مقالات رزومه دکتر مریم قبادی
-
بخشی از مناطق نامکشوف «تاویل» در سنت اسلامی، سوابق تاویل گرایی در میراث تفسیری است، تا جایگاه، روند کم وکیف توجه به ابعاد، ظرفیت های ناشناخته و ابواب ناگشوده آن در میان مفسران مسلمان، امکان ترسیم یابد و نیز روشن شدن نقاط ضعف و قوت مفسران در این خصوص و تمهید زمینه ورود به مباحث نوین هرمنوتیکی. تحلیل انتقادی گونه های تاویل آیات در لطائف الاشارات، گامی به سوی این چشم انداز بلند است. این سخن، با گونه شناسی تاویلات قشیری، در پی ارائه خوانشی انتقادی از این گونه ها با روشی تحلیلی- توصیفی به این نتیجه رسیده است که قشیری در لطائف الاشارات، شانی ادیبانه، هنری و صوفیانه دارد. لذا، تاویل های ذوقی او نسبت به تاویل های صحیح و اصولی اش بسامد بالاتری دارند. از میان تاویل های صحیح، بیشترین شمارگان، به «بیان لایه های زیرین معنایی آیات»، آنگاه «بیان مصادیق عینی» اختصاص یافته است. اما از گونه «معنای محتمل از میان چندین معنای احتمالی» خبری نیست. به رغم شورآفرینی و اثربخشی او در مخاطبان نسبت به تعالیم قرآنی، اما برخی تاویل های سطحی، دور از ذهن و ساده انگارانه او با شان علمی اش سازگاری ندارد و راهی به توجیه ندارد.کلید واژگان: اشاره, تحلیل انتقادی گونه ها, قشیری, گونه های تاویل, لطائف الاشارات}Among the unexplored aspects of “interpretation” in the Islamic tradition, an important area is the origin of “hermeneutics” from the heritage of exegesis. It can shed light on the dimensions, capabilities, and unexplored chapters of Muslim commentators while highlighting their strengths and weaknesses. In this way, it paves the way for the introduction of new hermeneutical themes. To pursue this broader perspective, a critical analysis of the different ways of interpreting verse in Latā’if al-'Ishārāt serves as a crucial step. By typologizing Qushairī's interpretations and subjecting them to a critical reading using the analytical-descriptive method, this study concludes that Qushairī occupies a prominent literary, artistic, and Sufi position within the Latā’if al-'Ishārāt. As a result, his aesthetically pleasing interpretations are more common than his precise and principled ones. In the case of precise interpretations, the majority focus on presenting the underlying semantic layers of the verses, followed by giving objective examples. However, the notion of "possible meaning among several possible meanings" is missing. Despite his ability to captivate audiences with his sensationalism and effectiveness in conveying the teachings of the Quran, some of his superficial, far-fetched, and simplistic interpretations do not live up to his scholarly reputation and cannot be justified.Keywords: Qushairī, Latā’if al-'Ishārāt, note, Types of Commentary, Critical Analysis of Types}
-
فصلنامه مطالعات تفسیری، پیاپی 52 (زمستان 1401)، صص 227 -250
دامنه معنایی «فضل» و مشتقات آن، بهعنوان یکی از واژههای پرکاربرد قرآن کریم که بیش از 90 بار در آیات مختلف بهکار رفته بسیار گسترده است. از آن میان، معانی ارایهشده در تفاسیر برای فضل در آیه 34 سوره نساء، خاستگاه طرح پرسشهای جدی در این زمینه شده است. در این مقاله، با استفاده از الگوی معناشناسی تاریخی، ضمن بررسی روند تغییرها در حوزه معنایی این واژه از خلال 40 تفسیر از نخستین آثار تفسیری تا دوران معاصر، کوشیده است با مقایسه و تحلیل این اطلاعات و دادهها و تعیین میزان همگرایی و واگرایی آنها، زمینه یک گونهشناسی انتقادی را فراهم سازد و با تکیه بر قراینی درونمتنی، مانند: معنای لغوی، سیاق و دیگر آیات، زمینه دستیابی به معنای درست این واژه را فراهم آورد. نتیجه بررسیها نشانگر آن است که کاربست «فضل» در این آیه، بیشتر ناظر به امور مادی و در گرو تلاش و کوشش انسان است و امتیاز ذاتی برای مردان نیست.
کلید واژگان: آیه 34 نساء, تفسیر ادبی, فضل, تحول معنایی, تفاسیر قرن دوم تا معاصر}The semantic range of fazl and its derivatives, as one of the most used words in the Holy Quran - which is used more than 90 times in different verses - is very wide. Among them, the meanings presented in the interpretations in verse 34 of Surah Nisaa have been the origin of raising serious questions in this field. In this article, by using the model of historical semantics, while examining the process of changes in the semantic field of this word through 40 interpretations from the first interpretive works to the contemporary era, the author has tried to compare and analyze this information and data and determine the degree of their convergence and divergence. To provide the context of a critical typology and by relying on in-textual clues, such as: literal meaning, context and other verses, to provide the context to achieve the correct meaning of this word. The results of the investigations show that the use of fazl in this verse is mostly related to material affairs and dependent on human efforts and is not an inherent privilege for men.
Keywords: Verse 34 of Nisa, Literary Interpretation, Preference, Semantic Transformation, Second Century to Contemporary Commentaries} -
نشریه آموزه های تربیتی در قرآن و حدیث، سال هشتم شماره 2 (پیاپی 16، پاییز و زمستان 1401)، صص 165 -182
قرآن کریم در راستای هدایت، انسان را گاه، به صراحت، گاه به کنایه و اشاره؛ گاه، با انذار و گاه با تبشیر، به اموری ترغیب و از مسایلی باز می دارد و او را به انتخاب آگاهانه ی بهترین و پر ثمرترین راه کمال فرامی خواند. از جمله اموری که قرآن مخاطبان خود را به طور غیرمستقیم نسبت بدان هشدار داده و از آن بازداشته، «لعب» است. لازمه ی دوری جستن و پرهیز از درافتادن به دام لعب، شناخت این پدیده است. این که لعب در قرآن به چه معناست؟ چه مولفه ها و شاخصه هایی دارد؟ چه مصادیقی دارد؟ چرا از آن نهی شده است؟ این نوشتار برای یافتن پاسخ این پرسش ها با تکیه بر روش معناشناختی ساختگرا کوشیده است مولفه های معنایی لعب را در سطح همنشینی به دست دهد. حاصل آنکه، هرچند لعب، در کودکی اثربخش ترین راه بالندگی و رشد فکری و جسمی و بعدها بهترین وسیله برای تمدید قوا و زدودن آثار خستگی و ایجاد نشاط در تمام دوران حیات است و جسم انسان نیازمند بدان، در قرآن کریم، ضمن اشاره ای گذرا به این بعد «لعب»، صورت بندی دیگری از لعب دارد و آن را در دو سطح به کار می برد. نخست، معنایی که برای مخاطبان اولیه آشنا است. دوم معنای بازتولید شده ی قرآن. «بطلان کاری»، «ضد حق بودن»، «ضد عقلانیت»، «سرخوشی»، «ضد جدیت»، مولفه های کاربست نخست لعب است.«ناپایداری/گذرایی»، «عدم قطعیت»، «غفلت زایی»، «بی ثمری / بی حاصلی»، «فرصت سوزی»، «مواجهه معرضانه» و... مهم ترین مولفه ها در معنای نوپدید قرآنی است. این مولفه ها می توانند به عنوان شاخص هایی برای شناخت مصادیق روزآمد لعب مورد استفاده قرار گیرند.
کلید واژگان: لعب, معناشناسی ساختگرا, مولفه معنایی, هم نشینی} -
هدف این پژوهش دستیابی به تبیینی تاریخی از برنامه آموزشی رشته دانشگاهی علوم قرآن و حدیث در نظام رسمی آموزش عالی ایران است. به این منظور، پیدایی و سیر تغییرات این رشته در بازه 1365 تا 1395 بر پایه داده های تاریخ شفاهی و تحلیل اسناد برنامه های درسی مصوب شورای عالی برنامه ریزی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (عتف)، بررسی شده است. در دهه نخست حیات رشته پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هدفگذاری اساسی این رشته «تربیت نیروی انسانی و کارگزار آشنا با معارف اسلامی» بوده است، با این نگاه که توسعه دانش در حوزه معارف اسلامی، نه مسیولیت دانشگاه که کارویژه «حوزه های علمیه» است. در ادامه حیات رشته نیز، محوریت بخشیدن به «تفسیر و استنباط معارف قرآن و حدیث»، موجب شده است جهت گیری غالب در تربیت دانشگاهی به سوی کارکردهای عمومی باشد و از تخصص گرایی در مسایل «علوم قرآن و حدیث» فاصله گیرد. از ابتدای دهه 1380، «علوم قرآن و حدیث» در همه مقاطع دانشگاهی رشته ای مستقل شده، اما تخصص گرایی حتی در دوره دکتری، اتفاق نیفتاده است. از سال 1395، طرح تحول در مقطع کارشناسی رشته به اجرا درآمده، اما ادامه این مسیر تحولی در دوره های تحصیلات تکمیلی پی گرفته نشده، همان پیکره آموزشی ازپیش موجود تداوم یافته است.
کلید واژگان: علوم قرآن و حدیث, معارف قرآن, آموزش عالی, رشته دانشگاهی, برنامه درسی}In this research we study the explanation of educational program of the Quran and Hadith studies in the academic education system of Iran. For this purpose, we have investigated the occurrence and changes in this academic system between 1986 to 2016, based on the analysis of curriculum documents approved by the Supreme Planning Council of the Ministry of Science, Research and Technology (ATF). The results of this research show that in the first decade of formation of the academic system of Qur'an and Hadith studies, the educational basic goal was "training human resources and agents familiar with Islamic teachings", with the attitude that the development in the field of islamic studies is achieved in “seminaries”, not universities. Consequently, the emphasis on deriving the "Teachings of the Quran and Hadith" has caused the dominant orientation in academic education to be towards public functions and away from scientific elitism and specialization.
Keywords: Quran, Hadith sciences, quranic teachings, Higher Education, academic field, curriculum} -
نشریه نامه آموزش عالی، پیاپی 56 (زمستان 1400)، صص 132 -162هدف
این پژوهش با هدف بررسی توانمندی ها و شایستگی های دانش آموختگان رشته علوم قرآن و حدیث انجام گرفته است.
روش پژوهشبه این منظور به شیوه توصیفی-تحلیلی از الگوی پرسشنامه شارع پور و همکاران (1380) استفاده شده است. پیمایش از طریق سامانه پرس آنلاین، اجرا و تعداد 212 پرسشنامه تحلیل شد. ابتدا برازش مدل با نرم افزار 24 AMOS در دو بعد «نگرش و سبک زندگی» و «سواد و مهارت حرفه ای» تایید شد. سپس داده ها با استفاده از نرم افزار 24 SPSS به شیوه توصیفی (فراوانی و درصد) و شیوه استنباطی (آزمون خی دو و فریدمن) تحلیل شد.
یافته هایافته ها نشان می دهد نمونه مورد بررسی در این پژوهش که بیش از 86 درصد آنها دانش آموختگان تحصیلات تکمیلی هستند، در دو مولفه «سواد تخصصی» و «آشنایی با نهادها و شخصیت های علمی» نیازمند توجه ویژه اند، نقش دانشگاه را در ایجاد هویت دانشگاهی، فهم فرهنگی و ایجاد مهارت های پایه زبان خارجی و فناوری اطلاعات موثر نمی دانند، اما تحصیلات خود را در موفقیت شغلی مفید ارزیابی می کنند.
نتیجه گیریرشته علوم قرآن و حدیث به جهت ایجاد توانمندی و شایستگی های دانش آموختگان در ابعاد مختلف نیازمند بازنگری است.
کلید واژگان: شایستگی, دانش آموختگان, علوم قرآن و حدیث, برنامه درسی, اشتغال}ObjectiveThe purpose of this study was to investigate the capabilities and competencies of graduates of the Quranic sciences and tradition major.
MethodsFor this purpose, the model of Sharepour et al.’s (2001) questionnairehas been used in a descriptive-analytical manner. The survey was conducted through an online questionnaire system and 212 questionnaires were analyzed. At first, the fitting of the model was confirmed by AMOS 24 software in two dimensions of "attitude and lifestyle" and "literacy and professional skills". Then the data were analyzed by SPSS 24 software in descriptive method (frequency and percentage) and inferential method( Chi-Square and Friedman test).
ResultsThe findings show that the analyzed sample in this study, that more than 86% of it included graduate students, in the two components of "specialized literacy" and "familiarity with institutions and scientific personalities" require a particular attention. They do not consider the role of university to be effective in creating academic identity, cultural understanding, and developing basic foreign language and information technology skills, but they believe education in that field is helpful in their career success.
ConclusionThe Quranic sciences and tradition major requires to be reviewed in order to create the capabilities and competencies of the graduates in different dimensions.
Keywords: Competence, graduates, Quranic sciences, Tradition, Curriculum, employment} -
فتح ظهور نص القرآن وتشکله، فی ضوء البحوث الدینیه من قبل المسلمین وغیرهم، آفاقا جدیده وابعادا مختلفه. إن فکره «تحریف القرآن» ذات ابعاد تاریخیه بالإضافه إلی ابعادها الکلامیه. وهی زاویه تم التغاضی عنها فی دراسه تحریف القرآن بسبب هیمنه الجانب الکلامی. ویهدف هذا المقال إلی إثبات انه بعد وفاه الرسول الاکرم (ص)، وقبل ظهور الفرق الإسلامیه، ترسخت علی نحو ما اسس فکره التحریف بموضوع جمع القرآن. علیه، من خلال تجاهل الروایات المهمه حول إشراف النبی الاکرم (ص) وإدارته فی تنظیم القرآن وتجمیعه وتدوینه، من جهه، کان یتم الإصرار علی عدم جمع القرآن فی حیاه الرسول (ص)، ومن جهه اخری، یتم التاکید علی ان جمع القرآن من قبل الخلفاء هو الخیار الوحید المنطبق علی الواقع. یوکد هذا البحث علی جمع القرآن فی زمن النبی الاکرم (ص) بنهج نقدی لمستندات جمع الخلفاء، ویعتبر الاعتقاد بالتحریف نتیجه لعدم قبول جمع القرآن اثناء حیاه الرسول الاکرم (ص) وقد رای کل هذا فی دور الحکام خلال التقلبات.
کلید واژگان: تاریخ القرآن, جمع القرآن, جمع رسول الله(ص), جمع الخلفاء الراشدین, فکره التحریف}The advent and formation of theQuranic text has reached new horizons and proportions in the light of confessional and non-confessional studies. In addition to theosophical aspects, the notion of “distortion of Qur’an” has historical aspects which have been neglected in studies of the subject due to theosophical predominance. Most studies on distortion have focused on opposing the distortability of the Qur'an from various perspectives, rational, narrative and consensus on the immunity of the Qur'an from distortion. Although recent valuable research has been carried out on the analysis of documents related to distortion, no independent article has been collected specifically on the relationship between the idea of distortion and the lack of collection of the Qur'an at the time of the Prophet. The first and most basic hypothesis of distortion is the scattering of the Qur'an following the death of the Holy Prophet, which was first shaped in the form of hadiths and over time became an idea. Although these hadiths were not called distortions; however, their content undoubtedly provided the basis for other claims. Later, a number of hadiths on distortion were made and dealt with. This study seeks to demonstrate that after the demise of the Holy Prophet and before the emergence of Islamic sects, foundations for the thought of distortion had been laid, which explains how, on the one hand, through ignoring the considerable number of hadiths pointing out that collection, collation, and codification of the Qur’an was supervised and managed by the Holy Prophet, it is maintained that the Qur’an was not collected at the time of the Prophet, and on the other hand, the collection of the Qur’an by the caliphs is portrayed as the only factual alternative. This article, with a critical approach to the issue of distortion from this angle, while emphasizing the robustness of the reasons for collecting the Qur'an during the Holy Prophet’s life, evaluates the evidences of distortion believers. It focuses on the hadiths: “collection of the Qur'an by the caliphs”, “Ali’s Mus'haf” with emphasis on its difference with the existing Qur'an, "differentiations in readings" and “terms on what God has sent down” and attempts to highlight the weakness, non-rigorur and instability of the idea of distortion. Scholars, in their critique to the collection of the Qur'an by the caliphs implicitly or explicitly, while considering that leaving the Qur'an scattered by the missionary as irrational (Mousavi, 1995, 28; Milani, 1417 AH, 55; Darvaze, 1/86; 63 and 64) have considered it in conflict with the Qur'an as a miracle. In addition, the implication of rival hadiths and reports (assuming they are true without any evidence for being false) is also an incomplete or interpretable reason to support the claim of the distortion believers (Boroujerdi, 1415 AH, 482). In addition, it should be added that the design and processing of the Qur'an after the Holy Prophet can be analyzed and evaluated in line with the role of rulers in overlooking and establishing. (See: Poster, 1379, pp. 449-448). Importantly, for Muslims, regardless of their sects and ideology, the only thing that they have in common or more precisely are in consensus is the authenticity of the Qur'an. Companions and followers, eyewitnesses of the revelation of the Qur'an to the Prophet (PBUH) and witnesses of the frequency and quotation of the Qur'an, based on people hearings and notes, were so numerous that not the slightest change or modification in the text of the Qur'an is hidden from their keen eyes. Emphasizing the collection of the Qur’an at the time of the Holy Prophet through criticizing the documentation of the collection of the Qur’an by caliphs, this study regards the belief in the distortion as the consequence of accepting that the Qur’an was not collected during the Holy Prophet, and sees all this as accounted for by the role played by rulers in accessions and depositions
Keywords: history of Quran, collection of Qur’an, Prophet’ collection(PBUH), Caliphs’ collection, tahrif thought} -
بر اساس نظر مشهور، «تاویل» و «تفسیر» در جامع البیان فی تاویل آی القرآن طبری به یک معناستإ اما در سایه پژوهش های اخیر پایه های این فرض فروریخته است. از نوع کاربست «تاویل» در این کتاب پیداست که طبری دامنه «تاویل» را بسی فراخ تر از «تفسیر» دیده است. اگر فهم در سطح تفسیر، کشف و پرده برگرفتن از ظاهر کلام باشد اما گستره «تاویل» به طور عام و در جامع البیان به طور خاص، با «تفسیر» تفاوتی آشکار دارد؛ زیرا، فهم در سطح تاویل نیازمند بررسی و ملاحظه تمام مولفه های تاریخی متن، از زمان، مکان، زبان و فرهنگ زمان نزول است از سوی دیگر، از مبانی مهم تاویل در فرایند فهم متن، توجه به سطح مخاطبان است. با تحلیل روش طبری و پیگیری این ابعاد گونه هایی از تاویل، مثل: «بازگرداندن معنای ظاهر به ریشه های آن»،«ترجیح معنای محتمل، به کمک دلیلی از نقل یا عقل»، «جاری ساختن پیام عام آیه در موارد مشابه در جاری زمان» در این تفسیر قابل شناسایی است. هدف این پژوهش ارایه شواهدی گویا و شفاف از هر یک از این گونه هاست تا گواهی باشد بر این که طبری در تبیین مراد الهی، رویکردی تاویلی به فهم این متن مقدس داشته و درشمار معتنابهی ازآیات، به نحوآگاهانه تاویل کرده است.کلید واژگان: تاویل, طبری, گونه های تاویل, سطح مخاطبان}According to popular belief, "explanation" and "interpretation" in Tabari’s Jāmi al-bayan an taʾwīl āy al-Qurʾān are synonymous, but in the light of recent research, this assumption has been challenged. The nature of applying "explanation" in this book suggests that in Tabari’s perspective, the scope of "explanation" is much wider than "interpretation". If understanding at the level of interpretation is concerned with the discovery and unveiling of the ostensible meaning of the word, the scope of "explanation" in general and in Jāmi al-bayan in particular, is markedly different from "interpretation". It is because understanding at the explanation level requires unravelling all the historical elements of the text, including the time, place, language and culture of the revelation era. On the other hand, one of the underlying foundations of interpretation in the process of text deciphering is considering the reader’s level of understanding. By analyzing the Tabari’s method and exploring these dimensions, types of explanation such as "comparing the ostensible meaning against its roots", "preferring the most probable meaning based on reason and traditions", "extending the general message of the verse to similar cases " can be identified in this interpretation. This study aims to provide clear evidence for each of these types in order to demonstrate that Tabari has adopted an explanation approach to derive sacred meaning from Quran and has consciously resorted to explanation in numerous verses.Keywords: interpretation, Tabari, Types of Interpretation, Reader’s level of understanding}
-
هر چند در تعریف واژه تاویل، اشاره ای به عقل نشده، اما حضور التزامی عقل را، در تحلیل هسته معنایی آن می توان یافت. معانی تاویل (تفسیر، رجوع، آغاز و ابتدا، پایان و عاقبت، مصیر و مرجع، جمع، اصلاح، سیاست، تغییر یافتن، تدبیر و تقدیر) از جهات مختلف قابل تحلیل اند؛ از جمله این که تغییر، تحول، صیرورت، بازگشت و نیز پیوند با ابتدا و انتها و... ناظر به نوعی حرکت جهت دار و غایتمند هستند. اساسا، تصور حرکت، بدون مقصد و غایت ممکن نیست هم چنانکه سخن از غایات، بدون حرکت بی معناست. تمرکز بر این نکته، آدمی را به وجود نوعی آگاهی، فکر و اندیشه در نهاد واژه تاویل که در اصل و در بنیان اولیه ی آن نیز هست، رهنمون می سازد. در واقع، عقلانیت معنای لازم تاویل است و بدون آن تاویل میسر و بلکه محقق نخواهد شد. لذا، در آیه 7/ آل عمران؛ معیار و عیار انسانی تاویل، افزون بر انتساب به الله ( جامع جمیع اسماء وصفات)، رسوخ در علم است. صرفنظر از اختلافات مطرح در این زمینه، تمرکز و بلکه تاکید بر علم (اعم از علم الهی یا علم بشری با قید رسوخ) اشارتی دارد به پیوند تاویل با علم و آگاهی؛ و پیداست علم بدون عقلانیت قابل تصور نیست.
با این حال، این بعد از تاویل مغفول واقع شده و بلکه از سوی مخالفان مور د انکار قرار گرفته و اساسا تاویل در حد مقول های فرقه ای فروکاسته شده است. حال آنکه پیوند یا به تعبیر دقیق تر نسبت تاویل و عقلانیت امری جدی و اساسی و البته نیازمند بیان است. این نوشتار با روش تحلیلی، در پی تبیین این عنصر مقوم تاویل، با اشاره ای گذرا بر ضرورت و چرایی، از خلال ضوابط، اصول و شرایط مطرح شده، مقصود خود را جسته و به این نتیجه رسیده است که عقلانیت، عنصر مقوم تاویل است و تاویل بدون آن، قطعا تاویل نخواهد بود و شاید سخنی باشد مبتنی بر هوی و تفسیر به رای.کلید واژگان: تاویل, عقلانیت, قرآن, ضوابط تاویل} -
یکی از آفت ها و آسیب هایی که در عرصه زندگی مشترک، برای زن و مرد بروز می کند و بنیان خانواده را با بحران هایی جدی رو به رو می سازد، پدیده «نشوز» است. در آیات 34 و 128 سوره مبارکه نساء، ضمن اشاره به این آفت اجتماعی، چگونگی درمان یا رویارویی با آن به تناسب جایگاه و نقشی که هر یک از زن و مرد در فرایند ازدواج دارند، مطرح گردیده است. تفاوت شیوه برخورد با نشوز زن و مرد در آیات یاد شده از جمله مسایل بحث برانگیز و جنجالی است که امروزه مورد نقد یا دست کم پرسش قرار گرفته است. این نوشتار، با هدف پاسخ به این گونه نقدها، ضمن اشاره به مطالبی دربار ه چیستی، عوامل، پیامدها و جایگاه نشوز، اساس برخی کاستی ها در تفسیرهای صورت گرفته از نشوز را در عدم مرز بندی میان مفهوم و مصداق نشوز دیده است، و بر این نکته تاکید دارد که نشوز زن و مرد یک مصداق دارد و تفاوت شیوه برخورد با نشوز زن و مرد با ویژگی های زیستی آن دو در ارتباط است. به علاوه با اشاره به دو نوع نگاه در تحلیل مقوله نشوز از سوی عالمان، تلاش خود را بر بیرون کشیدن قرائن و شواهد نگاره دوم از خاطره فرهنگ قرآنی و روایی متمرکز ساخته است.
کلید واژگان: نشوز, مصادیق نشوز, طلاق, پیامد ها, نشوز زن, نشوز مرد}One of the downfalls in marriage, which happens for both men and women and leads to serious crisis, is noshuz (recalcitrance). The verses 34 and 128 of Surah al-Nisa’ have dealt with this social problem, suggesting the way of confronting it and proposing the remedy for it consistent with the status and role of each one of men and women in family life. The different remedy proposed in the mentioned verses in facing the noshuz (recalcitrance) of men and women has been open to serious debates that has raised critiques or at least questions concerning them. In this article the meaning, causes, results and status of noshuz has been discussed and the reason for the flaws seen in various interpretations of these verses have been considered the neglecting in distinguishing between the meaning and the denotation of noshuz. According to this study the noshuz of both men and women are identical and the practical difference in confronting them rises from the living characteristics of each. In addition, this article, mentioning two different approaches to the issue, has tried to recollect evidence in support of the second approach from the memory of the traditional and Quranic culture.
- : 1
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.