لیلا حیدری
-
مقدمه
سرطان پستان شایع ترین سرطان در بین زنان در سراسر جهان است. کیفیت زندگی و وضعیت روانی بیماران مبتلا به سرطان پستان می تواند پس از تشخیص به ویژه در طول درمان تحت تاثیر قرار گیرد. هدف اصلی این مطالعه بررسی تاثیر طولانی مدت سرطان پستان پس از درمان بر ابعاد کیفیت زندگی و وضعیت سلامت روان است.
روش بررسیمطالعه حاضر، یک مطالعه آینده نگر طولی چند مرکزی و در حال انجام است که از بهمن 1398 در موسسه ملی توسعه تحقیقات پزشکی ایران (NIMAD) [1] آغاز شد. 1200 بیمار مبتلا به سرطان پستان که دوره های درمانی خود را به پایان رسانده اند، از 5 مرکز ارجاع درمانی مستقر در تهران به مدت 5 سال جذب می شوند. پرسشنامه هایی برای ارزیابی پیامدهای اولیه و ثانویه توسط محققین آموزش دیده طی مصاحبه حضوری با هر شرکت کننده در هریک از سه مرحله (بلافاصله پس از درمان، 1 سال و 5سال) بعد از درمان تکمیل می شود. داده ها در مورد جمعیت شناسی اجتماعی، کیفیت زندگی، تصویر بدن، امید، مشکلات روان شناختی مانند اضطراب، افسردگی و خلق وخو، عملکرد جنسی و فعالیت بدنی جمع آوری خواهد شد. داده ها در هر مرحله جمع آوری و در پایان توسط SPSS (نسخه 22) تجزیه وتحلیل خواهند شد.
نتیجه گیریاین اولین مطالعه سراسری، آینده نگر و طولی با حجم نمونه بزرگ، پایش طولانی مدت و اهداف تحقیقاتی گسترده است که به ارزیابی عوامل مرتبط با کیفیت زندگی در جمعیت ایرانی مبتلا به سرطان پستان می پردازد.
کلید واژگان: سرطان پستان، افسردگی، Follow Up، ایران، کیفیت زندگی، پروتکل مطالعه آینده نگرIntroductionBreast cancer is the most common cancer among women, with its prevalence and mortality rates increasing in recent years. The quality of life and psychological status of patients with breast cancer could be affected after diagnosis, especially during treatment. The main objective of this study is to investigate the long-term influence of breast cancer on the quality of life dimensions in survivors.
MethodsThis is an ongoing longitudinal prospective study that was administered at the National Institute for Medical Research Development in Iran in March 2020. A total of 1,200 patients with breast cancer, who have completed their treatments, will be recruited from 5 referral medical centers located in Tehran to be followed for 5 years. Questionnaires for evaluating the primary and secondary outcomes will be completed by trained investigators during face-to-face interviews with each participant in three phases: immediately after treatment, 1 year later, and 5 years later. Data will be collected on socio-demographic status, quality of life, body image, hope, psychological problems (e.g., anxiety, depression, and mood), sexual function, and physical activity. Finally, data will be analyzed in each phase using SPSS 22.0 software.
ConclusionIt is the first nationwide, prospective, longitudinal study with large sample size, long-term follow-up, and broad research aims that will evaluate the quality of life-related factors in the Iranian breast cancer population to justify the existing gap in the literature.
Keywords: Breast Cancer, Depression, Follow-Up Study, Iran, Quality Of Life, Prospective Study Protocol -
مقدمه
در زنان مبتلا به سرطان پستان شیوع اضطراب و افسردگی بعد از تشخیص تقریبا دو برابر جمعیت عمومی است که موجب تشدید بار بیماری بر این افراد است. بنابراین مداخلات روانشناختی برای کاهش این عوارض لازم است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر مشاوره معنادرمانی با و بدون یوگا بر اضطراب، افسردگی و شادکامی در بهبودیافتگان سرطان پستان می باشد.
روش بررسیاین پژوهش یک کارآزمایی بالینی تصادفی شاهد دار در 90 نفر از مبتلایان به سرطان پستان بود که درمان های مرسوم را تمام و در سال 1400الی 1402 به کلینیک پیگیری پژوهشکده معتمد مراجعه کرده بودند. شرکت کنندگان، نمره افسردگی بالاتر از 11 داشته و با رضایت آگاهانه وارد مطالعه شدند. افراد به طور تصادفی، 45 نفر در گروه مداخله، و 44 نفر در گروه عدم مداخله جایگزین شدند و مشاوره معنا درمانی با یوگا یا معنا درمانی به تنهایی دریافت کردند. قبل و بعد از مداخلات، پرسشنامه های اضطراب و افسردگی بک و شادکامی آکسفورد را پر کردند. تغییرات نمرات افسردگی و اضطراب و شادکامی بین دو گروه در طول مدت مطالعه مورد مقایسه و بررسی قرار گرفت.
یافته هابه طورکلی شرکت کنندگان در بازه سنی 51-49 بودند. در هر دو گروه، اغلب متاهل، خانه دار و دارای تحصیلات دیپلم بودند و اکثرا در مرحله II بیماری سرطان پستان بودند. نتایج نشان داد پس از مداخلات، در هردو گروه افسردگی و اضطراب کاهش و شادکامی افزایش یافت (0001/0˂p). همچنین بررسی ها نشان داد افزایش شادکامی بین گروه ها پس از مداخله نسبت به دو متغیر دیگر به طور معنی داری بالاتر بود (026/0˂p).
نتیجه گیریبا توجه به نتایج، معنادرمانی همراه با یوگا و به تنهایی به طور معناداری اثرات مفیدی بر کاهش اضطراب و افسردگی و افزایش شادکامی در بیماران مبتلا به سرطان پستان نشان دادند. بنابراین توصیه می شود مداخلات روانشناختی به عنوان درمان تکمیلی و به مدت طولانی تری انجام شود تا بتوان نتایج پایدار افزایش شادکامی و کاهش اضطراب و افسردگی را مشاهده کرد.
کلید واژگان: سرطان پستان، افسردگی، اضطراب، شادکامی، یوگا، معنادرمانیIntroductionThe prevalence of depression and anxiety, or a combination of both, in women following a diagnosis of breast cancer is twice more than that in the general female population. Consequently, numerous psychological interventions have been implemented to manage these conditions. The present study aimed to assess the effectiveness of logotherapy, either alone or in conjunction with yoga, on the levels of anxiety, depression, and happiness in survivors of breast cancer.
MethodsThis randomized clinical trial study focused on breast cancer patients who completed their treatment and entered the study after providing informed consent. Participants were randomly assigned to either the logotherapy group, with or without the inclusion of yoga, for eight weeks. At both the baseline and end of the study, participants completed the Beck Depression Inventory, the Beck Anxiety Inventory, and the Oxford Happiness Inventory questionnaires. The alterations in outcome scores were then compared between the two groups within the study.
ResultsA total of 89 patients aged 49-51 years, all diagnosed with depression, successfully completed all sessions of the intervention. The majority of these participants were married housewives with a diploma-level education, and most were diagnosed with stage II breast cancer. The results indicated that following yoga and logotherapy interventions in both groups, there was a significant reduction in the mean levels of depression and anxiety (P<0.001), alongside a significant increase in the mean happiness score (P<0.001). Furthermore, the research demonstrated that while the reduction in anxiety and depression following the interventions in the logotherapy and yoga group was not significant, the increase in happiness was significant, in comparison with the other two variables (anxiety and depression) (P˂0.026).
ConclusionAs evidenced by the obtained results, logotherapy sessions alone or in combination with yoga showed significant beneficial effects on reducing anxiety and depression and increasing happiness in breast cancer patients. Therefore, it is recommended to incorporate these psychological interventions (logotherapy sessions, both with and without yoga) as a complementary form of treatment.
Keywords: Anxiety, Breast cancer, Depression, Happiness, Logotherapy, Yoga -
مقدمهبا افزایش بقا در بیماران مبتلا به سرطان پستان، برای رفع نیازهای این بیماران علاوه بر نظام های رسمی خدمات بهداشتی، اعضا دایمی خانواده و دوستان نزدیک وظیفه مراقبت از بیماران را به عهده دارند. چنانچه آمادگی قبلی برای مراقبت وجود نداشته باشد ممکن است عوارض روحی-روانی، جسمی، فردی- اجتماعی و اقتصادی برایشان حادث شود. این پژوهش با هدف بررسی مشکلات مراقبتی مراقبین بیماران مبتلا به سرطان پستان پس از اتمام درمان ها در مرکز تحقیقات سرطان پستان انجام شده است.روش بررسیاین یک مطالعه مقطعی بوده که تعداد 251 نفر از مراقبین خانوداگی بیماران مبتلا به سرطان پستان مورد مطالعه قرار گرفتند که تمامی درمان های متداول را انجام داده بودند. روش نمونه گیری در دسترس بوده و قبل از ورود به مطالعه رضایت آنان برای شرکت در مطالعه گرفته شد. اطلاعات توسط پرسشنامه محقق ساخته و در محل کلینیک بیماری های پستان جهاد دانشگاهی در شهر تهران جمع آوری شد.یافته هاجمعیت مورد مطالعه از میانگین سنی (1/13±) 3/42 رنج سنی 15-78 سال بود. 30% آنان بازنشسته، 54% دیپلم و76% متاهل بودند. بیش از 60% مراقبین بستگان درجه اول (همسر و فرزندان) بیماران بودند. مراقبین درجه یک بیش از سایر مراقبین مشکلات جسمانی داشتند (01/0=p). مراقبین بازنشسته و محصلین و کارمندان 79% و شغل آزاد تا 90% مشکلات فردی اجتماعی داشتند (0001/0p<). در این مطالعه مراقبین با مدت مراقبت 6 ماه تا 2 سال مشکلات روحی- روانی بیشتری داشتند (04/0=p).
نتیجه گیریاین مطالعه اشاره دارد به اینکه برای ارایه مراقبت باکیفیت تر به بیمار باید توجه کافی به مراقب بیماران داشت. به نظر می رسد بیشترین نیاز مراقبین کمبود اطلاعات تخصصی در مورد سرطان پستان و نحوه مراقبت از خود و بیمار است. چنانچه سیستم های بهداشتی به رفع مشکلات اطلاعاتی، جسمانی، فردی- اجتماعی و روحی-روانی مراقبین بپردازند موجب آسایش روانی مراقبین شده که نه تنها مراقبین بلکه بیماران هم از مزایای آن برخوردار می گردند. از طرف دیگر توجه به مشکلات فردی اجتماعی بیماران و خانواده آنان با ارایه حمایت های اجتماعی اقتصادی موجب تطابق بهتر در بیماران و مراقبین آنان با مشکلات خواهد شد.
کلید واژگان: مراقبین، سرطان پستان، مشکلات، تهران، ایران -
مقدمهدر حال حاضر تنها روش غربالگری سرطان پستان که باعث کاهش مرگ و میر ناشی از این بیماری می شود، ماموگرافی است. از عواملی که منجر به نتایح منفی کاذب در ماموگرافی می گردد اثر دانسیته و تراکم بافت پستانی است که با افزایش تراکم بافت در ماموگرافی، حساسیت ماموگرافی کاهش می یابد. از طرفی، افزایش تراکم بافت پستان منجر به افزایش ریسک ابتلا به سرطان پستان می شود. عوامل مختلفی مانند ارث، ژنتیک، عوامل هورمونی و باروری، عوامل تغذیه ای و... بر میزان تراکم بافت پستانی تاثیر می گذارند ولی هنوز علت قطعی برای این مسئله مشخص نشده است. این مطالعه جهت بررسی عوامل احتمالی موثر بر افزایش تراکم بافت پستان در ماموگرافی طراحی شده است.روش بررسیدر این مطالعه مقطعی در مجموع 428 بیمار مورد بررسی قرار گرفتند و پرسشنامه حاوی متغیرهای مرتبط با خصوصیات دموگرافیک بیماران شامل سن، سطح تحصیلات، وضعیت اقتصادی- اجتماعی، سن پدر هنگام تولد، سن مادر هنگام تولد، نارس بودن هنگام تولد، وزن هنگام تولد، وزن پیش از بلوغ، متغیرهای آنتروپومتریک مثل BMI و متغیرهای وابسته به باروری و مصرف هورمون ها مانند سن شروع قاعدگی، مصرف قرص های ضدبارداری(OCP)، وضعیت قاعدگی و سایز پستان در بیمارانی که در سال 91 در کلینیک پستان جهاد دانشگاهی تحت انحام ماموگرافی قرار گرفتند تکمیل و مورد بررسی قرار گرفت. جهت تعیین ارتباط متغیرهای مورد مطالعه و میزان تراکم بافت پستان در ماموگرافی از آزمون Chi-square و رگرسیون لجستیک استفاده شد.یافته هامیانگین سن بیماران برابر 3/49 با انحراف معیار 8/10 بدست آمد. 7/64% افراد کمتر از 50 سال بودند. حدود 40% از بیماران تراکم پایین و 60% تراکم بالای نسج پستان داشتند. نتایج مطالعه ارتباط معنی داری بین سن کمتر از 50 سال، breast cup size کوچک، BMI پایین و وضعیت پره منوپوز با نمای متراکم در ماموگرافی نشان داد(001/0>p). ارتباط معنی داری بین متغیر مصرف OCP و سن منارک با نمای متراکم در ماموگرافی مشاهده نشد.
کلید واژگان: تراکم بافت پستان، سرطان پستان، ماموگرافی
- این فهرست شامل مطالبی از ایشان است که در سایت مگیران نمایه شده و توسط نویسنده تایید شدهاست.
- مگیران تنها مقالات مجلات ایرانی عضو خود را نمایه میکند. بدیهی است مقالات منتشر شده نگارنده/پژوهشگر در مجلات خارجی، همایشها و مجلاتی که با مگیران همکاری ندارند در این فهرست نیامدهاست.
- اسامی نویسندگان همکار در صورت عضویت در مگیران و تایید مقالات نمایش داده می شود.