به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

a.f. mirlohi

  • فاطمه سعیدنیا*، محمدمهدی مجیدی، آقافخر میرلوحی

    این پژوهش به منظور ارزیابی تحمل خشکی ژنوتیپ های نوترکیب دو گونه داکتی لیس (.Dactylis glomerata L) و بروموس (.Bromus inermis Leyss)، و بررسی اثر تنش خشکی درازمدت بر دیرزیستی، خواب تابستانه و برگشت پذیری اجرا شد. بدین منظور، تعداد 36 ژنوتیپ داکتی لیس و 36 ژنوتیپ بروموس به صورت تصادفی از بین نتایج حاصل از پلی کراس انتخاب شده و کلون شدند و در شرایط بدون تنش و تنش خشکی طی سال های 1394-1392 در مزرعه پژوهشی دانشگاه صنعتی اصفهان مورد ارزیابی قرار گرفتند. در سال پنجم (1395)، پس از برداشت علوفه بهاره، اجرای آبیاری به مدت 2 ماه در هر دو رژیم رطوبتی متوقف شد و سپس گیاهان آبیاری شده و مورد ارزیابی قرار گرفتند. تنوع ژنتیکی زیادی بین ژنوتیپ های هر دو گونه از نظر اکثر صفات مشاهده شد. در گونه داکتی لیس، ضریب تنوع ژنتیکی از 4/31 تا %65/45 در شرایط بدون تنش، و از 3/93 تا %79/93 در شرایط تنش متغیر بود. در گونه بروموس، دامنه ضریب تنوع ژنتیکی در شرایط بدون تنش %67/18-3/56 و در شرایط تنش %54/63-3/42 مشاهده شد که نشان دهنده پتانسیل زیاد برای بهبود این صفات از طریق انتخاب هدفمند در برنامه های اصلاحی است. در هر دو گونه بیش ترین درصد افزایش ضریب تنوع ژنتیکی تحت شرایط تنش برای صفات مرتبط با برگشت پذیری (امتیاز و نسبت برگشت پذیری در گونه داکتی لیس، و عملکرد، امتیاز، نسبت و درصد برگشت پذیری در گونه بروموس) مشاهده شد. نتایج نشان داد که گونه بروموس از نظر برگشت پذیری نسبت به گونه داکتی لیس وضعیت بهتری دارد. در هر دو گونه کاهش صفات مرتبط با برگشت پذیری، به جز صفت نسبت برگشت پذیری در گونه بروموس، تحت شرایط تنش خشکی مشاهده شد. میزان کاهش این صفات در گونه داکتی لیس نسبت به بروموس بیش تر بود. در این پژوهش، دیرزیستی ژنوتیپ های داکتی لیس در رژیم رطوبتی تنش خشکی افزایش یافت در حالی که در گونه بروموس کاهش یافت. تولید کم تر علوفه طی تابستان توسط ژنوتیپ های این ژرم پلاسم نشان داد که این ژنوتیپ ها دارای خواب ناقص بودند.

    کلید واژگان: ارزیابی کلونی، پلی کراس، بقاء، گراس های علوفه ای
    F. Saeidnia*, M. M. Majidi, A. F. Mirlohi

    This study was conducted to evaluate drought tolerance of recombined genotypes of orchardgrass (Dactylis glomerata L.) and smooth bromegrass (Bromus inermis Leyss.), and investigate the effect of long-term drought stress on persistence, summer dormancy, and post-drought recovery. For this purpose, 36 genotypes of each species randomly selected from polycross populations, were clonally propagated, and evaluated under normal and drought-stressed conditions during 2013-2015 at the research farm of the Isfahan University of Technology, Isfahan, Iran. In the fourth year (2016), irrigation was withheld in both moisture regimes for two months, and then plants were re-watered and investigated. For most of the measured traits, high genetic variation was observed among the genotypes of both species. In orchardgrass, the genetic coefficient of variation varied from 4.31 to 65.45% under normal conditions, and from 3.93 to 79.93% under drought stress conditions. In smooth bromegrass, the range of genetic coefficient of variation was variable from 3.56 to 67.18% under normal conditions and from 3.42 to 54.63% under drought stress conditions. This indicated a high potential for improving these traits through targeted selection in breeding programs of the two species. In both species, the higher increase in genetic coefficient of variation under drought stress was observed for recovery-related traits (i.e., degree of recovery and recovery ratio in orchardgrass; and recovery yield, degree of recovery, recovery ratio, and percentage of recovery in smooth bromegrass). Results showed that smooth bromegrass had a better performance regarding recovery-related traits. Furthermore, post-drought recovery-related traits in both species were reduced under drought stress, except for the recovery ratio in smooth bromegrass. However, reductions were higher in orchardgrass than in smooth bromegrass. In the current study, the persistence of orchardgrass genotypes increased under drought stress, and decreased in the smooth bromegrass. Less fodder production during summer by the genotypes of this germplasm showed that these genotypes had incomplete dormancy.

    Keywords: Clonal evaluation, Forage grasses, Polycross, Survival
  • Af Mirlohi, R. Mohammadi, Sj Razavi, F. Norbakhsh
    Land preparation for rice cultivation especially in the form of puddling could be destructive to soil structure and reduce the yield of crops. This study was conducted to compare the effects of soil puddling, submergenceand rice cultivation with normal tillage, nonsubmergence and corn cultivation on barley yield as second crop. Also the residual effects of six fertilizer treatments including two levels of organic manure, three applications of urea, and a check were evaluated. The experiment was conducted as split plot in a randomized complete block arrangement with three replications. Rice and corn were allocated in the main plots and the fertilizer treatments in subplots. Fertilizers were applied to each plot according to first year randomization and their effects on barley growth, as the second crop, were studied each year and average of three years. Barley seeds of Valfajr variety at 200 kg/ha were sown after rice and corn harvest in both plots applying similar tillage system. Analysis of variance revealed a significant difference among fertilizer treatments for seed yield, plant dry weight, number of tillers and plant height. Mean comparison of these traits between the main plots (rice & corn) showed higher values for barley planted in corn plots. Although not statistically significant, the barley seed yield was about 1 ton/ha higher in corn plots. Application of organic fertilizers in the previous crop significantly increased the barley yield, especially in the plots that received the highest quantity of manure. Also split application of urea in three increments in rice and corn plots had a significant improvement on barley yield as compared to the treatment that received all urea at once at the beginning of the cropping season.
  • محمد مهدی مجیدی، آقافخر میرلوحی، محمدرضا سبزعلیان

    کشف رابطه هم زیستی قارچ های اندوفایت با گراس های سردسیری دریچه تازه ای به روی تحقیقات به نژادی آنها گشوده است. در زمینه تاثیر اندوفایت ها بر خصوصیات بذری، گزارش های اندکی وجود دارد. در این پژوهش نقش قارچ های اندوفایت در تغییر هم بستگی صفات بذری و تاثیر این رابطه هم زیستی بر اثرات مستقیم و غیر مستقیم صفات بر عملکرد بذر فستوکا مورد بررسی قرار گرفت. کلون های عاری از اندوفایت (-E) ازطریق اعمال قارچکش بر روی کلون های حاوی اندوفایت (+E) ایجاد و سپس هر دو نوع کلون به مزرعه انتقال داده شدند. طی دو سال مجموعه ای از صفات از جمله عملکرد و اجزای عملکرد بذر روی کلون ها اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که قارچ اندوفایت تولید بذر را به طور معنی داری از 1/38 تا 249 درصد افزایش داد. با این حال عملکرد برخی ژنوتیپ ها تحت تاثیر این رابطه هم زیستی قرار نگرفت که حاکی از وجود اثر متقابل بین قارچ و میزبان می باشد. حضور اندوفایت، هم بستگی صفات با یکدیگر و نیز اولویت وارد شدن آنها در مدل رگرسیون مرحله ای را نیز تغییر داد. نتایج تجزیه علیت نشان داد که هم زیستی با قارچ های اندوفایت، مقدار و جهت تاثیرگذاری صفات از طریق مسیرهای مستقیم و غیر مستقیم بر عملکرد دانه را تغییر داد. در گیاهان +E افزایش باروری خوشه به طور مستقیم و افزایش اندازه سیستم تولید مثلی (تعداد خوشه در بوته و تعداد دانه در خوشه) به طور غیر مستقیم بر عملکرد دانه تاثیر گذاشت اما در گیاهان-E، باروری خوشه به طور غیر مستقیم و سایر صفات به طور مستقیم تاثیر خود را بر عملکرد دانه اعمال نمودند. نتایج نشان دادکه لازم است اصلاحگران قبل از شروع پروژه های اصلاحی از حضور یا عدم حضور اندوفایت در ژرم پلاسم مورد مطالعه اطلاع کافی کسب نمایند سپس در صورت آلوده بودن جامعه به اندوفایت، از باروری خوشه و در غیر این صورت از سایر اجزای عملکرد به ویژه تعداد خوشه در بوته، تعداد دانه در خوشه و وزن دانه در خوشه برای گزینش ژنوتیپ ها به منظور افزایش عملکرد دانه استفاده نمایند.

    کلید واژگان: فستوکا، قارچ اندوفایت، تجزیه علیت، عملکرد، اجزای عملکرد بذر
    M. M. Majidi *, A.F. Mirlohi, M.R. Sabzalian

    Fescues (Festuca spp) are widely distributed in the temperate regions and are used for turf, forage and soil conservation. Though seed traits are important measures of the effects of endophytic fungi on their host, little information is available in this respect for Festuca. In this study, endophyte-infected (E+) and endophyte-free (E-) clones of the six fescue genotypes were used to investigate the effects of endophyte on seed production. The relationships between seed traits plus direct and indirect effects of components on seed yield were also studied. Endophyte infection resulted in 38.1% to 249% more seed yields in some genotypes, though some were not affected by this symbiotic relationship. Correlations between traits and also results of stepwise regression were influenced by the presence of the symbiotic fungi. Path analysis showed that endophytic fungi changed direct and indirect effects of components on seed yield. In endophyte containing clones, panicle fertility had the most direct effects and number of panicle per plant and seed per panicle the most indirect effects on seed yield. In E- clones, panicle fertility had the highest indirect effects and other components had direct effects on seed yield. The results suggested that breeding strategies for increasing seed yield in fescue should consider the presence or absence of endophyte in germplasm.

    Keywords: Festuca, Endophytic fungi, Path analysis, Seed yield
  • محمد مهدی مجیدی، آقافخر میرلوحی

    گزارش ها در زمینه اثر قارچ های اندوفایت بر عملکرد و اجزای عملکرد بذر اندک و گاها متناقض است. این پژوهش به منظور بررسی تاثیر همزیستی قارچ های اندوفایت بر میانگین و واریانس عملکرد و اجزای عملکرد بذر در فسکیوی بلند انجام گردید. کلون های عاری از اندوفایت (-E) ازطریق اعمال قارچ کش روی کلون های حاوی اندوفایت (+E) در گلخانه ایجاد و سپس هر دو نوع کلون به مزرعه انتقال داده شدند. طی دو سال مجموعه ای از صفات شامل عملکرد و اجزای عملکرد بذر بر روی کلون ها اندازه گیری گردید. حضور قارچ های اندوفایت میانگین عملکرد بذر تک بوته، تعداد دانه در بوته و تعداد خوشه در بوته را به ترتیب 8/32، 6/34 و 6/30 درصد افزایش داد. بین ژنوتیپ ها از نظر میزان تاثیرپذیری از اندوفایت تنوع وجود داشت. واریانس های فنوتیپی برای اکثر صفات معنی دار بود. اثر متقابل ژنوتیپ و قارچ برای تعداد دانه در بوته معنی دار بود که منجر به اختلاف معنی دار واریانس های فنوتیپی و ژنوتیپی بین کلون های +E و -E برای این صفت گردید به طوری که حضور اندوفایت باعث کاهش شدید در واریانس ژنتیکی این صفت گردید. این نتیجه نشان می دهد که حضور اندوفایت بخشی از تنوع ژنتیکی را پنهان کرده است، بنابراین بهتر است که از سایر اجزای عملکرد غیر از تعداد دانه در بوته برای افزایش عملکرد بذر استفاده گردد. نتایج این پژوهش نشان داد که حضور اندوفایت توان تولید مثلی گیاه را در ارتباط با عملکرد و اجزای عملکرد گیاه بهبود می بخشد که می تواند انگیزه اصلاحگران را برای انتقال این رابطه همزیستی به سایر گیاهان افزایش دهد لیکن بایستی توجه داشت که در مورد صفاتی که اثر متقابل قارچ و گیاه در آنها معنی دار است، حضور قارچ بخشی از تنوع ژنتیکی واقعی را پنهان می کند و برای این صفات بهتر است انتخاب به طور غیر مستقیم از طریق سایر صفات صورت پذیرد و یا انتخاب و اصلاح در جوامع فاقد اندوفایت انجام گردد و سپس اندوفایت مناسب در گیاهان اصلاح شده تلقیح گردد.

    کلید واژگان: قارچ اندوفایت، صفات بذری، واریانس فنوتیپی و ژنتیکی
    M. M. Majidi *, A. F. Mirlohi

    Seed traits are an important measure of the effects of endophytic fungi in Festuca genus. In this study, endophyte-infected (E+) and un-infected (E-) clones of the same tall fescue genotypes were used to investigate the effects of endophyte on the seed production and associated traits. Endophyte infection resulted in 32.8% increase of total seeds by weight, 34.6% seeds per plant, and 30.6% panicles per plant, but other seed components were not affected by endophyte. Significant phenotypic variances were observed for traits except for 1000 seed weight. Plant genotype×fungal status interactions occurred for seed per plant. These interactions occurred largely because of variation in different plant genotypes. Genetic variance for this trait in E+ was greater than E- for both years, suggesting that the endophyte can mask plant genotypic variance. The results indicated that endophyte had a positive effect on seed production but could result in overestimating of plant genetic variance for some traits. In conclusion, breeding strategies should consider presence or absence of endophyte and the possible effects on variances.

    Keywords: Endophytic fungi, Seed traits, Phenotypic, genetic variances
  • آقافخر میرلوحی، محمدرضا سبزعلیان، محمدحسین اهتمام

    به منظور بررسی نقش قارچ های هم زیست اندوفایت (Neotyphodium coenophialum) در القای زودرسی،چهار ژنوتیپ فسکیوی بلند و دو ژنوتیپ فسکیوی مرتعی در این آزمایش استفاده گردید. پس از انتخاب گیاهان سازگار با قارچ هم زیست اندوفایت، پنجه های هر ژنوتیپ به دو قسمت تقسیم شد و قارچ اندوفایت در یک بخش از پنجه ها با استفاده از مخلوط قارچ کش پروپیکونازول و فولیکور حذف گردید. پنجه های جدید از گیاهان حاوی اندوفایت و بدون اندوفایت هر ژنوتیپ، در قالب یک طرح بلوک کامل تصادفی درسه تکرار در مزرعه کشت گردیدند. صفات تعداد روز تا ظهور اولین خوشه، تعداد روز تا 50 درصد گرده افشانی، تعداد روز تا شروع رسیدگی فیزیولوژیک، تعداد خوشه در هر هفته، وزن کل بذر تولید شده، وزن بذر خالص و وزن بذر پوک در هر دو هفته یک بار روی این گیاهان اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که قارچ های اندوفایت قادرند ظهور خوشه، شروع رسیدگی و میزان عملکرد مرحله ای بذر را در گیاه فسکیوی بلند و فسکیوی مرتعی افزایش دهند. قارچ های اندوفایت به طور متوسط ظهور اولین خوشه را 2 روز جلو انداختند. هم چنین قارچ های هم زیست اندوفایت، تاریخ 50 درصد گرده افشانی وتاریخ شروع رسیدگی فیزیولوژیک را کاهش دادند. تعداد خوشه گیاهان حاوی اندوفایت نیز در هر هفته به صورت معنی دار بیشتر از گیاهان بدون اندوفایت بود. بررسی میزان عملکرد مرحله ای بذر گیاهان حاوی اندوفایت و بدون اندوفایت که برای هر دو هفته به صورت جداگانه انجام شد، نشان داد که قارچ های هم زیست اندوفایت هم زمان میزان کل بذر در هر مرحله، میزان بذر خالص و نیز میزان بذر پوک و بقایا را افزایش می دهند. ظاهرا افزایش بذر خالص، نشان دهنده برخی تغییرات فیزیولوژیک از جمله تغییرات احتمالی هورمون ها در گیاه است که شرایط بهتر دانه بندی را فراهم می کند. بدین ترتیب براساس تحقیق حاضر به نظر می رسد که قارچ های هم زیست اندوفایت قادر باشند منجر به القای زودرسی در گیاه فسکیوی بلند و فسکیوی مرتعی گردند.

    کلید واژگان: اندوفایت، زودرسی، فسکیوی بلند، فسکیوی مرتعی
    A. F. Mirlohi *, M. R. Sabzalian, M. H. Ehtemam

    In order to evaluate endophyte effect on plant earliness, compatible host-endophyte combinations including four genotypes of tall fescue and two genotypes of meadow fescue were selected and used in this study. One tiller-part of each genotype was treated using a fungicide mixture of Propiconazole and Folicur. New tillers of endophyte-infected and endophyte-free plants were planted in the field according to a complete block design with three replications. The traits including days to head emergence, days to 50% anthesis, days to maturity initiation, number of heads (as a weekly measurement), total seed weight, net seed weight and empty seed weigh were measured. Results showed that endophytes can enhance head emergence, maturity initiation and periodical seed yield. Days to 50% anthesis, and days to maturity initiation were also reduced. Head numbers in some genotypes increased up to 2 times. Increase in net seed yield may show some physiological alterations in plant such as hormonal balance alteration which may provide better seed setting in infected plants. Based on this study, we concluded that endophytic fungi can induce earliness in infected host plants.

    Keywords: Endophyte, Earliness, Tall fescue, Meadow fescue
  • مهدیه پارساییان، آقافخر میرلوحی، عبدالمجید رضایی، مجتبی خیام نکویی

    به منظور بررسی نقش اندوفایت ها در ایجاد خصوصیات با ارزش فیزیولوژیکی و افزایش مقاومت به سرما در دو گونه فسکیوی مرتعی (.Festuca pratensis Huds) و فسکیوی بلند (.Festuca arundinacea Schreb)، پژوهشی در سال 1381 در دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا شد. در این راستا کلون های آلوده به قارچ اندوفایت و عاری از آن، از دو توده گیاه فسکیوی بلند با شماره های 75 و83 و یک گیاه فسکیوی مرتعی با شماره 60 تهیه گردید. کلون ها تحت تاثیر تیمارهای سرمایی شامل 6، 2-، 10- درجه سانتی گراد قرار داده شدند و با شاهد (20 درجه سانتی گراد) مقایسه شدند. آزمایش در هر تیمار دمایی در قالب طرح آزمایشی فاکتوریل با طرح پایه کاملا تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. آنالیز های آماری در هر سطح سرمایی به طور جداگانه و سپس به صورت تجزیه مرکب انجام شد. پس از اعمال تیمارها صفات محتوای نسبی آب برگ و طوقه، میزان تراوش یونی، درصد خسارت غشای سیتوپلاسمی و محتوای اسید آمینه پرولین اندازه گیری گردید. حضور اندوفایت ها منجر به افزایش جزئی در مقدار نسبی آب برگ و طوقه گردید. میزان اسید آمینه پرولین در گیاهان حاوی اندوفایت در مقایسه با گیاهان فاقد آن در هر دو شرایط تنش و عدم تنش به طور قابل ملاحظه ای بیشتر بود. قارچ های اندوفایت در حفظ پایداری غشا های سلولی و در نتیجه کاهش میزان نشت الکترولیتی در کلیه سطوح دمایی تاثیر گذار بودند. در میان ژنوتیپ های مورد بررسی، ژنوتیپ 83 به ویژه در حضور اندوفایت از نظر برخی از صفات بررسی شده کاراتر عمل نموده و مقاومت به سرمای بیشتری از خود نشان داد. ژنوتیپ های 75 و 60 در مراتب بعدی قرار گرفتند

    کلید واژگان: قارچ های اندوفایت، فسکیوی مرتعی، فسکیوی بلند، مقاومت به سرما، صفات فیزیولوژیک
    M. Parsaeian *, A. F. Mirlohi, A. M. Rezaie, M. Khayyam Nekoie

    To determine the role of endophytes in conferring valuable physiological characteristics on and induction inducing cold tolerance in two species of festuca, an experiment was done at Isfahan University of Technology in 2002. Endophyte-infected and non-infected clones from two genotypes of tall fescue and one meadow fescue were prepared and coded 75,83 and 60 respectively. The clones were exposed to cold treatments at 6, -2 and –10C and compared with control treatment at 20C. After three weeks of cold treatments, relative water content of leaf and crown, cell membrane stability (electrolyte leakage), percentage of membrane damage and finally proline content of leaf were measured. The presence of endophyt caused an slight increase in relative water content of leaf and crown. There was considerably higher proline in endophyte-infected plants compared with non-infected ones in both stress and non-stress conditions. Endophytic fungi had strong effects on maintenance of membrane stability and on the decrease of electrolyte leakage at all temperature levels. Among plant genotypes, 83 preformed better for some characteristics, specially in the presence of endophyte, and showed higher cold tolerance.

    Keywords: Endophytic fungi, Festuca, Cold tolerance, Physiological traites
  • بیژن حاتمی، آقافخر میرلوحی، محمدرضا سبزعلیان

    قارچ های اندوفیت. Neotyphodium spp به طور هم زیست، گیاهان علوفه ای فسکیوی بلند Festuca arundinacea Shcreb و فسکیوی مرتعی. F. pratensis Huds را آلوده می سازند. شپشک مومی Phenococcus solani Ferris به برخی گیاهان علوفه ای حمله می کند. برای بررسی نقش این قارچ های هم زیست در کنترل آفت فوق، ازچهار ژنوتیپ گیاهی فسکیوی بلند و دو ژنوتیپ فسکیوی مرتعی که به طور طبیعی حاوی اندوفیت بودند، استفاده شد. ابتدا پنجه های گیاهی به دو قسمت تقسیم و یک قسمت با استفاده از مخلوط محلول دو قارچ کش شامل پروپیکونازول به مقدار دو گرم ماده موثر و فولیکور به میزان یک میلی لیتر در لیتر آب، عاری از قارچ شد. آزمایش در 12 تیمار، شامل شش ژنوتیپ و هر کدام دارای دو حالت، حاوی اندوفیت و بدون اندوفیت در سه تکرار در طرح بلوک کامل تصادفی در مزرعه کشت شد. شمارش شپشک ها با مشاهده اولین علائم آلودگی روی ریشه شروع شد. برای شمارش تعداد شپشک ها، یک کپه گیاهی که به طور میانگین شامل 200 پنجه بود از هر تکرار (کرت) به صورت تصادفی انتخاب گردید. تعداد پنجه، وزن ریشه و وزن ساقه یک کپه در هر پلات به صورت تر و خشک اندازه گیری شد. هم بستگی عملکرد علوفه خشک یعنی وزن بخش هوایی گیاهان از ارتفاع 5 سانتی متری سطح خاک و دیگر صفات رویشی با تعداد شپشک شمارش شده روی ریشه به عنوان معیاری در تعیین خسارت احتمالی این آفت بررسی شد. نتایج نشان داد که گیاهان بدون اندوفیت فسکیوی بلند به طور معنی داری آلودگی بیشتر یعنی تعداد زیادتری شپشک، نسبت به گیاهان حاوی اندوفیت دارد. در گیاهان حاوی اندوفیت هیچ شپشکی دیده نشد. عملکرد علوفه خشک نیز به طور معنی داری در گیاهان حاوی اندوفیت بیش از گیاهان بدون اندوفیت بود. ضرایب هم بستگی نیز نشان داد که عملکرد علوفه خشک با تعداد شپشک، هم بستگی منفی و معنی داری دارد که نشان دهنده خسارت شپشک مومی P. solani از طریق تغذیه از ریشه در گیاهان بدون اندوفیت بود.

    کلید واژگان: قارچ های اندوفیت، فسکیوی بلند و مرتعی، شپشک مومی ریشه
    B. Hatami *, A.F. Mirlohi, M.R. Sabzalian

    Endophytic fungi, Neotyphodium spp. symbiotically infect host grasses, Fescue arundinacea Schreb. and F. pratensis Huds. and Mealybug, Phenococcus solani Ferris attacks some forage plants. To evaluate the role of these fungi to control this pest, four genotypes of F. arundinacea and two genotypes of F. pratensis were used. Plant tillers were split into two sections, one section of which was freed from endophyte using a fungicide mixture. The mixture contained 2 grams of active ingredients of Propiconazol and 1 ml of Folicur per liter of water. New tillers from endophyte-infected and endophyte-free plants were transferred into the field. The number of mealybugs was measured after the first visible sign of infestation on roots. To count mealybug, one plant hill of each plot was randomly selected. Hay yield of each plot was measured by clipping the plants 5 cm above ground level. Correlation of hay yield and other growth characteristics with the number of mealybugs on roots as an index for mealybug damage on infested plants was determined. The results indicated that endophyte-free plants were highly infested with mealybug, P. solani compared with endophyte-infected plants that were completely free of P. solani, correlation coefficients showed that there was significant negative correlation between forage yield and mealybug numbers, indicating mealybug damage on infested plants. It seems that endophytic fungi are effective biocontrol factors for some root feeding pest such as mealybug, P. solani.

    Keywords: Endophytic fungi, Tall fescue, meadow fescue, Root mealybug
  • آقافخر میرلوحی، محمدحسین اهتمام، محمدرضا سبزعلیان

    استراتژی توفق بر مشکل محدودیت منابع آب آبیاری برنج، منوط به تولید واریته هایی با نیاز کمتر به شرایط غرقابی است. بدین منظور و برای بررسی اثر تیمارهای مختلف آبیاری برخصوصیات رشدی، جذب عناصر غذایی و تشکیل آئرانشیم ها و ارتباط آنها با عملکرد بیولوژیک گیاه برنج، سه آزمایش مختلف با استفاده از ارقام برنج ایرانی انجام پذیرفت. در آزمایش اول از 5 رقم استفاده شد که تحت سه تیمار آبیاری قرار گرفتند. در این آزمایش، آناتومی ریشه های تحت تیمار نیز از نظر وضعیت فضاهای هوایی بررسی گردید. در آزمایش دوم دو رقم سازندگی و طارم به منظور بررسی جذب عناصر مختلف در تیمارهای غرقاب کامل و آبیاری پس از 1، 2 و 3 سانتی متر تبخیر از تشت تبخیر مورد مطالعه قرار گرفتند. در آزمایش سوم، با فراهم کردن شرایط کشت هیدروپونیک، اثر هوادهی بر خصوصیات رشدی گیاه برنج بررسی شد. در این آزمایش تنها از رقم سازندگی استفاده شد. نتایج آزمایش اول نشان داد که شرایط غرقاب دائم و یا غرقاب برای ادامه رشد، اثر معنی داری در رشد گیاه بخصوص افزایش وزن اندام هوایی و ریشه دارد. نتایج بررسی های میکروسکوپی نیز نشان داد که تیمارهای آبیاری تاثیری بر حجم فضای آئرانشیم نداشته، فضاهای آئرانشیمی بیشتر تحت تاثیر نوع واریته قرار می گیرند. آزمایش دوم علاوه بر این که نتایج آزمایش اول را تایید نمود نشان داد که برخی عناصر همچون فسفر و منگنز و آهن با بازده بسیار بالاتری در شرایط غرقاب جذب می گردند. آزمایش سوم نیز حاکی از آن بود که هوادهی تاثیر قابل ملاحظه ای در خصوصیات رشدی برنج نخواهد داشت. براساس نتایج به دست آمده به نظر می رسد خصوصیات برتر رشد گیاه برنج در حالت غرقاب مربوط به جذب بهتر برخی عناصر پرمصرف و کم مصرف در شرایط غرقاب است که این نیاز به شرایط غرقاب پس از استقرار کامل گیاه بیشتر جلوه می نماید. بنابراین مدیریت منابع آب مبتنی بر تفکیک مراحل رشد گیاه برنج اعمال خواهد گردید.

    کلید واژگان: برنج، آئرانشیم، آبیاری غرقابی
    A. F. Mirlohi *, M. H. Ehtemam, M. R. Sabzalian

    A major limitation for higher yield of rice plant is water availability. Water use efficient varieties tolerant to upland conditions could help to relax this limitation. Three separate experiments were conducted to study the effects of water regimes on growth, aerenchyma formation, and nutrient absorption of Iranian rice varieties. In the first experiment, five varieties of rice were grown under three different irrigation levels. The second experiment involved the study of nutrient uptake by Sazandagee and Tarom varieties under four different water regimes, and in the third experiment, the effect of aeration on growth characteristics of Sazandagee rice was assessed in a hydroponics system. Results of the first experiment showed that submerged conditions continuously or after four weeks of initial growth had a significant effect on plant growth. Aerenchyma formation was affected by rice varieties and was less affected by irrigation status. In the second experiment, plant growth characteristics were affected similar to experiment one. Also it was shown that nutrients such as P, Mg, and Fe were absorbed with higher efficiency under submerged conditions. Results of the third experiment revealed that aeration had no significant effect on plant growth characteristics. Based on the results of these three experiments, it can be concluded that better performance of rice plant under continuous or partial flooding is mainly related to higher absorption of some macro - and micronutrients. Therefore, this parameter should be considered in water management programs for rice.

    Keywords: Aerenchyma, Rice, Flood irrigation
  • خلیل زینلی نژاد، آقافخر میرلوحی، قربانعلی نعمت زاده، عبدالمجید رضایی

    به منظور بررسی تنوع ژنتیکی 100 ژنوتیپ برنج بر اساس صفات مورفولوژیک و گروه بندی آنها، آزمایشی در قالب طرح لاتیس ساده در مزرعه موسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) در سال 1377 انجام شد. ژنوتیپ ها که اکثرا متعلق به منطقه شمال کشور و استان اصفهان بودند، بر اساس صفات مورفولوژیک و اجزای عملکرد، در مزرعه ارزیابی شدند. ژنوتیپ ها از نظر کلیه صفات مورد بررسی تفاوت معنی داری (01/P< 0) داشتند. ضرایب تنوع فنوتیپی و ژنوتیپی برای اکثر صفات بالا بود که بیانگر وجود تنوع بالا در صفات مورد بررسی می باشد. تجزیه عامل ها سه عامل را معرفی نمود که بیش از 90 درصد از تنوع کل را توجیه نمودند. عوامل اول و سوم در ارتباط با ظرفیت مخزن و عامل دوم در ارتباط با تیپ گیاه بود و با توجه به بار عامل ها به ترتیب تعداد دانه، تیپ، ساختار گیاه و شکل دانه نام گذاری شدند. در تجزیه خوشه ایژنوتیپ ها بر اساس «معیار توان سوم خوشه ها» و «آزمون T2 کاذب هوتلینگ» در چهار گروه جای گرفتند. تجزیه واریانس صفات برای گروه ها نشان داد که تفاوت بین گروه های مختلف از نظر اکثر صفات بسیار معنی دار بود.

    کلید واژگان: برنج (Oryza sativa L)، تنوع ژنتیکی، تجزیه عامل ها، تجزیه خو شه ای
    K. Zaynali Nejad *, A. F. Mirlohi, G. Nemat Zadeh, A. Rezai

    To study the genetic diversity in 100 genotypes of rice, an experiment was conducted at the research farm of Rice Research Institute of Iran. The experimental design was a 10x10 simple lattice. The genotypes, mostly belonging to Isfahan Province and north of Iran, were evaluated on the basis of morphological traits and yield components. The results of analysis of variance demonstrated that the differences among genotypes were highly significant (p < 0/01) for all traits. High values of phenotypic and genotypic coefficients of variation were obtained for most traits, indicating high variability in the traits under study. Factor analysis revealed three factors which determined 90 percent of yeild variation and were named “grain number”, “plant type and structure” and “grain shape”, respectively. Cluster analysis by “Cubic Clustering Criterion” and “Pseudo Hotelling T2 Test” grouped genotypes in four clusters. Analysis of variance showed that the differences among clusters were highly significant for most traits.

    Keywords: Rice ( Oryza sativa L.), Genetic diversity, Factor analysis, Cluster analysis
  • رضا محمدی، آقا فخر میرلوحی

    قارچ های اندوفایت وابسته به جنس نئوتیفودیوم (Neotyphodium)، با بیشتر گراس های سردسیری رابطه هم زیستی برقرار می کنند. این قارچ ها ویژگی های رویشی، مورفولوژیک و فیزیولوژیک گیاهان میزبان را تغییر داده، باعث افزایش قدرت پایداری آنها می شوند. این پژوهش به منظور بررسی تاثیر قارچ های اندوفایت در بهبود ویژگی های فنوتیپی فسکیوی بلند (Festuca arundinacea Schreb) و فسکیوی مرتعی (Festuca pratensis Huds) بومی ایران انجام گرفت. آزمایش در چارچوب طرح کاملا تصادفی و به صورت فاکتوریل در سه تکرار اجرا شد، که دو فاکتور در دو سطح داشت. فاکتور اول دو توده گیاهی و فاکتور دوم آلوده و غیر آلوده بودن گیاه به قارچ بود. نتایج آزمایش نشان داد که در بیشتر ویژگی های فنوتیپی مورد مطالعه، بین گیاهان آلوده و عاری از قارچ، اختلاف آماری معنی دار وجود دارد. اثر قارچ های اندوفایت بر شمار پنجه در بوته، عملکرد علوفه در بوته، عمق طوقه، وزن طوقه خشک و وزن ریشه خشک، مثبت و معنی دار شد. بین توده ها برای عملکرد علوفه در بوته، عمق طوقه، وزن طوقه خشک، وزن ریشه خشک و درصد ماده خشک، اختلاف آماری معنی دار بود. اثر متقابل توده و قارچ برای عمق طوقه و وزن ریشه خشک معنی دار گردید. از این رو می توان از قارچ های اندوفایت در بهبود ویژگی های فنوتیپی این گیاهان استفاده کرد.

    کلید واژگان: قارچ های اندوفایت، نئوتیفودیوم، هم زیستی، ویژگی های فنوتیپی، فسکیوی بلند، فسکیوی مرتعی
    R. Mohammadi *, A. F. Mirlohi

    A symbiotic relationship exists between the endophytic fungi of the genus Neotyphodium and many cool-season grasses. Endophytes can alter the growth as well as morphological and physiological characteristics of the host plant, thereby influencing the persistence and survival rate of infected plants. This study was conducted to evaluate the effects of endophyte on phenotypic characteristics of Iranian tall fescue (Festuca arundinacea Schreb.) and meadow fescue (Festuca pratensis Huds.). The experiment was set up as a completely randomized design with three replications in a factorial arrangement. The first factor was the two plant accessions and the secondary factor was the endophyte-infected and noninfected plants. The results showed that most of phenotypic characteristics significantly altered as a result of endophyte infection in both tall fescue and meadow fescue plants. Results of analysis of variance showed that the influence of endophyte fungus was positive and significant on tiller number, herbage yield, dry crown weight, dry root weight per plant, and crown depth. Also between plant accessions, there were significant differences for dry herbage yield, crown weight, dry root weight per plant, crown depth, and dry matter percentage. Plant by endophyte interaction was highly significant for crown depth and dry root weight per plant. Therefore, eudophytic fungi can be used to improve phenotypic characteristics in these plants.

    Keywords: Endophytic fungi, Neotyphodium, Symbiosis, Phenotypic characteristics, Tall fescue, Meadow fescue
  • زهرا عباسی، قدرت الله سعیدی، آقافخر میرلوحی

    بزرک از گیاهان دانه روغنی با سازگاری وسیع است، که در بیشتر مناطق جهان کشت می شود. روغن بزرک معمولی به لحاظ میزان زیاد اسید چرب لینولنیک (50%<)، به عنوان روغن خشک شونده در صنعت به کار می رود. ژنوتیپ های جدید حاصل از پروژه های جهش زایی دارای اسید لینولنیک بسیار کمی (2% >) بوده و می توانند به مصارف خوراکی برسند. رنگ زرد بذر به عنوان یک نشانه ظاهری برای ژنوتیپ های با کیفیت روغن خوراکی، در جدا کردن آنها از ژنوتیپ های معمولی با کیفیت روغن صنعتی، که عموما دارای رنگ بذر قهوه ای می باشند، مورد توجه است. در این پژوهش لاین های مختلف با ترکیب کامل دو رنگ بذر (زرد و قهوه ای) و دو میزان اسید لینولنیک (زیاد و کم)، در چارچوب طرح بلوک کامل تصادفی، برای صفات زراعی، به ویژه عملکرد دانه و اجزای آن، در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال 1379 ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که لاین های با میزان زیاد اسید لینولنیک، نسبت به لاین های با میزان کم، به صورت معنی دار عملکرد دانه بیشتری (حدود 12%) داشتند. ولی هیچ کدام از صفات زراعی دیگر و نیز اجزای عملکرد دانه به طور معنی دار تحت تاثیر میزان اسید لینولنیک قرار نگرفتند. صفات شمار گیاهچه در متر مربع، شمار انشعاب در بوته، شمار کپسول در بوته و عملکرد دانه در بوته به صورت معنی دار به رنگ بذر بستگی داشتند، به نحوی که لاین های با رنگ بذر زرد نسبت به لاین های با رنگ بذر قهوه ای دارای میزان سبز شدن کمتر، ولی شمار انشعاب، شمار کپسول و عملکرد دانه در بوته بیشتری بودند. افزایش عملکرد دانه در بوته در لاین های با رنگ بذر زرد نسبت به لاین های با رنگ بذر قهوه ای، ناشی از کاهش تراکم بوته، و در نتیجه افزایش شمار کپسول در بوته در این لاین ها بوده است. لاین های با رنگ بذر زرد و قهوه ای از لحاظ عملکرد دانه تفاوت معنی دار نداشتند. بنابراین، تاثیر کاهش تراکم بوته بر عملکرد دانه در لاین های با رنگ بذر زرد از طریق افزایش شمار انشعاب و شمارکپسول در بوته، و نتیجتا عملکرد دانه در بوته جبران گردیده است.

    کلید واژگان: رنگ بذر، اسید لینولنیک، بزرک، عملکرد دانه، اجزای عملکرد
    Z. Abbasi *, G. Saeidi, A. F. Mirlohi

    Flax (Linum usitatissimum L.), an oilseed crop, is widely adapted and grown in many regions of the world. Oil from regular flaxseed is used as an industrial drying oil because of the high level of linolenic acid (>50 %). However, the oils from new mutant genotypes of flax with a very low linolenic acid concentration (<2 %) are edible. Yellow seed colour can be used as a visual marker to distinguish edible-oil genotypes of flax from those of industrial type that are usually brown-seeded. In this study, different lines of flax with two seed colours (yellow and brown) in combination with two levels of linolenic acid (high and low) were evaluated in a randomized complete block design for agronomic traits, especially seed yield and its components. The results indicated that lines with high linolenic acid concentration had significantly higher seed yield than those with low linolenic acid. However, other characteristics including those of seed yield components were not siginficantly affected by linolenic acid concentration. Seed colour had a significant effect on number of seedling/m2, basal branches, capsules per plant and seed yield per plant. Although seedling emergence was lower in yellow-seeded lines, they had more basal branches, capsules per plant and seed yield per plant. Higher seed yield per plant in yellow-seeded lines can be attributed to higher number of capsules per plant as a result of lower seedling emergence and plant density. Seed yield was not significantly different between brown and yellow-seeded lines. Thus, the effect of lower plant density in yellow-seeded lines was compensated by their higher basal branches and number of capsules per plant.

    Keywords: Seed colour, Linolenic acid, Flax, Seed yield, Yield components
  • محمدرضا صلواتی*، احمد ارزانی، آقافخر میرلوحی، احمد بانکه ساز

    مطالعه حاضر به منظور ارزیابی واکنش ژنوتیپ های رایج ذرت در ایران (هیبریدها و لاین های اینبرد آنها) برای کالوس زایی و باززایی از کشت جنین بالغ انجام شد. در این مطالعه از 25 ژنوتیپ، مشتمل بر 12 لاین اینبرد، 11 هیبرید سینگل کراس و یک هیبرید دبل کراس و یک کمپوزیت آزاده گرده افشان استفاده گردید. جنین بالغ لاین های اینبرد و هیبریدهای ذرت در دو محیط کشت MS وN6 کشت شده و ارزیابی کالوس زایی با استفاده از صفات وزن تر کالوس، وزن خشک کالوس، رشد نسبی کالوس و سرعت رشد کالوس صورت گرفت. نتایج این آزمایش نشان داد که واکنش ارقام به کالوس زایی و باززایی گیاهچه، از کالوس حاصل از جنین بالغ بسیار متفاوت است. بیشترین ظرفیت تولید کالوس (بر اساس وزن تر و خشک) در لاین اینبرد IL8، هیبریدهای (SC9 (IL6*IL10 و (SC7 (IL4*IL8 و بالاترین میزان رشد نسبی و سرعت رشد کالوس به ترتیب در لاین اینبرد IL1 و هیبرید SC9 مشاهده شد. محاسبه هتروزیس بر اساس والد برتر، نشان داد که SC9 برای صفات وزن تر، وزن خشک و سرعت رشد کالوس، دارای بالاترین درصد هتروزیس در بین هیبریدهای مورد مطالعه است. اثر متقابل ژنوتیپ و محیط کشت نیز برای صفات وزن تر کالوس، رشد نسبی کالوس و سرعت رشد کالوس معنی دار شد. به عنوان مثال، در محیط کشت MS هیبرید SC9، و در محیط کشت N6 لاین اینبرد IL8، بیشترین سرعت رشد کالوس را داشتند. بین سرعت رشد کالوس در زمان های مختلف (8، 12، 16 و 20 روز پس از کشت) اختلاف معنی داری وجود داشت. سرعت رشد کالوس در هشت روز پس از کشت کمترین مقدار را داشت، و به تدریج تا شانزده روز پس از کشت افزایش یافت، اما بعد از این مدت کاهش پیدا کرد. سرعت رشد کالوس دارای دامنه ای بین 51/0 در لاین اینبرد IL11، تا 74/0 در هیبرید SC9 بود. مقایسه ژنوتیپ ها نشان داد که اینبرد لاین های IL1 و IL10 و هیبریدهای سینگل گراس SC2 و SC4 از بالاترین میزان باززایی گیاه برخوردارند. با توجه به اهمیت باززایی گیاه، که وابستگی زیادی به ژنوتیپ دارد، می توان نتیجه گیری نمود که لاین های اینبرد IL1 و IL10، و نیز هیبریدهای SC2 (سینگل کراس 704) و SC4 (سینگل کراس 301)، برای به کارگیری در برنامه های اصلاحی متکی به کشت بافت در ذرت قابل توصیه می باشند.

    کلید واژگان: . Zea mays L، کشت جنین بالغ، کالوس زایی، باززایی
    M.R. Salavati*, A. Arzani, A.F. Mirlohi, A. Bankehsaz

    This study was conducted to evaluate the responses of Iranian commercial genotypes of maize (hybrids and their inbred lines) to callus induction and plant regeneration, using mature embryos. Twenty five genotypes comprising of 12 inbred lines, 11 single cross hybrids, 1 double cross hybrid and 1 composite cultivar were used. Mature embryos of the genotypes were plated on MS and N6 media. Callus induction rates were evaluated using relative growth rate of callus (RGR), callus fresh weight (CFW), callus dry weight (CDW) and callus growth rate (CGR). The results indicated that genotypes highly varied in both callus induction and plant regeneration. IL8 inbred line, SC7 (IL4×IL8) and SC9 (IL6×IL10) hybrids had the highest callus production capacity (based on CFW and CDW), whereas the highest RGR and CGR were obtained for ILl inbred line and SC9 hybrid. The estimated heterosis based on superior parent showed the highest heterosis for CFW, CDW, RGR and CGR in SC9 hybrid. Genotype × medium interactions for CWD, RGR and CGR were significant. For instance, SC9 hybrid on MS medium and IL8 on N6 medium produced the highest CGR. There was a significant difference between the observation periods [8, 12, 16 and 20 days after planting (DAP)], so that CGR was the least at 8 DAP and increased gradually till 16 DAP, but declined afterward. CGR had a range of 0.51 in IL8 inbred line to 0.74 in SC9 hybrid. Comparisons of the genotype for plant regeneration percent indicated that ILl and IL10 inbred lines as well as SC2 and SC4 single cross hybrids had the highest regeneration rates. Considering plant regeneration as a critical and genotypic dependent factor, it can be concluded that ILl and IL10 inbred as well as SC4 (IL4×IL5, ‘single cross 301’), SC2 (IL2×IL3, ‘single cross 704’) and SC7 hybrids are recommended for use in tissue culture-based breeding programs in maize.

    Keywords: Zea mays L., Mature embryo culture, Callus induction, Regeneration
  • محمدعلی حاج عباسی*، آقافخر میرلوحی، محمد صدرارحامی

    تاثیر دو نوع خاک ورزی بر خصوصیات فیزیکی خاک در مزرعه تحقیقاتی آموزشی دانشگاه صنعتی اصفهان (لورک) و عملکرد ذرت (Zea mays</em>) طی دو سال (1377-1376) مورد مطالعه قرار گرفته است. خاک (Fine loamy, Thermic, typic Haplargids) از دو عمق 20-0 و 40-20 سانتیمتری نمونه برداری و مواد آلی (OM)، جرم مخصوص ظاهری (BD)، شاخص فروسنجی (PI) میانگین وزنی قطر خاک دانه (MWD) و توزیع اندازه ای خاک دانه ها (ASD) و همچنین عملکرد محصول ذرت مورد مقایسه قرار گرفت. اعمال روش بدون خاک ورزی باعث افزایش مواد آلی خاک تا دو برابر، نسبت به سیستم خاک ورزی مرسوم شد. جرم مخصوص ظاهری و شاخص فروسنجی در هر دو سیستم یکسان بود. در سیستم خاک ورزی مرسوم خاک دانه های کوچک تر از 25/0 میلیمتر در حدود 20 درصد بیشتر از سیستم بدون خاک ورزی بوده است. به همین جهت میانگین وزنی قطر خاک دانه در خاک سطحی شخم خورده نیز حدود 20 درصد کوچک تر از خاکهای شخم نخورده می باشد. ولی سیستم بدون خاک ورزی اثر معنی داری بر کاهش وزن خشک گیاه در تمام طول دوران رشد داشته است. در نتیجه بیشترین کاهش عملکرد در سال دوم و در سیستم بدون شخم صورت گرفته است. علت این موضوع را می توان در کم بودن اولیه مواد آلی خاک، ساختمان ضعیف آن و در نتیجه عدم رشد مناسب ریشه در خاک این مناطق دانست. با توجه به موارد مذکور سیستم خاک ورزی بدون شخم در مناطق یاد شده توصیه نمی گردد.

    کلید واژگان: خاک ورزی، خاک دانه، حفاظت خاک، مواد آلی، ذرت
    M. A Hajabbasi*, A. F Mirlohi, M. Sadrarhami

    A two-year study (1996-97) was conducted to verify tillage effects on several soil properties and corn yield. The soil (fine loamy, Thermic, typic Haplargids) was treated by conventional (CT) and no-till (NT) systems. Soil organic matter (OM), mean weight diameter (MWD), penetration resistance (Cl), bulk density (BD), total nitrogen (TN) and aggregate size distribution at depths of 0-20 and 20-40 cm were measured. No-till system caused the OM to be twice as much as that in the conventional tillage system. Total nitrogen in the NT and at depths of 0-20 and 20-40 cm were higher by 30% and 20%, respectively. No differences obtained in bulk density and penetration resistance, but MWD in the NT was 20% and 10% higher than CT in the 0-20 and 20-40 cm depths, respectively. Mean weight diameter of the aggregates in the CT was smaller than that in NT. Aggregates of less than 0.25 mm at 0-20 cm depths were almost 25% higher in CT compared to NT system. The yield in the NT system was significantly lower than CT. Although reduced cultivation could bring a better soil physical condition, low initial organic matter, weak structure and heavy-textured soil produced unsuitable conditions for the crop roots and, consequently, resulted in low yield. Therefore, no-till system in this region would not be recommended.

    Keywords: Tillage, Aggregates, Soil conservation, Organic matter, Corn
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال