مقالات رزومه فرضعلی سالاری سردری
-
منطقه سیستان یکی از حوزه های جغرافیایی کشور ایران است که از جنبه های متفاوتی اجتماعی به صورت ویژه می باشد. هر جامعه و سکونتگاهی در کنار ساخت فضاها و کالبد، نیازمند برقراری و استقرار و پایدار سازی روابط معقول اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی میان شهروندان می باشد. به طور معمول ریشه بسیاری از بحرانهای بزرگ و زنجیرهای اجتماعی را باید در عدم رعایت حقوق شهروندی و اخلاق مداری در جامعه و ضعف فرهنگ بومی و محلهای در زندگی روزانه دانست. رشد جوامع پر تراکم و فشرده، مشکلات گسترده ای را به وجود آورده است. امروزه یکی از کارآمدترین ساز و کارهای مدیریت جامعه و زندگی اجتماعی برای رسیدن به مناسبات اجتماعی مطلوب و کاهش هزینه های وارده بر جامعه توجه و برنامه ریزی برای ارتقای فرهنگ و اخلاق زندگی جمعی در بین شهروندان است. زندگی جمعی مبتنی بر حقوق جمعی از مهمترین مباحثی است که توجه جدی به آن می تواند پایه های توسعه ایران مدرن و اسلامی را بنا کند، در این راستا با در نظر گرفتن تغییرات در شکل و انواع درگیری و نا امنی منطقه شرق کشور توجه به فرهنگ و اخلاق در امر زندگی اجتماعی از اهمیت بسزایی برخوردار است. ابزاری که به وسیله آن می توان توسعه پایدار فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را به وجود آورد شامل نهادهای غیر دولتی و مردم نهاد (بسیج، معتمدین، هیت های مذهبی) به عنوان کارگزاران محلی می باشد که به بهبود مناسبات اجتماعی شهروندان کمک می کند. از نظر فرهنگی جامعه خوب و مطلوب علاوه بر مدیریت شایسته و کارآمد نیازمند شهروندانی آگاه دارد، بنابراین مدیریت اجتماعی بایستی برای آگاه سازی عمومی و ایجاد و ارتقای فرهنگ زندگی جمعی، گسترش شهروند مداری و آموزش شهروندان در زمینه های مختلف، کارکرد و فعالیت فرهنگی داشته باشد. تحقیق حاضر به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده و از نظر نوع تحقیق، کاربردی است. در این مقاله نخست به حقوق و شهروندی، تشریح فرهنگ، زندگی اجتماعی و اخلاق شهروندی و جایگاه آن در منطقه سیستان و سپس نقش های محوری سنت، آداب و آیین مردم داری مبتنی بر "حشر"، "شال" و مجلس داری که شامل آموزش زندگی جمعی شهروندان، پیوست فرهنگی و مشارکت شهروندان که در راستای ارتقاء فرهنگ و اخلاق شهرنشینی است بررسی می شود. به کارگیری فرایند مشکل گشایی خلاق "مردم داری" در فرایند برنامهریزی توسعه اجتماع محور منطقه سیستان دستاوردی مثبتی دارد. ماندگار نمودن احترام به معتمدین و هویت قومی بر اساس شاخص جمع محوری و اصل اساسی احترام به نظر جمع و مشورت و احترام به بزرگان قوم و طایفه در زندگی امروزی ضروری می باشد. دستاوردهای مثبت مردم داری نظیر حل درگیری های اجتماعی، برقراری ازدواج آسان، پایداری سازی ارتباط اقوام و صله رحم، حل مشکلات مالی و استقرار فرهنگی برای زندگی بهتر درکنار یکدیگر و یک احساس مشترک برای یک جامعه شامل می گردد. نظام معتمدی همکار و مکمل مناسبی برای نهادهای دولتی در راستای تقویت بهبود زندگی اجتماعی در منطقه سیستان می باشد.
کلید واژگان: حقوق شهروندی, نظام معتمدی, زندگی اجتماعی, منطقه سیستان, پایداری اجتماعی} -
اسلام به عنوان یک دین تام، فراگیر و مفصل؛ توسعه معنوی، حیثت، منزلت وکرامت ذاتی انسان را اساس دستورات الهی خود قرار داده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به تبیین نقش و جایگاه مردم در الگوی حکمرانی اسلامی به ویژه جایگاه نخبگان و جوانان در رشد و بالندگی تمدن نوین اسلامی پرداخته است، بنابراین هدف از این پژوهش، تبیین مفهومی رویکردهای حکمرانی؛ الگوی حکمرانی اسلامی و ابعاد و حوزه های آن بر اساس ارزش ها و خواست های اسلام بیان شده است. این مقاله، تمدن نوین اسلامی مطابق الگوی حکمرانی شایسته اسلامی را مورد بررسی و تحلیل قرارمی دهد. امروزه کمال و هدایت و توجه به توسعه نیروی انسانی در کشورهای پیشرفته دنیا از نکات بسیار اساسی است. از آنجا که سرمایه انسانی اصلی ترین برآیند و محصول مدل های توسعه منابع انسانی است. در این عصر کشورهای پیشتاز و پیشگام نقش خود را در حفظ و ارزش نهادن به نیروی انسانی جهت تولید و بهره جویی بیشتر قرار داده اند. نقش جوانان و نخبگان تصمیم ساز در فرآیند توسعه سرزمینی بسیار مهم می باشد. در پایان نیز راهکارهایی برای نیل به این هدف متعالی ارایه شده است. توجه به افزایش عبم و دانش و تولید علم، عقلانیت و تعقل گرایی، توجه به اخلاق و معنویت، کار، تلاش و نوآوری، مسئولیت پذیری، مجاهدت ، تقوا مداری و قانونمندی، دور اندیشی و آینده نگری از ویژگی های آشکار جوان مسلمان انقلابی است که باید جهت نیل به این اهداف متعالی، تقویت و تثبیت گردد.
کلید واژگان: گام دوم انقلاب, تمدن نوین اسلامی, حکمرانی اسلامی, جوانان, نخبگان}Islam as a complete, all-encompassing and comprehensive religion; Spiritual development has based the inherent dignity, honor and dignity of man on the basis of his divine commands. The present study uses descriptive-analytical method to explain the role and position of people in the model of Islamic governance, especially the position of elites and youth in the growth and development of modern Islamic civilization, so the purpose of this study is to explain the concept of governance approaches; The model of Islamic governance and its dimensions and areas are based on the values and demands of Islam. This article examines and analyzes the new Islamic civilization according to the model of good Islamic governance. Today, perfection, guidance and attention to the development of human resources in the developed countries of the world are very basic points. Because human capital is the main outcome and product of human resource development models. In this age, leading countries have played their role in preserving and valuing human resources for further production and exploitation. The role of young people and decision-making elites in the process of land development is very important. Finally, solutions to achieve this lofty goal are presented. Attention to increasing knowledge and production of science, rationality and rationalism, attention to ethics and spirituality, work, effort and innovation, responsibility, struggle, piety and lawfulness, foresight and foresight are the obvious characteristics of young revolutionary Muslims. It must be strengthened and consolidated to achieve these lofty goals.
Keywords: The second step of the revolution, the new Islamic civilization, Islamic governance, Youth, Elites} -
اپیدمی بیمار ی های نوظهور بر ساختار، برنامهریزی، معماری، توسعه، رفتار اجتماعی، فعالیت اقتصادی و مدیریت شهر های و زیست جهان تاثیرگذاشته و تداوم بیماری کرونا هم تغییرات خاص خود را ایجاد خواهد کرد. تغییر بنیادی در زیست جامعه بشری در ابعاد مختلف به ویژه سکونتگاه های زیستی و فضاهای کالبدی نیز اثرگذار خواهد بود، با توجه به بررسی سوابق بیماری های واگیر در جهان به ویژه بیماری های وبا، طاعون، سارس، آبولا... و نظریاتی همچون پخش فضایی تورتسن هاگستراند و نظریه پیچیده و آشوب: سیستمهای شهری؛ بررسی وضعیت فعلی با توجه به سطح گسترش و فراگیری ویروس COVID-19 و اثرات گوناگون آن در جغرافیای زیستی کشور مهم میباشد. در مقاله حاضر بر اساس نظریات متعارف جغرافیای پزشکی و اثرات فضایی پخش بیماری ها و همچنین اثرات کالبدی فیزیکی/ ساختاری در - فضاهای شهری و آسیب های وارد و تبیین رویکردهای آینده نگر به تحلیل وضعیت ساختار شهری و ویروس کرونا در دو شهر زابل و عسلویه در جغرافیای سرزمینی کشور پرداخته شده است که مبنای بررسی مرزی بودن، صنعتی بودن، تفاوت در مهاجرت ها، نوع فعالیت ها شهری میباشد. در پایان ضمن ارایه نتایج تحلیلی به ارایه رویکردهای مختلف مدیریتی به ویژه رویکرد مدیریت اجتماع محور جهت عبور از بحران و رفتار و فعالیتهای توسعه ای شهر و شهروند الکترونیک و هوشمند و مدیریتی در ادامه مدیریت بحران کرونا در جامعه می باشد.
کلید واژگان: زابل, COVID-19, ساختار شهری, بهداشت و سلامت عمومی, مدیریت شهری, مرز}An emerging disease epidemic will affect the structure, planning, architecture, development, social behavior, economic activity, and management of cities and the world, and the persistence of coronary heart disease will have its own changes. Fundamental change in human biology will be effective in various dimensions, especially biological habitats and physical spaces, according to the history of infectious diseases in the world, especially cholera, plague, SARS, Ebola ... and theories such as space distribution. Thortsen Hogstrand and the Theory of Complexity and Chaos: Urban Systems; It is important to review the current situation considering the level of spread and spread of COVID-19 virus and its various effects on the biological geography of the country. In the present paper, based on conventional theories of medical geography and spatial effects of disease spread, as well as physical / structural physical effects in urban spaces and damages, and explaining futuristic approaches to analyzing the structure of urban structure and corona virus in Zabol and Assaluyeh The territorial geography of the country has been studied, which is the basis for examining borderline, industrialization, differences in migration, and the type of urban activities. In the end, while presenting analytical results to present different management approaches, especially community-based management approach to overcome the crisis and development behavior and activities (city and electronic and intelligent citizen) and management in the continuation of corona crisis management in society.
Keywords: Zabol, Covid-19, Urban structure, public health, safety, urban management, Border} -
امروزه با توجه به رشد جمعیت و توسعهی فیزیکی- کالبدی شهرها، ساختار و فرم فضایی توسعهی شهری از اهمیت فراوانی برخوردار است و شهر فشرده، الگوی مدیریت و توسعهی شهری شهرهای فردا و رشد هوشمند می باشد. یکی از عوامل پایداری شهرها، ارتباط بین شکل و فرم فیزیکی شهر (ساختار فضایی- کالبدی) می باشد. این مقاله به بررسی وضعیت و شاخص های عمده در فرم شهر پایدار و عوامل موثر و متاثر آن می پردازد و محاسن و معایب فرم پراکنده شهر لامرد (ساختار، فرم و توسعه فضایی شهر) مورد بررسی قرار خواهد داد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و تطبیقی بوده و روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای می باشد و جمع آوری اطلاعات شاخص های پراکنده رویی از طریق اطلاعات شناختی - عملکردی و مطالعه طرح جامع و تفصیلی شهر استخراج شده است. برای نیل به اهداف تحقیق، با بررسی مطالعات گذشته و با بهره گیری از پارامترهای لازم و تاثیرگذار با تحلیل تراکم شهری شهر لامرد و چگونگی و علل توسعه شهری پراکنده و گسترده شهر را تبیین نمایم. در پایان به ارزیابی عینی و کیفی، تحلیل و مقایسه ی نظریه های مرتبط با فرم های پایدار شهری و تفاوت ها و اشتراک های آن ها و در نهایت جنبه های عملکردی و نتایج و پیامدهای عملی و واقعی نظریه ها با وضعیت شهر می پردازد و در انتها راهکارهایی ارایه خواهد گردید. بر اساس بررسی ها و تحلیل های صورت گرفته در سال های 1345-85، مساحت شهر لامرد، حدود 6 برابر و جمعیت آن 5 برابر افزایش یافته است. طی این سال ها، تراکم ناخالص جمعیتی شهر، از 3/131 نفر به 1/30 نفر در هکتار کاهش یافته است. عدم کاهش شدید تراکم ناخالص جمعیتی در سال های متفاوت، بیانگر گستردگی بیش از حد شهر و خالی ماندن فضاهای زیاد و غیرفعال سطوح شهری در محدودهی شهر لامرد و در نهایت توسعه افقی و گسترده -پراکنده محلات شهر لامرد می باشد که این امر باعث ناپایداری شهری در توزیع بهینه خدمات و دسترسی به امکانات برای ساکنان شهر و افزایش هزینه های زیرساختی و اتلاف انرژی شده است. تراکم خالص مسکونی در سال85 برابر با 85/85 نفر در هکتار و در سال 95 برابر با 73 نفر در هکتار و تراکم جمعیتی برابر با 29 نفر در هکتار می باشد.کلید واژگان: پراکنده رویی شهری, شهرگسترده, توسعه پایدار, الگوی رشد شهر, لامرد}Today, due to population growth and physical-structural development of cities, the structure and spatial form of urban development is of great importance and the compact city serves as a model for urban management and development of tomorrow's cities and smart growth. One of the factors of urban sustainability is the relationship between the shape and physical form of the city (spatial-physical structure). This article examines the situation and major indicators of sustainable city form and its dialectical relationship with other factors, and sheds some light on pros and cons of urban sprawl of Lamerd city (including its morphology, i.e. structure, form and spatial development of the city). This study, employing library study method of research, adopts descriptive-analytical and comparative approach to data collection. The data of the urban sprawl indicators are collected through cognitive, functional information and studying comprehensive and detailed plans of the city.. By reviewing the literature and using the necessary and effective parameters obtained through analyzing the urban density of Lamerd city, an attempt is made to explain the reasons behind the sprawl and extensive urban development of the city. In the end, the theories related to sustainable urban forms and morphology, their convergences and divergences, and finally the functional aspects and the implications of the theories in question for the city status are touched upon, concluding by making some suggestions. According to the studies and analyses conducted in 1345-85, the surface area and population of Lamerd city has increased about six and five times, respectively. During these years, the gross population density of the city has decreased from 131.3 people to 30.1 people per hectare. The lack of a sharp decrease in gross population density in different years indicates the excessive expansion of the city and the vacancy of many spaces and inactive urban areas and finally the horizontal, expanded, sprawl development of neighborhoods in Lamerd, bringing about urban unsustainability in optimal distribution of services and access to facilities for the city residents, and in a rise in infrastructural costs and energy waste. The net residential density in 1985 is 85.85 people per hectare and in 1995 the net residential density and population density are 73 and 29 people per hectare, respectively.Keywords: Urban sprawl, spatial development pattern, Sustainable development, urban growth pattern, Lamerd}
-
مقدمه و هدف پژوهش
مدیریت شهری یک فرایند است که در مجموع به یک نظام تصمیم گیری منجر خواهد شد، میزان موفقیت و یا عدم موفقیت مدیریت شهری بستگی به قدرت، مشروعیت و ساختار حقوقی، اجتماعی و اقتصادی جامعه دارد. نوع مدل مدیریت شهری در دوره های مختلف تاریخی و در مناطق مختلف، بازتابنده نگرش و میزان مشارکت عمومی (رویکرد جمع گرایانه) و قدرت اجرایی مدیریتی است. یکی از گفتمان های مهم در تعیین مدل مدیریتی برتر، تعیین چگونگی اداره شهر و قرارگیری قدرت در دست مدیران شهری است. از سوی دیگر، مدل اداره شهر رابطه نزدیکی با حل یا ایجاد مسایل شهری دارد. در این مقاله ضمن شناخت و بررسی چگونگی، سیر تحول رویکردهای اداره و مدیریت شهری و سیر تحولات سطوح مدیریت شهری ایران در ادوار مختلف و بیان وضعیت موجود، نقاط قوت و ضعف (مزایا و معایب) آن ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
روش پژوهشدر این پژوهش با استفاده از روش های توصیفی (مطالعات کتابخانه ای)، تحلیل داده های ثانویه (اسنادی) و تکنیک تحلیل محتوا به بررسی و مقایسه تطبیقی میان رویکرد مدیریت سنتی و جدید شهری از دوره حکومت ماد (780 قبل از میلاد) تا دوره جمهوری اسلامی (سال 1395 ه.ش) پرداخته شده است.
یافته هایافته های پژوهش با توجه به تحلیل کارکردها و عملکردهای مدیریت شهری در ایران و این که نظام مدیریت شهری کشور در حکومت های مختلف تحت تاثیر برنامه ریزی و مدیریت متمرکز (سازماندهی تمرکزگرا) بوده و تجزیه و تحلیل عناصر تاثیر گذار مدیریت شهری کشور در دوران کنونی در سطوح کلان، منطقه ای و ناحیه ای/محلی و تغییرات سطوح مدیریت شهری در طول زمان بیانگر وجود موازی کاری در امر تصمیم گیری و برنامه ریزی است.
نتیجه گیریسیر تاریخی روندها و گرایش های حاکم بر ویژگی های شکلی و محتوایی مدیریت شهری در ادوار مختلف، نمایانگر نوعی تکامل شکلی، مفهومی، محتوایی و عملکردی مدیریت ها می باشد؛ به گونه ای که از برداشت ها و باورهای تک ساختی و تک ساحتی رو به سوی برداشت ها و باورهای چند ساختی و چند ساحتی (مدیریت مشارکتی و بهره گیری از خرد جمعی، پاسخ گویی و شفاف سازی) هدایت شده است. نظام اداره امور شهر در طی صد سال گذشته از وظایف اصلی مدیریت شهری به جهت نداشتن منابع درآمدی پایدار، ضعف نهادهای مدنی و محلی و نداشتن جایگاه تعریف شده تشکیلاتی در سلسله مراتب تشکیلاتی کشور، عدم مشارکت در برنامه ریزی به واسطه ماهیت برنامه ریزی متمرکز و از بالا به پایین باز مانده و بیشتر به امور بر زمین مانده شهر پرداخته اند. بنابراین، توسعه وظایف و اختیارات شهرداریها همراه با تمرکززدایی و توسعه مدیریت یکپارچه شهری ضروری می باشد.
کلید واژگان: حکمروایی, مدیریت شهری, مدیریت محلی, شهرداری, ایران}Introduction and Purpose of the ResearchUrban management is a process that generally leads to a system decision, the extent to which the city's success or failure is dependent on power and legitimacy, and the legal, social and economic structure of the society. The type of urban management in different historical periods and in different regions reflects the attitude and the level of public participation (collectivist approach) and administrative executive authority. In this paper, the ability and weaknesses (their advantages and disadvantages) have been analyzed in order to understand the evolution of the urban management and management approach and the evolutions of Iranian urbanmanagement levels in different developments and to state the status quo.
MethodologyIn this research, using descriptive methods (library studies), analysis of secondary data (documents) and content analysis technique, a comparative comparison between the traditional and new urban management approach from the period of the rule of the Med (780 BC) (Until the Islamic Republic of Iran in 1395), the model and strategy of integrated urban management in Iran have been analyzed based on the new perspectives of sustainable urban management.
FindingsThe findings of this study are based on the analysis of the functions and functions of urban management in Iran and the fact that the urban management system of the country is influenced by centralized planning and management (centralizing organization) in different governments and analyzing the elements affecting the urban management of the country in Current times at macro, regional, and local / local levels and changes in urban management levels over time reflect the parallel existence of decision making and planning.
ConclusionThe historical trajectory of trends and trends in the shape and content of urban management in different periods represents a form of conceptual, conceptual, content, and functional evolution of management; in such a way that the concepts and beliefs of the single and The one-dimensional approach to multidimensional and multifaceted beliefs (participatory management, utilization of wisdom, responsiveness, and transparency) has been guided. The city administration has over the past hundred years been one of the main responsibilities of urban management due to the lack of sustainable sources of income, the weakness of civil and local institutions, and the lack of a defined organizational position in the country's hierarchy of organization, lack of participation in planning due to the nature of centralized planning and From the top to the bottom ...... they are left behind and mostly paid attention to the affairs of the city.
Keywords: Governance, Urban Management, local administration, Municipality, Iran} -
فصلنامه هویت شهر، پیاپی 19 (پاییز 1393)، صص 77 -88امروزه سرمایه اجتماعی یکی از عوامل اصلی در توسعه پایدار کشورها می باشد و بعد اجتماعی توسعه پایدار در مناطق مختلف بدون توجه به مشارکت و سرمایه اجتماعی آن محدوده امکان پذیر نمی باشد. هدف از پژوهش حاضر سنجش نقش سرمایه اجتماعی در توسعه پایدار محلی منطقه پارس جنوبی است. که پارامترهای نظیر گروه ها و شبکه ها، اعتماد، فعالیت های گروهی، اطلاعات/ارتباطات و همگونی/همبستگی اجتماعی با مطالعات کتابخانه ای، بازدیدهای میدانی و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در سکونتگاه های روستایی (4 روستا) و شهری (شهر عسلویه و نخل تقی) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل با در نظر گرفتن رابطه مستقیم بین توسعه پایدار و سرمایه اجتماعی نشان می دهد که، سطح سرمایه اجتماعی و مشارکت در سکونتگاه های روستایی نسبت به سکونتگاه های شهری به عنوان عامل بومی و محلی در روند توسعه منطقه پارس جنوبی بیشتر بوده است، که این قضیه در پشیبرد اهداف و روند کاری توسعه پایدار منطقه بیشتر موثر می باشد.کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, پایداری اجتماعی, توسعه پایدار محلی, منطقه اقتصادی انرژی پارس جنوبی}
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.