهن الگو، به این شیوه از نقد انسجام بیشتری بخشیده است. کهن الگوها میراث مشترک تمدن بشری هستند که در ناخودآگاه جمعی ذخیره شده اند. «آنیما» مهم ترین کهن الگو محسوب می شود و منظور از آن، «نیمه زنانه روح مرد» است. این کهن الگو در ادب فارسی از جمله منظومه ویس و رامین به صورت معشوقه تجلی یافته است. از این رو، در مقاله حاضر، مهم ترین نمودهای کهن الگوی آنیما در قالب شخصیت «ویس»، معشوقه رامین، به روش توصیفی تحلیلی واکاوی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که عشق میان ویس و رامین در یک نگاه به وجود آمده است. ویس شخصیتی دوقطبی دارد و گاهی با عشوه و بی محلی باعث آزردگی خاطر رامین می شود و زندگی را بر او تلخ می کند و گاهی با نزدیک شدن به عاشق و برآوردن خواسته های او، کامش را شیرین می سازد و زندگی دوباره ای به دلداده می بخشد.. یونگ نیز در ارتباط با آنیما به این موضوعات اشاره کرده است.کلید واژگان: ویس و رامین، یونگ، کهن الگو، آنیما، معشوق، تصاویرArchetypal criticism is a new method by which literary texts are analyzed. Carl Gustav Jung has made this approach of criticism more coherent through suggesting and describing two concepts of Collective Unconscious and Archetype. The archetypes are the common heritage of human civilization that are accumulated in the collective unconscious. Anima, as the most important archetype, is the unconscious feminine side of a man's soul. This archetype is manifested as beloved characters in many works of Persian literature, such as the epic Vis and Rāmin. Hence, through a descriptive-analytical method, the most important manifestations of anima in the form of the character of Vis, the beloved woman of Rāmin have been analyzed in present study. The results show that Vis and Rāmin's love came at a glance. As a bipolar character, Vis sometimes makes Rāmin's life bitter and distressed with coquetry and ignoring, and sometimes, she makes her lover prosperous by approaching him and fulfilling his wishes with love-making... some issues about anima have been also pointed out by Jung.Keywords: Vis Rāmin, Jung, Archetype, Anima, Beloved, Images
-
اسماعیل شاهرودی (آینده)، در زمینه شعر نوی معاصر از پیشاهنگان و در جریان اشعار سیاسی-اجتماعی یا متعهد تاثیرگذار بود. وی از پیروان ثابت قدم نیما یوشیج بود که به طور جدی در سال 1325 به سرودن و انتشار اشعار خود پرداخته است. پس، برای شناخت دقیقتر و کاملتر شعر معاصر فارسی و سبک این دوره بایسته است، اشعار این شاعر واکاوی شود؛ به همین دلیل، در این پژوهش با روشی توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و مبتنی بر تحقیقات نظری و تجزیه و تحلیل متن، سبک فکری، زبانی و ادبی شعر این شاعر بررسی شد و مشخصه های اصلی سبک شعری شاهرودی با ذکر بسامد بیان و تحلیل شد و این نتایج حاصل شد که در سطح فکری، شاعر در شعرهای سال های آغازین خود بسیار متاثر از «تعهد» بوده است و در اشعار دوره های بعد از این فضا دور شده است. همچنین شاعر بیشتر از فنون تکرار، کهن گرایی، تشبیه، استعاره مکنیه و نمادگرایی در سطح زبانی و ادبی شعرش بهره گرفته است.کلید واژگان: سبک شناسی، اسماعیل شاهرودی، سطح فکری، سطح زبانی و ادبی
-
یکی از شیوه های تشخیص سبک و تمایز مکتب ها، بررسی صور خیال است. در این میان، تشبیه یکی از عناصر اصلی صور خیال در ادبیات هر ملتی است که بسیاری از صورت های دیگر از آن مایه می گیرند. از میان صور خیال که مهم ترین وجه تمایز سخن ادبی از غیر آن است، تشبیه جایگاه خاصی دارد. این عنصر ادبی در سیر تطور ادبیات فارسی، کارکرد خود را پیوسته حفظ کرده است. در شعر معاصر، هوشنگ ابتهاج یکی از شاعران برجسته معاصر به شمار می رود که در هر دو زمینه شعر سنتی و نو هنرنمایی کرده است. گرچه او در زمینه شعر نیمایی موفق عمل کرده، اما در میان تمام قالب های شعر فارسی، ارادت ابتهاج به غزل، آن هم غزل حافظ گونه، بیش از قالب های دیگر است. در این پژوهش، با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و منابع کتابخانه ای، میزان موفقیت و هنرمندی ابتهاج در به کارگیری انواع تشبیه، مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که با وجود گرایش شاعر به شعر نو، وی در شاخصه های اصلی ادبیات هم چون خلق تصویرهای خیالی و به کارگیری عناصر تشبیه رویکردی سنتی داشته است. هم چنین، مشخص شد که شاعر با تکیه بر تشبیه در بازنمایی خودآگاه و ناخودآگاه گفتمان های سیاسی، اجتماعی و غنایی موفق عمل کرده است.کلید واژگان: هوشنگ ابتهاج، غزل، مجموعه سیاه مشق، تشبیه، گفتمانOne of the methods for recognizing the style and distinguishing between schools is to look at the sketches, among which the likeness of one of the main elements of the plot is in the literature of every nation that many other forms derive from it. From the perspective of the most important aspect of the distinction between literary speech and the other, "likeness" has a special place. The beauty of this image-maker is that it can be said that no verbal owner can be found by this simple element of the imagination without having taken advantage of it and not saying its word. Be Hooshang Ebtehaj (Ehsaseh) is one of the most prominent contemporary poets who has mastered both the poetry and the novels. Although he has been successful in the field of poetry, it can be said that among all the Persian poetry molds, the eagerness of the sonnets, which is a hysterical sonnets, is more than the other molds. In this research, the extent and artistry of the contemporary poet, Hooshang Ebtehaj, has been evaluated and analyzed in a variety of similarities. The results of this research show that despite the poet's tendency towards new poetry, he was skilled in the main characteristics of literature, such as the creation of imaginary imagery and the use of similarity elements.
-
در این پژوهش کوشش شده است به شیوه توصیف و تحلیل محتوا، گفتمان تعهد در شعر شاهرودی واکاوی شود. نتیجه پژوهش نشان می دهد شاهرودی، به ویژه در دهه نخست شاعری ، عمیقا متاثر از گفتمان متعهد بوده است. از مشخصه های متعهدانه شعر شاهرودی می توان به ترسیم زندگی کارگران، دفاع از آن ها، برانگیختن ایشان برای مبارزه، مخالفت با استبداد، ترسیم چهره مخوف استبداد، اشاعه امید به پیروزی نهایی برابر استبداد و ترویج مفهوم "صلح" اشاره کرد.کلید واژگان: گفتمان، تعهد، چپگرایی، حزب توده، اسماعیل شاهرودی
-
ادبیات تعلیمی یکی از کهن ترین، مهم ترین و تاثیرگذارترین گونه های ادبی است که در میان همه اقوام و ملل، نمودی چشمگیر و تعیین کننده دارد. شعر و نثر فارسی نیز از دیرباز، اهداف و مقاصد تعلیمی را در انواع گوناگون خود آزموده و متجلی کرده است. در این میان، قصه ها و حکایات؛ از جمله قصه های عامیانه، سهمی بارز و محوری را در انتقال آموزه های متنوع تعلیمی از آن خود کرده اند. این قصه ها بخشی قابل توجه از میراث روایی، ادبی، فرهنگی و جامعه شناسی هر قوم به شمار می روند. بررسی و تحلیل آموزه-های تعلیمی در حکایات عامیانه، گامی است راهگشا برای ورود به دنیای ذهنیات، باور ها، عواطف و اخلاقیات مردمان یک ملت. بر همین اساس پژوهش حاضر به بررسی و طبقه بندی آموزه های تعلیمی کتاب هزار و یک شب می پردازد. این پژوهش در دو بخش فضائل اخلاقی و رذایل اخلاقی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که در حکایت های این کتاب، بیشترین بسامد مکارم اخلاقی مربوط به توصیه به سخاوت و بخشش، پشیمانی و اعتراف به اشتباه، حرمت قول و پیمان، راست گویی، مهمان نوازی، رازداری، صبر و شکیبایی و… است و ذمائم اخلاقی چون؛ بدی و تاوان آن، خیانت، جهالت، نیرنگ و حیله گری، حسادت، دروغ، حرص و آز و… نیز از بسامد بالایی برخوردارند.کلید واژگان: ادبیات تعلیمی، هزار و یک شب، ادبیات عامیانه، طسوجی
-
حسین (شهراد) میدری از جمله شاعران نسل جوان در شعر معاصر فارسی است. او از پیروان شعر نئو کلاسیک است. در این پژوهش کوشش شده است که با روش سبک شناسی لایه ای، سبک اشعار این شاعر تبیین شود. به همین منظور، پس از مقدمه، اشعار میدری از جنبه های گوناگون زبانی، واکاوی شده است. اغلب اشعار این شاعر در قالب غزل و دوبیتی سروده شده است. ترکیبات تازه، تنوع وزن و وحدت موضوع در غزلیات و پیوند زبان ادبی و محاوره از ویژگی بارز اشعار اوست. زبان غزلیاتش روان تر از دوبیتی های اوست. از باستان گرایی به فراخور محتوا استفاده کرده است. لغات عربی در شعرش کم است. میدری در اشعار نخستین خود، از ترکیبات تازه کمتر استفاده کرده است و به تدریج بر میزان استفاده از ترکیبات تازه افزوده است. شرایط اقلیمی نیز بر شعر او تاثیر گذار بوده است. زبان شعر او به خصوص در غزلیات، ضمن حفظ بلاغت و شیوایی خاص غزل به زبان روز نزدیک شده است.کلید واژگان: سبک شخصی، مولفه های زبانی، سبک شناسی، سبک شناسی لایه ایHussein (Shahrad) is one of the young generation poets in Contemporary Persian poetry. He is a follower of neoclassical poetry. In this research, the style of poetry style is explained by the style of style. For this reason, after the introduction, poetry has been drawn from various aspects of linguistics. Most of the lyrics of this poet are written in the form of ghazal and dubaite.The fresh ingredients, the diversity of rhythm and the unity of the subject in the sonnets, and the connotation of the literary and colloquial language are the hallmark of his poems. His native language is smoother than his duobs. Has used archaism for content. Arabic words are low in his poetry. In his first poems, Mardi has used less fresh ingredients and gradually increased the use of new ingredients. Climate conditions have also affected his poetry. The language of his poetry, especially in the poetry, while preserving the rhetoric and special style of the ghazal, is close to the language of the day.Keywords: Shahrud Mardi, personal style, language components
-
حسین منزوی از شگردهای مختلفی برای تشخص بخشیدن به زبان شعری خود استفاده کرده است. از همین روی، یکی از راه های شناخت هنرهای ادبی وی که میتواند گامی برای شناخت مختصات سبکی منزوی باشد، بررسی جنبه های گوناگون زبان شعر اوست. منزوی با استفاده از زبان، توصیفات، تصاویر و اندیشه های تازه در شعر، یکی از نوآوران این عرصه محسوب میشود. در این مقاله کوشش شده است به بررسی ویژگی های سبک شخصی شعر منزوی )با تکیه بر غزلیات( بعنوان یکی از پیشگامان و پیشاهنگان غزل، در سه حوزه زبانی )آوایی، واژگانی و نحوی(، ادبی )تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و بدیع( و فکری )مضامین و مجموعه « محتوای اشعار( پرداخته شود. لازم بذکر است منبع مورد استفاده نویسندگان حسین منزوی است که به کوشش محمد فتحی در سال » اشعار 1387 چاپ شده است.کلید واژگان: حسین منزوی، سبکشناسی نظم، شعر معاصر، غزل
-
منظومه ویس و رامین نخستین مثنوی عاشقانه در قلمرو ادبیات فارسی است. هم چنین، از لحاظ آرایه های ادبی خلق شده در آن، اثری پیشگام در ادبیات فارسی به شمار می رود. شاعر با استفاده از عناصر گوناگون موفق به آفرینش تصاویر بدیع شده که اصطلاحات نجومی از آن جمله است. به این اعتبار، در پژوهش حاضر، موضوعاتی مانند عناصر و احکام نجومی، اسطوره ها و باورهای عامیانه و تاثیر اجرام در سرنوشت انسان ها و اسامی صور فلکی هم چون ناهید، ماه، خورشید و مشتری و نیز، اعتقاد به سعد و نحس بودن ستارگان، پرستش اجرام و یاری خواستن از آن ها، روز و ساعت نیکو و… بررسی و کاویده شده است. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که دانش فخرالدین اسعد گرگانی در زمینه نجوم و باورهای عامیانه نسبت به عناصر آسمانی درخور توجه است و قدرت ادبی او در خلق تصاویر بدیع برجسته به نظر می رسد.کلید واژگان: ویس و رامین، نجوم، ادبیات، تصویرسازیVis and Ramin poem is the first romantic Masnavi in Persian literature. Also In terms of beautiful array literal, and exquisite images created in it, is considered as pioneering work in Iran literature. However, conducted research in relation to this poem, and is limited on specific areas. Among the topics that remains unknown in recognizing the story of Vis and Ramin is evaluation of astronomical reform and image processing quality by them. Current study aims to introduce of this work, and paid to look at it from the imaging perspective with elements and astrology. This perspective represents the Fakhruddin As'ad Gorgani knowledge in astronomy and folk beliefs about the divine elements, and also his power to create exquisite images. This article with an astronomy approach and descriptive – analytical method pays to evaluation of his desire questions. The obtained results show that Fakhruddin As'ad Gurgani is Scholar in the world of astronomy, folk beliefs regarding the celestial bodies, and capable composer in drawing untouched pictures by the elements.Keywords: Fakhruddin As'ad Gurgani, Vis, Ramin, astronomy, literature, image processing
-
امیرهوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه) شاعری است دارای سبک ویژه و مختص به خویش. او با توجه به ذوق سرشار و استعداد و نبوغ شاعرانه اش چیزی بیشتر و بالاتر از آن چه را می طلبد که در جامعه موجود است. از نظر فکری، شاعری اندیشه گرا است که تلفیقی از درون گرایی و برون گرایی را در اندیشه اش می پروراند و آن گاه که از نابسامانی های جامعه بیرون رنج می برد به درون گرایی یا به عبارتی به شعرهای درونی می گراید. ابتهاج در غزلیاتش در عین هنجار گریزی و سنت شکنی، رگه هایی از عرفان را دخیل می سازد. با همه اصالت و نجابت و سنت ایرانی بودن، اشعاروی رنگ و بوی تجدد، مرزشکنی و تازگی به خود می گیرد و مفاهیم، مضامین و پیام هایش حتی بادرون مایه های عرفانی رنگ دیگری دارد. این مقاله به روش پژوهشی، توصیفی- تحلیلی، به درون مایه های عرفانی اشعار سایه می پردازد.کلید واژگان: هوشنگ ابتهاج، غزل، نمادهای عرفانیAmir HooshangEbtehaj, with a pen name as Sayeh, is a writer with special style and exclusive to himself. Due to his great talent and poetic genius, he sought something more than what was available in the society. Mentally speaking, he is a thought-centered poet who makes a combination of introversion and extroversion in his thoughts, and when he suffers from external social disorders, he refuges to introversion; in other words, inner poems. Despite evading from norms and going unconventional, he involves some arrays of mysticism. In spite of their originality, grace, and Iranian tradition, his poems takes the color of novelty, cross bordering, and freshness. His concepts, themes, and messages have a different color even with mystical themes. This paper tries to investigate the mystical themes of Sayehs poem through the descriptive analytic method in researchKeywords: HooshangEbtehaj, sonnet, mystical symbols
-
زنان و مسائل آن ها از موضوعات مهم در جامعه ی امروز است. هدف از نگارش این مقاله، بررسی نگاه زنان نویسنده به موقعیت زن در جامعه ی ایرانی است. اهمیت و ضرورت این پژوهش در این است که می توان به جایگاه زنان در دوره ی معاصر از نگاه خود زنان پی برد. این تحقیق و بررسی در سه رمان مشهور فارسی انجام شده است؛ رمان های: «چراغ ها را من خاموش می کنم» اثر زویا پیرزاد (1380)، «بی بی شهرزاد» از شیوا ارسطویی(1383) و «نگران نباش» نوشته ی مهسا محب علی(1387). در میان این سه بانوی نویسنده، زویا پیرزاد موقعیت زن را در دهه ی چهل شمسی به تصویر کشیده و نشان داده که این دهه آغاز دست یابی زن ایرانی به هویت و فردیت است. شیوا ارسطویی در رمان بی بی شهرزاد، موضوع مردسالاری را در تاریخ معاصر ایران مورد توجه قرار داده و با استفاده از شیوه ی گذشته نگری و نماد پردازی، این امر را به کل تاریخ جامعه ی ایرانی مربوط دانسته است. مهسا محب علی نیز در رمان نگران نباش، برخی از معضلات اجتماعی را که زن در دوره ی معاصر به آن ها گرفتار شده نشان می دهد.کلید واژگان: زنان نویسنده، زنان داستان، موقعیت اجتماعی زنان، مردسالاریWomen and their problems are important topics in today’s society. The aim of this study is considering women’s views towards their position in Iran. The importance of the study is recognizing the role of women in contemporary era by reflecting their own views. This research examines three famous Persian Novels; “I will turn off the lights” by Zoya Pirzad (2001), “Bibi Shahrzad” by Shiva Arastouei (2004) and “Don’t worry” by Mahsa Mohebali (2008). Data is analyzed qualitatively. Among these three women novelists, Zoya Pirzad depicted women’s role in the 1960s and showed that in the decade Persian women began to achieve their identity and individualism; they figured out that they should pay attention to their needs and wants. They started to regain their abused rights in private and public domain. Shiva Arastouei in “Bibi Shahrzad” highlighted the patriarchal role in Iranian contemporary history. She generalized this fact to the whole history of Iran through historical and symbolic methods. Mahsa Mohebali in “Don’t worry” portrayed some social disorders common in the present century; issues such as addiction, alcoholism, fashion and consumerism.Keywords: women novelists, female characters, social role of women, patriarchy
-
بهرام بیضایی ازجمله نویسندگان تاثیرگذار در ادبیات نمایشی ایران است. اعم کوشش این نویسنده از ابتدا بر روی سه محور اسطوره، حماسه و تاریخ بوده است که با تلفیق این عناصر با درام، خالق آثار متنوعی در ادب معاصر فارسی است. سه برخوانی بهرام بیضایی از اولین آثار این نویسنده، شامل سه روایت اساطیری از آرش، اژدهاک و جم است. برخوانی اصطلاحی برساخته از زبان این نویسنده است. این آثار به عنوان اولین تجربیات نویسنده در اواخر دهه سی به دلیل به کارگیری زبان ویژه خود در بازسازی اسطوره اهمیت ویژه ای در حوزه روایت دارد. هویت و قدرت این سه شخصیت اساطیری با توجه به زمان نگارش آن، در بعد از کودتای 28 مرداد 1332، به طور ناخودآگاه برای خواننده تولید گفتمان می کند. این مقاله به مساله هویت و قدرت و دانش در سه برخوانی می پردازد، تا نقش متن را بر مسائل اجتماعی بررسی کند و قدرت و هویت سه شخصیت اساطیری آرش، اژدهاک، جم و در کنار آنان وزیر جم یعنی بندار بیدخش را به شکلی نوین و امروزی برجسته نماید.کلید واژگان: سه برخوانی، بهرام بیضایی، قدرت، هویت، دانش
-
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی، پیاپی 35 (پاییز 1396)، صص 137 -163ویس و رامین داستانی عاشقانه و مربوط به دوران اشکانی- ساسانی است. فخرالدین اسعد گرگانی این اثر را در قرن پنجم هجری به نظم درآورد. نگرش اصلی در این سروده، غنایی است؛ اما نمود مضامین تعلیمی نیز در آن دیده می شود. این آموزه ها به طور مستقیم (از زبان راوی- شاعر) یا غیرمستقیم (از زبان شخصیت ها) تبیین شده اند. فخرالدین اسعد با قواعد زبان و ادبیات پهلوی کاملا آشناست؛ ازاین رو بدون دخالت عناصر اسلامی و با حفظ سنت های منشی ایرانیان در دوران پیش از اسلام (که به طور ویژه در اندرزنامه های پهلوی نمایان است)، موفق شد شاهکاری غنایی- تعلیمی بسراید. بنابراین در این مقاله، تاثیرگذاری تعلیمی اندرزنامه های پهلوی بر منظومه ویس و رامین به روش توصیفی- تحلیلی بررسی می شود. سنت های اخلاقی مانند خردستایی و دانش آموزی، ستایش خداوند و توکل به او، وفای به عهد، دادگری، خرسندی و قناعت، منش و گفتار راست، دنیاستیزی و آزمندی، در اندرزنامه ها بسیار دیده می شود. این سنت های اخلاقی در منظومه ویس و رامین نیز بیان شده است. درنتیجه این گمان تایید می شود که سروده فخرالدین اسعد با تاثیرپذیری از فرهنگ و اخلاق ایرانیان باستان سروده شده است.کلید واژگان: آموزه های تعلیمی، ایران باستان، ادبیات پهلوی، اندرزنامه، ویس و رامین
-
آیین نامه نگاری / گفتاری در آموزش نامه نویسی اداری
-
ابو معین حمیدالدین ناصر بن خسرو قبادیانی، به سال 394 هجری در قبادیان بلخ به دنیا آمد و به سال 481 در یمگان بدخشان از دنیا رفت. درجوانی استعداد ذاتی و میل حقیقت جویی، او را جویای حقایق و اسرار کرد و به سال 437 ترک کار دیوان و خانه و سامان کرد و هفت سال تمام به سفری دور و دراز پرداخت و سفرنامه ای ارزشمند و سرشار از اطلاعات جغرافیایی، تاریخی و اجتماعی ترتیب داد و همین اطلاعات جغرافیایی را در دیوان اشعارش که آیینه تمام نمای روزگار اوست به تصویر کشیده است. استفاده هایی که شاعر از نام این شهرها کرده، جالب توجه است. شاعر برای بیان عقاید، آوارگی ها، تبلیغ مذهب خویش، مسائل حکمی و کلامی و گاه از دیدگاه صور خیال از نام این شهرها سود جسته است. خراسان را به علت فقها، حکما، علمای نادان و ریایی اش ترک کرده و به دره ای کوچک پناه برده است. بر خراسان دل سوزانده و سنگ و خاک یمگان را با ارزش تر از لعل بدخشان و مشک تاتار دانسته است. بنابراین بررسی علل کاربرد نام این شهرها در رمزگشایی هر چه بهتر اشعار ناصرخسرو موثر است. لذا در این مقاله به بررسی شهرها و علل کاربرد آنها در دیوان شاعر پرداخته شده است.کلید واژگان: خراسان، یمگان، بیان عقاید، تبلیغ مذهب، صورخیالAboo Moeen Hamid Al. din Naser ebne Khosrow was born in Ghobadian of Balkh in 394 (lunar hegira). He passed away in Yamgan of Badakhshan in 487(lunar hegira). His in herent talent and truth-seeking desire guided him to understand truths and secrets. He resolves to leave his working on the poetical works and hometown in 437 (lunar hegira). During 7 years he had a long and dangerous trip and travelled He wrote a valuable itinerary fullof geographical historical and social information with simple and eloquent explanation and attractive description. This itinerary was the result of his sharp-sightedness curiosity accuracy and reflection. Based on it richness of Persian language left as a memorial. this great poet has described the same geographical information in his poetical works that is reflection of the time of this poet. The usages that the poet has had from the names of these cities are very interesting. the poet has enjoyed the names of these cities for beliefs vagrancies propagandizing of his religion peremptory and wordy matters or in the light of imagery. He left Khorasan because of its ignorant juris consults philosophers scholars and hypocrisy. He went to a small valley. He has pitied Khorasan and assumed the stone and soil of Yamgan more valuable than garnet of Badakhshan or musk of tatar. Therefore, considering the usage reasons of names of these cities for better decoding of this treasure of wisdom and faith is very effective. Therefore, we tried to proceed considering cities and reasons of their usage in poetical works of this great poet in Persian literature.
-
موسیقی به عنوان یکی از عناصر اصلی شعر از دیرباز مورد توجه شاعران بوده است. این رکن جدایی ناپذیر، پیوندی تنگاتنگ با شعر دارد؛ به گونه ای که عروض و قافیه دو عنصر اصلی ساختمان شعر شمرده می شده است. هدف این مقاله پرداختن به این عناصر و زیبایی های آن درقصاید انوری و جمال است. در این جستار کوشش شده است تا با توجه به تاثیرپذیری شاعر اصفهانی از خراسانی در قصیده سرایی، به بارزترین جنبه های موسیقی شعر؛ یعنی عروض و قافیه و ردیف در قصاید این دو شاعر پرداخته تا میزان این تاثیرپذیری آشکار گردد. بررسی ها در عرصه موسیقی بیرونی نشان می دهد که هفت بحر از بحور قصاید انوری و جمال مثل هم هستند و تنها اختلافشان در کاربرد دو بحر قریب و سریع است که جمال از آن ها استفاده نکرده است. رویکرد هر دو شاعر بیش تر استفاده از اوزان جویباری و پرکاربرد عروض فارسی بوده است. این دو شاعر تمایل چندانی به استفاده از اوزان دوری نداشته اند. در زمینه موسیقی کناری نیز مشخص گردید که قافیه های انوری (با اندک تفاوتی) خوش آهنگ تر از قافیه های جمال است؛ زیرا قافیه هایی که در آن مصوت بلند به کار رفته است، در قصاید او کاربرد بیش تری دارد. در مقابل، ردیف های جمال از حرکت و پویایی بیش تری برخوردار است؛ چرا که ردیف های فعلی او بیش ترین بسامد را دارد.کلید واژگان: انوری، جمال الدین اصفهانی، قصیده، وزن، قافیه و ردیفAs one the main elements of poem, music have been in poets attention from old time. This inseparable basis, Have close connection with poem; so that Arud and rime have considered as two main elements of poem structure. The purpose of this paper is surveying these elements in Anvari and Jamals odes. Efforts of this inquiry with Considering the influence of Khurasani poet on Esfahani poet in Chorus ode is surveying most manifest aspects of poem music; Which means Arud and rime and radif in odes of these two poets to understanding the scale of this influence. The surveys of outer music indicate that seven beher from Anvari and Jamals odes behers are same together and their only difference is in usage of beher-e-qareeb and beher-e-saree that Jamal havent use them. The intention of two poets were using more Juybaree and common Farsi Arud meters. These two poets hadnt much tendency to use Duree-meters. Also in the by music case specified that Anvaris rimes [with slightly differences] Is most euphony than Jamals rimes; because in his odes, the rimes with long phonetic is more common. Whereas, Jamals radifs are more dynamic; because his very raifs have most frequency.Keywords: Anvari, Jamal al-din Esfahani, ode, Meter, Rime, radif
-
آیا تکرار از دیدگاه های بدیعی، بیانی، معانی، نحوی و سبک شناسی می تواند بیانگر زیبایی کلام و تشخص شعر حسین منزوی باشد؟ با توجه به بررسی غزل های منزوی می توان گفت که استفاده از اقسام تکرار، اصلی ترین خصیصه شعر حسین منزوی و یکی از دلایل زیبایی کلام وی است به طوری که این خصیصه باعث تمایز و تشخص وی از دیگر شاعران معاصر شده است. با وجود این اگر قائل به سبک شخصی برای منزوی باشیم که در آن شکی نیست، باید اولین ویژگی سبک سخصی او را تکرار فراوان دانست که در سطوح مختلف (واک، هجا، واژه، جمله، عبارت)، در شعر حسین منزوی دیده می شود: وی چه برای توسعه معانی و حسن تاثیر و چه برای ایجاد موسیقی و زیبایی شعر از تکرار بهره برده است. منزوی با تکرار موجی از هیجان و غم و شادی را در خواننده اش می آفریند.کلید واژگان: شعر حسین منزوی، زیباشناسی، انواع تکرار، غزلیات، تصدیر، جناس، خصیصه سبکیThe answer is that according to a surveyof Monzavi sonnets by the writer,it is safe to say that the use of different types of repetition is the most original feature of Hossein Monzavi poetry and one of the reasons of his distinguish and this feature causes to isolate and personalize from other contemporaries. However, if we consider personal style for Monzavi without any doubt, the first feature of his personal style must be the repetition of the word abundant at different levels (voice, syllable, word, sentence, phrase) can be seen in the poem of Hussein Monzavi. he has used Whether for the meaning development or good impact or creating music and rhymes. Duplicate creates a wave of excitement in his readers and he wants to repeat the words, happiness on heart to be concur .Because of the important , and high frequency of using repetition in Monzavi poems. In this article we present a detailed statistics and examples of its kind to address this category to include repeat the word, sentence, hemistich, verse, pairs of rotating, rows of the word, a sentence, and frequency of syllable and letter (phonemics or song the letters) is the addition of the views expressed Brmnzr novel, semantics, syntax of Sheraton is also referred to it. Finally, the main goal of the writer is revealing the poor extent to the worth and value and beauty and the view of aesthetic of this theme is in Monzavi poetry .Keywords: Poetry H. isolated, aesthetics, of repetition, ghazals, Tsdyr, pun stylistic features
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.