به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
مقالات رزومه:

احمد غنی پورملکشاه

  • ابوطالب واثقی*، حسین حسن پور آلاشتی، مسعود روحانی، احمد غنی پور ملکشاه

     بحث عینیت و ذهنیت در ادبیات و به شکل خاص در شعر، مقوله ای است که از چندین سده پیش تا امروز مورد توجه بسیاری از پژوهشگران ادبیات قرار گرفته است؛ در این باره بحث های فراوانی در مورد عینیت گرایی صرف یا ذهنیت گرایی محض، و همینطور تلفیقی از هر دو با چیرگی یکی بر دیگری صورت گرفته است. شعر دوره خراسانی به دلیل پرداختن به طبیعت و تصاویر مادی و حسی، بیشتر به عنوان شعر عین گرا، مورد نظر است و در بین شاعران این دوره، فرخی سیستانی، با تصویر پردازی های متعدد از طبیعت و همینطور طرحهای بدیع و نو که حاصل تجربه های شخصی و قریحه اوست، چهره برجسته ای به شمار می رود. از این رو بررسی تغزل های او که سرشار از تصویرهای عینی تازه و توصیف های لطیف است می تواند نمونه ای قابل اعتنا برای درک بهتر عینیت گرایی در شعر این دوره باشد، علاوه بر این، تجسم عینی تصاویر متنوعی که فرخی هنرمندانه پیش چشم خواننده قرار می دهد، به شناخت دیدگاه و نوع نگرش او به پدیده های پیرامونی و طرز تلقی او از واقعیت های جهان، بی تردید کمک فراوانی خواهد کرد. علاوه بر بررسی مقوله عینیت در شعر فرخی به عنوان نمونه ای از شعر مکتب خراسانی، به تاثیر یا عدم تاثیر ذهن در پرداخت عین نیز پرداخته خواهد شد.

    کلید واژگان: عینیت گرایی، فرخی سیستانی، مکتب خراسانی، تغزل
    Aboutaleb Vaseghi *, Hosayn Hasanpour Alashti, Masoud Rouhani, Ahmad Ghanipour Malekshah

    The discussion of objectivity and subjectivity in literature, and particularly in poetry, is a subject that has attracted the attention of many literary researchers for several centuries. Numerous debates have taken place regarding pure objectivism or absolute subjectivism, as well as a blend of both, with one dominating the other. Due to its focus on nature and material and sensory imagery, Khorasani-era poetry is often regarded as objective poetry, and among the poets of this era, Farrukhi Sistani stands out for his numerous depictions of nature and innovative and fresh designs that result from his personal experiences and creativity. Therefore, an analysis of his ghazals, which are filled with fresh objective imagery and delicate descriptions, can serve as a significant example for a better understanding of objectivism in the poetry of this period. Additionally, the vivid embodiment of the various images that Farrukhi skillfully presents to the reader's imagination will undoubtedly help recognize his perspective and worldview concerning surrounding phenomena as well as his perception of the realities of the world. Alongside the examination of objectivism in Farrukhi's poetry as a representative of the Khorasani School, the influence or lack thereof of subjectivity in shaping objectivity will also be addressed.

    Keywords: Objectivism, Farrukhi Sistani, Khorasani School, Ghazal
  • زهرا انصاری*، احمد غنی پور ملکشاه، نرگس جابری نسب

    رساله قشیریه، رساله ای تعلیمی و آموزشی از استاد ابوالقاسم عبدالکریم بن هوازن قشیری و از عمده-ترین مراجع عرفان و تصوف در قرن پنجم هجری است. گفته پردازی مقتدر دارد، اما این اقتدار با استبداد مولفانه فرق دارد و از هر نوع تصلب اندیشه، گریزان است و در پی انقلابی برای تصحیح و بازیابی عقاید است.رساله قشیریه با هدف هدایتگری (مریدان قرن 5 و البته عموم مردم) به شناخت مجدد مسیر شریعت و طریقت و تبرئه اهل تصوف از اتهامات، در پنجاه و پنج باب به تعلیم پرداخته است. در این پژوهش برآنیم تا مولفه های رخداد فهم در رویکرد هرمنوتیک فلسفی گادامر را بر این متن عرضه داریم. گادامر، فهم را واقعه می داند که وابسته به مولفه های پیش داوری، زبان، گفتگو و تاریخمندی است. خوانش گر با منطق مکالمه و امر تاویل به پرسشگری از متن می پردازد تا؛ به امتزاج افق ها (بین مفسر و متن) نائل آید. در نظر او، پیش داوری به مثابه افق درونی و تاریخمندی انسان به مثابه افق بیرونی است؛ طبق این مولفه ها، متن رساله دارای افق درونی و بیرونی است که این مسیر با قالبهای پیشنهادی گادامر به خوبی به امتزاج می رسد. بین متن رساله قشیریه با اصول گادامر، و متن رساله با مفسر، مکالمه قوی برقرار می شود و افق های معنایی، فاصله های زمانی و مکانی آنها را درهم می شکنند.خوانش گر رساله، با فهم انسان شناسی، هستی شناسی، ایمان به فراافق (خدا) و فراخوانش ها (انبیا و اولیا) به تفسیر افق ها می پردازد. شگردهای متن با نسبیت باوری، تکثر معنا و ارتباط دوسویه متن و مفسر نشانگر تغییر و ایجاد فهم نو و سیال است.

    کلید واژگان: گادامر، رساله قشیریه، فهم، منطق مکالمه، امتزاج افقها
    Zahra Ansari *, Ahmad Ghanipour Malekshah, Narges Jaberinasab

    The novel entitled Mr. Pip by Lloyd Jones, a writer from New Zealand, was written under the influence of Charles Dickens' Great Expectations from which the author borrows the name of one of the characters in his story, Mr. Pip. The events of this story take place on an island in Australia. Lloyd Jones deals with issues related to the island's civil wars in the early 90s with the aim of offering realistic education which is in line with equipping students with the skills needed to adapt to the environment. In Mr. Pip, Lloyd Jones tries to represent people and social situations as they are in real life. To do so, the author of the novel adopts a problem-oriented approach that realistically expresses the surrounding realities. The present study aims to answer a fundamental question related to this novel: what are the most important components of Educational Realism in Mr. Pip? Findings suggest that in Mr. Pip, Lloyd Jones emphasizes the role of the teacher in training students by shedding light on the effects of the teacher's teachings and innovation in persuading and motivating the students in the class.

    Keywords: Gadamer, Al-Risala Al-Qushayriyya, Sufism, Understanding, Dialectic
  • احمد غنی پور ملکشاه*، اصغر خوشه چرخ، نرگس جابری نسب
    کشور ما با 8755 کیلومتر مرز دریایی، رودخانه ای و زمینی با هفت کشور همسایه، دارای یک موقعیت برجسته در موضوع مرزبانی است و به تبع آن، اندیشه دفاع و موضوع «مرزبانی» از جمله موضوع های است که در متون دینی و ملی ما مورد توجه بوده است. اگرچه واژه «مرز» و «مرزبان» در معنای متداول خود با گرایش غالب جغرافیایی به کار می رود، ولی در متون اعتقادی، معنایی فراتر از مرز سرزمینی دارد و امروزه با وجود فضای مجازی و رشد روزافزون اینترنت و به وجود آمدن مباحثی هم چون «دهکده جهانی»، نقش و اهمیت «مرزهای اندیشه»  محسوس تر  است. کتاب صحیفه به خاطر عدم اختصاص به دوره یا اندیشه خاص و دارا بودن قابلیت بهره وری نوع انسان از متن نیایشی صحیفه، دارای یک ظرفیت فرازبانی است. وجود موضوعاتی هم چون مرزبانی و مولفه های اهمیت بخشی به مرزبان در گفتمان متن بنا بر دریافت زیباشناسانه از متن؛ از طرفی، بیانگر چند لایه بودن محتوای متن و کاربردی بودن آن با زیست اجتماعی انسان در ادوار مختلف و از دیگر سو، بیانگر اهمیت و جایگاه ناشناخته کتاب صحیفه در کاوش های علمی است. مقاله درصدد پاسخ به این پرسش است که مولفه های اهمیت بخشی مرزبانی در گفتمان دعایی امام سجاد علیه السلام کدام اند؟ یافته ها حاکی از آن است که در زمان فعلی و با توجه پیدایش مفهومی جدیدی از دفاع فراسرزمینی می توان با یک خوانش زیبایی شناسانه از متن صحیفه، ویژگی های چون نوع دوستی فرامکانی، دشمن شناسی و فرمان پذیری را از مولفه های برجسته در اهمیت بخشی به مرزبانی بر شمرد. گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای با ابزار فیش برداری و داده پردازی در متن به روش توصیفی است.
    کلید واژگان: مرزبان، دشمن شناسی، قدرت، نظریه زیبایی شناسی دریافت، صحیفه سجادیه
  • حبیب روحی کیکانلو*، حسین حسن پور آلاشتی، احمد غنی پور ملکشاه
    هشت‏ بهشت یکی از مثنوی‏ های پنج‏گانه امیر خسرو است که در جواب هفت‏ پیکر نظامی سروده شده است. تشبیه نقش مهمی در تصویرسازی و آفرینش ادبی دارد. بحث در مورد تشبیه به شناخت بیشتر شعر امیر خسرو کمک می ‏کند. در این پژوهش، تشبیه در هشت‏ بهشت از همه جهات مورد بررسی قرار گرفته است و در پایان هر مبحث، آمار کمی آن نیز ارائه شده است. این جستار نشان می‏ دهد که امیر خسرو از موضوعاتی مانند انسان و متعلقات آن از قبیل اجزای بدن و همچنین مصنوعات انسانی و مکان ‏ها بیشتر بهره برده است. از عناصری مانند طبیعت، اجرام آسمانی، اشیا و مفاهیم انتزاعی به ‏عنوان مشبه ‏به استفاده کرده است. دهلوی از تشبیهات مرسل، مجمل، حسی به حسی و مفرد به مفرد نسبت به سایر حالت‏ ها بیشتر استفاده برده است. وجه شبه هم مورد بررسی قرار گرفت که مشخص شد، مهم ‏ترین موضوعات و صفاتی که به‏ عنوان وجه شبه مدنظر شاعر بوده است، شامل: سرعت، رنگ، زیبایی و شکل ظاهری هستند. در ادامه بحث تحقیقی و غیر تمثیلی بودن وجه شبه‏ ها را نیز بررسی کرده‏ ایم که نشان می‏ دهد تشبیهات بیشتر از نوع تحقیقی هستند. تشبیهات تمثیلی هم کاربرد کمی دارند و اغلب غیر تمثیلی هستند. همچنین به آمیختگی تشبیه با برخی دیگر از صور خیال همانند استعاره، کنایه، تلمیح و اسطوره و سپس به زاویه تشبیه و تشبیهات تازه این مثنوی هم اشاره شده است.
    کلید واژگان: امیر خسرو دهلوی، آمیختگی تشبیه، تشبیه، ساختار بلاغی، عناصر تشبیه، هشت‏ بهشت
    Habib Roohi Keykanloo *, Hosein Hasanpour, Ahmad Ghanipour Malekshah
    Hasht-Behesht is one of Amirkhosrow’s five Masnavids written in response to Nezami’s Haft-Peikar. By examining the similes in this poem, we found that the similes used by the poet were mostly concepts related to human and his belongings. Since this story has seven main structures and many palaces are described in these masnavi; Therefore, these places are topic. Nature and abstract concepts are sometimes used as image. images included nature, objects, cosmos bodies and animals are highest frequency. In terms of being sensory and intellectual, the highest frequency was related to sensory to sensory similes. In terms of extensive simile, the analogies of explicit similitude  and brief were more used. The poet has used eloquent similes and similes  addition in his stories. In terms of being singular and binding, singular to singular similes are more frequent than others. Beautiful compound similes can also be seen in this story. In evaluating the simile, we came to the conclusion that the similes in this masnavi are mostly singular, reality and non-allegorical. We also examined the combination of simile with other imagery and it was found that simile is combined with rhetorics such as simile, metaphor, allusion, allusineness and mythological concepts and added to the elegance and beauty of similes. In the end, we also pointed out the similes and novel and beautiful combinations used by Amir Khosro in this stoty. Amir Khosro has used almost all types of similes in this poem, and this shows the breadth of the poet's imagination and his ability to create images.
    Keywords: Amir Khosro Dehlavi, Hasht Behesht, Simile, Rhetorical structure, Simile’s combination
  • حمید مرادی، احمد غنی پور ملکشاه*، مرتضی محسنی

    یکی از روش های بررسی متن، رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف است که در بررسی متن به بافت موقعیتی و گفتمانی آن توجه ویژه، و در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی می شود. در این مقاله کوشیده شد تا با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان به بررسی منظومه ی خسرو و شیرین نظامی با محوریت مناظره ی خسرو و فرهاد پرداخته شود. در بررسی متن و در سطح توصیف، با دو نوع موضع گیری در قالب مناظره ی فرهاد و خسرو مواجه هستیم که از منازعه ی بین دو طبقه فرودست و فرادست نشان دارد. در سطح تفسیر، زمینه و بافتار اجتماعی متن حاکی از مدح نهاد دربار است که در نتیجه ی آن ایدیولوژی حاکم، بر متن نمایان می شود. در سطح تبیین، متن نه در صدد مقابله با ایدیولوژی غالب بلکه در پی مشروعیت دادن به آن است. در نهایت، متن مناسبات قدرت را بازتولیدکرده و سعی شده است به تثبیت و تداوم آن همت گمارد.

    کلید واژگان: تحلیل گفتمان انتقادی، نظامی، خسرو و شیرین نظامی، قدرت، مشروعیت
    Hamid Moradi, Ahmad Ghanipour Malekshah *, Morteza Mohseni

    One of the methods of examining the text is Fairclough's critical discourse analysis approach, in which special attention is paid to its situational and discursive context in the examination of the text, and it is examined at three levels: description, interpretation and explanation. In this article, an attempt was made to analyze the system of Khosrow and Shirin Nizami with the approach of critical discourse analysis, focusing on the debate between Khosrow and Farhad. In examining the text and at the level of description, we are faced with two types of stances in the form of Farhad and Khosrow's debate, which shows the conflict between the lower and upper classes. At the level of interpretation, the social context of the text indicates the praise of the institution of the court, as a result of which the ruling ideology appears on the text. At the level of explanation, the text does not seek to confront the prevailing ideology, but to legitimize it. Finally, the text has reproduced power relations and tried to stabilize and continue them.

    Keywords: Critical Discourse Analysis, nizami, Khosrow, Shirin Nizami, Power, Legitimacy
  • مقدسه کوچک زاده، احمد غنی پور ملکشاه*، علی اکبر باقری خلیلی، قدسیه رضوانیان

    سبک شناسی دانشی است که به مطالعه شیوه کاربرد زبان در متون می پردازد و در این مطالعه از روش های گوناگون بهره می برد. یکی از روش هایی که این دانش در تحلیل متون ادبی از آن بهره می برد، سبک شناسی لایه ای است. سبک شناسی لایه ای، روشی است که از شیوه های مختلف، در بررسی متون بهره می گیرد. در این شیوه متن درپنج لایه آوایی، واژگانی، نحوی، بلاغی و ایدیولوژیک (فکری) بررسی می شود تا علاوه بر بررسی ویژگی های سبکی متن، اندیشه و نگرش مولف در موضوع های مختلف آشکار شود. تذکرهالاولیاء عطار نیشابوری به دلیل برجستگی زبانی و فکری، قابلیت بررسی بر اساس این شیوه را دارد. در این مقاله، نگارندگان باروش تحلیلی-آماری، صفحات منتخب تذکرهالاولیاء را در سه لایه واژگانی، نحوی وبلاغی بررسی کرده اند و به ویژگی های برجسته هر لایه پرداخته اند. در این بررسی، در لایه واژگانی، واژه ها با نگرش و اندیشه قبلی انتخاب شده اند. در لایه نحوی، چیدمان و پیوند جمله ها در کنار هم بر اساس هدف نویسنده از ذکر آن حکایت صورت می پذیرد و انتخاب وجه فعل، قید، حرف اضافه و پسوند نیز در راستای القای مفهوم و با توجه به ایدیولوژی نویسنده انجام می شود. در لایه بلاغی، تضاد بیشترین بسامد را دارد و با قدرت موسیقی آفرینی خود، فضاسازی و انتقال ایدیولوژی در انتقال مفهوم و نگرش نویسنده موثر است. افکار و ایدیولوژی عطار در بررسی هر سه لایه به صورت آشکارا و ضمنی قابل بازیابی است.

    کلید واژگان: سبک شناسی لایه ای، تذکرهالاولیاء عطار، لایه واژگانی، لایه نحوی، لایه بلاغی
    Moghaddase Koochakzadeh, Ahmad Ghanipour *, Aliakbar Bagheri, Ghodsie Rezvanian

    Layered stylistics is one of the new methods in analyzing literary texts. In this method, the text is examined in five layers: phonetic, lexical, syntactic, rhetorical and ideological, in addition to examining the stylistic features of the text, the author's thoughts and attitudes on various topics are revealed. Attar’s Tazkirat al-Awliya can be studied based on this method due to its linguistic and intellectual prominence. In this article, the authors have studied “Tazkirat al-Awliya” in three lexical, syntactic and rhetorical layers by analytical-statistical method and have dealt with the salient features of each layer. In this study, in the lexical layer, words have been selected with previous attitude and thought. In the syntactic layer, the arrangement and connection of sentences together is based on the author's purpose of the anecdote, and the choice of verbs, adverbs, prepositions and suffixes is made in order to induce the concept and according to the author's ideology. There is a lot of simile in the rhetorical layer, which increases the clarity and simplicity of the text. Attar's thoughts and ideology can be retrieved explicitly and implicitly in the study of all three layers.e salient features of each layer. In this study, in the lexical layer, words have been selected with previous attitude and thought. In the syntactic layer, the arrangement and connection of sentences together is based on the author's purpose of the.

    Keywords: Layered Stylistics, Attar's Tazkirat al-Awliya, Lexical Layer, Syntactic Layer, Rhetorical Layer
  • یحیی شیخی، احمد غنی پور ملکشاه*، سیاوش حق جو، علی اکبر باقری خلیلی
    طنز، موثرترین تمهید انتقادی در متون نظم و نثر است. برخی از هنرمندان ادبی برای بیان کاستی های گفتاری، رفتاری یا پنداری فرد یا جامعهو اصلاح آن ها، از این نوع ادبیبهره می گیرندو داروی تلخ پند را در حلوای شیرین خندهمی گنجانند تا مخاطب با رغبت و میل آن را بشنود. اکبر اکسیر، شاعر معاصری است که با بهره مندی از شگردهایی با زبانی ساده، ملایمو کلام هنری،شعر خود را با طنز عجین کرده است تا ناراستی های موجود در فرد و جامعه را یادآوری کند؛ به این امید که اصلاحی صورت پذیرد. این پژوهش بر آن است تا شگرد های ایجاد طنزرا در اشعار این شاعر بررسی کند و برای هر شگرد، نمونه هاییبیاورد و آن ها را تحلیل نماید. یافته های پژوهش نشانمی دهد که اکسیر در کتاب های بفرمایید بنشینید صندلی عزیز، زنبور های عسل دیابت گرفته اند، پسته لال، سکوت دندان شکن است، ملخ های حاصل خیز، مالاریا و ما کو تا اونا شیم، از شیوه هایی همچون بزرگ نمایی، کوچک نمایی، عدم تناسب و مقایسه، بازی های زبانی- بیانی، غافلگیری، ترکیب های وارونه استفاده کرده است. مقایسه شگردها، بیانگر آن است که بازی های زبانی- بیانی و عدم تناسب/ مقایسه، بیشترین کاربرد را دارند.
    کلید واژگان: اکبر اکسیر، طنز، شگرد، انتقاد، اصلاح، اشعار
    Yahya Sheikhi, Ahmad Ghanipour Malekshah *, SIAVASH HAGHJOU, Aliakbar Bagheri Khalili
    Humor is one of the most effective critical strategies in poem and prose. Some humorists use this kind of literature in order to reveal and reform the discursive, behavioral and intellectual deficiencies of a person or society. In so doing, they use a sugar-coated pill so that the audience would willingly accept it. Akbar Eksir is a contemporary poet whose works intermingle with humor through the employment of a simple, mild, and artistic language. He reminds us of the individual and social problems, hoping that they would be resolved. This research project aims to study the techniques of humor in Eksir’s poetry, trace some samples for each and then analyze them. The results of the study show that his books "Please Sit Down, Dear Chair", “Honeybees Have Got Diabetes", “Dead Pistachio Is Crushing Silence", “Fertile Grasshoppers", “Malaria", and “Makataonashim” have used some methods like hyperbole, understatement, incongruity and comparison, linguistic plays, surprise, inverted collocations, etc. The results show that linguistic plays and incongruity/comparison are the most widely used methods.
    Keywords: Akbar Eksir, Humor, method, Reform, criticism, poetry
  • احمد غنی پور ملکشاه*، فاطمه سلطانی

    پسا مدرن از بطن مدرنیسم و در واکنش به آن یا به عنوان جانشین آن پدیدآمد. رمان نویس پسا مدرن درپی متبادرکردن این حس به ذهن خواننده است که همه ی مبانی مستحکم زندگی در دنیای معاصر فروپاشیده است. پساساختارگرایی، زمینه ی شکل گیری و ظهور پسامدرنیسم را فراهم کرد؛ نقادی جریان پسامدنیسم برآمده از کوشش های پساساختارگرایانی است که مهم ترین و راه گشاترین تکنیک-ها را برای این جریان فراهم کرده اند. مکتب پسامدرن متاثر از عدم انسجام و قطعیت در پساساختارگرایی، برداشت های سنتی از زبان، هویت، نوشتار و مانند آن را فروپاشانده است. این جستار بر آن است به روش توصیفی-تحلیلی مهم ترین مولفه های رویکرد پساساختارگرایی را در رمان پسا-مدرنیستی «همنوایی شبانه ی ارکستر چوب ها» نوشته ی رضا قاسمی بررسی کند تا جنبه های تطابق این رمان با رویکرد پساساختارگرایی روشن شود. با توجه به دستاورد پژوهش مهم ترین عناصر رویکرد پساساختارگرایی یعنی؛ مساله ی زبان، میزان اختیارات نویسنده، هویت، تعین پذیری متون در رمان «همنوایی شبانه ارکستر چوب ها» به چالش کشیده شده است.مکتب پسامدرن متاثر از عدم انسجام و قطعیت در پساساختارگرایی، برداشت های سنتی از زبان، هویت، نوشتار و مانند آن را فروپاشانده است

    کلید واژگان: پسامدرنیسم، پساساختارگرایی، «همنوایی شبانه ی ارکستر چوب ها»، زبان، رضاقاسمی
    Ahmad Ghanipour Malekshah *, Fatemeh Soltani

    Postmodernism emerged from the womb of modernism and in response to it or as its successor. The postmodern novelist seeks to evoke in the reader the sense that all the solid foundations of life in the contemporary world have collapsed. Poststructuralism paved the way for the formation and emergence of postmodernism; Criticism of the postmodernist current stems from the efforts of poststructuralists who have provided the most important and instructive techniques for this current. Due to the incoherence and uncertainty in poststructuralism, the postmodern school has destroyed the traditional conceptions of language, identity, writing and the like. This paper aims to examine descriptively-analytically the most important components of the poststructuralist approach in the postmodernist novel "Night Orchestra of the Wood Orchestra" by Reza Ghasemi to clarify the aspects of the novel's adaptation to the poststructuralist approach. Be. According to the research achievement, the most important elements of the poststructuralist approach are:the postmodernist novel "Night Orchestra of the Wood Orchestra The question of language, the extent of the author's authority, the identity, the determinability of the texts are challenged in the novel The Night Orchestra of the Wood Orchestra.

    Keywords: Postmodernism, Poststructuralism, novel, Rezaghasemi
  • علی عرب خزائلی، مسعود روحانی*، احمد غنی پور

    کهن الگوها یکی از بخش های مهم دانش اسطوره شناسی است که مطالعه آن ها زمینه واکاوی اشتراکات ذهن بشر در تمامی اعصار را ممکن می سازد و با بررسی این کهن الگوها می توان بین خودآگاه و ناخودآگاه ذهن بشر که آبشخور اسطوره هاست، ارتباط برقرار کرد. آنیما کهن الگویی بسیار مشهور در ادبیات فارسی است که ابتدا توسط روان شناسانی چون یونگ مطرح شد. کهن الگوی آنیما نیمه زنانه در وجود مردان است. این کهن الگو تحت تاثیر حضور مادر و پدر در وجود هر شخص شکل می گیرد و تحت شرایط اجتماع و زندگی هر شخص می تواند دچار تغییر و تحول شود. این تصویر بارها توسط پژوهشگران در اشعار شاعران مختلف بررسی شده است. هوشنگ ابتهاج (ه. الف. سایه) و سیاوش کسرایی از شاعران معاصری به شمار می آیند که کهن الگوها در شعرشان مجال بروز و ظهور فراوان یافته است و یکی از دلایل اقبال عمومی به شعر آن ها استفاده فراوان از موتیف ها، تصاویر و واژگانی است که در حافظه ی قومی مردم وجود دارد. زن از وابسته های جدایی ناپذیر شعر فارسی ست که در ادوار مختلف از آن سخن گفته شده است و گاه در مقاطعی، به تنهایی سنگ بنای شعر فارسی گشته است؛ از این رو بررسی کهن الگوی آنیما در اشعار ابتهاج و کسرایی می تواند به نقد و تحلیل افکار این دو شاعر کمک شایانی بکند. در این پژوهش که به شیوه توصیفی تحلیلی صورت گرفته است، روش تحلیل داده ها کیفی است و برای استدلال نیز از روش استدلال استقرایی (از جزء به کل) استفاده شده است. نتایج پژوهش در بردارنده این مطلب است که در اندیشه شعری ابتهاج و کسرایی، به دلیل ویژگی های خاص زمانی و اجتماعی روزگارشان، این کهن الگو اشکال گوناگونی به خود گرفته است که قوام آن در دو هییت کلی آنیمای خیالی/ انتزاعی و عشق به طبیعت، بازنمودی از این تصویرگری های رمزآلوده است.  

    اهداف پژوهش:

    بررسی نقش ویژه کهن الگوی آنیما (زن و معشوق) برمبنای اندیشه های روان شناختی. پرداختن به اندیشه ورای افکار شعری ابتهاج و کسرایی و بررسی کهن الگوی «آنیما» (روان زنانه مردان) و اشکال مختلف بروز و ظهور آن در کلام این دو شاعر.

    سوالات پژوهش:

    چگونه می توان بین مبحث کهن الگوی آنیما با مباحث روان شناسی ارتباطی هماهنگ ایجاد کرد؟ کهن الگوی «آنیما» (روان زنانه مردان) به چه شیوه ایی در افکار شعری ابتهاج و کسرایی بروز و ظهور یافته است؟

    کلید واژگان: روان شناسی، کهن الگوی آنیما، بانو و معشوق، سیمین بهبهانی، سیاوش کسرایی
    Arab Khazaeli, Masoud Rouhani *, Ahmad Qanipur

    Archetypes are one of the significant sections of mythological knowledge in which studying such features permits the analysis of the commonalities of the human mind in all ages; hence, by examining such archives, one can distinguish between the conscious and the unconscious mind, the essence of mythology. Anima is a famous archetype in Persian literature first introduced by psychologists like Jung. The ancient pattern of anima is semi-feminine in the presence of men. This archetype is shaped by the presence of the mother and father in every person's existence, and can evolve under the circumstances of one's life and society. This image has been repeatedly depicted by scholars in the poetry of various poets. Houshang Ebtehaj (H.F. Sayeh) and Siavash Kasraie are considered among contemporary poets in which archetypes have manifested in their poetry. The increase in public reputation in their literary works is due to the great deal of use of motifs, images, and words existing in people's ethnic memory. Since the role of a woman is an inseparable affiliate of Persian poetry which has been mentioned in various eras and at times has been the cornerstone of Persian poetry single-handedly, studying Anima's archetypes in the poems of Ebtehaj and Kasraie can aid to critique and analyze the thoughts and views of the two stated poets. In this descriptive-analytical study, data analysis method is qualitative and inductive reasoning method (from component to total) is used for reasoning. The results of this study suggest that due to the specific temporal and social characteristics of the poems of Ebtehaj and Kasraie, these archetypes take on various forms including significant features such as Anima of abstract/ imaginary and admiration towards nature which are reflections of these mysterious illustrations.

    Research aims:

    1. Investigating the distinctive role of the Anima archetype (woman and lover) based on psychological thoughts. 2. To think beyond the ideas of the poetry of Ebtehaj and Kasraie to study the archetype of "Anima" (the feminine psyche of men) and its various forms of appearance and presence in the words of these two poets.

    Research questions:

    1. How can one harmonize the ancient discourse of the Anima model with the topics of psychology? 2. In what way has the “Anima” (feminine psyche of men) archetype manifested in the poetic thoughts of Ebtehaj and Kasraie?

    Keywords: Psychology, symbols, Motifs, Simin Behbahani, Siavash Kasraie
  • علی زراقی شانی، احمد غنی پور ملکشاه*، مرتضی محسنی، مسعود روحانی
    موضوع این مقاله، شگرد های بدیع لفظی در داستان نامه بهمنیاری و ضرب المثل های مازندرانی  است. مثل ها به عنوان یکی از بخش های ادبیات عامیانه، گرچه در ظاهر از آرایه های زیبایی شناسی بدورند، کمتر مثلی را می توان یافت که از شگردهای بلاغی بی بهره باشد. یکی از عوامل مهمی که سبب زیبایی و اثرگذاری مثل  می شود، آرایه های لفظی است. در این نوشتار، شگردهای بدیع لفظی در 6023 مثل داستان نامه بهمنیاری  و2023 مثل مازندرانی از فرهنگ مثل های مازندرانی مصطفی انصاریبا روش مقایسه و توصیف و تحلیل محتوا، با توجه به منابع کتابخانه ای بررسی وتحلیل گردید و این نتیجه حاصل شد که به کار گیری شگرد های بدیع لفظی، بر بلاغت، تاثیرگذاری و زیبایی مثل های داستان نامه و مازندرانی افزوده و سبب شهرت و رواج آن ها گردیده است. از مجموع آمار آرایه های بدیع لفظی، تکرار و تصدیر، بالاترین بسامد وطرد و عکس، پایین ترین بسامد را در بلاغت مثل ها داشته است. تعداد آرایه ها در مثل های داستان نامه بیشتر از مثل های مازندرانی است. در مثل های مازندرانی، تنوع آرایه ها کمتر است و آرایه های ساده تر و محسوس تر به کار رفته اند؛ این امر، نشانه آن است که گویندگان مثل فارسی از دانش ادبی بیشتری نسبت به گویندگان مثل مازندرانی برخوردار بوده اند؛ البته منظوم بودن  برخی از مثل های داستان نامه در این امر بی تاثیر نبوده است.
    کلید واژگان: مثل، داستان نامه بهمنیاری، ضرب المثل فارسی، ضرب المثل مازندرانی، بدیع لفظی
    Ali Razzaghi Shani, Ahmad Ghanipour Malekshah *, Morteza Mohseni, Masoud Ruhani
    The subject of this article is Verbal Rhetoric Skills in Bahmayari’s Storybooks and Mazandaran’s Proverbs. Proverbs is one of the branches of folk literature. Although it seems that proverbs are apparently far from the aesthetic assets, less proverbial examples can be found without any rhetoric skills. One of the important factors that bring beauty and efficiency is verbal rhetoric arrays. In this textbook, novel verbal skills in 6023 proverbs of Bahmanyari's storybooks and 2023 Mazandaran's proverbs from its culture by Mostafa Ansari was investigated and analyzed with comparison and description method, and also content analysis according to the library resources. This result is obtained that, employing novel verbal skills have great influence on the rhetoric and effectiveness of the Mazandaranis' proverbs and storybooks which has caused its reputation and popularity. Beyond the total novel verbal skills, the repetition and commitment have the highest frequency and chiasmus has the lowest frequency in rhetorical of proverbs. The number of arrays used in storybooks proverbs are more than Mazandaran's proverbs. The variety of arrays in Mazandaran's proverbs are less and the arrays that were used in them are more simple and sensible: this suggests that speakers of Persian proverbs have more knowledge of literary than the speakers of Mazandarani' proverbs. Of course, the poem form of storybooks proverbs has some impact in this regard.
    Keywords: proverb, rhetoric, Persian, Mazandran&#039, s proverb, verbal rhetoric
  • احمد غنی پور ملکشاه*، نیما رمضانی
    اوپانیشاد، شامل متون متعدد عرفان هندی است و گفتارشان در خصوص وحدت، آزادی، صلح و آرامش روح است و بر حفظ ارزش های متعالی تر زندگی بشری از طریق اتصال و ارتباط با یک حقیقت تاکید دارد. بیدل دهلوی در عصری که اندیشه های فلسفی عرفانی اوپانیشاد در همه جا انعکاس داشت، به سرودن روی آورد و به آمیزه ای از عرفان و فلسفه هندی دست یافت که از منابع اصلی سروده های این شاعر است. از آنجا که شالوده و اساس تفکر عرفانی در آثار بیدل و اوپانیشاد بر دو محور وحدت وجود و انسان کامل است، مساله اصلی این است که بیدل دهلوی در این موضوعات تا چه اندازه، تحت تاثیر آرا و افکار اوپانیشاد بوده است؟ هدف از این پژوهش، ثابت کردن انعکاس مفاهیم عرفانی اوپانیشاد در اشعار بیدل است و از مهم ترین یافته های آن، این است که بیدل دهلوی نه تنها در محتوا و مضامین، بلکه در تمثیلات و صور خیال نیز از اوپانیشاد تاثیر پذیرفته است.
    کلید واژگان: اوپانیشاد، بیدل دهلوی، عرفان، وحدت وجود، انسان کامل
  • احمد غنی پور ملکشاه*، مرتضی محسنی، سوگل خسروی
    یکی از موضوعات دلپذیر و موثری که از آغاز شعر دری تا امروز توجه ادب شناسان و شعردوستان را جلب کرده مرثیه سرایی است که از قدیمی ترین دوران در دیوان شاعران موجود بوده است و دراین میان، تفاوت فقط در نوع ابراز آن و شدت و ضعف بیان تاثرات قلبی است. خاقانی شروانی یکی از شاعرانی است که در این زمینه طبع آزمایی کرده و مهارت و استادی خود را به ثبوت رسانده است. دیوان خاقانی، که همچون دیگر انسان ها همواره در گذر حوادث و رویدادهای تلخ و شیرین بود، پر است از سوگ سروده هایی در ماتم عزیزان و خویشاوندان. مراثی خاقانی نمایانگر اوج عاطفه و قله احساس این شاعر نازکدل است و از پراحساس ترین و شاعرانه ترین آثار اوست. مرثیه های این شاعر داغ دیده و آزرده شروان، از سوز دل و آتش درون او حکایت می کند؛ سوزوگدازی که هرگونه حجابی را به آتش می کشد و با زبانی ساده و بی تکلف، غوغا و آشوب دلش را برملا می کند و شرط اساسی مرثیه، که همانا لطافت و رقت و دردانگیزی و شورآفرینی و قوت تاثیر و دلنشینی است، در مراثی این شاعر در سر حد کمال احساس می شود. در این مقاله به بررسی مرثیه در دیوان خاقانی پرداخته شده است.
    کلید واژگان: خاقانی، مرثیه، مرگ، سوز و درد
    Ahmad Ghanipour Malekshah, Mortaza Mohseni, Sogol Khosravi
    One of the oldest and most pleasant and efficient kinds of poetry, which have attracted the attention of scholars and lovers of poetry since the beginning of the Persian poetry until now, is elegy. Khaghani Shervani is one of the poets who wrote after this genre and composed many memorable and beautiful elegies. The poet, who like many other people experienced happy and sad events and occasions, wrote many elegies in which he commemorates and remembers many of his dear ones. These poems are marked by their emotional language and poetic expression of feelings, which is simple and unaffected but at the same time expresses his emotion and passion in the best possible way. In this article elegy is discussed in the collected poems of Khaghani.
    Keywords: Khaghani, Elegy, Death, Burning, Pain
  • احمد غنی پور ملکشاه
    افضل الدین بدیل خاقانی شروانی و نظامی گنجوی، دو تن از آن شاعران بزرگ و صاحب سبک هستند که بر بسیاری از شاعران بعد از خود تاثیر گذاشته اند. بخش عمده ای از اشعار خاقانی شروانی، ساده و روشن است، اما درک خیلی از قصایدش برای افراد عادی و گاه درس خوانده، دشوار و دیریاب شده است. یکی از این دلایل، ساختن ترکیب های مختلف و به کار بردن اصطلاحات علوم گوناگون است، ولی آنچه بیش از همه، سروده های این شاعر را برای خوانندگان، سخت کرده است، استفاده از آیات قرآن، معارف اسلامی، داستان های پیامبران و به ویژه تلمیحات اسلامی نادر است که گاه سبب شده در برداشت از شعر او، راه خطا پیموده شود. تنوع مایه های تلمیحی در حوزه داستان پیامبران، ناشی از وسعت اطلاعات خاقانی در زمینه قرآن و تفسیر و حدیث و تنوع مضمون های شعری و نیروی تخیل اوست. وی در استفاده از داستان پیامبران و اشارات پندآموز در همان حدی که قرآن بدان اشاره کرده است، اکتفا نکرده و به تفسیر قصص و اخذ آنها از منابع دیگر نیز پرداخته است. در این مقاله، تلاش می شود با استفاده از پژوهش های استادان و محققان، دو تلمیح نادر در دیوان خاقانی بررسی و تحلیلی شود.
    کلید واژگان: خاقانی، موسی(ع)، آدم(ع)، محمد(ص)، دلالت، شفاعت
    Ahmad Ghanipour Malekshah
    Afzalodin Badil Khaghani Shervani and Nezami Ganjavi are two major stylist poets who had profound influences on later poets. Most of the Khaghani’s poems are lucid and uncomplicated; but many ordinary people، and sometimes some of educated ones find it hard to understand some of his ballades because of different linguistic combinations and scientific terms he used in them. Although، what makes his poetry hardly comprehended is his tendency to use different Quranic verses، Islamic cognitions، stories of the prophets، and especially rare allusions to Islamic events and sources. The diversity of allegorical sources in prophets stories roots back to Khaghani’s vast information about Quran، interpretation of Quranic concepts and hadith and above all، to his powerful imagination. Using the stories of the prophets، he goes beyond the stories of Quran and interprets them referring other sources. Concentrating on different researches have been conducted by scholars on Khaghani، present article attempts to study two allusions have been used in his Divan.
    Keywords: Khaghani, Moses, Adam, Mohammad, Reasoning, Intercession
  • احمد غنی پور ملکشاه، سیده سودابه رضازاده بایی
    در تحلیل شعر هر شاعری، ساخت های گوناگونی را می توان اختیار کرد و دورنمایه ها و عناصر محتوایی و معنایی شعر را توصیف کرد و این که تا چه میزان بکر و ناب هستند و تاثیر این اندیشه ها و تفکرات بر تفکر شاعران آینده چگونه خواهد بود. خاقانی و حافظ، شاعرانی هستند که با قدرت هنرآفرینی و خلاقیت زبانی بی نظیرشان در خلق صنایع بدیعی به ویژه ای هام توانستند سبک و شیوه خاص خود را به وجود آورند که شعرشان را از اشعار شاعران دیگر متمایز می کند و این، راز ماندگاری این دو شاعر در شعر و ادبیات پارسی است. این مقاله به بررسی ای هام و گونه های آن در دیوان دو شاعر می پردازد
    کلید واژگان: حافظ، خاقانی، ایهام، انواع ایهام، ایهام تناسب و ایهام ترجمه
    Ahmad Ghanipour Malekshah, Soudabeh Reza-Zadeh
    Several structures، themes، content and semantic elements of the poems can be described to analyze the poetry of each poet، and the quality of their pristine and pure conditions and their impact on the thought of future poets would be assessed. Depending on their artistry and linguistic creativity، Khaghani and Hafez were the poets who could create their own specific styles by making rhetoric figures especially ambiguity. This is what makes their poetry distinguished from the others’ and the secret of their poems durability in Persian literature. This paper studies Ambiguity and its different types in the Divans of these two Persian poets
    Keywords: Hafez, Khaghani Ambiguity, Types of Ambiguity, Ambiguity in Translation
  • احمد غنی پور ملکشاه
    شاعران زبان فارسی با به کار گرفتن هنر ای هام بر وجوه هنری سخن خود افزوده اند. خاقانی، یکی از شاعرانی است که به ای هام، گرایش خاصی نشان داده و این گرایش یکی از دلایل پیچیدگی کلامش نیز شده است. وی، شاعری است که با قدرت هنرآفرینی و خلاقیت زبانی در خلق صنایع بدیعی به ویژه ای هام، توانست سبک و شیوه خاص خود را به وجود آورده، شعرش را از اشعار شاعران دیگر متمایز کند. هنر ای هام، یکی از گونه های مهم صنایع بدیعی است که به وسیله آن می توان به نوعی هنجارگریزی معنایی دست زد و کلام را با نوعی ابهام، همراه ساخت. نگارنده در این مقاله با نگاهی به قصاید خاقانی، هژده نوع از انواع ای هام را بررسی کرده و به همراه نمونه های شعری از این سخنور نامی قرن ششم، آورده است تا گوشه ای از ظرایف بلاغی و جمال شناسی شعر خاقانی را بررسی کند.
    کلید واژگان: خاقانی، ایهام، قصاید خاقانی
    Dr. Ahmad Ghanipour Malekshah
    Persian poets have made their poems more interesting by using the art of opacity. Khaghani is one of the poets who had shown special tendency to this art which became a reason for his word's complexity. He is such a poet who could create his own special way and method that differs from other poets by his artistic power and his unique linguistic creativity in creating rhetorical figures specially multiple meaning. Art of opacity is one of important kinds of rhetorical figures that one can employ to do a kind of semantic deviation and accompany the poem with a type of multiple meaning. The author had surveyed 18 different kinds of opacity by taking a brief look at Khaghani's ballades and presented it with poetical samples of this illustrious poet of 6th century in order to study a part of Khaghani's rhetorical delicacies and the beauties of his poetries.
    Keywords: Khaghani, Opacity, multiple meaning
  • احمد غنی پور ملکشاه*، مهدی صراحتی جویباری
    رباعی به دلیل ویژگی هایی که نسبت به سایر قالب های شعری داشته، قرن ها مورد توجه ادیبان بوده است. یکی از این ویژگی ها دارا بودن وزن های متعدد و متنوع آن است؛ از طرفی دیگر، رباعی به عنوان قالبی که می تواند در برگیرنده ی موضوعات و مضامین گوناگون باشد، همواره مورد توجه اکثر شاعران قرار گرفته است. با توجه به این مطلب، در این نوشتار، رباعیات خاقانی از لحاظ تنوع عروضی و موضوعی مورد بررسی قرار می گیرد؛ بدین معنا که بیش ترین و رایج ترین وزن ها و موضوعاتی که در رباعیات خاقانی به کار رفته است همراه با اطلاعات آماری نشان داده می شود. در حاشیه ی این دو بحث، رباعیات خاقانی از لحاظ قافیه و ردیف نیز مورد بررسی قرار می گیرد.
    کلید واژگان: تنوع عروضی، تنوع موضوعی و رباعیات خاقانی
    A. Ghanipour Malekshah*, M. Sarahati Juybari
    For centuries “Rubai” Because of its traits comparing with other forms of poetry has always been considered by literary men. One of those traits was having numerous and various meters. Besides, Rubai as a form which can encompass various topics and contents was always considered by most poets. With due attention to that matter, khaqani's rubaies are scrutinized with a view to prosodic and topical variety; i.e., most occurring and prevalent meters and topics in khaqani's rubaies – accompanied by statistical information – is rendered here. Khaqanie's rubaies are also scrutinized with a view of rhyme and Radif.
    Keywords: Prosodic Variety, Topical Variety, Khaqani's Rubaies
  • احمد غنی پور ملکشاه، عیسی امن خانی
    کاووس یکی از نامدارترین پادشاهان ایرانی است که در میان پادشاهان شاهنامه، بیشترین و طولانی ترین حضور را در حماسه ملی ایران دارد. بسیاری از داستان ها و نبردهای مشهور شاهنامه در زمان پادشاهی و یا پس از پادشاهی و در زمان حیات او رخ می دهد؛ داستان هایی چون داستان رستم وسهراب، سیاوش و نبردهایی چون جنگ مازندران، هاماوران و نبرد بزرگ کیخسرو با افراسیاب ازجمله مهم ترین این داستان ها و نبردهاست. هم چنین در اوستا، متن های پهلوی و متن های فارسی و عربی پس از اسلام نیز از این پادشاه و کارهای او سخن رفته است.
    کاووس هرچند در اوستا شهریاری فرهمند و توانا خوانده شده است که بر همه کشورها و مردمان فرمان می راند؛ اما سرگذشت روشنی در این کتاب ندارد. خطوط اصلی چهره این شخصیت نامدار در متن های پهلوی و متن های فارسی و عربی پس از اسلام نمودار می شود. در این مقاله سیر شخصیت کاووس در متن های موجود از اوستا تا شاهنامه و کرده های این پادشاه نامدار چون آسمان نوردی، جنگ مازندران و هاماوران و... بررسی شده است.
    کلید واژگان: کاووس، حماسه، اوستا، شاهنامه
    Ahmad Ghanipour Malekshah, Issa Amankhani
    Finding the beginnings has been one of the preoccupations of Iranian scholars to such an extent that it can be said they have devoted themselves wholeheartedly to this endeavour. A survey of their findings also shows this fact that they have not reached similar conclusions، and their conclusions are a sign of diversity of their opinions، so that in finding the beginnings of the Indian Style، we are faced with the same diversity of opinion، to such an extent that poets like Khaghani، Hafiz، Fozooli، Babafaghani، etc، have all been nominated as forerunners of the Indian Style. The authors of the present article believe that no single poet can be the originator of a style so extensive as the Indian; but that the share of each poet in the formation of the Indian Style should be acknowledged. Therefore two Azerbaijani poets (Fozooli and Khaghani) have been chosen so that، through an analysis of the content of their poetry، their level of influence on the formation of the current of Persian poetry can be examined.
فهرست مطالب این نویسنده: 17 عنوان
  • احمد غنی پورملکشاه
    احمد غنی پورملکشاه
    استاد
نویسندگان همکار
  • دکتر مسعود روحانی
    دکتر مسعود روحانی
    استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
  • نرگس جابری نسب
    نرگس جابری نسب

  • دکتر علی اکبر باقری خلیلی
    دکتر علی اکبر باقری خلیلی
    (1381) دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه فردوسی
  • دکتر حسین حسن پور آلاشتی
    دکتر حسین حسن پور آلاشتی
    دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
  • دکتر سیاوش حق جو
    دکتر سیاوش حق جو
    دانشیار زبان و ادبیات فارسی، زبان و ادبیات فارسی، ادبیات فارسی و زبانهای خارجی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
  • قدسیه رضوانیان
    قدسیه رضوانیان
    استاد زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات فارسی و زبان های خارجی، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه مازندران، بابلسر- ایران
بدانید!
  • این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شده‌است.
  • مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه می‌کند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایش‌ها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامده‌است.
  • اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال