به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
مقالات رزومه:

دکتر اکبر برزگر

  • فاطمه محمدی طاویله، فرامرز قره گوزلو*، سمیه کاظمی، اکبر برزگر
    مقدمه

     یکی از برنامه های موثر در پیشگیری از اختلالات اسکلتی-عضلانی، استفاده از مداخلات آموزشی حمل بیمار در چارچوب الگوی جامع پرسید-پروسید است. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش حمل بیمار مبتنی بر الگوی پرسید-پروسید بر میزان اختلالات اسکلتی-عضلانی در کمک پرستاران انجام شد.

    مواد و روش کار

     این پژوهش، یک مطالعه نیمه تجربی بود که در سال 1401 بر روی 100 نفر از کمک پرستاران شاغل در بیمارستان امام رضا (ع) واقع در استان کرمانشاه در گروه مداخله و کنترل، انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه مشخصات جمعیت شناختی، پرسشنامه نوردیک، مقیاس نقشه بدن، مقیاس آنالوگ بصری و پرسشنامه رفتارهای پیشگیری از اختلالات اسکلتی-عضلانی براساس الگوی پرسید بود که در سه مرحله ی قبل، یک و سه ماه پس از مداخله، تکمیل شدند. تحلیل داده ها در نرم افزار  SPSS و با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و تحلیلی صورت گرفت.

    یافته ها

     قبل از مداخله میزان و شدت اختلالات اسکلتی-عضلانی بین گروه مداخله و کنترل فقط در برخی اندام ها، اختلاف معنادار داشت اما پس از مداخله میزان و شدت اختلالات بین دو گروه در تمام اندام ها، اختلاف معنادار داشت. به این صورت که در گروه مداخله، این میزان کاهش یافت. قبل از مداخله، اختلاف معناداری بین نمره آگاهی، نگرش، خودکارآمدی، عوامل تقویت کننده و قادرکننده و رفتار در گروه مداخله و کنترل وجود نداشت. اما پس از مداخله، این نمرات بین دو گروه، اختلاف معناداری داشت، به این صورت که در گروه مداخله، فزایش یافت.  

    نتیجه گیری

     در این مطالعه آموزش حمل بیمار بر اساس الگوی پرسید-پروسید تاثیر بسزایی در کاهش میزان و شدت اختلالات اسکلتی-عضلانی داشت. لذا مداخله آموزشی براساس این الگو احتمالا می تواند باعث کاهش اختلالات اسکلتی-عضلانی در افرادی شود که به نوعی با حمل بیمار سروکار دارند، البته انجام مطالعات بیشتر بر روی تعداد افراد بیشتری توصیه می شود.

    کلید واژگان: الگوی پرسید-پروسید، آموزش، حمل بیمار، اختلالات اسکلتی-عضلانی، کمک پرستاران
    Fatemeh Mohammaditavileh, Faramarz Gharagozlou * Somayeh Kazemi, Akbar Barzegar
    Objective(s)

     One of the effective programs in the prevention of musculoskeletal disorders among nursing assistants is the use of educational interventions on patient handling. The aim of this study was evaluating the effect of patient handling training based on Precede-Proceed model on musculoskeletal disorders among nursing assistants.

    Methods

     This was a semi-experimental study conducted in 1401 on nurses working in a hospital in Kermanshah province, Iran.  in the three stages before, one and three months after the intervention. The data collection tools included a demographic questionnaire, the Nordic questionnaire, the body map scale, a visual analog scale and a musculoskeletal disorders prevention behaviors questionnaire including items based on the Precede-Proceed model. Data analysis was done in SPSS software.

    Results

     In all 100 nurses were entered into the study (50 nurses per each group). Before the intervention, there was a significant difference in the rate and intensity of musculoskeletal disorders between the intervention and control groups only in some parts of the body, but after the intervention, there was a significant difference in the rate and intensity of the disorders between the two groups in all areas (P-value <0.05) indicating the improvement in intervention group. Before the intervention, there was no significant difference between the score of knowledge, attitude, self-efficacy, reinforcing and enabling factors and behavior in the intervention and control groups (P-value>0.05), but after intervention, these scores had significant differences between the two groups (P-value<0.05) showing improvements in the intervention group.

    Conclusion

     The patient handling training based on the Precede-Proceed model had a significant effect in reducing the rate and severity of musculoskeletal disorders. Conducting more studies on a larger sample is recommended.

    Keywords: Precede-Proceed model, patient handling, musculoskeletal disorders, education, nursing assistants
  • زهره نادری، هیوا حسینی، مقداد پیرصاحب، اکبر برزگر، سارا کیانپور*
    زمینه و هدف

    تولوین یکی از مهمترین ترکیبات آلی فرار است که علاوه بر ایجاد مشکلات زیست محیطی، سلامت انسان را نیز تهدید می کند. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین عملکرد بیوفیلتر مبتنی بر بستر مخروط کاج/کمپوست جهت حذف بخارات تولوین از جریان هوای آلوده انجام شده است.

    روش بررسی

    در این پژوهش یک بیوفیلتر با حجم L 19/468 طراحی و ساخته شد. بستر بیوفیلتر از دو قسمت به ارتفاعcm  26 تشکیل و با مخلوطی از کمپوست و مخروط کاج به نسبت حجمی 1:1 پر شد. پس از تلقیح بستر با لجن تصفیه خانه فاضلاب شهری و سازگار نمودن آن با تولوین، عملکرد بیوفیلتر در قسمت های مختلف بستر در غلظت تولوین ورودی g/m3 5/5-2/5 و زمان ماند بستر خالی(EBRT)  1/3، 1/7 و min 2/43 مورد بررسی قرار گرفت. همچنین نتایج به لحاظ آماری نیز تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    در EBRT min 2/43 و غلظت های تولوین ورودی  g/m35/5-2/5 کارایی حذف به 100 درصد رسید. همچنین با کاهش EBRT از کارایی حذف کاسته شد. نتایج نشان داد که کارایی حذف در قسمت اول بستر بیوفیلتر بیشتر از قسمت دوم آن بود. در غلظت تولوین ورودی g/m3 2/62 و EBRT min 1/7، حداکثر ظرفیت حذف (ECmax) بیوفیلتر g/m3.min 2/74 بدست آمد.

    نتیجه گیری

    در کلیه شرایط بهره برداری بیوفیلتر، غلظت خروجی بیوفیلتر مخروط کاج/کمپوست، پایین تر از استاندارد WHO  (µg/m3260) بود. همچنین، ظرفیت حذف بالای بیوفیلتر قابلیت آن را در حذف تولوین از جریان گازهای آلوده تایید کرد.

    کلید واژگان: تجزیه زیستی، مخروط کاج، ترکیبات آلی فرار، کمپوست
    Zohreh Naderi, Hiwa Hossaini, Meghdad Pirsaheb, Akbar Barzegar, Sara Kianpour*
    Background and Objective

    Toluene is one of the most important volatile organic compounds that threaten human health and introduce many environmental problems. Therefore, the present study aims to determine the performance of a biofilter based on pine cones/compost to remove toluene vapors from polluted air streams.

    Materials and Methods

    In this research, a biofilter with a volume of 19.468 L was designed and built. The biofilter bed consisted of two parts 26 cm in height and packed with a mixture of compost and pine cones in 1:1 volumetric ratio. After inoculating the bed with sludge from a municipal wastewater treatment plant and making it compatible with toluene, the performance of the biofilter in different parts of the bed was investigated at the inlet toluene concentrations of 2.5-5.5 g/m3 and Empty Bed Retention Times (EBRTs) of 1.3, 1.7, and 2.43 min. Also, the results were analyzed statistically.

    Results

    At EBRT of 2.43 min and different inlet toluene concentrations of 2.5-5.5 g/m3, the removal efficiency reached 100 percent. Also, the removal efficiency decreased with the reduction of EBRT. The results showed that removal efficiency was higher in the first part of the biofilter bed relate to the second part. At an inlet toluene concentration of 2.62 g/m3 and EBRT of 1.7 min, the maximum elimination capacity (ECmax) of 2.74 g/m3.min was obtained.

    Conclusion

    In all experimental conditions the outlet concentration of pine-cone/compost biofilter was below the WHO standard (260 µg/m3). Also, the high elimination capacity of biofilter verified its capability toward toluene removal from polluted gas streams.

    Keywords: Biodegradation, Pine-cones, Volatile organic compounds, Compost
  • اکبر برزگر، میترا دربندی، عباس همتی ازندریانی، یحیی پاسدار *
    زمینه و هدف

    برچسب گذاری صحیح مواد غذایی می تواند به بهبود رژیم غذایی و سلامت کمک کند. با توجه به اهمیت سدیم در رژیم غذایی، تعیین مقدار سدیم مواد غذایی و مقایسه آن با مقدار گزارش شده بر روی برچسب های تغذیه ای از اهداف مطالعه حاضر بود.

    روش کار

    در این مطالعه 96 ماده غذایی پرمصرف در 5 گروه شامل فرآورده های گوشتی و پروتیینی، لبنیات، تنقلات، سس سفید، رب گوجه فرنگی و ماکارونی مورد بررسی قرار گرفت. مقدار سدیم با دستگاه فلیم فتومتر   (Halstead, Essex, England) اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاد ه از آزمون ویلکاکسون و ضریب همبستگی پیرسون انجام گرفت.

    یافته ها

    میانگین مقدار سدیم موجود در فرآورده های گوشتی و پروتیینی (04/183±35/409 میلی گرم) به طور معناداری بیشتر از مقدار گزارش شده بر روی برچسب های تغذیه ای (95/273±90/317 میلی گرم) بود (005/0p=). در گروه سس ها و رب ها میانگین مقدار سدیم بطور معنی داری کمتر از مقدار گزارش شده بر روی برچسب های تغذیه ای بود (002/0p=). در لبنیات و ماکارونی مقدار سدیم گزارش شده بر روی برچسب ها با مقدار واقعی تفاوت معناداری نداشت. در 67 درصد مواد غذایی مورد بررسی، مقدار سدیم گزارش شده بر روی برچسب های تغذیه ای با سدیم بکاررفته در مواد اولیه تطابق نداشت و کمتر یا بیشتر از مقدار واقعی گزارش شده بود.

    نتیجه گیری

    این مطالعه نشان داد مقدار سدیم گزارش شده بر روی برچسب های تغذیه ای مواد غذایی با مقادیر بکاررفته در مواد اولیه تفاوت قابل توجهی دارد. لذا کنترل دقیق سدیم در مراحل تولید فرآورده های غذایی و نظارت دقیق تر برچسب‫های تغذیه ای ضروری است.

    کلید واژگان: سدیم، فرآورده های گوشتی، لبنیات، تنقلات، برچسب تغذیه ای
    A Barzegar, M Darbandi, A Hemati, Y Pasdar*
    Background & objectives

     Proper food labeling can help improve a diet and health. Due to the importance of sodium in the diet, determining the amount of sodium in food and comparing it with the amount reported on nutrition labels was the objective of the present study.

    Methods

     In this study, 96 high-consumption foods were examined in 5 groups, including meat and protein products, dairy products, snacks, white sauce, tomato paste, and macaroni. Sodium content was measured by a flame photometer (Halstead, Essex, England). Data were analyzed using the Wilcoxon test and Pearson correlation coefficient.

    Results

     Mean values of sodium found in meat and protein products (409.35±183.04 mg) were significantly higher than the amount reported on nutritional labels (317.90±273.95 mg) (p=0.005). For groups of white sauce and tomato paste, mean values of sodium were significantly lower than the nutritional labels (p=0.002). For dairy products and macaroni was no significant difference between the sodium content reported on the nutritional labels and the actual value. In 67% of examined food, the amounts of sodium did not match those reported by nutritional labels, being lower or higher than the value reported. 

    Conclusions

     This study demonstrated that the amount of sodium reported on nutritional labels significantly differed from the amounts used in raw materials. Therefore, it is essential to carefully control the amounts of sodium during food production processes and monitor nutritional labels.

    Keywords: Sodium, Meat Products, Dairy Products, Snack Food, Nutritional Labels
  • Fariborz Omidi, Akbar Barzegar*, Bita Soltani, Faramarz Gharagozlou, Yahya Pasdar, Mitra Darandi
    Introduction

    Few pieces of evidence are available about the association between occupational exposure to vegetable oil and the risk of blood lipid problems. This study was aimed to investigate the relationship between exposure to vegetable oil and blood lipid profile in a vegetable oil factory.

    Materials and Methods

    This retrospective cohort study was carried out on 30 male workers exposed to vegetable oil as an exposed group and 30 male office workers as an unexposed group in a vegetable oil factory. Blood lipid profiles as total cholesterol, triglycerides, Low-Density Lipoprotein (LDL), and High-Density Lipoprotein (HDL) were measured by analyzing the blood samples in both groups in a clinical laboratory.

    Results

    There were no significant differences between the two groups in terms of age, body weight, height, Body Mass Index (BMI), and physical activity. The results showed significantly higher mean levels of triglyceride and LDL in the exposed group compared to the unexposed group (P < 0.001), while HDL mean levels in the exposed group were significantly lower than the unexposed group (P < 0.001).

    Conclusion

    The findings revealed the possible association between blood lipid disorders and occupational exposures to vegetable oil. Further researches are proposed to study the mechanisms of occupational respiratory and skin lipid absorptions in different types of vegetable oils.

    Keywords: Plant Oils, Occupational Exposure, Triglycerides, Lipoproteins, LDL, Cholesterol
  • Yahya Pasdar, Akbar Barzegar, Abbas Hemati Azandaryani, Hamed Soleymani, Mitra Darbandi *
    Background

    One of the main nutritionally important food compositions is fat and fatty acid. High levels of some fats leave irreversible effects on community health in the long term. The present study was conducted to determine the amount of fatty acids in meat products.

    Methods

    In the present cross-sectional study, eight types of meat products available on the market were investigated because of their importance, including kebab, hamburger, sausage, red meat, chicken and canned tuna. For the greater accuracy of the results, three fresh samples were prepared from each product and tests were repeated. Fatty acids were extracted from oils by Folch method, and purified following extraction and methylation by AOCS method. Samples obtained were analyzed in a gas chromatography device.

    Results

    The most frequent saturated fatty acids were palmitic and stearic acids in burgers, and palmitic and caproic acids in salami and canned tuna. The most frequent trans-fatty acid (elaidic acid) was found in burgers (15.98 ± 4.69 %). The most frequent saturated fatty acid (SFA) was found in burgers with 62%, which was significantly higher than canned tuna and salami (P = 0.012). The highest level of PUFA was observed in canned tuna (28.6%) and the lowest in burgers (4.6%) (P < 0.001). The ratio of PUFA/MUFA varied from 0.15% in burgers to 1.08% in canned fish (P < 0.001). The ratio of PUFA/SFA was favorable in salami and tuna, but low in burgers (0.07%). The ratios of PUFA/MUFA and PUFA/SFA were different in three groups of protein content foods (P < 0.05).

    Conclusions

    The study revealed that burgers contained higher SFA and TFA levels and lower and PUFA/SFA ratio compare to other studied food groups. Including fatty acids content mainly TFA and SFAs on food labeling highly recommended to improve public nutritional knowledge for choosing safe foods

    Keywords: Saturated Fatty Acid, Unsaturated Fatty Acid, Meat Products, Gas Chromatography
  • اکبر برزگر*، محمود باباویسی، امیرحسین هاشمیان، نادیا چابکسوار
    زمینه
    کارمندان شاغل در بانک ها از جمله افرادی هستند که در طول شیفت کاری مدت زیادی را با رایانه سروکار دارند. استفاده از رایانه به مدت طولانی عوارضی چون اختلالات بینایی را می تواند به دنبال داشته باشد. از این رو در این مطالعه به بررسی میزان شیوع انواع اختلالات بینایی ناشی از کار با رایانه در پرسنل بانک های ملت سطح شهر کرمانشاه پرداخته شده است.
    روش ها
    در این مطالعه کلیه کارکنان شاغل در بانک های ملت شهر کرمانشاه که زیر 40 سال داشتند مورد بررسی قرار گرفتند و با استفاده از یک پرسشنامه شامل مشخصات دموگرافیک و اختلالات بینایی و یک چک لیست اطلاعات مورد نیاز جمع آوری گردید. برای بررسی ارتباط بین اختلالات بینایی و سایر متغیرها از آزمون آماری کای دو استفاده شد.
    یافته ها
    در مجموع 87 نفر واجد شرایط بودند که در مطالعه شرکت کردند. 26 نفر(9/29%) از آن ها از عینک طبی استفاده می کردند که 10 نفر از آن ها پس از استخدام در بانک و کار با رایانه مجبور به استفاده از عینک شدند. در مجموع در بین کاربران رایانه در این مطالعه عوارضی چون سردرد(%9/60)، سوزش چشم(6/58%)، قرمزی چشم(3/56%) و احساس درد در چشم ها(54%) و اشک ریزش(8/44%) از جمله شایع ترین عوارض بود. در کل 83% از افراد مورد مطالعه حداقل از یک عارضه بینایی شکایت داشتند. ارتباط معناداری بین شیوع عوارض و پارامترهای مطالعه مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    باتوجه به اینکه استفاده از رایانه جزء لاینفک در امور بانکی می باشد لازم است تا از روش های مناسب جهت اصلاح شرایط محیط کار و تدوین اقدامات پیشگیرانه و درمانی مناسب در محیط های کاری مثل بانک ها استفاده گردد..
    کلید واژگان: رایانه، اختلالات چشمی، کارمندان بانک
    Akar Barzegar *, Mahmood Babaveisi, Amir Hossein Hashemian, Nadia Chaboksavar
    Introduction Employees working in banks are the personnel that deal a lot with computers at shift work. Those who spend long time per day working on computer tasks experience symptoms like visual disorders. Then in this study, the prevalence of work related visual disorders was investigated in Mellat bank personnel at Kermanshah City.
    Methods
    All personnel of Mellat banks with age of lower than 40 years were investigated by using a questionnaire and a checklist. Statistical tests were used in order to survey the relationsheep between visual disorders and some variables.
    Results
    Totally, 87 employees were eligible and participated in the study. 29.9% of the employees were wearing medical glasses that 10 persons of them had to wear glasses after employing and using computer at work. Headaches (60.9%), eye burning sensation (58.6%), eye redness (56.3%), pain in the eyes (54%), and tearing (44.8%) were the most prevalent symptoms among the employees. Eighty three percent of them complained from at least one visual symptom. There was no significant relationsheep between visual disorders prevalence and other variables.
    Conclusion
    As the employee in bank must use computer at work, then it is necessary to use appropriate ways for correcting workplace position and preventing measures at workplaces such as banks.
    Keywords: Computer, Visual disorders, Bank personnel
  • دکترسیروس رضایی، مرتضی صائب، محمود فخری، مهندس اکبر برزگر
    سابقه و هدف
    آمبولی چربی اگرچه شیوع زیادی ندارد، اما یکی ازجدیترین عوارض شکستگی است که غالبا کشنده میباشد. این عارضه بر اثر انسداد عروق کوچک توسط گلبولهای چربی ایجاد می شود که در نتیجه انسداد عروق کوچک در مغز و ریه ها به صورت خونریزی داخل آلوئول و اختلال در انتقال اکسیژن نمایان میشود. علایم بالینی بارز آن تنگی نفس،کاهش سطح هوشیاری، تب، تاکیکاردی و پتشی است که معمولا به دنبال شکستگی اندامهای تحتانی(ران وساق) بروز میکند. مطالعه حاضر به منظور بررسی آمبولی چربی در بین مبتلایان به شکستگی ران و ساق در مرکز ترومای شهرکرمانشاه (مرکزآموزشی درمانی آیت الله طالقانی) انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر به روش توصیفی انجام شد. ابتدا با مراجعه به دفاتر ثبت اسامی مراجعین مبتلا به شکستگی اندام و پرونده های موجود در بایگانی اسناد پزشکی و دفترگزارش بخش های ارتوپدی، 627 مورد پرونده افراد مبتلا به شکستگی ران و ساق در مدت 12 ماه از تاریخ 31/6/1381 لغایت 31/6/1382 جدا گردید. سپس پرونده همه ی بیمارانی که دچارآمبولی چربی شناخته شده بودند (13مورد) انتخاب واطلاعات موردنیاز شامل، محل شکستگی اندام، علایم بالینی و آزمایشگاهی مشخص درهنگام ابتلا به آمبولی با استفاده ازچک لیستی مبتنی بر اهداف مورد نظر جمع آوری و با آمار توصیفی به صورت جداول و نمودار ارائه شد.
    یافته ها
    07/2 درصد (13نفر) از کل افرادی که در طول یک سال دچار شکستگی ران وساق شده بودند، به آمبولی چربی مبتلا شدهبودند. 46 درصد از افراد مبتلا شکستگی ران، 7/30درصد شکستگی ساق و3/13درصد شکستگی توام ران وساق داشتند. تنگی نفس، کاهش سطح هوشیاری، تب و اختلال گازهای خون شریانی بهترتیب در 3/92، 8/53 و 6/84 درصد گزارش شده بود. همچنین2/69 درصد از شکستگی های منجر به آمبولی براثر تصادف با اتومبیل حادث شده بود.
    بحث: آمبولی چربی در بین مبتلایان به شکستگی ران وساق درمرکز ترومای کرمانشاه درمقایسه با دیگر مطالعات در سایرنقاط بیشتر بوده است. علایم بالینی بارز در اکثر موارد ابتلا به آمبولی چربی با آنچه در منابع اعلام کرده اند، همخوانی دارد و بایستی به آنها توجه شود. پیشنهادمی شود بررسی هایی در خصوص مراقبتهای پس از وقوع شکستگی به عمل آید.
    کلید واژگان: آمبولی چربی، شکستگی اندام تحتانی، مرکزترومای کرمانشاه
  • پرویز غفاری، محمود فخری، مهندس اکبر برزگر، شایسته غفاری
    سابقه و هدف
    درحال حاضر ترمیم اعصاب آسیب دیده به شیوه های مختلف صورت می گیرد و با قاطعیت مشخص نیست که کدام روش نتیجه بهتری دارد. در بررسی حاضر نتیجه 21 مورد ترمیم اعصاب آسیب دیده توسط اجسام تیز در اندام ها که طی دو سال و به روش اپی پری نوریال انجام گرفته، بررسی شده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تمام موارد قطع عصب اندام ها که طی 27 ماه (اردیبهشت 1380 لغایت مرداد 1382) به مرکز آموزشی درمانی طالقانی و بیمارستان بیستون کرمانشاه مراجعه نموده بودند و توسط پژوهشگر اعصاب آسیب دیده آن ها ترمیم شده بود، مورد بررسی قرارگرفتند. این نمونه ها با شیوه ای یکسان با استفاده از روش اپی پری نوریال تحت جراحی قرار گرفتند. پس از عمل، عضو به مدت چهار هفته در گچ و دو هفته در آتل قرار می گرفت. نتیجه عمل عصب ترمیم شده با معاینه بالینی و با کنترل تینل ساین بررسی می شد و سه ماه بعد با الکترومیوگرافی و ان.سی.وی نتیجه حس و حرکت عضو مجددا بررسی می شد. داده ها با استفاده از برگه اطلاعاتی دو بخشی (چک لیست و پرسشنامه) و آمار توصیفی جمع آوری و ارائه شد.
    یافته ها
    47درصد موارد قطع عصب مدین، 4/33 درصد اولنار، 5/9 درصد رادیال و اعصاب پرونئال و دیژیتال هر کدام یک مورد بودند. نتیجه ترمیم عصب مدین در 70% خوب و 30% عالی، اولنار 4/71 درصد خوب و 6/28 درصد عالی، رادیال هر دو مورد خوب و نتیجه ترمیم یک مورد عصب پرونئال و دیژیتال نیز عالی بود. افرادی که به فاصله زمانی کمتراز سه روز از زمان آسیب، عصب آن ها ترمیم شده بود، در 25% موارد کاملا راضی، 75% راضی، در فاصله چهار روز تا یک هفته 20% کاملا راضی، 70% راضی و یک مورد ناراضی، در فاصله زمانی بیشتر از یک هفته هر سه مورد درحد راضی پاسخ دادند. نتیجه عمل درفاصله زمانی کمتراز سه روز از بروز حادثه در 5/62درصد خوب و در5/37 درصد عالی بود. در فاصله زمانی 4 روز تا یک هفته 70 % خوب و 30 % عالی و در بیشتر از یک هفته نتیجه هر سه مورد ترمیم درحد خوب بود.
    بحث: نتایج بررسی نشان داد که عصب دست ها بیشتر در معرض آسیب بوده اند. همچنین نتایج بیانگر این است که با شیوه اپی پری نوریال در این بررسی نتایج عالی و خوب ترمیم اعصاب بیشتر از آنچه بود که تاکنون با شیوه های مختلف انجام شده است. پیشنهاد می شود همکاران به کارگیری این شیوه ترمیم اعصاب را بیشتر مورد بررسی قرار دهند.
    کلید واژگان: ترمیم عصب، اپی پری نوریال، کرمانشاه
  • حشمت رزلانسری، غلامرضا محسنی، مهندس اکبر برزگر، نادر سالاری، محمود فخری، سید مرتضی هدایت مفیدی، شکوه صادقی
    سابقه و هدف
    اسکراب جراحی دست ها به روش صحیح یکی از مؤثرترین شیوه های پیشگیری از انتقال عفونت است. باتوجه به اینکه زمان های مختلقی برای اسکراب جراحی دست ذکر گردیده است این پژوهش به منظور مقایسه اثر سه روش زمانی اسکراب جراحی توسط بتادین 5/7 درصد بر کاهش آلودگی میکروبی دست های گروه جراحی در اتاق عمل مراکز آموزشی و درمانی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در سال 1378 انجام شده است.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر یک پژوهش تجربی است که روی20 نفر از اعضای گروه جراحی که در دو مرحله به صورت خوشه ایاز بین افراد شاغل در بخش های اتاق عمل انتخاب شده بودند، انجام شد. پس از انتخاب نمونه های واجد شرایط در مورد تقسیم بندی زمان های اسکراب به هر یک از اعضاء توضیح داده شد. سپس بلافاصله قبل از شرکت در اولین عمل جراحی، از دست ها نمونه باکتریایی برداشته شد و بعد از اسکراب دو، چهار و شش دقیقه ای که به فواصل حداقل 18 ساعت در روزهای مختلف صورت می گرفت، نمونه دیگری از دست ها برداشته شد و نمونه ها فورا به آزمایشگاه منتقل شد. سپس کلنی های باکتریایی و نوع میکروارگانیسم ها شمارش و مشخص می گردیدند. یا فته های پژوهش با استفاده از آمارتوصیفی و آزمون کروسکال والیس و آزمون رتبه ای ویلکاکسون مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند.
    یافته ها
    نتایج توسط آزمون کروسکال والیس بین سه روش زمانی نشان داد که اختلاف معنادار آماری بین آن ها وجود ندارد، ولی باتوجه به بررسی باسیل های گرم منفی مشخص گردید که اسکراب جراحی دودقیقه ای قادر به نابودسازی کامل باسیل های مذکور که در بروز عفونت های بیمارستانی از طریق دست ها شایع می باشند، نبوده است. این در حالی است که اختلاف میانه تعداد کلنی ها در قبل و بعد در هر سه روش معنادار بوده است (005/0P<). از طرفی اسکراب 6دقیقه ای نسبت به 4دقیقه ای یک زمان طولانی تری به نظر می آید.
    بحث: این مطالعه نشان داد که اسکراب 4دقیقه ای می تواند مناسب ترین اسکراب برای کاهش آلودگی دست ها و در نتیجه کاهش عفونت های بیمارستانی در بخش اتاق عمل باشد. مطالعات تکمیلی برای دستیابی به یک روش مناسب و ماده مؤثر مورد استفاده برای اسکراب جراحی توصیه می شود.
    کلید واژگان: اسکراب جراحی، آلودگی میکروبی، گروه جراحی، اتاق عمل
فهرست مطالب این نویسنده: 9 عنوان
  • دکتر اکبر برزگر
    دکتر اکبر برزگر
    دانشیار مهندسی بهداشت حرفه ای، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران
نویسندگان همکار
  • سارا کیانپور
    سارا کیانپور
    دانشجوی دکتری مهندسی بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران
  • مقداد پیرصاحب
    مقداد پیرصاحب

  • امیرحسین هاشمیان
    امیرحسین هاشمیان
    دانشیار آمارزیستی، گروه آمار زیستی، دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه، کرمانشاه، ایران
بدانید!
  • این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شده‌است.
  • مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه می‌کند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایش‌ها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامده‌است.
  • اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال