مقالات رزومه دکتر محمدرضا حیدری
-
مقدمه
بیماران تحت همودیالیز با عوارض مختلفی مانند یبوست رو به رو هستند که بر روی کیفیت زندگی آنان تاثیر دارد. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر شربت فلوس بر کیفیت زندگی بیماران تحت همودیالیز مبتلا به یبوست انجام شد.
روش کارمطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی سه سوکور میباشد که در بازه زمانی تیرماه 1400 تا فروردین 1401 بر روی بیماران تحت همودیالیز در چهار بیمارستان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد انجام شد. در این کارآزمایی بالینی، 70 بیمار دارای یبوست تحت همودیالیز، به روش در دسترس انتخاب و بعد از تخصیص تصادفی در دو گروه دارو و دارونما تحت بررسی قرار گرفتند. به مدت 30 روز، گروه دارو شربت فلوس 10 درصد (هر 1 میلی لیتر حاوی یک دهم گرم مغز خشک میوه فلوس) به مقدار 10 میلی لیتر روزانه در دو نوبت و گروه دارونما، شربت پلاسبو به همین میزان دریافت نمودند. در ابتدای مطالعه ، برای همه بیماران پرسشنامه دموگرافیک و بالینی تکمیل گردید. قبل و 30 روز بعد از مداخله، پرسشنامه کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به یبوست ، توسط بیماران تکمیل شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه 22 انجام شد.
یافته هاقبل و بعد از مداخله ، دو گروه از نظر متغیرهای دموگرافیک همسان بودند. نتایج آزمون کوواریانس نشان داد ، با توجه به معنی دار نبودن مقدار P-value در نمره ی کل پرسشنامه کیفیت زندگی بیمار مبتلا به یبوست (251/0= P) ، در دو گروه دارو و دارونما به این معنی است که متغیر پیامد (پس آزمون) در دو گروه تفاوت معنی دار آماری نداشته و مداخله بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به یبوست تاثیر گذار نبوده است و به بیان دیگر گروه دارونما و دارو اثرگذاری مشابه نسبت به هم داشته اند.
نتیجه گیریاستفاده از شربت فلوس در کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی مبتلا به یبوست تاثیری نداشت.
کلید واژگان: فلوس, همودیالیز, کیفیت زندگی, یبوست}IntroductionPatients undergoing hemodialysis face various complications such as constipation, which affects their quality of life. This study was conducted with the aim of determining the effect of Cassia Fistula syrup on the quality of life of constipated patients undergoing hemodialysis.
MethodsThe present study is a three-blind clinical trial that was conducted between July 2021 and April 2022 on hemodialysis patients in four hospitals affiliated with the Shahrekord University of Medical Sciences. In this clinical trial, 70 constipated patients undergoing hemodialysis were selected by the available method and after random allocation into two drug and placebo groups. For 30 days, the drug group received 10% Folus syrup (each 1 ml contains one-tenth of a gram of dried Folus fruit pulp) in the amount of 10 ml twice a day, and the placebo group received the same amount of placebo syrup. At the beginning of the study, demographic and clinical questionnaires were completed for all patients. Before and 30 days after the intervention, the quality-of-life questionnaire in patients with constipation was completed by the patients. Data analysis was done by SPSS version 22 software. A significance level of 0.05 was considered.
ResultsBefore and after the intervention, the two groups were similar in terms of demographic variables. The results of the covariance test showed that according to the significance level of 0.05 and the non-significance of the P- value, in the total score of the quality of life questionnaire for patients with constipation (P = 0.251) in both drug and placebo groups means that the outcome variable (post-test) in the two groups, there was no statistically significant difference, The intervention did not affect the quality of life of the patients with constipation, and in other words, the placebo and drug groups had similar effects.
ConclusionsThe use of Cassia Fistula syrup has not affected the quality of life of hemodialysis patients.
Keywords: Cassia Fistula, Hemodialysis, Quality of life, constipation} -
نشریه پرستاری ایران، پیاپی 137 (شهریور 1401)، صص 330 -341
زمینه و هدف:
استیوآرتریت زانو از شایع ترین علت های درد، کاهش عملکرد و ناتوانی در سالمندان است. ورزش از اقداماتی است که برای مدیریت درد ناشی از استیوآرتریت زانو پیشنهاد شده است. هدف این مطالعه تعیین اثربخشی برنامه ورزشی منظم در منزل بر کاهش درد سالمندان مبتلا به استیوآرتریت زانو بود.
روش بررسی:
در این کارآزمایی بالینی کنترل شده تصادفی، از نیمه اسفند سال 1399 به مدت 3 ماه، 70 سالمند مبتلا به استیوآرتریت زانو به صورت دردسترس انتخاب و به صورت تخصیص تصادفی در گروه آزمون تحت برنامه ورزشی و در گروه کنترل تحت برنامه های درمانی معمول قرار گرفتند. برنامه ورزشی به صورت 2 بار در روز و به مدت 4 هفته اجرا شد. در ادامه به مدت 4 هفته دیگر، بیماران 2 بار در روز در منزل تمرینات را انجام دادند. بیماران قبل و بعد از برنامه ورزشی توسط زیرمقیاس درد پرسش نامه پیامد صدمات زانو و استیوآرتریت تحت ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با نسخه 18نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی مستقل، تی زوجی، کای دو و دقیق فیشر استفاده شد. سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد.
یافته ها:
قبل از مداخله، 2 گروه آزمایش و کنترل ازنظر متغیرهای جمعیت شناختی و بالینی تفاوت آماری معناداری نداشتند. میانگین نمره درد قبل از مداخله در گروه آزمایش و کنترل اختلاف معنادار آماری نداشت (0/587=P). بعد از مداخله و براساس ارزیابی داده ها، بهبود معنا داری در شدت درد بیماران گروه آزمایش دیده شد (0/009=P).
نتیجه گیری:
یافته ها نشان داد برنامه ورزشی در کاهش درد سالمندان مبتلا به استیوآرتریت زانو موثر بوده است. توصیه می شود با توجه به اثربخشی تمرین های ورزشی معرفی شده در کاهش درد، از آن به عنوان یک اقدام ساده و کم هزینه برای آموزش بیماران مبتلا به استیوآرتریت در کنار سایر اقدامات درمانی استفاده شود.
کلید واژگان: ورزش درمانی, استئوآرتریت, زانو, درد, سالمندی}Background & AimsKnee osteoarthritis (KO) is one of the most common causes of pain, reduced function and disability in the elderly. Exercise is one of the methods suggested to manage the pain caused by KO. This study aims to determine the effectiveness of a home workout program on reducing pain in the elderly with KO.
Materials & MethodsIn this randomized controlled clinical trial conducted in March 2021 for three months, 70 older adults with KO were selected using a convenience sampling method and randomly assigned to exercise and control groups. The workout program was first implemented twice a day for 4 weeks in the clinic as a trial. Then, it was performed twice a day at home for another 4 weeks. Before and after the exercise, the patients were evaluated by the pain subscale of the Knee Injury and Osteoarthritis Outcome Score (KOOS). The collected data were analyzed in SPSS software, version 18 using independent t, paired t test, chi-square test, and Fisher’s exact test. The significance level was set at 0.05.
ResultsThere was no statistically significant difference between the two groups in terms of demographic and clinical variables and in the mean pain score before the intervention (P=0.587). After the intervention, a significant reduction in pain intensity was reported in the exercise group (P= 0.009).
ConclusionThe home workout program is effective in reducing the pain of the elderly with KO. It is recommended to use it as a simple and cost-effective intervention to rehabilitate patients with KO along with other treatment methods.
Keywords: Exercise Therapy, Osteoarthritis, Knee, Pain, Aged} -
زمینه و هدف
استرس شغلی، موجب کاهش کارایی، بهره وری و کیفیت کاری شده و بر جسم، روان، رفتار و عملکرد شغلی فرد تاثیرگذار است. داشتن مهارت های مدیریت زمان به پیشگیری و کنترل پیامدهای استرس شغلی کمک می کند. هدف پژوهش حاضر تعیین ارتباط مدیریت زمان با استرس شغلی پرستاران شاغل در بخش های مراقبت ویژه بیمارستان های آموزشی شهر تهران، در سال 1401 است.
روش هااین مطالعه از نوع مقطعی است که بر روی 350 پرستار شاغل در بخش های مراقبت ویژه بزرگسالان (سی سی یو و آی سی یو) بیمارستان های آموزشی شهر تهران در سال 1401 انجام شد. پرستاران به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری داده های تحقیق شامل پرسشنامه کوتاه شده استرس شغلی پرستاران و پرسشنامه مدیریت زمان بود.
یافته هااز تعداد 350 پرستار، 55/7 درصد زن بودند و تحصیلات در سطح کارشناسی با 75/7 درصد بیشترین فراوانی را داشت. 38 درصد سن بین 30 تا 39 سال داشتند و 58 درصد متاهل بودند. مدیریت زمان 45/4 درصد از پرستاران در سطح مطلوب و 9/4 درصد در حد خیلی مطلوب بود. هیچ کدام از پرستاران مدیریت زمان در حد نامطلوب نداشتند. میانگین نمره مدیریت زمان کسب شده (بر مبنای صفر تا 100) پرستاران 19/67 ± 56/41 بدست آمد. میانگین و انحراف معیار استرس شغلی پرستاران 10/77 ± 51/39 بود. مدیریت زمان و ابعاد آن با استرس شغلی و ابعادش همبستگی معنی دار آماری منفی داشتند یعنی با افزایش مدیریت زمان، استرس شغلی کاهش می یابد (0/001>p، 0/638- = r). نتایج تحلیل رگرسیون خطی نشان داد که ابعاد مدیریت زمان (تعدیل مسیولیت و هنجارها، مدیریت درخواست های دیگران و مدیریت هیجانات) قادر به تبیین 51 درصد استرس شغلی پرستاران است (0/05>p).
نتیجه گیریاکثریت پرستاران دارای مدیریت زمان مطلوب بودند و با افزایش مدیریت زمان، استرس شغلی کاهش می یافت.
کلید واژگان: مدیریت زمان, استرس شغلی, پرستاری, بخش مراقبت ویژه}Background & AimOccupational stress reduces the efficiency, productivity and quality of work and affects the body, mind, behavior and job performance of a person. Having time management skills helps to prevent and control the consequences of occupational stress. This study aimed to determine the relationship between time management and occupational stress of critical care nurses.
MethodsThis is a cross sectional study that was conducted on 350 nurses working in adult critical care units (CCU and ICU) of teaching hospitals in Tehran, 2022. Nurses were selected by multistage cluster sampling. The research data collection tool included the Condensed Nurses' Occupational Stress Scale (NOSS) and time management questionnaire.
ResultsIn this study, 55.7% of nurses were women, and bachelor's education was the most frequent with 75.7%. In addition, 38% were between 30 and 39 years old and 58% were married. Time management of 45.4% of nurses was at a favorable level and 9.4% was at a very favorable level. None of the nurses had unfavorable time management. The mean and standard deviation of time management (based on 0 to 100) of nurses was 56.41 ± 19.67. The mean and standard deviation of occupational stress of nurses was 51.39 ± 10.77. Time management and its dimensions had a statistically significant negative correlation with occupational stress and its dimensions, that is, with increasing time management, occupational stress decreases (r = 0.638, p<001). The results of linear regression analysis showed that time management (adjustment of responsibilities and norms, management of requests and management of emotions) can explain 51% of nurses' occupational stress (p<0.05)
ConclusionAccording to findings, the majority of nurses had good time management, and with increasing time management, job stress decreased.
Keywords: Time Management, Occupational Stress, Nursing, Intensive Care Unit} -
زمینه و هدف
بیماران تحت همودیالیز دارای مشکلات مختلف گوارشی مانند یبوست هستند که بر کیفیت زندگی آنان تاثیر می گذارد. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط شدت یبوست با کیفیت زندگی بیماران تحت همودیالیز در استان چهار محال و بختیاری انجام شد.
روش هااین پژوهش مقطعی بر روی 200 بیمار تحت همودیالیز به صورت سرشماری در چهار بیمارستان آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد در سال 1400 انجام شد. ابزار پژوهش شامل فرم مشخصات جمعیت شناختی و بالینی و متغیرهای آزمایشگاهی، پرسشنامه سنجش کیفیت زندگی بیمار دارای یبوست و مقیاس سنجش یبوست بود.
یافته هامیانگین کل کیفیت زندگی بیماران 31/213±38/93 بود. ارتباط زیرمقیاس های چهارگانه کیفیت زندگی با شدت یبوست نشان داد که بین کیفیت زندگی و زیرمقیاس های آن با شدت یبوست همبستگی معنی دار آماری وجود دارد (0/001p<). بین کیفیت زندگی با متغیر تحصیلات و وضعیت اشتغال ارتباط معنی دار آماری وجود داشت (0/001p<). همچنین بین خرده مقیاس دغدغه و نگرانی با وزن (0/028 =p) و بین خرده مقیاس رضایتمندی با هماتوکریت (0/043 =p) ارتباط معنی دار آماری وجود داشت.
نتیجه گیریبر اساس نتایج مطالعه، بین کیفیت زندگی و شدت یبوست و متغیرهای تحصیلات و وضعیت اشتغال ارتباط معنی دار وجود دارد. همچنین بین خرده مقیاس دغدغه و نگرانی با وزن و بین خرده مقیاس رضایتمندی با هماتوکریت ارتباط معنی دار دیده شد.
کلید واژگان: کیفیت زندگی, همودیالیز, یبوست}Background & AimPatients undergoing hemodialysis have various digestive problems such as constipation, which affects their quality of life. This study was conducted with the aim of determining the relationship between the severity of constipation and the quality of life of hemodialysis patients in Chaharmahal and Bakhtiari province.
MethodsThis cross-sectional study was conducted on 200 hemodialysis patients as a census in four teaching hospitals affiliated to Shahrekord University of Medical Sciences in 2021. The research tools included the demographic and clinical characteristics form and laboratory variables, the Patient Assessment of Constipation Quality of Life (PAC-QOL) and the Constipation Assessment Scale (CAS).
ResultsThe mean total quality of life of the patients was 38.93±31.213. The relationship between the four subscales of quality of life and the severity of constipation revealed that there is a statistically significant correlation between the quality of life and its subscales with the severity of constipation (p<0.001). There was also a statistically significant relationship between the quality of life and the variable of education and employment status (p<0.001). In addition, there was a statistically significant relationship between the subscale of concern and worry with weight (p=0.028) and between the subscale of satisfaction with hematocrit (p=0.043).
ConclusionBased on the results of the present study, there is a significant relationship between the quality of life and the severity of constipation and the variables of education and employment status. Also, a significant relationship was observed between the subscale of concern and worry with weight and between the subscales of satisfaction with hematocrit.
Keywords: Quality of Life, Haemodialysis, Constipation} -
پیش زمینه و هدف
استیوآرتریت زانو شایع ترین نوع آرتریت است که در میان افراد بالای 70 سال، شیوع آن تا 40 درصد افزایش می یابد. استیوآرتریت زانو با مشکلاتی همچون کاهش کیفیت خواب همراه است. یافتن اقدامی موثر، کم عارضه، و مقرون به صرفه جهت ارتقاء کیفیت خواب این بیماران ضروری به نظر می رسد. این پژوهش با هدف تعیین تاثیر برنامه منظم ورزشی در منزل بر بهبود کیفیت خواب سالمندان مبتلا به استیوآرتریت زانو انجام گرفته است.
مواد و روش کاردر این مطالعه ی کارآزمایی بالینی، 72 سالمند مراجعه کننده به درمانگاه ارتوپدی بیمارستان علامه بهلول گنابادی شهر گناباد، بطور در دسترس انتخاب و با روش تصادفی سازی بلوکی به گروه مداخله و کنترل تخصیص داده شدند. گروه مداخله بعد از یک دوره ی آموزش حضوری، در منزل به مدت یک ماه، تحت برنامه ورزشی قرار گرفتند. پرسشنامه ی کیفیت خواب پیتزبورگ توسط هر دو گروه قبل و 4 هفته بعد از مداخله تکمیل گردید. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS ویرایش 18 و روش های آمار توصیفی و تحلیلی استفاده شد.
یافته هاقبل از مداخله همه متغیرهای جمعیت شناختی، در دو گروه آزمون و کنترل تفاوت معناداری از نظر آماری نداشتند. با توجه به اینکه طبق آزمون تی مستقل، میانگین نمره کلی پرسشنامه ی PSQI، در قبل از مداخله در دو گروه مداخله و کنترل اختلاف معنی دار آماری داشت (001/0=P)، برای مقایسه بعد از مداخله نیز با توجه به معنی دار بودن اختلاف (001/0>P) و اندازه اثر 77/1، می توان به تاثیر مورد قبول مداخله استناد کرد و اظهار داشت که مداخله اثر زیادی بر روی تغییرات میانگین این متغیر داشته است. بعد از مداخله میانگین نمره چهار زیرمقیاس کیفیت ذهنی خواب، اختلالات خواب، مصرف داروهای خواب آور و عملکرد نامناسب در طول روز در دو گروه مداخله و کنترل با یکدیگر تفاوت معناداری داشتند که نشاندهنده تاثیر مداخله است (05/0>P).
بحث و نتیجه گیریمطالعه حاضر نشان داد انجام تمرینات ورزشی در منزل سبب بهبود کیفیت خواب سالمندان مبتلا به استیوآرتریت زانو می شود.
کلید واژگان: کیفیت خواب, برنامه ورزشی, استئوآرتریت زانو, سالمندان}Background & AimsKnee osteoarthritis is associated with problems such as poor sleep quality. Finding effective, low-complication, and cost-effective measures to improve the sleep quality of these patients seems necessary. The aim of this study was to determine a regular exercise program at home to improve the sleep quality of the elderly with osteoarthritis of the knee.
Materials & MethodsIn this clinical trial study, 72 elderly patients referred to the orthopedic clinic of Allameh Bohlool Gonabadi Hospital in Gonabad were selected by convenience sampling and assigned into the intervention and control groups by block randomization method. The intervention group underwent an exercise program at home for one month after a face-to-face training course. The Pittsburgh Sleep Quality Index was completed by both groups before and 4 weeks after the intervention. In order to observe the ethical points for the control group, at the end of the study, the necessary trainings were given along with the pamphlet. Data were analyzed using SPSS software version 18 and descriptive and analytical statistical methods.
ResultsBefore the intervention, all demographic variables were not statistically significant in the experimental and control groups. After the intervention, there was a significant difference between the two groups (total sleep quality score and other sleep quality subscales), except for two subscales of mental sleep quality and sleep disturbances (p <0.05).
ConclusionThe present study showed that doing exercise at home improves the sleep quality of the elderly with osteoarthritis of the knee.
Keywords: Sleep quality, Exercise program, Knee osteoarthritis, Elderly} -
زمینه و هدف
بیشتر بیماران بدحال بستری در بخش های مراقبت ویژه، برای انجام پروسیجرهای تشخیصی و درمانی نیاز به انتقال دارند. این انتقال می تواند با حوادث ناخواسته همراه باشد. این پژوهش با هدف تعیین میزان بروز حوادث ناخواسته مرتبط با تغییرات فیزیولوژیکی در طی انتقال از بخش های مراقبت ویژه بیمارستان پیمانیه جهرم انجام شد.
روش هادر این مطالعه توصیفی- مقطعی داده های مربوط به انتقال بیماران از بخش های مراقبت ویژه یک بیمارستان دانشگاهی از 20 بهمن ماه 1397 تا 19 مرداد ماه 1398 جمع آوری شد. جهت تجزیه وتحلیل یافته ها از شاخص های آمار توصیفی و تحلیلی به کمک نرم افزار SPSS نسخه 22، استفاده شد.
یافته ها536 بیمار(2/91 درصد) دچار حادثه ناخواسته شدند. 351 مورد (5/65 درصد) از حوادث ناخواسته مربوط به تغییرات فیزیولوژیکی بدن بود. شایع ترین حوادث ناخواسته در سیستم های قلب و عروق، تنفس، اعصاب؛ گوارش و آندوکرین به ترتیب شامل افزایش ضربان قلب (≥20) با 9/15 درصد، کاهش 5 درصدی در SPO2 برای بیشتر از یک دقیقه با 5/32 درصد، بی قراری با 1/15 درصد، استفراغ با 1/15 درصد و هایپوگلیسمی با 2/0 درصد بودند. رایج ترین حادثه ناخواسته متفرقه فیزیولوژیکی، افزایش درد با 4/11 درصد بود. نتیجه آزمون کای دو نشان داد که بین جنسیت و بروز حادثه ناخواسته ارتباط معنی دار وجود دارد(035/0 =p-value).
نتیجه گیریوجود نواقص متعدد و جدی فیزیولوژیکی بیماران نیازمند مراقبت های ویژه، نشان از مشکلات متعدد مدیریتی و سازمانی است که با ایمنی بیماران در معرض خطر در تعارض می باشد.
کلید واژگان: حوادث ناخواسته, انتقال بیمار, بخش مراقبت ویژه}Background and AimsMost critically ill patients admitted to intensive care units need to be transferred to perform diagnostic and therapeutic procedures. This transfer can be associated with adverse events such as disorders of various cardiovascular systems, respiration and nerves. The purpose of this study was to determine the incidence of adverse events related to physiological changes during transfer from Intensive Care Units (ICU) in Jahrom Pimanyani Hospital, Jahrom, Iran.
MethodIn this descriptive cross-sectional study, data on patient transfers from the ICU of a university hospital were collected from 9 February 2019 to 10 August 2019. Descriptive and analytical statistics indices were analyzed by SPSS software 22.
ResultsOut of 588 cases of transfer, 536 patients (91.2%) had adverse events. Actually, 351 (65.5%) of the adverse events were related to physiological changes in the body. The most common adverse events in cardiovascular, respiratory, gastrointestinal, and endocrine systems included an increase of heart rate(≥ 20) by 15.9%, a 5% decrease in SPO2 for more than one minute by 32.5%, agitation by 15.1%; vomiting by 15.1% and hypoglycemia by 0.2%. The most common adverse event was increased pain by 11.4%. The results of chi-square test showed that there was a significant relationship between gender and the incidence of adverse events (p-value = 0.035).
ConclusionThe results showed that the incidence of adverse events during the transfer is high, which can be due to lack of equipment needed during the transfer, illness of patients and also human errors due to inadequate training of the transfer team. It is recommended to help reduce the incidence of adverse events by standardizing the equipment needed during the transfer as well as giving necessary training to the transfer team. The existence of numerous and serious physiological deficiencies of patients in need of special care is indicative of numerous managerial and organizational problems that are in conflict with the safety of patients at risk.
Keywords: Adverse Events, Patient Transfer, Intensive Care Unit} -
مقدمه
انتقال بیماران بدحال بستری در بخش های مراقبت ویژه که به طور عمده با هدف انجام فرایندهای تشخیصی و درمانی انجام می شود می تواند با بروز حوادث ناخواسته همراه باشد. این پژوهش با هدف تعیین بروز حوادث ناخواسته و عوامل خطر مرتبط با آن در هنگام انتقال بیماران بخش های مراقبت ویژه انجام شد.
روش کاردر این مطالعه توصیفی- مقطعی داده های انتقال بیماران در طی یک دوره شش ماهه توسط چک لیست حوادث ناخواسته جمع آوری شد. تجزیه وتحلیل داده ها با آمار توصیفی و استنباطی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار، آزمون مربع کای، آزمون دقیق فیشر و آزمون من ویتنی) با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 انجام شد.
یافته ها536 بیمار (2/91 درصد) دچار حادثه ناخواسته شدند. میزان بروز حوادث ناخواسته مرتبط با بیمار، مرتبط با کارکنان و مرتبط با تجهیزات به ترتیب 5/65 درصد، 3/73 درصد و 8/7 درصد بود. میزان بروز حادثه ناخواسته در مردان بالاتر از زنان بود (035/0=P). میزان بروز حادثه ناخواسته در انتقال با برانکارد به طور معناداری بالاتر از روش های دیگر (001/0 >P) بود. میزان بروز حادثه ناخواسته در ICU به طور معناداری بالاتر از CCU بود (001/0=P). بین بروز حادثه ناخواسته و وجود تجهیزاتی مانند کپسول اکسیژن (001/0 >P)، مانیتور قلبی (047/0=P)، ونتیلاتور پرتابل (004/0=P)، پالس اکسی متر (001/0>P) و نرده محافظ تخت (001/0 >P) ارتباط معنادار آماری وجود داشت.
نتیجه گیرینتایج نشان داد که میزان بروز حوادث ناخواسته بالا است. سازمان ها باید خطرات حین انتقال را شناسایی و با آن ها فعالانه برخورد کنند. استفاده از چک لیست و ابزارهای ارتباطی مرتبط با انتقال اطلاعات می توانند کیفیت و ایمنی انتقال را بهبود بخشند.
کلید واژگان: حوادث ناخواسته, انتقال بیمار, عوامل خطر, بخش مراقبت ویژه}IntroductionTransfer of critically ill patients admitted to intensive care units mainly for the purpose of performing diagnostic and therapeutic procedures can be associated with adverse events. The purpose of this study was to determine the relationship between the incidence of adverse events and its associated risk factors during the transfer of ICU Patients.
Material & MethodsIn this descriptive cross-sectional study, patient data were collected through a checklist of adverse events over a 6-month period. The data were analyzed by descriptive and analytical statistics using SPSS software (version 22).
Results536 patients (91.2%) had adverse events. The incidence of patient-related, staff-related, and equipment-related adverse events was 65.5%, 73.3%, and 7.8%, respectively. The incidence of adverse events was higher in men than women (P= 0.035). The incidence of adverse events in stroke transfer (51.9%) was significantly higher than other methods (P<0.001). Incidence of adverse events in ICU was significantly higher than CCU (P= 0.001). There was a statistically significant correlation between the occurrence of adverse events and the presence of equipment such as oxygen cylinder (P<0.001), cardiac monitor (P=0.047), portable ventilator (P=0.004), pulse oximeter (P<0.001) and bedside railing (P<0.001).
ConclusionThe results showed that the incidence of adverse events was high. Organizations must identify and actively address risks during the transition. The use of checklists and communication tools related to data transfer can improve the quality and safety of transfer.
Keywords: Adverse Events, Patient Transfer, Risk Factors, Intensive Care Unit} -
زمینه و هدف
بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه قلبی در معرض اختلالات روانی مانند اضطراب و افسردگی میباشند. هدف این مطالعه بررسی تاثیر بکارگیری رایحه درمانی با اسطوخودوس بر میزان اضطراب و افسردگی بیماران سندرم حاد کرونری بود.
روش بررسیاین کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی بیماران سندرم حاد کرونری بستری در بخش مراقبتهای ویژه قلبی بیمارستان نمازی شهر شیراز انجام گرفت. 110 بیمار به طور تصادفی به دو گروه آروما و دارونما تخصیص داده شدند. قبل و بعد از مداخله، میزان اضطراب و افسردگی بیماران اندازه گیری شد. تحلیل داده ها توسط آزمون های آماری توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 انجام گرفت.
یافته هابیماران دریافت کننده رایحه کاهش معنی داری در میزان افسردگی (0/01= P-value) و اضطراب (0/009= P-value) در مقایسه با گروه پلاسبو نشان دادند. همچنین اندازه اثر(Effect Size) برای افسردگی و اضطراب به ترتیب برابر با 52/0 و 54/0 بود که نشان دهنده اندازه اثر زیاد می باشد.
نتیجه گیریبر اساس یافته های مطالعه رایحه درمانی با اسطوخودوس می تواند اضطراب و افسردگی بیماران سندرم حاد کرونری را کاهش دهد. واژگان کلیدی: اضطراب، افسردگی ، رایحه درمانی، اسطوخودوس، سندرم حاد کرونری
کلید واژگان: اضطراب, افسردگی, رایحه درمانی, اسطوخودوس, سندرم حاد کرونری}Background and objectivesCardiac intensive care unit patients are at risk for mental disorders such as anxiety and depression. This study aimed to evaluate the effect of lavender aromatherapy on anxiety and depression in patients with acute coronary syndrome admitted to the cardiac intensive care units. Subjects and
MethodsThis randomized clinical trial was conducted on patients with acute coronary syndrome admitted to the cardiac intensive care of Namazi Hospital in Shiraz in 2014. A total of 110 patients were randomly assigned to either the Aroma or the placebo group. Before and after the intervention, the anxiety and depression levels of the patients were measured. Data analyzed by descriptive and inferential statistics using SPSS version 16.
ResultsPatients receiving the aroma showed a significant reduction in depression (P-value = 0.01) and anxiety (P-value = 0.099) compared to placebo group. Also, the effect of size on depression and anxiety was 0.52 and 0.54 respectively, which indicates a high amount of effect.
ConclusionBased on the findings, aromatherapy with lavender can reduce anxiety and depression in patients with acute coronary syndrome.
Keywords: Anxiety, depression, aromatherapy, lavender, Acute coronary syndrome} -
تاثیر آوای قرآن کریم بر میزان درد و شاخصهای همودینامیک بعد از جراحی قلب: کارآزمایی بالینی تصادفی شدهزمینه و هدف
درد یکی از عوارض شایع پس از جراحی قلب است که میتواند باعث ایجاد مشکلاتی برای بیمار شود. این مطالعه با هدف بررسی تاثیرآوای قرآن بر درد و شاخصهای همودینامیک پس از جراحی قلب انجام شد.
روش بررسیاین پژوهش کارآزمایی بالینی تصادفی یک سوکور بر روی بیماران تحت عمل جراحی قلب باز بستری در بیمارستان گلستان شهر اهواز در سال 1397 انجام شد. پس از اکستوباسیون روزانه 2 بار و هربار به مدت ده دقیقه آوای قرآن پخش شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل جمعیت شناسی و بالینی و مقیاس بصری درد (VAS) و همچنین شاخصهای همودینامیک شامل فشارخون سیستولیک، فشارخون دیاستولیک و ضربان قلب بود. داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه 22 با استفاده از آزمون های کای دو، تی مستقل و آزمون آنووای اندازه های تکراری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هابین مشخصات دو گروه از نظر متغیرهای کیفی و کمی اختلاف آماری معنی داری وجود نداشت و دو گروه همگون بودند. آزمون آنووای اندازه های تکراری نشان داد که به کارگیری آوای قرآن بر کاهش میزان شدت درد بیماران موثر بوده است(001/0> P). همچنین نتایج نشان دهنده تاثیر آوای قرآن بر فشار سیستولیک(001/0> P) و عدم تاثیر گذاری معنا دار بر فشار دیاستولیک و ضربان قلب بود.
نتیجه گیرینتایج حاصل از مطالعه نشان داد که آوای قرآن کریم بر کاهش درد و فشارخون سیستولیک بیماران پس از عمل جراحی قلب باز موثر است. بنابراین میتوان از این روش به عنوان یک مراقبت پرستاری غیرتهاجمی بهره برد.
کلید واژگان: آوای قرآن, درد, جراحی قلب, موسیقی درمانی}Background and objectivesPain is a common complication after heart surgery that can cause problems for the patient. This study aimed to investigate the effect of Holy Quran voice on pain and hemodynamic indices after cardiac surgery.
Subjects and Methods:
This single-blind randomized clinical trial was performed on heart surgery patients admitted to Golestan Hospital in Ahvaz in 2018. In the intervention group, after extubation, two times each day, for ten minutes, the voice of the Quran was broadcast. For the control group, the usual care was continued. Data collection tools consisted of demographic and clinical and visual analog scale (VAS) as well as hemodynamic indices including systolic blood pressure, diastolic blood pressure, and heart rate. Data were analyzed by SPSS software version 22 using Chi-square, independent t-test and repeated ANOVA test.
ResultsThere was no significant difference between qualitative and quantitative variables between the two groups, so the two groups were similar. Repeated ANOVA test showed that the use of Holy Quran voice was effective in reducing the pain intensity of patients (P <0.001). Also, the results showed the positive effect of Holy Quran voice on systolic blood pressure (P <0.001) and no significant effect on diastolic pressure and heart rate.
ConclusionThe results of the study showed that the Holy Quran voice is effective in reducing pain and systolic blood pressure in patients after open-heart surgery. Therefore, this method can be used as non-invasive nursing care.
Keywords: Holy Quran voice, Pain, Heart Surgery, Music Therapy} -
پیش زمینه و هدف
اضطراب و افسردگی از عوارض شایع پس از جراحی قلب می باشند. این مطالعه باهدف تعیین تاثیر آوای قرآن بر اضطراب و افسردگی پس از جراحی قلب انجام شد.
مواد و روش هااین مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی یک سوکور بر روی 108 بیمار تحت عمل جراحی قلب باز بستری در مرکز آموزشی- درمانی گلستان شهر اهواز در سال 1397 و به روش نمونه گیری تصادفی بلوکی انجام شد. در گروه مداخله، پس از اکستوباسیون و به دست آوردن هوشیاری روزانه 2 بار و هر بار به مدت 10 دقیقه آوای قرآن پخش شد. برای گروه کنترل مراقبت های معمول بخش ادامه داشت. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل جمعیت شناسی و بالینی و مقیاس بیمارستانی اضطراب و افسردگی (HADS) بود. داده ها در نرم افزار آماری SPSS V22 با استفاده از آزمون های کای دو، تی مستقل و آزمون من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته هامقایسه تغییرات نمرات اضطراب و افسردگی در دو گروه نشان داد که میزان کاهش میانگین اضطراب بعد از مداخله در گروه آزمون 06/2 ± 44/5 و در گروه کنترل 22/3 ± 39/7 بود. بر اساس آزمون من ویتنی، بین میانگین اضطراب در دو گروه اختلاف معنی دار وجود داشت (0/01= P). همچنین بررسی تغییرات میزان افسردگی توسط آزمون من ویتنی نشان داد که ازنظر میزان تغییرات افسردگی تفاوت معنی داری بین دو گروه آزمون و کنترل وجود ندارد (0/421=P).
بحث و نتیجه گیرینتایج حاصل از مطالعه نشان دهنده تاثیر مثبت موسیقی بر کاهش اضطراب بیماران پس از عمل جراحی قلب باز بود. بنابراین می توان از این روش به عنوان یک مراقبت پرستاری ارزان و غیرتهاجمی بهره برد.
کلید واژگان: قرآن, اضطراب, افسردگی, روش های جراحی قلب, موسیقی درمانی}Background & AimsAnxiety and depression are common complications after heart surgery. This study aimed to determine the effect of Holy Quran Voice on anxiety and depression after cardiac surgery.
Materials & MethodsThis randomized single-blind randomized clinical trial was performed on 108 open heart surgery patients admitted to Golestan Medical Center of Ahwaz in 2018 using randomized block sampling. In the intervention group, after extubation and gaining alertness, 2 times each day, for ten minutes, the Quran was broadcast. For the control group, the usual care was continued. Data were collected by demographic and clinical data and Hospital Anxiety and Depression Scale (HADS). Data were analyzed using SPSS V22 software using Chi-square, independent t-test, and Mann-Whitney test.
ResultsComparison of changes in anxiety and depression scores in the two groups showed that the mean of anxiety reduction after intervention in the control group was 44.4 ± 2.06 and in the control group was 7.39 ± 2.22. According to the Mann-Whitney test, there was a significant difference between the means of anxiety in the two groups (P = 0.01). Also, the study of changes in depression level by Mann-Whitney test showed that there was no significant difference in the level of depression between the two groups (P = 0.421).
ConclusionThe results of the study showed the positive effects of music on reducing the anxiety of patients after open-heart surgery. Therefore, this method can be used as a cheap and non-invasive nursing care.
Keywords: Anxiety, Depression, Cardiac Surgical Procedures, Quran, Music Therapy} -
زمینه و هدف
بسیاری از بیماران بعد از جراحی قلب دارای مشکلات خواب هستند. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آوای قرآن بر ارتقاء کیفیت خواب بیماران بعد از جراحی قلب انجام شد.
روش هااین کارآزمایی بالینی تصادفی از آذر تا اسفند 1397 بر روی 108 بیمار تحت جراحی غیر اورژانسی قلب باز، در بیمارستان گلستان شهر اهواز انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل داده های جمعیت شناختی و متغیرهای بالینی و پرسشنامه سنجش کیفیت خواب ریچارد کمپل بود. در گروه مداخله روزانه دوبار و هر بار به مدت 10 دقیقه آوای قرآن پخش شد. ارزیابی کیفیت خواب روزانه یک بار انجام شد.
یافته هابا توجه به معنی دار بودن آزمون کرویت مخلی، اصلاح گرین هاوس گایزر نشان داد که به کارگیری آوای قرآن بر کیفیت خواب بیماران موثر بوده است(451/12F= و 001/0> P).
نتیجه گیریبا توجه به یافته های پژوهش استفاده از آوای قرآن سبب ارتقاء کیفیت خواب پس از جراحی قلب شده است.
کلید واژگان: آوای قرآن, خواب, جراحی قلب, موسیقی درمانی}Background and aimMany patients have trouble sleeping after heart surgeries. The aim of this study was to investigate the effect of the Holy Quran Voice on improving the quality of patients' sleep after cardiac surgery.
MethodsThis randomized clinical trial was conducted from December to March 2012 on 108 patients undergoing elective open heart surgery in the Golestan Hospital of Ahvaz. The data collection tools included demographic data, clinical variables and the Richard Campbell Sleep Questionnaire. In the intervention group, the sound of the Holy Quran was broadcasted twice a day each lasting for 10 minutes. The sleep quality was assessed every day.
ResultsDue to the lack of sphericity, the Greenhouse-Geisser correction showed that the use of the Holy Quran voice was effective on the sleep quality of the patients (F = 12.451 and P <0.001).
ConclusionAccording to the findings of this study, the use of the Holy Quran voice increased the quality of sleep after cardiac surgery.
Keywords: Holy Quran Voice, Sleep, Heart Surgery, Music Therapy} -
زمینه و هدفخارش مزمن موجب کاهش کیفیت زندگی بیماران تحت همودیالیز می گردد. این مطالعه به منظور تعیین اثر خارش مزمن بر کیفیت زندگی بیماران تحت همودیالیز انجام شد.روش بررسیدر این مطالعه توصیفی - تحلیلی مقطعی 111 بیمار با میانگین سنی 12.7±58.36 سال به طور تصادفی در مراکز همودیالیز استان گلستان از اردیبهشت لغایت دی ماه سال 1396 ارزیابی شدند. اطلاعات دموگرافیک، کیفیت زندگی (پرسشنامه Itchy QOL)، خشکی پوست، شدت خارش (پرسشنامه Balaskas سال 1998) و تست های آزمایشگاهی (کلسیم، فسفر، آلکالین فسفاتاز، هورمون پاراتورمون، نیتروژن اوره خون، کراتینین، هموگلوبین و هماتوکریت) تحلیل شدند.یافته هامیانگین نمره شدت خارش 7.46±29.27 و کیفیت زندگی کلی 10.04±50.41 تعیین شد. بین شدت خارش و نمره کل کیفیت زندگی بیماران همبستگی معنی دار یافت شد (P<0.05). همبستگی شدت خارش با علایم، عملکرد و احساسات معنی دار بود (P<0.05). همچنین، بین شدت خارش با میزان خشکی پوست و میزان کلسیم سرم خون همبستگی معنی دار و مثبت وجود داشت (P<0.05). بین متغیرهای خشکی پوست و کلسیم خون با افزایش خارش رابطه آماری معنی داری وجود داشت (P<0.05).نتیجه گیریخارش باعث کاهش کیفیت زندگی بیماران تحت همودیالیز می گردد.کلید واژگان: همودیالیز, خارش, خشکی پوست, کیفیت زندگی}Background and ObjectiveChronic itching reduces the quality of life of patients undergoing hemodialysis. This study was done to determine the effect of chronic itching on the quality of life of patients under hemodialysis in north of Iran.MethodsIn this descriptive-analytical study, 111 patients with mean age of 58.36±12.7 years were randomly selected from hemodialysis centers of Golestan province from May to December 2017. Demographic data, quality of life (Itchy QOL questionnaire), Xerosis, pruritus intensity (Balaskas 1998), and laboratory tests including calcium, phosphorus, alkaline phosphatase, parathyroid hormone, blood urea nitrogen, creatinine, hemoglobin and hematocrit were evaluated.ResultsThe mean score of itching severity and overall quality of life was 29.27±7.46 and 41.4±10.44, respectively. There was a significant correlation between the severity of itching and the overall score of patients' quality of life (P<0.05). Correlation between severity of pruritus with symptom dimension, functional dimension and emotional dimension was significant (P<0.05). There was a significant correlation between severity of itching and Xerosis and serum calcium level (P<0.05). There was a significant correlation between Xerosis and calcium level with increased itching (P<0.05).ConclusionItching reduced the quality of life in hemodialysis patients in north of Iran.Keywords: Hemodialysis, Itching, Xerosis, Quality of Life, Iran}
-
سابقه و هدف
از گیاه بادرنجبویه به طور گسترده برای کاهش سطح اضطراب استفاده می شود. هدف این مطالعه، بررسی اثربخشی و ایمنی فرآورده گیاهی بادرنجبویه بر میزان اضطراب با استفاده از شواهد موجود بود.
مواد و روش هااز مطالعات کارآزمایی بالینی فارسی و انگلیسی در پایگاه های اطلاعاتی بین المللی و فارسی استفاده شد. با توجه به روزآمدسازی دایم منابع اطلاعاتی، جستجوی منابع اطلاعاتی در بازه زمانی آذر ماه 97 انجام شد. استخراج به طور مستقل توسط دو مرورکننده صورت گرفت. کیفیت مطالعات با استفاده از مقیاس جداد (Jadad) انجام شد.
یافته هابررسی کارآزمایی های بالینی انجام شده بر روی 395 مشارکت کننده نشان داد که گیاه دارویی بادرنجبویه به شکل خوراکی در بیماران مختلف دارای تاثیرات مثبت ضد اضطراب می باشد.
نتیجه گیریدر حال حاضر شواهد مطلوبی برای استفاده از بادرنجبویه برای کمک به کاهش اضطراب وجود دارد.
کلید واژگان: کارآزمایی کنترل شده تصادفی, بادرنجبویه, اضطراب, مقیاس جداد}Background and PurposeMelissa officinalis is widely used to reduce anxiety. The purpose of this study was to evaluate the efficacy and safety of Melissa officinalis on anxiety using existing evidences.
Methods and MaterialsPersian and English clinical trials were searched in international and Persian databases in December 2018. Extraction of data was done independently by two reviewers. The quality of the studies was observed using the Jadad scale.
ResultsA review of clinical trials performed on 395 participants showed that oral medicinal herbs in different patients have positive anti-anxiety effects.
ConclusionThere is enough supporting evidence for using Melissa officinalis to reduce anxiety.
Keywords: Randomized Controlled Trials, Lemon balm, Melissa officinalis, Anxiety, Jadad Scale} -
زمینه و هدفمحققان از پرسشنامه های مختلفی برای بررسی خواب بیماران بستری در بخش های مراقبت ویژه استفاده می کنند. این مطالعه با هدف مقایسه دو پرسشنامه خواب ریچارد کمپل و خواب بیمارستان سنت ماری جهت بررسی کیفیت خواب بیماران سندرم حاد کرونری بستری در بخش CCU صورت گرفت.روش بررسیپژوهش حاضر به روش توصیفی، از نوع همبستگی بر روی 72 بیمار مبتلا به سندرم حاد کرونری بستری در بخش CCU بیمارستان ولی عصر(عج) شهر قم در فاصله زمانی تیرماه 1396 تا اردیبهشت ماه سال 1397 انجام شد. علاوه بر ویژگی های دموگرافیک، کیفیت خواب به وسیله پرسشنامه خواب ریچارد کمپل و پرسشنامه خواب بیمارستان سنت ماری سنجیده شد و به کمک چک لیست کاسمین، ویژگی های روان سنجی دو ابزار بررسی گردید. همبستگی نمرات دو پرسشنامه با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن ارزیابی شد.یافته هادر این مطالعه، 72 بیمار (2/72% مرد و 8/27% زن) با میانگین سنی 17/1±59/59 (دامنه سنی بین 78-32 سال) بودند. چک لیست کاسمین، تمام ویژگی های روان سنجی در هر دو پرسشنامه را نشان نداد و ضریب همبستگی دو پرسشنامه ضعیف (14/0- r=،23/0p=) بود.نتیجه گیرینتایج مطالعه حاضر نشان داد هرچند هر دو پرسشنامه خواب ریچارد کمپل و پرسشنامه خواب بیمارستان سنت ماری برای پی بردن به کیفیت خواب مناسب هستند؛ اما با توجه به استفاده زیاد در مطالعات مختلف لازم است بر روی این دو پرسشنامه تحقیقات بیشتری صورت گیرد تا تمام ابعاد روان سنجی آن تعیین گرددکلید واژگان: سندرم حاد کرونری, بخش های مراقبت کرونری, خواب}Background and ObjectivesResearchers use various questionnaires to examine the sleep of patients admitted to intensive care units. This study carried out aiming to compare between Richards-Campbell Sleep Questionnaire and St Mary's Hospital Sleep Questionnaire in order to assess the sleep quality in patients with acute coronary syndrome hospitalized in CCU ward.
MethodsThe present study was performed as a descriptive correlational study on 72 patients with acute coronary syndrome admitted to CCU of Vali-e-Asr Hospital in Qom from May 2017 to July 2018. In addition to demographic characteristics, sleep quality was assessed using Richards-Campbell Sleep Questionnaire and St Mary's Hospital Sleep Questionnaire, and psychometric properties of the two tools, were evaluated by the COSMIN Checklist. The correlation between the scores of two questionnaires was assessed using Spearman’s correlation coefficient.
ResultsIn this study, 72 patients (72.2% male and 27.28% female) with the mean age of 59.59±1.17 (age range, 32-78 years) were studied. The COSMIN Checklist did not show all psychometric properties in both questionnaires and the correlation coefficient of the two questionnaires was weak (r=-0.44, p=0.23).
ConclusionThe results of the present study showed that both Richards-Campbell Sleep Questionnaire and St Mary's Hospital Sleep Questionnaire are suitable for evaluation of the quality of sleep, but due to their high use in different studies, more researches are needed to be performed on these two questionnaires in order to determine all of their psychometric dimensions.Keywords: Acute coronary syndrome, Coronary care units, Sleep} -
هدف. این مقاله به منظور بررسی اثرات زالودرمانی بر اختلالات انعقادی و بیماری های قلبی عروقی و نقش پرستار در مراقبت از بیماران تحت این درمان انجام شد.
زمینه. زالودرمانی یکی از روش های درمانی مرسوم در طب سنتی در بسیاری از کشورهای دنیا می باشد که امروزه به آن توجه زیادی شده است. استفاده از این روش درمانی به طور قابل توجهی رو به افزایش است، اما تلاش قابل توجهی برای توضیح علت تاثیر این روش درمانی و مکانیسم های عمل آن صورت نگرفته است.
روش کار. در این مقاله مروری با مراجعه به پایگاه داده ها و موتورهای جستجو نظیر Google Scholarو PubMedو SID، کلمات کلیدی زالودرمانی (leech therapy/ medicinal leech)، مکانیسم اثر (mechanism of action)، بیماری قلبی عروقی (cardiovascular disease)، هموستاز (homeostasis)، و ضدانعقاد (anticoagulant)به صورت منفرد یا ترکیبی به هر دو زبان انگلیسی و فارسی در متون سال های 1989 تا 2016 میلادی جستجو شدند. علاوه بر این، از کتب فارسی در دسترس نیز استفاده شد. در نهایت، از متونی که مرتبط با هدف مطالعه بودند بهره گرفته شد.
یافته ها. زالودرمانی دارای ریشه بسیار قدیمی در طب سنتی ایران است که علاوه بر استفاده در اختلالات مختلف،در درمان پرفشاری خون، آنژین صدری و انفارکتوس میوکارد استفاده شده است و دارای اثرات ضدانعقادی است. مقالات و متون بر نقش پرستاران در امر مراقبت از بیماران تحت درمان تاکید دارند.
نتیجه گیری. به نظر می رسد زالودرمانی صرف نظر از عوارضی که در برخی از منابع ذکر شده است می تواند به عنوان یکی از روش های طب مکمل در امر درمان و پژوهش های مرتبط با اختلالات قلبی عروقی و انعقادی مورد توجه بیشتر قرار گیرد.کلید واژگان: زالودرمانی, پرستاری, بیماری قلبی عروقی, ضدانعقاد}Aim. This article reviews the effects of Hirudo Medicinalis in coagulopathies and cardiovascular diseases.
Background. Hirudo Medicinalis is one of the conventional treatment methods in folk medicine in many countries of the world and is today paid more attention to. The use of this therapy is increasing considerably but no much effort has been done to explain about the effectiveness and mechanisms of action.
Method. In this review, databases and search engines such as PubMed, Google Scholar and SID were searched out for literature published between 1989 and 2016, using the English keywords "Hirudo medicinalis/Leech therapy, mechanism of action, cardiovascular disease, homeostasis, and anticoagulant, and their Persian equivalents, individually or in combination. In addition, Persian available books available were used.
Findings. Hirudo Medicinalis is used in the treatment of arterial hypertension, angina and myocardial infarction and has anticoagulant effects. The literature emphasizes on the role of nurses in the care of patients under this treatment.
Conclusion. According to studies, it seems that Hirudo Medicinalis can be used as a complementary medicine technique in the treatment and research of cardiovascular and coagulation disorders Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SAKeywords: Hirudo Medicinalis, Nursing, Cardiovascular disease, Anticoagulant} -
Background And AimVentilator-associated pneumonia (VAP) is the second most common infection within intensive care units (ICUs). Happening in patients requiring mechanical ventilation for more than 48 hours, the disease is associated with high morbidity and mortality. This study aims to compare the effects of matrica and chlorhexidine mouthwashes on the prevention of VAP among patients hospitalized in ICUs of selected hospitals in Qom in 2013.MethodsThis random clinical trial was conducted on 60 patients admitted to the ICUs of selected hospitals in Qom. The patients receiving mechanical ventilation had no record of pneumonia and were randomly assigned to experimental and control groups. The experimental group received the matrica mouthwash and the control group received 0.2% chlorhexidine twice a day. On the eighth day, the VAP was determined using the clinical pulmonary infection score (CPIS). The results were analyzed in SPSS 16.0 using chi-square, independent and paired t tests. The significant level was set at 0.05ResultsIncidence of VAP was respectively 10 (33.3%) and 13 (43.3%) in matrica and chlorhexidine groups (P=0.42). Moreover, the clinical pulmonary infection mean score for both groups showed no significant difference before the intervention (P = 0.31) and after it (P=0.79).ConclusionAs regards the prevention of VAP, there was no difference between the application of matrica and chlorhexidine mouthwashes for oral care.Keywords: Matrica, Ventilator, associated pneumonia, Mouthwash, 0.2% Chlorhexidine, Intensive Care Unit}
-
اهدافبیماران بستری در بخش مراقبت ویژه قلبی در معرض نوسانات همودینامیکی ناشی از استرس و اضطراب هستند و رایحه درمانی با تاثیر بر روی متغیرهای همودینامیک منجر به کاهش فشارخون و ضربان قلب می شود. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر به کارگیری رایحه درمانی با اسطوخودوس بر شاخصهای همودینامیک بیماران سندرم حاد کرونری بستری در بخش های مراقبت ویژه قلبی صورت گرفت.روش هااین پژوهش کارآزمایی بالینی تصادفی یک سوکور بر روی بیماران سندرم حاد کرونری بستری در بخش مراقبتهای ویژه قلبی بیمارستان نمازی شهر شیراز در سال 1392 انجام گرفت. 110 بیمار به صورت تخصیص تصادفی در دو گروه دارو و دارونما قرار گرفتند. در گروه دارو، از اسطوخودوس و در گروه دارونما از قطره روغن بادام بودار استفاده شد. قبل و بعد از مداخله، شاخصهای همودینامیک شامل فشارخون سیستولیک، فشارخون دیاستولیک و نبض بیماران اندازه گیری شدند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی مانند میانگین و انحراف معیار، کای دو، تی تست و آنوای اندازه های تکراری، توسط نرم افزار SPSS16 انجام گرفت.یافته هابر اساس نتایج به دست آمده روند کاهش فشارخون سیستولیک، فشارخون دیاستولیک و نبض بیماران در گروه دارو بیشتر از گروه دارونما بود اما آزمون آماری آنوای اندازه های تکراری تفاوت معنی داری را در بین دو گروه از نظر فشارخون سیستولیک(586/0 P=)، فشارخون دیاستولیک (557/0= P)و نبض(846 /0= P) نشان نداد.نتیجه گیریرایحه درمانی با اسطوخودوس با تاثیر مثبت خود بر شاخص های همودینامیک بیماران می تواند به عنوان یک اقدام مکمل مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: رایحه درمانی, اسطوخودوس, همودینامیک, سندرم حاد کرونری, بخش مراقبت ویژه قلب}AimsPatients who are hospitalized in coronary care unit are at risk for hemodynamic instability secondary to anxiety and stress. Aromatherapy may have positive effects on hemodynamic status and can help reduce blood pressure and heart rate. The aim of this study was to investigate the effect of lavender aromatherapy on hemodynamic indices among patients with acute coronary syndrome.MethodsThis single-blind randomized clinical trial was conducted on patients who had been hospitalized in the coronary care unit of Namazi hospital، Shiraz، Iran، in 2013. A sample of 110 patients with acute coronary syndrome was recruited. Patients were randomly allocated to either the experimental or the placebo groups. Patients in the experimental and placebo groups were respectively treated with lavender essence and almond oil drop aromas. Participants’ systolic and diastolic blood pressures as well as heart rate were measured seven times—before، during، and after the study intervention. For analyzing the data، statistical tests such as Chi-square، t test، and repeated measures analysis of variance were performed by using the SPSS16.ResultsThere was a downward trend of systolic and diastolic blood pressures and heart rate changes across the seven measurement time-points in both groups. However، there was no significant difference between the study groups regarding systolic blood pressure (P value = 0. 586)، diastolic blood pressure (P value = 0. 557) and heart rate (P value = 0. 846).ConclusionsGiven its positive effects on hemodynamic indices، aromatherapy can be used as an effective alternative therapy.Keywords: Aromatherapy, Lavender, Hemodynamic, Acute Coronary Syndrome, Coronary care unit} -
مقدمهبیماران بستری در بیمارستان دارای نیازهای مختلف عبادی و مذهبی می باشند. شناخت این نیازها و برنامه ریزی مراقبت جهت برآورده نمودن آن ها از ضروریات انجام یک مراقبت کل نگر است. این مطالعه به تبیین نیازهای عبادی و مذهبی بیماران از دیدگاه پرستاران بالینی پرداخت.روشامطالعه ی کیفی حاضر از نوع تحلیل محتوا بود. در مجموع 23 پرستار شاغل در بیمارستان های آموزشی تهران با روش نمونه گیری هدفمند و با تنوع سن، جنس و سابقه ی کار شاغل در بخش های مختلف و سمت های گوناگون در مطالعه شرکت نمودند. داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه های عمیق، باز و نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. شیوه ی تجزیه و تحلیل داده ها، به صورت تحلیل محتوا و به روش تحلیل مقایسه ای مداوم صورت گرفت.یافته هاتحلیل داده ها مضمون اصلی تکریم باورها و ارزشها را آشکار کرد که خود از چهار مضمون فرعی «گرامیداشت خانواده، تعظیم شعائر مذهبی، شناخت ارزش ها و توسل جستن» تشکیل شد.نتیجه گیریزمینه های فرهنگی، قومیتی و مذهبی تاثیر مهمی بر مراقبت داشته و شیوه درک مسایل و تصمیم گیری ها تاثیر می گذارد. پرستاران قادر خواهند بود با تعمیق ابعاد انسانی و ارتباط توام با احترام به اعمال مذهبی بیماران و خانواده، به ارتقاء سلامت جسمی، روحی و معنوی آن ها یاری رسانند.
کلید واژگان: شعائر مذهبی, تحلیل محتوی, تکریم باورها, ارزش, توسل جستن}IntroductionHospitalized patients have different religious and worship needs. Understanding these needs and planning care in order to meet these needs are essential to performing holistic care. The aim of the present study was to explain the worship and religious needs of patients from the perception of clinical nurses.MethodThis was a qualitative study with content analysis approach. In total, 23 nurses of diverse age and gender, and work experience at different wards and in different posts, were selected with purposeful sampling method and participated in the study. Data were collected through in-depth and semi-structured interviews. The data analysis method used in this study was content analysis based on constant comparative analysis.ResultsData analysis revealed the main theme to be respect for beliefs and values. Subthemes were honoring the family, commemorating religious rituals, recognizing values, and having faith.ConclusionCultural, religious, and ethnic backgrounds have an important impact on health care and on the way of understanding decisions. Nurses will be able to promote physical, spiritual, and moral health of patients and their family by deepening the human dimensions and creating a relationship based on respect toward their religious practices.Keywords: Religious rituals, Respect for beliefs, Content analysis, Honoring the family, Faith} -
اهدافاستفاده از فن آوری اطلاعات برای پیشگیری از حوادث ناگوار ناشی از خطاهای پزشکی، کاهش مرگ و میر و کاهش طول مدت اقامت بیش از بیش مورد توجه قرار دارد. هدف از انجام این مطالعه درک پذیرش فن آوری اطلاعات توسط پرستاران مراقبت ویژه بر اساس مدل پذیرش فناوری بود.روش هااین پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی بود. 47 پرستار شاغل در بخش مراقبت ویژه به روش دردسترس در سال 1390 از 3 بیمارستان منتخب از شهر تهران ا نتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه مبتنی بر مدل پذیرش فن آوری و تئوری رفتار برنامه ریزی شده با در نظر گرفتن متغیر اعتماد بود. ارتباط بین سازه های اصلی مدل با آزمون اسپیرمن رو و آزمون رگرسیون ساده برای پیش بینی ارتباط بین سازه های مدل پذیرش فن آوری مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با نرم افزار 16 SPSS و آزمون های آماری توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند.یافته هاسطح تحصیلات پرستاران با اعتماد آن ها از فن آوری اطلاعات ارتباط معنادار نشان داد (022/0= p). بین اعتماد و درک از سهولت استفاده همبستگی قوی وجود داشت. بین سازه های نگرش، کنترل رفتاری و هنجار ذهنی با تمایل پرستاران به استفاده از فن آوری اطلاعات همبستگی وجود نداشت. تمایل رفتاری به استفاده از فن آوری تا اندازه ای تحت تاثیر درک از سهولت استفاده قرار می گرفت.
نتیجه گیریبرنامه ریزان آموزشی و مدیران فن آوری اطلاعات با تقویت سازه های درک از سهولت استفاده، هنجار ذهنی و اعتماد می توانند تمایل به استفاده از فن آوری توسط پرستاران مراقبت ویژه را ارتقا بخشند.
کلید واژگان: فناوری اطلاعات, بخش مراقبت ویژه, مدل پذیرش فناوری, تئوری رفتار برنامه ریزی شده, پرستار}Effective factors in Information Technology (IT) acceptance in the view of the nurses working in ICUAimsUsing IT for preventing unpleasant events due to medical errors، decrease of death and length of stay is attended more than before. The aim of this study was nurses’ understanding of IT acceptance according to IT acceptance model.MethodsIt was a descriptive-analytic study. 47 nurses، working in ICU were chosen through available method from three chosen hospitals of Tehran in 2012. Data collection tool was a questionnaire based on IT acceptance model and planned behavior theory by considering reliance variable. Relationship between the main construct of the model with Spearman test and simple regression test had been used for predicting relationship between IT acceptance model constructs. Data were analyzed by SPSS16 software and descriptive and inferential statistical tests.Findingsthere was significant relationship (P=0. 02) between nurses’ education level with their reliance on IT. There was strong correlation between reliance and understanding ease of use. There wasn’t any correlation between attitude constructs، behavioral control and subjective norms with nurses’ trend to use IT. Behavioral trend to use IT is remarkably influenced by understanding ease of use.Conclusioneducational planners and IT managers can promote ICU nurses trend to use technology by strengthening constructs of perceiving ease of use، subjective norms and relianceKeywords: Information Technology (IT), ICU, Technology acceptance model, planned behavior theory, nurse} -
مقدمه
نگذراندن آموزش های آکادمیک در مورد مراقبت فرهنگی و لحاظ نکردن این موضوع در دوره های بازآموز ی و آموزش مداوم، موجب برخورد پرستاران با نیازهای فرهنگی بیماران براساس تجربیات شخصی می شود. با توجه به ناشناخته بودن چگونگ ی اجر ای این اقدامات فرهنگ ی، شناس ایی عوامل موثر بر آموزش مراقبت فرهنگی در جهت افزایش توانمندی و کارآمدی پرستاران در ارایه مراقبت لازم میباشد.
روشدر این مطالعه کیفی، 23 پرستار بالینی دارای تجربه کافی کار کردن با بیماران مختلف، که تمایل به مشارکت و توانایی ارایه تجارب داشتند، با روش نمونهگیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. بعد از توضیح در مورد چگونگی انجام تحقیق و اخذ موافقت؛ اقدام به انجام مصاحبه نیمه ساختارمند شد. مصاحبه ها ضبط و پس از گوش کردن اقدام به پیاده کردن آنها گردید. داده های گردآوری شده با روش تحلیل کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته هابا تحلیل مقایسه ای داده ها، طبقه های آموزش نا کافی آکادمیک و آموزش نا کافی بازآموز ی در صدر متغیره ای موثر بر زمینه آموزش مراقبت فرهنگی قرار گرفت. این طبقات دو گانه هر کدام چند طبقه فرعی را در برگرفته اند.
نتیجه گیریاکثر مشارکت کنندگان در این مطالعه معتقد بودند که در برنامه ریزی درسی، چگونگی مراقبت از ب یماران دارای فرهنگ های مختلف، بخش مخفی آموزش دوره کارشناسی پرستار ی است و مراقبت فرهنگی در برنامه ریزی درسی کم رنگ بوده و به طور رسمی به آن پرداخته نمی شود. چگونگی برقرار ی ارتباط با سا یر فرهنگ ها براساس تجربه می باشد و یادگیری در محیط کار صورت می گیرد.
کلید واژگان: آموزش پرستاری, مراقبت فرهنگی, تحقیق کیفی}IntroductionSince cultural care is not included in nurses’ retraining and continuing education، clinical nurses should deal with the cultural needs of patients according to their own personal experiences. While measures to implement cultural interventions are unknown، the recognition of cultural factors influencing cultural care education is necessary to increase nurses'' ability to provide efficient care. The purpose of this study was to explore the context of the cultural care education in Iran.
MethodsUsing a qualitative study، 23 clinical nurses with the experience of working in practice، were selected using purposive sampling. Semi-structured were held for data gathering. A content analysis approach was used to analyze the collected data.
ResultsDuring the data analysis the following themes were developed: “inadequate academic training”، and “inadequate retraining”.
ConclusionIt was believed that in course planning، how to provide care to patients with different cultures، was a hidden part of the bachelor’s degree nursing program. Nurses learnt how to communicate with others based on their own experiences and mostly in the workplace.
Keywords: Nursing education, cultural care, qualitative research} -
سابقه و هدفبیماران ماستکتومی ادم، درد و محدودیت کارکرد شانه را تجربه می کنند. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر ماساژ دستی تخلیه لنف و بانداژ کم فشار بر این عوارض انجام شد.مواد و روش هادر این کارآزمایی بالینی تعداد 90 بیمار ماستکتومی رادیکال تعدیل یافته از بخش های انکولوژی بیمارستان امام خمینی تهران انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه ماساژ، ماساژ + بانداژ و کنترل قرار گرفتند. به گروه های مداخله چگونگی به کارگیری ماساژ تخلیه لنف و بانداژ کم فشار آموزش داده شد. سنجش شدت درد و اختلال کارکرد شانه، در روز هفتم و روز سی ام و بررسی ادم 24 ساعت بعد از عمل و روز سی ام بعد از شروع مداخله انجام گردید. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون کروسکال والیس) تحلیل شدند.نتایجآزمون آماری قبل از مداخله، بین میانگین اندازه دور دست، شدت درد و محدودیت حرکت شانه در سه گروه تفاوت معنا داری را نشان نداد. این در حالی بود که کاهش معنادار در اختلاف میانگین محدودیت حرکت شانه و شدت درد بین سه گروه در روز سی ام مداخله مشاهده گردید (001/0=P). این اختلاف در مورد میانگین اندازه دور دست معنی دار نبود.نتیجه گیریماساژ تخلیه لنف و بانداژ کم فشار در کاهش عوارض بعد از ماستکتومی نقش موثری دارد.
کلید واژگان: ماساژ, بانداژ کم فشار, ادم, محدودیت حرکت شانه, ماستکتومی رادیکال تعدیل یافته}BackgroundMastectomic patients experience complications such as edema of the operated hand, shoulder pain and dysfunction. This study was conducted to compare the effects of manual lymph drainage and low pressure bandage on shoulder pain and dysfunction after modified radical mastectomy.Materials And MethodsIn this clinical trial study, 90 women with radical mastectomy referred to the oncology ward of Imam Khomeini hospital (Tehran) were randomly assigned to three groups: the massage, massage+bandage and control groups. Groups were trained how to use manual lymph drainage massage and low pressure bandage. Shoulder pain intensity and dysfunction were measured at 7 and 30 days post-surgery. Edema was measured at 24 hours post-surgery and also 30 days post-intervention. Data were analyzed using descriptive and inferential statistics (one-way ANOVA and Kruskal-Wallis).ResultsThere was no statistically significant difference among three groups in the means of three measured variables (the arm circumference, shoulder pain intensity and dysfunction) before the intervention. Moreover, the results showed a significant reduction in the means of shoulder pain intensity and dysfunction among the three groups on the 30th intervention day (P=0.001), but the difference was not significant in the mean of arm circumference.ConclusionLymphatic drainage massage and low pressure bandage are effective in reducing post-mastectomy complications.Keywords: Massage, Low pressure bandage, Edema, Shoulder dysfunction, Modified radical mastectomy}
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.